سوره الصافات
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ وَ ٱلصَّٰٓفَّٰتِ صَفّٗا
1به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ سوگند به صف بستگان [مانند فرشتگان، نمازگزاران و جهادگران] كه صفى [منظم و استوار] بستهاند،
فَٱلزَّٰجِرَٰتِ زَجۡرٗا
2و به بازدارندگان كه [انسان را از گناهان] به شدت باز مىدارند،
فَٱلتَّٰلِيَٰتِ ذِكۡرًا
3و به تلاوتكنندگان وحى،
إِنَّ إِلَٰهَكُمۡ لَوَٰحِدٞ
4كه بىترديد معبود شما يگانه است،
رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا بَيۡنَهُمَا وَ رَبُّ ٱلۡمَشَٰرِقِ
5پروردگار آسمانها وزمين وآنچه ميان آنهاست، و پروردگار مشرقها،
إِنَّا زَيَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنۡيَا بِزِينَةٍ ٱلۡكَوَاكِبِ
6همانا ما آسمان دنيا را به زيور ستارگان آراستيم،
وَ حِفۡظٗا مِّن كُلِّ شَيۡطَٰنٖ مَّارِدٖ
7و آن را از هر شيطان سركشى حفظ كرديم،
لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى ٱلۡمَلَإِ ٱلۡأَعۡلَىٰ وَ يُقۡذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٖ
8آنان نمىتوانند به سخنان فرشتگان بسيار مكرم و شريف گوش فرا دهند، و [هرگاه به گوش دادن برخيزند] از هر سو [شهاب] به سويشان پرتاب مىشود،
دُحُورٗا وَ لَهُمۡ عَذَابٞ وَاصِبٌ
9تا با خفت وخوارى رانده شوند، وبراى آنان عذابى هميشگى است،
إِلَّا مَنۡ خَطِفَ ٱلۡخَطۡفَةَ فَأَتۡبَعَهُۥ شِهَابٞ ثَاقِبٞ
10مگر آنكه شيطانى خبرى را [دزدانه و] با سرعت بربايد [و فرار كند] كه در اين صورت گلولهاى آتشين و شكافنده او را دنبال مىكند.
فَٱسۡتَفۡتِهِمۡ أَهُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَم مَّنۡ خَلَقۡنَآ إِنَّا خَلَقۡنَٰهُم مِّن طِينٖ لَّازِبِۢ
11پس از منكران معاد بپرس: آيا آفرينش آنان سختتر و دشوارتر است يا آنچه [مانند فرشتگان، آسمانها، زمين، كوهها و...] آفريدهايم؟ [به يقين آفرينش آنان كارى ناچيز است چون] ما آنان را از گلى چسبنده آفريدهايم،
بَلۡ عَجِبۡتَ وَ يَسۡخَرُونَ
12بلكه [تو از انكارشان] تعجب مىكنى و آنان مسخره مىكنند،
وَ إِذَا ذُكِّرُواْ لَا يَذۡكُرُونَ
13و هنگامى كه به آنان تذكر، مىدهند متذكر نمىشوند؛
وَ إِذَا رَأَوۡاْ ءَايَةٗ يَسۡتَسۡخِرُونَ
14و چون معجزهاى را مىبينند به شدت مسخره مىكنند [و ديگران را هم به مسخره وامىدارند،]
وَ قَالُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٌ
15و مىگويند: اين جز جادويى آشكار نيست.
أَءِذَا مِتۡنَا وَ كُنَّا تُرَابٗا وَ عِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ
16[مىگويند:] آيا زمانى كه ما مرديم و خاك و استخوان شديم، حتما برانگيخته مىشويم؟
أَ وَ ءَابَآؤُنَا ٱلۡأَوَّلُونَ
17و آيا پدران پيشين ما [هم برانگيخته مىشوند؟]
قُلۡ نَعَمۡ وَ أَنتُمۡ دَٰخِرُونَ
18بگو: آرى، [برانگيخته مىشويد] در حالى كه خوار و ناچيز هستيد.
فَإِنَّمَا هِيَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ فَإِذَا هُمۡ يَنظُرُونَ
19جز اين نيست كه آن يك فرياد عظيم است كه [وقتى واقع شود] ناگاه [همه زنده مىشوند و حيرتزده منظره قيامت را] مىنگرند،
وَ قَالُواْ يَٰوَيۡلَنَا هَٰذَا يَوۡمُ ٱلدِّينِ
20و مىگويند: اى واى بر ما! اين روز جزاست!
هَٰذَا يَوۡمُ ٱلۡفَصۡلِ ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَ
21[آرى] اين همان روز جدايى [ميان حق و باطل] است كه همواره آن را انكار مىكرديد.
ٱحۡشُرُواْ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ وَ أَزۡوَٰجَهُمۡ وَ مَا كَانُواْ يَعۡبُدُونَ
22[آن گاه ندا رسد:] ستمكاران و همرديفان آنان و معبودهايى را كه همواره به جاى خدا مىپرستيدند، گرد آوريد.
مِن دُونِ ٱللَّهِ فَٱهۡدُوهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡجَحِيمِ
23پس همه را به سوى راه دوزخ راهنمايى كنيد.
وَ قِفُوهُمۡ إِنَّهُم مَّسُۡٔولُونَ
24آنان را نگه داريد كه حتما مورد بازپرسى قرار مىگيرند.
مَا لَكُمۡ لَا تَنَاصَرُونَ
25[به آنان گويند:] شما را چه شده كه يكديگر را [براى رهايى از عذاب] يارى نمىدهيد؟
بَلۡ هُمُ ٱلۡيَوۡمَ مُسۡتَسۡلِمُونَ
26[نه اينكه نمىتوانند يكديگر را يارى دهند] بلكه آنان امروز فروتنانه تسليم [قدرت حق] هستند،
وَ أَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ
27به يكديگر رو كرده از هم مىپرسند: [اين چه وضعى است؟]
قَالُوٓاْ إِنَّكُمۡ كُنتُمۡ تَأۡتُونَنَا عَنِ ٱلۡيَمِينِ
28[پس پيروان گمراه به پيشوايان گمراهكننده] مىگويند: همانا شما از راه خيرخواهى به سوى ما مىآمديد، [ولى كارتان جز فريب و نيرنگ نبود!]
قَالُواْ بَل لَّمۡ تَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ
29مىگويند: [ما را تقصيرى نيست] بلكه خود شما اهل ايمان نبوديد،
وَ مَا كَانَ لَنَا عَلَيۡكُم مِّن سُلۡطَٰنِۢ بَلۡ كُنتُمۡ قَوۡمٗا طَٰغِينَ
30و ما را بر شما هيچ تسلطى نبود، بلكه شما مردمى طغيان گر و سركش بوديد.
فَحَقَّ عَلَيۡنَا قَوۡلُ رَبِّنَآ إِنَّا لَذَآئِقُونَ
31اكنون فرمان عذاب پروردگارمان بر ما محقق و ثابت شد كه همه ما چشندگان عذاب خواهيم بود.
فَأَغۡوَيۡنَٰكُمۡ إِنَّا كُنَّا غَٰوِينَ
32[سبك مغزى و تعصب شما زمينه گمراهى شما شد] پس ما شما را گمراه كرديم؛ زيرا خودمان گمراه بوديم،
فَإِنَّهُمۡ يَوۡمَئِذٖ فِي ٱلۡعَذَابِ مُشۡتَرِكُونَ
33پس بىترديد همه آنان در آن روز در عذاب شريكاند،
إِنَّا كَذَٰلِكَ نَفۡعَلُ بِٱلۡمُجۡرِمِينَ
34ما با مجرمان اينگونه رفتار مىكنيم؛
إِنَّهُمۡ كَانُوٓاْ إِذَا قِيلَ لَهُمۡ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ يَسۡتَكۡبِرُونَ
35زيرا آنان چنين بودند كه هر زمان به آنان مىگفتند: معبودى جز خدا نيست، تكبر مىكردند،
وَ يَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوٓاْ ءَالِهَتِنَا لِشَاعِرٖ مَّجۡنُونِۢ
36و [همواره] مىگفتند: آيا بايد به خاطر شاعرى ديوانه معبودان خود را رها كنيم؟!
بَلۡ جَآءَ بِٱلۡحَقِّ وَ صَدَّقَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ
37[چنين نيست كه مىپنداريد] بلكه او حق را آورده و پيامبران را تصديق كرده است.
إِنَّكُمۡ لَذَآئِقُواْ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡأَلِيمِ
38بىترديد شما [كوردلان] عذاب دردناك را خواهيد چشيد،
وَ مَا تُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
39و جز آنچه كه همواره انجام مىداديد، پاداش داده نمىشويد،
إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ
40جز بندگان خالص شده خدا [كه از هر كيفرى در امانند،]
أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ رِزۡقٞ مَّعۡلُومٞ
41براى آنان رزق و روزى معين و ويژهاى است،
فَوَٰكِهُ وَ هُم مُّكۡرَمُونَ
42ميوههايى [گوناگون] در حالى كه مورد اكرام خواهند بود،
فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ
43در بهشتهاى پر نعمت،
عَلَىٰ سُرُرٖ مُّتَقَٰبِلِينَ
44در حالى كه بر تختهايى روبروى يكديگر [تكيه زدهاند،]
يُطَافُ عَلَيۡهِم بِكَأۡسٖ مِّن مَّعِينِۢ
45جامى از نوشيدنى زلال و پاك گرداگردشان مىگردانند،
بَيۡضَآءَ لَذَّةٖ لِّلشَّٰرِبِينَ
46[نوشيدنى] سپيد [و درخشنده] و لذتبخش براى نوشندگان،
لَا فِيهَا غَوۡلٞ وَ لَا هُمۡ عَنۡهَا يُنزَفُونَ
47نه در آن مايه فساد [جسم و عقل] است، و نه از آن مست و بيهوش مىشوند،
وَ عِندَهُمۡ قَٰصِرَٰتُ ٱلطَّرۡفِ عِينٞ
48و در كنارشان زنانى هستند كه فقط به شوهرانشان عشق مىورزند.
كَأَنَّهُنَّ بَيۡضٞ مَّكۡنُونٞ
49گويا آنان [از سپيدى] تخم شترمرغى هستند كه [زير پر و بال] پوشيده شدهاند [و هرگز دست كسى به آنان نرسيده است.]
فَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ
50پس برخى از آنان به برخى ديگر رو كرده از [حال] يكديگر مىپرسند.
قَالَ قَآئِلٞ مِّنۡهُمۡ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٞ
51گويندهاى از آنان مىگويد: همانا من [در دنيا] همنشينى داشتم.
يَقُولُ أَءِنَّكَ لَمِنَ ٱلۡمُصَدِّقِينَ
52[كه همواره از روى تعجب به من] مىگفت: آيا تو از باور دارندگان [رستاخيز و زنده شدن مردگان] هستى؟
أَءِذَا مِتۡنَا وَ كُنَّا تُرَابٗا وَ عِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَدِينُونَ
53آيا زمانى كه ما مرديم و خاك استخوان شديم، حتما [زنده مىشويم و] پاداشمان مىدهند؟
قَالَ هَلۡ أَنتُم مُّطَّلِعُونَ
54[سپس به دوستان بهشتى خود] مىگويد: آيا شما با من به دوزخ سر مىكشيد [تا از هم نشينم خبرى بگيريد كه در كجا و در چه حالى است؟]
فَٱطَّلَعَ فَرَءَاهُ فِي سَوَآءِ ٱلۡجَحِيمِ
55پس خود او به دوزخ سر مىكشد و هم نشينش را وسط دوزخ مىبيند.
قَالَ تَٱللَّهِ إِن كِدتَّ لَتُرۡدِينِ
56[به او] مىگويد: به خدا سوگند نزديك بود، مرا به هلاكت بيندازى.
وَ لَوۡلَا نِعۡمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ ٱلۡمُحۡضَرِينَ
57و اگر توفيق و رحمت پروردگارم نبود، حتما از احضارشدگان [در دوزخ] بودم.
أَفَمَا نَحۡنُ بِمَيِّتِينَ
58[آن گاه به دوستان بهشتى خود مىگويد:] آيا ما [براى هميشه در بهشتيم و] هرگز نمىميريم؟
إِلَّا مَوۡتَتَنَا ٱلۡأُولَىٰ وَ مَا نَحۡنُ بِمُعَذَّبِينَ
59[و] جز همان مرگ نخستين [كه در دنيا سراغمان آمد مرگى ديگر به سراغمان نخواهد آمد] و ما هرگز عذاب نخواهيم شد؟ [شگفتا! چه لطف خاصى از سوى خدا به ما شده است!]
إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ
60بىترديد اين همان كاميابى بزرگ است.
لِمِثۡلِ هَٰذَا فَلۡيَعۡمَلِ ٱلۡعَٰمِلُونَ
61پس بايد براى چنين پاداشى عمل كنندگان عمل كنند.
أَذَٰلِكَ خَيۡرٞ نُّزُلًا أَمۡ شَجَرَةُ ٱلزَّقُّومِ
62آيا اين [بهشت جاودان پر نعمت] براى پذيرايى بهتر است يا درخت زقوم؟
إِنَّا جَعَلۡنَٰهَا فِتۡنَةٗ لِّلظَّٰلِمِينَ
63ما آن را براى ستمكاران مايه شكنجه و عذاب قرار دادهايم.
إِنَّهَا شَجَرَةٞ تَخۡرُجُ فِيٓ أَصۡلِ ٱلۡجَحِيمِ
64آن درختى است كه در قعر دوزخ مىرويد،
طَلۡعُهَا كَأَنَّهُۥ رُءُوسُ ٱلشَّيَٰطِينِ
65شكوفههايش مانند سرهاى شياطين [بسيار بدنما و زشت] است.
فَإِنَّهُمۡ لَأٓكِلُونَ مِنۡهَا فَمَالُِٔونَ مِنۡهَا ٱلۡبُطُونَ
66پس اين منكران لجوج حتما از آن مىخورند و شكمها را از آن پر مىكنند.
ثُمَّ إِنَّ لَهُمۡ عَلَيۡهَا لَشَوۡبٗا مِّنۡ حَمِيمٖ
67آن گاه به ناچار روى آن [به عنوان نوشيدنى] مخلوطى از آب بسيار داغ و متعفن براى آنان خواهد بود!
ثُمَّ إِنَّ مَرۡجِعَهُمۡ لَإِلَى ٱلۡجَحِيمِ
68سپس بازگشتشان حتما به سوى دوزخ است.
إِنَّهُمۡ أَلۡفَوۡاْ ءَابَآءَهُمۡ ضَآلِّينَ
69[سزاوار بودنشان در قيامت به اين همه عذاب به سبب اين است كه] آنان پدرانشان را گمراه يافتند،
فَهُمۡ عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِمۡ يُهۡرَعُونَ
70و [با اينكه مىدانستند گمراهند بدون انديشه و تأمل] عجولانه از پى آنان مىرفتند!
وَ لَقَدۡ ضَلَّ قَبۡلَهُمۡ أَكۡثَرُ ٱلۡأَوَّلِينَ
71و به راستى پيش از اينان بيشتر پيشينيان گمراه شدند،
وَ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا فِيهِم مُّنذِرِينَ
72و بىترديد ما در ميان آنان بيم دهندگانى فرستاديم.
فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُنذَرِينَ
73پس با تأمل بنگر سرانجام بيم داده شدگان چگونه بود؟
إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ
74[همه هلاك شدند] جز بندگان خالص شده خدا،
وَ لَقَدۡ نَادَىٰنَا نُوحٞ فَلَنِعۡمَ ٱلۡمُجِيبُونَ
75و نوح ما را ندا كرد [و ما ندايش را اجابت كرديم] پس ما به راستى نيكو اجابت كنندهاى هستيم،
وَ نَجَّيۡنَٰهُ وَ أَهۡلَهُۥ مِنَ ٱلۡكَرۡبِ ٱلۡعَظِيمِ
76و او و خاندانش را از آن اندوه بزرگ نجادت داديم.
وَ جَعَلۡنَا ذُرِّيَّتَهُۥ هُمُ ٱلۡبَاقِينَ
77و تنها ذريه او را [در زمين] باقى گذاشتيم،
وَ تَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ
78و در ميان آيندگان براى او نام نيك به جا گذاشتيم؛
سَلَٰمٌ عَلَىٰ نُوحٖ فِي ٱلۡعَٰلَمِينَ
79سلام بر نوح در ميان جهانيان.
إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ
80به راستى ما نيكوكاران را اين گونه پاداش مىدهيم.
إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
81بىترديد او از بندگان مؤمن ما بود.
ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ
82سپس ديگران را غرق كرديم؛
وَ إِنَّ مِن شِيعَتِهِۦ لَإِبۡرَٰهِيمَ
83و به راستى ابراهيم از پيروان نوح بود،
إِذۡ جَآءَ رَبَّهُۥ بِقَلۡبٖ سَلِيمٍ
84هنگامى كه با دلى پاك به سوى پروردگارش آمد.
إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ وَ قَوۡمِهِۦ مَاذَا تَعۡبُدُونَ
85[ياد كن] هنگامى را كه به پدر و قومش گفت: چيست آنچه مىپرستيد؟
أَئِفۡكًا ءَالِهَةٗ دُونَ ٱللَّهِ تُرِيدُونَ
86آيا به جاى خدا معبودان دروغين را مىخواهيد.
فَمَا ظَنُّكُم بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
87پس گمانتان به پروردگار جهانيان چيست؟ [كه غير او را مىپرستيد،]
فَنَظَرَ نَظۡرَةٗ فِي ٱلنُّجُومِ
88[چون از او دعوت كردند كه شبانه به مراسم عيدشان برود] نگاهى به ستارگان انداخت،
فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٞ
89و گفت: به راستى من بيمارم.
فَتَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ مُدۡبِرِينَ
90پس پشتكنان از او روى گرداندند.
فَرَاغَ إِلَىٰٓ ءَالِهَتِهِمۡ فَقَالَ أَلَا تَأۡكُلُونَ
91او هم مخفيانه به سوى بت هايشان رفت و [از روى ريشخند] گفت: آيا غذا نمىخوريد؟
مَا لَكُمۡ لَا تَنطِقُونَ
92شما را چه شده كه سخن نمىگوييد؟
فَرَاغَ عَلَيۡهِمۡ ضَرۡبَۢا بِٱلۡيَمِينِ
93پس [به آنها روى آورد و] با دست راست ضربهاى كارى بر آنها كوبيد [و خردشان كرد.]
فَأَقۡبَلُوٓاْ إِلَيۡهِ يَزِفُّونَ
94مردم با شتاب به سوى او آمدند.
قَالَ أَتَعۡبُدُونَ مَا تَنۡحِتُونَ
95[به آنان] گفت: آيا آنچه را [با دست خود] مىتراشيد، مىپرستيد؟!
وَ ٱللَّهُ خَلَقَكُمۡ وَ مَا تَعۡمَلُونَ
96در حالى كه خدا شما را و آنچه را مىسازيد، آفريده است.
قَالُواْ ٱبۡنُواْ لَهُۥ بُنۡيَٰنٗا فَأَلۡقُوهُ فِي ٱلۡجَحِيمِ
97گفتند: براى او بنايى بسازيد [كه گنجايش آتش فراوانى داشته باشد] پس او را در آتش شعلهور بيندازيد.
فَأَرَادُواْ بِهِۦ كَيۡدٗا فَجَعَلۡنَٰهُمُ ٱلۡأَسۡفَلِينَ
98پس خواستند به او نيرنگى زنند، ولى ما آن را پست و شكست خورده كرديم.
وَ قَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّي سَيَهۡدِينِ
99و [وقتى از اين مهلكه جان سالم به در برد] گفت: به راستى من به سوى پروردگارم مىروم، و [او] به زودى مرا راهنمايى خواهد كرد.
رَبِّ هَبۡ لِي مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ
100پروردگارا! مرا فرزندى كه از صالحان باشد عطا كن.
فَبَشَّرۡنَٰهُ بِغُلَٰمٍ حَلِيمٖ
101پس ما او را به پسرى بردبار مژده داديم.
فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ ٱلسَّعۡيَ قَالَ يَٰبُنَيَّ إِنِّيٓ أَرَىٰ فِي ٱلۡمَنَامِ أَنِّيٓ أَذۡبَحُكَ فَٱنظُرۡ مَاذَا تَرَىٰ قَالَ يَٰٓأَبَتِ ٱفۡعَلۡ مَا تُؤۡمَرُ سَتَجِدُنِيٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰبِرِينَ
102هنگامى كه با او به [مقام] سعى رسيد، گفت: پسرم! همانا من در خواب مىبينم كه تو را ذبح مىكنم، پس با تأمل بنگر رأى تو چيست؟ گفت: پدرم آنچه به آن مأمور شدهاى انجام ده اگر خدا بخواهد مرا از شكيبايان خواهى يافت.
فَلَمَّآ أَسۡلَمَا وَ تَلَّهُۥ لِلۡجَبِينِ
103پس هنگامى كه آن دو تسليم [خواسته خدا] شدند و ابراهيم، جبين او را به زمين نهاد [تا ذبحش كند]
وَ نَٰدَيۡنَٰهُ أَن يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُ
104و او را ندا داديم كه: اى ابراهيم!
قَدۡ صَدَّقۡتَ ٱلرُّءۡيَآ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ
105خوابت را تحقق دادى [و فرمان پروردگارت را اجرا كردى]، به راستى ما نيكوكاران را اينگونه پاداش مىدهيم [كه نيت پاك و خالصشان را به جاى عمل مىپذيريم.]
إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡبَلَٰٓؤُاْ ٱلۡمُبِينُ
106به يقين اين همان آزمايش روشن بود.
وَ فَدَيۡنَٰهُ بِذِبۡحٍ عَظِيمٖ
107و ما اسماعيل را در برابر قربانى بزرگى [از ذبح شدن] رهانيديم،
وَ تَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ
108و در ميان آيندگان براى او [نام نيك] به جا گذاشتيم.
سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ
109سلام بر ابراهيم.
كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ
110[ما] نيكوكاران را اينگونه پاداش مىدهيم.
إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
111بىترديد او از بندگان مؤمن ما بود،
وَ بَشَّرۡنَٰهُ بِإِسۡحَٰقَ نَبِيّٗا مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ
112و ما او را به اسحاق كه پيامبرى از شايستگان بود مژده داديم،
وَ بَٰرَكۡنَا عَلَيۡهِ وَ عَلَىٰٓ إِسۡحَٰقَ وَ مِن ذُرِّيَّتِهِمَا مُحۡسِنٞ وَ ظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ مُبِينٞ
113و بر او و بر اسحاق بركت داديم، و از دودمان آن دو برخى نيكوكارند و برخى آشكارا ستمكار بر خويشند،
وَ لَقَدۡ مَنَنَّا عَلَىٰ مُوسَىٰ وَ هَٰرُونَ
114و به راستى ما به موسى و هارون نعمت داديم،
وَ نَجَّيۡنَٰهُمَا وَ قَوۡمَهُمَا مِنَ ٱلۡكَرۡبِ ٱلۡعَظِيمِ
115و آن دو نفر و قومشان را از اندوه بزرگ نجات بخشيديم،
وَ نَصَرۡنَٰهُمۡ فَكَانُواْ هُمُ ٱلۡغَٰلِبِينَ
116و آنان را يارى داديم در نتيجه پيروز شدند،
وَ ءَاتَيۡنَٰهُمَا ٱلۡكِتَٰبَ ٱلۡمُسۡتَبِينَ
117و هر دو را كتاب بسيار روشنگر عطا كرديم،
وَ هَدَيۡنَٰهُمَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ
118وبه راه راست هدايتشان نموديم،
وَ تَرَكۡنَا عَلَيۡهِمَا فِي ٱلۡأٓخِرِينَ
119و در ميان آيندگان براى هر دو نفر نام نيك به جا گذاشتيم.
سَلَٰمٌ عَلَىٰ مُوسَىٰ وَ هَٰرُونَ
120سلام بر موسى و هارون.
إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ
121ما نيكوكاران را اينگونه پاداش مىدهيم.
إِنَّهُمَا مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
122بىترديد هر دو از بندگان مؤمن ما بودند،
وَ إِنَّ إِلۡيَاسَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ
123و بىترديد الياس از پيامبران بود.
إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَلَا تَتَّقُونَ
124[ياد كن] هنگامى را كه به قومش گفت: آيا [از شرك وطغيان] نمىپرهيزيد؟
أَتَدۡعُونَ بَعۡلٗا وَ تَذَرُونَ أَحۡسَنَ ٱلۡخَٰلِقِينَ
125آيا بت «بعل» را مىپرستيد و بهترين آفرينندگان را رها مىكنيد؟!
ٱللَّهَ رَبَّكُمۡ وَ رَبَّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ
126خدا را كه پروردگار شما و پروردگار پدران پيشين شماست.
فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمۡ لَمُحۡضَرُونَ
127پس او را انكار كردند، يقينا آنان از احضار شدگان [در عذاب] خواهند بود،
إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ
128بندگان خالص شده خدا [كه از هر كيفرى در امانند،]
وَ تَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ
129و در ميان آيندگان براى او نام نيك به جا گذاشتيم.
سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِلۡيَاسِينَ
130سلام بر آل ياسين.
إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ
131ما نيكوكاران را اينگونه پاداش مىدهيم.
إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
132بىترديد او از بندگان مؤمن ما بود.
وَ إِنَّ لُوطٗا لَّمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ
133و بىترديد لوط از پيامبران بود.
إِذۡ نَجَّيۡنَٰهُ وَ أَهۡلَهُۥٓ أَجۡمَعِينَ
134[ياد كن] هنگامى را كه او و همه اهلش را نجات داديم،
إِلَّا عَجُوزٗا فِي ٱلۡغَٰبِرِينَ
135مگر پيرزنى را كه در ميان باقىماندگان [در شهر] بود.
ثُمَّ دَمَّرۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ
136سپس ديگران را هلاك كرديم،
وَ إِنَّكُمۡ لَتَمُرُّونَ عَلَيۡهِم مُّصۡبِحِينَ
137و شما همواره صبحگاهان [در مسير سفرهايتان از كنار ويرانههاى شهر] آنان گذر مىكنيد،
وَ بِٱلَّيۡلِ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ
138و نيز شبانگاهان، آيا تعقل نمىكنيد؟
وَ إِنَّ يُونُسَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ
139و يونس از پيامبران بود.
إِذۡ أَبَقَ إِلَى ٱلۡفُلۡكِ ٱلۡمَشۡحُونِ
140[ياد كن] هنگامى را كه به سوى آن كشتى پر [از جمعيت و بار] گريخت،
فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ ٱلۡمُدۡحَضِينَ
141و با سرنشينان كشتى قرعه انداخت [و قرعه به نامش افتاد] و از مغلوب شدگان شد [و او را به دريا انداختند.]
فَٱلۡتَقَمَهُ ٱلۡحُوتُ وَ هُوَ مُلِيمٞ
142پس آن ماهى بزرگ او را بلعيد، در حالى كه سزاوار سرزنش بود.
فَلَوۡلَآ أَنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلۡمُسَبِّحِينَ
143[و در شكم ماهى به تسبيح خدا مشغول شد كه] اگر او از تسبيحكنندگان نبود،
لَلَبِثَ فِي بَطۡنِهِۦٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ
144بىترديد تا روزى كه مردم برانگيخته مىشوند در شكم ماهى مىماند.
فَنَبَذۡنَٰهُ بِٱلۡعَرَآءِ وَ هُوَ سَقِيمٞ
145پس او را در حالى كه بيمار بود به زمينى خشك و بىگياه افكنديم.
وَ أَنۢبَتۡنَا عَلَيۡهِ شَجَرَةٗ مِّن يَقۡطِينٖ
146و بر او بوته گياهى از نوعى كدوبن رويانديم،
وَ أَرۡسَلۡنَٰهُ إِلَىٰ مِاْئَةِ أَلۡفٍ أَوۡ يَزِيدُونَ
147و او را به سوى [قومى] يكصد هزار نفر [ى] يا بيشتر فرستاديم.
فََٔامَنُواْ فَمَتَّعۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ حِينٖ
148پس ايمان آوردند در نتيجه آنان را تا پايان عمرشان [از نعمت ها و مواهب خود] بهرهمند كرديم.
فَٱسۡتَفۡتِهِمۡ أَلِرَبِّكَ ٱلۡبَنَاتُ وَ لَهُمُ ٱلۡبَنُونَ
149[مشركان سبك مغز مىگويند: فرشتگان، دختران خدايند] پس از آنان بپرس كه: آيا دختران براى پروردگار تو هستند و پسران براى ايشان؟!
أَمۡ خَلَقۡنَا ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ إِنَٰثٗا وَ هُمۡ شَٰهِدُونَ
150يا اينكه ما فرشتگان را دختر آفريديم و آنان شاهد بودند؟!
أَلَآ إِنَّهُم مِّنۡ إِفۡكِهِمۡ لَيَقُولُونَ
151آگاه باش! كه آنان از بافتههاى دروغ خود مىگويند
وَلَدَ ٱللَّهُ وَ إِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ
152كه: خدا فرزند آورده! و بىترديد آنان دروغگويند.
أَصۡطَفَى ٱلۡبَنَاتِ عَلَى ٱلۡبَنِينَ
153آيا دختران را بر پسران ترجيح داده است؟
مَا لَكُمۡ كَيۡفَ تَحۡكُمُونَ
154شما را چه شده، چگونه حكم مىكنيد؟
أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
155پس آيا متذكر [حقايق] نمىشويد؟
أَمۡ لَكُمۡ سُلۡطَٰنٞ مُّبِينٞ
156يا شما [بر اين ادعاى خود] دليل روشنى داريد؟
فَأۡتُواْ بِكِتَٰبِكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
157پس اگر راستگوييد، كتابتان را [كه اين سخنان را با تكيه بر آن مىگوييد به ميان] آوريد.
وَ جَعَلُواْ بَيۡنَهُۥ وَ بَيۡنَ ٱلۡجِنَّةِ نَسَبٗا وَ لَقَدۡ عَلِمَتِ ٱلۡجِنَّةُ إِنَّهُمۡ لَمُحۡضَرُونَ
158ميان خدا و جن، نسب و خويشى قرار دادند، در صورتى كه جنيان به خوبى مىدانند كه [روز قيامت براى حساب و پاداش] احضار خواهند شد.
سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ
159خدا از آنچه او را به آن توصيف مىكنند، منزه است.
إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ
160مگر بندگان خالص شده خدا [كه او را به آنچه توصيف مىكنند شايسته مقام قدس اوست.]
فَإِنَّكُمۡ وَ مَا تَعۡبُدُونَ
161و بىترديد شما و آنچه را مىپرستيد،
مَآ أَنتُمۡ عَلَيۡهِ بِفَٰتِنِينَ
162نمىتوانيد [مردم را] بر ضد خدا گمراه كنيد.
إِلَّا مَنۡ هُوَ صَالِ ٱلۡجَحِيمِ
163مگر كسانى را كه [به اختيار خود به خاطر پذيرفتن وسوسه و اغواگرى شما] به دوزخ درآيند،
وَ مَا مِنَّآ إِلَّا لَهُۥ مَقَامٞ مَّعۡلُومٞ
164و هيچ يك از ما فرشتگان نيست مگر اينكه براى او مقامى معين است.
وَ إِنَّا لَنَحۡنُ ٱلصَّآفُّونَ
165و همانا ما [براى اجراى فرمان خدا] صف بستگانيم.
وَ إِنَّا لَنَحۡنُ ٱلۡمُسَبِّحُونَ
166و ما خود تسبيح كنندگانيم.
وَ إِن كَانُواْ لَيَقُولُونَ
167و مشركان [پيش از بعثت پيامبر] قاطعانه مىگفتند:
لَوۡ أَنَّ عِندَنَا ذِكۡرٗا مِّنَ ٱلۡأَوَّلِينَ
168اگر نزد ما كتابى چون كتابهاى آسمانى پيامبران پيشين بود،
لَكُنَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ
169بىترديد از بندگان خالص شده خدا مىشديم.
فَكَفَرُواْ بِهِۦ فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ
170ولى [هنگامى كه قرآن را براى هدايت آنان نازل كرديم] به آن كافر شدند و به زودى [و زر و وبال كفرشان را] خواهند دانست.
وَ لَقَدۡ سَبَقَتۡ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا ٱلۡمُرۡسَلِينَ
171و وعده قطعى ما درباره بندگان به رسالت فرستاده شده از پيش محقق و ثابت گشته است،
إِنَّهُمۡ لَهُمُ ٱلۡمَنصُورُونَ
172كه بىترديد آنان [در همه زمينهها] يارى شدگانند،
وَ إِنَّ جُندَنَا لَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ
173و مسلما سپاه ما پيروزند.
فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡ حَتَّىٰ حِينٖ
174پس تا مدتى از آنان روى بگردان.
وَ أَبۡصِرۡهُمۡ فَسَوۡفَ يُبۡصِرُونَ
175و آنان را بنگر كه به زودى [و زر و وبال گناهانشان را] خواهند ديد.
أَفَبِعَذَابِنَا يَسۡتَعۡجِلُونَ
176آيا شتاب در آمدن عذاب ما را مىخواهند؟!
فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمۡ فَسَآءَ صَبَاحُ ٱلۡمُنذَرِينَ
177پس هنگامى كه [عذاب ما] به آستانه خانههايشان نازل شود، بيم شدگان روزگار بدى خواهند داشت،
وَ تَوَلَّ عَنۡهُمۡ حَتَّىٰ حِينٖ
178و تا مدتى از آنان روى بگردان،
وَ أَبۡصِرۡ فَسَوۡفَ يُبۡصِرُونَ
179و [آنان را] بنگر كه به زودى [و زر و وبال گناهانشان را] خواهند ديد.
سُبۡحَٰنَ رَبِّكَ رَبِّ ٱلۡعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ
180پروردگارت كه داراى عزت است از آنچه او را به آن توصيف مىكنند، منزه است.
وَ سَلَٰمٌ عَلَى ٱلۡمُرۡسَلِينَ
181و سلام بر پيامبران
وَ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
182و همه ستايشها ويژه خداست كه پروردگار جهانيان است.