قرآن عثمان طه

سوره المومنون

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ مؤمنان رستگار شدند؛


الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ

2

آنها كه در نمازشان خشوع دارند؛


وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ

3

و آنها كه از لغو و بيهودگى روى‌گردانند؛


وَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكاةِ فاعِلُونَ

4

و آنها كه زكات را انجام مى‌دهند؛


وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ

5

و آنها كه دامان خود را (از آلوده‌شدن به بى‌عفتى) حفظ مى‌كنند؛


إِلَّا عَليٰ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ

6

تنها آميزش جنسى با همسران و كنيزانشان دارند، كه در بهره‌گيرى از آنان ملامت نمى‌شوند؛


فَمَنِ ابْتَغيٰ وَراءَ ذٰلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ

7

و كسانى كه غير از اين طريق را طلب كنند، تجاوزگرند!


وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ

8

و آنها كه امانتها و عهد خود را رعايت مى‌كنند؛


وَ الَّذِينَ هُمْ عَليٰ صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ

9

و آنها كه بر نمازهايشان مواظبت مى‌نمايند؛


أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ

10

(آرى،) آنها وارثانند!


الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيها خالِدُونَ

11

(وارثانى) كه بهشت برين را ارث مى‌برند، و جاودانه در آن خواهند ماند!


وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ

12

و ما انسان را از عصاره‌اى از گل آفريديم؛


ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِينٍ

13

سپس او را نطفه‌اى در قرارگاه مطمئن [رحم‌] قرار داديم؛


ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ

14

سپس نطفه را بصورت علقه [خون بسته‌]، و علقه را بصورت مضغه [چيزى شبيه گوشت جويده شده‌]، و مضغه را بصورت استخوانهايى درآورديم؛ و بر استخوانها گوشت پوشانديم؛ سپس آن را آفرينش تازه‌اى داديم؛ پس بزرگ است خدايى كه بهترين آفرينندگان است!


ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذٰلِكَ لَمَيِّتُونَ

15

سپس شما بعد از آن مى‌ميريد؛


ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ تُبْعَثُونَ

16

سپس در روز قيامت برانگيخته مى‌شويد!


وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرائِقَ وَ ما كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِينَ

17

ما بر بالاى سر شما هفت راه [طبقات هفتگانه آسمان‌] قرار داديم؛ و ما (هرگز) از خلق (خود) غافل نبوده‌ايم!


وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَليٰ ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ

18

و از آسمان، آبى به اندازه معين نازل كرديم؛ و آن را در زمين (در جايگاه مخصوصى) ساكن نموديم؛ و ما بر از بين بردن آن كاملا قادريم!


فَأَنْشَأْنا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ لَكُمْ فِيها فَواكِهُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ

19

سپس بوسيله آن باغهايى از درختان نخل و انگور براى شما ايجاد كرديم؛ باغهايى كه در آن ميوه‌هاى بسيار است؛ و از آن ميخوريد!


وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلِينَ

20

و (نيز) درختى را كه از طور سينا مى‌رويد [درخت زيتون‌]، و از آن روغن و «نان خورش» براى خورندگان فراهم مى‌گردد (آفريديم)!


وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِها وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ

21

و براى شما در چهارپايان عبرتى است؛ از آنچه در درون آنهاست [از شير] شما را سيراب مى‌كنيم؛ و براى شما در آنها منافع بسيارى است؛ و از گوشت آنها مى‌خوريد؛


وَ عَلَيْها وَ عَلَي الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ

22

و بر آنها و بر كشتيها سوار مى‌شويد!


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِليٰ قَوْمِهِ فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ

23

و ما نوح را بسوى قومش فرستاديم؛ او به آنها گفت: «اى قوم من! خداوند يكتا را بپرستيد، كه جز او معبودى براى شما نيست! آيا (از پرستش بتها) پرهيز نمى‌كنيد؟!


فَقالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما هٰذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً ما سَمِعْنا بِهٰذا فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ

24

جمعيت اشرافى (و مغرور) از قوم نوح كه كافر بودند گفتند: «اين مرد جز بشرى همچون شما نيست، كه مى‌خواهد بر شما برترى جويد! اگر خدا مى‌خواست (پيامبرى بفرستد) فرشتگانى نازل مى‌كرد؛ ما چنين چيزى را هرگز در نياكان خود نشنيده‌ايم!


إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّي حِينٍ

25

او فقط مردى است كه به نوعى جنون مبتلاست! پس مدتى درباره او صبر كنيد (تا مرگش فرا رسد، يا از اين بيمارى رهايى يابد!)»


قالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِما كَذَّبُونِ

26

(نوح) گفت: «پروردگارا! مرا در برابر تكذيبهاى آنان يارى كن!»


فَأَوْحَيْنا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا فَإِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَ أَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ

27

ما به نوح وحى كرديم كه: «كشتى را در حضور ما، و مطابق وحى ما بساز. و هنگامى كه فرمان ما (براى غرق آنان) فرا رسد، و آب از تنور بجوشد (كه نشانه فرا رسيدن طوفان است)، از هر يك از انواع حيوانات يك جفت در كشتى سوار كن؛ و همچنين خانواده‌ات را، مگر آنانى كه قبلا وعده هلاكشان داده شده [همسر و فرزند كافرت‌]؛ و ديگر درباره ستمگران با من سخن مگو، كه آنان همگى هلاك خواهند شد.


فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنْتَ وَ مَنْ مَعَكَ عَلَي الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

28

و هنگامى كه تو و همه كسانى كه با تو هستند بر كشتى سوار شديد، بگو: «ستايش براى خدايى است كه ما را از قوم ستمگر نجات بخشيد!»


وَ قُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلاً مُبارَكاً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ

29

و بگو: «پروردگارا! ما را در منزلگاهى پربركت فرود آر، و تو بهترين فرودآورندگانى!»


إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ وَ إِنْ كُنَّا لَمُبْتَلِينَ

30

(آرى،) در اين ماجرا (براى صاحبان عقل و انديشه) آيات و نشانه‌هايى است؛ و ما مسلما همگان را آزمايش مى‌كنيم!


ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ

31

سپس جمعيت ديگرى را بعد از آنها به وجود آورديم.


فَأَرْسَلْنا فِيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ

32

و در ميان آنان رسولى از خودشان فرستاديم كه: «خدا را بپرستيد؛ جز او معبودى براى شما نيست؛ آيا (با اين همه، از شرك و بت پرستى) پرهيز نمى‌كنيد؟!»


وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ الْآخِرَةِ وَ أَتْرَفْناهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ما هٰذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَ يَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ

33

ولى اشرافيان (خودخواه) از قوم او كه كافر بودند، و ديدار آخرت را تكذيب مى‌كردند، و در زندگى دنيا به آنان ناز و نعمت داده بوديم، گفتند: «اين بشرى است مثل شما؛ از آنچه مى‌خوريد مى‌خورد؛ و از آنچه مى‌نوشيد مى‌نوشد! (پس چگونه مى‌تواند پيامبر باشد؟!)


وَ لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ

34

و اگر از بشرى همانند خودتان اطاعت كنيد، مسلما زيانكاريد.


أَ يَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذا مِتُّمْ وَ كُنْتُمْ تُراباً وَ عِظاماً أَنَّكُمْ مُخْرَجُونَ

35

آيا او به شما وعده مى‌دهد هنگامى كه مرديد و خاك و استخوانهايى (پوسيده) شديد، بار ديگر (از قبرها) بيرون آورده مى‌شويد؟!


هَيْهاتَ هَيْهاتَ لِما تُوعَدُونَ

36

هيهات، هيهات از اين وعده‌هايى كه به شما داده مى‌شود!


إِنْ هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ

37

مسلما غير از اين زندگى دنياى ما، چيزى در كار نيست؛ پيوسته گروهى از ما مى‌ميريم، و نسل ديگرى جاى ما را مى‌گيرد؛ و ما هرگز برانگيخته نخواهيم شد!


إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَريٰ عَلَي اللَّهِ كَذِباً وَ ما نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ

38

او فقط مردى دروغگوست كه بر خدا افترا بسته؛ و ما هرگز به او ايمان نخواهيم آورد!»


قالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِما كَذَّبُونِ

39

(پيامبرشان) گفت: «پروردگارا! مرا در برابر تكذيبهاى آنان يارى كن!»


قالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَيُصْبِحُنَّ نادِمِينَ

40

خداوند) فرمود: «بزودى از كار خود پشيمان خواهند شد! (اما زمانى كه ديگر سودى به حالشان ندارد.)»


فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْناهُمْ غُثاءً فَبُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

41

سرانجام صيحه آسمانى آنها را بحق فرو گرفت؛ و ما آنها را همچون خاشاكى بر سيلاب قرار داديم؛ دور باد قوم ستمگر (از رحمت خدا)!


ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُوناً آخَرِينَ

42

سپس اقوام ديگرى را پس از آنها پديد آورديم.


ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ

43

هيچ ا متى بر اجل و سر رسيد حتمى خود پيشى نمى‌گيرد، و از آن تأخير نيز نمى‌كند.


ثُمَّ أَرْسَلْنا رُسُلَنا تَتْرا كُلَّما جاءَ أُمَّةً رَسُولُها كَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنا بَعْضَهُمْ بَعْضاً وَ جَعَلْناهُمْ أَحادِيثَ فَبُعْداً لِقَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ

44

سپس رسولان خود را يكى پس از ديگرى فرستاديم؛ هر زمان رسولى براى (هدايت) قومى مى‌آمد، او را تكذيب مى‌كردند؛ ولى ما اين امتهاى سركش را يكى پس از ديگرى هلاك نموديم، و آنها را احاديثى قرار داديم (چنان محو شدند كه تنها نام و گفتگويى از آنان باقى ماند.) دور باد (از رحمت خدا) قومى كه ايمان نمى‌آورند!


ثُمَّ أَرْسَلْنا مُوسيٰ وَ أَخاهُ هارُونَ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ

45

سپس موسى و برادرش هارون را با آيات خود و دليلى روشن فرستاديم ...


إِليٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَ كانُوا قَوْماً عالِينَ

46

بسوى فرعون و اطرافيان اشرافى او؛ اما آنها تكبر كردند، و آنها مردمى برترى‌جوى بودند.


فَقالُوا أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنا وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ

47

آنها گفتند: «آيا ما به دو انسان همانند خودمان ايمان بياوريم، در حالى كه قوم آنها بردگان ما هستند؟!»


فَكَذَّبُوهُما فَكانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ

48

(آرى،) آنها اين دو را تكذيب كردند؛ و سرانجام همگى هلاك شدند.


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ

49

و ما به موسى كتاب (آسمانى) داديم؛ شايد آنان [بنى اسرائيل‌] هدايت شوند.


وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ آيَةً وَ آوَيْناهُما إِليٰ رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِينٍ

50

و ما فرزند مريم [عيسى‌] و مادرش را آيت و نشانه‌اى قرار داديم؛ و آنها را در سرزمين مرتفعى كه داراى امنيت و آب جارى بود جاى داديم.


يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ

51

اى پيامبران! از غذاهاى پاكيزه بخوريد، و عمل صالح انجام دهيد، كه من به آنچه انجام مى‌دهيد آگاهم.


وَ إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ

52

و اين امت شما امت واحدى است؛ و من پروردگار شما هستم؛ پس، از مخالفت فرمان من بپرهيزيد!


فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ زُبُراً كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ

53

اما آنها كارهاى خود را در ميان خويش به پراكندگى كشاندند، و هر گروهى به راهى رفتند؛ (و عجب اينكه) هر گروه به آنچه نزد خود دارند خوشحالند!


فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّي حِينٍ

54

آنها را در جهل و غفلتشان بگذار تا زمانى (كه مرگشان فرا رسد يا گرفتار عذاب الهى شوند).


أَ يَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِينَ

55

آنها گمان مى‌كنند اموال و فرزندانى كه بعنوان كمك به آنان مى‌دهيم ...


نُسارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْراتِ بَلْ لا يَشْعُرُونَ

56

براى اين است كه درهاى خيرات را با شتاب به روى آنها بگشاييم!! (چنين نيست) بلكه آنها نمى‌فهمند (كه اين وسيله امتحانشان است).


إِنَّ الَّذِينَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ

57

مسلما كسانى كه از خوف پروردگارشان بيمناكند،


وَ الَّذِينَ هُمْ بِآياتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ

58

و آنان كه به آيات پروردگارشان ايمان مى‌آورند،


وَ الَّذِينَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لا يُشْرِكُونَ

59

و آنها كه به پروردگارشان شرك نمى‌ورزند،


وَ الَّذِينَ يُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِليٰ رَبِّهِمْ راجِعُونَ

60

و آنها كه نهايت كوشش را در انجام طاعات به خرج مى‌دهند و با اين حال، دلهايشان هراسناك است از اينكه سرانجام بسوى پروردگارشان بازمى‌گردند،


أُولئِكَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُونَ

61

(آرى) چنين كسانى در خيرات سرعت مى‌كنند و از ديگران پيشى مى‌گيرند (و مشمول عنايات ما هستند).


وَ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها وَ لَدَيْنا كِتابٌ يَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ

62

و ما هيچ كس را جز به اندازه تواناييش تكليف نمى‌كنيم؛ و نزد ما كتابى است كه (تمام اعمال بندگان را ثبت كرده و) بحق سخن مى‌گويد؛ و به آنان هيچ ستمى نمى‌شود.


بَلْ قُلُوبُهُمْ فِي غَمْرَةٍ مِنْ هٰذا وَ لَهُمْ أَعْمالٌ مِنْ دُونِ ذٰلِكَ هُمْ لَها عامِلُونَ

63

ولى دلهاى آنها از اين نامه اعمال (و روز حساب و آيات قرآن) در بى‌خبرى فرورفته؛ و اعمال (زشت) ديگرى جز اين دارند كه پيوسته آن را انجام مى‌دهند ...


حَتَّي إِذا أَخَذْنا مُتْرَفِيهِمْ بِالْعَذابِ إِذا هُمْ يَجْأَرُونَ

64

تا زمانى كه متنعمان مغرور آنها را در چنگال عذاب گرفتار سازيم؛ در اين هنگام، ناله‌هاى دردناك و استغاثه‌آميز سرمى‌دهند!


لا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُمْ مِنَّا لا تُنْصَرُونَ

65

(اما به آنها گفته مى‌شود:) امروز فرياد نكنيد، زيرا از سوى ما يارى نخواهيد شد!


قَدْ كانَتْ آياتِي تُتْليٰ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ عَليٰ أَعْقابِكُمْ تَنْكِصُونَ

66

(آيا فراموش كرده‌ايد كه) در گذشته آيات من پيوسته بر شما خوانده مى‌شد؛ اما شما اعراض كرده به عقب بازمى‌گشتيد؟!


مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سامِراً تَهْجُرُونَ

67

در حالى كه در برابر او [پيامبر] استكبار مى‌كرديد، و شبها در جلسات خود به بدگويى مى‌پرداختيد؟!


أَ فَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جاءَهُمْ ما لَمْ يَأْتِ آباءَهُمُ الْأَوَّلِينَ

68

آيا آنها در اين گفتار نينديشيدند، يا اينكه چيزى براى آنان آمده كه براى نياكانشان نيامده است؟!


أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ

69

يا اينكه پيامبرشان را نشناختند (و از سوابق او آگاه نيستند)، از اين رو او را انكار مى‌كنند؟!


أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ

70

يا مى‌گويند او ديوانه است؟! ولى او حق را براى آنان آورده؛ اما بيشترشان از حق كراهت دارند (و گريزانند).


وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ بَلْ أَتَيْناهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ

71

و اگر حق از هوسهاى آنها پيروى كند، آسمانها و زمين و همه كسانى كه در آنها هستند تباه مى‌شوند! ولى ما قرآنى به آنها داديم كه مايه يادآورى (و عزت و شرف) براى آنهاست، اما آنان از (آنچه مايه) يادآوريشان (است) رويگردانند!


أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجاً فَخَراجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ

72

يا اينكه تو از آنها مزد و هزينه‌اى (در برابر دعوتت) مى‌خواهى؟ با اينكه مزد پروردگارت بهتر، و او بهترين روزى دهندگان است!


وَ إِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

73

بطور قطع و يقين، تو آنان را به راه راست دعوت مى‌كنى.


وَ إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُونَ

74

اما كسانى كه به آخرت ايمان ندارند از اين راه منحرفند!


وَ لَوْ رَحِمْناهُمْ وَ كَشَفْنا ما بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ

75

و اگر به آنان رحم كنيد و گرفتاريها و مشكلاتشان را برطرف سازيم، (نه تنها بيدار نمى‌شوند، بلكه) در طغيانشان لجاجت مى‌ورزند و (در اين وادى) سرگردان مى‌مانند!


وَ لَقَدْ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ فَمَا اسْتَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما يَتَضَرَّعُونَ

76

ما آنها را به عذاب و بلا گرفتار ساختيم (تا بيدار شوند)، اما آنان نه در برابر پروردگارشان تواضع كردند، و نه به درگاهش تضرع مى‌كنند!


حَتَّي إِذا فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً ذا عَذابٍ شَدِيدٍ إِذا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ

77

(اين وضع هم چنان ادامه مى‌يابد) تا زمانى كه درى از عذاب شديد به روى آنان بگشاييم، (و چنان گرفتار مى‌شوند كه) ناگهان بكلى مأيوس گردند.


وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ

78

و او كسى است كه براى شما گوش و چشم و قلب [عقل‌] ايجاد كرد؛ اما كمتر شكر او را بجا مى‌آوريد.


وَ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ

79

و او كسى است كه شما را در زمين آفريد؛ و به سوى او محشور مى‌شويد!


وَ هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

80

و او كسى است كه زنده مى‌كند و مى‌ميراند؛ و رفت و آمد شب و روز از آن اوست؛ آيا انديشه نمى‌كنيد؟!


بَلْ قالُوا مِثْلَ ما قالَ الْأَوَّلُونَ

81

(نه،) بلكه آنان نيز مثل آنچه پيشينيان گفته بودند گفتند.


قالُوا أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ

82

آنها گفتند: «آيا هنگامى كه مرديم و خاك و استخوانهايى (پوسيده) شديم، آيا بار ديگر برانگيخته خواهيم شد؟!


لَقَدْ وُعِدْنا نَحْنُ وَ آباؤُنا هٰذا مِنْ قَبْلُ إِنْ هٰذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ

83

اين وعده به ما و پدرانمان از قبل داده شده؛ اين فقط افسانه‌هاى پيشينيان است!»


قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيها إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

84

بگو: «زمين و كسانى كه در آن هستند از آن كيست، اگر شما مى‌دانيد؟!»


سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ

85

بزودى (در پاسخ تو) مى‌گويند: «همه از آن خداست!» بگو: «آيا متذكر نمى‌شويد؟!»


قُلْ مَنْ رَبُّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ

86

بگو: «چه كسى پروردگار آسمانهاى هفتگانه، و پروردگار عرش عظيم است؟»


سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ

87

بزودى خواهند گفت: «همه اينها از آن خداست!» بگو: «آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد (و از خدا نمى‌ترسيد و دست از شرك برنمى‌داريد)؟!»


قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ يُجِيرُ وَ لا يُجارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

88

بگو: «اگر مى‌دانيد، چه كسى حكومت همه موجودات را در دست دارد، و به بى پناهان پناه مى‌دهد، و نياز به پناه‌دادن ندارد؟!»


سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنّيٰ تُسْحَرُونَ

89

خواهند گفت: « (همه اينها) از آن خداست» بگو: «با اين حال چگونه مى‌گوييد سحر شده‌ايد (و اين سخنان سحر و افسون است)؟!»


بَلْ أَتَيْناهُمْ بِالْحَقِّ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ

90

نه، (واقع اين است كه) ما حق را براى آنها آورديم؛ و آنان دروغ مى‌گويند!


مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَ ما كانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ

91

خدا هرگز فرزندى براى خود انتخاب نكرده؛ و معبود ديگرى با او نيست؛ كه اگر چنين مى‌شد، هر يك از خدايان مخلوقات خود را تدبير و اداره مى‌كردند و بعضى بر بعضى ديگر برترى مى‌جستند (و جهان هستى به تباهى كشيده مى‌شد)؛ منزه است خدا از آنچه آنان توصيف مى‌كنند!


عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَتَعاليٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ

92

او داناى نهان و آشكار است؛ پس برتر است از آنچه براى او همتا قرار مى‌دهند!


قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي ما يُوعَدُونَ

93

بگو: «پروردگار من! اگر عذابهايى را كه به آنان وعده داده مى‌شود به من نشان دهى (و در زندگيم آن را ببينم) ...


رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

94

پروردگار من! مرا (در اين عذابها) با گروه ستمگران قرار مده!»


وَ إِنَّا عَليٰ أَنْ نُرِيَكَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرُونَ

95

و ما تواناييم كه آنچه را به آنها وعده مى‌دهيم به تو نشان دهيم!


ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَصِفُونَ

96

بدى را به بهترين راه و روش دفع كن (و پاسخ بدى را به نيكى ده)! ما به آنچه توصيف مى‌كنند آگاهتريم!


وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ

97

و بگو: «پروردگارا! از وسوسه‌هاى شياطين به تو پناه مى‌برم!


وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ

98

و از اينكه آنان نزد من حاضر شوند (نيز)- اى پروردگار من- به تو پناه مى‌برم!»


حَتَّي إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ

99

(آنها هم چنان به راه غلط خود ادامه مى‌دهند) تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرارسد، مى‌گويد: «پروردگار من! مرا بازگردانيد!


لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِليٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ

100

شايد در آنچه ترك كردم (و كوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم!» (ولى به او مى‌گويند:) چنين نيست! اين سخنى است كه او به زبان مى‌گويد (و اگر بازگردد، كارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند!


فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ

101

هنگامى كه در «صور» دميده شود، هيچ يك از پيوندهاى خويشاوندى ميان آنها در آن روز نخواهد بود؛ و از يكديگر تقاضاى كمك نمى‌كنند (چون كارى از كسى ساخته نيست)!


فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

102

و كسانى كه وزنه اعمالشان سنگين است، همان رستگارانند!


وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خالِدُونَ

103

و آنان كه وزنه اعمالشان سبك باشد، كسانى هستند كه سرمايه وجود خود را از دست داده، در جهنم جاودانه خواهند ماند!


تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيها كالِحُونَ

104

شعله‌هاى سوزان آتش همچون شمشير به صورتهايشان نواخته مى‌شود؛ و در دوزخ چهره‌اى عبوس دارند.


أَ لَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْليٰ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ

105

(به آنها گفته مى‌شود:) آيا آيات من بر شما خوانده نمى‌شد، پس آن را تكذيب مى‌كرديد؟!


قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا وَ كُنَّا قَوْماً ضالِّينَ

106

مى‌گويند: «پروردگارا! بدبختى ما بر ما چيره شد، و ما قوم گمراهى بوديم!


رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ

107

پروردگارا! ما را از اين (دوزخ) بيرون آر، اگر بار ديگر تكرار كرديم قطعا ستمگريم (و مستحق عذاب)!»


قالَ اخْسَئُوا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ

108

(خداوند) مى‌گويد: «دور شويد در دوزخ، و با من سخن مگوييد!


إِنَّهُ كانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبادِي يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ

109

(فراموش كرده‌ايد) گروهى از بندگانم مى‌گفتند: پروردگارا! ما ايمان آورديم؛ ما را ببخش و بر ما رحم كن؛ و تو بهترين رحم كنندگانى!


فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّي أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَ كُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ

110

اما شما آنها را به باد مسخره گرفتيد تا شما را از ياد من غافل كردند؛ و شما به آنان مى‌خنديديد!


إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ

111

ولى من امروز آنها را بخاطر صبر و استقامتشان پاداش دادم؛ آنها پيروز و رستگارند!»


قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ

112

(خداوند) مى‌گويد: «چند سال در روى زمين توقف كرديد؟»


قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّينَ

113

(در پاسخ) مى‌گويند: «تنها به اندازه يك روز، يا قسمتى از يك روز! از آنها كه مى‌توانند بشمارند بپرس!»


قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلاً لَوْ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

114

مى‌گويد: « (آرى،) شما مقدار كمى توقف نموديد اگر مى‌دانستيد!»


أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ

115

آيا گمان كرديد شما را بيهوده آفريده‌ايم، و بسوى ما باز نمى‌گرديد؟


فَتَعالَي اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ

116

پس برتر است خداوندى كه فرمانرواى حق است (از اينكه شما را بى‌هدف آفريده باشد)! معبودى جز او نيست؛ و او پروردگار عرش كريم است!


وَ مَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا بُرْهانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ

117

و هر كس معبود ديگرى را با خدا بخواند- و مسلما هيچ دليلى بر آن نخواهد داشت- حساب او نزد پروردگارش خواهد بود؛ يقينا كافران رستگار نخواهند شد!


وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ

118

و بگو: «پروردگارا! مرا ببخش و رحمت كن؛ و تو بهترين رحم كنندگانى!


سوره قبل

سوره المومنون

سوره بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان