سوره الفاتحة
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
1به نام خدا كه رحمتش بىاندازه استو مهربانىاش هميشگى.
ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
2همه ستايشها، ويژه خداست كه مالك و مربى جهانيان است.
ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
3رحمتش بىاندازه و مهربانىاش هميشگى است.
مَٰلِكِ يَوۡمِ ٱلدِّينِ
4صاحب و داراى روز پاداش است.
إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ
5[پروردگارا!] فقط تو را مىپرستيم وتنها از تو يارى مىخواهيم.
ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ
6ما را به راه راست هدايت كن.
صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَ لَا ٱلضَّآلِّينَ
7راه كسانى [چون پيامبران، صديقان، شهيدان و صالحان] كه به آنان نعمت [ايمان، عمل شايسته و اخلاق حسنه] عطاكردى، هم آنان كه نه مورد خشم تواند و نه گمراهاند.
سوره البقرة
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ الٓمٓ
1به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ الم
ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيۡبَ فِيهِ هُدٗى لِّلۡمُتَّقِينَ
2در [وحى بودن و حقانيت] اين كتاب [با عظمت] هيچ شكى نيست؛ سراسرش براى پرهيزكاران هدايت است.
ٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَيۡبِ وَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ
3آنان كه به غيب ايمان دارند و نماز را بر پا مىدارند و از آنچه به آنان روزى دادهايم، انفاق مىكنند.
وَ ٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ وَ مَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِكَ وَ بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ يُوقِنُونَ
4و آنان كه به آنچه به سوى تو و به آنچه پيش از تو نازل شده، مؤمن هستند و به روز قيامت يقين دارند.
أُوْلَٰٓئِكَ عَلَىٰ هُدٗى مِّن رَّبِّهِمۡ وَ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ
5آنانند كه از سوى پروردگارشان بر [راه] هدايتاند و آنانند كه رستگارند.
إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَآءٌ عَلَيۡهِمۡ ءَأَنذَرۡتَهُمۡ أَمۡ لَمۡ تُنذِرۡهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ
6بىترديد كسانى كه [به خدا و آياتش] كافر شدند براى آنان يكسان است چه [از عذاب] بيمشان دهى يا بيمشان ندهى، ايمان نمىآورند.
خَتَمَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ وَ عَلَىٰ سَمۡعِهِمۡ وَ عَلَىٰٓ أَبۡصَٰرِهِمۡ غِشَٰوَةٞ وَ لَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ
7خدا [به كيفر كفرشان] بر دلها و گوشهايشان مهر [تيرهبختى] نهاده، و بر چشمهايشان پردهاى [از تاريكى است كه فروغ هدايت را نمىبينند]، و براى آنان عذابى بزرگ است.
وَ مِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَ بِٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَ مَا هُم بِمُؤۡمِنِينَ
8و گروهى از مردم [كه اهل نفاقاند] مىگويند: ما به خدا و روز قيامت ايمان آورديم، در حالى كه آنان مؤمن نيستند.
يُخَٰدِعُونَ ٱللَّهَ وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ مَا يَخۡدَعُونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمۡ وَ مَا يَشۡعُرُونَ
9[به گمان باطلشان] مىخواهند خدا و اهل ايمان را فريب دهند، در حالى كه جز خودشان را فريب نمىدهند، ولى [اين حقيقت را] درك نمىكنند.
فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ فَزَادَهُمُ ٱللَّهُ مَرَضٗا وَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمُۢ بِمَا كَانُواْ يَكۡذِبُونَ
10در دل آنان بيمارى [سختى از نفاق] است، پس خدا [به كيفر نفاقشان] بر بيماريشان افزود، و براى آنان در برابر آنچه همواره دروغ مىگفتند، عذابى دردناك است.
وَ إِذَا قِيلَ لَهُمۡ لَا تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ قَالُوٓاْ إِنَّمَا نَحۡنُ مُصۡلِحُونَ
11چون به آنان گويند: در زمين فساد نكنيد مىگويند: فقط ما اصلاح گريم!
أَلَآ إِنَّهُمۡ هُمُ ٱلۡمُفۡسِدُونَ وَ لَٰكِن لَّا يَشۡعُرُونَ
12آگاه باشيد! يقينا خود آنان فسادگرند، ولى درك نمىكنند.
وَ إِذَا قِيلَ لَهُمۡ ءَامِنُواْ كَمَآ ءَامَنَ ٱلنَّاسُ قَالُوٓاْ أَنُؤۡمِنُ كَمَآ ءَامَنَ ٱلسُّفَهَآءُ أَلَآ إِنَّهُمۡ هُمُ ٱلسُّفَهَآءُ وَ لَٰكِن لَّا يَعۡلَمُونَ
13چون به آنان گويند: ايمان آوريد چنان كه ديگر مردم ايمان آوردند مىگويند: آيا ما هم مانند سبك مغزان ايمان آوريم؟! آگاه باشيد! قطعا اينان خود سبك مغزند، ولى [از شدت كوردلى به اين حقيقت] آگاه نيستند.
وَ إِذَا لَقُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَ إِذَا خَلَوۡاْ إِلَىٰ شَيَٰطِينِهِمۡ قَالُوٓاْ إِنَّا مَعَكُمۡ إِنَّمَا نَحۡنُ مُسۡتَهۡزِءُونَ
14و هنگامى كه با اهل ايمان ديدار كنند، گويند: ما ايمان آورديم و چون با شيطانهايشان [كه سران شرك و كفرند] خلوت گزينند، گويند: بدون شك ما با شماييم، جز اين نيست كه ما [با تظاهر به ايمان] آنان را مسخره مىكنيم.
ٱللَّهُ يَسۡتَهۡزِئُ بِهِمۡ وَ يَمُدُّهُمۡ فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ
15خدا آنان را [به كيفر اين كار منافقانه در دنيا و آخرت] عذاب خواهد كرد، و آنان را در سركشى وتجاوزشان مهلت مىدهد [تا در گمراهىشان] سرگردان وحيران بمانند.
أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ٱشۡتَرَوُاْ ٱلضَّلَٰلَةَ بِٱلۡهُدَىٰ فَمَا رَبِحَت تِّجَٰرَتُهُمۡ وَ مَا كَانُواْ مُهۡتَدِينَ
16آنان كسانى هستند كه گمراهى را به جاى هدايت خريدند، پس تجارتشان سود نكرد و از راه يافتگان [به سوى حق] نبودند.
مَثَلُهُمۡ كَمَثَلِ ٱلَّذِي ٱسۡتَوۡقَدَ نَارٗا فَلَمَّآ أَضَآءَتۡ مَا حَوۡلَهُۥ ذَهَبَ ٱللَّهُ بِنُورِهِمۡ وَ تَرَكَهُمۡ فِي ظُلُمَٰتٖ لَّا يُبۡصِرُونَ
17سرگذشت آنان سرگذشت كسانى است كه [در شب بسيار تاريك بيابان] آتشى افروختند [تا در پرتو آن خود را از مهلكه نجات دهند]، چون آتش پيرامونشان را روشن ساخت، خدا [به وسيله توفانى سهمگين] نورشان را از ميان برداشت و آنان را در تاريكىهايى كه مطلقا نمىديدند واگذاشت.
صُمُّۢ بُكۡمٌ عُمۡيٞ فَهُمۡ لَا يَرۡجِعُونَ
18كر و لال و كورند، به اين سبب آنان [از گمراهى و ضلالت به سوى هدايت و حقيقت] بازنمىگردند.
أَوۡ كَصَيِّبٖ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ فِيهِ ظُلُمَٰتٞ وَ رَعۡدٞ وَ بَرۡقٞ يَجۡعَلُونَ أَصَٰبِعَهُمۡ فِيٓ ءَاذَانِهِم مِّنَ ٱلصَّوَٰعِقِ حَذَرَ ٱلۡمَوۡتِ وَ ٱللَّهُ مُحِيطُۢ بِٱلۡكَٰفِرِينَ
19يا [سرگذشت آنان] سرگذشت [دچار شدگان به] رگبارى شديد از آسمان است كه در آن تاريكىها و رعد و برقى است، [آنان] انگشتانشان را از [صداى هولناك] صاعقهها به خاطر بيم مرگ در گوشهايشان مىگذارند [در حالى كه راه گريزى از مرگ براى آنان نيست] و خدا به كافران احاطه [همه جانبه] دارد.
يَكَادُ ٱلۡبَرۡقُ يَخۡطَفُ أَبۡصَٰرَهُمۡ كُلَّمَآ أَضَآءَ لَهُم مَّشَوۡاْ فِيهِ وَ إِذَآ أَظۡلَمَ عَلَيۡهِمۡ قَامُواْ وَ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمۡعِهِمۡ وَ أَبۡصَٰرِهِمۡ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ
20نزديك است كه آن برق [بسيار رخشنده، روشنى] چشمهاى آنان را بربايد؛ زمانى كه آنان را روشنى دهد، در آن روشنى راه مىروند و چون محيط را بر آنان تاريك كند، مىايستند و اگر خدا مىخواست [شنوايى] گوش و [بينايى] چشم آنان را نابود مىكرد؛ زيرا خدا بر هر كارى تواناست.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱعۡبُدُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ وَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ
21اى مردم! پروردگارتان را كه شما و پيشينيان شما را آفريده است، بپرستيد تا [با پرستيدن او] پروا پيشه شويد.
ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ فِرَٰشٗا وَ ٱلسَّمَآءَ بِنَآءٗ وَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجَ بِهِۦ مِنَ ٱلثَّمَرَٰتِ رِزۡقٗا لَّكُمۡ فَلَا تَجۡعَلُواْ لِلَّهِ أَندَادٗا وَ أَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ
22آن پروردگارى كه زمين را براى شما بسترى گسترده و آسمان را سقفى برافراشته قرار داد و از آسمان، آبى [مانند برف و باران] نازل كرد و به وسيله آن از ميوههاى گوناگون، رزق و روزى براى شما بيرون آورد؛ پس براى خدا شريكان و همتايانى قرار ندهيد در حالى كه مىدانيد [براى خدا در آفريدن و روزى دادن، شريك و همتايى وجود ندارد].
وَ إِن كُنتُمۡ فِي رَيۡبٖ مِّمَّا نَزَّلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا فَأۡتُواْ بِسُورَةٖ مِّن مِّثۡلِهِۦ وَ ٱدۡعُواْ شُهَدَآءَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
23و اگر در آنچه ما بر بنده خود [محمد صلى الله عليه و آله] نازل كردهايم، شك داريد [كه وحى الهى است يا ساخته بشر] پس سورهاى مانند آن رابياوريد، و [براى اين كار] غير از خدا، شاهدان و گواهان خود را [از فصحا و بلغاى بزرگ عرب به يارى] فرا خوانيد، اگر [در گفتار خود كه اين قرآن ساخته بشر است نه وحى الهى] راستگوييد.
فَإِن لَّمۡ تَفۡعَلُواْ وَ لَن تَفۡعَلُواْ فَٱتَّقُواْ ٱلنَّارَ ٱلَّتِي وَقُودُهَا ٱلنَّاسُ وَ ٱلۡحِجَارَةُ أُعِدَّتۡ لِلۡكَٰفِرِينَ
24و اگر اين كار را انجام نداديد- كه هرگز نمىتوانيد انجام دهيد- بنابراين از [آتشى] كه هيزمش مردم و سنگهايند، بپرهيزيد؛ آتشى كه براى كافران آماده شده است.
وَ بَشِّرِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أَنَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنۡهَا مِن ثَمَرَةٖ رِّزۡقٗا قَالُواْ هَٰذَا ٱلَّذِي رُزِقۡنَا مِن قَبۡلُ وَ أُتُواْ بِهِۦ مُتَشَٰبِهٗا وَ لَهُمۡ فِيهَآ أَزۡوَٰجٞ مُّطَهَّرَةٞ وَ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ
25و كسانى را كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته انجام دادهاند، مژده ده كه براى آنان بهشتهايى است كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است؛ هرگاه از آن بهشتها ميوهاى آماده به آنان روزى دهند، گويند: اين همان است كه از پيش روزى ما شده است، و از انواع ميوهها كه [در طعم و گوارايى] شبيه هم است، نزد آنان آورند؛ در آنجا براى ايشان همسرانى پاكيزه است؛ و در آنجا جاودانهاند.
إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَسۡتَحۡيِۦٓ أَن يَضۡرِبَ مَثَلٗا مَّا بَعُوضَةٗ فَمَا فَوۡقَهَا فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فَيَعۡلَمُونَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّهِمۡ وَ أَمَّا ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَيَقُولُونَ مَاذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلٗاۘ يُضِلُّ بِهِۦ كَثِيرٗا وَ يَهۡدِي بِهِۦ كَثِيرٗا وَ مَا يُضِلُّ بِهِۦٓ إِلَّا ٱلۡفَٰسِقِينَ
26بىترديد خدا [براى فهماندن مطلبى به مردم] از اينكه به پشه و فراتر از آن [در كوچكى] مثل بزند، شرم نمىكند؛ اما كسانى كه ايمان آوردهاند مىدانند كه آن مثل از سوى پروردگارشان درست و حق است و اما كسانى كه كافرند گويند: خدا از اين مثل چه اراده كرده است؟! خدا بسيارى را به آن مثل [به خاطر انكارشان] گمراه مىكند، و بسيارى را به آن مثل [به سبب پذيرفتنشان] هدايت مىنمايد؛ و جز فاسقان را به آن گمراه نمىكند.
ٱلَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهۡدَ ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مِيثَٰقِهِۦ وَ يَقۡطَعُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِۦٓ أَن يُوصَلَ وَ يُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ
27همان كسانى كه پيمان خدا را پس از استوار كردنش مىشكنند و رشتههايى را كه خدا به پيوند آن امر كرده است [مانند رابطه با انبيا، امامان و ارتباط با خويشان] مىگسلند، و در زمين فساد مىكنند؛ يقينا آنان زيانكارند.
كَيۡفَ تَكۡفُرُونَ بِٱللَّهِ وَ كُنتُمۡ أَمۡوَٰتٗا فَأَحۡيَٰكُمۡ ثُمَّ يُمِيتُكُمۡ ثُمَّ يُحۡيِيكُمۡ ثُمَّ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ
28چگونه به خدا كفر مىورزيد در حالى كه [پيش از دميده شدن روح به كالبدتان تركيبى از عناصر] مرده بوديد، پس شما را حيات بخشيد، سپس شما را مىميراند، آن گاه دوباره زنده مىكند، سپس به سوى او بازگردانده مىشويد.
هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَسَوَّىٰهُنَّ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ
29اوست كه همه آنچه را در زمين است براى شما آفريد، سپس آفرينش آسمان را [كه به صورت مادهاى دود مانند بود] اراده كرد و آن را به شكل هفت آسمان [همراه با نظامى استوار] درست و نيكو قرار داد؛ و او [به قوانين و محاسبات] همه چيز داناست.
وَ إِذۡ قَالَ رَبُّكَ لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ خَلِيفَةٗ قَالُوٓاْ أَتَجۡعَلُ فِيهَا مَن يُفۡسِدُ فِيهَا وَ يَسۡفِكُ ٱلدِّمَآءَ وَ نَحۡنُ نُسَبِّحُ بِحَمۡدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّيٓ أَعۡلَمُ مَا لَا تَعۡلَمُونَ
30و [ياد كن] هنگامى كه پروردگارت به فرشتگان فرمود: مسلما من جانشينى در زمين قرار خواهم داد. گفتند: آيا كسى را در آن قرار مىدهى كه فساد مىكند و خون مىريزد؟! در حالى كه ما تو را همراه با سپاس و ستايشت تسبيح مىگوييم و تقديس مىكنيم. [پروردگار] فرمود: من [واقعيات و اسرارى از قرار گرفتن اين جانشين در زمين] مىدانم كه شما نمىدانيد.
وَ عَلَّمَ ءَادَمَ ٱلۡأَسۡمَآءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمۡ عَلَى ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ فَقَالَ أَنۢبُِٔونِي بِأَسۡمَآءِ هَٰٓؤُلَآءِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
31و خدا همه نامها [ى موجودات] را به آدم آموخت؛ سپس [هويت و حقايق ذات موجودات را] به فرشتگان ارائه كرد و گفت: مرا از نامهاى ايشان خبر دهيد، اگر [در ادعاى سزاوار بودنتان به جانشينى] راستگوييد.
قَالُواْ سُبۡحَٰنَكَ لَا عِلۡمَ لَنَآ إِلَّا مَا عَلَّمۡتَنَآ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡحَكِيمُ
32گفتند: تو از هر عيب و نقصى منزهى، ما را دانشى جز آنچه خودت به ما آموختهاى نيست، يقينا تويى كه بسيار دانا و حكيمى.
قَالَ يَٰٓـَٔادَمُ أَنۢبِئۡهُم بِأَسۡمَآئِهِمۡ فَلَمَّآ أَنۢبَأَهُم بِأَسۡمَآئِهِمۡ قَالَ أَلَمۡ أَقُل لَّكُمۡ إِنِّيٓ أَعۡلَمُ غَيۡبَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ أَعۡلَمُ مَا تُبۡدُونَ وَ مَا كُنتُمۡ تَكۡتُمُونَ
33[خدا] فرمود: اى آدم! فرشتگان را از نامهاى آنان خبر ده. پس هنگامى كه نامهايشان را به فرشتگان خبر داد [خدا] فرمود: آيا به شما نگفتم كه من يقينا نهان آسمانها و زمين را مىدانم، و به آنچه شما آشكار مىكنيد و به آنچه پنهان مىداريد، دانايم؟
وَ إِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِيسَ أَبَىٰ وَ ٱسۡتَكۡبَرَ وَ كَانَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ
34و [ياد كن] هنگامى كه به فرشتگان گفتيم: به آدم سجده كنيد، [پس] سجده كردند مگر ابليس كه سر پيچيد و تكبر ورزيد و از كافران شد.
وَ قُلۡنَا يَٰٓـَٔادَمُ ٱسۡكُنۡ أَنتَ وَ زَوۡجُكَ ٱلۡجَنَّةَ وَ كُلَا مِنۡهَا رَغَدًا حَيۡثُ شِئۡتُمَا وَ لَا تَقۡرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ
35و گفتيم: اى آدم! تو و همسرت در اين بهشت سكونت گيريد و از هر جاى آنكه خواستيد فراوان و گوارا بخوريد، و به اين درخت نزديك نشويد كه [اگر نزديك شويد] از ستمكاران خواهيد شد.
فَأَزَلَّهُمَا ٱلشَّيۡطَٰنُ عَنۡهَا فَأَخۡرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَ قُلۡنَا ٱهۡبِطُواْ بَعۡضُكُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞ وَ لَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُسۡتَقَرّٞ وَ مَتَٰعٌ إِلَىٰ حِينٖ
36پس شيطان، هر دو را از [طريق] آن درخت لغزانيد و آنان را از آنچه در آن بودند [چه مقام و مرتبه معنوى، و چه منزلت و جايگاه ظاهرى] بيرون كرد. و ما گفتيم: [اى آدم و حوا و اى ابليس!] در حالى كه دشمن يكديگريد [و تا ابد، بين شما آدميان و ابليسيان صلح و صفايى نخواهد بود، از اين جايگاه] فرود آييد و براى شما در زمين، قرارگاهى [براى زندگى] و تا مدتى معين، وسيله بهرهورى اندكى خواهد بود.
فَتَلَقَّىٰٓ ءَادَمُ مِن رَّبِّهِۦ كَلِمَٰتٖ فَتَابَ عَلَيۡهِ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ
37پس آدم كلماتى را [مانند كلمه استغفار و توسل به اهل بيت عليهم السلام كه مايه توبه و بازگشت بود] از سوى پروردگارش دريافت كرد و [پروردگار] توبهاش را پذيرفت؛ زيرا او بسيار توبهپذير و مهربان است.
قُلۡنَا ٱهۡبِطُواْ مِنۡهَا جَمِيعٗا فَإِمَّا يَأۡتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدٗى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَ لَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ
38گفتيم: همگى از آن [مرتبه و مقام] فرود آييد؛ چنانچه از سوى من هدايتى براى شما آمد، پس كسانى كه از هدايتم پيروى كنند نه ترسى بر آنان است و نه اندوهگين شوند.
وَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ
39و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، اهل آتشند و در آن جاودانهاند.
يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتِيَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ وَ أَوۡفُواْ بِعَهۡدِيٓ أُوفِ بِعَهۡدِكُمۡ وَ إِيَّٰيَ فَٱرۡهَبُونِ
40اى بنىاسرائيل! نعمت هاى مرا كه به شما عطا كردم، ياد كنيد و به پيمانم [كه سفارش به عبادت و ايمان به همه انبيا به ويژه پيامبر اسلام است] وفا كنيد تا من هم به پيمان شما [كه توقع ثواب وپاداش در برابر عبادت وايمان است] وفا كنم، و [نسبت به پيمانشكنى] فقط از من بترسيد.
وَ ءَامِنُواْ بِمَآ أَنزَلۡتُ مُصَدِّقٗا لِّمَا مَعَكُمۡ وَ لَا تَكُونُوٓاْ أَوَّلَ كَافِرِۢ بِهِۦ وَ لَا تَشۡتَرُواْ بَِٔايَٰتِي ثَمَنٗا قَلِيلٗا وَ إِيَّٰيَ فَٱتَّقُونِ
41وبه آنچه [بر پيامبر اسلام] نازل كردهام كه تصديق كننده تورات وانجيلى است كه با شماست، ايمان آوريد و نخستين كافر به آن نباشيد [كه نسل به نسل پس از شما به پيروى از شما به آن كافر شوند] و آياتم را [در تورات كه اوصاف محمد و قرآن در آن است، با تغيير دادن و تحريف كردن] به بهايى ناچيز نفروشيد، و فقط از من پروا كنيد.
وَ لَا تَلۡبِسُواْ ٱلۡحَقَّ بِٱلۡبَٰطِلِ وَ تَكۡتُمُواْ ٱلۡحَقَّ وَ أَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ
42و حق را با باطل مخلوط نكنيد [تا تشخيص دادنشان بر مردم جوياى حق دشوار نشود]، وحق را [كه قرآن وپيامبر است] در حالى كه مىدانيد [و مىشناسيد، از مردم] پنهان نكنيد.
وَ أَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَ ءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَ ٱرۡكَعُواْ مَعَ ٱلرَّٰكِعِينَ
43و نماز را بر پا داريد، و زكات بپردازيد، و همراه ركوعكنندگان ركوع كنيد [كه نماز خواندن با جماعت محبوب خداست].
أَتَأۡمُرُونَ ٱلنَّاسَ بِٱلۡبِرِّ وَ تَنسَوۡنَ أَنفُسَكُمۡ وَ أَنتُمۡ تَتۡلُونَ ٱلۡكِتَٰبَ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ
44آيا مردم را به نيكى فرمان مىدهيد و خود را [در ارتباط با نيكى] فراموش مىكنيد؟ در حالى كه كتاب [تورات را كه با شدت به نيكى دعوتتان كرده] مىخوانيد. آيا [به وضع زيانبار و خطرناك خود] نمىانديشيد؟
وَ ٱسۡتَعِينُواْ بِٱلصَّبۡرِ وَ ٱلصَّلَوٰةِ وَ إِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى ٱلۡخَٰشِعِينَ
45از صبر و نماز يارى بخواهيد، و يقينا اين كار جز بر فروتنان، گران و دشوار است.
ٱلَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَٰقُواْ رَبِّهِمۡ وَ أَنَّهُمۡ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ
46آنان كه يقين دارند [در نهايت] ديدار كننده پروردگارشان خواهند بود، و قطعا به سوى او بازمىگردند.
يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتِيَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ وَ أَنِّي فَضَّلۡتُكُمۡ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ
47اى بنىاسرائيل! نعمت هاى مرا كه به شما عطا كردم و اينكه شما را بر جهانيان [زمان خودتان] برترى دادم، ياد كنيد،
وَ ٱتَّقُواْ يَوۡمٗا لَّا تَجۡزِي نَفۡسٌ عَن نَّفۡسٖ شَيۡٔٗا وَ لَا يُقۡبَلُ مِنۡهَا شَفَٰعَةٞ وَ لَا يُؤۡخَذُ مِنۡهَا عَدۡلٞ وَ لَا هُمۡ يُنصَرُونَ
48و از روزى پروا كنيد كه نه كسى از كسى عذابى را دفع مىكند، و نه از كسى شفاعتى مىپذيرند، و نه از كسى [در برابر گناهانش] فديه و عوضى مىگيرند، و نه [براى رهايى از آتش دوزخ] يارى مىشوند.
وَ إِذۡ نَجَّيۡنَٰكُم مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ يَسُومُونَكُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبۡنَآءَكُمۡ وَ يَسۡتَحۡيُونَ نِسَآءَكُمۡ وَ فِي ذَٰلِكُم بَلَآءٞ مِّن رَّبِّكُمۡ عَظِيمٞ
49و [ياد كنيد] آن گاه كه شما را از [سيطره حكومت ظالمانه] فرعونيان نجات داديم؛ آنان كه همواره شما را به سختترين صورت شكنجه مىكردند، پسران شما را سر مىبريدند و زنان شما را [براى بيگارى و كنيزى] زنده مىگذاشتند. و در اين سختىها ومشكلات آزمايشى بزرگ از سوى پروردگارتان بود.
وَ إِذۡ فَرَقۡنَا بِكُمُ ٱلۡبَحۡرَ فَأَنجَيۡنَٰكُمۡ وَ أَغۡرَقۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ وَ أَنتُمۡ تَنظُرُونَ
50و [ياد كنيد] هنگامى كه دريا را براى شما شكافتيم، پس شما را نجات داديم و فرعونيان را در حالى كه مىديديد، غرق كرديم.
وَ إِذۡ وَٰعَدۡنَا مُوسَىٰٓ أَرۡبَعِينَ لَيۡلَةٗ ثُمَّ ٱتَّخَذۡتُمُ ٱلۡعِجۡلَ مِنۢ بَعۡدِهِۦ وَ أَنتُمۡ ظَٰلِمُونَ
51و [ياد كنيد] زمانى كه [براى نازل كردن تورات] چهل شب با موسى وعده گذاشتيم، سپس شما بعد از [غايب شدن] او گوساله را معبود خود گرفتيد، در حالى كه [به سبب اين كار بسيار زشت] ستمكار بوديد.
ثُمَّ عَفَوۡنَا عَنكُم مِّنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ
52سپس بعد از آن [كار زشت] از [گناه] شما درگذشتيم، تا سپاسگزارى كنيد.
وَ إِذۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ وَ ٱلۡفُرۡقَانَ لَعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ
53و [ياد كنيد] هنگامى كه به موسى، كتاب و ميزان جداكننده [حق از باطل] عطا كرديم تا هدايت يابيد.
وَ إِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦ يَٰقَوۡمِ إِنَّكُمۡ ظَلَمۡتُمۡ أَنفُسَكُم بِٱتِّخَاذِكُمُ ٱلۡعِجۡلَ فَتُوبُوٓاْ إِلَىٰ بَارِئِكُمۡ فَٱقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ عِندَ بَارِئِكُمۡ فَتَابَ عَلَيۡكُمۡ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ
54و [ياد كنيد] زمانى كه موسى به قومش گفت: اى قوم من! قطعا شما به سبب معبود گرفتن گوساله به خودتان ستم ورزيديد، پس به سوى آفريننده خود بازگرديد، و [افرادى از] خودتان را [كه گوساله را به پرستش گرفتند] بكشيد كه اين [عمل] براى شما در پيشگاه آفريدگارتان بهتر است. پس خدا [به دنبال اجرا كردن دستورش] توبه شما را پذيرفت؛ زيرا او بسيار توبهپذير و مهربان است.
وَ إِذۡ قُلۡتُمۡ يَٰمُوسَىٰ لَن نُّؤۡمِنَ لَكَ حَتَّىٰ نَرَى ٱللَّهَ جَهۡرَةٗ فَأَخَذَتۡكُمُ ٱلصَّٰعِقَةُ وَ أَنتُمۡ تَنظُرُونَ
55و [ياد كنيد] آن گاه كه گفتيد: اى موسى! هرگز به تو ايمان نمىآوريم تا خدا را آشكارا [با ديده خود] ببينيم. پس در حالى كه مىديديد، صاعقه مرگبار شما را گرفت.
ثُمَّ بَعَثۡنَٰكُم مِّنۢ بَعۡدِ مَوۡتِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ
56سپس شما را پس از مرگتان برانگيختيم تا سپاسگزارى كنيد.
وَ ظَلَّلۡنَا عَلَيۡكُمُ ٱلۡغَمَامَ وَ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَنَّ وَ ٱلسَّلۡوَىٰ كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ
57و [در صحراى سوزان سينا] ابر را بر سر شما سايبان قرار داديم؛ و بر شما گزانگبين و بلدرچين نازل كرديم؛ [و گفتيم:] از خوراكىهاى پاك و پاكيزهاى كه روزى شما قرار دادهايم بخوريد. و آنان [در تجاوز و طغيانشان وناسپاسى وكفرانشان] بر ما ستم نكردند، بلكه همواره بر خود ستم مىورزيدند.
وَ إِذۡ قُلۡنَا ٱدۡخُلُواْ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡيَةَ فَكُلُواْ مِنۡهَا حَيۡثُ شِئۡتُمۡ رَغَدٗا وَ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡبَابَ سُجَّدٗا وَ قُولُواْ حِطَّةٞ نَّغۡفِرۡ لَكُمۡ خَطَٰيَٰكُمۡ وَ سَنَزِيدُ ٱلۡمُحۡسِنِينَ
58و [ياد كنيد] هنگامى را كه گفتيم: به اين شهر [بيت المقدس] وارد شويد، و از نعمت هاى آن هر چه كه خواستيد، فراوان و گوارا بخوريد و از دروازه [شهر يا در معبد] فروتنانه و سجدهكنان درآييد و بگوييد: [خدايا! خواسته ما] ريزش گناهان ماست، تا گناهانتان را بيامرزيم و به زودى [پاداش] نيكوكاران را بيفزايم.
فَبَدَّلَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ قَوۡلًا غَيۡرَ ٱلَّذِي قِيلَ لَهُمۡ فَأَنزَلۡنَا عَلَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ رِجۡزٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ بِمَا كَانُواْ يَفۡسُقُونَ
59ولى ستمكاران، سخنى را كه [بيرون دروازه شهر] به آنان گفته شده بود [پس از ورود به شهر] به سخنى ديگر تبديل كردند [به جاى درخواست ريزش گناهان، درخواست امور مادى كردند]. ما هم بر ستمكاران به سبب آنكه همواره نافرمانى مىكردند، عذابى از آسمان فرود آورديم.
وَ إِذِ ٱسۡتَسۡقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦ فَقُلۡنَا ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡحَجَرَ فَٱنفَجَرَتۡ مِنۡهُ ٱثۡنَتَا عَشۡرَةَ عَيۡنٗا قَدۡ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٖ مَّشۡرَبَهُمۡ كُلُواْ وَ ٱشۡرَبُواْ مِن رِّزۡقِ ٱللَّهِ وَ لَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ
60و [ياد كنيد] آن گاه كه موسى براى قومش درخواست آب كرد، پس گفتيم: عصايت را به اين سنگ بزن. پس دوازده چشمه از آن جوشيد به طورى كه هر گروهى [از دوازده گروه بنىاسرائيل] چشمه ويژه خود را شناخت. [و گفتيم:] از روزى خدا بخوريد و بياشاميد و تبهكارانه در زمين فتنه و آشوب بر پا نكنيد.
وَ إِذۡ قُلۡتُمۡ يَٰمُوسَىٰ لَن نَّصۡبِرَ عَلَىٰ طَعَامٖ وَٰحِدٖ فَٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ يُخۡرِجۡ لَنَا مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلۡأَرۡضُ مِنۢ بَقۡلِهَا وَ قِثَّآئِهَا وَ فُومِهَا وَ عَدَسِهَا وَ بَصَلِهَا قَالَ أَتَسۡتَبۡدِلُونَ ٱلَّذِي هُوَ أَدۡنَىٰ بِٱلَّذِي هُوَ خَيۡرٌ ٱهۡبِطُواْ مِصۡرٗا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلۡتُمۡ وَ ضُرِبَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلذِّلَّةُ وَ ٱلۡمَسۡكَنَةُ وَ بَآءُو بِغَضَبٖ مِّنَ ٱللَّهِ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَانُواْ يَكۡفُرُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَ يَقۡتُلُونَ ٱلنَّبِيِّۧنَ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّ كَانُواْ يَعۡتَدُونَ
61و [ياد كنيد] هنگامى كه گفتيد: اى موسى! ما هرگز بر يك نوع غذا صبر نمىكنيم، پس از پروردگارت بخواه تا از آنچه زمين مىروياند از سبزى و خيار و سير و عدس و پيازش را براى ما آماده كند. [موسى] گفت: آيا شما به جاى غذاى بهتر، غذاى پستتر را مىخواهيد؟! [اكنون كه چنين درخواست ناروايى داريد] به شهرى فرود آييد كه آنچه خواستيد، براى شما آماده است. و [داغ] خوارى و بيچارگى و نياز بر آنان زده شد و سزاوار خشم خدا شدند؛ اين [خوارى و خشم] به سبب آن بود كه آنان همواره به آيات خدا كفر مىورزيدند و پيامبران را به ناحق مىكشتند؛ اين [كفرورزى و كشتن پيامبران] به علت آن بود كه [از فرمان من] سرپيچى نمودند و پيوسته [از حدود حق] تجاوز مىكردند.
إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ ٱلَّذِينَ هَادُواْ وَ ٱلنَّصَٰرَىٰ وَ ٱلصَّٰبِِٔينَ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَ ٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَلَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَ لَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ
62مسلما كسانى كه [به ظاهر] ايمان آوردند، و يهودىها و نصرانىها و صابئىها هر كدامشان [از روى حقيقت] به خدا و روز قيامت ايمان آورند و كار شايسته انجام دهند، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شايسته و مناسب است، و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين شوند.
وَ إِذۡ أَخَذۡنَا مِيثَٰقَكُمۡ وَ رَفَعۡنَا فَوۡقَكُمُ ٱلطُّورَ خُذُواْ مَآ ءَاتَيۡنَٰكُم بِقُوَّةٖ وَ ٱذۡكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ
63و [ياد كنيد] هنگامى كه از شما [بر پيروى از حق] پيمان گرفتيم، و كوه طور را بالاى سرتان برافراشتيم، [و گفتيم:] آنچه را [از آيات كتاب آسمانى] به شما دادهايم، با قدرت و قوت دريافت كنيد، و آنچه را در آن است [براى اجرا كردن] به ياد داشته باشيد تا پرهيزكار شويد.
ثُمَّ تَوَلَّيۡتُم مِّنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ فَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَ رَحۡمَتُهُۥ لَكُنتُم مِّنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ
64آن گاه پس از آن [پيمان گرفتن، از وفاى به آن] روى گردان شديد، و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، البته از زيانكاران مىشديد.
وَ لَقَدۡ عَلِمۡتُمُ ٱلَّذِينَ ٱعۡتَدَوۡاْ مِنكُمۡ فِي ٱلسَّبۡتِ فَقُلۡنَا لَهُمۡ كُونُواْ قِرَدَةً خَٰسِِٔينَ
65يقينا شما [سرگذشت] كسانى از خودتان را كه در روز شنبه [از دستور خدا] تجاوز كردند [و به صيد ماهى پرداختند] دانستيد، كه به آنان گفتيم: به شكل بوزينگانى رانده شده و خوار شويد.
فَجَعَلۡنَٰهَا نَكَٰلٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهَا وَ مَا خَلۡفَهَا وَ مَوۡعِظَةٗ لِّلۡمُتَّقِينَ
66در نتيجه، آن [مجازات] را عبرتى براى كسانى كه شاهد حادثه بودند، وكسانى كه بعد از آنان مىآيند، و پندى براى پرواپيشگان قرار داديم.
وَ إِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُكُمۡ أَن تَذۡبَحُواْ بَقَرَةٗ قَالُوٓاْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوٗا قَالَ أَعُوذُ بِٱللَّهِ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِينَ
67و [ياد كنيد] زمانى كه موسى به قومش گفت: خدا به شما فرمان مىدهد گاوى را ذبح كنيد، گفتند: آيا ما را مسخره مىكنى؟! گفت: به خدا پناه مىبرم از اينكه از نادانان باشم.
قَالُواْ ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُۥ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٞ لَّا فَارِضٞ وَ لَا بِكۡرٌ عَوَانُۢ بَيۡنَ ذَٰلِكَ فَٱفۡعَلُواْ مَا تُؤۡمَرُونَ
68گفتند: از پروردگارت بخواه براى ما بيان كند كه آن گاو چگونه گاوى باشد؟ گفت: او مىفرمايد كه: آن گاوى است نه پير از كارمانده، نه جوان نارسيده، [بلكه] گاوى ميان اين دو نوع گاو است. پس آنچه را به آن فرمان دادهاند، انجام دهيد.
قَالُواْ ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوۡنُهَا قَالَ إِنَّهُۥ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٞ صَفۡرَآءُ فَاقِعٞ لَّوۡنُهَا تَسُرُّ ٱلنَّٰظِرِينَ
69گفتند: از پروردگارت بخواه براى ما بيان كند رنگ آن چگونه است؟ گفت: او مىفرمايد: گاوى است زرد [رنگش روشن] كه بينندگان را شاد و مسرور مىكند.
قَالُواْ ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ ٱلۡبَقَرَ تَشَٰبَهَ عَلَيۡنَا وَ إِنَّآ إِن شَآءَ ٱللَّهُ لَمُهۡتَدُونَ
70گفتند: از پروردگارت بخواه براى ما بيان كند كه [نهايتا آن گاو] چه گاوى است؟ زيرا اين گاو بر ما مبهم و مشتبه شده، و اگر خدا بخواهد [به شناخت آن] هدايت خواهيم شد.
قَالَ إِنَّهُۥ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٞ لَّا ذَلُولٞ تُثِيرُ ٱلۡأَرۡضَ وَ لَا تَسۡقِي ٱلۡحَرۡثَ مُسَلَّمَةٞ لَّا شِيَةَ فِيهَا قَالُواْ ٱلۡـَٰٔنَ جِئۡتَ بِٱلۡحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَ مَا كَادُواْ يَفۡعَلُونَ
71گفت: او مىفرمايد: گاوى است كه نه رام است تا زمين را شخم زند و نه زراعت را آبيارى نمايد، [از هر عيب و نقصى] سالم است، و رنگى مخالف رنگ اصلى در آن نيست، گفتند: اكنون حق را براى ما آوردى. پس آن را ذبح كردند، در حالى كه نزديك بود فرمان خدا را اجرا نكنند!!
وَ إِذۡ قَتَلۡتُمۡ نَفۡسٗا فَٱدَّٰرَٰٔتُمۡ فِيهَا وَ ٱللَّهُ مُخۡرِجٞ مَّا كُنتُمۡ تَكۡتُمُونَ
72و [ياد كنيد] هنگامى كه كسى را كشتيد و درباره [قاتل] او به نزاع و ستيز برخاستيد؛ و خدا آشكار كننده چيزى است كه پنهان مىداشتيد.
فَقُلۡنَا ٱضۡرِبُوهُ بِبَعۡضِهَا كَذَٰلِكَ يُحۡيِ ٱللَّهُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَ يُرِيكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ
73پس گفتيم: پارهاى از آن [گاو ذبح شده] را به مقتول بزنيد [تا زنده شود و قاتل را معرفى كند]. خدا مردگان را اين گونه زنده مىكند و نشانههاى [قدرت و ربوبيت] خود را به شما نشان مىدهد، تا بينديشيد.
ثُمَّ قَسَتۡ قُلُوبُكُم مِّنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَٱلۡحِجَارَةِ أَوۡ أَشَدُّ قَسۡوَةٗ وَ إِنَّ مِنَ ٱلۡحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنۡهُ ٱلۡأَنۡهَٰرُ وَ إِنَّ مِنۡهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخۡرُجُ مِنۡهُ ٱلۡمَآءُ وَ إِنَّ مِنۡهَا لَمَا يَهۡبِطُ مِنۡ خَشۡيَةِ ٱللَّهِ وَ مَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ
74سپس دلهاى شما بعد از آن [معجزه شگفتانگيز] سخت شد، مانند سنگ يا سختتر؛ زيرا پارهاى از سنگهاست كه از آنها نهرها مىجوشد، و پارهاى از آنها مىشكافد و آب از آن بيرون مىآيد، و پارهاى از آنها از ترس خدا [از بلندى] سقوط مىكند؛ و خدا از آنچه انجام مىدهيد بىخبر نيست.
أَفَتَطۡمَعُونَ أَن يُؤۡمِنُواْ لَكُمۡ وَ قَدۡ كَانَ فَرِيقٞ مِّنۡهُمۡ يَسۡمَعُونَ كَلَٰمَ ٱللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُۥ مِنۢ بَعۡدِ مَا عَقَلُوهُ وَ هُمۡ يَعۡلَمُونَ
75آيا [شما مردم مؤمن] اميد داريد كه [آن سخت دلان] به [دين] شما ايمان بياورند؟! در حالى كه گروهى از آنان كلام خدا را همواره مىشنيدند، سپس بعد از آنكه [معنا و مفهومش را] درك مىكردند، [به سبب دنياطلبى و امور مادى] به دلخواه خود تغييرش مىدادند، در صورتى كه مىدانستند [به كلام خدا و به مردم جوياى حق خيانت مىكنند].
وَ إِذَا لَقُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَ إِذَا خَلَا بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ قَالُوٓاْ أَتُحَدِّثُونَهُم بِمَا فَتَحَ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمۡ لِيُحَآجُّوكُم بِهِۦ عِندَ رَبِّكُمۡ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ
76و هنگامى كه با مؤمنان ديدار كنند، مىگويند: ما ايمان آورديم. و چون با هم خلوت مىكنند [از روى اعتراض و ايراد] به يكديگر مىگويند: چرا حقايقى را كه خدا [در تورات درباره پيامبر اسلام] براى شما بيان كرده به مؤمنان مىگوييد تا [روز قيامت با اين حقايق] در پيشگاه پروردگارتان بر ضد شما استدلال كنند؟ آيا تعقل نمىكنيد [كه نبايد زمينه استدلال بر ضد خود را در اختيار مؤمنان گذاريد؟!]
أَ وَ لَا يَعۡلَمُونَ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَ مَا يُعۡلِنُونَ
77آيا [آن سخت دلان] نمىدانند كه خدا آنچه را پنهان مىدارند و آنچه را آشكار مىكنند، مىداند؟!
وَ مِنۡهُمۡ أُمِّيُّونَ لَا يَعۡلَمُونَ ٱلۡكِتَٰبَ إِلَّآ أَمَانِيَّ وَ إِنۡ هُمۡ إِلَّا يَظُنُّونَ
78و گروهى از يهود، بىسوادانى هستند كه كتاب [آسمانى تورات] را جز بافتههاى دروغى [كه عالمان خائن يهود به عنوان تورات ارائه كردهاند] نمىدانند، و [در امر دين] فقط پيرو گمان و پندارند [نه تحقيق و علم].
فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ يَكۡتُبُونَ ٱلۡكِتَٰبَ بِأَيۡدِيهِمۡ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ لِيَشۡتَرُواْ بِهِۦ ثَمَنٗا قَلِيلٗا فَوَيۡلٞ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتۡ أَيۡدِيهِمۡ وَ وَيۡلٞ لَّهُم مِّمَّا يَكۡسِبُونَ
79پس واى بر كسانى كه با دستهاشان نوشتهاى را مىنويسند، سپس مىگويند: اين [نوشته] از سوى خداست. تا با اين [كار زشت و خائنانه] بهايى ناچيز به دست آورند؛ پس واى بر آنان از آنچه دستهاشان نوشت، و واى بر آنان از آنچه به دست مىآورند.
وَ قَالُواْ لَن تَمَسَّنَا ٱلنَّارُ إِلَّآ أَيَّامٗا مَّعۡدُودَةٗ قُلۡ أَتَّخَذۡتُمۡ عِندَ ٱللَّهِ عَهۡدٗا فَلَن يُخۡلِفَ ٱللَّهُ عَهۡدَهُۥٓ أَمۡ تَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ
80و گفتند: آتش [دوزخ] جز چند روزى به ما نمىرسد. بگو: آيا [بر اين عقيده خود] از نزد خدا پيمانى گرفتهايد؟ كه هرگز خدا از آن پيمان تخلف نخواهد كرد، يا جاهلانه چيزى را به خدا نسبت مىدهيد؟
بَلَىٰ مَن كَسَبَ سَيِّئَةٗ وَ أَحَٰطَتۡ بِهِۦ خَطِيَٓٔتُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ
81[نه چنين است كه مىگوييد] بلكه كسانى كه مرتكب گناه شدند وآثار گناه، سراسر وجودشان را فرا گرفت، آنان اهل آتشند و در آن جاودانهاند.
وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ
82و كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، اهل بهشتاند و در آن جاودانهاند.
وَ إِذۡ أَخَذۡنَا مِيثَٰقَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ لَا تَعۡبُدُونَ إِلَّا ٱللَّهَ وَ بِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَانٗا وَ ذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَ ٱلۡيَتَٰمَىٰ وَ ٱلۡمَسَٰكِينِ وَ قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسۡنٗا وَ أَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَ ءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ ثُمَّ تَوَلَّيۡتُمۡ إِلَّا قَلِيلٗا مِّنكُمۡ وَ أَنتُم مُّعۡرِضُونَ
83و [ياد كنيد] زمانى كه از بنىاسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد، و به پدر و مادر و خويشان ويتيمان ومستمندان نيكى كنيد، و با مردم با خوش زبانى سخن گوييد، و نماز را بر پا داريد، و زكات بپردازيد، سپس همه شما جز اندكى [از پيمان خدا] روى گردانيديد؛ و شما [به طور عادت] روى گردان هستيد.
وَ إِذۡ أَخَذۡنَا مِيثَٰقَكُمۡ لَا تَسۡفِكُونَ دِمَآءَكُمۡ وَ لَا تُخۡرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَٰرِكُمۡ ثُمَّ أَقۡرَرۡتُمۡ وَ أَنتُمۡ تَشۡهَدُونَ
84و [ياد كنيد] هنگامى كه از شما پيمان گرفتيم كه خون همديگر را نريزيد، و يكديگر را از خانههاى خود آواره نكنيد، سپس [به پيمانتان] اقرار كرديد و بر آن هم گواهى مىدهيد.
ثُمَّ أَنتُمۡ هَٰٓؤُلَآءِ تَقۡتُلُونَ أَنفُسَكُمۡ وَ تُخۡرِجُونَ فَرِيقٗا مِّنكُم مِّن دِيَٰرِهِمۡ تَظَٰهَرُونَ عَلَيۡهِم بِٱلۡإِثۡمِ وَ ٱلۡعُدۡوَٰنِ وَ إِن يَأۡتُوكُمۡ أُسَٰرَىٰ تُفَٰدُوهُمۡ وَ هُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيۡكُمۡ إِخۡرَاجُهُمۡ أَفَتُؤۡمِنُونَ بِبَعۡضِ ٱلۡكِتَٰبِ وَ تَكۡفُرُونَ بِبَعۡضٖ فَمَا جَزَآءُ مَن يَفۡعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمۡ إِلَّا خِزۡيٞ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰٓ أَشَدِّ ٱلۡعَذَابِ وَ مَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ
85باز اين شما هستيد كه يكديگر را مىكشيد، و گروهى از خودتان را از خانههايشان آواره مىكنيد، و از روى گناه و تجاوز يكديگر را بر ضد آنان [كه آواره كردهايد] يارى و كمك مىدهيد، و اگر آنان در حال اسارت نزد شما آيند، براى آزاد شدنشان فديه مىدهيد، در صورتى كه آواره كردنشان بر شما حرام بود. آيا به بخشى از كتاب [آسمانى] ايمان مىآوريد و به بخشى ديگر كفر مىورزيد؟ [حرام بودن جنگ و آواره كردن را مردود مىشماريد، و وجوب آزاد كردن همكيشان را از اسارت قبول مىكنيد!] پس كيفر كسانى از شما كه چنين تبعيضى را [در آيات خدا] روا مىدارند، جز خوارى و رسوايى در زندگى دنيا نيست، و روز قيامت به سوى سختترين عذاب بازگردانيده مىشوند، و خدا از آنچه انجام مىدهيد، بىخبر نيست.
أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ٱشۡتَرَوُاْ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا بِٱلۡأٓخِرَةِ فَلَا يُخَفَّفُ عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابُ وَ لَا هُمۡ يُنصَرُونَ
86اينان كسانىاند كه زندگى [زودگذر] دنيا را به جاى آخرت خريدند؛ پس نه عذاب از آنان سبك شود و نه يارى شوند.
وَ لَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ وَ قَفَّيۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِۦ بِٱلرُّسُلِ وَ ءَاتَيۡنَا عِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَ أَيَّدۡنَٰهُ بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَآءَكُمۡ رَسُولُۢ بِمَا لَا تَهۡوَىٰٓ أَنفُسُكُمُ ٱسۡتَكۡبَرۡتُمۡ فَفَرِيقٗا كَذَّبۡتُمۡ وَ فَرِيقٗا تَقۡتُلُونَ
87و يقينا ما به موسى كتاب داديم و پس از او پيامبرانى به دنبال هم فرستاديم، و به عيسى بن مريم دلايل روشن و آشكار عطا نموديم، و او را به وسيله روح القدس توانايى بخشيديم؛ پس چرا هرگاه پيامبرى آيين و احكامى كه مطابق هوا و هوستان نبود براى شما آورد، سركشى كرديد؟ پس [نبوت] گروهى را تكذيب نموديد وگروهى را مىكشتيد.
وَ قَالُواْ قُلُوبُنَا غُلۡفُۢ بَل لَّعَنَهُمُ ٱللَّهُ بِكُفۡرِهِمۡ فَقَلِيلٗا مَّا يُؤۡمِنُونَ
88و گفتند: دلهاى ما در غلاف و پوشش است [به اين علت كلام تو را نمىفهميم، ولى چنين نيست كه مىگويند] بلكه خدا به سبب كفرشان آنان را از رحمتش دور كرده [در نتيجه از پذيرفتن اسلام خوددارى مىكنند] پس اندكى ايمان مىآورند.
وَ لَمَّا جَآءَهُمۡ كِتَٰبٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ مُصَدِّقٞ لِّمَا مَعَهُمۡ وَ كَانُواْ مِن قَبۡلُ يَسۡتَفۡتِحُونَ عَلَى ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَآءَهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِۦ فَلَعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ
89و هنگامى كه براى آنان از سوى خدا كتابى [چون قرآن] آمد كه تصديق كننده توراتى است كه با آنان است، و همواره پيش از نزولش به خودشان [در سايه ايمان به آن] مژده پيروزى بر كافران مىدادند، پس [با اين وصف] زمانى كه قرآن [كه پيش از نزولش آن را با پيشگويى تورات مىشناختند] نزد آنان آمد، به آن كافر شدند؛ پس لعنت خدا بر كافران باد.
بِئۡسَمَا ٱشۡتَرَوۡاْ بِهِۦٓ أَنفُسَهُمۡ أَن يَكۡفُرُواْ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بَغۡيًا أَن يُنَزِّلَ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ فَبَآءُو بِغَضَبٍ عَلَىٰ غَضَبٖ وَ لِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابٞ مُّهِينٞ
90بد چيزى است آنچه خود را به آن فروختند كه از روى حسد به آنچه خدا نازل كرده كفر مىورزند، [و معترضانه مىگويند:] چرا خدا از فضل و احسانش به هر كس از بندگانش كه بخواهد [كتاب آسمانى] نازل مىكند، پس آنان به خشمى بر روى خشمى سزاوار شدند. و براى كافران عذابى خوار كننده است.
وَ إِذَا قِيلَ لَهُمۡ ءَامِنُواْ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ نُؤۡمِنُ بِمَآ أُنزِلَ عَلَيۡنَا وَ يَكۡفُرُونَ بِمَا وَرَآءَهُۥ وَ هُوَ ٱلۡحَقُّ مُصَدِّقٗا لِّمَا مَعَهُمۡ قُلۡ فَلِمَ تَقۡتُلُونَ أَنۢبِيَآءَ ٱللَّهِ مِن قَبۡلُ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ
91هنگامى كه به آنان گويند: به آنچه كه خدا [بر پيامبر اسلام] نازل كرده ايمان آوريد، گويند: به توراتى كه بر خود ما يهوديان نازل شده ايمان مىآوريم و به غير آن در حالى كه حق است و تصديق كننده توراتى است كه با آنان است، كفر مىورزند. بگو: اگر شما [از روى درستى و راستى به تورات] مؤمن بوديد، پس چرا پيش از اين پيامبران خدا را مىكشتيد؟
وَ لَقَدۡ جَآءَكُم مُّوسَىٰ بِٱلۡبَيِّنَٰتِ ثُمَّ ٱتَّخَذۡتُمُ ٱلۡعِجۡلَ مِنۢ بَعۡدِهِۦ وَ أَنتُمۡ ظَٰلِمُونَ
92و قطعا موسى براى شما معجزات و دلايلى روشن آورد، سپس شما پس از [رفتن] او [به كوه طور] گوساله را معبود خود گرفتيد، در حالى كه [به خود و دلايل آشكار و روشن حق] ستمكار بوديد.
وَ إِذۡ أَخَذۡنَا مِيثَٰقَكُمۡ وَ رَفَعۡنَا فَوۡقَكُمُ ٱلطُّورَ خُذُواْ مَآ ءَاتَيۡنَٰكُم بِقُوَّةٖ وَ ٱسۡمَعُواْ قَالُواْ سَمِعۡنَا وَ عَصَيۡنَا وَ أُشۡرِبُواْ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلۡعِجۡلَ بِكُفۡرِهِمۡ قُلۡ بِئۡسَمَا يَأۡمُرُكُم بِهِۦٓ إِيمَٰنُكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ
93و [ياد كنيد] زمانى كه از شما [براى پيروى از موسى] پيمان گرفتيم، و كوه طور را بالاى سرتان برافراشتيم [و گفتيم:] آنچه را [چون تورات] به شما داديم با قدرت و قوت دريافت كنيد [و دستورهاى ما و پيامبرتان را بشنويد، به ظاهر] گفتند: شنيديم و [در باطن گفتند:] نافرمانى كرديم. و به سبب كفرشان دوستى گوساله با دل هايشان در آميخت. بگو: اگر شما مؤمن هستيد [و ايمانتان شما را به اين همه ظلم و جنايت و فساد فرمان مىدهد] پس بد چيزى است آنچه ايمانتان به آن فرمان مىدهد.
قُلۡ إِن كَانَتۡ لَكُمُ ٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ عِندَ ٱللَّهِ خَالِصَةٗ مِّن دُونِ ٱلنَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ ٱلۡمَوۡتَ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
94بگو: اگر [آن گونه كه مىپنداريد] سراى آخرت [با همه نعمت هايش] نزد خدا ويژه شماست نه مردم ديگر، پس چنانچه راستگوييد مرگ را آرزو كنيد.
وَ لَن يَتَمَنَّوۡهُ أَبَدَۢا بِمَا قَدَّمَتۡ أَيۡدِيهِمۡ وَ ٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِٱلظَّٰلِمِينَ
95و آنان هرگز مرگ را به سبب گناهانى كه مرتكب شدهاند، آرزو نمىكنند؛ و خدا به ستمكاران داناست.
وَ لَتَجِدَنَّهُمۡ أَحۡرَصَ ٱلنَّاسِ عَلَىٰ حَيَوٰةٖ وَ مِنَ ٱلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ يَوَدُّ أَحَدُهُمۡ لَوۡ يُعَمَّرُ أَلۡفَ سَنَةٖ وَ مَا هُوَ بِمُزَحۡزِحِهِۦ مِنَ ٱلۡعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَ ٱللَّهُ بَصِيرُۢ بِمَا يَعۡمَلُونَ
96و يقينا آنان را حريصترين مردم به زندگى [دراز مدت] خواهى يافت و [حتى حريصتر] از مشركان. هر يك از آنان آرزومند است كه اى كاش هزار سال عمرش دهند، ولى آن عمر طولانى دور كننده او از عذاب نيست؛ و خدا به آنچه انجام مىدهند، بيناست.
قُلۡ مَن كَانَ عَدُوّٗا لِّـجِبۡرِيلَ فَإِنَّهُۥ نَزَّلَهُۥ عَلَىٰ قَلۡبِكَ بِإِذۡنِ ٱللَّهِ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ وَ هُدٗى وَ بُشۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِينَ
97[آنان مىگويند: چون جبرئيل، وحى را براى تو مىآورد ما با او دشمنيم؛ بنابراين به تو ايمان نمىآوريم] بگو: هر كه دشمن جيرئيل است [دشمن خداست] زيرا او قرآن را به فرمان خدا بر قلب تو نازل كرده است، در حالى كه تصديق كننده كتابهاى پيش از خود و هدايت وبشارت براى مؤمنان است.
مَن كَانَ عَدُوّٗا لِّلَّهِ وَ مَلَٰٓئِكَتِهِۦ وَ رُسُلِهِۦ وَ جِبۡرِيلَ وَ مِيكَىٰلَ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَدُوّٞ لِّلۡكَٰفِرِينَ
98هر كه با خدا و فرشتگان و رسولانش و جبرئيل و ميكائيل دشمن باشد [كافر است]، و بىترديد خدا دشمن كافران است.
وَ لَقَدۡ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ءَايَٰتِۢ بَيِّنَٰتٖ وَ مَا يَكۡفُرُ بِهَآ إِلَّا ٱلۡفَٰسِقُونَ
99و يقينا به سوى تو آياتى روشن نازل كرديم، و به آنها جز فاسقان كافر نمىشوند.
أَ وَ كُلَّمَا عَٰهَدُواْ عَهۡدٗا نَّبَذَهُۥ فَرِيقٞ مِّنۡهُم بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ
100آيا چنين نيست كه هرگاه يهود پيمانى [با خدا و رسولانش] بستند، گروهى از آنان، آن را شكستند؟ [آنان نه فقط عهد شكنند] بلكه بيشترشان ايمان نمىآورند.
وَ لَمَّا جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ مُصَدِّقٞ لِّمَا مَعَهُمۡ نَبَذَ فَرِيقٞ مِّنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ كِتَٰبَ ٱللَّهِ وَرَآءَ ظُهُورِهِمۡ كَأَنَّهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ
101و زمانى كه فرستادهاى از سوى خدا به سويشان آمد كه تصديق كننده كتابى است كه با آنان است، گروهى از آنان كه [دانش] كتاب به آنان داده شده بود [با كمال گستاخى] كتاب خدا را پشت سر انداختند [و با آن به مخالفت برخاستند]، گويى نمىدانند [كه كلام خداست].
وَ ٱتَّبَعُواْ مَا تَتۡلُواْ ٱلشَّيَٰطِينُ عَلَىٰ مُلۡكِ سُلَيۡمَٰنَ وَ مَا كَفَرَ سُلَيۡمَٰنُ وَ لَٰكِنَّ ٱلشَّيَٰطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ ٱلنَّاسَ ٱلسِّحۡرَ وَ مَآ أُنزِلَ عَلَى ٱلۡمَلَكَيۡنِ بِبَابِلَ هَٰرُوتَ وَ مَٰرُوتَ وَ مَا يُعَلِّمَانِ مِنۡ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَآ إِنَّمَا نَحۡنُ فِتۡنَةٞ فَلَا تَكۡفُرۡ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنۡهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِۦ بَيۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَ زَوۡجِهِۦ وَ مَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِۦ مِنۡ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمۡ وَ لَا يَنفَعُهُمۡ وَ لَقَدۡ عَلِمُواْ لَمَنِ ٱشۡتَرَىٰهُ مَا لَهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنۡ خَلَٰقٖ وَ لَبِئۡسَ مَا شَرَوۡاْ بِهِۦٓ أَنفُسَهُمۡ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ
102و [يهوديان] از آنچه شياطين در زمان پادشاهى سليمان [از علم سحر بر مردم مىخواندند] پيروى كردند. و [سليمان دست به سحر نيالود تا كافر شود، بنابراين] سليمان كافر نشد، ولى شياطين كه به مردم سحر مىآموختند، كافر شدند. و [نيز يهوديان] از آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در شهر بابل نازل شد [پيروى كردند]، و حال آنكه آن دو فرشته به هيچ كس نمىآموختند مگر آنكه مىگفتند: ما فقط مايه آزمايشيم [و علم سحر را براى مبارزه با ساحران و باطل كردن سحرشان به تو تعليم مىدهيم]، پس [با به كار گرفتن آن در مواردى كه ممنوع و حرام است] كافر مشو. اما آنان از آن دو فرشته مطالبى [از سحر] مىآموختند كه با آن ميان مرد و همسرش جدايى مىانداختند؛ در حالى كه آنان به وسيله آن سحر جز بهاذن خدا قدرتآسيب رساندن بهكسى را نداشتند؛ و همواره چيزى را مىآموختند كه به آنان آسيب مىرسانيد و سودى نمىبخشيد؛ و يقينا [يهود] مىدانستند كه هر كس خريدار سحر باشد، در آخرت هيچ بهرهاى ندارد. و همانا بدچيزى است آنچه خود را به آن فروختند اگر معرفت مىداشتند.
وَ لَوۡ أَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ وَ ٱتَّقَوۡاْ لَمَثُوبَةٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ خَيۡرٞ لَّوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ
103و اگر آنان [از روى حقيقت] ايمان مىآوردند و [از سحر و جادو] پرهيز مىكردند، قطعا پاداشى كه از جانب خداست [براى آنان] بهتر بود، اگر مىدانستند.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَقُولُواْ رَٰعِنَا وَ قُولُواْ ٱنظُرۡنَا وَ ٱسۡمَعُواْ وَ لِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٞ
104اى كسانى كه ايمان آوردهايد! [هنگام سخن گفتن با پيامبر] مگوييد: راعنا [يعنى: در ارائه احكام، اميال و هوسهاى ما را رعايت كن] و بگوييد: انظرنا [يعنى: مصلحت دنيا و آخرت ما را ملاحظه كن] و [فرمانهاى خدا و پيامبرش را] بشنويد. و براى كافران عذابى دردناك است.
مَّا يَوَدُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ وَ لَا ٱلۡمُشۡرِكِينَ أَن يُنَزَّلَ عَلَيۡكُم مِّنۡ خَيۡرٖ مِّن رَّبِّكُمۡ وَ ٱللَّهُ يَخۡتَصُّ بِرَحۡمَتِهِۦ مَن يَشَآءُ وَ ٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِيمِ
105نه كافران از اهل كتاب و نه مشركان، دوست ندارند كه هيچ خيرى از سوى پروردگارتان بر شما نازل شود، در حالى كه خدا هركه را بخواهد به رحمت خود اختصاص مىدهد؛ و خدا داراى فضل بزرگى است.
مَا نَنسَخۡ مِنۡ ءَايَةٍ أَوۡ نُنسِهَا نَأۡتِ بِخَيۡرٖ مِّنۡهَآ أَوۡ مِثۡلِهَآ أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ
106[حكم] هر آيهاى را كه [بر اساس مصالح مردم و مقتضاى زمان] از ميان برداريم يا به تأخير اندازيم، بهتر از آن يا مانندش را مىآوريم. آيا ندانستهاى كه خدا بر هر كارى تواناست؟!
أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا لَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَ لَا نَصِيرٍ
107آيا ندانستهاى كه فرمانروايى و حكومت آسمانها و زمين فقط در سيطره اوست و شما را جز خدا هيچ سرپرست و ياورى نيست؟
أَمۡ تُرِيدُونَ أَن تَسَۡٔلُواْ رَسُولَكُمۡ كَمَا سُئِلَ مُوسَىٰ مِن قَبۡلُ وَ مَن يَتَبَدَّلِ ٱلۡكُفۡرَ بِٱلۡإِيمَٰنِ فَقَدۡ ضَلَّ سَوَآءَ ٱلسَّبِيلِ
108بلكه مىخواهيد از پيامبرتان [كارهاى نامعقول و بيهوده] درخواست كنيد، همان گونه كه پيش از اين از موسى درخواست شد؟ و كسى كه كفر را به جاى ايمان اختيار كند، تحقيقا راه راست را گم كرده است.
وَدَّ كَثِيرٞ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ لَوۡ يَرُدُّونَكُم مِّنۢ بَعۡدِ إِيمَٰنِكُمۡ كُفَّارًا حَسَدٗا مِّنۡ عِندِ أَنفُسِهِم مِّنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ ٱلۡحَقُّ فَٱعۡفُواْ وَ ٱصۡفَحُواْ حَتَّىٰ يَأۡتِيَ ٱللَّهُ بِأَمۡرِهِۦٓ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ
109بسيارى از اهل كتاب پس از آنكه حق براى آنان روشن شد به سبب حسدى كه از وجودشان شعله كشيده، دوست دارند كه شما را پس از ايمانتان به كفر بازگردانند. هم اكنون [از ستيز و جدال با آنان] درگذريد، و [از آنان] روى بگردانيد، تا خدا فرمانش را [به جنگ يا جزيه] اعلام كند؛ يقينا خدا بر هر كارى تواناست.
وَ أَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَ ءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَ مَا تُقَدِّمُواْ لِأَنفُسِكُم مِّنۡ خَيۡرٖ تَجِدُوهُ عِندَ ٱللَّهِ إِنَّ ٱللَّهَ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ
110و نماز را برپا داريد، و زكات بپردازيد، و آنچه از كار نيك براى خود پيش فرستيد آن را نزد خدا خواهيد يافت. مسلما خدا به آنچه انجام مىدهيد، بيناست.
وَ قَالُواْ لَن يَدۡخُلَ ٱلۡجَنَّةَ إِلَّا مَن كَانَ هُودًا أَوۡ نَصَٰرَىٰ تِلۡكَ أَمَانِيُّهُمۡ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
111و گفتند: هرگز كسى وارد بهشت نمىشود مگر آنكه يهودى يا نصرانى باشد، اين دروغها و اباطيل آنان است؛ بگو: اگر راستگوييد دليل و برهان خود را بياوريد.
بَلَىٰ مَنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحۡسِنٞ فَلَهُۥٓ أَجۡرُهُۥ عِندَ رَبِّهِۦ وَ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَ لَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ
112آرى، كسانى كه همه وجود خود را تسليم خدا كنند در حالى كه نيكوكارند، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شايسته و مناسب است، نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مىشوند.
وَ قَالَتِ ٱلۡيَهُودُ لَيۡسَتِ ٱلنَّصَٰرَىٰ عَلَىٰ شَيۡءٖ وَ قَالَتِ ٱلنَّصَٰرَىٰ لَيۡسَتِ ٱلۡيَهُودُ عَلَىٰ شَيۡءٖ وَ هُمۡ يَتۡلُونَ ٱلۡكِتَٰبَ كَذَٰلِكَ قَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ مِثۡلَ قَوۡلِهِمۡ فَٱللَّهُ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ
113ويهوديان گفتند: نصرانىها بر آيين و روش درستى نيستند و نصرانىها گفتند: يهوديان بر آيين و روش درستى نيستند، در حالى كه همه آنان كتاب [آسمانى] را مىخوانند [كه هر دو آيين در زمان مخصوص به خود درست و بر حق بوده] كسانى كه نادانند [هم چون مشركان] سخنى مانند سخن آنان [درباره آيين مسلمانان] گفتند؛ پس خدا روز قيامت در ميان آنان درباره آنچه با هم اختلاف مىكردند، داورى مىكند.
وَ مَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ أَن يُذۡكَرَ فِيهَا ٱسۡمُهُۥ وَ سَعَىٰ فِي خَرَابِهَآ أُوْلَٰٓئِكَ مَا كَانَ لَهُمۡ أَن يَدۡخُلُوهَآ إِلَّا خَآئِفِينَ لَهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا خِزۡيٞ وَ لَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٞ
114و چه كسانى ستمكارتر از كسانى مىباشند كه از بردن نام خدا در مساجد خدا جلوگيرى كردند، و در خرابى آنها كوشيدند؟ آنان را شايسته نيست كه در آن [مراكز عبادت] درآيند، جز در حال ترس [از عدالت و انتقام خدا]. براى آنان در دنيا خوارى و زبونى است و در آخرت عذابى بزرگ است.
وَ لِلَّهِ ٱلۡمَشۡرِقُ وَ ٱلۡمَغۡرِبُ فَأَيۡنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجۡهُ ٱللَّهِ إِنَّ ٱللَّهَ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ
115مالكيت مشرق و مغرب فقط ويژه خداست؛ پس به هر كجا رو كنيد آنجا روى خداست. يقينا خدا بسيار عطا كننده و داناست.
وَ قَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ وَلَدٗا سُبۡحَٰنَهُۥ بَل لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ كُلّٞ لَّهُۥ قَٰنِتُونَ
116و [يهود و نصارى] گفتند: خدا [براى خود] فرزندى گرفته. منزه است او [از اوصاف دروغ و باطلى كه به حضرتش نسبت مىدهند]، بلكه آنچه در آسمانها و زمين است مخلوق و مملوك اويند [نه فرزند او؛ زيرا فرزند، هم جنس پدر و مادر است و چيزى در جهان هم جنس خدا نيست تا فرزند خدا باشد] و همه در برابر او مطيع و فرمانبردارند.
بَدِيعُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ إِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ
117[بىسابقه ماده، مدت و نقشه] پديدآورنده آسمانها و زمين است. وهنگامى كه فرمان به وجود آمدن چيزى را صادر كند فقط به آن مىگويد: «باش». پس بىدرنگ مىباشد.
وَ قَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ لَوۡلَا يُكَلِّمُنَا ٱللَّهُ أَوۡ تَأۡتِينَآ ءَايَةٞ كَذَٰلِكَ قَالَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِم مِّثۡلَ قَوۡلِهِمۡۘ تَشَٰبَهَتۡ قُلُوبُهُمۡ قَدۡ بَيَّنَّا ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يُوقِنُونَ
118و كسانى كه نادان و ناآگاهند، گفتند: چرا خدا با ما سخن نمىگويد، يا نشانه و معجزهاى براى خود ما نمىآيد؟ گذشتگان آنان نيز مانند گفته ايشان را گفتند؛ دل هايشان [در تعصب، لجاجت، عناد و نادانى] شبيه هم است. تحقيقا ما [به اندازه لازم] نشانهها را براى اهل باور بيان كردهايم.
إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ بَشِيرٗا وَ نَذِيرٗا وَ لَا تُسَۡٔلُ عَنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡجَحِيمِ
119قطعا ما تو را به درستى و راستى، بشارت دهنده وبيم رسان فرستاديم، و تو [بعد از ابلاغ پيام حق] مسئول [ايمان نياوردن و وضع و حال] دوزخيان نيستى.
وَ لَن تَرۡضَىٰ عَنكَ ٱلۡيَهُودُ وَ لَا ٱلنَّصَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمۡ قُلۡ إِنَّ هُدَى ٱللَّهِ هُوَ ٱلۡهُدَىٰ وَ لَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم بَعۡدَ ٱلَّذِي جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَكَ مِنَ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَ لَا نَصِيرٍ
120يهود و نصارى هرگز از تو راضى نمىشوند تا آنكه از آيينشان پيروى كنى. بگو: مسلما هدايت خدا فقط هدايت [واقعى] است. و اگر پس از دانشى كه [چون قرآن] برايت آمده از هوا و هوسهاى آنان پيروى كنى، از سوى خدا هيچ سرپرست و ياورى براى تو نخواهد بود.
ٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يَتۡلُونَهُۥ حَقَّ تِلَاوَتِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِكَ يُؤۡمِنُونَ بِهِۦ وَ مَن يَكۡفُرۡ بِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ
121كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان دادهايم، آن را به طورى كه شايسته آن است [با تدبر و به قصد عمل كردن] مىخوانند؛ آنانند كه به آن ايمان مىآورند و كسانى كه به آن كفر مىورزند آنانند كه زيانكارند.
يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتِيَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ وَ أَنِّي فَضَّلۡتُكُمۡ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ
122اى بنىاسرائيل! نعمت هاى مرا كه به شما عطا كردم و اينكه شما را بر جهانيان [زمان خودتان] برترى دادم، ياد كنيد.
وَ ٱتَّقُواْ يَوۡمٗا لَّا تَجۡزِي نَفۡسٌ عَن نَّفۡسٖ شَيۡٔٗا وَ لَا يُقۡبَلُ مِنۡهَا عَدۡلٞ وَ لَا تَنفَعُهَا شَفَٰعَةٞ وَ لَا هُمۡ يُنصَرُونَ
123و از روزى پروا كنيد كه نه كسى از كسى عذابى را دفع مىكند، و نه از كسى [در برابر گناهانش] فديه و عوضى مىگيرند، و نه كسى را شفاعتى سود دهد، و نه [براى رهايى از آتش دوزخ] يارى مىشوند.
وَ إِذِ ٱبۡتَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ رَبُّهُۥ بِكَلِمَٰتٖ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامٗا قَالَ وَ مِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهۡدِي ٱلظَّٰلِمِينَ
124و [ياد كنيد] هنگامى كه ابراهيم را پروردگارش به امورى [دشوار و سخت] آزمايش كرد، پس او همه را به طور كامل به انجام رسانيد، پروردگارش [به خاطر شايستگى ولياقت او] فرمود: من تو را براى همه مردم پيشوا و امام قرار دادم. ابراهيم گفت: و از دودمانم [نيز پيشوايانى برگزين]. [پروردگار] فرمود: پيمان من [كه امامت و پيشوايى است] به ستمكاران نمىرسد.
وَ إِذۡ جَعَلۡنَا ٱلۡبَيۡتَ مَثَابَةٗ لِّلنَّاسِ وَ أَمۡنٗا وَ ٱتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبۡرَٰهِۧمَ مُصَلّٗى وَ عَهِدۡنَآ إِلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ وَ إِسۡمَٰعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيۡتِيَ لِلطَّآئِفِينَ وَ ٱلۡعَٰكِفِينَ وَ ٱلرُّكَّعِ ٱلسُّجُودِ
125و [ياد كنيد] هنگامى كه ما اين خانه [كعبه] را براى همه مردم محل گردهمايى و جاى امن وامان قرار داديم، و [فرمان داديم:] از مقام ابراهيم جايگاهى براى نماز انتخاب كنيد. و به ابراهيم و اسماعيل سفارش كرديم كه: خانهام را براى طواف كنندگان و اعتكافكنندگان و ركوع كنندگان وسجدهگذاران [از هر آلودگى ظاهرى و باطنى] پاكيزه كنيد.
وَ إِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِۧمُ رَبِّ ٱجۡعَلۡ هَٰذَا بَلَدًا ءَامِنٗا وَ ٱرۡزُقۡ أَهۡلَهُۥ مِنَ ٱلثَّمَرَٰتِ مَنۡ ءَامَنَ مِنۡهُم بِٱللَّهِ وَ ٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ قَالَ وَ مَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُۥ قَلِيلٗا ثُمَّ أَضۡطَرُّهُۥٓ إِلَىٰ عَذَابِ ٱلنَّارِ وَ بِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ
126و [ياد كنيد] آن گاه كه ابراهيم گفت: پروردگارا! اين [مكان] را شهرى امن قرار ده و اهلش را آنان كه به خدا و روز قيامت ايمان آوردهاند از هر نوع ميوه و محصول روزى بخش. خدا فرمود: [دعايت را درباره مؤمنان اجابت كردم، ولى] هر كه كفر ورزد بهره اندكى به او خواهم داد، سپس او را به عذاب آتش مىكشانم و آن بد بازگشت گاهى است.
وَ إِذۡ يَرۡفَعُ إِبۡرَٰهِۧمُ ٱلۡقَوَاعِدَ مِنَ ٱلۡبَيۡتِ وَ إِسۡمَٰعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلۡ مِنَّآ إِنَّكَ أَنتَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ
127و [ياد كنيد] زمانى كه ابراهيم و اسماعيل پايههاى خانه كعبه را بالا مىبردند [و به پيشگاه حق مىگفتند:] پروردگارا! [اين عمل را] از ما بپذير كه تو شنوا و دانايى،
رَبَّنَا وَ ٱجۡعَلۡنَا مُسۡلِمَيۡنِ لَكَ وَ مِن ذُرِّيَّتِنَآ أُمَّةٗ مُّسۡلِمَةٗ لَّكَ وَ أَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَ تُبۡ عَلَيۡنَآ إِنَّكَ أَنتَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ
128پروردگارا! ما را [با همه وجود] تسليم خود قرار ده، و نيز از دودمان ما امتى كه تسليم تو باشند پديد آر، و راه و رسم عبادتمان را به ما نشان ده، و توبه ما را بپذير، كه تو بسيار توبهپذير و مهربانى،
رَبَّنَا وَ ٱبۡعَثۡ فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَ ٱلۡحِكۡمَةَ وَ يُزَكِّيهِمۡ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ
129پروردگارا! در ميان آنان پيامبرى از خودشان برانگيز، كه آيات تو را بر آنان بخواند، و آنان را كتاب و حكمت بياموزد، و [از آلودگىهاى ظاهرى و باطنى] پاكشان كند؛ زيرا تو تواناى شكستناپذير و حكيمى.
وَ مَن يَرۡغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبۡرَٰهِۧمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفۡسَهُۥ وَ لَقَدِ ٱصۡطَفَيۡنَٰهُ فِي ٱلدُّنۡيَا وَ إِنَّهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ لَمِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ
130وكيست كه از آيين ابراهيم روى گردان شود، جز كسى كه خود را خوار و بىارزش كند و خويش را به نادانى و سبك مغزى زند؟ يقينا ما ابراهيم را در دنيا [به امامت و رسالت] برگزيديم، و قطعا در آخرت از شايستگان است.
إِذۡ قَالَ لَهُۥ رَبُّهُۥٓ أَسۡلِمۡ قَالَ أَسۡلَمۡتُ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
131[و ياد كنيد] هنگامى كه پروردگارش به او فرمود: تسليم باش. گفت: به پروردگار جهانيان تسليم شدم.
وَ وَصَّىٰ بِهَآ إِبۡرَٰهِۧمُ بَنِيهِ وَ يَعۡقُوبُ يَٰبَنِيَّ إِنَّ ٱللَّهَ ٱصۡطَفَىٰ لَكُمُ ٱلدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ
132و ابراهيم و يعقوب پسرانشان را به آيين اسلام سفارش كردند كه: اى پسران من! يقينا خدا اين دين را براى شما برگزيده، پس شما بايد جز در حالى كه مسلمان باشيد، نميريد.
أَمۡ كُنتُمۡ شُهَدَآءَ إِذۡ حَضَرَ يَعۡقُوبَ ٱلۡمَوۡتُ إِذۡ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعۡبُدُونَ مِنۢ بَعۡدِي قَالُواْ نَعۡبُدُ إِلَٰهَكَ وَ إِلَٰهَ ءَابَآئِكَ إِبۡرَٰهِۧمَ وَ إِسۡمَٰعِيلَ وَ إِسۡحَٰقَ إِلَٰهٗا وَٰحِدٗا وَ نَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ
133آيا شما [يهوديان كه ادعا مىكنيد يعقوب پسرانش را به آيين شما سفارش كرد] هنگامى كه يعقوب را مرگ در رسيد [كنار بستر او] حاضر بوديد؟ [يقينا حاضر نبوديد] آن گاه كه به پسران خود گفت: پس از من چه چيزى را مىپرستيد؟ گفتند: خداى تو و خداى پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را كه خداى يگانه است مىپرستيم، و ما تسليم اوييم.
تِلۡكَ أُمَّةٞ قَدۡ خَلَتۡ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَ لَكُم مَّا كَسَبۡتُمۡ وَ لَا تُسَۡٔلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ
134آنان گروهى بودند كه درگذشتند، آنچه [از طاعت و معصيت] به دست آوردند مربوط به خود آنان است، و آنچه شما به دست آورديد مربوط به خود شماست؛ و شما در برابر آنچه آنان انجام مىدادند، مسئول نيستيد.
وَ قَالُواْ كُونُواْ هُودًا أَوۡ نَصَٰرَىٰ تَهۡتَدُواْ قُلۡ بَلۡ مِلَّةَ إِبۡرَٰهِۧمَ حَنِيفٗا وَ مَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ
135و [اهل كتاب به مردم مؤمن] گفتند: يهودى يا نصرانى باشيد تا هدايت يابيد. بگو: بلكه از آيين ابراهيم يكتاپرست و حقگرا [پيروى مىكنيم نه از آيين تحريف شده شما كه عين گمراهى است] و او هرگز از مشركان نبود،
قُولُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡنَا وَ مَآ أُنزِلَ إِلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ وَ إِسۡمَٰعِيلَ وَ إِسۡحَٰقَ وَ يَعۡقُوبَ وَ ٱلۡأَسۡبَاطِ وَ مَآ أُوتِيَ مُوسَىٰ وَ عِيسَىٰ وَ مَآ أُوتِيَ ٱلنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمۡ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّنۡهُمۡ وَ نَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ
136[شما مردم مؤمن از روى حقيقت] بگوييد [و اقرار كنيد:] ما به خدا و آنچه به سوى ما نازل شده، و به آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و نوادگان [داراى مقام نبوت] آنان فرود آمده، و به آنچه به موسى و عيسى و آنچه به پيامبران از ناحيه پروردگارشان داده شده ايمان آورديم؛ ميان هيچ يك از آنان [در اينكه از سوى خدا براى هدايت مردم مبعوث شدهاند] فرقى نمىگذاريم، و ما در برابر او تسليم هستيم.
فَإِنۡ ءَامَنُواْ بِمِثۡلِ مَآ ءَامَنتُم بِهِۦ فَقَدِ ٱهۡتَدَواْ وَّ إِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا هُمۡ فِي شِقَاقٖ فَسَيَكۡفِيكَهُمُ ٱللَّهُ وَ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ
137پس اگر آنان هم به آنچه شما به آن ايمان آوردهايد، ايمان آورند [كه ايمان به قرآن و به پيامبر است] مسلما هدايت يافتهاند، و اگر روى برتابند جز اين نيست كه در ستيز و دشمنىاند؛ پس به زودى خدا شر آنان را [به كشته شدن يا آوارگى از خانه و كاشانه] دفع خواهد كرد؛ و او شنوا و داناست.
صِبۡغَةَ ٱللَّهِ وَ مَنۡ أَحۡسَنُ مِنَ ٱللَّهِ صِبۡغَةٗ وَ نَحۡنُ لَهُۥ عَٰبِدُونَ
138[به يهود و نصارى بگوييد:] رنگ خدا را [كه اسلام است، انتخاب كنيد] و چه كسى رنگش نيكوتر از رنگ خداست؟ و ما فقط پرستش كنندگان اوييم.
قُلۡ أَتُحَآجُّونَنَا فِي ٱللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنَا وَ رَبُّكُمۡ وَ لَنَآ أَعۡمَٰلُنَا وَ لَكُمۡ أَعۡمَٰلُكُمۡ وَ نَحۡنُ لَهُۥ مُخۡلِصُونَ
139بگو: آيا با ما در باره خدا گفتگوى بىمنطق و احتجاج نادرست مىكنيد؟! در حالى كه او پروردگار ما و شماست [و همه كارهايش بر وفق حكمت و مصلحت است، و جاى گفتگوى بىمنطق و احتجاج نادرست نيست]؛ و اعمال ما مربوط به خود ما و اعمال شما مربوط به خود شماست، و ما [در ايمان، اعتقاد، طاعت و عبادت] براى او اخلاص مىورزيم.
أَمۡ تَقُولُونَ إِنَّ إِبۡرَٰهِۧمَ وَ إِسۡمَٰعِيلَ وَ إِسۡحَٰقَ وَ يَعۡقُوبَ وَ ٱلۡأَسۡبَاطَ كَانُواْ هُودًا أَوۡ نَصَٰرَىٰ قُلۡ ءَأَنتُمۡ أَعۡلَمُ أَمِ ٱللَّهُ وَ مَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن كَتَمَ شَهَٰدَةً عِندَهُۥ مِنَ ٱللَّهِ وَ مَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ
140آيا مىگوييد: ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و نوادگان [داراى مقام نبوت] آنان يهودى يا نصرانى بودند؟! بگو: شما داناتريد يا خدا؟ [شما به يقين مىدانيد كه آنان يهودى و نصرانى نبودند، پس چرا واقعيت را پنهان مىداريد؟!] وستمكارتر از كسى كه شهادتى را كه از خدا نزد اوست پنهان كند، كيست؟ وخدا از آنچه انجام مىدهيد، بىخبر نيست.
تِلۡكَ أُمَّةٞ قَدۡ خَلَتۡ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَ لَكُم مَّا كَسَبۡتُمۡ وَ لَا تُسَۡٔلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ
141آنان گروهى بودند كه درگذشتند؛ آنچه [طاعت و معصيت] به دست آوردند مربوط به خود آنان است و آنچه شما به دست آورديد مربوط به خود شماست؛ و شما در برابر آنچه آنان انجام مىدادند، مسئول نيستند.