قرآن عثمان طه

Sooreh الصافات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا

1

به نام خداوند بخشنده مهربان‌؛ سوگند به صف كشندگان (از ملائكه) كه صف‌آرايى كرده‌اند.


فَالزَّاجِراتِ زَجْراً

2

قسم به (ملائكه) راننده ابر و باران.


فَالتَّالِياتِ ذِكْراً

3

و قسم به ملائكه‌اى كه قرآن را بر پيامبر تلاوت مى‌كنند.


إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ

4

كه خداى شما هر آينه يكتاست.


رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ

5

اوست پروردگار آسمانها و زمين و آنچه بين آن دو است و او است پروردگار مشرقها.


إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ

6

همانا ماييم كه آسمان دنيا را با زينت ستارگان آراستيم.


وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ

7

تا هم زينت آن باشد و هم آسمان را از هر شيطان سركشى حفظ كند.


لا يَسَّمَّعُونَ إِلَي الْمَلَإِ الْأَعْليٰ وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ

8

تا شيطانها نتوانند به آنچه در سكان آسمان مى‌گذرد گوش فرا دهند و اگر خواستند گوش دهند از هر طرف رانده شوند.


دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ

9

و در نتيجه از آسمان دور شوند و براى ايشان است عذابى واجب.


إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ

10

آرى شيطانها نمى‌توانند به سخنان فرشتگان گوش فرا دهند مگر آنهايى كه كلام ملائكه را بربايند كه آنها نيز بلافاصله هدف شهاب ثاقب قرار مى‌گيرند.


فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ

11

حال از مشركين بپرس آيا ايشان از حيث خلقت سخت‌تر و مهم‌ترند يا آنچه از آسمان و زمين و مخلوقات بين آن دو كه ما خلق كرده‌ايم با اينكه ما انسانها را از گلى چسبنده آفريديم؟.


بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ

12

(نه تنها ايمان نمى‌آورند) بلكه وقتى تو از گمراهى آنان تعجب مى‌كنى تو را مسخره مى‌كنند.


وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ

13

و چون تذكر داده مى‌شوند پند نمى‌پذيرند.


وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ

14

و چون آيتى مى‌بينند مسخره مى‌كنند.


وَ قالُوا إِنْ هٰذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ

15

و مى‌گويند: اين نيست مگر سحرى آشكار.


أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ

16

آيا وقتى مرديم و خاك و استخوان شديم دوباره زنده مى‌شويم؟.


أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ

17

(ما) و حتى پدران گذشته ما؟.


قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ

18

بگو: بله، زنده مى‌شويد در حالى كه خوار و ذليل باشيد.


فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ

19

و اين زنده شدن انسانها با يك نهيب صورت مى‌گيرد كه ناگهان همگى نگران برمى‌خيزند.


وَ قالُوا يا وَيْلَنا هٰذا يَوْمُ الدِّينِ

20

و مى‌گويند: اى واى بر ما اين همان روز جزاست.


هٰذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ

21

اين روز جدايى حق از باطل است كه تا در دنيا بوديد تكذيبش مى‌كرديد.


احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ

22

(هان اى فرشتگان) همه آنها كه ظلم كردند و اتباع و اشباه آنها را و آنچه را كه مى‌پرستيدند يك جا جمع كنيد.


مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِليٰ صِراطِ الْجَحِيمِ

23

آرى آنچه كه به جاى خدا عبادت مى‌كردند، پس آن گاه به سوى دوزخ ببريد.


وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ

24

آنجا نگهشان بداريد كه بايد بازخواست شوند.


ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ

25

در آنجا از ايشان مى‌پرسند چرا مانند دنيا از يكديگر حمايت نمى‌كنيد؟.


بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ

26

(جوابى ندارند) بلكه ايشان امروز تسليم‌اند.


وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ

27

بعضى به بعضى رو مى‌كنند و از يكديگر پرسش مى‌كنند.


قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ

28

پيروان به سردمداران گويند شما بوديد كه به عنوان بشارت و ميمنت مى‌آمديد و ما را به دين خود مى‌خوانديد.


قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ

29

در پاسخشان گويند خود شما بنا نداشتيد ايمان بياوريد.


وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ

30

و ما بر شما دست تسلط نداشتيم (و اجبارتان نمى‌كرديم) بلكه خودتان مردمى طغيان‌گر بوديد.


فَحَقَّ عَلَيْنا قَوْلُ رَبِّنا إِنَّا لَذائِقُونَ

31

و در نتيجه حكم خدا و قضاى او در باره ما حتمى گشت و ما عذاب را خواهيم چشيد.


فَأَغْوَيْناكُمْ إِنَّا كُنَّا غاوِينَ

32

آرى ما شما را گمراه كرديم چون خودمان گمراه بوديم.


فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ

33

در نتيجه همه آنان در عذاب شريكند.


إِنَّا كَذٰلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ

34

ما با مجرمين اينچنين رفتار مى‌كنيم.


إِنَّهُمْ كانُوا إِذا قِيلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ

35

چون ايشان اين طور بودند كه وقتى لا اله الا الله برايشان گفته مى‌شد كبر مى‌ورزيدند.


وَ يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَتارِكُوا آلِهَتِنا لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ

36

و مى‌گفتند آيا به خاطر مردى ديوانه خدايان خود را رها كنيم.


بَلْ جاءَ بِالْحَقِّ وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ

37

با اينكه او حق آورده و رسولان قبلى را تصديق مى‌كند.


إِنَّكُمْ لَذائِقُوا الْعَذابِ الْأَلِيمِ

38

محققا شما عذاب دردناك را خواهيد چشيد.


وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

39

و اين جزايتان نيست مگر بخاطر همان اعمالى كه مى‌كرديد.


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

40

مگر بندگان مخلص خدا.


أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ

41

كه ايشان رزقى معلوم دارند.


فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ

42

ميوه‌هايى و ايشان گرامى هستند.


فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ

43

در بهشت‌هاى پر نعمت.


عَليٰ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ

44

بر تختهايى رو به روى هم.


يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ

45

قدحها از آب بهشتى از هر سو برايشان حاضر مى‌شود.


بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ

46

آبى زلال و لذت بخش براى نوشندگان.


لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ

47

نه در آن ضرر و فسادى است و نه از آن مست مى‌شوند.


وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ

48

و پيش ايشان حوريان درشت چشم پركرشمه و نازند.


كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ

49

گويى از سفيدى، سفيده تخم مرغند قبل از آنكه دست خورده شود.


فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ

50

پس بعضى به بعضى ديگر روى آورده از يكديگر پرسش مى‌كنند.


قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لِي قَرِينٌ

51

يكى از آن ميان مى‌پرسد: من رفيقى داشتم.


يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ

52

كه بارها از من خرده مى‌گرفت كه تو هم از معتقدين به معادى.


أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ

53

آيا بعد از آنكه مرديم و خاك و استخوان شديم دوباره براى پاداش زنده مى‌شويم؟.


قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ

54

شما هيچ از او خبر داريد؟.


فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ

55

در همين بين به دوزخ مى‌نگرد و رفيق خود را در وسط جهنم مى‌بيند.


قالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ

56

به او مى‌گويد به خدا قسم نزديك بود مرا به ضلالت بيفكنى.


وَ لَوْلا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ

57

و اگر نعمت پروردگارم نبود حتما من نيز از حاضر شدگان در دوزخ مى‌بودم.


أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ

58

دوستان بهشتى از شدت خرسندى و شادى به يكديگر مى‌گويند آيا راستى اين ماييم كه ديگر نمى‌ميريم؟.


إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُوليٰ وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ

59

و به جز همان مرگ اولمان ديگر مرگى نداشته و عذاب هم نمى‌شويم؟.


إِنَّ هٰذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

60

محققا و به راستى كه اين چه رستگارى عظيمى است كه خدا به ما روزى كرد.


لِمِثْلِ هٰذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ

61

و شايسته است كه اهل عمل براى چنين زندگى تلاش كنند.


أَ ذٰلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ

62

آيا براى پذيرايى، اين رزق كريم بهتر است و يا درخت زقوم.


إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ

63

ما آن را فتنه ستمگران كرديم.


إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ

64

درختى است كه از قعر جهنم سر درمى‌آورد.


طَلْعُها كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّياطِينِ

65

ميوه‌اش گويى سر شيطانها است.


فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ

66

چون ايشان از آن خواهند خورد و شكمها را از آن پر خواهند كرد.


ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْها لَشَوْباً مِنْ حَمِيمٍ

67

و سپس از روى آن خوراك، آبى بى‌نهايت سوزنده مى‌نوشند.


ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَي الْجَحِيمِ

68

و سپس بازگشت نهايى آنان به سوى جهنم خواهد بود.


إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ

69

همين‌ها بودند كه در دنيا پدران خود را گمراه يافتند.


فَهُمْ عَليٰ آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ

70

و با اين حال به دنبال آثار پدران خود بشتافتند.


وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ

71

قبل از ايشان هم بيشتر اقوام گذشته گمراه شدند.


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ

72

و همانا ما در بين آنان انذاركنندگانى فرستاديم.


فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ

73

حال ببين عاقبت آن اقوام انذار شده چگونه بود.


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

74

(همه محروم از سعادت و هلاك گشتند) مگر بندگان مخلص خدا.


وَ لَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ

75

از آن جمله نوح ما را ندا كرد و چه پاسخگوى خوبى بوديم براى او.


وَ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ

76

او و اهلش را از اندوه عظيم نجات داديم.


وَ جَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقِينَ

77

و تنها ذريه او را در روى زمين باقى گذاشتيم.


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

78

و ذكر خيرش را در امت‌هاى بعد حفظ كرديم.


سَلامٌ عَليٰ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ

79

سلام بر نوح در همه عالميان.


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

80

آرى ما نيكوكاران را اين طور جزا مى‌دهيم.


إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

81

آخر او از بندگان مؤمن ما بود.


ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ

82

او را باقى گذاشته و ديگران را غرق كرديم.


وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ

83

به درستى كه ابراهيم يكى از پيروان اوست.


إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ

84

ابراهيمى كه با دلى سالم به درگاه پروردگارش شتافت.


إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما ذا تَعْبُدُونَ

85

آن زمان كه به پدر و همه بستگانش و مردم شهرش گفت: آخر اين چيست كه مى‌پرستيد؟.


أَ إِفْكاً آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ

86

آيا (سزاوار است) كه از كوته‌بينى و افتراء به جاى خدا مريد چيزهايى پست‌تر از خود شويد.


فَما ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعالَمِينَ

87

راستى شما در باره رب العالمين چه فكر مى‌كنيد؟.


فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ

88

در اين هنگام نظر مخصوصى به ستارگان كرد.


فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ

89

و گفت: من بيمارم.


فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ

90

مردم شهر به ناچار او را به حال خود گذاشته به بيرون شهر رفتند.


فَراغَ إِليٰ آلِهَتِهِمْ فَقالَ أَ لا تَأْكُلُونَ

91

ابراهيم كه شهر را خالى از اغيار ديد به سوى خدايان ايشان رفت (و ديد كه بر حسب معمول هر عيدى، طعام پيش روى آنهاست) پرسيد: پس چرا نمى‌خوريد؟.


ما لَكُمْ لا تَنْطِقُونَ

92

(و چون جوابى نشنيد) گفت: چرا حرف نمى‌زنيد؟!.


فَراغَ عَلَيْهِمْ ضَرْباً بِالْيَمِينِ

93

پس با نيروى هر چه تمام‌تر بر آنها كوفت (و همه را خرد كرد).


فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ

94

مردم شهر كه خبردار شده بودند سراسيمه به سوى او شتافتند.


قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ

95

ابراهيم پرسيد چيزى را كه خودتان مى‌تراشيد مى‌پرستيد؟.


وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ ما تَعْمَلُونَ

96

با اينكه خدا شما و عمل شما را آفريده؟.


قالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْياناً فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ

97

گفتند بايد براى سوزاندنش آتشخانه‌اى بسازيد و او را در آتش بيفكنيد.


فَأَرادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَسْفَلِينَ

98

آرى آنها نقشه اين كار را مى‌كشيدند ولى خدا پستشان كرد.


وَ قالَ إِنِّي ذاهِبٌ إِليٰ رَبِّي سَيَهْدِينِ

99

(ابراهيم پس از نجات از آتش) گفت من به سوى پروردگارم خواهم رفت و او به زودى مرا راهنمايى مى‌كند.


رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ

100

پروردگارا فرزندى به من بده كه از صالحان باشد.


فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ

101

ما هم او را به فرزندى حليم بشارت داديم.


فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَريٰ فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَريٰ قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ

102

همين كه به حد كار كردن رسيد بدو گفت پسرم در خواب مى‌بينم كه تو را ذبح مى‌كنم نظرت در اين باره چيست؟ گفت پدرجان آنچه مامور شده‌اى انجام ده كه به زودى ان شاء الله مرا از صابران خواهى يافت.


فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ

103

همين كه تسليم امر خدا شدند و ابراهيم او را به زمين انداخت و پهلوى صورتش را به زمين نهاد.


وَ نادَيْناهُ أَنْ يا إِبْراهِيمُ

104

ما او را ندا داديم كه اى.


قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

105

ابراهيم ماموريت را به انجام رساندى ما اين چنين نيكوكاران را جزا مى‌دهيم.


إِنَّ هٰذا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبِينُ

106

اين به راستى آزمايشى بس آشكارا بود.


وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ

107

و آن ذبح را به ذبحى بزرگ عوض كرديم.


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

108

و نام نيكش را در آيندگان حفظ نموديم.


سَلامٌ عَليٰ إِبْراهِيمَ

109

سلام بر ابراهيم.


كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

110

ما اين چنين نيكوكاران را جزاء مى‌دهيم.


إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

111

آرى راستى او از بندگان مؤمن ما بود.


وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ

112

و ما او را به اسحاق بشارت داديم در حالى كه پيامبرى از صالحان باشد.


وَ بارَكْنا عَلَيْهِ وَ عَليٰ إِسْحاقَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِما مُحْسِنٌ وَ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ

113

و بر او و بر اسحاق بركت نهاديم و از ذريه ايشان بعضى نيكوكار بودند و بعضى آشكارا به خود ستم كردند.


وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَليٰ مُوسيٰ وَ هارُونَ

114

و همانا ما بر موسى و هارون منت نهاديم.


وَ نَجَّيْناهُما وَ قَوْمَهُما مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ

115

و آن دو و قوم آن دو را از اندوهى عظيم رهايى بخشيديم.


وَ نَصَرْناهُمْ فَكانُوا هُمُ الْغالِبِينَ

116

و نصرتشان داديم در نتيجه آنان غالب آمدند.


وَ آتَيْناهُمَا الْكِتابَ الْمُسْتَبِينَ

117

و كتابى رازگشا به آن دو داديم.


وَ هَدَيْناهُمَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ

118

و آن دو را به صراط مستقيم راهنمايى نموديم.


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِما فِي الْآخِرِينَ

119

و آثار و بركات و نام نيكشان را براى آيندگان حفظ كرديم.


سَلامٌ عَليٰ مُوسيٰ وَ هارُونَ

120

سلام بر موسى و هارون.


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

121

ما اين چنين نيكوكاران را جزا مى‌دهيم.


إِنَّهُما مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

122

آرى آن دو از بندگان مؤمن ما بودند.


وَ إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

123

و به درستى كه الياس از پيامبران بود.


إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَلا تَتَّقُونَ

124

به يادش آور آن دم كه به قوم خود گفت آيا نمى‌خواهيد با تقوى باشيد.


أَ تَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقِينَ

125

آيا بت" بعل" را مى‌خوانيد و بهترين خالقان را وامى‌گذاريد.


اللَّهَ رَبَّكُمْ وَ رَبَّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ

126

همان الله را كه رب شما و رب پدران نخستين شما است.


فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ

127

ولى مردم او را تكذيب كردند و در نتيجه از احضار شدگان شدند.


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

128

آرى همه‌شان احضار خواهند شد مگر بندگان مخلص خدا.


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

129

ما نام نيك و آثار و بركات الياس را هم در آيندگان باقى گذاشتيم.


سَلامٌ عَليٰ إِلْياسِينَ

130

سلام بر آل ياسين.


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

131

آرى ما به نيكوكاران اينچنين جزا مى‌دهيم.


إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

132

كه او از بندگان مؤمن ما بود.


وَ إِنَّ لُوطاً لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

133

و همانا لوط از مرسلين بود.


إِذْ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ

134

به يادش باش كه ما او و اهل او همگى را نجات داديم.


إِلَّا عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ

135

مگر پير زنى در باقى ماندگان در عذاب بود.


ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ

136

و بقيه را هلاك كرديم.


وَ إِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ

137

و شما (مردم حجاز) همه روزه از ويرانه آنان عبور مى‌كنيد.


وَ بِاللَّيْلِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

138

و همچنين در شب‌ها آيا باز هم نمى‌انديشيد؟.


وَ إِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

139

و همانا يونس هم از پيامبران بود.


إِذْ أَبَقَ إِلَي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ

140

به يادش آور زمانى كه به طرف يك كشتى پر بگريخت.


فَساهَمَ فَكانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ

141

پس قرعه انداختند و او از مغلوبين شد.


فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلِيمٌ

142

پس ماهى او را ببلعيد در حالى كه ملامت زده بود.


فَلَوْلا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ

143

و اگر او از تسبيح‌گويان نمى‌بود.


لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِليٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ

144

حتما در شكم ماهى تا روزى كه خلق مبعوث شوند باقى مى‌ماند.


فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقِيمٌ

145

ولى چون از تسبيح‌گويان بود ما او را به خشكى پرتاب كرديم در حالى كه مريض بود.


وَ أَنْبَتْنا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ

146

و بر بالاى سرش بوته‌اى از كدو رويانديم.


وَ أَرْسَلْناهُ إِليٰ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ

147

و او را به سوى شهرى كه صد هزار نفر و بلكه بيشتر بودند فرستاديم.


فَآمَنُوا فَمَتَّعْناهُمْ إِليٰ حِينٍ

148

پس ايمان آوردند ما هم به نعمت خود تا هنگامى معين (مدت عمر آن قوم) بهره‌مندشان گردانيديم.


فَاسْتَفْتِهِمْ أَ لِرَبِّكَ الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ

149

از ايشان نظر بخواه آيا براى پروردگارت دختران و براى ايشان پسران است؟.


أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ

150

و آيا روزى كه ما ملائكه را ماده خلق مى‌كرديم ايشان شاهد و ناظر بودند.


أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ

151

آگاه باش كه اينان از بس در دروغ‌گويى بى‌پروا هستند كه خواهند گفت.


وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ

152

خدا بچه آورده و حال آنكه دروغ گويند.


أَصْطَفَي الْبَناتِ عَلَي الْبَنِينَ

153

آيا خدا دختران را بر پسران برگزيده.


ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ

154

واى بر شما! اين چه حكمى است كه مى‌كنيد؟.


أَ فَلا تَذَكَّرُونَ

155

و چرا متذكر نمى‌شويد.


أَمْ لَكُمْ سُلْطانٌ مُبِينٌ

156

يا آنكه راستى برهان روشنى داريد؟.


فَأْتُوا بِكِتابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

157

اگر كتابى در اين باره بر شما نازل شده پس آن كتابتان را بياوريد اگر راست مى‌گوييد.


وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ

158

(دروغ ديگرشان اين است كه) بين خدا و جن خويشاوندى قايل شدند با اينكه جن هم مى‌دانند كه روزى براى حساب احضار مى‌شوند.


سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ

159

منزه است خدا از اين وصف‌ها كه برايش مى‌تراشند.


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

160

مگر اوصافى كه بندگان مخلص او براى او قائلند.


فَإِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ

161

اين شما و اين خدايانتان هر چه مى‌خواهيد بكنيد.


ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِفاتِنِينَ

162

شما هر كارى بكنيد نمى‌توانيد عليه خدا فتنه به پا كنيد.


إِلَّا مَنْ هُوَ صالِ الْجَحِيمِ

163

و در آن فتنه افراد را گمراه سازيد مگر كسى را كه خودش دنبال جهنم مى‌گردد.


وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ

164

و هر يك از ما (فرشتگان) مقام و پستى معين داريم.


وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ

165

همواره آماده به خدمت در صف ايستاده‌ايم.


وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ

166

دائما در حال تسبيح اوييم.


وَ إِنْ كانُوا لَيَقُولُونَ

167

(بعد از شنيدن اين دليل از ملائكه) به طور مسلم خواهند گفت.


لَوْ أَنَّ عِنْدَنا ذِكْراً مِنَ الْأَوَّلِينَ

168

اگر نزد ما هم كتابى از جنس كتب گذشتگان مى‌بود.


لَكُنَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

169

ما نيز از بندگان مخلص خدا بوديم.


فَكَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

170

(ولى اين هم دروغ است چون مشرك نزول كتاب از آسمان را محال مى‌داند) و به اين معنا كافر است و به زودى خواهند فهميد.


وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ

171

فرمان ما از سابق به نفع بندگان مرسل ما صادر شده.


إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ

172

كه ايشان تنها يارى خواهند شد.


وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ

173

و لشكر ما به تنهايى غالب خواهد گشت.


فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّي حِينٍ

174

پس تو تا مدتى روى از ايشان برتاب.


وَ أَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ

175

ببين چه عكس العملهايى نشان مى‌دهند و به زودى ثمره رفتار خود را مى‌بينند.


أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ

176

آيا به عذاب ما شتاب مى‌كنند.


فَإِذا نَزَلَ بِساحَتِهِمْ فَساءَ صَباحُ الْمُنْذَرِينَ

177

پس همين كه بر آنها احاطه كرد آن وقت مى‌فهمند كه چه روزگار بدى دارند.


وَ تَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّي حِينٍ

178

تو تا چندى روى از ايشان برتاب.


وَ أَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ

179

و رفتارشان را زير نظر داشته باش به زودى خودشان هم خواهند ديد.


سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ

180

منزه است پروردگار تو كه رب العزه است از آنچه اينان در باره‌اش مى‌گويند.


وَ سَلامٌ عَلَي الْمُرْسَلِينَ

181

و سلام بر فرستادگان.


وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ

182

و ستايش مخصوص خدا است كه پروردگار عالميان است.


سوره قبل

سوره ' aşşāffāt

سوره بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان