Wa Mā Min Dābbatin Fī Al-'Arđi 'Illā `Alá Allāhi Rizquhā Wa Ya`lamu Mustaqarrahā Wa Mustawda`ahā Kullun Fī Kitābin Mubīnin
6هيچ جنبندهاى در زمين نيست جز آنكه روزى وى به عهده خداست، قرارگاه و محل نقل و انتقال آنها را مىداند، همه در كتابى آشكار است.
Wa Huwa Al-Ladhī Khalaqa As-Samāwāti Wa Al-'Arđa Fī Sittati 'Ayyāmin Wa Kāna `Arshuhu `Alá Al-Mā'i Liyabluwakum 'Ayyukum 'Aĥsanu `Amalāan Wa La'in Qulta 'Innakum Mab`ūthūna Min Ba`di Al-Mawti Layaqūlanna Al-Ladhīna Kafarū 'In Hādhā 'Illā Siĥrun Mubīnun
7اوست كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد و حكومت او بر آب بود تا شما را بيازمايد كه كدامتان در عمل بهتريد و اگر گويى كه شما بعد از مرگ زنده خواهيد شد، كافران گويند، اين جز جادويى آشكار نيست.
Wa La'in 'Akhkharnā `Anhumu Al-`Adhāba 'Ilá 'Ummatin Ma`dūdatin Layaqūlunna Mā Yaĥbisuhu 'Alā Yawma Ya'tīhim Laysa Maşrūfāan `Anhum Wa Ĥāqa Bihim Mā Kānū Bihi Yastahzi'ūn
8اگر عذاب موعود را از آنها تا مدتى تأخير بياندازيم گويند: چه چيز مانع آمدن آنست بدانيد روزى عذاب براى آنها كه برگشتنى نيست و عذابى كه آن را مسخره مىكردند آنها را خواهد گرفت.
Wa La'in 'Adhaqnā Al-'Insāna Minnā Raĥmatan Thumma Naza`nāhā Minhu 'Innahu Laya'ūsun Kafūrun
9و اگر به انسان رحمتى بچشانيم و سپس از او بگيريم او نااميد و ناسپاس خواهد بود.
Wa La'in 'Adhaqnāhu Na`mā'a Ba`da Đarrā'a Massat/hu Layaqūlanna Dhahaba As-Sayyi'ātu `Annī 'Innahu Lafariĥun Fakhūrun
10و اگر پس از سختى كه باو رسيده نعمتى بر او برسانيم، گويد: بلاها از من دور شد، او متكبر و فخر فروش است.
'Illā Al-Ladhīna Şabarū Wa `Amilū Aş-Şāliĥāti 'Ūlā'ika Lahum Maghfiratun Wa 'Ajrun Kabīrun
11مگر كسانى كه استقامت ورزيده و اعمال شايسته انجام دادهاند براى آنهاست آمرزش و پاداش بزرگ.
Fala`allaka Tārikun Ba`đa Mā Yūĥá 'Ilayka Wa Đā'iqun Bihi Şadruka 'An Yaqūlū Lawlā 'Unzila `Alayhi Kanzun 'Aw Jā'a Ma`ahu Malakun 'Innamā 'Anta Nadhīrun Wa Allāhu `Alá Kulli Shay'in Wakīlun
12پس شايد تو بعض از آنچه به تو وحى مىشود ترك كنى و سينهات از آن تنگ باشد مبادا كه بگويند: چرا بر او گنجى نازل نمىشود يا با او ملكى (براى تصديق) نمىآيد، تو فقط انذار كنندهاى، خدا كارساز هر چيز است.
'Am Yaqūlūna Aftarāhu Qul Fa'tū Bi`ashri Suwarin Mithlihi Muftarayātin Wa 'Ad`ū Mani Astaţa`tum Min Dūni Allāhi 'In Kuntum Şādiqīna
13بلكه مىگويند: آن را از خود جعل كرده بگو: ده سوره مجعول مانند آن را بياوريد و جز خدا هر كه را توانستيد به يارى بخوانيد اگر راست مىگوئيد.
Fa'illam Yastajībū Lakum Fā`lamū 'Annamā 'Unzila Bi`ilmi Allāhi Wa 'An Lā 'Ilāha 'Illā Huwa Fahal 'Antum Muslimūna
14اگر شما را اجابت نكردند بدانيد كه قرآن با علم مخصوص خدا نازل گشته و جز او معبودى نيست آيا تسليم مىشويد
Man Kāna Yurīdu Al-Ĥayāata Ad-Dunyā Wa Zīnatahā Nuwaffi 'Ilayhim 'A`mālahum Fīhā Wa Hum Fīhā Lā Yubkhasūna
15هر كه دنيا و زينت آن را بخواهد، اثر اعمالشان را به طور كامل در دنيا مىدهيم كه چيزى در آن كاسته نشوند.
'Ūlā'ika Al-Ladhīna Laysa Lahum Fī Al-'Ākhirati 'Illā An-Nāru Wa Ĥabiţa Mā Şana`ū Fīhā Wa Bāţilun Mā Kānū Ya`malūna
16آنها كسانى هستند كه در آخرت جز آتش ندارند آنچه در دنيا كردهاند بى اثر و اعمالشان پوچ خواهد بود.
'Afaman Kāna `Alá Bayyinatin Min Rabbihi Wa Yatlūhu Shāhidun Minhu Wa Min Qablihi Kitābu Mūsá 'Imāmāan Wa Raĥmatan 'Ūlā'ika Yu'uminūna Bihi Wa Man Yakfur Bihi Mina Al-'Aĥzābi Fālnnāru Maw`iduhu Falā Takun Fī Miryatin Minhu 'Innahu Al-Ĥaqqu Min Rabbika Wa Lakinna 'Akthara An-Nāsi Lā Yu'uminūna
17آيا آنكه از جانب خدا در بصيرت است و شاهدى از خود در پى اوست (مانند كسى است كه چنين نيست) و پيش از او كتاب موسى است كه پيشوا و رحمت بود، آنان به قرآن ايمان مىآورند، هر كه از احزاب به آن كفر ورزد وعده او آتش است، در قرآن شك مكن آن حق و از جانب خداست ليكن بيشتر مردم ايمان نمىآورند.
Wa Man 'Ažlamu Mimmani Aftará `Alá Allāhi Kadhibāan 'Ūlā'ika Yu`rađūna `Alá Rabbihim Wa Yaqūlu Al-'Ash/hādu Hā'uulā' Al-Ladhīna Kadhabū `Alá Rabbihim 'Alā La`natu Allāhi `Alá Až-Žālimīna
18كيست ظالمتر از آنكه به خدا دروغ بندد، آنها بر آتش نشان داده مىشوند، گواهان گويند: اينان بر پروردگارشان دروغ گفتهاند بدانيد كه نعمت خدا بر ستمكاران است.
Al-Ladhīna Yaşuddūna `An Sabīli Allāhi Wa Yabghūnahā `Iwajāan Wa Hum Bil-'Ākhirati Hum Kāfirūna
19كسانى كه از راه خدا اعراض كرده و آن را كج مىروند و آنها به آخرت منكرانند.
'Ūlā'ika Lam Yakūnū Mu`jizīna Fī Al-'Arđi Wa Mā Kāna Lahum Min Dūni Allāhi Min 'Awliyā'a Yuđā`afu Lahumu Al-`Adhābu Mā Kānū Yastaţī`ūna As-Sam`a Wa Mā Kānū Yubşirūna
20آنها در زمين عاجز كننده خدا نبودند و جز خدا سرپرستانى نداشتند، عذاب بر آنها مضاعف مىشود، قدرت شنيدن نداشتند و آيات حق را نمىديدند.
'Ūlā'ika Al-Ladhīna Khasirū 'Anfusahum Wa Đalla `Anhum Mā Kānū Yaftarūna
21آنها كسانى هستند كه خود را بضرر انداختند و آنچه به دروغ شريك خدا مىدانستند از آنها گم شدند.
Lā Jarama 'Annahum Fī Al-'Ākhirati Humu Al-'Akhsarūna
22حقا كه آنها در آخرت زيانكارتر مىباشند.
'Inna Al-Ladhīna 'Āmanū Wa `Amilū Aş-Şāliĥāti Wa 'Akhbatū 'Ilá Rabbihim 'Ūlā'ika 'Aşĥābu Al-Jannati Hum Fīhā Khālidūna
23آنها كه ايمان آوردند و اعمال نيكو انجام دادند و به خدايشان دل بستند آنها اهل بهشتند و در آن جاودانانند.
Mathalu Al-Farīqayni Kāl'a`má Wa Al-'Aşammi Wa Al-Başīri Wa As-Samī`i Hal Yastawiyāni Mathalāan 'Afalā Tadhakkarūna
24حكايت اين دو گروه مانند نابينا و ناشنوا و بينا و شنواست، آيا اين دو در وصف برابرند آيا پند نمىگيريد؟
Wa Laqad 'Arsalnā Nūĥāan 'Ilá Qawmihi 'Innī Lakum Nadhīrun Mubīnun
25نوح را به سوى قومش فرستاديم، به آنها گفت كه من انذار كننده آشكارم.
'An Lā Ta`budū 'Illā Al-Laha 'Innī 'Akhāfu `Alaykum `Adhāba Yawmin 'Alīmin
26بندگى نكنيد مگر خدا را كه من بر شما از عذاب روز دردناكى مىترسم.
Faqāla Al-Mala'u Al-Ladhīna Kafarū Min Qawmihi Mā Narāka 'Illā Basharāan Mithlanā Wa Mā Narāka Attaba`aka 'Illā Al-Ladhīna Hum 'Arādhilunā Bādiya Ar-Ra'yi Wa Mā Nará Lakum `Alaynā Min Fađlin Bal Nažunnukum Kādhibīna
27گروه اشراف از قوم او كه كافر بودند، گفتند: ما تو را جز بشرى مانند خود نمىبينيم و نمىبينيم كه جز فرومايگان ما ناپخته از تو پيروى كردهاند و شما را به خويشتن برترى نمىبينيم بلكه گمان مىكنيم كه دروغگويان هستيد.
Qāla Yā Qawmi 'Ara'aytum 'In Kuntu `Alá Bayyinatin Min Rabbī Wa 'Ātānī Raĥmatan Min `Indihi Fa`ummiyat `Alaykum 'Anulzimukumūhā Wa 'Antum Lahā Kārihūna
28گفت: اى قوم به من بگوئيد: اگر از جانب پروردگار نبوت دارم و از جانب خودش به من رحمتى و شريعتى داده و بر شما نامعلوم است، آيا شما را بر قبول آن اجبار كنيم با آنكه خوش نداريد.
Wa Yāqawmi Lā 'As'alukum `Alayhi Mālāan 'In 'Ajriya 'Illā `Alá Allāhi Wa Mā 'Anā Biţāridi Al-Ladhīna 'Āmanū 'Innahum Mulāqū Rabbihim Wa Lakinnī 'Arākum Qawmāan Tajhalūna
29اى قوم، من براى پيغمبرى از شما مالى نمىخواهم كه مزد من فقط بر عهده خداست و كسانى را كه ايمان آوردهاند طرد نمىكنم كه آنها خدا را ملاقات مىكنند ليكن شما را گروهى نادان مىبينم.
Wa Yāqawmi Man Yanşurunī Mina Allāhi 'In Ţaradtuhum 'Afalā Tadhakkarūna
30اى قوم، اگر آنها را طرد كنم كدام كس مرا از عذاب خدا نجات مىدهد آيا بيدار نمىشويد؟
Wa Lā 'Aqūlu Lakum `Indī Khazā'inu Allāhi Wa Lā 'A`lamu Al-Ghayba Wa Lā 'Aqūlu 'Innī Malakun Wa Lā 'Aqūlu Lilladhīna Tazdarī 'A`yunukum Lan Yu'utiyahumu Allāhu Khayrāan Al-Lahu 'A`lamu Bimā Fī 'Anfusihim 'Innī 'Idhāan Lamina Až-Žālimīna
31نمىگويم كه خزائن خدا پيش من است، غيب نمىدانم و نمىگويم كه من فرشتهام و درباره كسانى كه در چشم شما حقير مىنمايند نمىگويم كه خدا به آنها خيرى نخواهد داد، خدا به آنچه در ضمير آنهاست آگاه است، من آن وقت از ستمگران خواهم بود.
Qālū Yā Nūĥu Qad Jādaltanā Fa'aktharta Jidālanā Fa'tinā Bimā Ta`idunā 'In Kunta Mina Aş-Şādiqīna
32گفتند: اى نوح با ما مجادله كردى و مجادله را طولانى كردى اگر تو و يارانت راستگوييد عذابى را كه به ما وعده مىدهى بياور.
Qāla 'Innamā Ya'tīkum Bihi Allāhu 'In Shā'a Wa Mā 'Antum Bimu`jizīna
33گفت: خدا اگر بخواهد عذاب را مىآورد و شما نمىتوانيد خدا را عاجز كنيد.
Wa Lā Yanfa`ukum Nuşĥī 'In 'Aradtu 'An 'Anşaĥa Lakum 'In Kāna Allāhu Yurīdu 'An Yughwiyakum Huwa Rabbukum Wa 'Ilayhi Turja`ūna
34و نصيحت من به شما سودى نمىدهد آن گاه كه بخواهم شما را نصيحت كنم اگر خدا بخواهد گمراهتان كند كه او پروردگار شماست و به سوى او باز مىگرديد.
'Am Yaqūlūna Aftarāhu Qul 'Ini Aftaraytuhu Fa`alayya 'Ijrāmī Wa 'Anā Barī'un Mimmā Tujrimūna
35آيا مىگويند كه قرآن را از خود ساخته است؟ بگو اگر از خود ساخته باشم گناه من بر عهده من است و من از گناه شما بكنارم.
Wa 'Ūĥiya 'Ilá Nūĥin 'Annahu Lan Yu'umina Min Qawmika 'Illā Man Qad 'Āmana Falā Tabta'is Bimā Kānū Yaf`alūna
36به نوح وحى شد كه از قوم تو جز كسانى كه ايمان آوردهاند كسى ايمان نخواهد آورد، لذا از آنچه مىكنند غصه مخور.
Wa Aşna`i Al-Fulka Bi'a`yuninā Wa Waĥyinā Wa Lā Tukhāţibnī Fī Al-Ladhīna Žalamū 'Innahum Mughraqūna
37كشتى معين را زير مراقبت و با راهنمايى ما بساز و درباره ظالمان با من سخن مگوى كه آنها غرق خواهند شد.
Wa Yaşna`u Al-Fulka Wa Kullamā Marra `Alayhi Mala'un Min Qawmihi Sakhirū Minhu Qāla 'In Taskharū Minnā Fa'innā Naskharu Minkum Kamā Taskharūna
38نوح كشتى را مىساخت، هر گاه جمعى از قومش بر او مىگذشتند مسخرهاش مىكردند گفت: اگر ما را مسخره مىكنيد ما نيز شما را همان طور مسخره مىكنيم.
Fasawfa Ta`lamūna Man Ya'tīhi `Adhābun Yukhzīhi Wa Yaĥillu `Alayhi `Adhābun Muqīmun
39به زودى مىدانيد كدام است آنكه عذاب خوار كننده به او مىرسد و عذاب دائم بر او وارد مىشود.
Ĥattá 'Idhā Jā'a 'Amrunā Wa Fāra At-Tannūru Qulnā Aĥmil Fīhā Min Kullin Zawjayni Athnayni Wa 'Ahlaka 'Illā Man Sabaqa `Alayhi Al-Qawlu Wa Man 'Āmana Wa Mā 'Āmana Ma`ahu 'Illā Qalīlun
40تا وقتى كه فرمان (يا عذاب) آمد و تنور فوران كرد گفتيم: از هر حيوان يك جفت (دو تا) در آن حمل كن، خانوادهات را نيز سوار كن مگر آنكه كه وعده عذاب بر او گذشته است و نيز سوار كن كسى را كه ايمان آورده است، با او ايمان نياورده بود مگر اندكى.
Wa Qāla Arkabū Fīhā Bismi Allāhi Majrāhā Wa Mursāhā 'Inna Rabbī Laghafūrun Raĥīmun
41نوح به آنها گفت: در كشتى سوار شويد، حركت و ايستادن آن بيارى خداست كه كه خدايم آمرزنده و مهربان است.
Wa Hiya Tajrī Bihim Fī Mawjin Kāljibāli Wa Nādá Nūĥun Abnahu Wa Kāna Fī Ma`zilin Yā Bunayya Arkab Ma`anā Wa Lā Takun Ma`a Al-Kāfirīna
42كشتى، آنها را در موجى همچون كوهها راه مىبرد، نوح پسرش را كه در كنارى بود ندا كرد و گفت: پسرم با ما سوار شو و از كافران مباش.
Qāla Sa'āwī 'Ilá Jabalin Ya`şimunī Mina Al-Mā'i Qāla Lā `Āşima Al-Yawma Min 'Amri Allāhi 'Illā Man Raĥima Wa Ĥāla Baynahumā Al-Mawju Fakāna Mina Al-Mughraqīna
43گفت: به زودى به كوهى پناه مىبرم كه مرا از سيل محفوظ مىكند نوح گفت: امروز از عذاب خدا حافظى نيست مگر آنكه خدا رحمتش كرده است موج ميان نوح و پسرش حايل شد و جزء غرق شدگان گرديد.
Wa Qīla Yā 'Arđu Abla`ī Mā'aki Wa Yā Samā'u 'Aqli`ī Wa Ghīđa Al-Mā'u Wa Quđiya Al-'Amru Wa Astawat `Alá Al-Jūdīyi Wa Qīla Bu`dāan Lilqawmi Až-Žālimīna
44فرمان رسيد: اى زمين آبت را فرو بر و اى آسمان قطع كن، آب فرو رفت، كار تمام شد، كشتى در جودى استقرار يافت و گفته شد: دور شوند ظالمان از رحمت خدا.
Wa Nādá Nūĥun Rabbahu Faqāla Rabbi 'Inna Abnī Min 'Ahlī Wa 'Inna Wa`daka Al-Ĥaqqu Wa 'Anta 'Aĥkamu Al-Ĥākimīna
45نوح خدايش را ندا كرد كه خدايا پسرم از خانواده من است، وعده تو حق است، تو عادلترين داوران هستى.
Qāla Yā Nūĥu 'Innahu Laysa Min 'Ahlika 'Innahu `Amalun Ghayru Şāliĥin Falā Tas'alni Mā Laysa Laka Bihi `Ilmun 'Innī 'A`ižuka 'An Takūna Mina Al-Jāhilīna
46خدا گفت: اى نوح او از خانواده تو نيست او عمل ناصالح است آنچه را كه به آن علم ندارى از من مپرس، من تو را موعظه مىكنم مبادا از جاهلان باشى.
Qāla Rabbi 'Innī 'A`ūdhu Bika 'An 'As'alaka Mā Laysa Lī Bihi `Ilmun Wa 'Illā Taghfir Lī Wa Tarĥamnī 'Akun Mina Al-Khāsirīna
47نوح گفت: پروردگارا من به تو پناه مىبرم از آنكه از تو چيزى را بخواهم كه به آن علم ندارم اگر مرا نبخشى و رحم نكنى از زيانكاران مىشوم.
Qīla Yā Nūĥu Ahbiţ Bisalāmin Minnā Wa Barakātin `Alayka Wa `Alá 'Umamin Mimman Ma`aka Wa 'Umamun Sanumatti`uhum Thumma Yamassuhum Minnā `Adhābun 'Alīmun
48گفته شد: اى نوح فرود آى بسلامت و با فائدههايى بر تو و بر امتهايى از كسانى كه با تواند. امتهايى نيز هست كه متاعشان مىدهيم سپس از ما به آنها عذاب خواهد رسيد.
Tilka Min 'Anbā'i Al-Ghaybi Nūĥīhā 'Ilayka Mā Kunta Ta`lamuhā 'Anta Wa Lā Qawmuka Min Qabli Hādhā Fāşbir 'Inna Al-`Āqibata Lilmuttaqīna
49اينها از خبرهاى غيبى است كه بر تو وحى مىكنيم نه تو آنها را مىدانستى و نه قوم تو، صبر كن كه پايان كار به نفع پرهيزكاران است.
Wa 'Ilá `Ādin 'Akhāhum Hūdāan Qāla Yā Qawmi A`budū Allaha Mā Lakum Min 'Ilahin Ghayruhu 'In 'Antum 'Illā Muftarūna
50به سوى قوم عاد برادرشان هود را فرستاديم، گفت اى قوم من خدا را عبادت كنيد كه جز او معبودى نداريد، شما در بت پرستى جز دروغسازان نيستيد.
Yā Qawmi Lā 'As'alukum `Alayhi 'Ajrāan 'In 'Ajriya 'Illā `Alá Al-Ladhī Faţaranī 'Afalā Ta`qilūna
51اى قوم من، از شما بر رسالت خود مزدى نمىخواهم مزد من فقط بر عهده كسى است كه مرا آفريده است آيا نمىفهميد؟
Wa Yā Qawmi Astaghfirū Rabbakum Thumma Tūbū 'Ilayhi Yursili As-Samā'a `Alaykum Midrārāan Wa Yazidkum Qūwatan 'Ilá Qūwatikum Wa Lā Tatawallawā Mujrimīna
52اى قوم من، از خدايتان آمرزش بخواهيد و به سوى او توبه كنيد تا باران فراوان بر شما فرستد و بر نيرويتان بيافزايد به حالت گناهكار برنگرديد.
Qālū Yā Hūdu Mā Ji'tanā Bibayyinatin Wa Mā Naĥnu Bitārikī 'Ālihatinā `An Qawlika Wa Mā Naĥnu Laka Bimu'uminīna
53گفتند: اى هود دليلى پيش ما نياوردهاى و ما خدايان خود را با حرف تو ترك نخواهيم كرد و ما به تو ايمان نخواهيم آورد.
'In Naqūlu 'Illā A`tarāka Ba`đu 'Ālihatinā Bisū'in Qāla 'Innī 'Ush/hidu Allāha Wa Ash/hadū 'Annī Barī'un Mimmā Tushrikūna
54فقط اين را مىگوئيم كه بعضى از خدايان ما به تو آسيب رسانده است گفت: خدا را شاهد مىگيرم شما نيز بدانيد كه من از آنچه به خدا شريك مىدانيد، بيزارم.
Min Dūnihi Fakīdūnī Jamī`āan Thumma Lā Tunžirūni
55چون جز خدا هستند، همهتان بمن حيله كنيد و سپس مهلتم ندهيد.
'Innī Tawakkaltu `Alá Allāhi Rabbī Wa Rabbikum Mā Min Dābbatin 'Illā Huwa 'Ākhidhun Bināşiyatihā 'Inna Rabbī `Alá Şirāţin Mustaqīmin
56من تكيه كردهام بر الله كه پروردگار من و شماست هيچ جنبندهاى نيست مگر آنكه خدا ناصيه او را گرفته است همانا پروردگار من بر راه راست است.
Fa'in Tawallawā Faqad 'Ablaghtukum Mā 'Ursiltu Bihi 'Ilaykum Wa Yastakhlifu Rabbī Qawmāan Ghayrakum Wa Lā Tađurrūnahu Shay'āan 'Inna Rabbī `Alá Kulli Shay'in Ĥafīžun
57اگر از قبول دعوت من برگرديد آنچه را كه مأمورم به شما تبليغ كردهام، خدايم قومى غير از شما را مىآورد و باو ضررى نتوانيد زد، همانا خداى من حافظ هر چيز است.
Wa Lammā Jā'a 'Amrunā Najjaynā Hūdāan Wa Al-Ladhīna 'Āmanū Ma`ahu Biraĥmatin Minnā Wa Najjaynāhum Min `Adhābin Ghalīžin
58چون عذاب ما آمد هود و مؤمنان را با رحمت خاصى نجات داديم و آنها را از عذاب سختى نجات داديم.
Wa Tilka `Ādun Jaĥadū Bi'āyāti Rabbihim Wa `Aşawā Rusulahu Wa Attaba`ū 'Amra Kulli Jabbārin `Anīdin
59آنها قوم عاد هستند كه آيات خدايشان را انكار كردند و پيامبرانش را نافرمانى كردند و از دستور هر ستمكار لجوج اطاعت نمودند.
Wa 'Utbi`ū Fī Hadhihi Ad-Dunyā La`natan Wa Yawma Al-Qiyāmati 'Alā 'Inna `Ādāan Kafarū Rabbahum 'Alā Bu`dāan Li`ādin Qawmi Hūdin
60در دنيا و آخرت با لعنت تعقيب شدند بدانيد كه عاد به خدايشان كافر شدند و بدانيد كه عاد به طور كامل از رحمت خدا دور شدند.
Wa 'Ilá Thamūda 'Akhāhum Şāliĥāan Qāla Yā Qawmi A`budū Allaha Mā Lakum Min 'Ilahin Ghayruhu Huwa 'Ansha'akum Mina Al-'Arđi Wa Asta`marakum Fīhā Fāstaghfirūhu Thumma Tūbū 'Ilayhi 'Inna Rabbī Qarībun Mujībun
61به سوى ثمود برادرشان صالح را فرستاديم گفت: اى قوم من خدا را پرستش كنيد كه معبودى جز او نداريد، او شما را از زمين آفريده و در زمين از شما آباد كردن خواسته است، از او آمرزش بخواهيد و سپس به سوى او توبه كنيد كه خداى من به شما نزديك است و اجابت كننده است.
Qālū Yā Şāliĥu Qad Kunta Fīnā Marjūwan Qabla Hādhā 'Atanhānā 'An Na`buda Mā Ya`budu 'Ābā'uunā Wa 'Innanā Lafī Shakkin Mimmā Tad`ūnā 'Ilayhi Murībin
62گفتند: اى صالح پيش از اين بر ما مورد اميد بودى، ما را نهى مىكنى از اينكه معبودهاى پدرانمان را بپرستيم، ما در آنچه ما را بآن مىخوانى در شك هستيم، شكى تهمت آور.
Qāla Yā Qawmi 'Ara'aytum 'In Kuntu `Alá Bayyinatin Min Rabbī Wa 'Ātānī Minhu Raĥmatan Faman Yanşurunī Mina Allāhi 'In `Aşaytuhu Famā Tazīdūnanī Ghayra Takhsīrin
63صالح گفت: اى قوم به من بگوئيد اگر من از جانب خدايم در جوار معجزهاى باشم و به من شريعت بدهد (در اين صورت) اگر او را نافرمانى كنم كدام كس مرا از خدا نجات مىدهد؟ شما جز تباهى بر من نمىافزائيد.
Wa Yā Qawmi Hadhihi Nāqatu Allāhi Lakum 'Āyatan Fadharūhā Ta'kul Fī 'Arđi Allāhi Wa Lā Tamassūhā Bisū'in Faya'khudhakum `Adhābun Qarībun
64اى قوم من اين ناقه خداست و علامت نبوت من براى شماست، بگذاريد در زمين بچرد و به او آسيبى نرسانيد كه شما را عذاب نزديكى خواهد گرفت.
Fa`aqarūhā Faqāla Tamatta`ū Fī Dārikum Thalāthata 'Ayyāmin Dhālika Wa`dun Ghayru Makdhūbin
65ناقه را كشتند، صالح گفت: سه روز در خانههايتان بهرهمند شويد آن عذاب وعدهايست بدون دروغ (وعده راست).
Falammā Jā'a 'Amrunā Najjaynā Şāliĥāan Wa Al-Ladhīna 'Āmanū Ma`ahu Biraĥmatin Minnā Wa Min Khizyi Yawmi'idhin 'Inna Rabbaka Huwa Al-Qawīyu Al-`Azīzu
66چون عذاب ما آمد، صالح و كسانى را كه با او به خدا ايمان آورده بودند، از عذاب و از رسوايى آن روز نجات داديم كه پروردگار تو نيرومند و تواناست.
Wa 'Akhadha Al-Ladhīna Žalamū Aş-Şayĥatu Fa'aşbaĥū Fī Diyārihim Jāthimīna
67كسانى را كه ظلم كرده بودند صيحه آسمانى گرفت و در خانههاى خود ساقط شدند.
Ka'an Lam Yaghnawā Fīhā 'Alā 'Inna Thamūda Kafarū Rabbahum 'Alā Bu`dāan Lithamūda
68گويا از اول در آن ديار نبودهاند، بدانيد كه ثمود به خدايشان كافر شدند، بدانيد كه ثمود به طور كامل از رحمت خدا دور شدند.
Wa Laqad Jā'at Rusulunā 'Ibrāhīma Bil-Bushrá Qālū Salāmāan Qāla Salāmun Famā Labitha 'An Jā'a Bi`ijlin Ĥanīdhin
69چون فرستادگان ما بشارت اسحاق را به ابراهيم آوردند به او سلام گفتند، او گفت: سلام عليكم ديگر درنگ نكرد تا گوساله بريانى (پيش آنها) آورد
Falammā Ra'á 'Aydiyahum Lā Taşilu 'Ilayhi Nakirahum Wa 'Awjasa Minhum Khīfatan Qālū Lā Takhaf 'Innā 'Ursilnā 'Ilá Qawmi Lūţin
70چون ديد دستشان به آن نمىرسيد، آنها را نشناخت و از آنها احساس ترس كرد، گفتند: نترس ما به سوى قوم لوط فرستاده شدهايم.
Wa Amra'atuhu Qā'imatun Fađaĥikat Fabashsharnāhā Bi'isĥāqa Wa Min Warā'i 'Isĥāqa Ya`qūba
71زنش ايستاده بود كه حائض شد، به او مژده اسحاق را داديم و پس از اسحاق يعقوب را.
Qālat Yā Waylatā 'A'alidu Wa 'Anā `Ajūzun Wa Hadhā Ba`lī Shaykhāan 'Inna Hādhā Lashay'un `Ajībun
72گفت: واى بر من آيا فرزند مىزايم با آنكه پير زنم و اين شوهرم كه پير مردى است اين عجيب است.
Qālū 'Ata`jabīna Min 'Amri Allāhi Raĥmatu Allāhi Wa Barakātuhu `Alaykum 'Ahla Al-Bayti 'Innahu Ĥamīdun Majīdun
73ملائكه گفتند: آيا از كار خدا تعجب مىكنى حال آنكه رحمت و بركات خدا بر شما اهل بيت است و او پسنديده و با عظمت است.
Falammā Dhahaba `An 'Ibrāhīma Ar-Raw`u Wa Jā'at/hu Al-Bushrá Yujādilunā Fī Qawmi Lūţin
74چون خوف از ابراهيم رفت و مژده بر وى آمد، با ما درباره قوم لوط مجادله مىكرد.
'Inna 'Ibrāhīma Laĥalīmun 'Awwāhun Munībun
75كه ابراهيم بردبار و متضرع و توبه كار است.
Yā 'Ibrāhīmu 'A`riđ `An Hādhā 'Innahu Qad Jā'a 'Amru Rabbika Wa 'Innahum 'Ātīhim `Adhābun Ghayru Mardūdin
76اى ابراهيم از اين خواهش در گذر كه كه دستور خدايت آمده و آنها را عذاب غير قابل برگشت رسيده است.
Wa Lammā Jā'at Rusulunā Lūţāan Sī'a Bihim Wa Đāqa Bihim Dhar`āan Wa Qāla Hādhā Yawmun `Aşībun
77چون فرستادگان ما پيش لوط آمدند به علت آمدن آنها غمگين شد و در كارشان فرو ماند و گفت: اين روز سختى است.
Wa Jā'ahu Qawmuhu Yuhra`ūna 'Ilayhi Wa Min Qablu Kānū Ya`malūna As-Sayyi'āti Qāla Yā Qawmi Hā'uulā' Banātī Hunna 'Aţharu Lakum Fattaqū Allaha Wa Lā Tukhzūnī Fī Đayfī 'Alaysa Minkum Rajulun Rashīdun
78قومش به طرف او آمدند كه در آمدن شتاب مىكردند و پيش از آن كارهاى ناشايست مىكردند گفت: اى قوم اينست دختران من كه براى شما پاكتر هستند از خدا بترسيد و مرا درباره ميهمانم خوار نكنيد آيا از شما مرد كاملى نيست؟!
Qālū Laqad `Alimta Mā Lanā Fī Banātika Min Ĥaqqin Wa 'Innaka Lata`lamu Mā Nurīdu
79گفتند: مىدانى كه ما را در دختران تو حقى نيست و تو مىدانى كه ما چه مىخواهيم.
Qāla Law 'Anna Lī Bikum Qūwatan 'Aw 'Āwī 'Ilá Ruknin Shadīdin
80گفت: اى كاش كه به سبب شما (بر عليه آنها) نيرويى داشتم و يا به خانواده نيرومندى لاحق مىشدم.
Qālū Yā Lūţu 'Innā Rusulu Rabbika Lan Yaşilū 'Ilayka Fa'asri Bi'ahlika Biqiţ`in Mina Al-Layli Wa Lā Yaltafit Minkum 'Aĥadun 'Illā Amra'ataka 'Innahu Muşībuhā Mā 'Aşābahum 'Inna Maw`idahumu Aş-Şubĥu 'Alaysa Aş-Şubĥu Biqarībin
81گفتند: اى لوط ما فرستاده خداى تو هستيم اينها هرگز به تو نمىرسند، با خانواده خودت در پاسى از شب خارج شو و كسى از شما به پشت نگاه نكند زنت را مبر كه عذاب اينها به او هم خواهد رسيد وعده آنها در اين صبح است آيا اين صبح نزديك نيست؟
Falammā Jā'a 'Amrunā Ja`alnā `Āliyahā Sāfilahā Wa 'Amţarnā `Alayhā Ĥijāratan Min Sijjīlin Manđūdin
82چون عذاب ما آمد روى آن ديار را زير آن كرديم و بر آن سنگهايى از سجيل پى در پى بارانديم.
Musawwamatan `Inda Rabbika Wa Mā Hiya Mina Až-Žālimīna Biba`īdin
83آن سنگها پيش خدايت علامتدار بودند و آن ديار از ظالمان مكه دور نيست.
Wa 'Ilá Madyana 'Akhāhum Shu`aybāan Qāla Yā Qawmi A`budū Allaha Mā Lakum Min 'Ilahin Ghayruhu Wa Lā Tanquşū Al-Mikyāla Wa Al-Mīzāna 'Innī 'Arākum Bikhayrin Wa 'Innī 'Akhāfu `Alaykum `Adhāba Yawmin Muĥīţin
84به سوى اهل مدين برادرشان شعيب را فرستاديم، گفت: اى قوم من: خدا را بپرستيد كه معبودى جز او نداريد، از پيمانه و ترازو كم نكنيد، من شما را در نعمت مىبينم، من بر شما از عذاب روزى كه همه را احاطه مىكند بيمناكم.
Wa Yā Qawmi 'Awfū Al-Mikyāla Wa Al-Mīzāna Bil-Qisţi Wa Lā Tabkhasū An-Nāsa 'Ashyā'ahum Wa Lā Ta`thawā Fī Al-'Arđi Mufsidīna
85واى قوم من، پيمانه و ترازو را به عدالت تمام بدهيد و اجناس مردم را بد تعريف نكنيد، و در اين سرزمين براى فساد تلاش نكنيد.
Baqīyatu Allāhi Khayrun Lakum 'In Kuntum Mu'uminīna Wa Mā 'Anā `Alaykum Biĥafīžin
86نفع حلال خدا براى شما اگر مؤمن باشيد بهتر است و من نگهبان شما نيستم.
Qālū Yā Shu`aybu 'Aşalātuka Ta'muruka 'An Natruka Mā Ya`budu 'Ābā'uunā 'Aw 'An Naf`ala Fī 'Amwālinā Mā Nashā'u 'Innaka La'anta Al-Ĥalīmu Ar-Rashīdu
87گفتند: اى شعيب آيا نماز تو دستور مىدهد كه عبادت پدرانمان را ترك كنيم يا از آنچه مىخواهيم در اموالمان دست برداريم، تو كه عاقل و كامل هستى.
Qāla Yā Qawmi 'Ara'aytum 'In Kuntu `Alá Bayyinatin Min Rabbī Wa Razaqanī Minhu Rizqāan Ĥasanāan Wa Mā 'Urīdu 'An 'Ukhālifakum 'Ilá Mā 'Anhākum `Anhu 'In 'Urīdu 'Illā Al-'Işlāĥa Mā Astaţa`tu Wa Mā Tawfīqī 'Illā Billāhi `Alayhi Tawakkaltu Wa 'Ilayhi 'Unību
88شعيب گفت: اى قوم به من بگوئيد اگر از خدا معجزه داشته باشم و به من رزق خوبى بدهد مىتوانم شما را تبليغ نكنم، و من نمىخواهم با شما در آنچه از آن نهى مىكنم مخالف باشم، آنچه مىتوانم جز اصلاح نمىخواهم، موفق بودنم فقط با خداست، بر او اعتماد كردم و به او انابه مىكنم.
Wa Yā Qawmi Lā Yajrimannakum Shiqāqī 'An Yuşībakum Mithlu Mā 'Aşāba Qawma Nūĥin 'Aw Qawma Hūdin 'Aw Qawma Şāliĥin Wa Mā Qawmu Lūţin Minkum Biba`īdin
89اى قوم: عداوت من بر مخالفت وادارتان نكند كه مبادا عذابى مانند عذاب قوم نوح يا قوم هود يا قوم صالح به شما برسد و قوم لوط از شما دور نيست.
Wa Astaghfirū Rabbakum Thumma Tūbū 'Ilayhi 'Inna Rabbī Raĥīmun Wadūdun
90از پروردگارتان آمرزش بخواهيد و به سوى او برگرديد كه پروردگارم مهربان و دوستدار است.
Qālū Yā Shu`aybu Mā Nafqahu Kathīrāan Mimmā Taqūlu Wa 'Innā Lanarāka Fīnā Đa`īfāan Wa Lawlā Rahţuka Larajamnāka Wa Mā 'Anta `Alaynā Bi`azīzin
91گفتند: اى شعيب بسيارى از آنچه را كه مىگويى نمىفهميم و اگر عشيره تو نبود سنگبارانت مىكرديم تو بر ما گرانقيمت نيستى.
Qāla Yā Qawmi 'Arahţī 'A`azzu `Alaykum Mina Allāhi Wa Attakhadhtumūhu Warā'akum Žihrīyan 'Inna Rabbī Bimā Ta`malūna Muĥīţun
92گفت: اى قوم آيا اقوام من بر شما از خدا عزيزتر است كه او را پشت سر انداختهايد (با آنكه) خدايم به آنچه مىكنيد احاطه دارد.
Wa Yā Qawmi A`malū `Alá Makānatikum 'Innī `Āmilun Sawfa Ta`lamūna Man Ya'tīhi `Adhābun Yukhzīhi Wa Man Huwa Kādhibun Wa Artaqibū 'Innī Ma`akum Raqībun
93اى قوم آنچه مىتوانيد به عمل خود ادامه دهيد من نيز به كار خود ادامه مىدهم، زود مىدانيد كدام است آنكه عذاب خوارش مىكند و كى دروغگوست منتظر باشيد كه من نيز با شما منتظرم.
Wa Lammā Jā'a 'Amrunā Najjaynā Shu`aybāan Wa Al-Ladhīna 'Āmanū Ma`ahu Biraĥmatin Minnā Wa 'Akhadhati Al-Ladhīna Žalamū Aş-Şayĥatu Fa'aşbaĥū Fī Diyārihim Jāthimīna
94و چون عذاب ما آمد شعيب را با مؤمنان به رحمت مخصوص خود نجات داديم، ظالمان را صيحه گرفت و در ديار خود ساقط شدند.
Ka'an Lam Yaghnawā Fīhā 'Alā Bu`dāan Limadyana Kamā Ba`idat Thamūdu
95گويى كه هرگز در آن شهر نبودهاند، بدانيد كه مدين به طور كامل همچون ثمود از رحمت خدا بدور شدند.
Wa Laqad 'Arsalnā Mūsá Bi'āyātinā Wa Sulţānin Mubīnin
96موسى را با آيههاى خود و دليل آشكار فرستاديم.
'Ilá Fir`awna Wa Mala'ihi Fattaba`ū 'Amra Fir`awna Wa Mā 'Amru Fir`awna Birashīdin
97به سوى فرعون و قوم او (ولى آنها) به دستور فرعون اطاعت كردند، دستور فرعون كمال بخش نيست.
Yaqdumu Qawmahu Yawma Al-Qiyāmati Fa'awradahumu An-Nāra Wa Bi'sa Al-Wirdu Al-Mawrūdu
98روز قيامت پيش قوم خود مىافتد و آنها را به آتش وارد مىكند كه بد محل وارد شدهاى است.
Wa 'Utbi`ū Fī Hadhihi La`natan Wa Yawma Al-Qiyāmati Bi'sa Ar-Rifdu Al-Marfūdu
99در اين دنيا با لعنت تعقيب شدند و در آخرت با لعنت تعقيب مىشوند (و آن) عطاى بدى است كه داده شده.
Dhālika Min 'Anbā'i Al-Qurá Naquşşuhu `Alayka Minhā Qā'imun Wa Ĥaşīdun
100اينها از خبرهاى شهرهاست كه بر تو حكايت مىكنيم بعضى از آنها اثرش باقى و بعض از آنها محو شده است.
Wa Mā Žalamnāhum Wa Lakin Žalamū 'Anfusahum Famā 'Aghnat `Anhum 'Ālihatuhumu Allatī Yad`ūna Min Dūni Allāhi Min Shay'in Lammā Jā'a 'Amru Rabbika Wa Mā Zādūhum Ghayra Tatbībin
101ما به آنها ظلم نكرديم ليكن آنها به خود ظلم كردند، آن گاه كه عذاب خدا آمد، خدايانى كه جز خدا مىخواندند هيچ چيز از آنها كفايت نكردند و جز تباهى و هلاك بر آنها نيافزودند.
Wa Kadhalika 'Akhdhu Rabbika 'Idhā 'Akhadha Al-Qurá Wa Hiya Žālimatun 'Inna 'Akhdhahu 'Alīmun Shadīdun
102اين چنين است عقوبت پروردگار تو آن گاه كه مردمان را عقوبت كرد كه عقوبت او دردآور و سخت است.
'Inna Fī Dhālika La'āyatan Liman Khāfa `Adhāba Al-'Ākhirati Dhālika Yawmun Majmū`un Lahu An-Nāsu Wa Dhalika Yawmun Mash/hūdun
103در اينها عبرت هست به آنكه از عذاب آخرت بترسد، آن روزى است كه مردم براى آن جمع مىشوند و آن روزى است كه مشهود همه است.
Wa Mā Nu'uakhkhiruhu 'Illā Li'jalin Ma`dūdin
104ما روز قيامت را جز براى مدت معين به تأخير نمىاندازيم.
Yawma Ya'ti Lā Takallamu Nafsun 'Illā Bi'idhnihi Faminhum Shaqīyun Wa Sa`īdun
105روزى، آن مدت فرا رسد كسى جز باذن خدا سخن نمىگويد، بعضى از مردم (در آن) شقى و بعضى سعيد هستند.
Fa'ammā Al-Ladhīna Shaqū Fafī An-Nāri Lahum Fīhā Zafīrun Wa Shahīqun
106اما آنهايى كه شقى شدهاند در آتشند و صداى زفير و شهيق (از كثرت اندوه) دارند.
Khālidīna Fīhā Mā Dāmati As-Samāwātu Wa Al-'Arđu 'Illā Mā Shā'a Rabbuka 'Inna Rabbaka Fa``ālun Limā Yurīdu
107در آتش پيوستهاند تا آسمانها و زمين باقى است مگر وقتى كه پروردگار تو بخواهد كه خداى تو آنچه بخواهد مىكند.
Wa 'Ammā Al-Ladhīna Su`idū Fafī Al-Jannati Khālidīna Fīhā Mā Dāmati As-Samāwātu Wa Al-'Arđu 'Illā Mā Shā'a Rabbuka `Aţā'an Ghayra Majdhūdhin
108اما آنهايى كه سعيد شدهاند در بهشتند و در آن تا آسمانها و زمين باقى است پيوستهاند مگر وقتى كه خداى تو بخواهد عطاى آنها قطع شدنى نيست.
Falā Taku Fī Miryatin Mimmā Ya`budu Hā'uulā' Mā Ya`budūna 'Illā Kamā Ya`budu 'Ābā'uuhum Min Qablu Wa 'Innā Lamuwaffūhum Naşībahum Ghayra Manqūşin
109از آنچه اهل مكه مىپرستند در شك مباش، اينها عبادت بتان نمىكنند مگر مانند عبادتى كه پدرانشان از پيش مىكردند، ما به طور حتم بهرهشان را از عذاب بىكم و كاست خواهيم داد،
Wa Laqad 'Ātaynā Mūsá Al-Kitāba Fākhtulifa Fīhi Wa Lawlā Kalimatun Sabaqat Min Rabbika Laquđiya Baynahum Wa 'Innahum Lafī Shakkin Minhu Murībin
110ما به موسى كتاب تورات را داديم و در آن اختلاف شد، اگر وعده مهلت از پيش از طرف خدايت نبود ميانشان كار تمام مىشد، آنها از عذاب در شك قوى هستند.
Wa 'Inna Kullā Lammā Layuwaffiyannahum Rabbuka 'A`mālahum 'Innahu Bimā Ya`malūna Khabīrun
111حقا كه پروردگار تو به طور كامل سزايشان را خواهد داد كه او به آنچه مىكنند داناست.
Fāstaqim Kamā 'Umirta Wa Man Tāba Ma`aka Wa Lā Taţghawā 'Innahu Bimā Ta`malūna Başīrun
112همانطور كه امر شدهاى در دين پايدار باش با آنها كه در معيت تو ايمان آوردهاند، طغيان نكنيد كه خدا به آنچه مىكنيد بيناست.
Wa Lā Tarkanū 'Ilá Al-Ladhīna Žalamū Fatamassakumu An-Nāru Wa Mā Lakum Min Dūni Allāhi Min 'Awliyā'a Thumma Lā Tunşarūna
113به آنها كه ظالمند ميل نكنيد، آتش شما را در حالى مىگيرد كه جز خدا يارانى نداريد و سپس يارى كرده نمىشويد.
Wa 'Aqimi Aş-Şalāata Ţarafayi An-Nahāri Wa Zulafāan Mina Al-Layli 'Inna Al-Ĥasanāti Yudh/hibna As-Sayyi'āti Dhālika Dhikrá Lildhdhākirīna
114نماز را در دو طرف روز و نزديكيهاى شب بخوان كه كارهاى خوب گناهان را از بين مىبرد، اين پندى است براى پندگيرندگان.
Wa Aşbir Fa'inna Allāha Lā Yuđī`u 'Ajra Al-Muĥsinīna
115صبر كن كه خدا اجر نيكوكاران را ضايع نمىكند.
Falawlā Kāna Mina Al-Qurūni Min Qablikum 'Ūlū Baqīyatin Yanhawna `Ani Al-Fasādi Fī Al-'Arđi 'Illā Qalīlāan Mimman 'Anjaynā Minhum Wa Attaba`a Al-Ladhīna Žalamū Mā 'Utrifū Fīhi Wa Kānū Mujrimīna
116چرا از اقوام پيش از شما بقيهاى نبود كه از فساد در زمين نهى كنند، مگر كمى از آنهايى كه نجاتشان داديم، ولى ظالمان پى چيزهايى رفتند كه در آن وسعت يافته بودند و گناهكار بودند.
Wa Mā Kāna Rabbuka Liyuhlika Al-Qurá Bižulmin Wa 'Ahluhā Muşliĥūna
117از سنت خداى تو نبوده كه شهرها را هلاك كند با آنكه اهل آنها اصلاحگر هستند.
Wa Law Shā'a Rabbuka Laja`ala An-Nāsa 'Ummatan Wāĥidatan Wa Lā Yazālūna Mukhtalifīna
118اگر پروردگارت مىخواست مردم را يك امت (در توحيد) مىگردانيد (ولى) پيوسته مختلف خواهند بود.
'Illā Man Raĥima Rabbuka Wa Lidhalika Khalaqahum Wa Tammat Kalimatu Rabbika La'amla'anna Jahannama Mina Al-Jinnati Wa An-Nāsi 'Ajma`īna
119مگر كسى كه خدا رحمش كرده و براى رحمت خلقشان كرده است و سخن خدايت تمام است كه جهنم را از جن و انسانها پر خواهم ساخت.
Wa Kullāan Naquşşu `Alayka Min 'Anbā'i Ar-Rusuli Mā Nuthabbitu Bihi Fu'uādaka Wa Jā'aka Fī Hadhihi Al-Ĥaqqu Wa Maw`ižatun Wa Dhikrá Lilmu'uminīna
120همه قصهها را از اخبار پيامبران بر تو حكايت مىكنيم قصههايى كه با آنها قلب تو را اطمينان مىدهيم. در آنچه گفته شد، حق بر تو آمده و موعظه و تذكرى است بر مؤمنان.
Wa Qul Lilladhīna Lā Yu'uminūna A`malū `Alá Makānatikum 'Innā `Āmilūna
121به آنان كه ايمان نمىآورند بگو: هر چه مىتوانيد عمل كنيد ما نيز عمل مىكنيم.
Wa Antažirū 'Innā Muntažirūna
122و منتظر بمانيد كه ما نيز منتظرانيم.
Wa Lillāh Ghaybu As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Wa 'Ilayhi Yurja`u Al-'Amru Kulluhu Fā`bud/hu Wa Tawakkal `Alayhi Wa Mā Rabbuka Bighāfilin `Ammā Ta`malūna
123غيب آسمانها و زمين خاص خداست، كارها همه به او راجع است، او را پرستش كن و بر او اعتماد نما، خداى تو از آنچه مىكنيد غافل نيست.
Sooreh یوسف
Bismi Allāhi Ar-Raĥmani Ar-Raĥīmi Alif-Lām-Rā Tilka 'Āyātu Al-Kitābi Al-Mubīni
1بنام خداى رحمان رحيم؛ الر اين است آيههاى كتاب روشن.
'Innā 'Anzalnāhu Qur'ānāan `Arabīyan La`allakum Ta`qilūna
2ما آن را قرآن عربى نازل كرديم تا بفهميد.
Naĥnu Naquşşu `Alayka 'Aĥsana Al-Qaşaşi Bimā 'Awĥaynā 'Ilayka Hādhā Al-Qur'āna Wa 'In Kunta Min Qablihi Lamina Al-Ghāfilīna
3ما، بهترين قصه را به واسطه وحى اين قرآن بر تو نقل مىكنيم، حقا كه پيش از وحى ما، از بى خبران بودى.
'Idh Qāla Yūsufu Li'abīhi Yā 'Abati 'Innī Ra'aytu 'Aĥada `Ashara Kawkabāan Wa Ash-Shamsa Wa Al-Qamara Ra'aytuhum Lī Sājidīna
4وقتى كه يوسف به پدرش گفت: پدرم من در خواب يازده ستاره ديدم كه با خورشيد و ماه بر من سجده مىكردند.
Qāla Yā Bunayya Lā Taqşuş Ru'uyāka `Alá 'Ikhwatika Fayakīdū Laka Kaydāan 'Inna Ash-Shayţāna Lil'insāni `Adūwun Mubīnun
5پدرش گفت: پسر عزيزم خوابت را بر برادرانت نقل مكن كه بر تو حيله مىكنند كه شيطان به انسان دشمن آشكارى است.
Wa Kadhalika Yajtabīka Rabbuka Wa Yu`allimuka Min Ta'wīli Al-'Aĥādīthi Wa Yutimmu Ni`matahu `Alayka Wa `Alá 'Āli Ya`qūba Kamā 'Atammahā `Alá 'Abawayka Min Qablu 'Ibrāhīma Wa 'Isĥāqa 'Inna Rabbaka `Alīmun Ĥakīmun
6همان طور كه خواب ديدهاى، خدايت تو را مخصوص خود مىگرداند و تاويل تازهها را به تو مىآموزد و نعمت خود را بر تو تمام مىكند چنان كه از پيش بر پدرانت ابراهيم و اسحق تمام كرد كه خدايت عليم و حكيم است.
Laqad Kāna Fī Yūsufa Wa 'Ikhwatihi 'Āyātun Lilssā'ilīna
7در ماجراى يوسف و برادرهاى او براى سؤال كنندگان درسهايى بود.
'Idh Qālū Layūsufu Wa 'Akhūhu 'Aĥabbu 'Ilá 'Abīnā Minnā Wa Naĥnu `Uşbatun 'Inna 'Abānā Lafī Đalālin Mubīnin
8وقتى كه گفتند: يوسف و برادر او پيش پدرمان از ما محبوبتر است با آنكه ما گروه نيرومندى هستيم، پدرمان در ضلالت آشكارى است.
Aqtulū Yūsufa 'Awi Aţraĥūhu 'Arđāan Yakhlu Lakum Wajhu 'Abīkum Wa Takūnū Min Ba`dihi Qawmāan Şāliĥīna
9يوسف را بكشيد و يا به زمين دورى بياندازيد تا توجه پدرتان براى شما خالص شود و بعد از او قوم پاكى باشيد.
Qāla Qā'ilun Minhum Lā Taqtulū Yūsufa Wa 'Alqūhu Fī Ghayābati Al-Jubbi Yaltaqiţhu Ba`đu As-Sayyārati 'In Kuntum Fā`ilīna
10گويندهاى از آنها گفت: يوسف را نكشيد و او را در گودال فلان چاه بياندازيد تا بعضى از كاروانها او را پيدا كرده و ببرد اگر مىخواهيد در زمينه يوسف كارى بكنيد.
Qālū Yā 'Abānā Mā Laka Lā Ta'mannā `Alá Yūsufa Wa 'Innā Lahu Lanāşiĥūna
11گفتند: پدر جان چرا درباره يوسف به ما اعتماد نمىكنى با آنكه ما به او خير خواهانيم؟!
'Arsilhu Ma`anā Ghadāan Yarta` Wa Yal`ab Wa 'Innā Lahu Laĥāfižūna
12فردا او را با ما بفرست تا تفرج و بازى كند و ما نگهدار او خواهيم بود.
Qāla 'Innī Layaĥzununī 'An Tadh/habū Bihi Wa 'Akhāfu 'An Ya'kulahu Adh-Dhi'bu Wa 'Antum `Anhu Ghāfilūna
13گفت: بردن شما او را، مرا محزون مىكند و مىترسم كه شما غفلت كنيد و گرگ او را بخورد.
Qālū La'in 'Akalahu Adh-Dhi'bu Wa Naĥnu `Uşbatun 'Innā 'Idhāan Lakhāsirūna
14گفتند: اگر او را گرگ بخورد با آنكه ما گروه نيرومندى هستيم، حتما ما زيانكارانيم.
Falammā Dhahabū Bihi Wa 'Ajma`ū 'An Yaj`alūhu Fī Ghayābati Al-Jubbi Wa 'Awĥaynā 'Ilayhi Latunabbi'annahum Bi'amrihim Hādhā Wa Hum Lā Yash`urūna
15چون او را بردند و تصميم گرفتند كه در گودال چاهش قرار بدهند (نظر شوم خود را انجام دادند) ما به او وحى كرديم كه از اينكار به آنها در وقتى كه نمىدانند خبر خواهى داد.
Wa Jā'ū 'Abāhum `Ishā'an Yabkūna
16شبانگاه گريهكنان پيش پدر آمدند.
Qālū Yā 'Abānā 'Innā Dhahabnā Nastabiqu Wa Taraknā Yūsufa `Inda Matā`inā Fa'akalahu Adh-Dhi'bu Wa Mā 'Anta Bimu'uminin Lanā Wa Law Kunnā Şādiqīna
17گفتند: پدر جان ما رفتيم مسابقه مىداديم يوسف را نزد متاع خود گذاشتيم. او را گرگ خورد، تو از ما باور نخواهى كرد هر چند كه راستگو باشيم.
Wa Jā'ū `Alá Qamīşihi Bidamin Kadhibin Qāla Bal Sawwalat Lakum 'Anfusukum 'Amrāan Faşabrun Jamīlun Wa Allāhu Al-Musta`ānu `Alá Mā Taşifūna
18پيراهن يوسف را كه با خون دروغى آلوده بود، آوردند، يعقوب گفت: چنين نيست بلكه باطن و حسدتان كار فجيعى را بر شما آسان كرده، صبر بهتر است خدا بر آنچه وصف مىكنيد يار و مدد كار من است.
Wa Jā'at Sayyāratun Fa'arsalū Waridahum Fa'adlá Dalwahu Qāla Yā Bushrá Hādhā Ghulāmun Wa 'Asarrūhu Biđā`atan Wa Allāhu `Alīmun Bimā Ya`malūna
19كاروانى آمد آبدار خود را فرستادند، دلوش را از چاه كشيد (يوسف با آن بيرون آمد) گفت: مژده كه اين غلامى است، او را به قصد سرمايه پنهان كردند خدا از كارشان با خبر بود.
Wa Sharawhu Bithamanin Bakhsin Darāhima Ma`dūdatin Wa Kānū Fīhi Mina Az-Zāhidīna
20او را به بهاى اندكى و درهمهاى چندى فروختند و درباره او بىاعتنا بودند.
Wa Qāla Al-Ladhī Ashtarāhu Min Mişra Li'imra'atihi 'Akrimī Mathwāhu `Asá 'An Yanfa`anā 'Aw Nattakhidhahu Waladāan Wa Kadhalika Makkannā Liyūsufa Fī Al-'Arđi Wa Linu`allimahu Min Ta'wīli Al-'Aĥādīthi Wa Allāhu Ghālibun `Alá 'Amrihi Wa Lakinna 'Akthara An-Nāsi Lā Ya`lamūna
21كسى كه او را از مصر خريد به زنش گفت: اقامت او را محترم بدار شايد ما را بهره دهد و يا او را به فرزندى برگيريم، اين چنين به يوسف در زمين مصر تمكن و قدرت داديم و تأويل تازهها را باو تعليم دهيم، خدا بر كار خود غالب است ليكن بيشتر مردم نمىدانند.
Wa Lammā Balagha 'Ashuddahu 'Ātaynāhu Ĥukmāan Wa `Ilmāan Wa Kadhalika Najzī Al-Muĥsinīna
22و چون به جوانى رسيد به او داورى و علم داديم، نيكوكاران را اين چنين پاداش مىدهيم.
Wa Rāwadat/hu Allatī Huwa Fī Baytihā `An Nafsihi Wa Ghallaqati Al-'Abwāba Wa Qālat Hayta Laka Qāla Ma`ādha Allāhi 'Innahu Rabbī 'Aĥsana Mathwāya 'Innahu Lā Yufliĥu Až-Žālimūna
23زنى كه يوسف در خانه او بود از يوسف كام خواست و درها را بست و گفت: بيا براى تو هستم يوسف گفت: پناه بر خدا كه او پروردگار من است مكان مرا خوب كرده، حق اين است كه ظالمان رستگار نمىشوند.
Wa Laqad Hammat Bihi Wa Hamma Bihā Lawlā 'An Ra'á Burhāna Rabbihi Kadhālika Linaşrifa `Anhu As-Sū'a Wa Al-Faĥshā'a 'Innahu Min `Ibādinā Al-Mukhlaşīna
24زن، يوسف را براى زنا قصد كرد و يوسف اگر برهان خدايش را نمىديد زن را براى زنا قصد مىكرد (ولى برهان خدا را ديد و قصد نكرد) قضيه اين چنين شد تا نيت بدو عمل بد را از او بگردانيم كه او از بندگان خالص شده ما بود.
Wa Astabaqā Al-Bāba Wa Qaddat Qamīşahu Min Duburin Wa 'Alfayā Sayyidahā Ladá Al-Bābi Qālat Mā Jazā'u Man 'Arāda Bi'ahlika Sū'āan 'Illā 'An Yusjana 'Aw `Adhābun 'Alīmun
25هر دو به طرف در دويدند، زن پيراهن يوسف را از عقب پاره كرد، همسر زن را در كنار در يافتند، زن گفت: سزاى كسى كه به همسر تو قصد بد داشته باشد آن است كه زندانى شود و يا سخت شكنجه بيند.
Qāla Hiya Rāwadatnī `An Nafsī Wa Shahida Shāhidun Min 'Ahlihā 'In Kāna Qamīşuhu Qudda Min Qubulin Faşadaqat Wa Huwa Mina Al-Kādhibīna
26يوسف گفت: او اين كار را از من مىخواست، شاهدى از خانواده زن شهادت داد كه اگر پيراهن يوسف از جلو پاره شده باشد، زن راست مىگويد، يوسف از دروغگويان است.
Wa 'In Kāna Qamīşuhu Qudda Min Duburin Fakadhabat Wa Huwa Mina Aş-Şādiqīna
27و اگر پيراهن يوسف از عقب دريده باشد، زن دروغ مىگويد و يوسف از راستگويان است.
Falammā Ra'á Qamīşahu Qudda Min Duburin Qāla 'Innahu Min Kaydikunna 'Inna Kaydakunna `Ažīmun
28عزيز چون ديد پيراهن يوسف از عقب پاره شده گفت: اين از حيله شما زنان است حيله شما بزرگ است.
Yūsufu 'A`riđ `An Hādhā Wa Astaghfirī Lidhanbiki 'Innaki Kunti Mina Al-Khāţi'īna
29يوسف از اينكار در گذر، اى زن تو نيز استغفار كن كه از خطاكاران شدهاى.
Wa Qāla Niswatun Fī Al-Madīnati Amra'atu Al-`Azīzi Turāwidu Fatāhā `An Nafsihi Qad Shaghafahā Ĥubbāan 'Innā Lanarāhā Fī Đalālin Mubīnin
30زنانى در مدينه گفتند: زن عزيز از غلام خود كام مىخواهد، عشق او در دلش نشسته است، ما او را در گمراهى آشكار مىبينيم.
Falammā Sami`at Bimakrihinna 'Arsalat 'Ilayhinna Wa 'A`tadat Lahunna Muttaka'an Wa 'Ātat Kulla Wāĥidatin Minhunna Sikkīnāan Wa Qālati Akhruj `Alayhinna Falammā Ra'aynahu 'Akbarnahu Wa Qaţţa`na 'Aydiyahunna Wa Qulna Ĥāsha Lillāh Mā Hādhā Basharāan 'In Hādhā 'Illā Malakun Karīmun
31چون مكر زنان را شنيد، به سوى آنها فرستاد و براى آنها مجلسى آماده ساخت و به دست هر يك كاردى داد، به يوسف گفت: پيش زنان بيا، زنان چون يوسف را ديدند بزرگش يافتند و دستهاى خويش را ببريدند و گفتند خدا منزه است اين بشر نيست اين فرشته بزرگوارى است.
Qālat Fadhālikunna Al-Ladhī Lumtunnanī Fīhi Wa Laqad Rāwadttuhu `An Nafsihi Fāsta`şama Wa La'in Lam Yaf`al Mā 'Āmuruhu Layusjananna Wa Layakūnāan Mina Aş-Şāghirīna
32زن گفت: اين همان است كه مرا در عشق او ملامت كردهايد، من از او كام خواستهام ولى او امتناع كرده است و اگر از فرمانم اطاعت نكند حتما به زندان مىرود و از حقيران مىشود.
Qāla Rabbi As-Sijnu 'Aĥabbu 'Ilayya Mimmā Yad`ūnanī 'Ilayhi Wa 'Illā Taşrif `Annī Kaydahunna 'Aşbu 'Ilayhinna Wa 'Akun Mina Al-Jāhilīna
33يوسف گفت: پروردگارا زندان به من از آنچه به سوى آن مىخوانندم محبوبتر است اگر حيله آنها را از من بر نگردانى به آنها ميل مىكنم و از جاهلان مىشوم.
Fāstajāba Lahu Rabbuhu Faşarafa `Anhu Kaydahunna 'Innahu Huwa As-Samī`u Al-`Alīmu
34خدايش از او پذيرفت، حيله زنان را از او برگردانيد كه خدا اوست شنوا و دانا.
Thumma Badā Lahum Min Ba`di Mā Ra'aw Al-'Āyāti Layasjununnahu Ĥattá Ĥīnin
35آن وقت بعد از آن همه شواهد كه ديدند به نظرشان رسيد كه او را تا مدتى زندانى كنند.
Wa Dakhala Ma`ahu As-Sijna Fatayāni Qāla 'Aĥaduhumā 'Innī 'Arānī 'A`şiru Khamrāan Wa Qāla Al-'Ākharu 'Innī 'Arānī 'Aĥmilu Fawqa Ra'sī Khubzāan Ta'kulu Aţ-Ţayru Minhu Nabbi'nā Bita'wīlihi 'Innā Narāka Mina Al-Muĥsinīna
36دو غلام با يوسف وارد زندان شدند، يكى گفت: من در خواب مىبينم كه انگور مىفشارم ديگرى گفت من در خواب مىبينم كه بالاى سرم نان حمل مىكنم مرغان از آن مىخورند، ما را از تأويل اين دو خواب خبر بده كه ما تو را از نيكوكاران مىبينيم.
Qāla Lā Ya'tīkumā Ţa`āmun Turzaqānihi 'Illā Nabba'tukumā Bita'wīlihi Qabla 'An Ya'tiyakumā Dhālikumā Mimmā `Allamanī Rabbī 'Innī Taraktu Millata Qawmin Lā Yu'uminūna Billāhi Wa Hum Bil-'Ākhirati Hum Kāfirūna
37يوسف گفت: هيچ طعامى كه روزى داده شويد، به شما نمىآيد مگر آنكه پيش از آمدنش از تأويل آن خبر مىدهم، اين چيزى است كه خدايم تعليم كرده است من طريق قومى را كه به خدا ايمان نمىآورند و به آخرت كافر هستند رها كردهام.
Wa Attaba`tu Millata 'Ābā'ī 'Ibrāhīma Wa 'Isĥāqa Wa Ya`qūba Mā Kāna Lanā 'An Nushrika Billāhi Min Shay'in Dhālika Min Fađli Allāhi `Alaynā Wa `Alá An-Nāsi Wa Lakinna 'Akthara An-Nāsi Lā Yashkurūna
38تبعيت كردهام از دين پدرانم ابراهيم و اسحق و يعقوب، ما را نرسد كه بخدا چيزى را شريك قرار بدهيم، اين از احسان خداست بر ما و بر مردم ليكن بيشتر مردم شكرگزار نيستند.
Yā Şāĥibayi As-Sijni 'A'arbābun Mutafarriqūna Khayrun 'Ami Allāhu Al-Wāĥidu Al-Qahhāru
39اى دو يار زندانيم آيا خدايان پراكنده بهتر هستند؟ يا خداى يكتا و مسلط بر همه.
Mā Ta`budūna Min Dūnihi 'Illā 'Asmā'an Sammaytumūhā 'Antum Wa 'Ābā'uukum Mā 'Anzala Allāhu Bihā Min Sulţānin 'Ini Al-Ĥukmu 'Illā Lillāh 'Amara 'Allā Ta`budū 'Illā 'Īyāhu Dhālika Ad-Dīnu Al-Qayyimu Wa Lakinna 'Akthara An-Nāsi Lā Ya`lamūna
40جز خدا نمىپرستيد مگر نامهايى را كه شما و پدرانتان گذاشتهايد،: خدا دليلى بر آنها نازل نكرده است، دستور، خاص خداست، امر كرده كه جز او را نپرستيد ليكن بيشتر مردم نمىدانند.
Yā Şāĥibayi As-Sijni 'Ammā 'Aĥadukumā Fayasqī Rabbahu Khamrāan Wa 'Ammā Al-'Ākharu Fayuşlabu Fata'kulu Aţ-Ţayru Min Ra'sihi Quđiya Al-'Amru Al-Ladhī Fīhi Tastaftiyāni
41اى دو رفيق زندانيم اما يكى از شما پادشاهش را شراب مىنوشاند اما ديگرى به دار آويخته مىشود و پرندگان از گوشت سرش مىخورند، آنچه مىپرسيد حتمى است (و برگشت ندارد).
Wa Qāla Lilladhī Žanna 'Annahu Nājin Minhumā Adhkurnī `Inda Rabbika Fa'ansāhu Ash-Shayţānu Dhikra Rabbihi Falabitha Fī As-Sijni Biđ`a Sinīna
42و به آنكه گمان كرد از آن دو، نجات مىيابد گفت: مرا نزد پادشاهت ياد كن، شيطان ياد كردن را از ياد او برد لذا هفت سال در زندان ماند.
Wa Qāla Al-Maliku 'Innī 'Ará Sab`a Baqarātin Simānin Ya'kuluhunna Sab`un `Ijāfun Wa Sab`a Sunbulātin Khuđrin Wa 'Ukhara Yābisātin Yā 'Ayyuhā Al-Mala'u 'Aftūnī Fī Ru'uyāya 'In Kuntum Lilrru'uyā Ta`burūna
43پادشاه مصر گفت: من در خواب هفت گاو فربه مىبينم كه هفت گاو لاغر آنها را مىخورند و هفت سنبل سبز و هفت سنبل خشك مىبينم، اى بزرگان اگر تعبير رؤيا مىدانيد در رؤياى من حكم دهيد.
Qālū 'Ađghāthu 'Aĥlāmin Wa Mā Naĥnu Bita'wīli Al-'Aĥlāmi Bi`ālimīna
44گفتند. اين خوابهاى آشفته و مختلف است و ما به تعبير چنين خوابها واقف نيستيم.
Wa Qāla Al-Ladhī Najā Minhumā Wa Aiddakara Ba`da 'Ummatin 'Anā 'Unabbi'ukum Bita'wīlihi Fa'arsilūni
45آن كس كه از آن دو تن نجات يافته بود و بعد از مدتى به خاطر آورد گفت: من به شما خبر مىدهم مرا بفرستيد.
Yūsufu 'Ayyuhā Aş-Şiddīqu 'Aftinā Fī Sab`i Baqarātin Simānin Ya'kuluhunna Sab`un `Ijāfun Wa Sab`i Sunbulātin Khuđrin Wa 'Ukhara Yābisātin La`allī 'Arji`u 'Ilá An-Nāsi La`allahum Ya`lamūna
46يوسف اى راستگوى به ما نظرده درباره هفت گاو فربه كه هفت گاو لاغر آن را مىخورند و درباره هفت سنبل سبز و هفت سنبل خشك. شايد من با علم به آن پيش مردم برگردم تا آنها حقيقت را بدانند.
Qāla Tazra`ūna Sab`a Sinīna Da'abāan Famā Ĥaşadtum Fadharūhu Fī Sunbulihi 'Illā Qalīlāan Mimmā Ta'kulūna
47يوسف گفت: هفت سال طبق عادت خود بكاريد، هر چه درو كرديد جز اندكى كه مىخوريد در خوشهاش نگاه داريد.
Thumma Ya'tī Min Ba`di Dhālika Sab`un Shidādun Ya'kulna Mā Qaddamtum Lahunna 'Illā Qalīlāan Mimmā Tuĥşinūna
48آن گاه پس از آن سالها هفت سال سخت مىآيد كه آنچه از پيش براى آنها ذخيره كردهايد جز آنچه انبار مىكنيد مىخورند.
Thumma Ya'tī Min Ba`di Dhālika `Āmun Fīhi Yughāthu An-Nāsu Wa Fīhi Ya`şirūna
49عاقبت از پى آن سالها، مىآيد كه مردم در آن باران مىبينند و ميوه مىفشارند.
Wa Qāla Al-Maliku A'tūnī Bihi Falammā Jā'ahu Ar-Rasūlu Qāla Arji` 'Ilá Rabbika Fās'alhu Mā Bālu An-Niswati Al-Lātī Qaţţa`na 'Aydiyahunna 'Inna Rabbī Bikaydihinna `Alīmun
50پادشاه گفت: يوسف را پيش من آوريد چون فرستاده پيش يوسف آمد، گفت: نزد پادشاه برو و بپرس مطلب آن زنان كه دستهاى خويش بريدند چه بود؟ خدايم به حيله آنها داناست.
Qāla Mā Khaţbukunna 'Idh Rāwadttunna Yūsufa `An Nafsihi Qulna Ĥāsha Lillāh Mā `Alimnā `Alayhi Min Sū'in Qālati Amra'atu Al-`Azīzi Al-'Āna Ĥaşĥaşa Al-Ĥaqqu 'Anā Rāwadttuhu `An Nafsihi Wa 'Innahu Lamina Aş-Şādiqīna
51پادشاه به زنان گفت قصه شما آن دم كه از يوسف كام خواستيد چه بود؟ گفتند: خدا منزه است ما درباره او بدى نمىدانيم، آن وقت زن عزيز گفت: اكنون حق آشكار شد من او را به سوى خود خواندم او راستگو است.
Dhālika Liya`lama 'Annī Lam 'Akhunhu Bil-Ghaybi Wa 'Anna Allāha Lā Yahdī Kayda Al-Khā'inīna
52يوسف گفت: رد فرستاده براى آن بود كه شاه بداند من به عزيز در نهان خيانت نكردهام خدا كيد خائنان را به انجام نمىرساند.