قرآن عثمان طه

فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَي اللَّهِ وَ كَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْويً لِلْكافِرِينَ

32

پس كيست ستمگرتر از آن كس كه بر خدا دروغ بست، و [سخن‌] راست را چون به سوى او آمد، دروغ پنداشت؟ آيا جاىِ كافران در جهنّم نيست؟


وَ الَّذِي جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ

33

و آن كس كه راستى آورد و آن را باور نمود آنانند كه خود پرهيزگارانند.


لَهُمْ ما يَشاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذٰلِكَ جَزاءُ الْمُحْسِنِينَ

34

براى آنان، هر چه بخواهند پيش پروردگارشان خواهد بود. اين است پاداش نيكوكاران.


لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَ يَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ

35

تا خدا، بدترين عملى را كه كرده‌اند، از ايشان بزدايد، و آنان را به بهترين كارى كه مى‌كرده‌اند، پاداش دهد.


أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ وَ يُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ

36

آيا خدا كفايت‌كننده بنده‌اش نيست؟ و [كافران‌] تو را از آنها كه غير اويند مى‌ترسانند و هر كه را خدا گمراه گرداند برايش راهبرى نيست.


وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍّ أَ لَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انْتِقامٍ

37

و هر كه را خدا هدايت كند گمراه‌كننده‌اى ندارد. مگر خدا نيست كه نيرومندِ كيفرخواه است؟


وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كاشِفاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ

38

و اگر از آنها بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را خلق كرده؟» قطعاً خواهند گفت: «خدا.» بگو: « [هان‌] چه تصور مى‌كنيد، اگر خدا بخواهد صدمه‌اى به من برساند آيا آنچه را به جاى خدا مى‌خوانيد، مى‌توانند صدمه او را برطرف كنند يا اگر او رحمتى براى من اراده كند آيا آنها مى‌توانند رحمتش را بازدارند؟» بگو: «خدا مرا بس است. اهل توكّل تنها بر او توكّل مى‌كنند.»


قُلْ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَليٰ مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ

39

بگو: «اى قوم من، شما بر حسب امكانات خود عمل كنيد، من [نيز] عمل مى‌كنم، پس به زودى خواهيد دانست:


مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ

40

[كه‌] چه كس را عذابى كه رسوايش كند خواهد آمد و عذابى پايدار بر او نازل مى‌شود.»


إِنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَديٰ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ

41

ما اين كتاب را براى [رهبرىِ‌] مردم به حق بر تو فروفرستاديم. پس هر كس هدايت شود، به سود خود اوست، و هر كس بيراهه رود، تنها به زيان خودش گمراه مى‌شود، و تو بر آنها وكيل نيستى.


اللَّهُ يَتَوَفَّي الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضيٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْريٰ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

42

خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامى بازمى‌ستاند، و [نيز] روحى را كه در [موقع‌] خوابش نمرده است [قبض مى‌كند] پس آن [نفسى‌] را كه مرگ را بر او واجب كرده نگاه مى‌دارد، و آن ديگر [نَفْسها] را تا هنگامى معيّن [به سوى زندگىِ دنيا] بازپس مى‌فرستد. قطعاً در اين [امر] براى مردمى كه مى‌انديشند نشانه‌هايى [از قدرت خدا] ست.


أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعاءَ قُلْ أَ وَ لَوْ كانُوا لا يَمْلِكُونَ شَيْئاً وَ لا يَعْقِلُونَ

43

آيا غير از خدا شفاعتگرانى براى خود گرفته‌اند؟ بگو: «آيا هر چند اختيار چيزى را نداشته باشند و نينديشند؟»


قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَمِيعاً لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

44

بگو: «شفاعت، يكسره از آنِ خداست. فرمانروايى آسمانها و زمين خاصّ اوست سپس به سوى او باز گردانيده مى‌شويد.»


وَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ إِذا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ

45

و چون خدا به تنهايى ياد شود، دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، منزجر مى‌گردد، و چون كسانى غير از او ياد شوند، بناگاه آنان شادمانى مى‌كنند.


قُلِ اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ عالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبادِكَ فِي ما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ

46

بگو: «بار الها، اى پديدآورنده آسمانها و زمين، [اى‌] داناى نهان و آشكار، تو خود در ميان بندگانت بر سر آنچه اختلاف مى‌كردند، داورى مى‌كنى.»


وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ

47

و اگر آنچه در زمين است، يكسره براى كسانى كه ظلم كرده‌اند باشد و نظيرش [نيز] با آن باشد، قطعاً [همه‌] آن را براى رهايى خودشان از سختى عذابِ روز قيامت خواهند داد، و آنچه تصوّر [ش را] نمى‌كردند، از جانب خدا برايشان آشكار مى‌گردد.


وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ

48

و [نتيجه‌] گناهانى كه مرتكب شده‌اند، برايشان ظاهر مى‌شود، و آنچه را كه بدان ريشخند مى‌كردند، آنها را فرامى‌گيرد.


فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ عَليٰ عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ

49

و چون انسان را آسيبى رسد، ما را فرامى‌خواند سپس چون نعمتى از جانب خود به او عطا كنيم مى‌گويد: «تنها آن را به دانش خود يافته‌ام». نه چنان است، بلكه آن آزمايشى است، ولى بيشترشان نمى‌دانند.


قَدْ قالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَما أَغْنيٰ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ

50

قطعاً كسانى كه پيش از آنان بودند [نيز] اين [سخن‌] را گفتند و آنچه به دست آورده بودند، كارى برايشان نكرد.


فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هٰؤُلاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِينَ

51

تا [آنكه‌] كيفر آنچه مرتكب شده بودند، بديشان رسيد و كسانى از اين [گروه‌] كه ستم كرده‌اند، به زودى نتايج سوء آنچه مرتكب شده‌اند، بديشان خواهد رسيد و آنان درمانده‌كننده [ما] نيستند.


أَ وَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

52

آيا ندانسته‌اند كه خداست كه روزى را براى هر كس كه بخواهد، گشاده يا تنگ مى‌گرداند؟ قطعاً در اين [اندازه‌گيرى‌] براى مردمى كه ايمان دارند نشانه‌هايى [از حكمت‌] است.


قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَليٰ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

53

بگو: «اى بندگان من- كه بر خويشتن زياده‌روى روا داشته‌ايد- از رحمت خدا نوميد مشويد. در حقيقت، خدا همه گناهان را مى‌آمرزد، كه او خود آمرزنده مهربان است.


وَ أَنِيبُوا إِليٰ رَبِّكُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ

54

و پيش از آنكه شما را عذاب دررسد، و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان بازگرديد، و تسليم او شويد.


وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ بَغْتَةً وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ

55

و پيش از آنكه به طور ناگهانى و در حالى كه حدس نمى‌زنيد شما را عذاب دررسد، نيكوترين چيزى را كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل آمده است پيروى كنيد.»


أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتيٰ عَليٰ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ

56

تا آنكه [مبادا] كسى بگويد: «دريغا بر آنچه در حضور خدا كوتاهى ورزيدم بى‌ترديد من از ريشخندكنندگان بودم.»


أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ

57

يا بگويد: «اگر خدايم هدايت مى‌كرد، مسلّماً از پرهيزگاران بودم.»


أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَي الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ

58

يا چون عذاب را ببيند، بگويد: «كاش مرا برگشتى بود تا از نيكوكاران مى‌شدم.»


بَليٰ قَدْ جاءَتْكَ آياتِي فَكَذَّبْتَ بِها وَ اسْتَكْبَرْتَ وَ كُنْتَ مِنَ الْكافِرِينَ

59

[به او گويند:] آرى، نشانه‌هاى من بر تو آمد و آنها را تكذيب كردى و تكبّر ورزيدى و از [جمله‌] كافران شدى.


وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرَي الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَي اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْويً لِلْمُتَكَبِّرِينَ

60

و روز قيامت كسانى را كه بر خدا دروغ بسته‌اند روسياه مى‌بينى، آيا جاى سركشان در جهنم نيست؟


وَ يُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ لا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

61

و خدا كسانى را كه تقوا پيشه كرده‌اند، به [پاسِ‌] كارهايى كه مايه رستگارى‌شان بوده، نجات مى‌دهد. عذاب به آنان نمى‌رسد و غمگين نخواهند گرديد.


اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ

62

خدا آفريدگار هر چيزى است، و اوست كه بر هر چيز نگهبان است.


لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ

63

كليدهاى آسمان و زمين از آنِ اوست، و كسانى كه نشانه‌هاى خدا را انكار كردند، آنانند كه زيانكارانند.


قُلْ أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجاهِلُونَ

64

بگو: «اى نادانان، آيا مرا وادار مى‌كنيد كه جز خدا را بپرستم؟»


وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ

65

و قطعاً به تو و به كسانى كه پيش از تو بودند وحى شده است: «اگر شرك ورزى حتماً كردارت تباه و مسلّماً از زيانكاران خواهى شد.»


بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ

66

بلكه خدا را بپرست و از سپاسگزاران باش.


وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعاليٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ

67

و خدا را آن چنان كه بايد به بزرگى نشناخته‌اند، و حال آنكه روز قيامت زمين يكسره در قبضه [قدرت‌] اوست، و آسمانها درپيچيده به دست اوست او منزّه است و برتر است از آنچه [با وى‌] شريك مى‌گردانند.


وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْريٰ فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ

68

و در صور دميده مى‌شود، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است بيهوش درمى‌افتد، مگر كسى كه خدا بخواهد سپس بار ديگر در آن دميده مى‌شود و بناگاه آنان بر پاى ايستاده مى‌نگرند.


وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ

69

و زمين به نور پروردگارش روشن گردد، و كارنامه [اعمال در ميان‌] نهاده شود، و پيامبران و شاهدان را بياورند، و ميانشان به حق داورى گردد، و مورد ستم قرار نگيرند.


وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِما يَفْعَلُونَ

70

و هر كسى [نتيجه‌] آنچه انجام داده است به تمام بيابد و او به آنچه مى‌كنند داناتر است.


وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِليٰ جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّي إِذا جاءُوها فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هٰذا قالُوا بَليٰ وَ لٰكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَي الْكافِرِينَ

71

و كسانى كه كافر شده‌اند، گروه گروه به سوى جهنّم رانده شوند، تا چون بدان رسند، درهاى آن [به رويشان‌] گشوده گردد و نگهبانانش به آنان گويند: «مگر فرستادگانى از خودتان بر شما نيامدند كه آيات پروردگارتان را بر شما بخوانند و به ديدار چنين روزى شما را هشدار دهند؟» گويند: «چرا»، ولى فرمان عذاب بر كافران واجب آمد.


قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَي الْمُتَكَبِّرِينَ

72

و گفته شود: «از درهاى دوزخ درآييد، جاودانه در آن بمانيد وه چه بد [جايى‌] است جاى سركشان!»


وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَي الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّي إِذا جاءُوها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ

73

و كسانى كه از پروردگارشان پروا داشته‌اند، گروه گروه به سوى بهشت سوق داده شوند، تا چون بدان رسند و درهاى آن [به رويشان‌] گشوده گردد و نگهبانان آن به ايشان گويند: «سلام بر شما، خوش آمديد، در آن درآييد [و] جاودانه [بمانيد].»


وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ

74

و گويند: «سپاس خدايى را كه وعده‌اش را بر ما راست گردانيد و سرزمين [بهشت‌] را به ما ميراث داد، از هر جاى آن باغ [پهناور] كه بخواهيم جاى مى‌گزينيم.» چه نيك است پاداش عمل‌كنندگان.


وَ تَرَي الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ

75

و فرشتگان را مى‌بينى كه پيرامون عرش به ستايش پروردگارِ خود تسبيح مى‌گويند و ميانشان به حقّ داورى مى‌گردد و گفته مى‌شود: «سپاس، ويژه پروردگار جهانيان است.»


سوره غافر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حم

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ حاء، ميم.


تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ

2

فرو فرستادن اين كتاب، از جانب خداى ارجمند داناست،


غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقابِ ذِي الطَّوْلِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ

3

[كه‌] گناه‌بخش و توبه‌پذير [و] سخت‌كيفر [و] فراخ‌نعمت است. خدايى جز او نيست. بازگشت به سوى اوست.


ما يُجادِلُ فِي آياتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلادِ

4

جز آنهايى كه كفر ورزيدند [كسى‌] در آيات خدا ستيزه نمى‌كند، پس رفت و آمدشان در شهرها تو را دستخوش فريب نگرداند.


كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ هَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ عِقابِ

5

پيش از اينان قوم نوح، و بعد از آنان دسته‌هاى مخالف [ديگر] به تكذيب پرداختند، و هر امّتى آهنگ فرستاده خود را كردند تا او را بگيرند، و به [وسيله‌] باطل جدال نمودند تا حقيقت را با آن پايمال كنند. پس آنان را فرو گرفتم آيا چگونه بود كيفر من؟


وَ كَذٰلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَي الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحابُ النَّارِ

6

و بدين سان فرمان پروردگارت درباره كسانى كه كفر ورزيده بودند، به حقيقت پيوست كه ايشان همدمان آتش خواهند بود.


الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ

7

كسانى كه عرش [خدا] را حمل مى‌كنند، و آنها كه پيرامون آنند، به سپاس پروردگارشان تسبيح مى‌گويند و به او ايمان دارند و براى كسانى كه گرويده‌اند طلب آمرزش مى‌كنند: «پروردگارا، رحمت و دانش تو بر هر چيز احاطه دارد كسانى را كه توبه كرده و راه تو را دنبال كرده‌اند ببخش و آنها را از عذاب آتش نگاه دار.»


رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

8

«پروردگارا، آنان را در باغهاى جاويد كه وعده‌شان داده‌اى، با هر كه از پدران و همسران و فرزندانشان كه به صلاح آمده‌اند، داخل كن، زيرا تو خود ارجمند و حكيمى.


وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ وَ مَنْ تَقِ السَّيِّئاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

9

و آنان را از بديها نگاه دار، و هر كه را در آن روز از بديها حفظ كنى، البتّه رحمتش كرده‌اى و اين همان كاميابى بزرگ است.»


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَي الْإِيمانِ فَتَكْفُرُونَ

10

كسانى كه كافر بوده‌اند مورد ندا قرار مى‌گيرند كه: «قطعاً دشمنى خدا از دشمنى شما نسبت به همديگر سخت‌تر است، آن گاه كه به سوى ايمان فراخوانده مى‌شديد و انكار مى‌ورزيديد.»


قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إِليٰ خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ

11

مى‌گويند: «پروردگارا، دو بار ما را به مرگ رسانيدى و دو بار ما را زنده گردانيدى. به گناهانمان اعتراف كرديم پس آيا راه بيرون‌شدنى [از آتش‌] هست؟»


ذٰلِكُمْ بِأَنَّهُ إِذا دُعِيَ اللَّهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ وَ إِنْ يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ

12

اين [كيفر] از آن روى براى شماست كه چون خدا به تنهايى خوانده مى‌شد، كفر مى‌ورزيديد و چون به او شرك آورده مى‌شد، [آن را] باور مى‌كرديد. پس [امروز] فرمان از آنِ خداى والاى بزرگ است.


هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ آياتِهِ وَ يُنَزِّلُ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ رِزْقاً وَ ما يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَنْ يُنِيبُ

13

اوست آن كس كه نشانه‌هاى خود را به شما مى‌نماياند و براى شما از آسمان روزى مى‌فرستد، و جز آن كس كه توبه‌كار است [كسى‌] پند نمى‌گيرد.


فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ

14

پس خدا را پاكدلانه فراخوانيد، هر چند ناباوران را ناخوش افتد.


رَفِيعُ الدَّرَجاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَليٰ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ لِيُنْذِرَ يَوْمَ التَّلاقِ

15

بالابرنده درجات، خداوند عرش، به هر كس از بندگانش كه خواهد آن روح [فرشته‌] را، به فرمان خويش مى‌فرستد، تا [مردم را] از روز ملاقات [با خدا] بترساند.


يَوْمَ هُمْ بارِزُونَ لا يَخْفيٰ عَلَي اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ

16

آن روز كه آنان ظاهر گردند، چيزى از آنها بر خدا پوشيده نمى‌ماند. امروز فرمانروايى از آنِ كيست؟ از آنِ خداوند يكتاى قهّار است.


الْيَوْمَ تُجْزيٰ كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ لا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ

17

امروز هر كسى به [موجب‌] آنچه انجام داده است كيفر مى‌يابد. امروز ستمى نيست آرى، خدا زود شمار است.


وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَي الْحَناجِرِ كاظِمِينَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَ لا شَفِيعٍ يُطاعُ

18

و آنها را از آن روزِ قريب [الوقوع‌] بترسان، آن گاه كه جانها به گلوگاه مى‌رسد در حالى كه اندوه خود را فرومى‌خورند. براى ستمگران نه يارى است و نه شفاعتگرى كه مورد اطاعت باشد.


يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ

19

[خدا] نگاههاى دزدانه و آنچه را كه دلها نهان مى‌دارند، مى‌داند.


وَ اللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ

20

و خداست كه به حقّ داورى مى‌كند، و كسانى را كه در برابر او مى‌خوانند [عاجزند و] به چيزى داورى نمى‌كنند در حقيقت، خداست كه خود شنواى بيناست.


أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ كانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ ما كانَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واقٍ

21

آيا در زمين نگرديده‌اند تا ببينند فرجام كسانى كه پيش از آنها [زيسته‌] اند چگونه بوده است؟ آنها از ايشان نيرومندتر [بوده‌] و آثار [پايدارترى‌] در روى زمين [از خود باقى گذاشتند]، با اين همه، خدا آنان را به كيفر گناهانشان گرفتار كرد و در برابر خدا حمايتگرى نداشتند.


ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَكَفَرُوا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ إِنَّهُ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقابِ

22

اين [كيفر] از آن روى بود كه پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان مى‌آوردند ولى [آنها] انكار مى‌كردند. پس خدا [گريبان‌] آنها را گرفت، زيرا او نيرومند سخت‌كيفر است.


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسيٰ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ

23

و به يقين، موسى را با آيات خود و حجّتى آشكار فرستاديم،


إِليٰ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ قارُونَ فَقالُوا ساحِرٌ كَذَّابٌ

24

به سوى فرعون و هامان و قارون، [امّا آنان‌] گفتند: «افسونگرى شيّاد است.»


فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِنا قالُوا اقْتُلُوا أَبْناءَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَ اسْتَحْيُوا نِساءَهُمْ وَ ما كَيْدُ الْكافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلالٍ

25

پس وقتى حقيقت را از جانب ما براى آنان آورد، گفتند: «پسران كسانى را كه با او ايمان آورده‌اند بكشيد و زنانشان را زنده بگذاريد.» و [لى‌] نيرنگ كافران جز در گمراهى نيست.


وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسيٰ وَ لْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسادَ

26

و فرعون گفت: «مرا بگذاريد موسى را بكشم تا پروردگارش را بخواند. من مى‌ترسم آيين شما را تغيير دهد يا در اين سرزمين فساد كند.»


وَ قالَ مُوسيٰ إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ مِنْ كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسابِ

27

و موسى گفت: «من از هر متكبّرى كه به روز حساب عقيده ندارد، به پروردگار خود و پروردگار شما پناه برده‌ام.»


وَ قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَ قَدْ جاءَكُمْ بِالْبَيِّناتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَ إِنْ يَكُ كاذِباً فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَ إِنْ يَكُ صادِقاً يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ

28

و مردى مؤمن از خاندان فرعون كه ايمان خود را نهان مى‌داشت، گفت: «آيا مردى را مى‌كشيد كه مى‌گويد: پروردگار من خداست؟ و مسلّماً براى شما از جانب پروردگارتان دلايل آشكارى آورده، و اگر دروغگو باشد دروغش به زيان اوست، و اگر راستگو باشد برخى از آنچه به شما وعده مى‌دهد به شما خواهد رسيد، چرا كه خدا كسى را كه افراطكار دروغزن باشد هدايت نمى‌كند.


يا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ يَنْصُرُنا مِنْ بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جاءَنا قالَ فِرْعَوْنُ ما أُرِيكُمْ إِلَّا ما أَريٰ وَ ما أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشادِ

29

اى قوم من، امروز فرمانروايى از آنِ شماست [و] در اين سرزمين مسلطيد، و [لى‌] چه كسى ما را از بلاى خدا- اگر به ما برسد- حمايت خواهد كرد؟» فرعون گفت: «جز آنچه مى‌بينم، به شما نمى‌نمايم، و شما را جز به راه راست راهبر نيستم.»


وَ قالَ الَّذِي آمَنَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ مِثْلَ يَوْمِ الْأَحْزابِ

30

و كسى كه ايمان آورده بود، گفت: «اى قوم من، من از [روزى‌] مثل روز دسته‌ها [ى مخالف خدا] بر شما مى‌ترسم.


مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ مَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ

31

[از سرنوشتى‌] نظير سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود، و كسانى كه پس از آنها [آمدند]. و [گرنه‌] خدا بر بندگان [خود] ستم نمى‌خواهد.


وَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنادِ

32

و اى قوم من، من بر شما از روزى كه مردم يكديگر را [به يارىِ هم‌] ندا درمى‌دهند، بيم دارم.


يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ ما لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ

33

روزى كه پشت‌كنان [به عُنْف‌] بازمى‌گرديد، براى شما در برابر خدا هيچ حمايتگرى نيست و هر كه را خدا گمراه كند او را راهبرى نيست.»


وَ لَقَدْ جاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّناتِ فَما زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِمَّا جاءَكُمْ بِهِ حَتَّي إِذا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولاً كَذٰلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتابٌ

34

و به يقين، يوسف پيش از اين، دلايل آشكار براى شما آورد، و از آنچه براى شما آورد همواره در ترديد بوديد تا وقتى كه از دنيا رفت، گفتيد: «خدا بعد از او هرگز فرستاده‌اى را برنخواهد انگيخت.» اين گونه، خدا هر كه را افراطگر شكّاك است، بى راه مى‌گذارد.


الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ

35

كسانى كه درباره آيات خدا- بدون حجّتى كه براى آنان آمده باشد- مجادله مى‌كنند، [اين ستيزه‌] در نزد خدا و نزد كسانى كه ايمان آورده‌اند [مايه‌] عداوت بزرگى است. اين گونه، خدا بر دل هر متكبّر و زورگويى مُهر مى‌نهد.


وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا هامانُ ابْنِ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبابَ

36

و فرعون گفت: «اى هامان، براى من كوشكى بلند بساز، شايد من به آن راهها برسم:


أَسْبابَ السَّماواتِ فَأَطَّلِعَ إِليٰ إِلهِ مُوسيٰ وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ كاذِباً وَ كَذٰلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَ صُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَ ما كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبابٍ

37

راههاى [دستيابى به‌] آسمانها، تا از خداى موسى اطلاع حاصل كنم و من او را سخت دروغپرداز مى‌پندارم.» و اين گونه براى فرعون، زشتى كارش آراسته شد و از راه [راست‌] بازماند و نيرنگ فرعون جز به تباهى نيانجاميد.


وَ قالَ الَّذِي آمَنَ يا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشادِ

38

و آن كس كه ايمان آورده بود گفت: «اى قوم من، مرا پيروى كنيد تا شما را به راه درست هدايت كنم.


يا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دارُ الْقَرارِ

39

اى قوم من، اين زندگى دنيا تنها كالايى [ناچيز] است، و در حقيقت، آن آخرت است كه سراى پايدار است.


مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزيٰ إِلَّا مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثيٰ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ

40

هر كه بدى كند، جز به مانند آن كيفر نمى‌يابد و هر كه كار شايسته كند- چه مرد باشد يا زن- در حالى كه ايمان داشته باشد، در نتيجه آنان داخل بهشت مى‌شوند و در آنجا بى‌حساب روزى مى‌يابند.


وَ يا قَوْمِ ما لِي أَدْعُوكُمْ إِلَي النَّجاةِ وَ تَدْعُونَنِي إِلَي النَّارِ

41

و اى قوم من، چه شده است كه من شما را به نجات فرامى‌خوانم و [شما] مرا به آتش فرامى‌خوانيد؟


تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ أُشْرِكَ بِهِ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَ أَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَي الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ

42

مرا فرامى‌خوانيد تا به خدا كافر شوم و چيزى را كه بدان علمى ندارم با او شريك گردانم و من شما را به سوى آن ارجمند آمرزنده دعوت مى‌كنم.


لا جَرَمَ أَنَّما تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيا وَ لا فِي الْآخِرَةِ وَ أَنَّ مَرَدَّنا إِلَي اللَّهِ وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ

43

آنچه مرا به سوى آن دعوت مى‌كنيد، به ناچار نه در دنيا و نه در آخرت [درخورِ] خواندن نيست، و در حقيقت، برگشت ما به سوى خداست، و افراطگران همدمان آتشند.


فَسَتَذْكُرُونَ ما أَقُولُ لَكُمْ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَي اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ

44

پس به زودى آنچه را به شما مى‌گويم به ياد خواهيد آورد. و كارم را به خدا مى‌سپارم خداست كه به [حال‌] بندگان [خود] بيناست.»


فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ

45

پس خدا او را از عواقب سوء آنچه نيرنگ مى‌كردند حمايت فرمود، و فرعونيان را عذاب سخت فروگرفت.


النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ

46

[اينك هر] صبح و شام بر آتش عرضه مى‌شوند، و روزى كه رستاخيز برپا شود [فرياد مى‌رسد كه:] «فرعونيان را در سخت‌ترين [انواع‌] عذاب درآوريد.»


وَ إِذْ يَتَحاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا نَصِيباً مِنَ النَّارِ

47

و آن گاه كه در آتش شروع به آوردن حجّت مى‌كنند، زيردستان به كسانى كه گردنكش بودند، مى‌گويند: «ما پيرو شما بوديم پس آيا مى‌توانيد پاره‌اى از اين آتش را از ما دفع كنيد؟»


قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُلٌّ فِيها إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَكَمَ بَيْنَ الْعِبادِ

48

كسانى كه گردنكشى مى‌كردند، مى‌گويند: « [اكنون‌] همه ما در آن هستيم. خداست كه ميان بندگان [خود] داورى كرده است.»


وَ قالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْماً مِنَ الْعَذابِ

49

و كسانى كه در آتشند، به نگهبانان جهنّم مى‌گويند: «پروردگارتان را بخوانيد تا يك روز از اين عذاب را به ما تخفيف دهد.»


قالُوا أَ وَ لَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا بَليٰ قالُوا فَادْعُوا وَ ما دُعاءُ الْكافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلالٍ

50

مى‌گويند: «مگر پيامبرانتان دلايل روشن به سوى شما نياوردند؟» مى‌گويند: «چرا.» مى‌گويند: «پس بخوانيد. و [لى‌] دعاى كافران جز در بيراهه نيست.»


إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهادُ

51

در حقيقت، ما فرستادگان خود و كسانى را كه گرويده‌اند، در زندگى دنيا و روزى كه گواهان برپاى مى‌ايستند قطعاً يارى مى‌كنيم


يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ

52

[همان‌] روزى كه ستمگران را پوزش‌طلبى‌شان سود نمى‌دهد، و براى آنان لعنت است، و برايشان بدفرجامىِ آن سراى است.


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَي الْهُديٰ وَ أَوْرَثْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ

53

و قطعاً موسى را هدايت داديم، و به فرزندان اسرائيل تورات را به ميراث نهاديم


هُديً وَ ذِكْريٰ لِأُولِي الْأَلْبابِ

54

[كه‌] رهنمود و يادكردى براى خردمندان است.


فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ

55

پس صبر كن كه وعده خدا حقّ است و براى گناهت آمرزش بخواه و به سپاس پروردگارت، شامگاهان و بامدادان ستايشگر باش.


إِنَّ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ ما هُمْ بِبالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ

56

در حقيقت، آنان كه درباره نشانه‌هاى خدا- بى‌آنكه حجّتى برايشان آمده باشد- به مجادله برمى‌خيزند در دلهايشان جز بزرگنمايى نيست [و] آنان به آن [بزرگى كه آرزويش را دارند] نخواهند رسيد. پس به خدا پناه جوى، زيرا او خود شنواى بيناست.


لَخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ

57

قطعاً آفرينش آسمانها و زمين بزرگتر [و شكوهمندتر] از آفرينش مردم است، ولى بيشتر مردم نمى‌دانند.


وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْميٰ وَ الْبَصِيرُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ لَا الْمُسِيءُ قَلِيلاً ما تَتَذَكَّرُونَ

58

و نابينا و بينا يكسان نيستند، و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند [نيز] با [مردم‌] بدكار [يكسان‌] نيستند چه اندك پند مى‌پذيريد.


إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ

59

در حقيقت، رستاخيز قطعاً آمدنى است در آن ترديدى نيست، ولى بيشتر مردم ايمان نمى‌آورند.


وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ

60

و پروردگارتان فرمود: «مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم. در حقيقت، كسانى كه از پرستش من كبر مى‌ورزند به زودى خوار در دوزخ درمى‌آيند.»


اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَي النَّاسِ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ

61

خدا [همان‌] كسى است كه شب را براى شما پديد آورد تا در آن آرام گيريد، و روز را روشنى‌بخش [قرار داد]. آرى، خدا بر مردم بسيار صاحب تفضّل است، ولى بيشتر مردم سپاس نمى‌دارند.


ذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنّيٰ تُؤْفَكُونَ

62

اين است خدا، پروردگار شما [كه‌] آفريننده هر چيزى است: خدايى جز او نيست. پس چگونه [از او] بازگردانيده مى‌شويد؟


كَذٰلِكَ يُؤْفَكُ الَّذِينَ كانُوا بِآياتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ

63

كسانى كه نشانه‌هاى خدا را انكار مى‌كردند، اين گونه [از خدا] رويگردان مى‌شوند.


اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَراراً وَ السَّماءَ بِناءً وَ صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ ذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ

64

خدا [همان‌] كسى است كه زمين را براى شما قرارگاه ساخت و آسمان را بنايى [گردانيد] و شما را صورتگرى كرد و صورتهاى شما را نيكو نمود و از چيزهاى پاكيزه به شما روزى داد. اين است خدا پروردگار شما! بلندمرتبه و بزرگ است خدا، پروردگار جهانيان.


هُوَ الْحَيُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ

65

اوست [همان‌] زنده‌اى كه خدايى جز او نيست. پس او را در حالى كه دين [خود] را براى وى بى‌آلايش گردانيده‌ايد بخوانيد. سپاس [ها همه‌] ويژه خدا پروردگار جهانيان است.


قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَمَّا جاءَنِيَ الْبَيِّناتُ مِنْ رَبِّي وَ أُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِينَ

66

بگو: «من نهى شده‌ام از اينكه جز خدا كسانى را كه [شما] مى‌خوانيد پرستش كنم [آن هم‌] هنگامى كه از جانب پروردگارم مرا دلايل روشن رسيده باشد، و مأمورم كه فرمانبر پروردگار جهانيان باشم.»


هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخاً وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّي مِنْ قَبْلُ وَ لِتَبْلُغُوا أَجَلاً مُسَمًّي وَ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

67

او همان كسى است كه شما را از خاكى آفريد، سپس از نطفه‌اى، آن گاه از علقه‌اى، و بعد شما را [به صورت‌] كودكى برمى‌آورد، تا به كمال قوّت خود برسيد و تا سالمند شويد، و از ميان شما كسى است كه مرگِ پيش‌رس مى‌يابد، و تا [بالاخره‌] به مدّتى كه مقرّر است برسيد، و اميد كه در انديشه فرورويد.


هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ فَإِذا قَضيٰ أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ

68

او همان كسى است كه زنده مى‌كند و مى‌ميراند، و چون به كارى حكم كند، همين قدر به آن مى‌گويد: «باش.» بى‌درنگ موجود مى‌شود.


أَ لَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ أَنَّي يُصْرَفُونَ

69

آيا كسانى را كه در [ابطال‌] آيات خدا مجادله مى‌كنند نديده‌اى [كه‌] تا كجا [از حقيقت‌] انحراف حاصل كرده‌اند؟


الَّذِينَ كَذَّبُوا بِالْكِتابِ وَ بِما أَرْسَلْنا بِهِ رُسُلَنا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

70

كسانى كه كتاب [خدا] و آنچه را كه فرستادگان خود را بدان گسيل داشته‌ايم تكذيب كرده‌اند، به زودى خواهند دانست


إِذِ الْأَغْلالُ فِي أَعْناقِهِمْ وَ السَّلاسِلُ يُسْحَبُونَ

71

هنگامى كه غُلها در گردنهايشان [افتاده‌] و [با] زنجيرها كشانيده مى‌شوند،


فِي الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ

72

در ميان جوشاب. [و] آن گاه در آتش برافروخته مى‌شوند.


ثُمَّ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ تُشْرِكُونَ

73

آن گاه به آنان گفته مى‌شود: «آنچه را در برابر خدا [با او] شريك مى‌ساختيد كجايند؟»


مِنْ دُونِ اللَّهِ قالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَيْئاً كَذٰلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكافِرِينَ

74

مى‌گويند: «گمشان كرديم، بلكه پيشتر [هم‌] ما چيزى را نمى‌خوانديم.» اين گونه خدا كافران را بى‌راه مى‌گذارد.


ذٰلِكُمْ بِما كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَمْرَحُونَ

75

اين [عقوبت‌] به سبب آن است كه در زمين به ناروا شادى و سرمستى مى‌كرديد و بدان سبب است كه [سخت به خود] مى‌نازيديد.


ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَي الْمُتَكَبِّرِينَ

76

از درهاى دوزخ درآييد، در آن جاودان [بمانيد]. چه بد است جاى سركشان.


فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنا يُرْجَعُونَ

77

پس صبر كن كه وعده خدا راست است. پس- چه پاره‌اى از آنچه را كه به آنان وعده داده‌ايم، به تو بنمايانيم، چه تو را از دنيا ببريم- [در هر صورت آنان‌] به سوى ما بازگردانيده مى‌شوند.


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَ ما كانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذا جاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْمُبْطِلُونَ

78

و مسلّماً پيش از تو فرستادگانى را روانه كرديم. برخى از آنان را [ماجرايشان را] بر تو حكايت كرده‌ايم و برخى از ايشان را بر تو حكايت نكرده‌ايم، و هيچ فرستاده‌اى را نرسد كه بى‌اجازه خدا نشانه‌اى بياورد. پس چون فرمان خدا برسد به حقّ داورى مى‌شود، و آنجاست كه باطل‌كاران زيان مى‌كنند.


اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعامَ لِتَرْكَبُوا مِنْها وَ مِنْها تَأْكُلُونَ

79

خدا [همان‌] كسى است كه چهارپايان را براى شما پديد آورد تا از برخى از آنها سوارى گيريد و از برخى از آنها بخوريد.


وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ وَ لِتَبْلُغُوا عَلَيْها حاجَةً فِي صُدُورِكُمْ وَ عَلَيْها وَ عَلَي الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ

80

و در آنها براى شما سودهاست تا با [سوار شدن بر] آنها به مقصودى كه در دلهايتان است برسيد، و بر آنها و بر كشتى حمل مى‌شويد.


وَ يُرِيكُمْ آياتِهِ فَأَيَّ آياتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ

81

و نشانه‌هاى [قدرتِ‌] خويش را به شما مى‌نماياند. پس كدام يك از آيات خدا را انكار مى‌كنيد؟


أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ فَما أَغْنيٰ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ

82

آيا در زمين نگشته‌اند تا ببينند فرجام كسانى كه پيش از آنان بودند چگونه بوده است؟ [آنها به مراتب از حيث تعداد،] بيشتر از آنان، و [از حيث‌] نيرو و آثار در روى زمين، استوارتر بودند، و [لى‌] آنچه به دست مى‌آوردند، به حالشان سودى نبخشيد.


فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ

83

و چون پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان آوردند، به آن چيز [مختصرى‌] از دانش كه نزدشان بود خرسند شدند، و [سرانجام‌] آنچه به ريشخند مى‌گرفتند آنان را فروگرفت.


فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ كَفَرْنا بِما كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ

84

پس چون سختى [عذاب‌] ما را ديدند گفتند: «فقط به خدا ايمان آورديم و بدانچه با او شريك مى‌گردانيديم كافريم.»


فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْكافِرُونَ

85

و [لى‌] هنگامى كه عذاب ما را مشاهده كردند، ديگر ايمانشان براى آنها سودى نداد. سنّت خداست كه از [ديرباز] درباره بندگانش چنين جارى شده، و آنجاست كه ناباوران زيان كرده‌اند.


سوره فصّلت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حم

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ حاء، ميم.


تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ

2

وحى [نامه‌] اى است از جانب [خداى‌] رحمتگر مهربان.


كِتابٌ فُصِّلَتْ آياتُهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ

3

كتابى است كه آيات آن، به روشنى بيان شده. قرآنى است به زبان عربى براى مردمى كه مى‌دانند.


بَشِيراً وَ نَذِيراً فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لا يَسْمَعُونَ

4

بشارتگر و هشداردهنده است. و [لى‌] بيشتر آنان رويگردان شدند، در نتيجه [چيزى را] نمى‌شنوند.


وَ قالُوا قُلُوبُنا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ وَ فِي آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَيْنِنا وَ بَيْنِكَ حِجابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنا عامِلُونَ

5

و گفتند: «دلهاى ما از آنچه ما را به سوى آن مى‌خوانى سخت محجوب و مهجور است. و در گوشهاى ما سنگينى و ميان ما و تو پرده‌اى است پس تو كار خود را بكن ما [هم‌] كار خود را مى‌كنيم.»


قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحيٰ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ

6

بگو: «من، بشرى چون شمايم، جز اينكه به من وحى مى‌شود كه خداى شما خدايى يگانه است. پس مستقيماً به سوى او بشتابيد و از او آمرزش بخواهيد. و واى بر مشركان.»


الَّذِينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ

7

همان كسانى كه زكات نمى‌دهند و آنان كه به آخرت ناباورند.


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ

8

كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند آنان را پاداشى بى‌پايان است.


قُلْ أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً ذٰلِكَ رَبُّ الْعالَمِينَ

9

بگو: «آيا اين شماييد كه واقعاً به آن كسى كه زمين را در دو هنگام آفريد، كفر مى‌ورزيد و براى او همتايانى قرار مى‌دهيد؟ اين است پروردگار جهانيان.»


وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ مِنْ فَوْقِها وَ بارَكَ فِيها وَ قَدَّرَ فِيها أَقْواتَها فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَواءً لِلسَّائِلِينَ

10

و در [زمين‌]، از فراز آن [لنگرآسا] كوه‌ها نهاد و در آن خير فراوان پديد آورد، و مواد خوراكى آن را در چهار روز اندازه‌گيرى كرد [كه‌] براى خواهندگان، درست [و متناسب با نيازهايشان‌] است.


ثُمَّ اسْتَويٰ إِلَي السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ

11

سپس آهنگِ [آفرينشِ‌] آسمان كرد، و آن بخارى بود. پس به آن و به زمين فرمود: «خواه يا ناخواه بياييد.» آن دو گفتند: «فرمان‌پذير آمديم.»


فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَ أَوْحيٰ فِي كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ حِفْظاً ذٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ

12

پس آنها را [به صورت‌] هفت آسمان، در دو هنگام مقرّر داشت و در هر آسمانى كار [مربوط به‌] آن را وحى فرمود، و آسمانِ [اين‌] دنيا را به چراغها آذين كرديم و [آن را نيك‌] نگاه داشتيم اين است اندازه‌گيرىِ آن نيرومند دانا.


فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ

13

پس اگر روى برتافتند بگو: «شما را از آذرخشى چون آذرخش عاد و ثمود بر حذر داشتم.»


إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ

14

چون فرستادگان [ما] از پيش رو و از پشت سرشان بر آنان آمدند [و گفتند:] «زنهار، جز خدا را مپرستيد»، گفتند: «اگر پروردگار ما مى‌خواست، قطعاً فرشتگانى فرومى‌فرستاد، پس ما به آنچه بدان فرستاده شده‌ايد كافريم.»


فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ

15

و امّا عاديان، به ناحقّ، در زمين سر برافراشتند و گفتند: «از ما نيرومندتر كيست؟» آيا ندانسته‌اند كه آن خدايى كه خلقشان كرده خود از ايشان نيرومندتر است؟ و در نتيجه آيات ما را انكار مى‌كردند.


فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي أَيَّامٍ نَحِساتٍ لِنُذِيقَهُمْ عَذابَ الْخِزْيِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَخْزيٰ وَ هُمْ لا يُنْصَرُونَ

16

پس بر آنان تندبادى توفنده در روزهايى شوم فرستاديم تا در زندگى دنيا عذاب رسوايى را بدانان بچشانيم و قطعاً عذاب آخرت رسواكننده‌تر است و آنان يارى نخواهند شد.


وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَميٰ عَلَي الْهُديٰ فَأَخَذَتْهُمْ صاعِقَةُ الْعَذابِ الْهُونِ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ

17

و امّا ثموديان: پس آنان را راهبرى كرديم و [لى‌] كوردلى را بر هدايت ترجيح دادند، پس به [كيفر] آنچه مرتكب مى‌شدند صاعقه عذابِ خفّت‌آور آنان را فروگرفت.


وَ نَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ

18

و كسانى را كه ايمان آورده بودند و پروا مى‌داشتند رهانيديم.


وَ يَوْمَ يُحْشَرُ أَعْداءُ اللَّهِ إِلَي النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ

19

و [ياد كن‌] روزى را كه دشمنان خدا به سوى آتش گردآورده و بازداشت [و دسته دسته تقسيم‌] مى‌شوند.


حَتَّي إِذا ما جاءُوها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ

20

تا چون بدان رسند، گوششان و ديدگانشان و پوستشان به آنچه مى‌كرده‌اند، بر ضدّشان گواهى دهند.


وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

21

و به پوست [بدنِ‌] خود مى‌گويند: «چرا بر ضدّ ما شهادت داديد؟» مى‌گويند: «همان خدايى كه هر چيزى را به زبان درآورده ما را گويا گردانيده است، و او نخستين بار شما را آفريد و به سوى او برگردانيده مى‌شويد.»


وَ ما كُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَ لا أَبْصارُكُمْ وَ لا جُلُودُكُمْ وَ لٰكِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لا يَعْلَمُ كَثِيراً مِمَّا تَعْمَلُونَ

22

و [شما] از اينكه مبادا گوش و ديدگان و پوستتان بر ضدّ شما گواهى دهند [گناهانتان را] پوشيده نمى‌داشتيد ليكن گمان داشتيد كه خدا بسيارى از آنچه را كه مى‌كنيد نمى‌داند.


وَ ذٰلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنْتُمْ بِرَبِّكُمْ أَرْداكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخاسِرِينَ

23

و همين بود گمانتان كه درباره پروردگارتان برديد شما را هلاك كرد و از زيانكاران شديد.


فَإِنْ يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْويً لَهُمْ وَ إِنْ يَسْتَعْتِبُوا فَما هُمْ مِنَ الْمُعْتَبِينَ

24

پس اگر شكيبايى نمايند جايشان در آتش است و اگر از در پوزش درآيند مورد اجابت قرار نمى‌گيرند.


وَ قَيَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ فَزَيَّنُوا لَهُمْ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ

25

و براى آنان دمسازانى گذاشتيم، و آنچه در دسترس ايشان و آنچه در پى آنان بود در نظرشان زيبا جلوه دادند و فرمان [عذاب‌] در ميان امّتهايى از جنّ و انس كه پيش از آنان روزگار به سر برده بودند، بر ايشان واجب آمد، چرا كه آنها زيانكاران بودند.


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهٰذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ

26

و كسانى كه كافر شدند گفتند: «به اين قرآن گوش مدهيد و سخن لغو در آن اندازيد، شايد شما پيروز شويد.»


فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا عَذاباً شَدِيداً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ

27

و قطعاً كسانى را كه كافر شده‌اند عذابى سخت مى‌چشانيم و حتماً آنها را به بدتر از آنچه مى‌كرده‌اند جزا مى‌دهيم.


ذٰلِكَ جَزاءُ أَعْداءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيها دارُ الْخُلْدِ جَزاءً بِما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ

28

آرى، سزاى دشمنان خدا همان آتش است كه در آن، منزل هميشگى دارند. [اين‌] جزا به كيفر آن است كه نشانه‌هاى ما را انكار مى‌كردند.


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا لِيَكُونا مِنَ الْأَسْفَلِينَ

29

و كسانى كه كفر ورزيدند گفتند: «پروردگارا، آن دو [گمراه‌گرى‌] از جنّ و انس كه ما را گمراه كردند به ما نشان ده تا آنها را زير قدمهايمان بگذاريم تا زبون شوند.»


إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ

30

در حقيقت، كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداست» سپس ايستادگى كردند، فرشتگان بر آنان فرود مى‌آيند [و مى‌گويند:] «هان، بيم مداريد و غمين مباشيد، و به بهشتى كه وعده يافته بوديد شاد باشيد.


نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ لَكُمْ فِيها ما تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فِيها ما تَدَّعُونَ

31

در زندگى دنيا و در آخرت دوستانتان ماييم، و هر چه دلهايتان بخواهد در [بهشت‌] براى شماست، و هر چه خواستار باشيد در آنجا خواهيد داشت


نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ

32

روزىِ آماده‌اى از سوى آمرزنده مهربان است.»


وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَي اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ

33

و كيست خوشگفتارتر از آن كس كه به سوى خدا دعوت نمايد و كار نيك كند و گويد: «من [در برابر خدا] از تسليم‌شدگانم»؟


وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ

34

و نيكى با بدى يكسان نيست. [بدى را] به آنچه خود بهتر است دفع كن آن گاه كسى كه ميان تو و ميان او دشمنى است، گويى دوستى يك‌دل مى‌گردد.


وَ ما يُلَقَّاها إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقَّاها إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ

35

و اين [خصلت‌] را جز كسانى كه شكيبا بوده‌اند نمى‌يابند، و آن را جز صاحب بهره‌اى بزرگ، نخواهد يافت.


وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

36

و اگر دمدمه‌اى از شيطان تو را از جاى درآورد، پس به خدا پناه ببر كه او خود شنواى داناست.


وَ مِنْ آياتِهِ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ لا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَ لا لِلْقَمَرِ وَ اسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ

37

و از نشانه‌هاى [حضورِ] او شب و روز و خورشيد و ماه است نه براى خورشيد سجده كنيد و نه براى ماه، و آن خدايى را سجده كنيد كه آنها را خلق كرده است اگر تنها او را مى‌پرستيد.


فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ هُمْ لا يَسْأَمُونَ

38

پس اگر كبر ورزيدند، كسانى كه در پيشگاه پروردگارِ تواند شبانه‌روز او را نيايش مى‌كنند و خسته نمى‌شوند.


وَ مِنْ آياتِهِ أَنَّكَ تَرَي الْأَرْضَ خاشِعَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ إِنَّ الَّذِي أَحْياها لَمُحْيِ الْمَوْتيٰ إِنَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

39

و از [ديگر] نشانه‌هاى او اين است كه تو زمين را فسرده مى‌بينى و چون باران بر آن فروريزيم به جنبش درآيد و بردَمَد. آرى، همان كسى كه آن را زندگى بخشيد قطعاً زنده كننده مردگان است. در حقيقت، او بر هر چيزى تواناست.


إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آياتِنا لا يَخْفَوْنَ عَلَيْنا أَ فَمَنْ يُلْقيٰ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتِي آمِناً يَوْمَ الْقِيامَةِ اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

40

كسانى كه در [فهم و ارائه‌] آيات ما كژ مى‌روند بر ما پوشيده نيستند. آيا كسى كه در آتش افكنده مى‌شود بهتر است يا كسى كه روز قيامت آسوده‌خاطر مى‌آيد؟ هر چه مى‌خواهيد بكنيد كه او به آنچه انجام مى‌دهيد بيناست.


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ

41

كسانى كه به اين قرآن- چون بديشان رسيد- كفر ورزيدند [به كيفر خود مى‌رسند] و به راستى كه آن كتابى ارجمند است.


لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ

42

از پيش روى آن و از پشت سرش باطل به سويش نمى‌آيد وحى [نامه‌] اى است از حكيمى ستوده [صفات‌].


ما يُقالُ لَكَ إِلَّا ما قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِنْ قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَ ذُو عِقابٍ أَلِيمٍ

43

به تو جز آنچه به پيامبران پيش از تو گفته شده است گفته نمى‌شود. به راستى كه پروردگار تو داراى آمرزش و دارنده كيفرى پردرد است.


وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِيًّا لَقالُوا لَوْلا فُصِّلَتْ آياتُهُ ءَ أَعْجَمِيٌّ وَ عَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُديً وَ شِفاءٌ وَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ فِي آذانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَيْهِمْ عَمًي أُولئِكَ يُنادَوْنَ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ

44

و اگر [اين كتاب را] قرآنى غير عربى گردانيده بوديم، قطعاً مى‌گفتند: «چرا آيه‌هاى آن روشن بيان نشده؟ كتابى غير عربى و [مخاطبِ آن‌] عرب زبان؟» بگو: «اين [كتاب‌] براى كسانى كه ايمان آورده‌اند رهنمود و درمانى است، و كسانى كه ايمان نمى‌آورند در گوشهايشان سنگينى است و قرآن بر ايشان نامفهوم است، و [گويى‌] آنان را از جايى دور ندا مى‌دهند!


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَ لَوْلا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ

45

و به راستى موسى را كتاب [تورات‌] داديم، پس در آن اختلاف واقع شد، و اگر از جانب پروردگارت فرمانِ [مهلت‌] سبقت نگرفته بود، قطعاً ميانشان داورى شده بود و در حقيقت آنان درباره آن به شكّى سخت دچارند.


مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها وَ ما رَبُّكَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ

46

هر كه كار شايسته كند، به سود خود اوست و هر كه بدى كند، به زيان خود اوست، و پروردگار تو به بندگان [خود] ستمكار نيست.


جزء قبل

جزء 24 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان