احکام شرعی
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی

رساله توضیح المسائل آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی

تقلید احکام تقلید طهارت اقسام آبها آب مطلق تعریف آب مطلق 1 آب کر 2 آب قلیل 3 آب جاری 4 آب باران 5 آب چاه احکام آبها تخلی احکام تخلّی استبراء مستحبّات و مکروهات تخلّی نجاست چیزهای نجس 1 و 2 بول و مدفوع 3 منی 4 مردار 5 خون 6 و 7 سگ و خوک 8 کافر و کسانی که در حکم کافرند 9 مسکر مایع 10 آبجو 11 عرق حیوان نجاستخوار راههای ثابت شدن نجاست اسباب سرایت نجاست احکام نجاسات مُطهِّرات مطهرات 1 آب 2 زمین 3 آفتاب 4 استحاله 5 انقلاب 6 ثلثان شدن 7 انتقال 8 اسلام آوردن 9 تَبَعیّت 10 بر طرف شدن عین نجاست 11 استبراء حیوان نجاستخوار 12 غایب شدن مسلمان وضو طریقه وضو گرفتن وضوی ارتماسی احکام وضوی ارتماسی دعاهای وضو شرایط وضو واحکام أن احکام وضو اموری که باید برای آنها وضو گرفت اموری که وضو را باطل می کند احکام وضوی جبیره غسل غسلهای واجب 1 جنابت احکام جنابت کارهایی که بر جُنُب حرام است کارهایی که بر جُنُب مکروه است احکام غسل جنابت اقسام و احکام غسل 2 استحاضه احکام زن مستحاضه 3 عادت ماهانه احکام زن حائض اقسام زنان حائض مسائل متفرّقه حیض 4 نفاس احکام زن نفساء 5 مسّ میّت محتضر احکام محتضر اموات احکام اموات 6 غسل میّت غسل میت احکام غسل میّت احکام کفن کردن احکام حَنُوط نماز میّت دستور نماز میّت مستحبّات نماز میّت احکام دفن مستحبّات دفن نماز وحشت احکام نبش قبر احکام شهید غسلهای مستحب تیمم و احکام أن موارد تیمّم اوّل از موارد تیمّم دوم از موارد تیمّم سوم از موارد تیمّم چهارم از موارد تیمّم پنجم از موارد تیمّم ششم از موارد تیمّم هفتم از موارد تیمّم طریقه تیمّم کردن احکام تیمّم نماز اهمّیّت نماز نمازهای واجب نمازهای واجب یومیّه نماز جمعه نماز جمعه احکام نماز جمعه طریقه نماز جمعه اوقات نمازهای پنجگانه وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احکام اوقات نماز ترتیب در میان نمازها نمازهای نافله (مستحب) وقت نافله های شبانه روزی نماز غُفیله مقدمات نماز احکام قبله آداب و احکام مسجد شرایط لباس نمازگزار مکان نمازگزار اذان و اقامه مواردی که اذان گفتن ساقط می شود واجبات نماز واجبات یازده گانه 1 نیّت 2 تکبیره الاحرام 3 قیام 4 قرائت 5 رکوع 6 سجود 7 ذ کر رکوع و سجود احکام سجود پوشانیدن بدن در نماز مستحبّات سجده مکروهات سجده سجده های واجب قرآن مجید 8 تشهّد 9 سلام 10 ترتیب 11 موالات قنوت ترجمه نماز تعقیبات نماز مبطلات نماز اموری که در نماز مکروه است مواردی که شکستن نماز جایز است شکّیّات نماز شکهای 23 گانه 1 شکهای باطل 2 شکهایی که اعتبار ندارد 3 شکهای صحیح مسائل متفرّقه شکّیّات طریقه نماز احتیاط احکام سجده سهو نماز مسافر مسائل متفرّقه نماز مسافر نماز قضا نماز قضای پدر و مادر نماز استیجاری نماز جماعت شرایط نماز جماعت احکام جماعت شرایط امام جماعت احکام نماز آیات نماز عید فطر و قربان روزه وجوب روزه نیّت کارهایی که روزه را باطل می کند مبطلات روزه 1 خوردن و آشامیدن 2 جماع 3 استمناء 4 دروغ بستن به خدا و پیامبر (صلی الله علیه وآله) و امامان (علیهم السلام) 5 رساندن غبار غلیظ به حلق 6 فرو بردن سر در آب (ارتماس) 7 باقی ماندن بر جنابت تا اذان صبح 8 اماله کردن با مایعات 9 قی کردن کارهایی که برای روزه دار مکروه است مواردی که قضا و کفّاره واجب است کفّاره روزه احکام کفّاره روزه مواردی که فقط قضا لازم است مواردی که قضا واجب نیست احکام روزه قضا احکام روزه شخص مسافر کسانی که روزه بر آنها واجب نیست راه ثابت شدن اوّل ماه روزه های حرام روزه های مکروه روزه های مستحب کسانی که نمی توانند روزه بگیرند خمس موارد هفتگانه خمس 1 منافع کسب و کار 2 معدن 3 گنج 4 مال حلال مخلوط به حرام 5 جواهراتی که با غوّاصی به دست می آید 6 غنائم جنگی 7 زمینی که کافر ذمّی از مسلمان می خرد مصرف خمس زکات احکام زکات مال زکات غلاّت نصاب طلا و نقره زکات حیوانات نصاب گاو نصاب شتر مصرف زکات مستحقّین زکات نیّت زکات مسائل متفرّقه زکات زکات فطره مصرف زکات فطره احکام زکات فطره مسائل متفرّقه زکات فطره حج حج و شرایط آن احکام استطاعت معاملات واجب و مستحب معاملات مکروه معاملات حرام و باطل ربا احکام ربا شرایط خریدار و فروشنده شرایط جنس و عوض آن صیغه معامله خرید و فروش میوه ها بر درخت معامله نقد و نسیه معامله سلف و شرایط آن احکام معامله سلف خرید و فروش طلا و نقره احکام خیارات شرکت شرکت احکام خرید و فروش خرید و فروش احکام معاملات خرید و فروش احکام شرکت صلح صلح احکام و شرایط صلح اجاره اجاره احکام اجاره شرایط اجاره مسائل متفرّقه اجاره مزارعه مزارعه شرایط مزارعه احکام مزارعه مساقات مساقات شرایط مساقات احکام مساقات حجر محجورین وکالت جعاله جعاله شرایط جعاله قرض حواله احکام حواله رهن رهن شرایط و احکام رهن ضمانت ضمانت شرایط و احکام ضمانت کفالت شرایط کفالت و کفیل امانت امانت (ودیعه) شرایط و احکام امانت عاریه نکاح ازدواج و زناشوئی دستور خواندن صیغه عقد دائم دستور خواندن صیغه عقد موقت شرایط عقد ازدواج عیوب فسخ نکاح گروهی از زنانی که ازدواج با آنان حرام است احکام عقد دائم احکام عقد موقّت مسائل متفرّقه ازدواج شیر دادن (رضاع) احکام شیر دادن آداب شیر دادن مسائل متفرّقه شیر دادن طلاق شرایط طلاق عدّه طلاق عدّه وفات طلاق بائن و رجعی احکام رجوع طلاق خُلْع طلاق مبارات احکام متفرّقه طلاق غصب غصب اموال گمشده (لُقَطِه) احکام اموال گمشده ذبح و شکار حیوانات شرایط ذبح حیوانات دستور کشتن شتر مستحبّات و مکروهات ذبح شرایط شکار با اسلحه احکام شکار شرایط شکار با سگهای شکاری صید ماهی خوردنی ها و آشامیدنی ها حیوانات حلال و حرام گوشت اجزاء حرام حیوانات حلال گوشت خوردنی ها و آشامیدنی های حرام مستحبّات و مکروهات غذا خوردن مستحبّات و مکروهات آشامیدن آب نذر و عهد - قسم نذر و عهد قسم خوردن شرایط قسم خوردن احکام قسم خوردن وقف احکام و شرایط وقف وصیّت شرایط وصیّت کننده احکام وصیّت کسانی که ارث می برند ارث گروه اوّل ارث گروه دوم ارث زن و شوهر دفاع احکام دفاع امر به معروف و نهی از منکر مسائل جدید مورد نیاز معاملات بانکی و صندوقهای قرض الحسنه سفته و چک معاملات سرقفلی بیمه تلقیح (بارور نمودن زن) پیوند اعضاء و تشریح مضاربه مسائل عمومی مورد ابتلاء

نماز مسافر

نماز مسافر
مسأله 1119 مسافر با «هشت شرط» باید نمازهای چهار رکعتی را دو رکعت به جا آورد: شرط اوّل سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعی نباشد
مسأله 1120 کسی که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ (حدود 43 کیلومتر) است باید نماز را شکسته بخواند، خواه رفتنش چهار فرسخ (5/21 کیلومتر تقریباً) باشد یا کمتر یا بیشتر، همین اندازه که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ باشد نماز شکسته است و خواه در همان روز و شب برگردد یا فاصله ای بیفتد، مگر این که در بین این مسافت، ده روز قصد اقامه کند.
مسأله 1121 اگر شک دارد سفر او هشت فرسخ است یا نه، نباید نماز را شکسته بخواند، ولی در صورت شک باید از کسانی که به آن راه آشنا هستند تحقیق کند، مگر این که مشقّت زیادی داشته باشد.
مسأله 1122 مقدار مسافت را از راههای مختلف می توان دریافت نخست این که خودش اندازه گیری کرده و یقین حاصل کند، دوم این که در میان مردم معروف باشد، سوم این که شخص مورد اعتمادی خبر دهد.
مسأله 1123 هرگاه یقین دارد سفر او هشت فرسخ است و نماز را شکسته بخواند، بعد بفهمد هشت فرسخ نبوده، نمازش باطل است و باید آن را اعاده کند و چهار رکعت بخواند و اگر وقت گذشته قضا نماید، امّا اگر یقین داشت مسافت مورد نظر هشت فرسخ نیست و در اثناء راه فهمید که هشت فرسخ بوده باید نماز را شکسته بخواند و اگر تمام خوانده اعاده کند.
مسأله 1124 اگر میان دو محلّی که فاصله آن کمتر از چهار فرسخ است چند مرتبه رفت و آمد کند نماز او شکسته نخواهد بود، هرچند روی هم رفته هشت فرسخ و بیشتر شود مگر این که عرفاً به او مسافر بگویند و در این صورت بنا بر احتیاط هم نماز را تمام و هم شکسته بخواند.
مسأله 1125 هرگاه محلّی دو راه دارد که یکی کمتر از هشت فرسخ و دیگری هشت فرسخ یا بیشتر است، اگر از راه اوّل برود باید تمام بخواند و اگر از راه دوم برود نمازش شکسته است.
مسأله 1126 برای حساب مسافت هشت فرسخ باید از آخرین خانه های شهر حساب کرد. شرط دوم از اوّل، قصد هشت فرسخ را داشته باشد
مسأله 1127 اگر اوّل می خواهد به محلّی که کمتر از هشت فرسخ است برود ودر وسط راه یا پس از رسیدن به آن مقصد قصد کند مسافرت خود را ادامه دهد بطوری که مجموع مسافرت او هشت فرسخ باشد، چون از اوّل قصد نداشته باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر در اثنا، یا پس از رسیدن به مقصد قصد کند از آنجا هشت فرسخ یا بیشتر برود، نماز او شکسته است.
مسأله 1128 کسی که به دنبال گمشده ای می رود و نمی داند چه مقدار باید برود تا مقصود خود را پیدا کند، باید نماز را تمام بخواند، ولی در برگشتن چنانچه تا وطن یا محل اقامتش هشت فرسخ یا بیشتر باشد نماز او شکسته است.
مسأله 1129 کسی که قصد هشت فرسخ دارد باید نمازش را شکسته بخواند، هرچند هر روز مقدار کمی راه برود ولی به اندازه ای باشد که به او مسافر گویند.
مسأله 1130 کسی که اختیارش در سفر با دیگری است مانند پسری که با پدر خود مسافرت می کند، چنانچه بداند سفر پدرش هشت فرسخ است باید نماز را شکسته بخواند، حتّی اگر کسی را به اجبار به جایی می برند (مانند زندانی) و بداند مسافت او هشت فرسخ یا بیشتر است همین حکم را دارد، مگر این که احتمال عقلایی بدهد که پیش از رسیدن به چهار فرسخ از آنها جدا می شود و برمی گردد. شرط سوم در بین راه از قصدش برنگردد
مسأله 1131 اگر پیش از رسیدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد، یا مردّد شود باید نماز را تمام بخواند، امّا اگر بعد از رسیدن به چهار فرسخ از مسافرت خود منصرف شود، باید نماز را شکسته بخواند، مگر این که مردّد در ماندن و برگشتن باشد و یا بخواهد همان جا ده روز بماند.
مسأله 1132 هرگاه بخواهد به محلّی که هشت فرسخ یا بیشتر است برود، اگر پیش از آن که به هشت فرسخ برسد مردّد شود که بقیّه راه را برود یا نه و در آنجا مقداری متوقّف شود و بعد تصمیم بگیرد بقیّه راه را ادامه دهد باید نماز را شکسته بخواند و اگر در حال تردید مقداری از مسافت را طی کند سپس تصمیمش بر ادامه راه شود، چنانچه باقیمانده راه با آنچه قبلاً با قصد طی کرده هشت فرسخ یا بیشتر باشد نماز را شکسته می خواند. شرط چهارم قبل از رسیدن به هشت فرسخ از وطن خود عبور نکند و نخواهد ده روز یا بیشتر در اثناء راه توقف کند.
مسأله 1133 اگر مسافر به وطن خود وارد شود سفر او قطع می گردد و همچنین اگر به محلّ اقامه ده روز برسد، حتّی اگر تردید دارد که از وطنش بگذرد یا در جایی ده روز اقامه کند باز هم نماز او تمام است. شرط پنجم سفر او برای کار حرامی نباشد
مسأله 1134 اگر به قصد دزدی، خیانت، یا کار حرام دیگری سفر کند، باید نماز را تمام بخواند، همچنین اگر خود سفر حرام باشد مثل این که چنان مسافرتی برای بدن او ضرر قابل ملاحظه ای دارد، یا زن بدون اجازه شوهر سفر کند (بنا بر احتیاط واجب) یا فرزند با نهی پدر و مادر سفر نماید بطوری که مایه اذیّت آنها شود، باید نماز را تمام بخواند؛ ولی اگر سفر واجبی مانند حجّ واجب بوده باشد رضایت شوهر و پدر ومادر شرط نیست و نماز شکسته است.
مسأله 1135 هرگاه خود سفر حرام نباشد و به منظور کار حرامی نیز سفر نمی کند، ولی در اثناء سفر، معصیت یا معصیتهایی انجام می دهد، مثل این که در سفر شراب بخورد، یا غیبت کند و به مردم ظلم نماید، نماز او شکسته است.
مسأله 1136 هرگاه برای فرار از انجام کار واجبی مسافرت نماید، مثل این که بدهکار است و می تواند بدهی خود را بدهد و طلبکار هم مطالبه می کند، امّا او برای فرار از پرداخت بدهی مسافرت نماید، باید نماز را تمام به جا آورد، ولی اگر چنین قصدی را ندارد باید نماز را شکسته بخواند.
مسأله 1137 اگر سفر حرام نیست، ولی سوار بر مرکب غصبی شود، یا در زمین غصبی مسافرت می کند، بنابر احتیاط جمع میان نماز شکسته و تمام کند، یعنی هم نماز دو رکعتی هم چهار رکعتی به جا آورد.
مسأله 1138 هرگاه کسی همراه ظالمی سفر کند و مسافرت او کمک به ظالم محسوب شود سفر او حرام است و نمازش را باید تمام بخواند، مگر آن که مجبور باشد یا برای انجام وظیفه مهمتری مانند نجات جان مظلومی با او سفر کند که در این صورت نمازش شکسته است.
مسأله 1139 مسافرت به قصد تفریح و گردش و استفاده از آب و هوا و مانند آن تا آنجا که موجب اسراف و کار حرام دیگری نباشد جایز است و نماز را باید شکسته بخواند.
مسأله 1140 کسی که برای امرار معاش به شکار می رود سفرش حلال و نمازش شکسته است، همچنین اگر برای فراهم کردن درآمد بیشتر باشد، امّا کسی که برای لهو و تفریح و خوشگذرانی به شکار می رود، سفرش حرام ونمازش را باید تمام بخواند.
مسأله 1141 کسی که از سفر معصیت بر می گردد اگر توبه کرده و تا محلّی که می خواهد بر گردد هشت فرسخ یا بیشتر باشد، باید نماز را شکسته بخواند، همچنین اگر توبه نکرده ولی در بازگشت آلوده به معصیت نیست.
مسأله 1142 هرگاه کسی که سفرش سفر معصیت است در اثناء راه از قصد خود برگردد، چنانچه باقیمانده راه هشت فرسخ یا بیشتر باشد و یا مجموع رفتن و برگشتن هشت فرسخ است باید نماز را شکسته بخواند، ولی بعکس اگر به قصد معصیت سفر نکرده، ولی در بین راه قصدش تغییر کند و بقیّه راه را برای معصیت برود، باید نماز را تمام بخواند، امّا آنچه را قبلاً شکسته خوانده اشکالی ندارد. شرط ششم از صحرانشین های خانه بدوش نباشد
مسأله 1143 «صحرانشینهای خانه بدوش» که وطن خاصی ندارند و هرجا آب و خوراک برای خود و حیواناتشان فراهم باشد توقّف می کنند، باید در این مسافرتها نمازشان را تمام بخوانند و روزه را بگیرند.
مسأله 1144 هرگاه صحرانشین خانه به دوش مانند مردم دیگر برای زیارت خانه خدا، یا تجارت، یا مسافرت دیگری غیر از آن مسافرت که جزء زندگی اوست برود باید نماز را شکسته بخواند. شرط هفتم شغل و کار او مسافرت نباشد
مسأله 1145 راننده ها، خلبان ها، کشتیبان ها و ساربان ها و مانند آنها که سفر، شغل آنهاست باید نماز را تمام بخوانند هرچند در سفر اوّل باشد.
مسأله 1146 کسی که شغلش مسافرت نیست، ولی مسافرت مقدّمه شغل اوست، مانند معلّم و کارگر و کارمندی که خودش ساکن شهری است و همه روز برای انجام کار به نقطه دیگری می رود که رفت و آمد او هشت فرسخ یا بیشتر است، باید نماز را تمام بخواند و روزه را بگیرد.
مسأله 1147 کسی که شغلش مسافرت است اگر برای کار دیگری غیر از شغل خود (مثلاً برای حج یا زیارت یا مقصد دیگری) مسافرت کند، باید مانند سایر مسافران نماز را شکسته بخواند، ولی اگر راننده ای اتومبیل خود را برای زیارت کرایه دهد و در ضمن خودش هم زیارت کند باید نماز را تمام بخواند.
مسأله 1148 کسانی که راهنمای حج و مدیر کاروان حجّاج و مانند آن می باشند، در صورتی که مسافرت جزء یا مقدّمه شغل آنها محسوب شود و این کار مدّت قابل ملاحظه ای (حدود چند ماه) به طول انجامد باید نماز را تمام بخوانند.
مسأله 1149 کسی که در مقداری از سال شغلش مسافرت است مثل راننده ای که فقط در تابستان یا زمستان کار رانندگی می کند، باید در سفری که مشغول به کارش هست نماز را تمام بخواند.
مسأله 1150 کسی که شغلش رانندگی داخل شهرهاست اگر اتّفاقاً به سفر خارج از شهر برود و هشت فرسخ و بیشتر باشد نمازش شکسته است، امّا کسی که هم رانندگی داخل شهر می کند و هم راننده بیابانی است وقتی به خارج شهر می رود نماز را باید تمام بخواند.
مسأله 1151 کسی که شغلش مسافرت است اگر ده روز یا بیشتر در محلّی بماند، خواه وطن او باشد یا نه، و خواه از اوّل، قصد ده روز را داشته یا نه، باید در سفر اوّل نماز را شکسته بخواند و اگر شک کند که ده روز مانده یا نه، باید نمازش را تمام بخواند.
مسأله 1152 کسانی که برای خود وطنی اختیار نکرده اند و به سیاحت و جهانگردی مشغولند باید نماز را تمام بخوانند.
مسأله 1153 کسی که شغلش مسافرت نیست، ولی در شهر یا دهی جنسی دارد که برای حمل آن مسافرتهای پی در پی می کند باید نماز را شکسته بخواند.
مسأله 1154 کسی که از وطنش صرف نظر کرده و می خواهد وطن دیگری برای خود انتخاب کند باید در مسافرت نماز را شکسته بخواند، مگر آن که سفرش طولانی شود و جزء افراد خانه بدوش حساب شود. شرط هشتم به حدّ ترخّص برسد
مسأله 1155 «حدّ ترخّص» یعنی از وطن یا محلّ اقامتش به اندازه ای دور شود که صدای اذان شهر را نشنود و مردم شهر او را نبینند، امّا دیدن و ندیدن دیوارهای شهر اثری ندارد، ولی باید در هوا گرد و غبار یا مه یا چیز دیگری که مانع دیدن است یا سرو صدایی که مانع شنیدن است وجود نداشته باشد و اگر یکی از این دو علامت حاصل شود کافی است، به شرط اینکه یقین به نبودن دیگری نداشته باشد، و الاّ احتیاط جمع میان نماز شکسته و تمام است.
مسأله 1156 معیار در شهرها شهرهای معمولی است و اگر شهری زیاد در گودی یا در بلندی قرار گرفته باشد باید مطابق شهرهای معمولی با آن رفتار کرد، یعنی ببینیم چه اندازه مسافت سبب می شود که در شهرهای معمولی انسان صدای اذان شهر را نشنود و اهالی شهر او را نبینند.
مسأله 1157 هرگاه شک کند به حدّ ترخّص رسیده یا نه، یا نداند صدایی را که می شنود صدای اذان است یا صدای دیگر، باید نماز را تمام بخواند، امّا اگر بفهمد صدای اذان است ولی کلمات آن قابل تشخیص نباشد احتیاط جمع است.
مسأله 1158 هرگاه به جایی برسد که اذان شهر را که معمولاً در جای بلند می گویند نشنود نمازش شکسته است، هر چند اذانی را که با بلند گوهای قوی می گویند بشنود و اگر کسی گوش و چشمش از معمول ضعیف تر یا بسیار قوی تر است اعتباری به آن نیست بلکه اعتبار به گوش و چشمهای معمولی است.
مسأله 1159 هرگاه کسی در اثناء مسافرت به وطنش برسد نمازش در آنجا تمام است، ولی اگر می خواهد سفر خود را از آنجا هشت فرسخ یا بیشتر ادامه دهد وقتی به حدّ ترخّص رسید باید نماز را شکسته بخواند. چیزهایی که سفر را قطع می کند
مسأله 1160 چند چیز است که سفر را قطع می کند و باید نماز را تمام خواند: اوّل رسیدن به «وطن» منظور از وطن محلّی است که انسان آن را برای اقامت و زندگی خود انتخاب کرده، خواه در آنجا متولّد شده باشد یا نه و خواه وطن پدر و مادرش باشد یا خودش آنجا را انتخاب کرده است.
مسأله 1161 هرگاه انسان جایی را برای «محلّ اقامت» خود انتخاب کند بطوری که وقتی در آنجاست او را مسافر نمی گویند، خواه قصد اقامت دائم داشته باشد یا موقّت، مثلاً می خواهد دو سال یا بیشتر در آنجا بماند این محل در حکم وطن می باشد و همین گونه است حال مأموران ادارات که ممکن است هر چند سال در محلّی باشند و آنجا حکم وطنشان را دارد.
مسأله 1162 ممکن است کسی در دو محل زندگی کند، مثلاً شش ماه در شهری و شش ماه دیگر در شهر دیگر، هردو وطن او محسوب می شود و حتّی ممکن است انسان دارای سه وطن باشد.
مسأله 1163 هرگاه انسان در محلّی زندگی می کرده و وطن او بوده، چنانچه از آنجا اعراض کند، یعنی دیگر قصد نداشته باشد در آنجا زندگی کند، هر چند گاهی به عنوان مسافرت و دیدار بستگان و دوستان به آنجا برود، نمازش در آنجا شکسته است، خواه در آنجا ملکی داشته باشد یا نه و خواه اقوام و بستگانش در آنجا زندگی کنند یا نکنند، مگر این که قصد کند در آنجا ده روز بماند، همچنین اگر انسان غیر از وطن اصلی خود جای دیگری را برای زندگی انتخاب کند و شش ماه یا کمتر و بیشتر در آنجا بماند بعد، از آنجا اعراض نماید نمازش در آنجا شکسته است، خواه ملکی در آنجا داشته باشد یا نه. دوم قصد اقامت ده روز
مسأله 1164 هرگاه مسافری می خواهد ده روز پشت سر هم در محلّی بماند، یا می داند اجباراً باید در آنجا توقّف کند باید نماز را تمام بخواند.
مسأله 1165 آنچه برای قصد اقامه که در مسأله پیش گفته شد لازم است ماندن ده روز است و امّا شب قبل از آن و شب بعد از آن لزومی ندارد، بنابراین اگر از اذان صبح روز اوّل تا غروب روز دهم بماند (یعنی ده روز و نُه شب) باید نماز را تمام بخواند، همچنین اگر مثلاً قصدش این باشد که از ظهر روز اوّل تا ظهر روز یازدهم توقف کند.
مسأله 1166 مسافری که قصد دارد ده روز در محلّی بماند می تواند قصد کند در چند جا توقّف کند به شرط این که فاصله آنها کم باشد (مثلاً یکی دو کیلومتر و یا بیشتر) بطوری که بگویند او مسافر نیست، همچنین هیچ تفاوتی میان شهرهای بزرگ و کوچک نیست یعنی «بلاد کبیره» و «صغیره» تفاوتی در احکام مسافر ندارد.
مسأله 1167 مسافری که قصد اقامه ده روز در محلّی کرده، اگر از اوّل قصد داشته باشد که در بین ده روز به اطراف برود چنانچه جایی که می خواهد برود به اندازه ای دور نیست که جزء مسافرت محسوب شود باید نماز را تمام بخواند، امّا اگر طوری است که جزء مسافرت محسوب می شود باید تمام ده روز را شکسته بخواند.
مسأله 1168 هرگاه کسی قصد دارد ده روز در جایی بماند امّا احتمال می دهد در اثنا مانعی پیدا شود درصورتی که مردم به این گونه احتمالات اعتنا نکنند باید نماز را تمام بخواند، امّا اگر احتمال وجود مانع قوی باشد نمازش شکسته است.
مسأله 1169 هرگاه مسافری قصد ندارد ده روز در جایی توقف کند ولی قصدش این است که مثلاً اگر رفیقش بیاید یا منزل خوبی پیدا کند ده روز بماند باید نماز را شکسته بخواند.
مسأله 1170 هرگاه مسافری بداند مثلاً ده روز یا بیشتر به آخر ماه مانده و قصد کند که تا آخر ماه در محلّی بماند، باید نماز را تمام بخواند، همچنین اگر نداند آن روز چندم ماه است و تا آخر ماه چقدر مانده، ولی قصدش این است که به هر حال تا آخر ماه بماند، چنانچه در واقع تا آخر ماه ده روز یا بیشتر باشد، باید نماز را تمام بخواند.
مسأله 1171 هرگاه کسی قصد اقامه ده روز کند و بعداً منصرف یا مردّد شود، اگر پیش از خواندن یک نماز چهار رکعتی باشد نمازش شکسته است، ولی اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی منصرف یا مردّد شود، باید تا وقتی در آنجاست نماز را تمام بخواند.
مسأله 1172 هرگاه کسی قصد ده روز کند و روزه بگیرد و بعد از ظهر از ماندن درآنجا منصرف شود چنانچه یک نماز چهار رکعتی خوانده باشد روزه اش صحیح است و باید تا آنجا هست نمازها را تمام بخواند و روزه ماه رمضان را بگیرد امّا اگر نماز چهار رکعتی نخوانده روزه اش صحیح نیست و نمازها را نیز باید شکسته بخواند.
مسأله 1173 هرگاه شک کند که آیا نماز چهار رکعتی خوانده و بعد منصرف یا مردّد شده یا نه، باید نمازهای خود را شکسته بخواند.
مسأله 1174 هرگاه مسافر به نیّت نماز شکسته مشغول نماز شود و در بین نماز تصمیم بگیرد ده روز یا بیشتر در آنجا بماند باید نماز را چهار رکعتی تمام کند و اگر بعکس قصد ده روز کرده بوده و مشغول نماز چهار رکعتی شده بود ولی در وسط نماز از قصد خود برگشت، چنانچه مشغول رکعت سوم نشده باید نماز را دو رکعتی تمام کند و بقیّه نمازها را نیز شکسته بخواند و اگر به رکوع رکعت سوم رفته نمازش باطل است و تا وقتی که آنجاست باید شکسته بخواند.
مسأله 1175 کسی که قصد کرده ده روز در محلّی بماند هرگاه بیشتر از ده روز بماند تا وقتی مسافرت نکرده باید نمازش را تمام بخواند و لازم نیست دوباره قصد ده روز کند.
مسأله 1176 مسافری که قصد ده روز کرده باید روزه واجب را بگیرد و می تواند روزه مستحبّی به جا آورد و نافله های ظهر و عصر و عشا را هم بخواند.
مسأله 1177 مسافری که قصد کرده ده روز در جایی توقّف کند، چنانچه بعد از گذشتن ده روز یا بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی به جایی که کمتر از چهار فرسخ است برود و به محلّ اقامه خود بازگردد، باید نماز را تمام بخواند و هرگاه بخواهد از محلّ اقامت به جای دیگری برود که کمتر از هشت فرسخ است و در محلّ دوم ده روز بماند باید نماز خود را در مسیر راه و در جای دوم تمام بخواند، امّا اگر هشت فرسخ یا بیشتر باشد در مسیر راه شکسته می خواند و در محلّ دوم که قصد اقامه کرده تمام می خواند.
مسأله 1178 هرگاه کسی به خیال این که دوستانش می خواهند ده روز در محلّی بمانند قصد ده روز کند و بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی بفهمد که آنها قصد نکرده اند و منصرف شود تا مدّتی که او در آنجاست باید نماز را تمام بخواند. سوم توقّف یک ماه بدون قصد
مسأله 1179 هرگاه مسافر در محلّی توقّف کند ولی نمی داند مدّت توقّف او چند روز است باید نماز را شکسته بخواند، امّا بعد از گذشتن سی روز باید نماز را تمام بخواند، اگر چه مقدار کمی بعد از آن در آنجا بماند (اگر یک ماه از ماههای قمری بماند که کمتر از سی روز باشد نیز کافی است مثلاً از دهم این ماه تا دهم ماه دیگر).
مسأله 1180 هرگاه کسی می خواهد نه روز یا کمتر در محلّی بماند بعد از گذشتن این مدّت باز تصمیم می گیرد نه روز یا کمتر بماند، تا سی روز، باید نماز را شکسته بخواند، از روز سی و یکم باید نماز را تمام بخواند.
مسأله 1181 هرگاه توقّف سی روز در یک محل نباشد کافی نیست، بنابراین اگر در جایی مثلاً بیست روز بدون قصد بماند سپس از آنجا چند فرسخ دورتر رود و بیست روز دیگر بماند نماز او شکسته است.