سوره النبأ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ عَمَّ يَتَساءَلُونَ
1به نام خداى رحمان و رحيم.؛ مردم از چه خبر مهمى پرسش و گفتگو مىكنند؟.
عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ
2از خبر بزرگ قيامت.
الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ
3كه در آن با هم به جدل و اختلاف كلمه برخاستند (چون پيغمبر (ص) به نزول قرآن سخن از خدا و قيامت آغاز فرمود مؤمن و كافر در صدق و كذبش به مجادله پرداختند اين آيات نازل شد).
كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ
4چنين نيست كه منكران پنداشتهاند به زودى (وقت مرگ را) خواهند دانست.
ثُمَّ كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ
5و البته (بر خطاى خود) به زودى آگاه مىشوند.
أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً
6آيا ما زمين را مهد آسايش خلق نگردانيديم؟.
وَ الْجِبالَ أَوْتاداً
7و كوهها را ميخهايى در آن نساختيم؟.
وَ خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً
8و شما را جفت (زن و مرد) آفريديم (تا انس و نشاط و فرزند صالح و بقاى نوع بازيابيد).
وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ سُباتاً
9و خواب را براى شما مايه قوام حيات و استراحت قرار داديم.
وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً
10و پرده سياه شب را ساتر (احوال خلق) گردانيديم.
وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً
11و روز روشن را براى تحصيل معاش آنان مقرر داشتيم.
وَ بَنَيْنا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِداداً
12و بر فراز آنها هفت آسمان محكم بنا كرديم.
وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً
13و چراغى (چون خورشيد) رخشان بر افروختيم.
وَ أَنْزَلْنا مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً
14و از فشار و تراكم ابرها آب باران فرو ريختيم.
لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَ نَباتاً
15تا بدان آب و دانه و گياه برويانيم.
وَ جَنَّاتٍ أَلْفافاً
16و باغهاى پر درخت (و انواع ميوهها) پديد آورديم.
إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً
17همانا روز فصل (يعنى روز قيامت كه در آن فصل خصومتها شود) وعدهگاه خلق است.
يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً
18آن روزى كه در صور دميده مىشود تا شما فوج فوج به محشر وارد شويد.
وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً
19و آسمان گشوده شود پس درهاى متعددى از آن باز شود (تا هر فوجى از درى شتابند).
وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً
20و كوهها به حركت در آيد و مانند سراب گردد.
إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً
21همانا دوزخ در انتظار بدكاران است.
لِلطَّاغِينَ مَآباً
22آن دوزخ جايگاه مردم سركش و ستمكار است.
لابِثِينَ فِيها أَحْقاباً
23كه در آن دورانهاى متمادى عذاب كشند.
لا يَذُوقُونَ فِيها بَرْداً وَ لا شَراباً
24هرگز در آنجا قطرهاى آب سرد و شراب طهور نياشامند (چنان كه در دنيا از علوم انبيا بهره نيافتند).
إِلَّا حَمِيماً وَ غَسَّاقاً
25مگر آبى پليد سوزان كه از چرك و خون جهنم است به آنها دهند.
جَزاءً وِفاقاً
26كه با كيفر اعمال آنها موافق است.
إِنَّهُمْ كانُوا لا يَرْجُونَ حِساباً
27زيرا آنها به روز حساب اميد نداشتند.
وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا كِذَّاباً
28و آيات ما را از فرط جهالت سخت تكذيب كردند.
وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ كِتاباً
29و حال آنكه هر چيز را ما در كتابى به احصاء و شماره رقم كردهايم.
فَذُوقُوا فَلَنْ نَزِيدَكُمْ إِلَّا عَذاباً
30پس بچشيد (كيفر تكذيب و بدكارى را) كه هرگز بر شما چيزى جز رنج و عذاب دوزخ نيفزاييم (چنان كه شما در دنيا هيچ متنبه نشده و جز بر بدى نيفزوديد).
إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفازاً
31براى متقيان در آن جهان رستگارى و آسايش است.
حَدائِقَ وَ أَعْناباً
32باغهايى سرسبز و انواعى از انگورها.
وَ كَواعِبَ أَتْراباً
33و دختران (زيباى دلربا) كه همه در خوبى و جوانى مانند يكديگرند.
وَ كَأْساً دِهاقاً
34و جامهايى پر (از شراب طهور).
لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا كِذَّاباً
35هرگز سخن بيهوده و دروغ نشنوند.
جَزاءً مِنْ رَبِّكَ عَطاءً حِساباً
36اين (نعمتهاى ابدى) مزدى به عطا و حساب پروردگار تو است.
رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُمَا الرَّحْمٰنِ لا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطاباً
37خدايى كه آسمانها و زمين و همه مخلوقاتى كه در بين آسمان و زمين است بيافريده خدايى مهربان است كه در عين مهربانى كسى از قهر و سطوتش با او به گفتگو لب نتواند گشود.
يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِكَةُ صَفًّا لا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمٰنُ وَ قالَ صَواباً
38روزى كه آن فرشته بزرگ روح القدس با همه فرشتگان صف زده و به نظم برخيزند و هيچ كس سخن نگويد جز آن كس كه خداى مهربانش اذن دهد و او سخن به صواب گويد.
ذٰلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِليٰ رَبِّهِ مَآباً
39چنين روز محقق خواهد شد پس هر كه مىخواهد، نزد خداى خود (در آن روز) مقام و منزلتى يابد (در راه ايمان و اطاعت بكوشد).
إِنَّا أَنْذَرْناكُمْ عَذاباً قَرِيباً يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداهُ وَ يَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ تُراباً
40ما شما را از روز عذاب كه نزديك است ترسانيده و آگاه ساختيم روزى كه هر كس هر چه (از نيك و بد) كرده در پيش روى خود حاضر بيند و كافر در آن روز (از فرط عذاب) آرزو مىكند كه اى كاش خاك بود (تا چنين به آتش كفر خود نمىسوخت).
سوره النازعات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً
1به نام خداوند بخشنده مهربان.؛ به فرشتگانى سوگند كه ارواح مجرمان را به شدت از بدنهايشان بر مىكشند.
وَ النَّاشِطاتِ نَشْطاً
2و فرشتگانى كه ارواح مؤمنان را با مدارا و نشاط جدا مىسازند.
وَ السَّابِحاتِ سَبْحاً
3و سوگند به فرشتگانى كه در سراسر عالم شناورند.
فَالسَّابِقاتِ سَبْقاً
4پس به خاطر زودتر به ماموريت رسيدن از يكديگر سبقت مىگيرند.
فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً
5و سپس به آنهايى سوگند كه امور را تدبير مىكنند.
يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ
6(كه به طور يقين مبعوث خواهيد شد) در آن روزى كه زلزلههاى وحشتناك همه چيز را به لرزه درمىآورد.
تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ
7و از پس آن حادثه دومين (صيحه عظيم) رخ مىدهد.
قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ واجِفَةٌ
8دلهايى در آن روز سخت هراسان است.
أَبْصارُها خاشِعَةٌ
9ديدگان صاحب آن دلها از شرم افتاده باشد.
يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحافِرَةِ
10گويند چگونه ما را به حال اول با زمان مىآورند؟.
أَ إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً
11بعد از آنكه استخوانهايى پوسيده شديم.
قالُوا تِلْكَ إِذاً كَرَّةٌ خاسِرَةٌ
12و نيز گويند حقا اين بازگشتى زيانآميز است.
فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ
13آرى اين بازگشت تنها با يك صيحه عظيم واقع مىشود.
فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ
14كه ناگهان همه مردگان، روى زمين قرار مىگيرند.
هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسيٰ
15آيا داستان موسى به تو رسيد؟.
إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُويً
16وقتى پروردگارش از وادى مقدس طوى ندايش داد و گفت:.
اذْهَبْ إِليٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغيٰ
17به سوى فرعون برو كه طغيان كرده است.
فَقُلْ هَلْ لَكَ إِليٰ أَنْ تَزَكَّيٰ
18بگو آيا مىخواهى پاك شوى؟.
وَ أَهْدِيَكَ إِليٰ رَبِّكَ فَتَخْشيٰ
19و من تو را به سوى پروردگارت هدايت كنم تا از او بترسى.
فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْريٰ
20موسى معجزه بزرگتر را نشانش داد.
فَكَذَّبَ وَ عَصيٰ
21ولى او تكذيب و سرپيچى كرد.
ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعيٰ
22و سپس برگشت تا عليه موسى تلاش كند.
فَحَشَرَ فَناديٰ
23منادى فرستاد تا همه جمع شدند.
فَقالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْليٰ
24آن گاه گفت من پروردگار بزرگ شما هستم.
فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُوليٰ
25در نتيجه اين بلندپروازى، خداى تعالى او را به عذاب دنيا و آخرت بگرفت.
إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشيٰ
26و در اين سرگذشت عبرتى است براى مآلانديشى كه از سوء عاقبت ترسان است.
أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها
27آيا خلقت شما سختتر است يا آفرينش آسمان كه خدا بنايش كرده؟!.
رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها
28و سقف آن را بالا برده و آن را منظم ساخته؟.
وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها
29شبش را تاريك و روزش را روشن كرده.
وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذٰلِكَ دَحاها
30و زمين را بعد از آن گسترده.
أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها
31آب و چراگاه در آن بيرون كرده.
وَ الْجِبالَ أَرْساها
32و كوهها را ريشهدار ساخته.
مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ
33كه همه اينها مايه برخوردارى شما و حيوانات شما است.
فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْريٰ
34پس وقتى آن حادثه بزرگ رخ دهد.
يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعيٰ
35در آن روزى كه انسان هر چه كرده به ياد مىآورد.
وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَريٰ
36و جهنم براى هر صاحب چشمى ظاهر مىشود (چه خواهيد كرد).
فَأَمَّا مَنْ طَغيٰ
37(در آن روز مردم دو طايفهاند) اما كسى كه طغيان كرده.
وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا
38و زندگى دنيا را ترجيح داد.
فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْويٰ
39دوزخ جايش است.
وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَي النَّفْسَ عَنِ الْهَويٰ
40و اما كسى كه از موقعيت پروردگارش ترسيده و از هواى نفس جلوگيرى كرده.
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْويٰ
41بهشت جايگاه او است.
يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها
42از تو از رستاخيز مىپرسند كه وقت وقوع آن كى است؟.
فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها
43تو از بسيار سخن گفتن از آن چه به دست مىآورى؟.
إِليٰ رَبِّكَ مُنْتَهاها
44هيچ، براى اينكه انتهاى آن- وقت معينش- نزد پروردگار تو است.
إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها
45اصلا وظيفه تو تنها انذار كسى است كه از آن روز دلواپسى دارد.
كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها
46روزى كه وقتى آن را مىبينند چنين به نظر مىرسد كه گويا بيش از شبى يا بامدادى با زندگى دنيا فاصله نداشتهاند.
سوره عبس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ عَبَسَ وَ تَوَلَّيٰ
1به نام خداوند بخشنده مهربان؛ چهره درهم كشيد و روى بگردانيد.
أَنْ جاءَهُ الْأَعْميٰ
2كه چرا آن كور نزد وى آمد.
وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّيٰ
3تو چه دانى شايد او در پى پاك شدن باشد.
أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْريٰ
4و يا در برخورد ناگهان متذكر شده در پى پاك شدن بيفتد.
أَمَّا مَنِ اسْتَغْنيٰ
5اما آنكه توانگرى را به رخ مردم مىكشد.
فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّيٰ
6تو به او روى خوش نشان مىدهى.
وَ ما عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّيٰ
7فكر مىكنى اگر هم پاك نشود مسئول نيستى.
وَ أَمَّا مَنْ جاءَكَ يَسْعيٰ
8و اما آنكه شتابان نزد تو آمده.
وَ هُوَ يَخْشيٰ
9در حالى كه از خدا مىترسد.
فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّيٰ
10تو از او تغافل مىكنى.
كَلاَّ إِنَّها تَذْكِرَةٌ
11چنين مكن كه اين قرآن يك تذكر و يادآورى است.
فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ
12هر كس بخواهد از آن پند گيرد.
فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ
13تذكارى است در صحيفههايى ارجمند.
مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ
14والا و پاكيزه است.
بِأَيْدِي سَفَرَةٍ
15كه بدست سفيرانى نوشته شده.
كِرامٍ بَرَرَةٍ
16گرامى و نيكو.
قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ
17خدا بكشد انسان را كه چقدر كفرانگر است.
مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ
18مگر خدا او را از چه خلق كرده كه به خود اجازه كفران مىدهد.
مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ
19مبدأ خلقتش نطفهاى بوده كه بعدا او را در ذات و صفات و افعال تقدير نمود.
ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ
20و سپس راه سعادتش را آسان و فراهم كرد.
ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ
21آن گاه دچار مرگ و سپس داخل قبرش ساخت.
ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ
22و سپس هر وقت بخواهد دوباره زندهاش مىكند.
كَلاَّ لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ
23آيا انسانى كه خلقت و تدبير و هدايت و مردن و زنده شدنش به دست خدا است شكر او را به جاى آورد؟ نه هرگز بلكه كفر و عصيان ورزيد.
فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِليٰ طَعامِهِ
24پس انسان بايد به غذاى خود بنگرد.
أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا
25اين ما بوديم كه آب را به كيفيتى كه انسانها خبر ندارند از آسمان فرستاديم.
ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا
26و سپس زمين را باز به كيفيتى ناگفتنى و به وسيله دانهها شكافتيم.
فَأَنْبَتْنا فِيها حَبًّا
27و در آن دانهها رويانديم.
وَ عِنَباً وَ قَضْباً
28و انگور و سبزيجاتى.
وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلاً
29و زيتون و نخلى.
وَ حَدائِقَ غُلْباً
30و باغهاى پر درخت سر به هم كردهاى.
وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا
31و ميوه و چراگاه.
مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ
32تا وسيله زندگى شما و حيوانات شما باشد.
فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ
33پس وقتى آن صيحه شديد آسمانى بيايد.
يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ
34و روزى رسد كه هر كس از برادرش هم فرار مىكند.
وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ
35و از مادر و پدرش.
وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ
36و از همسر و فرزندانش.
لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ
37در آن روز هر كس آن قدر گرفتار است كه به ياد غير خودش نمىافتد.
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ
38در آن روز چهرهها دو جورند چهرههايى نورانى.
ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ
39خندان و خوشحال.
وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ
40و چهرههايى غبارآلود و اندوهبار.
تَرْهَقُها قَتَرَةٌ
41كه ظلمت و كدورت از آن مىبارد.
أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ
42آنان همين كافران فاجرند.
سوره التکویر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ
1به نام خداوند بخشنده بخشايشگر.؛ زمانى كه آفتاب درهم پيچيده مىشود.
وَ إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ
2و آن روز كه ستارگان سقوط مىكنند.
وَ إِذَا الْجِبالُ سُيِّرَتْ
3و وقتى كه كوهها از شدت زلزله به راه مىافتند.
وَ إِذَا الْعِشارُ عُطِّلَتْ
4و هنگامى كه نفيسترين اموال بىصاحب مىماند.
وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ
5و روزگارى كه وحشىها هم مانند انسانها زنده مىشوند.
وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ
6و زمانى كه درياها افروخته گردند.
وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ
7و آن وقت كه نفوس هر يك به جفت مناسب و لايق خود مىرسد.
وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ
8و روزى كه از دختران زنده به گور شده سؤال شود.
بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ
9كه به كدامين گناه كشته شدند؟.
وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ
10و روزى كه نامههاى اعمال براى حساب باز مىشود.
وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ
11و روزى كه آسمان چون طومار پيچيده مىشود.
وَ إِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ
12و روزى كه دوزخ را مىافروزند.
وَ إِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ
13و زمانى كه بهشت را به اهلش نزديك مىسازند.
عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ
14در چنين روزى هر كس مىفهمد كه چه كرده است.
فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ
15گر چه سوگند به ستارگان كه در روز پنهان مىشوند.
الْجَوارِ الْكُنَّسِ
16و آنها كه سيارند و در مغرب خود غروب مىكنند.
وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ
17و سوگند مىخورم به شب هنگامى كه تاريك مىشود.
وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ
18و به روز وقتى كه مىدمد.
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ
19كه قرآن گفتار فرستاده بزرگوار خداست (جبرئيل امين).
ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ
20فرشتهاى ارجمند كه نزد صاحب عرش مقامى دارد.
مُطاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ
21و فرمانش براى ساير فرشتگان مطاع است.
وَ ما صاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ
22و اينكه رفيق شما (محمد) ديوانه نيست.
وَ لَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ
23او وى را در افق مبين ديده است.
وَ ما هُوَ عَلَي الْغَيْبِ بِضَنِينٍ
24و در موارد غيبى كه بدو وحى مىشود بخيل نيست.
وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شَيْطانٍ رَجِيمٍ
25و اينكه قرآن كلام شيطان رجيم نمىباشد.
فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ
26پس با اين حال به كجا مىرويد.
إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ
27كه اين بجز روشنگرى مردم عالم غرضى ندارد.
لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ
28تا هر كس مىخواهد مستقيم شود.
وَ ما تَشاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ
29ولى از شما كسى نمىخواهد مگر وقتى خداى تعالى كه رب عالميان است خواسته باشد.
سوره الانفطار
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ
1به نام خداى رحمان و رحيم.؛ وقتى كه آسمان بشكافد.
وَ إِذَا الْكَواكِبُ انْتَثَرَتْ
2و وقتى كه ستارگان پراكنده شود.
وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ
3و وقتى كه درياها به هم متصل گردد.
وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ
4و زمانى كه گورها زير و رو شود و مردگان از آن بيرون شوند.
عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ
5در آن روز هر كس داند كه چه كرده و چه نكرده.
يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ
6اى انسان چيست كه تو را به پروردگار كريمت مغرور كرده است؟.
الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ
7پروردگارى كه تو را آفريده و پرداخته و تناسب داده.
فِي أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ
8و به هر صورتى كه خواسته تركيب كرده است.
كَلاَّ بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ
9اصلا شما روز جزا را دروغ مىشماريد.
وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ
10و گر نه او بر شما نگهبانان گماشته.
كِراماً كاتِبِينَ
11كه نويسندگانى ارجمندند.
يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ
12و هر چه بكنيد مىدانند.
إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ
13و در روز قيامت آنها كه نيكوكارند در نعيمند.
وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ
14و آنها كه بدكارند در جهنمند.
يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ
15روز جزا وارد آن شوند.
وَ ما هُمْ عَنْها بِغائِبِينَ
16و از آن غائب نگردند.
وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ
17تو چه دانى كه روز جزا چيست؟.
ثُمَّ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ
18و باز چه دانى كه روز جزا چيست.
يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ
19روزى است كه كسى درباره كسى اختيارى ندارد و آن روز فرمان خاص خداست.
سوره المطففین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ
1به نام خداوند رحمان و رحيم.؛ واى بر كمفروشان.
الَّذِينَ إِذَا اكْتالُوا عَلَي النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ
2كسانى كه وقتى از مردم پيمانه مىگيرند تمام مىگيرند.
وَ إِذا كالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ
3و چون پيمانه به مردم دهند يا براى ايشان وزن كنند بكاهند.
أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ
4آيا آنها نمىدانند كه در روزى بس بزرگ مبعوث خواهند شد.
لِيَوْمٍ عَظِيمٍ
5آيا آنها نمىدانند كه در روزى بس بزرگ مبعوث خواهند شد.
يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ
6روزى كه مردم به فرمان پروردگار جهانيان مىايستند.
كَلاَّ إِنَّ كِتابَ الفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ
7در آن روز همه يك جور سرنوشت ندارند بلكه نامه بدكاران در سجين است.
وَ ما أَدْراكَ ما سِجِّينٌ
8و تو چه دانى كه سجين چيست؟.
كِتابٌ مَرْقُومٌ
9كتابى است نوشته شده.
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ
10در آن روز واى بر تكذيبگران.
الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ
11همانها كه روز جزا را تكذيب مىكنند.
وَ ما يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ
12و جز ستمگر گنهكار آن را تكذيب نكند.
إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِ آياتُنا قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ
13و چون آيات ما را بر او بخوانند گويد افسانههاى گذشتگان است.
كَلاَّ بَلْ رانَ عَليٰ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ
14نه، اين حرفها بهانه است، علت اصلى تكذيبشان اين است كه در اثر اعمال زشتشان دلهايشان زنگار بسته.
كَلاَّ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ
15نه، چنين كسانى با نيكان سرنوشت مشتركى ندارند اينان آن روز از قرب پروردگارشان دورند.
ثُمَّ إِنَّهُمْ لَصالُوا الْجَحِيمِ
16آن گاه وارد جهنم شوند.
ثُمَّ يُقالُ هٰذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ
17سپس به ايشان گفته شود كه اين همان چيزى است كه آن را تكذيب مىكرديد.
كَلاَّ إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ
18نه، نامه نيكان در عليين است.
وَ ما أَدْراكَ ما عِلِّيُّونَ
19و تو چه دانى كه عليين چيست؟.
كِتابٌ مَرْقُومٌ
20كتابى است نوشته شده.
يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ
21كه مقربان شاهد آنند.
إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ
22محققا ابرار غرق در نعمتند.
عَلَي الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ
23بر اريكهها تكيه زده تماشا مىكنند.
تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ
24در سيمايشان طراوت تنعم مشاهده مىشود.
يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ
25از شراب بىغش و صافى به ايشان مىنوشانند.
خِتامُهُ مِسْكٌ وَ فِي ذٰلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ
26شرابى كه مهر و مومش مشك است و شايسته است كه مردم نسبت به چنين زندگى مسابقه بگذارند.
وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ
27شرابى كه ممزوج با چشمه تسنيم است.
عَيْناً يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ
28منظور چشمهاى است خاص مقربين كه جز از آن نمىنوشند.
إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ
29امروز مجرمين همواره به كسانى كه ايمان آوردهاند مىخندند.
وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغامَزُونَ
30و وقتى به آنان برمىخورند با اشاره چشم به استهزاى ايشان مىپردازند.
وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِليٰ أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ
31و چون به همفكران خود مىرسند خوشحالانه برمىخورند.
وَ إِذا رَأَوْهُمْ قالُوا إِنَّ هٰؤُلاءِ لَضالُّونَ
32و چون به مؤمنين برمىخورند به يكديگر مىگويند اينها گمراهانند.
وَ ما أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حافِظِينَ
33و خداى تعالى اين مجرمين را نگهبان و مسئول مؤمنين نكرده.
فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ
34و چون در دنيا چنين بودند امروز مؤمنين به كفار مىخندند.
عَلَي الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ
35و بر اريكههاى خود تكيه زده تماشا مىكنند.
هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ
36ببينند آيا كفار در برابر كردههايشان چه جزايى مىبينند.
سوره الانشقاق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ
1به نام خدا صاحب رحمت محدود و رحمت نامحدود.؛ وقتى آسمان بشكافد.
وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ
2و فرمان پروردگارش را گوش مىدهد و سزاوار شنيدن و امين پروردگارش مىشود.
وَ إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ
3و زمانى كه زمين با از بين رفتن پستى و بلندىها فراخ مىگردد.
وَ أَلْقَتْ ما فِيها وَ تَخَلَّتْ
4و آنچه در جوف دارد بيرون انداخته، خود را تهى مىسازد.
وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ
5و تسليم فرمان پروردگارش مىگردد و سزاوار خطاب و امين او مىگردد.
يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِليٰ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ
6هان اى انسان! تو در راه پروردگارت تلاش مىكنى و بالأخره او را ديدار خواهى كرد.
فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ
7در آن روز كسى كه نامهاش را به دست راستش دهند.
فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً
8به زودى خواهد ديد كه حسابى آسان از او مىكشند.
وَ يَنْقَلِبُ إِليٰ أَهْلِهِ مَسْرُوراً
9و خوشحال و خندان به سوى همفكرانش برمىگردد.
وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ
10و اما كسى كه نامه اعمالش را از پشت سرش بدهند.
فَسَوْفَ يَدْعُوا ثُبُوراً
11به زودى فرياد واويلايش بلند مىشود.
وَ يَصْليٰ سَعِيراً
12و در آتش بسوزد.
إِنَّهُ كانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُوراً
13آرى او در دنيا نزد همفكرانش مسرور بود.
إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ يَحُورَ
14او مىپنداشت كه هرگز نزد ما برنمىگردد.
بَليٰ إِنَّ رَبَّهُ كانَ بِهِ بَصِيراً
15بلى پروردگارش به وضعش بينا بود.
فَلا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ
16(هر چند حاجتى به سوگند نيست ليكن) سوگند به شفق.
وَ اللَّيْلِ وَ ما وَسَقَ
17و سوگند به شب و آنچه بپوشاند.
وَ الْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ
18و سوگند به ماه شب چهاردهم كه همه جوانبش نورانى مىشود.
لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ
19كه به زودى بعد از مرگ عوالمى را سير خواهيد كرد.
فَما لَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ
20پس چه مىشود ايشان را كه ايمان نمىآورند؟.
وَ إِذا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لا يَسْجُدُونَ
21و چون قرآن خوانده مىشود خاضع نمىگردند؟.
بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ
22(و اين به خاطر آن نيست كه بيان دعوت كننده قاصر باشد) بلكه كسانى كه كافر شدند تكذيب خوى ايشان شده است.
وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُوعُونَ
23و خدا مىداند كه در دل چه چيز پنهان دارند.
فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ
24پس ايشان را به عذاب سخت بشارت ده.
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ
25مگر آنهايى كه ايمان بياورند عملهاى صالح كنند كه اجرى بىمنت و قطع ناشدنى دارند.
سوره البروج
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ
1به نام خداى رحمان و رحيم.؛ سوگند به آسمان داراى برجهاى بسيار.
وَ الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ
2و به روز موعود.
وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ
3و به همه بينندگان آن روز و به خود آن روز كه مشهود همه مىشود.
قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ
4كه هلاك شدند ستمگرانى كه براى سوزاندن مؤمنين چالههايى پر از آتش مىساختند.
النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ
5آتشى كه براى گيراندنش وسيلهاى درست كرده بودند.
إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ
6در حالى كه خودشان براى تماشاى ناله و جان دادن و سوختن مؤمنين بر لبه آن آتش مىنشستند.
وَ هُمْ عَليٰ ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ
7و خود نظارهگر جنايتى بودند كه بر مؤمنين روا مىداشتند.
وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ
8در حالى كه هيچ نقطه ضعفى و تقصيرى از مؤمنين سراغ نداشتند بجز اينكه به خدا ايمان آورده بودند.
الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ
9خداى مقتدر حميدى كه ملك آسمانها و زمين از آن اوست و خدا بر همه چيز شاهد و نظارهگر است.
إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ لَهُمْ عَذابُ الْحَرِيقِ
10محققا اين ستمگران و همه ستمگران روزگار كه مؤمنين و مؤمنات را گرفتار مىكنند و بعدا از كرده خود پشيمان هم نمىشوند عذاب جهنم در پيش دارند و عذابى سوزاننده.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ذٰلِكَ الْفَوْزُ الْكَبِيرُ
11محققا كسانى كه ايمان آورده و اعمال شايسته مىكنند باغهايى در پيش دارند كه نهرها از زير درختانش جارى است و اين خود رستگارى بزرگ است.
إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ
12و محققا دستگير كردن پروردگار تو بسيار سخت است.
إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَ يُعِيدُ
13آرى اوست آغازگر پيدايش عالم و او است كه بعد از فناى آن، دوباره اعادهاش مىدهد.
وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ
14و آمرزگار و محبوب و مهربان هم او است.
ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ
15صاحب عرش پر عظمت.
فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ
16و تنها كسى است كه هر چه بخواهد مىكند.
هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ الْجُنُودِ
17آيا داستان لشكريان را شنيدهاى؟.
فِرْعَوْنَ وَ ثَمُودَ
18لشكريان فرعون و ثمود.
بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي تَكْذِيبٍ
19كفار قوم تو از سرنوشت آنان پند نخواهند گرفت چون تكذيب خوى آنان شده است.
وَ اللَّهُ مِنْ وَرائِهِمْ مُحِيطٌ
20و خداى تعالى از خارج وجودشان محيط به وجودشان است.
بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ
21و اين قرآن افسانه نيست بلكه قرآنى است مجيد.
فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ
22كه در لوح محفوظ جاى دارد.
سوره الطارق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ
1به نام خداى رحمان و رحيم.؛ سوگند به آسمان و به طارق.
وَ ما أَدْراكَ مَا الطَّارِقُ
2و تو چه مىدانى كه طارق چيست.
النَّجْمُ الثَّاقِبُ
3ستارهاى است كه پرده ظلمت را مىدرد.
إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظٌ
4(سوگند به آن دو كه) هيچ انسانى نيست مگر آنكه نگهبانى بر او موكل است.
فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ
5انسان بايد نگاه كند كه از چه چيز آفريده شده است.
خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ
6از آبى جهنده آفريده شده.
يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ
7كه از ما بين استخوانهاى پشت و استخوانهاى سينه بيرون مىآيد.
إِنَّهُ عَليٰ رَجْعِهِ لَقادِرٌ
8آن وقت مىفهمد كه خداى تعالى بر خلقت بار دوم او قادر است.
يَوْمَ تُبْلَي السَّرائِرُ
9روزى كه نهفتههاى در باطن انسان ظاهر مىشود.
فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ
10در آن روز انسان نه نيروى دفاعى دارد و نه ياورى.
وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ
11سوگند به آسمان محل تحولات شگرف.
وَ الْأَرْضِ ذاتِ الصَّدْعِ
12و سوگند به زمين پر شكاف (كه گياهان و چشمهسارها از آن سر بر مىآورند).
إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ
13(سوگند به اين دو كه) قرآن سخن جدا سازنده حق از باطل است.
وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ
14نه سخن بيهوده و شوخى.
إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً
15(پس) اين كفار (بدانند) كه اگر به نوعى عليه دعوت تو، كيد و حيله مىكنند.
وَ أَكِيدُ كَيْداً
16من هم به نوعى عليهشان كيد و حيله مىكنم.
فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً
17پس در هلاكت آنان عجله مكن چند صباحى منتظر باش و اندكى مهلتشان بده.
سوره الاعلی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَي
1بنام خداى رحمان و رحيم،؛ نام پروردگار بلند مرتبه خود را منزه بدار (و در رديف نامهاى ديگرش قرار مده).
الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّيٰ
2پروردگارى كه اجزاى عالم را از عدم به وجود آورد و هر يك را در جايى قرار داد كه بايد قرار مىداد.
وَ الَّذِي قَدَّرَ فَهَديٰ
3و پروردگارى كه هر چيزى را داراى حدود و اندازهاى كرد به طورى كه براى رسيدنش به هدف نهايى از خلقتش مجهز باشد.
وَ الَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعيٰ
4و پروردگارى كه چراگاهها از زمين رويانيد.
فَجَعَلَهُ غُثاءً أَحْويٰ
5و دوباره خزانش كرد و به صورت خاشاكى سياه در آورد.
سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسيٰ
6از نظر حفظ قرآن دلواپس مباش اينقدر برايت مىخوانيم كه ديگر از يادش نبرى.
إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفيٰ
7البته به اذن ما از ياد نبرى و گر نه هر چه را كه بخواهد از ياد خواهى برد كه خدا داناى به آشكار و نهان است.
وَ نُيَسِّرُكَ لِلْيُسْريٰ
8و ما در سر هر دو راهى تو را به راه آسانتر دعوت، سوق مىدهيم و انتخاب آن را به فطرت پاكت الهام مىكنيم.
فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّكْريٰ
9پس تو به كار تذكر دادنت بپرداز البته جايى كه تذكر مفيد باشد.
سَيَذَّكَّرُ مَنْ يَخْشيٰ
10كه به زودى آنها كه از خدا مىترسند متذكر مىشوند.
وَ يَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَي
11ولى بدبختترين افراد از تذكر تو اعراض مىكنند.
الَّذِي يَصْلَي النَّارَ الْكُبْريٰ
12بدبختهايى كه در آتش خواهند سوخت آتشى كه از آتش دنيا سوزندهتر است.
ثُمَّ لا يَمُوتُ فِيها وَ لا يَحْييٰ
13چون در آن مرگ و حياتى نيست.
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّيٰ
14محققا هر كس كه خود را تزكيه كند رستگار مىشود.
وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّيٰ
15و هر وقت نام خدا را به ياد آورد بلافاصله به نماز بايستد.
بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا
16ولى شما اى مردم! زندگى دنيا را بر آن رستگارى مقدم مىداريد.
وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقي
17با اينكه زندگى آخرت خير محض و فنا ناپذير است.
إِنَّ هٰذا لَفِي الصُّحُفِ الْأُوليٰ
18اين سفارشها در صحف قديم نيز بود.
صُحُفِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسيٰ
19يعنى صحف ابراهيم و موسى.
سوره الغاشیة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ الْغاشِيَةِ
1به نام خداوند بخشنده مهربان.؛ آيا داستان غاشيه يعنى روز قيامت به تو رسيده است؟.
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ
2در آن روز چهرههايى از شدت شرمسارى، حالت ذلت به خود مىگيرند.
عامِلَةٌ ناصِبَةٌ
3از سيمايشان اين معنا خوانده مىشود كه در دنيا تلاش بسيار كردهاند و در اينجا تلاشهاى خود را بى فايده يافتهاند و در نتيجه خستگى دنيا از تنشان بيرون نرفته.
تَصْليٰ ناراً حامِيَةً
4داخل آتشى سوزان مىشوند.
تُسْقيٰ مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ
5و از چشمهاى فوق العاده داغ به آنها مىنوشانند.
لَيْسَ لَهُمْ طَعامٌ إِلَّا مِنْ ضَرِيعٍ
6طعامى جز از خار تهوع آور ضريع ندارند.
لا يُسْمِنُ وَ لا يُغْنِي مِنْ جُوعٍ
7كه آنهم نه كسى را فربه مىكند و نه گرسنگى را دفع مىسازد.
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناعِمَةٌ
8چهرههايى ديگر در آن روز خرسند و با طراوتند.
لِسَعْيِها راضِيَةٌ
9پيداست كه از تلاش خود در دنيا راضيند.
فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ
10آنان در باغى بلند هستند.
لا تَسْمَعُ فِيها لاغِيَةً
11كه در آن هيچ سخن بيهوده نمىشنوند.
فِيها عَيْنٌ جارِيَةٌ
12در آن چشمهاى روان است.
فِيها سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ
13در آن تختهايى بلند مرتبه است.
وَ أَكْوابٌ مَوْضُوعَةٌ
14و قدحهايى (كه در كنار اين چشمهها) نهاده.
وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ
15و بالشها (و پشتيهاى) رديف شده.
وَ زَرابِيُّ مَبْثُوثَةٌ
16و فرشهايى گسترده.
أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَي الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ
17راستى اين منكرين خدا و قيامت چرا در باره شتر زير پاى خود نظر نمىكنند كه چسان خلق شده؟.
وَ إِلَي السَّماءِ كَيْفَ رُفِعَتْ
18و به آسمان كه چسان برافراشته شده؟.
وَ إِلَي الْجِبالِ كَيْفَ نُصِبَتْ
19و به كوهها كه چسان پاى بر جا و استوار شده؟.
وَ إِلَي الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ
20و به زمين كه چسان گسترده گشته؟.
فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ
21پس تو اى پيامبر ايشان را تذكر بده كه وظيفه تو تنها همين تذكر است.
لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ
22و گرنه تو بر آنان تسلطى ندارى، تذكر را هم تنها به كسانى بده كه تذكر پذيرند.
إِلَّا مَنْ تَوَلَّيٰ وَ كَفَرَ
23نه آنها كه اعراض كرده و كفر ورزيدند.
فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذابَ الْأَكْبَرَ
24كه خدا ايشان را به عذاب اكبر قيامت شكنجه خواهد كرد.
إِنَّ إِلَيْنا إِيابَهُمْ
25آرى محققا به سوى ما مىآيند.
ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ
26و حسابشان به عهده ما است.
سوره الفجر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الْفَجْرِ
1به نام خداوند بخشنده مهربان.؛ سوگند به صبحدم.
وَ لَيالٍ عَشْرٍ
2و به شبهاى دهگانه.
وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ
3و به زوج و فرد.
وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ
4و به شب وقتى كه پشت مىكند.
هَلْ فِي ذٰلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ
5آيا اين سوگندها براى يك خردمند كافى نيست؟.
أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ
6آيا نديدى كه رفتار پروردگارت با قوم عاد چگونه بود؟.
إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ
7همان قوم ارم، شهرى كه بناهاى ستوندار داشت.
الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ
8و نظيرش در هيچ سرزمينى ساخته نشده بود.
وَ ثَمُودَ الَّذِينَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ
9و با قوم ثمود كه صخرههاى بيابان را مىبريدند.
وَ فِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتادِ
10و با فرعون كه مردم را چار ميخ مىكرد.
الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلادِ
11اينها اقوامى بودند كه در بلاد طغيان كردند.
فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسادَ
12و در نتيجه طغيان خود، فساد را در بلاد بگستردند.
فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ
13پس پروردگارت تازيانه عذاب را بر سر آنها فرود آورد.
إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ
14آرى پروردگار تو همواره در كمين است.
فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ
15اما انسان چنين طبعى دارد كه وقتى پروردگارش امتحانش كند و در محيط زندگيش ارجمندش كند و نعمتش بدهد گويد: پروردگارم ارجمندم كرده است.
وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ
16و اما چون امتحانش كند و روزى او را تنگ بسازد گويد: پروردگارم خوارم كرده است.
كَلاَّ بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ
17هرگز چنين نيست، (نه ارجمند نشانه گرامى بودن آدمى نزد خداست و نه فقر نشانه خوارى است، بلكه هر دو امتحان است تا معلوم شود چقدر مال را دوست مىداريد و معلوم شد آن قدر دوست مىداريد كه) شما براى يتيم حرمتى قائل نيستيد!.
وَ لا تَحَاضُّونَ عَليٰ طَعامِ الْمِسْكِينِ
18و يكديگر را بر اطعام مسكين تشويق نمىكنيد.
وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أَكْلاً لَمًّا
19و ارث يتيم را مىبلعيد.
وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا
20و مال را به مقدار افراط دوست مىداريد.
كَلاَّ إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا
21نه، در روزى كه زمين متلاشى شود.
وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا
22و ملائكه صف به صف امر پروردگارت را بياورند.
وَ جِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّي لَهُ الذِّكْريٰ
23و جهنم را حاضر سازند (مال) دردى از شما را دوا نمىكند، در آن روز انسان همه چيز را مىفهمد اما چه وقت فهميدن است؟!.
يَقُولُ يا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَياتِي
24مىگويد اى كاش براى امروز چيزى از پيش فرستاده بودم.
فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ
25آرى عذاب آن روز آن چنان سخت است كه هيچ كس دشمن خود را به چنان عذابى شكنجه نكرده.
وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ
26و كنده و زنجير آن را به پاى كسى نبسته.
يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ
27تو اى جان با ايمان.
ارْجِعِي إِليٰ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً
28خشنود و پسنديده به سوى پروردگارت باز گرد.
فَادْخُلِي فِي عِبادِي
29و به صف بندگان من درآى.
وَ ادْخُلِي جَنَّتِي
30و به بهشت من در آى.
سوره البلد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ لا أُقْسِمُ بِهٰذَا الْبَلَدِ
1به نام خداى رحمان و رحيم،؛ گو اينكه حاجت به سوگند نيست ولى به اين شهر (مكه) سوگند مىخورم.
وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهٰذَا الْبَلَدِ
2شهرى كه تو در آن ساكن هستى.
وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ
3و سوگند به آن پدرى كه اين شهر را بنا نهاد و فرزندى كه پديد آورد.
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ
4كه ما انسان را در رنج آفريدهايم.
أَ يَحْسَبُ أَنْ لَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ
5آيا گمان مىكند احدى بر او قدرت ندارد؟.
يَقُولُ أَهْلَكْتُ مالاً لُبَداً
6نتيجه اين انكار معادلش اين شد كه وقتى اندك مالى را انفاق نمود از در منتگذارى گفت مال بسيارى را از دست دادم.
أَ يَحْسَبُ أَنْ لَمْ يَرَهُ أَحَدٌ
7آيا پنداشته كه احدى او (و انفاق او) را نمىبيند.
أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ
8آيا براى او دو چشم قرار نداديم؟.
وَ لِساناً وَ شَفَتَيْنِ
9و يك زبان و دو لب؟.
وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ
10و او را به خير و شرش هدايت نموديم.
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ
11پس چرا به مجاهده و كارهاى دشوار اقدام نكرد؟.
وَ ما أَدْراكَ مَا الْعَقَبَةُ
12و تو چه مىدانى كه منظور از كار دشوار چيست؟.
فَكُّ رَقَبَةٍ
13آزاد كردن برده.
أَوْ إِطْعامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ
14و يا در روز قحطى سير كردن گرسنگان.
يَتِيماً ذا مَقْرَبَةٍ
15يتيمى از خويشاوندان را.
أَوْ مِسْكِيناً ذا مَتْرَبَةٍ
16يا مسكينى خاكنشين را غذا دادن.
ثُمَّ كانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ
17تا از آن كسانى شود كه ايمان آوردند و يكديگر را به صبر و ترحم سفارش كردند.
أُولئِكَ أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ
18آنها اصحاب يمين هستند.
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِنا هُمْ أَصْحابُ الْمَشْأَمَةِ
19و كسانى كه آيههاى ما را منكر شدهاند اهل شئامت و نحوستند.
عَلَيْهِمْ نارٌ مُؤْصَدَةٌ
20كه آتشى سرپوشيده بر آنان احاطه دارد.
سوره الشمس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها
1بنام خداى رحمان و رحيم؛ سوگند به خورشيد و گسترش نور آن.
وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها
2سوگند به ماه وقتى كه دنبال خورشيد مىرود.
وَ النَّهارِ إِذا جَلاَّها
3و به روز سوگند وقتى كه همه جا را روشن مىسازد.
وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها
4و به شب سوگند وقتى كه روى روز را مىپوشاند.
وَ السَّماءِ وَ ما بَناها
5و سوگند به آسمان و كسى كه آن را بنا كرده.
وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها
6و سوگند به زمين و آنكه آن را بگسترد.
وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها
7و سوگند به جان آدمى و آن كس كه آن را با چنان نظام كامل بيافريد.
فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها
8و در اثر داشتن چنان نظامى خير و شر آن را به آن الهام كرد.
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها
9(سوگند به اين آيات) كه هر كس جان خود را از گناه پاك سازد رستگار مىشود.
وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها
10و هر كس آلودهاش سازد زيانكار خواهد گشت.
كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها
11طايفه ثمود از غرور و سركشى دعوت پيامبر خود صالح را تكذيب كردند.
إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها
12هنگامى كه شقىترين آنها برانگيخته شد.
فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ناقَةَ اللَّهِ وَ سُقْياها
13و رسول خدا (صالح) گفت: اين ناقه آيت خداست از خدا بترسيد و آن را سيراب كنيد.
فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها
14آن قوم رسول را تكذيب و ناقه را پى كردند. خدا هم آنان را به كيفر ظلم و گناهشان هلاك ساخت و شهرشان را با خاك يكسان نمود.
وَ لا يَخافُ عُقْباها
15و از عاقبت هلاكتشان پروايى نكرد.
سوره اللیل
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشيٰ
1به نام خداى رحمان و رحيم،؛ سوگند به شب وقتى كه روى روز را مىپوشاند.
وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّي
2و سوگند به روز وقتى كه ظاهر مىگردد.
وَ ما خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثيٰ
3و سوگند به كسى كه جنس نر و ماده را خلق كرده.
إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّي
4كه اعمال شما متفرق و گوناگون است.
فَأَمَّا مَنْ أَعْطيٰ وَ اتَّقيٰ
5اما آنكه انفاق كند و پرهيزكار باشد.
وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنيٰ
6و پاداش نيك روز جزا را قبول داشته باشد.
فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْريٰ
7به زودى راه انجام كارهاى نيك را برايش آسان مىسازيم.
وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنيٰ
8و اما كسى كه بخل بورزد و طالب ثروت و غنى باشد.
وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنيٰ
9و پاداش نيك روز جزا را تكذيب كند.
فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْريٰ
10اعمال نيك را در نظرش سنگين و دشوار مىسازيم.
وَ ما يُغْنِي عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّي
11و او وقتى هلاك شود مالش هيچ سودى به حالش نخواهد داشت.
إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُديٰ
12آرى هدايت به عهده ما است.
وَ إِنَّ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُوليٰ
13و دنيا و آخرت مال ما است.
فَأَنْذَرْتُكُمْ ناراً تَلَظَّيٰ
14اينك شما را از آتشى هشدار مىدهم كه زبانه مىكشد.
لا يَصْلاها إِلَّا الْأَشْقَي
15و جز شقىترها را نمىسوزاند.
الَّذِي كَذَّبَ وَ تَوَلَّيٰ
16آن كسان را كه آيات و دعوت ما را تكذيب نموده از قبولش اعراض كردند.
وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَي
17و به زودى افراد با تقواتر از آن دور داشته مىشوند.
الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّيٰ
18آنان كه مال خود را مىدهند تا آن را پاك و پر بركت و داراى نمو سازند.
وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزيٰ
19و احدى از صاحب مال طلبكار نيست تا پاداش بخواهد.
إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْليٰ
20مال خدا را در راه به دست آوردن رضايت پروردگار اعلاى خود داده.
وَ لَسَوْفَ يَرْضيٰ
21كه به زودى راضى هم مىشود.
سوره الضحی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الضُّحيٰ
1به نام خداوند بخشنده بخشايشگر.؛ سوگند به روز در آن هنگام كه نور خورشيد گسترده مىشود.
وَ اللَّيْلِ إِذا سَجيٰ
2و سوگند به شب هنگام كه سكونت و آرامش مىبخشد.
ما وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ ما قَليٰ
3كه پروردگارت نور وحى را از تو قطع نكرده و تو را مورد خشم قرار نداده است.
وَ لَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُوليٰ
4و مسلما آخرت براى تو از دنيا بهتر است.
وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضيٰ
5و پروردگارت به زودى عطايى مىكند كه راضى شوى.
أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآويٰ
6آيا نبود كه تو را يتيم يافت و سپس پنا داده؟.
وَ وَجَدَكَ ضَالاًّ فَهَديٰ
7و آيا نبود كه راه به جايى نمىبردى قدم به قدم هدايتت كرد؟.
وَ وَجَدَكَ عائِلاً فَأَغْنيٰ
8و تهى دستت يافت پس بىنيازت نمود.
فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ
9حال كه چنين است پس هيچ يتيمى را از روى قهر خوار مشمار.
وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ
10و هيچ سائلى را مرنجان.
وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ
11و نعمت پروردگارت را با رفتار و گفتارت بازگو كن.
سوره الشرح
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ
1به نام خداى رحمان و رحيم.؛ آيا ما سينه تو را گشاده نساختيم؟.
وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ
2و بار سنگين را از تو برنداشتيم؟.
الَّذِي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ
3همان بارى كه پشتت را مىشكست.
وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ
4و نامت را بلند آوازه كرديم.
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً
5از اين به بعد هم دل خوشدار كه بعد از هر دشوارى گشايشى است.
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً
6بلكه با هر دشوارى دو گشايش است.
فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ
7پس هر گاه از كار روزانهات فراغت يافتى به نماز و شكرانه پروردگارت بايست.
وَ إِليٰ رَبِّكَ فَارْغَبْ
8و به سوى پروردگارت تمايل كن.
سوره التین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ
1به نام خداى رحمان و رحيم،؛ سوگند به دو سرزمين (انبياء خيز) شام و بيت المقدس (يا قسم به انجير و زيتون).
وَ طُورِ سِينِينَ
2و سوگند به سرزمين" طور سينا".
وَ هٰذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ
3سوگند به مكه اين بلد امين.
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ
4كه ما انسان را به بهترين نظام خلقت خلق كرديم.
ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ
5سپس او را- در صورتى كه منحرف شود- به پستترين مرحله برگردانديم.
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ
6مگر كسانى را كه ايمان آورده و اعمال صالح كنند كه پاداشى قطع ناشدنى دارند.
فَما يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ
7حال اى انسان! آن انگيزهاى كه تو را وا مىدارد به اينكه روز جزا را تكذيب كنى چيست؟.
أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ الْحاكِمِينَ
8مگر خدا را احكم الحاكمين نيافتيد؟.
سوره العلق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ
1به نام خداوند بخشنده بخشايشگر،؛ بخوان به نام پروردگارت كه جهان را آفريد.
خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ
2انسان را از خونى بسته شده آفريد.
اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ
3بخوان كه پروردگارت از هر كريمى كريمتر است.
الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ
4كسى است كه به وسيله قلم تعليم كرد.
عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ
5آرى انسان را تعليم كرد چيزهايى را كه نمىدانست.
كَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغيٰ
6چنين نيست كه انسان حقشناس باشد مسلما طغيان مىكند.
أَنْ رَآهُ اسْتَغْنيٰ
7به خاطر اينكه خود را بى نياز مىبيند.
إِنَّ إِليٰ رَبِّكَ الرُّجْعيٰ
8ولى بايد بداند كه برگشت همه به سوى اوست.
أَ رَأَيْتَ الَّذِي يَنْهيٰ
9آيا ديدى آن شخص را كه نهى مىكرد؟.
عَبْداً إِذا صَلَّيٰ
10بندهاى را كه به هنگامى كه نماز مىخواند.
أَ رَأَيْتَ إِنْ كانَ عَلَي الْهُديٰ
11خبر بده اگر او بر طريق هدايت بود.
أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْويٰ
12و به تقوى امر مىكرد.
أَ رَأَيْتَ إِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّيٰ
13چه وظيفهاى را بر خود واجب مىشمرد و حالا كه تكذيب كرد و اعراض نمود آيا بغير از عذاب استحقاق دارد؟.
أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَريٰ
14آيا نمىدانست كه خدا او را مىبيند؟!.
كَلاَّ لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ لَنَسْفَعاً بِالنَّاصِيَةِ
15نه، چنين نيست كه او خيال مىكند مىدانست و اگر دست از عمل زشتش برندارد موى پيشانيش را به شدت مىگيريم.
ناصِيَةٍ كاذِبَةٍ خاطِئَةٍ
16پيشانى دروغگوى خطاكارش را.
فَلْيَدْعُ نادِيَهُ
17آن وقت اهل مجلس خود را صدا بزند.
سَنَدْعُ الزَّبانِيَةَ
18ما هم به زودى ماموران دوزخمان را مىخوانيم.
كَلاَّ لا تُطِعْهُ وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ
19نه، تو او را اطاعت مكن، سجده كن و نزديك شو.
سوره القدر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ
1به نام خداوند رحمان و رحيم.؛ ما اين قرآن عظيم الشان را (كه رحمت واسع و حكمت جامع است) در شب قدر نازل كرديم.
وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ
2و تو چه مىدانى شب قدر چيست؟.
لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ
3شب قدر (در مقام و مرتبه) از هزار ماه بهتر و بالاتر است.
تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ
4در اين شب فرشتگان و روح (يعنى جبرئيل) به اذن خدا از هر فرمان (و دستور الهى و سرنوشت خلق) نازل مىشوند.
سَلامٌ هِيَ حَتَّي مَطْلَعِ الْفَجْرِ
5اين شب رحمت و سلامت و تهنيت است تا صبحگاه.
سوره البینة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّي تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ
1به نام الله رحمان و رحيم.؛ به هيچ وجه كفار، چه مشركين و چه اهل كتاب رها نخواهند شد تا آنكه حجت نبوت خاتم الانبياء (صلوات الله عليه) و حقيقت دعوتش و قرآنش بر آنان تمام شود.
رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً
2رسولى از ناحيه خدا كه صحيفههايى منزه از باطل را بر آنان تلاوت كند.
فِيها كُتُبٌ قَيِّمَةٌ
3صحيفههايى كه در آنها كتابهايى گرانبها هست.
وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ
4و اگر اهل كتاب دعوت او را نپذيرفتند و از مسلمانان جدا و متفرق گشتند بارى بعد از تماميت حجت عليه شان جدا شدند.
وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفاءَ وَ يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُؤْتُوا الزَّكاةَ وَ ذٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ
5با اينكه رسالت اين رسول جز اين نبود كه به مشركين و اهل كتاب بفهماند از طرف خدا مامورند الله تعالى را به عنوان يگانه معبود خالصانه بپرستند و چيزى را شريك او نسازند و نماز را بپا داشته زكات را بدهند و دين قيم هم همين است.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ فِي نارِ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أُولئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ
6از اهل كتاب و مشركين، آنها كه كافر شدند در آتش جهنم خواهند بود آن هم براى هميشه و ايشان بدترين خلق خدايند.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ
7و كسانى كه ايمان آورده اعمال صالح كردند ايشان بهترين خلق خدايند.
جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ
8جز ايشان نزد پروردگارشان عبارت است از بهشتهاى عدن كه نهرها در زير درختانش روان است و ايشان تا ابد در آنند در حالى كه خدا از ايشان راضى و ايشان هم از خدا راضى باشند اين سرنوشت كسى است كه از پروردگارش بترسد.
سوره الزلزلة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها
1به نام خداوند رحمان و رحيم.؛ وقتى كه زمين آن زلزله مخصوصش را آغاز مىكند.
وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها
2و زمين آنچه از مردگان (و يا معادن) كه در شكم دارد بيرون مىريزد.
وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها
3و انسانها از در تعجب مىپرسند: زمين را چه شده است.
يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها
4در آن روز زمين اخبار و اسرار خود را شرح مىدهد.
بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحيٰ لَها
5آرى پروردگار تو به وى وحى كرده كه به زبان آيد و اسرار را بگويد.
يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ
6در آن روز مردم يك جور محشور نمىشوند بلكه طايفههايى مختلفند تا اعمال هر طايفهاى را به آنان نشان دهند.
فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ
7پس هر كس به سنگينى يك ذره عمل خيرى كرده باشد آن را مىبيند.
وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ
8و هر كس به سنگينى يك ذره عمل شرى كرده باشد آن را خواهد ديد.
سوره العادیات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الْعادِياتِ ضَبْحاً
1به نام خداوند بخشنده بخشايشگر.؛ قسم به اسبانى كه (سواران در جهاد كفار تاختند تا جايى كه) نفسشان به شماره افتاد.
فَالْمُورِياتِ قَدْحاً
2و در تاختن از سم ستوران بر سنگ آتش افروختند.
فَالْمُغِيراتِ صُبْحاً
3و (بر دشمن شبيخون زدند تا) صبحگاهان آنها را به غارت گرفتند.
فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعاً
4و گرد و غبار (از ديار كفار) بر انگيختند.
فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً
5و سپاه دشمن را همه در ميان گرفتند.
إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ
6كه انسان نسبت به پروردگارش كافر نعمت و ناسپاس است.
وَ إِنَّهُ عَليٰ ذٰلِكَ لَشَهِيدٌ
7و خود او نيز بر اين ناسپاسى البته گواهى خواهد داد.
وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ
8و هم او بر حب مال دنيا سخت فريفته و بخيل است.
أَ فَلا يَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ
9آيا نمىداند كه روزى (براى جزاى نيك و بد اعمال) از قبرها بر انگيخته مىشود؟.
وَ حُصِّلَ ما فِي الصُّدُورِ
10و آنچه در دلها (از نيك و بد پنهان) است همه را پديدار مىسازد.
إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ يَوْمَئِذٍ لَخَبِيرٌ
11محققا آن روز پروردگار بر (نيك و بد) كردارشان كاملا آگاه هست (و به ثواب و عقابشان مىرساند).
سوره القارعة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الْقارِعَةُ
1به نام خداى رحمان و رحيم.؛ آن حادثه كوبنده.
مَا الْقارِعَةُ
2و چه كوبنده عظيمى؟!.
وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ
3و تو نمىدانى كه كوبنده چيست؟.
يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ
4روزى است كه مردم چون ملخ فرارى رويهم مىريزند.
وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ
5و كوهها چون پشم رنگارنگ حلاجى شده مىگردد.
فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ
6اما كسى كه اعمالش نزد خدا سنگين وزن و داراى ارزش باشد.
فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ
7او در عيشى رضايتبخش خواهد بود.
وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ
8و اما آنكه اعمالش وزن و ارزشى نداشته باشد.
فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ
9او در آغوش و دامن هاويه خواهد بود.
وَ ما أَدْراكَ ما هِيَهْ
10و تو نمىدانى هاويه چيست.
نارٌ حامِيَةٌ
11آتشى است سوزنده.
سوره التکاثر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ
1به نام خداى رحمان و رحيم.؛ مسابقه و مفاخره در داشتن مال و نفرات بيشتر شما را از سعادت واقعيتان به خود مشغول كرد.
حَتَّي زُرْتُمُ الْمَقابِرَ
2تا آنجا كه براى شمردن نياكان خود به قبرستان رفتيد.
كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ
3نه، اين مفاخرتها دردى را از شما دوا نمىكند و به زودى خواهيد فهميد.
ثُمَّ كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ
4نه، تاكيد مىكنم كه به زودى خواهيد فهميد.
كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ
5نه، باز تاكيد مىكنم كه اگر به علم اليقين برسيد.
لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ
6آن وقت دوزخ را خواهيد ديد.
ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ الْيَقِينِ
7آن وقت به عين اليقينش مشاهده خواهيد كرد.
ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ
8و سپس در آن روز از نعيم خدا بازخواست خواهيد شد.
سوره العصر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الْعَصْرِ
1به نام خداى رحمان و رحيم.؛ سوگند به عصر.
إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ
2كه انسانها همه در خسران و زيانند.
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ
3مگر افراد و اقليتى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند و يكديگر را به حق سفارش كرده و به صبر توصيه نمودهاند.
سوره الهمزة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ
1به نام الله كه رحمان و رحيم است.؛ واى به حال هر طعنه زن عيب جوى.
الَّذِي جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ
2كسى كه مالى را جمع مىكند و از شمردن مكرر آن لذت مىبرد.
يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ
3گمان مىكند كه مال او وى را براى ابد از مرگ نگه مىدارد.
كَلاَّ لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ
4نه، چنين نيست به طور حتم در حطمهاش مىافكنند.
وَ ما أَدْراكَ مَا الْحُطَمَةُ
5و تو چه مىدانى كه حطمه چيست؟.
نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ
6آتش فروزان و خرد كننده خداست.
الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَي الْأَفْئِدَةِ
7آتشى كه نه تنها ظاهر جسم را مىسوزاند بلكه بر باطن و جان انسان نيز نزديك مىشود.
إِنَّها عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَةٌ
8آتشى كه دربش به روى آنان بسته مىشود.
فِي عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ
9در ستونهاى بلند و كشيده شده.
سوره الفیل
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحابِ الْفِيلِ
1به نام الله رحمان و رحيم،؛ آيا نديدى پروردگارت چه بر سر اصحاب فيل آورد؟.
أَ لَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ
2آيا نقشههاى شومشان را خنثى نكرد؟.
وَ أَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْراً أَبابِيلَ
3آرى پروردگارت مرغانى كه دسته دسته بودند به بالاى سرشان فرستاد.
تَرْمِيهِمْ بِحِجارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ
4تا با سنگى از جنس كلوخ بر سرشان بكوبند.
فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ
5و ايشان را به صورت برگى جويده شده درآورند.
سوره قریش
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ لِإِيلافِ قُرَيْشٍ
1به نام خداوندى كه رحمت عامش شامل همه و رحمت خاصش از آن مؤمنين است.؛ (خدا با اصحاب فيل چنين كرد) براى آنكه قريش با هم انس و الفت گيرند.
إِيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْفِ
2الفتى كه در سفرهاى زمستان و تابستان ثابت و بر قرار بماند.
فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هٰذَا الْبَيْتِ
3پس (به شكرانه اين دوستى) بايد يگانه خداى كعبه را بپرستند.
الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ
4كه به آنها هنگام گرسنگى طعام داد و از ترس و خطراتشان ايمن ساخت.
سوره الماعون
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ أَ رَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ
1به نام خداوند رحمان و رحيم،؛ (اى رسول ما) آيا ديدى آن كس (وليد مغيره) را كه روز جزا را انكار كرد؟.
فَذٰلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ
2اين همان شخص (بى رحم) است كه يتيم را از در خود به قهر ميراند.
وَ لا يَحُضُّ عَليٰ طَعامِ الْمِسْكِينِ
3و كسى را بر اطعام فقير ترغيب نمىكند.
فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ
4پس واى بر آن نمازگزاران.
الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ
5كه دل از ياد خدا غافل دارند.
الَّذِينَ هُمْ يُراءُونَ
6همانان كه (اگر طاعتى كنند) به ريا و خودنمايى كنند.
وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ
7و ديگران را از ضروريات زندگى منع مىكنند.
سوره الکوثر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ
1به نام الله كه به نيك و بد بخشنده، و به نيكان مهربان است.؛ محققا ما به تو خير كثير (فاطمه ع) داديم.
فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ
2پس به شكرانهاش براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن.
إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ
3و بدان كه محققا شماتتگوى و دشمن تو ابتر و بلا عقب است.
سوره الکافرون
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ
1به نام الله بخشنده به عموم، و مهربان به خواص.؛ بگو هان گروه كفر پيشه!.
لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ
2من نمىپرستم آنچه را كه شما مىپرستيد.
وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ
3و شما هم نخواهيد پرستيد آنچه را كه من مىپرستم.
وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ
4من نيز براى هميشه نخواهم پرستيد آنچه را شما مىپرستيد.
وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ
5و شما هم نخواهيد پرستيد آنچه را من مىپرستم.
لَكُمْ دِينُكُمْ وَ لِيَ دِينِ
6دين شما براى خودتان و دين من هم براى خودم.
سوره النصر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ
1به نام الله كه بخشنده به همه و مهربان با نيكان است.؛ منتظر باش كه وقتى نصرت و فتح از ناحيه خدا برسد.
وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْواجاً
2و ببينى كه مردم گروه گروه به دين اسلام در مىآيند.
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً
3پس (به شكرانه آن) پروردگارت را حمد و تسبيح گوى و از او طلب آمرزش كن كه او بسيار توبه پذير است.
سوره المسد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَّ
1به نام خداى رحمان و رحيم.؛ بريده باد دو دست ابى لهب (مرگ بر او باد).
ما أَغْنيٰ عَنْهُ مالُهُ وَ ما كَسَبَ
2مال وى و آنچه را به دست آورده دردى را از او دوا نكرد.
سَيَصْليٰ ناراً ذاتَ لَهَبٍ
3به زودى وارد آتشى شعلهور شود.
وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ
4با زنش كه باركش هيزم است.
فِي جِيدِها حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ
5و طنابى تابيده (از ليف خرما) به گردن دارد.
سوره الاخلاص
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ
1به نام الله كه رحمان و رحيم است،؛ بگو او الله يگانه است.
اللَّهُ الصَّمَدُ
2كه همه نيازمندان قصد او مىكنند.
لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ
3نزاده و زاييده نشده.
وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ
4و هيچ كس همتاى او نيست.
سوره الفلق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ
1به نام الله كه بخشنده به همه و مهربان به خواص از بندگان است.؛ بگو پناه مىبرم به پروردگار صبحدم.
مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ
2از شر هر چه كه او خلق كرده و داراى شر است.
وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ
3و از شر شب وقتى كه با ظلمتش فرا مىرسد.
وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ
4و از شر زنان جادوگر كه به گرهها مىدمند و افسون مىكنند.
وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ
5و از شر حسودى كه بخواهد زهر حسد خود را بريزد (و عليه من دست بكار توطئه شود).
سوره الناس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ
1به نام الله كه بخشنده به همه و مهربان به خواص است.؛ بگو پناه مىبرم به پروردگار مردم.
مَلِكِ النَّاسِ
2فرمانرواى مردم.
إِلهِ النَّاسِ
3معبود مردم.
مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ
4از شر وسوسهگر نهانى.
الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ
5كه در دل مردم وسوسه مىكند.
مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ
6چه آنها كه از جنس جن هستند و چه آنها كه از جنس انسانند.