قالَ فَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ
31(ابراهيم) گفت:« پس اى فرستادگان [خدا، جريان] كار شما چيست؟ »
قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِليٰ قَوْمٍ مُجْرِمِينَ
32(فرشتگان) گفتند:« در حقيقت ما به سوى گروهى خلافكار فرستاده شدهايم،
لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ طِينٍ
33تا بر آنان سنگ [هايى] از جنس گل بفرستيم؛
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ
34در حالى كه (سنگها) نزد پروردگارت براى اسرافكاران نشان دار بودند! »
فَأَخْرَجْنا مَنْ كانَ فِيها مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
35و هر كس از مؤمنان كه در آن (شهر قوم لوط) بود بيرون آورديم.
فَما وَجَدْنا فِيها غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ
36و [لى] در آنجا جز (يك) خانه، از مسلمانان نيافتيم.
وَ تَرَكْنا فِيها آيَةً لِلَّذِينَ يَخافُونَ الْعَذابَ الْأَلِيمَ
37و در آن (شهر ويران شده) براى كسانى كه از عذاب دردناك مىترسند نشانهاى (عبرتآموز) بر جاى نهاديم.
وَ فِي مُوسيٰ إِذْ أَرْسَلْناهُ إِليٰ فِرْعَوْنَ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ
38و در (زندگى) موسى (نيز نشانه عبرت آموزى است) هنگامى كه او را با دليلى آشكار به سوى فرعون فرستاديم؛
فَتَوَلَّيٰ بِرُكْنِهِ وَ قالَ ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ
39و [لى] با تكيه (بر سپاهيانش) روى برتافت و گفت:« (او) ساحر يا ديوانه است! »
فَأَخَذْناهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْناهُمْ فِي الْيَمِّ وَ هُوَ مُلِيمٌ
40و او و لشكريانش را گرفتار (مجازات) ساختيم و آنان را در دريا افكنديم در حالى كه او سزاوار سرزنش بود.
وَ فِي عادٍ إِذْ أَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ
41و در (سرگذشت قوم) عاد (نيز نشانه عبرت آموزى است) هنگامى كه بادى نازا بر آنان فرستاديم،
ما تَذَرُ مِنْ شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ
42هيچ چيزى را كه برآن بگذشت فرونگذاشت مگر آنكه آن را همچون (استخوان) پوسيده مىساخت!
وَ فِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّي حِينٍ
43و در (سرگذشت قوم) ثمود (نيز نشانه عبرت آموزى است) هنگامى كه به آنان گفته شد:« تا مدتى (معين از دنيا) بهره جوييد! »
فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَ هُمْ يَنْظُرُونَ
44و از فرمان پروردگارشان سرپيچيدند، پس آذرخش آنان را فرو گرفت در حالى كه آنان نگاه مىكردند،
فَمَا اسْتَطاعُوا مِنْ قِيامٍ وَ ما كانُوا مُنْتَصِرِينَ
45پس توان ايستادن نداشتند و يارى كنندگان (و دفاع كنندگان از خويش) نبودند.
وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ
46و پيش از (آنان نيز) قوم نوح را (هلاك كرديم،) [چرا] كه آنان گروهى نافرمانبردار بودند.
وَ السَّماءَ بَنَيْناها بِأَيْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ
47و آسمان را با قدرت بنايش كرديم، و قطعا ما گسترش دهنده هستيم.
وَ الْأَرْضَ فَرَشْناها فَنِعْمَ الْماهِدُونَ
48و زمين را گسترديم، و چه خوب گسترش دهندهاى هستيم!
وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
49و از هر چيز جفتى آفريديم، باشد كه شما متذكر شويد.
فَفِرُّوا إِلَي اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ
50پس به سوى خدا بگريزيد، [چرا] كه من از سوى او براى شما هشدارگرى روشنگرم.
وَ لا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ
51و هيچ معبود ديگرى را با خدا قرار ندهيد، [چرا] كه من براى شما از سوى او هشدارگرى روشنگرم.
كَذٰلِكَ ما أَتَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قالُوا ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ
52همچنين هيچ فرستادهاى (به سراغ) كسانى كه قبل از آن (مشرك) ان بودند نيامد مگر اينكه گفتند:« (او) ساحر يا ديوانه است! »
أَ تَواصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ
53آيا يكديگر را بدان سفارش كردهاند؟ (نه) بلكه آنان گروهى طغيانگرند.
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَما أَنْتَ بِمَلُومٍ
54پس از آنان روى برتاب، و تو سرزنش شده نيستى؛
وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْريٰ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ
55و تذكر ده، چرا كه يادآورى، مؤمنان را سود مىبخشد.
وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ
56و جن و انسان [ها] را جز براى پرستش [خود] نيافريدم.
ما أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ
57از آنان هيچ روزى نمىخواهم، و نمىخواهم كه [به من] غذا دهند.
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ
58[چرا] كه فقط خدا بسيار روزى دهنده [و] قدرتمند [و] استوار است
فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوباً مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ فَلا يَسْتَعْجِلُونِ
59و در حقيقت براى كسانى كه ستم كردند، سهمى (از عذاب) همانند سهم ياران آنان است! پس به شتاب (از من) نخواهند.
فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ
60پس واى بر كسانى كه كفر ورزيدند از روز (رستاخيز) شان كه (بدان) وعده داده مىشوند!
سوره الطور
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الطُّورِ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ سوگند به (كوه) طور،
وَ كِتابٍ مَسْطُورٍ
2و به كتاب نوشته شده،
فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ
3در صفحهاى گشوده،
وَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ
4و به خانه آباد،
وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ
5و به سقف برافراشته،
وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ
6و به درياى (پر و) بر افروخته،
إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ
7قطعا عذاب پروردگارت واقع شدنى است!
ما لَهُ مِنْ دافِعٍ
8هيچ دفع كننده براى آن نيست!
يَوْمَ تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً
9در روزى كه آسمان بطور كامل بچرخد،
وَ تَسِيرُ الْجِبالُ سَيْراً
10و كوهها بطور كامل روان مىشوند!
فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
11در آن روز واى بر تكذيب كنندگان!
الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ
12(همان) كسانى كه آنان در (باطل) فرو رفته، بازى مىكنند.
يَوْمَ يُدَعُّونَ إِليٰ نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا
13روزى كه به سوى آتش جهنم به سختى كاملا رانده مىشوند.
هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ
14(به آنان گفته مىشود:) اين آتشى است كه همواره آن را دروغ مىانگاشتيد!
أَ فَسِحْرٌ هٰذا أَمْ أَنْتُمْ لا تُبْصِرُونَ
15و آيا اين سحر است يا شما نمىبينيد؟!
اصْلَوْها فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا سَواءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
16بدان (دوزخ) وارد شويد (و بسوزيد)! و شكيبا باشيد يا شكيبا نباشيد، براى شما يكسان است؛ كه فقط به آنچه همواره انجام مىداديد مجازات خواهيد شد!
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ
17در حقيقت پارسايان (خود نگهدار) در بوستانها (ى بهشتى) و نعمتهاى فراوان هستند؛
فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ
18در حالى كه به آنچه پروردگارشان به آنان داده، شادمانند؛ و پروردگارشان آنان را از عذاب دوزخ نگاه داشته است.
كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
19(به آنها گفته مىشود:) بخوريد و بياشاميد گوارا؛ بخاطر آنچه همواره انجام مىداديد.
مُتَّكِئِينَ عَليٰ سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ
20در حالى كه بر تختهاى صف كشيده تكيه كردهاند، و حوريانى فراخ چشم (و همسرانى سپيد چشم) را به ازدواج آنان در آوردهايم.
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهِينٌ
21و كسانى كه ايمان آوردند و نسل آنان در ايمان از آنان پيروى كردند، نسلشان را به آنان ملحق سازيم؛ و از (پاداش) كارشان هيچ چيز نمىكاهيم؛ و هر انسانى در گرو دستاورد (خويش) است.
وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ
22و با ميوه و گوشت از آنچه ميل دارند آنان را مدد مىرسانيم.
يَتَنازَعُونَ فِيها كَأْساً لا لَغْوٌ فِيها وَ لا تَأْثِيمٌ
23در آن (بهشت) در مورد جام [پر از شراب] كه نه در آن بيهودگى است و نه گناه، كشمكش مىكنند.
وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ
24و جوان پسرانى كه براى آنان است، بر (گرد) ايشان مىچرخند، چنان كه گويى آنان مرواريد پنهان (در صدف) ند.
وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ
25و برخى آنان به برخى [ديگر] روكرده در حالى كه از يكديگر مىپرسند؛
قالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنا مُشْفِقِينَ
26گويند:« در واقع ما پيش (از اين) در خانوادهمان بيمناك بوديم!
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ
27و خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب سوزان حفظ كرد.
إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ
28در حقيقت ما پيش از (اين)، او را مىخوانديم (و مىپرستيديم، چرا) كه فقط او نيكوكار [و] مهرورز است »
فَذَكِّرْ فَما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِكاهِنٍ وَ لا مَجْنُونٍ
29پس تذكر ده، كه تو به نعمت (و لطف) پروردگارت، پيشگو و ديوانه نيستى،
أَمْ يَقُولُونَ شاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ
30بلكه مىگويند:« شاعرى است كه (حادثه) مرگ مشكوكى را براى او انتظار مىكشيم! »
قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِينَ
31بگو:« انتظار بكشيد كه من (نيز) با شما از منتظرانم! »
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلامُهُمْ بِهٰذا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ
32يا عقلهايشان آنان را به اين فرمان مىدهد، يا آنان گروهى طغيانگرند؟!
أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لا يُؤْمِنُونَ
33يا مىگويند:« آن (قرآن) را فرا بافته است؟! »بلكه ايمان نمىآورند.
فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كانُوا صادِقِينَ
34پس اگر راست گويند، سخنى همانند آن (قرآن) بياورند!
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخالِقُونَ
35يا از هيچ چيز آفريده شدهاند، يا آنان آفرينندهاند؟!
أَمْ خَلَقُوا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بَلْ لا يُوقِنُونَ
36يا آسمانها و زمين را آفريدهاند؟! بلكه يقين ندارند.
أَمْ عِنْدَهُمْ خَزائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ
37يا منابع پروردگارت نزد آنهاست، يا آنان سيطره دارند؟!
أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ
38يا براى آنان نردبانى است كه با آن (اسرار را) مىشنوند؟! پس بايد شنونده آنان دليلى آشكار آورد!
أَمْ لَهُ الْبَناتُ وَ لَكُمُ الْبَنُونَ
39يا فقط براى او دختران است. و پسران فقط براى شماست؟!
أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ
40يا از آنان پاداشى مىطلبى پس آنان از زيان (آن) گرانبارند؟!
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ
41يا (اسرار) نهان فقط نزد آنان است، پس آنان (از آنجا) مىنويسند؟!
أَمْ يُرِيدُونَ كَيْداً فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ
42يا نيرنگى (درباره تو) مىخواهند؟! و [لى] فقط كسانى كه كفر ورزيدند نيرنگ زده شدهاند!
أَمْ لَهُمْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ
43يا براى آنان معبودى غير از خداست؟! منزه است خدا از آنچه شريك (او) قرار مىدهند!
وَ إِنْ يَرَوْا كِسْفاً مِنَ السَّماءِ ساقِطاً يَقُولُوا سَحابٌ مَرْكُومٌ
44و اگر ببينند قطعهاى از آسمان مىافتد، مىگويند:« (اين) ابرى متراكم است! »
فَذَرْهُمْ حَتَّي يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ
45پس رهايشان كن، تا اينكه روزشان را كه در آن (روز) مدهوش مىشوند (و مىميرند) ملاقات كنند!
يَوْمَ لا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ
46روزى كه نيرنگشان هيچ چيز را از آنان دفع نمىكند، و آنان يارى نمىشوند.
وَ إِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذاباً دُونَ ذٰلِكَ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ
47و در حقيقت براى كسانى كه ستم كردند، عذابى غير از آن (عذاب، دردنيا) است، و ليكن بيشترشان نمىدانند.
وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ
48و براى (ابلاغ) حكم پروردگارت شكيبا باش، چرا كه تو زير نظر مايى، و هنگامى كه بر مىخيزى، با ستايش پروردگارت تسبيح گوى.
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ
49و بخشى از شب (را بپاخيز)، و اورا تسبيح گوى، و از پى ستارگان (نيز تسبيح گوى).
سوره النجم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ النَّجْمِ إِذا هَويٰ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ سوگند به ستاره، هنگامى كه فرود آيد!
ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَويٰ
2كه همنشين شما (پيامبر) گمراه نشده و بيراهه نرفته (و زيانكار و محروم نگشته) است؛
وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَويٰ
3و از روى هوى و [هوس] سخن نمىگويد.
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحيٰ
4آن (سخن) نيست جز وحىاى كه (به او) وحى مىشود.
عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُويٰ
5او را (شخصى) بسيار نيرومند آموزش داده است؛
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَويٰ
6(او) توانمند است و (بر همه چيز) تسلط دارد،
وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْليٰ
7در حالى كه او در افق والاتر قرار داشت.
ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّيٰ
8سپس نزديك شد و فرود آمد،
فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنيٰ
9و به اندازه دو كمان يا نزديكتر شد،
فَأَوْحيٰ إِليٰ عَبْدِهِ ما أَوْحيٰ
10پس وحى كرد به سوى بندهاش، آنچه را كه وحى كرد.
ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأيٰ
11دل سوزان (پيامبر) آنچه را ديد دروغ نگفت.
أَ فَتُمارُونَهُ عَليٰ ما يَري
12و آيا با او درباره آنچه ديده مجادله مىكنيد؟!
وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْريٰ
13و بيقين در فرود ديگرى او را ديد،
عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهيٰ
14نزد درخت پر بركت پايانى (سدرة المنتهى)،
عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْويٰ
15كه بوستان (بهشتى) منزلگاه نزد آن است.
إِذْ يَغْشَي السِّدْرَةَ ما يَغْشيٰ
16هنگامى كه مىپوشاند درخت پر بركت را، آنچه مىپوشاند،
ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغيٰ
17چشم (او) مايل نشد و طغيان نكرد.
لَقَدْ رَأيٰ مِنْ آياتِ رَبِّهِ الْكُبْريٰ
18بيقين (نشانهاى) بزرگتر از نشانههاى پروردگارش را ديد.
أَ فَرَأَيْتُمُ اللاَّتَ وَ الْعُزَّي
19و آيا اطلاع يافتيد از (بتهاى) لات و عزى،
وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْريٰ
20و منات (بت) ديگرى كه سومين است.
أَ لَكُمُ الذَّكَرُ وَ لَهُ الْأُنْثيٰ
21آيا فقط پسر براى شماست و فقط دختر براى اوست؟!
تِلْكَ إِذاً قِسْمَةٌ ضِيزيٰ
22در اين صورت آن تقسيمى ناعادلانه است.
إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْماءٌ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ ما تَهْوَي الْأَنْفُسُ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُديٰ
23آنها جز نامهايى كه شما و پدرانتان آنها را نامگذارى كردهايد، نيستند، خدا هيچ دليلى براى آنها فرو نفرستاده است؛ جز از گمان و آنچه كه خوشايند (هواى) نفس (شان) بود، پيروى نمىنمايند. و بيقين از جانب پروردگارشان رهنمودى به سراغشان آمده است.
أَمْ لِلْإِنْسانِ ما تَمَنَّيٰ
24يا براى انسان آنچه را آرزو دارد (فراهم) است؟!
فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَ الْأُوليٰ
25پس (سراى) بازپسين و نخستين فقط براى خداست.
وَ كَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّماواتِ لا تُغْنِي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَرْضيٰ
26و چه بسيار فرشتهاى در آسمانها كه شفاعت آنان چيزى (از عذاب) را دفع نمىكند، جز بعد از اين كه خدا براى كسى كه (شايسته بداند و) بخواهد و خشنود باشد، رخصت (شفاعت) دهد.
إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثيٰ
27قطعا كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، فرشتگان را به نام دختر نامگذارى مىكنند.
وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً
28و براى آنان بدان (مطلب) هيچ دانشى نيست، جز از گمان پيروى نمىكنند، و براستى كه گمان چيزى را از حق بىنياز نمىسازد.
فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّيٰ عَنْ ذِكْرِنا وَ لَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَياةَ الدُّنْيا
29پس، از كسى كه از ياد ما روى برتافته، و جز زندگى پست (دنيا) را نخواسته، روى گردان.
ذٰلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَديٰ
30اين نهايت رسيدن آنان به دانش است، براستى كه پروردگارت خود، به كسى كه از راهش گمراه گشته، داناتر است و (همچنين) او به (حال) كسى كه رهيافته، داناتر است.
وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَساءُوا بِما عَمِلُوا وَ يَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَي
31و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است فقط از آن خداست؛ تا كسانى را كه (كارهاى) بد انجام دادند بخاطر اعمالشان كيفر دهد و كسانى را كه نيكى كردند بخاطر نيكى (اعمالشان) پاداش دهد.
الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ فَلا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقيٰ
32(همان) كسانى كه از گناهان بزرگ و [كارهاى] زشت پرهيز مىكنند، مگر گناه كوچك، كه پروردگارت گسترده آمرزش است. او به شما داناتر است، آنگاه كه شما را از زمين پديد آورد و آنگاه كه شما در شكمهاى مادرانتان جنين [پنهان] بوديد. پس خودتان را [پاك و] رشد يافته نشمريد (و خودستايى نكنيد)؛ كه او به كسى كه خود نگهدارى (و پارسايى) كند داناتر است.
أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّيٰ
33و آيا ديدى كسى را كه روى برتافت؟!
وَ أَعْطيٰ قَلِيلاً وَ أَكْديٰ
34و اندكى عطا كرد، و (بخشش را) قطع كرد!
أَ عِنْدَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَريٰ
35آيا دانش نهان فقط نزد اوست و او مىبيند؟!
أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِما فِي صُحُفِ مُوسيٰ
36يا از آنچه در كتابهاى موسى است با خبر نشده است؟!
وَ إِبْراهِيمَ الَّذِي وَفَّي
37و (نيز از كتابهاى) ابراهيمى كه (به پيمانش) وفا كرد،
أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْريٰ
38كه هيچ باربردارى بار سنگين (گناه) ديگرى را برنمىدارد،
وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعيٰ
39و اينكه براى انسان جز كوشش او نيست.
وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُريٰ
40و اينكه كوشش او در آينده ديده مىشود.
ثُمَّ يُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفيٰ
41سپس با جزاى كاملتر به او پاداش داده مىشود.
وَ أَنَّ إِليٰ رَبِّكَ الْمُنْتَهيٰ
42و اينكه پايان (كار) فقط به سوى پروردگار توست.
وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكيٰ
43و اينكه او خود خنداند و گرياند،
وَ أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْيا
44و اينكه فقط او ميراند و زنده كرد.
وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثيٰ
45و اينكه او دو جفت نر و ماده آفريد،
مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنيٰ
46از آب اندك سيال هنگامى كه ريخته شود.
وَ أَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْريٰ
47و اينكه پديده آخرت فقط بر اوست،
وَ أَنَّهُ هُوَ أَغْنيٰ وَ أَقْنيٰ
48و اينكه او خود توانگر كرد و سرمايه پايدار داد.
وَ أَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْريٰ
49و اينكه فقط او پروردگار (ستاره) شعرى است.
وَ أَنَّهُ أَهْلَكَ عاداً الْأُوليٰ
50و اينكه او (قوم) عاد نخستين را هلاك كرد.
وَ ثَمُودَ فَما أَبْقيٰ
51و (نيز قوم) ثمود را (هلاك كرد) و باقى نگذاشت.
وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَ أَطْغيٰ
52و (نيز) قوم نوح را پيش از (آنها هلاك كرد، چرا) كه فقط آنان ستمكارتر و طغيانگرتر بودند!
وَ الْمُؤْتَفِكَةَ أَهْويٰ
53و (نيز) شهر زير و رو شده (قوم لوط) را ساقط كرد،
فَغَشَّاها ما غَشَّيٰ
54و بر آن (شهر) پوشانيد آنچه را پوشانيد!
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكَ تَتَماريٰ
55پس در كداميك از نعمتهاى پروردگارت مجادله مىكنى؟!
هٰذا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُوليٰ
56اين (اخبار عذاب)، هشدارى از هشدار دهندگان نخستين است.
أَزِفَتِ الْآزِفَةُ
57(رستاخيز) نزديك شونده، نزديك شد.
لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ كاشِفَةٌ
58براى (مشكلات) آن، جز خدا بر طرف كنندهاى نيست.
أَ فَمِنْ هٰذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ
59و آيا از اين سخن تعجب مىكنيد،
وَ تَضْحَكُونَ وَ لا تَبْكُونَ
60و مىخنديد و نمىگرييد،
وَ أَنْتُمْ سامِدُونَ
61در حالى كه شما غافل و سرگرميد؟!
فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَ اعْبُدُوا
62پس براى خدا سجده كنيد و (او را) بپرستيد.
سوره القمر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ ساعت (رستاخيز) نزديك شد و ماه بشكافت!
وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ
2و اگر نشانه (معجزه آسايى) ببينند روى مىگردانند، و مىگويند:« (اين) سحرى مستمر است. »
وَ كَذَّبُوا وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ وَ كُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ
3و دروغ انگاشتند و از هوسهايشان پيروى كردند؛ و هر كارى قرارگاه دارد.
وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنَ الْأَنْباءِ ما فِيهِ مُزْدَجَرٌ
4و بيقين از خبرهاى بزرگ آنچه در آن (مايه) بازداشتن (از بدىها) است به سراغ آنان آمده است.
حِكْمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِ النُّذُرُ
5كه (آن) فرزانگى رساست؛ و [لى] هشدارها فايدهاى ندارد.
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِليٰ شَيْءٍ نُكُرٍ
6پس در روزى كه فراخواننده به سوى چيزى ناپسند فرا مىخواند، از آنان روى برتاب!
خُشَّعاً أَبْصارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ كَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ
7(آنان) در حالى كه چشمانشان (از ترس) فروتن گشته از قبرها بيرون مىآيند، چنانكه گويى آنان ملخهاى پراكندهاند.
مُهْطِعِينَ إِلَي الدَّاعِ يَقُولُ الْكافِرُونَ هٰذا يَوْمٌ عَسِرٌ
8در حالى كه به سوى آن فراخواننده شتابانند؛ كافران مىگويند:« اين روزى دشوار است! »
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنا وَ قالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ
9پيش از آنان، قوم نوح (نيز نشانههاى ما را) دروغ انگاشتند، و بنده ما (نوح) را تكذيب كرده و گفتند:« (او) ديوانه است. »و (او از انجام رسالتش) بازداشته شد.
فَدَعا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ
10و پروردگارش را خواند:« كه من شكست خوردهام پس مرا يارى كن (و پيروز گردان)! »
فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ
11و درهاى آسمان را با آبى ريزان گشوديم؛
وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُوناً فَالْتَقَي الْماءُ عَليٰ أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ
12و زمين را با چشمه ساران شكافتيم؛ و آب (ها) روبروشدند (و به هم پيوستند) بر كارى كه معين شده بود!
وَ حَمَلْناهُ عَليٰ ذاتِ أَلْواحٍ وَ دُسُرٍ
13و او را بر (كشتى) داراى صفحههاى (چوبى) و ميخها سوار كرديم؛
تَجْرِي بِأَعْيُنِنا جَزاءً لِمَنْ كانَ كُفِرَ
14كه زير نظر ما روان مىشد. تا پاداشى باشد براى كسى كه مورد (انكار و) ناسپاسى قرارگرفته بود.
وَ لَقَدْ تَرَكْناها آيَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ
15و بيقين آن را برجاى نهاديم در حالى كه نشانهاى (عبرت آموز) بود؛ پس آيا ياد آورنده (و پندگيرنده) اى هست؟
فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ
16پس (بنگر كه) عذاب من و هشدارها [يم] چگونه بود!
وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ
17و بيقين قرآن را براى يادآورى آسان ساختيم؛ پس آيا يادآورنده (و پندگيرندهاى) هست؟!
كَذَّبَتْ عادٌ فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ
18(قوم) عاد (نيز نشانههاى ما را) دروغ انگاشتند؛ پس (بنگر كه) عذاب من، و هشدارها [يم] چگونه بود!
إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ
19در واقع در روز شوم مستمرى تند باد سردى برآنان فرستاديم،
تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ
20كه (آن باد) مردم را از جاى بر مىكند چنانكه گويى آنان تنههاى درختان خرماى ريشه كن شدهاند!
فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ
21پس (بنگر كه) عذاب من و هشدارها (يم) چگونه بود!
وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ
22و بيقين قرآن را براى يادآورى، آسان ساختيم؛ پس آيا ياد آورنده (و پندگيرندهاى) هست؟!
كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ
23(قوم) ثمود (نيز هشدارگران و) هشدارها را دروغ انگاشتند،
فَقالُوا أَ بَشَراً مِنَّا واحِداً نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذاً لَفِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ
24و گفتند:« آيا از بشرى تنها كه از (ميان) ماست پيروى كنيم؟! در اين صورت قطعا ما در گمراهى و ديوانگى هستيم.
أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ
25آيا از ميان ما آگاه كننده (وحى) بر او (صالح) فروافكنده شده است؟! بلكه او بسيار دروغگو [و] متكبرى هوسباز است. »
سَيَعْلَمُونَ غَداً مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ
26فردا بزودى خواهند دانست، چه كسى بسيار دروغگو [و] متكبرى هوسباز است!
إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَ اصْطَبِرْ
27در حقيقت ما ماده شتر را براى آزمايش آنان مىفرستيم، پس نگهبان (و منتظر واكنش) آنان باش و شكيبايى ورز!
وَ نَبِّئْهُمْ أَنَّ الْماءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ
28و به آنان خبر ده كه آب (روستا) بين آنان، (و ماده شتر) تقسيم شده، هر (صاحب) سهمى (در نوبت خود) حاضر شود.
فَنادَوْا صاحِبَهُمْ فَتَعاطيٰ فَعَقَرَ
29و همراهشان را ندا دادند، و سلاح برگرفت و (ماده شتر را) پى كرد.
فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ
30پس (بنگر كه) عذاب من و هشدارها [يم] چگونه بود!
إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً واحِدَةً فَكانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ
31در حقيقت ما يك بانگ (مرگبار) برآنان فرستاديم، و همچون (گياه) خشك و در هم كوبيده (اصطبل) در آمدند.
وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ
32و بيقين قرآن را براى يادآورى آسان ساختيم؛ پس آيا ياد آورنده (و پندگيرندهاى) هست؟!
كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ
33قوم لوط (نيز هشدارگران و) هشدارها را دروغ انگاشتند؛
إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ حاصِباً إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْناهُمْ بِسَحَرٍ
34در حقيقت ما طوفان شن بر آنان فرستاديم مگر خاندان لوط را كه آنان را سحرگاهان نجات داديم.
نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنا كَذٰلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ
35(اين) نعمتى از نزد ما بود، اينگونه هر كس را كه سپاسگزارى كند پاداش مىدهيم.
وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنا فَتَمارَوْا بِالنُّذُرِ
36و بيقين از (مجازات) سخت ما هشدارشان داد، و [لى] درباره هشدارها مجادله كردند.
وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ فَطَمَسْنا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ
37و بيقين از او تمناى كامجويى از مهمانهايش را كردند؛ و چشمانشان را محو كرديم و (گفتيم:) عذاب من و هشدارها [يم] را بچشيد!
وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ
38و بيقين در صبحگاهان عذابى ثابت به سراغشان آمد.
فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ
39و (گفتيم:) عذاب من و هشدارها [يم] را بچشيد!
وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ
40و بيقين قرآن را براى ياد آورى آسان ساختيم؛ پس آيا يادآورنده (و پند گيرندهاى) هست؟!
وَ لَقَدْ جاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ
41و بيقين (هشدارگران و) هشدارها به سراغ فرعونيان آمد.
كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ
42همه نشانههاى (معجزه آساى) ما را دروغ انگاشتند، و آنان را [همچون] گرفتار ساختن شكست ناپذيرى توانا، گرفتار (مجازات) كرديم.
أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ
43آيا كافران شما بهتر از آن (كافر) انند، يا عدم تعهدى براى شما در نوشتههاى متين (آسمانى) است؟
أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ
44يا مىگويند:« ما جماعتى پيروزيم؟! »
سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ
45بزودى جماعت (آنان) شكست مىخورد و باعقب گرد روى بر مىتابد!
بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهيٰ وَ أَمَرُّ
46بلكه ساعت (رستاخيز) وعدگاه آنان است، و ساعت (رستاخيز) هولناكتر و تلختر است!
إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ
47مسلما خلافكاران در گمراهى و شعلههاى فروزان (آتش) ند،
يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَليٰ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ
48در روزى كه بر چهرههايشان در آتش كشيده مىشوند، (و به آنان گفته مىشود: عذاب) تماس با دوزخ آزار دهنده را بچشيد!
إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ
49حقيقت ما هر چيزى را به اندازه آفريديم.
وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ
50و فرمان ما جز يكى نيست، همانند چشم بر هم زدن.
وَ لَقَدْ أَهْلَكْنا أَشْياعَكُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ
51و بيقين (افراد) مشابه شما را هلاك كرديم، پس آيا ياد آورنده (و پندگيرندهاى) هست؟!
وَ كُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ
52و هر چيزى كه انجامش دادند در نوشتههاى متين (نامه اعمالشان ثبت) است.
وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ
53و هر كوچك و بزرگى نوشته شده است.
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ
54در حقيقت پارسايان (خود نگهدار) در بوستانهاى (بهشتى) و نهرها هستند.
فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ
55در جايگاه راستين، نزد بزرگ فرمانرواى توانا.
سوره الرحمن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الرَّحْمٰنُ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ (خداى) گستردهمهر،
عَلَّمَ الْقُرْآنَ
2قرآن را آموزش داد؛
خَلَقَ الْإِنْسانَ
3انسان را آفريد،
عَلَّمَهُ الْبَيانَ
4« بيان »را به او آموزش داد.
الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ
5خورشيد و ماه، حساب شده (در حركت) اند،
وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ
6و گياه و درخت (براى او) سجده مىكنند.
وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِيزانَ
7و آسمان را برافراشت، و ترازو (و معيار) را نهاد،
أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزانِ
8تا اينكه در مورد ترازو (و معيار) طغيان مكنيد.
وَ أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْمِيزانَ
9و وزن را بر (اساس) دادگرى برپا داريد و ترازو را (نكاهيد و به مردم) خسارت نزنيد.
وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ
10و زمين را براى آفريدگان نهاد،
فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ
11در حالى كه در آن ميوه و درخت خرماى داراى شكوفه است،
وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ
12و دانه (هاى) داراى برگ و گياه خوشبوست.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
13پس (اى انسانها و جنيان) كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ
14انسان را از گل خشكيدهاى همچون سفال آفريد،
وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ
15و جن را از زبانه (رنگارنگ بىدود) آتش آفريد.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
16پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ
17(او) پروردگار دو خاور و پروردگار دو باختر است.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
18پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ
19دو دريا را درآميخت، در حالى كه روبروى همديگرند،
بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ
20(و) بين آن دو مانعى است تا به يكديگر تجاوز نكنند.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
21پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ
22از آن دو (دريا) مرواريد و مرجان بيرون مىآيد.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
23پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
وَ لَهُ الْجَوارِ الْمُنْشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلامِ
24و (كشتىهاى) روان گشته در دريا كه پديد آمده همچون كوههاست فقط از آن اوست.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
25پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ
26همه كسانى كه روى آن (زمين) هستند فناپذيرند،
وَ يَبْقيٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ
27و ذات پروردگارت كه شكوهمند و ارجمند است باقى مىماند.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
28پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ
29هر كس در آسمان و زمين است از او درخواست مىكند و او هر روز در كارى (و حالى) است.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
30پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلانِ
31اى دو گرانمايگان (انسانها و جنيان) بزودى به (حساب) شما مىپردازيم.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
32پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطارِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطانٍ
33اى گروه جن و انسان! اگر مىتوانيد از اطراف آسمانها و زمين نفوذ كنيد، پس نفوذ كنيد، (ولى) جز با تسلط نفوذ نمىكنيد.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
34پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
يُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ فَلا تَنْتَصِرانِ
35شعلههايى از آتش و دود بر شما فرستاده مىشود و يارى نمىشويد؛ (و پيروز نمىشويد.)
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
36پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّماءُ فَكانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهانِ
37پس هنگامى كه آسمان شكافته شود و همچون روغن مذاب گلگون گردد.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
38پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لا جَانٌّ
39پس در آن روز هيچ انسان و جن از پيامد (گناه) ش پرسش نمىشود.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
40پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصِي وَ الْأَقْدامِ
41خلافكاران به چهرههايشان شناخته مىشوند؛ و زمامها و گامهاى (شان) گرفته مىشود.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
42پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ
43اين جهنمى است كه خلافكاران آن را دروغ مىانگاشتند.
يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ
44در حالى كه بين آن و بين آب سوزان جوشان مىچرخند.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
45پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ
46و براى كسى كه از مقام پروردگارش بترسد، دو بوستان (بهشتى) است.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
47پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
ذَواتا أَفْنانٍ
48كه (آن دو بوستان) داراى (انواع درختان ميوه و) شاخساران است.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
49پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
فِيهِما عَيْنانِ تَجْرِيانِ
50در آن دو (بوستان) دو چشمهسار روانند.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
51پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
فِيهِما مِنْ كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ
52در آن دو (بوستان،) از هر ميوهاى دو جفت است.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
53پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
مُتَّكِئِينَ عَليٰ فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَ جَنَي الْجَنَّتَيْنِ دانٍ
54در حالى كه بر بسترهايى تكيه زدهاند كه (آستر) داخلهاى آنها از حرير ضخيم است، و ميوه آن دو بوستان بهشتى نزديك (و در دسترس) است.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
55پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
فِيهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ
56در آن (بهشت) ها همسرانى چشم فروهشته هستند كه پيش از آنان هيچ انسان و جنى با آنان تماس نگرفته است.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
57پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ
58چنانكه گويى آنان همچون ياقوت و مرجانند.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
59پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ
60آيا پاداش نيكى جز نيكى است؟!
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
61پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ
62و پايينتر از آن دو (بوستان) دو بوستان (بهشتى ديگر) است.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
63پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
مُدْهامَّتانِ
64دو (بوستان) سبز سياه فامند.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
65پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
فِيهِما عَيْنانِ نَضَّاخَتانِ
66در آن دو (بوستان) دو چشمه سار فواره زن است.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
67پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
فِيهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ
68در آن دو (بوستان) ميوه و درخت خرما و انار است.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
69پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
فِيهِنَّ خَيْراتٌ حِسانٌ
70در آن (بهشت) ها زنانى نيكو (و) زيبايند.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
71پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِي الْخِيامِ
72حوريانى كه در خيمههاى (بهشتى) پوشيدهاند.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
73پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ
74پيش از آنان هيچ انسان و جنى با آن (حوري) ان تماس نگرفته است.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
75پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
مُتَّكِئِينَ عَليٰ رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِيٍّ حِسانٍ
76در حالى كه (بهشتيان) بر بالشهاى سبز و (فرشهاى) كمياب زيبا تكيه زدهاند.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ
77پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مىانگاريد؟!
تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ
78خجسته و پايدار است نام پروردگارت كه شكوهمند و ارجمند است.
سوره الواقعة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ هنگامى كه حادثه (رستاخيز) واقع شود.
لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ
2كه در وقوعش دروغى نيست.
خافِضَةٌ رافِعَةٌ
3كه فرو آورنده و بر افرازنده است.
إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا
4هنگامى كه زمين كاملا مىلرزد،
وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا
5و كوهها كاملا خرد شوند،
فَكانَتْ هَباءً مُنْبَثًّا
6و غبارى پراكنده شوند.
وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً
7و (شما) گروههاى سه گانه شويد.
فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ
8پس ياران خجسته (دست راست)، كدامند ياران خجسته (دست راست)!
وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ
9و ياران شوم (دست چپ)، كدامند ياران شوم (دست چپ)!
وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ
10و پيشگامان پيشگامان،
أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ
11آنان نزديكان (درگاه الهى) اند.
فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ
12در بوستانهاى پرنعمت (بهشت) ند.
ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ
13جمعى از (ملتهاى) پيشين،
وَ قَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ
14و اندكى از (ملتهاى) پسين.
عَليٰ سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ
15بر تختهاى پيوسته (و گوهرنشان) ند.
مُتَّكِئِينَ عَلَيْها مُتَقابِلِينَ
16در حالى كه بر آنها تكيه زده، روياروى همديگرند.
يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ
17نوجوانانى ماندگار بر (گرد) آنان مىچرخند؛
بِأَكْوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ
18با قدحها و كوزهها و جامى از (شراب) لبريز.
لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ
19در حالى كه از (نوشيدن) آنها سردرد نمىگيرند و مست نمىشوند.
وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ
20و ميوهاى از آنچه بر مىگزينند.
وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ
21و گوشت پرنده از آنچه ميل دارند.
وَ حُورٌ عِينٌ
22و حوريان فراخ چشم (و سپيد چشم)؛
كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ
23همچون داستان مرواريد پنهان.
جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ
24به پاداش آنچه همواره انجام مىدادند.
لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً
25در آن (بهشت) هيچ بيهوده و نسبت دادن گناه نمىشنوند.
إِلَّا قِيلاً سَلاماً سَلاماً
26مگر گفتار: سلام سلام.
وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ ما أَصْحابُ الْيَمِينِ
27و ياران دست راست، كدامند ياران دست راست!
فِي سِدْرٍ مَخْضُودٍ
28(آنان) در [جوار درخت] سدر بىخار،
وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ
29و درخت بزرگ (سبز موز با برگها و ميوههاى) لايه لايه،
وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ
30و سايه گسترده،
وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ
31و آبى ريزان،
وَ فاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ
32و ميوه فراوان،
لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ
33كه نه گسسته شده و نه منع مىشود،
وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ
34و همسرانى بلند مرتبهاند.
إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً
35در حقيقت ما آنان را با پيدايشى (نو) پديد آورديم.
فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً
36و آنان را دوشيزگانى قرار داديم،
عُرُباً أَتْراباً
37كه شوهر دوستانى همسالند.
لِأَصْحابِ الْيَمِينِ
38(اينها) براى ياران دست راست است.
ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ
39جمعى از (ملتهاى) پيشينند.
وَ ثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ
40و جمعى از (ملتهاى) پسين.
وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ
41و ياران دست چپ، كدامند ياران دست چپ!
فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ
42(آنان) در باد سوزان و آب سوزان،
وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ
43و سايهاى از دود گرم و سياه!
لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ
44كه نه سرد است و نه ارجمند.
إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذٰلِكَ مُتْرَفِينَ
45[چرا] كه آنان پيش از آن (در دنيا) سردمداران ثروتمند بودند.
وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَي الْحِنْثِ الْعَظِيمِ
46و همواره بر گناه بزرگ (سوگند شكنى) پافشارى مىكردند،
وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ
47و همواره مىگفتند:« آيا هنگامى كه مرديم و خاك و استخوانهايى (پوسيده) شديم، آيا حتما ما برانگيخته خواهيم شد؟!
أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ
48و آيا نياكان نخستين ما (نيز برانگيخته مىشوند)؟! »
قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ
49بگو:« قطعا پيشينيان و پسينيان،
لَمَجْمُوعُونَ إِليٰ مِيقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ
50در ميعادگاه روز معين جمعآورى مىشوند،
ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ
51سپس شما اى گمراهان تكذيب گر!
لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ
52قطعا از درخت نفرتانگيز زقوم مىخوريد،
فَمالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ
53و شكمها را از آن پر مىكنيد،
فَشارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ
54و بر (روى) آن از آب سوزان مىنوشيد،
فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ
55و همچون نوشيدن شتران عطش زده مىنوشيد.
هٰذا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ
56اين (نخستين) پذيرائى آنان در روز جزاست! »
نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْلا تُصَدِّقُونَ
57ما شما را آفريديم؛ پس چرا (باز آفرينى رستاخيز را) تصديق نمىكنيد؟!
أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ
58و آيا آنچه را از منى مىريزيد، ملاحظه كردهايد؟!
أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ
59آيا شما آن را آفريديد يا ما آفرينندهايم؟!
نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ
60ما در ميان شما مرگ را مقدر ساختيم؛ و ما پيشى گرفته شده (و مغلوب) نيستيم،
عَليٰ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ
61بر اينكه همانند شما را جايگزين (شما) گردانيم. و شما را در آنچه نمىدانيد پديد آوريم.
وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُوليٰ فَلَوْلا تَذَكَّرُونَ
62و بيقين پديده نخستين (دنيا) را دانستيد، پس چرا متذكر (رستاخيز) نمىشويد؟!
أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ
63و آيا آنچه را كشت مىكنيد ملاحظه كردهايد؟!
أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ
64آيا شما آن را زراعت مىكنيد يا ما زراعت كنندهايم؟!
لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ
65اگر (بر فرض) مىخواستيم حتما آن (گياهان) را درهم شكسته مىگردانيديم و پيوسته تعجب مىكرديد!
إِنَّا لَمُغْرَمُونَ
66(در حالى كه مىگفتيد:) قطعا ما زيانكاريم،
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ
67بلكه ما محروم شدهايم!
أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ
68و آيا به آبى كه مىنوشيد نظر كردهايد؟!
أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ
69آيا شما آن را از ابرها فروفرستادهايد يا ما فروفرستندهايم؟!
لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْلا تَشْكُرُونَ
70اگر (بر فرض) مىخواستيم، آن (آب) را تلخ قرار مىداديم، پس چرا سپاسگزارى نمىكنيد؟!
أَ فَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ
71و آيا به آتشى كه مىافروزيد نظر كردهايد؟!
أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِئُونَ
72آيا شما درختش را پديد آوردهايد يا ما پديد آورندهايم؟!
نَحْنُ جَعَلْناها تَذْكِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِينَ
73ما آن را (مايه) يادآورى و بهره زندگى براى مسافران بيابانگرد قرار دادهايم.
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ
74پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى،
فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ
75و به جايگاه ستارگان سوگند ياد مىكنم!
وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ
76و مسلما آن سوگند بزرگى است اگر (بر فرض) بدانيد!
إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ
77قطعا آن (قرآن) خواندنى ارجمندى است،
فِي كِتابٍ مَكْنُونٍ
78در كتاب پنهان (علم الهى).
لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ
79كه جز پاكان با آن تماس نمىگيرند.
تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ
80(و) فروفرستادهاى از جانب پروردگار جهانيان است.
أَ فَبِهٰذَا الْحَدِيثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ
81و آيا شما اين سخن (قرآن) را سست مىشمريد،
وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ
82و شما (سپاس) روزيتان را تكذيب (قرآن) قرار مىدهيد؟!
فَلَوْلا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ
83پس چرا هنگامى كه (جان) به گلوگاه رسد، (آن را باز نمىگردانيد؟!)
وَ أَنْتُمْ حِينَئِذٍ تَنْظُرُونَ
84در حالى كه شما در آن هنگام مىنگريد؛
وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَ لٰكِنْ لا تُبْصِرُونَ
85و ما به او از شما نزديكتريم و ليكن نمىبينيد.
فَلَوْلا إِنْ كُنْتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ
86و اگر (در رستاخيز) جزا داده نمىشويد،
تَرْجِعُونَها إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ
87چرا آن (جان) را باز نمىگردانيد اگر راست مىگوييد!
فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ
88و اما اگر از نزديكان (خدا) باشد،
فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعِيمٍ
89پس (براى او) آرامش و [گياهى] خوشبو و بوستان پرنعمت (بهشت) است.
وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ
90و اما اگر از ياران راست باشد،
فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ
91پس (به او گفته مىشود:) سلام بر تو از طرف ياران راست!
وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ
92و اما اگر از تكذيب كنندگان گمراه باشد،
فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ
93پس نخستين پذيرائى (او) از آب سوزان،
وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ
94و به دوزخ در آمدن (و سوختن) است؛
إِنَّ هٰذا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ
95قطعا فقط اين (مطالب) حق يقينى است!
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ
96پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى.
سوره الحدید
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ آنچه در آسمانها و زمين است براى خدا تسبيح مىگويند؛ و او شكستناپذير فرزانه است.
لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
2فرمانروايى آسمانها و زمين فقط از آن اوست؛ زنده مىكند و مىميراند؛ و او بر هر چيز تواناست.
هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
3او نخستين و بازپسين و آشكار و پنهان است؛ و او به هر چيز داناست.
هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَويٰ عَلَي الْعَرْشِ يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَما كُنْتُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
4او كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز (و دوره) آفريد؛ سپس بر تخت (جهاندارى و تدبير هستى) تسلط يافت؛ آنچه در زمين داخل مىشود، و آنچه از آن خارج مىشود و آنچه از آسمان فرو مىآيد و آنچه در آسمان بالا مىرود را مىداند؛ و هر جا باشيد او با شماست، و خدا به آنچه انجام مىدهيد بيناست.
لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَي اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
5فرمانروايى آسمانها و زمين فقط از آن اوست؛ و [همه] كارها فقط به سوى خدا بازگردانده مىشوند.
يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
6شب را در روز وارد مىكند و روز را در شب وارد مىكند؛ و او به (اسرار) درون سينهها داناست.
آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ أَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ
7به خدا و فرستادهاش ايمان آوريد و از آنچه شما را جانشين در آن قرار داده (در راه خدا) مصرف كنيد؛ پس كسانى كه از شما ايمان آورند و (در راه خدا) مصرف كنند، برايشان پاداش بزرگى است.
وَ ما لَكُمْ لا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَ قَدْ أَخَذَ مِيثاقَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
8و شما را چه شده، كه به خدا ايمان نمىآوريد در حالى كه فرستاده (او) شما را مىخواند تا به پروردگارتان ايمان آوريد، و بيقين (بوسيله فطرت و خرد) از شما پيمان محكم گرفته است؛ اگر (آمادگى) ايمان داريد؟!
هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَليٰ عَبْدِهِ آياتٍ بَيِّناتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَ إِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ
9او كسى است كه آيات روشنگرى بر بندهاش فرو مىفرستد تا شما را از تاريكىها به سوى نور بيرون آورد؛ و قطعا خدا [نسبت] به شما مهربانى مهرورز است.
وَ ما لَكُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا وَ كُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنيٰ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ
10و شما را چه شده، كه در راه خدا مصرف نمىكنيد، و حال آنكه ميراث آسمانها و زمين فقط از آن خداست؟! كسانى از شما كه قبل از پيروزى (در راه خدا) مصرف كردند و پيكار نمودند (با ديگران) مساوى نيستند؛ آنان رتبهاى والاتر دارند از كسانى كه بعد از (پيروزى در راه خدا) مصرف كردند و پيكار نمودند. و خدا همگان را وعده [پاداش] نيك داده است؛ و خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است.
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ
11كيست كسى كه به خدا« قرض الحسنهاى »وام دهد، تا آن را برايش بيفزايد، و پاداش ارجمندى براى او باشد؟!
يَوْمَ تَرَي الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعيٰ نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها ذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
12روزى كه مردان با ايمان و زنان با ايمان را مىبينى در حالى كه نورشان پيش رويشان و در سمت راستشان شتابان مىرود (و فرشتگان به آنان مىگويند:) امروز مژده باد بر شما! به بوستانهاى (بهشتى) كه نهرها زير [درختان] ش روان است؛ در حالى كه در آنجا ماندگارند؛ تنها آن كاميابى بزرگ است.
يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ
13(همان) روزى كه مردان منافق و زنان منافق به كسانى كه ايمان آوردهاند مىگويند:« به ما بنگريد (و مهلت دهيد) تا از نور شما پرتوى برگيريم. » (به آنان) گفته مىشود:« به پشت سرتان باز گرديد و نورى در خواست كنيد. »پس ديوارى بين آنان زده مىشود كه براى آن درى است كه درونش رحمت در آن است و برونش از جانب آن عذاب است!
يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قالُوا بَليٰ وَ لٰكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ حَتَّي جاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَ غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ
14(منافقان) آن (مؤمن) ان را ندا مىدهند:« آيا با شما نبودهايم؟! »گويند:« آرى، و ليكن شما خودتان را در فتنه افكنديد و انتظار (شكست اسلام را) كشيديد و شك كرديد، و (خيالها و) آرزوها شما را فريب داد تا اينكه فرمان خدا فرا رسيد، و (شيطان) حيلهگر شما را نسبت به (آمرزش) خدا فريب داد.
فَالْيَوْمَ لا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ وَ لا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْواكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلاكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ
15و امروز از شما و از كسانى كه كفر ورزيدند هيچ تاوانى گرفته نمىشود، مقصدتان آتش است كه آن (سزاوار) سرپرستى شماست و بد فرجامى است! »
أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ
16آيا براى كسانى كه ايمان آوردهاند وقت آن نرسيده است كه دلهايشان براى ياد خدا و آنچه از حق فرو فرستاده، فروتن شود؛ و مانند كسانى نباشند كه پيش از (اين) به آنان كتاب داده شد و فاصله [زمانى] بر آنان طولانى گشت پس دلهايشان سخت گرديد و بسيارى از آنان نافرمانبردارند؟!
اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
17بدانيد كه خدا زمين را بعد از مردنش زنده مىكند؛ بيقين نشانههاى (خود) را براى شما بيان كرديم، باشد كه شما خردورزى كنيد.
إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَ الْمُصَّدِّقاتِ وَ أَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعَفُ لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ
18براستى كه مردان صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده، در حالى كه« قرض الحسنهاى »به خدا وام دهند، برايشان افزوده مىشود و براى آنان پاداش ارجمندى است.
وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ
19و كسانى كه به خدا و فرستادهاش ايمان آوردند، فقط آنان راستگويان و گواهان نزد پروردگارشان هستند، پاداش آنان و نورشان فقط براى آنان است؛ و كسانى كه كفر ورزيدند و نشانههاى ما را دروغ انگاشتند، آنان اهل دوزخند.
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ
20بدانيد كه زندگى پست (دنيا) بازى و سرگرمى و زيور و فخر فروشى در ميان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است، همانند مثال بارانى كه گياهانش كشاورزان را به شگفت آورد، سپس خشك مىگردد، پس آن را زرد مى بينى؛ سپس درهم شكسته مىشود. و در آخرت عذابى شديد و آمرزشى از جانب خدا و خشنودى (او) است. و زندگى پست (دنيا) جز كالاى فريبنده نيست.
سابِقُوا إِليٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ
21پيشى گيريد به سوى آمرزشى از پروردگارتان و بهشتى كه پهنه آن همچون پهنه آسمان و زمين است كه براى كسانى كه به خدا و فرستادهاش ايمان آوردهاند، آماده شده است؛ اين بخشش خداست آن را به هر كه بخواهد (و شايسته بداند) مىدهد؛ و خدا داراى بخشش بزرگ است.
ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذٰلِكَ عَلَي اللَّهِ يَسِيرٌ
22هيچ مصيبتى در زمين و در (وجود) خودتان (به شما) نمى رسد، جز اينكه قبل از آنكه آن را بيافرينيم، در كتابى (ثبت) است؛ در حقيقت آن (كار) بر خدا آسان است.
لِكَيْلا تَأْسَوْا عَليٰ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ
23بخاطر آنكه برآنچه از دستتان رفته تأسف مخوريد؛ و به آنچه به شما داده است شادمان مباشيد؛ و خدا هيچ متكبر خيال پرداز فخر فروشى را دوست ندارد؛
الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَ يَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَ مَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ
24(همان) كسانى كه بخل مى ورزند، و مردم را به بخل فرمان مىدهند؛ و هر كس روى برتابد، پس (به خدا زيان نمى رساند؛ چرا) كه تنها خدا توانگر [و] ستوده است.
لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ
25بيقين فرستادگانمان را با دليلهاى روشن (معجزه آسا) فرستاديم، و همراه آنان كتاب (الهى) و ترازو را فرو فرستاديم، تا مردم به دادگرى برخيزند؛ و آهن را فرو فرستاديم كه در آن نيرويى شديد و سودهايى براى مردم است، و تا خدا معلوم دارد كه چه كسى او و فرستادهاش را در نهان يارى مى كند؛ براستى خدا نيرومندى شكستناپذير است.
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً وَ إِبْراهِيمَ وَ جَعَلْنا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْكِتابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ
26و بيقين نوح و ابراهيم را فرستاديم، و در نسل آن دو نبوت و كتاب [الهى] قرار داديم؛ پس برخى از آنان ره يافتهاند و بسيارى از آنان نافرمانبردارند.
ثُمَّ قَفَّيْنا عَليٰ آثارِهِمْ بِرُسُلِنا وَ قَفَّيْنا بِعِيسَي ابْنِ مَرْيَمَ وَ آتَيْناهُ الْإِنْجِيلَ وَ جَعَلْنا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعايَتِها فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ
27سپس فرستادگانمان را بدنبال آنان فرستاديم، و عيسى پسر مريم را (در پى آنان) فرستاديم، و به او انجيل داديم، و در دلهاى كسانى كه از او پيروى كردند دلسوزى و رحمت قرار داديم؛ و ترسايى (و گوشه نشينى) را پديدش آوردند كه آن را برآنان مقرر نكرده بوديم، جز براى طلب خشنودى خدا، و [لى] آن را رعايت نكردند آنگونه كه، حق رعايتش بود؛ پس كسانى از آنان كه ايمان آوردند پاداششان را داديم؛ و بسيارى از آنان نافرمانبردارند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
28اى كسانى كه ايمان آوردهايد! [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد و به فرستادهاش ايمان آوريد تا دو بهره از رحمتش به شما بدهد؛ و براى شما نورى قرار دهد كه با آن راه رويد، و شما را بيامرزد؛ و خدا بسيار آمرزنده و مهرورز است.
لِئَلاَّ يَعْلَمَ أَهْلُ الْكِتابِ أَلَّا يَقْدِرُونَ عَليٰ شَيْءٍ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ أَنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ
29تا اهل كتاب بدانند كه قادر بر (بدست آوردن) هيچ چيز از بخشش خدا نيستند، و اينكه بخشش بدست خداست، به هر كس بخواهد (و شايسته بداند) آن را مىدهد؛ و خدا داراى بخشش بزرگ است.