سوره الصافات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا
1به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ سوگند به (فرشتگان) صفكشيده (و منظم)
فَالزَّاجِراتِ زَجْراً
2و به نهى كنندگان و (بازدارندگان)
فَالتَّالِياتِ ذِكْراً
3و تلاوتكنندگان پياپى آيات الهى ...
إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ
4كه معبود شما يگانه است؛
رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ
5پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آنهاست، و پروردگار مشرقها!
إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ
6ما آسمان نزديك [پايين] را با ستارگان آراستيم،
وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ
7تا آن را از هر شيطان خبيثى حفظ كنيم!
لا يَسَّمَّعُونَ إِلَي الْمَلَإِ الْأَعْليٰ وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ
8آنها نمىتوانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرادهند، (و هر گاه چنين كنند) از هر سو هدف قرار مىگيرند!
دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ
9آنها به شدت به عقب رانده مىشوند؛ و براى آنان مجازاتى دائم است!
إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ
10مگر آنها كه در لحظهاى كوتاه براى استراق سمع به آسمان نزديك شوند، كه «شهاب ثاقب» آنها را تعقيب مىكند!
فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ
11از آنان بپرس: «آيا آفرينش (و معاد) آنان سختتر است يا آفرينش فرشتگان (و آسمانها و زمين)؟! ما آنان را از گل چسبندهاى آفريديم!
بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ
12تو از انكارشان تعجب مىكنى، ولى آنها مسخره مىكنند!
وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ
13و هنگامى كه به آنان تذكر داده شود، هرگز متذكر نمىشوند!
وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ
14و هنگامى كه معجزهاى را ببينند، ديگران را نيز به استهزا دعوت مىكنند!
وَ قالُوا إِنْ هٰذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ
15و مىگويند: «اين فقط سحرى آشكار است!
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ
16آيا هنگامى كه ما مرديم و به خاك و استخوان مبدل شديم، بار ديگر برانگيخته خواهيم شد؟!
أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ
17يا پدران نخستين ما (بازمىگردند)؟!»
قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ
18بگو: «آرى، همه شما زنده مىشويد در حالى كه خوار و كوچك خواهيد بود!
فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ
19تنها يك صيحه عظيم واقع مىشود، ناگهان همه (از قبرها برمىخيزند و) نگاه مىكنند!
وَ قالُوا يا وَيْلَنا هٰذا يَوْمُ الدِّينِ
20و مىگويند: «اى واى بر ما، اين روز جزاست!»
هٰذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ
21(آرى) اين همان روز جدايى (حق از باطل) است كه شما آن را تكذيب مىكرديد!
احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ
22(در اين هنگام به فرشتگان دستور داده مىشود:) ظالمان و همرديفانشان و آنچه را مىپرستيدند ...
مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِليٰ صِراطِ الْجَحِيمِ
23(آرى آنچه را) جز خدا مىپرستيدند جمع كنيد و بسوى راه دوزخ هدايتشان كنيد!
وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ
24آنها را نگهداريد كه بايد بازپرسى شوند!
ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ
25شما را چه شده كه از هم يارى نمىطلبيد؟!
بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ
26ولى آنان در آن روز تسليم قدرت خداوندند!
وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ
27(و در اين حال) رو به يكديگر كرده و از هم مىپرسند ...
قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ
28گروهى (مىگويند: «شما رهبران گمراهى بوديد كه به ظاهر) از طريق خيرخواهى و نيكى وارد شديد اما جز فريب چيزى در كارتان نبود)!»
قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ
29(آنها در جواب) مىگويند: «شما خودتان اهل ايمان نبوديد (تقصير ما چيست)؟!
وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ
30ما هيچ گونه سلطهاى بر شما نداشتيم، بلكه شما خود قومى طغيانگر بوديد!
فَحَقَّ عَلَيْنا قَوْلُ رَبِّنا إِنَّا لَذائِقُونَ
31اكنون فرمان پروردگارمان بر همه ما مسلم شده، و همگى از عذاب او مىچشيم!
فَأَغْوَيْناكُمْ إِنَّا كُنَّا غاوِينَ
32ما شما را گمراه كرديم، همان گونه كه خود گمراه بوديم!
فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ
33(آرى) همه آنها [پيشوايان و پيروان گمراه] در آن روز در عذاب الهى مشتركند!
إِنَّا كَذٰلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ
34ما اين گونه با مجرمان رفتار مىكنيم!
إِنَّهُمْ كانُوا إِذا قِيلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ
35چرا كه وقتى به آنها گفته مىشد: «معبودى جز خدا وجود ندارد»، تكبر و سركشى مىكردند ...
وَ يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَتارِكُوا آلِهَتِنا لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ
36و پيوسته مىگفتند: «آيا ما معبودان خود را بخاطر شاعرى ديوانه رها كنيم؟!»
بَلْ جاءَ بِالْحَقِّ وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ
37چنين نيست، او حق را آورده و پيامبران پيشين را تصديق كرده است!
إِنَّكُمْ لَذائِقُوا الْعَذابِ الْأَلِيمِ
38اما شما (مستكبران كوردل) بطور مسلم عذاب دردناك (الهى) را خواهيد چشيد!
وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
39و جز به آنچه انجام مىداديد كيفر داده نمىشويد،
إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ
40جز بندگان مخلص خدا (كه از اين كيفرها بركنارند)!
أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ
41براى آنان [بندگان مخلص] روزى معين و ويژهاى است،
فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ
42ميوهها (ى گوناگون پر ارزش)، و آنها گرامى داشته مىشوند ...
فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ
43در باغهاى پر نعمت بهشت؛
عَليٰ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ
44در حالى كه بر تختها رو به روى يكديگر تكيه زدهاند،
يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ
45و گرداگردشان قدحهاى لبريز از شراب طهور را مىگردانند؛
بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ
46شرابى سفيد و درخشنده، و لذتبخش براى نوشندگان؛
لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ
47شرابى كه نه در آن مايه تباهى عقل است و نه از آن مست مىشوند!
وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ
48و نزد آنها همسرانى زيبا چشم است كه جز به شوهران خود عشق نمىورزند.
كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ
49گويى از (لطافت و سفيدى) همچون تخممرغهايى هستند كه (در زير بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانى هرگز آن را لمس نكرده است)!
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ
50(در حالى كه آنها غرق گفتگو هستند) بعضى رو به بعضى ديگر كرده مىپرسند ...
قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لِي قَرِينٌ
51كسى از آنها مىگويد: «من همنشينى داشتم ...
يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ
52كه پيوسته مىگفت: آيا (به راستى) تو اين سخن را باور كردهاى ...
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ
53كه وقتى ما مرديم و به خاك و استخوان مبدل شديم، (بار ديگر) زنده مىشويم و جزا داده خواهيم شد؟!»
قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ
54(سپس) مىگويد: «آيا شما مىتوانيد از او خبرى بگيريد؟»
فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ
55اينجاست كه نگاهى مىكند، ناگهان او را در ميان دوزخ مىبيند.
قالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ
56مىگويد: «به خدا سوگند نزديك بود مرا (نيز) به هلاكت بكشانى!
وَ لَوْلا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ
57و اگر نعمت پروردگارم نبود، من نيز از احضارشدگان (در دوزخ) بودم!
أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ
58(سپس به ياران خود مىگويد: اى دوستان!) آيا ما هرگز نمىميريم (و در بهشت جاودانه خواهيم بود)،
إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُوليٰ وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ
59و جز همان مرگ اول، مرگى به سراغ ما نخواهد آمد، و ما هرگز عذاب نخواهيم شد.
إِنَّ هٰذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
60راستى اين همان پيروزى بزرگ است!
لِمِثْلِ هٰذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ
61آرى، براى مثل اين، بايد عملكنندگان عمل كنند!
أَ ذٰلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ
62آيا اين (نعمتهاى جاويدان بهشتى) بهتر است يا درخت (نفرتانگيز) زقوم؟!
إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ
63ما آن را مايه درد و رنج ظالمان قرار داديم!
إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ
64آن درختى است كه از قعر جهنم مىرويد!
طَلْعُها كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّياطِينِ
65شكوفه آن مانند سرهاى شياطين است!
فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ
66آنها [مجرمان] از آن مىخورند و شكمها را از آن پر مىكنند!
ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْها لَشَوْباً مِنْ حَمِيمٍ
67سپس روى آن آب داغ متعفنى مىنوشند!
ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَي الْجَحِيمِ
68سپس بازگشت آنها به سوى جهنم است!
إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ
69چرا كه آنها پدران خود را گمراه يافتند،
فَهُمْ عَليٰ آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ
70با اين حال به سرعت بدنبال آنان كشانده مىشوند!
وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ
71و قبل از آنها بيشتر پيشينيان (نيز) گمراه شدند!
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ
72ما در ميان آنها انذاركنندگانى فرستاديم،
فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ
73ولى بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود!
إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ
74مگر بندگان مخلص خدا!
وَ لَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ
75و نوح، ما را خواند (و ما دعاى او را اجابت كرديم)؛ و چه خوب اجابت كنندهاى هستيم!
وَ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ
76و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهايى بخشيديم،
وَ جَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقِينَ
77و فرزندانش را همان بازماندگان (روى زمين) قرار داديم،
وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ
78و نام نيك او را در ميان امتهاى بعد باقى نهاديم.
سَلامٌ عَليٰ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ
79سلام بر نوح در ميان جهانيان باد!
إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
80ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم!
إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ
81چرا كه او از بندگان باايمان ما بود!
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ
82سپس ديگران [دشمنان او] را غرق كرديم!
وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ
83و از پيروان او ابراهيم بود؛
إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ
84(به خاطر بياور) هنگامى را كه با قلب سليم به پيشگاه پروردگارش آمد؛
إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما ذا تَعْبُدُونَ
85هنگامى كه به پدر و قومش گفت: «اينها چيست كه مىپرستيد؟!
أَ إِفْكاً آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ
86آيا غير از خدا به سراغ اين معبودان دروغين مىرويد؟!
فَما ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعالَمِينَ
87شما درباره پروردگار عالميان چه گمان مىبريد؟!
فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ
88(سپس) نگاهى به ستارگان افكند ...
فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ
89و گفت: «من بيمارم (و با شما به مراسم جشن نمىآيم)!»
فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ
90آنها از او روى برتافته و به او پشت كردند (و بسرعت دور شدند.)
فَراغَ إِليٰ آلِهَتِهِمْ فَقالَ أَ لا تَأْكُلُونَ
91(او وارد بتخانه شد) مخفيانه نگاهى به معبودانشان كرد و از روى تمسخر گفت: «چرا (از اين غذاها) نمىخوريد؟!
ما لَكُمْ لا تَنْطِقُونَ
92(اصلا) چرا سخن نمىگوييد؟!»
فَراغَ عَلَيْهِمْ ضَرْباً بِالْيَمِينِ
93سپس بسوى آنها رفت و ضربهاى محكم با دست راست بر پيكر آنها فرود آورد (و جز بت بزرگ، همه را درهم شكست).
فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ
94آنها با سرعت به او روى آوردند.
قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ
95گفت: «آيا چيزى را مىپرستيد كه با دست خود مىتراشيد؟!
وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ ما تَعْمَلُونَ
96با اينكه خداوند هم شما را آفريده و هم بتهايى كه مىسازيد!»
قالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْياناً فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ
97(بتپرستان) گفتند: «بناى مرتفعى براى او بسازيد و او را در جهنمى از آتش بيفكنيد!»
فَأَرادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَسْفَلِينَ
98آنها طرحى براى نابودى ابراهيم ريخته بودند، ولى ما آنان را پست و مغلوب ساختيم!
وَ قالَ إِنِّي ذاهِبٌ إِليٰ رَبِّي سَيَهْدِينِ
99(او از اين مهلكه بسلامت بيرون آمد) و گفت: «من به سوى پروردگارم مىروم، او مرا هدايت خواهد كرد!
رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ
100پروردگارا! به من از صالحان [فرزندان صالح] ببخش!»
فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ
101ما او [ابراهيم] را به نوجوانى بردبار و صبور بشارت داديم!
فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَريٰ فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَريٰ قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ
102هنگامى كه با او به مقام سعى و كوشش رسيد، گفت: «پسرم! من در خواب ديدم كه تو را ذبح مىكنم، نظر تو چيست؟» گفت «پدرم! هر چه دستور دارى اجرا كن، به خواست خدا مرا از صابران خواهى يافت!»
فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ
103هنگامى كه هر دو تسليم شدند و ابراهيم جبين او را بر خاك نهاد ...
وَ نادَيْناهُ أَنْ يا إِبْراهِيمُ
104او را ندا داديم كه: «اى ابراهيم!
قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
105آن رؤيا را تحقق بخشيدى (و به مأموريت خود عمل كردى)!» ما اين گونه، نيكوكاران را جزا مىدهيم!
إِنَّ هٰذا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبِينُ
106اين مسلما همان امتحان آشكار است!
وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ
107ما ذبح عظيمى را فداى او كرديم،
وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ
108و نام نيك او را در امتهاى بعد باقى نهاديم!
سَلامٌ عَليٰ إِبْراهِيمَ
109سلام بر ابراهيم!
كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
110اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم!
إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ
111او از بندگان باايمان ما است!
وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ
112ما او را به اسحاق- پيامبرى از شايستگان- بشارت داديم!
وَ بارَكْنا عَلَيْهِ وَ عَليٰ إِسْحاقَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِما مُحْسِنٌ وَ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ
113ما به او و اسحاق بركت داديم؛ و از دودمان آن دو، افرادى بودند نيكوكار و افرادى آشكارا به خود ستم كردند!
وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَليٰ مُوسيٰ وَ هارُونَ
114ما به موسى و هارون نعمت بخشيديم!
وَ نَجَّيْناهُما وَ قَوْمَهُما مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ
115و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ نجات داديم!
وَ نَصَرْناهُمْ فَكانُوا هُمُ الْغالِبِينَ
116و آنها را يارى كرديم تا بر دشمنان خود پيروز شدند!
وَ آتَيْناهُمَا الْكِتابَ الْمُسْتَبِينَ
117ما به آن دو، كتاب روشنگر داديم،
وَ هَدَيْناهُمَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ
118و آن دو را به راه راست هدايت نموديم!
وَ تَرَكْنا عَلَيْهِما فِي الْآخِرِينَ
119و نام نيكشان را در اقوام بعد باقى گذارديم!
سَلامٌ عَليٰ مُوسيٰ وَ هارُونَ
120سلام بر موسى و هارون!
إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
121ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم!
إِنَّهُما مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ
122آن دو از بندگان مؤمن ما بودند!
وَ إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ
123و الياس از رسولان (ما) بود!
إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَلا تَتَّقُونَ
124به خاطر بياور هنگامى را كه به قومش گفت: «آيا تقوا پيشه نمىكنيد؟!
أَ تَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقِينَ
125آيا بت «بعل» را مىخوانيد و بهترين آفريدگارها را رها مىسازيد؟!
اللَّهَ رَبَّكُمْ وَ رَبَّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ
126خدايى كه پروردگار شما و پروردگار نياكان شماست!»
فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ
127اما آنها او را تكذيب كردند؛ ولى به يقين همگى (در دادگاه عدل الهى) احضار مىشوند!
إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ
128مگر بندگان مخلص خدا!
وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ
129ما نام نيك او را در ميان امتهاى بعد باقى گذارديم!
سَلامٌ عَليٰ إِلْياسِينَ
130سلام بر الياسين!
إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
131ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم!
إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ
132او از بندگان مؤمن ما است!
وَ إِنَّ لُوطاً لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ
133و لوط از رسولان (ما) است!
إِذْ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ
134و به خاطر بياور زمانى را كه او و خاندانش را همگى نجات داديم،
إِلَّا عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ
135مگر پير زنى كه از بازماندگان بود (و به سرنوشت آنان گرفتار شد)!
ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ
136سپس بقيه را نابود كرديم!
وَ إِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ
137و شما پيوسته صبحگاهان از كنار (ويرانههاى شهرهاى) آنها مىگذريد ...
وَ بِاللَّيْلِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ
138و (همچنين) شبانگاه؛ آيا نمىانديشيد؟!
وَ إِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ
139و يونس از رسولان (ما) است!
إِذْ أَبَقَ إِلَي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ
140به خاطر بياور زمانى را كه به سوى كشتى پر (از جمعيت و بار) فرار كرد.
فَساهَمَ فَكانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ
141ا آنها قرعه افكند، (و قرعه به نام او افتاد و) مغلوب شد!
فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلِيمٌ
142(او را به دريا افكندند) و ماهى عظيمى او را بلعيد، در حالى كه مستحق سرزنش بود!
فَلَوْلا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ
143و اگر او از تسبيحكنندگان نبود ...
لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِليٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ
144تا روز قيامت در شكم ماهى مىماند!
فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقِيمٌ
145(به هر حال ما او را رهايى بخشيديم و) او را در يك سرزمين خشك خالى از گياه افكنديم در حالى كه بيمار بود!
وَ أَنْبَتْنا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ
146و بوته كدويى بر او رويانديم (تا در سايه برگهاى پهن و مرطوبش آرامش يابد)!
وَ أَرْسَلْناهُ إِليٰ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ
147و او را به سوى جمعيت يكصد هزار نفرى- يا بيشتر- فرستاديم!
فَآمَنُوا فَمَتَّعْناهُمْ إِليٰ حِينٍ
148آنها ايمان آوردند، از اين رو تا مدت معلومى آنان را از مواهب زندگى بهرهمند ساختيم!
فَاسْتَفْتِهِمْ أَ لِرَبِّكَ الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ
149از آنان بپرس: آيا پروردگارت دخترانى دارد و پسران از آن آنهاست؟!
أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ
150آيا ما فرشتگان را مؤنث آفريديم و آنها ناظر بودند؟!
أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ
151دانيد آنها با اين تهمت بزرگشان مىگويند:
وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ
152«خداوند فرزند آورده!» ولى آنها به يقين دروغ مىگويند!
أَصْطَفَي الْبَناتِ عَلَي الْبَنِينَ
153آيا دختران را بر پسران ترجيح داده است؟!
ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ
154شما را چه شده است؟! چگونه حكم مىكنيد؟! (هيچ مىفهميد چه مىگوييد؟!)
أَ فَلا تَذَكَّرُونَ
155آيا متذكر نمىشويد؟!
أَمْ لَكُمْ سُلْطانٌ مُبِينٌ
156يا شما دليل روشنى در اين باره داريد؟
فَأْتُوا بِكِتابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ
157كتابتان را بياوريد اگر راست مىگوييد!
وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ
158آنها [مشركان] ميان او [خداوند] و جن، (خويشاوندى و) نسبتى قائل شدند؛ در حالى كه جنيان بخوبى مىدانند كه اين بتپرستان در دادگاه الهى احضار مىشوند!
سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ
159منزه است خداوند از آنچه توصيف مىكنند،
إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ
160مگر بندگان مخلص خدا!
فَإِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ
161شما و آنچه را پرستش مىكنيد،
ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِفاتِنِينَ
162هرگز نمىتوانيد كسى را (با آن) فريب دهيد،
إِلَّا مَنْ هُوَ صالِ الْجَحِيمِ
163مگر آنها كه در آتش دوزخ وارد مىشوند!
وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ
164و هيچ يك از ما نيست جز آنكه مقام معلومى دارد؛
وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ
165و ما همگى (براى اطاعت فرمان خداوند) به صف ايستادهايم؛
وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ
166و ما همه تسبيحگوى او هستيم!
وَ إِنْ كانُوا لَيَقُولُونَ
167آنها پيوسته مىگفتند:
لَوْ أَنَّ عِنْدَنا ذِكْراً مِنَ الْأَوَّلِينَ
168«اگر يكى از كتابهاى پيشينيان نزد ما بود،
لَكُنَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ
169به يقين، ما بندگان مخلص خدا بوديم!»
فَكَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
170(اما هنگامى كه اين كتاب بزرگ آسمانى بر آنها نازل شد،) به آن كافر شدند؛ ولى بزودى (نتيجه كار خود را) خواهند دانست!
وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ
171وعده قطعى ما براى بندگان فرستاده ما از پيش مسلم شده ...
إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ
172كه آنان يارى شدگانند،
وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ
173و لشكر ما پيروزند!
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّي حِينٍ
174از آنها [كافران] روى بگردان تا زمان معينى (كه فرمان جهاد فرارسد)!
وَ أَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ
175و وضع آنها را بنگر (چه بىمحتواست) اما بزودى (نتيجه اعمال خود را) مىبينند!
أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ
176آيا آنها براى عذاب ما شتاب مىكنند؟!
فَإِذا نَزَلَ بِساحَتِهِمْ فَساءَ صَباحُ الْمُنْذَرِينَ
177اما هنگامى كه عذاب ما در آستانه خانههايشان فرود آيد، انذارشدگان صبحگاه بدى خواهند داشت!
وَ تَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّي حِينٍ
178از آنان روى بگردان تا زمان معينى!
وَ أَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ
179و وضع كارشان را ببين؛ آنها نيز به زودى (نتيجه اعمال خود را) مىبينند!
سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ
180منزه است پروردگار تو، پروردگار عزت (و قدرت) از آنچه آنان توصيف مىكنند.
وَ سَلامٌ عَلَي الْمُرْسَلِينَ
181و سلام بر رسولان!
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ
182حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است!