احکام شرعی
امام خمینی
امام خمینی
امام خمینی

رساله توضیح المسائل امام خمینی

تقليد احكام تقليد احكام طهارت اقسام آبها و احكام آن آب مطلق و مضاف ١- آب كر ٢- آب قليل ٣- آب جاری ٤- آب باران ٥- آب چاه احكام آبها تخلي و احكام آن احكام تخلی (بول و غائط كردن) استبراء مستحبات و مكروهات تخلی نجاسات و احکام آن انواع نجاسات 1،2بول و غائط ٣- منی ٤- مردار ٥- خون ٦،٧- سگ و خوك ٨- كافر ٩- شراب ١٠- فقاع عرق جنب از حرام ١١- عرق شتر نجاستخوار راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهای پاك احكام نجاسات مطهرات ١- آب ٢- زمين ٣- آفتاب ٤- استحاله ٥- كم شدن دو سوم آب انگور ٦- انتقال ٧- اسلام ٨- تبعيت ٩- برطرف شدن عين نجاست ١٠- استبراء حيوان نجاستخوار ١١- غايب شدن مسلمان احكام ظرفها وضو كيفيت وضو گرفتن وضوی ارتماسی دعاهايی كه موقع وضو گرفتن مستحب است شرایط وضو احکام وضو چیزهایی که باید برای آنها وضو گرفت چیزهایی که وضو را باطل می کند احكام وضوی جبيره غسل غسلهای واجب جنابت احكام جنابت چيزهايی كه بر جنب حرام است چيزهای كه بر جنب مكروه است غسل جنابت غسل ترتيبی غسل ارتماسی احكام غسل كردن غسل هاي اختصاصي بانوان استحاضه خصوصيات استحاضه و اقسام آن احكام استحاضه حيض خصوصيات حيض و احكام آن احكام حائض اقسام زنهای حائض ١- صاحب عادت وقتيه و عدديه ٢- صاحب عادت وقتيه ٣- صاحب عادت عدديه 4- مضطربه 5- مبتدئه ٦- ناسيه مسائل متفرقه حيض نفاس غسل و احكام مربوط به اموات غسل مس میت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احکام نماز میت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل های مستحب تيمم مواردي كه بايد تيمم كرد چيزهايی كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم احكام تيمم احكام نماز اهميت نماز نمازهاي واجب نمازهاي واجب يوميه اوقات نماز و احكام آن وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهايي كه بايد به ترتيب خوانده شوند نمازهاي مستحب كيفيت خواندن آن وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله بدن و لباس نمازگزار پوشاندن بدن در نماز شرايط لباس نمازگزار لباس نمازگزار شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايي كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايي كه در لباس نمازگزار مكروه است مكان نماز گزار شرايط مكان نمازگزار مكان نماز گزار جاهايی كه نماز خواندن در آنها مستحب است جاهايي كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان و اقامه واجبات نماز اقسام واجبات نماز نيت تكبيرة الاحرام قيام - ايستادن قرائت ركوع سجود چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتيب موالات قنوت ترجمه نماز 1-ترجمه سوره حمد ٢- ترجمه سوره قل هو الله احد ٣- ترجمه ذكر ركوع و سجود و ذكرهايی كه بعد از آنها مستحب است ٤- ترجمه قنوت 5-ترجمه تسبيحات اربعه ٦- ترجمه تشهد و سلام تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر مبطلات نماز چيزهايی كه در نماز مكروه است مواردی كه می شود نماز واجب را شكست شكيات شكهای باطل شكهايی كه نبايد به آنها اعتنا كرد ١- شك در چيزی كه محل آن گذشته است ٢- شك بعد از سلام 3- شك بعد از وقت ٤- كثير الشك (كسی كه زياد شك می كند) ٥- شك امام و ماموم ٦- شك در نماز مستحبی شكهای صحيح نماز احتياط سجده سهو دستور سجده سهو قضای سجده و تشهد فراموش شده كم و زياد كردن اجزاء و شرايط نماز نماز مسافر شرائط سفر مسائل متفرقه نماز قضاء احكام نماز قضاء نماز قضای پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت احكام نماز جماعت شرايط امام جماعت احكام جماعت چيزهايی كه در نماز جماعت مستحب است چيزهايی كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات موارد وجوب نماز آيات و احكام آن دستور نماز آيات نماز عيد فطر و قربان اجير گرفتن برای نماز احكام روزه تعريف روزه نيت چيزهايی كه روزه را باطل می كنند ١- خوردن و آشاميدن ٢- جماع ٣- استمناء ٤- دروغ بستن به خدا و پيغمبر ٥- رساندن غبار غليظ به حلق ٦- فرو بردن سر در آب ٧- باقی ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح ٨- اماله كردن ٩- قی كردن احكام روزه مسافر احكام چيزهايی كه روزه را باطل می كند آنچه برای روزه دار مكروه است جاهايی كه قضا و كفاره واجب است كفاره روزه جاهایی که فقط قضای روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر كسانی كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اول ماه روزه های حرام و مكروه روزه های مستحب استحباب امساک برای کسانی که روزه نیستند مواردی كه مستحب است انسان از كارهايی كه روزه را باطل می كند خودداری نمايد احكام خمس متعلقات خمس منفعت کسب معدن گنج مال حلال مخلوط به حرام جواهری که به واسطه فرو رفتن در دریا به دست می آید غنیمت زمینی که کافر ذمی از مسلمان بخرد مصرف خمس احكام زكات متعلقات زكات شرايط واجب شدن زكات زكات گندم و جو و خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات شرايط كسانی كه مستحق زكاتند نيت زكات مسائل متفرقه زكات زكات فطره شرايط زكات فطره مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره حج احكام حج احكام خريد و فروش و... چيزهايی كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات باطل شرايط فروشنده و خريدار شرايط جنس و عوض آن صيغه خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله سلف شرايط معامله سلف احكام معامله سلف فروش طلا و نقره، به طلا و نقره مواردی كه انسان می تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرقه شركت احكام شركت صلح احكام صلح احكام اجاره صيغه اجاره و شرائط آن شرايط مالی كه اجاره می دهند شرايط استفاده ای كه مال را برای آن اجاره می دهند مسائل متفرقه اجاره مزارعه احكام مزارعه مساقات احکام مُساقات احكام حجر وبلوغ كسانی كه نمی توانند در مال خود تصرف كنند وكالت احكام وكالت قرض احكام قرض حواله احكام حواله دادن رهن احكام رهن ضامن شدن احكام ضامن شدن كفالت احکام کفالت وديعه با امانت احكام وديعه (امانت) عاريه احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج و زناشويي اقسام ازدواج احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرايط عقد عيبهايی كه بواسطه آنها می شود عقد را به هم زد عده ای از زنها كه ازدواج با آنان حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احکام نگاه کردن مسائل متفرقه زناشويی شير دادن احكام شير دادن شرايط شير دادنی كه علت محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احکام طلاق صيغه طلاق و شرايط آن عده طلاق عده زنی كه شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعی احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق غصب احكام غصب مال پيدا شده احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند صيد و ذبح احكام سر بريدن و شكار كردن حيوانات دستور سر بریدن حیوانات شرايط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهايی كه موقع سر بريدن حيوانات مستحب است چیزهایی که در کشتن حیوانات مکروه است: احکام شکار کردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكاری صيد ماهی صيد ملخ خوردن و آشاميدن احكام خوردنيها و آشاميدنيها چيزهايی كه موقع غذا خوردن مستحب است چيزهايی كه در غذا خوردن مكروه است مستحبات آب آشاميدن مكروهات آب آشاميدن نذر و عهد احكام نذر و عهد قسم احكام قسم خوردن وقف احكام وقف وصيت احكام وصيت ارث يا ميراث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث ملحقات توضيح المسائل حكم امر به معروف و نهي از منكر شرايط امر به معروف و نهی از منكر مراتب امر به معروف و نهی از منكر دفاع مسائل دفاع مسائل مستحدثه سفته سرقفلی معاملات بانكی بيمه بخت آزمايی تلقيح تشريح پيوند خاتمه استفتائات درباره تقليد درباره وضو درباره مسجد درباره وقت نماز و روزه بعض مسائل نماز احکام نماز مسائل روزه بعض احکام روزه بعض احکام نماز جماعت احکام نماز و روزه مسافر بعض احکام نماز مسافر نماز مسافر بعض مسائل خمس احکام خمس بعض احکام معاملات چند مسأله بانکی مسائل متفرقه

احكام وصيت

احكام وصيت
٢٦٩٤ وصيت آن است كه انسان سفارش كند بعد از مرگش برای او كارهايی انجام دهند، يا بگويد بعد از مرگش چيزی از مال او ملك كسی باشد يا برای اولاد خود و كسانی كه اختيار آنان با اوست، قيم و سرپرست معين كند، و كسی را كه به او وصيت می كنند وصی می گويند.
