قرآن عثمان طه

Sooreh سبأ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ

1

به نام خدايى كه رحمتى شامل، و رحمتى خاص نيكان دارد،؛ سپاس آن خدايى را كه ملك آنچه‌ در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست، و سپاس براى اوست، در آخرت نيز، و او حكيم و خبير است.


يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها وَ هُوَ الرَّحِيمُ الْغَفُورُ

2

آنچه كه در زمين دفن مى‌شود، و آنچه كه از زمين بيرون مى‌آيد، و آنچه كه از آسمان نازل مى‌گردد، و آنچه كه به آسمان بالا مى‌رود، همه را مى‌داند، و او رحيم و آمرزنده است.


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَليٰ وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذٰلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ

3

كسانى كه كفر ورزيدند گفتند: قيامتى به سر وقت ما نمى‌آيد، بگو: چرا مى‌آيد، و به پروردگار سوگند كه به طور قطع به سراغتان خواهد آمد، و او عالم غيب است، كه حتى به سنگينى ذره‌اى در همه آسمانها و زمين از او پوشيده نيست، و نه كوچكتر از آن ذره، و نه بزرگتر از آن، مگر آنكه در كتاب مبين ثبت است.


لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ

4

تا آنان كه ايمان آورده عملهاى صالح مى‌كنند پاداش دهد، اينان آمرزشى و رزقى آبرومندانه دارند.


وَ الَّذِينَ سَعَوْا فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ

5

و در مقابل، كسانى كه به منظور جلوگيرى از پيشرفت آيات ما تلاش مى‌كنند عذابى پليد و دردناك دارند.


وَ يَرَي الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَ يَهْدِي إِليٰ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ

6

آنان كه علم داده شده‌اند، آنچه را كه از ناحيه پروردگارت به تو نازل شده حق مى‌بينند، حقى كه به سوى صراط عزيز حميد راه‌نمايى مى‌كند.


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَليٰ رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ

7

و آنان كه كفر ورزيدند گفتند: آيا مى‌خواهيد شما را به مردى رهنمون شويم كه خبر آورده كه چون شما پس از مرگ پاره پاره شديد دو باره به خلقت جديدى در مى‌آييد.


أَفْتَريٰ عَلَي اللَّهِ كَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذابِ وَ الضَّلالِ الْبَعِيدِ

8

چنين دروغى به خدا افتراء بسته، و يا آنكه دچار جنون شده است، ليكن نه آن است، و نه اين، بلكه كسانى كه به آخرت ايمان ندارند در عذاب و ضلالتى بعيد قرار گرفته‌اند.


أَ فَلَمْ يَرَوْا إِليٰ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ

9

مگر نمى‌بينيد آنچه را كه پيش روى ايشان و پشت سرشان از آسمان و زمين است، كه اگر بخواهيم زمين را در زير پايشان مى‌شكافيم، و يا پاره‌اى از آسمان بر سرشان مى‌كوبيم، در همين مطلب آيتى است براى هر بنده‌اى كه به سوى خدا برگشت دارد.


وَ لَقَدْ آتَيْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً يا جِبالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَ الطَّيْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ

10

و به تحقيق داوود را از ناحيه خود فضلى داديم، (و آن اين بود كه به كوه‌ها و مرغان گفتيم:) اى كوه‌ها و اى مرغان! با او همصدا شويد! و آهن را هم برايش نرم كرديم.


أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِي السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

11

(و بدو گفتيم با اين آهن نرم) زره بباف، و سيم‌هاى آن را به يك اندازه ببر، و عمل صالح كن، كه من به آنچه مى‌كنيد بينايم.


وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ وَ أَسَلْنا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ مَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنا نُذِقْهُ مِنْ عَذابِ السَّعِيرِ

12

و براى سليمان باد را مسخر كرديم، كه صبح مسافت يك ماه راه را مى‌رفت، و عصر هم همين مسافت را طى مى‌كرد، و چشمه مس را برايش جارى كرديم، و از جن كسانى به دستور و به اذن خدا برايش كار مى‌كردند، و هر يك از امر ما منحرف مى‌شد از عذابى سوزان به وى مى‌چشانديم.


يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحارِيبَ وَ تَماثِيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوابِ وَ قُدُورٍ راسِياتٍ اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ

13

براى او هر چه مى‌خواست از محرابها، و تمثالها، و كاسه‌هايى چون حوض، و ديگهاى ثابت در زمين، درست مى‌كردند، گفتيم: اى آل داوود! شكر بگزاريد، و بندگان شكرگزار من اندكند.


فَلَمَّا قَضَيْنا عَلَيْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَليٰ مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ ما لَبِثُوا فِي الْعَذابِ الْمُهِينِ

14

بعد از آنكه قضاى مرگ بر او رانديم، كسى جنيان را از مرگ وى خبر نداد، مگر موريانه زمين، كه عصايش را خورد، و او به زمين افتاد، همين كه افتاد جنيان فهميدند: كه اگر از مرگ او خبر مى‌داشتند (در اين مدت طولانى) در عذابى خوار كننده به سر نمى‌بردند.


لَقَدْ كانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتانِ عَنْ يَمِينٍ وَ شِمالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَ اشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ

15

براى قوم سبا در شهرشان آيتى بود، و آن دو باغستان از راست و چپ محل بود، كه گفتيم رزق پروردگارتان را بخوريد، و شكر بر او بگزاريد شهرى پاكيزه، و پروردگارى آمرزنده.


فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَ بَدَّلْناهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَواتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَ أَثْلٍ وَ شَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ

16

ولى روى بگرداندند، پس سيل عرم را به سويشان سرازير كرديم، و دو باغستانشان را مبدل به دو زمين خشك كرديم، كه جز خوراكى تلخ، و اثل و مختصرى سدر نمى‌رويانيد.


ذٰلِكَ جَزَيْناهُمْ بِما كَفَرُوا وَ هَلْ نُجازِي إِلَّا الْكَفُورَ

17

اين كيفر را بدان جهت به آنان داديم كه كفران كردند، و مگر جز مردم كفرانگر را كيفر مى‌كنيم.


وَ جَعَلْنا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقُرَي الَّتِي بارَكْنا فِيها قُريً ظاهِرَةً وَ قَدَّرْنا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنِينَ

18

و ما بين آنان و دهكده‌هاى پر بركت قريه‌ها قرار داديم، كه يكديگر را مى‌ديدند، و مسافت بين آنها را به اندازه هم كرده بوديم، گفتيم: در بين اين شهرها شبها و روزها سير كنيد، در حالى كه ايمن باشيد.


فَقالُوا رَبَّنا باعِدْ بَيْنَ أَسْفارِنا وَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَجَعَلْناهُمْ أَحادِيثَ وَ مَزَّقْناهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ

19

گفتند: پروردگار ما بين سفرهاى ما فاصله زياد قرار داده، و به خود ستم كردند، پس آن چنان هلاكشان كرديم كه داستان آيندگان شدند، و آن چنان متفرقشان كرديم كه ما فوق آن تصور ندارد، و در اين آيت‌ها است براى هر پر صبر و پر شكرى.


وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

20

ابليس وعده خود را در باره آنان عملى كرد، او را پيروى كردند، مگر طايفه‌اى از مؤمنان.


وَ ما كانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْها فِي شَكٍّ وَ رَبُّكَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ

21

با اينكه ابليس سلطنتى بر آنان نداشت، بلكه ما مى‌خواستيم مؤمنين به آخرت را، از كسانى كه در باره آن شك دارند متمايز كنيم، و پروردگار تو بر هر چيزى آگاه است.


قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَمْلِكُونَ مِثْقالَ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ ما لَهُمْ فِيهِما مِنْ شِرْكٍ وَ ما لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِيرٍ

22

بگو: آن خدايان را كه به جاى خدا معبود خود پنداشته‌ايد بخوانيد، (آن وقت خواهيد ديد كه) مالك حتى يك ذره در همه آسمانها و زمين نيستند، و در هيچ چيز شريك خدا نبوده، و احدى از آنها پشتيبان وى نيستند.


وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّي إِذا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قالُوا ما ذا قالَ رَبُّكُمْ قالُوا الْحَقَّ وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ

23

و نزد خدا شفاعت سودى ندارد، مگر از كسى كه به وى اجازه آن داده شود، تا آنكه فزع از دلهايشان زايل شود، آن وقت مى‌پرسند: پروردگار شما چه گفت؟ مى‌گويند: حق گفت، و او بلند مرتبه و والاست.


قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَ إِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَليٰ هُديً أَوْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ

24

بگو: چه كسى شما را از آسمانها و زمين روزى مى‌دهد؟ و خودت پاسخ بده: خدا، و بگو: من و يا شما بر طريق هدايت و يا در ضلالتى آشكاريم.


قُلْ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنا وَ لا نُسْئَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ

25

بگو: اگر ما مجرم باشيم شما مسئول جرم ما نيستيد، و اگر شما مجرم باشيد، ما از آنچه شما مى‌كنيد بازخواست نمى‌شويم.


قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنا رَبُّنا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ

26

بگو: پروردگار ما بين ما و شما جمع نموده، سپس به حق در بين ما داورى مى‌كند، و او جدا كننده حق و باطل به دانايى است.


قُلْ أَرُونِيَ الَّذِينَ أَلْحَقْتُمْ بِهِ شُرَكاءَ كَلاَّ بَلْ هُوَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

27

بگو به من نشان دهيد آن خدايان موهومى كه به خدا ملحق كرده و شركاى او پنداشتيد، ابدا، نمى‌توانيد نشان دهيد، بلكه خدا عزيز و حكيم است.


وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ

28

ما تو را نفرستاديم مگر براى اينكه از خطا و گناه بازشان دارى، و نيز نويدبخش و بيم‌رسان باشى، و ليكن بيشتر مردم نمى‌دانند.


وَ يَقُولُونَ مَتيٰ هٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

29

و مى‌گويند: اين وعده چه وقت است اگر راست مى‌گوييد؟.


قُلْ لَكُمْ مِيعادُ يَوْمٍ لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ

30

بگو ميعاد شما روزى معين است، كه نه ساعتى آن را مى‌توانيد تاخير بيندازيد، و نه جلو.


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهٰذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَوْ تَريٰ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِليٰ بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ

31

كسانى كه كافر شدند گفتند: هرگز به اين قرآن، و به كتابهاى آسمانى كه فعلا هست ايمان نمى‌آوريم، و اگر ظالمان را در آن هنگام كه نزد پروردگارشان ايستاده باشند ببينى، خواهى ديد كه با يكديگر كشمكش نموده، جرم را به گردن يكديگر مى‌اندازند، كسانى كه در دنيا ضعيف شمرده شدند، به كسانى كه بزرگ‌منشى كردند، مى‌گويند: اگر شما نبوديد ما از مؤمنان بوديم.


قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَ نَحْنُ صَدَدْناكُمْ عَنِ الْهُديٰ بَعْدَ إِذْ جاءَكُمْ بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمِينَ

32

و كسانى كه بزرگ‌منشى كردند، به آنان كه ضعيف شمرده شدند، مى‌گويند: آيا ما شما را از هدايت بعد از آنكه در اختيارتان قرار گرفت جلوگيرى كرديم؟ نه، بلكه خودتان مجرم بوديد.


وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ

33

و آنهايى كه ضعيف شمرده شدند، به كسانى كه بزرگ‌منشى كردند، گفتند: بلكه نيرنگ شبانه روزى شما، ما را وادار به كفر نمود، براى اينكه شما ما را دستور مى‌داديد به خدا كفر بورزيم، و برايش شريك بگيريم، (آن روز هم بر حسب طبيعتى كه در دنيا كسب كرده بودند) پشيمانى خود را در وقت ديدن‌ عذاب پنهان مى‌كنند، و ما كنده و زنجير به گردن كفار مى‌گذاريم، آيا جز به آنچه كه مى‌كردند كيفر مى‌شوند؟.


وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ

34

ما به سوى هيچ قريه‌اى بيم‌رسان نفرستاديم، مگر آنكه عياشهاى آن قريه گفتند: ما به آنچه شما به تبليغش مامور شده‌ايد كافريم.


وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ

35

و نيز گفتند: ما اموال و اولاد بيشترى داريم، و هرگز عذاب نمى‌شويم.


قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ

36

بگو اين پروردگار من است، كه روزى را براى هر كس بخواهد بسيار، و براى هر كس بخواهد اندك مى‌سازد، و ليكن بيشتر مردم نمى‌دانند.


وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنا زُلْفيٰ إِلَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ

37

و اموال و اولاد شما چنان نيست كه شما را نزد ما مقرب سازد، مگر كسى كه ايمان آورد، و عمل صالح كند، كه اينگونه افراد پاداشى دو برابر آنچه مى‌كردند دارند، و در غرفه‌ها ايمنند.


وَ الَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ

38

و كسانى كه در جلوگيرى از آيات ما تلاش مى‌كنند، و مى‌خواهند ما را عاجز كنند، در عذاب احضار خواهند شد.


قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ

39

(باز هم بگو) كه: اين پروردگار من است كه رزق را براى هر كس بخواهد وسعت داده، و براى هر كس بخواهد تنگ مى‌گيرد، و آنچه كه انفاق كنيد او جايش را پر مى‌كند، و او بهترين روزى دهندگان است.


وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلائِكَةِ أَ هٰؤُلاءِ إِيَّاكُمْ كانُوا يَعْبُدُونَ

40

و روزى كه همگى را محشور مى‌كند، و آن گاه به ملائكه مى‌گويند: آيا اينان شما را مى‌پرستيدند؟.


قالُوا سُبْحانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ

41

در جواب مى‌گويند: منزهى تو اى خدا! تويى ولى ما، نه اينان، بلكه اينان جن را مى‌پرستيدند، بيشترشان به جن ايمان داشتند.


فَالْيَوْمَ لا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا وَ نَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ

42

پس (به هر حال) امروز هيچ يك از شما براى ديگرى مالك نفع و ضررى نيست، و ما به كسانى كه ستم كردند مى‌گوييم: عذاب آتش را كه آن را تكذيب مى‌كردند بچشيد.


وَ إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالُوا ما هٰذا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُكُمْ وَ قالُوا ما هٰذا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَريً وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ إِنْ هٰذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ

43

و چون آيات ما بر آنان تلاوت مى‌شود، با اينكه آياتى روشن است، در عين حال مى‌گويند: اين مرد هيچ منظورى ندارد جز اينكه شما را از آنچه پدرانتان مى‌پرستيدند جلوگيرى كند، و نيز مى‌گويند: اين آيات دروغى بيش نيست، كه وى به خدا بسته است، و كسانى كه كافر شدند وقتى حق برايشان روشن مى‌شود مى‌گويند: اين جز سحرى آشكار نيست.


وَ ما آتَيْناهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَها وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ

44

با اينكه ما هيچ كتابى به اين كفار قريش نفرستاده‌ايم تا درس آن را خوانده باشند، و نيروى تشخيص سحر را به دست آورده باشند، و قبل از تو هيچ بيم‌رسانى به سوى آنان نفرستاديم.


وَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما بَلَغُوا مِعْشارَ ما آتَيْناهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ

45

(اين تنها اينان نيستند كه آيات ما را تكذيب مى‌كنند)، كسانى كه قبل از ايشان بودند، (و قريش) ده يك آن نيرو را كه ما به آنان داديم ندارند فرستادگان مرا تكذيب كردند، و من چگونه آنان را به عذاب‌ خود هلاك كردم، آيا از هلاك قريش عاجزم؟.


قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنيٰ وَ فُراديٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ

46

بگو: من شما را به يك اندرز موعظت مى‌كنم، و آن اين است كه: فقط به خاطر خدا (و بدون اينكه غير از خدا را دخالت دهيد) دو به دو و يا تك تك و بدون سر و صدا قيام كنيد، و سپس در باره من بينديشيد، آيا در مدتى طولانى كه در بين شما زندگى كرده‌ام سوء سابقه‌اى و يا جنونى سراغ داريد؟ نه، طرف شما جنون ندارد، او جز بيم‌رسان نيست، كه شما را از عذابى شديد كه در انتظار شماست، مى‌ترساند.


قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَي اللَّهِ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ

47

بگو: من كه از شما اجرتى نخواسته‌ام، و به فرض هر چه هم خواسته باشم مال خود شما، چون پاداش من جز بر خدا نتواند بود، و او بر هر چيز ناظر است.


قُلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ

48

بگو پروردگار من حق را نازل مى‌كند، و او علام الغيوب است.


قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ ما يُبْدِئُ الْباطِلُ وَ ما يُعِيدُ

49

بگو حق آمد، و ديگر باطل نمى‌تواند از نو چيزى را بياورد، و با آن رونق قبلى خود را اعاده دهد.


قُلْ إِنْ ضَلَلْتُ فَإِنَّما أَضِلُّ عَليٰ نَفْسِي وَ إِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِما يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ

50

بگو: به فرضى هم كه من گمراه شده باشم، به ضرر خودم شده‌ام، و اگر راه يافته باشم، به وحى پروردگارم يافته‌ام، كه او شنوايى نزديك است.


وَ لَوْ تَريٰ إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ

51

و اگر ببينى هنگامى كه كفار به فزع در مى‌آيند، پس در پيشگاه خدا فرارى نيست، و چيزى از او فوت نمى‌شود، بلكه از جايى نزديك دستگير مى‌شوند.


وَ قالُوا آمَنَّا بِهِ وَ أَنَّي لَهُمُ التَّناوُشُ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ

52

و نيز گفتند: ايمان آورديم به آن قرآن، ولى چگونه از مكانى دور يعنى از قيامت به ايمان توانند رسيد.


وَ قَدْ كَفَرُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ وَ يَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ

53

با اينكه قبلا به آن كفر ورزيدند، و از مكانى دور سخن به ناديده رها مى‌كردند.


وَ حِيلَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ ما يَشْتَهُونَ كَما فُعِلَ بِأَشْياعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ

54

ميان ايشان و آن آرزو كه دارند حايل افكند، چنان كه با نظاير ايشان از پيش همين رفتار را كرد، كه آنان در شكى سخت بودند.


قاری
ترجمه گویا
انصاریان