احکام شرعی
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی

رساله توضیح المسائل آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی

تقلید احکام تقلید طهارت اقسام آبها آب مطلق تعریف آب مطلق 1 آب کر 2 آب قلیل 3 آب جاری 4 آب باران 5 آب چاه احکام آبها تخلی احکام تخلّی استبراء مستحبّات و مکروهات تخلّی نجاست چیزهای نجس 1 و 2 بول و مدفوع 3 منی 4 مردار 5 خون 6 و 7 سگ و خوک 8 کافر و کسانی که در حکم کافرند 9 مسکر مایع 10 آبجو 11 عرق حیوان نجاستخوار راههای ثابت شدن نجاست اسباب سرایت نجاست احکام نجاسات مُطهِّرات مطهرات 1 آب 2 زمین 3 آفتاب 4 استحاله 5 انقلاب 6 ثلثان شدن 7 انتقال 8 اسلام آوردن 9 تَبَعیّت 10 بر طرف شدن عین نجاست 11 استبراء حیوان نجاستخوار 12 غایب شدن مسلمان وضو طریقه وضو گرفتن وضوی ارتماسی احکام وضوی ارتماسی دعاهای وضو شرایط وضو واحکام أن احکام وضو اموری که باید برای آنها وضو گرفت اموری که وضو را باطل می کند احکام وضوی جبیره غسل غسلهای واجب 1 جنابت احکام جنابت کارهایی که بر جُنُب حرام است کارهایی که بر جُنُب مکروه است احکام غسل جنابت اقسام و احکام غسل 2 استحاضه احکام زن مستحاضه 3 عادت ماهانه احکام زن حائض اقسام زنان حائض مسائل متفرّقه حیض 4 نفاس احکام زن نفساء 5 مسّ میّت محتضر احکام محتضر اموات احکام اموات 6 غسل میّت غسل میت احکام غسل میّت احکام کفن کردن احکام حَنُوط نماز میّت دستور نماز میّت مستحبّات نماز میّت احکام دفن مستحبّات دفن نماز وحشت احکام نبش قبر احکام شهید غسلهای مستحب تیمم و احکام أن موارد تیمّم اوّل از موارد تیمّم دوم از موارد تیمّم سوم از موارد تیمّم چهارم از موارد تیمّم پنجم از موارد تیمّم ششم از موارد تیمّم هفتم از موارد تیمّم طریقه تیمّم کردن احکام تیمّم نماز اهمّیّت نماز نمازهای واجب نمازهای واجب یومیّه نماز جمعه نماز جمعه احکام نماز جمعه طریقه نماز جمعه اوقات نمازهای پنجگانه وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احکام اوقات نماز ترتیب در میان نمازها نمازهای نافله (مستحب) وقت نافله های شبانه روزی نماز غُفیله مقدمات نماز احکام قبله آداب و احکام مسجد شرایط لباس نمازگزار مکان نمازگزار اذان و اقامه مواردی که اذان گفتن ساقط می شود واجبات نماز واجبات یازده گانه 1 نیّت 2 تکبیره الاحرام 3 قیام 4 قرائت 5 رکوع 6 سجود 7 ذ کر رکوع و سجود احکام سجود پوشانیدن بدن در نماز مستحبّات سجده مکروهات سجده سجده های واجب قرآن مجید 8 تشهّد 9 سلام 10 ترتیب 11 موالات قنوت ترجمه نماز تعقیبات نماز مبطلات نماز اموری که در نماز مکروه است مواردی که شکستن نماز جایز است شکّیّات نماز شکهای 23 گانه 1 شکهای باطل 2 شکهایی که اعتبار ندارد 3 شکهای صحیح مسائل متفرّقه شکّیّات طریقه نماز احتیاط احکام سجده سهو نماز مسافر مسائل متفرّقه نماز مسافر نماز قضا نماز قضای پدر و مادر نماز استیجاری نماز جماعت شرایط نماز جماعت احکام جماعت شرایط امام جماعت احکام نماز آیات نماز عید فطر و قربان روزه وجوب روزه نیّت کارهایی که روزه را باطل می کند مبطلات روزه 1 خوردن و آشامیدن 2 جماع 3 استمناء 4 دروغ بستن به خدا و پیامبر (صلی الله علیه وآله) و امامان (علیهم السلام) 5 رساندن غبار غلیظ به حلق 6 فرو بردن سر در آب (ارتماس) 7 باقی ماندن بر جنابت تا اذان صبح 8 اماله کردن با مایعات 9 قی کردن کارهایی که برای روزه دار مکروه است مواردی که قضا و کفّاره واجب است کفّاره روزه احکام کفّاره روزه مواردی که فقط قضا لازم است مواردی که قضا واجب نیست احکام روزه قضا احکام روزه شخص مسافر کسانی که روزه بر آنها واجب نیست راه ثابت شدن اوّل ماه روزه های حرام روزه های مکروه روزه های مستحب کسانی که نمی توانند روزه بگیرند خمس موارد هفتگانه خمس 1 منافع کسب و کار 2 معدن 3 گنج 4 مال حلال مخلوط به حرام 5 جواهراتی که با غوّاصی به دست می آید 6 غنائم جنگی 7 زمینی که کافر ذمّی از مسلمان می خرد مصرف خمس زکات احکام زکات مال زکات غلاّت نصاب طلا و نقره زکات حیوانات نصاب گاو نصاب شتر مصرف زکات مستحقّین زکات نیّت زکات مسائل متفرّقه زکات زکات فطره مصرف زکات فطره احکام زکات فطره مسائل متفرّقه زکات فطره حج حج و شرایط آن احکام استطاعت معاملات واجب و مستحب معاملات مکروه معاملات حرام و باطل ربا احکام ربا شرایط خریدار و فروشنده شرایط جنس و عوض آن صیغه معامله خرید و فروش میوه ها بر درخت معامله نقد و نسیه معامله سلف و شرایط آن احکام معامله سلف خرید و فروش طلا و نقره احکام خیارات شرکت شرکت احکام خرید و فروش خرید و فروش احکام معاملات خرید و فروش احکام شرکت صلح صلح احکام و شرایط صلح اجاره اجاره احکام اجاره شرایط اجاره مسائل متفرّقه اجاره مزارعه مزارعه شرایط مزارعه احکام مزارعه مساقات مساقات شرایط مساقات احکام مساقات حجر محجورین وکالت جعاله جعاله شرایط جعاله قرض حواله احکام حواله رهن رهن شرایط و احکام رهن ضمانت ضمانت شرایط و احکام ضمانت کفالت شرایط کفالت و کفیل امانت امانت (ودیعه) شرایط و احکام امانت عاریه نکاح ازدواج و زناشوئی دستور خواندن صیغه عقد دائم دستور خواندن صیغه عقد موقت شرایط عقد ازدواج عیوب فسخ نکاح گروهی از زنانی که ازدواج با آنان حرام است احکام عقد دائم احکام عقد موقّت مسائل متفرّقه ازدواج شیر دادن (رضاع) احکام شیر دادن آداب شیر دادن مسائل متفرّقه شیر دادن طلاق شرایط طلاق عدّه طلاق عدّه وفات طلاق بائن و رجعی احکام رجوع طلاق خُلْع طلاق مبارات احکام متفرّقه طلاق غصب غصب اموال گمشده (لُقَطِه) احکام اموال گمشده ذبح و شکار حیوانات شرایط ذبح حیوانات دستور کشتن شتر مستحبّات و مکروهات ذبح شرایط شکار با اسلحه احکام شکار شرایط شکار با سگهای شکاری صید ماهی خوردنی ها و آشامیدنی ها حیوانات حلال و حرام گوشت اجزاء حرام حیوانات حلال گوشت خوردنی ها و آشامیدنی های حرام مستحبّات و مکروهات غذا خوردن مستحبّات و مکروهات آشامیدن آب نذر و عهد - قسم نذر و عهد قسم خوردن شرایط قسم خوردن احکام قسم خوردن وقف احکام و شرایط وقف وصیّت شرایط وصیّت کننده احکام وصیّت کسانی که ارث می برند ارث گروه اوّل ارث گروه دوم ارث زن و شوهر دفاع احکام دفاع امر به معروف و نهی از منکر مسائل جدید مورد نیاز معاملات بانکی و صندوقهای قرض الحسنه سفته و چک معاملات سرقفلی بیمه تلقیح (بارور نمودن زن) پیوند اعضاء و تشریح مضاربه مسائل عمومی مورد ابتلاء

نکاح

نکاح
ازدواج و زناشوئی
مسأله 2023 ازدواج از مستحبّات است و اگر کسی بترسد که با ترک ازدواج در حرام بیفتد ازدواج بر او واجب است.
مسأله 2024 به واسطه عقد ازدواج زن و مرد به هم حلال می شوند و آن بر دو قسم است: ازدواج دائم که همیشگی است و زنی را که به این عقد در می آید «دائمه» گویند و ازدواج موقّت که برای مدّت معیّنی عقد زناشوئی می بندند، خواه این مدّت کوتاه باشد یا طولانی و آن را «متعه» و «صیغه» نیز می نامند.
مسأله 2025 در عقد ازدواج خواه دائم باشد یا موقّت، خواندن صیغه لازم است و رضایت طرفین به تنهایی کافی نیست و صیغه عقد را طرفین یا وکیل آنها می توانند بخوانند.
مسأله 2026 وکالت مرد از طرف زن، یا زن از طرف مرد، برای خواندن صیغه مانعی ندارد.
مسأله 2027 هرگاه زن و مردی به کسی وکالت داده اند صیغه عقد آنها را بخواند تا یقین نکنند که وکیل صیغه را خوانده بر یکدیگر حلال نمی شوند، ولی اگر وکیل مورد اعتماد باشد و بگوید خوانده ام کافی است.
مسأله 2028 هرگاه زن، کسی را وکیل کند که او را مثلاً برای ده روز یا دو ماه به عقد مردی درآورد و ابتدای آن را معیّن نکند باید آغاز آن را از روز و ساعتی که عقد می کند قرار دهد.
مسأله 2029 احتیاط مستحب آن است که یک نفر از سوی دو همسر صیغه عقد نخواند، یعنی دو طرف عقد دو نفر باشند و نیز احتیاط مستحب این است که انسان نمی تواند از طرف زن وکیل شود تا او را برای خود بطور دائم و یا موقّت عقد کند.
دستور خواندن صیغه عقد دائم
مسأله 2030 برای خواندن صیغه عقد دائم کافی است که زن بگوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ» (یعنی خود را به همسری تو درآوردم به مهری که معیّن شده) و مرد هم بعد از آن بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْویجَ» (یعنی قبول کردم این ازدواج را) و اگر دیگری را برای این کار وکیل کنند کافی است که وکیل زن بگوید: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی مُوَکِّلَکَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ» (موکّله خودم را به همسری موّکل تو با مهر معلوم درآوردم) وکیل مرد نیز بگوید: «قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی هَکَذا» (من نیز همین گونه از طرف موکّل خودم قبول کردم).
دستور خواندن صیغه عقد موقت
مسأله 2031 برای خواندن صیغه عقد موقّت کافی است بعد از آن که مدّت و مهر معیّن شد، زن بگوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسِی فِی الْمُدَّهِ الْمَعْلُومَهِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ» (من خودم را به همسری تو در مدّت معیّن با مهر معیّن درآوردم) مرد نیز بگوید: «قَبِلْتُ» (قبول کردم) یا این که وکیل زن بگوید: «مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکِّلَکَ فِی الْمُدَّهِ الْمَعْلُومَهِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ» (موکّله خودم را به ازدواج موکّل تو در مدّت معیّن با مهر معیّن درآوردم) وکیل مرد نیز بگوید: «قَبِلْتُ لِمُوَکِّلِی هَکَذا» (قبول کردم برای موکّل خودم همین طور).
شرایط عقد ازدواج
مسأله 2032 عقد ازدواج شرایطی دارد از جمله: 1 احتیاط آن است که صیغه آن به عربی صحیح خوانده شود، ولی در صورتی که مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی بخوانند می توانند به زبان خود بخوانند و گرفتن وکیل برای خواندن صیغه به زبان عربی واجب نیست، ولی باید لفظی بگویند که معنی همان صیغه عربی را بفهماند. 2 کسی که صیغه را می خواند باید قصد انشاء داشته باشد یعنی قصدشان این باشد که با گفتن این الفاظ همسری در میان آن دو برقرار گردد، زن خود را همسر مرد قرار دهد و مرد این معنی را قبول کند، وکیل نیز باید چنین قصدی را داشته باشد. 3 کسی که صیغه عقد را می خواند باید عاقل و احتیاطاً بالغ باشد هر چند از طرف دیگری وکیل باشد. 4 ولی یا وکیل در اجرای صیغه عقد باید زن و شوهر را معیّن کند، بنابراین اگر کسی چند دختر دارد نمی تواند به مردی بگوید: «زَوَّجْتُکَ اِحْدی بَناتی» (یکی از دخترانم را به همسری تو درآوردم). زن و مرد باید از روی اختیار به ازدواج راضی باشند ولی اگر یکی از آن دو ظاهراً با کراهت اجازه می دهد، امّا می دانیم قلباً راضی است عقد صحیح است. 6 صیغه عقد باید صحیح خوانده شود و اگر طوری غلط بخوانند که معنی آن را عوض کند عقد باطل است، امّا اگر معنی عوض نشود اشکالی ندارد.
مسأله 2033 کسی که دستور زبان عربی را نمی داند ولی کلمات عقد را صحیح ادا می کند و معنی آن را نیز می داند عقد او صحیح است.
مسأله 2034 اگر عقد زنی را برای مردی بدون اجازه آنها بخوانند و بعداً آنها راضی شوند و اجازه دهند عقد صحیح است.
مسأله 2035 اگر زن و مردی یا یکی از آن دو را مجبور به ازدواج نمایند ولی بعد از خواندن عقد راضی شوند و اجازه دهند احتیاط واجب آن است که صیغه عقد را از نو بخوانند.
مسأله 2036 پدر و جدّ پدری می توانند (در صورت ضرورت) برای فرزند نابالغ یا دیوانه خود ازدواج کنند و بعد از آن که طفل بالغ شد یا دیوانه عاقل گردید بنابر احتیاط واجب نباید آن را به هم زد.
مسأله 2037 دختری که به حدّ بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد چنانچه باکره باشد احتیاط آن است که با اجازه پدر یا جدّ پدری ازدواج نماید ولی اگر همسر مناسبی برای دختر پیدا شود و پدر مخالفت کند اجازه او شرط نیست، همچنین اگر به پدر یا جدّ پدری دسترسی نباشد و دختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد، یا این که دختر قبلاً شوهر کرده باشد که در این دو صورت نیز اجازه پدر و جد در ازدواج جدید لازم نیست.
عیوب فسخ نکاح
مسأله 2038 هرگاه مرد بعد از عقد بفهمد که زن او یکی از هفت عیب زیر را دارد می تواند عقد را فسخ کند: 1 دیوانگی 2 بیماری خوره 3 بیماری برص (پیسی) 4 کور بودن 5 شل بودن بطوری که آشکار باشد. 6 افضا شدن (یعنی راه بول و حیض او، یا راه حیض و غائط او، یکی شده باشد و بطور کلّی پارگی طوری باشد که قابل استفاده برای آمیزش جنسی نباشد). 7 گوشت یا استخوان یا غدّه ای در او باشد که مانع نزدیکی شود.
مسأله 2039 زن نیز می تواند در چند صورت عقد را به هم زند: 1 دیوانه بودن شوهر 2 نداشتن آلت مردی 3 ناتوانی از نزدیکی جنسی 4 بیضه های او را کشیده باشند (تفصیل این مسأله و مسأله سابق در کتابهای مفصّل فقهی آمده است).
مسأله 2040 هرگاه مرد یا زن به واسطه یکی از عیوبی که در دو مسأله قبل گفته شد عقد را به هم زنند احتیاجی به طلاق نیست، همان فسخ کافی است.
مسأله 2041 هرگاه به خاطر ناتوانی مرد از نزدیکی، زن عقد را به هم زند، شوهر باید نصف مهر او را بپردازد، ولی اگر به خاطر یکی دیگر از عیبهایی که گفته شد مرد یا زن عقد را به هم بزند اگر باهم نزدیکی نکرده باشند چیزی بر مرد نیست و اگر کرده باشند بنابر احتیاط واجب باید تمام مهر را بپردازد.
گروهی از زنانی که ازدواج با آنان حرام است
مسأله 2042 ازدواج با زنانی که با انسان محرم هستند حرام است، مانند مادر، دختر، خواهر، عمّه، خاله، دختر برادر، دختر خواهر، زن پدر، دختر زن و مادر زن (و شرح آن در مسائل آینده خواهد آمد).
مسأله 2043 هرگاه کسی زنی را برای خود عقد نماید، هر چند با او نزدیکی نکرده باشد، مادر و مادر مادر آن زن و مادر پدر او هر چه بالا روند به آن مرد محرم می شوند، ولی دختر زن و نوه دختری و پسری آن زن در صورتی به آن مرد حرام می شوند که با آن زن نزدیکی کرده باشد.
مسأله 2044 عمّه و خاله پدر و عمّه و خاله پدر پدر و عمّه و خاله مادر و عمّه و خاله مادر مادر، هر چه بالا روند به انسان محرمند.
مسأله 2045 پدر شوهر و جدّ او هر چه بالا روند و پسر و نوه پسری و دختری شوهر، هرچه پایین آیند به زن او محرمند، چه قبل از عقد متولد شده باشند یا بعد از عقد.
مسأله 2046 هرگاه زنی را برای خود عقد کند تا وقتی آن زن در عقد اوست نمی تواند با خواهر آن زن ازدواج کند، خواه عقد دائم باشد یا موقّت، حتّی بعد از طلاق مادام که در عدّه است، در صورتی که عدّه رجعی باشد (که شرح آن در کتاب طلاق خواهد آمد)، نمی تواند خواهر او را بگیرد و احتیاط مستحب آن است که در عدّه طلاق بائن که شرح آن خواهد آمد با او ازدواج نکند، همچنین در عدّه متعه، خواه بعد از تمام شدن مدّت باشد و یا بخشیدن مدّت.
مسأله 2047 مرد نمی تواند بدون اجازه زن خود، با خواهرزاده یا برادرزاده او ازدواج کند، ولی اگر بدون اجازه آنها را عقد نماید بعد اجازه دهد عقد صحیح است.
مسأله 2048 زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر درآید، همچنین مرد مسلمان نمی تواند بنابر احتیاط با زن کافر ازدواج دائم کند ولی ازدواج موقت با زنان اهل کتاب مانند یهود و نصاری مانعی ندارد.
مسأله 2049 اگر با زن شوهرداری (نعوذ باللّه) زنا کند آن زن برای همیشه بر او حرام می شود، یعنی اگر از شوهرش طلاق بگیرد نمی تواند با او ازدواج نماید.
مسأله 2050 اگر با زنی که در عدّه دیگری است زنا کند آن زن بر او حرام می شود، خواه طلاق رجعی باشد یا غیر رجعی بنابر احتیاط واجب.
مسأله 2051 اگر با زن بی شوهری که در عدّه نیست زنا کند بعداً می تواند با او ازدواج نماید، ولی احتیاط مستحب آن است که صبر کند تا آن زن حیض ببیند بعد او را به عقد خود درآورد.
مسأله 2052 هرگاه زنی را که در عدّه دیگری است برای خود عقد کند چنانچه مرد و زن یا یکی از آنان بداند زن در عدّه است و نیز بداند عقد کردن زن در عدّه حرام است آن زن بر او حرام ابدی می شود، خواه با او نزدیکی کرده باشد یا نه، ولی اگر هیچ کدام نمی دانسته اند زن در عدّه است، یا نمی دانسته اند عقد کردن زن در عدّه حرام است، اگر باهم نزدیکی کرده باشند زن بر او حرام می شود و اگر نزدیکی نکرده باشند حرام نمی شود.
مسأله 2053 هرگاه کسی بداند زنی شوهر دارد و او را برای خود عقد کند، باید از او جدا شود، بعداً هم بنابر احتیاط واجب نمی تواند با او ازدواج کند هر چند با او نزدیکی نکرده باشد.
مسأله 2054 زن شوهردار اگر زنا دهد بر شوهر خود حرام نمی شود، ولی چنانچه توبه نکند و بر عمل خود باقی باشد بهتر است شوهر او را طلاق دهد، امّا مهرش را باید بدهد و اگر مشهور به زنا شود احتیاط واجب طلاق دادن اوست.
مسأله 2055 هرگاه کسی با زن شوهرداری (نعوذ باللّه) زنا کند برای توبه کردن لازم نیست به آن مرد بگوید، بلکه باید در پیشگاه خدا توبه حقیقی کند.
مسأله 2056 «مادر» و «خواهر» و «دختر» پسری که لواط داده بر لواط کننده حرام است، خواه لواط دهنده بالغ باشد یا نابالغ، ولی اگر لواط کننده نابالغ باشد حرام نمی شود، همچنین اگر شک داشته باشد که دخول حاصل شده یا نه.
مسأله 2057 اگر با «مادر» یا «خواهر» یا «دختر» کسی ازدواج نماید و بعد از ازدواج با آن شخص لواط کند آنها بر او حرام نمی شوند.
مسأله 2058 هرگاه کسی در حال احرام که یکی از اعمال «حج» یا «عمره» است با زنی ازدواج نماید عقد او باطل است و چنانچه می دانسته که زن گرفتن در این حال حرام است دیگر نمی تواند آن زن را عقد کند خواه نزدیکی کرده باشد یا نه.
مسأله 2059 اگر مرد طواف نساء را که یکی از اعمال حجّ است به جا نیاورد، زن که به واسطه احرام بستن بر او حرام شده بود حلال نمی شود، این حکم درباره زن نیز ثابت است، ولی اگر بعداً طواف نساء را به جا آورند به یکدیگر حلال می شوند.
مسأله 2060 هرگاه کسی دختر نابالغی را با اجازه ولیّ او برای خود عقد کند پیش از آن که نه سال دختر تمام شود نزدیکی کردن با او حرام است و بعد از نه سال نیز اگر استعداد جسمانی ندارد اشکال دارد، ولی در هر حال اگر نزدیکی کند و او را افضا نماید آن زن بر او حرام نمی شود مخصوصاً اگر از طریق جراحی یا درمان خوب شود و به حال اصلی بازگردد، بنابراین در مسأله نزدیکی با زن علاوه بر تمام شدن سنّ نه سال، لازم است رشد جسمانی برای نزدیکی نیز داشته باشد و اگر بیم افضا و ناقص شدن زن باشد نزدیکی با او اشکال دارد هرچند به سنّ بلوغ رسیده باشد.
مسأله 2061 زنی را که سه مرتبه طلاق داده اند بر شوهرش حرام می شود ولی اگر با شرایطی که در کتاب طلاق آمده با مرد دیگری ازدواج کند و سپس طلاق بگیرد می تواند با شوهر اوّل دوباره ازدواج کند.
احکام عقد دائم
مسأله 2062 زنی که عقد دائم شده بنابر احتیاط نباید بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود یا کاری در خارج خانه انتخاب کند (خواه اجازه لفظی باشد و یا از قرائن معلوم شود که او راضی است) و بدون عذر شرعی از نزدیکی کردن او جلوگیری نکند. بر شوهر نیز واجب است که غذا و لباس و منزل و لوازم دیگر را مطابق معمول برای او تهیّه کند (حتّی هزینه طبیب و دارو و مانند آن) و اگر تهیّه نکند بنابر احتیاط بدهکار او خواهد بود، خواه توانایی داشته باشد یا نه.
مسأله 2063 اگر زن در کارهایی که در مسأله پیش گفته شد اطاعت شوهر نکند گناهکار است و حقّ غذا و لباس و منزل و همخوابی او از بین می رود ولی مهر او از بین نمی رود.
مسأله 2064 زن وظیفه ندارد خدمت خانه را انجام دهد و غذا تهیّه کند و نظافت و مانند آن را انجام دهد، مگر به میل خود و اگر مرد او را مجبور بر این کارها نماید زن می تواند حقّ الزّحمه خود را در برابر این کارها از او بگیرد.
مسأله 2065 هرگاه زن مطالبه خرجی کند و شوهر ندهد می تواند هر روز به اندازه خرجی آن روز بدون اجازه از مال او بردارد و احتیاط واجب آن است که این کار با اجازه حاکم شرع باشد و اگر مجبور شود که خودش معاش خود را تهیّه کند در موقعی که مشغول کار است اطاعت شوهر بر او واجب نیست.
مسأله 2066 مرد حق ندارد زن دائمی خود را طوری ترک کند که نه مانند زن شوهردار باشد نه بی شوهر، ولی واجب نیست هر چهار شب یک شب نزد او بماند، ولی اگر همسرهای متعدد دارد باید در میان آنها از این جهات با عدالت رفتار نماید که شرح آن در کتابهای مفصّل فقهی آمده است.
مسأله 2067 مرد نمی تواند بیش از چهار ماه، نزدیکی با همسر دائمی خود را ترک کند، بلکه اگر زن جوان باشد و در این مدّت بیم آن می رود که به گناه بیفتد احتیاط واجب آن است که طوری رفتار کند که او به گناه نیفتد.
مسأله 2068 تعیین مهر در عقد دائم واجب نیست و بدون آن عقد صحیح است، ولی بعداً چنانچه با زن نزدیکی کند باید مهر او را مطابق معمول زنهایی که مثل او هستند بدهد.
مسأله 2069 در صورتی که مدّتی برای دادن مهر در عقد تعیین نشده باشد زن حق دارد مهر خود را فوراً مطالبه کند، بلکه می تواند پیش از گرفتن مهر از نزدیکی کردن شوهر جلوگیری کند، چه شوهر توانایی بر دادن مهر را داشته باشد یا نه، مگر این که عدم توانایی او قرینه بر این باشد که مهر از اوّل بر ذمّه بوده نه بصورت نقدی.
احکام عقد موقّت
مسأله 2070 در ازدواج موقّت باید مقدار وقت و مقدار مهر تعیین شده باشد و بدون آن باطل است.
مسأله 2071 ازدواج موقّت هر چند برای لذّت بردن هم نباشد بلکه به قصد محرم شدن نزدیکان آن دختر باشد جائز است مشروط بر این که دختری را که به ازدواج موقّت در می آورند در حدّی باشد که قابل لذّت جنسی باشد، مثلاً اگر کوچک است باید وقت را به اندازه ای زیاد کنند که دوران آمادگی دختر را شامل شود، هرچند بعد از عقد مدّت را ببخشند.
مسأله 2072 احتیاط واجب آن است که شوهر بیش از چهار ماه نزدیکی با همسر خود را در ازدواج موقّت نیز ترک نکند.
مسأله 2073 زن می تواند در ازدواج موقّت شرط کند که شوهر با او نزدیکی نکند و تنها لذّتهای دیگر ببرد، ولی اگر بعداً به این امر راضی شود مانعی ندارد.
مسأله 2074 همسر ازدواج موقّت حقّ خرجی ندارد، هرچند باردار شود و از شوهر ارث نمی برد و شوهر هم از او ارث نمی برد و حقّ واجب همخوابی نیز ندارد.
مسأله 2075 همسر موقّت می تواند بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود یا کاری در خارج خانه برای خود انتخاب کند، مگر این که به خاطر بیرون رفتنش حقّ شوهر از بین برود.
مسأله 2076 پدر یا جدّ پدری می تواند برای محرم شدن با زنی او را به عقد موقّت پسر نابالغ خود درآورد (به شرط این که مدّت عقد به اندازه ای باشد که پسر به حدّ بهره گیری جنسی برسد) و نیز می تواند دختر نابالغی را برای محرم شدن بستگان به عقد کسی درآورد (به همان شرط که در مورد پسر گفته شد) و در هر دو صورت بنابر احتیاط واجب باید عقد فایده ای برای آن دو داشته باشد و خالی از مفسده باشد.
مسأله 2077 مرد می تواند مدّت ازدواج موقّت را ببخشد و به آن پایان دهد، در این صورت اگر با آن زن نزدیکی کرده باید تمام مهر و اگر نزدیکی نکرده باید نصف آن را بدهد.
مسأله 2078 مرد می تواند زنی را که صیغه اوست به عقد دائمی درآورد، ولی باید نخست باقیمانده مدّت را ببخشد، سپس او را عقد کند.
مسأله 2079 ازدواج موقّت بعد از تمام شدن مدّت آن، عدّه دارد، به شرحی که در کتاب طلاق خواهدآمد و فرزندانی که از آن متولد می شوند تمام حقوق فرزندی را دارند و از پدر و مادر و بستگان خود ارث می برند هرچند آن زن و شوهر از هم ارث نمی برند.
مسأله 2080 نگاه کردن مرد به بدن زن نامحرم، خواه با قصد لذّت باشد یا بدون آن حرام است و همچنین نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم، ولی نگاه کردن به صورت و دستهای زن نامحرم تا مچ اگر به قصد لذّت نباشد و مایه فساد و گناه نگردد اشکال ندارد، همچنین نگاه کردن به بدن مرد نامحرم به آن مقدار که معمولاً آن را نمی پوشانند مانند سر و صورت و گردن و مقداری از پا و دست.
مسأله 2081 نگاه کردن به دختر نابالغ اگر به قصد لذّت نباشد و به واسطه نگاه کردن ترس از افتادن در حرام نداشته باشد جایز است، ولی بنابر احتیاط واجب باید به جاهایی مثل ران و شکم که معمولاً می پوشانند نگاه نکند.
مسأله 2082 واجب است زن بدن و موی خود را از نامحرم بپوشاند و احتیاط مستحب آن است که از پسر نابالغ که خوب و بد را می فهمد و به حدّی رسیده که مورد نظر شهوانی است مستور دارد، ولی پوشانیدن صورت و دستها تا مچ واجب نیست.
مسأله 2083 نگاه کردن به عورت دیگری حرام است هر چند در آئینه یا آب صاف و مانند آن باشد خواه محرم باشد یا نامحرم، مرد باشد یا زن و احتیاط واجب آن است که به عورت بچّه ممیّز نیز نگاه نکند، ولی زن و شوهر می توانند به تمام بدن یکدیگر نگاه کنند.
مسأله 2084 مرد و زنی که باهم محرمند (مانند خواهر و برادر) می توانند به بدن یکدیگر به آن مقدار که در میان محارم معمول است نگاه کنند و در غیر آن احتیاط آن است که نگاه نکنند.
مسأله 2085 مرد نمی تواند با قصد لذّت به بدن مرد دیگر نگاه کند و نگاه کردن زن به بدن زن دیگر نیز با قصد لذّت حرام است.
مسأله 2086 عکس برداشتن مرد از زن نامحرم حرام نیست، مگر این که ناچار باشد که به بدن او غیر از صورت و دستها نگاه کند.
مسأله 2087 در صورتی که زنی مقیّد به حفظ حجاب شرعی است نگاه کردن به عکس بدون حجاب او اشکال دارد، مگر این که او را نشناسد و مفسده دیگری از نگاه کردن حاصل نشود.
مسأله 2088 هرگاه پرستار یا طبیب ناچار باشد دست به عورت بیمار بزند باید دستکش یا مانند آن در دست داشته باشد، همچنین اگر طبیب و پرستار مرد ناچار باشد دست به بدن زن بزند یا طبیب و پرستار زن دست به بدن مرد بزند، ولی در صورت ضرورت و ناچاری اشکالی ندارد.
مسأله 2089 نگاه کردن طبیب مرد به زن نامحرم برای معالجه در صورتی که ضرورت داشته باشد جایز است.
مسأله 2090 در مورد حجاب واجب، کافی است که زن بدن خود را جز صورت و دست تا مچ به هر وسیله ای که می تواند بپوشاند و لباس خاصّی شرط نیست ولی پوشیدن لباسهای تنگ و چسبان و همچنین لباسهای زینتی اشکال دارد.
مسأله 2091 نگاه کردن مرد به زنی که می خواهد با او ازدواج کند به منظور آگاه شدن از حسن و عیب او جایز است حتّی اگر با یک بار نگاه کردن این منظور حاصل نشود می تواند چند بار در چند مجلس نگاه کند.
مسأله 2092 شنیدن صدای زن نامحرم در صورتی که به قصد لذّت نباشد و سبب افتادن در گناه نشود اشکالی ندارد، ولی زن نباید لحن صدای خود را طوری کند که هوس انگیز باشد.
مسأله 2093 نگاه کردن به زن نامحرم برای شناختن او به منظور شهادت دادن در دادگاه و امور مهم و لازمی از این قبیل جایز است.
مسائل متفرّقه ازدواج
مسأله 2094 هرگاه در عقد شرط کند که زن باکره باشد و بعد معلوم شود که باکره نبوده می تواند ازدواج را به هم زند.
مسأله 2095 احتیاط واجب آن است که مرد و زن نامحرم در محلّ خلوتی که کسی در آنجا نیست و دیگری هم نمی تواند وارد شود نمانند، حتّی اگر در آنجا نماز بخوانند نماز آنها اشکال دارد.
مسأله 2096 هرگاه مرد از اوّل قصدش این باشد که مهر زن را نپردازد عقد صحیح است و پرداختن مهر بر او واجب است.
مسأله 2097 مرد مسلمانی که مسلمان زاده است اگر مرتد شود، یعنی منکر خدا یا پیغمبر (صلی الله علیه وآله) گردد، یا یکی از احکام مسلّم اسلام مانند واجب بودن نماز و روزه را انکار کند بطوری که انکار کردن آن معنایش انکار خدا یا پیغمبر (صلی الله علیه وآله) باشد، ازدواج او باطل می شود و همسرش باید از او کناره گیری کند و عدّه وفات یعنی عدّه زنی که شوهرش مرده است بگیرد و بعد می تواند ازدواج کند و اگر زن یائسه باشد، یا هنوز نزدیکی نکرده باشند عده لازم نیست.
مسأله 2098 هرگاه زن در عقد شرط کند که شوهر او را از فلان شهر بیرون نبرد، مرد نمی تواند او را از آن شهر بیرون ببرد مگر با رضایت او.
مسأله 2099 هرگاه کسی دختری را برای پسر خود عقد کند، خودش می تواند با مادر آن دختر ازدواج نماید، همچنین اگر اوّل خودش با مادر آن دختر ازدواج کرده می تواند آن دختر را برای پسر خود بگیرد.
مسأله 2100 زنی که از راه نامشروع باردار شده، جایز نیست بچّه اش را سقط کند و فرزند او حساب می شود فقط ارث از او نمی برد.
مسأله 2101 هرگاه کسی با زنی که شوهر ندارد و در عدّه کسی نیست زنا کند جایز است او را بعداً به عقد خود درآورد و اگر بچّه ای از آنان متولد شود و ندانند از نطفه حلال است یا حرام آن بچّه حلال زاده است.
مسأله 2102 هرگاه زن بگوید شوهر ندارم می توان حرف او را قبول کرد به شرط آن که متّهم نباشد، امّا اگر بگوید یائسه ام قبول ادّعای او اشکال دارد.
مسأله 2103 هرگاه با زنی ازدواج کند و کسی بگوید آن زن شوهر داشته ولی خود زن بگوید نداشته ام و شرعاً هم ثابت نشود باید حرف زن را قبول کرد، ولی اگر فرد مورد اعتمادی تصدیق کند که شوهر داشته احتیاط واجب آن است که او را طلاق دهد.
مسأله 2104 مستحبّ است در شوهر دادن دختری که به حدّ بلوغ رسیده تعجیل کنند، همچنین درمورد زن دادن به پسرانی که نیاز به همسر دارند.
مسأله 2105 کسی که از زنا متولّد شده هرگاه زن بگیرد و بچّه ای پیدا کند آن بچّه حلال زاده است.
مسأله 2106 هرگاه مردی روز ماه مبارک رمضان یا در حال عادت همسرش، با او نزدیکی کند گناه کرده، ولی بچّه ای که از آنان به دنیا می آید حلال زاده است.
مسأله 2107 هرگاه زنی یقین پیدا کند که شوهرش در سفر فوت کرده و عدّه وفات (به مقداری که در احکام طلاق گفته خواهد شد) نگه دارد سپس شوهر کند، بعد شوهرش از سفر برگردد باید از شوهر دوم جدا شود و به شوهر اوّل حلال است، ولی اگر شوهر دوم با او نزدیکی کرده باشد زن باید عدّه نگه دارد و احتیاط واجب آن است که شوهر دوم مهر او را مطابق آنچه با او قرار داده بپردازد و اگر مهر المثل بیشتر است آن را بپردازد.
شیر دادن (رضاع)
مسأله 2108 هرگاه زنی کودکی را با شرایطی که در مسائل آینده گفته می شود شیر دهد، آن زن به حکم مادر اوست و آن مرد که شیر مربوط به اوست به حکم پدر او، پدر آن مرد به حکم جد و مادرش به حکم جدّه و برادرش عمو و خواهرش عمّه و فرزندانش برادر و خواهر او محسوب می شوند، همچنین پدر آن زن به حکم جدّ مادری و مادرش جدّه مادری و برادرش دایی و خواهرش خاله، همچنین دختری را که زن شیر داده بر شوهر او حرام است (به شرط این که با آن زن نزدیکی کرده باشد) و نیز انسان نمی تواند با مادر رضاعی زن خود ازدواج کند زیرا به حکم مادر زن اوست. و به عبارت دیگر هنگامی که بچّه ای را با شرایطی که می آید شیر دهد آن بچّه به این عدّه محرم می شود: 1 خود آن زن و او را مادر رضاعی می گویند. 2 شوهر آن زن که شیر مربوط به اوست و او را پدر رضاعی گویند. 3 پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگر چه پدر و مادر رضاعی او باشند. 4 بچّه هایی که از آن زن به دنیا آمده اند یا به دنیا می آیند. 5 بچّه های اولاد آن زن هر چه پایین روند چه از اولاد او به دنیا آمده، یا اولاد او آنها را شیر داده باشند. 6 خواهر و برادر آن زن اگر چه رضاعی باشند. 7 عمو و عمّه آن زن اگر چه رضاعی باشند. 8 دایی و خاله آن زن اگر چه رضاعی باشند. 9 اولاد شوهر آن زن که شیر مربوط به اوست هر چه پایین روند، اگر چه اولاد رضاعی او باشند. 10 پدر و مادر شوهر آن زن که شیر مربوط به آن شوهر است هر چه بالا روند. 11 خواهر و برادر شوهری که شیر مربوط به اوست اگر چه خواهر و برادر رضاعی او باشند. 12 عمو و عمّه و دائی وخاله شوهری که شیر مربوط به اوست هر چه بالا روند اگر چه رضاعی باشند، همچنین عدّه دیگری که در مسائل بعد گفته می شود به واسطه شیر دادن محرم می شوند.
احکام شیر دادن
مسأله 2109 هرگاه زنی بچّه شیرخواری را با شرایطی که بعداً می آید شیر دهد پدر آن بچّه نمی تواند با دخترهایی که از آن زن به دنیا آمده اند ازدواج کند و نیز بنابر احتیاط واجب نمی تواند دختر شوهری را که شیر مربوط به اوست به ازدواج خود درآورد، بلکه احتیاط واجب آن است که با دخترهای رضاعی او نیز ازدواج نکند، ولی ازدواج با دخترهای رضاعی آن زن از شوهر دیگر مانعی ندارد.
مسأله 2110 هرگاه زنی بچّه ای را با شرایط آینده شیر دهد شوهر آن زن که شیر مربوط به اوست به خواهرهای آن بچّه محرم نمی شود، ولی احتیاط مستحب آن است که با آنان ازدواج نکند، همچنین خویشان شوهر با خواهر و برادر آن بچّه محرم نمی شوند.
مسأله 2111 هرگاه زنی کودکی را شیر دهد به برادرهای آن بچّه محرم نمی شود و نیز خویشان آن زن به برادر و خواهرهای بچّه ای که شیر خورده محرم نمی شوند.
مسأله 2112 پسر نمی تواند با دختری که مادر یا مادر بزرگ او آن دختر را شیر کامل داده ازدواج کند، و نیز اگر زن پدر انسان از شیر مربوط به پدر او دختری را شیر داده باشد پسر نمی تواند با آن دختر ازدواج نماید.
مسأله 2113 انسان با دختری که خواهر انسان یا زن برادر او از شیر مربوط به برادرش او را شیر کامل داده باشد محرم است و نمی تواند با او ازدواج کند و همچنین اگر خواهرزاده یا برادرزاده یا نوه خواهر یا نوه برادر انسان آن دختر را شیر داده باشد.
مسأله 2114 زن نباید بچّه دختر خود را شیر کامل دهد چرا که آن دختر به شوهر خود حرام می شود، همچنین اگر بچّه ای را که شوهر دخترش از زن دیگر دارد شیر دهد، ولی مانعی ندارد که فرزند پسرش را شیر دهد.
مسأله 2115 هرگاه زن پدر دختری، بچّه شوهر آن دختر را از شیر مربوط به آن پدر شیر دهد آن دختر به شوهر خود حرام می شود، خواه بچّه از همان دختر یا از زن دیگر شوهر او باشد. شرایط شیر دادنی که سبب محرم شدن است
مسأله 2116 هرگاه زنی کودکی را شیر دهد با نُه شرط سبب محرم شدن خواهد بود: 1 شیر از ولادت باشد، بنابراین اگر پستان بدون تولّد فرزندی شیر پیدا کند و کودکی از آن بنوشد سبب محرمیّت نمی شود. 2 بچّه از زن زنده شیر بخورد، پس اگر پستان زن مرده ای را به دهان بگیرد و شیر بخورد اثری ندارد. 3 شیر آن زن از حرام نباشد، بنابراین اگر شیر بچّه ای را که از زنا به دنیا آمده به بچّه ای بدهند به کسی محرم نمی شود. 4 شیر را از پستان بمکد، ولی احتیاط واجب آن است اگر شیر را در گلوی بچّه بریزند با آن زن و محارم او ازدواج نکند. 5 شیر را با چیز دیگر مخلوط نکنند. 6 شیر مربوط به یک شوهر باشد، بنابراین اگر زنی را که دارای شیر است طلاق دهد بعد شوهر دیگری کند و از او باردار شود و تا موقع وضع حمل شیری که مربوط به شوهر اوّل داشته باقی بماند و مثلاً کودکی را هشت دفعه از شیر مربوط به شوهر اوّل و هفت دفعه از شیر مربوط به شوهر دوم شیر دهد آن کودک به کسی محرم نمی شود، همچنین اگر زنی از شیر مربوط به شوهر اوّل کودکی را بطور کامل شیر دهد و بعد از شیر مربوط به شوهر دوم کودک دیگری را شیر دهد آن دو به یکدیگر محرم نمی شود. 7 کودک به واسطه بیماری شیر را قی نکند، ولی احتیاط واجب آن است در این صورت کسانی که به واسطه شیر دادن به آن بچّه محرم می شوند با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمایند. 8 کودک پانزده مرتبه، یا یک شبانه روز بطوری که در مسأله بعد خواهد آمد شیر کامل بخورد، یا آن مقدار شیر به او بدهند که بگویند از آن شیر استخوانش محکم شده و گوشت در بدنش روییده است و احتیاط مستحب آن است که اگر ده مرتبه شیر بخورد کسانی که به واسطه شیر خوردن با او محرم می شوند با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه نیز به او ننمایند. 9 دو سال کودک تمام نشده باشد، بنابراین بعد از تمام شدن دو سال اگر به او شیر دهند به کسی محرم نمی شود، حتّی اگر پیش از تمام شدن دو سال چهارده مرتبه و بعد از آن یک مرتبه شیر بخورد با کسی محرم نمی شود، ولی اگر از موقع زاییدن زن بیش از دو سال گذشته باشد و شیر او باقی باشد و بچّه ای را شیر دهد احتیاط واجب آن است که با زنانی که به واسطه شیر خوردن با او محرم می شوند ازدواج نکند و نگاه محرمانه هم ننماید.
مسأله 2117 همانطور که در مسأله سابق گفته شد اگر کودکی یک شبانه روز شیر زنی را بخورد باعث محرمیّت می شود، ولی باید در بین یک شبانه روز غذا یا شیر زن دیگری را نخورد، مگر این که غذا بقدری کم باشد که به حساب نیاید، همچنین در بین پانزده مرتبه شیر خوردن باید شیر زن دیگری را نخورد، و در هر مرتبه باید بقدری بخورد که سیر شود و بنابر احتیاط دو دفعه بطور ناقص، نه دو دفعه حساب می شود و نه یک دفعه.
مسأله 2118 هرگاه زنی از شیر مربوط به یک شوهر چندین بچّه را شیر دهد همه آنان به یکدیگر و به شوهر و زنی که آنان را شیر داده محرم می شوند و نیز هرگاه کسی دارای چند همسر است، هر کدام از آنان بچّه ای را شیر کامل دهد، آن بچّه ها به یکدیگر و به آن مرد و به همه آن زنان محرم می شوند.
مسأله 2119 هرگاه زنی از شیر مربوط به یک شوهر پسر و دختری را شیر کامل دهد آنها به هم محرم می شوند، ولی خواهر و برادر آنها به یکدیگر محرم نمی شوند.
مسأله 2120 مرد نمی تواند بدون اذن همسر خود با خواهرزاده یا برادرزاده رضاعی زن خود ازدواج کند و نیز احتیاط واجب آن است که اگر با پسری (العیاذ باللّه) لواط کرده با دختر و خواهر مادر رضاعی آن پسر ازدواج نکند.
مسأله 2121 اگر زنی برادر کسی را شیر دهد به او محرم نمی شود، اگر چه احتیاط مستحب آن است که با او ازدواج نکند.
مسأله 2122 مرد نمی تواند با دو خواهر اگرچه رضاعی باشند ازدواج کند و اگر دو زن را عقد کند بعد بفهمد خواهر بوده اند عقد اوّلی صحیح و دومی باطل است و اگر عقد در یک وقت بوده هر دو باطل است.
مسأله 2123 اگر زن از شیر مربوط به شوهر خود کسانی را که در زیر گفته می شود شیر دهد شوهرش بر او حرام نمی شود، ولی بهتر است این کار را نکند: 1 برادر و خواهر خودش را. 2 عمو و عمّه و دایی و خاله خودش را. 3 عمو زاده و دایی زاده خود را. 4 برادر زاده خود را. 5 برادر شوهر یا خواهر شوهر خود را. 6 خواهر زاده خود، یا خواهر زاده شوهرش را. 7 عمو و عمّه و دایی و خاله شوهرش را. 8 نوه زن دیگر شوهر را.
مسأله 2124 هرگاه زنی دختر عمّه یا دختر خاله کسی را شیر دهد به او محرم نمی شود، ولی احتیاط مستحب آن است که با او ازدواج نکند.
مسأله 2125 مردی که دو همسر دارد اگر یکی از آن دو همسر، فرزند عموی زن دیگر را شیر دهد زنی که فرزند عموی او شیر خورده به شوهر خود حرام نمی شود.
آداب شیر دادن
مسأله 2126 هیچ کس برای شیر دادن فرزند بهتر از مادر و سزاوارتر از او نیست و بهتر است در برابر شیر دادن مزدی از شوهر خود نگیرد، ولی حق دارد بگیرد و اگر مادر بخواهد بیشتر از دایه مزد بگیرد شوهر می تواند بچّه را از او گرفته به دایه دهد.
مسأله 2127 در روایات آمده است دایه ای را باید برای طفل انتخاب کرد که دارای عقل و ایمان و عفّت و صورت نیکو باشد و از گرفتن دایه کم عقل یا غیر مؤمنه یا بد صورت و کج خلق یا زنازاده خودداری شود و همچنین از انتخاب دایه ای که بچّه او از زنا به دنیا آمده و شیرش شیر زنازاده است پرهیز شود.
مسائل متفرّقه شیر دادن
مسأله 2128 خوب است زنها هر بچّه ای را شیر ندهند، زیرا ممکن است فراموش کنند به چه کسانی شیر داده اند و بعداً دو نفر محرم با یکدیگر ازدواج کنند، مخصوصاً در این ایّام که با وجود امکان استفاده از شیر خشک و امثال آن، کمتر ضرورتی برای شیر دادن به بچّه های دیگر وجود دارد.
مسأله 2129 کسانی که به واسطه شیر خوردن با یکدیگر خویشاوند می شوند مستحبّ است یکدیگر را احترام کنند، ولی حقوق خویشاوندی ندارند و از یکدیگر ارث نمی برند.
مسأله 2130 مستحبّ است درصورتیکه ممکن باشد بچّه را دو سال تمام شیر بدهند.
مسأله 2131 زن می تواند بدون اجازه شوهر بچّه دیگری را شیر دهد، به شرط آن که حقّ شوهر از بین نرود، ولی جایز نیست بچّه ای را شیر دهد که به واسطه شیر دادن آن بچّه نسبت به شوهر خود حرام شود.
مسأله 2132 هرگاه مردی بخواهد زن برادرش به او محرم شود می تواند دختر شیرخواری را با اجازه ولیّ او به عقد موقت خود درآورد و در همان حال زن برادرش آن دختر را شیر کامل دهد و بنابراحتیاط واجب باید مدّت عقد موقّت بقدری باشد که دختر به حدّ قابلیّت بهره گیری جنسی برسد و چنین عقدی موافق مصلحت دختر نیز باشد.
مسأله 2133 شیر دادنی که علّت محرم شدن است به دو چیز ثابت می شود: اوّل: خبر دادن عدّه ای که انسان از گفته آنها یقین پیدا کند. دوم: شهادت دو مرد عادل یا چهار زن عادل، بلکه احتیاط واجب آن است که به شهادت یک مرد با یک زن هم اکتفا کند، ولی شاهدها باید شرایط شیر دادن را هم بگویند، مثلاً بگویند ما دیده ایم که فلان بچّه پانزده بار از پستان فلان زن شیر کامل با شرایطی که در مسأله 2116 گفته شده خورده است و اگر بدانیم همه آنها شرایط را می دانند و در آن توافق دارند، شرح دادن آن لازم نیست.
مسأله 2134 هرگاه ندانند آیا کودک به مقداری که سبب محرم شدن است شیر خورده یا نه، محرم بودن ثابت نمی شود باید یقین حاصل شود.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم