قرآن عثمان طه

سوره الجن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقالُوا إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ بگو: به سوى من وحى شده است كه نفراتى از جن (به سخنانم) گوش فرا داده‌اند، و گفتند:« كه ما (قرآن) خواندنى شگفتى شنيديم.


يَهْدِي إِلَي الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً

2

كه به سوى هدايت رهنمون مى‌شود، پس بدان ايمان آورديم و هيچ كس را شريك پروردگارمان قرار نمى‌دهيم،


وَ أَنَّهُ تَعاليٰ جَدُّ رَبِّنا مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً

3

و اينكه عظمت پروردگار ما والاتر است، در حالى كه هيچ همنشين و فرزندى برنگزيده است،


وَ أَنَّهُ كانَ يَقُولُ سَفِيهُنا عَلَي اللَّهِ شَطَطاً

4

و اينكه سبك سر (قوم) ما همواره به خدا گزاف نسبت مى‌دهد.


وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلَي اللَّهِ كَذِباً

5

و اينكه ما گمان مى‌كرديم كه انسان و جن بر خدا دروغ نمى‌بندند.


وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً

6

و اينكه همواره مردانى از انسان (ها) به مردانى از جن پناه مى‌بردند، و [لى‌] بر پوشش (گناه) آنان بيفزودند،


وَ أَنَّهُمْ ظَنُّوا كَما ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَداً

7

و اينكه آنان گمان مى‌كردند- همان گونه كه شما گمان مى‌كرديد- كه خدا هيچ كس را بر نمى‌انگيزد.


وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدِيداً وَ شُهُباً

8

و اينكه ما آسمان را لمس كرديم (و جستجو نموديم) و آن را پر از پاسداران سخت (نيرومند) و شهاب‌ها يافتيم،


وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً

9

و اينكه ما در آن (آسمان) در محل هايى براى شنيدن (اسرار) همواره مى‌نشستيم، و [لى‌] هر كس اكنون گوش فرا دهد براى (خود) ش شهابى كمين كرده مى‌يابد،


وَ أَنَّا لا نَدْرِي أَ شَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً

10

و اينكه ما نمى‌دانيم آيا در مورد كسانى كه در زمينند بدى خواسته شده است، يا پروردگارشان براى آنان هدايت را خواسته است؟!


وَ أَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذٰلِكَ كُنَّا طَرائِقَ قِدَداً

11

و اينكه ما در ميانمان (افرادى) شايسته‌اند و از ميان ما (افرادى) غير آنند، (ما داراى) روش‌هاى گوناگون هستيم.


وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَ لَنْ نُعْجِزَهُ هَرَباً

12

و اينكه ما يقين داشتيم كه عاجز كننده خدا در زمين نيستيم، و با گريختن (خود) او را عاجز نمى‌كنيم،


وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُديٰ آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً

13

و اينكه ما هنگامى كه رهنمود (قرآن) را شنيديم به آن ايمان آورديم؛ و هر كس به پروردگارش ايمان آورد، پس نه از كاستن (پاداش) مى‌ترسد، و نه از پوشش (عذاب)،


وَ أَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئِكَ تَحَرَّوْا رَشَداً

14

و اينكه ما برخى از ميانمان مسلمان و برخى از ميانمان بيدادگرند. و كسانى كه اسلام آوردند پس آنان در طلب هدايت بوده‌اند.


وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً

15

و اما بيدادگران، پس هيزم جهنم هستند.


وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَي الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً

16

و اينكه اگر (بر فرض) بر راه (راست) پايدارى كنند، حتما با آب فراوان سيرابشان مى‌كنيم.


لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً

17

تا در آن (مورد) آنان را بيازماييم، و هر كس از ياد پروردگارش روى گرداند، او را به عذاب فزاينده (مشقت بار) وارد مى‌كنيم!


وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً

18

و اينكه مساجد از آن خداست، پس هيچ كس را با خدا نخوانيد (و نپرستيد).


وَ أَنَّهُ لَمَّا قامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَداً

19

و اينكه هنگامى كه بنده خدا (محمد ص) برخاست در حالى كه او را مى‌خواند (و مى‌پرستيد) نزديك بود بر او ازدحام كنند. »


قُلْ إِنَّما أَدْعُوا رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً

20

بگو:« (من) فقط پروردگارم را مى‌خوانم (و مى‌پرستم) و هيچ كس را شريك او قرار نمى‌دهم. »


قُلْ إِنِّي لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً

21

بگو:« در حقيقت من، مالك هيچ زيان و هدايتى براى شما نيستم. »


قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً

22

بگو:« در واقع من هيچ كس از (عذاب) خدا پناهم نمى‌دهد و هيچ پناهگاهى جز او نمى‌يابم؛


إِلَّا بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً

23

جز رساندن (پيام) از طرف خدا و رسالت‌هاى او (كه پناه من است)؛ و هر كس نافرمانى خدا و فرستاده‌اش را نمايد، پس در واقع براى او آتش جهنم است در حالى كه جاودانه در آن ماندگارند! »


حَتَّي إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً

24

تا هنگامى كه آنچه را وعده داده شده‌اند ببينند، پس بزودى خواهند دانست كه چه كسى از نظر ياور ناتوان‌تر و از نظر تعداد كمتر است!


قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً

25

بگو:« نمى‌دانم آيا آنچه وعده داده مى‌شويد نزديك است يا پروردگارم براى آن فاصله (زمانى) قرار مى‌دهد؟!


عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَليٰ غَيْبِهِ أَحَداً

26

(او) داناى نهان است و هيچ كس را بر (اسرار) نهانش مسلط نمى‌سازد،


إِلَّا مَنِ ارْتَضيٰ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً

27

جز كسى از فرستاده [گان‌] كه (خدا از او) خشنود باشد، پس در حقيقت او از پيش رويش و از پشت سرش (محافظانى) كمين كرده وارد مى‌سازد،


لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصيٰ كُلَّ شَيْءٍ عَدَداً

28

تا معلوم دارد كه يقينا رسالت‌هاى پروردگارشان را رسانده‌اند؛ و به آنچه كه نزد آنان است احاطه دارد و همه چيز را از نظر عدد شماره كرده است. »


قاری
ترجمه گویا
انصاریان