٢٦٩٥ كسی كه می خواهد وصيت كند، با اشاره ای كه مقصودش را بفهماند می تواند وصيت كند، اگر چه لال نباشد.
٢٦٩٦ اگر نوشته ای به امضا يا مهر ميت ببينند چنانچه مقصود او را بفهماند و معلوم باشد كه برای وصيت كردن نوشته، بايد مطابق آن عمل كنند.
٢٦٩٧ كسی كه وصيت می كند، بايد عاقل و بالغ باشد ولی بچه ده ساله ای كه خوب و بد را تمييز می دهد اگر برای كار خوبی مثل ساختن مسجد و آب انبار و پول وصيت كند صحيح می باشد و بايد از روی اختيار وصيت كند، و نيز وصيت كننده بايد در حال بالغ شدن سفيه نباشد و حاكم شرع هم او را از تصرف در اموالش جلوگيری نكرده باشد.
٢٦٩٨ كسی كه از روی عمد مثلا زخمی بخود زده يا سمی خورده است كه به واسطه آن، يقين يا گمان به مردن او پيدا می شود، اگر وصيت كند كه مقداری از مال او را به مصرفی برسانند صحيح نيست.
٢٦٩٩ اگر انسان وصيت كند كه چيزی به كسی بدهند در صورتی آن كس آن چيز را مالك می شود كه آن را قبول كند، اگر چه در حال زنده بودن وصيت كننده باشد.
٢٧٠٠ وقتی انسان نشانه های مرگ را در خود ديد بايد فورا امانتهای مردم را به صاحبانش برگرداند و اگر به مردم بدهكار است و موقع دادن آن بدهی رسيده بايد بدهد، و اگر خودش نمی تواند بدهد يا موقع دادن بدهی او نرسيده، بايد وصيت كند و بر وصيت شاهد بگيرد، ولی اگر بدهی او معلوم باشد و اطمينان دارد كه ورثه می پردازند وصيت كردن لازم نيست.
٢٧٠١ كسی كه نشانه های مرگ را در خود می بيند، اگر خمس و زكات و مظالم بدهكار است، بايد فورا بدهد و اگر نمی تواند، چنانچه از خودش مال دارد، يا احتمال می دهد كسی آنها را ادا نمايد، بايد وصيت كند، و همچنين است اگر حج بر او واجب باشد.
٢٧٠٢ كسی كه نشانه های مرگ را در خود می بيند اگر نماز و روزه قضا دارد،بايد وصيت كند كه از مال خودش برای آنها اجير بگيرند، بلكه اگر مال نداشته باشد ولی احتمال بدهد كسی بدون آن كه چيزی بگيرد آنها را انجام می دهد، باز هم واجب است وصيت نمايد، و اگر قضای نماز و روزه او به تفصيلی كه در صفحه و گفته شد بر پسر بزرگترش واجب باشد، بايد به او اطلاع دهد يا وصيت كند كه برای او بجا آورند.
٢٧٠٣ كسی كه نشانه های مرگ را در خود می بيند، اگر مالی پيش كسی دارد يا در جايی پنهان كرده است كه ورثه نمی دانند، چنانچه به واسطه ندانستن حقشان از بين برود، بايد به آنان اطلاع دهد، و لازم نيست برای بچه های صغير خود قيم و سرپرست معين كند، ولی در صورتی كه بدون قيم مالشان از بين می رود، يا خودشان ضايع می شوند، بايد برای آنان قيم امينی معين نمايد.
٢٧٠٤ وصی بايد مسلمان و بالغ و عاقل و مورد اطمينان باشد.
٢٧٠٥ اگر كسی چند وصی برای خود معين كند، چنانچه اجازه داده باشد كه هر كدام به تنهايی به وصيت عمل كنند، لازم نيست در انجام وصيت از يكديگر اجازه بگيرند،و اگر اجازه نداده باشد، چه گفته باشد كه همه با هم به وصيت عمل كنند، يا نگفته باشد، بايد با نظر يكديگر به وصيت عمل نمايند، و اگر حاضر نشوند كه با يكديگر به وصيت عمل كنند، و در تشخيص مصلحت اختلاف داشته باشند، در صورتی كه تاخير و مهلت دادن علت شود كه عمل به وصيت معطل بماند، حاكم شرع آنها را مجبور می كند كه تسليم نظر كسی شوند كه صلاح را تشخيص دهد. و اگر اطاعت نكنند، به جای آنان ديگران را معين می نمايد، و اگر يكی از آنان قبول نكرد، يك نفر ديگر را به جای او تعيين می نمايد.
٢٧٠٦ اگر انسان از وصيت خود برگردد مثلا بگويد ثلث مالش را به كسی بدهند،بعد بگويد به او ندهند وصيت باطل می شود، و اگر وصيت خود را تغيير دهد مثل آن كه قيمی برای بچه های خود معين كند، بعد ديگری را به جای او قيم نمايد، وصيت اولش باطل می شود و بايد به وصيت دوم او عمل نمايند.
٢٧٠٧ اگر كاری كند كه معلوم شود از وصيت خود برگشته، مثلا خانه ای را كه وصيت كرده به كسی بدهند، بفروشد، يا ديگری را برای فروش آن وكيل نمايد، وصيت باطل می شود.
٢٧٠٨ اگر وصيت كند چيز معينی را به كسی بدهند بعد وصيت كند كه نصف همان را به ديگری بدهند، بايد آن چيز را دو قسمت كنند و به هر كدام از آن دو نفر يك قسمت آن را بدهند.
٢٧٠٩ اگر كسی در مرضی كه به آن مرض می ميرد، مقداری از مالش را به كسی ببخشد و وصيت كند كه بعد از مردن او هم مقداری به كس ديگر بدهند، آنچه را كه در حال زندگی بخشيده از اصل مال است، و احتياج به اذن ورثه ندارد و چيزی را كه وصيت كرده، اگر زيادتر از ثلث باشد زيادی آن محتاج به اذن ورثه است.
٢٧١٠ اگر وصيت كند كه ثلث مال او را نفروشند و عايدی آن را به مصرفی برسانند، بايد مطابق گفته او عمل نمايند.
٢٧١١ اگر در مرضی كه به آن مرض می ميرد، بگويد مقداری به كسی بدهكار است،چنانچه متهم باشد كه برای ضرر زدن به ورثه گفته است، بايد مقداری را كه معين كرده از ثلث او بدهند و اگر متهم نباشد، بايد از اصل مالش بدهند.
٢٧١٢ كسی كه انسان وصيت می كند كه چيزی به او بدهند، بايد وجود داشته باشد. پس اگر وصيت كند به بچه ای كه ممكن است فلان زن حامله شود چيزی بدهند باطل است، ولی اگر وصيت كند به بچه ای كه در شكم مادر است چيزی بدهند اگر چه هنوز روح نداشته باشد، وصيت صحيح است. پس اگر زنده به دنيا آمد، بايد آنچه را كه وصيت كرده به او بدهند، و اگر مرده به دنيا آمد وصيت باطل می شود و آنچه را كه برای او وصيت كرده ورثه ميان خودشان قسمت می كنند.
٢٧١٣ اگر انسان بفهمد كسی او را وصی كرده، چنانچه به اطلاع وصيت كننده برساند كه برای انجام وصيت او حاضر نيست، لازم نيست بعد از مردن او به وصيت عمل كند، ولی اگر پيش از مردن او نفهمد كه او را وصی كرده، يا بفهمد و به او اطلاع ندهد كه برای عمل كردن به وصيت حاضر نيست، بايد وصيت او را انجام دهد، اگر وصی پيش از مرگ، موقعی لتفت شود كه مريض بواسطه شدت مرض، نتواند به ديگری وصيت كند، بايد وصيت را قبول نمايد.
٢٧١٤ اگر كسی كه وصيت كرده بميرد، وصی نمی تواند ديگری را برای انجام كارهای ميت معين كند و خود از كار كناره نمايد، ولی اگر بداند مقصود ميت اين نبوده كه خود وصی آن كار را انجام دهد، بلكه مقصودش فقط انجام كار بوده،می تواند ديگری را از طرف خود وكيل نمايد.
٢٧١٥ اگر كسی دو نفر را وصی كند، چنانچه يكی از آن دو بميرد يا ديوانه يا كافر شود، حاكم شرع يك نفر ديگر را به جای او معين می كند، و اگر هر دو بميرند،يا ديوانه يا كافر شوند، حاكم شرع دو نفر ديگر را معين ميكند، ولی اگريك نفر بتواند وصيت را عملی كند، معين كردن دو نفر لازم نيست.
٢٧١٦ اگر وصی نتواند به تنهايی كارهای ميت را انجام دهد حاكم شرع برای كمك او يك نفر ديگر را معين ميكند.
٢٧١٧ اگر مقداری از مال ميت در دست وصی تلف شود، چنانچه در نگهداری آن كوتاهی كرده و يا تعدی نموده، مثلا ميت وصيت كرده است كه فلان مقدار به فقرای فلان شهر بده و او مال را به شهر ديگر برده و در راه از بين رفته، ضامن است واگر كوتاهی نكرده و تعدی هم ننموده، ضامن نيست.
٢٧١٨ هرگاه انسان كسی را وصی كند، و بگويد كه اگر آن كس بميرد فلان وصی باشد،بعد از آن كه وصی اول مرد، وصی دوم بايد كارهای ميت را انجام دهد.
٢٧١٩ حجی كه بر ميت واجب است و بدهكاری و حقوقی را كه مثل خمس و زكات و مظالم، ادا كردن آنها واجب می باشد، بايد از اصل مال ميت بدهند اگر چه ميت برای آنها وصيت نكرده باشد.
٢٧٢٠ اگر مال ميت از بدهی و حج واجب و حقوقی كه مثل خمس و زكات و مظالم بر او واجب است زياد بيايد، چنانچه وصيت كرده باشد كه ثلث يا مقداری از ثلث را به مصرفی برسانند، بايد به وصيت او عمل كنند و اگر وصيت نكرده باشد، آنچه می ماند مال ورثه است.
٢٧٢١ اگر مصرفی را كه ميت معين كرده، از ثلث مال او بيشتر باشد، وصيت اودر بيشتر از ثلث در صورتی صحيح است كه ورثه حرفی بزنند يا كاری كنند كه معلوم شود عملی شدن وصيت را اجازه داده اند و تنها راضی بودن آنان كافی نيست و اگر مدتی بعد از مردن او هم اجازه بدهند، صحيح است.
٢٧٢٢ اگر مصرفی را كه ميت معين كرده، از ثلث مال او بيشتر باشد و پيش از مردن او ورثه اجازه بدهند كه وصيت او عملی شود، بعد از مردن او نمی توانند از اجازه خود برگردند.
٢٧٢٣ اگر وصيت كند كه از ثلث او خمس و زكات يا بدهی ديگر او را بدهند،و برای نماز و روزه او اجير بگيرند، و كار مستحبی هم مثل اطعام به فقرا انجام دهند، بايد اول به واجبات، خواه مالی بلكه اگر وصيت او به ترتيب بوده، بايد اول آن واجبی را كه مقدم داشته عمل نمايند، اگر چه بدنی باشد. و همچنين به ترتيب وصيت تا آخر واجبات، پس اگر ثلث وافی به تمام آن باشد به تمام آن بايد عمل شود، و چنانچه ثلث وافی نباشد، باقی مانده اگر تماما يا قسمتی واجب مالی باشد، بايد از اصل تركه برای آن بردارند، عمل نمايند. و اگر باقی مانده تماما يا قسمتی واجب بدنی باشد، ملغی می گردد. و چنانچه وصيت ميت به ترتيب نباشد، باز واجبات مقدم بر مستحبات است، ولی در اين صورت بين واجبات هيچ گونه ترتيب نيست، بلكه ثلث بر تمام واجبات اعم از مالی و بدنی توزيع می شود، و چنانچه وافی به تمام آن نباشد، در باقی مانده واجب مالی از اصل تركه برداشته می شود، و باقيمانده واجب بدنی ملغی می گردد، و در هر صورت عمل به مستحبات موقعی واجب است كه از ثلث علاوه بر واجبات، برای آن هم وافی باشد.
٢٧٢٤ اگر وصيت كند كه بدهی او را بدهند و برای نماز و روزه او اجير بگيرند و كار مستحبی هم انجام دهند چنانچه وصيت نكرده باشد كه اينها را از ثلث بدهند، بايد بدهی او را از اصل مال بدهند، و اگر چيزی زياد آمد، ثلث آن را به مصرف نماز و روزه و كارهای مستحبی كه معين كرده برسانند، و در صورتی كه ثلث كافی نباشد، پس اگر ورثه اجازه بدهند، بايد وصيت او عملی شود و اگر اجازه ندهند، بايد نماز و روزه را از ثلث بدهند و اگر چيزی زياد آمد به مصرف كار مستحبی كه معين كرده برسانند.
٢٧٢٥ اگر كسی بگويد كه ميت وصيت كرده فلان مبلغ به من بدهند، چنانچه دو مرد عادل گفته او را تصديق كنند يا قسم بخورد و يك مرد عادل هم گفته او را تصديق نمايد، يا يك مرد عال و دو زن عادله، يا چهار زن عادله به گفته او شهادت دهند،بايد مقداری را كه می گويد به او بدهند، و اگر يك زن عادله شهادت بدهد، بايديك چهارم چيزی را كه مطالبه می كند به او بدهند، و اگر دو زن عادله شهادت دهند نصف آن را، و اگر سه زن عادله شهادت دهند، بايد سه چهارم آن را به او بدهند، و نيز اگر دو مرد كافر ذمی كه در دين خود عادل باشند گفته او را تصديق كنند، در صورتی كه ميت ناچار بوده است كه وصيت كند، و مرد و زن عادلی هم در موقع وصيت نبوده، بايد چيزی را كه مطالبه می كند به او بدهند.
٢٧٢٦ اگر كسی بگويد من وصی ميتم كه مال او را به مصرفی برسانم يا ميت مراقيم بچه های خود قرار داده، در صورتی بايد حرف او را قبول كرد كه دو مرد عادل گفته او را تصديق نمايند.
٢٧٢٧ اگر وصيت كند چيزی به كسی بدهند و آن كس پيش از آن كه قبول كند يا رد نمايد بميرد، تا وقتی ورثه او وصيت را رد نكرده اند می توانند آن چيز را قبول نمايند، ولی اين در صورتی است كه وصيت كننده از وصيت خود برنگردد و گرنه حق به آن چيز ندارند
آموزش تصویری مرتبط با این حکم