قرآن عثمان طه

سوره المومنون

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ به راستى كه مؤمنان رستگار شدند،


الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ

2

همانان كه در نمازشان فروتنند،


وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ

3

و آنان كه از بيهوده رويگردانند،


وَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكاةِ فاعِلُونَ

4

و آنان كه زكات مى‌پردازند،


وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ

5

و كسانى كه پاكدامنند،


إِلَّا عَليٰ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ

6

مگر در مورد همسرانشان يا كنيزانى كه به دست آورده‌اند، كه در اين صورت بر آنان نكوهشى نيست.


فَمَنِ ابْتَغيٰ وَراءَ ذٰلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ

7

پس هر كه فراتر از اين جُويد، آنان از حد درگذرندگانند.


وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ

8

و آنان كه امانتها و پيمان خود را رعايت مى‌كنند،


وَ الَّذِينَ هُمْ عَليٰ صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ

9

و آنان كه بر نمازهايشان مواظبت مى‌نمايند،


أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ

10

آنانند كه خود وارثانند،


الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيها خالِدُونَ

11

همانان كه بهشت را به ارث مى‌برند و در آنجا جاودان مى‌مانند.


وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ

12

و به يقين، انسان را از عصاره‌اى از گِل آفريديم.


ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِينٍ

13

سپس او را [به صورت‌] نطفه‌اى در جايگاهى استوار قرار داديم.


ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ

14

آن گاه نطفه را به صورت علقه درآورديم. پس آن علقه را [به صورت‌] مضغه گردانيديم، و آن گاه مضغه را استخوانهايى ساختيم، بعد استخوانها را با گوشتى پوشانيديم، آن گاه [جنين را در] آفرينشى ديگر پديد آورديم. آفرين باد بر خدا كه بهترين آفرينندگان است.


ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذٰلِكَ لَمَيِّتُونَ

15

بعد از اين [مراحل‌] قطعاً خواهيد مرد.


ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ تُبْعَثُونَ

16

آن گاه شما در روز رستاخيز برانگيخته خواهيد شد.


وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرائِقَ وَ ما كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِينَ

17

و به راستى [ما] بالاى سر شما هفت راه [آسمانى‌] آفريديم و از [كار] آفرينش غافل نبوده‌ايم.


وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَليٰ ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ

18

و از آسمان، آبى به اندازه [معين‌] فرود آورديم، و آن را در زمين جاى داديم، و ما براى از بين بردن آن مسلماً تواناييم.


فَأَنْشَأْنا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ لَكُمْ فِيها فَواكِهُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ

19

پس براى شما به وسيله آن باغهايى از درختان خرما و انگور پديدار كرديم كه در آنها براى شما ميوه‌هاى فراوان است و از آنها مى‌خوريد.


وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلِينَ

20

و از طور سينا درختى برمى‌آيد كه روغن و نان خورشى براى خورندگان است.


وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِها وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ

21

و البته براى شما در دامها [ى گلّه درس‌] عبرتى است: از [شيرى‌] كه در شكم آنهاست، به شما مى‌نوشانيم، و براى شما در آنها سودهاى فراوان است و از آنها مى‌خوريد.


وَ عَلَيْها وَ عَلَي الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ

22

و بر آنها و بر كشتيها سوار مى‌شويد.


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِليٰ قَوْمِهِ فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ

23

و به يقين نوح را به سوى قومش فرستاديم. پس [به آنان‌] گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستيد. شما را جز او خدايى نيست. مگر پروا نداريد؟»


فَقالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما هٰذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً ما سَمِعْنا بِهٰذا فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ

24

و اشراف قومش كه كافر بودند گفتند: «اين [مرد] جز بشرى چون شما نيست، مى‌خواهد بر شما برترى جويد، و اگر خدا مى‌خواست قطعاً فرشتگانى مى‌فرستاد. [ما] در ميان پدران نخستين خود، چنين [چيزى‌] نشنيده‌ايم.»


إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّي حِينٍ

25

او نيست جز مردى كه در وى [حال‌] جنون است، پس تا چندى در باره‌اش دست نگاه داريد.


قالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِما كَذَّبُونِ

26

[نوح‌] گفت: «پروردگارا، از آن روى كه دروغزنم خواندند مرا يارى كن.»


فَأَوْحَيْنا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا فَإِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَ أَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ

27

پس به او وحى كرديم كه: زير نظر ما و [به‌] وحى ما كشتى را بساز، و چون فرمان ما دررسيد و تنور به فوران آمد، پس در آن از هر نوع [حيوانى‌] دو تا [يكى نر و ديگرى ماده‌] با خانواده‌ات- بجز كسى از آنان كه حكم [عذاب‌] بر او پيشى گرفته است- وارد كن، در باره كسانى كه ظلم كرده‌اند با من سخن مگوى، زيرا آنها غرق خواهند شد.


فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنْتَ وَ مَنْ مَعَكَ عَلَي الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

28

و چون تو با آنان كه همراه تواند بر كشتى نشستى بگو: «ستايش خدايى را كه ما را از [چنگ‌] گروه ظالمان رهانيد.»


وَ قُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلاً مُبارَكاً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ

29

و بگو: «پروردگارا، مرا در جايى پربركت فرود آور [كه‌] تو نيكترين مهمان‌نوازانى.»


إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ وَ إِنْ كُنَّا لَمُبْتَلِينَ

30

در حقيقت، در اين [ماجرا] عبرتهايى است، و قطعاً ما آزمايش‌كننده بوديم.


ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ

31

سپس، بعد از آنان نسل [هايى‌] ديگر پديد آورديم.


فَأَرْسَلْنا فِيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ

32

و در ميانشان پيامبرى از خودشان روانه كرديم كه: خدا را بپرستيد. جز او براى شما معبودى نيست. آيا سَرِ پرهيزگارى نداريد؟


وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ الْآخِرَةِ وَ أَتْرَفْناهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ما هٰذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَ يَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ

33

و اشراف قومش كه كافر شده، و ديدار آخرت را دروغ پنداشته بودند، و در زندگى دنيا آنان را مرفّه ساخته بوديم گفتند: «اين [مرد] جز بشرى چون شما نيست: از آنچه مى‌خوريد، مى‌خورد و از آنچه مى‌نوشيد، مى‌نوشد.


وَ لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ

34

و اگر بشرى مثل خودتان را اطاعت كنيد در آن صورت قطعاً زيانكار خواهيد بود.


أَ يَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذا مِتُّمْ وَ كُنْتُمْ تُراباً وَ عِظاماً أَنَّكُمْ مُخْرَجُونَ

35

آيا به شما وعده مى‌دهد كه وقتى مرديد و خاك و استخوان شديد [باز] شما [از گور زنده‌] بيرون آورده مى‌شويد؟


هَيْهاتَ هَيْهاتَ لِما تُوعَدُونَ

36

وه، چه دور است آنچه كه وعده داده مى‌شويد.


إِنْ هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ

37

جز اين زندگانى دنياى ما چيزى نيست. مى‌ميريم و زندگى مى‌كنيم و ديگر برانگيخته نخواهيم شد.


إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَريٰ عَلَي اللَّهِ كَذِباً وَ ما نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ

38

او جز مردى كه بر خدا دروغ مى‌بندد نيست، و ما به او اعتقاد نداريم.»


قالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِما كَذَّبُونِ

39

گفت: «پروردگارا، از آن روى كه مرا دروغزن خواندند ياريم كن.»


قالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَيُصْبِحُنَّ نادِمِينَ

40

فرمود: «به زودى سخت پشيمان خواهند شد.»


فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْناهُمْ غُثاءً فَبُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

41

پس فرياد [مرگبار] آنان را به حق فرو گرفت، و آنها را [چون‌] خاشاكى كه بر آب افتد، گردانيديم. دور باد [از رحمت خدا] گروه ستمكاران.


ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُوناً آخَرِينَ

42

آن گاه پس از آنان نسلهاى ديگرى پديد آورديم.


ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ

43

هيچ امتى نه از اجل خود پيشى مى‌گيرد و نه باز پس مى‌ماند.


ثُمَّ أَرْسَلْنا رُسُلَنا تَتْرا كُلَّما جاءَ أُمَّةً رَسُولُها كَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنا بَعْضَهُمْ بَعْضاً وَ جَعَلْناهُمْ أَحادِيثَ فَبُعْداً لِقَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ

44

باز فرستادگان خود را پياپى روانه كرديم. هر بار براى [هدايت‌] امتى پيامبرش آمد، او را تكذيب كردند پس [ما امتهاى سركش را] يكى پس از ديگرى آورديم و آنها را مايه عبرت [و زبانزد مردم‌] گردانيديم. دور باد [از رحمت خدا] مردمى كه ايمان نمى‌آورند.


ثُمَّ أَرْسَلْنا مُوسيٰ وَ أَخاهُ هارُونَ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ

45

سپس موسى و برادرش هارون را با آيات خود و حجتى آشكار فرستاديم،


إِليٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَ كانُوا قَوْماً عالِينَ

46

به سوى فرعون و سران [قوم‌] او، ولى تكبر نمودند و مردمى گردنكش بودند،


فَقالُوا أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنا وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ

47

پس گفتند: «آيا به دو بشر كه مثل خود ما هستند و طايفه آنها بندگان ما مى‌باشند ايمان بياوريم؟»


فَكَذَّبُوهُما فَكانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ

48

در نتيجه، آن دو را دروغزن خواندند، پس از زمره هلاك‌شدگان گشتند.


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ

49

و به يقين، ما به موسى كتاب [آسمانى‌] داديم، باشد كه آنان به راه راست روند.


وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ آيَةً وَ آوَيْناهُما إِليٰ رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِينٍ

50

و پسر مريم و مادرش را نشانه‌اى گردانيديم و آن دو را در سرزمين بلندى كه جاى زيست و [داراى‌] آب زلال بود جاى داديم.


يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ

51

اى پيامبران، از چيزهاى پاكيزه بخوريد و كار شايسته كنيد، كه من به آنچه انجام مى‌دهيد دانايم.


وَ إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ

52

و در حقيقت، اين امت شماست كه امتى يگانه است، و من پروردگار شمايم پس، از من پروا داريد.


فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ زُبُراً كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ

53

تا كار [دين‌] شان را ميان خود قطعه قطعه كردند [و] دسته دسته شدند: هر دسته‌اى به آنچه نزدشان بود، دل خوش كردند.


فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّي حِينٍ

54

پس آنها را در ورطه گمراهى‌شان تا چندى واگذار.


أَ يَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِينَ

55

آيا مى‌پندارند كه آنچه از مال و پسران كه بديشان مدد مى‌دهيم،


نُسارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْراتِ بَلْ لا يَشْعُرُونَ

56

[از آن روى است كه‌] مى‌خواهيم به سودشان در خيرات شتاب ورزيم؟ [نه،] بلكه نمى‌فهمند.


إِنَّ الَّذِينَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ

57

در حقيقت، كسانى كه از بيم پروردگارشان هراسانند،


وَ الَّذِينَ هُمْ بِآياتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ

58

و كسانى كه به نشانه‌هاى پروردگارشان ايمان مى‌آورند،


وَ الَّذِينَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لا يُشْرِكُونَ

59

و آنان كه به پروردگارشان شرك نمى‌آورند،


وَ الَّذِينَ يُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِليٰ رَبِّهِمْ راجِعُونَ

60

و كسانى كه آنچه را دادند [در راه خدا] مى‌دهند، در حالى كه دلهايشان ترسان است [و مى‌دانند] كه به سوى پروردگارشان بازخواهند گشت،


أُولئِكَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُونَ

61

آنانند كه در كارهاى نيك شتاب مى‌ورزند و آنانند كه در انجام آنها سبقت مى‌جويند.


وَ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها وَ لَدَيْنا كِتابٌ يَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ

62

و هيچ كس را جز به قدر توانش تكليف نمى‌كنيم، و نزد ما كتابى است كه به حق سخن مى‌گويد و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت.


بَلْ قُلُوبُهُمْ فِي غَمْرَةٍ مِنْ هٰذا وَ لَهُمْ أَعْمالٌ مِنْ دُونِ ذٰلِكَ هُمْ لَها عامِلُونَ

63

[نه،] بلكه دلهاى آنان از اين [حقيقت‌] در غفلت است، و آنان غير از اين [گناهان‌] كردارهايى [ديگر] دارند كه به انجام آن مبادرت مى‌ورزند.


حَتَّي إِذا أَخَذْنا مُتْرَفِيهِمْ بِالْعَذابِ إِذا هُمْ يَجْأَرُونَ

64

تا وقتى خوشگذرانان آنها را به عذاب گرفتار ساختيم، بناگاه به زارى درمى‌آيند.


لا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُمْ مِنَّا لا تُنْصَرُونَ

65

امروز زارى مكنيد كه قطعاً شما از جانب ما يارى نخواهيد شد.


قَدْ كانَتْ آياتِي تُتْليٰ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ عَليٰ أَعْقابِكُمْ تَنْكِصُونَ

66

در حقيقت، آيات من بر شما خوانده مى‌شد و شما بوديد كه همواره به قهقرا مى‌رفتيد.


مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سامِراً تَهْجُرُونَ

67

در حالى كه از [پذيرفتن‌] آن تكبر مى‌ورزيديد و شب‌هنگام [در محافل خود] بدگويى مى‌كرديد.


أَ فَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جاءَهُمْ ما لَمْ يَأْتِ آباءَهُمُ الْأَوَّلِينَ

68

آيا در [عظمت‌] اين سخن نينديشيده‌اند، يا چيزى براى آنان آمده كه براى پدران پيشين آنها نيامده است؟


أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ

69

يا پيامبر خود را [درست‌] نشناخته و [لذا] به انكار او پرداخته‌اند؟


أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ

70

يا مى‌گويند او جنونى دارد؟ [نه،] بلكه [او] حق را براى ايشان آورده و [لى‌] بيشترشان حقيقت را خوش ندارند.


وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ بَلْ أَتَيْناهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ

71

و اگر حق از هوسهاى آنها پيروى مى‌كرد، قطعاً آسمانها و زمين و هر كه در آنهاست تباه مى‌شد. [نه!] بلكه يادنامه‌شان را به آنان داده‌ايم، ولى آنها از [پيروى‌] يادنامه خود رويگردانند.


أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجاً فَخَراجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ

72

يا از ايشان مزدى مطالبه مى‌كنى؟ و مزد پروردگارت بهتر است، و اوست كه بهترين روزى‌دهندگان است.


وَ إِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

73

و در حقيقت، اين تويى كه جداً آنها را به راه راست مى‌خوانى.


وَ إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُونَ

74

و به راستى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، از راه [درست‌] سخت منحرفند.


وَ لَوْ رَحِمْناهُمْ وَ كَشَفْنا ما بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ

75

و اگر ايشان را ببخشاييم، و آنچه از صدمه بر آنان [وارد آمده‌] است برطرف كنيم، در طغيان خود كوردلانه اصرار مى‌ورزند.


وَ لَقَدْ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ فَمَا اسْتَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما يَتَضَرَّعُونَ

76

و به راستى ايشان را به عذاب گرفتار كرديم و [لى‌] نسبت به پروردگارشان فروتنى نكردند و به زارى درنيامدند.


حَتَّي إِذا فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً ذا عَذابٍ شَدِيدٍ إِذا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ

77

تا وقتى كه درى از عذاب دردناك بر آنان گشوديم، بناگاه ايشان در آن [حال‌] نوميد شدند.


وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ

78

و اوست آن كس كه براى شما گوش و چشم و دل پديد آورد. چه اندك سپاس گزاريد.


وَ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ

79

و اوست آن كس كه شما را در زمين پديد آورد، و به سوى اوست كه گردآورده خواهيد شد.


وَ هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

80

و اوست آن كس كه زنده مى‌كند و مى‌ميراند، و اختلاف شب و روز از اوست. مگر نمى‌انديشيد؟


بَلْ قالُوا مِثْلَ ما قالَ الْأَوَّلُونَ

81

[نه،] بلكه آنان [نيز] مثل آنچه پيشينيان گفته بودند، گفتند.


قالُوا أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ

82

گفتند: «آيا چون بميريم و خاك و استخوان شويم، آيا واقعاً باز ما زنده خواهيم شد؟


لَقَدْ وُعِدْنا نَحْنُ وَ آباؤُنا هٰذا مِنْ قَبْلُ إِنْ هٰذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ

83

درست همين را قبلًا به ما و پدرانمان وعده دادند. اين جز افسانه‌هاى پيشينيان [چيزى‌] نيست.»


قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيها إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

84

بگو: «اگر مى‌دانيد [بگوييد] زمين و هر كه در آن است به چه كسى تعلق دارد؟»


سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ

85

خواهند گفت: «به خدا.» بگو: «پس آيا عبرت نمى‌گيريد؟»


قُلْ مَنْ رَبُّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ

86

بگو: «پروردگار آسمانهاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ كيست؟»


سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ

87

خواهند گفت: «خدا.» بگو: «آيا پرهيزگارى نمى‌كنيد؟»


قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ يُجِيرُ وَ لا يُجارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

88

بگو: «فرمانروايى هر چيزى به دست كيست؟ و اگر مى‌دانيد [كيست آنكه‌] او پناه مى‌دهد و در پناه كسى نمى‌رود؟»


سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنّيٰ تُسْحَرُونَ

89

خواهند گفت: «خدا.» بگو: «پس چگونه دستخوش افسون شده‌ايد؟»


بَلْ أَتَيْناهُمْ بِالْحَقِّ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ

90

[نه!] بلكه حقيقت را برايشان آورديم، و قطعاً آنان دروغگويند.


مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَ ما كانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ

91

خدا فرزندى اختيار نكرده و با او معبودى [ديگر] نيست، و اگر جز اين بود، قطعاً هر خدايى آنچه را آفريده [بود] با خود مى‌برد، و حتماً بعضى از آنان بر بعضى ديگر تفوّق مى‌جستند. منزه است خدا از آنچه وصف مى‌كنند.


عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَتَعاليٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ

92

داناى نهان و آشكار، و برتر است از آنچه [با او] شريك مى‌گردانند.


قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي ما يُوعَدُونَ

93

بگو: «پروردگارا، اگر آنچه را كه [از عذاب‌] به آنان وعده داده شده است به من نشان دهى،


رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

94

پروردگارا، پس مرا در ميان قوم ستمكار قرار مده.»


وَ إِنَّا عَليٰ أَنْ نُرِيَكَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرُونَ

95

و به راستى كه ما تواناييم كه آنچه را به آنان وعده داده‌ايم بر تو بنمايانيم.


ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَصِفُونَ

96

بدى را به شيوه‌اى نيكو دفع كن. ما به آنچه وصف مى‌كنند داناتريم.


وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ

97

و بگو: «پروردگارا، از وسوسه‌هاى شيطانها به تو پناه مى‌برم.


وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ

98

و پروردگارا، از اينكه [آنها] به پيش من حاضر شوند به تو پناه مى‌برم.»


حَتَّي إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ

99

تا آن گاه كه مرگ يكى از ايشان فرا رسد، مى‌گويد: «پروردگارا، مرا بازگردانيد،


لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِليٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ

100

شايد من در آنچه وانهاده‌ام كار نيكى انجام دهم. نه چنين است، اين سخنى است كه او گوينده آن است و پشاپيش آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته خواهند شد.


فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ

101

پس آن گاه كه در صور دميده شود، [ديگر] آن روز ميانشان نسبت خويشاوندى وجود ندارد، و از [حال‌] يكديگر نمى‌پرسند.


فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

102

پس كسانى كه كفه ميزان [اعمال‌] آنان سنگين باشد، ايشان رستگارانند.


وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خالِدُونَ

103

و كسانى كه كَفِّه ميزان [اعمال‌] شان سبك باشد، آنان به خويشتن زيان زده [و] هميشه در جهنم مى‌مانند.


تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيها كالِحُونَ

104

آتش چهره آنها را مى‌سوزاند، و آنان در آنجا ترش‌رويند.


أَ لَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْليٰ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ

105

آيا آيات من بر شما خوانده نمى‌شد و [همواره‌] آن را مورد تكذيب قرار نمى‌داديد؟


قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا وَ كُنَّا قَوْماً ضالِّينَ

106

مى‌گويند: «پروردگارا، شقاوت ما بر ما چيره شد و ما مردمى گمراه بوديم.»


رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ

107

پروردگارا، ما را از اينجا بيرون بر، پس اگر بازهم [به بدى‌] برگشتيم، در آن صورت ستمگر خواهيم بود.


قالَ اخْسَئُوا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ

108

مى‌فرمايد: « [برويد] در آن گم شويد و با من سخن مگوييد.»


إِنَّهُ كانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبادِي يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ

109

در حقيقت، دسته‌اى از بندگان من بودند كه مى‌گفتند: «پروردگارا، ايمان آورديم. بر ما ببخشاى و به ما رحم كن [كه‌] تو بهترين مهربانانى.»


فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّي أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَ كُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ

110

و شما آنان [مؤمنان‌] را به ريشخند گرفتيد، تا [با اين كار] ياد مرا از خاطرتان بردند و شما بر آنان مى‌خنديديد.


إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ

111

من [هم‌] امروز به [پاس‌] آنكه صبر كردند، بدانان پاداش دادم. آرى، ايشانند كه رستگارانند.


قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ

112

مى‌فرمايد: «چه مدت به عدد سالها در زمين مانديد؟»


قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّينَ

113

مى‌گويند: «يك روز يا پاره‌اى از يك روز مانديم. از شمارگران [خود] بپرس.»


قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلاً لَوْ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

114

مى‌فرمايد: «جز اندكى درنگ نكرديد، كاش شما مى‌دانستيد.»


أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ

115

آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريده‌ايم و اينكه شما به سوى ما بازگردانيده نمى‌شويد؟


فَتَعالَي اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ

116

پس والاست خدا، فرمانرواى بر حق، خدايى جز او نيست. [اوست‌] پروردگار عرش گرانمايه.


وَ مَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا بُرْهانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ

117

و هر كس با خدا معبود ديگرى بخواند، كه براى آن برهانى نخواهد داشت، حسابش فقط با پروردگارش مى‌باشد، در حقيقت، كافران رستگار نمى‌شوند.


وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ

118

و بگو: «پروردگارا، ببخشاى و رحمت كن [كه‌] تو بهترين بخشايندگانى.


سوره قبل

سوره المومنون

سوره بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان