Sooreh المومنون
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ
1به نام خداى بخشنده مهربان.؛ همانا اهل ايمان پيروز و رستگار شدند.
الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ
2مؤمنين همانهايند كه در نماز خاضع و خاشعند.
وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ
3و آنهايند كه از لغو روى گردانند.
وَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكاةِ فاعِلُونَ
4و آنانند كه زكات دادن را تعطيل نمىكنند.
وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ
5و همانهايند كه عورت خود را از حرام و نامحرم حفظ مىكنند.
إِلَّا عَليٰ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ
6مگر از همسران و يا كنيزان خود كه در مباشرت با اين زنان ملامتى ندارند.
فَمَنِ ابْتَغيٰ وَراءَ ذٰلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ
7و كسى كه غير از اين زنان را به مباشرت طلبد البته ستمكار و متعدى خواهد بود.
وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ
8و آنهايند كه امانت و عهد خود را رعايت مىكنند.
وَ الَّذِينَ هُمْ عَليٰ صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ
9و آنهايند كه نمازهاى خود را از هر منافى محافظت مىكنند.
أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ
10نامبردگان، آرى تنها ايشان وارثانند.
الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيها خالِدُونَ
11آنان كه بهشت فردوس را ارث برده و هم ايشان در آن جاودانند.
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ
12و همانا ما آدميان را از خلاصهاى از گل آفريديم.
ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِينٍ
13پس آن گاه او را نطفهاى كرديم در قرارگاهى محفوظ قرارش داديم.
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ
14آن گاه نطفه را. علقه و علقه را مضغه (چيزى شبيه به گوشت جويده) كرديم و سپس آن مضغه را استخوان كرديم پس بر آن استخوانها گوشتى پوشانديم پس از آن خلقتى ديگرش كرديم پس آفرين بر خدا كه بهترين آفرينندگان است.
ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذٰلِكَ لَمَيِّتُونَ
15باز (شما آدميان كه بدينسان خلق شدهايد) همه خواهيد مرد.
ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ تُبْعَثُونَ
16سپس در روز قيامت به يقين مبعوث مىشويد.
وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرائِقَ وَ ما كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِينَ
17و همانا بالاى سر شما (ساكنان زمين) هفت آسمان خلق كرديم و هرگز از (توجه به) خلق غافل نبودهايم.
وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَليٰ ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ
18و ما براى شما آب را به قدر معين از آسمان نازل كرده و در زمين نگاهش داشتيم، در حالى كه بر نابود كردن آن نيز قادريم.
فَأَنْشَأْنا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ لَكُمْ فِيها فَواكِهُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ
19آن گاه ما با آن آب براى شما باغها و نخلستانهاى خرما و انگور ايجاد كرديم و ميوههاى بسيار كه از آن مىخورديد آفريديم.
وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلِينَ
20و درختى (آفريديم) كه از طور سينا بر مىآيد و روغن زيت و خورش مردم بار مىآورد.
وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِها وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ
21و براى شما در مطالعه حال چارپايان عبرتى است، كه از شيرش به شما مىنوشانيم (با اينكه اين شربت گوارا از شكم او بيرون مىآيد) و در آن چارپايان براى شما منافع بسيارى است و از خود آنها مىخوريد.
وَ عَلَيْها وَ عَلَي الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ
22و بر آن چارپايان و نيز بر كشتىها در سفر دريا سوار مىشويد.
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِليٰ قَوْمِهِ فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ
23همانا ما نوح را به رسالت به سوى امتش فرستاديم نوح به قوم خود گفت: خدا را بپرستيد كه جز آن ذات يكتا شما را خدايى نيست آيا هنوز نمىخواهيد خدا ترس شويد؟.
فَقالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما هٰذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً ما سَمِعْنا بِهٰذا فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ
24اشراف قوم كه كافر شدند در پاسخ نوح به مردم چنين گفتند كه اين شخص نيست جز آنكه بشرى است مانند شما كه مىخواهد بر شما برترى يابد و اگر خدا مىخواست رسولى بر بشر بفرستد حتما از جنس ملائكه مىفرستاد ما اين سخنان را كه اين شخص مىگويد از نياكان خود نشنيدهايم.
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّي حِينٍ
25او نيست جز مردى مبتلا به جنون پس انتظار بريد به آن (با او مدارا كنيد) تا مرگش برسد.
قالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِما كَذَّبُونِ
26نوح گفت پروردگارا مرا بر اينان كه تكذيبم كردند يارى فرما.
فَأَوْحَيْنا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا فَإِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَ أَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ
27ما هم به او وحى كرديم كه زير نظر ما و به دستور ما كشتى را بساز هر وقت ديديد. كه فرمان ما آمد و آب از تنور فوران كرد پس در آن كشتى سوار شو و از هر جاندارى يك نر و يك ماده همراه خود راه بده و اهل خودت را هم سوار كن مگر آن كفارى كه فرمان ما به هلاكتش رفته، و زنهار كه از باب شفاعت در باره ستمكاران با من سخنى بگويى كه البته همه بايد غرق شوند.
فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنْتَ وَ مَنْ مَعَكَ عَلَي الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
28پس چون در كشتى مستقر شدى بگو ستايش خداى را كه ما را از ظلم ستمكاران نجات داد.
وَ قُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلاً مُبارَكاً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ
29و نيز بگو پروردگارا مرا به منزل مباركى فرود آر كه تو بهترين فرود آورندهاى.
إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ وَ إِنْ كُنَّا لَمُبْتَلِينَ
30همانا در اين حكايت آيتها است و ما بندگان را به اينگونه حوادث آزمايش خواهيم كرد.
ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ
31پس از هلاك قوم نوح باز قوم ديگرى ايجاد كرديم.
فَأَرْسَلْنا فِيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ
32و در آنها نيز رسولى از خودشان به سويشان فرستاديم كه خداى را بپرستيد چون غير او معبودى نداريد آيا باز هم نمىخواهيد خدا ترس شويد!.
وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ الْآخِرَةِ وَ أَتْرَفْناهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ما هٰذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَ يَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ
33اشراف قوم آن رسول، آنها كه كافر بودند و لقاى آخرت را تكذيب مىكردند و ما در زندگى دنيا بهرهمندشان كرده بوديم به مردم گفتند: اين شخص غير از بشرى مثل شما نيست او هم از آنچه شما مىخوريد مىخورد و از آنچه مىآشاميد مىآشامد.
وَ لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ
34و هر آينه شما مردم اگر بشرى مثل خود را اطاعت كنيد خيلى (نالايق و) زيانكاريد.
أَ يَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذا مِتُّمْ وَ كُنْتُمْ تُراباً وَ عِظاماً أَنَّكُمْ مُخْرَجُونَ
35آيا اين به شما نويد مىدهد كه پس از آنكه مرديد و خاك و استخوان شديد بار ديگر از زمين سر بر مىآوريد.
هَيْهاتَ هَيْهاتَ لِما تُوعَدُونَ
36هيهات هيهات كه اين وعدهها راست باشد.
إِنْ هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ
37زندگى جز اين حيات چند روزه نيست كه زنده مىشويم و مىميريم و ديگر هرگز از خاك برانگيخته نخواهيم شد.
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَريٰ عَلَي اللَّهِ كَذِباً وَ ما نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ
38او نيست جز مردى كه دروغى را به خدا افتراء بسته و ما هرگز به او ايمان نخواهيم آورد.
قالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِما كَذَّبُونِ
39آن رسول نيز عرض كرد پروردگارا مرا بر اين قوم به خاطر اينكه تكذيبم كردند يارى فرما.
قالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَيُصْبِحُنَّ نادِمِينَ
40خداى تعالى فرمود به همين زودى سخت پشيمان خواهند شد.
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْناهُمْ غُثاءً فَبُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
41پس صيحه به عنوان عذاب ايشان را بگرفت و ما ايشان را خاشاك بيابانها كرديم كه ستمكاران از رحمت الهى دور باشند.
ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُوناً آخَرِينَ
42پس آن گاه اقوامى ديگر بعد از ايشان پديد آورديم.
ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ
43هيچ قومى را اجل مقدم و مؤخر نخواهد شد.
ثُمَّ أَرْسَلْنا رُسُلَنا تَتْرا كُلَّما جاءَ أُمَّةً رَسُولُها كَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنا بَعْضَهُمْ بَعْضاً وَ جَعَلْناهُمْ أَحادِيثَ فَبُعْداً لِقَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ
44پس آن گاه پيغمبرانى پى در پى بر خلق گسيل داشتيم و هر قومى كه رسولى بر آنها آمد تكذيبش كردند ما نيز يكى پس از ديگرى به سر نوشت قبلىها دچار نموده سرگذشتى براى ديگران كرديم كه قوم بى ايمان از رحمت خدا دور باد.
ثُمَّ أَرْسَلْنا مُوسيٰ وَ أَخاهُ هارُونَ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ
45سپس موسى و برادرش هارون را با معجزاتى و قدرتى آشكار فرستاديم.
إِليٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَ كانُوا قَوْماً عالِينَ
46به فرعون و قومش آنها نيز استكبار ورزيدند و مردمى متكبر و سركش بودند.
فَقالُوا أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنا وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ
47به همين جهت گفتند چرا ما به دو نفر بشر مثل خودمان ايمان آوريم با اينكه طايفه اين دو همه پرستش ما مىكردند.
فَكَذَّبُوهُما فَكانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ
48پس موسى و هارون را تكذيب كرده بدين سبب هلاك شدند.
وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ
49با اينكه ما به موسى كتاب فرستاديم تا شايد به راه خدا هدايت شوند.
وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ آيَةً وَ آوَيْناهُما إِليٰ رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِينٍ
50و ما پسر مريم را با مادرش بر خلق آيت و معجزهاى بزرگ كرديم و هر دو را به سرزمينى بلند كه جايى هموار و چشمه سار بود منزل داديم.
يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ
51اى رسولان ما از غذاهاى پاكيزه و حلال تناول كنيد و به نيكوكارى و اعمال صالح بپردازيد كه من به هر چه مىكنيد آگاهم.
وَ إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ
52و اين مردم همه داراى يك دين امت شمايند امتى واحده و من پروردگار همه شمايم پس از من بينديشيد.
فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ زُبُراً كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ
53آن گاه مردم اين دين واحد را در ميان خود پاره پاره كرده در آن فرقه فرقه شدند و هر گروهى به آنچه خود داشت و پسنديده بود دلخوش گشتند.
فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّي حِينٍ
54پس اى رسول ما، بگذار كه اين بى خبران هم چنان در جهل و غفلت خود بسر برند تا هنگامى معين.
أَ يَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِينَ
55آيا اين مردم كافر مىپندارند از آنچه ما به آنها مدد رسانيديم از مال و فرزندان.
نُسارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْراتِ بَلْ لا يَشْعُرُونَ
56كه ما در رساندن خير به آنان شتاب كرديم؟ نه، بلكه نمىفهمند.
إِنَّ الَّذِينَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ
57همانا آن مؤمنانى كه از خوف پروردگارشان هراسانند.
وَ الَّذِينَ هُمْ بِآياتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ
58و آنهايى كه به آيات پروردگارشان ايمان مىآورند.
وَ الَّذِينَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لا يُشْرِكُونَ
59و آنهايى كه به پروردگارشان شرك نمىورزند.
وَ الَّذِينَ يُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِليٰ رَبِّهِمْ راجِعُونَ
60و آنهايى كه از آنچه خدايشان داده مىدهند در حالى كه باز از روزى كه به خداى خود باز مىگردند ترسانند.
أُولئِكَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُونَ
61چنين كسانى در خيرات شتاب نموده بدان سبقت مىگيرند.
وَ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها وَ لَدَيْنا كِتابٌ يَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ
62و ما هيچ كس را بيش از توانايىاش تكليف نمىكنيم و نزد ما كتابى است كه به حق گويا است و هيچ كس به هيچ وجه ستم نخواهد شد.
بَلْ قُلُوبُهُمْ فِي غَمْرَةٍ مِنْ هٰذا وَ لَهُمْ أَعْمالٌ مِنْ دُونِ ذٰلِكَ هُمْ لَها عامِلُونَ
63بلكه دلهاى كافران از اين (كتاب) در جهل و غفلت است و اعمالى كه اينان عامل آنند غير اعمال اهل ايمان است، اينها به همين كردار زشت مشغولند.
حَتَّي إِذا أَخَذْنا مُتْرَفِيهِمْ بِالْعَذابِ إِذا هُمْ يَجْأَرُونَ
64تا آن گاه كه ما متنعمان آنها را به عذاب اعمالشان بگيريم در آن حال فرياد خدا خدايشان (چون صداى گاو وحشى) بلند شود.
لا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُمْ مِنَّا لا تُنْصَرُونَ
65(و ما در جوابشان گوييم) كه امروز فرياد مكنيد كه از ما به شما هيچ مدد نخواهد رسيد.
قَدْ كانَتْ آياتِي تُتْليٰ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ عَليٰ أَعْقابِكُمْ تَنْكِصُونَ
66كه همانا آيات ما بر شما تلاوت مىشد و شما واپس مىرفتيد.
مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سامِراً تَهْجُرُونَ
67در حالى كه به هذيان و افسانههاى شبانه خود از شنيدن كلام خدا دورى مىكرديد.
أَ فَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جاءَهُمْ ما لَمْ يَأْتِ آباءَهُمُ الْأَوَّلِينَ
68آيا در سخن خدا و قرآن انديشه نمىكنند يا آنكه كتابى و رسولى بر اينان آمده كه براى پدرانشان نيامده.
أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ
69و يا رسول خود را نشناختهاند كه او را انكار و تكذيب مىكنند.
أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ
70يا آنكه (از جهل) مىگويند كه اين رسول را جنون عارض شده؟ نه چنين نيست، بلكه در كمال عقل دين حق را براى آنان آورده و ليكن اكثر آنها از حق كراهت دارند.
وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ بَلْ أَتَيْناهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ
71و اگر حق تابع هواى نفس آنان شود همانا آسمانها و زمين و هر چه در آنها است تباه خواهد شد، نه، بلكه ما مايه تذكرشان را فرستاديم، و ايشان از مايه تذكر خود روى گردانند.
أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجاً فَخَراجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ
72و يا آنكه تو اى رسول از ايشان مزد طلب كردهاى؟ مزدى كه خدا به تو دهد از هر چيز بهتر است كه خدا بهترين روزى دهنده است.
وَ إِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ
73و تو همانا خلق را به راه راست مىخوانى.
وَ إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُونَ
74و كسانى كه به آخرت ايمان ندارند از راه برمىگردند.
وَ لَوْ رَحِمْناهُمْ وَ كَشَفْنا ما بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ
75و اگر ما بر آن شفقت كرده هر گونه درد و بلا را برطرف سازيم سخت در طغيان فرو مىروند.
وَ لَقَدْ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ فَمَا اسْتَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما يَتَضَرَّعُونَ
76و همانا ما آنها را به عذاب سخت گرفتار كرديم و باز آن كافران از جهل و عناد روى تضرع و توبه به درگاه خداى نياورند.
حَتَّي إِذا فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً ذا عَذابٍ شَدِيدٍ إِذا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ
77تا آنكه بر آنها درى از بلاى سخت گشوديم كه ديگر ناگهان از هر سو نوميد شدند.
وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ
78و او است خدايى كه براى شما گوش و چشم و قلب آفريد، عده بسيار كمى از شما شكر او را به جا مىآوريد.
وَ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
79و او است خدايى كه شما را در زمين پديد آورد و باز رجوع شما به سوى او خواهد بود.
وَ هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ
80و او است خدايى كه خلق را زنده مىگرداند و مىميراند و حركت شب و روز به امر او است آيا باز هم عقل خود را به كار نمىگيريد.
بَلْ قالُوا مِثْلَ ما قالَ الْأَوَّلُونَ
81اين مردم كافر هم همان سخن كافران پيش را گفتند.
قالُوا أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ
82كه گفتند از كجا كه چون مرديم و استخوان ما پوسيده و خاك شد باز زنده شويم.
لَقَدْ وُعِدْنا نَحْنُ وَ آباؤُنا هٰذا مِنْ قَبْلُ إِنْ هٰذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ
83از اين وعدهها بسيار به ما و پيش از اين به پدران ما داده شد ولى همهاش افسانههاى كهنه قديم بود.
قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيها إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
84اى پيغمبر ما به آنها بگو كه زمين و هر كس كه در آن است بگوييد از كيست؟ اگر شما فهم و دانش داريد.
سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ
85البته جواب خواهند داد از خداست، بگو چرا پس متذكر نمىشويد.
قُلْ مَنْ رَبُّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
86باز به آنان بگو پروردگار آسمانهاى هفتگانه و خداى عرش بزرگ كيست؟.
سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ
87البته خواهند گفت: از آن خداست، پس بگو چرا خدا ترس نمىشويد.
قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ يُجِيرُ وَ لا يُجارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
88باز اى رسول بگو آن كيست كه ملك و ملكوت همه عالم به دست اوست و او به همه پناه دهد و كسى حمايت او نتواند كرد اگر مىدانيد بگوييد.
سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنّيٰ تُسْحَرُونَ
89محققا خواهند گفت از آن خدا است پس بگو چرا به فريب و فسون مفتون شدهايد.
بَلْ أَتَيْناهُمْ بِالْحَقِّ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ
90با آنكه حق را به ايشان فرستاديم باز دروغ مىگويند.
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَ ما كانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ
91خدا هرگز فرزندى اتخاذ نكرده و هرگز خدايى با او شريك نبوده كه اگر شريكى بود در اين صورت هر خدايى به سوى مخلوق خود روى كردى و بعضى از خدايان بر بعضى ديگر علو و برترى جستى خدا از آنچه مشركان مىگويند پاك و منزه است.
عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَتَعاليٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ
92او داناى به عالم غيب و شهود است و ذات پاكش از شرك و شريك برتر و والاتر است.
قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي ما يُوعَدُونَ
93اى رسول ما (در دعا) بگو بار الها اميد است و عدههاى عذاب اين كافران را به من بنمايى.
رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
94و بار الها مرا در ميان قوم ستمكار وامگذار.
وَ إِنَّا عَليٰ أَنْ نُرِيَكَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرُونَ
95و البته ما قادريم كه وعده عذاب كافران را به تو بنمايانيم.
ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَصِفُونَ
96اى رسول ما تو آزار و بديهاى امت را به آنچه نيكوتر است دفع كن ما جزاى گفتار آنها را بهتر مىدانيم.
وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ
97اى رسول ما (در دعا) بگو بار الها من از وسوسه و فريب شيطان به تو پناه مىآورم.
وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ
98و هم به تو پناه مىآورم از اينكه شيطانها به مجلسم حاضر شوند.
حَتَّي إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ
99تا آن گاه كه وقت مرگ هر يكشان فرا رسد در آن حال آگاه و نادم شده گويد بار الها مرا به دنيا بازگردان.
لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِليٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ
100تا شايد به تدارك گذشته عملى صالح به جاى آرم و به او خطاب شود كه هرگز نخواهد شد و اين كلمه (مرا بازگردان) را از حسرت همى گويد و از عقب آنها عالم برزخ است تا روزى كه برانگيخته شوند.
فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ
101پس آن گاه كه نفخه صور قيامت دميد ديگر نسبت و خويشى در ميانشان نماند و كسى از كس ديگر حال نپرسد.
فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
102پس در آن روز هر آن كه اعمالش وزين است آنان رستگارانند.
وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خالِدُونَ
103و هر آن كه اعمالش سبك وزن باشد آنان كسانى هستند كه نفس خويش را در زيان افكنده به دوزخ مخلد خواهند بود.
تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيها كالِحُونَ
104آتش دوزخ صورتهاى آنها را مىسوزاند و در جهنم زشت منظر خواهند زيست.
أَ لَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْليٰ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ
105(و به آنها خطاب شود) آيا آيات من بر شما تلاوت نشد؟ و شما از جهل تكذيب آيات ما نكرديد؟.
قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا وَ كُنَّا قَوْماً ضالِّينَ
106آن كافران در جواب گويند بار الها به ما (رحم كن) كه شقاوت بر ما غلبه كرد و كار ما به گمراهى كشيد.
رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ
107پروردگارا ما را از جهنم نجات ده اگر ديگر بار عصيان تو كرديم همانا بسيار ستمكار خواهيم بود.
قالَ اخْسَئُوا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ
108باز به آنان خطاب سخت شود اى سگان به دوزخ شويد و با من لب از سخن فرو بنديد.
إِنَّهُ كانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبادِي يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ
109زيرا شماييد كه چون طايفهاى از بندگان صالح من روى به من آورده و عرض مىكردند بار الها ما به تو ايمان آورديم تو از گناهان ما درگذر و در حق ما لطف و مهربانى فرما كه تو بهترين مهربانان هستى.
فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّي أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَ كُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ
110در آن وقت شما كافران آن بندگان خاص مرا تمسخر مىكرديد تا آنجا كه مرا به كلى فراموش كرده بر آن خداپرستان خنده استهزاء مىنموديد.
إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ
111من هم امروز جزاى صبر بر آزار و سخريه شما را به آن بندگان پاك خود خواهم داد و آنها امروز سعادتمند و رستگاران عالمند.
قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ
112آن گاه خدا به كافران گويد كه مىدانيد شما چند سال در زمين درنگ كرديد.
قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّينَ
113آنها پاسخ دهند كه تمام زيست ما در زمين يا يك روز بود يا يك جزء از روز (اگر ما خطا گوييم) از فرشتگان حسابگر عمر خلق باز پرس.
قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلاً لَوْ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
114خدا فرمايد شما اگر از حال خود آگاه بوديد مىدانستيد كه مدت عمرتان در دنيا بسيار اندك بود.
أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ
115آيا چنين پنداشتيد كه ما شما را به عبث و بازيچه آفريدهايم هرگز به ما رجوع نخواهيد كرد.
فَتَعالَي اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ
116زيرا خداى به حق، برتر از آن است كه عبث كند كه هيچ خدايى به جز همان پروردگار عرش كريم نخواهد بود.
وَ مَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا بُرْهانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ
117و هر كس غير خدا كسى را به الهيت خواند حساب كار او نزد خداست و البته كافران را فلاح و رستگارى نيست.
وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ
118و تو اى رسول ما دعا كن و بگو بار الها بيامرز و ببخش كه تو بهترين بخشندگان عالم وجودى.