قرآن عثمان طه

سوره الصافات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ سوگند به (فرشتگان) صف‌كشيده (و منظم)


فَالزَّاجِراتِ زَجْراً

2

و به نهى كنندگان و (بازدارندگان)


فَالتَّالِياتِ ذِكْراً

3

و تلاوت‌كنندگان پياپى آيات الهى ...


إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ

4

كه معبود شما يگانه است؛


رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ

5

پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آنهاست، و پروردگار مشرقها!


إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ

6

ما آسمان نزديك [پايين‌] را با ستارگان آراستيم،


وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ

7

تا آن را از هر شيطان خبيثى حفظ كنيم!


لا يَسَّمَّعُونَ إِلَي الْمَلَإِ الْأَعْليٰ وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ

8

آنها نمى‌توانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرادهند، (و هر گاه چنين كنند) از هر سو هدف قرار مى‌گيرند!


دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ

9

آنها به شدت به عقب رانده مى‌شوند؛ و براى آنان مجازاتى دائم است!


إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ

10

مگر آنها كه در لحظه‌اى كوتاه براى استراق سمع به آسمان نزديك شوند، كه «شهاب ثاقب» آنها را تعقيب مى‌كند!


فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ

11

از آنان بپرس: «آيا آفرينش (و معاد) آنان سخت‌تر است يا آفرينش فرشتگان (و آسمانها و زمين)؟! ما آنان را از گل چسبنده‌اى آفريديم!


بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ

12

تو از انكارشان تعجب مى‌كنى، ولى آنها مسخره مى‌كنند!


وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ

13

و هنگامى كه به آنان تذكر داده شود، هرگز متذكر نمى‌شوند!


وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ

14

و هنگامى كه معجزه‌اى را ببينند، ديگران را نيز به استهزا دعوت مى‌كنند!


وَ قالُوا إِنْ هٰذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ

15

و مى‌گويند: «اين فقط سحرى آشكار است!


أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ

16

آيا هنگامى كه ما مرديم و به خاك و استخوان مبدل شديم، بار ديگر برانگيخته خواهيم شد؟!


أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ

17

يا پدران نخستين ما (بازمى‌گردند)؟!»


قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ

18

بگو: «آرى، همه شما زنده مى‌شويد در حالى كه خوار و كوچك خواهيد بود!


فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ

19

تنها يك صيحه عظيم واقع مى‌شود، ناگهان همه (از قبرها برمى‌خيزند و) نگاه مى‌كنند!


وَ قالُوا يا وَيْلَنا هٰذا يَوْمُ الدِّينِ

20

و مى‌گويند: «اى واى بر ما، اين روز جزاست!»


هٰذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ

21

(آرى) اين همان روز جدايى (حق از باطل) است كه شما آن را تكذيب مى‌كرديد!


احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ

22

(در اين هنگام به فرشتگان دستور داده مى‌شود:) ظالمان و همرديفانشان و آنچه را مى‌پرستيدند ...


مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِليٰ صِراطِ الْجَحِيمِ

23

(آرى آنچه را) جز خدا مى‌پرستيدند جمع كنيد و بسوى راه دوزخ هدايتشان كنيد!


وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ

24

آنها را نگهداريد كه بايد بازپرسى شوند!


ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ

25

شما را چه شده كه از هم يارى نمى‌طلبيد؟!


بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ

26

ولى آنان در آن روز تسليم قدرت خداوندند!


وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ

27

(و در اين حال) رو به يكديگر كرده و از هم مى‌پرسند ...


قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ

28

گروهى (مى‌گويند: «شما رهبران گمراهى بوديد كه به ظاهر) از طريق خيرخواهى و نيكى وارد شديد اما جز فريب چيزى در كارتان نبود)!»


قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ

29

(آنها در جواب) مى‌گويند: «شما خودتان اهل ايمان نبوديد (تقصير ما چيست)؟!


وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ

30

ما هيچ گونه سلطه‌اى بر شما نداشتيم، بلكه شما خود قومى طغيانگر بوديد!


فَحَقَّ عَلَيْنا قَوْلُ رَبِّنا إِنَّا لَذائِقُونَ

31

اكنون فرمان پروردگارمان بر همه ما مسلم شده، و همگى از عذاب او مى‌چشيم!


فَأَغْوَيْناكُمْ إِنَّا كُنَّا غاوِينَ

32

ما شما را گمراه كرديم، همان گونه كه خود گمراه بوديم!


فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ

33

(آرى) همه آنها [پيشوايان و پيروان گمراه‌] در آن روز در عذاب الهى مشتركند!


إِنَّا كَذٰلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ

34

ما اين گونه با مجرمان رفتار مى‌كنيم!


إِنَّهُمْ كانُوا إِذا قِيلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ

35

چرا كه وقتى به آنها گفته مى‌شد: «معبودى جز خدا وجود ندارد»، تكبر و سركشى مى‌كردند ...


وَ يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَتارِكُوا آلِهَتِنا لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ

36

و پيوسته مى‌گفتند: «آيا ما معبودان خود را بخاطر شاعرى ديوانه رها كنيم؟!»


بَلْ جاءَ بِالْحَقِّ وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ

37

چنين نيست، او حق را آورده و پيامبران پيشين را تصديق كرده است!


إِنَّكُمْ لَذائِقُوا الْعَذابِ الْأَلِيمِ

38

اما شما (مستكبران كوردل) بطور مسلم عذاب دردناك (الهى) را خواهيد چشيد!


وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

39

و جز به آنچه انجام مى‌داديد كيفر داده نمى‌شويد،


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

40

جز بندگان مخلص خدا (كه از اين كيفرها بركنارند)!


أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ

41

براى آنان [بندگان مخلص‌] روزى معين و ويژه‌اى است،


فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ

42

ميوه‌ها (ى گوناگون پر ارزش)، و آنها گرامى داشته مى‌شوند ...


فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ

43

در باغهاى پر نعمت بهشت؛


عَليٰ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ

44

در حالى كه بر تختها رو به روى يكديگر تكيه زده‌اند،


يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ

45

و گرداگردشان قدحهاى لبريز از شراب طهور را مى‌گردانند؛


بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ

46

شرابى سفيد و درخشنده، و لذتبخش براى نوشندگان؛


لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ

47

شرابى كه نه در آن مايه تباهى عقل است و نه از آن مست مى‌شوند!


وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ

48

و نزد آنها همسرانى زيبا چشم است كه جز به شوهران خود عشق نمى‌ورزند.


كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ

49

گويى از (لطافت و سفيدى) همچون تخم‌مرغهايى هستند كه (در زير بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانى هرگز آن را لمس نكرده است)!


فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ

50

(در حالى كه آنها غرق گفتگو هستند) بعضى رو به بعضى ديگر كرده مى‌پرسند ...


قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لِي قَرِينٌ

51

كسى از آنها مى‌گويد: «من همنشينى داشتم ...


يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ

52

كه پيوسته مى‌گفت: آيا (به راستى) تو اين سخن را باور كرده‌اى ...


أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ

53

كه وقتى ما مرديم و به خاك و استخوان مبدل شديم، (بار ديگر) زنده مى‌شويم و جزا داده خواهيم شد؟!»


قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ

54

(سپس) مى‌گويد: «آيا شما مى‌توانيد از او خبرى بگيريد؟»


فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ

55

اينجاست كه نگاهى مى‌كند، ناگهان او را در ميان دوزخ مى‌بيند.


قالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ

56

مى‌گويد: «به خدا سوگند نزديك بود مرا (نيز) به هلاكت بكشانى!


وَ لَوْلا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ

57

و اگر نعمت پروردگارم نبود، من نيز از احضارشدگان (در دوزخ) بودم!


أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ

58

(سپس به ياران خود مى‌گويد: اى دوستان!) آيا ما هرگز نمى‌ميريم (و در بهشت جاودانه خواهيم بود)،


إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُوليٰ وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ

59

و جز همان مرگ اول، مرگى به سراغ ما نخواهد آمد، و ما هرگز عذاب نخواهيم شد.


إِنَّ هٰذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

60

راستى اين همان پيروزى بزرگ است!


لِمِثْلِ هٰذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ

61

آرى، براى مثل اين، بايد عمل‌كنندگان عمل كنند!


أَ ذٰلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ

62

آيا اين (نعمتهاى جاويدان بهشتى) بهتر است يا درخت (نفرت‌انگيز) زقوم؟!


إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ

63

ما آن را مايه درد و رنج ظالمان قرار داديم!


إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ

64

آن درختى است كه از قعر جهنم مى‌رويد!


طَلْعُها كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّياطِينِ

65

شكوفه آن مانند سرهاى شياطين است!


فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ

66

آنها [مجرمان‌] از آن مى‌خورند و شكمها را از آن پر مى‌كنند!


ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْها لَشَوْباً مِنْ حَمِيمٍ

67

سپس روى آن آب داغ متعفنى مى‌نوشند!


ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَي الْجَحِيمِ

68

سپس بازگشت آنها به سوى جهنم است!


إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ

69

چرا كه آنها پدران خود را گمراه يافتند،


فَهُمْ عَليٰ آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ

70

با اين حال به سرعت بدنبال آنان كشانده مى‌شوند!


وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ

71

و قبل از آنها بيشتر پيشينيان (نيز) گمراه شدند!


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ

72

ما در ميان آنها انذاركنندگانى فرستاديم،


فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ

73

ولى بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود!


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

74

مگر بندگان مخلص خدا!


وَ لَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ

75

و نوح، ما را خواند (و ما دعاى او را اجابت كرديم)؛ و چه خوب اجابت كننده‌اى هستيم!


وَ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ

76

و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهايى بخشيديم،


وَ جَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقِينَ

77

و فرزندانش را همان بازماندگان (روى زمين) قرار داديم،


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

78

و نام نيك او را در ميان امتهاى بعد باقى نهاديم.


سَلامٌ عَليٰ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ

79

سلام بر نوح در ميان جهانيان باد!


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

80

ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم!


إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

81

چرا كه او از بندگان باايمان ما بود!


ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ

82

سپس ديگران [دشمنان او] را غرق كرديم!


وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ

83

و از پيروان او ابراهيم بود؛


إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ

84

(به خاطر بياور) هنگامى را كه با قلب سليم به پيشگاه پروردگارش آمد؛


إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما ذا تَعْبُدُونَ

85

هنگامى كه به پدر و قومش گفت: «اينها چيست كه مى‌پرستيد؟!


أَ إِفْكاً آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ

86

آيا غير از خدا به سراغ اين معبودان دروغين مى‌رويد؟!


فَما ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعالَمِينَ

87

شما درباره پروردگار عالميان چه گمان مى‌بريد؟!


فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ

88

(سپس) نگاهى به ستارگان افكند ...


فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ

89

و گفت: «من بيمارم (و با شما به مراسم جشن نمى‌آيم)!»


فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ

90

آنها از او روى برتافته و به او پشت كردند (و بسرعت دور شدند.)


فَراغَ إِليٰ آلِهَتِهِمْ فَقالَ أَ لا تَأْكُلُونَ

91

(او وارد بتخانه شد) مخفيانه نگاهى به معبودانشان كرد و از روى تمسخر گفت: «چرا (از اين غذاها) نمى‌خوريد؟!


ما لَكُمْ لا تَنْطِقُونَ

92

(اصلا) چرا سخن نمى‌گوييد؟!»


فَراغَ عَلَيْهِمْ ضَرْباً بِالْيَمِينِ

93

سپس بسوى آنها رفت و ضربه‌اى محكم با دست راست بر پيكر آنها فرود آورد (و جز بت بزرگ، همه را درهم شكست).


فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ

94

آنها با سرعت به او روى آوردند.


قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ

95

گفت: «آيا چيزى را مى‌پرستيد كه با دست خود مى‌تراشيد؟!


وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ ما تَعْمَلُونَ

96

با اينكه خداوند هم شما را آفريده و هم بتهايى كه مى‌سازيد!»


قالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْياناً فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ

97

(بت‌پرستان) گفتند: «بناى مرتفعى براى او بسازيد و او را در جهنمى از آتش بيفكنيد!»


فَأَرادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَسْفَلِينَ

98

آنها طرحى براى نابودى ابراهيم ريخته بودند، ولى ما آنان را پست و مغلوب ساختيم!


وَ قالَ إِنِّي ذاهِبٌ إِليٰ رَبِّي سَيَهْدِينِ

99

(او از اين مهلكه بسلامت بيرون آمد) و گفت: «من به سوى پروردگارم مى‌روم، او مرا هدايت خواهد كرد!


رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ

100

پروردگارا! به من از صالحان [فرزندان صالح‌] ببخش!»


فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ

101

ما او [ابراهيم‌] را به نوجوانى بردبار و صبور بشارت داديم!


فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَريٰ فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَريٰ قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ

102

هنگامى كه با او به مقام سعى و كوشش رسيد، گفت: «پسرم! من در خواب ديدم كه تو را ذبح مى‌كنم، نظر تو چيست؟» گفت «پدرم! هر چه دستور دارى اجرا كن، به خواست خدا مرا از صابران خواهى يافت!»


فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ

103

هنگامى كه هر دو تسليم شدند و ابراهيم جبين او را بر خاك نهاد ...


وَ نادَيْناهُ أَنْ يا إِبْراهِيمُ

104

او را ندا داديم كه: «اى ابراهيم!


قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

105

آن رؤيا را تحقق بخشيدى (و به مأموريت خود عمل كردى)!» ما اين گونه، نيكوكاران را جزا مى‌دهيم!


إِنَّ هٰذا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبِينُ

106

اين مسلما همان امتحان آشكار است!


وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ

107

ما ذبح عظيمى را فداى او كرديم،


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

108

و نام نيك او را در امتهاى بعد باقى نهاديم!


سَلامٌ عَليٰ إِبْراهِيمَ

109

سلام بر ابراهيم!


كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

110

اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم!


إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

111

او از بندگان باايمان ما است!


وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ

112

ما او را به اسحاق- پيامبرى از شايستگان- بشارت داديم!


وَ بارَكْنا عَلَيْهِ وَ عَليٰ إِسْحاقَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِما مُحْسِنٌ وَ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ

113

ما به او و اسحاق بركت داديم؛ و از دودمان آن دو، افرادى بودند نيكوكار و افرادى آشكارا به خود ستم كردند!


وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَليٰ مُوسيٰ وَ هارُونَ

114

ما به موسى و هارون نعمت بخشيديم!


وَ نَجَّيْناهُما وَ قَوْمَهُما مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ

115

و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ نجات داديم!


وَ نَصَرْناهُمْ فَكانُوا هُمُ الْغالِبِينَ

116

و آنها را يارى كرديم تا بر دشمنان خود پيروز شدند!


وَ آتَيْناهُمَا الْكِتابَ الْمُسْتَبِينَ

117

ما به آن دو، كتاب روشنگر داديم،


وَ هَدَيْناهُمَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ

118

و آن دو را به راه راست هدايت نموديم!


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِما فِي الْآخِرِينَ

119

و نام نيكشان را در اقوام بعد باقى گذارديم!


سَلامٌ عَليٰ مُوسيٰ وَ هارُونَ

120

سلام بر موسى و هارون!


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

121

ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم!


إِنَّهُما مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

122

آن دو از بندگان مؤمن ما بودند!


وَ إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

123

و الياس از رسولان (ما) بود!


إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَلا تَتَّقُونَ

124

به خاطر بياور هنگامى را كه به قومش گفت: «آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد؟!


أَ تَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقِينَ

125

آيا بت «بعل» را مى‌خوانيد و بهترين آفريدگارها را رها مى‌سازيد؟!


اللَّهَ رَبَّكُمْ وَ رَبَّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ

126

خدايى كه پروردگار شما و پروردگار نياكان شماست!»


فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ

127

اما آنها او را تكذيب كردند؛ ولى به يقين همگى (در دادگاه عدل الهى) احضار مى‌شوند!


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

128

مگر بندگان مخلص خدا!


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

129

ما نام نيك او را در ميان امتهاى بعد باقى گذارديم!


سَلامٌ عَليٰ إِلْياسِينَ

130

سلام بر الياسين!


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

131

ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم!


إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

132

او از بندگان مؤمن ما است!


وَ إِنَّ لُوطاً لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

133

و لوط از رسولان (ما) است!


إِذْ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ

134

و به خاطر بياور زمانى را كه او و خاندانش را همگى نجات داديم،


إِلَّا عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ

135

مگر پير زنى كه از بازماندگان بود (و به سرنوشت آنان گرفتار شد)!


ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ

136

سپس بقيه را نابود كرديم!


وَ إِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ

137

و شما پيوسته صبحگاهان از كنار (ويرانه‌هاى شهرهاى) آنها مى‌گذريد ...


وَ بِاللَّيْلِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

138

و (همچنين) شبانگاه؛ آيا نمى‌انديشيد؟!


وَ إِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

139

و يونس از رسولان (ما) است!


إِذْ أَبَقَ إِلَي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ

140

به خاطر بياور زمانى را كه به سوى كشتى پر (از جمعيت و بار) فرار كرد.


فَساهَمَ فَكانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ

141

ا آنها قرعه افكند، (و قرعه به نام او افتاد و) مغلوب شد!


فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلِيمٌ

142

(او را به دريا افكندند) و ماهى عظيمى او را بلعيد، در حالى كه مستحق سرزنش بود!


فَلَوْلا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ

143

و اگر او از تسبيح‌كنندگان نبود ...


لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِليٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ

144

تا روز قيامت در شكم ماهى مى‌ماند!


فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقِيمٌ

145

(به هر حال ما او را رهايى بخشيديم و) او را در يك سرزمين خشك خالى از گياه افكنديم در حالى كه بيمار بود!


وَ أَنْبَتْنا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ

146

و بوته كدويى بر او رويانديم (تا در سايه برگهاى پهن و مرطوبش آرامش يابد)!


وَ أَرْسَلْناهُ إِليٰ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ

147

و او را به سوى جمعيت يكصد هزار نفرى- يا بيشتر- فرستاديم!


فَآمَنُوا فَمَتَّعْناهُمْ إِليٰ حِينٍ

148

آنها ايمان آوردند، از اين رو تا مدت معلومى آنان را از مواهب زندگى بهره‌مند ساختيم!


فَاسْتَفْتِهِمْ أَ لِرَبِّكَ الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ

149

از آنان بپرس: آيا پروردگارت دخترانى دارد و پسران از آن آنهاست؟!


أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ

150

آيا ما فرشتگان را مؤنث آفريديم و آنها ناظر بودند؟!


أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ

151

دانيد آنها با اين تهمت بزرگشان مى‌گويند:


وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ

152

«خداوند فرزند آورده!» ولى آنها به يقين دروغ مى‌گويند!


أَصْطَفَي الْبَناتِ عَلَي الْبَنِينَ

153

آيا دختران را بر پسران ترجيح داده است؟!


ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ

154

شما را چه شده است؟! چگونه حكم مى‌كنيد؟! (هيچ مى‌فهميد چه مى‌گوييد؟!)


أَ فَلا تَذَكَّرُونَ

155

آيا متذكر نمى‌شويد؟!


أَمْ لَكُمْ سُلْطانٌ مُبِينٌ

156

يا شما دليل روشنى در اين باره داريد؟


فَأْتُوا بِكِتابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

157

كتابتان را بياوريد اگر راست مى‌گوييد!


وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ

158

آنها [مشركان‌] ميان او [خداوند] و جن، (خويشاوندى و) نسبتى قائل شدند؛ در حالى كه جنيان بخوبى مى‌دانند كه اين بت‌پرستان در دادگاه الهى احضار مى‌شوند!


سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ

159

منزه است خداوند از آنچه توصيف مى‌كنند،


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

160

مگر بندگان مخلص خدا!


فَإِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ

161

شما و آنچه را پرستش مى‌كنيد،


ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِفاتِنِينَ

162

هرگز نمى‌توانيد كسى را (با آن) فريب دهيد،


إِلَّا مَنْ هُوَ صالِ الْجَحِيمِ

163

مگر آنها كه در آتش دوزخ وارد مى‌شوند!


وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ

164

و هيچ يك از ما نيست جز آنكه مقام معلومى دارد؛


وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ

165

و ما همگى (براى اطاعت فرمان خداوند) به صف ايستاده‌ايم؛


وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ

166

و ما همه تسبيح‌گوى او هستيم!


وَ إِنْ كانُوا لَيَقُولُونَ

167

آنها پيوسته مى‌گفتند:


لَوْ أَنَّ عِنْدَنا ذِكْراً مِنَ الْأَوَّلِينَ

168

«اگر يكى از كتابهاى پيشينيان نزد ما بود،


لَكُنَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

169

به يقين، ما بندگان مخلص خدا بوديم!»


فَكَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

170

(اما هنگامى كه اين كتاب بزرگ آسمانى بر آنها نازل شد،) به آن كافر شدند؛ ولى بزودى (نتيجه كار خود را) خواهند دانست!


وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ

171

وعده قطعى ما براى بندگان فرستاده ما از پيش مسلم شده ...


إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ

172

كه آنان يارى شدگانند،


وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ

173

و لشكر ما پيروزند!


فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّي حِينٍ

174

از آنها [كافران‌] روى بگردان تا زمان معينى (كه فرمان جهاد فرارسد)!


وَ أَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ

175

و وضع آنها را بنگر (چه بى‌محتواست) اما بزودى (نتيجه اعمال خود را) مى‌بينند!


أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ

176

آيا آنها براى عذاب ما شتاب مى‌كنند؟!


فَإِذا نَزَلَ بِساحَتِهِمْ فَساءَ صَباحُ الْمُنْذَرِينَ

177

اما هنگامى كه عذاب ما در آستانه خانه‌هايشان فرود آيد، انذارشدگان صبحگاه بدى خواهند داشت!


وَ تَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّي حِينٍ

178

از آنان روى بگردان تا زمان معينى!


وَ أَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ

179

و وضع كارشان را ببين؛ آنها نيز به زودى (نتيجه اعمال خود را) مى‌بينند!


سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ

180

منزه است پروردگار تو، پروردگار عزت (و قدرت) از آنچه آنان توصيف مى‌كنند.


وَ سَلامٌ عَلَي الْمُرْسَلِينَ

181

و سلام بر رسولان!


وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ

182

حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است!


سوره قبل

سوره الصافات

سوره بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان