كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلاًّ لِبَنِي إِسْرائِيلَ إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَليٰ نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ فَاتْلُوها إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ
93همه خوراكىها بر بنىاسرائيل حلال بود، جز آنچه اسرائيل [يعنى يعقوب] پيش از آنكه تورات نازل شود [به علتى] بر خود حرام كرد؛ [بنابراين آنچه از خوراكىها در تورات حرام شده به كيفر گناهان بنىاسرائيل است نه آنكه از آيين ابراهيم به جا مانده باشد] بگو: اگر راستگوييد [و حقيقت غير از اين است] تورات را [كه از نظرها پنهان كردهايد] بياوريد و آن را بخوانيد، [و اگر از آوردن تورات و خواندنش خوددارى ورزيد، اعتراف كنيد كه به تورات دروغ مىبنديد.]
فَمَنِ افْتَريٰ عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ
94پس كسانى كه بعد از اين [دلايل روشن] بر خدا دروغ بندند، [و بگويند: آنچه از خوراكىها در تورات حرام شده از شريعت ابراهيم باقى مانده و نسخ آن محال است،] اينانند كه يقينا ستمكارند.
قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
95بگو: خدا راست گفت [كه خوراكىها در آيين ابراهيم حرام نبوده]. بنابراين از آيين ابراهيم كه يكتاپرست و حق گرا بود و از مشركان نبود، پيروى كنيد.
إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُديً لِلْعالَمِينَ
96يقينا نخستين خانهاى كه براى [نيايش و عبادت] مردم نهاده شد، همان است كه در مكه است، كه پر بركت و وسيله هدايت براى جهانيان است.
فِيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ
97در آن نشانههايى روشن [از ربوبيت، لطف، رحمت خدا و از جمله] مقام ابراهيم است؛ و هر كه وارد آن شود در امان است؛ و خدا را حقى ثابت و لازم بر عهده مردم است كه [براى اداى مناسك حج] آهنگ آن خانه كنند، [البته] كسانى كه [از جهت سلامت جسمى و توانمندى مالى و باز بودن مسير] بتوانند به سوى آن راه يابند، و هر كه ناسپاسى ورزد [و از رفتن به آنجا خوددارى كند به خود زيان زده]؛ زيرا خدا از جهانيان بىنياز است.
قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ شَهِيدٌ عَليٰ ما تَعْمَلُونَ
98بگو: اى اهل كتاب! چرا به آيات خدا كفر مىورزيد؟ در حالى كه خدا بر آنچه انجام مىدهيد، گواه است.
قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ أَنْتُمْ شُهَداءُ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
99بگو: اى اهل كتاب! چرا كسانى را كه ايمان آوردهاند از راه خدا- در حالى كه خواهان كج نشان دادن آن هستيد- بازمىداريد؟ با اينكه شما [به مستقيم بودن و حقانيتش] گواهيد، و خدا از آنچه انجام مىدهيد بىخبر نيست.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ كافِرِينَ
100اى اهل ايمان! اگر از گروهى از كسانى كه به آنان كتاب داده شده اطاعت كنيد، شما را پس از ايمانتان به كفر بازمىگردانند.
وَ كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْليٰ عَلَيْكُمْ آياتُ اللَّهِ وَ فِيكُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ
101و چگونه كفر مىورزيد در حالى كه آيات خدا بر شما خوانده مىشود، و پيامبر او در ميان شماست؟! و هر كس به خدا تمسك جويد، قطعا به راه راست هدايت شده است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
102اى اهل ايمان! از خدا آن گونه كه شايسته پرواى از اوست پروا كنيد، و نميريد مگر در حالى كه [در برابر او و فرمانها و احكامش] تسليم باشيد.
وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَليٰ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
103و همگى به ريسمان خدا [قرآن و اهل بيت عليهم السلام] چنگ زنيد، و پراكنده و گروه گروه نشويد؛ و نعمت خدا را بر خود ياد كنيد آن گاه كه [پيش از بعثت پيامبر و نزول قرآن] با يكديگر دشمن بوديد، پس ميان دلهاى شما پيوند و الفت برقرار كرد، در نتيجه به رحمت و لطف او با هم برادر شديد، و بر لب گودالى از آتش بوديد، ولى شما را از آن نجات داد؛ خدا اين گونه، نشانههاى [قدرت، لطف و رحمت] خود را براى شما روشن مىسازد تا هدايت شويد.
وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَي الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
104و بايد از شما گروهى باشند كه [همه مردم را] به سوى خير [اتحاد، اتفاق، الفت، برادرى، مواسات و درستى] دعوت نمايند، و به كار شايسته و پسنديده وادارند، و از كار ناپسند و زشت بازدارند؛ و اينانند كه يقينا رستگارند.
وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ
105و [شما اى اهل ايمان!] مانند كسانى نباشيد كه پس از آنكه دلايل روشن براى آنان آمد، پراكنده و گروه گروه شدند و [در دين] اختلاف پيدا كردند، و آنان را عذابى بزرگ است؛
يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ
106در روزى كه چهرههايى سپيد و چهرههايى سياه شود، اما آنان كه چهرههايشان سياه شده [به آنان گويند:] آيا پس از ايمانتان كافر شديد؟ پس به كيفر آنكه كفر مىورزيديد، اين عذاب را بچشيد.
وَ أَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَتِ اللَّهِ هُمْ فِيها خالِدُونَ
107و اما آنان كه چهرههايشان سپيد گشته همواره در رحمت خدايند، و در آن جاودانهاند.
تِلْكَ آياتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَ مَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْماً لِلْعالَمِينَ
108اينها [سرگذشت اهل كتاب، مژدهها، بيمها و امور مربوط به آخرت] آيات خداست كه آن را به درستى و راستى بر تو مىخوانيم؛ و خدا هيچ ستم و بيدادى بر جهانيان نمىخواهد.
وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ إِلَي اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
109و آنچه در آسمان و آنچه در زمين است، فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى خداست، و همه امور به سوى او بازگردانده مىشود.
كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتابِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ
110شما بهترين امتى هستيد كه [براى اصلاح جوامع انسانى] پديدار شدهايد، به كار شايسته و پسنديده فرمان مىدهيد و از كار ناپسند و زشت بازمىداريد، و [از روى تحقيق، معرفت، صدق و اخلاص] به خدا ايمان مىآوريد. و اگر اهل كتاب ايمان مىآوردند قطعا براى آنان بهتر بود؛ برخى از آنان مؤمن [به قرآن و پيامبرند] و بيشترشان فاسقند.
لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذيً وَ إِنْ يُقاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبارَ ثُمَّ لا يُنْصَرُونَ
111هرگز به شما جز آزارى اندك نمىرسانند، و اگر با شما بجنگند [شكست مىخورند و] به شما پشت كرده [فرار مىكنند] آن گاه [از جانب ديگران] يارى نمىشوند.
ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَما ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَ باءُو بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ذٰلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ
112هر زمان و هر كجا يافت شوند، [داغ] خوارى و ذلت بر آنان زده شده، مگر [آنكه] به ريسمانى از جانب خدا [كه ايمان به قرآن و نبوت پيامبر است] و يا ريسمانى از سوى مردم، [مؤمن كه پذيرش ذمه و شرايط آن است، چنگ زنند] و به خشمى از سوى خدا سزاوار شدهاند و [داغ] بينوايى و بدبختى بر آنان زده شد. اين بدان سبب است كه آنان همواره به آيات خدا كفر مىورزيدند و پيامبران را به ناحق مىكشتند، و اين [كفرورزى و كشتن پيامبران] به سبب اين است كه [خدا را] نافرمانى نمودند و همواره [از حدود الهى] تجاوز مىكردند.
لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ
113[همه اهل كتاب] يكسان نيستند، از اهل كتاب گروهى درستكار [و رعايت كننده حق خدا و مردم] هستند، آيات خدا را در ساعاتى از شب مىخوانند و [به پيشگاه حق از روى تواضع و فروتنى] سجده مىكنند.
يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ أُولئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ
114[در سايه قرآن و نبوت پيامبر] به خدا و روز قيامت ايمان مىآورند و به كار شايسته و پسنديده فرمان مىدهند، و از كار ناپسند و زشت بازمىدارند و در كارهاى خير مىشتابند؛ و اينان از شايستگانند.
وَ ما يَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَلَنْ يُكْفَرُوهُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ
115و هر كار خيرى انجام دهند، هرگز درباره آن مورد ناسپاسى قرار نخواهند گرفت؛ و خدا به تقواپيشگان داناست.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ
116قطعا كسانى كه كافر شدند، هرگز اموال و اولادشان چيزى از [عذاب] خدا را از آنان دفع نخواهد كرد؛ و آنان اهل آتشند و در آنجاودانهاند.
مَثَلُ ما يُنْفِقُونَ فِي هذِهِ الْحَياةِ الدُّنْيا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيها صِرٌّ أَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لٰكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
117داستان آنچه [كافران] در اين زندگى دنيا انفاق مىكنند، مانند بادى آميخته با سرمايى سخت است كه [به عنوان مجازات] به كشتزار قومى كه بر خود ستم كردهاند برسد و آن را نابود كند؛ و خدا به آنان ستم نكرده است، ولى آنان به خويشتن ستم مىورزند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ
118اى اهل ايمان! از غير خودتان براى خود محرم راز نگيريد؛ آنان از هيچ توطئه و فسادى درباره شما كوتاهى نمىكنند؛ شدت گرفتارى و رنج و زيان شما را دوست دارند؛ تحقيقا دشمنى [با اسلام و مسلمانان] از لابلاى سخنانشان پديدار است و آنچه سينههايشان [از كينه و نفرت] پنهان مىدارد بزرگتر است. ما نشانهها [ى دشمنى و كينه آنان] را اگر مىانديشيد براى شما روشن ساختيم.
ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لا يُحِبُّونَكُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْكِتابِ كُلِّهِ وَ إِذا لَقُوكُمْ قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
119آگاه باشيد! اين شماييد كه آنان را دوست داريد، و آنان شما را دوست ندارند. و شما به همه كتابها [ى آسمانى] ايمان داريد [ولى آنان ايمان ندارند]. و چون با شما ديدار كنند، مىگويند: ايمان آورديم. و زمانى كه با يكديگر خلوت نمايند از شدت خشمى كه بر شما دارند، سر انگشتان خود را مىگزند. بگو: به خشمتان بميريد. يقينا خدا به آنچه در سينههاست، داناست.
إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ
120اگر به شما خير و خوشى [و پيروزى و غنيمت] رسد، آنان را بدحال [و دلتنگ] مىكند، و اگر بدى و ناخوشى [و حادثه تلخى] رسد به سبب آن خوشحال مىشوند؛ و اگر شكيبايى ورزيد و پرهيزكارى كنيد، نيرنگشان هيچ زيانى به شما نمىرساند؛ مسلما خدا به آنچه انجام مىدهند، احاطه دارد.
وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقاعِدَ لِلْقِتالِ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
121و [ياد كن] زمانى را كه صبحگاهان [براى جنگ احد] از ميان خانوادهات بيرون آمدى تا مؤمنان را براى جنگيدن در سنگرهاى نظامى جاى دهى؛ و خدا شنوا [ى به گفتهها] و دانا [ى بهنيتها] ست.
إِذْ هَمَّتْ طائِفَتانِ مِنْكُمْ أَنْ تَفْشَلا وَ اللَّهُ وَلِيُّهُما وَ عَلَي اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
122[ياد كنيد كه] در آن هنگام دو گروه از شما بر آن شدند كه سستى و ناتوانى نشان دهند [و از جنگ منصرف شده برگردند]، در حالى كه خدا يار و ياورشان بود [لذا از اين قصد شيطانى بازشان داشت] و مؤمنان بايد فقط بر خدا توكل كنند.
وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
123و بىترديد خدا در [جنگ] بدر شما را يارى داد، در حالى كه [از نظر ساز و برگ جنگى و شمار نفرات نسبت به دشمن] ناتوان بوديد؛ بنابراين از خدا پروا كنيد، باشد كه سپاس گزارى نماييد.
إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَ لَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلِينَ
124آن هنگام كه به مؤمنان مىگفتى: آيا شما را بس نيست كه پروردگارتان به سه هزار فرشته نازل شده شما را يارى دهد؟
بَليٰ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هٰذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ
125آرى، اگر شكيبايى ورزيد و پرهيزكارى كنيد و دشمنان در همين لحظه، جوشان و خروشان بر شما بتازند، پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشاندار يارى مىدهد.
وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْريٰ لَكُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ
126و خدا وعده [يارى و پيروزى] را جز بشارتى براى شما و براى آنكه دلهايتان به آن آرامش يابد قرار نداد؛ و يارى و نصرت جز از سوى خداى تواناى شكستناپذير و حكيم نيست.
لِيَقْطَعَ طَرَفاً مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْ يَكْبِتَهُمْ فَيَنْقَلِبُوا خائِبِينَ
127تا برخى از كافران را [از ريشه و بن] نابود كند، يا آنان را خوار و ذليل سازد، تا نوميد بازگردند.
لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظالِمُونَ
128زمام چيزى از امور [مشركان و مؤمنان فرارى از جنگ] در اختيار تو نيست، يا توبه آنان را [به شرط آنكه توبه كنند] مىپذيرد يا عذابشان مىكند؛ زيرا آنان ستمكارند.
وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
129و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى خداست. هر كه را بخواهد مىآمرزد و هر كه را بخواهد عذاب مىكند؛ و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا الرِّبَوا أَضْعافاً مُضاعَفَةً وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
130اى اهل ايمان! ربا را كه سودهاى چند برابر است نخوريد، و از خدا پروا كنيد تا رستگار شويد.
وَ اتَّقُوا النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكافِرِينَ
131و از آتشى كه براى كافران آماده شده است بپرهيزيد.
وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
132و از خدا و پيامبر فرمان بريد تا مورد رحمت قرار گيريد.
وَ سارِعُوا إِليٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ
133و به سوى آمرزشى از پروردگارتان و بهشتى كه پهنايش [به وسعت] آسمانها و زمين است بشتابيد؛ بهشتى كه براى پرهيزكاران آماده شده است؛
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
134آنان كه در گشايش و تنگ دستى انفاق مىكنند، و خشم خود را فرو مىبرند، و از [خطاهاى] مردم در مىگذرند؛ و خدا نيكوكاران را دوست دارد.
وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ يُصِرُّوا عَليٰ ما فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ
135و آنان كه چون كار زشتى مرتكب شوند يا بر خود ستم ورزند، خدا را ياد كنند و براى گناهانشان آمرزش خواهند؛ و چه كسى جز خدا گناهان را مىآمرزد؟ و دانسته و آگاهانه بر آنچه مرتكب شدهاند، پا فشارى نمىكنند؛
أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ
136پاداش آنان آمرزشى است از سوى پروردگارشان، و بهشتهايى كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است، در آن جاودانهاند؛ و پاداش عمل كنندگان نيكوست.
قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُروا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ
137قطعا پيش از شما روشهايى [در ميان ملل و جوامع] بوده كه از ميان رفته است، پس در زمين گردش كنيد و با دقت و تامل بنگريد كه سرانجام تكذيب كنندگان [حقايق] چگونه بود.
هٰذا بَيانٌ لِلنَّاسِ وَ هُديً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ
138اين [قرآن] براى مردم، بيانگر [حوادث و واقعيات] و براى پرهيزكاران سراسر هدايت و اندرز است.
وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
139و [در انجام فرمانهاى حق و در جهاد با دشمن] سستى نكنيد و [از پيش آمدها و حوادث و سختىهايى كه به شما مىرسد] اندوهگين مشويد كه شما اگر مؤمن باشيد، برتريد.
إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَداءَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ
140اگر [در جنگ احد] به شما آسيب و جراحتى رسيد، آن گروه را نيز [در جنگ بدر] آسيب و جراحتى مانند آن رسيد. و ما اين روزها [ى پيروزى و ناكامى] را [به عنوان امتحان] در ميان مردم مىگردانيم [تا عبرت گيرند] و خدا كسانى را كه [از روى حقيقت و خلوص] ايمان آوردهاند، مشخص كند و از ميان شما گواهانى [نسبت به پيروزىها كه نتيجه طاعت و تقواست، و شكستها كه محصول نافرمانى و بىتقوايى است] بگيرد؛ و خدا ستمكاران را [كه با سستى و بىتقوايى بر خود ستم مىكنند] دوست ندارد.
وَ لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكافِرِينَ
141و [نيز اين پيروزىها و ناكامىها] براى آن است كه كسانى را كه [از روى حقيقت] ايمان آوردهاند [از عيوب و آلودگىها] تصفيه و پاك كند، و كافران را نابود نمايد.
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ
142آيا پنداشتهايد [با ايمان بدون عمل] وارد بهشت مىشويد، در حالى كه هنوز خدا كسانى از شما را كه در راه خدا جهاد كردهاند وشكيبايان را [از ديگران] مشخص و معلوم نكرده است؟!
وَ لَقَدْ كُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ
143و يقينا شما [پس از آگاهى از درجات شهداى بدر] مرگ [در ميدان جنگ] را پيش از رويارويى با آن سخت آرزو مىكرديد، و هنگامى كه با آن روبرو شديد [به هراس افتاديد و بدون هيچ اقدامى] به تماشاى آن پرداختيد!!
وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَليٰ أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَليٰ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ
144و محمد جز فرستادهاى از سوى خدا كه پيش از او هم فرستادگانى [آمده و] گذشتهاند، نيست. پس آيا اگر او بميرد يا كشته شود، [ايمان و عمل صالح را ترك مىكنيد و] به روش گذشتگان و نياكان خود برمىگرديد؟! و هر كس برگردد هيچ زيانى به خدا نمىرساند؛ و خدا به زودى سپاس گزاران را پاداش مىدهد.
وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتاباً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها وَ سَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ
145و هيچ كس جز به مشيت و فرمان خدا نمىميرد. سرنوشتى است مقرر شده و هر كه پاداش دنيا را بخواهد [اندكى از آن] به او مىدهيم، و هر كه خواستار پاداش آخرت باشد، او را از آن مىبخشيم؛ و به زودى سپاس گزاران را پاداش خواهيم داد.
وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ
146انبوهى دانشمندان الهى مسلك [و كاملان در دين] به همراه آنان جنگيدند، پس در برابر آسيبهايى كه در راه خدا به آنان رسيد، سستى نكردند و ناتوان نشدند و [در برابر دشمن] سر تسليم و فروتنى فرود نياوردند؛ و خدا شكيبايان را دوست دارد.
وَ ما كانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فِي أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرِينَ
147و سخن آنان [در گرما گرم و سختى جنگ] جز اين نبود كه گفتند: پروردگارا! گناهان ما و زيادهروى در كارمان را بر ما ببخش و قدمهايمان را استوار بدار و ما را بر گروه كافران يارى ده.
فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْيا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
148پس خدا پاداش اين دنيا و پاداش نيك آخرت را به آنان عطا فرمود؛ و خدا نيكوكاران را دوست دارد.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَليٰ أَعْقابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِينَ
149اى اهل ايمان! اگر از كافران فرمان بريد، شما را به [عقايد و روشهاى كافرانه] گذشتگانتان بازمىگردانند، در نتيجه زيانكار خواهيد شد.
بَلِ اللَّهُ مَوْلاكُمْ وَ هُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ
150[آنان نه سرپرست شما و نه شايسته اطاعت شدن هستند] بلكه خدا يار و سرپرست شماست؛ و او بهترين يارى دهندگان است.
سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَكُوا بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ مَأْواهُمُ النَّارُ وَ بِئْسَ مَثْوَي الظَّالِمِينَ
151به زودى در دلهاى كافران ترس مىاندازيم؛ زيرا چيزى را كه خدا بر [حقانيت] آن دليلى نازل نكرده شريك خدا قرار دادهاند، و جايگاهشان آتش است؛ و چه بد است جايگاه ستمكاران.
وَ لَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّي إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَ عَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراكُمْ ما تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيا وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَ لَقَدْ عَفا عَنْكُمْ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ
152و يقينا خدا وعدهاش را [در جنگ احد] براى شما تحقق داد، آن گاه كه دشمنان را به فرمان او تا مرز ريشهكنشدنشان مىكشتيد، تا زمانى كه سست شديد و در كار [جنگ و غنيمت و حفظ سنگرى كه محل رخنه دشمن بود] به نزاع و ستيز برخاستيد، و پس از آنكه [در شروع جنگ] آنچه را از پيروزى و غنيمت دوست داشتيد، به شما نشان داد [از فرمان پيامبر در رابطه با حفظ سنگر] سر پيچى كرديد، برخى از شما دنيا را مىخواست و برخى از شما خواهان آخرت بود، سپس براى آنكه شما را امتحان كند از [پيروزى بر] آنان بازداشت و از شما درگذشت؛ و خدا بر مؤمنان داراى فضل است.
إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَليٰ أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْراكُمْ فَأَثابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِكَيْلا تَحْزَنُوا عَليٰ ما فاتَكُمْ وَ لا ما أَصابَكُمْ وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ
153[ياد كنيد] زمانى كه [از ميدان جنگ احد] تا مرز پنهان شدن از ديدهها دور مىشديد و به هيچ كس توجه نمىكرديد، در صورتى كه پيامبر [كه اجابت دعوتش واجب است] شما را از پشت سرتان فرا مىخواند، پس خدا شما را به اندوهى روى اندوهى مجازات كرد تا بر آنچه [از پيروزى و غنيمت] از دستتان رفته و به آنچه [از آسيب و مصيبت] به شما رسيده، اندوهگين نشويد؛ و خدا به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است.
ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعاساً يَغْشيٰ طائِفَةً مِنْكُمْ وَ طائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ ما لا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كانَ لَنا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ ما قُتِلْنا هاهُنا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِليٰ مَضاجِعِهِمْ وَ لِيَبْتَلِيَ اللَّهُ ما فِي صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما فِي قُلُوبِكُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
154سپس بعد از آن اندوه و غم، خواب آرام بخشى بر شما فرود آمد كه گروهى از شما را [كه بر اثر پشيمانى، دست از فرار برداشته به سوى پيامبر آمديد] فرو گرفت، و گروهى كه فكر حفظ جانشان آنان را [در آن ميدان پر حادثه] پريشان خاطر و غمگين كرده بود، و درباره خدا گمان ناحق و ناروا هم چون گمانهاى [زمان] جاهليت مىبردند [كه چون خدا وعده پيروزى داده پس پيروزى بدون هر قيد و شرطى حق مسلم آنان است! اما وقتى شكست خوردند درباره وعده خدا دچار ترديد شدند و] گفتند: آيا ما را در اين امر [پيروزى] اختيارى هست؟ بگو: يقينا اختيار همه امور به دست خداست. [اين نيست كه چون خدا وعده پيروزى به شما داده بدون قيد و شرط براى شما حاصل شود، پيروزى وعده داده شده، محصول صبر و تقوا، و شكست معلول سستى و نافرمانى است. آنان در دلهايشان چيزى را پنهان مىكنند كه براى تو آشكار نمىسازند، مىگويند: اگر ما را در اين امر [پيروزى] اختيارى بود [و وعده خدا و پيامبر حقيقت داشت] در اينجا كشته نمىشديم. بگو: اگر شما در خانههاى خود هم بوديد كسانى كه كشته شدن بر آنان لازم و مقرر شده بود، يقينا به سوى خوابگاههاى خود [در معركه جهاد و جنگ] بيرون مىآمدند. و [تحقق دادن اين برنامهها] به سبب اين است كه خدا آنچه را [از نيتها] در سينههاى شماست [در مقام عمل] بيازمايد، و آنچه را [از عيوب و آلودگىها] در دلهاى شماست، خالص و پاك گرداند؛ و خدا به آنچه در سينههاست، داناست.
إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَي الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ
155قطعا كسانى از شما روزى كه [در نبرد احد] كه دو گروه [مؤمن و مشرك] با هم روياروى شدند، به دشمن پشت كردند، جز اين نيست كه شيطان آنان را به سبب برخى از گناهانى كه مرتكب شده بودند لغزانيد، و يقينا خدا از آنان در گذشت؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده و بردبار است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ إِذا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كانُوا غُزًّي لَوْ كانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذٰلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
156اى اهل ايمان! مانند كسانى نباشيد كه كفر ورزيدند و درباره برادرانشان هنگامى كه آنان به سفر رفتند [و در سفر مردند] و يا جهادگر بودند [و شهيد شدند]، گفتند: اگر نزد ما مانده بودند نمىمردند و شهيد نمىشدند. [شما به كافران اعتنا نكنيد] تا خدا اين [اعتقاد و گفتار] را حسرتى در دلهايشان قرار دهد. و خداست كه زنده مىكند و مىميراند؛ و خدا به آنچه انجام مىدهيد، بيناست.
وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَحْمَةٌ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ
157و اگر در راه خدا شهيد شويد يا بميريد، يقينا آمرزش و رحمتى از سوى خدا، بهتر است از آنچه [آنان از مال و منال دنيا] جمع مىكنند.
وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَي اللَّهِ تُحْشَرُونَ
158و اگر بميريد يا شهيد شويد، به سوى خدا محشور خواهيد شد.
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَي اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ
159[اى پيامبر!] پس به مهر و رحمتى از سوى خدا با آنان نرم خوى شدى، و اگر درشت خوى و سخت دل بودى از پيرامونت پراكنده مىشدند؛ بنابراين از آنان گذشت كن، و براى آنان آمرزش بخواه، و در كارها با آنان مشورت كن، و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن؛ زيرا خدا توكل كنندگان را دوست دارد.
إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَكُمْ وَ إِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَ عَلَي اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
160اگر خدا شما را يارى كند، هيچ كس بر شما چيره و غالب نخواهد شد، و اگر شما را واگذارد، چه كسى بعد از او شما را يارى خواهد داد؟ و مؤمنان بايد فقط بر خدا توكل كنند.
وَ ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ وَ مَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِما غَلَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ ثُمَّ تُوَفَّي كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ
161هيچ پيامبرى را نسزد كه [در اموال، غنايم، ساير امور به امت خود] خيانت ورزد و هر كه خيانت كند، روز قيامت با آنچه در آن خيانت كرده بيايد؛ سپس به هر كس آنچه را مرتكب شده به طور كامل مىدهند، و آنان مورد ستم قرار نمىگيرند.
أَ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللَّهِ كَمَنْ باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ
162پس آيا كسى كه [با طاعت و عبادت] از خشنودى خدا پيروى كرده، همانند كسى است كه [بر اثر گناه] به خشمى از سوى خدا سزاوار شده؟ و جايگاه او دوزخ است و آن بد بازگشت گاهى است.
هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ
163همه آنان را [چه مؤمن، چه كافر] نزد خدا درجات و منزلتهايى [متفاوت] است، و خدا به آنچه انجام مىدهند، بيناست.
لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ
164يقينا خدا بر مؤمنان منت نهاد كه در ميان آنان پيامبرى از خودشان برانگيخت كه آيات او را بر آنان مىخواند و [از آلودگىهاى فكرى و روحى] پاكشان مىكند، و كتاب و حكمت به آنان مىآموزد، و به راستى كه آنان پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.
أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها قُلْتُمْ أَنَّي هٰذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
165آيا زمانى كه [در جنگ احد] آسيبى به شما رسيد كه بىترديد دو برابرش را [در جنگ بدر به دشمن] رسانديد، [از روى بىصبرى، جزع، ناراحتى و اضطراب] مىگوييد: اين آسيب چگونه و از كجاست؟ بگو: از ناحيه خود شماست [كه بر اثر سستى از جنگ، نافرمانى از پيامبر، نزاع و اختلاف، به شما رسيد]. يقينا خدا بر هر كارى تواناست.
وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَي الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِينَ
166و آنچه [در جنگ احد] روزى كه دو گروه [مؤمن و مشرك] با هم روياروى شدند به شما رسيد به اذن خدا بود، [تا شما را امتحان كند] و مؤمنان را معلوم و مشخص نمايد.
وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ نافَقُوا وَ قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لَاتَّبَعْناكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمانِ يَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يَكْتُمُونَ
167و نيز كسانى را كه نفاق و دورويى ورزيدند، معلوم و مشخص كند. و به آنان گفته شد: بياييد در راه خدا بجنگيد يا [از مدينه و كيان جامعه] دفاع كنيد. گفتند: اگر جنگيدن مىدانستيم، قطعا از شما پيروى مىكرديم. آنان در آن روز به كفر نزديكتر بودند تا ايمان. به زبانشان چيزى را مىگويند كه در دلهايشان نيست؛ و خدا به آنچه پنهان مىكنند، داناتر است.
الَّذِينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَءُوا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ
168همان كسانى كه از جنگ كناره گرفتند، و در خانههاى خود نشستند، و درباره برادرانشان گفتند: اگر از ما فرمان مىبردند كشته نمىشدند. بگو: [چنانچه اختيار مرگ در دست شماست] پس مرگ را از خود دفع كنيد، اگر راستگوييد.
وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
169و هرگز گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شدند مردهاند، بلكه زندهاند و نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند.
فَرِحِينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
170در حالى كه خدا به آنچه از بخشش و احسان خود به آنان عطا كرده شادمانند، و براى كسانى كه از پى ايشانند و هنوز به آنان نپيوستهاند [و سرانجام به شرف شهادت نايل مىشوند] شادى مىكنند، كه نه بيمى بر آنان است ونه اندوهگين مىشوند.
يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ
171[شهيدان] به نعمت و فضلى از سوى خدا و اينكه خدا پاداش مؤمنان را تباه نمىكند، شادمان و مسرورند.
الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ
172براى نيكوكاران و تقواپيشگان از كسانى كه خدا و رسول را پس از آنكه زخم و جراحت به آنان رسيده بود [براى جنگى ديگر بعد از جنگ احد] اجابت كردند، پاداشى بزرگ است.
الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ
173همان كسانى كه مردم [منافق و عوامل نفوذى دشمن] به آنان گفتند: لشكرى انبوه از مردم [مكه] براى جنگ با شما گرد آمدهاند، از آنان بترسيد. ولى [اين تهديد] بر ايمانشان افزود، و گفتند: خدا ما را بس است، و او نيكو وكيل و كارگزارى است.
فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ
174پس با نعمت و بخششى از سوى خدا [از ميدان جنگ] بازگشتند، در حالى كه هيچ گزند و آسيبى به آنان نرسيده بود، و از خشنودى خدا پيروى كردند؛ و خدا داراى فضلى بزرگ است.
إِنَّما ذٰلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
175در حقيقت اين شيطان است كه دوستانش را [با شايعه پراكنى و گفتار وحشت زا، از رفتن به جهاد] مىترساند؛ پس اگر مؤمن هستيد از آنان نترسيد و از من بترسيد.
وَ لا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ
176و مبادا آنان كه در كفر مىشتابند، تو را اندوهگين كنند، آنان هرگز به خدا هيچ زيانى نمىرسانند، خدا مىخواهد [به سزاى كفرشان] هيچ بهرهاى در آخرت براى آنان قرار ندهد، و براى آنان عذابى بزرگ است.
إِنَّ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيْمانِ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
177مسلما كسانى كه كفر را به بهاى از دست دادن ايمان خريدند، هرگز به خدا هيچ زيانى نمىرسانند، و براى آنان عذابى دردناك است.
وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ
178و كسانى كه كافر شدند، گمان نكنند مهلتى كه به آنان مىدهيم به سودشان خواهد بود، جز اين نيست كه مهلتشان مىدهيم تا بر گناه خود بيفزايند، و براى آنان عذابى خوار كننده است.
ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَليٰ ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّي يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَي الْغَيْبِ وَ لٰكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ
179خدا بر آن نيست كه مؤمنان را بر اين [وضعى] كه شما بر آن قرار داريد [كه منافق از مؤمن، و خوب از بد مشخص و معلوم نيست] واگذارد، [بر آن است] تا پليد را از پاك [به سبب آزمايشهاىمختلف] جدا سازد. و خدا بر آن نيست كه شما را بر غيب آگاه كند. ولى خدا از ميان فرستادگانش هر كس را بخواهد [براى آگاه كردن به غيب] برمىگزيند، پس به خدا و فرستادگانش ايمان آوريد. و اگر ايمان آوريد و تقوا پيشه كنيد، براى شما پاداشى بزرگ خواهد بود.
وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْراً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ
180و كسانى كه خدا به آنچه از فضلش به آنان داده بخل مىورزند، گمان نكنند كه آن بخل به سود آنان است، بلكه آن بخل به زيانشان خواهد بود. به زودى آنچه به آن بخل ورزيدند در روز قيامت طوق گردنشان مىشود. و ميراث آسمانها و زمين فقط در سيطره مالكيت خداست، و خدا به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است.
لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ سَنَكْتُبُ ما قالُوا وَ قَتْلَهُمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ نَقُولُ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ
181قطعا خدا سخن كسانى را كه گفتند: «خدا نيازمند است و ما بىنيازيم»، شنيد. به زودى آنچه را گفتند، و [نيز] كشتن پيامبران را به ناحق [در پرونده اعمالشان] مىنويسيم، و [روز قيامت] گوييم: عذاب سوزان را بچشيد.
ذٰلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ
182اين [عذاب] به خاطر فسق و فجور و گناهانى است كه خود پيش فرستاديد، و گرنه خدا به بندگان ستمكار نيست.
الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّي يَأْتِيَنا بِقُرْبانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ
183كسانى كه گفتند: خدا به ما سفارش كرده است كه به هيچ پيامبرى ايمان نياوريم تا براى ما [به نشانه صدق نبوتش] يك قربانى بياورد كه آن را آتش [غيبى] بسوزاند، بگو: پيش از من پيامبرانى دلايل روشن و آنچه گفتيد براى شما آوردند؛ اگر راستگوييد، پس چرا آنان را كشتيد؟
فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جاءُو بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ الْكِتابِ الْمُنِيرِ
184اگر [اين يهوديان بهانهجو] تو را تكذيب كردند، غمگين مباش، مسلما رسولانى هم كه پيش از تو دلايل روشن، و نوشتهها [ى مشتمل بر پند و موعظه] و كتاب روشنگر آورده بودند، تكذيب شدند؟
كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ
185هر كسى مرگ را مىچشد؛ و بدون ترديد روز قيامت پاداشهايتان به طور كامل به شما داده مىشود. پس هر كه را از آتش دور دارند و به بهشت درآورند مسلما كامياب شده است؛ و زندگى اين دنيا جز كالاى فريبنده نيست.
لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذيً كَثِيراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
186يقينا در اموال و جانهايتان امتحان خواهيد شد، و مسلما از كسانى كه پيش از شما كتاب آسمانى به آنان داده شده و [نيز] از كسانى كه شرك آوردند، سخنان رنج آور بسيارى خواهيد شنيد، و اگر [در برابر آزار اينان] شكيبايى ورزيد و [از تجاوز از حدود الهى] بپرهيزيد [سزاوارتر است.] اين امورى است كه ملازمت بر آن از واجبات است.
وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَبِئْسَ ما يَشْتَرُونَ
187و [ياد كنيد] هنگامى كه خدا از كسانى كه به آنان كتاب آسمانى داده شد، پيمان گرفت كه حتما بايد [احكام و حقايق] آن را براى مردم بيان كنيد و پنهانش ننماييد. پس آن [عهد و كتاب] را ترك كردند و به آن اعتنايى ننمودند، و در برابر ترك آن اندك بهايى به دست آوردند؛ و بد چيزى است آنچه به دست مىآورند.
لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا وَ يُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِما لَمْ يَفْعَلُوا فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفازَةٍ مِنَ الْعَذابِ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
188البته مپندار كسانى كه به آنچه [از پنهان داشتن حقايق و باز داشتن مردم از اسلام] انجام دادند، شادمانى مىكنند، و دوست دارند به آنچه انجام ندادهاند ستايش شوند [از عذاب خدا در امانند،] پس گمان مبر كه براى آنان نجاتى از عذاب است، [بلكه] براى آنان عذابى دردناك خواهد بود.
وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
189و مالكيت و فرمانروايى آسمانها و زمين فقط در سيطره خداست، و خدا بر هر كارى تواناست.
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ
190يقينا در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و رفت شب و روز، نشانههايى [بر توحيد، ربوبيت و قدرت خدا] براى خردمندان است.
الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَليٰ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هٰذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ
191آنان كه همواره خدا را ايستاده و نشسته و به پهلو آرميده ياد مىكنند، و پيوسته در آفرينش آسمانها و زمين مىانديشند، [و از عمق قلب همراه با زبان مىگويند:] پروردگارا! اين [جهان با عظمت] را بيهوده نيافريدى، تو از هر عيب و نقصى منزه و پاكى؛ پس ما را از عذاب آتش نگاهدار.
رَبَّنا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ
192پروردگارا! بىترديد هر كه را تو در آتش در آورى، مسلما خوار و رسوايش كردهاى، و براى ستمكاران ياورانى نخواهد بود.
رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ
193پروردگارا! بىترديد ما [صداى] ندا دهندهاى را شنيديم [كه مردم را] به ايمان فرا مىخواند كه به پروردگارتان ايمان آوريد. پس [ما] ايمان آورديم. پروردگارا! گناهان ما را بيامرز، و بدىهايمان را از ما محو كن، و ما را در زمره نيكوكاران بميران.
رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَليٰ رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْمِيعادَ
194پروردگارا! آنچه را كه به وسيله فرستادگانت به ما وعده دادهاى به ما عطا فرما و روز قيامت، ما را رسوا و خوار مكن؛ زيرا تو وعده خلافى نمىكنى؟
فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لا أُضِيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثيٰ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِينَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أُوذُوا فِي سَبِيلِي وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ
195پس پروردگارشان دعاى آنان را اجابت كرد [كه:] يقينا من عمل هيچ عمل كنندهاى از شما را از مرد يا زن كه همه از يكديگرند تباه نمىكنم؛ پس كسانى كه [براى خدا] هجرت كردند، و از خانههايشان رانده شدند، و در راه من آزار ديدند، و جنگيدند و كشته شدند، قطعا بدىهايشان را محو خواهم كرد و آنان را به بهشتهايى كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است، وارد مىكنم [كه] پاداشى است از سوى خدا و خداست كه پاداش نيكو نزد اوست.
لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ
196مبادا رفت و آمد كافران در شهرها [با وسايل و ابزار فراوان و شوكت ظاهرى] تو را بفريبد.
مَتاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ
197[اين] برخوردارى اندك [و ناچيزى از زندگى زود گذر دنيا] است؛ سپس جايگاهشان دوزخ است، و آن بد آرامگاهى است.
لٰكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ
198كسانى كه از پروردگارشان پروا كردند [و فريفته زرق و برق زندگى مادى نشدند] براى آنان بهشتهايى است كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است، در آنجا جاودانهاند. [اين به عنوان آغاز] پذيرايى از سوى خداست، و آنچه [غير از بهشت و نعمت هايش] نزد خداست، براى نيكوكاران بهتر است.
وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ خاشِعِينَ لِلَّهِ لا يَشْتَرُونَ بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ
199بىترديد از اهل كتاب كسانى هستند كه به خدا و آنچه به سوى شما نازل شده و آنچه به سوى خودشان فرود آمده ايمان مىآورند، در حالى كه در برابر خدا فروتن و خاكسار بوده، آيات خدا را به بهاى اندك نمىفروشند. براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شايسته و مناسب است؛ يقينا خدا حسابرسى سريع است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
200اى اهل ايمان! [در برابر حوادث] شكيبايى كنيد، و ديگران را هم به شكيبايى واداريد، و با يكديگر [چه در حال آسايش چه در بلا و گرفتارى] پيوند و ارتباط برقرار كنيد و از خدا پروا نماييد تا رستگار شويد.
Sooreh النساء
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثِيراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً
1به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ اى مردم! از [مخالفت با فرمانهاى] پروردگارتان بپرهيزيد، آنكه شما را از يك تن آفريد و جفتش را [نيز] از [جنس] او پديد آورد و از آن دو تن، مردان و زنان بسيارى را پراكنده و منتشر ساخت. و از خدايى كه به نام او از يكديگر درخواست مىكنيد. پروا كنيد و از [قطع رابطه با] خويشاوندان بپرهيزيد. يقينا خدا همواره بر شما حافظ و نگهبان است.
وَ آتُوا الْيَتاميٰ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَهُمْ إِليٰ أَمْوالِكُمْ إِنَّهُ كانَ حُوباً كَبِيراً
2اموال يتيمان را [پس از رشدشان] به آنان بدهيد، و [اموال] پست و بىارزش [خود] را با [اموال] مرغوب و با ارزش [آنان] عوض نكنيد؛ و اموالشان را با ضميمه كردن به اموال خود نخوريد؛ زيرا آن گناهى بزرگ است.
وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتاميٰ فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنيٰ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ ذٰلِكَ أَدْنيٰ أَلَّا تَعُولُوا
3واگر مىترسيد كه نتوانيد در مورد دختران يتيم [در صورت ازدواج با آنان] عدالت ورزيد، بنابراين از [ديگر] زنانى كه شما را خوش آيد دو دو و سه سه و چهار چهار به همسرى بگيريد. پس اگر مىترسيد كه با آنان به عدالت رفتار نكنيد، به يك زن يا به كنيزانى كه مالك شدهايد [اكتفا كنيد]؛ اين [اكتفاى به يك همسر عقدى] به اينكه ستم نورزيد و از راه عدالت منحرف نشويد، نزديكتر است.
وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً
4ومهريه زنان را به عنوان هديهاى الهى با ميل و رغبت [و بدون چشم داشت و منت گذارى] به خودشان بدهيد؛ واگر چيزى از آن را با ميل و رضايت خود به شما ببخشند، آن را حلال و گوارا بخوريد.
وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ فِيها وَ اكْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً
5و اموالتان را كه خدا مايه قوام و برپايى [زندگى] شما گردانيده به سبك مغزان ندهيد، ولى آنان را از درآمد آن بخورانيد و لباس بپوشانيد و با آنان به صورتى شايسته و پسنديده سخن گوييد.
وَ ابْتَلُوا الْيَتاميٰ حَتَّي إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا وَ مَنْ كانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ كانَ فَقِيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ وَ كَفيٰ بِاللَّهِ حَسِيباً
6و يتيمان را [نسبت به امور زندگى] بيازماييد تا زمانى كه به حد ازدواج برسند، پس اگر در آنان رشد لازم را يافتيد اموالشان را به خودشان بدهيد و آن را از [ترس] آنكه مبادا به سن رشد رسند [و از شما بگيرند] به اسراف وشتاب مخوريد. و [از سرپرستان ايتام] آنكه توانگر است بايد [از تصرف در مال يتيم به عنوان حق الزحمه] خوددارى كند؛ و هر كه تهيدست است به اندازه متعارف مصرف نمايد؛ وهنگامى كه خواستيد اموالشان را به خودشان بدهيد [براى آنكه در آينده اختلاف و نزاعى پيش نيايد] بر آنان گواه بگيريد؛ و خدا براى محاسبه كافى است.
لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيباً مَفْرُوضاً
7براى مردان از آنچه پدر و مادر و نزديكان [پس از مرگ خود] به جاى مىگذارند سهمى است؛ و براى زنان هم آنچه پدر و مادر و نزديكان به جاى مىگذارند سهمى است، اندك باشد يا بسيار، سهمى است لازم وواجب.
وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبيٰ وَ الْيَتاميٰ وَ الْمَساكِينُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً
8چون هنگام تقسيم كردن ارث، خويشاوندان و يتيمان و مستمندان حاضر شدند چيزى از آن را به ايشان بدهيد، و با آنان سخنى شايسته و پسنديده گوييد.
وَ لْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلاً سَدِيداً
9و كسانى كه اگر فرزندانى ناتوان پس از خود به جاى مىگذارند، بر آنان [از ضايع شدن حقوقشان] بيم دارند، بايد [از اينكه حقوق يتيمان ديگران را ضايع كنند] بترسند. پس لازم است [نسبت به شأن يتيمان] از خدا پروا كنند، و [درباره آنان] سخنى درست و استوار گويند.
إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتاميٰ ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً
10بىترديد كسانى كه اموال يتيمان را به ستم مىخورند، فقط در شكم خود آتش مىخورند، و به زودى در آتش فروزان در آيند.
يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ فَإِنْ كُنَّ نِساءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَكَ وَ إِنْ كانَتْ واحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَ لِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِنْ كانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَواهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ كانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِها أَوْ دَيْنٍ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً
11خدا شما را درباره [ارث] فرزندانتان سفارش مىكند كه سهم پسر مانند سهم دو دختر است. و اگر [ميراثبران ميت] دخترند و بيش از دو دختر باشند، سهم آنان دو سوم ميراث است؛ و اگر يك دختر باشد، نصف ميراث سهم اوست. و براى هر يك از پدر و مادر ميت چنانچه ميت فرزندى داشته باشد، يك ششم ميراث است؛ و اگر فرزندى نداشته باشد، و [تنها] پدر و مادرش ارث مىبرند براى مادرش يك سوم است [و باقىمانده ميراث سهم پدر اوست] و اگر ميت برادرانى داشته باشد، سهم مادرش يك ششم است. [همه اين سهام] پس از وصيتى است كه [نسبت به مال خود] مىكند، يا [پس از] دينى است [كه بايد از اصل مال پرداخت شود.] شما نمىدانيد پدران و فرزندانتان كدام يك براى شما سودمندترند [بنابراين اختلاف سهمها شما را نگران نكند و موجب اعتراض نشود]. [اين تقسيم بندى] فريضهاى از سوى خداست؛ زيرا خدا همواره دانا و حكيم است.
وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِها أَوْ دَيْنٍ وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِها أَوْ دَيْنٍ وَ إِنْ كانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذٰلِكَ فَهُمْ شُرَكاءُ فِي الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصيٰ بِها أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ
12نصف ميراثى كه همسرانتان به جاى مىگذارند، اگر فرزندى نداشته باشند براى شماست، و اگر فرزندى داشته باشند يك چهارم ميراث حق شماست، پس از وصيتى كه نسبت به مال خود مىكنند يا [پس از] دينى [كه بايد از اصل مال پرداخت شود]. و براى زنانتان چنانچه فرزندى نداشته باشيد يك چهارم ميراثى است كه از شما به جاى مىماند، و اگر فرزندى داشته باشيد يك هشتم ميراث حق آنان است، پس از وصيتى كه كردهايد يا [پس از] دينى [كه بايد از اصل مال پرداخت شود]. و اگر مرد يا زنى كه از او ارث مىبرند، كلاله [يعنى بى اولاد و بدون پدر و مادر] باشد و داراى برادر و خواهرى است، پس براى هر يك از آن دو نفر يك ششم ميراث است؛ و اگر بيش از اين باشند در يك سوم ميراث شريكاند، پس از وصيتى كه [نسبت به مال] شده يا پس از دينى [كه بايد از اصل مال پرداخت شود]. همه اينها در صورتى است كه در انجام وصيت به وارثان زيان نزند. اين سفارشى است از سوى خدا، و خدا دانا و بردبار است.
تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ ذٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
13اينها حدود خداست، و هر كه از خدا و رسولش اطاعت كند، خدا او را به بهشتهايى كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است درآورد؛ در آن جاودانهاند، و آن است كاميابى بزرگ.
وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ ناراً خالِداً فِيها وَ لَهُ عَذابٌ مُهِينٌ
14و هر كه از خدا و رسولش نافرمانى كند و از حدود او تجاوز نمايد، خدا او را در آتشى درآورد كه در آن جاودانه است و براى او عذابى خواركننده است.
وَ اللاَّتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّي يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً
15و از زنان شما [امت اسلام] كسانى كه مرتكب زنا مىشوند، چهار نفر مرد از خودتان را بر آنان به گواهى بخواهيد؛ پس اگر [به ارتكاب آن] گواهى دادند، آن زشتكاران را در خانهها [به عنوان حبس ابد] نگاه داريد تا مرگشان فرا رسد، يا خدا [براى نجات] آنان راهى قرار دهد.
وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ فَآذُوهُما فَإِنْ تابا وَ أَصْلَحا فَأَعْرِضُوا عَنْهُما إِنَّ اللَّهَ كانَ تَوَّاباً رَحِيماً
16و از شما [مسلمانان] آن مرد و زنى كه مرتكب آن [كار زشت] مىشوند [در صورتى كه بدون همسر باشند] آنان را [با اجراى حدود خدا] بيازاريد؛ و اگر توبه كنند و [مفاسد خود را] اصلاح نمايند از آنان دست برداريد؛ زيرا خدا همواره بسيار توبهپذير و مهربان است.
إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَي اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً
17بىترديد توبه نزد خدا فقط براى كسانى است كه از روى نادانى مرتكب كار زشت مىشوند، سپس به زودى توبه مىكنند؛ اينانند كه خدا توبه آنان را مىپذيرد، و خدا همواره دانا و حكيم است.
وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّي إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَ لَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً
18و براى كسانى كه پيوسته كارهاى زشت مرتكب مىشوند، تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرا رسد [و در آن لحظه كه تمام فرصتها از دست رفته] گويد: اكنون توبه كردم. و نيز براى آنان كه در حال كفر از دنيا مىروند، توبه نيست. اينانند كه عذابى دردناك براى آنان آماده كردهايم.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسيٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْراً كَثِيراً
19اى اهل ايمان! براى شما ارث بردن از زنان در حالى كه خوشايند شما نيستند [و فقط به طمع به دست آوردن اموالشان پس از مرگشان با آنان زندگى مىكنيد] حلال نيست. و آنان را در تنگنا و فشار مگذاريد تا بخشى از آنچه را [به عنوان مهريه] به آنان دادهايد پس بگيريد، مگر آنكه كار زشت آشكارى مرتكب شوند. و با آنان به صورتى شايسته و پسنديده رفتار كنيد. و اگر [به علتى] از آنان نفرت داشتيد [باز هم با آنان به صورتى شايسته و پسنديده رفتار كنيد] چه بسا چيزى خوشايند شما نيست و خدا در آن خير فراوانى قرار مىدهد.
وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَكانَ زَوْجٍ وَ آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً
20و اگر خواستيد همسرى ديگر به جاى همسر پيشين جايگزين كنيد و به همسر پيشين مال فراوانى [به عنوان مهريه] پرداختهايد، چيزى از آن را پس مگيريد. آيا آن را با تكيه به تهمت و گناهى آشكار پس مىگيريد؟!
وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضي بَعْضُكُمْ إِليٰ بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً
21و چگونه آن را پس مىگيريد در حالى كه [با آميزش جسمى، تماس روحى و معاشرت] به يكديگر رسيدهايد، و آنان از شما [به وسيله قرارداد ازدواج] پيمانى محكم گرفتهاند.
وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساءِ إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ ساءَ سَبِيلاً
22و با زنانى كه پدرانتان با آنان ازدواج كردهاند ازدواج نكنيد، مگر آنچه [پيش از اعلام اين حكم] انجام گرفته باشد. يقينا اين عمل، عملى بسيار زشت و منفور و بد راهى است.
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللاَّتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ وَ رَبائِبُكُمُ اللاَّتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللاَّتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً
23[ازدواج با اين زنان] بر شما حرام شده است: مادرانتان، و دخترانتان، و خواهرانتان، و عمههايتان، و خالههايتان، و دخترانبرادر، و دختران خواهر، و مادرتان كه شما را شير دادهاند، و خواهران رضاعى شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرانتان كه در دامان شمايند [و تحت سرپرستى شما پرورش يافتهاند، البته] از آن همسرانى كه با آنان آميزش داشتهايد، و اگر آميزش نداشتهايد، بر شما گناهى نيست [كه مادرشان را رها كرده با آنان ازدواج كنيد]، و [نيز] همسران پسرانتان كه از نسل شما هستند [بر شما حرام شده است]. و همچنين جمع ميان دو خواهر [در يك زمان ممنوع است]، جز آنچه [پيش از اعلام اين حكم] انجام گرفته باشد؛ زيرا خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.