احکام شرعی
آیت الله محمد فاضل لنکرانی
آیت الله محمد فاضل لنکرانی
آیت الله محمد فاضل لنکرانی

رساله توضیح المسائل آیت الله محمد فاضل لنکرانی

احکام تقلید احکام طهارت آب مطلق و مضاف اشاره اقسام آب مطلق 1- آب کُرّ 2 - آب قلیل 3- آب جاری 4 - آب باران 5 - آب چاه احکام آبها احکام تَخَلّی (بول و غائط کردن) اشاره اِسْتِبْراء مستحبات و مکروهات تخلّی نجاسات نجاسات یازده چیز است: اشاره 1 و2 - بول و غائط 3 - منی 4 - مردار 5 - خون 6 و 7 - سگ و خوک 8 - مشرک 9 - شراب 10 - فقّاع 11 - عرق شتر نجاستخوار عرق جنب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چیزهای پاک احکام نجاسات مُطَهّرات یازده چیز، نجاست را پاک می کند اشاره 1 - آب 2- زمین 3- آفتاب 4- اسْتِحاله 5 - سرکه شدن آب انگور 6 - انتقال 7 - اسلام 8- تَبَعیّت 9- برطرف شدن عین نجاست 10- اسْتبْراء حیوان نجاستخوار 11- غائب شدن مسلمان احکام ظرفها وضو اشاره وضوی ارتماسی دعاهایی که موقع وضو گرفتن مستحب است شرایط وضو احکام وضو چیزهایی که باید برای آنها وضو گرفت چیزهایی که وضو را باطل می کند احکام وضوی جبیره غسل غسلهای واجب اشاره جنابت احکام جنابت استحاضه اشاره احکام استحاضه حیض اشاره احکام حائض اقسام زنهای حائض مسائل متفرقه حیض نفاس غسل مسّ میّت اشاره احکام محتضر احکام بعد از مرگ غسلهای مستحب تیمّم اشاره موارد تیمّم چیزهایی که تیمم بر آنها صحیح است دستور تیمّم احکام تیمّم احکام نماز اشاره نمازهای واجب اشاره نمازهای واجب یومیّه اشاره احکام وقت نماز نمازهایی که باید به ترتیب خوانده شود نمازهای مستحبّ اشاره وقت نافله های یومیّه نماز غفیله احکام قبله پوشانیدن بدن در نماز اشاره لباس نمازگزار اشاره مواردی که لازم نیست بدن و لباس نمازگزار پاک باشد چیزهایی که در لباس نمازگزار مستحب است چیزهایی که در لباس نمازگزار مکروه است مکان نمازگزار اشاره جاهایی که نماز خواندن در آنها مستحب است جاهایی که نماز خواندن در آنها مکروه است احکام مسجد اذان و اقامه اشاره ترجمۀ اذان و اقامه واجبات نماز اشاره نیّت تکبیره الاحرام قیام نماز قرائت رکوع سجود تشهّد سلام نماز ترتیب مُوالات قنوت ترجمۀ نماز 1 - ترجمۀ سورۀ حمد 2 - ترجمۀ سورۀ قل هو اللّه احد 3 - ترجمۀ ذکر رکوع و سجود و ذکرهائی که بعد از آنها مستحب است 4 - ترجمۀ قنوت 5 - ترجمۀ تسبیحات اربعه 6 - ترجمۀ تشهد و سلام تعقیب نماز صلوات بر پیغمبر مُبطِلات نماز اشاره چیزهایی که در نماز مکروه است مواردی که می توان نماز واجب را شکست شکیّات نماز اشاره شکهای مبطِل شکهایی که نباید به آنها اعتنا کرد اشاره 1 - شک در چیزی که محل آن گذشته است 2 - شک بعد از سلام 3 - شک بعد از وقت 4 - کَثیرُ الشّک «کسی که زیاد شک می کند» 5 - شک امام و مأموم 6 - شک در نماز مستحبّی شکهای صحیح نماز احتیاط سجدۀ سهو اشاره دستور سجدۀ سهو قضای سجده و تشهد فراموش شده کم و زیاد کردن اجزاء و شرائط نماز نماز مسافر اشاره مسائل متفرقه نماز قضا اشاره نماز قضای پدر و مادر که بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت اشاره شرایط امام جماعت احکام جماعت اشاره چیزهایی که در نماز جماعت مستحب است چیزهایی که در نماز جماعت مکروه است نماز آیات اشاره دستور نماز آیات نماز جمعه اشاره شرایط نماز جمعه وقت نماز جمعه کیفیت نماز جمعه احکام نماز جمعه نماز عید فطر و قربان اجیر گرفتن برای نماز احکام روزه اشاره نیّت چیزهایی که روزه را باطل می کند ده چیز روزه را باطل می کند اشاره 1 و 2 - خوردن و آشامیدن 3 - جماع 4 - استمناء 5 - دروغ بستن به خدا و پیغمبر 6 - رساندن غبار غلیظ به حلق 7 - فرو بردن سر در آب 8 - باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح 9 - اماله کردن 10 - قی کردن عمدی احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند آنچه برای روزه دار مکروه است جاهایی که قضا و کفّاره واجب است کفّارۀ روزه جاهایی که فقط قضای روزه واجب است احکام روزۀ قضا احکام روزۀ مسافر کسانی که روزه بر آنها واجب نیست راه ثابت شدن اوّل ماه روزه های حرام و مکروه روزه های مستحبّ مواردی که مستحب است انسان از کارهایی که روزه را باطل می کند احکام خمس در هفت چیز خمس واجب می شود اشاره 1 - منفعت کسب 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهری که بواسطۀ فرو رفتن در دریا بدست می آید 6 - غنیمت 7 - زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد مصرف خمس احکام زکات اشاره شرایط واجب شدن زکات زکات گندم و جو و خرما و کشمش نصاب طلا نصاب نقره زکات شتر و گاو و گوسفند اشاره نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زکات شرایط کسانی که مستحق زکاتند نیّت زکات مسائل متفرّقه زکات زکات فطره اشاره مصرف زکات فطره مسائل متفرّقه زکات فطره احکام حجّ امر به معروف و نهی از منکر اشاره شرایط امر به معروف و نهی از منکر مراتب امر به معروف و نهی از منکر مسائل دفاع احکام خریدوفروش چیزهایی که در خریدوفروش مستحب است معاملات مکروه معاملات حرام ربای معاوضی شرایط فروشنده و خریدار شرایط جنس و عوض آن صیغۀ خریدوفروش خریدوفروش میوه ها نقد و نسیه معاملۀ سَلَف اشاره شرایط معاملۀ سلف احکام معاملۀ سَلَف فروش طلا و نقره، به طلا و نقره مواردی که انسان می تواند معامله را بهم بزند مسائل متفرقه احکام شرکت احکام صلح احکام اجاره اشاره شرایط مالی که آن را اجاره می دهند شرایط استفاده ای که مال را برای آن اجاره می دهند مسائل متفرّقه اجاره احکام جُعاله احکام مزارعه احکام مُساقات اشاره کسانی که نمی توانند در مال خودتصرف کنند کسانی که نمی توانند در مال خود تصرف کنند احکام وکالت احکام قرض احکام حواله دادن احکام رَهن احکام ضامن شدن احکام کفالت احکام ودیعه (امانت) احکام مضاربه احکام عارِیَه احکام نکاح یا ازدواج اشاره احکام عقد اشاره دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غیر دائم شرایط عقد عیبهایی که به واسطۀ آنها می شود عقد را بهم زد عدّه ای از زنها که ازدواج با آنها حرام است احکام عقد دائم مُتعه یا صیغه احکام نگاه کردن مسائل متفرقه زناشوئی احکام شیر دادن اشاره شرایط شیر دادنی که علت محرم شدن است آداب شیر دادن مسائل متفرقه شیر دادن احکام طلاق اشاره عِدّۀ طلاق اشاره عدّه زنی که شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رِجْعِی اشاره احکام رجوع کردن طلاق خُلْع طلاق مبارات احکام متفرقۀ طلاق احکام غصب احکام مالی که انسان آن را پیدا می کند احکام سر بریدن و شکار کردن حیوانات اشاره دستور سر بریدن حیوانات شرایط سر بریدن حیوان دستور کشتن شتر چیزهایی که موقع سر بریدن حیوانات مستحب است چیزهایی که در کشتن حیوانات مکروه است احکام شکار کردن با اسلحه شکار کردن با سگ شکاری صید ماهی صید ملخ احکام خوردنیها و آشامیدنیها اشاره چیزهایی که موقع غذا خوردن مستحب است مستحبات آب آشامیدن مکروهات آب آشامیدن احکام نَذْر و عَهْد احکام قسم خوردن احکام وَقْف احکام وصیت احکام ارث اشاره ارث طبقه اول طبقه دوم نسبی اشاره اجداد برادر و خواهر اجداد و خواهر برادر طبقه سوم نسبی اشاره عمو و عمه دایی و خاله عمو و عمه و دایی و خاله ارث زن و شوهر اشاره شرائط ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث

وضو

وضو
اشاره
مسأله 241: در وضو واجب است صورت و دستها را بشویند و جلوی سر و روی پاها را مسح کنند.
مسأله 242: درازای صورت را باید از بالای پیشانی ( جایی که موی سر بیرون می آید) تا آخر چانه شست، و پهنای آن به مقداری که بین انگشت وسط و شست قرار می گیرد باید شسته شود، و اگر مختصری از این مقدار را نشوید وضو باطل است. و برای آن که یقین کند این مقدار کاملاً شسته شده باید کمی از اطراف آن را هم بشوید.
مسأله 243: اگر صورت یا دست کسی کوچکتر یا بزرگتر از حدّ معمول باشد باید ملاحظه کند که افراد معمولی تا کجای صورت خود را می شویند و او هم تا همانجا را بشوید، و اگر دست و صورتش هر دو بر خلاف معمول باشد امّا با هم متناسب باشند لازم نیست ملاحظه معمول را بکند بلکه به دستوری که در مسأله پیش گفته شد وضو بگیرد، و نیز اگر در پیشانی او مو روئیده یا جلوی سرش مو ندارد باید به اندازۀ معمول پیشانی را بشوید.
مسأله 244: اگر احتمال دهد چرک یا چیز دیگری در ابروها و گوشه های چشم و لب او هست که نمی گذارد آب به آنها برسد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، باید پیش از وضو بررسی کند که اگر هست برطرف نماید.
مسأله 245: اگر پوست صورت از لای مو پیدا باشد باید آب را به پوست برساند، و اگر پیدا نباشد شستن مو کافی است، و رساندن آب به زیر آن لازم نیست.
مسأله 246: اگر شک کند که پوست صورت از لای مو پیدا است یا نه، واجب است احتیاطاً هم مو را بشوید و هم آب را به پوست برساند.
مسأله 247: شستن توی بینی و مقداری از لب و چشم که در وقت بستن دیده نمی شود واجب نیست، ولی برای آن که یقین کند همه جاهائی که باید شسته شود شسته شده، مقداری از آنها را هم بشوید.
مسأله 248: باید صورت را بنا بر احتیاط واجب از بالا به پایین شست و اگر از پایین به بالا بشوید وضو اشکال دارد و دستها را باید از مرفق به طرف سر انگشتان بشوید.
مسأله 249: اگر دست را تر کند و به صورت و دستها بکشد، چنانچه تری دست به قدری باشد که به واسطۀ کشیدن دست، آب کمی بر آنها جاری شود کافی است.
مسأله 250: بعد از شستن صورت باید دست راست و بعد از آن دست چپ را از آرنج تا سر انگشتها بشوید.
مسأله 251: برای آن که یقین کند آرنج را کاملاً شسته باید مقداری بالاتر از آرنج را هم بشوید.
مسأله 252: کسی که پیش از شستن صورت، دستهای خود را تا مچ شسته، در موقع وضو باید تا سر انگشتان را بشوید و اگر فقط تا مچ را بشوید وضوی او باطل است.
مسأله 253: در وضو، شستن صورت و دستها، مرتبۀ اوّل واجب و مرتبۀ دوّم جایز و مرتبۀ سوّم و بیشتر از آن حرام می باشد، و اگر با یک مشت آب، تمام عضو شسته شود و به قصد وضو بریزد یک مرتبه حساب می شود چه قصد بکند یک مرتبه را، یا قصد نکند.
مسأله 254: بعد از شستن هر دو دست باید جلوی سر را با تری آب وضو که در دست مانده مسح کند، و لازم نیست با دست راست باشد یا از بالا به پائین مسح نماید.
مسأله 255: یک قسمت از چهار قسمت سر که مقابل پیشانی است جای مسح می باشد، و هر جای این قسمت را به هر اندازه مسح کند کافی است، اگر چه احتیاط مستحب آن است که از درازا به اندازۀ درازای یک انگشت و از پهنا به اندازۀ سه انگشت بسته، مسح نماید.
مسأله 256: لازم نیست مسح سر بر پوست آن باشد بلکه بر موی جلوی سر هم صحیح است. ولی کسی که موی جلوی سر او به اندازه ای بلند است که اگر مثلاً شانه کند روی قسمتی از پیشانی می ریزد، یا به جاهای دیگر سر می رسد، باید بیخ موها را مسح کند، یا فرق سر را باز کرده پوست سر را مسح نماید، و اگر موهایی را که به صورت می ریزد یا به جاهای دیگر سر می رسد جلوی سر جمع کند و بر آنها مسح نماید، یا بر موی جاهای دیگر سر، که جلوی آن آمده مسح کند باطل است.
مسأله 257: بعد از مسح سر باید با تری آب وضو که در دست مانده روی پاها را از سر یکی از انگشتها تا برآمدگی روی پا مسح کند.
مسأله 258: پهنای مسح پا به هر اندازه باشد کافی است، ولی احتیاط مستحب آن است که با تمام کف دست، روی پا را مسح کند.
مسأله 259: بنا بر احتیاط واجب باید در مسح پا دست را بر سر انگشتها بگذارد و روی پا را به تدریج مسح کند و اگر همۀ دست را روی پا بگذارد و کمی بکشد صحیح نمی باشد.
مسأله 260: در مسح سر و روی پا باید دست را روی آنها بکشد، و اگر دست را نگهدارد و سر یا پا را بکشد وضو باطل است، ولی اگر موقعی که دست را می کشد سر یا پا مختصری حرکت کند اشکال ندارد.
مسأله 261: جای مسح باید خشک باشد. و اگر به قدری تر باشد که رطوبت کف دست به آن اثر نکند مسح باطل است. ولی اگر تری آن به قدری کم باشد که رطوبتی که بعد از مسح در آن دیده می شود بگویند فقط از تری کف دست است اشکال ندارد.
مسأله 262: اگر برای مسح، رطوبتی در کف دست نمانده باشد نمی تواند دست را با آب خارج تر کند، بلکه باید از اعضای دیگر وضو رطوبت بگیرد و با آن مسح نماید.
مسأله 263: اگر رطوبت کف دست فقط به اندازۀ مسح سر باشد، می تواند سر را با همان رطوبت مسح کند، و برای مسح پاها از اعضاء دیگر وضو رطوبت بگیرد.
مسأله 264: مسح کردن از روی جوراب و کفش باطل است، ولی اگر به واسطۀ سرمای شدید یا ترس از دزد و درنده و مانند اینها نتواند کفش یا جوراب را بیرون آورد، مسح کردن بر آنها اشکال ندارد، و اگر روی کفش نجس باشد باید چیز پاکی بر آن بیندازد و بر آن چیز مسح کند.
مسأله 265: اگر روی پا نجس باشد و نتواند برای مسح، آن را آب بکشد باید تیمم نماید.
وضوی ارتماسی
مسأله 266: وضوی ارتماسی آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو، با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد و یا آنها را در آب فرو برد و به قصد وضو بیرون آورد و اگر موقعی که دستها را در آب فرو می برد نیّت وضوء کند و تا وقتی که آنها را از آب بیرون می آورد و ریزش آب تمام می شود به قصد وضوء باشد وضوی او صحیح است.
مسأله 267: در وضوی ارتماسی هم باید صورت و دستها از بالا به پایین شسته شود، پس اگر وقتی که صورت و دستها را در آب فرو می برد قصد وضو کند باید صورت را از طرف پیشانی و دستها را از طرف آرنج در آب فرو برد و اگر موقع بیرون آوردن از آب قصد وضو کند، باید صورت را از طرف پیشانی و دستها را از طرف آرنج بیرون آورد.
مسأله 268: اگر وضوی بعضی از اعضاء را ارتماسی و بعضی را غیر ارتماسی انجام دهد اشکالی ندارد.
دعاهایی که موقع وضو گرفتن مستحب است
مسأله 269: کسی که وضو می گیرد مستحب است موقعی که نگاهش به آب می افتد بگوید: «بِسْمِ اللّهِ و بِاللّهِ وَ الْحَمْدُ للّه الّذی جَعَلَ الْماءَ طَهوراً وَ لَم یَجْعَلْهُ نَجِساً» و موقعی که پیش از وضو دست خود را می شوید بگوید: « اللّهمَّ اجْعَلنی مِنَ التّوّابِینَ وَ اجْعَلْنِی مِنَ المُتَطَهِّریٖنَ» و در وقت مضمضه کردن یعنی آب در دهان گرداندن بگوید: «اللّهُمَّ لَقِّنِیِ حُجَّتِی یَوْمَ الْقاکَ وَ اطْلِقْ لِسانِیٖ بِذِکْرِکَ» و در وقت استنشاق یعنی آب در بینی کردن بگوید: «اللّهُمَّ لا تُحَرِّمْ عَلَیَّ ریحَ الْجَنَّهِ وَ اجْعَلْنِی مِمَّن یشُمُّ ریٖحَها وَ روْحَها وَ طیٖبَها» و موقع شستن صورت بگوید: « اللّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهیٖ یَوْمَ تَسْوَدُّ فیٖهِ الْوُجُوهُ وَ لا تُسَوِّدْ وَجْهیٖ یَوْمَ تَبْیَضُّ فیٖهِ الْوُجُوهُ» و در وقت شستن دست راست بخواند: «اللّهُمَّ اعْطِنِی کِتابِی بِیَمیٖنیٖ وَ الْخُلْدَ فِی الجنانِ بِیَساری وَ حاسِبْنیٖ حِساباً یَسیٖراً» و موقع شستن دست چپ بگوید: «اللّهُمَّ لا تُعْطِنِی کِتابیِ بِشمالیِ وَ لا مِنْ وَراءِ ظَهْرِی وَ لا تَجْعَلْها مَغْلُولَهً الی عُنُقِی وَ اعوذُ بِکَ مِنْ مُقَطِّعاتِ النِّیرانِ» و موقعی که سر را مسح می کند بگوید: «اللّهُمَّ غَشِّنِیِ بِرَحْمَتِکَ وَ بَرَکاتِکَ وَ عَفْوِکَ» و در وقت مسح پا بخواند: «اللّهُمَّ ثَبِّتْنِی عَلَی الصِّراطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیْهِ الْاَقْدام وَ اجْعَلْ سَعْیِی فیٖ ما یُرْضیٖکَ عَنِّی یا ذَا الْجَلالِ وَ الْاِکْرامِ» .
شرایط وضو
مسأله 270: وضو با آب نجس و آب مضاف باطل است، اگر چه انسان نجس بودن یا مضاف بودن آن را نداند یا فراموش کرده باشد، و اگر با آن وضو نمازی هم خوانده باشد، باید آن نماز را دوباره با وضوی صحیح بخواند.
مسأله 271: اگر غیر از آب گل آلود مضاف، آب دیگری برای وضو ندارد، چنانچه وقت نماز تنگ است باید تیمم کند، و اگروقت دارد باید صبر کند تا آب صاف شود و وضو بگیرد. شرط سوم: آب وضو مباح باشد.
مسأله 272: وضو با آب غصبی و با آبی که معلوم نیست صاحب آن راضی است یا نه، حرام و باطل است، ولی اگر سابقاً راضی بوده و انسان نمی داند که از رضایتش برگشته یا نه، وضو صحیح است، و نیز اگر آب وضو از صورت و دستها در جای غصبی بریزد، وضوی او صحیح است.
مسأله 273: وضو گرفتن از حوض مدرسه ای که انسان نمی داند آن حوض را برای همۀ مردم وقف کرده اند یا برای محصلین همان مدرسه، در صورتی که معمولاً مردم از آب آن وضو بگیرند و وضوء گرفتن مردم کاشف از اجازه عمومی باشد، اشکال ندارد.
مسأله 274: کسی که نمی خواهد در مسجدی نماز بخواند اگر نداند که حوض آن را برای همۀ مردم وقف کرده اند یا برای کسانی که در آنجا نماز می خوانند، نمی تواند از حوض آن وضو بگیرد، ولی اگر معمولاً کسانی هم که نمی خواهند در آنجا نماز بخوانند از حوض آن وضو می گیرند و وضو گرفتن مردم کاشف از اجازه عمومی باشد، می تواند از حوض آن وضو بگیرد.
مسأله 275: وضو گرفتن از حوض تیمچه ها و مسافرخانه ها و مانند اینها برای کسانی که ساکن آن جاها نیستند در صورتی صحیح است که معمولاً کسانی هم که ساکن آن جاها نیستند با آب آنها وضو بگیرند و وضو گرفتن مردم کاشف از اجازه عمومی باشد.
مسأله 276: وضو گرفتن در نهرهای بزرگ اگر چه انسان نداند که صاحب آنها راضی است اشکال ندارد، ولی اگر صاحب آنها از وضو گرفتن نهی کند احتیاط واجب آن است که با آب آنها وضو نگیرند.
مسأله 277: اگر نداند یا فراموش کند آب غصبی است، و با آن وضو بگیرد، وضو صحیح است. شرط چهارم: ظرف آب وضو مباح باشد. شرط پنجم: ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد.
مسأله 278: اگر آب وضو در ظرف غصبی است و غیر از آن، آب دیگری ندارد باید تیمم کند و چنانچه با آن آب وضو بگیرد باطل است. و اگر آب مباح دیگری دارد چنانچه در آن ظرف غصبی، وضوی ارتماسی بگیرد و یا با آن ظرف، آب به صورت و دستها بریزد وضویش باطل است، ولی اگر با کف دست، آب را از آن ظرف بردارد و به صورت و دستها بریزد وضویش صحیح است. اگر چه از جهت تصرف در ظرف غصبی، فعل حرام مرتکب شده است، و وضوی او از ظرف طلا و نقره، به احتیاط واجب مثل وضوی از ظرف غصبی است.
مسأله 279: اگر در حوضی که مثلاً یک آجر یا یک سنگ آن غصبی است وضو بگیرد صحیح است.
مسأله 280: اگر در صحن یکی از امامان یا امامزادگان که سابقاً قبرستان بوده حوض یا نهری بسازند، چنانچه انسان نداند که زمین صحن را برای قبرستان وقف کرده اند وضو گرفتن در آن حوض و نهر اشکال ندارد. شرط ششم: اعضای وضو موقع شستن و مسح کردن، پاک باشد.
مسأله 281: اگر پیش از تمام شدن وضو جایی را که شسته و مسح کرده نجس شود، وضو صحیح است.
مسأله 282: اگر غیر از اعضای وضو جایی از بدن نجس باشد، وضو صحیح است. ولی اگر مخرج را از بول یا غائط تطهیر نکرده باشد بهتر آن است که اوّل آن را تطهیر کند، و بعد وضو بگیرد.
مسأله 283: اگر یکی از اعضای وضو نجس باشد و بعد از وضو شک کند که پیش از وضو آنجا را آب کشیده یا نه، چنانچه در موقع وضو ملتفت پاک بودن و نجس بودن آنجا نبوده وضو باطل است، و اگر می داند ملتفت بوده، یا شک دارد که ملتفت بوده یا نه، وضو صحیح است. و در هر صورت جایی را که نجس بوده باید آب بکشد.
مسأله 284: اگر در صورت یا دستها بریدگی یا زخمی است که خون آن بند نمی آید و آب برای آن ضرر ندارد، باید در آب کر یا جاری فرو برد و قدری فشار دهد که خون بند بیاید، بعد به دستوری که گفته شد وضوی ارتماسی بگیرد. شرط هفتم: وقت برای نماز و وضو کافی باشد.
مسأله 285: هرگاه وقت به قدری تنگ است که اگر وضو بگیرد تمام نماز یا مقداری از آن بعد از وقت خوانده می شود، باید تیمم کند، ولی اگر برای وضو و تیمم یک اندازه وقت لازم است باید وضو بگیرد.
مسأله 286: کسی که در تنگی وقت نماز باید تیمم کند، اگر وضو بگیرد وضو صحیح است چه برای آن نماز وضو بگیرد یا برای کار دیگر. شرط هشتم: به قصد قربت یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم وضو بگیرد، و اگر برای خنک شدن یا به قصد دیگری وضو بگیرد باطل است.
مسأله 287: لازم نیست نیت وضو را به زبان بگوید یا از قلب خود بگذراند ولی باید در تمام وضو متوجه باشد که وضو می گیرد. به طوری که اگر از او بپرسند چه می کنی بگوید وضو می گیرم. شرط نهم: وضو را به ترتیبی که گفته شد بجا آورد، یعنی اوّل صورت و بعد دست راست و بعد دست چپ را بشوید و بعد از آن سر و بعد پاها را مسح نماید، و بنابر احتیاط واجب باید پای راست را پیش از پای چپ مسح کند، و اگر به این ترتیب وضو نگیرد باطل است. شرط دهم: کارهای وضو را پشت سرهم انجام دهد.
مسأله 288: اگر بین کارهای وضو به قدری فاصله شود که وقتی می خواهد جایی را بشوید یا مسح کند رطوبت جاهایی که پیش از آن شسته یا مسح کرده خشک شده باشد، وضو باطل است. و اگر فقط رطوبت جایی که جلوتر از محلی است که می خواهد بشوید یا مسح کند خشک شده باشد مثلاً موقعی که می خواهد دست چپ را بشوید رطوبت دست راست خشک شده باشد و صورت تر باشد، بهتر آن است که دوباره وضو را از سر بگیرد.
مسأله 289: اگر کارهای وضو را پشت سرهم بجا آورد ولی به واسطه گرمای هوا یا حرارت زیاد بدن و مانند اینها رطوبت خشک شود وضوی او صحیح است.
مسأله 290: راه رفتن در بین وضو اشکال ندارد، بنابراین اگر بعد از شستن صورت و دستها چند قدم راه برود و بعد سر و پا را مسح کند، وضوی او صحیح است. شرط یازدهم: شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد، و اگر دیگری او را وضو دهد، و یا کمک کند، وضو باطل است.
مسأله 291: کسی که نمی تواند وضو بگیرد باید کسی را به کمک بگیرد تا او را وضو دهد و چنانچه مزد هم بخواهد، در صورتی که بتواند باید بدهد، ولی باید بنابر احتیاط واجب خود او و نائب هر دو نیّت وضو کنند و با دست خود مسح نماید و اگر نمی تواند باید نایبش دست او را بگیرد و به جای مسح او بکشد، و اگر این هم ممکن نیست باید از دست او رطوبت بگیرند و با آن رطوبت، سر و پای او را مسح کنند. و به احتیاط مستحب در صورت امکان علاوه بر وضو تیمّم هم بکند.
مسأله 292: هر کدام از کارهای وضو را که می تواند به تنهایی انجام دهد، نباید در آن کمک بگیرد. شرط دوازدهم: استعمال آب برای او مانعی نداشته باشد.
مسأله 293: کسی که می ترسد که اگر وضو بگیرد، مریض شود یا اگر آب را به مصرف وضو برساند تشنه بماند چنانچه وضو بگیرد وضویش بنابر احتیاط واجب باطل است ولی اگر نداند که آب برای او ضرر دارد و وضو بگیرد و بعد بفهمد که ضرر داشته، وضویش صحیح است، اگر چه احتیاط مستحب آن است که با آن وضو نماز نخواند و تیمم کند و چنانچه با آن وضو نماز خوانده احتیاط مستحب آن است که دوباره آن را اعاده نماید.
مسأله 294: اگر رساندن آب به صورت و دستها به مقدار کمی که وضو با آن صحیح است ضرر ندارد و بیشتر از آن ضرر دارد، باید با همان مقدار وضو بگیرد. شرط سیزدهم: در اعضای وضو مانعی از رسیدن آب نباشد.
مسأله 295: اگر می داند چیزی به اعضاء وضو چسبیده ولی شک دارد که از رسیدن آب جلوگیری می کند یا نه، باید آن را برطرف کند یا آب را به زیر آن برساند.
مسأله 296: اگر زیر ناخن چرک باشد، وضو اشکال ندارد، ولی اگر ناخن را بگیرند باید برای وضو آن چرک را برطرف کنند، و نیز اگر ناخن بیشتر از معمول بلند باشد و چرک زیر آن جزء ظاهر به حساب آید باید چرک زیر مقداری را که از معمول بلندتر است برطرف نمایند.
مسأله 297: اگر در صورت و دستها و جلوی سر و روی پاها به واسطۀ سوختن یا چیز دیگر برآمدگی پیدا شود، شستن و مسح روی آن کافی است. و چنانچه سوراخ شود رساندن آب به زیر پوست لازم نیست، بلکه اگر پوست یک قسمت آن کنده شود، لازم نیست آب را به زیر قسمتی که کنده نشده برساند ولی چنانچه پوستی که کنده شده گاهی به بدن می چسبد و گاهی بلند می شود باید آن را قطع کند یا آب را به زیر آن و هم روی آن برساند.
مسأله 298: اگر انسان شک کند که به اعضای وضوی او چیزی چسبیده یا نه؛ چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، مثل آن که بعد از گل کاری شک کند گل به دست او چسبیده یا نه، باید بررسی کند یا به قدری دست بمالد تا اطمینان پیدا کند که اگر بوده برطرف شده یا آب به زیر آن رسیده است.
مسأله 299: جایی را که باید شست و مسح کرد هر قدر چرک باشد اگر چرک آن مانع از رسیدن آب به بدن نباشد اشکال ندارد. و همچنین است اگر بعد از گچ کاری و مانند آن چیز سفیدی که جلوگیری از رسیدن آب به پوست نمی نماید بر دست بماند، ولی اگر شک کند که با بودن آنها آب به بدن می رسد یا نه، باید آنها را برطرف کند.
مسأله 300: اگر پیش از وضو بداند که در بعضی از اعضای وضو مانعی از رسیدن آب هست و بعد از وضو شک کند که در موقع وضو آب را به آنجا رسانده یا نه چنانچه احتمال بدهد هنگام وضو ملتفت بوده، وضوی او صحیح است.
مسأله 301: اگر در بعضی از اعضای وضو مانعی باشد که گاهی آب بخودی خود زیر آن می رسد و گاهی نمی رسد و انسان بعد از وضو شک کند که آب زیر آن رسیده یا نه، چنانچه بداند موقع وضو ملتفت رسیدن آب به زیر آن نبوده باید دوباره وضو بگیرد.
مسأله 302: اگر بعد از وضو چیزی را که مانع از رسیدن آب است در اعضای وضو ببیند و نداند موقع وضو بوده یا بعد پیدا شده، وضوی او صحیح است، ولی اگر بداند که در وقت وضو ملتفت آن مانع نبوده، باید دوباره وضو بگیرد.
مسأله 303: اگر بعد از وضو شک کند چیزی که مانع رسیدن آب است در اعضای وضو بوده یا نه، و احتمال او از نظر عقلایی به جا باشد در صورتی که احتمال التفات در حال وضو بدهد وضویش صحیح است.
احکام وضو
مسأله 304: کسی که در کارهای وضو و شرایط آن مثل پاک بودن آب و غصبی نبودن آن خیلی شک می کند باید به شک خود اعتنا نکند.
مسأله 305: اگر شک کند که وضوی او باطل شده یا نه، بنا می گذارد که وضوی او باقی است، ولی اگر بعد از بول استبراء نکرده و وضو گرفته باشد و بعد از وضو رطوبتی از او بیرون آید که نداند بول است یا چیز دیگر، وضوی او باطل است.
مسأله 306: کسی که شک دارد وضو گرفته یا نه، باید وضو بگیرد.
مسأله 307: کسی که می داند وضو گرفته و حدثی هم از او سر زده، مثلاً بول کرده، اگر نداند که کدام جلوتر بوده، چنانچه پیش از نماز است باید وضو بگیرد، و اگر در بین نماز است باید نماز را بشکند و وضو بگیرد و اگر بعد از نماز است باید وضو بگیرد، و خوب است نمازی را که خوانده دوباره بخواند.
مسأله 308: اگر بعد از نماز شک کند که وضو گرفته یا نه، چنانچه احتمال التفات در هنگام شروع نماز بدهد نماز او صحیح است، ولی باید برای نمازهای بعد وضو بگیرد.
مسأله 309: اگر در بین نماز شک کند که وضو گرفته یا نه، نماز او باطل است و باید وضو بگیرد، و نماز را بخواند.
مسأله 310: اگر بعد از نماز شک کند، که قبل از نماز وضوی او باطل شده یا بعد از نماز، نمازی که خوانده صحیح است.
مسأله 311: اگر انسان مرضی دارد که بول او قطره قطره می ریزد یا نمی تواند از بیرون آمدن غائط خودداری کند چنانچه از اول وقت نماز تا آخر آن به مقدار وضو گرفتن و نماز خواندن وقت پیدا می کند باید نماز را در وقتی که فرصت می کند، بخواند و اگر وقت او به مقدار کارهای واجب نماز است، باید در وقتی که فرصت دارد فقط کارهای واجب نماز را به جا آورد و کارهای مستحب آن مانند اذان و اقامه و قنوت را ترک نماید.
مسأله 312: اگر به مقدار وضو و نماز وقت پیدا نمی کند و در بین نماز چند دفعه بول از او خارج می شود اگر برای او حرجی نیست یعنی سختی که معمولاً تحمل نمی شود در آن نباشد باید ظرف آبی پهلوی خود بگذارد و هر وقت بول از او خارج شد بنابر احتیاط واجب وضو بگیرد و بقیّه نماز را بخواند. و نیز اگر مرضی دارد که در بین نماز چند مرتبه غائط از او خارج می شود، اگر برای او حرجی نیست باید ظرف آبی پهلوی خود بگذارد و هر وقت غائط از او خارج شد وضو بگیرد و بقیّۀ نماز را بخواند.
مسأله 313: کسی که غائط پی درپی از او خارج می شود باید مثل مسأله قبل عمل کند تا وقتی که برای او حرجی باشد.
مسأله 314: به طوری که نمی تواند هیچ مقدار از نماز خود را با وضوء بخواند، برای هر نماز یک وضو بگیرد و اگر بین دو نماز، قطرۀ بولی از او خارج نشود می تواند با یک وضو هر دو نماز را بخواند، و قطره هایی که بین نماز خارج می شود اشکال ندارد گرچه سزاوار است احتیاط مراعات شود.
مسأله 315: کسی که بول پی درپی از او خارج می شود اگر نتواند هیچ مقداری از نماز را با وضو بخواند می تواند چند نماز را با یک وضو بخواند مگر اینکه اختیاراً بول یا غائط کند یا چیز دیگری که وضو را باطل می کند پیش آید.
مسأله 316: اگر مرضی دارد که نمی تواند از خارج شدن باد جلوگیری کند، باید به وظیفۀ کسانی که نمی توانند از بیرون آمدن غائط خودداری کنند عمل نماید.
مسأله 317: کسی که غائط پی درپی از او خارج می شود، باید برای هر نماز یک وضو بگیرد و فوراً مشغول نماز شود، ولی برای به جا آوردن سجده و تشهد فراموش شده و نماز احتیاط که باید بعد از نماز انجام داد در صورتی که آنها را بعد از نماز فوراً بجا بیاورد لازم نیست وضو بگیرد.
مسأله 318: کسی که بول او قطره قطره می ریزد باید برای نماز به وسیلۀ کیسه ای که در آن، پنبه یا چیز دیگری است که از رسیدن بول به جاهای دیگر جلوگیری می کند، خود را حفظ نماید. و احتیاط واجب آن است که پیش از هر نماز مخرج بول را که نجس شده آب بکشد و کیسه را هم بنابر احتیاط واجب تطهیر نماید. و نیز کسی که نمی تواند از بیرون آمدن غائط خودداری کند، چنانچه ممکن باشد باید به مقدار نماز از رسیدن غائط به جاهای دیگر جلوگیری نماید. و احتیاط واجب آن است که اگر حرجی نیست برای هر نماز مخرج غائط را آب بکشد.
مسأله 319: کسی که نمی تواند از بیرون آمدن بول و غائط خودداری کند، در صورتی که ممکن باشد باید به مقدار نماز از خارج شدن بول و غائط جلوگیری نماید اگر چه متضمن مخارجی باشد و بنابر احتیاط واجب اگر مرض او معالجه می شود خود را معالجه کند.
مسأله 320: کسی که نمی تواند از بیرون آمدن بول و غائط خودداری کند، بعد از آن که مرض او خوب شد، لازم نیست نمازهایی را که در وقت مرض مطابق وظیفه اش خوانده قضا نماید. ولی اگر در بین وقت نماز مرض او خوب شود، باید نمازی را که در آن وقت خوانده دوباره بخواند.
چیزهایی که باید برای آنها وضو گرفت
مسأله 321: برای شش چیز وضو گرفتن لازم است: اوّل: برای نمازهای واجب غیر از نماز میت. دوّم: برای سجده و تشهد فراموش شده، اگر بین آنها و نماز، حدثی از او سرزده مثلاً بول کرده باشد. سوّم: برای طواف واجب خانۀ کعبه. چهارم: اگر نذر یا عهد کرده یا قسم خورده باشد که وضو بگیرد. پنجم: اگر نذر کرده باشد که جائی از بدن خود را به خط قرآن برساند. ششم: برای آب کشیدن قرآنی که نجس شده یا بیرون آوردن آن از مستراح و مانند آن، در صورتی که مجبور باشد دست یا جای دیگر بدن خود را به خط قرآن برساند، ولی چنانچه معطل شدن به مقدار وضو، بی احترامی به قرآن باشد باید بدون این که وضو بگیرد، قرآن را از مستراح و مانند آن بیرون آورد یا اگر نجس شده آب بکشد و تا ممکن است از دست گذاشتن به خط قرآن خودداری کند.
مسأله 322: مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد، حرام است. ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند مس آن اشکال ندارد.
مسأله 323: جلوگیری بچه و دیوانه از مس خط قرآن واجب نیست، ولی اگر مس نمودن آنان بی احترامی به قرآن باشد، باید جلوگیری کنند.
مسأله 324: کسی که وضو ندارد، خوب است اسم خداوند متعال را به هر زبانی که نوشته شده باشد مس ننماید.
مسأله 325: اگر پیش از وقت نماز به قصد این که با طهارت باشد وضو بگیرد یا غسل کند صحیح است و نیز اگر به قصد قربت وضو بگیرد کافیست.
مسأله 326: مستحب است انسان برای نماز میت و زیارت اهل قبور و رفتن به مسجد و حرم امامان علیهم السلام وضو بگیرد، و همچنین برای همراه داشتن قرآن و خواندن و نوشتن آن و نیز برای مس حاشیۀ قرآن و برای خوابیدن، وضو گرفتن مستحب است. و نیز مستحب است کسی که وضو دارد دوباره وضو بگیرد، و اگر برای یکی از این کارها وضو بگیرد هر کاری را که باید با وضو انجام داد می تواند به جا آورد مثلاً می تواند با آن وضو نماز بخواند.
چیزهایی که وضو را باطل می کند
مسأله 327: هفت چیز وضو را باطل می کند: اوّل: بول. دوّم: غائط. سوّم: باد معده و روده که از مخرج غائط خارج شود. چهارم: خوابی که به واسطۀ آن چشم نبیند و گوش نشنود، ولی اگر چشم نبیند و گوش بشنود وضو باطل نمی شود. پنجم: چیزهایی که عقل را از بین می برد، مانند دیوانگی و مَستی و بیهوشی. ششم: استحاضه زنان، که بعداً گفته می شود. هفتم: کاری که برای آن باید غسل کرد مانند جنابت و ثبوت این حکم در مثل مس میت مبنی بر احتیاط است.
احکام وضوی جبیره
مسأله 328: اگر در یکی از جاهای وضو زخم یا دمل یا شکستگی باشد، چنانچه روی آن باز است و آب برای آن ضرر ندارد، باید به طور معمول وضو گرفت.
مسأله 329: اگر زخم یا دمل یا شکستگی در صورت و دستها است و روی آن باز است و آب ریختن روی آن ضرر دارد، باید اطراف آن را بشوید و چنانچه کشیدن دست تَر بر آن ضرر ندارد، احتیاط آن است که دست تر بر آن بکشد و اگر ضرر دارد بنابر احتیاط واجب پارچۀ پاکی روی آن بگذارد و دست تَر را روی پارچه بکشد و اگر این مقدار هم ضرر دارد یا زخم نجس است و نمی شود آب کشید، باید اطراف زخم را به طوری که در وضو گفته شد، از بالا به پایین بشوید و بنابر احتیاط واجب در فرض اخیر تیمّم هم بنماید.
مسأله 330: اگر زخم یا دمل یا شکستگی در جلوی سر یا روی پاها است و روی آن باز است، چنانچه نتواند آن را مسح کند باید پارچۀ پاکی روی آن بگذارد و روی پارچه را با تری آب وضو که در دست مانده مسح کند، و اگر گذاشتن پارچه ممکن نباشد، مسح لازم نیست ولی باید بعد از وضو تیمم هم بکند.
مسأله 331: اگر روی دمل یا زخم یا شکستگی بسته باشد، چنانچه باز کردن آن ممکن است و زحمت و مشقت هم ندارد و آب هم برای آن ضرر ندارد، باید روی آن را باز کند و وضو بگیرد، چه زخم و مانند آن در صورت و دستها باشد، یا جلوی سر و روی پاها.
مسأله 332: اگر زخم یا دمل یا شکستگی در صورت یا دستها باشد و بشود روی آن را باز کرد، چنانچه ریختن آب، روی آن ضرر دارد و کشیدن دست تر ضرر ندارد، واجب است دست تر روی آن بکشد.
مسأله 333: اگر نمی شود روی زخم را باز کرد ولی زخم و چیزی که روی آن گذاشته پاک است و رساندن آب به زخم ممکن است و ضرر و زحمت و مشقت ندارد باید آب را به روی زخم برساند، و اگر زخم یا چیزی که روی آن گذاشته نجس است، چنانچه آب کشیدن آن و رساندن آب به روی زخم بدون زحمت و مشقت ممکن باشد، باید آن را آب بکشد و موقع وضو آب را به زخم برساند، و در صورتی که آب برای زخم ضرر دارد، یا آن که رساندن آب به روی زخم ممکن نباشد یا زخم نجس است و نمی تواند آن را آب بکشد، زخم را به طوری که در وضو گفته شد بشوید و اگر جبیره پاک است روی آن مسح کند و اگر جبیره نجس است یا نمی شود روی آن را دست تر کشید مثلاً دوایی است که به دست چسبیده، پارچه پاکی را به طوری که جزء جبیره حساب شود روی آن بگذارد و دست تر روی آن بکشد و اگر این هم ممکن نیست احتیاط واجب آن است که وضو بگیرد و تیمّم هم بکند.
مسأله 334: اگر جبیره، تمام صورت یا تمام یکی از دستها را فرا گرفته باشد باز احکام جبیره جاری، و وضوی جبیره ای کافی است، ولی اگر بیشتر اعضای وضو را گرفته باشد، احکام جبیره جاری نمی باشد و باید تیمم نماید.
مسأله 335: کسی که در کف دست و انگشتها جبیره دارد و در موقع وضو دست تر روی آن کشیده است، می تواند سر و پا را با همان رطوبت مسح کند و می تواند با سایر جاهای ذراع مسح نماید.
مسأله 336: اگر جبیره تمام پهنای روی پا را گرفته ولی مقداری از طرف انگشتان و مقداری از طرف بالای پا باز است، باید جاهایی که باز است روی پا را، و جایی که جبیره است روی جبیره را مسح کند.
مسأله 337: اگر در صورت یا دستها چند جبیره باشد، باید بین آنها را بشوید و اگر جبیره ها در سر یا روی پاها باشد، اگر به اندازه مسح واجب باز باشد همان جا را مسح می کند وگرنه باید بین آنها را مسح کند و در جاهایی که جبیره است باید به دستور جبیره عمل نماید.
مسأله 338: اگر جبیره بیشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممکن نیست، باید به دستور جبیره عمل کند، و بنابر احتیاط تیمم هم بنماید، و اگر برداشتن جبیره ممکن است باید جبیره را بردارد. و اگر زخم در صورت و دستها است اطراف آن را بشوید و اگر در سر یا روی پاها است اطراف آن را مسح کند و برای جای زخم به دستوری که در زخم گفته شد عمل نماید.
مسأله 339: اگر در جای وضو زخم و جراحت و شکستگی نیست، ولی به جهت دیگری آب برای همه دست و صورت ضرر دارد، باید تیمم کند و بنابر احتیاط واجب اگر برای مقداری از دست و صورت ضرر دارد باید اطراف آن را بشوید و تیمم هم بنماید.
مسأله 340: اگر جایی از اعضای وضو را رگ زده است و نمی تواند آن را آب بکشد یا آب برای آن ضرر دارد اگر روی آن بسته است، باید به دستور جبیره عمل کند، و اگر باز است بعد از شستن اطراف آن بنابر احتیاط واجب پارچه ای روی آن قرار داده و دست تر بر روی آن بکشد.
مسأله 341: اگر در جای وضو یا غسل چیزی چسبیده است که برداشتن آن ممکن نیست، یا به قدری مشقت دارد که نمی شود تحمل کرد، باید به دستور جبیره عمل کند.
مسأله 342: غسل جبیره ای مثل وضوی جبیره ای است، ولی بنابر احتیاط واجب باید آن را ترتیبی به جا آورند نه ارتماسی.
مسأله 343: کسی که وظیفۀ او تیمّم است، اگر در بعضی از جاهای تیمم او زخم یا دمل یا شکستگی باشد باید به دستور وضوی جبیره ای، تیمم جبیره ای نماید.
مسأله 344: کسی که باید با وضو یا غسل جبیره ای نماز بخواند، چنانچه بداند که تا آخر وقت عذر او برطرف نمی شود، می تواند در اول وقت نماز بخواند، ولی اگر امید دارد که تا آخر وقت عذر او برطرف شود احتیاط واجب آن است که صبر کند و اگر عذر او برطرف نشد در آخر وقت نماز را با وضو یا غسل جبیره ای به جا آورد.
مسأله 345: کسی که نمی داند باید تیمم کند یا وضوی جبیره ای بگیرد، بنابر احتیاط واجب باید هر دو را به جا آورد.
مسأله 346: نمازهایی را که انسان با وضوی جبیره ای خوانده صحیح است و بعد از آن که عذرش برطرف شد، برای نمازهای بعد هم لازم نیست وضو بگیرد، ولی اگر برای آن که نمی دانسته تکلیفش جبیره است یا تیمم، هر دو را انجام داده باشد باید برای نمازهای بعد وضو بگیرد.