احکام شرعی
امام خمینی
امام خمینی
امام خمینی

رساله توضیح المسائل امام خمینی

تقليد احكام تقليد احكام طهارت اقسام آبها و احكام آن آب مطلق و مضاف ١- آب كر ٢- آب قليل ٣- آب جاری ٤- آب باران ٥- آب چاه احكام آبها تخلي و احكام آن احكام تخلی (بول و غائط كردن) استبراء مستحبات و مكروهات تخلی نجاسات و احکام آن انواع نجاسات 1،2بول و غائط ٣- منی ٤- مردار ٥- خون ٦،٧- سگ و خوك ٨- كافر ٩- شراب ١٠- فقاع عرق جنب از حرام ١١- عرق شتر نجاستخوار راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهای پاك احكام نجاسات مطهرات ١- آب ٢- زمين ٣- آفتاب ٤- استحاله ٥- كم شدن دو سوم آب انگور ٦- انتقال ٧- اسلام ٨- تبعيت ٩- برطرف شدن عين نجاست ١٠- استبراء حيوان نجاستخوار ١١- غايب شدن مسلمان احكام ظرفها وضو كيفيت وضو گرفتن وضوی ارتماسی دعاهايی كه موقع وضو گرفتن مستحب است شرایط وضو احکام وضو چیزهایی که باید برای آنها وضو گرفت چیزهایی که وضو را باطل می کند احكام وضوی جبيره غسل غسلهای واجب جنابت احكام جنابت چيزهايی كه بر جنب حرام است چيزهای كه بر جنب مكروه است غسل جنابت غسل ترتيبی غسل ارتماسی احكام غسل كردن غسل هاي اختصاصي بانوان استحاضه خصوصيات استحاضه و اقسام آن احكام استحاضه حيض خصوصيات حيض و احكام آن احكام حائض اقسام زنهای حائض ١- صاحب عادت وقتيه و عدديه ٢- صاحب عادت وقتيه ٣- صاحب عادت عدديه 4- مضطربه 5- مبتدئه ٦- ناسيه مسائل متفرقه حيض نفاس غسل و احكام مربوط به اموات غسل مس میت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احکام نماز میت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل های مستحب تيمم مواردي كه بايد تيمم كرد چيزهايی كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم احكام تيمم احكام نماز اهميت نماز نمازهاي واجب نمازهاي واجب يوميه اوقات نماز و احكام آن وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهايي كه بايد به ترتيب خوانده شوند نمازهاي مستحب كيفيت خواندن آن وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله بدن و لباس نمازگزار پوشاندن بدن در نماز شرايط لباس نمازگزار لباس نمازگزار شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايي كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايي كه در لباس نمازگزار مكروه است مكان نماز گزار شرايط مكان نمازگزار مكان نماز گزار جاهايی كه نماز خواندن در آنها مستحب است جاهايي كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان و اقامه واجبات نماز اقسام واجبات نماز نيت تكبيرة الاحرام قيام - ايستادن قرائت ركوع سجود چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتيب موالات قنوت ترجمه نماز 1-ترجمه سوره حمد ٢- ترجمه سوره قل هو الله احد ٣- ترجمه ذكر ركوع و سجود و ذكرهايی كه بعد از آنها مستحب است ٤- ترجمه قنوت 5-ترجمه تسبيحات اربعه ٦- ترجمه تشهد و سلام تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر مبطلات نماز چيزهايی كه در نماز مكروه است مواردی كه می شود نماز واجب را شكست شكيات شكهای باطل شكهايی كه نبايد به آنها اعتنا كرد ١- شك در چيزی كه محل آن گذشته است ٢- شك بعد از سلام 3- شك بعد از وقت ٤- كثير الشك (كسی كه زياد شك می كند) ٥- شك امام و ماموم ٦- شك در نماز مستحبی شكهای صحيح نماز احتياط سجده سهو دستور سجده سهو قضای سجده و تشهد فراموش شده كم و زياد كردن اجزاء و شرايط نماز نماز مسافر شرائط سفر مسائل متفرقه نماز قضاء احكام نماز قضاء نماز قضای پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت احكام نماز جماعت شرايط امام جماعت احكام جماعت چيزهايی كه در نماز جماعت مستحب است چيزهايی كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات موارد وجوب نماز آيات و احكام آن دستور نماز آيات نماز عيد فطر و قربان اجير گرفتن برای نماز احكام روزه تعريف روزه نيت چيزهايی كه روزه را باطل می كنند ١- خوردن و آشاميدن ٢- جماع ٣- استمناء ٤- دروغ بستن به خدا و پيغمبر ٥- رساندن غبار غليظ به حلق ٦- فرو بردن سر در آب ٧- باقی ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح ٨- اماله كردن ٩- قی كردن احكام روزه مسافر احكام چيزهايی كه روزه را باطل می كند آنچه برای روزه دار مكروه است جاهايی كه قضا و كفاره واجب است كفاره روزه جاهایی که فقط قضای روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر كسانی كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اول ماه روزه های حرام و مكروه روزه های مستحب استحباب امساک برای کسانی که روزه نیستند مواردی كه مستحب است انسان از كارهايی كه روزه را باطل می كند خودداری نمايد احكام خمس متعلقات خمس منفعت کسب معدن گنج مال حلال مخلوط به حرام جواهری که به واسطه فرو رفتن در دریا به دست می آید غنیمت زمینی که کافر ذمی از مسلمان بخرد مصرف خمس احكام زكات متعلقات زكات شرايط واجب شدن زكات زكات گندم و جو و خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات شرايط كسانی كه مستحق زكاتند نيت زكات مسائل متفرقه زكات زكات فطره شرايط زكات فطره مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره حج احكام حج احكام خريد و فروش و... چيزهايی كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات باطل شرايط فروشنده و خريدار شرايط جنس و عوض آن صيغه خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله سلف شرايط معامله سلف احكام معامله سلف فروش طلا و نقره، به طلا و نقره مواردی كه انسان می تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرقه شركت احكام شركت صلح احكام صلح احكام اجاره صيغه اجاره و شرائط آن شرايط مالی كه اجاره می دهند شرايط استفاده ای كه مال را برای آن اجاره می دهند مسائل متفرقه اجاره مزارعه احكام مزارعه مساقات احکام مُساقات احكام حجر وبلوغ كسانی كه نمی توانند در مال خود تصرف كنند وكالت احكام وكالت قرض احكام قرض حواله احكام حواله دادن رهن احكام رهن ضامن شدن احكام ضامن شدن كفالت احکام کفالت وديعه با امانت احكام وديعه (امانت) عاريه احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج و زناشويي اقسام ازدواج احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرايط عقد عيبهايی كه بواسطه آنها می شود عقد را به هم زد عده ای از زنها كه ازدواج با آنان حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احکام نگاه کردن مسائل متفرقه زناشويی شير دادن احكام شير دادن شرايط شير دادنی كه علت محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احکام طلاق صيغه طلاق و شرايط آن عده طلاق عده زنی كه شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعی احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق غصب احكام غصب مال پيدا شده احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند صيد و ذبح احكام سر بريدن و شكار كردن حيوانات دستور سر بریدن حیوانات شرايط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهايی كه موقع سر بريدن حيوانات مستحب است چیزهایی که در کشتن حیوانات مکروه است: احکام شکار کردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكاری صيد ماهی صيد ملخ خوردن و آشاميدن احكام خوردنيها و آشاميدنيها چيزهايی كه موقع غذا خوردن مستحب است چيزهايی كه در غذا خوردن مكروه است مستحبات آب آشاميدن مكروهات آب آشاميدن نذر و عهد احكام نذر و عهد قسم احكام قسم خوردن وقف احكام وقف وصيت احكام وصيت ارث يا ميراث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث ملحقات توضيح المسائل حكم امر به معروف و نهي از منكر شرايط امر به معروف و نهی از منكر مراتب امر به معروف و نهی از منكر دفاع مسائل دفاع مسائل مستحدثه سفته سرقفلی معاملات بانكی بيمه بخت آزمايی تلقيح تشريح پيوند خاتمه استفتائات درباره تقليد درباره وضو درباره مسجد درباره وقت نماز و روزه بعض مسائل نماز احکام نماز مسائل روزه بعض احکام روزه بعض احکام نماز جماعت احکام نماز و روزه مسافر بعض احکام نماز مسافر نماز مسافر بعض مسائل خمس احکام خمس بعض احکام معاملات چند مسأله بانکی مسائل متفرقه

احكام نكاح يا ازدواج و زناشويي

احكام نكاح يا ازدواج و زناشويي
اقسام ازدواج
به واسطه عقد ازدواج، زن به مرد حلال می شود و آن بر دو قسم است: دائم و غير دائم. عقد دائم آن است كه مدت زناشويی در آن معين نشود، و زنی را كه به اين قسم عقد می كنند دائمه گويند. و عقد غير دائم آن است كه مدت زناشويی در آن معين شود، مثلا زن را به مدت يك ساعت يا يك روز يا يك ماه يا يك سال يا بيشتر عقد نمايند، و زنی را كه به اين قسم عقد كنند متعه و صيغه می نامند.
احكام عقد
٢٣٦٣ در زناشويی چه دائم چه غير دائم بايد صيغه خوانده شود و تنها راضی بودن زن و مرد كافی نيست و صيغه عقد را يا خود زن و مرد می خوانند يا ديگری را وكيل می كنند كه از طرف آنان بخواند.
٢٣٦٤ وكيل لازم نيست مرد باشد، زن هم می تواند برای خواندن صيغه عقد از طرف ديگری وكيل شود.
٢٣٦٥ زن و مرد تا يقين نكنند كه وكيل آنها صيغه را خوانده است نمی توانند به يكديگر نگاه محرمانه نمايند، و گمان به اين كه وكيل صيغه را خوانده است كفايت نمی كند ولی اگر وكيل بگويد صيغه را خوانده ام كافی است.
٢٣٦٦ اگر زنی كسی را وكيل كند كه مثلا ده روز او را به عقد مردی در آورد و ابتدای ده روز را معين نكند در صورتی كه از گفته زن معلوم شود كه به وكيل اختيار كامل داده، آن وكيل می تواند هر وقت بخواهد او را به عقد آن مرد در آورد واگر معلوم باشد كه زن، روز يا ساعت معينی را قصد كرده، بايد صيغه را مطابق قصد او بخواند.
٢٣٦٧ يك نفر می تواند برای خواندن صيغه عقد دائم يا غير دائم از طرف دو نفر وكيل شود و نيز انسان می تواند از طرف زن وكيل شود و او را برای خود به طور دائم يا غير دائم عقد كند، ولی احتياط مستحب آن است كه عقد را دو نفر بخوانند.
دستور خواندن عقد دائم
٢٣٦٨ اگر صيغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگويد: "زوجتك نفسی علی الصداق المعلوم" يعنی خود را زن تو نمودم به مهری كه معين شده، پس از آن بدون فاصله مرد بگويد: "قبلت التزويج" يعنی قبول كردم ازدواج را عقد صحيح است. و اگر ديگری را وكيل كنند كه از طرف آنها صيغه عقد را بخواند، چنانچه مثلا اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وكيل بگويد: "زوجت موكلتی فاطمة موكلك احمد علی الصداق المعلوم" پس بدون فاصله وكيل مرد بگويد: "قبلت لموكلی احمد علی الصداق"، صحيح می باشد.
دستور خواندن عقد غير دائم
٢٣٦٩ اگر خود زن و مرد بخواهند صيغه عقد غير دائم را بخوانند، بعد از آن كه مدت و مهر را معين كردند، چنانچه زن بگويد: "زوجتك نفسی فی المدة المعلومة علی المهر المعلوم" بعد بدون فاصله مرد بگويد: "قبلت" صحيح است. و اگر ديگری را وكيل كنند و اول وكيل زن به وكيل مرد بگويد: "متعت موكلتی موكلك فی المدة المعلومة علی المهر المعلوم" پس بدون فاصله وكيل مرد بگويد: "قبلت لموكلی هكذا"، صحيح می باشد.
شرايط عقد
٢٣٧٠ عقد ازدواج چند شرط دارد: اول: آنكه به عربی صحيح خوانده شود به احتياط واجب، و اگر خود مرد و زن نتوانند صيغه را به عربی صحيح بخوانند به هر لفظ ی كه صيغه را بخوانند صحيح است و لازم هم نيست كه وكيل بگيرند اما بايد لفظ ی بگويند كه معنی "زوجت و قبلت" را بفهماند. دوم: مرد و زن يا وكيل آنها كه صيغه را می خوانند قصد انشاء داشته باشند يعنی اگر خود مرد و زن صيغه را می خوانند، زن به گفتن «زوجتك نفسی » قصدش اين باشد كه خود را زن او قرار دهد و مرد به گفتن «قبلت التزويج » زن بودن او را برای خود قبول نمايد، و اگر وكيل مرد و زن صيغه را می خوانند، به گفتن «زوجت و قبلت » قصدشان اين باشد كه مرد و زنی آنان را وكيل كرده اند، زن و شوهر شوند. سوم: كسی كه صيغه را می خواند بالغ و عاقل باشد، جه برای خودش بخواند يا از طرف ديگری وكيل شده باشد. چهارم: اگر وكيل زن و شوهر يا ولی آنها صيغه را می خوانند، در عقد، زن و شوهر را معين كنند مثلا اسم آنها را ببرند يا به آنها اشاره نمايند. پس كسی كه چند دختر دارد، اگر به مردی بگويد زوجتك احدی بناتی (يعنی زن تو نمودم يكی از دخترانم را) و او بگويد بلت يعنی قبول كردم، جون در موقع عقد، دختر را معين نكرده اند عقد باطل است. پنجم: زن و مرد به ازدواج راضی باشند، ولی اگر زن ظاهرا به كراهت اذن دهد و معلوم باشد قلبا راضی است عقد صحيح است.
٢٣٧١ اگر در عقد يك حرف غلط خوانده شود كه معنی آن را عوض كند عقد باطل است.
٢٣٧٢ كسی كه دستور زبان عربی را نمی داند، اگر قرائتش صحيح باشد و معنای هر كلمه از عقد را جداگانه بداند و از هر لفظ ی معنای آن را قصد نمايد،می تواند عقد را بخواند.
٢٣٧٣ اگر زنی را برای مردی بدون اجازه آنان عقد كنند و بعدا زن و مرد بگويندبه آن عقد راضی هستيم عقد صحيح است.
٢٣٧٤ اگر زن و مرد يا يكی از آن دو را به ازدواج مجبور نمايند و بعد از خواندن عقد راضی شوند و بگويند به آن عقد راضی هستيم، عقد صحيح است.
٢٣٧٥ پدر و جد پدری می توانند برای فرزند نابالغ يا ديوانه خود كه به حال ديوانگی بالغ شده است ازدواج كنند و بعد از آن كه طفل بالغ شد يا ديوانه عاقل گرديد، اگر ازدواجی كه برای او كرده اند مفسده ای نداشته، نمی تواند آن را به هم بزند و اگر مفسده ای داشته، می تواند آن را به هم بزند.
٢٣٧٦ دختری كه به حد بلوغ رسيده و رشيده است يعنی مصلحت خود را تشخيص می دهد اگر بخواهد شوهر كند، چنانچه باكره باشد، بايد از پدر يا جد پدری خود اجازه بگيرد، و اجازه مادر و برادر لازم نيست.
٢٣٧٧ اگر پدر و جد پدری غايب باشند، به طوری كه نشود از آنان اذن گرفت و دختر هم احتياج به شوهر كردن داشته باشد لازم نيست از پدر و جد پدری اجازه بگيرند و نيز اگر دختر باكره باشد در صورتی كه بكارتش به واسطه شوهر كردن از بين رفته باشد، اجازه پدر و جد لازم نيست. ولی اگر به واسطه وطی به شبهه يا از زنا از بين رفته باشد، احتياط مستحب آن است كه اجازه بگيرند.
٢٣٧٨ اگر پدر يا جد پدری برای پسر نابالغ خود زن بگيرد، پسر- بعد از رسيدن به سن قابل برای تمتع گرفتن - بايد خرج زن را در صورتی كه از او تمكين داشته باشد بدهد.
٢٣٧٩ اگر پدر يا جد پدری برای پسر نابالغ خود، زن بگيرد، چنانچه پسر در موقع عقد مالی داشته، مديون مهر زن است، و اگر در موقع عقد مالی نداشته، پدر يا جد او بايد مهر زن را بدهند.
عيبهايی كه بواسطه آنها می شود عقد را به هم زد
٢٣٨٠ اگر مرد بعد از عقد بفهمد كه زن يكی از هفت عيب را دارد می تواند عقد را به هم بزند : اول: ديوانگی. دوم: مرض خوره. سوم: مرض برص.چهارم: كوری. پنجم: شل بودن به طوری كه معلوم باشد. ششم: آنكه افضا شده، يعنی راه بول و حيض و يا راه حيض و غائط او يكی شده باشد، ولی اگر راه حيض و غائط او يكی شده باشد، به هم زدن عقد اشكال دارد و بايد احتياط شود. هفتم: آنكه گوشت يا استخوانی يا غده ای در فرج او باشد كه مانع از نزديكی شود.
٢٣٨١ اگر زن بعد از عقد بفهمد كه شوهر او ديوانه است يا آلت مردی ندارد يا عنين است و نمی تواند وطی و نزديكی نمايد يا تخمهای او را كشيده اند می تواند عقد را به هم بزند. و تفصيل اين مساله و مساله سابق در كتاب تحرير الوسيله ضبط شده است.
٢٣٨٢ اگر مرد يا زن، به واسطه يكی از عيب هايی كه در دو مساله پيش گفته شد عقد را به هم بزند، بايد بدون طلاق از هم جدا شوند.
٢٣٨٣ اگر به واسطه آن كه مرد عنين است و نمی تواند وطی و نزديكی كند، زن عقد را به هم بزند شوهر بايد نصف مهر را بدهد. ولی اگر به واسطه يكی از عيبهای ديگری كه گفته شد، مرد يا زن عقد را به هم بزنند، چنانچه مرد با زن نزديكی نكرده باشد چيزی بر او نيست و اگر نزديكی كرده، بايد تمام مهر را بدهد.
عده ای از زنها كه ازدواج با آنان حرام است
٢٣٨٤ ازدواج با زنهايی كه مثل مادر و خواهر و مادر زن با انسان محرم هستند حرام است.
٢٣٨٥ اگر كسی زنی را برای خود عقد نمايد، اگر چه با او نزديكی نكند، مادر و مادر مادر آن زن و مادر پدر او هر چه بالا روند به آن مرد محرم می شوند.
٢٣٨٦ اگر زنی را عقد كند و با او نزديكی نمايد، دختر و نوه دختری و پسری آن زن هر چه پايين روند، چه در وقت عقد باشند يا بعدا به دنيا بيايند، به آن مرد محرم می شوند.
٢٣٨٧ اگر با زنی كه برای خود عقد كرده نزديكی هم نكرده باشد، تا وقتی كه آن زن در عقد او است نمی تواند با دختر او ازدواج كند.
٢٣٨٨ عمه و خاله پدر و عمه و خاله پدر پدر، و عمه و خاله مادر و عمه و خاله مادر مادر، هر چه بالا روند به انسان محرمند.
٢٣٨٩ پدر و جد شوهر، هر چه بالا روند، و پسر و نوه پسری و دختری او هر چه پايين آيند چه در موقع عقد باشند، يا بعدا به دنيا بيايند به زن او محرم هستند.
٢٣٩٠ اگر زنی را برای خود عقد كند، دائمه باشد، يا صيغه تا وقتی كه آن زن در عقد او است نمی تواند با خواهر آن زن ازدواج نمايد.
٢٣٩١ اگر زن خود را به ترتيبی كه در كتاب طلاق گفته می شود طلاق رجعی دهد، در بين عده نمی تواند خواهر او را عقد نمايد ، بلكه در عده طلاق بائن هم كه بعدا بيان می شود، احتياط مستحب آن است كه از ازدواج با خواهر او خودداری نمايد.
٢٣٩٢ انسان نمی تواند بدون اجازه زن خود با خواهر زاده و برادر زاده او ازدواج كند ولی اگر بدون اجازه زنش آنان را عقد نمايد و بعدا زن بگويد به آن عقد راضی هستم اشكال ندارد.
٢٣٩٣ اگر زن بفهمد شوهرش برادر زاده يا خواهر زاده او را عقد كرده و حرفی نزد، چنانچه بعدا رضايت ندهد عقد آنان باطل است، بلكه اگر از حرف نزدنش معلوم باشد كه باطنا راضی بوده احتياط واجب آن است كه شوهرش از برادرزاده او جدا شود، مگر آنكه اجازه دهد.
٢٣٩٤ اگر انسان پيش از آنكه دختر عمه يا دختر خاله خود را بگيرد با مادر آنان زنا كند، ديگر نمی تواند با آنان ازدواج نمايد.
٢٣٩٥ اگر با دختر عمه يا دختر خاله خود ازدواج نمايد و پيش از آن كه با آنان نزديكی كند با مادرشان زنا نمايد عقد آنان اشكال ندارد.
٢٣٩٦ اگر با زنی غير از عمه و خاله خود زنا كند، احتياط واجب آن است كه با دختر او ازدواج نكند، ولی اگر زنی را عقد نمايد و با او نزديكی كند بعد با مادر او زنا كند، آن زن بر او حرام نمی شود، و همچنين است اگر پيش از آنكه با او نزديكی كند با مادر او زنا نمايد، ولی در اين صورت احتياط مستحب آن است كه از آن زن جدا شود.
٢٣٩٧ زن مسلمان نمی تواند به عقد كافر در آيد، مرد مسلمان هم نمی تواند با زنهای كافره غير كتابيه بطور دائم ازدواج كند و به احتياط واجب ازدواج دائم با زنهای كافره اهل كتاب نيز جايز نيست، ولی صيغه كردن زنهای اهل كتاب مانند يهود و نصاری مانعی ندارد.
٢٣٩٨ اگر با زنی كه در عده طلاق رجعی است زنا كند آن زن بر او حرام می شود و اگر با زنی كه در عده متعه، يا طلاق بائن، يا عده وفات است زنا كند، بعدا می تواند او را عقد نمايد، اگر چه احتياط مستحب آن است كه با او ازدواج نكند و معنای طلاق رجعی و طلاق بائن و عده متعه و عده وفات در احكام طلاق گفته خواهد شد.
٢٣٩٩ اگر با زن بی شوهری كه در عده نيست زنا كند، بعدا می تواند آن زن را برای خود عقد نمايد، ولی احتياط مستحب آن است كه صبر كند تا آن زن حيض ببيند بعد او را عقد نمايد، بلكه احتياط مزبور حتی الامكان نبايد ترك شود، و همچنين است اگر ديگری بخواهد آن زن را عقد كند.
٢٤٠٠ اگر زنی را كه در عده ديگری است برای خود عقد كند، چنانچه مرد و زن يا يكی از آنان بدانند كه عده زن تمام نشده و بدانند عقد كردن زن در عده حرام است،آن زن بر او حرام ابدی می شود، اگر چه مرد بعد از عقد با آن زن نزديكی نكرده باشد.
٢٤٠١ اگر زنی را برای خود عقد كند و بعد معلوم شود كه در عده بوده، چنانچه هيچكدام نمی دانسته اند زن در عده است و نمی دانسته اند كه عقد كردن زن در عده حرام است، در صورتی كه مرد با او نزديكی كرده باشد آن زن بر او حرام می شود.
٢٤٠٢ اگر انسان بداند زنی شوهر دارد و با او ازدواج كند بايد از او جدا شود و بعدا هم نمی تواند او را برای خود عقد كند.
٢٤٠٣ زن شوهردار اگر زنا بدهد بر شوهر خود حرام نمی شود و چنانچه توبه نكند و بر عمل خود باقی باشد، بهتر است كه شوهر او را طلاق دهد ولی بايد مهريه اش را بدهد.
٢٤٠٤ زنی را كه طلاق داده اند و زنی كه صيغه بوده و شوهرش مدت او را بخشيده يا مدتش تمام شده، چنانچه بعد از مدتی شوهر كند و بعد شك كند كه موقع عقد شوهر دوم عده شوهر اول تمام بوده يا نه بايد به شك خود اعتنا نكند.
٢٤٠٥ مادر و خواهر و دختر پسری كه لواط داده بر لواط كننده حرام است اگر چه لواط كننده و لواط دهنده بالغ نباشند، ولی اگر گمان كند كه دخول شده،يا شك كند كه دخول شده يا نه، بر او حرام نمی شوند.
٢٤٠٦ اگر با مادر يا خواهر يا دختر كسی ازدواج نمايد و بعد از ازدواج با آن كس لواط كند، آنها بر او حرام نمی شوند.
٢٤٠٧ اگر كسی در حال احرام كه يكی از كارهای حج است با زنی ازدواج نمايد عقد او باطل است، و چنانچه می دانسته كه زن گرفتن بر او حرام است، ديگر نمی تواند آن زن را عقد كند.
٢٤٠٨ اگر زنی كه در حال احرام است با مردی كه در حال احرام نيست ازدواج كند عقد او باطل است، و اگر زن می دانسته كه ازدواج كردن در حال احرام حرام است احتياط واجب آن است كه بعدا با آن مرد ازدواج نكند، بلكه خالی از قوت نيست.
٢٤٠٩ اگر مرد طواف نساء را كه يكی از كارهای حج است بجا نياورد، زنش كه به واسطه محرم شدن بر او حرام شده بود حلال نمی شود. و نيز اگر زن طواف نساء نكند، شوهرش بر او حلال نمی شود، ولی اگر بعدا طواف نساء را انجام دهند به يكديگر حلال می شوند.
٢٤١٠ اگر كسی دختر نابالغی را برای خود عقد كند و پيش از آنكه نه سال دختر تمام شود، با او نزديكی و دخول كند، چنانچه او را افضا نمايد هيچ وقت نبايد با او نزديكی كند.
٢٤١١ زنی را كه سه مرتبه طلاق داده اند بر شوهرش حرام می شود، ولی كند، شوهر اول می تواند دوباره او را برای خود عقد نمايد.
احكام عقد دائم
٢٤١٢ زنی كه عقد دائمی شده نبايد بدون اجازه شوهر از خانه بيرون رود و بايد خود را برای هر لذتی كه او می خواهد، تسليم نمايد و بدون عذر شرعی از نزديكی كردن او جلوگيری نكند و اگر در اينها از شوهر اطاعت، كند تهيه غذا و لباس و منزل او و لوازم ديگری كه در كتب ذكر شده بر شوهر واجب است و اگر تهيه نكند چه توانايی داشته باشد يا نداشته باشد مديون زن است.
٢٤١٣ اگر زن در كارهايی كه در مساله پيش گفته شد اطاعت شوهر را نكند گناهكار است و حق غذا و لباس و همخوابی ندارد ولی مهر او از بين نميرود.
٢٤١٤ مرد حق ندارد زن خود را به خدمت خانه مجبور كند.
٢٤١٥ مخارج سفر زن اگر بيشتر از مخارج وطن باشد با شوهر نيست ولی اگر شوهر مايل باشد كه زن را سفر ببرد، بايد خرج سفر او را بدهد.
٢٤١٦ زنی كه از شوهر اطاعت می كند اگر مطالبه خرجی كند و شوهر ندهد می تواند جهت الزام شوهر بر پرداخت نفقه به حاكم شرع و اگر ممكن نباشد به عدول مؤمنين و اگر آن هم ممكن نباشد به فساق مؤمنين مراجعه نمايد. و چنانچه الزام شوهر بر دادن نفقه ممكن نباشد، می تواند در هر روز باندازه خرجی آن روز بدون اجازه از مال او بردارد و اگر ممكن نيست چنانچه ناچار باشد كه معاش خود را تهيه كند، در موقعی كه مشغول تهيه معاش است اطاعت شوهر بر او واجب نيست.
٢٤١٧ مرد نمی تواند زن دائمی خود را به طوری ترك كند كه نه مثل زن شوهردار باشد نه مثل زن بی شوهر، لكن واجب نيست هر چهار شب يك شب نزد او بماند.
٢٤١٨ شوهر نمی تواند بيش از چهار ماه نزديكی با عيال دائمی خود را ترك كند.
٢٤١٩ اگر در عقد دائمی مهر را معين نكنند عقد صحيح است، و چنانچه مرد با زن نزديكی كند بايد مهر او را مطابق مهر زنهائی كه مثل او هستند بدهد.
٢٤٢٠ اگر موقع خواندن عقد دائمی برای دادن مهر مدتی را معين نكرده باشند، زن می تواند پيش از گرفتن مهر از نزديكی كردن شوهر جلوگيری كند، چه شوهر توانايی دادن مهر را داشته باشد چه نداشته باشد. ولی اگر پيش از گرفتن مهر به نزديكی راضی شود و شوهر با او نزديكی كند ديگر نمی تواند بدون عذر شرعی از نزديكی شوهر جلوگيری نمايد.
متعه يا صيغه
٢٤٢١ صيغه كردن زن اگر چه برای لذت بردن هم نباشد صحيح است.
٢٤٢٢ شوهر بيش از چهار ماه نبايد نزديكی با متعه خود را ترك كند.
٢٤٢٣ زنی كه صيغه می شود اگر در عقد شرط كند كه شوهر با او نزديكی نكند، عقد و شرط او صحيح است و شوهر فقط می تواند لذتهای ديگر از او ببرد ولی اگر بعدا به نزديكی راضی شود، شوهر می تواند با او نزديكی نمايد.
٢٤٢٤ زنی كه صيغه شده اگر چه آبستن شود حق خرجی ندارد.
٢٤٢٥ زنی كه صيغه شده حق همخوابی ندارد و از شوهر ارث نمی برد و شوهر هم ازاو ارث نمی برد.
٢٤٢٦ زنی كه صيغه شده اگر نداند كه حق خرجی و همخوابی ندارد عقد او صحيح است و برای آن كه نمی دانسته، حقی به شوهر پيدا نمی كند.
٢٤٢٧ زنی كه صيغه شده، می تواند بدون اجازه شوهر از خانه بيرون برود، ولی اگر به واسطه بيرون رفتن، حق شوهر از بين می رود بيرون رفتن او حرام است.
٢٤٢٨ اگر زنی مردی را وكيل كند كه به مدت و مبلغ معين او را برای خود صيغه نمايد، چنانچه مرد او را به عقد دائم خود در آورد يا به غير از مدت يا مبلغی كه معين شده او را صيغه كند، وقتی آن زن فهميد اگر بگويد راضی هستم عقد صحيح و گرنه باطل است.
٢٤٢٩ پدر و جد پدری می توانند برای محرم شدن، يك ساعت يا دو ساعت زنی را به عقد پسر نابالغ خود در آورند و نيز می توانند دختر نابالغ خود را برای محرم شدن، به عقد كسی در آورند ولی بايد آن عقد برای دختر مفسده نداشته باشد.
٢٤٣٠ اگر پدر يا جد پدری، طفل خود را كه در محل ديگری است و نمی داند زنده است يا مرده، برای محرم شدن به عقد كسی در آورد، بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل می شود و چنانچه بعدا معلوم شود كه در موقع عقد آن دختر زنده نبوده عقد باطل است و كسانی كه به واسطه عقد ظاهرا محرم شده بودند نامحرمند.
٢٤٣١ اگر مرد مدت صيغه را ببخشد، چنانچه با او نزديكی كرده بايد تمام چيزی را كه قرار گذاشته باو بدهد و اگر نزديكی نكرده بايد نصف آن را بدهد.
٢٤٣٢ مرد می تواند زنی را كه صيغه او بوده و هنوز عده اش تمام نشده به عقد دائم خود در آورد.
احکام نگاه کردن
٢٤٣٣ نگاه کردن مرد به بدن زن نامحرم چه با قصد لذت و چه بدون آن حرام است و نگاه کردن به صورت و دستها اگر به قصد لذت باشد حرام است ولی اگر بدون قصد لذت باشد مانعی ندارد و نیز نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام می باشد و نگاه کردن به صورت و بدن و موی دختر نابالغ اگر به قصد لذت نباشد و به واسطه نگاه کردن هم انسان نترسد که به حرام بیفتد اشکال ندارد، ولی بنابر احتیاط باید جاهایی را که مثل ران و شکم معمولا می پوشانند نگاه نکند.
٢٤٣٤ اگر انسان بدون قصد لذت به صورت و دستهای زنهای اهل کتاب مثل زنهای یهود و نصارا نگاه کند در صورتی که نترسد که به حرام بیفتد اشکال ندارد.
٢٤٣٥ زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند بلکه احتیاط واجب آن است که بدن و موی خود را از پسری هم که بالغ نشده ولی خوب و بد را می فهمد و به حدی رسیده که مورد نظر شهوانی است بپوشاند.
٢٤٣٦ نگاه کردن به عورت دیگری حرام است اگر چه از پشت شیشه یا در آئینه یا آب صاف و مانند اینها باشد و احتیاط واجب آن است که به عورت بچه ممیز هم نگاه نکنند. ولی زن و شوهر می توانند به تمام بدن یکدیگر نگاه کنند.
٢٤٣٧ مرد و زنی که با یکدیگر محرمند اگر قصد لذت نداشته باشند می توانند غیر از عورت به تمام بدن یکدیگر نگاه کنند.
٢٤٣٨ مرد نباید با قصد لذت به بدن مرد دیگر نگاه کند و نگاه کردن زن هم به بدن زن دیگر با قصد لذت حرام است.
٢٤٣٩ عکس برداشتن مرد از زن نامحرم حرام نیست، ولی اگر برای عکس برداشتن مجبور شود که حرام دیگری انجام دهد مثلا دست به بدن او بزند یا نظرش به صورت زینت شده او یا به سایر بدن او بیافتد، نباید عکس او را بردارد.و اگر زن نامحرمی را بشناسد، در صورتی که آن زن متهتک نباشد نباید به عکس او نگاه کند.
٢٤٤٠ اگر در حال ناچاری زن بخواهد زن دیگر، یا مردی غیر از شوهر خود را تنقیه کند، یا عورت او را آب بکشد باید چیزی در دست کند که دست او به عورت نرسد و همچنین است اگر مرد بخواهد مرد دیگر دیگری، یا زنی غیر زن خود را تنقیه کند یا عورت او را آب بکشد.
٢٤٤١ اگر مرد برای معالجه زن نامحرم ناچار باشد که او را نگاه کند و دست به بدن او بزند اشکال ندارد، ولی اگر با نگاه کردن بتواند معالجه کند نباید دست به بدن او بزند و اگر با دست زدن بتواند معالجه کند نباید او را نگاه کند.
٢٤٤٢ اگر انسان برای معالجه کسی ناچار شود که به عورت او نگاه کند، بنابر احتیاط واجب باید آئینه را در مقابل گذاشته و در آن نگاه کند ولی اگر چاره ای جز نگاه کردن به عورت نباشد اشکال ندارد.
مسائل متفرقه زناشويی
٢٤٤٣ كسی كه به واسطه نداشتن زن به حرام ميافتد، واجب است زن بگيرد.
٢٤٤٤ اگر شوهر در عقد شرط كند كه زن باكره باشد و بعد از عقد معلوم شود كه باكره نبوده، می تواند عقد را به هم بزند.
٢٤٤٥ اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتی باشند كه كسی در آنجا نباشد و ديگری هم نمی تواند وارد شود چنانچه بترسند كه به حرام بيفتند بايد از آنجا بيرون بروند.
٢٤٤٦ اگر مرد مهر زن را در عقد معين كند و قصدش اين باشد كه آن را ندهد عقد صحيح است ولی مهر را بايد بدهد.
٢٤٤٧ مسلمانی كه منكر خدا يا پيغمبر شود، يا حكم ضروری دين يعنی حكمی را كه مسلمانان جزو دين اسلام می دانند مثل واجب بودن نماز و روزه انكار كند، در صورتی كه منكر شدن آن حكم، به انكار خدا يا پيغمبر برگردد مرتد است.
٢٤٤٨ اگر زن پيش از آن كه شوهرش با او نزديكی كند به طوری كه در مساله پيش گفته شد مرتد شود عقد او باطل می گردد ولی اگر بعد از نزديكی مرتد شود بايد به دستوری كه در احكام طلاق گفته خواهد شد عده نگه دارد پس اگر در بين عده مسلمان شود عقد باقی و اگر تا آخر عده مرتد بماند عقد باطل است.
٢٤٤٩ كسی كه پدر يا مادرش در موقع بسته شدن نطفه او مسلمان بوده اند،چنانچه بعد از بالغ شدن اظهار اسلام كند، اگر مرتد شود زنش بر او حرام می شود و بايد به مقداری كه در احكام طلاق گفته می شود عده وفات نگهدارد.
٢٤٥٠ مردی كه از پدر و مادر غير مسلمان به دنيا آمده و مسلمان شده، اگرپيش از نزديكی با عيالش مرتد شود عقد او باطل می گردد و اگر بعد از نزديكی مرتد شود زن او بايد به مقداری كه در احكام طلاق گفته می شود، عده نگهدارد پس اگرپيش از تمام شدن عده، شوهر او مسلمان شود، عقد باقی و گرنه باطل است.
٢٤٥١ اگر زن در عقد با مرد شرط كند كه او را از شهری بيرون نبرد و مرد هم قبول كند نبايد زن را از آن شهر بيرون ببرد.
٢٤٥٢ اگر زن انسان از شوهر ديگرش دختری داشته باشد انسان می تواند آن دختر را برای پسر خود كه از آن زن نيست عقد كند و نيز اگر دختری را برای پسر خود عقد كند می تواند با مادر آن دختر ازدواج نمايد.
٢٤٥٣ اگر زنی از زنا آبستن شود، جايز نيست بچه اش را سقط كند.
٢٤٥٤ اگر كسی با زنی كه شوهر ندارد و در عده كسی هم نيست زنا كند چنانچه بعد او را عقد كند و بچه ای از آنان پيدا شود، در صورتی كه ندانند از نطفه حلال است يا حرام آن بچه حلال زاده است.
٢٤٥٥ اگر مرد نداند كه زن در عده است و با او ازدواج كند، چنانچه زن هم نداند و بچه ای از آنان به دنيا آيد، حلال زاده است و شرعا فرزند هر دومی باشد ولی اگر زن می دانسته كه در عده است، شرعا بچه فرزند پدر است و در هر دو صورت عقد آنان باطل است و به يكديگر حرام می باشند.
٢٤٥٦ اگر زن بگويد يائسه ام نبايد حرف او را قبول كرد ولی اگر بگويد شوهر ندارم حرف او قبول می شود.
٢٤٥٧ اگر بعد از آنكه انسان با زنی ازدواج كرد كسی بگويد آن زن شوهر داشته و زن بگويد نداشتم، چنانچه شرعا ثابت نشود كه زن شوهر داشته، بايد حرف زن را قبول كرد.
٢٤٥٨ اگر زنی كه آزاد و مسلمان و عاقل است، دختری داشته باشد، تا هفت سال دختر تمام نشده، پدر نمی تواند او را از مادرش جدا كند.
٢٤٥٩ مستحب است در شوهر دادن دختری كه بالغه است يعنی مكلف شده عجله كنند، حضرت صادق عليه السلام فرمودند: يكی از سعادتهای مرد آن است كه دخترش در خانه او حيض نبيند.
٢٤٦٠ اگر زن مهر خود را به شوهر صلح كند كه زن ديگر نگيرد، احتياط واجب آن است كه زن مهر را نگيرد و شوهر هم با زن ديگر ازدواج نكند.
٢٤٦١ كسی كه از زنا به دنيا آمده، اگر زن بگيرد و بچه ای پيدا كند آن بچه حلال زاده است.
٢٤٦٢ هر گاه مرد در روزه ماه رمضان يا در حال حيض زن، با او نزديكی كند معصيت كرده ولی اگر بچه ای از آنان به دنيا آيد، حلال زاده است.
٢٤٦٣ زنی كه يقين دارد شوهرش در سفر مرده، اگر بعد از عده وفات كه مقدار آن در احكام طلاق گفته خواهد شد، شوهر كند و شوهر اول از سفر برگردد بايد از شوهر دوم جدا شود و به شوهر اول حلال است ولی اگر شوهر دوم با او نزديكی كرده باشد، زن بايد عده نگه دارد و شوهر دوم بايد مهر او را مطابق زنهايی كه مثل او هستند بدهد، ولی خرج عده ندارد.
شير دادن
احكام شير دادن
٢٤٦٤ اگر زنی بچه ای را با شرايطی كه در مساله گفته خواهد شد شير دهد، آن بچه به اين عده محرم می شود: اول: خود زن و آن را مادر رضاعی می گويند. دوم:شوهر زن كه شير مال اوست و او را پدر رضاعی می گويند. سوم: پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگر چه پدر و مادر رضاعی او باشند. چهارم: بچه هايی كه از آن زن به دنيا آمده اند، يا به دنيا می آيند. پنجم: بچه های اولاد آن زن هر چه پايين روند،چه از اولاد او به دنيا آمده، يا اولاد او آن بچه ها را شير داده باشند. ششم: خواهر و برادر آن زن اگر چه رضاعی باشند. يعنی به واسطه شير خوردن، با آن زن خواهر و برادر شده باشند. هفتم: عمو و عمه آن زن اگر چه رضاعی باشند. هشتم: دايی و خاله آن زن اگر چه رضاعی باشند. نهم: اولاد شوهر آن زن كه شير مال آن شوهر است، هر چه پايين روند، اگر چه اولاد رضاعی او باشند. دهم: پدر و مادر شوهر آن زن كه شير مال آن شوهر است، هر چه بالا روند. يازدهم: خواهر و برادر شوهری كه شير مال او است اگر چه خواهر و برادر رضاعی او باشند. دوازدهم: عمو و عمه و دايی و خاله شوهری كه شير مال اوست هر چه بالا روند، اگر چه رضاعی باشند. و نيز عده ديگری هم كه در مسايل بعد گفته می شود، به واسطه شير دادن محرم می شوند.
٢٤٦٥ اگر زنی بچه ای را با شرايط ی كه در مساله گفته می شود شير دهد پدر آن بچه نمی تواند با دخترهايی كه از آن زن به دنيا آمده اند ازدواج كند و نيز نمی تواند دخترهای شوهری را كه شير مال اوست برای خود عقد نمايد بلكه احتياط واجب آن است كه دخترهای رضاعی او را هم برای خود عقد ننمايد ولی جايز است با دخترهای رضاعی آن زن ازدواج كند اگر چه احتياط مستحب آن است كه با آنان ازدواج نكند و نگاه محرمانه يعنی نگاهی كه انسان می تواند به محرمهای خود كند به آنان ننمايد.
٢٤٦٦ اگر زنی بچه ای را با شرايط ی كه در مساله گفته می شود شير دهد شوهر آن زن كه صاحب شير است به خواهرهای آن بچه محرم نمی شود. ولی احتياط مستحب آن است كه با آنان ازدواج ننمايد و نيز خويشان شوهر به خواهر و برادر آن بچه محرم نمی شوند.
٢٤٦٧ اگر زنی بچه ای را شير دهد به برادرهای آن بچه محرم نمی شود و نيز خويشان آن زن به برادر و خواهر بچه ای كه شير خورده محرم نمی شوند.
٢٤٦٨ اگر انسان با زنی كه دختری را شير كامل داده ازدواج كند و با آن زن نزديكی نمايد ديگر نمی تواند آن دختر را برای خود عقد كند.
٢٤٦٩ اگر انسان با دختری ازدواج كند ديگر نمی تواند با زنی كه آن دختر را شير كامل داده ازدواج نمايد.
٢٤٧٠ انسان نمی تواند با دختری كه مادر يا مادر بزرگ انسان او را شير كامل داده ازدواج كند و نيز اگر زن پدر انسان از شير پدر او دختری را شير داده باشد انسان نمی تواند با آن دختر ازدواج نمايد و چنانچه دختر شيرخواری را برای خود عقد كند بعد مادر يا مادر بزرگ يا زن پدر او از شير همان پدر آن دختر را شير دهد عقد باطل می شود.
٢٤٧١ با دختری كه خواهر يا زن برادر انسان از شير برادرش او را شير كامل داده نمی شود ازدواج كرد و همچنين است اگر خواهرزاده يا برادرزاده يا نوه خواهر يا نوه برادر انسان آن دختر را شير داده باشد.
٢٤٧٢ اگر زنی بچه دختر خود را شير دهد آن دختر به شوهر خود حرام می شود و همچنين است اگر بچه ای را كه شوهر دخترش از زن ديگر دارد شير دهد ولی اگر بچه پسر خود را شير دهد زن پسرش كه مادر آن طفل شير خوار است بر شوهر خود حرام نمی شود.
٢٤٧٣ اگر زن پدر دختری، بچه شوهر آن دختر را از شير آن پدر شير دهد، آن دختر به شوهر خود حرام می شود چه بچه از همان دختر يا زن ديگر شوهر او باشد.
شرايط شير دادنی كه علت محرم شدن است
٢٤٧٤ شير دادنی كه علت محرم شدن است هشت شرط دارد: اول: بچه شير زن زنده را بخورد، پس اگر از پستان زنی كه مرده است شير بخورد فايده ندارد. دوم: شير آن زن از حرام نباشد، پس اگر شير بچه ای را كه از زنا به دنيا آمده به بچه ديگر بدهند، به واسطه آن شير، بچه به كسی محرم نمی شود. سوم: بچه شير را از پستان بمكد پس اگر شير را در گلوی او بريزند نتيجه ندارد. چهارم: شير خالص و باچيز ديگر مخلوط نباشد. پنجم: شير از يك شوهر باشد. پس اگر زن شيردهی را طلاق دهند بعد شوهر ديگری كند و از او آبستن شود و تا موقع زاييدن، شيری كه از شوهر اول داشته باقی باشد و مثلا هشت دفعه پيش از زاييدن از شير شوهر اول و هفت دفعه بعد از زاييدن از شير شوهر دوم به بچه ای بدهد، آن بچه به كسی محرم نمی شود. ششم: بچه به واسطه مرض شير را قی نكند و اگر قی كند بنابر احتياط واجب كسانی كه به واسطه شير خوردن به آن بچه محرم می شوند بايد با او ازدواج نكنند و نگاه محرمانه هم به او ننمايند. هفتم: پانزده مرتبه يا يك شبانه روز به طوری كه در مساله بعد گفته می شود شير سير بخورد يا مقداری شير به او بدهند كه بگويند ازآن شير استخوانش محكم شده و گوشت در بدنش روييده است، بلكه اگر ده مرتبه هم به او شير دهند احتياط مستحب آن است كسانی كه به واسطه شير خوردن او به او محرم می شوند با او ازدواج نكنند و نگاه محرمانه هم به او ننمايند. هشتم: دو سال بچه تمام نشده باشد و اگر بعد از تمام شدن دو سال او را شير دهند به كسی محرم نمی شود بلكه اگر مثلا پيش از تمام شدن دو سال چهارده مرتبه و بعد از آن يك مرتبه شير بخورد به كسی محرم نمی شود، ولی چنانچه از موقع زاييدن زن شيرده بيشتر از دو سال گذشته باشد و شير او باقی باشد و بچه ای را شير دهد آن بچه به كسانی كه گفته شد محرم می شود.
٢٤٧٥ بايد بچه در بين يك شبانه روز غذا يا شير كس ديگر را نخورد ولی اگر كمی غذا بخورد كه نگويند در بين، غذا خورده اشكال ندارد و نيز بايد پانزده مرتبه را از شير يك زن بخورد و در بين پانزده مرتبه شير كس ديگر را نخورد ودر هر دفعه بدون فاصله شير بخورد ولی اگر در بين شير خوردن نفس تازه كند يا كمی صبر كند كه از اولی كه پستان در دهان می گيرد تا وقتی سير می شود يك دفعه حساب شود اشكال ندارد.
٢٤٧٦ اگر زن از شير شوهر خود بچه ای را شير دهد بعد شوهر ديگر كند و از شير آن شوهر هم بچه ديگر را شير دهد آن دو بچه به يكديگر محرم نمی شوند اگر چه بهتر است با هم ازدواج نكنند و نگاه محرمانه به يكديگر ننمايند.
٢٤٧٧ اگر زن از شير يك شوهر چندين بچه را شير دهد همه آنان به يكديگر و به شوهر و به زنی كه آنان را شير داده محرم می شوند.
٢٤٧٨ اگر كسی چند زن داشته باشد و هر كدام آنان با شرايطی كه گفتيم بچه ای را شير دهد همه آن بچه ها به يكديگر و به آن مرد و به همه آن زنها محرم می شوند.
٢٤٧٩ اگر كسی دو زن شيرده داشته باشد و يكی از آنان بچه ای را مثلاً هشت مرتبه و ديگری هفت مرتبه شير بدهد آن بچه به كسی محرم نمی شود.
۲۴۸۰ اگر زنی از شير يك شوهر پسر و دختری را شير كامل بدهد خواهر و برادر آن دختر به خواهر و برادر آن پسر محرم نمی شوند.
۲۴۸۱ انسان نمی تواند بدون اذن زن خود با زنهايی كه به واسطة شير خوردن خواهرزاده يا برادر زاده زن او شده اند ازدواج كند و نيز اگر با پسری لواط كند نمی تواند با دختر و خواهر و مادر و مادربزرگ آن پسر كه رضاعی هستند يعنی به واسطه شير خوردن دختر و خواهر و مادر او شده اند ازدواج نمايد.
۲۴۸۲ زنی كه برادر انسان را شير داده به انسان محرم نمی شود، اگرچه احتياط مستحبّ آن است كه با او ازدواج نكند.
۲۴۸۳ انسان نمی تواند با دو خواهر، اگرچه رضاعی باشند يعنی به واسطة شير خوردن، خواهر يكديگر شده باشند ازدواج كند و چنانچه دو زن را عقد كند و بعد بفهمد خواهر بوده اند، در صورتی كه عقد آنان در يك وقت بوده هر دو باطل است و اگر در يک وقت نبوده عقد اولی صحيح و عقد دومی باطل می باشد.
۲۴۸۴ اگر زن از شير شوهر خود كسانی را كه بعداً گفته می شود شير دهد شوهرش بر او حرام نمی شود، اگرچه بهتر آن است كه احتياط كنند: اول: برادر و خواهر خود را. دوم: عمو و عمه و دايی و خاله خود را. سوم: اولاد عمو و اولاد دايی خود را. چهارم: برادر زاده خود را. پنجم: برادر شوهر يا خواهر شوهر خود را. ششم: خواهر زاده خود يا خواهر زاده شوهرش را. هفتم: عمو و عمه و دايی و خاله شوهرش را. هشتم: نوه زن ديگر شوهر خود را.
۲۴۸۵ اگر كسی دختر عمه يا دختر خالة انسان را شير دهد به انسان محرم نمی شود ولی احتياط مستحبّ آن است كه از ازدواج با او خودداری نمايد.
۲۴۸۶ مردی كه دو زن دارد اگر يكی از آن دو زن فرزند عموی زن ديگر را شير دهد زنی كه فرزند عموی او شير خورده به شوهر خود حرام نمی شود.
آداب شير دادن
٢٤٨٧ برای شير دادن بچه بهتر از هر كس مادر اوست و سزاوار است كه مادر برای شير دادن از شوهر خود مزد نگيرد و خوب است كه شوهر مزد بدهد و اگر مادر بخواهد بيشتر از دايه مزد بگيرد شوهر می تواند بچه را از او گرفته و به دايه بدهد.
٢٤٨٨ مستحب است دايه ای كه برای طفل می گيرند دوازده امامی و دارای عقل و عفت و صورت نيكو باشد و مكروه است كم عقل يا غير دوازده امامی يا بد صورت يابد خلق يا زنا زاده باشد و نيز مكروه است دايه ای بگيرند كه بچه ای كه دارد از زنا به دنيا آمده باشد.
مسائل متفرقه شير دادن
٢٤٨٩ مستحب است از زنها جلوگيری كنند كه هر بچه ای را شير ندهند زيرا ممكن است فراموش شود كه به چه كسانی شير داده اند و بعدا دو نفر محرم با يكديگر ازدواج نمايند.
٢٤٩٠ كسانی كه به واسطه شير خوردن خويشی پيدا می كنند مستحب است يكديگر را احترام نمايند ولی از يكديگر ارث نمی برند و حقهای خويشی كه انسان با خويشان خود دارد برای آنان نيست.
٢٤٩١ در صورتی كه ممكن باشد مستحب است بچه را دو سال تمام شير بدهند.
٢٤٩٢ اگر به واسطه شير دادن حق شوهر از بين نرود زن می تواند بدون اجازه شوهر بچه كس ديگر را شير دهد، ولی جايز نيست بچه ای را شير دهد كه به واسطه شير دادن به آن بچه به شوهر خود حرام شود مثلا اگر شوهر او دختر شيرخواری را برای خود عقد كرده باشد زن نبايد آن دختر را شير دهد، چون اگر آن دختر را شير دهد خودش مادر زن شوهر می شود و بر او حرام می گردد.
٢٤٩٣ اگر كسی بخواهد زن برادرش به او محرم شود بايد دختر شيرخواری را مثلا دو روزه برای خود صيغه كند و در آن دو روز با شرايط ی كه در مساله گفته شد زن برادرش آن دختر را شير دهد.
٢٤٩٤ اگر مرد پيش از آن كه زنی را برای خود عقد كند بگويد به واسطه شير خوردن آن زن بر او حرام شده: مثلا بگويد شير مادر او را خورده چنانچه تصديق او ممكن باشد نمی تواند با آن زن ازدواج كند. و اگر بعد از عقد بگويد و خود زن هم حرف اورا قبول نمايد عقد باطل است پس اگر مرد با او نزديكی نكرده باشد يا نزديكی كرده باشد ولی در وقت نزديكی كردن زن بداند بر آن مرد حرام است، مهر ندارد و اگر بعداز نزديكی بفهمد كه بر آن مرد حرام بوده، شوهر بايد مهر او را مطابق زنهايی كه مثل او هستند بدهد.
٢٤٩٥ اگر زن پيش از عقد بگويد به واسطه شير خوردن بر مردی حرام شده چنانچه تصديق او ممكن باشد نمی تواند با آن مرد ازدواج كند و اگر بعد از عقد بگويد مثل صورتی است كه مرد بعد از عقد بگويد كه زن بر او حرام است و حكم آن در مساله پيش گفته شد.
٢٤٩٦ شير دادنی كه علت محرم شدن است به دو چيز ثابت می شود: اول: خبر دادن عده ای كه انسان از گفته آنان يقين پيدا كند. دوم: شهادت دو مرد عادل يا چهار زن كه عادل باشند ولی بايد شرايط شير دادن را هم بگويند مثلا بگويند ما ديده ايم كه فلان بچه بيست و چهار ساعت از پستان فلان زن شير خورده و چيزی هم در بين نخورده و همچنين ساير شرطها را كه در مساله گفته شد شرح دهند ولی اگر معلوم باشد كه شرايط را می دانند و در عقيده با هم مخالف نيستند و با مرد و زن هم در عقيده مخالفت ندارند لازم نيست شرايط را شرح دهند.
٢٤٩٧ اگر شك كنند بچه به مقداری كه علت محرم شدن است شير خورده يا نه يا گمان داشته باشند كه به آن مقدار شير خورده، بچه به كسی محرم نمی شود ولی بهتر آن است كه احتياط كنند.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم