قرآن عثمان طه

وَ مَآ أَنزَلۡنَا عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ مِنۢ بَعۡدِهِۦ مِن جُندٖ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَ مَا كُنَّا مُنزِلِينَ

28

و بعد از او بر قومش هيچ لشكرى از آسمان نفرستاديم و فرو فرستنده (آن) نبوديم.


إِن كَانَتۡ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَإِذَا هُمۡ خَٰمِدُونَ

29

(عذاب آنان) جز يك بانگ (مرگبار) نبود، پس ناگهان آنان خاموش (و بى جان) شدند.


يَٰحَسۡرَةً عَلَى ٱلۡعِبَادِ مَا يَأۡتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ

30

اى افسوس بر بندگان كه هيچ فرستاده‌اى به سراغ آنان نيامد، مگر اينكه همواره او را ريشخند مى‌كردند!


أَلَمۡ يَرَوۡاْ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّنَ ٱلۡقُرُونِ أَنَّهُمۡ إِلَيۡهِمۡ لَا يَرۡجِعُونَ

31

آيا اطلاع نيافته‌اند كه پيش از آنان چه بسيار گروه‌هايى را هلاك كرديم كه آنان به سوى ايشان باز نمى‌گردند؟!


وَ إِن كُلّٞ لَّمَّا جَمِيعٞ لَّدَيۡنَا مُحۡضَرُونَ

32

هيچ كس نيست مگر اينكه همگى نزد ما احضار شده‌اند.


وَ ءَايَةٞ لَّهُمُ ٱلۡأَرۡضُ ٱلۡمَيۡتَةُ أَحۡيَيۡنَٰهَا وَ أَخۡرَجۡنَا مِنۡهَا حَبّٗا فَمِنۡهُ يَأۡكُلُونَ

33

و براى آنان نشانه (خدا) است، در زمين مرده‌اى كه آن را زنده كرديم و دانه از آن بر آورديم و از آن مى‌خورند.


وَ جَعَلۡنَا فِيهَا جَنَّٰتٖ مِّن نَّخِيلٖ وَ أَعۡنَٰبٖ وَ فَجَّرۡنَا فِيهَا مِنَ ٱلۡعُيُونِ

34

و در آن بوستان‌هايى از درختان خرما و انگورها قرار داديم، و چشمه ساران را در آن شكافتيم (و روان ساختيم)،


لِيَأۡكُلُواْ مِن ثَمَرِهِۦ وَ مَا عَمِلَتۡهُ أَيۡدِيهِمۡ أَفَلَا يَشۡكُرُونَ

35

تا از ميوه آن بخورند در حالى كه دستانشان آن را نساخته است؛ پس آيا سپاسگزارى نمى‌كنند؟!


سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡأَزۡوَٰجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلۡأَرۡضُ وَ مِنۡ أَنفُسِهِمۡ وَ مِمَّا لَا يَعۡلَمُونَ

36

منزه است كسى كه همه آن زوج‌ها را آفريد، از آنچه زمين مى‌روياند، و از خودشان و از آنچه نمى‌دانند.


وَ ءَايَةٞ لَّهُمُ ٱلَّيۡلُ نَسۡلَخُ مِنۡهُ ٱلنَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظۡلِمُونَ

37

و براى آنان نشانه (خدا) است در شب، كه روز را از آن برمى‌كنيم، و ناگهان آنان در تاريكى فرو روند؛


وَ ٱلشَّمۡسُ تَجۡرِي لِمُسۡتَقَرّٖ لَّهَا ذَٰلِكَ تَقۡدِيرُ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡعَلِيمِ

38

و خورشيد كه تا قرارگاهش روان است؛ اين اندازه‌گيرى (خداى) شكست‌ناپذير داناست.


وَ ٱلۡقَمَرَ قَدَّرۡنَٰهُ مَنَازِلَ حَتَّىٰ عَادَ كَٱلۡعُرۡجُونِ ٱلۡقَدِيمِ

39

و ماه را برايش منزلگاه‌هايى قرار داديم، تا اينكه همچون شاخك ديرينه [قوسى شكل زرد رنگ‌] برگردد.


لَا ٱلشَّمۡسُ يَنۢبَغِي لَهَآ أَن تُدۡرِكَ ٱلۡقَمَرَ وَ لَا ٱلَّيۡلُ سَابِقُ ٱلنَّهَارِ وَ كُلّٞ فِي فَلَكٖ يَسۡبَحُونَ

40

نه خورشيد برايش سزاوار است كه ماه را دريابد، و نه شب بر روز پيشى گيرنده است؛ در حالى كه هر يك در مدارى شناورند.


وَ ءَايَةٞ لَّهُمۡ أَنَّا حَمَلۡنَا ذُرِّيَّتَهُمۡ فِي ٱلۡفُلۡكِ ٱلۡمَشۡحُونِ

41

و براى آنان نشانه (خدا) است كه ما نسل آنان را در كشتى انباشته (از بارها) حمل كرديم.


وَ خَلَقۡنَا لَهُم مِّن مِّثۡلِهِۦ مَا يَرۡكَبُونَ

42

و براى آنان همانند آن چيزى آفريديم كه (بر آن) سوار مى‌شوند.


وَ إِن نَّشَأۡ نُغۡرِقۡهُمۡ فَلَا صَرِيخَ لَهُمۡ وَ لَا هُمۡ يُنقَذُونَ

43

و اگر بخواهيم آنان را غرق مى‌كنيم پس هيچ فريادرسى براى شان نيست، و (نيز) آنان نجات داده نمى‌شوند.


إِلَّا رَحۡمَةٗ مِّنَّا وَ مَتَٰعًا إِلَىٰ حِينٖ

44

مگر رحمتى از جانب ما، و بهره‌اى (از دنيا) تا مدتى (معين شامل حالشان شود).


وَ إِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّقُواْ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيكُمۡ وَ مَا خَلۡفَكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ

45

و هنگامى كه به آن (مشرك) ان گفته شود:« [خودتان را] از آنچه [از عذاب‌] در پيش‌رويتان و آنچه در پشت سرتان است حفظ كنيد، باشد كه شما (مشمول) رحمت شويد (روى بر مى‌تابند.) »


وَ مَا تَأۡتِيهِم مِّنۡ ءَايَةٖ مِّنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِمۡ إِلَّا كَانُواْ عَنۡهَا مُعۡرِضِينَ

46

و هيچ نشانه‌اى از نشانه‌هاى پروردگارشان براى آنان نمى‌آيد، مگر اينكه از آن روى گردانند.


وَ إِذَا قِيلَ لَهُمۡ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ ٱللَّهُ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنُطۡعِمُ مَن لَّوۡ يَشَآءُ ٱللَّهُ أَطۡعَمَهُۥٓ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ

47

و هنگامى كه به آنان گفته شود:« از آنچه خدا به شما روزى داده [در راه خدا] مصرف كنيد. »كسانى كه كفر ورزيدند به كسانى كه ايمان آوردند، مى‌گويند:« آيا كسى را غذا دهيم، كه اگر (بر فرض) خدا مى‌خواست او را غذا مى‌داد؟! شما جز در گمراهى آشكارى نيستيد. »


وَ يَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ

48

(كافران) مى‌گويند:« اگر راست گوييد، اين وعده (قيامت) چه وقت است؟! »


مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ تَأۡخُذُهُمۡ وَ هُمۡ يَخِصِّمُونَ

49

جز يك بانگ (مرگبار) را انتظار نمى‌كشند، كه آنان را فرو گيرد در حالى كه آنان [با يكديگر] كشمكش مى‌كنند.


فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ تَوۡصِيَةٗ وَ لَآ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِمۡ يَرۡجِعُونَ

50

پس نه مى‌توانند سفارش (و وصيتى) كنند، و نه به سوى خانواده‌شان باز مى‌گردند.


وَ نُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ يَنسِلُونَ

51

و (بار ديگر) در شيپور دميده مى‌شود، پس ناگهان آنان از قبرها به سوى پروردگارشان به سرعت سرازير مى‌شوند.


قَالُواْ يَٰوَيۡلَنَا مَنۢ بَعَثَنَا مِن مَّرۡقَدِنَا هَٰذَا مَا وَعَدَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَ صَدَقَ ٱلۡمُرۡسَلُونَ

52

مى‌گويند:« اى واى بر ما! چه كسى ما را از خوابگاه‌مان بر انگيخت؟! اين چيزى است كه (خداى) گسترده‌مهر وعده داده است. و فرستادگان (او) راست گفتند. »


إِن كَانَتۡ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَإِذَا هُمۡ جَمِيعٞ لَّدَيۡنَا مُحۡضَرُونَ

53

(اين) جز يك بانگ (بزرگ) نبود، و [لى‌] ناگهان آنان همگى در نزد ما احضار شده‌اند.


فَٱلۡيَوۡمَ لَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَيۡ‍ٔٗا وَ لَا تُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ

54

پس امروز چيزى بر كسى ستم نمى‌شود و جز (بر طبق) آنچه همواره انجام مى‌داديد، جزا داده نمى‌شويد.


إِنَّ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ ٱلۡيَوۡمَ فِي شُغُلٖ فَٰكِهُونَ

55

مسلما امروز اهل بهشت به شادمانى مشغولند؛


هُمۡ وَ أَزۡوَٰجُهُمۡ فِي ظِلَٰلٍ عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِ مُتَّكِ‍ُٔونَ

56

آنان و همسرانشان در سايه‌ها بر تخت‌ها تكيه كرده‌اند؛


لَهُمۡ فِيهَا فَٰكِهَةٞ وَ لَهُم مَّا يَدَّعُونَ

57

براى آنان در آنجا ميوه‌اى است؛ و آنچه فرا خوانند برايشان (آماده) است.


سَلَٰمٞ قَوۡلٗا مِّن رَّبّٖ رَّحِيمٖ

58

سلام (بر شما، اين) سخنى از جانب پرودرگار مهرورز است.


وَ ٱمۡتَٰزُواْ ٱلۡيَوۡمَ أَيُّهَا ٱلۡمُجۡرِمُونَ

59

و (ندا آيد:) اى خلافكاران امروز جدا شويد.


أَلَمۡ أَعۡهَدۡ إِلَيۡكُمۡ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ أَن لَّا تَعۡبُدُواْ ٱلشَّيۡطَٰنَ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٞ

60

اى فرزندان آدم! آيا با شما پيمان نبستم كه شيطان را نپرستيد، [چرا] كه او دشمن آشكارى براى شماست؟!


وَ أَنِ ٱعۡبُدُونِي هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ

61

و اينكه مرا بپرستيد كه اين راه راست است؟


وَ لَقَدۡ أَضَلَّ مِنكُمۡ جِبِلّٗا كَثِيرًا أَفَلَمۡ تَكُونُواْ تَعۡقِلُونَ

62

و بيقين گروه زيادى از شما را گمراه كرد، و آيا خردورزى نكرده‌ايد؟!


هَٰذِهِۦ جَهَنَّمُ ٱلَّتِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ

63

اين جهنمى است كه همواره (بدان) وعده داده مى‌شديد؛


ٱصۡلَوۡهَا ٱلۡيَوۡمَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡفُرُونَ

64

امروز به سبب كفر ورزيدنتان وارد آن شويد (و مى‌سوزيد).


ٱلۡيَوۡمَ نَخۡتِمُ عَلَىٰٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَ تُكَلِّمُنَآ أَيۡدِيهِمۡ وَ تَشۡهَدُ أَرۡجُلُهُم بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ

65

امروز بر دهان‌هايشان مهر مى‌نهيم، و دست‌هايشان با ما سخن مى‌گويند و پاهايشان به آنچه همواره كسب مى‌كردند گواهى مى‌دهند!


وَ لَوۡ نَشَآءُ لَطَمَسۡنَا عَلَىٰٓ أَعۡيُنِهِمۡ فَٱسۡتَبَقُواْ ٱلصِّرَٰطَ فَأَنَّىٰ يُبۡصِرُونَ

66

و اگر (بر فرض) بخواهيم حتما چشمانشان را محو مى‌كنيم؛ و به (سوى) راه بر يكديگر پيشى گيرند، و [لى‌] چگونه مى‌بينند؟!


وَ لَوۡ نَشَآءُ لَمَسَخۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ مَكَانَتِهِمۡ فَمَا ٱسۡتَطَٰعُواْ مُضِيّٗا وَ لَا يَرۡجِعُونَ

67

و اگر (بر فرض) بخواهيم، حتما آنان را بر جايشان مسخ (و زمينگير) مى‌كنيم، پس توان رفتن ندارند و بر نمى‌گردند.


وَ مَن نُّعَمِّرۡهُ نُنَكِّسۡهُ فِي ٱلۡخَلۡقِ أَفَلَا يَعۡقِلُونَ

68

و هر كس را عمر درازش دهيم، وى را در آفرينش (وجود) نگون سار مى‌سازيم؛ و آيا خردورزى نمى‌كنند؟!


وَ مَا عَلَّمۡنَٰهُ ٱلشِّعۡرَ وَ مَا يَنۢبَغِي لَهُۥٓ إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ وَ قُرۡءَانٞ مُّبِينٞ

69

شعر به او [پيامبر] نياموختيم، و شايسته او نيست؛ اين (سخن) جز ياد آورى و قرآن روشنگر نيست.


لِّيُنذِرَ مَن كَانَ حَيّٗا وَ يَحِقَّ ٱلۡقَوۡلُ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ

70

تا هر كس را كه زنده (دل) است هشدار دهد؛ و گفتار (سنت گونه و وعده عذاب) بر كافران تحقق يابد.


أَ وَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا خَلَقۡنَا لَهُم مِّمَّا عَمِلَتۡ أَيۡدِينَآ أَنۡعَٰمٗا فَهُمۡ لَهَا مَٰلِكُونَ

71

و آيا نظر نكرده‌اند كه از آنچه دستان (قدرت) ما بر ساخته است، دام‌هايى براى آنان آفريديم و آنان مالك آنها هستند؟!


وَ ذَلَّلۡنَٰهَا لَهُمۡ فَمِنۡهَا رَكُوبُهُمۡ وَ مِنۡهَا يَأۡكُلُونَ

72

و آنها را براى‌شان فروتن (و رام) ساختيم، پس [وسيله‌] سوارى‌شان از برخى آنهاست و از برخى آنها مى‌خورند؛


وَ لَهُمۡ فِيهَا مَنَٰفِعُ وَ مَشَارِبُ أَفَلَا يَشۡكُرُونَ

73

و براى آنان در آنها سودها و و نوشيدنى‌هاست؛ پس آيا سپاسگزارى نمى‌كنند؟!


وَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ ءَالِهَةٗ لَّعَلَّهُمۡ يُنصَرُونَ

74

غير از خدا معبودانى (براى پرستش) گزيده‌اند، باشد كه آنان يارى شوند؛


لَا يَسۡتَطِيعُونَ نَصۡرَهُمۡ وَ هُمۡ لَهُمۡ جُندٞ مُّحۡضَرُونَ

75

(ولى آنها) نمى‌توانند آنان را يارى رسانند، و آنان براى آن (بت) ان لشكرى احضار شده‌اند.


فَلَا يَحۡزُنكَ قَوۡلُهُمۡۘ إِنَّا نَعۡلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَ مَا يُعۡلِنُونَ

76

پس سخن آن (مشرك) ان تو را اندوهگين نسازد؛ كه ما آنچه را پنهان مى‌كنند و آنچه را آشكار مى‌سازند مى‌دانيم.


أَ وَ لَمۡ يَرَ ٱلۡإِنسَٰنُ أَنَّا خَلَقۡنَٰهُ مِن نُّطۡفَةٖ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٞ مُّبِينٞ

77

و آيا انسان نظر نكرده كه ما او را از آب اندك سيال آفريديم؟! و بناگاه وى دشمنى آشكار است.


وَ ضَرَبَ لَنَا مَثَلٗا وَ نَسِيَ خَلۡقَهُۥ قَالَ مَن يُحۡيِ ٱلۡعِظَٰمَ وَ هِيَ رَمِيمٞ

78

و براى ما مثلى زد و آفرينش خود را فراموش كرده و گفت:« چه كسى اين استخوان را در حالى كه آن پوسيده است زنده مى‌سازد؟! »


قُلۡ يُحۡيِيهَا ٱلَّذِيٓ أَنشَأَهَآ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلۡقٍ عَلِيمٌ

79

بگو:« كسى آن را زنده مى‌كند، كه نخستين بار وى را پديد آورد؛ و او به هر آفرينشى داناست؛


ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ ٱلشَّجَرِ ٱلۡأَخۡضَرِ نَارٗا فَإِذَآ أَنتُم مِّنۡهُ تُوقِدُونَ

80

(همان) كسى كه براى شما از درخت سبز، آتشى قرار داد، و شما در هنگام (نياز) از آن (آتش) مى‌افروزيد. »


أَ وَ لَيۡسَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن يَخۡلُقَ مِثۡلَهُم بَلَىٰ وَ هُوَ ٱلۡخَلَّٰقُ ٱلۡعَلِيمُ

81

و آيا كسى كه آسمان‌ها و زمين را آفريد، نمى‌تواند كه همانند آن (مردگ) ان را بيافريند؟! آرى (مى‌تواند)، و او فراوان آفرين داناست.


إِنَّمَآ أَمۡرُهُۥٓ إِذَآ أَرَادَ شَيۡ‍ًٔا أَن يَقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ

82

هنگامى كه چيزى را بخواهد، فرمان او فقط اين است كه به آن مى‌گويد:« باش! »پس [فورا موجود] مى‌شود.


فَسُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ وَ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ

83

پس منزه است كسى كه فرمانروايى مطلق همه چيز تنها به دست اوست؛ و فقط به سوى او بازگردانده مى‌شويد.


Sooreh الصافات

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ وَ ٱلصَّٰٓفَّٰتِ صَفّٗا

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ سوگند به صف كشيدگان صف بسته،


فَٱلزَّٰجِرَٰتِ زَجۡرٗا

2

و به بازدارندگان منع كننده،


فَٱلتَّٰلِيَٰتِ ذِكۡرًا

3

و به خوانندگان (آيات) يادآور،


إِنَّ إِلَٰهَكُمۡ لَوَٰحِدٞ

4

قطعا معبود شما يگانه است.


رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا بَيۡنَهُمَا وَ رَبُّ ٱلۡمَشَٰرِقِ

5

(همان) پروردگار آسمان‌ها و زمين و آنچه بين آن دو است، و پروردگار خاوران.


إِنَّا زَيَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنۡيَا بِزِينَةٍ ٱلۡكَوَاكِبِ

6

در حقيقت ما آسمان نزديك را با زيور سيارات آراستيم؛


وَ حِفۡظٗا مِّن كُلِّ شَيۡطَٰنٖ مَّارِدٖ

7

و آن را از هر شيطان سركش حفظ كرديم؛


لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى ٱلۡمَلَإِ ٱلۡأَعۡلَىٰ وَ يُقۡذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٖ

8

نمى توانند به جمع (فرشتگان عالم) بالاتر گوش فرا دهند و از هر جانب به آنان (تير) افكنده مى‌شود؛


دُحُورٗا وَ لَهُمۡ عَذَابٞ وَاصِبٌ

9

(آنان) رانده شده‌اند، و برايشان عذابى پايدار است!


إِلَّا مَنۡ خَطِفَ ٱلۡخَطۡفَةَ فَأَتۡبَعَهُۥ شِهَابٞ ثَاقِبٞ

10

مگر كسى كه (اسرار را) يكباره بربايد، و شهاب درخشان شكافنده‌اى او را تعقيب كند.


فَٱسۡتَفۡتِهِمۡ أَهُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَم مَّنۡ خَلَقۡنَآ إِنَّا خَلَقۡنَٰهُم مِّن طِينٖ لَّازِبِۢ

11

از آنان پرسش كن:« آيا آفرينش آنان سخت‌تر است يا كسانى كه ما آفريديم؟! »كه ما آنان را از گل چسبنده‌اى آفريديم.


بَلۡ عَجِبۡتَ وَ يَسۡخَرُونَ

12

بلكه (از انكارشان) تعجب مى كنى، و (آنان) ريشخند مى‌كنند.


وَ إِذَا ذُكِّرُواْ لَا يَذۡكُرُونَ

13

و هنگامى كه تذكر داده شوند، يادآور نمى‌شوند.


وَ إِذَا رَأَوۡاْ ءَايَةٗ يَسۡتَسۡخِرُونَ

14

و هنگامى كه نشانه‌اى (معجزه آسا) ببينند به ريشخند مى‌گيرند.


وَ قَالُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٌ

15

و مى‌گويند:« اين جز سحرى آشكار نيست.


أَءِذَا مِتۡنَا وَ كُنَّا تُرَابٗا وَ عِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ

16

آيا هنگامى كه مرديم و خاك و استخوان‌هايى (پوسيده) شديم، آيا حتما ما برانگيخته خواهيم شد؟!


أَ وَ ءَابَآؤُنَا ٱلۡأَوَّلُونَ

17

و آيا نياكان نخستين ما (زنده مى‌شوند)؟! »


قُلۡ نَعَمۡ وَ أَنتُمۡ دَٰخِرُونَ

18

بگو:« آرى، در حالى كه شما خوار هستيد.


فَإِنَّمَا هِيَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ فَإِذَا هُمۡ يَنظُرُونَ

19

و آن فقط يك خروش است و ناگهان آنان (زنده مى‌شوند و) نگاه مى كنند؛


وَ قَالُواْ يَٰوَيۡلَنَا هَٰذَا يَوۡمُ ٱلدِّينِ

20

و مى‌گويند: اى واى بر ما، اين روز جزاست! »


هَٰذَا يَوۡمُ ٱلۡفَصۡلِ ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَ

21

(ندا مى آيد:) اين روز جدايى است كه همواره آن را دروغ مى انگاشتيد.


ٱحۡشُرُواْ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ وَ أَزۡوَٰجَهُمۡ وَ مَا كَانُواْ يَعۡبُدُونَ

22

كسانى را كه ستم كرده‌اند و همسانان ايشان و آنچه را جز خدا همواره مى‌پرستيدند،


مِن دُونِ ٱللَّهِ فَٱهۡدُوهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡجَحِيمِ

23

گردآورى كنيد و آنان را به سوى راه دوزخ رهنمون شويد.


وَ قِفُوهُمۡ إِنَّهُم مَّسۡ‍ُٔولُونَ

24

و آنان را نگاه داريد، [چرا] كه آنان مورد بازپرسى قرار مى‌گيرند.


مَا لَكُمۡ لَا تَنَاصَرُونَ

25

شما را چه شده كه يكديگر را يارى نمى كنيد؟!


بَلۡ هُمُ ٱلۡيَوۡمَ مُسۡتَسۡلِمُونَ

26

بلكه امروز آنان در پى تسليم‌اند.


وَ أَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ

27

و برخى آنان به برخى [ديگر] رو كرده در حالى كه از يكديگر مى‌پرسند؛


قَالُوٓاْ إِنَّكُمۡ كُنتُمۡ تَأۡتُونَنَا عَنِ ٱلۡيَمِينِ

28

(پيروان به رهبران) گويند:« مسلما شما همواره از در راستى با ما در مى آمديد! »


قَالُواْ بَل لَّمۡ تَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ

29

(رهبران در پاسخ) گويند:« بلكه (خودتان) مؤمن نبوديد.


وَ مَا كَانَ لَنَا عَلَيۡكُم مِّن سُلۡطَٰنِۢ بَلۡ كُنتُمۡ قَوۡمٗا طَٰغِينَ

30

و براى ما هيچ تسلطى بر شما نبود، بلكه (شما) گروهى طغيانگر بوديد.


فَحَقَّ عَلَيۡنَا قَوۡلُ رَبِّنَآ إِنَّا لَذَآئِقُونَ

31

پس سخن (سنت گونه) پروردگارمان در مورد (مجازات) ما تحقق يافت، قطعا ما چشنده (عذاب) هستيم!


فَأَغۡوَيۡنَٰكُمۡ إِنَّا كُنَّا غَٰوِينَ

32

و شما را گمراه كرديم، [چرا] كه ما گمراه بوديم. »


فَإِنَّهُمۡ يَوۡمَئِذٖ فِي ٱلۡعَذَابِ مُشۡتَرِكُونَ

33

و در واقع آنان در آن روز در عذاب شريكند.


إِنَّا كَذَٰلِكَ نَفۡعَلُ بِٱلۡمُجۡرِمِينَ

34

در حقيقت ما با خلافكاران اينچنين مى كنيم.


إِنَّهُمۡ كَانُوٓاْ إِذَا قِيلَ لَهُمۡ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ يَسۡتَكۡبِرُونَ

35

[چرا] كه آنان هنگامى كه به ايشان گفته مى‌شد:« هيچ معبودى جز خدا نيست. »همواره تكبر مى‌ورزيدند؛


وَ يَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوٓاْ ءَالِهَتِنَا لِشَاعِرٖ مَّجۡنُونِۢ

36

و مى‌گفتند:« آيا واقعا ما معبودانمان را بخاطر شاعرى ديوانه رهاكنيم؟! »


بَلۡ جَآءَ بِٱلۡحَقِّ وَ صَدَّقَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

37

(چنين نيست،) بلكه حق را آورده و فرستادگان (الهى) را تاييد كرده‌است.


إِنَّكُمۡ لَذَآئِقُواْ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡأَلِيمِ

38

قطعا شما عذاب دردناكى را خواهيد چشيد!


وَ مَا تُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ

39

و جز به آنچه همواره انجام مى‌داديد مجازات نخواهيد شد.


إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ

40

جز بندگان خالص شده خدا؛


أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ رِزۡقٞ مَّعۡلُومٞ

41

آنان برايشان« روزى »معينى است،


فَوَٰكِهُ وَ هُم مُّكۡرَمُونَ

42

(از انواع) ميوه‌هاست، و آنان گرامى داشته شده‌اند؛


فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ

43

در حالى كه در بوستان‌هاى پر نعمت (بهشت)،


عَلَىٰ سُرُرٖ مُّتَقَٰبِلِينَ

44

برتخت هايى روياروى همند،


يُطَافُ عَلَيۡهِم بِكَأۡسٖ مِّن مَّعِينِۢ

45

جامى از (شراب) لبريز برگردشان چرخانده مى‌شود،


بَيۡضَآءَ لَذَّةٖ لِّلشَّٰرِبِينَ

46

(شرابى) سپيد (و درخشان) كه براى نوشندگان لذت بخش است؛


لَا فِيهَا غَوۡلٞ وَ لَا هُمۡ عَنۡهَا يُنزَفُونَ

47

نه در آن تباهى (خرد) است، و نه آنان از آن مست مى‌شوند.


وَ عِندَهُمۡ قَٰصِرَٰتُ ٱلطَّرۡفِ عِينٞ

48

و نزد آنان (همسرانى) چشم فروهشته [و] فراخ ديده باشند؛


كَأَنَّهُنَّ بَيۡضٞ مَّكۡنُونٞ

49

(از شدت سفيدى) چنانكه‌گويى آنان تخم مرغ هاى (زير پر) پنهان مانده اند.


فَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ

50

و برخى آنان به برخى [ديگر] رو كرده در حالى كه از يكديگر مى‌پرسند،


قَالَ قَآئِلٞ مِّنۡهُمۡ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٞ

51

گوينده‌اى از آنان مى‌گويد:« راستى من همنشينى (در دنيا) داشتم.


يَقُولُ أَءِنَّكَ لَمِنَ ٱلۡمُصَدِّقِينَ

52

كه مى‌گفت: آيا قطعا تو از تأييد كنندگان (معاد) هستى؟


أَءِذَا مِتۡنَا وَ كُنَّا تُرَابٗا وَ عِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَدِينُونَ

53

آيا هنگامى كه مرديم و خاك و استخوان‌هايى (پوسيده) شديم آيا واقعا ما جزاداده مى‌شويم؟! »


قَالَ هَلۡ أَنتُم مُّطَّلِعُونَ

54

گويد:« آيا شما (از جاى او) آگاهيد؟ »


فَٱطَّلَعَ فَرَءَاهُ فِي سَوَآءِ ٱلۡجَحِيمِ

55

پس آگاه شود و او را در ميان دوزخ ببيند؛


قَالَ تَٱللَّهِ إِن كِدتَّ لَتُرۡدِينِ

56

گويد:« به خدا سوگند واقعا نزديك بود [مرا] به هلاكت اندازى.


وَ لَوۡلَا نِعۡمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ ٱلۡمُحۡضَرِينَ

57

و اگر نعمت پروردگارم نبود، حتما از احضار شدگان (در دوزخ) بودم!


أَفَمَا نَحۡنُ بِمَيِّتِينَ

58

پس آيا ما جز به (همان) مرگ اولمان (ديگر) نمى‌ميريم.


إِلَّا مَوۡتَتَنَا ٱلۡأُولَىٰ وَ مَا نَحۡنُ بِمُعَذَّبِينَ

59

و ما عذاب نخواهيم شد؟!


إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ

60

قطعا تنها اين كاميابى بزرگ است! »


لِمِثۡلِ هَٰذَا فَلۡيَعۡمَلِ ٱلۡعَٰمِلُونَ

61

پس بايد براى مثل اين (پاداش) كوشندگان عمل كنند.


أَذَٰلِكَ خَيۡرٞ نُّزُلًا أَمۡ شَجَرَةُ ٱلزَّقُّومِ

62

آيا اين (نعمت‌هاى بهشتى بعنوان نخستين) پذيرايى بهتر است، يا درخت (نفرت‌انگيز) زقوم؟!


إِنَّا جَعَلۡنَٰهَا فِتۡنَةٗ لِّلظَّٰلِمِينَ

63

كه ما آن را آزمايش (و عذاب) براى ستمكاران قرار داديم.


إِنَّهَا شَجَرَةٞ تَخۡرُجُ فِيٓ أَصۡلِ ٱلۡجَحِيمِ

64

كه آن درختى است كه از بن دوزخ بيرون مى آيد؛


طَلۡعُهَا كَأَنَّهُۥ رُءُوسُ ٱلشَّيَٰطِينِ

65

شكوفه آن (درخت، از زشتى) چنانكه‌گويى همانند سرهاى شيطان‌هاست!


فَإِنَّهُمۡ لَأٓكِلُونَ مِنۡهَا فَمَالِ‍ُٔونَ مِنۡهَا ٱلۡبُطُونَ

66

و قطعا آن (ستمكار) ان از آن مى خورند و شكم‌ها را از آن پرمى‌كنند.


ثُمَّ إِنَّ لَهُمۡ عَلَيۡهَا لَشَوۡبٗا مِّنۡ حَمِيمٖ

67

سپس قطعا آنان بر روى آن (غذا)، آب سوزان آلوده مى نوشند!


ثُمَّ إِنَّ مَرۡجِعَهُمۡ لَإِلَى ٱلۡجَحِيمِ

68

سپس قطعا بازگشت آنان به سوى دوزخ است.


إِنَّهُمۡ أَلۡفَوۡاْ ءَابَآءَهُمۡ ضَآلِّينَ

69

[چرا] كه آنان پدرانشان را گمراه يافتند،


فَهُمۡ عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِمۡ يُهۡرَعُونَ

70

و آنان بدنبال آن (پدر) ان مى‌شتابند.


وَ لَقَدۡ ضَلَّ قَبۡلَهُمۡ أَكۡثَرُ ٱلۡأَوَّلِينَ

71

و بيقين قبل از آنان بيشتر پيشينيان گمراه شدند.


وَ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا فِيهِم مُّنذِرِينَ

72

و بيقين در [ميان‌] آنان هشدارگرانى فرستاديم.


فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُنذَرِينَ

73

پس بنگر كه فرجام هشدارداده شدگان چگونه شد؟!


إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ

74

مگر بندگان خالص شده خدا (كه نجات يافتند.)


وَ لَقَدۡ نَادَىٰنَا نُوحٞ فَلَنِعۡمَ ٱلۡمُجِيبُونَ

75

و بيقين نوح، ما را نداداد، و چه خوب پاسخ دهنده‌اى بوديم.


وَ نَجَّيۡنَٰهُ وَ أَهۡلَهُۥ مِنَ ٱلۡكَرۡبِ ٱلۡعَظِيمِ

76

و وى و خانواده اش را از اندوه بزرگ نجات داديم؛


وَ جَعَلۡنَا ذُرِّيَّتَهُۥ هُمُ ٱلۡبَاقِينَ

77

و تنها نسل اورا باقى گذاشتيم.


وَ تَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ

78

و (نام نيك) او را در (ميان ملت‌هاى) پسين برجاى گذاشتيم.


سَلَٰمٌ عَلَىٰ نُوحٖ فِي ٱلۡعَٰلَمِينَ

79

در ميان جهانيان سلام بر نوح [باد]؛


إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ

80

كه ما اينگونه نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم.


إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

81

[چرا] كه او از بندگان مؤمن ما بود.


ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ

82

سپس ديگران (مشركان) را غرق كرديم.


وَ إِنَّ مِن شِيعَتِهِۦ لَإِبۡرَٰهِيمَ

83

و قطعا ابراهيم از پيروان او بود؛


إِذۡ جَآءَ رَبَّهُۥ بِقَلۡبٖ سَلِيمٍ

84

آنگاه كه با دلى سالم به پيشگاه پروردگارش آمد؛


إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ وَ قَوۡمِهِۦ مَاذَا تَعۡبُدُونَ

85

هنگامى كه به پدر (مادرش يا عموي) ش و قومش گفت:« چه مى پرستيد؟!


أَئِفۡكًا ءَالِهَةٗ دُونَ ٱللَّهِ تُرِيدُونَ

86

آيا دروغ بزرگ (كه همان پرستش) معبودانى جز خداست را مى خواهيد؟!


فَمَا ظَنُّكُم بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

87

پس گمانتان به پروردگار جهانيان چيست؟! »


فَنَظَرَ نَظۡرَةٗ فِي ٱلنُّجُومِ

88

پس با نگاهى به ستارگان در نگريست،


فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٞ

89

و گفت:« در حقيقت من بيمارم. »


فَتَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ مُدۡبِرِينَ

90

پس (مشركان) پشت كرده، از او روى برتافتند.


فَرَاغَ إِلَىٰٓ ءَالِهَتِهِمۡ فَقَالَ أَلَا تَأۡكُلُونَ

91

پس به سوى معبودانشان روى كرد و گفت:« آيا [غذا] نمى خوريد؟!


مَا لَكُمۡ لَا تَنطِقُونَ

92

شما را چه شده كه سخن نمى‌گوييد؟! »


فَرَاغَ عَلَيۡهِمۡ ضَرۡبَۢا بِٱلۡيَمِينِ

93

پس با ضربه (قدرتمند دست) راست، به سوى آن (معبود) ان روى آورد،


فَأَقۡبَلُوٓاْ إِلَيۡهِ يَزِفُّونَ

94

و (مشركان) شتابان به سوى او آمدند.


قَالَ أَتَعۡبُدُونَ مَا تَنۡحِتُونَ

95

(ابراهيم) گفت:« آيا آنچه را مى تراشيد مى پرستيد؟!


وَ ٱللَّهُ خَلَقَكُمۡ وَ مَا تَعۡمَلُونَ

96

و حال آنكه خدا شما و آنچه را مى سازيد، آفريده است! »


قَالُواْ ٱبۡنُواْ لَهُۥ بُنۡيَٰنٗا فَأَلۡقُوهُ فِي ٱلۡجَحِيمِ

97

(بت پرستان) گفتند:« ساختمان (آتشكده‌ا) ى براى او بسازيد و وى را در آن دوزخ بيفكنيد! »


فَأَرَادُواْ بِهِۦ كَيۡدٗا فَجَعَلۡنَٰهُمُ ٱلۡأَسۡفَلِينَ

98

و خواستند براى او نقشه‌اى بكشند (و نابودش كنند)، و [لى‌] آنان را فروترين (و خوارترين مردم) گردانيديم.


وَ قَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّي سَيَهۡدِينِ

99

و (ابراهيم) گفت:« در حقيقت من به سوى پروردگارم رهسپارم، كه بزودى [مرا] رهنمون شود.


رَبِّ هَبۡ لِي مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ

100

پروردگارا! به من از (فرزندان) شايسته ببخش! »


فَبَشَّرۡنَٰهُ بِغُلَٰمٍ حَلِيمٖ

101

پس او را به پسرى بردبار مژده داديم.


فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ ٱلسَّعۡيَ قَالَ يَٰبُنَيَّ إِنِّيٓ أَرَىٰ فِي ٱلۡمَنَامِ أَنِّيٓ أَذۡبَحُكَ فَٱنظُرۡ مَاذَا تَرَىٰ قَالَ يَٰٓأَبَتِ ٱفۡعَلۡ مَا تُؤۡمَرُ سَتَجِدُنِيٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰبِرِينَ

102

و هنگامى كه (پسر) به حد [كار و] كوشش با او رسيد، گفت:« اى پسركم! در حقيقت من در خواب مى‌بينم كه من تورا سر مى‌برم! پس بنگر چه به نظرت مى‌رسد؟ » (اسماعيل) گفت:« اى پدرم! آنچه را مأموريت دارى انجام ده، اگر خدا بخواهد بزودى مرا از شكيبايان خواهى يافت. »


فَلَمَّآ أَسۡلَمَا وَ تَلَّهُۥ لِلۡجَبِينِ

103

و هنگامى كه هر دو تسليم شدند و او را به پيشانى بر خاك نهاد،


وَ نَٰدَيۡنَٰهُ أَن يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُ

104

و او را ندا داديم كه:« اى ابراهيم!


قَدۡ صَدَّقۡتَ ٱلرُّءۡيَآ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ

105

بيقين آن خواب را تأييد كردى (و تحقق بخشيدى). »در واقع اينگونه، نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم.


إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡبَلَٰٓؤُاْ ٱلۡمُبِينُ

106

قطعا اين تنها آزمايش روشنگر بود؛


وَ فَدَيۡنَٰهُ بِذِبۡحٍ عَظِيمٖ

107

و قربانى بزرگى را تاوان او داديم.


وَ تَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ

108

و (نام نيك) اورا در (ميان ملت هاى) پسين برجاى گذاشتيم.


سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ

109

سلام بر ابراهيم!


كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ

110

اينگونه، نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم.


إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

111

[چرا] كه او از بندگان مؤمن ما بود.


وَ بَشَّرۡنَٰهُ بِإِسۡحَٰقَ نَبِيّٗا مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ

112

و او را به اسحاق در حالى كه پيامبرى از شايستگان بود بشارت داديم.


وَ بَٰرَكۡنَا عَلَيۡهِ وَ عَلَىٰٓ إِسۡحَٰقَ وَ مِن ذُرِّيَّتِهِمَا مُحۡسِنٞ وَ ظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ مُبِينٞ

113

و به او و به اسحاق بركت داديم؛ و از نسل آن دو (برخى) نيكوكارند و (برخى) ستمكارى آشكار، برخويشتنند.


وَ لَقَدۡ مَنَنَّا عَلَىٰ مُوسَىٰ وَ هَٰرُونَ

114

و بيقين به موسى و هارون منت نهاديم [و نعمت بزرگى بخشيديم‌].


وَ نَجَّيۡنَٰهُمَا وَ قَوۡمَهُمَا مِنَ ٱلۡكَرۡبِ ٱلۡعَظِيمِ

115

و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ نجات داديم؛


وَ نَصَرۡنَٰهُمۡ فَكَانُواْ هُمُ ٱلۡغَٰلِبِينَ

116

و آنان را يارى كرديم، پس فقط (آنان) بر دشمنان پيروز شدند.


وَ ءَاتَيۡنَٰهُمَا ٱلۡكِتَٰبَ ٱلۡمُسۡتَبِينَ

117

و به آن دو، كتاب روشنگر داديم؛


وَ هَدَيۡنَٰهُمَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ

118

و آن دو را به راه راست راهنمايى كرديم.


وَ تَرَكۡنَا عَلَيۡهِمَا فِي ٱلۡأٓخِرِينَ

119

و (نام نيك) آن دو را در (ميان ملت هاى) پسين برجاى گذاشتيم.


سَلَٰمٌ عَلَىٰ مُوسَىٰ وَ هَٰرُونَ

120

سلام بر موسى و هارون!


إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ

121

كه اينگونه نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم.


إِنَّهُمَا مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

122

[چرا] كه آن دو از بندگان مؤمن ما بودند.


وَ إِنَّ إِلۡيَاسَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

123

و قطعا الياس از [جمله‌] فرستادگان (خدا) بود؛


إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَلَا تَتَّقُونَ

124

آنگاه كه به قومش گفت:« آيا خودنگهدارى (و پارسايى) نمى كنيد؟!


أَتَدۡعُونَ بَعۡلٗا وَ تَذَرُونَ أَحۡسَنَ ٱلۡخَٰلِقِينَ

125

آيا بت« بعل »را مى خوانيد (و مى پرستيد) و نيكوترين آفرينندگان را رها مى سازيد؟!


ٱللَّهَ رَبَّكُمۡ وَ رَبَّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ

126

(همان) خدا كه پروردگار شما و پروردگار نياكان نخستين شماست! »


فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمۡ لَمُحۡضَرُونَ

127

پس او را تكذيب كردند؛ و قطعا آنان (براى عذاب) احضار شدگانند!


إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ

128

مگر بندگان خالص شده خدا.


وَ تَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ

129

و (نام نيك) او را در (ميان امت‌هاى) پسين برجاى گذارديم.


سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِلۡ‏يَاسِينَ

130

سلام بر الياسين!


إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ

131

مسلما ما اينگونه نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم.


إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

132

[چرا] كه او از بندگان مؤمن ماست.


وَ إِنَّ لُوطٗا لَّمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

133

و قطعا لوط از فرستاده شدگان (خدا) بود،


إِذۡ نَجَّيۡنَٰهُ وَ أَهۡلَهُۥٓ أَجۡمَعِينَ

134

آنگاه كه او و خانواده‌اش همگى را نجات داديم،


إِلَّا عَجُوزٗا فِي ٱلۡغَٰبِرِينَ

135

مگر پيرزنى كه در ميان بازماندگان (در عذاب) بود.


ثُمَّ دَمَّرۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ

136

سپس ديگران را درهم كوبيديم!


وَ إِنَّكُمۡ لَتَمُرُّونَ عَلَيۡهِم مُّصۡبِحِينَ

137

و قطعا شما صبحگاهان و شبانگاه برآنان مى‌گذريد،


وَ بِٱلَّيۡلِ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ

138

پس آيا خردورزى نمى‌كنيد؟!


وَ إِنَّ يُونُسَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

139

و قطعا يونس از فرستادگان (خدا) بود.


إِذۡ أَبَقَ إِلَى ٱلۡفُلۡكِ ٱلۡمَشۡحُونِ

140

آنگاه كه به سوى كشتى انباشته (از كالا و مردم) بگريخت؛


فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ ٱلۡمُدۡحَضِينَ

141

ا آنان قرعه افكند و (قرعه به نام او افتاد و) از ساقط شدگان (به دريا) شد.


فَٱلۡتَقَمَهُ ٱلۡحُوتُ وَ هُوَ مُلِيمٞ

142

و ماهى (بزرگى) او را بلعيد، در حالى كه او سزاوار سرزنش بود؛


فَلَوۡلَآ أَنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلۡمُسَبِّحِينَ

143

و اگر او از تسبيح كنندگان نبود،


لَلَبِثَ فِي بَطۡنِهِۦٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ

144

حتما تا روزى كه (مردم) برانگيخته مى‌شوند در شكم آن (ماهى) درنگ مى‌كرد!


فَنَبَذۡنَٰهُ بِٱلۡعَرَآءِ وَ هُوَ سَقِيمٞ

145

پس اورا به كرانه خشكى افكنديم در حالى كه او بيمار بود؛


وَ أَنۢبَتۡنَا عَلَيۡهِ شَجَرَةٗ مِّن يَقۡطِينٖ

146

و بر فراز او گياهى از (نوع) كدو برويانديم.


وَ أَرۡسَلۡنَٰهُ إِلَىٰ مِاْئَةِ أَلۡفٍ أَوۡ يَزِيدُونَ

147

و او را به سوى صد هزار (نفر) يا بيشتر فرستاديم؛


فَ‍َٔامَنُواْ فَمَتَّعۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ حِينٖ

148

و ايمان آوردند، و تا زمان (مرگ) بهره‌مندشان ساختيم.


فَٱسۡتَفۡتِهِمۡ أَلِرَبِّكَ ٱلۡبَنَاتُ وَ لَهُمُ ٱلۡبَنُونَ

149

و از آن (مشرك) ان بپرس:« آيا فقط دختران براى پروردگار توست و فقط پسران براى آنان است؟!


أَمۡ خَلَقۡنَا ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ إِنَٰثٗا وَ هُمۡ شَٰهِدُونَ

150

يا فرشتگان را ماده آفريديم در حالى كه آنان گواه بودند؟! »


أَلَآ إِنَّهُم مِّنۡ إِفۡكِهِمۡ لَيَقُولُونَ

151

آگاه باشيد كه آنان قطعا براثر دروغ بزرگشان مى‌گويند:


وَلَدَ ٱللَّهُ وَ إِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ

152

« خدا فرزند آورده. »در حالى كه آنان مسلما دروغگويند.


أَصۡطَفَى ٱلۡبَنَاتِ عَلَى ٱلۡبَنِينَ

153

آيا دختران را بر پسران برگزيده است؟!


مَا لَكُمۡ كَيۡفَ تَحۡكُمُونَ

154

شما را چه شده؟! چگونه داورى مى كنيد؟!


أَفَلَا تَذَكَّرُونَ

155

آيا (غافليد) و متذكر نمى‌شويد؟!


أَمۡ لَكُمۡ سُلۡطَٰنٞ مُّبِينٞ

156

بلكه آيا دليل آشكارى براى شماست؟


فَأۡتُواْ بِكِتَٰبِكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ

157

پس كتابتان را بياوريد اگر راست گوييد!


وَ جَعَلُواْ بَيۡنَهُۥ وَ بَيۡنَ ٱلۡجِنَّةِ نَسَبٗا وَ لَقَدۡ عَلِمَتِ ٱلۡجِنَّةُ إِنَّهُمۡ لَمُحۡضَرُونَ

158

و (مشركان) بين او (خدا) و بين جن‌ها نسبت (خويشاوندى) قراردادند، و بيقين جن‌ها مى‌دانند كه قطعا آنان (براى عذاب) احضار شدگانند.


سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ

159

منزه است خدا از آنچه (اورا) وصف مى كنند،


إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ

160

مگر بندگان خالص شده خدا.


فَإِنَّكُمۡ وَ مَا تَعۡبُدُونَ

161

و شما و آنچه را پرستش مى كنيد،


مَآ أَنتُمۡ عَلَيۡهِ بِفَٰتِنِينَ

162

شما براساس آن گمراه كننده (كسى) نيستيد،


إِلَّا مَنۡ هُوَ صَالِ ٱلۡجَحِيمِ

163

مگر كسى كه او در دوزخ وارد شود (و بسوزد).


وَ مَا مِنَّآ إِلَّا لَهُۥ مَقَامٞ مَّعۡلُومٞ

164

و هيچ يك از ما نيست جز آنكه جايگاه معينى دارد؛


وَ إِنَّا لَنَحۡنُ ٱلصَّآفُّونَ

165

و قطعا فقط ما (براى اطاعت) صف كشيده‌ايم؛


وَ إِنَّا لَنَحۡنُ ٱلۡمُسَبِّحُونَ

166

و فقط ما تسبيح گوييم.


وَ إِن كَانُواْ لَيَقُولُونَ

167

و مسلما همواره مى‌گفتند:


لَوۡ أَنَّ عِندَنَا ذِكۡرٗا مِّنَ ٱلۡأَوَّلِينَ

168

« اگر (بر فرض) يادى (از كتاب‌هاى) پيشينيان نزد ما بود،


لَكُنَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ

169

بيقين، ما بندگان خالص شده خدا بوديم. »


فَكَفَرُواْ بِهِۦ فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ

170

و [لى‌] بدان كفر ورزيدند، و در آينده خواهند دانست.


وَ لَقَدۡ سَبَقَتۡ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا ٱلۡمُرۡسَلِينَ

171

و بيقين سخن (سنت گونه) ما در مورد بندگان فرستاده شده ما از پيش (مقرر شده) است.


إِنَّهُمۡ لَهُمُ ٱلۡمَنصُورُونَ

172

كه قطعا تنها آنان يارى شدگانند،


وَ إِنَّ جُندَنَا لَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ

173

و مسلما فقط لشكر ما پيروزند.


فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡ حَتَّىٰ حِينٖ

174

پس تا زمان [معينى‌] از آنان روى برتاب.


وَ أَبۡصِرۡهُمۡ فَسَوۡفَ يُبۡصِرُونَ

175

و آنان را بنگر پس در آينده خواهند ديد!


أَفَبِعَذَابِنَا يَسۡتَعۡجِلُونَ

176

و آيا آنان به عذاب ما شتاب مى‌ورزند؟!


فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمۡ فَسَآءَ صَبَاحُ ٱلۡمُنذَرِينَ

177

و [لى‌] هنگامى كه (عذاب) در آستانه (خانه‌ها) يشان فرود آيد، پس صبحگاه هشدار داده‌شدگان، بد است!


وَ تَوَلَّ عَنۡهُمۡ حَتَّىٰ حِينٖ

178

و تا زمان [معينى‌] از آنان روى برتاب.


وَ أَبۡصِرۡ فَسَوۡفَ يُبۡصِرُونَ

179

و بنگر پس در آينده خواهند ديد.


سُبۡحَٰنَ رَبِّكَ رَبِّ ٱلۡعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ

180

پروردگار تو، (همان) پروردگار شكست ناپذير، منزه است از آنچه (مشركان) وصف مى‌كنند.


وَ سَلَٰمٌ عَلَى ٱلۡمُرۡسَلِينَ

181

و سلام بر فرستاده شدگان (خدا)!


وَ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

182

و ستايش مخصوص خدايى است كه پروردگار جهانيان است.


Sooreh ص

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ صٓ وَ ٱلۡقُرۡءَانِ ذِي ٱلذِّكۡرِ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ صاد، سوگند به قرآن صاحب ياد (كه تو برحقى)!


بَلِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فِي عِزَّةٖ وَ شِقَاقٖ

2

بلكه كسانى كه كفر ورزيدند در نخوت و ستيز [و جدايى‌] هستند.


كَمۡ أَهۡلَكۡنَا مِن قَبۡلِهِم مِّن قَرۡنٖ فَنَادَواْ وَّ لَاتَ حِينَ مَنَاصٖ

3

چه بسيار گروه‌هايى را پيش از آنان هلاك كرديم؛ و (به هنگام عذاب، ما را) ندا دادند، در حالى كه زمان پناهجويى نبود.


وَ عَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡ وَ قَالَ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا سَٰحِرٞ كَذَّابٌ

4

و (مشركان) به شگفت آمدند كه (پيامبرى) هشدارگر از ميان آنان به سراغشان آمد؛ و كافران گفتند:« اين ساحر بسيار دروغگويى است.


أَجَعَلَ ٱلۡأٓلِهَةَ إِلَٰهٗا وَٰحِدًا إِنَّ هَٰذَا لَشَيۡءٌ عُجَابٞ

5

آيا معبودان (متعدد) را معبود يگانه گردانيده است؟! قطعا اين چيزى بسيار شگفت‌آور است! »


وَ ٱنطَلَقَ ٱلۡمَلَأُ مِنۡهُمۡ أَنِ ٱمۡشُواْ وَ ٱصۡبِرُواْ عَلَىٰٓ ءَالِهَتِكُمۡ إِنَّ هَٰذَا لَشَيۡءٞ يُرَادُ

6

و اشراف آنان باشتاب به راه افتادند (و گفتند:) برويد و بر (پرستش) معبودانتان شكيبا باشيد، قطعا اين چيزى است كه خواسته شده است.


مَا سَمِعۡنَا بِهَٰذَا فِي ٱلۡمِلَّةِ ٱلۡأٓخِرَةِ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا ٱخۡتِلَٰقٌ

7

اين (مطالب پيامبر) را در آيين بازپسين نشنيده‌ايم؛ اين (ادعا) جز دروغى بربافته نيست.


أَءُنزِلَ عَلَيۡهِ ٱلذِّكۡرُ مِنۢ بَيۡنِنَا بَلۡ هُمۡ فِي شَكّٖ مِّن ذِكۡرِي بَل لَّمَّا يَذُوقُواْ عَذَابِ

8

آيا از ميان ما، آگاه كننده [قرآن‌] بر او [محمد] فروفرستاده شده است؟! بلكه آنان از (وحى) يادآور من، در شك‌اند، بلكه هنوز عذاب [من‌] را نچشيده‌اند.


أَمۡ عِندَهُمۡ خَزَآئِنُ رَحۡمَةِ رَبِّكَ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡوَهَّابِ

9

يا منابع رحمت پروردگار شكست ناپذير [و] بسيار بخشنده تو نزد آنان است؟!


أَمۡ لَهُم مُّلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا بَيۡنَهُمَا فَلۡيَرۡتَقُواْ فِي ٱلۡأَسۡبَٰبِ

10

يا فرمانروايى آسمان‌ها و زمين و آنچه ميان اين دو است از آن آنان است؟! (اگر چنين است) پس با وسايلى به (آسمان) بالا روند.


جُندٞ مَّا هُنَالِكَ مَهۡزُومٞ مِّنَ ٱلۡأَحۡزَابِ

11

(آنان) لشكركى از حزب‌ها هستند كه در آنجا شكست خورده‌اند.


كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَ عَادٞ وَ فِرۡعَوۡنُ ذُو ٱلۡأَوۡتَادِ

12

پيش از آنان قوم نوح و عاد و فرعون صاحب ميخ‌ها، (پيامبران ما را) تكذيب كردند.


وَ ثَمُودُ وَ قَوۡمُ لُوطٖ وَ أَصۡحَٰبُ لۡ‍َٔيۡكَةِ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡأَحۡزَابُ

13

و (نيز) ثمود و قوم لوط و اهل ايكه (سرزمين پردرخت قوم شعيب) آنان حزب‌هايى بودند (كه پيامبران را تكذيب كردند).


إِن كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ ٱلرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ

14

هيچ كدام نبودند مگر اينكه فرستادگان (خدا) را تكذيب كردند و كيفر [من برآنان‌] تحقق يافت.


وَ مَا يَنظُرُ هَٰٓؤُلَآءِ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ مَّا لَهَا مِن فَوَاقٖ

15

اينان جز يك بانگ (مرگبار) را انتظار نمى‌كشند، كه هيچ بازگشتى براى آن وجود ندارد!


وَ قَالُواْ رَبَّنَا عَجِّل لَّنَا قِطَّنَا قَبۡلَ يَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ

16

و (مشركان) گفتند:« [اى‌] پروردگار ما! قبل از روز حساب در دادن سهم ما (از عذاب، بر ايمان) شتاب كن. »


ٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَ ٱذۡكُرۡ عَبۡدَنَا دَاوُۥدَ ذَا ٱلۡأَيۡدِ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٌ

17

برآنچه مى‌گويند شكيبا باش: و يادكن بنده ما داود را كه صاحب دستان (قدرتمندى) بود، كه او توبه كار بود.


إِنَّا سَخَّرۡنَا ٱلۡجِبَالَ مَعَهُۥ يُسَبِّحۡنَ بِٱلۡعَشِيِّ وَ ٱلۡإِشۡرَاقِ

18

در حقيقت ما (منافع) كوه‌ها را مسخر (او) ساختيم كه هر عصرگاه و بامداد با او تسبيح مى‌گفتند.


وَ ٱلطَّيۡرَ مَحۡشُورَةٗ كُلّٞ لَّهُۥٓ أَوَّابٞ

19

و پرندگان را (رام او ساختيم) در حالى كه گردآمده [و] همه به سوى او بازگشت مى‌كردند.


وَ شَدَدۡنَا مُلۡكَهُۥ وَ ءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡحِكۡمَةَ وَ فَصۡلَ ٱلۡخِطَابِ

20

و فرمانروايى او را محكم ساختيم؛ و به او فرزانگى و سخنى فيصله بخش داديم.


وَ هَلۡ أَتَىٰكَ نَبَؤُاْ ٱلۡخَصۡمِ إِذۡ تَسَوَّرُواْ ٱلۡمِحۡرَابَ

21

و آيا خبر بزرگ دعواگران به تو رسيد هنگامى كه از محراب (داود) بالا رفتند؟!


إِذۡ دَخَلُواْ عَلَىٰ دَاوُۥدَ فَفَزِعَ مِنۡهُمۡ قَالُواْ لَا تَخَفۡ خَصۡمَانِ بَغَىٰ بَعۡضُنَا عَلَىٰ بَعۡضٖ فَٱحۡكُم بَيۡنَنَا بِٱلۡحَقِّ وَ لَا تُشۡطِطۡ وَ ٱهۡدِنَآ إِلَىٰ سَوَآءِ ٱلصِّرَٰطِ

22

(همان) هنگام كه بر داود وارد شدند و از آنان وحشت كرد؛ گفتند:« نترس، (ما) دو، دعواگريم كه برخى از ما بر برخى [ديگر] ستم كرده، پس ميان ما بحق داورى كن و گزاف مگوى و ما را به راه درست راهنمايى كن.


إِنَّ هَٰذَآ أَخِي لَهُۥ تِسۡعٞ وَ تِسۡعُونَ نَعۡجَةٗ وَ لِيَ نَعۡجَةٞ وَٰحِدَةٞ فَقَالَ أَكۡفِلۡنِيهَا وَ عَزَّنِي فِي ٱلۡخِطَابِ

23

در واقع اين برادر من است، او نود و نه ميش دارد و من يك ميش دارم، و [لى‌] گفته است كه مرا سرپرست آن (يك ميش نيز) بنما؛ و در سخن بر من غلبه كرده است. »


قَالَ لَقَدۡ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعۡجَتِكَ إِلَىٰ نِعَاجِهِۦ وَ إِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡخُلَطَآءِ لَيَبۡغِي بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٍ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَ قَلِيلٞ مَّا هُمۡ وَ ظَنَّ دَاوُۥدُ أَنَّمَا فَتَنَّٰهُ فَٱسۡتَغۡفَرَ رَبَّهُۥ وَ خَرَّ رَاكِعٗا وَ أَنَابَ

24

(داود) گفت:« بيقين با درخواست ميش تو براى افزودن به ميش‌هايش، برتو ستم نموده؛ و قطعا بسيارى از شريكان (و دوستان) برخى آنان بر برخى [ديگر] ستم مى‌كنند، مگر كسانى كه ايمان آورده و [كارهاى‌] شايسته انجام داده اند؛ و [لى‌] آنان اندكند. »و داود دانست كه اورا آزمايش كرده‌ايم، پس از پروردگارش طلب آمرزش نمود و ركوع كنان (بر زمين) افتاد و (با توبه به سوى خدا) بازگشت.


فَغَفَرۡنَا لَهُۥ ذَٰلِكَ وَ إِنَّ لَهُۥ عِندَنَا لَزُلۡفَىٰ وَ حُسۡنَ مَ‍َٔابٖ

25

و ما آن (كار) را بر او آمرزيديم، و قطعا براى او نزد ما (مقامى) نزديك و بازگشتى نيكوست.


يَٰدَاوُۥدُ إِنَّا جَعَلۡنَٰكَ خَلِيفَةٗ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱحۡكُم بَيۡنَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَقِّ وَ لَا تَتَّبِعِ ٱلۡهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدُۢ بِمَا نَسُواْ يَوۡمَ ٱلۡحِسَابِ

26

اى داود! در واقع ما تو را جانشين [نماينده خود] در زمين قرار داديم؛ پس بين مردم بحق داورى كن، و از هوس پيروى مكن كه تورا از راه خدا گمراه مى سازد؛ در حقيقت كسانى كه از راه خدا گمراه شوند، بخاطر فراموش كردن روز حساب، عذاب شديدى براى آنان است!


وَ مَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَآءَ وَ ٱلۡأَرۡضَ وَ مَا بَيۡنَهُمَا بَٰطِلٗا ذَٰلِكَ ظَنُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنَ ٱلنَّارِ

27

و آسمان و زمين و آنچه را ميان آن دو است بيهوده نيافريديم؛ اين گمان كسانى است كه كفر ورزيدند؛ پس واى بر كسانى كه كفر ورزيدند از آتش (دوزخ).


أَمۡ نَجۡعَلُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ كَٱلۡمُفۡسِدِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ نَجۡعَلُ ٱلۡمُتَّقِينَ كَٱلۡفُجَّارِ

28

بلكه آيا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند همچون فسادگران در زمين قرار مى‌دهيم، يا پارسايان (خود نگهدار) را همچون بدكاران قرار مى‌دهيم؟!


كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ مُبَٰرَكٞ لِّيَدَّبَّرُوٓاْ ءَايَٰتِهِۦ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ

29

(اين) كتابى خجسته است كه آن را به سوى تو فرو فرستاديم، تا در آيات آن تدبركنند و تا خردمندان متذكر شوند.


وَ وَهَبۡنَا لِدَاوُۥدَ سُلَيۡمَٰنَ نِعۡمَ ٱلۡعَبۡدُ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٌ

30

و سليمان را به داود بخشيديم؛ چه بنده نيكويى بود! [چرا] كه او توبه كار بود.


إِذۡ عُرِضَ عَلَيۡهِ بِٱلۡعَشِيِّ ٱلصَّٰفِنَٰتُ ٱلۡجِيَادُ

31

(يادكن) هنگامى را كه عصرگاهان اسبان چابك تندرو بر او عرضه شد،


فَقَالَ إِنِّيٓ أَحۡبَبۡتُ حُبَّ ٱلۡخَيۡرِ عَن ذِكۡرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتۡ بِٱلۡحِجَابِ

32

و گفت:« در حقيقت من (اسبان) نيكو را بخاطر ياد پروردگارم دوست دارم. » (و به آنها نگاه كرد) تا اينكه در (پشت) مانعى پنهان شدند.


رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسۡحَۢا بِٱلسُّوقِ وَ ٱلۡأَعۡنَاقِ

33

(و گفت:) آنها را نزد من بازگردانيد. پس شروع كرد كه بر ساق‌ها و گردن‌هاى آنها دست كشد.


وَ لَقَدۡ فَتَنَّا سُلَيۡمَٰنَ وَ أَلۡقَيۡنَا عَلَىٰ كُرۡسِيِّهِۦ جَسَدٗا ثُمَّ أَنَابَ

34

و بيقين سليمان را آزموديم و بر تخت او جسدى افكنديم؛ سپس (با توبه به سوى خدا) بازگشت.


قَالَ رَبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَ هَبۡ لِي مُلۡكٗا لَّا يَنۢبَغِي لِأَحَدٖ مِّنۢ بَعۡدِيٓ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ

35

گفت:« پروردگارا! مرا بيامرز و حكومتى به من ببخش كه بعد از من سزاوار هيچ كس نباشد، [چرا] كه تنها تو بسيار بخشنده‌اى. »


فَسَخَّرۡنَا لَهُ ٱلرِّيحَ تَجۡرِي بِأَمۡرِهِۦ رُخَآءً حَيۡثُ أَصَابَ

36

و باد را رام او ساختيم، در حالى كه به فرمانش بنرمى به هر كجا خواست روان مى‌شد.


وَ ٱلشَّيَٰطِينَ كُلَّ بَنَّآءٖ وَ غَوَّاصٖ

37

و شيطان ها را (از) هر بنا و غواص (رام او ساختيم).


وَ ءَاخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي ٱلۡأَصۡفَادِ

38

و (گروه) ديگر را كه نزديك به همديگر در زنجيرها [بسته شده‌] اند (تحت سلطه او قرار داديم).


هَٰذَا عَطَآؤُنَا فَٱمۡنُنۡ أَوۡ أَمۡسِكۡ بِغَيۡرِ حِسَابٖ

39

(و به او گفتيم:) اين بخشش ماست؛ پس بى‌شمار [و بدون محاسبه‌] ببخش يا نگاه‌دار.


وَ إِنَّ لَهُۥ عِندَنَا لَزُلۡفَىٰ وَ حُسۡنَ مَ‍َٔابٖ

40

و قطعا براى او [سليمان‌]، نزد ما (مقامى) نزديك و بازگشتى نيكوست.


وَ ٱذۡكُرۡ عَبۡدَنَآ أَيُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَسَّنِيَ ٱلشَّيۡطَٰنُ بِنُصۡبٖ وَ عَذَابٍ

41

و يادكن بنده ما ايوب را، هنگامى كه پروردگارش را ندا داد: كه شيطان به من رنج و عذابى رساند!


ٱرۡكُضۡ بِرِجۡلِكَ هَٰذَا مُغۡتَسَلُۢ بَارِدٞ وَ شَرَابٞ

42

(به او گفتيم:) پاى خود را (بر زمين) بكوب؛ اين (چشمه) آبى سرد و نوشيدنى است.


وَ وَهَبۡنَا لَهُۥٓ أَهۡلَهُۥ وَ مِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَةٗ مِّنَّا وَ ذِكۡرَىٰ لِأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ

43

و خانواده‌اش و همانند آنان را همراهشان به او بخشيديم، تا رحمتى از جانب ما و تذكرى براى خردمندان باشد.


وَ خُذۡ بِيَدِكَ ضِغۡثٗا فَٱضۡرِب بِّهِۦ وَ لَا تَحۡنَثۡ إِنَّا وَجَدۡنَٰهُ صَابِرٗا نِّعۡمَ ٱلۡعَبۡدُ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٞ

44

(و به او گفتيم:) دسته اى (گياه) به دست گير و با آن بزن و سوگند خود را مشكن. كه ما او را شكيبا يافتيم؛ چه بنده نيكويى بود [چرا] كه او توبه‌كار بود.


وَ ٱذۡكُرۡ عِبَٰدَنَآ إِبۡرَٰهِيمَ وَ إِسۡحَٰقَ وَ يَعۡقُوبَ أُوْلِي ٱلۡأَيۡدِي وَ ٱلۡأَبۡصَٰرِ

45

و يادكن بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را، كه صاحبان دستان (نيرومند) و چشمان (با بصيرت) بودند.


إِنَّآ أَخۡلَصۡنَٰهُم بِخَالِصَةٖ ذِكۡرَى ٱلدَّارِ

46

در حقيقت ما آنان را با خلوص [ويژه اى‌] خالص كرديم، كه (همان) يادآورى سرا (ى آخرت) بود.


وَ إِنَّهُمۡ عِندَنَا لَمِنَ ٱلۡمُصۡطَفَيۡنَ ٱلۡأَخۡيَارِ

47

و قطعا آنان نزد ما از برگزيدگان نيكند.


وَ ٱذۡكُرۡ إِسۡمَٰعِيلَ وَ ٱلۡيَسَعَ وَ ذَا ٱلۡكِفۡلِ وَ كُلّٞ مِّنَ ٱلۡأَخۡيَارِ

48

و يادكن اسماعيل و يسع و ذو الكفل را، و همه از نيكانند.


هَٰذَا ذِكۡرٞ وَ إِنَّ لِلۡمُتَّقِينَ لَحُسۡنَ مَ‍َٔابٖ

49

اين يادمان است؛ و قطعا براى پارسايان (خودنگهدار) بازگشتى نيكوست.


جَنَّٰتِ عَدۡنٖ مُّفَتَّحَةٗ لَّهُمُ ٱلۡأَبۡوَٰبُ

50

(همان) بوستان‌هاى ماندگار (بهشتى) در حالى كه درها برايشان گشوده شده است؛


مُتَّكِ‍ِٔينَ فِيهَا يَدۡعُونَ فِيهَا بِفَٰكِهَةٖ كَثِيرَةٖ وَ شَرَابٖ

51

در آنجا (برتخت‌ها) تكيه كرده اند، [و] در آنجا ميوه‌هاى فراوان و نوشيدنى فرا مى‌خوانند.


وَ عِندَهُمۡ قَٰصِرَٰتُ ٱلطَّرۡفِ أَتۡرَابٌ

52

و نزد آنان (همسران) چشم فرو هشته همسالند.


هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِيَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ

53

اين چيزى است كه براى روز حساب (بدان) وعده داده مى‌شويد.


إِنَّ هَٰذَا لَرِزۡقُنَا مَا لَهُۥ مِن نَّفَادٍ

54

قطعا اين« روزى »ماست در حالى كه هيچ پايانى براى آن نيست.


هَٰذَا وَ إِنَّ لِلطَّٰغِينَ لَشَرَّ مَ‍َٔابٖ

55

اين (پاداش پارسايان است)، و قطعا براى طغيانگران بدترين بازگشت است.


جَهَنَّمَ يَصۡلَوۡنَهَا فَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ

56

(همان) جهنمى كه در آن وارد مى‌شوند (و مى‌سوزند)؛ پس چه بستر بدى است!


هَٰذَا فَلۡيَذُوقُوهُ حَمِيمٞ وَ غَسَّاقٞ

57

اين آب سوزان و چركاب است، و بايد از آن بچشند!


وَ ءَاخَرُ مِن شَكۡلِهِۦٓ أَزۡوَٰجٌ

58

و انواع ديگر از (عذاب) همانند آن دارند.


هَٰذَا فَوۡجٞ مُّقۡتَحِمٞ مَّعَكُمۡ لَا مَرۡحَبَۢا بِهِمۡ إِنَّهُمۡ صَالُواْ ٱلنَّارِ

59

(طغيانگران مى‌گويند:) اين گروهى است كه همراه شما با مشقت وارد (دوزخ) مى‌شوند؛ وسعت (و خوشامد) برآنان مباد، [چرا] كه ايشان وارد آتش مى‌شوند (و مى‌سوزند)!


قَالُواْ بَلۡ أَنتُمۡ لَا مَرۡحَبَۢا بِكُمۡ أَنتُمۡ قَدَّمۡتُمُوهُ لَنَا فَبِئۡسَ ٱلۡقَرَارُ

60

(پيروان به سران خود) گويند:« بلكه شما وسعت (و خوشامد) برايتان مباد، كه شما آن (عذاب) را فرا پيش ما نهاديد، و چه بد قرارگاهى است! »


قَالُواْ رَبَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَٰذَا فَزِدۡهُ عَذَابٗا ضِعۡفٗا فِي ٱلنَّارِ

61

گويند:« [اى‌] پروردگار ما! هر كس اين (عذاب) را فراپيش ما نهاد، پس عذابى دو برابر در آتش برايش بيفزا! »


وَ قَالُواْ مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالٗا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ ٱلۡأَشۡرَارِ

62

و گويند:« ما را چه شده در حالى كه مردانى را كه همواره آنان را از اشرار مى‌شمرديم، (در آتش) نمى بينيم؟!


أَتَّخَذۡنَٰهُمۡ سِخۡرِيًّا أَمۡ زَاغَتۡ عَنۡهُمُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ

63

آيا آنان را به ريشخند گرفته‌ايم يا چشمان از آنان منحرف شده است؟! »


إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقّٞ تَخَاصُمُ أَهۡلِ ٱلنَّارِ

64

قطعا اين (گفتگوها) حق، [و] كشمكش اهل آتش است.


قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ مُنذِرٞ وَ مَا مِنۡ إِلَٰهٍ إِلَّا ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ

65

بگو:« من فقط هشدار دهنده‌ام؛ و هيچ معبودى جز خداى يگانه چيره نيست،


رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا بَيۡنَهُمَا ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفَّٰرُ

66

پروردگار آسمان ها و زمين و آنچه ميان آن دو، شكست‌ناپذير بسيار آمرزنده است. »


قُلۡ هُوَ نَبَؤٌاْ عَظِيمٌ

67

بگو:« آن خبرى بسيار بزرگ است،


أَنتُمۡ عَنۡهُ مُعۡرِضُونَ

68

كه شما از آن رويگردانيد!


مَا كَانَ لِيَ مِنۡ عِلۡمِۢ بِٱلۡمَلَإِ ٱلۡأَعۡلَىٰٓ إِذۡ يَخۡتَصِمُونَ

69

براى من هيچ علمى به جمع (عالم) بالاترنيست، هنگامى كه كشمكش مى‌كنند.


إِن يُوحَىٰٓ إِلَيَّ إِلَّآ أَنَّمَآ أَنَا۠ نَذِيرٞ مُّبِينٌ

70

به سوى من وحى نمى‌شود جز اينكه من هشدارگرى روشنگرم. »


إِذۡ قَالَ رَبُّكَ لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّي خَٰلِقُۢ بَشَرٗا مِّن طِينٖ

71

(يادكن) هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت:« در واقع من آفريننده بشرى از گل هستم؛


فَإِذَا سَوَّيۡتُهُۥ وَ نَفَخۡتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُۥ سَٰجِدِينَ

72

و هنگامى كه اورا مرتب نمودم و از روح خود در او دميدم، پس براى او سجده‌كنان درافتيد. »


فَسَجَدَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ كُلُّهُمۡ أَجۡمَعُونَ

73

و فرشتگان همه آنها، دستجمعى سجده كردند،


إِلَّآ إِبۡلِيسَ ٱسۡتَكۡبَرَ وَ كَانَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ

74

جز ابليس كه تكبر ورزيد، در حالى كه از كافران بود.


قَالَ يَٰٓإِبۡلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسۡجُدَ لِمَا خَلَقۡتُ بِيَدَيَّ أَسۡتَكۡبَرۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡعَالِينَ

75

(خدا) گفت:« اى ابليس! چه چيز تو را بازداشت كه بر چيزى كه با دستان (قدرت) م آفريدم، سجده كنى؟! آيا تكبر ورزيدى يا از برترى جويان بودى؟! »


قَالَ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِي مِن نَّارٖ وَ خَلَقۡتَهُۥ مِن طِينٖ

76

گفت:« من از او بهترم؛ مرا از آتش آفريدى و او را از گل آفريدى. »


قَالَ فَٱخۡرُجۡ مِنۡهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٞ

77

(خدا) فرمود:« از آن [مقام فرشتگان‌] بيرون شو، چرا كه تو رانده شده‌اى.


وَ إِنَّ عَلَيۡكَ لَعۡنَتِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلدِّينِ

78

و در واقع تا روز جزا لعنت من برتوست! »


قَالَ رَبِّ فَأَنظِرۡنِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ

79

(ابليس) گفت:« پروردگارا، پس مرا تا روزى كه (مردم) برانگيخته خواهند شد مهلت ده. »


قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِينَ

80

(خدا) فرمود:« پس در واقع تو از مهلت داده شدگانى،


إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡوَقۡتِ ٱلۡمَعۡلُومِ

81

تا روز زمان معلوم. »


قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ

82

(ابليس) گفت:« پس به عزتت سوگند، كه حتما همه آنان را مى فريبم!


إِلَّا عِبَادَكَ مِنۡهُمُ ٱلۡمُخۡلَصِينَ

83

مگر بندگان خالص شده تو، از ميان آنان. »


قَالَ فَٱلۡحَقُّ وَ ٱلۡحَقَّ أَقُولُ

84

(خدا) فرمود:« پس حق (از من است) و فقط حق مى‌گويم.


لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَ مِمَّن تَبِعَكَ مِنۡهُمۡ أَجۡمَعِينَ

85

حتما جهنم را از تو و همه كسانى از آنان كه از تو پيروى كند پر مى كنم! »


قُلۡ مَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٖ وَ مَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُتَكَلِّفِينَ

86

(اى پيامبر!) بگو:« از شما هيچ پاداشى بر اين (قرآن و رسالت) نمى طلبم، و من از ظاهر سازان (رياكار) نيستم. »


إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَ

87

اين (قرآن) جز ياد آورى براى جهانيان نيست؛


وَ لَتَعۡلَمُنَّ نَبَأَهُۥ بَعۡدَ حِينِۢ

88

و قطعا خبر بزرگ آن را بعد از مدتى خواهيد دانست.


Sooreh الزمر

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ تَنزِيلُ ٱلۡكِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ فروفرستادن كتاب (قرآن)، از جانب خداى شكست ناپذير فرزانه است.


إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ فَٱعۡبُدِ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ

2

در حقيقت ما اين كتاب را بحق به سوى تو فروفرستاديم. پس خدا را در حالى كه دين خود را براى او خالص كرده‌اى، پرستش كن.


أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّينُ ٱلۡخَالِصُ وَ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ فِي مَا هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ كَٰذِبٞ كَفَّارٞ

3

آگاه باشيد كه دين خالص فقط از آن خداست، و كسانى كه جز او سرپرستانى بر مى‌گزينند، (و مى‌گويند:) آنان را نمى‌پرستيم مگر بخاطر اينكه ما را به خدا كاملا نزديك سازند. در حقيقت خدا بين آنان در مورد آنچه در باره آن اختلاف كنند داورى مى‌كند؛ در واقع خدا كسى را كه وى دروغگو و بسيار ناسپاس است راهنمايى نمى‌كند.


لَّوۡ أَرَادَ ٱللَّهُ أَن يَتَّخِذَ وَلَدٗا لَّٱصۡطَفَىٰ مِمَّا يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُ سُبۡحَٰنَهُۥ هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ

4

اگر (بر فرض) خدا مى خواست فرزندى برگزيند، حتما از آنچه مى آفريند، آنچه را مى‌خواست بر مى‌گزيد؛ او منزه است (از اينكه فرزندى داشته باشد)! او خداى يگانه چيره است.


خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّ يُكَوِّرُ ٱلَّيۡلَ عَلَى ٱلنَّهَارِ وَ يُكَوِّرُ ٱلنَّهَارَ عَلَى ٱلَّيۡلِ وَ سَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَ ٱلۡقَمَرَ كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمًّى أَلَا هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفَّٰرُ

5

آسمان‌ها و زمين را به حق آفريد؛ شب را بر روز مى پيچد و روز را بر شب مى‌پيچد؛ و خورشيد و ماه را مسخر كرد، كه هر كدام تا سرآمد معينى روانند؛ آگاه باشيد كه او شكست‌ناپذير بسيار آمرزنده است.


خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ ثُمَّ جَعَلَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَ أَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ ثَمَٰنِيَةَ أَزۡوَٰجٖ يَخۡلُقُكُمۡ فِي بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡ خَلۡقٗا مِّنۢ بَعۡدِ خَلۡقٖ فِي ظُلُمَٰتٖ ثَلَٰثٖ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡكُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ

6

شما را از يك شخص آفريد، سپس از او همسرش را آفريد؛ و براى شما هشت زوج از دام‌ها (پديد آورد و) فروفرستاد، شما را در شكم‌هاى مادرانتان آفرينشى بعد از آفرينش [ديگر]، در ميان تاريكى‌هاى (لايه‌هاى) سه گانه، آفريد؛ اين خدا، پروردگار شماست؛ فرمانروايى تنها از آن اوست؛ هيچ معبودى جز او نيست؛ پس چگونه (از حق) روى گردانيده مى‌شويد؟!


إِن تَكۡفُرُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمۡ وَ لَا يَرۡضَىٰ لِعِبَادِهِ ٱلۡكُفۡرَ وَ إِن تَشۡكُرُواْ يَرۡضَهُ لَكُمۡ وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُم مَّرۡجِعُكُمۡ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ

7

اگر ناسپاسى كنيد، پس در واقع خدا از شما بى نياز است، و ناسپاسى را براى بندگانش نمى پسندد؛ و اگر سپاسگزارى كنيد آن را براى شما مى پسندد. و هيچ بار بردارى بار سنگين (گناه) ديگرى را بر نمى‌دارد. سپس بازگشت شما فقط به سوى پروردگارتان است، و شما را از آنچه همواره انجام مى‌داديد با خبر مى سازد؛ [چرا] كه او به (اسرار) درون سينه‌ها داناست.


وَ إِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ضُرّٞ دَعَا رَبَّهُۥ مُنِيبًا إِلَيۡهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُۥ نِعۡمَةٗ مِّنۡهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدۡعُوٓاْ إِلَيۡهِ مِن قَبۡلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَندَادٗا لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِۦ قُلۡ تَمَتَّعۡ بِكُفۡرِكَ قَلِيلًا إِنَّكَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلنَّارِ

8

و هنگامى كه انسان را زيان (و رنج) ى رسد، پروردگارش را مى‌خواند در حالى كه بازگشت كننده به سوى اوست؛ سپس هنگامى كه نعمتى از خود به او عطا كند، آنچه را همواره بخاطر آن قبلا (خدا را) مى‌خواند، فراموش مى‌كند و براى خدا همانند هايى (معبود گونه) قرار مى‌دهد تا (مردم را) از راه او گمراه سازد؛ بگو:« اندكى از كفر خويش بهره‌مند باش كه در حقيقت تو از همراهان آتشى. »


أَمَّنۡ هُوَ قَٰنِتٌ ءَانَآءَ ٱلَّيۡلِ سَاجِدٗا وَ قَآئِمٗا يَحۡذَرُ ٱلۡأٓخِرَةَ وَ يَرۡجُواْ رَحۡمَةَ رَبِّهِۦ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلَّذِينَ يَعۡلَمُونَ وَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ

9

آيا (چنين كسى با ارزش است)، يا كسى كه او شبانگاهان سجده كنان و ايستاده فرمانبردارى فروتن است؛ [و] از آخرت بيمناك است و به رحمت پروردگارش اميدواراست؟! بگو:« آيا كسانى كه مى‌دانند با كسانى كه نمى‌دانند يكسانند؟! فقط خردمندان متذكر مى‌شوند. »


قُلۡ يَٰعِبَادِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمۡ لِلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٞ وَ أَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى ٱلصَّٰبِرُونَ أَجۡرَهُم بِغَيۡرِ حِسَابٖ

10

بگو:« اى بندگان [من‌] كه ايمان آورده‌ايد! [خودتان را] از [عذاب‌] پروردگارتان حفظ كنيد؛ براى كسانى كه در اين دنيا نيكى كرده اند نيكى است؛ و زمين خدا وسيع است، فقط شكيبايان پاداششان را بى شمار [و بدون محاسبه‌] بطور كامل دريافت مى‌كنند. »


قُلۡ إِنِّيٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ

11

بگو:« درواقع من فرمان داده شده‌ام كه خدا را پرستش كنم در حالى كه دين (خود) را براى او خالص كرده مسلمان باشم.


وَ أُمِرۡتُ لِأَنۡ أَكُونَ أَوَّلَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ

12

و فرمان داده شده‌ام كه نخستين مسلمان باشم. »


قُلۡ إِنِّيٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَيۡتُ رَبِّي عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ

13

بگو:« در حقيقت اگر من پروردگارم را نافرمانى كنم، از عذاب روز بزرگ (قيامت) مى‌ترسم! »


قُلِ ٱللَّهَ أَعۡبُدُ مُخۡلِصٗا لَّهُۥ دِينِي

14

بگو:« فقط خدا را مى پرستم در حالى كه دينم را براى او خالص مى كنم.


فَٱعۡبُدُواْ مَا شِئۡتُم مِّن دُونِهِۦ قُلۡ إِنَّ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَ أَهۡلِيهِمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡخُسۡرَانُ ٱلۡمُبِينُ

15

و (شما) جز او هر چه را مى خواهيد بپرستيد. »بگو:« در واقع زيانكاران كسانى هستند كه به خودشان و خانواده هايشان در روز رستاخيز زيان رسانده‌اند؛ آگاه باشيد كه اين فقط زيان آشكار است! »


لَهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ ظُلَلٞ مِّنَ ٱلنَّارِ وَ مِن تَحۡتِهِمۡ ظُلَلٞ ذَٰلِكَ يُخَوِّفُ ٱللَّهُ بِهِۦ عِبَادَهُۥ يَٰعِبَادِ فَٱتَّقُونِ

16

براى آنان از بالاى سرشان سايبان‌هايى از آتش است، و (نيز) از زير (پاي) شان سايبان‌هاى (آتش) است؛ اين (چيزى است) كه خدا با آن بندگانش را مى‌ترساند، اى بندگان [من‌]! پس [خودتان را از عذاب من‌] حفظ كنيد.


وَ ٱلَّذِينَ ٱجۡتَنَبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ أَن يَعۡبُدُوهَا وَ أَنَابُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰ فَبَشِّرۡ عِبَادِ

17

و كسانى كه از طغيانگر، كه آن را مى پرستيدند دورى كردند و به سوى خدا بازگشتند، تنها براى آنان مژده است، پس بندگان [من‌] را مژده ده؛


ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ هَدَىٰهُمُ ٱللَّهُ وَ أُوْلَٰٓئِكَ هُمۡ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ

18

(همان) كسانى كه به سخن (ها) گوش فرامى‌دهند و از نيكوترين آن پيروى مى كنند؛ آنان كسانى هستند كه خدا راهنمايى‌شان كرده و فقط آنان خردمندانند.


أَفَمَنۡ حَقَّ عَلَيۡهِ كَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي ٱلنَّارِ

19

و آيا كسى كه سخن (و وعده) عذاب بر او محقق مى‌شود (قابل نجات است،) و آيا تو كسى را كه در آتش است نجات مى‌دهى؟!


لَٰكِنِ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ لَهُمۡ غُرَفٞ مِّن فَوۡقِهَا غُرَفٞ مَّبۡنِيَّةٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ وَعۡدَ ٱللَّهِ لَا يُخۡلِفُ ٱللَّهُ ٱلۡمِيعَادَ

20

ولى كسانى كه [خودشان را] از [عذاب‌] پروردگارشان حفظ كردند، براى آنان جايگاه‌هاى (بلند بهشتى) است كه بر فراز آنها جايگاه‌هايى ساخته شده است، در حالى كه از زير آنها نهرها روان است؛ (اين) وعده خداست، كه خدا از وعده (خود) تخلف نمى‌كند.


أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَسَلَكَهُۥ يَنَٰبِيعَ فِي ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ يُخۡرِجُ بِهِۦ زَرۡعٗا مُّخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهُۥ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَىٰهُ مُصۡفَرّٗا ثُمَّ يَجۡعَلُهُۥ حُطَٰمًا إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكۡرَىٰ لِأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ

21

آيا نظر نكرده‌اى كه خدا از آسمان آبى فروفرستاد و آن را به چشمه‌هايى كه در زمين است وارد نمود، سپس بوسيله آن زراعتى را با رنگ‌هاى متفاوتش بيرون مى آورد؛ سپس خشك مى‌گردد، پس آن را زرد مى بينى؛ سپس آن را درهم شكسته مى‌گرداند؟! قطعا در اين (مطلب) تذكرى براى خردمندان است.


أَفَمَن شَرَحَ ٱللَّهُ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٖ مِّن رَّبِّهِۦ فَوَيۡلٞ لِّلۡقَٰسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكۡرِ ٱللَّهِ أُوْلَٰٓئِكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ

22

و آيا كسى كه خدا سينه‌اش را براى (پذيرش) اسلام گشاده است و او برفراز نورى از جانب پروردگارش است (همانند سخت دلان است؟!) پس واى بر آنان كه در برابر يادخدا سخت دلند! آنان در گمراهى آشكارى هستند.


ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِيثِ كِتَٰبٗا مُّتَشَٰبِهٗا مَّثَانِيَ تَقۡشَعِرُّ مِنۡهُ جُلُودُ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمۡ وَ قُلُوبُهُمۡ إِلَىٰ ذِكۡرِ ٱللَّهِ ذَٰلِكَ هُدَى ٱللَّهِ يَهۡدِي بِهِۦ مَن يَشَآءُ وَ مَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٍ

23

خدا نيكوترين سخن را فروفرستاده است، كتابى همگون (كه آياتش) مكرر است. پوست‌هاى (بدن) كسانى كه از پروردگارشان هراس دارند، از (شنيدن آيات) ش به لرزه در مى‌آيد؛ سپس پوست‌هايشان و دل‌هايشان به يادخدا نرم مى‌شود. اين رهنمود خداست كه هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، با آن راهنمايى مى كند؛ و هر كس را خدا (بخاطر اعمالش) در گمراهى وانهد، پس هيچ راهنمايى براى او نيست.


أَفَمَن يَتَّقِي بِوَجۡهِهِۦ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَ قِيلَ لِلظَّٰلِمِينَ ذُوقُواْ مَا كُنتُمۡ تَكۡسِبُونَ

24

و آيا كسى كه از عذاب بد روز رستاخيز با صورتش خودنگهدارى مى كند، (همانند كسى است كه آتش دوزخ به او نمى رسد)؟! و به ستمكاران گفته مى‌شود:« بچشيد آنچه را همواره كسب مى كرديد! »


كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَأَتَىٰهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَشۡعُرُونَ

25

كسانى كه پيش از آنان بودند (نيز آيات الهى را) دروغ انگاشتند، و عذاب از جايى كه (با درك حسى) متوجه نمى‌شدند به سراغشان آمد.


فَأَذَاقَهُمُ ٱللَّهُ ٱلۡخِزۡيَ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَ لَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَكۡبَرُ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ

26

پس خدا رسوايى را در زندگى پست (دنيا) به آنان چشانيد، و حتما عذاب آخرت بزرگتر است اگر (بر فرض) مى‌دانستند!


وَ لَقَدۡ ضَرَبۡنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٖ لَّعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ

27

و بيقين براى مردم در اين قرآن از هر (گونه) مثالى زديم، باشد كه آنان متذكر شوند.


قُرۡءَانًا عَرَبِيًّا غَيۡرَ ذِي عِوَجٖ لَّعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ

28

(قرآن را فروفرستاديم) در حالى كه خواندنى، عربى (واضح و) بدون انحراف است؛ باشد كه آنان خودنگهدار (و پارسا) شوند.


ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا رَّجُلٗا فِيهِ شُرَكَآءُ مُتَشَٰكِسُونَ وَ رَجُلٗا سَلَمٗا لِّرَجُلٍ هَلۡ يَسۡتَوِيَانِ مَثَلًا ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ

29

خدا مثلى زده است: مردى كه ستيزه جويان در او شريكند، و مردى كه تسليم (يك) مرد است؛ آيا (اين دو) در مثال يكسانند؟! ستايش مخصوص خداست، بلكه بيشتر آنان نمى‌دانند.


إِنَّكَ مَيِّتٞ وَ إِنَّهُم مَّيِّتُونَ

30

مسلما تو مى‌ميرى و حتما آنان (نيز) مى‌ميرند.


ثُمَّ إِنَّكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ عِندَ رَبِّكُمۡ تَخۡتَصِمُونَ

31

سپس در حقيقت شما روز رستاخيز نزد پروردگارتان كشمكش مى كنيد.


جزء قبل

جزء 23 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان