قرآن عثمان طه

إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَي الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ وَ هُمْ أَغْنِياءُ رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طَبَعَ اللَّهُ عَليٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَعْلَمُونَ

93

راه مؤاخذه تنها به روى كسانى باز است كه از تو اجازه مى‌خواهند در حالى كه توانگرند؛ (و امكانات كافى براى جهاد دارند؛) آنها راضى شدند كه با متخلفان [زنان و كودكان و بيماران‌] بمانند؛ و خداوند بر دلهايشان مهر نهاده؛ به همين جهت چيزى نمى‌دانند!


يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ إِذا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ قُلْ لا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبارِكُمْ وَ سَيَرَي اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِليٰ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

94

هنگامى كه بسوى آنها (كه از جهاد تخلف كردند) باز گرديد، از شما عذرخواهى مى‌كنند؛ بگو: «عذرخواهى نكنيد، ما هرگز به شما ايمان نخواهيم آورد! چرا كه خدا ما را از اخبارتان آگاه ساخته؛ و خدا و رسولش، اعمال شما را مى‌بينند؛ سپس به سوى كسى كه داناى پنهان و آشكار است بازگشت داده مى‌شويد؛ و او شما را به آنچه انجام مى‌داديد، آگاه مى‌كند (و جزا مى‌دهد!)»


سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ جَزاءً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ

95

هنگامى كه بسوى آنان بازگرديد، براى شما به خدا سوگند ياد مى‌كنند، تا از آنها اعراض (و صرف نظر) كنيد؛ از آنها اعراض كنيد (و روى بگردانيد)؛ چرا كه پليدند! و جايگاهشان دوزخ است، بكيفر اعمالى كه انجام مى‌دادند.


يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَرْضيٰ عَنِ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ

96

براى شما قسم ياد مى‌كنند تا از آنها راضى شويد؛ اگر شما از آنها راضى شويد، خداوند (هرگز) از جمعيت فاسقان راضى نخواهد شد!


الْأَعْرابُ أَشَدُّ كُفْراً وَ نِفاقاً وَ أَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَليٰ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

97

باديه‌نشينان عرب، كفر و نفاقشان شديدتر است؛ و به ناآگاهى از حدود و احكامى كه خدا بر پيامبرش نازل كرده، سزاوارترند؛ و خداوند دانا و حكيم است!


وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ مَغْرَماً وَ يَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوائِرَ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

98

گروهى از (اين) اعراب باديه‌نشين، چيزى را كه (در راه خدا) انفاق مى‌كنند، غرامت محسوب مى‌دارند؛ و انتظار حوادث دردناكى براى شما مى‌كشند؛ حوادث دردناك براى خود آنهاست؛ و خداوند شنوا و داناست!


وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ قُرُباتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَ صَلَواتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّها قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

99

گروهى (ديگر) از عربهاى باديه‌نشين، به خدا و روز رستاخيز ايمان دارند؛ و آنچه را انفاق مى‌كنند، مايه تقرب به خدا، و دعاى پيامبر مى‌دانند؛ آگاه باشيد اينها مايه تقرب آنهاست! خداوند بزودى آنان را در رحمت خود وارد خواهد ساخت؛ به يقين، خداوند آمرزنده و مهربان است!


وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً ذٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

100

پيشگامان نخستين از مهاجرين و انصار، و كسانى كه به نيكى از آنها پيروى كردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نيز) از او خشنود شدند؛ و باغهايى از بهشت براى آنان فراهم ساخته، كه نهرها از زير درختانش جارى است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و اين است پيروزى بزرگ!


وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَي النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِليٰ عَذابٍ عَظِيمٍ

101

و از (ميان) اعراب باديه‌نشين كه اطراف شما هستند، جمعى منافقند؛ و از اهل مدينه (نيز)، گروهى سخت به نفاق پاى بندند. تو آنها را نمى‌شناسى، ولى ما آنها را مى شناسيم. بزودى آنها را دو بار مجازات مى‌كنيم (: مجازاتى با رسوايى در دنيا، و مجازاتى به هنگام مرگ)؛ سپس بسوى مجازات بزرگى (در قيامت) فرستاده مى‌شوند.


وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَي اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

102

و گروهى ديگر، به گناهان خود اعتراف كردند؛ و كار خوب و بد را به هم آميختند؛ اميد مى‌رود كه خداوند توبه آنها را بپذيرد؛ به يقين، خداوند آمرزنده و مهربان است!


خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

103

از اموال آنها صدقه‌اى (بعنوان زكات) بگير، تا بوسيله آن، آنها را پاك سازى و پرورش دهى! و (به هنگام گرفتن زكات،) به آنها دعا كن؛ كه دعاى تو، مايه آرامش آنهاست؛ و خداوند شنوا و داناست!


أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

104

آيا نمى‌دانستند كه فقط خداوند توبه را از بندگانش مى‌پذيرد، و صدقات را مى‌گيرد، و خداوند توبه‌پذير و مهربان است؟!


وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَي اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِليٰ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

105

بگو: «عمل كنيد! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را مى‌بينند! و بزودى، بسوى داناى نهان و آشكار، بازگردانده مى‌شويد؛ و شما را به آنچه عمل مى‌كرديد، خبر مى‌دهد!»


وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

106

و گروهى ديگر، به فرمان خدا واگذار شده‌اند (و كارشان با خداست)؛ يا آنها را مجازات مى‌كند، و يا توبه آنان را مى‌پذيرد (، هر طور كه شايسته باشند)؛ و خداوند دانا و حكيم است!


وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْرِيقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلَّا الْحُسْنيٰ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ

107

(گروهى ديگر از آنها) كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زيان (به مسلمانان)، و (تقويت) كفر، و تفرقه‌افكنى ميان مؤمنان، و كمينگاه براى كسى كه از پيش با خدا و پيامبرش مبارزه كرده بود؛ آنها سوگند ياد مى‌كنند كه: «جز نيكى (و خدمت)، نظرى نداشته‌ايم!» اما خداوند گواهى مى‌دهد كه آنها دروغگو هستند!


لا تَقُمْ فِيهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَي التَّقْويٰ مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ

108

هرگز در آن (مسجد به عبادت) نايست! آن مسجدى كه از روز نخست بر پايه تقوا بنا شده، شايسته‌تر است كه در آن (به عبادت) بايستى؛ در آن، مردانى هستند كه دوست مى‌دارند پاكيزه باشند؛ و خداوند پاكيزگان را دوست دارد!


أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَليٰ تَقْويٰ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَليٰ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ

109

آيا كسى كه شالوده آن را بر تقواى الهى و خشنودى او بنا كرده بهتر است، يا كسى كه اساس آن را بر كنار پرتگاه سستى بنا نموده كه ناگهان در آتش دوزخ فرومى‌ريزد؟ و خداوند گروه ستمگران را هدايت نمى‌كند!


لا يَزالُ بُنْيانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

110

(اما) اين بنايى را كه آنها ساختند، همواره بصورت يك وسيله شك و ترديد، در دلهايشان باقى مى‌ماند؛ مگر اينكه دلهايشان پاره پاره شود (و بميرند؛ و گر نه، هرگز از دل آنها بيرون نمى‌رود)؛ و خداوند دانا و حكيم است!


إِنَّ اللَّهَ اشْتَريٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفيٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

111

خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خريدارى كرده، كه (در برابرش) بهشت براى آنان باشد؛ (به اين گونه كه:) در راه خدا پيكار مى‌كنند، مى‌كشند و كشته مى‌شوند؛ اين وعده حقى است بر او، كه در تورات و انجيل و قرآن ذكر فرموده؛ و چه كسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اكنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدى كه با خدا كرده‌ايد؛ و اين است آن پيروزى بزرگ!


التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ

112

توبه‌كنندگان، عبادت كاران، سپاسگويان، سياحت كنندگان، ركوع كنندگان، سجده‌آوران، آمران به معروف، نهى كنندگان از منكر، و حافظان حدود (و مرزهاى) الهى، (مؤمنان حقيقى‌اند)؛ و بشارت ده به (اينچنين) مؤمنان!


ما كانَ لِلنَّبِيِّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَ لَوْ كانُوا أُولِي قُرْبيٰ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحِيمِ

113

براى پيامبر و مؤمنان، شايسته نبود كه براى مشركان (از خداوند) طلب آمرزش كنند، هر چند از نزديكانشان باشند؛ (آن هم) پس از آنكه بر آنها روشن شد كه اين گروه، اهل دوزخند!


وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْراهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ

114

و استغفار ابراهيم براى پدرش [عمويش آزر]، فقط بخاطر وعده‌اى بود كه به او داده بود (تا وى را بسوى ايمان جذب كند)؛ اما هنگامى كه براى او روشن شد كه وى دشمن خداست، از او بيزارى جست؛ به يقين، ابراهيم مهربان و بردبار بود!


وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّي يُبَيِّنَ لَهُمْ ما يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

115

چنان نبود كه خداوند قومى را، پس از آن كه آنها را هدايت كرد (و ايمان آوردند) گمراه (و مجازات) كند؛ مگر آنكه امورى را كه بايد از آن بپرهيزند، براى آنان بيان نمايد (و آنها مخالفت كنند)؛ زيرا خداوند به هر چيزى داناست!


إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ

116

حكومت آسمانها و زمين تنها از آن خداست؛ زنده مى‌كند و مى‌ميراند؛ و جز خدا، ولى و ياورى نداريد!


لَقَدْ تابَ اللَّهُ عَلَي النَّبِيِّ وَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي ساعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ ما كادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِيمٌ

117

مسلما خداوند رحمت خود را شامل حال پيامبر و مهاجران و انصار، كه در زمان عسرت و شدت (در جنگ تبوك) از او پيروى كردند، نمود؛ بعد از آنكه نزديك بود دلهاى گروهى از آنها، از حق منحرف شود (و از ميدان جنگ بازگردند)؛ سپس خدا توبه آنها را پذيرفت، كه او نسبت به آنان مهربان و رحيم است!


وَ عَلَي الثَّلاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّي إِذا ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ وَ ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

118

(همچنين) آن سه نفر كه (از شركت در جنگ تبوك) تخلف جستند، (و مسلمانان با آنان قطع رابطه نمودند،) تا آن حد كه زمين با همه وسعتش بر آنها تنگ شد؛ (حتى) در وجود خويش، جايى براى خود نمى‌يافتند؛ (در آن هنگام) دانستند پناهگاهى از خدا جز بسوى او نيست؛ سپس خدا رحمتش را شامل حال آنها نمود، (و به آنان توفيق داد) تا توبه كنند؛ خداوند بسيار توبه‌پذير و مهربان است!


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ

119

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد، و با صادقان باشيد!


ما كانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ لا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ لا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَطَئُونَ مَوْطِئاً يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَ لا يَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلاً إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ

120

سزاوار نيست كه اهل مدينه، و باديه‌نشينانى كه اطراف آنها هستند، از رسول خدا تخلف جويند؛ و براى حفظ جان خويش، از جان او چشم بپوشند! اين بخاطر آن است كه هيچ تشنگى و خستگى، و گرسنگى در راه خدا به آنها نمى‌رسد و هيچ گامى كه موجب خشم كافران مى‌شود برنمى‌دارند، و ضربه‌اى از دشمن نمى‌خورند، مگر اينكه به خاطر آن، عمل صالحى براى آنها نوشته مى‌شود؛ زيرا خداوند پاداش نيكوكاران را تباه نمى‌كند!


وَ لا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً وَ لا يَقْطَعُونَ وادِياً إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ

121

و هيچ مال كوچك يا بزرگى را (در اين راه) انفاق نمى‌كنند، و هيچ سرزمينى را (بسوى ميدان جهاد و يا در بازگشت) نمى‌پيمايند، مگر اينكه براى آنها نوشته مى‌شود؛ تا خداوند آن را بعنوان بهترين اعمالشان، پاداش دهد.


وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ

122

شايسته نيست مؤمنان همگى (بسوى ميدان جهاد) كوچ كنند؛ چرا از هر گروهى از آنان، طايفه‌اى كوچ نمى‌كند (و طايفه‌اى در مدينه بماند)، تا در دين (و معارف و احكام اسلام) آگاهى يابند و به هنگام بازگشت بسوى قوم خود، آنها را بيم دهند؟! شايد (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خوددارى كنند!


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَ لْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ

123

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! با كافرانى كه به شما نزديكترند، پيكار كنيد! (و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزديك غافل نكند!) آنها بايد در شما شدت و خشونت (و قدرت) احساس كنند؛ و بدانيد خداوند با پرهيزگاران است!


وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زادَتْهُ هذِهِ إِيماناً فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إِيماناً وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ

124

و هنگامى كه سوره‌اى نازل مى‌شود، بعضى از آنان (به ديگران) مى‌گويند: «اين سوره، ايمان كدام يك از شما را افزون ساخت؟!» (به آنها بگو:) اما كسانى كه ايمان آورده‌اند، بر ايمانشان افزوده؛ و آنها (به فضل و رحمت الهى) خوشحالند.


وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَي رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ

125

و اما آنها كه در دلهايشان بيمارى است، پليدى بر پليديشان افزوده؛ و از دنيا رفتند در حالى كه كافر بودند.


أَ وَ لا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لا يَتُوبُونَ وَ لا هُمْ يَذَّكَّرُونَ

126

آيا آنها نمى‌بينند كه در هر سال، يك يا دو بار آزمايش مى‌شوند؟! باز توبه نمى‌كنند، و متذكر هم نمى‌گردند!


وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِليٰ بَعْضٍ هَلْ يَراكُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ

127

و هنگامى كه سوره‌اى نازل مى‌شود، بعضى از آنها [منافقان‌] به يكديگر نگاه مى‌كنند و مى‌گويند: «آيا كسى شما را مى‌بيند؟ (اگر از حضور پيامبر بيرون رويم، كسى متوجه ما نمى‌شود!)» سپس منصرف مى‌شوند (و بيرون مى‌روند)؛ خداوند دلهايشان را (از حق) منصرف ساخته؛ چرا كه آنها، گروهى هستند كه نمى‌فهمند (و بى‌دانشند)!


لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ

128

به يقين، رسولى از خود شما بسويتان آمد كه رنجهاى شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدايت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است!


فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ

129

اگر آنها (از حق) روى بگردانند، (نگران مباش!) بگو: «خداوند مرا كفايت مى‌كند؛ هيچ معبودى جز او نيست؛ بر او توكل كردم؛ و او صاحب عرش بزرگ است!»


Sooreh یونس

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ الر، اين آيات كتاب استوار و حكمت آميز است!


أَ كانَ لِلنَّاسِ عَجَباً أَنْ أَوْحَيْنا إِليٰ رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قالَ الْكافِرُونَ إِنَّ هٰذا لَساحِرٌ مُبِينٌ

2

آيا براى مردم، موجب شگفتى بود كه به مردى از آنها وحى فرستاديم كه مردم را (از عواقب كفر و گناه) بترسان، و به كسانى كه ايمان آورده‌اند بشارت ده كه براى آنها، سابقه نيك (و پاداشهاى مسلم) نزد پروردگارشان است؟! (اما) كافران گفتند: «اين مرد، ساحر آشكارى است!»


إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَويٰ عَلَي الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ما مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ

3

پروردگار شما، خداوندى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [شش دوران‌] آفريد؛ سپس بر تخت (قدرت) قرار گرفت، و به تدبير كار (جهان) پرداخت؛ هيچ شفاعت كننده‌اى، جز با اذن او نيست؛ اين است خداوند، پروردگار شما! پس او را پرستش كنيد! آيا متذكر نمى‌شويد؟!


إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ بِالْقِسْطِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ

4

بازگشت همه شما بسوى اوست! خداوند وعده حقى فرموده؛ او آفرينش را آغاز مى‌كند، سپس آن را بازمى‌گرداند، تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، بعدالت جزا دهد؛ و براى كسانى كه كافر شدند، نوشيدنى از مايع سوزان است؛ و عذابى دردناك، بخاطر آنكه كفر مى‌ورزيدند!


هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِياءً وَ الْقَمَرَ نُوراً وَ قَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَ الْحِسابَ ما خَلَقَ اللَّهُ ذٰلِكَ إِلَّا بِالْحَقِّ يُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ

5

او كسى است كه خورشيد را روشنايى، و ماه را نور قرار داد؛ و براى آن منزلگاه‌هايى مقدر كرد، تا عدد سالها و حساب (كارها) را بدانيد؛ خداوند اين را جز بحق نيافريده؛ او آيات (خود را) براى گروهى كه اهل دانشند، شرح مى‌دهد!


إِنَّ فِي اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَّقُونَ

6

مسلما در آمد و شد شب و روز، و آنچه خداوند در آسمانها و زمين آفريده، آيات (و نشانه‌هايى) است براى گروهى كه پرهيزگارند (و حقايق را مى‌بينند).


إِنَّ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ

7

آنها كه ايمان به ملاقات ما (و روز رستاخيز) ندارند، و به زندگى دنيا خشنود شدند و بر آن تكيه كردند، و آنها كه از آيات ما غافلند،


أُولئِكَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ

8

(همه) آنها جايگاهشان آتش است، بخاطر كارهايى كه انجام مى‌دادند!


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ

9

(ولى) كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، پروردگارشان آنها را در پرتو ايمانشان هدايت مى‌كند؛ از زير (قصرهاى) آنها در باغهاى بهشت، نهرها جارى است.


دَعْواهُمْ فِيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ

10

گفتار (و دعاى) آنها در بهشت اين است كه: «خداوندا، منزهى تو!» و تحيت آنها در آنجا: سلام؛ و آخرين سخنشان اين است كه: «حمد، مخصوص پروردگار عالميان است!»


وَ لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ

11

اگر همان گونه كه مردم در به دست آوردن «خوبى» ها عجله دارند، خداوند در مجازاتشان شتاب مى‌كرد، (بزودى) عمرشان به پايان مى‌رسيد (و همگى نابود مى‌شدند)؛ ولى كسانى را كه ايمان به لقاى ما ندارند، به حال خود رها مى‌كنيم تا در طغيانشان سرگردان شوند!


وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِليٰ ضُرٍّ مَسَّهُ كَذٰلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ

12

هنگامى كه به انسان زيان (و ناراحتى) رسد، ما را (در هر حال:) در حالى كه به پهلو خوابيده، يا نشسته، يا ايستاده است، مى‌خواند؛ اما هنگامى كه ناراحتى را از او برطرف ساختيم، چنان مى‌رود كه گويى هرگز ما را براى حل مشكلى كه به او رسيده بود، نخوانده است! اين گونه براى اسرافكاران، اعمالشان زينت داده شده است (كه زشتى اين عمل را درك نمى‌كنند)!


وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ

13

ما امتهاى پيش از شما را، هنگامى كه ظلم كردند، هلاك نموديم؛ در حالى كه پيامبرانشان دلايل روشن براى آنها آوردند، ولى آنها ايمان نياوردند؛ اين گونه گروه مجرمان را كيفر مى‌دهيم!


ثُمَّ جَعَلْناكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ

14

سپس شما را جانشينان آنها در روى زمين- پس از ايشان- قرار داديم؛ تا ببينيم شما چگونه عمل مى‌كنيد!


وَ إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هٰذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحيٰ إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ

15

و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنها خوانده مى‌شود، كسانى كه ايمان به لقاى ما (و روز رستاخيز) ندارند مى‌گويند: «قرآنى غير از اين بياور، يا آن را تبديل كن! (و آيات نكوهش بتها را بردار)» بگو: «من حق ندارم كه از پيش خود آن را تغيير دهم؛ فقط از چيزى كه بر من وحى مى‌شود، پيروى مى‌كنم! من اگر پروردگارم را نافرمانى كنم، از مجازات روز بزرگ (قيامت) مى‌ترسم!»


قُلْ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَ لا أَدْراكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

16

بگو: «اگر خدا مى‌خواست، من اين آيات را بر شما نمى‌خواندم؛ و خداوند از آن آگاهتان نمى‌كرد؛ چه اينكه مدتها پيش از اين، در ميان شما زندگى نمودم؛ (و هرگز آيه‌اى نياوردم؛) آيا نمى‌فهميد؟!»


فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَريٰ عَلَي اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ

17

چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ مى‌بندد، يا آيات او را تكذيب مى‌كند؟! مسلما مجرمان رستگار نخواهند شد!


وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ يَقُولُونَ هٰؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِما لا يَعْلَمُ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ سُبْحانَهُ وَ تَعاليٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ

18

آنها غير از خدا، چيزهايى را مى‌پرستند كه نه به آنان زيان مى‌رساند، و نه سودى مى‌بخشد؛ و مى‌گويند: «اينها شفيعان ما نزد خدا هستند!» بگو: «آيا خدا را به چيزى خبر مى‌دهيد كه در آسمانها و زمين سراغ ندارد؟!» منزه است او، و برتر است از آن همتايانى كه قرار مى‌دهند!


وَ ما كانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْلا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيما فِيهِ يَخْتَلِفُونَ

19

(در آغاز) همه مردم امت واحدى بودند؛ سپس اختلاف كردند؛ و اگر فرمانى از طرف پروردگارت (درباره عدم مجازات سريع آنان) از قبل صادر نشده بود، در ميان آنها در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‌شد (و سپس همگى به مجازات مى‌رسيدند).


وَ يَقُولُونَ لَوْلا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ

20

مى‌گويند: «چرا معجزه‌اى از پروردگارش بر او نازل نمى‌شود؟!» بگو: «غيب (و معجزات) تنها براى خدا (و به فرمان او) است! شما در انتظار باشيد، من هم با شما در انتظارم! (شما در انتظار معجزات بهانه‌جويانه باشيد، و من هم در انتظار مجازات شما!)»


وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذا لَهُمْ مَكْرٌ فِي آياتِنا قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْراً إِنَّ رُسُلَنا يَكْتُبُونَ ما تَمْكُرُونَ

21

هنگامى كه به مردم، پس از ناراحتى كه به آنها رسيده است، رحمتى بچشانيم، در آيات ما نيرنگ مى‌كنند (، و براى آن نعمت و رحمت توجيهات ناروا مى‌كنند)؛ بگو: «خداوند سريعتر از شما مكر [چاره‌جويى‌] مى‌كند؛ و رسولان [فرشتگان‌] ما، آنچه نيرنگ مى‌كنيد (و نقشه مى‌كشيد)، مى‌نويسند!»


هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّي إِذا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَ جَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها جاءَتْها رِيحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ

22

او كسى است كه شما را در خشكى و دريا سير مى‌دهد؛ زمانى كه در كشتى قرار مى‌گيريد، و بادهاى موافق آنان را (بسوى مقصد) حركت ميدهد و خوشحال مى‌شوند، ناگهان طوفان شديدى مى‌وزد؛ و امواج از هر سو به سراغ آنها مى‌آيد؛ و گمان مى‌كنند هلاك خواهند شد؛ در آن هنگام، خدا را از روى اخلاص مى‌خوانند كه: «اگر ما را از اين گرفتارى نجات دهى، حتما از سپاسگزاران خواهيم بود!»


فَلَمَّا أَنْجاهُمْ إِذا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْيُكُمْ عَليٰ أَنْفُسِكُمْ مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

23

اما هنگامى كه خدا آنها را رهايى بخشيد، (باز) به ناحق، در زمين ستم ميكنند. اى مردم! ستمهاى شما، به زيان خود شماست! از زندگى دنيا بهره (ميبريد)، سپس بازگشت شما بسوى ماست؛ و ما، شما را به آنچه عمل ميكرديد، خبر ميدهيم!


إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتَّي إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَيْها أَتاها أَمْرُنا لَيْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِيداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

24

مثل زندگى دنيا، همانند آبى است كه از آسمان نازل كرده‌ايم؛ كه در پى آن، گياهان (گوناگون) زمين- كه مردم و چهارپايان از آن مى‌خورند- مى‌رويد؛ تا زمانى كه زمين، زيبايى خود را يافته و آراسته مى‌گردد، و اهل آن مطمئن مى‌شوند كه مى‌توانند از آن بهره‌مند گردند، (ناگهان) فرمان ما، شب‌هنگام يا در روز، (براى نابودى آن) فرامى‌رسد؛ (سرما يا صاعقه‌اى را بر آن مسلط مى‌سازيم؛) و آن چنان آن را درو مى‌كنيم كه گويى ديروز هرگز (چنين كشتزارى) نبوده است! اين گونه، آيات خود را براى گروهى كه مى‌انديشند، شرح مى‌دهيم!


وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِليٰ دارِ السَّلامِ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

25

و خداوند به سراى صلح و سلامت دعوت مى‌كند؛ و هر كس را بخواهد (و شايسته و لايق ببيند)، به راه راست هدايت مى‌نمايد.


لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنيٰ وَ زِيادَةٌ وَ لا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

26

كسانى كه نيكى كردند، پاداش نيك و افزون بر آن دارند؛ و تاريكى و ذلت، چهره‌هايشان را نمى‌پوشاند؛ آنها اهل بهشتند، و جاودانه در آن خواهند ماند.


وَ الَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئاتِ جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ كَأَنَّما أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

27

اما كسانى كه مرتكب گناهان شدند، جزاى بدى بمقدار آن دارند؛ و ذلت و خوارى، چهره آنان را مى‌پوشاند؛ و هيچ چيز نمى‌تواند آنها را از (مجازات) خدا نگه دارد! (چهره‌هايشان آن چنان تاريك است كه) گويى با پاره‌هايى از شب تاريك، صورت آنها پوشيده شده! آنها اهل دوزخند؛ و جاودانه در آن خواهند ماند!


وَ يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا مَكانَكُمْ أَنْتُمْ وَ شُرَكاؤُكُمْ فَزَيَّلْنا بَيْنَهُمْ وَ قالَ شُرَكاؤُهُمْ ما كُنْتُمْ إِيَّانا تَعْبُدُونَ

28

(به خاطر بياوريد) روزى را كه همه آنها را جمع مى‌كنيم، سپس به مشركان مى‌گوييم: «شما و معبودهايتان در جاى خودتان باشيد (تا به حسابتان رسيدگى شود!)» سپس آنها را از هم جدا مى‌سازيم (و از هر يك جداگانه سؤال مى‌كنيم). و معبودهايشان (به آنها) مى‌گويند: «شما (هرگز) ما را عبادت نمى‌كرديد!»


فَكَفيٰ بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ إِنْ كُنَّا عَنْ عِبادَتِكُمْ لَغافِلِينَ

29

(آنها در پاسخ مى‌گويند:) همين بس كه خدا ميان ما و شما گواه باشد، اگر ما از عبادت شما غافل بوديم!


هُنالِكَ تَبْلُوا كُلُّ نَفْسٍ ما أَسْلَفَتْ وَ رُدُّوا إِلَي اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ

30

در آن جا، هر كس عملى را كه قبلا انجام داده است، مى‌آزمايد. و همگى بسوى «الله»- مولا و سرپرست حقيقى خود- بازگردانده مى‌شوند؛ و چيزهايى را كه بدروغ همتاى خدا قرار داده بودند، گم و نابود مى‌شوند!


قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ مَنْ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ مَنْ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ

31

بگو: «چه كسى شما را از آسمان و زمين روزى مى‌دهد؟ يا چه كسى مالك (و خالق) گوش و چشمهاست؟ و چه كسى زنده را از مرده، و مرده را از زنده بيرون مى‌آورد؟ و چه كسى امور (جهان) را تدبير مى‌كند؟» بزودى (در پاسخ) مى‌گويند: «خدا»، بگو: «پس چرا تقوا پيشه نمى‌كنيد (و از خدا نمى‌ترسيد)؟!


فَذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلالُ فَأَنّيٰ تُصْرَفُونَ

32

آن است خداوند، پروردگار حق شما (داراى همه اين صفات)! با اين حال، بعد از حق، چه چيزى جز گمراهى وجود دارد؟! پس چرا (از پرستش او) روى گردان مى‌شويد؟!


كَذٰلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَي الَّذِينَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لا يُؤْمِنُونَ

33

اينچنين فرمان پروردگارت بر فاسقان مسلم شده كه آنها (پس از اين همه لجاجت و گناه)، ايمان نخواهند آورد!


قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ فَأَنّيٰ تُؤْفَكُونَ

34

بگو: «آيا هيچ يك از معبودهاى شما، آفرينش را ايجاد مى‌كند و سپس بازمى‌گرداند؟!» بگو: «تنها خدا آفرينش را ايجاد كرده، سپس بازمى‌گرداند؛ با اين حال، چرا از حق روى‌گردان مى‌شويد؟!»


قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَي الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَي الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْديٰ فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ

35

بگو: «آيا هيچ يك از معبودهاى شما، به سوى حق هدايت مى‌كند؟! بگو: «تنها خدا به حق هدايت مى‌كند! آيا كسى كه هدايت به سوى حق مى‌كند براى پيروى شايسته‌تر است، يا آن كس كه خود هدايت نمى‌شود مگر هدايتش كنند؟ شما را چه مى‌شود، چگونه داورى مى‌كنيد؟!»


وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ

36

و بيشتر آنها، جز از گمان (و پندارهاى بى‌اساس)، پيروى نمى‌كنند؛ (در حالى كه) گمان، هرگز انسان را از حق بى‌نياز نمى‌سازد (و به حق نمى‌رساند)! به يقين، خداوند از آنچه انجام مى‌دهند، آگاه است!


وَ ما كانَ هٰذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَريٰ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لٰكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ

37

شايسته نبود (و امكان نداشت) كه اين قرآن، بدون وحى الهى به خدا نسبت داده شود؛ ولى تصديقى است براى آنچه پيش از آن است (از كتب آسمانى)، و شرح و تفصيلى بر آنها است؛ شكى در آن نيست، و از طرف پروردگار جهانيان است.


أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

38

آيا آنها مى‌گويند: «او قرآن را بدروغ به خدا نسبت داده است»؟! بگو: «اگر راست مى گوييد، يك سوره همانند آن بياوريد؛ و غير از خدا، هر كس را مى‌توانيد (به يارى) طلبيد!»


بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الظَّالِمِينَ

39

(ولى آنها از روى علم و دانش قرآن را انكار نكردند؛) بلكه چيزى را تكذيب كردند كه آگاهى از آن نداشتند، و هنوز واقعيتش بر آنان روشن نشده است! پيشينيان آنها نيز همين گونه تكذيب كردند؛ پس بنگر عاقبت كار ظالمان چگونه بود!


وَ مِنْهُمْ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ لا يُؤْمِنُ بِهِ وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ

40

بعضى از آنها، به آن ايمان مى‌آورند؛ و بعضى ايمان نمى‌آورند؛ و پروردگارت به مفسدان آگاهتر است (و آنها را بهتر مى‌شناسد)!


وَ إِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَ لَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَ أَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ

41

و اگر تو را تكذيب كردند، بگو: «عمل من براى من، و عمل شما براى شماست! شما از آنچه من انجام مى‌دهم بيزاريد و من (نيز) از آنچه شما انجام مى‌دهيد بيزارم!»


وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَ لَوْ كانُوا لا يَعْقِلُونَ

42

گروهى از آنان، بسوى تو گوش فرامى‌دهند (؛ اما گويى هيچ نمى‌شنوند و كرند)! آيا تو مى‌توانى سخن خود را به گوش كران برسانى، هر چند نفهمند؟!


وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْكَ أَ فَأَنْتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ لَوْ كانُوا لا يُبْصِرُونَ

43

و گروهى از آنان، به سوى تو مى‌نگرند (اما گويى هيچ نمى‌بينند)! آيا تو مى‌توانى نابينايان را هدايت كنى، هر چند نبينند؟!


إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً وَ لٰكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ

44

خداوند هيچ به مردم ستم نمى‌كند؛ ولى اين مردمند كه به خويشتن ستم مى‌كند!


وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كَأَنْ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا ساعَةً مِنَ النَّهارِ يَتَعارَفُونَ بَيْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ

45

(به ياد آور) روزى را كه (خداوند) آنها را جمع (و محشور) مى‌سازد؛ آن چنان كه (احساس مى‌كنند) گويى جز ساعتى از روز، (در دنيا) توقف نكردند؛ به آن مقدار كه يكديگر را (ببينند و) بشناسند! مسلما آنها كه لقاى خداوند (و روز رستاخيز) را تكذيب كردند، زيان بردند و هدايت نيافتند!


وَ إِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِيدٌ عَليٰ ما يَفْعَلُونَ

46

اگر ما، پاره‌اى از مجازاتهايى را كه به آنها وعده داده‌ايم، (در حال حيات تو (به تو نشان دهيم، و يا) پيش از آنكه گرفتار عذاب شوند،) تو را از دنيا ببريم، در هر حال، بازگشتشان به سوى ماست؛ سپس خداوند بر آنچه آنها انجام مى‌دادند گواه است!


وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ

47

براى هر امتى، رسولى است؛ هنگامى كه رسولشان به سوى آنان بيايد، بعدالت در ميان آنها داورى مى‌شود؛ و ستمى به آنها نخواهد شد!


وَ يَقُولُونَ مَتيٰ هٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

48

و مى‌گويند: «اگر راست مى‌گويى، اين وعده (مجازات) كى خواهد بود؟»


قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَ لا نَفْعاً إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ

49

بگو: «من (حتى) براى خودم زيان و سودى را مالك نيستم، (تا چه رسد براى شما!) مگر آنچه خدا بخواهد. (اين مقدار مى‌دانم كه) براى هر قوم و ملتى، سرآمدى است؛ هنگامى كه اجل آنها فرا رسد، (و فرمان مجازات يا مرگشان صادر شود،) نه ساعتى تأخير مى‌كنند، و نه پيشى مى‌گيرند!


قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُهُ بَياتاً أَوْ نَهاراً ما ذا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ

50

بگو: «اگر مجازات او، شب‌هنگام يا در روز به سراغ شما آيد (، آيا مى‌توانيد آن را از خود دفع كنيد؟!)» پس مجرمان براى چه عجله مى‌كنند؟!


أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآنَ وَ قَدْ كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ

51

يا اينكه آن گاه كه واقع شد، به آن ايمان مى‌آوريد! (به شما گفته مى‌شود:) حالا؟! در حالى كه قبلا براى آن عجله مى‌كرديد! (ولى اكنون چه سود!)


ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ

52

سپس به كسانى كه ستم كردند گفته مى‌شود: عذاب ابدى را بچشيد! آيا جز به آنچه انجام مى‌داديد كيفر داده مى‌شويد؟!»


وَ يَسْتَنْبِئُونَكَ أَ حَقٌّ هُوَ قُلْ إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ

53

از تو مى‌پرسند: «آيا آن (وعده مجازات الهى) حق است؟» بگو: «آرى، به پروردگارم سوگند، قطعا حق است؛ و شما نمى‌توانيد از آن جلوگيرى كنيد!»


وَ لَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ ما فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ

54

و هر كس كه ستم كرده، اگر تمامى آنچه روى زمين است در اختيار داشته باشد، (همه را از هول عذاب،) براى نجات خويش مى‌دهد! و هنگامى كه عذاب را ببينند، (پشيمان مى‌شوند؛ اما) پشيمانى خود را كتمان مى‌كنند (، مبادا رسواتر شوند)! و در ميان آنها، بعدالت داورى مى‌شود؛ و ستمى بر آنها نخواهد شد!


أَلا إِنَّ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَلا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ

55

آگاه باشيد آنچه در آسمانها و زمين است، از آن خداست! آگاه باشيد وعده خدا حق است، ولى بيشتر آنها نمى‌دانند!


هُوَ يُحيِي وَ يُمِيتُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

56

اوست كه زنده مى‌كند و مى‌ميراند، و به سوى او بازگردانده مى‌شويد!


يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُديً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ

57

اى مردم! اندرزى از سوى پروردگارتان براى شما آمده است؛ و درمانى براى آنچه در سينه‌هاست؛ (درمانى براى دلهاى شما؛) و هدايت و رحمتى است براى مؤمنان!


قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذٰلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ

58

بگو: «به فضل و رحمت خدا بايد خوشحال شوند؛ كه اين، از تمام آنچه گردآورى كرده‌اند، بهتر است!»


قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَراماً وَ حَلالاً قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَي اللَّهِ تَفْتَرُونَ

59

بگو: «آيا روزيهايى را كه خداوند بر شما نازل كرده ديده‌ايد، كه بعضى از آن را حلال، و بعضى را حرام نموده‌ايد؟!» بگو: «آيا خداوند به شما اجازه داده، يا بر خدا افترا مى بنديد (و از پيش خود، حلال و حرام مى‌كنيد؟!)»


وَ ما ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَي النَّاسِ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ

60

آنها كه بر خدا افترا مى‌بندند، درباره (مجازات) روز رستاخيز، چه مى‌انديشند؟! خداوند نسبت به همه مردم فضل (و بخشش) دارد، اما اكثر آنها سپاسگزارى نمى‌كنند!


وَ ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذٰلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ

61

در هيچ حال (و انديشه‌اى) نيستى، و هيچ قسمتى از قرآن را تلاوت نمى‌كنى، و هيچ عملى را انجام نمى‌دهيد، مگر اينكه ما گواه بر شما هستيم در آن هنگام كه وارد آن مى شويد! و هيچ چيز در زمين و آسمان، از پروردگار تو مخفى نمى‌ماند؛ حتى به اندازه سنگينى ذره‌اى، و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر، مگر اينكه (همه آنها) در كتاب آشكار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است!


أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

62

آگاه باشيد (دوستان و) اولياى خدا، نه ترسى دارند و نه غمگين مى‌شوند!


الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ

63

همانها كه ايمان آوردند، و (از مخالفت فرمان خدا) پرهيز مى‌كردند.


لَهُمُ الْبُشْريٰ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ ذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

64

در زندگى دنيا و در آخرت، شاد (و مسرور) ند؛ وعده‌هاى الهى تخلف ناپذير است! اين است آن رستگارى بزرگ!


وَ لا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

65

سخن آنها تو را غمگين نسازد! تمام عزت (و قدرت)، از آن خداست؛ و او شنوا و داناست!


أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكاءَ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ

66

آگاه باشيد تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، از آن خدا مى‌باشند! و آنها كه غير خدا را همتاى او مى‌خوانند، (از منطق و دليلى) پيروى نمى‌كنند؛ آنها فقط از پندار بى اساس پيروى مى‌كنند؛ و آنها فقط دروغ مى‌گويند!


هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ

67

او كسى است كه شب را براى شما آفريد، تا در آن آرامش بيابيد؛ و روز را روشنى بخش (تا به تلاش زندگى پردازيد) در اينها نشانه‌هايى است براى كسانى كه گوش شنوا دارند!


قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ هُوَ الْغَنِيُّ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ إِنْ عِنْدَكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بِهٰذا أَ تَقُولُونَ عَلَي اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ

68

گفتند: «خداوند فرزندى براى خود انتخاب كرده است»! (از هر عيب و نقص و احتياجى) منزه است! او بى‌نياز است! از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است! شما هيچ گونه دليلى بر اين ادعا نداريد! آيا به خدا نسبتى مى‌دهيد كه نمى‌دانيد؟!


قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ

69

بگو: «آنها كه به خدا دروغ مى‌بندند، (هرگز) رستگار نمى‌شوند!


مَتاعٌ فِي الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِيدَ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ

70

بهره‌اى (ناچيز) از دنيا دارند؛ سپس بازگشتشان بسوى ماست؛ و بعد، به آنها مجازات شديد به سزاى كفرشان مى‌چشانيم!


وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقامِي وَ تَذْكِيرِي بِآياتِ اللَّهِ فَعَلَي اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكاءَكُمْ ثُمَّ لا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لا تُنْظِرُونِ

71

سرگذشت نوح را بر آنها بخوان! در آن هنگام كه به قوم خود گفت: «اى قوم من! اگر تذكرات من نسبت به آيات الهى، بر شما سنگين (و غير قابل تحمل) است، (هر كار از دستتان ساخته است بكنيد.) من بر خدا توكل كرده‌ام! فكر خود، و قدرت معبودهايتان را جمع كنيد؛ سپس هيچ چيز بر شما پوشيده نماند؛ (تمام جوانب كارتان را بنگريد؛) سپس به حيات من پايان دهيد، و (لحظه‌اى) مهلتم ندهيد! (اما توانايى نداريد!)


فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَي اللَّهِ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ

72

و اگر از قبول دعوتم روى بگردانيد، (كار نادرستى كرده‌ايد؛ چه اينكه) من از شما مزدى نمى‌خواهم؛ مزد من، تنها بر خداست! و من مأمورم كه از مسلمين [تسليم شدگان در برابر فرمان خدا] باشم!»


فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَ جَعَلْناهُمْ خَلائِفَ وَ أَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ

73

اما آنها او را تكذيب كردند! و ما، او و كسانى را كه با او در كشتى بودند، نجات داديم؛ و آنان را جانشين (و وارث كافران) قرار داديم؛ و كسانى را كه آيات ما را تكذيب كردند، غرق نموديم! پس ببين عاقبت كار كسانى كه انذار شدند (و به انذار الهى اهميت ندادند)، چگونه بود!


ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِ رُسُلاً إِليٰ قَوْمِهِمْ فَجاءُوهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ كَذٰلِكَ نَطْبَعُ عَليٰ قُلُوبِ الْمُعْتَدِينَ

74

سپس بعد از نوح، رسولانى به سوى قومشان فرستاديم؛ آنان دلايل روشن برايشان آوردند؛ اما آنها، به چيزى كه پيش از آن تكذيب كرده بودند، ايمان نياوردند! اينچنين بر دلهاى تجاوزكاران مهر مى‌نهيم (تا چيزى را درك نكنند)!


ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسيٰ وَ هارُونَ إِليٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ بِآياتِنا فَاسْتَكْبَرُوا وَ كانُوا قَوْماً مُجْرِمِينَ

75

بعد از آنها، موسى و هارون را با آيات خود به سوى فرعون و اطرافيانش فرستاديم؛ اما آنها تكبر كردند (و زير بار حق نرفتند؛ چرا كه) آنها گروهى مجرم بودند!


فَلَمَّا جاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنا قالُوا إِنَّ هٰذا لَسِحْرٌ مُبِينٌ

76

و هنگامى كه حق از نزد ما بسراغ آنها آمد، گفتند: «اين، سحرى است آشكار!»


قالَ مُوسيٰ أَ تَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَكُمْ أَ سِحْرٌ هٰذا وَ لا يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ

77

موسى گفت: «آيا درباره حق، هنگامى كه به سوى شما آمد، (چنين) مى‌گوييد؟! آيا اين سحر است؟! در حالى كه ساحران (هرگز) رستگار (و پيروز) نمى‌شوند!


قالُوا أَ جِئْتَنا لِتَلْفِتَنا عَمَّا وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا وَ تَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِياءُ فِي الْأَرْضِ وَ ما نَحْنُ لَكُما بِمُؤْمِنِينَ

78

گفتند: «آيا آمده‌اى كه ما را، از آنچه پدرانمان را بر آن يافتيم، منصرف سازى؛ و بزرگى (و رياست) در روى زمين، از آن شما دو تن باشد؟! ما (هرگز) به شما ايمان نمى‌آوريم!»


وَ قالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ

79

فرعون گفت: « (برويد و) هر جادوگر (و ساحر) دانايى را نزد من آوريد!»


فَلَمَّا جاءَ السَّحَرَةُ قالَ لَهُمْ مُوسيٰ أَلْقُوا ما أَنْتُمْ مُلْقُونَ

80

هنگامى كه ساحران (به ميدان مبارزه) آمدند، موسى به آنها گفت: «آنچه (از وسايل سحر) را مى‌توانيد بيفكنيد، بيفكنيد!»


فَلَمَّا أَلْقَوْا قالَ مُوسيٰ ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ

81

هنگامى كه افكندند، موسى گفت: «آنچه شما آورديد، سحر است؛ كه خداوند بزودى آن را باطل مى‌كند؛ چرا كه خداوند (هرگز) عمل مفسدان را اصلاح نمى‌كند!


وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ

82

او حق را به وعده خويش، تحقق مى‌بخشد؛ هر چند مجرمان كراهت داشته باشند!»


فَما آمَنَ لِمُوسيٰ إِلَّا ذُرِّيَّةٌ مِنْ قَوْمِهِ عَليٰ خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِمْ أَنْ يَفْتِنَهُمْ وَ إِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ

83

(در آغاز،) هيچ كس به موسى ايمان نياورد، مگر گروهى از فرزندان قوم او؛ (آن هم) با ترس از فرعون و اطرافيانش، مبادا آنها را شكنجه كنند؛ زيرا فرعون، برترى‌جويى در زمين داشت؛ و از اسرافكاران بود!


وَ قالَ مُوسيٰ يا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ

84

موسى گفت: «اى قوم من! اگر شما به خدا ايمان آورده‌ايد، بر او توكل كنيد اگر تسليم فرمان او هستيد!»


فَقالُوا عَلَي اللَّهِ تَوَكَّلْنا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

85

گفتند: «تنها بر خدا توكل داريم؛ پروردگارا! ما را مورد شكنجه گروه ستمگر قرار مده!


وَ نَجِّنا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ الْكافِرِينَ

86

و ما را با رحمتت از (دست) قوم كافر رهايى بخش!


وَ أَوْحَيْنا إِليٰ مُوسيٰ وَ أَخِيهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِكُما بِمِصْرَ بُيُوتاً وَ اجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ

87

و به موسى و برادرش وحى كرديم كه: «براى قوم خود، خانه‌هايى در سرزمين مصر انتخاب كنيد؛ و خانه‌هايتان را مقابل يكديگر (و متمركز) قرار دهيد! و نماز را برپا داريد! و به مؤمنان بشارت ده (كه سرانجام پيروز مى‌شوند!)»


وَ قالَ مُوسيٰ رَبَّنا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَ مَلَأَهُ زِينَةً وَ أَمْوالاً فِي الْحَياةِ الدُّنْيا رَبَّنا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَليٰ أَمْوالِهِمْ وَ اشْدُدْ عَليٰ قُلُوبِهِمْ فَلا يُؤْمِنُوا حَتَّي يَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِيمَ

88

موسى گفت: «پروردگارا! تو فرعون و اطرافيانش را زينت و اموالى (سرشار) در زندگى دنيا داده‌اى، پروردگارا! در نتيجه (بندگانت را) از راه تو گمراه مى‌سازند! پروردگارا! اموالشان را نابود كن! و (بجرم گناهانشان،) دلهايشان را سخت و سنگين ساز، به گونه‌اى كه ايمان نياورند تا عذاب دردناك را ببينند!»


قالَ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُما فَاسْتَقِيما وَ لا تَتَّبِعانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ

89

فرمود: «دعاى شما پذيرفته شد! استقامت به خرج دهيد؛ و از راه (و رسم) كسانى كه نمى‌دانند، تبعيت نكنيد!»


وَ جاوَزْنا بِبَنِي إِسْرائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ بَغْياً وَ عَدْواً حَتَّي إِذا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ

90

(سرانجام) بنى اسرائيل را از دريا [رود عظيم نيل‌] عبور داديم؛ و فرعون و لشكرش از سر ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند؛ هنگامى كه غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ايمان آوردم كه هيچ معبودى، جز كسى كه بنى اسرائيل به او ايمان آورده‌اند، وجود ندارد؛ و من از مسلمين هستم!»


آلْآنَ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَ كُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ

91

(اما به او خطاب شد:) الآن؟!! در حالى كه قبلا عصيان كردى، و از مفسدان بودى!


فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آياتِنا لَغافِلُونَ

92

ولى امروز، بدنت را (از آب) نجات مى‌دهيم، تا عبرتى براى آيندگان باشى! و بسيارى از مردم، از آيات ما غافلند!


وَ لَقَدْ بَوَّأْنا بَنِي إِسْرائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّي جاءَهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ

93

(سپس) بنى اسرائيل را در جايگاه صدق (و راستى) منزل داديم؛ و از روزيهاى پاكيزه به آنها عطا كرديم؛ (اما آنها به نزاع و اختلاف برخاستند!) و اختلاف نكردند، مگر بعد از آنكه علم و آگاهى به سراغشان آمد! پروردگار تو روز قيامت، در آنچه اختلاف مى‌كردند، ميان آنها داورى مى‌كند!


فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ فَسْئَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ المُمْتَرِينَ

94

و اگر در آنچه بر تو نازل كرده‌ايم ترديدى دارى، از كسانى كه پيش از تو كتاب آسمانى را مى‌خواندند بپرس، به يقين، «حق» از طرف پروردگارت به تو رسيده است؛ بنا بر اين، هرگز از ترديدكنندگان مباش! [مسلما او ترديدى نداشت! اين درسى براى مردم بود!]


وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخاسِرِينَ

95

و از آنها مباش كه آيات خدا را تكذيب كردند، كه از زيانكاران خواهى بود!


إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ

96

(و بدان) آنها كه فرمان پروردگار تو بر آنان تحقق يافته، (و بجرم اعمالشان، توفيق هدايت را از آنها گرفته هرگز) ايمان نمى‌آورند،


وَ لَوْ جاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّي يَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِيمَ

97

هر چند تمام آيات (و نشانه‌هاى الهى) به آنان برسد، تا زمانى كه عذاب دردناك را ببينند! (زيرا تاريكى گناه، قلبهايشان را فرا گرفته، و راهى به روشنايى ندارند!)


فَلَوْلا كانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها إِيمانُها إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزْيِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَتَّعْناهُمْ إِليٰ حِينٍ

98

چرا هيچ يك از شهرها و آباديها ايمان نياوردند كه (ايمانشان بموقع باشد، و) به حالشان مفيد افتد؟! مگر قوم يونس، هنگامى كه آنها ايمان آوردند، عذاب رسوا كننده را در زندگى دنيا از آنان برطرف ساختيم؛ و تا مدت معينى [پايان زندگى و اجلشان‌] آنها را بهره‌مند ساختيم.


وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّي يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ

99

و اگر پروردگار تو مى‌خواست، تمام كسانى كه روى زمين هستند، همگى به (اجبار) ايمان مى‌آوردند؛ آيا تو مى‌خواهى مردم را مجبور سازى كه ايمان بياورند؟! (ايمان اجبارى چه سودى دارد؟!)


وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَي الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ

100

(اما) هيچ كس نمى‌تواند ايمان بياورد، جز به فرمان خدا (و توفيق و يارى و هدايت او)! و پليدى (كفر و گناه) را بر كسانى قرار مى‌دهد كه نمى‌انديشند.


قُلِ انْظُرُوا ما ذا فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما تُغْنِي الْآياتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ

101

بگو: «نگاه كنيد چه چيز (از آيات خدا و نشانه‌هاى توحيدش) در آسمانها و زمين است!» اما اين آيات و انذارها به حال كسانى كه (به خاطر لجاجت) ايمان نمى‌آورند مفيد نخواهد بود!


فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ

102

آيا آنها (چيزى) جز همانند روزهاى پيشينيان (و بلاها و مجازاتهايشان) را انتظار مى‌كشند؟! بگو: «شما انتظار بكشيد، من نيز با شما انتظار مى‌كشم!»


ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذٰلِكَ حَقًّا عَلَيْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ

103

سپس (هنگام نزول بلا و مجازات،) فرستادگان خود و كسانى را كه (به آنان) ايمان مى‌آورند، نجات مى‌دهيم و همين گونه، بر ما حق است كه مؤمنان (به تو) را (نيز) رهايى بخشيم!


قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي شَكٍّ مِنْ دِينِي فَلا أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لٰكِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

104

بگو: «اى مردم! اگر در عقيده من شك داريد، من آنهايى را كه جز خدا مى‌پرستيد، نمى‌پرستم! تنها خداوندى را پرستش مى‌كنم كه شما را مى‌ميراند! و من مأمورم كه از مؤمنان باشم!


وَ أَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ

105

و (به من دستور داده شده كه:) روى خود را به آيينى متوجه ساز كه از هر گونه شرك، خالى است؛ و از مشركان مباش!


وَ لا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكَ وَ لا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذاً مِنَ الظَّالِمِينَ

106

و جز خدا، چيزى را كه نه سودى به تو مى‌رساند و نه زيانى، مخوان! كه اگر چنين كنى، از ستمكاران خواهى بود!


وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

107

و اگر خداوند، (براى امتحان يا كيفر گناه،) زيانى به تو رساند، هيچ كس جز او آن را برطرف نمى‌سازد؛ و اگر اراده خيرى براى تو كند، هيچ كس مانع فضل او نخواهد شد! آن را به هر كس از بندگانش بخواهد مى‌رساند؛ و او غفور و رحيم است!»


قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَديٰ فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ

108

بگو: «اى مردم! حق از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده؛ هر كس (در پرتو آن) هدايت يابد، براى خود هدايت شده؛ و هر كس گمراه گردد، به زيان خود گمراه مى‌گردد؛ و من مأمور (به اجبار) شما نيستم!»


وَ اتَّبِعْ ما يُوحيٰ إِلَيْكَ وَ اصْبِرْ حَتَّي يَحْكُمَ اللَّهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ

109

و از آنچه بر تو وحى مى‌شود پيروى كن، و شكيبا باش (و استقامت نما)، تا خداوند فرمان (پيروزى) را صادر كند؛ و او بهترين حاكمان است!


Sooreh هود

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ الر، اين كتابى است كه آياتش استحكام يافته؛ سپس تشريح شده و از نزد خداوند حكيم و آگاه (نازل گرديده) است!


أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ

2

(دعوت من اين است) كه: جز «الله» را نپرستيد! من از سوى او براى شما بيم دهنده و بشارت دهنده‌ام!


وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ

3

و اينكه: از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد؛ سپس بسوى او بازگرديد؛ تا شما را تا مدت معينى، (از مواهب زندگى اين جهان،) به خوبى بهره‌مند سازد؛ و به هر صاحب فضيلتى، به مقدار فضيلتش ببخشد! و اگر (از اين فرمان) روى گردان شويد، من بر شما از عذاب روز بزرگى بيمناكم!


إِلَي اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

4

(بدانيد) بازگشت شما بسوى «الله» است، و او بر هر چيز تواناست!


أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

5

آگاه باشيد، آنها (سرها را به هم نزديك ساخته، و) سينه‌هاشان را در كنار هم قرار مى‌دهند، تا خود (و سخنان خويش) را از او [پيامبر] پنهان دارند! آگاه باشيد، آن گاه كه آنها لباسهايشان را به خود مى‌پيچند و خويش را در آن پنهان مى‌كنند، (خداوند) مى‌داند آنچه را پنهان مى‌كنند و آنچه را آشكار مى‌سازند؛ چرا كه او، از اسرار درون سينه‌ها، آگاه است!


جزء قبل

جزء 11 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان