قرآن عثمان طه

Sooreh هود

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ

1

بنام خداى رحمان رحيم؛ اين كتابى است كه آيه‌هاى آن از طرف خداى حكيم و دانا محكم شده و آن گاه توضيح داده شده است.


أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ

2

اينكه جز خدا را پرستش نكنيد و من شما را از جانب او انذار كننده و نويد بخشم.


وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ

3

و اينكه از پروردگارتان آمرزش بخواهيد و آن گاه به سوى او برگرديد تا شما را تا وقت مرگ با بهره خوب بهره‌مند كند و به هر صاحب فضلى زيادت او را بدهد و اگر اعراض كنيد، من از عذاب روزى بزرگ بر شما بيمناكم.


إِلَي اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

4

بازگشت شما به سوى خداست و او بر هر چيز تواناست.


أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

5

بدانيد كه آنها سينه خود را منحرف مى‌كنند تا خود را از قرآن مخفى كنند، بدانيد در وقتى كه جامه‌هاى خويش بسر مى‌كشند، خدا آنچه كه پنهان مى‌كنند و آنچه آشكار مى‌كنند مى‌داند كه وى داناى مكنونات سينه‌ها است.


وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَي اللَّهِ رِزْقُها وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها كُلٌّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ

6

هيچ جنبنده‌اى در زمين نيست جز آنكه روزى وى به عهده خداست، قرارگاه و محل نقل و انتقال آنها را مى‌داند، همه در كتابى آشكار است.


وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَي الْماءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ لَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هٰذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ

7

اوست كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد و حكومت او بر آب بود تا شما را بيازمايد كه كدامتان در عمل بهتريد و اگر گويى كه شما بعد از مرگ زنده خواهيد شد، كافران گويند، اين جز جادويى آشكار نيست.


وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِليٰ أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ لَيَقُولُنَّ ما يَحْبِسُهُ أَلا يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ

8

اگر عذاب موعود را از آنها تا مدتى تأخير بياندازيم گويند: چه چيز مانع آمدن آنست بدانيد روزى عذاب براى آنها كه برگشتنى نيست و عذابى كه آن را مسخره مى‌كردند آنها را خواهد گرفت.


وَ لَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْناها مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ

9

و اگر به انسان رحمتى بچشانيم و سپس از او بگيريم او نااميد و ناسپاس خواهد بود.


وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ نَعْماءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ

10

و اگر پس از سختى كه باو رسيده نعمتى بر او برسانيم، گويد: بلاها از من دور شد، او متكبر و فخر فروش است.


إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ

11

مگر كسانى كه استقامت ورزيده و اعمال شايسته انجام داده‌اند براى آنهاست آمرزش و پاداش بزرگ.


فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحيٰ إِلَيْكَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْلا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّما أَنْتَ نَذِيرٌ وَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ

12

پس شايد تو بعض از آنچه به تو وحى مى‌شود ترك كنى و سينه‌ات از آن تنگ باشد مبادا كه بگويند: چرا بر او گنجى نازل نمى‌شود يا با او ملكى (براى تصديق) نمى‌آيد، تو فقط انذار كننده‌اى، خدا كارساز هر چيز است.


أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَياتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

13

بلكه مى‌گويند: آن را از خود جعل كرده بگو: ده سوره مجعول مانند آن را بياوريد و جز خدا هر كه را توانستيد به يارى بخوانيد اگر راست مى‌گوئيد.


فَإِلَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ

14

اگر شما را اجابت نكردند بدانيد كه قرآن با علم مخصوص خدا نازل گشته و جز او معبودى نيست آيا تسليم مى‌شويد


مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِيها وَ هُمْ فِيها لا يُبْخَسُونَ

15

هر كه دنيا و زينت آن را بخواهد، اثر اعمالشان را به طور كامل در دنيا مى‌دهيم كه چيزى در آن كاسته نشوند.


أُولئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِيها وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ

16

آنها كسانى هستند كه در آخرت جز آتش ندارند آنچه در دنيا كرده‌اند بى اثر و اعمالشان پوچ خواهد بود.


أَ فَمَنْ كانَ عَليٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسيٰ إِماماً وَ رَحْمَةً أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ

17

آيا آنكه از جانب خدا در بصيرت است و شاهدى از خود در پى اوست (مانند كسى است كه چنين نيست) و پيش از او كتاب موسى است كه پيشوا و رحمت بود، آنان به قرآن ايمان مى‌آورند، هر كه از احزاب به آن كفر ورزد وعده او آتش است، در قرآن شك مكن آن حق و از جانب خداست ليكن بيشتر مردم ايمان نمى‌آورند.


وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَريٰ عَلَي اللَّهِ كَذِباً أُولئِكَ يُعْرَضُونَ عَليٰ رَبِّهِمْ وَ يَقُولُ الْأَشْهادُ هٰؤُلاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَليٰ رَبِّهِمْ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَي الظَّالِمِينَ

18

كيست ظالمتر از آنكه به خدا دروغ بندد، آنها بر آتش نشان داده مى‌شوند، گواهان گويند: اينان بر پروردگارشان دروغ گفته‌اند بدانيد كه نعمت خدا بر ستمكاران است.


الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ

19

كسانى كه از راه خدا اعراض كرده و آن را كج مى‌روند و آنها به آخرت منكرانند.


أُولئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ يُضاعَفُ لَهُمُ الْعَذابُ ما كانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَ ما كانُوا يُبْصِرُونَ

20

آنها در زمين عاجز كننده خدا نبودند و جز خدا سرپرستانى نداشتند، عذاب بر آنها مضاعف مى‌شود، قدرت شنيدن نداشتند و آيات حق را نمى‌ديدند.


أُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ

21

آنها كسانى هستند كه خود را بضرر انداختند و آنچه به دروغ شريك خدا مى‌دانستند از آنها گم شدند.


لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ

22

حقا كه آنها در آخرت زيانكارتر مى‌باشند.


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَخْبَتُوا إِليٰ رَبِّهِمْ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

23

آنها كه ايمان آوردند و اعمال نيكو انجام دادند و به خدايشان دل بستند آنها اهل‌ بهشتند و در آن جاودانانند.


مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْميٰ وَ الْأَصَمِّ وَ الْبَصِيرِ وَ السَّمِيعِ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً أَ فَلا تَذَكَّرُونَ

24

حكايت اين دو گروه مانند نابينا و ناشنوا و بينا و شنواست، آيا اين دو در وصف برابرند آيا پند نمى‌گيريد؟


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِليٰ قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ

25

نوح را به سوى قومش فرستاديم، به آنها گفت كه من انذار كننده آشكارم.


أَنْ لا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ

26

بندگى نكنيد مگر خدا را كه من بر شما از عذاب روز دردناكى مى‌ترسم.


فَقالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما نَراكَ إِلَّا بَشَراً مِثْلَنا وَ ما نَراكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَراذِلُنا بادِيَ الرَّأْيِ وَ ما نَريٰ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كاذِبِينَ

27

گروه اشراف از قوم او كه كافر بودند، گفتند: ما تو را جز بشرى مانند خود نمى‌بينيم و نمى‌بينيم كه جز فرومايگان ما ناپخته از تو پيروى كرده‌اند و شما را به خويشتن برترى نمى‌بينيم بلكه گمان مى‌كنيم كه دروغگويان هستيد.


قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَليٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ آتانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَ نُلْزِمُكُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها كارِهُونَ

28

گفت: اى قوم به من بگوئيد: اگر از جانب پروردگار نبوت دارم و از جانب خودش به من رحمتى و شريعتى داده و بر شما نامعلوم است، آيا شما را بر قبول آن اجبار كنيم با آنكه خوش نداريد.


وَ يا قَوْمِ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالاً إِنْ أَجرِيَ إِلَّا عَلَي اللَّهِ وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ لٰكِنِّي أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ

29

اى قوم، من براى پيغمبرى از شما مالى نمى‌خواهم كه مزد من فقط بر عهده خداست و كسانى را كه ايمان آورده‌اند طرد نمى‌كنم كه آنها خدا را ملاقات مى‌كنند ليكن شما را گروهى نادان مى‌بينم.


وَ يا قَوْمِ مَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ

30

اى قوم، اگر آنها را طرد كنم كدام كس مرا از عذاب خدا نجات مى‌دهد آيا بيدار نمى‌شويد؟


وَ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَ لا أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَنْ يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْراً اللَّهُ أَعْلَمُ بِما فِي أَنْفُسِهِمْ إِنِّي إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِينَ

31

نمى‌گويم كه خزائن خدا پيش من است، غيب نمى‌دانم و نمى‌گويم كه من فرشته‌ام و درباره كسانى كه در چشم شما حقير مى‌نمايند نمى‌گويم كه خدا به آنها خيرى نخواهد داد، خدا به آنچه در ضمير آنهاست آگاه است، من آن وقت از ستمگران خواهم بود.


قالُوا يا نُوحُ قَدْ جادَلْتَنا فَأَكْثَرْتَ جِدالَنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ

32

گفتند: اى نوح با ما مجادله كردى و مجادله را طولانى كردى اگر تو و يارانت راستگوييد عذابى را كه به ما وعده مى‌دهى بياور.


قالَ إِنَّما يَأْتِيكُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شاءَ وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ

33

گفت: خدا اگر بخواهد عذاب را مى‌آورد و شما نمى‌توانيد خدا را عاجز كنيد.


وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

34

و نصيحت من به شما سودى نمى‌دهد آن گاه كه بخواهم شما را نصيحت كنم اگر خدا بخواهد گمراهتان كند كه او پروردگار شماست و به سوى او باز مى‌گرديد.


أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرامِي وَ أَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ

35

آيا مى‌گويند كه قرآن را از خود ساخته است؟ بگو اگر از خود ساخته باشم گناه من بر عهده من است و من از گناه شما بكنارم.


وَ أُوحِيَ إِليٰ نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَفْعَلُونَ

36

به نوح وحى شد كه از قوم تو جز كسانى كه ايمان آورده‌اند كسى ايمان نخواهد آورد، لذا از آنچه مى‌كنند غصه مخور.


وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ

37

كشتى معين را زير مراقبت و با راهنمايى ما بساز و درباره ظالمان با من سخن مگوى كه آنها غرق خواهند شد.


وَ يَصْنَعُ الْفُلْكَ وَ كُلَّما مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَما تَسْخَرُونَ

38

نوح كشتى را مى‌ساخت، هر گاه جمعى از قومش بر او مى‌گذشتند مسخره‌اش مى‌كردند گفت: اگر ما را مسخره مى‌كنيد ما نيز شما را همان طور مسخره مى‌كنيم.


فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ

39

به زودى مى‌دانيد كدام است آنكه عذاب خوار كننده به او مى‌رسد و عذاب دائم بر او وارد مى‌شود.


حَتَّي إِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَ أَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَ مَنْ آمَنَ وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ

40

تا وقتى كه فرمان (يا عذاب) آمد و تنور فوران كرد گفتيم: از هر حيوان يك جفت (دو تا) در آن حمل كن، خانواده‌ات را نيز سوار كن مگر آنكه كه وعده عذاب بر او گذشته است و نيز سوار كن كسى را كه ايمان آورده است، با او ايمان نياورده بود مگر اندكى.


وَ قالَ ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ

41

نوح به آنها گفت: در كشتى سوار شويد، حركت و ايستادن آن بيارى خداست كه كه خدايم آمرزنده و مهربان است.


وَ هِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبالِ وَ ناديٰ نُوحٌ ابْنَهُ وَ كانَ فِي مَعْزِلٍ يا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنا وَ لا تَكُنْ مَعَ الْكافِرِينَ

42

كشتى، آنها را در موجى همچون كوه‌ها راه مى‌برد، نوح پسرش را كه در كنارى بود ندا كرد و گفت: پسرم با ما سوار شو و از كافران مباش.


قالَ سَآوِي إِليٰ جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْماءِ قالَ لا عاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ وَ حالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ

43

گفت: به زودى به كوهى پناه مى‌برم كه مرا از سيل محفوظ مى‌كند نوح گفت: امروز از عذاب خدا حافظى نيست مگر آنكه خدا رحمتش كرده است موج ميان نوح و پسرش حايل شد و جزء غرق شدگان گرديد.


وَ قِيلَ يا أَرْضُ ابْلَعِي ماءَكِ وَ يا سَماءُ أَقْلِعِي وَ غِيضَ الْماءُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَي الْجُودِيِّ وَ قِيلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

44

فرمان رسيد: اى زمين آبت را فرو بر و اى آسمان قطع كن، آب فرو رفت، كار تمام شد، كشتى در جودى استقرار يافت و گفته شد: دور شوند ظالمان از رحمت خدا.


وَ ناديٰ نُوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَ إِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْكَمُ الْحاكِمِينَ

45

نوح خدايش را ندا كرد كه خدايا پسرم از خانواده من است، وعده تو حق است، تو عادلترين داوران هستى.


قالَ يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ

46

خدا گفت: اى نوح او از خانواده تو نيست او عمل ناصالح است آنچه را كه به آن علم ندارى از من مپرس، من تو را موعظه مى‌كنم مبادا از جاهلان باشى.


قالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَ إِلَّا تَغْفِرْ لِي وَ تَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخاسِرِينَ

47

نوح گفت: پروردگارا من به تو پناه مى‌برم از آنكه از تو چيزى را بخواهم كه به آن علم ندارم اگر مرا نبخشى و رحم نكنى از زيانكاران مى‌شوم.


قِيلَ يا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَكاتٍ عَلَيْكَ وَ عَليٰ أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَ أُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلِيمٌ

48

گفته شد: اى نوح فرود آى بسلامت و با فائده‌هايى بر تو و بر امتهايى از كسانى كه با تواند. امتهايى نيز هست كه متاعشان مى‌دهيم سپس از ما به آنها عذاب خواهد رسيد.


تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هٰذا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ

49

اينها از خبرهاى غيبى است كه بر تو وحى مى‌كنيم نه تو آنها را مى‌دانستى و نه قوم تو، صبر كن كه پايان كار به نفع پرهيزكاران است.


وَ إِليٰ عادٍ أَخاهُمْ هُوداً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ

50

به سوى قوم عاد برادرشان هود را فرستاديم، گفت اى قوم من خدا را عبادت كنيد كه جز او معبودى نداريد، شما در بت پرستى جز دروغسازان نيستيد.


يا قَوْمِ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَي الَّذِي فَطَرَنِي أَ فَلا تَعْقِلُونَ

51

اى قوم من، از شما بر رسالت خود مزدى نمى‌خواهم مزد من فقط بر عهده كسى است كه مرا آفريده است آيا نمى‌فهميد؟


وَ يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِليٰ قُوَّتِكُمْ وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ

52

اى قوم من، از خدايتان آمرزش بخواهيد و به سوى او توبه كنيد تا باران فراوان بر شما فرستد و بر نيرويتان بيافزايد به حالت گناهكار برنگرديد.


قالُوا يا هُودُ ما جِئْتَنا بِبَيِّنَةٍ وَ ما نَحْنُ بِتارِكِي آلِهَتِنا عَنْ قَوْلِكَ وَ ما نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ

53

گفتند: اى هود دليلى پيش ما نياورده‌اى و ما خدايان خود را با حرف تو ترك نخواهيم كرد و ما به تو ايمان نخواهيم آورد.


إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَراكَ بَعْضُ آلِهَتِنا بِسُوءٍ قالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَ اشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ

54

فقط اين را مى‌گوئيم كه بعضى از خدايان ما به تو آسيب رسانده است گفت: خدا را شاهد مى‌گيرم شما نيز بدانيد كه من از آنچه به خدا شريك مى‌دانيد، بيزارم.


مِنْ دُونِهِ فَكِيدُونِي جَمِيعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُونِ

55

چون جز خدا هستند، همه‌تان بمن حيله كنيد و سپس مهلتم ندهيد.


إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَي اللَّهِ رَبِّي وَ رَبِّكُمْ ما مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِناصِيَتِها إِنَّ رَبِّي عَليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

56

من تكيه كرده‌ام بر الله كه پروردگار من و شماست هيچ جنبنده‌اى نيست مگر آنكه خدا ناصيه او را گرفته است همانا پروردگار من بر راه راست است.


فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْماً غَيْرَكُمْ وَ لا تَضُرُّونَهُ شَيْئاً إِنَّ رَبِّي عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ

57

اگر از قبول دعوت من برگرديد آنچه را كه مأمورم به شما تبليغ كرده‌ام، خدايم قومى غير از شما را مى‌آورد و باو ضررى نتوانيد زد، همانا خداى من حافظ هر چيز است.


وَ لَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا هُوداً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ نَجَّيْناهُمْ مِنْ عَذابٍ غَلِيظٍ

58

چون عذاب ما آمد هود و مؤمنان را با رحمت خاصى نجات داديم و آنها را از عذاب سختى نجات داديم.


وَ تِلْكَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ

59

آنها قوم عاد هستند كه آيات خدايشان را انكار كردند و پيامبرانش را نافرمانى كردند و از دستور هر ستمكار لجوج اطاعت نمودند.


وَ أُتْبِعُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا إِنَّ عاداً كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِعادٍ قَوْمِ هُودٍ

60

در دنيا و آخرت با لعنت تعقيب شدند بدانيد كه عاد به خدايشان كافر شدند و بدانيد كه عاد به طور كامل از رحمت خدا دور شدند.


وَ إِليٰ ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ

61

به سوى ثمود برادرشان صالح را فرستاديم گفت: اى قوم من خدا را پرستش كنيد كه معبودى جز او نداريد، او شما را از زمين آفريده و در زمين از شما آباد كردن خواسته است، از او آمرزش بخواهيد و سپس به سوى او توبه كنيد كه خداى من به شما نزديك است و اجابت كننده است.


قالُوا يا صالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينا مَرْجُوًّا قَبْلَ هٰذا أَ تَنْهانا أَنْ نَعْبُدَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا وَ إِنَّنا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ مُرِيبٍ

62

گفتند: اى صالح پيش از اين بر ما مورد اميد بودى، ما را نهى مى‌كنى از اينكه معبودهاى پدرانمان را بپرستيم، ما در آنچه ما را بآن مى‌خوانى در شك هستيم، شكى تهمت آور.


قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَليٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ آتانِي مِنْهُ رَحْمَةً فَمَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ فَما تَزِيدُونَنِي غَيْرَ تَخْسِيرٍ

63

صالح گفت: اى قوم به من بگوئيد اگر من از جانب خدايم در جوار معجزه‌اى باشم و به من شريعت بدهد (در اين صورت) اگر او را نافرمانى كنم كدام كس مرا از خدا نجات مى‌دهد؟ شما جز تباهى بر من نمى‌افزائيد.


وَ يا قَوْمِ هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوها تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابٌ قَرِيبٌ

64

اى قوم من اين ناقه خداست و علامت نبوت من براى شماست، بگذاريد در زمين بچرد و به او آسيبى نرسانيد كه شما را عذاب نزديكى خواهد گرفت.


فَعَقَرُوها فَقالَ تَمَتَّعُوا فِي دارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذٰلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ

65

ناقه را كشتند، صالح گفت: سه روز در خانه‌هايتان بهره‌مند شويد آن عذاب وعده‌ايست بدون دروغ (وعده راست).


فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا صالِحاً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ مِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ

66

چون عذاب ما آمد، صالح و كسانى را كه با او به خدا ايمان آورده بودند، از عذاب و از رسوايى آن روز نجات داديم كه پروردگار تو نيرومند و تواناست.


وَ أَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيارِهِمْ جاثِمِينَ

67

كسانى را كه ظلم كرده بودند صيحه آسمانى گرفت و در خانه‌هاى خود ساقط شدند.


كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيها أَلا إِنَّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِثَمُودَ

68

گويا از اول در آن ديار نبوده‌اند، بدانيد كه ثمود به خدايشان كافر شدند، بدانيد كه ثمود به طور كامل از رحمت خدا دور شدند.


وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِيمَ بِالْبُشْريٰ قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ

69

چون فرستادگان ما بشارت اسحاق را به ابراهيم آوردند به او سلام گفتند، او گفت: سلام عليكم ديگر درنگ نكرد تا گوساله بريانى (پيش آنها) آورد


فَلَمَّا رَأيٰ أَيْدِيَهُمْ لا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قالُوا لا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنا إِليٰ قَوْمِ لُوطٍ

70

چون ديد دستشان به آن نمى‌رسيد، آنها را نشناخت و از آنها احساس ترس كرد، گفتند: نترس ما به سوى قوم لوط فرستاده شده‌ايم.


وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ

71

زنش ايستاده بود كه حائض شد، به او مژده اسحاق را داديم و پس از اسحاق يعقوب را.


قالَتْ يا وَيْلَتيٰ أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هٰذا بَعْلِي شَيْخاً إِنَّ هٰذا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ

72

گفت: واى بر من آيا فرزند مى‌زايم با آنكه پير زنم و اين شوهرم كه پير مردى است اين عجيب است.


قالُوا أَ تَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ

73

ملائكه گفتند: آيا از كار خدا تعجب مى‌كنى حال آنكه رحمت و بركات خدا بر شما اهل بيت است و او پسنديده و با عظمت است.


فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْراهِيمَ الرَّوْعُ وَ جاءَتْهُ الْبُشْريٰ يُجادِلُنا فِي قَوْمِ لُوطٍ

74

چون خوف از ابراهيم رفت و مژده بر وى آمد، با ما درباره قوم لوط مجادله مى‌كرد.


إِنَّ إِبْراهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ

75

كه ابراهيم بردبار و متضرع و توبه كار است.


يا إِبْراهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هٰذا إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ إِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ

76

اى ابراهيم از اين خواهش در گذر كه كه دستور خدايت آمده و آنها را عذاب غير قابل برگشت رسيده است.


وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سِيءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالَ هٰذا يَوْمٌ عَصِيبٌ

77

چون فرستادگان ما پيش لوط آمدند به علت آمدن آنها غمگين شد و در كارشان فرو ماند و گفت: اين روز سختى است.


وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ يا قَوْمِ هٰؤُلاءِ بَناتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ

78

قومش به طرف او آمدند كه در آمدن شتاب مى‌كردند و پيش از آن كارهاى ناشايست مى‌كردند گفت: اى قوم اينست دختران من كه براى شما پاكتر هستند از خدا بترسيد و مرا درباره ميهمانم خوار نكنيد آيا از شما مرد كاملى نيست؟!


قالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ ما لَنا فِي بَناتِكَ مِنْ حَقٍّ وَ إِنَّكَ لَتَعْلَمُ ما نُرِيدُ

79

گفتند: مى‌دانى كه ما را در دختران تو حقى نيست و تو مى‌دانى كه ما چه مى‌خواهيم.


قالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِليٰ رُكْنٍ شَدِيدٍ

80

گفت: اى كاش كه به سبب شما (بر عليه آنها) نيرويى داشتم و يا به خانواده نيرومندى لاحق مى‌شدم.


قالُوا يا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَنْ يَصِلُوا إِلَيْكَ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ إِلَّا امْرَأَتَكَ إِنَّهُ مُصِيبُها ما أَصابَهُمْ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَ لَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ

81

گفتند: اى لوط ما فرستاده خداى تو هستيم اينها هرگز به تو نمى‌رسند، با خانواده خودت در پاسى از شب خارج شو و كسى از شما به پشت نگاه نكند زنت را مبر كه عذاب اينها به او هم خواهد رسيد وعده آنها در اين صبح است آيا اين صبح نزديك نيست؟


فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ

82

چون عذاب ما آمد روى آن ديار را زير آن كرديم و بر آن سنگهايى از سجيل پى در پى بارانديم.


مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ وَ ما هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ

83

آن سنگها پيش خدايت علامتدار بودند و آن ديار از ظالمان مكه دور نيست.


وَ إِليٰ مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ وَ لا تَنْقُصُوا الْمِكْيالَ وَ الْمِيزانَ إِنِّي أَراكُمْ بِخَيْرٍ وَ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ

84

به سوى اهل مدين برادرشان شعيب را فرستاديم، گفت: اى قوم من: خدا را بپرستيد كه معبودى جز او نداريد، از پيمانه و ترازو كم نكنيد، من شما را در نعمت مى‌بينم، من بر شما از عذاب روزى كه همه را احاطه مى‌كند بيمناكم.


وَ يا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيالَ وَ الْمِيزانَ بِالْقِسْطِ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ

85

واى قوم من، پيمانه و ترازو را به عدالت تمام بدهيد و اجناس مردم را بد تعريف نكنيد، و در اين سرزمين براى فساد تلاش نكنيد.


بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ

86

نفع حلال خدا براى شما اگر مؤمن باشيد بهتر است و من نگهبان شما نيستم.


قالُوا يا شُعَيْبُ أَ صَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوالِنا ما نَشؤُا إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ

87

گفتند: اى شعيب آيا نماز تو دستور مى‌دهد كه عبادت پدرانمان را ترك كنيم يا از آنچه مى‌خواهيم در اموالمان دست برداريم، تو كه عاقل و كامل هستى.


قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَليٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ رَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً وَ ما أُرِيدُ أَنْ أُخالِفَكُمْ إِليٰ ما أَنْهاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ ما تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ

88

شعيب گفت: اى قوم به من بگوئيد اگر از خدا معجزه داشته باشم و به من رزق خوبى بدهد مى‌توانم شما را تبليغ نكنم، و من نمى‌خواهم با شما در آنچه از آن نهى مى‌كنم مخالف باشم، آنچه مى‌توانم جز اصلاح نمى‌خواهم، موفق بودنم فقط با خداست، بر او اعتماد كردم و به او انابه مى‌كنم.


وَ يا قَوْمِ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقاقِي أَنْ يُصِيبَكُمْ مِثْلُ ما أَصابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صالِحٍ وَ ما قَوْمُ لُوطٍ مِنْكُمْ بِبَعِيدٍ

89

اى قوم: عداوت من بر مخالفت وادارتان نكند كه مبادا عذابى مانند عذاب قوم نوح يا قوم هود يا قوم صالح به شما برسد و قوم لوط از شما دور نيست.


وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ

90

از پروردگارتان آمرزش بخواهيد و به سوى او برگرديد كه پروردگارم مهربان و دوستدار است.


قالُوا يا شُعَيْبُ ما نَفْقَهُ كَثِيراً مِمَّا تَقُولُ وَ إِنَّا لَنَراكَ فِينا ضَعِيفاً وَ لَوْلا رَهْطُكَ لَرَجَمْناكَ وَ ما أَنْتَ عَلَيْنا بِعَزِيزٍ

91

گفتند: اى شعيب بسيارى از آنچه را كه مى‌گويى نمى‌فهميم و اگر عشيره تو نبود سنگبارانت مى‌كرديم تو بر ما گرانقيمت نيستى.


قالَ يا قَوْمِ أَ رَهْطِي أَعَزُّ عَلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ اتَّخَذْتُمُوهُ وَراءَكُمْ ظِهْرِيًّا إِنَّ رَبِّي بِما تَعْمَلُونَ مُحِيطٌ

92

گفت: اى قوم آيا اقوام من بر شما از خدا عزيزتر است كه او را پشت سر انداخته‌ايد (با آنكه) خدايم به آنچه مى‌كنيد احاطه دارد.


وَ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَليٰ مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ مَنْ هُوَ كاذِبٌ وَ ارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ

93

اى قوم آنچه مى‌توانيد به عمل خود ادامه دهيد من نيز به كار خود ادامه مى‌دهم، زود مى‌دانيد كدام است آنكه عذاب خوارش مى‌كند و كى دروغگوست منتظر باشيد كه من نيز با شما منتظرم.


وَ لَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا شُعَيْباً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ أَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيارِهِمْ جاثِمِينَ

94

و چون عذاب ما آمد شعيب را با مؤمنان به رحمت مخصوص خود نجات داديم، ظالمان را صيحه گرفت و در ديار خود ساقط شدند.


كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيها أَلا بُعْداً لِمَدْيَنَ كَما بَعِدَتْ ثَمُودُ

95

گويى كه هرگز در آن شهر نبوده‌اند، بدانيد كه مدين به طور كامل همچون ثمود از رحمت خدا بدور شدند.


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسيٰ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ

96

موسى را با آيه‌هاى خود و دليل آشكار فرستاديم.


إِليٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ

97

به سوى فرعون و قوم او (ولى آنها) به دستور فرعون اطاعت كردند، دستور فرعون كمال بخش نيست.


يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ

98

روز قيامت پيش قوم خود مى‌افتد و آنها را به آتش وارد مى‌كند كه بد محل وارد شده‌اى است.


وَ أُتْبِعُوا فِي هذِهِ لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ

99

در اين دنيا با لعنت تعقيب شدند و در آخرت با لعنت تعقيب مى‌شوند (و آن) عطاى بدى است كه داده شده.


ذٰلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْقُريٰ نَقُصُّهُ عَلَيْكَ مِنْها قائِمٌ وَ حَصِيدٌ

100

اينها از خبرهاى شهرهاست كه بر تو حكايت مى‌كنيم بعضى از آنها اثرش باقى و بعض از آنها محو شده است.


وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لٰكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَما أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ ما زادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ

101

ما به آنها ظلم نكرديم ليكن آنها به خود ظلم كردند، آن گاه كه عذاب خدا آمد، خدايانى كه جز خدا مى‌خواندند هيچ چيز از آنها كفايت نكردند و جز تباهى و هلاك بر آنها نيافزودند.


وَ كَذٰلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذا أَخَذَ الْقُريٰ وَ هِيَ ظالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ

102

اين چنين است عقوبت پروردگار تو آن گاه كه مردمان را عقوبت كرد كه عقوبت او دردآور و سخت است.


إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ ذٰلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذٰلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ

103

در اينها عبرت هست به آنكه از عذاب آخرت بترسد، آن روزى است كه مردم براى آن جمع مى‌شوند و آن روزى است كه مشهود همه است.


وَ ما نُؤَخِّرُهُ إِلَّا لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ

104

ما روز قيامت را جز براى مدت معين به تأخير نمى‌اندازيم.


يَوْمَ يَأْتِ لا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَ سَعِيدٌ

105

روزى، آن مدت فرا رسد كسى جز باذن خدا سخن نمى‌گويد، بعضى از مردم (در آن) شقى و بعضى سعيد هستند.


فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ

106

اما آنهايى كه شقى شده‌اند در آتشند و صداى زفير و شهيق (از كثرت اندوه) دارند.


خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ

107

در آتش پيوسته‌اند تا آسمانها و زمين باقى است مگر وقتى كه پروردگار تو بخواهد كه خداى تو آنچه بخواهد مى‌كند.


وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ

108

اما آنهايى كه سعيد شده‌اند در بهشتند و در آن تا آسمانها و زمين باقى است پيوسته‌اند مگر وقتى كه خداى تو بخواهد عطاى آنها قطع شدنى نيست.


فَلا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِمَّا يَعْبُدُ هٰؤُلاءِ ما يَعْبُدُونَ إِلَّا كَما يَعْبُدُ آباؤُهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنْقُوصٍ

109

از آنچه اهل مكه مى‌پرستند در شك مباش، اينها عبادت بتان نمى‌كنند مگر مانند عبادتى كه پدرانشان از پيش مى‌كردند، ما به طور حتم بهره‌شان را از عذاب بى‌كم و كاست خواهيم داد،


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَ لَوْلا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ

110

ما به موسى كتاب تورات را داديم و در آن اختلاف شد، اگر وعده مهلت از پيش از طرف خدايت نبود ميانشان كار تمام مى‌شد، آنها از عذاب در شك قوى هستند.


وَ إِنَّ كُلاًّ لَمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمْ رَبُّكَ أَعْمالَهُمْ إِنَّهُ بِما يَعْمَلُونَ خَبِيرٌ

111

حقا كه پروردگار تو به طور كامل سزايشان را خواهد داد كه او به آنچه مى‌كنند داناست.


فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

112

همانطور كه امر شده‌اى در دين پايدار باش با آنها كه در معيت تو ايمان آورده‌اند، طغيان نكنيد كه خدا به آنچه مى‌كنيد بيناست.


وَ لا تَرْكَنُوا إِلَي الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ

113

به آنها كه ظالمند ميل نكنيد، آتش شما را در حالى مى‌گيرد كه جز خدا يارانى نداريد و سپس يارى كرده نمى‌شويد.


وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ ذٰلِكَ ذِكْريٰ لِلذَّاكِرِينَ

114

نماز را در دو طرف روز و نزديكيهاى شب بخوان كه كارهاى خوب گناهان را از بين مى‌برد، اين پندى است براى پندگيرندگان.


وَ اصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ

115

صبر كن كه خدا اجر نيكوكاران را ضايع نمى‌كند.


فَلَوْلا كانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِكُمْ أُولُوا بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ فِي الْأَرْضِ إِلَّا قَلِيلاً مِمَّنْ أَنْجَيْنا مِنْهُمْ وَ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا ما أُتْرِفُوا فِيهِ وَ كانُوا مُجْرِمِينَ

116

چرا از اقوام پيش از شما بقيه‌اى نبود كه از فساد در زمين نهى كنند، مگر كمى از آنهايى كه نجاتشان داديم، ولى ظالمان پى چيزهايى رفتند كه در آن وسعت يافته بودند و گناهكار بودند.


وَ ما كانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُريٰ بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها مُصْلِحُونَ

117

از سنت خداى تو نبوده كه شهرها را هلاك كند با آنكه اهل آنها اصلاحگر هستند.


وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً واحِدَةً وَ لا يَزالُونَ مُخْتَلِفِينَ

118

اگر پروردگارت مى‌خواست مردم را يك امت (در توحيد) مى‌گردانيد (ولى) پيوسته مختلف خواهند بود.


إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذٰلِكَ خَلَقَهُمْ وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ

119

مگر كسى كه خدا رحمش كرده و براى رحمت خلقشان كرده است و سخن خدايت تمام است كه جهنم را از جن و انسانها پر خواهم ساخت.


وَ كُلاًّ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَكَ وَ جاءَكَ فِي هذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِكْريٰ لِلْمُؤْمِنِينَ

120

همه قصه‌ها را از اخبار پيامبران بر تو حكايت مى‌كنيم قصه‌هايى كه با آنها قلب تو را اطمينان مى‌دهيم. در آنچه گفته شد، حق بر تو آمده و موعظه و تذكرى است بر مؤمنان.


وَ قُلْ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَليٰ مَكانَتِكُمْ إِنَّا عامِلُونَ

121

به آنان كه ايمان نمى‌آورند بگو: هر چه مى‌توانيد عمل كنيد ما نيز عمل مى‌كنيم.


وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

122

و منتظر بمانيد كه ما نيز منتظرانيم.


وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَ تَوَكَّلْ عَلَيْهِ وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

123

غيب آسمانها و زمين خاص خداست، كارها همه به او راجع است، او را پرستش كن و بر او اعتماد نما، خداى تو از آنچه مى‌كنيد غافل نيست.


قاری
ترجمه گویا
انصاریان