احکام شرعی
امام خمینی
امام خمینی
امام خمینی

رساله توضیح المسائل امام خمینی

تقليد احكام تقليد احكام طهارت اقسام آبها و احكام آن آب مطلق و مضاف ١- آب كر ٢- آب قليل ٣- آب جاری ٤- آب باران ٥- آب چاه احكام آبها تخلي و احكام آن احكام تخلی (بول و غائط كردن) استبراء مستحبات و مكروهات تخلی نجاسات و احکام آن انواع نجاسات 1،2بول و غائط ٣- منی ٤- مردار ٥- خون ٦،٧- سگ و خوك ٨- كافر ٩- شراب ١٠- فقاع عرق جنب از حرام ١١- عرق شتر نجاستخوار راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهای پاك احكام نجاسات مطهرات ١- آب ٢- زمين ٣- آفتاب ٤- استحاله ٥- كم شدن دو سوم آب انگور ٦- انتقال ٧- اسلام ٨- تبعيت ٩- برطرف شدن عين نجاست ١٠- استبراء حيوان نجاستخوار ١١- غايب شدن مسلمان احكام ظرفها وضو كيفيت وضو گرفتن وضوی ارتماسی دعاهايی كه موقع وضو گرفتن مستحب است شرایط وضو احکام وضو چیزهایی که باید برای آنها وضو گرفت چیزهایی که وضو را باطل می کند احكام وضوی جبيره غسل غسلهای واجب جنابت احكام جنابت چيزهايی كه بر جنب حرام است چيزهای كه بر جنب مكروه است غسل جنابت غسل ترتيبی غسل ارتماسی احكام غسل كردن غسل هاي اختصاصي بانوان استحاضه خصوصيات استحاضه و اقسام آن احكام استحاضه حيض خصوصيات حيض و احكام آن احكام حائض اقسام زنهای حائض ١- صاحب عادت وقتيه و عدديه ٢- صاحب عادت وقتيه ٣- صاحب عادت عدديه 4- مضطربه 5- مبتدئه ٦- ناسيه مسائل متفرقه حيض نفاس غسل و احكام مربوط به اموات غسل مس میت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احکام نماز میت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل های مستحب تيمم مواردي كه بايد تيمم كرد چيزهايی كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم احكام تيمم احكام نماز اهميت نماز نمازهاي واجب نمازهاي واجب يوميه اوقات نماز و احكام آن وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهايي كه بايد به ترتيب خوانده شوند نمازهاي مستحب كيفيت خواندن آن وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله بدن و لباس نمازگزار پوشاندن بدن در نماز شرايط لباس نمازگزار لباس نمازگزار شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايي كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايي كه در لباس نمازگزار مكروه است مكان نماز گزار شرايط مكان نمازگزار مكان نماز گزار جاهايی كه نماز خواندن در آنها مستحب است جاهايي كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان و اقامه واجبات نماز اقسام واجبات نماز نيت تكبيرة الاحرام قيام - ايستادن قرائت ركوع سجود چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتيب موالات قنوت ترجمه نماز 1-ترجمه سوره حمد ٢- ترجمه سوره قل هو الله احد ٣- ترجمه ذكر ركوع و سجود و ذكرهايی كه بعد از آنها مستحب است ٤- ترجمه قنوت 5-ترجمه تسبيحات اربعه ٦- ترجمه تشهد و سلام تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر مبطلات نماز چيزهايی كه در نماز مكروه است مواردی كه می شود نماز واجب را شكست شكيات شكهای باطل شكهايی كه نبايد به آنها اعتنا كرد ١- شك در چيزی كه محل آن گذشته است ٢- شك بعد از سلام 3- شك بعد از وقت ٤- كثير الشك (كسی كه زياد شك می كند) ٥- شك امام و ماموم ٦- شك در نماز مستحبی شكهای صحيح نماز احتياط سجده سهو دستور سجده سهو قضای سجده و تشهد فراموش شده كم و زياد كردن اجزاء و شرايط نماز نماز مسافر شرائط سفر مسائل متفرقه نماز قضاء احكام نماز قضاء نماز قضای پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت احكام نماز جماعت شرايط امام جماعت احكام جماعت چيزهايی كه در نماز جماعت مستحب است چيزهايی كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات موارد وجوب نماز آيات و احكام آن دستور نماز آيات نماز عيد فطر و قربان اجير گرفتن برای نماز احكام روزه تعريف روزه نيت چيزهايی كه روزه را باطل می كنند ١- خوردن و آشاميدن ٢- جماع ٣- استمناء ٤- دروغ بستن به خدا و پيغمبر ٥- رساندن غبار غليظ به حلق ٦- فرو بردن سر در آب ٧- باقی ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح ٨- اماله كردن ٩- قی كردن احكام روزه مسافر احكام چيزهايی كه روزه را باطل می كند آنچه برای روزه دار مكروه است جاهايی كه قضا و كفاره واجب است كفاره روزه جاهایی که فقط قضای روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر كسانی كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اول ماه روزه های حرام و مكروه روزه های مستحب استحباب امساک برای کسانی که روزه نیستند مواردی كه مستحب است انسان از كارهايی كه روزه را باطل می كند خودداری نمايد احكام خمس متعلقات خمس منفعت کسب معدن گنج مال حلال مخلوط به حرام جواهری که به واسطه فرو رفتن در دریا به دست می آید غنیمت زمینی که کافر ذمی از مسلمان بخرد مصرف خمس احكام زكات متعلقات زكات شرايط واجب شدن زكات زكات گندم و جو و خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات شرايط كسانی كه مستحق زكاتند نيت زكات مسائل متفرقه زكات زكات فطره شرايط زكات فطره مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره حج احكام حج احكام خريد و فروش و... چيزهايی كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات باطل شرايط فروشنده و خريدار شرايط جنس و عوض آن صيغه خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله سلف شرايط معامله سلف احكام معامله سلف فروش طلا و نقره، به طلا و نقره مواردی كه انسان می تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرقه شركت احكام شركت صلح احكام صلح احكام اجاره صيغه اجاره و شرائط آن شرايط مالی كه اجاره می دهند شرايط استفاده ای كه مال را برای آن اجاره می دهند مسائل متفرقه اجاره مزارعه احكام مزارعه مساقات احکام مُساقات احكام حجر وبلوغ كسانی كه نمی توانند در مال خود تصرف كنند وكالت احكام وكالت قرض احكام قرض حواله احكام حواله دادن رهن احكام رهن ضامن شدن احكام ضامن شدن كفالت احکام کفالت وديعه با امانت احكام وديعه (امانت) عاريه احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج و زناشويي اقسام ازدواج احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرايط عقد عيبهايی كه بواسطه آنها می شود عقد را به هم زد عده ای از زنها كه ازدواج با آنان حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احکام نگاه کردن مسائل متفرقه زناشويی شير دادن احكام شير دادن شرايط شير دادنی كه علت محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احکام طلاق صيغه طلاق و شرايط آن عده طلاق عده زنی كه شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعی احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق غصب احكام غصب مال پيدا شده احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند صيد و ذبح احكام سر بريدن و شكار كردن حيوانات دستور سر بریدن حیوانات شرايط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهايی كه موقع سر بريدن حيوانات مستحب است چیزهایی که در کشتن حیوانات مکروه است: احکام شکار کردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكاری صيد ماهی صيد ملخ خوردن و آشاميدن احكام خوردنيها و آشاميدنيها چيزهايی كه موقع غذا خوردن مستحب است چيزهايی كه در غذا خوردن مكروه است مستحبات آب آشاميدن مكروهات آب آشاميدن نذر و عهد احكام نذر و عهد قسم احكام قسم خوردن وقف احكام وقف وصيت احكام وصيت ارث يا ميراث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث ملحقات توضيح المسائل حكم امر به معروف و نهي از منكر شرايط امر به معروف و نهی از منكر مراتب امر به معروف و نهی از منكر دفاع مسائل دفاع مسائل مستحدثه سفته سرقفلی معاملات بانكی بيمه بخت آزمايی تلقيح تشريح پيوند خاتمه استفتائات درباره تقليد درباره وضو درباره مسجد درباره وقت نماز و روزه بعض مسائل نماز احکام نماز مسائل روزه بعض احکام روزه بعض احکام نماز جماعت احکام نماز و روزه مسافر بعض احکام نماز مسافر نماز مسافر بعض مسائل خمس احکام خمس بعض احکام معاملات چند مسأله بانکی مسائل متفرقه

شرط پنجم

شرط پنجم
٨٣١ پوشيدن لباس طلاباف برای مرد حرام و نماز با آن باطل است. ولی برای زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
٨٣٢ زينت كردن به طلا مثل آويختن زنجير طلا به سينه و انگشتر طلا به دست كردن و بستن ساعت مچی طلا به دست برای مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است و احتياط واجب آن است كه از استعمال عينك طلا هم خودداری كند. ولی زينت كردن به طلا برای زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
٨٣٣ اگر مردی نداند يا فراموش كند كه انگشتری يا لباسش از طلا است و با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است.
٨٣٤ لباس مرد نمازگزار بايد ابريشم خالص نباشد و در غير نماز هم پوشيدن آن برای مرد حرام است. و در چيزی كه نماز در آن تمام نمی شود، مانند بند شلوار و عرقچين نيز به احتياط واجب نبايد از حرير خالص باشد.
٨٣٥ اگر آستر تمام لباس يا آستر مقداری از آن ابريشم خالص باشد، پوشيدن آن برای مرد حرام و نماز در آن باطل است.
٨٣٦ لباسی را كه نمی داند از ابريشم خالص است يا چيز ديگر، پوشيدن آن اشكال ندارد، و نماز با آن صحيح است.
٨٣٧ دستمال ابريشمی و مانند آن اگر در جيب مرد باشد، اشكال ندارد، و نماز را باطل نمی كند.
٨٣٨ پوشيدن لباس ابريشمی برای زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
٨٣٩ پوشيدن لباس غصبی و ابريشمی خالص و طلاباف و لباسی كه از مردار تهيه شده، در حال ناچاری مانعی ندارد. و نيز كسی كه ناچار است لباس بپوشد و لباس ديگری غير از اينها ندارد و تا آخر وقت هم، ناچاری او از بين نمی رود،می تواند با اين لباسها نماز بخواند.
٨٤٠ اگر غير از لباس غصبی و لباسی كه از مردار تهيه شده لباس ديگری ندارد و ناچار نيست لباس بپوشد، بايد به دستوری كه برای برهنگان گفته شد نماز بخواند.
٨٤١ اگر غير از لباسی كه از حيوان حرام گوشت تهيه شده لباس ديگری ندارد چنانچه در پوشيدن لباس ناچار باشد می تواند با همان لباس نماز بخواند و اگر ناچار نباشد بايد به دستوری كه برای برهنگان گفته شد نماز را بجا آورد، و بنابر احتياط واجب يك نماز ديگر هم با همان لباس بخواند.
٨٤٢ اگر مرد غير از لباس ابريشمی خالص يا طلاباف لباس ديگری نداشته باشد چنانچه در پوشيدن لباس ناچار نباشد بايد به دستوری كه برای برهنگان گفته شد نماز بخواند.
٨٤٣ اگر چيزی ندارد كه در نماز عورت خود را با آن بپوشاند، واجب است اگرچه به كرايه يا خريداری باشد تهيه نمايد. ولی اگر تهيه آن به قدری پول لازم دارد كه نسبت به دارايی او زياد است، يا طوری است كه اگر پول را به مصرف لباس برساند به حال او ضرر دارد، بايد به دستوری كه برای برهنگان گفته شد،نماز بخواند.
٨٤٤ كسی كه لباس ندارد، اگر ديگری لباس به او ببخشد يا عاريه دهد، چنانچه قبول كردن آن برای او مشقت نداشته باشد، بايد قبول كند. بلكه اگر عاريه كردن يا طلب بخشش برای او سخت نيست، بايد از كسی كه لباس دارد طلب بخشش يا عاريه نمايد.
٨٤٥ بنابر احتياط واجب بايد انسان از پوشيدن لباس شهرت كه پارچه يا رنگ يا دوخت آن برای كسی كه می خواهد آن را بپوشاند معمول نيست، خودداری كند. ولی اگر با آن لباس نماز بخواند، اشكال ندارد.
٨٤٦ احتياط واجب آن است كه مرد لباس زنانه، و زن لباس مردانه نپوشد. ولی اگر با آن نماز بخواند، اشكال ندارد.
٨٤٧ كسی كه بايد خوابيده نماز بخواند، اگر برهنه باشد و لحاف يا تشك او نجس يا ابريشم خالص يا از اجزای حيوان حرام گوشت باشد، احتياط واجب آن است كه در نماز، خود را با آنها نپوشاند.
مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد
٨٤٨ در سه صورت كه تفصيل آنها بعدا گفته می شود، اگر بدن يا لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحيح است: اول: آنكه به واسطه زخم يا جراحت يا دملی كه در بدن او است، لباس يا بدنش به خون آلوده شده باشد. دوم: آنكه بدن يا لباس او به مقدار كمتر از درهم كه تقريبا به اندازه يك اشرفی می شود، به خون آلوده باشد. سوم: آنكه ناچار باشد با بدن يا لباس نجس نماز بخواند. و در دو صورت اگر فقط لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحيح است: اول: آنكه لباسهای كوچك او مانند جوراب و عرقچين نجس باشد. دوم: آنكه لباس زنی كه پرستار بچه است، نجس شده باشد. و احكام اين پنج صورت مفصلا در مسائل بعد گفته می شود.
٨٤٩ اگر در بدن يا لباس نمازگزار خون زخم يا جراحت يا دمل باشد، چنانچه طوری است كه آب كشيدن بدن يا لباس يا عوض كردن لباس برای بيشتر مردم يا برای خصوص او سخت است، تا وقتی كه زخم يا جراحت يا دمل خوب نشده است،می تواند با آن خون نماز بخواند. و همچنين است اگر چركی كه با خون بيرون آمده يا دوايی كه روی زخم گذاشته اند و نجس شده، در بدن يا لباس او باشد.
٨٥٠ اگر خون بريدگی و زخمی كه به زودی خوب می شود و شستن آن آسان است، در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است.
٨٥١ اگر جايی از بدن يا لباس كه با زخم فاصله دارد به رطوبت زخم نجس شود،جايز نيست با آن نماز بخواند. ولی اگر مقداری از بدن يا لباس كه معمولا به رطوبت زخم آلوده می شود، به رطوبت آن نجس شود، نماز خواندن با آن مانعی ندارد.
٨٥٢ اگر از توی دهان و بينی و مانند اينهاست خونی به بدن يا لباس برسد احتياط واجب آن است كه با آن نماز نخواند ولی با خون بواسير ميشود نماز خواند اگر چه دانه هايش در داخل باشد.
٨٥٣ كسی كه بدنش زخم است اگر در بدن يا لباس خود خونی ببيند و نداند از زخم است يا خون ديگر با آن نماز خواندن مانعی ندارد.
٨٥٤ اگر چند زخم در بدن باشد و به طوری نزديك هم باشند كه يك زخم حساب شود، تا وقتی همه خوب نشده اند، نماز خواندن با خون آنها اشكال ندارد. ولی اگر به قدری از هم دور باشند كه هر كدام يك زخم حساب شود، هر كدام كه خوب شد، بايد برای نماز بدن و لباس را از خون آن، آب بكشد.
٨٥٥ اگر سر سوزنی خون حيض يا نفاس در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است، و بنابر احتياط واجب بايد خون استحاضه در بدن يا لباس نمازگزار نباشد. ولی خونهای ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلال گوشت، و خون سگ و خوك و كافر و مردار و حيوان حرام گوشت، اگر چه در چند جای بدن و لباس باشد، در صورتی كه روی هم كمتر از درهم باشد كه تقريبا به اندازه يك اشرفی می شود نماز خواندن با آن اشكال ندارد. ولی احتياط مستحب آن است كه از خون سگ و كافر و مردار و حيوان حرام گوشت، اجتناب كند.
٨٥٦ خونی كه به لباس بی آستر بريزد و به پشت آن برسد، يك خون حساب می شود. ولی اگر پشت آن، جدا خونی شود، بنابر احتياط واجب بايد هر كدام را جدا حساب نمود. پس اگر خونی كه در پشت و روی لباس است، روی هم كمتر از درهم باشد نماز با آن صحيح، و اگر بيشتر باشد، نماز با آن نماز باطل است.
٨٥٧ اگر خون روی لباسی كه آستر دارد بريزد و به آستر آن برسد، و يا به آستر بريزد و روی لباس خونی شود، بايد هر كدام را جدا حساب نمود. پس اگر خون روی لباس و آستر كمتر از درهم باشد، نماز با آن صحيح، و اگر بيشتر باشد،نماز با آن باطل است.
٨٥٨ اگر خون بدن يا لباس كمتر از درهم باشد و رطوبتی به آن برسد، در صورتی كه خون و رطوبتی كه به آن رسيده، به اندازه درهم يا بيشتر شود و اطراف را آلوده كند، نماز با آن باطل است. بلكه اگر رطوبت و خون به اندازه درهم نشود و اطراف را هم آلوده نكند، نماز خواندن با آن اشكال دارد. ولی اگر رطوبت مخلوط به خون شود و از بين برود، نماز صحيح است.
٨٥٩ اگر بدن يا لباس خونی نشود ولی به واسطه رسيدن به خون نجس شود، اگرچه مقداری كه نجس شده كمتر از درهم باشد، نمی شود با آن، نماز خواند.
٨٦٠ اگر خونی كه در بدن يا لباس است، كمتر از درهم باشد و نجاست ديگری به آن برسد، مثلا يك قطره بول روی آن بريزد، نماز خواندن با آن جايز نيست.
٨٦١ اگر لباسهای كوچك نمازگزار مثل عرقچين و جوراب كه نمی شود با آنها عورت را پوشانده نجس باشد، چنانچه از مردار و حيوان حرام گوشت درست نشده باشد، نماز با آنها صحيح است. و نيز اگر با انگشتری نجس نماز بخواند، اشكال ندارد.
٨٦٢ احتياط آن است كه چيز نجسی كه با آن می شود عورت را پوشاند، همراه نمازگزار نباشد. ولی كسی كه اين مساله را نمی دانسته و مثلا مدتی با اين طور نماز خوانده، لازم نيست آن نمازها را قضا كند.
٨٦٣ زنی كه پرستار بچه است و بيشتر از يك لباس ندارد هرگاه شبانه روزی يك مرتبه لباس خود را آب بكشد اگرچه تا روز ديگر لباسش به بول بچه نجس شود می تواند با آن لباس نماز بخواند ولی احتياط واجب آن است كه لباس خود را در شبانه روز يك مرتبه برای اولين نمازی كه لباسش پيش از آن نجس شده آب بكشد و نيز اگر بيشتر از يك لباس دارد ولی ناچار است كه همه آنها را بپوشد چنانچه شبانه روزی يك مرتبه به دستوری كه گفته شده همه آنها را آب بكشد كافی است.
چيزهايي كه در لباس نمازگزار مستحب است
٨٦٤ چند چيز در لباس نمازگزار مستحب است كه از آن جمله است: عمامه با تحت الحنك، پوشيدن عبا و لباس سفيد و پاكيزه ترين لباسها، و استعمال بوی خوش، و دست كردن انگشتری عقيق.
چيزهايي كه در لباس نمازگزار مكروه است
٨٦٥ چند چيز در لباس نمازگزار مكروه است، و از آن جمله است: پوشيدن لباس سياه و چرك و تنگ، و لباس شرابخوار، و لباس كسی كه از نجاست پرهيز نمی كند، و لباسی كه نقش صورت دارد. و نيز باز بودن تكمه های لباس و دست كردن انگشتری كه نقش صورت دارد، مكروه می باشد.
مكان نماز گزار
شرايط مكان نمازگزار
مكان نمازگزار چند شرط دارد: شرط اول: آنكه مباح باشد.
٨٦٦ كسی كه در ملك غصبی نماز می خواند، اگر چه روی فرش و تخت و مانند اينها باشد، نمازش باطل است. ولی نماز خواندن در زير سقف غصبی و خيمه غصبی، مانعی ندارد.
٨٦٧ نماز خواندن در ملكی كه منفعت آن مال ديگری است بدون اجازه كسی كه منفعت ملك مال او می باشد باطل است مثلا در خانه اجاره ای اگر صاحب خانه يا ديگری بدون اجازه كسی كه آن خانه را اجاره كرده نماز بخواند نمازش باطل است و همچنين است اگر در ملكی كه ديگری در آن حق دارد نماز بخواند مثلا اگر ميت وصيت كرده باشد كه ثلث مال او را به مصرفی برسانند تا وقتی ثلث را جدا نكنند نمی شود در ملك او نماز خواند.
٨٦٨ كسی كه در مسجد نشسته، اگر ديگری جای او را غصب كند و در آنجا نماز بخواند، بنابر احتياط واجب بايد دوباره نمازش را در محل ديگری بخواند.
٨٦٩ اگر در جايی كه نمی داند غصبی است، نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد، يا در جايی كه غصبی بودن آن را فراموش كرده، نماز بخواند، و بعد از نماز يادش بيايد، نماز او صحيح است. مگر آنكه خودش غصب كرده باشد، كه در اين صورت به احتياط واجب، نمازش باطل است.
٨٧٠ اگر بداند جايی غصبی است ولی نداند كه در جای غصبی نماز باطل است، و در آنجا نماز بخواند، نماز او باطل است.
٨٧١ كسی كه ناچار است نماز واجب را سواره بخواند، چنانچه حيوان سواری يا زين آن غصبی باشد، نماز او باطل است و همچنين است اگر بخواهد سواره نماز مستحبی بخواند.
٨٧٢ كسی كه در ملكی با ديگری شريك است اگر سهم او جدا نباشد، بدون اجازه شريكش نمی تواند در آن ملك تصرف كند، و نماز بخواند.
٨٧٣ اگر با عين پولی كه خمس و زكات آن را نداده ملكی بخرد تصرف او در آن ملك حرام و نمازش هم در آن باطل است. و همچنين است اگر به ذمه بخرد و در موقع خريدن قصدش اين باشد كه از مالی كه خمس يا زكاتش را نداده بدهد.
٨٧٤ اگر صاحب ملك به زبان اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند كه قلبا راضی نيست نماز خواندن در ملك او باطل است و اگر اجازه ندهد و انسان يقين كند كه قلبا راضی است نماز صحيح است.
٨٧٥ تصرف در ملك ميتی كه خمس يا زكات بدهكار است حرام و نماز در آن باطل است مگر آنكه بدهكاری او را بدهند يا بنا داشته باشند بدون مسامحه بپردازند.
٨٧٦ تصرف در ملك ميتی كه به مردم بدهكار است حرام، و نماز در آن باطل است. ولی تصرفات جزئی كه برای برداشتن ميت معمول است، اشكال ندارد. و نيز اگر بدهكاری او كمتر از مالش باشد و ورثه هم تصميم داشته باشند كه بدهی را بدهند، تصرفی كه غير فروختن و از بين بردن مال باشد، اشكال ندارد.
٨٧٧ اگر ميت قرض نداشته باشد، ولی بعضی از ورثه او صغير يا ديوانه يا غايب باشند، تصرف در ملك او حرام، و نماز در آن باطل است. ولی تصرفات جزئی كه برای برداشتن ميت معمول است، اشكال ندارد.
٨٧٨ نماز خواندن در مسافر خانه و حمام و مانند اينها كه برای واردين آماده است اشكال ندارد و اگر وثوق پيدا نشود كه صاحبش راضی است مشكل است ولی در غير اين قبيل جاها، در صورتی می شود نماز خواند كه مالك آن اجازه بدهد، يا حرفی بزند كه معلوم شود، برای نماز خواندن اذن داده است مثل اينكه به كسی اجازه دهد در ملك او بنشيند و بخوابد كه از اينها فهميده می شود برای نماز خواندن هم اذن داده است.
٨٧٩ در زمين بسيار وسيعی كه از ده دور و چراگاه حيوانات است، اگر چه صاحبانش راضی نباشند، نماز خواندن و نشستن و خوابيدن در آن اشكال ندارد. و در زمينهای زراعتی هم كه نزديك ده است و ديوار ندارد، اگر چه در مالكين آنها صغير و ديوانه باشد، نماز و عبور و تصرفات جزئی اشكال ندارد.ولی اگر يكی از صاحبانش ناراضی باشند، تصرف در آن حرام و نماز باطل است.
٨٨٠ شرط دوم: مكان نمازگزار بايد بی حركت باشد، و اگر به واسطه تنگی وقت يا جهت ديگر ناچار باشد در جايی كه حركت دارد مانند اتومبيل و كشتی و ترن نماز بخواند، به قدری كه ممكن است بايد در حال حركت چيزی نخواند، و اگرآنها از قبله به طرف ديگر حركت كنند به طرف قبله برگردد.
٨٨١ نماز خواندن در اتومبيل و كشتی و ترن و مانند اينها، وقتی ايستاده اند،مانعی ندارد.
٨٨٢ روی خرمن گندم و جو و مانند اينها، كه نمی شود بی حركت ماند، نماز باطل است.
٨٨٣ در جايی كه به واسطه احتمال باد و باران و زيادی جمعيت و مانند اينها اطمينان ندارد كه بتواند نماز را تمام كند، اگر به اميد تمام كردن شروع كند، اشكال ندارد. و اگر به مانعی برنخورد، نمازش صحيح است. و در جايی كه ماندن در آن نماز نخواند، ولی اگر خواند نماز باطل نيست. و همچنين روی چيزی كه ايستادن و نشستن روی آن حرام است، مثل فرشی كه اسم خدا بر آن نوشته شده، بايد نماز نخواند، ولی اگر خواند، صحيح است.
شرط سوم: آنكه در جايی كه سقف آن كوتاه است و نمی تواند در آنجا راست بايستد، يا به اندازه ای كوچك است كه جای ركوع و سجود ندارد، نماز نخواند. و اگر ناچار شود كه در چنين جايی نماز بخواند، بايد به قدری كه ممكن است قيام و ركوع و سجود را بجا آورد.
٨٨٤ انسان بايد رعايت ادب را بكند، و جلوتر از قبر پيغمبر و امام عليه السلام نماز نخواند. چنانچه نماز خواندن بی احترامی باشد، حرام است ولی نماز باطل نيست.
٨٨٥ اگر در نمازی چيزی مانند ديوار بين او و قبر مطهر باشد كه بی احترامی نشود اشكال ندارد، ولی فاصله شدن صندوق شريف و ضريح و پارچه ای كه روی آن افتاده،كافی نيست.
شرط چهارم: آنكه مكان نمازگزار اگر نجس است به طوری تر نباشد كه رطوبت آن به بدن يا لباس او برسد، ولی جايی كه پيشانی را بر آن می گذارد اگر نجس باشد در صورتی كه خشك هم باشد، نماز باطل است، و احتياط مستحب آن است كه مكان نمازگزار اصلا نجس نباشد.
٨٨٦ بنابر احتياط مستحب، بايد زن عقب تر از مرد بايستد و جای سجده او ازجای ايستادن كمی عقب تر باشد.
٨٨٧ اگر زن برابر مرد يا جلوتر بايستد، و با هم وارد نماز شوند، بهتر آن است كه نماز را دوباره بخوانند.
٨٨٨ اگر بين مرد و زن، ديوار يا پرده يا چيز ديگری باشد، نمازشان صحيح است، و احتياط مستحب هم در دوباره خواندن نيست.
شرط پنجم: آنكه جای پيشانی نمازگزار از جای زانوهای او، بيش ازچهار انگشت بسته پست تر يا بلندتر نباشد، و احتياط واجب آن است كه از سرانگشتان پا هم بيشتر از اين پست و بلند تر نباشد.
٨٨٩ بودن مرد و زن نامحرم در جای خلوت، جايز نيست و احتياط در نماز نخواندن در آنجا است. ليكن اگر خواند، نمازش باطل نيست.
٨٩٠ نماز خواندن در جايی كه تار و مانند آن استعمال می كنند باطل نيست ولی گوش دادن به آنها حرام است.
٨٩١ در خانه كعبه و بر بام آن نماز واجب خواندن مكروه است ولی در حال ناچاری مانع ندارد.
٨٩٢ خواندن نماز مستحب در خانه كعبه و بر بام آن اشكال ندارد. بلكه مستحب است در داخل خانه مقابل هر ركنی دو ركعت نماز بخوانند.
مكان نماز گزار
جاهايی كه نماز خواندن در آنها مستحب است
٨٩٣ در شرع مقدس اسلام بسيار سفارش شده است كه نماز را در مسجد بخوانند. و بهتر از همه مسجدها مسجدالحرام است، و بعد از آن مسجد پيغمبر صلی الله عليه و آله و سلم، و بعد مسجد كوفه، و بعد از آن مسجد بيت المقدس، و بعد از مسجد بيت المقدس مسجد جامع هر شهر، و بعد از آن مسجد محله، و بعد از مسجد محله مسجد بازار است.
٨٩٤ برای زنها نماز خواندن در خانه، بلكه در صندوقخانه و اطاق عقب بهتر است، ولی اگر بتوانند كاملا خود را از نامحرم حفظ كنند بهتر است در مسجد نماز بخوانند.
٨٩٥ نماز در حرم امامان عليهم السلام مستحب، بلكه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام برابر دويست هزار نماز است.
٨٩٦ زياد رفتن به مسجد و رفتن در مسجدی كه نمازگزار ندارد، مستحب است.و همسايه مسجد اگر عذری نداشته باشد، مكروه است در غير مسجد نماز بخواند.
٨٩٧ مستحب است انسان با كسی كه در مسجد حاضر نمی شود، غذا نخورد و در كارها با او مشورت نكند، و همسايه او نشود، و از او زن نگيرد و به او زن ندهد.
جاهايي كه نماز خواندن در آنها مكروه است
٨٩٨ نماز خواندن در چند جا مكروه است و از آن جمله است: حمام، زمين نمكزار، مقابل انسان، مقابل دری كه باز است، در جاده و خيابان و كوچه اگر برای كسانی كه عبور می كنند زحمت نباشد. و چنانچه زحمت باشد حرام ولی نماز باطل نيست، مقابل آتش و چراغ، در آشپزخانه و هر كجا كه كوره آتش باشد،مقابل چاه و چاله ای كه محل بول باشد، روبروی عكس و مجسمه چيزی كه روح دارد،مگر آنكه روی آن پرده بكشند، در اطاقی كه جنب در آن باشد، در جايی كه عكس باشد اگر چه روبروی نمازگزار نباشد، مقابل قبر، روی قبر، بين دو قبر، در قبرستان.
٨٩٩ كسی كه در محل عبور مردم نماز می خواند، يا كسی روبروی اوست، مستحب است جلوی خود چيزی بگذارد، و اگر چوب يا ريسمانی هم باشد كافی است.
احكام مسجد
٩٠٠ نجس كردن زمين و سقف و بام و طرف داخل ديوار مسجد حرام است. و هر كس بفهمد كه نجس شده است، بايد فورا نجاست آن را برطرف كند. و احتياط واجب آن است كه طرف بيرون ديوار مسجد را هم نجس نكنند. و اگر نجس شود، نجاستش را برطرف نمايند، مگر آنكه واقف آن را جزو مسجد قرار نداده باشد.
٩٠١ اگر نتواند مسجد را تطهير نمايد، يا كمك لازم داشته باشد و پيدا نكند،تطهير مسجد بر او واجب نيست. ولی اگر بی احترامی به مسجد باشد، بنابر احتياط واجب بايد به كسی كه می تواند تطهير كند اطلاع دهد.
٩٠٢ اگر جايی از مسجد نجس شود كه تطهير آن بدون كندن يا خراب كردن ممكن نيست، بايد آنجا را بكنند، يا اگر خرابی زياد لازم نمی آيد، خراب نمايند. و هزينه پركردن چاله و تعمير خرابی بر كسی است كه مسجد را نجس كرده است و بر اشخاصی كه برای تطهير مسجد جايی از آن را كندند يا قسمتی از آن را خراب نمودند،پر كردن جايی كه كنده اند و ساختن جايی كه خراب كرده اند، واجب نيست. ولی اگر آن كس كه نجس كرده بكند يا خراب كند، در صورت امكان بايد پر كند و تعمير نمايد.
٩٠٣ اگر مسجدی را غصب كنند و به جای آن خانه و مانند آن بسازند كه ديگر به آن مسجد نگويند، باز هم بنابر احتياط واجب، نجس كردن آن حرام و تطهير آن واجب است.
٩٠٤ نجس كردن حرم امامان عليهم السلام، حرام است. و اگر يكی از آنها نجس شود، چنانچه نجس ماندن آن بی احترامی باشد، تطهير آن واجب است. بلكه احتياط واجب آن است كه اگر بی احترامی هم نباشد، آن را تطهير كنند.
٩٠٥ اگر حصير مسجد نجس شود، بنابر احتياط واجب بايد آن را آب بكشند. ولی چنانچه به واسطه آب كشيدن خراب می شود و بريدن جای نجس بهتر است، بايد آن را ببرند. و اگر كسی كه نجس كرده ببرد، بايد خودش اصلاح كند.
٩٠٦ بردن عين نجس مانند خون در مسجد اگر بی احترامی به مسجد باشد حرام است. و همچنين بردن چيزی كه نجس شده در صورتی كه بی احترامی به مسجد باشد حرام است.
٩٠٧ اگر مسجد را برای روضه خوانی چادر بزنند و فرش كنند و سياهی بكوبند و اسباب چای در آن ببرند، در صورتی كه اين كارها به مسجد ضرر نرساند و مانع نماز خواندن نشود، اشكال ندارد.
٩٠٨ بنابر احتياط واجب مسجد را به طلا نبايد زينت نمايند. و همچنين نبايد صورت چيزهايی كه مثل انسان و حيوان روح دارد در مسجد نقش كنند، و نقاشی چيزهايی كه روح ندارد مثل گل و بوته، مكروه است.
٩٠٩ اگر مسجد خراب هم شود، نمی توانند آن را بفروشند يا داخل ملك و جاده نمايند.
٩١٠ فروختن در و پنجره و چيزهايی ديگر مسجد حرام است، و اگر مسجد خراب شود، بايد اينها را صرف تعمير همان مسجد كنند، و چنانچه به درد آن مسجد نخورد بايد در مسجد ديگر مصرف شود. ولی اگر به درد مسجدهای ديگر هم نخورد می توانند آن را بفروشند و پول آن را اگر ممكن است صرف تعمير همان مسجد و گرنه صرف تعمير مسجد ديگر نمايند.
٩١١ ساختن مسجد و تعمير مسجدی كه نزديك به خرابی می باشد مستحب است. و اگر مسجد طوری خراب شود كه تعمير آن ممكن نباشد، می توانند آن را خراب كنند و دوباره بسازند. بلكه می توانند مسجدی را كه خراب نشده برای احتياج مردم خراب كنند و بزرگتر بسازند.
٩١٢ تميز كردن مسجد و روشن كردن چراغ آن مستحب است. و كسی كه می خواهد مسجد برود، مستحب است خود را خوشبو كند و لباس پاكيزه و قيمتی بپوشد و ته كفش خود را وارسی كند كه نجاستی به آن نباشد. و موقع داخل شدن به مسجد اول پای راست و موقع بيرون آمدن اول پای چپ را بگذارد. همچنين مستحب است از همه زودتر به مسجد آيد و از همه ديرتر از مسجد بيرون رود.
٩١٣ وقتی انسان وارد مسجد می شود، مستحب است دو ركعت نماز به قصد تحيت و احترام مسجد بخواند، و اگر نماز واجب يا مستحب ديگری هم بخواند كافی است.
٩١٤ خوابيدن در مسجد اگر انسان ناچار نباشد و صحبت كردن راجع به كارهای دنيا و مشغول صنعت شدن و خواندن شعری كه نصيحت و مانند آن نباشد، مكروه است. و نيز مكروه است آب دهان و بينی و اخلاط سينه را در مسجد بيندازد، و گمشده ای را طلب كند و صدای خود را بلند كند، ولی بلند كردن صدا برای اذان مانعی ندارد.
٩١٥ راه دادن بچه و ديوانه به مسجد مكروه است. و كسی كه پياز و سير و مانند اينها خورده كه بوی دهانش مردم را اذيت ميكند، مكروه است به مسجد برود.
اذان و اقامه
٩١٦ برای مرد و زن مستحب است پيش از نمازهای يوميه اذان و اقامه بگويند، ولی پيش از نماز عيد فطر و قربان مستحب است سه مرتبه بگويند:"الصلاة". و در نمازهای واجب ديگر سه مرتبه الصلاة را به قصد رجاء بگويد.
٩١٧ مستحب است در روز اولی كه بچه به دنيا می آيد يا پيش از آنكه بندنافش بيفتد، در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگويند.
٩١٨ اذان هيجده جمله است: "الله اكبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خير العمل، الله اكبر، لا اله الا الله"، هر يك دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است يعنی دو مرتبه"الله اكبر" از اول اذان، و يك مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن كم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خير العمل" بايد دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
٩١٩ "اشهد ان عليا ولی الله" جزو اذان و اقامه نيست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود.
ترجمه اذان و اقامه
"الله اكبر" يعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است كه او را وصف كنند."اشهد ان لا اله الا الله" يعنی شهادت می دهم كه غير خدايی كه يكتا و بی همتا است، خدای ديگری سزاوار پرستش نيست. "اشهد ان محمدا رسول الله" يعنی شهادت می دهم كه حضرت محمد بن عبد الله صلی الله عليه و آله و سلم، پيغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان عليا امير المؤمنين ولی الله" يعنی شهادت می دهم كه حضرت علی عليه الصلاة و السلام، امير المؤمنين و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"يعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" يعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خيرالعمل" يعنی بشتاب برای بهترين كارها كه نماز است. "قد قامت الصلاه" يعنی به تحقيق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" يعنی خدايی سزاوار پرستش نيست مگر خدايی كه يكتا و بی همتا است.
٩٢٠ بين جمله های اذان و اقامه بايد خيلی فاصله نشود. و اگر بين آنها بيشتر از معمول فاصله بيندازد، بايد دوباره آن را از سر بگيرد.
٩٢١ اگر در اذان و اقامه صدا را در گلو بيندازد، چنانچه غنا شود يعنی به طور آوازه خوانی كه در مجالس لهو و بازيگری معمول است اذان و اقامه را بگويد حرام است، و اگر غنا نشود مكروه می باشد.
٩٢٢ در پنج نماز اذان ساقط می شود : اول: نماز عصر روز جمعه. دوم:نماز عصر روز عرفه كه روز نهم ذی حجه است. سوم: نماز عشای شب عيد قربان برای كسی كه در مشعر الحرام باشد. چهارم: نماز عصر و عشای زن مستحاضه. پنجم:نماز عصر و عشای كسی كه نمی تواند از بيرون آمدن بول و غائط خودداری كند. و در اين پنج نماز در صورتی اذان ساقط می شود كه با نماز قبلی فاصله نشود، يا فاصله كمی بين آنها باشد، ولی فاصله شدن نافله و تعقيب ضرر ندارد.
٩٢٣ اگر برای نماز جماعتی اذان و اقامه گفته باشند، كسی كه با آن جماعت نماز می خواند، نبايد برای نماز خود اذان و اقامه بگويد.
٩٢٤ اگر برای خواندن نماز جماعت به مسجد رود و ببيند جماعت تمام شده،تا وقتی كه صفها به هم نخورده و جمعيت متفرق نشده نمی تواند برای نماز خود اذان و اقامه بگويد، در صورتی كه برای جماعت اذان و اقامه گفته شده باشد.
٩٢٥ در جايی كه عده ای مشغول نماز جماعتند يا نماز آنان تازه تمام شده وصفها به هم نخورده است، اگر انسان بخواهد فرادی يا با جماعت ديگری كه برپا می شود نماز بخواند، با سه شرط اذان و اقامه از او ساقط می شود: اول: آنكه برای آن نماز اذان و اقامه گفته باشند. دوم: آنكه نماز جماعت باطل نباشد. سوم: آنكه نماز او و نماز جماعت در يك مكان باشد. پس اگر نماز جماعت داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز بخواند، مستحب است اذان و اقامه بگويد.
٩٢٦ اگر در شرط دوم از شرطهايی كه در مساله پيش گفته شده شك كند يعنی شك كند كه نماز جماعت صحيح بوده يا نه، اذان و اقامه از او ساقط است. ولی اگردر يكی از دو شرط ديگر شك كند، مستحب است اذان و اقامه بگويد.
٩٢٧ كسی كه اذان و اقامه ديگری را می شنود، مستحب است هر قسمتی را كه می شنود بگويد. ولی در حكايت اقامه كه از ديگری بشنود از "حی علی الصلاة" تا "حی علی خير العمل" را به اميد ثواب بگويد.
٩٢٨ كسی كه اذان و اقامه ديگری را شنيده، چه با او گفته باشد يا نه، در صورتی كه بين آن اذان و اقامه و نمازی كه می خواهد بخواند زياد فاصله نشده باشد،می تواند برای نماز خود اذان و اقامه نگويد.
٩٢٩ اگر مرد اذان زن را با قصد لذت بشنود، اذان از او ساقط نمی شود. بلكه اگر قصد لذت هم نداشته باشد، ساقط شدن اذان اشكال دارد.
٩٣٠ اذان و اقامه نماز جماعت را بايد مرد بگويد، ولی در جماعت زنان اگر زن اذان و اقامه بگويد، كافی است.
٩٣١ اقامه بايد بعد از اذان گفته شود. و اگر قبل از اذان بگويند، صحيح نيست.
٩٣٢ اگر كلمات اذان و اقامه را بدون ترتيب بگويد، مثلا "حی علی الفلاح" را پيش از "حی علی الصلاة" بگويد، بايد از جايی كه ترتيب به هم خورده دوباره بگويد.
٩٣٣ بايد بين اذان و اقامه فاصله ندهد. و اگر بين آنها به قدری فاصله دهد كه اذانی را كه گفته اذان اين اقامه حساب نشود، مستحب است دوباره اذان و اقامه را بگويد. و نيز اگر بين اذان و اقامه و نماز به قدری فاصله دهد كه اذان و اقامه آن نماز حساب نشود، مستحب است دوباره برای آن نماز اذان و اقامه بگويد.
٩٣٤ اذان و اقامه بايد به عربی صحيح گفته شود. پس اگر به عربی غلط بگويد يا به جای حرفی حرف ديگر بگويد، يا مثلا ترجمه آنها را به فارسی بگويد، صحيح نيست.
٩٣٥ اذان و اقامه بايد بعد از داخل شدن وقت نماز گفته شود. و اگر عمدا يا از روی فراموشی پيش از وقت بگويد، باطل است.
٩٣٦ اگر پيش از گفتن اقامه شك كند كه اذان گفته يا نه، بايد اذان را بگويد.ولی اگر مشغول اقامه شود و شك كند كه اذان گفته يا نه، گفتن اذان لازم نيست.
٩٣٧ اگر در بين اذان يا اقامه پيش از آنكه قسمتی را بگويد شك كند كه قسمت پيش از آن را گفته يا نه، بايد قسمتی را كه در گفتن آن شك كرده بگويد.ولی اگر در حال گفتن قسمتی از اذان يا اقامه شك كند كه آنچه پيش از آن است گفته يا نه، گفتن آن لازم نيست.
٩٣٨ مستحب است انسان در موقع گفتن اذان رو به قبله بايستد و با وضو يا غسل باشد و دستها را به گوش بگذارد و صدا را بلند نمايد و بكشد و بين جمله های اذان كمی فاصله دهد و بين آنها حرف نزند.
٩٣٩ مستحب است بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام باشد، و آن را از اذان آهسته تر بگويد، و جمله های آن را به هم نچسباند. ولی به اندازه ای كه بين جمله های اذان فاصله می دهد، بين جمله های اقامه فاصله ندهد.
٩٤٠ مستحب است بين اذان و اقامه يك قدم بردارد يا قدری بنشيند يا سجده كند يا ذكر بگويد يا دعا بخواند يا قدری ساكت باشد يا حرفی بزند يا دو ركعت نماز بخواند. ولی حرف زدن بين اذان و اقامه نماز صبح مستحب نيست، ولی نماز خواندن بين اذان و اقامه نماز مغرب را به اميد ثواب بياورد.
٩٤١ مستحب است كسی را كه برای گفتن اذان معين می كنند، عادل و وقت شناس و صدايش بلند باشد و اذان را در جای بلند بگويد.
واجبات نماز
اقسام واجبات نماز
واجبات نماز يازده چيز است: اول: نيت. دوم: قيام يعنی ايستادن. سوم:تكبيرة الاحرام يعنی گفتن "الله اكبر" در اول نماز. چهارم: ركوع. پنجم: سجود. ششم:قرائت. هفتم: ذكر. هشتم: تشهد. نهم: سلام. دهم: ترتيب. يازدهم: موالات يعنی پی در پی بودن اجزاء نماز.
٩٤٢ بعضی از واجبات نماز ركن است، يعنی اگر انسان آنها را بجا نياورد يا در نماز اضافه كند، عمدا باشد يا اشتباها، نماز باطل می شود. و بعضی ديگر ركن نيست، يعنی اگر عمدا كم يا زياد شود، نماز باطل می شود. و چنانچه اشتباها كم يا زياد گردد، نماز باطل نمی شود. و ركن پنج چيز است: اول: نيت. دوم: تكبيرة الاحرام. سوم: قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام، و قيام متصل به ركوع يعنی ايستادن پيش از ركوع. چهارم: ركوع. پنجم: دو سجده.
نيت
٩٤٣ انسان بايد نماز را به نيت قربت يعنی برای انجام فرمان خداوند عالم به جا آورد و لازم نيست نيت را از قلب خود بگذراند يا مثلا به زبان بگويد كه چهار ركعت نماز ظهر می خوانم قربه الی الله.
٩٤٤ اگر در نماز ظهر يا در نماز عصر نيت كند كه چهار ركعت نماز می خوانم و معين نكند ظهر است يا عصر، نماز او باطل است. و نيز كسی كه مثلا قضای نماز ظهر بر او واجب است، اگر در وقت نماز ظهر بخواهد آن نماز قضا يا نماز ظهر را بخواند، بايد نمازی را كه می خواند در نيت معين كند.
٩٤٥ انسان بايد از اول تا آخر نماز به نيت خود باقی باشد. پس اگر در بين نماز به طوری غافل شود كه اگر بپرسند چه می كنی نداند چه بگويد، نمازش باطل است.
٩٤٦ انسان بايد فقط برای انجام امر خداوند عالم نماز بخواند. پس كسی كه ريا كند يعنی برای نشان دادن به مردم نماز بخواند، نمازش باطل است، خواه فقط برای مردم باشد، يا خدا و مردم هر دو را در نظر بگيرد.
٩٤٧ اگر قسمتی از نماز را هم برای غير خدا بجا آورد نماز باطل است، چه آن قسمت واجب باشد مثل حمد و سوره، چه مستحب باشد مانند قنوت. بلكه اگر تمام نماز را برای خدا بجا آورد ولی برای نشان دادن به مردم در جای مخصوصی مثل مسجد، يا در وقت مخصوصی مثل اول وقت، يا به طرز مخصوصی مثلا با جماعت بخاند، نمازش باطل است.
تكبيرة الاحرام
٩٤٨ گفتن "الله اكبر" در اول هر نماز، واجب و ركن است و بايد حروف"الله" و حروف "اكبر" و دو كلمه "الله" و "اكبر" را پشت سر هم بگويد. و نيز بايد اين دو كلمه به عربی صحيح گفته شود، و اگر به عربی غلط بگويد يا مثلا ترجمه آن را به فارسی بگويد صحيح نيست.
٩٤٩ احتياط واجب آن است كه تكبيرة الاحرام نماز را به چيزی كه پيش ازآن می خواند مثلا به اقامه يا به دعايی كه پيش از تكبير می خواند، نچسباند.
٩٥٠ اگر انسان بخواهد "الله اكبر" را به چيزی كه بعد از آن می خواند مثلا به"بسم الله الرحمن الرحيم" بچسباند، بايد ر اكبر را پيش بدهد.
٩٥١ موقع گفتن تكبيرة الاحرام بايد بدن آرام باشد، و اگر عمدا در حالی كه بدنش حركت دارد تكبيرة الاحرام را بگويد، باطل است. و چنانچه سهوا حركت كند، بنابر احتياط واجب بايد اول عملی كه نماز را باطل می كند انجام دهد و دوباره تكبير بگويد.
٩٥٢ تكبير و حمد و سوره و ذكر و دعا را بايد طوری بخواند كه خودش بشنود.و اگر به واسطه سنگينی يا كری گوش يا سر و صدای زياد نمی شنود، بايد طوری بگويد كه اگر مانعی نباشد بشنود.
٩٥٣ كسی كه لال است يا زبان او مرضی دارد كه نمی تواند "الله اكبر" را درست بگويد، بايد به هر طور كه می تواند بگويد. و اگر هيچ نمی تواند بگويد، بايد در قلب خود بگذارند و برای تكبير اشاره كند، و زبانش را هم اگر می تواند حركت دهد.
٩٥٤ مستحب است بعد از تكبيرة الاحرام بگويد: "يا محسن قد اتاك المسيی ء و قد امرت المحسن ان يتجاوز عن المسيی ء انت المحسن و انا المسيی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبيح ما تعلم منی"، يعنی ای خدايی كه به بندگان احسان می كنی، بنده گنهكار به در خانه تو آمده و تو امر كرده ای كه نيكوكار از گنهكار بگذرد، تو نيكوكاری و من گناهكار، به حق محمد و آل محمد صلی الله عليه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بديهايی كه می دانی از من سر زده بگذر.
٩٥٥ مستحب است موقع گفتن تكبير اول نماز و تكبيرهای بين نماز، دستها را تا مقابل گوشها بالا ببرد.
٩٥٦ اگر شك كند كه تكبيرة الاحرام را گفته يا نه، چنانچه مشغول خواندن چيزی شده به شك خود اعتنا نكند. و اگر چيزی نخوانده، بايد تكبير را بگويد.
٩٥٧ اگر بعد از گفتن تكبيرة الاحرام شك كند كه آن را صحيح گفته يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند.
قيام - ايستادن
مسئله ۹۵۸. قیام در موقع گفتن تکبیرة الاحرام و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع می گویند رکن است. ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع، رکن نیست و اگر کسی آن را از روی فراموشی ترک کند، نمازش صحیح است.
مسأله ۹۵۹. واجب است پیش از گفتن تکبیر و بعد از آن مقداری بایستد تا یقین کند که در حال ایستادن تکبیر گفته است.
مسئله ۹۶۰. اگر رکوع را فراموش کند و بعد از حمد و سوره بنشیند و یادش بیاید که رکوع نکرده، باید بایستد و به رکوع رود. و اگر بدون این که بایستد به حال خمیدگی به رکوع برگردد، چون قیام متّصل به رکوع را به جا نیاورده، نماز او باطل است.
مسئله ۹۶۱. موقعی که ایستاده است باید بدن را حرکت ندهد و به طرفی خم نشود و به جایی تکیه نکند. ولی اگر از روی ناچاری باشد، یا در حال خم شدن برای رکوع پاها را حرکت دهد، اشکال ندارد.
مسئله ۹۶۲. اگر موقعی که ایستاده از روی فراموشی بدن را حرکت دهد یا به طرفی خم شود یا به جایی تکیه کند اشکال ندارد. ولی در قیامِ موقع گفتن تَکبیرةُ الاِحرام و قیامِ متَصل به رکوع اگر از روی فراموشی هم باشد، بنا بر احتیاط واجب باید نماز را تمام کند و دوباره بخواند.
مسئله ۹۶۳. باید در موقع ایستادن هر دو پا روی زمین باشد. ولی لازم نیست سنگینی بدن روی هر دو پا باشد، و اگر روی یک پا هم باشد اشکال ندارد.
مسئله ۹۶۴. کسی که می تواند درست بایستد، اگر پاها را خیلی گشاد بگذارد که به حال ایستادن معمولی نباشد، نمازش باطل است.
مسئله ۹۶۵. موقعی که انسان در نماز می خواهد کمی جلو یا عقب رود یا کمی بدن را به طرف است یا چپ حرکت دهد، باید چیزی نگوید، ولی «بِحَوْلِ اللَّهِ وَقُوَّتِهِ اَقُومُ وَاَقْعُدُ» را باید در حال برخاستن بگوید، و در موقع گفتن ذکرهای واجب هم بدن باید بی حرکت باشد. بلکه احتیاط واجب آن است که در موقع گفتن ذکرهای مستحبّی نماز، باید بدنش آرام باشد.
مسئله ۹۶۶. اگر در حال حرکت بدن ذکر بگوید، مثلاً موقع رفتن به رکوع یا رفتن به سجده تکبیر بگوید، چنانچه آن را به قصد ذکری که در نماز دستور داده اند بگوید، باید نماز را دوباره بخواند. و اگر به این قصد نگوید بلکه بخواهد ذکری گفته باشد، نماز صحیح است.
مسئله ۹۶۷. حرکت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد اشکال ندارد، اگرچه احتیاط مستحبّ آن است که آنها را هم حرکت ندهد.
مسئله ۹۶۸. اگر موقع خواندن حمد و سوره یا خواندن تسبیحات بی اختیار به قدری حرکت کند که از حال آرام بودن خارج شود، احتیاط واجب آن است که بعد از آرام گرفتن بدن، آنچه را در حال حرکت خوانده دوباره بخواند.
مسئله ۹۶۹. اگر در بین نماز از ایستادن عاجز شود باید بنشیند، و اگر از نشستن هم عاجز شود باید بخوابد، ولی تا بدنش آرام نگرفته باید چیزی نخواند.
مسئله ۹۷۰. تا انسان می تواند ایستاده نماز بخواند، نباید بنشیند. مثلاً کسی که در موقع ایستادن بدنش حرکت می کند یا مجبور است به چیزی تکیه دهد یا بدنش را کج کند یا خم شود یا پاها را بیشتر از معمول گشاد بگذارد، باید به هر طور که می تواند ایستاده نماز بخواند. ولی اگر به هیچ قسم حتی مثل حال رکوع هم نتواند بایستد، باید راست بنشیند و نشسته نماز بخواند.
مسئله ۹۷۱. تا انسان می تواند بنشیند، نباید خوابیده نماز بخواند. و اگر نتواند راست بنشیند باید هر طور که می تواند بنشیند، و اگر به هیچ قسم نمی تواند بنشیند باید به طوری که در احکام قبله گفته شد به پهلوی راست بخوابد، و اگر نمی تواند به پهلوی چپ، و اگر آن هم ممکن نیست به پشت بخوابد به طوری که کف پاهای او رو به قبله باشد.
مسئله ۹۷۲. کسی که نشسته نماز می خواند، اگر بعد از خواندن حمد و سوره بتواند بایستد و رکوع را ایستاده به جا آورد، باید بایستد و از حال ایستاده به رکوع رود. و اگر نتواند، باید رکوع را هم نشسته به جا آورد.
مسئله ۹۷۳. کسی که خوابیده نماز می خواند، اگر در بین نماز بتواند بنشیند، باید مقداری را که می تواند نشسته بخواند. و نیز اگر می تواند بایستد، باید مقداری را که می تواند ایستاده بخواند، ولی تا بدنش آرام نگرفته باید چیزی نخواند.
مسئله ۹۷۴. کسی که نشسته نماز می خواند، اگر در بین نماز بتواند بایستد باید مقداری را که می تواند ایستاده بخواند، ولی تا بدنش آرام نگرفته باید چیزی نخواند.
مسئله ۹۷۵. کسی که می تواند بایستد، اگر بترسد که به واسطة ایستادن مریض شود یا ضرری به او برسد، می تواند نشسته نماز بخواند. و اگر از نشستن هم بترسد، می تواند خوابیده نماز بخواند.
مسئله ۹۷۶. اگر انسان احتمال بدهد که تا آخر وقت بتواند ایستاده نماز بخواند، می تواند اول وقت نماز بخواند، اگرچه احتیاط آن است که نماز را تأخیر بیندازد.
مسئله ۹۷۷. مستحبّ است در حال ایستادن بدن را راست نگهدارد، شانه ها را پایین بیندازد، دستها را روی رانها بگذارد، انگشتها را به هم بچسباند، جای سجده را نگاه کند، سنگینی بدن را به طور مساوی روی دو پا بیندازد، با خضوع و خشوع باشد، پاها را پس و پیش نگذارد، اگر مرد است پاها را از سه انگشت باز تا یک وجب فاصله دهد، و اگر زن است پاها را به هم بچسباند.
قرائت
٩٧٨ در ركعت اول و دوم نمازهای واجب يوميه انسان بايد اول حمد و بعد از آن يك سوره تمام بخواند.
٩٧٩ اگر وقت نماز تنگ باشد يا انسان ناچار شود كه سوره را نخواند، مثلا بترسد كه اگر سوره را بخواند دزد يا درنده يا چيز ديگری به او صدمه بزند، نبايد سوره را بخواند. و اگر در كاری عجله داشته باشد، می تواند سوره را نخواند.
٩٨٠ اگر عمدا سوره را پيش از حمد بخواند، نمازش باطل است. و اگر اشتباها سوره را پيش از حمد بخواند و در بين آن يادش بيايد، بايد سوره را رها كند و بعد از خواندن حمد سوره را از اول بخواند.
٩٨١ اگر حمد و سوره يا يكی از آنها را فراموش كند و بعد از رسيدن به ركوع بفهمد، نمازش صحيح است.
٩٨٢ اگر پيش از آنكه برای ركوع خم شود، بفهمد كه حمد و سوره را نخوانده بايد بخواند، و اگر بفهمد سوره را نخوانده بايد فقط سوره را بخواند. ولی اگر بفهمد حمد تنها را نخوانده، بايد اول حمد و بعد از آن دوباره سوره را بخواند. و نيز اگر خم شود و پيش از آنكه به ركوع برسد بفهمد حمد و سوره يا سوره تنها يا حمد تنها را نخوانده، بايد بايستد و به همين دستور عمل نمايد.
٩٨٣ اگر در نماز يكی از چهار سوره ای را كه آيه سجده دارد و در مساله گفته شد عمدا بخواند، نمازش باطل است.
٩٨٤ اگر اشتباها مشغول خواندن سوره ای شود كه سجده واجب دارد، چنانچه پيش از رسيدن به آيه سجده بفهمد، بايد آن سوره را رها كند و سوره ديگر بخواند. و اگر بعد از خواندن آيه سجده بفهمد، بايد در بين نماز با اشاره سجده آن را بجا آورد و به همان سوره كه خوانده اكتفا نمايد.
٩٨٥ اگر در نماز آيه سجده را بشنود و به اشاره سجده كند، نمازش صحيح است.
٩٨٦ در نماز مستحبی خواندن سوره لازم نيست، اگر چه آن نماز به واسطه نذر كردن واجب شده باشد. ولی در بعضی از نمازهای مستحبی مثل نماز وحشت كه سوره مخصوصی دارد، اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار كرده باشد، بايد همان سوره را بخواند.
٩٨٧ در نماز جمعه و در نماز ظهر روز جمعه، مستحب است در ركعت اول بعد از"حمد" سوره " جمعه"، و در ركعت دوم بعد از "حمد" سوره "منافقين" بخواند. واگر مشغول يكی از اينها شود، بنابر احتياط واجب نمی تواند آن را رها كند و سوره ديگر بخواند.
٩٨٨ اگر بعد از حمد مشغول خواندن سوره "قل هو الله احد" يا سوره "قل يا ايها الكافرون" شود، نمی تواند آن را رها كند و سوره ديگر بخواند. ولی در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه اگر از روی فراموشی به جای سوره "جمعه" و "منافقين" يكی از اين دو سوره را بخواند، تا به نصف نرسيده می تواند آن را رها كند و سوره"جمعه" و "منافقين" را بخواند.
٩٨٩ اگر در نماز جمعه يا نماز ظهر روز جمعه عمدا سوره "قل هو الله احد"يا سوره "قل يا ايها الكافرون" بخواند، اگر چه به نصف نرسيده باشد، بنابر احتياط واجب نمی تواند رها كند و سوره "جمعه" و "منافقين" را بخواند.
٩٩٠ اگر در نماز غير سوره "قل هو الله احد" و "قل يا ايها الكافرون" سوره ديگری بخواند، تا به نصف نرسيده می تواند رها كند و سوره ديگر بخواند.
٩٩١ اگر مقداری از سوره را فراموش كند يا از روی ناچاری مثلا به واسطه تنگی وقت يا جهت ديگر نشود آن را تمام نمايد، می تواند آن سوره را رها كند و سوره ديگر بخواند، اگر چه از نصف گذشته باشد يا سوره ای را كه می خوانده "قل هو الله احد" يا "قل يا ايها الكافرون" باشد.
٩٩٢ بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند. و بر مرد و زن واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانند.
٩٩٣ مرد بايد در نماز صبح و مغرب و عشا مواظب باشد كه تمام كلمات حمد و سوره حتی حرف آخر آنها را بلند بخواند.
٩٩٤ زن می تواند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند يا آهسته بخواند.ولی اگر نامحرم صدايش را بشنود، بنابر احتياط واجب بايد آهسته بخواند.
٩٩٥ اگر در جايی كه بايد نماز را بلند بخواند عمدا آهسته بخواند، يا در جايی كه بايد آهسته خواند عمدا بلند بخواند، نمازش باطل است. ولی اگر از روی فراموشی يا ندانستن مساله باشد، صحيح است. و اگر در بين خواندن حمد و سوره هم بفهمد اشتباه كرده، لازم نيست مقداری را كه خوانده دوباره بخواند.
٩٩٦ اگر كسی در خواندن حمد و سوره بيشتر از معمول صدايش را بلند كند، مثل آنكه آنها را با فرياد بخواند، نمازش باطل است.
٩٩٧ انسان بايد نماز را ياد بگيرد كه غلط نخواند. و كسی كه به هيچ قسم نمی تواند صحيح آن را ياد بگيرد، بايد هر طور كه می تواند بخواند، و احتياط مستحب آن است كه نماز را به جماعت بجا آورد.
٩٩٨ كسی كه حمد و سوره و چيزهای ديگر نماز را به خوبی نمی داند و می تواند ياد بگيرد، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، بايد ياد بگيرد و اگر وقت تنگ است، بنابر احتياط واجب در صورتی كه ممكن باشد بايد نمازش را به جماعت بخواند.
٩٩٩ احتياط واجب آن است كه برای ياد دادن واجبات نماز مزد نگيرد، ولی برای مستحبات آن اشكال ندارد.
١٠٠٠ اگر يكی از كلمات حمد يا سوره را نداند، يا عمدا آن را نگويد، يا بجای حرفی، حرف ديگر بگويد مثلا به جای ض،ظ بگويد، يا جايی كه بايد بدون زير و زبر خوانده شود زير و زبر بدهد، يا تشديد را نگويد، نماز او باطل است.
١٠٠١ اگر انسان كلمه ای را صحيح بداند و در نماز همانطور بخواند و بعد بفهمد غلط خوانده لازم نيست دوباره نماز را بخواند و يا اگر وقت گذشته قضا نمايد.
١٠٠٢ اگر زير و زبر كلمه ای را نداند بايد ياد بگيرد، ولی اگر كلمه ای را كه وقف كردن آخر آن جايز است هميشه وقف كند ياد گرفتن زير و زبر آن لازم نيست و نيز اگر نداند مثلا كلمه ای به س است يا به ص بايد ياد بگيرد و چنانچه دو جور يا بيشتر بخواند، مثل آن كه در "اهدنا الصراط المستقيم"، "مستقيم"را يك مرتبه با "سين" و يك مرتبه با "صاد" بخواند نمازش باطل است، مگر آنكه هر دو جور قرائت شده باشد و به اميد رسيدن به واقع بخواند.
١٠٠٣ اگر در كلمه ای "واو" باشد و حرف قبل از "واو" در آن كلمه پيش داشته باشد و حرف بعد از "واو" در آن كلمه همزه ء باشد مثل كلمه "سوء" بهتر است آن "واو" را مد بدهد، يعنی آن را بكشد و همچنين اگر در كلمه ای "الف"باشد و حرف قبل از "الف" در آن كلمه زبر داشته باشد و حرف بعد از "الف" در آن كلمه همزه باشد مثل "جاء"، بهتر است "الف" آن را بكشد و نيز اگر در كلمه ای ی باشد و حرف پيش از ی در آن كلمه زير داشته باشد و حرف بعد از ی در آن كلمه همزه باشد مثل "جی ء"، بهتر آن است ی را با مد بخواند و اگر بعداز اين "واو" و "الف" و ی بجای همزه ء حرفی باشد كه ساكن است، يعنی زير و زبر و پيش ندارد باز هم بهتر آن است اين سه حرف را با مد بخواند، مثلا در"و لا الضالين" كه بعد از "الف" حرف "لام" ساكن است ، بهتر آن است "الف" آن را با مد بخواند.
١٠٠٤ احتياط مستحب آن است كه در نماز، وقف به حركت و وصل به سكون ننمايد. و معنی وقف به حركت آن است كه زير يا زبر يا پيش آخر كلمه ای را بگويدو بين آن كلمه و كلمه بعدش فاصله دهد. مثلا بگويد "الرحمن الرحيم" و ميم "الرحيم"را زير بدهد و بعد قدری فاصله دهد و بگويد: "مالك يوم الدين". و معنی وصل به سكون آن است كه زير يا زبر يا پيش كلمه ای را نگويد و آن كلمه را به كلمه بعد بچسباند، مثل آنكه بگويد : "الرحمن الرحيم" و ميم "الرحيم" را زير ندهد و فورا"مالك يوم الدين" را بگويد.
١٠٠٥ در ركعت سوم و چهارم نماز می تواند فقط يك حمد بخواند يا سه مرتبه تسبيحات اربعه بگويد، يعنی سه مرتبه بگويد: "سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر"، و اگر يك مرتبه هم تسبيحات اربعه را بگويد كافی است. و می تواند در يك ركعت حمد، و در ركعت ديگر تسبيحات بگويد، و بهتر است در هر دو ركعت تسبيحات بخواند.
١٠٠٦ در تنگی وقت بايد تسبيحات اربعه را يك مرتبه بگويد.
١٠٠٧ بر مرد و زن واجب است كه در ركعت سوم و چهارم نماز، حمد يا تسبيحات را آهسته بخوانند.
١٠٠٨ اگر در ركعت سوم و چهارم حمد بخواند، بنابر احتياط واجب بايد "بسم الله" آن را هم آهسته بگويد.
١٠٠٩ كسی كه نمی تواند تسبيحات را ياد بگيرد يا درست بخواند، بايد در ركعت سوم و چهارم حمد بخواند.
١٠١٠ اگر در دو ركعت اول نماز به خيال اين كه دو ركعت آخر است تسبيحات بگويد، چنانچه پيش از ركوع بفهمد، بايد حمد و سوره را بخواند و اگر در ركوع يا بعد از ركوع بفهمد، نمازش صحيح است.
١٠١١ اگر در دو ركعت آخر نماز به خيال اينكه در دو ركعت اول است حمد بخواند، يا در دو ركعت اول نماز با اينكه گمان می كرده در دو ركعت آخر است حمد بخواند، چه پيش از ركوع بفهمد چه بعد از آن، نمازش صحيح است.
١٠١٢ اگر در ركعت سوم يا چهارم می خواست حمد بخواند تسبيحات به زبانش آمد يا می خواست تسبيحات بخواند حمد به زبانش آمد بايد آن را رها كند و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند ولی اگر عادتش خواندن چيزی بوده كه به زبانش آمده و در خزانه قلبش آن را قصد داشته می تواند همان را تمام كند و نمازش صحيح است.
١٠١٣ كسی كه عادت دارد در ركعت سوم و چهارم تسبيحات بخواند اگر بدون قصد مشغول خواندن حمد شود بايد آن را رها كند و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند.
١٠١٤ در ركعت سوم و چهارم مستحب است بعد از تسبيحات استغفار كند، مثلا بگويد: " استغفر الله ربی و اتوب اليه" يا بگويد: "اللهم اغفر لی". و اگر به گمان آنكه حمد يا تسبيحات را گفته، مشغول گفتن استغفار شود و شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، بايد به شك خود اعتنا ننمايد. ولی اگر نمازگزار پيش از خم شدن برای ركوع در حالی كه مشغول گفتن استغفار نيست، شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، بايد حمد يا تسبيحات را بخواند.
١٠١٥ اگر در ركوع ركعت سوم يا چهارم يا در حال رفتن به ركوع شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند.
١٠١٦ هرگاه شك كند كه آيه يا كلمه ای را درست گفته يا نه، اگر به چيزی كه بعد از آن است مشغول نشده، بايد آن آيه يا كلمه را به طور صحيح بگويد. واگر به چيزی كه بعد از آن است مشغول شده، چنانچه آن چيز ركن باشد مثل آنكه در ركوع شك كند كه فلان كلمه از سوره را درست گفته يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند. و اگر ركن نباشد، مثلا موقع گفتن "الله الصمد" شك كند كه "قل هو الله احد"را درست گفته يا نه، باز هم می تواند به شك خود اعتنا نكند. ولی اگر احتياطا آن آيه يا كلمه را به طور صحيح بگويد، اشكال ندارد. و اگر چند مرتبه هم شك كند،می تواند چند بار بگويد. اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگويد، بنابر احتياط واجب بايد نمازش را دوباره بخواند.
١٠١٧ مستحب است در ركعت اول پيش از خواندن حمد بگويد: "اعوذ بالله من الشيطان الرجيم" و در ركعت اول و دوم نماز ظهر و عصر "بسم الله" را بلند بگويد و حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آيه وقف كند، يعنی آن آيه را به آيه بعد نچسباند، و در حال خواندن حمد و سوره به معنای آيه توجه داشته و اگر فرادی می خواند بعد از آنكه حمد خودش تمام شد بگويد: "الحمد لله رب العالمين". بعد از خواندن سوره "قل هو الله احد" يك يا دو يا سه مرتبه "كذلك الله ربی" يا سه مرتبه"كذلك الله ربنا" بگويد، بعد از خواندن سوره كمی صبر كند و بعد تكبير پيش از ركوع را بگويد يا قنوت را بخواند.
١٠١٨ مستحب است در تمام نمازها در ركعت اول سوره "انا انزلناه" و در ركعت دوم سوره "قل هو الله احد" را بخواند.
١٠١٩ مكروه است انسان در تمام نمازهای يك شبانه روز سوره "قل هو الله احد" را نخواند.
١٠٢٠ خواندن سوره "قل هو الله احد" به يك نفس مكروه است.
١٠٢١ سوره ای را كه در ركعت اول خوانده، مكروه است در ركعت دوم بخواند،ولی اگر سوره " قل هو الله احد" را در هر دو ركعت بخواند مكروه نيست.
ركوع
١٠٢٢ در هر ركعت بعد از قرائت بايد به اندازه ای خم شود كه بتواند دست را به زانو بگذارد، و اين عمل را ركوع می گويند.
١٠٢٣ اگر به اندازه ركوع خم شود ولی دستها را به زانو نگذارد اشكال ندارد.
١٠٢٤ هرگاه ركوع را بطور غير معمول بجا آورد، مثلا به چپ يا راست خم شود،اگر چه دستهای او به زانو برسد صحيح نيست.
١٠٢٥ خم شدن بايد به قصد ركوع باشد، پس اگر به قصد كار ديگری مثلا برای كشتن جانور خم شود، نمی تواند آن را ركوع حساب كند بلكه بايد بايستد و دوباره برای ركوع خم شود، و به واسطه اين عمل، ركن زياد نشده و نماز باطل نمی شود.
١٠٢٦ كسی كه دست يا زانوی او با دست و زانوی ديگران فرق دارد، مثلا دستش خيلی بلند است كه اگر كمی خم شود به زانو می رسد يا زانوی او پايين تر از مردم ديگر است كه بايد خيلی خم شود تا دستش به زانو برسد بايد به انداره معمول خم شود.
١٠٢٧ كسی كه نشسته ركوع می كند بايد به قدری خم شود كه صورتش مقابل زانوها برسد، و بهتر است به قدری خم شود كه صورت نزديك جای سجده برسد.
١٠٢٨ انسان هر ذكری در ركوع بگويد كافی است ولی احتياط واجب آن است كه به قدر سه مرتبه "سبحان الله" يا يك مرتبه "سبحان ربی العظيم و بحمده"كمتر نباشد.
١٠٢٩ ذكر ركوع بايد دنبال هم و به عربی صحيح گفته شود و مستحب است آن را سه يا پنچ يا هفت مرتبه بلكه بيشتر بگويند.
١٠٣٠ در ركوع بايد به مقدار ذكر واجب، بدن آرام باشد و در ذكر مستحب هم اگر آن را به قصد ذكری كه برای ركوع دستور داده اند بگويد بنابر احتياط واجب، آرام بودن بدن لازم است.
١٠٣١ اگر موقعی كه ذكر واجب ركوع را می گويد، بی اختيار به قدری حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود بايد بعد از آرام گرفتن بدن بنابر احتياط واجب دوباره ذكر را بگويد ولی اگر كمی حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج نشود، يا انگشتان را حركت دهد اشكال ندارد.
١٠٣٢ اگر پيش از آن كه به مقدار ركوع خم شود و بدن آرام گيرد عمدا ذكر ركوع را بگويد نمازش باطل است.
١٠٣٣ اگر پيش از تمام شدن ذكر واجب، عمدا سر از ركوع بردارد نمازش باطل است، و اگر سهوا سر بردارد چنانچه پيش از آنكه از حال ركوع خارج شود، يادش بيايد كه ذكر ركوع را تمام نكرده، بايد در حال آرامی بدن دوباره ذكر را بگويد،و اگر بعد از آنكه از حال ركوع خارج شد، يادش بيايد، نماز او صحيح است.
١٠٣٤ اگر نتواند به مقدار ذكر در ركوع بماند در صورتی كه بتواند پيش ازآنكه از حد ركوع بيرون رود ذكر را بگويد، بايد در آن حال تمام كند. و اگرنتواند، در حال برخاستن ذكر را به قصد رجاء بگويد.
١٠٣٥ اگر به واسطه مرض و مانند آن در ركوع آرام نگيرد نماز صحيح است، ولی بايد پيش از آنكه از حال ركوع خارج شود، ذكر واجب يعنی "سبحان ربی العظيم و بحمده" يا سه مرتبه " سبحان الله" را بگويد.
١٠٣٦ هرگاه نتواند به اندازه ركوع خم شود بايد به چيزی تكيه دهد و ركوع كند و اگر موقعی هم كه تكيه داده نتواند به طور معمول ركوع كند بايد به هر اندازه می تواند خم شود و اگر هيچ نتواند خم شود بايد موقع ركوع بنشيند و نشسته ركوع كند، و احتياط مستحب آن است كه نماز ديگری هم بخواند و برای ركوع آن با سر اشاره نمايد.
١٠٣٧ كسی كه می تواند ايستاره نماز بخواند اگر در حال ايستاده يا نشسته نتواند ركوع كند بايد ايستاده نماز بخواند و برای ركوع با سر اشاره كند، و اگرنتواند اشاره كند بايد به نيت ركوع چشمها را هم بگذارد و ذكر آن را بگويد وبه نيت برخاستن از ركوع چشمها را باز كند. و اگر از اين هم عاجز است بايد در قلب نيت ركوع كند و ذكر آن را بگويد.
١٠٣٨ كسی كه نمی تواند ايستاده يا نشسته ركوع كند و برای ركوع فقط می تواند در حالی كه نشسته است كمی خم شود يا در حالی كه ايستاده است با سر اشاره كند بايد ايستاده نماز بخواند و برای ركوع با سر اشاره نمايد و احتياط مستحب آن است كه نماز ديگری هم بخواند و موقع ركوع آن بنشيند و هر قدر می تواند برای ركوع خم شود.
١٠٣٩ اگر بعد از رسيدن به حد ركوع و آرام گرفتن بدن سر بردارد و دو مرتبه به قصد ركوع به اندازه ركوع خم شود نمازش باطل است، و نيز اگر بعداز آنكه به اندازه ركوع خم شد و بدنش آرام گرفت به قصد ركوع به قدری خم شود كه از اندازه ركوع بگذرد و دوباره به ركوع برگردد بنابر احتياط واجب نمازش باطل است و بهتر آن است كه نماز را تمام كند و از سر بخواند.
١٠٤٠ بعد از تمام شدن ذكر ركوع بايد راست بايستد و بعد از آنكه بدن آرام گرفت به سجده رود، و اگر عمدا پيش از ايستادن يا پيش از آرام گرفتن بدن به سجده رود نمازش باطل است.
١٠٤١ اگر ركوع را فراموش كند و پيش از آنكه به سجده برسد يادش بيايد بايد بايستد بعد به ركوع رود و چنانچه به حالت خميدگی به ركوع برگردد نمازش باطل است.
١٠٤٢ اگر بعد از آنكه پيشانی به زمين برسد يادش بيايد كه ركوع نكرده، بنابر احتياط واجب بايد بايستد و ركوع را بجا آورد، و نماز را تمام كند و دوباره بخواند.
١٠٤٣ مستحب است پيش از رفتن به ركوع در حالی كه راست ايستاده تكبير بگويدو در ركوع زانوها را به عقب دهد و پشت را صاف نگه دارد و گردن را بكشد و مساوی پشت نگه دارد و بين دو قدم را نگاه كند و پيش از ذكر يا بعد از آن صلوات بفرستد و بعد از آنكه از ركوع برخاست و راست ايستاد، در حال آرامی بدن بگويد: "سمع الله لمن حمده".
١٠٤٤ مستحب است در ركوع زنها دست را از زانو بالاتر بگذارند و زانوها را به عقب ندهند.
سجود
١٠٤٥ نمازگزار بايد در هر ركعت از نمازهای واجب و مستحب بعد از ركوع دو سجده كند و سجده آن است كه پيشانی و كف دو دست و سر دو زانو و سر دو انگشت بزرگ پاها را بر زمين بگذارد.
١٠٤٦ دو سجده روی هم يك ركن است كه اگر كسی در نماز واجب عمدا يا از روی فراموشی هر دو را ترك كند يا دو سجده ديگر به آنها اضافه نمايد، نمازش باطل است.
١٠٤٧ اگر عمدا يك سجده كم يا زياد كند نماز باطل می شود، و اگر سهوا يك سجده كم كند حكم آن بعدا گفته خواهد شد.
١٠٤٨ اگر پيشانی را عمدا يا سهوا به زمين نگذارد سجده نكرده است اگر چه جاهای ديگر به زمين برسد، ولی اگر پيشانی را به زمين بگذارد و سهوا جاهای ديگر را به زمين نرساند يا سهوا ذكر نگويد سجده صحيح است.
١٠٤٩ در سجده هر ذكری بگويد كافی است ولی احتياط واجب آن است كه مقدار ذكر از سه مرتبه «سبحان الله » يا يك مرتبه «سبحان ربی الاعلی و بحمده » كمتر نباشد و مستحب است «سبحان ربی الاعلی و بحمده » را سه يا پنچ يا هفت مرتبه بگويد.
١٠٥٠ در سجود بايد به مقدار ذكر واجب، بدن آرام باشد. و موقع گقتن ذكر مستحب هم اگر آن را به قصد ذكری كه برای سجده دستور داده اند بگويد، آرام بودن بدن لازم است.
١٠٥١ اگر پيش از آن كه پيشانی به زمين برسد و بدن آرام بگيرد، عمدا ذكر سجده را بگويد يا پيش از تمام شدن ذكر عمدا سر از سجده بردارد، نماز باطل است.
١٠٥٢ اگر پيش از آن كه پيشانی به زمين برسد و بدن آرام گيرد سهوا ذكر سجده را بگويد و پيش از آن كه سر از سجده بردارد، بفهمد اشتباه كرده بايد دوباره در حال آرام بودن ذكر را بگويد.
١٠٥٣ اگر بعد از آن كه سر از سجده برداشت، بفهمد كه پيش از آرام گرفتن بدن ذكر را گفته يا پيش از آن كه ذكر سجده تمام شود سر برداشته، نمازش صحيح است.
١٠٥٤ اگر موقعی كه ذكر سجده را می گويد يكی از هفت عضو را عمدا از زمين بردارد ، نماز باطل می شود ولی موقعی كه مشغول گفتن ذكر نيست اگر غير پيشانی جاهای ديگر را از زمين بردارد و دوباره بگذارد، اشكال ندارد.
١٠٥٥ اگر پيش از تمام شدن ذكر سجده سهوا پيشانی را از زمين بردارد نمی تواند دوباره به زمين بگذارد و بايد آن را يك سجده حساب كند، ولی اگر جاهای ديگر را سهوا از زمين بردارد بايد دو مرتبه به زمين بگذارد و ذكر را بگويد.
١٠٥٦ بعد از تمام شدن ذكر سجده اول بايد بنشيند تا بدن آرام گيرد و دوباره به سجده رود.
١٠٥٧ جای پيشانی نمازگزار بايد از جاهای زانوهايش پست تر و بلندتراز چهار انگشت بسته نباشد، بلكه احتياط واجب آن است كه جای پيشانی او از جای انگشتانش پست تر و بلندتر از چهار انگشت بسته نباشد.
١٠٥٨ در زمين سراشيب كه سراشيبی آن درست معلوم نيست احتياط واجب آن است كه جای پيشانی نمازگزار از جای انگشتهای پا و سر زانوهای او بيش از چهار انگشت بسته بلندتر نباشد.
١٠٥٩ اگر پيشانی را سهوا به چيزی بگذارد كه از جای انگشتهای پا و سر زانوهای او بلندتر از چهار انگشت بسته است چنانچه بلندی آن به قدری است كه نمی گويند در حال سجده است می تواند سر را بردارد و به چيزی كه بلندی آن به اندازه چهار انگشت بسته يا كمتر است بگذارد، و می تواند سر را به روی آن چه به اندازه چهار انگشت يا كمتر است بكشد، و اگر بلندی آن به قدری است كه می گويند در حال سجده است احتياط واجب آن است كه پيشانی را از روی آن به روی چيزی كه بلندی آن به انداره چهار انگشت بسته يا كمتر است بكشد، و اگر كشيدن پيشانی ممكن نيست بنابر احتياط واجب بايد پيشانی را بلند كند و بر موضعی كه بلندی زايدی ندارد بگذارد و نماز را تمام كند و دوباره بخواند.
١٠٦٠ بايد بين پيشانی و آنچه بر آن سجده می كند چيزی نباشد، پس اگر مهر به قدری چرك باشد كه پيشانی به خود مهر نرسد سجده باطل است، ولی اگر مثلا رنگ مهر تغيير كرده باشد، اشكال ندارد.
١٠٦١ در سجده بايد كف دست را بر زمين بگذارد ولی در حال ناچاری پشت دست هم مانعی ندارد، و اگر پشت دست ممكن نباشد بايد مچ دست را بگذارد، و چنانچه آن را هم نتواند بايد تا آرنج هر جا كه ميتواند بر زمين بگذارد و اگر آن هم ممكن نيست گذاشتن بازو كافی است.
١٠٦٢ در سجده بنابر احتياط واجب بايد سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمين بگذارد و اگر انگشتهای ديگر پا يا روی پا را به زمين بگذارد يا به واسطه بلند بودن ناخن، سر شست به زمين نرسد نمازش باطل است.
١٠٦٣ كسی كه مقداری از شست پايش بريده بايد بقيه آن را به زمين بگذارد، واگر چيزی از آن نمانده يا اگر مانده خيلی كوتاه است بايد بقيه انگشتان را بگذارد و اگر هيچ انگشت ندارد بايد هر مقداری از پا باقی مانده به زمين بگذارد.
١٠٦٤ اگر به طور غير معمول سجده كند مثلا سينه و شكم را به زمين بچسباند بنابر احتياط مستحب بايد نماز را دوباره بخواند، ولی اگر پاها را دراز كند،اگرچه هفت عضوی كه گفته شد به زمين برسد بنابر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند.
١٠٦٥ مهر يا چيز ديگری كه بر آن سجده ميكند بايد پاك باشد ولی اگر مثلا مهر را روی فرش نجس بگذارد يا يك طرف مهر نجس باشد و پيشانی را به طرف پاك آن بگذارد اشكال ندارد.
١٠٦٦ اگر در پيشانی دمل و مانند آن باشد، چنانچه ممكن است بايد با جای سالم پيشانی سجده كند. و اگر ممكن نيست بايد زمين را گود كند و دمل را در گودال و جای سالم را به مقداری كه برای سجده كافی باشد بر زمين بگذارد.
١٠٦٧ اگر دمل يا زخم تمام پيشانی را گرفته باشد بايد به يكی از دو طرف پيشانی سجده كند و اگر ممكن نيست، به چانه و اگر به چانه هم ممكن نيست بايد به هر جای از صورت كه ممكن است سجده كند. و اگر به هيچ جای از صورت ممكن نيست، بايد با جلو سر سجده نمايد.
١٠٦٨ كسی كه نميتواند پيشانی را به زمين برساند بايد به قدری كه می تواند خم شود و مهر يا چيز ديگری را كه سجده بر آن صحيح است روی چيز بلندی گذاشته و طوری پيشانی را بر آن بگذارد كه بگويند سجده كرده است ولی بايد كف دستها و زانوها و انگشتان پا را به طور معمول به زمين بگذارد.
١٠٦٩ كسی كه هيچ نمی تواند خم شود بايد برای سجده بنشيند و با سر اشاره كند، و اگر نتواند بايد با چشمها اشاره نمايد و در هر دو صورت احتياط واجب آن است كه اگر می تواند بقدری مهر را بلند كند كه پيشانی را بر آن بگذارد و اگر نمی تواند احتياط مستحب آن است كه مهر را بلند كند و به پيشانی بگذاردو اگر با سر يا چشمها هم نمی تواند اشاره كند بايد در قلب نيت سجده كند و بنابر احتياط واجب با دست و مانند آن برای سجده اشاره نمايد.
١٠٧٠ كسی كه نمی تواند بنشيند بايد ايستاده نيت سجده كند و چنانچه می تواند برای سجده با سر اشاره كند، و اگر نمی تواند با چشمها اشاره نمايد، و اگر اين را هم نمی تواند در قلب يت سجده كند و بنابر احتياط واجب با دست و مانند آن برای سجده اشاره نمايد.
١٠٧١ اگر پيشانی بی اختيار از جای سجده بلند شود چنانچه ممكن باشد بايد نگذارد دوباره به جای سجده برسد و اين يك سجده حساب می شود چه ذكر سجده را گفته باشد يا نه و اگر نتواند سر را نگه دارد و بی اختيار دوباره به جای سجده برسد روی هم يك سجده حساب می شود و اگر ذكر نگفته باشد بايد بگويد.
١٠٧٢ جايی كه انسان بايد تقيه كند می تواند بر فرش و مانند آن سجده نمايد و لازم نيست برای نماز به جای ديگر برود.
١٠٧٣ اگر روی چيزی كه بدن روی آن آرام نمی گيرد سجده كند باطل است. ولی روی تشك پر يا چيز ديگری كه بعد از سر گذاشتن و مقداری پايين رفتن آرام می گيرد سجده كند، اشكال ندارد.
١٠٧٤ اگر انسان ناچار شود كه در زمين گل نماز بخواند، بنابر احتياط واجب بايد در حالی كه ايستاده است برای سجده با سر اشاره كند و تشهد را ايستاده بخواند.
١٠٧٥ در ركعت اول و ركعت سومی كه تشهد ندارد مثل ركعت سوم نماز ظهر و عصر و عشا اگر بعد از سجده دوم بدون آنكه مقداری بنشيند برای ركعت بعد برخيزد نمازش صحيح است، ولی بنابر احتياط واجب بايد بعد از سجده دوم قدری بی حركت بنشيند و بعد برخيزد.
چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است
١٠٧٦ بايد بر زمين و چيزهای غير خوراكی كه از زمين می رويد مانند چوب و برگ رخت سجده كرد و سجده بر چيزهای خوراكی و پوشاكی صحيح نيست و نيز سجده كردن بر چيزهای معدنی مانند طلا و نقره و عقيق و فيروزه باطل است، اما سجده كردن بر سنگهای معدنی مانند سنگ مرمر و سنگهای سياه اشكال ندارد.
١٠٧٧ احتياط واجب آن است كه بر برگ درخت مو اگر تازه باشد سجده نكنند.
١٠٧٨ سجده بر چيزهايی كه از زمين می رويد و خوراك حيوان است مثل علف و كاه صحيح است.
١٠٧٩ سجده بر گلهايی كه خوراكی نيستند صحيح است ولی سجده بر دواهای خوراكی كه از زمين می رويد مانند گل بنفشه و گل گاو زبان صحيح نيست.
١٠٨٠ سجده بر گياهی كه خوردن آن در بعضی از شهرها معمول است و در شهرهای ديگر معمول نيست و نيز سجده بر ميوه نارس صحيح نيست.
١٠٨١ سجده بر سنگ آهك و سنگ گچ صحيح است بلكه به گچ و آهك پخته و آجر و كوزه گلی و مانند آن هم می شود سجده كرد.
١٠٨٢ اگر كاغذ را از چيزی كه سجده بر آن صحيح است مثلا از كاه ساخته باشند می شود بر آن سجده كرد و سجده بر كاغذی كه از پنبه و مانند آن ساخته شده اشكال ندارد.
١٠٨٣ برای سجده بهتر از هر چيز تربت حضرت سيدالشهدا عليه السلام می باشد، بعد از آن خاك، بعد از خاك سنگ، و بعد از سنگ گياه است.
١٠٨٤ اگر چيزی كه سجده بر آن صحيح است ندارد يا اگر دارد بواسطه سرما يا گرمای زياد و مانند اينها نمی تواند بر آن سجده كند بايد به لباسش اگر از كتان يا پنبه است سجده كند و اگر از چيز ديگر است بر همان چيز سجده كند و اگر آن هم نيست بايد بر پشت دست و چنانچه آنهم ممكن نباشد به چيز معدنی مانند انگشتر عقيق سجده نمايد.
١٠٨٥ سجده بر گل و خاك سستی كه پيشانی روی آن آرام نمی گيرد اگر بعد ازآن كه مقداری فرو رفت آرام بگيرد اشكال ندارد.
١٠٨٦ اگر در سجده اول مهر به پيشانی بچسبد و بدون اينكه مهر را بردارد دوباره به سجده برود اشكال دارد ، بلكه نماز باطل است و بايد اعاده كند.
١٠٨٧ اگر در بين نماز چيزی كه بر آن سجده می كند گم شود و چيزی كه سجده بر آن صحيح است نداشته باشد چنانچه وقت وسعت دارد بايد نماز را بشكند و اگر وقت تنگ است بايد به لباسش اگر از پنبه يا كتان است سجده كند و اگر ازچيز ديگری است بر همان چيز و اگر آنهم ممكن نيست بر پشت دست و اگر آن هم نمی شود به چيز معدنی مانند انگشتر عقيق سجده نمايد.
١٠٨٨ هرگاه در حال سجده بفهمد پيشانی را بر چيزی گذاشته كه سجده بر آن باطل است اگر ممكن باشد بايد پيشانی را از روی آن به روی چيزی كه سجده بر آن صحيح است بكشد و اگر وقت تنگ است به دستوری كه در مساله پيش گفته شد عمل كند.
١٠٨٩ اگر بعد از سجده بفهمد پيشانی را روی چيزی گذاشته كه سجده بر آن باطل است اشكال ندارد.
١٠٩٠ سجده كردن برای غير خداوند متعال حرام ميباشد و بعضی از مردم عوام كه مقابل قبر امامان عليهم السلام پيشانی را به زمين می گذارند اگر برای شكر خداوند متعال باشد اشكال ندارد و گرنه حرام است.
مستحبات و مكروهات سجده
١٠٩١ در سجده چند چیز مستحب است: ١- کسی که ایستاده نماز می خواند بعد از آنکه سر از رکوع برداشت و کاملا ایستاد و کسی که نشسته نماز می خواند بعد از آن که کاملا نشست برای رفتن به سجده تکبیر بگوید. ٢- موقعی که مرد می خواهد به سجده برود اول دستها را و زن اول زانوها را به زمین بگذارد. ٣- بینی را به مهر یا چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد. ٤- در حال سجده انگشتان دست را به هم بچسباند و برابر گوش بگذارد بطوری که سر آنها رو به قبله باشد. ٥- در سجده دعا کند و از خدا حاجت بخواهد و این دعا را بخواند: «یا خیر المسؤولین و یا خیر المعطین ارزقنی و ارزق عیالی من فضلک فانک ذو الفضل العظیم »، یعنی ای بهترین کسی که از او سؤال می کنند و ای بهترین عطا کنندگان، روزی بده به من و عیال من از فضل خودت، پس به درستی که تو دارای فضل بزرگی. ٦- بعد از سجده بر ران چپ بنشیند و روی پای راست را بر کف پای چپ بگذارد. ٧- بعد از هر سجده وقتی نشست و بدنش آرام گرفت تکبیر بگوید. ٨- بعد از سجده اول بدنش که آرام گرفت «استغفر الله ربی و اتوب الیه » بگوید. ٩- سجده را طول بدهد و در موقع نشستن دستها را روی رانها بگذارد. ١٠- برای رفتن به سجده دوم در حال آرامی بدن «الله اکبر» بگوید. ١١- در سجده ها صلوات بفرستد و اگر آن را به قصد ذکری که در سجده ها دستور داده اند بگوید اشکال ندارد. ١٢- در موقع بلند شدن، دستها را بعد از زانوها از زمین بردارد . ١٣- مردها آرنجها و شکم را به زمین نچسبانند و بازوها را از پهلو جدا نگاه دارند و زنها آرنجها و شکم را بر زمین بگذارند و اعضای بدن را به یکدیگر بچسبانند.و مستحبات دیگر سجده در کتابهای مفصل گفته شده است.
١٠٩٢ قرآن خواندن در سجده مکروه است و نیز مکروه است برای برطرف کردن گرد و غبار جای سجده را فوت کند و اگر در اثر فوت کردن دو حرف از دهان بیرون آید نماز باطل است. و غیر اینها مکروهات دیگری هم در کتابهای مفصل گفته شده است.
سجده واجب قرآن
١٠٩٣ در هر يك از چهار سوره: «و النجم، اقرا، الم تنزيل و حم سجده » يك آيه سجده است كه اگر انسان بخواند يا گوش به آن دهد بعد از تمام شدن آن آيه بايد فورا سجده كند و اگر فراموش كرد هر وقت يادش آمد بايد سجده نمايد.
١٠٩٤ اگر انسان موقعی كه آيه سجده را می خواند از ديگری هم بشنود چنانچه گوش داده دو سجده نمايد و اگر به گوشش خورده يك سجده كافی است.
١٠٩٥ در غير نماز اگر در حال سجده آيه سجده را بخواند يا به آن گوش بدهد بايد سر از سجده بردارد و دوباره سجده كند.
١٠٩٦ اگر آيه سجده را از كسی كه قصد خواندن قرآن ندارد بشنود، يا از مثل گرامافون آيه سجده را بشنود، لازم نيست سجده نمايد. ولی اگر از آلتی كه صدای خود انسان را می رساند بشنود، واجب است سجده كند.
١٠٩٧ در سجده واجب قرآن نمی شود بر چيزهای خوراكی و پوشاكی سجده كرد ولی ساير شرايط سجده را كه در نماز است لازم نيست مراعات كنند.
١٠٩٨ در سجده واجب قرآن بايد طوری عمل كند كه بگويند سجده كرد.
١٠٩٩ هرگاه در سجده واجب قرآن پيشانی را به قصد سجده به زمين بگذارد، اگر چه ذكر نگويد كافی است، و گفتن ذكر مستحب است. و بهتر است بگويد: «لا اله الا الله حقا حقا لا اله الا الله ايمانا و تصديقا لا اله الا الله عبودية و رقا سجدت لك يا رب تعبدا و رقا لا مستنكفا و لا مستكبرا بل انا عبد ذليل ضعيف خائف مستجير».
تشهد
١١٠٠ در ركعت دوم تمام نمازهای واجب و ركعت سوم نماز مغرب و ركعت چهارم نماز ظهر و عصر و عشا بايد انسان بعد از سجده دوم بنشيند و در حال آرام بودن بدن تشهد بخواند يعنی بگويد: «اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و آل محمد».
١١٠١ كلمات تشهد بايد به عربی صحيح و به طوری كه معمول است پشت سر هم گفته شود.
١١٠٢ اگر تشهد را فراموش كند و بايستد و پيش از ركوع يادش بيايد كه تشهد را نخوانده، بايد بنشيند و تشهد را بخواند و دوباره بايستد و آنچه بايد در آن ركعت خوانده شود بخواند و نماز را تمام كند و اگر در ركوع يا بعد از آن يادش بيايد بايد نماز را تمام كند و بعد از سلام نماز تشهد را قضا كند و بنابر احتياط واجب برای تشهد فراموش شده دو سجده سهو بجا آورد.
١١٠٣ مستحب است در حال تشهد بر ران چپ بنشيند و روی پای راست را به كف پای چپ بگذارد و پيش از تشهد بگويد: «الحمد لله » يا بگويد: «بسم الله و بالله و الحمد لله و خير الاسماء لله » و نيز مستحب است دستها را بر رانها بگذارد و انگشتها را به يكديگر بچسباند و به دامان خود نگاه كند و بعد از تمام شدن تشهد بگويد: «و تقبل شفاعته و ارفع درجته ».
١١٠٤ مستحب است زنها در وقت خواندن تشهد رانها را به هم بچسبانند.
سلام نماز
١١٠٥ بعد از تشهد ركعت آخر نماز مستحب است در حالی كه نشسته و بدن آرام است بگويد: «السلام عليك ايها النبی و رحمة الله و بركاته » و بعد از آن بايد بگويد: «السلام عليكم » و احوط استحبابی آن است كه «و رحمة الله و بركاته » را اضافه نمايد يا بگويد: «السلام علينا و علی عباد الله الصالحين ».
١١٠٦ اگر سلام نماز را فراموش كند و موقعی يادش بيايد كه صورت نماز به هم نخورده و كاری هم كه عمدی و سهوی آن نماز را باطل می كند مثل پشت به قبله كردن انجام نداده بايد سلام را بگويد و نمازش صحيح است.
١١٠٧ اگر سلام نماز را فراموش كند و موقعی يادش بيايد كه صورت نماز به هم خورده است چنانچه پيش از آن كه صورت نماز به هم بخورد كاری كه عمدی و سهوی آن نماز را باطل می كند مثل پشت به قبله كردن انجام نداده باشد نمازش صحيح است و اگر پيش از آن كه صورت نماز به هم بخورد كاری كه عمدی و سهوی آن نماز را باطل می كند انجام داده باشد بنابر احتياط نمازش باطل است گرچه صحيح بودن آن خالی از قوت نيست.
ترتيب
١١٠٨ اگر عمدا ترتيب نماز را به هم بزند مثلا سوره را پيش از حمد بخواند يا سجود را پيش از ركوع بجا آورد، نماز باطل می شود.
١١٠٩ اگر ركنی از نماز را فراموش كند و ركن بعد از آن را بجا آورد مثلا پيش از آنكه ركوع كند دو سجده نمايد، نماز باطل است.
١١١٠ اگر ركنی را فراموش كند و چيزی را كه بعد از آن است و ركن نيست بجاآورد مثلا پيش از آنكه دو سجده كند تشهد بخواند بايد ركن را بجا آورد و آنچه را اشتباها پيش از آن خوانده دوباره بخواند.
١١١١ اگر چيزی را كه ركن نيست فراموش كند و ركن بعد از آن را بجا آورد، مثلا حمد را فراموش كند و مشغول ركوع شود، نمازش صحيح است.
١١١٢ اگر چيزی را كه ركن نيست فراموش كند و چيزی را كه بعد از آن است و آن هم ركن نيست بجا آورد مثلا حمد را فراموش كند و سوره را بخواند چنانچه مشغول ركن بعد شده باشد مثلا در ركوع يادش بيايد كه حمد را نخوانده بايد بگذرد و نماز او صحيح است و اگر مشغول ركن بعد نشده باشد بايد آنچه را فراموش كرده بجاآورد و بعد از آن چيزی را كه اشتباها جلوتر خوانده دوباره بخواند.
١١١٣ اگر سجده اول را به خيال اين كه سجده دوم است يا سجده دوم را به خيال اينكه سجده اول است بجا آورد نماز صحيح است و سجده اول او سجده اول و سجده دوم او سجده دوم حساب می شود.
موالات
١١١٤ انسان بايد نماز را با موالات بخواند يعنی كارهای نماز مانند ركوع و سجود و تشهد را پشت سر هم بجا آورد و چيزهايی را كه در نماز می خواند به طوری كه معمول است پشت سر هم بخواند و اگر به قدری بين آنها فاصله بيندازد كه نگويند نماز می خواند، نمازش باطل است.
١١١٥ اگر در نماز سهوا بين حرفها يا كلمات فاصله بيندازد و فاصله به قدری نباشد كه صورت نماز از بين برود چنانچه مشغول ركن بعد نشده باشد بايد آن حرفها يا كلمات را به طور معمول بخواند و اگر مشغول ركن بعد شده باشد نمازش صحيح است.
١١١٦ طول دادن ركوع و سجود و خواندن سوره های بزرگ موالات را به هم نمی زند.
قنوت
١١١٧ در تمام نمازهای واجب و مستحب پيش از ركوع ركعت دوم مستحب است قنوت بخواند و در نماز وتر با آن كه يك ركعت می باشد خواندن قنوت پيش از ركوع مستحب است و نماز جمعه در هر ركعت يك قنوت دارد و نماز آيات پنج قنوت و نماز عيد فطر و قربان در ركعت اول پنج قنوت و در ركعت دوم چهار قنوت دارد.
١١١٨ اگر بخواهد قنوت بخواند به احتياط واجب بايد دستها را بلند كند و مستحب است دستها را تا مقابل صورت بلند نمايد و كف دستها را رو به آسمان قرار دهد و به قصد رجاء انگشتان دستها را به جز ابهام به هم بچسباند و هر دو كف دستها را پهلوی هم متصل به هم قرار دهد و نگاهش هنگام قنوت به كف دستهايش باشد.
١١١٩ در قنوت هر ذكری بگويد اگر چه يك «سبحان الله » باشد كافی است. و بهتر است بگويد: «لا اله الا الله الحليم الكريم، لا اله الا الله العلی العظيم، سبحان الله رب السموات السبع و رب الارضين السبع و ما فيهن و ما بينهن و رب العرش العظيم و الحمد لله رب العالمين ».
١١٢٠ مستحب است انسان قنوت را بلند بخواند. ولی برای كسی كه نماز را به جماعت می خواند، اگر امام جماعت صدای او را بشنود، بلند خواندن قنوت مستحب نيست.
١١٢١ اگر عمدا قنوت نخواند قضا ندارد و اگر فراموش كند و پيش از آن كه به اندازه ركوع خم شود يادش بيايد مستحب است بايستد و بخواند و اگر در ركوع يادش بيايد مستحب است بعد از ركوع قضا كند و اگر در سجده يادش بيايد مستحب است بعد از سلام نماز قضا نمايد.
ترجمه نماز
1-ترجمه سوره حمد
«بسم الله الرحمن الرحيم » يعنی ابتدا می كنم بنام خداوندی كه در دنيا بر مؤمن و كافر رحم می كند و در آخرت بر مؤمن رحم می نمايد. «الحمد لله رب العالمين » يعنی ثنا مخصوص خداوندی است كه پرورش دهنده همه موجودات است.«الرحمن الرحيم » يعنی در دنيا بر مؤمن و كافر و در آخرت بر مؤمن رحم می كند.«مالك يوم الدين » يعنی پادشاه و صاحب اختيار روز قيامت است. «اياك نعبد و اياك نستعين » يعنی فقط تو را عبادت می كنيم و فقط از تو كمك می خواهيم. «اهدنا الصراط المستقيم » يعنی هدايت كن ما را به راه راست كه آن دين اسلام است. «صراط الذين انعمت عليهم » يعنی به راه كسانی كه به آنان نعمت دادی كه آنان پيغمبران و جانشينان پيغمبران هستند. «غير المغضوب عليهم و لا الضالين » يعنی نه به راه كسانی كه غضب كرده ای بر ايشان و نه آن كسانی كه گمراهند.
٢- ترجمه سوره قل هو الله احد
بسم الله الرحمن الرحيم: «قل هو الله احد»، يعنی بگو ای محمد (ص) كه خداوند، خدايی است يگانه. «الله الصمد»، يعنی خدايی كه از تمام موجودات بی نياز است. «لم يلد و لم يولد»، فرزند ندارد و فرزند كسی نيست. «و لم يكن له كفوا احد»، يعنی هيچ كس از مخلوقات مثل او نيست.
٣- ترجمه ذكر ركوع و سجود و ذكرهايی كه بعد از آنها مستحب است
«سبحان ربی العظيم و بحمده »، يعنی پروردگار بزرگ من از هر عيب و نقصی پاك و منزه است و من مشغول ستايش او هستم. «سبحان ربی الاعلی و بحمده » يعنی پروردگار من كه از همه كس بالاتر می باشد از هر عيب و نقصی پاك و منزه است و من مشغول ستايش او هستم. «سمع الله لمن حمده »، يعنی خدا بشنود و بپذيرد ثنای كسی كه او را ستايش می كند. «استغفر الله ربی و اتوب اليه »، يعنی طلب آمرزش و مغفرت می كنم از خداوندی كه پرورش دهنده من است و من به طرف او بازگشت می نمايم. «بحول الله و قوته اقوم و اقعد»، يعنی به ياری خدای متعال و قوه او برمی خيزم و می نشينم.
٤- ترجمه قنوت
«لا اله الا الله الحليم الكريم »، يعنی نيست خدايی سزاوار پرستش مگر خدای يكتای بی همتايی كه صاحب حلم و كرم است. «لا اله الا الله العلی العظيم » يعنی نيست خدايی سزاوار پرستش مگر خدای يكتای بی همتايی كه بلند مرتبه و بزرگ است. «سبحان الله رب السموات السبع و رب الارضين السبع »، يعنی پاك و منزه است خداوندی كه پروردگار هفت آسمان و پروردگار هفت زمين است. «و ما فيهن و ما بينهن و رب العرش العظيم »، يعنی پروردگار هر چيزی است كه در آسمانها و زمينها و مابين آنهاست و پروردگار عرش بزرگ است. «و الحمد لله رب العالمين »،يعنی حمد و ثنا مخصوص خداوندی است كه پرورش دهنده تمام موجودات است.
5-ترجمه تسبيحات اربعه
٦- ترجمه تشهد و سلام
«الحمد لله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له »، يعنی ستايش،مخصوص پروردگار است و شهادت می دهم كه خدايی سزاوار پرستش نيست مگر خدايی كه يگانه است و شريك ندارد. «و اشهد ان محمدا عبده و رسوله »، يعنی شهادت می دهم كه محمد صلی الله عليه و آله بنده خدا و فرستاده اوست. «اللهم صل علی محمد و آل محمد»، يعنی خدايا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد. «و تقبل شفاعته و ارفع درجته » يعنی قبول كن شفاعت پيغمبر را و درجه آن حضرت را نزد خود بلند كن. «السلام عليك ايها النبی و رحمة الله و بركاته »، يعنی سلام بر تو ای پيغمبر و رحمت و بركات خدا بر تو باد. «السلام علينا و علی عباد الله الصالحين »، يعنی سلام از خداوند عالم بر نمازگزاران و تمام بندگان خوب او. «السلام عليكم و رحمة الله و بركاته » يعنی سلام و رحمت و بركات خداوند بر شما مؤمنين باد.
تعقيب نماز
١١٢٢ مستحب است انسان بعد از نماز مقداری مشغول تعقيب يعنی خواندن ذكر و دعا و قرآن شود و بهتر است پيش از آنكه از جای خود حركت كند و وضو و غسل و تيمم او باطل شود رو به قبله تعقيب را بخواند و لازم نيست تعقيب به عربی باشدولی بهتر است چيزهايی را كه در كتابهای دعا دستور داده اند بخواند و از تعقيبهايی كه خيلی سفارش شده است تسبيح حضرت زهرا سلام الله عليها است كه بايد به اين ترتيب گفته شود: ٣٤ مرتبه «الله اكبر»، بعد مرتبه ٣٣ «الحمد لله »، بعد از آن مرتبه ٣٣ «سبحان الله » و می شود «سبحان الله » را پيش از «الحمد الله » گفت ولی بهتر است بعد از «الحمد الله » گفته شود.
١١٢٣ مستحب است بعد از نماز سجده شكر نمايد و همين قدر كه پيشانی را به قصد شكر بر زمين بگذارد كافی است، ولی بهتر است صد مرتبه يا سه مرتبه يا يك مرتبه «شكرا لله » يا «شكرا» يا «عفوا» بگويد و نيز مستحب است هر وقت نعمتی به انسان می رسد يا بلائی از او دور می شود سجده شكر بجا آورد.
صلوات بر پيغمبر
١١٢٤ هر وقت انسان اسم مبارك حضرت رسول الله صلی الله عليه و آله و سلم مانند محمد و احمد يا لقب و كنيه آن جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم بگويد يا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
١١٢٥ موقع نوشتن اسم مبارك حضرت رسول الله صلی الله عليه و آله و سلم مستحب است صلوات را هم بنويسد. و نيز بهتر است هر وقت آن حضرت را ياد می كند صلوات بفرستد.
مبطلات نماز
١١٢٦ دوازده چيز نماز را باطل می كند و آنها را مبطلات می گويند: اول : آنكه در بين نماز يكی از شرطهای آن از بين برود مثلا در بين نماز بفهمد مكانش غصبی است. دوم: آنكه در بين نماز عمدا يا سهوا يا از روی ناچاری، چيزی كه وضو يا غسل را باطل می كند پيش آيد، مثلا بول از او بيرون آيد. ولی كسی كه نمی تواند از بيرون آمدن بول و غائط خودداری كند، اگر چه در بين نماز بول يا غائط از او خارج شود چنانچه به دستوری كه در احكام وضو گفته شد رفتار نمايد، نمازش باطل نمی شود. و نيز اگر در بين نماز از زن مستحاضه خون خارج شود، در صورتی كه به دستور استحاضه رفتار كرده باشد، نمازش صحيح است.
١١٢٧ كسی كه بی اختيار خوابش برده اگر نداند كه در بين نماز خوابش برده يا بعد از آن بنابر احتياط واجب بايد نمازش را دوباره بخواند ولی اگر تمام شدن نماز را بداند و شك كند كه خواب در بين نماز بوده يا بعد نمازش صحيح است.
١١٢٨ اگر بداند به اختيار خودش خوابيده و شك كند كه بعد از نماز بوده يا در بين نماز يادش رفته كه مشغول نماز است و خوابيده نمازش صحيح است.
١١٢٩ اگر در حال سجده از خواب بيدار شود و شك كند كه در سجده آخر نماز است يا در سجده شكر بايد آن نماز را دوباره بخواند.
سوم: از مبطلات نماز آن است كه مثل بعض كسانی كه شيعه نيستند دستها را روی هم بگذارد.
١١٣٠ هرگاه برای ادب دستها را روی هم بگذارد اگرچه مثل آنها نباشد بنابر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند، ولی اگر از روی فراموشی يا ناچاری يا برای كار ديگر مثل خاراندن دست و مانند آن، دستها را روی هم بگذارد اشكال ندارد.
چهارم: از مبطلات نماز آن است كه بعد از خواندن حمد آمين بگويد ولی اگر اشتباها از از روی تقيه بگويد، اشكال ندارد.
پنجم: از مبطلات نماز آن است كه عمدا يا از روی فراموشی پشت به قبله كند، يا به طرف راست يا چپ قبله برگردد، بلكه اگر عمدا بقدری برگردد كه نگويند رو به قبله است، اگر چه به طرف راست يا چپ نرسد، نمازش باطل است.
١١٣١ اگر عمدا همه صورت را به طرف راست يا چپ قبله برگرداند نمازش باطل است، بلكه اگر سهوا هم صورت را به اين مقدار برگرداند احتياط واجب آن است كه نماز را دوباره بخواند و لازم نيست كه نماز اول را تمام نمايد،ولی اگر سر را كمی بگرداند عمدا باشد يا اشتباها نمازش باطل نمی شود.
ششم: از مبطلات نماز آن است كه عمدا كلمه ای بگويد كه از آن كلمه قصد معنی كند، اگر چه معنی هم نداشته باشد و يك حرف هم باشد، بلكه اگر قصد هم نكند، بنا بر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند در صورتی كه دو حرف يا بيشتر باشد. ولی اگر سهوا بگويد، نماز باطل نمی شود.
١١٣٢ اگر كلمه ای بگويد كه يك حرف دارد چنانچه آن كلمه معنی داشته باشد مثل (ق) كه در زبان عرب به معنای اين است كه «نگهداری كن » چنانچه معنی آن را بداند و قصد آن را نمايد نمازش باطل می شود، بلكه اگر قصد معنای آن را نكند ولی ملتفت معنای آن باشد احتياط واجب آن است كه نماز را دوباره بخواند.
١١٣٣ سرفه كردن و آروغ زدن و آه كشيدن در نماز اشكال ندارد ولی گفتن آخ و آه و مانند اينها كه دو حرف است اگر عمدی باشد نماز را باطل می كند.
١١٣٤ اگر كلمه ای را به قصد ذكر بگويد، مثلا به قصد ذكر بگويد: «الله اكبر» ودر موقع گفتن آن، صدا را بلند كند كه چيزی را به ديگری بفهماند اشكال ندارد ولی چنانچه به قصد اين كه چيزی به كسی بفهماند بگويد اگرچه قصد ذكر هم داشته باشد نماز باطل می شود.
١١٣٥ خواندن قرآن در نماز غير از چهار سوره ای كه سجده واجب دارد و در احكام جنابت گفته شد و نيز دعا كردن در نماز اشكال ندارد اگر چه به فارسی يا زبان ديگر باشد.
١١٣٦ اگر چيزی از حمد و سوره و ذكرهای نماز را عمدا يا احتياطا چند مرتبه بگويد اشكال ندارد.
١١٣٧ در حال نماز انسان نبايد به ديگری سلام كند و اگر ديگری به او سلام كند بايد طوری جواب دهد كه سلام مقدم باشد مثلا بگويد: «السلام عليكم » يا «سلام عليكم » و نبايد «عليكم السلام » بگويد.
١١٣٨ انسان بايد جواب سلام را چه در نماز يا در غير نماز فورا بگويد و اگر عمدا يا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد كه اگر جواب بگويد جواب آن سلام حساب نشود چنانچه در نماز باشد نبايد جواب بدهد و اگر در نماز نباشد جواب دادن واجب نيست.
١١٣٩ بايد جواب سلام را طوری بگويد كه سلام كننده بشنود، ولی اگر سلام كننده كر باشد چنانچه انسان بطور معمول جواب او را بدهد كافی است.
١١٤٠ نمازگزار جواب سلام را به قصد جواب بگويد نه به قصد دعا.
١١٤١ اگر زن يا مرد نامحرم يا بچه مميز يعنی بچه ای كه خوب و بد را می فهمد به نمازگزار سلام كند نمازگزار بايد جواب او را بدهد.
١١٤٢ اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد معصيت كرده، ولی نمازش صحيح است.
١١٤٣ اگر كسی به نمازگزار غلط سلام كند به طوری كه سلام حساب نشود جواب او واجب نيست.
١١٤٤ جواب سلام كسی كه از روی مسخره يا شوخی سلام می كند واجب نيست و احتياط واجب آن است كه در جواب سلام مرد و زن غير مسلمان بگويد:«سلام » يا فقط «عليك ».
١١٤٥ است، ولی اگريكی از آنان جواب دهد كافی است.
١١٤٦ اگر كسی به عده ای سلام كند و كسی كه سلام كننده قصد سلام دادن به او را نداشته، جواب دهد باز هم جواب سلام او بر آن عده واجب است.
١١٤٧ اگر به عده ای سلام كند و كسی كه بين آنها مشغول نماز است شك كند كه سلام كننده قصد سلام كردن به او را هم داشته يا نه نبايد جواب بدهد و همچنين است اگربداند قصد او را هم داشته ولی ديگری جواب سلام را بدهد، اما اگر بداند كه قصد اورا هم داشته و ديگری جواب ندهد بايد جواب او را بگويد.
١١٤٨ سلام كردن مستحب است و خيلی سفارش شده است كه سواره به پياده و ايستاده به نشسته و كوچكتر به بزرگتر سلام كند.
١١٤٩ اگر دو نفر با هم به يكديگر سلام كنند بر هر يك واجب است جواب سلام ديگری را بدهد.
١١٥٠ در غير نماز مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگويد مثلا اگر كسی گفت: «سلام عليكم » در جواب بگويد: «سلام عليكم و رحمة الله ».
هفتم: از مبطلات نماز خنده با صدا و عمدی است و چنانچه سهوا هم با صدا بخندد يا عمدا لبخند بزند نمازش باطل نمی شود.
١١٥١ اگر برای جلوگيری از صدای خنده حالش تغيير كند مثلا رنگش سرخ شود چنانچه از صورت نمازگزار بيرون رود بايد نمازش را دوباره بخواند.
هشتم: از مبطلات نماز آن است كه برای كار دنيا عملا با صدا گريه كند ولی اگر برای كار دنيايی بی صدا گريه كند اشكال ندارد ولی اگر از ترس خدا يا برای آخرت گريه كند آهسته باشد يا بلند اشكال ندارد بلكه از بهترين اعمال است.
نهم: از مبطلات نماز كاری است كه صورت نماز را به هم بزند مثل دست زدن و به هوا پريدن و مانند اينها كم باشد يا زياد عمدا باشد يا از روی فراموشی ولی كاری كه صورت نماز را به هم نزنند مثل اشاره كردن به دست اشكال ندارد.
١١٥٢ اگر در بين نماز به قدری ساكت بماند كه نگويند نماز می خواند نمازش باطل می شود.
١١٥٣ اگر در بين نماز كاری انجام دهد يا مدتی ساكت شود و شك كند كه نماز به هم خورده يا نه، نمازش صحيح است. دهم: از مبطلات نماز خوردن و آشاميدن است، اگر در نماز طوری بخورد يا بياشامد كه نگويند نماز می خواند.
١١٥٤ احتياط واجب آن است كه در نماز هيچ چيز نخورد و نياشامد چه موالات نماز به هم بخورد يا نخورد و چه بگويند نماز می خواند يا نگويند.
١١٥٥ اگر در بين نماز غذايی را كه لای دندانها مانده فرو ببرد نمازش باطل نمی شود و اگر قند يا شكر و مانند اينها در دهان مانده باشد و در حال نماز كم كم آب شود و فرو رود نمازش اشكال پيدا می كند. يازدهم: از مبطلات نماز شك در ركعتهای نماز دو ركعتی يا سه ركعتی يا در دو ركعت اول نمازهای چهار ركعتی است. دوازدهم: از مبطلات نماز آن است كه ركن نماز را عمدا يا سهوا كم يا زياد كند، يا چيزی را كه ركن نيست عمدا كم يا زياد نمايد.
١١٥٦ اگر بعد از نماز شك كند كه در بين نماز كاری كه نماز را باطل می كند انجام داده يا نه، نمازش صحيح است.
چيزهايی كه در نماز مكروه است
١١٥٧ مكروه است در نماز صورت را كمی به طرف راست يا چپ بگرداند و چشمها را هم بگذارد يا به طرف راست و چپ بگرداند و با ريش و دست خود بازی كند و انگشتها را داخل هم نمايد و آب دهان بيندازد و به خط قرآن يا كتاب يا خط انگشتری نگاه كند و نيز مكروه است موقع خواندن حمد و سوره و گفتن ذكر، برای شنيدن حرف كسی ساكت شود بلكه هر كاری كه خضوع و خشوع را از بين ببرد مكروه می باشد.
١١٥٨ موقعی كه انسان خوابش می آيد و نيز موقع خودداری كردن از بول و غائط مكروه است نماز بخواند و همچنين پوشيدن جوراب تنگ كه پا را فشار دهد در نماز مكروه می باشد و غير از اينها مكروهات ديگری هم در كتابهای مفصل گفته شده است.
مواردی كه می شود نماز واجب را شكست
١١٥٩ شكستن نماز واجب از روی اختيار حرام است، ولی برای حفظ مال و جلوگيری از ضرر مالی يا بدنی مانعی ندارد.
١١٦٠ اگر حفظ جان خود انسان يا كسی كه حفظ جان او واجب است يا حفظ مالی كه نگهداری آن واجب می باشد بدون شكستن نماز ممكن نباشد بايد نماز را بشكند ولی شكستن نماز برای مالی كه اهميت ندارد مكروه است.
١١٦١ اگر در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبكار طلب خود را از او مطالبه كند چنانچه بتواند در بين نماز طلب او را بدهد بايد در همان حال بپردازد و اگر بدون شكستن نماز دادن طلب او ممكن نيست بايد نماز را بشكند و طلب او را بدهد، بعد نماز را بخواند.
١١٦٢ اگر در بين نماز بفهمد كه مسجد نجس است چنانچه وقت تنگ باشد بايد نماز را تمام كند و اگر وقت وسعت دارد و تطهير مسجد نماز را به هم نمی زند بايد در بين نماز تطهير كند بعد بقيه نماز را بخواند و اگر نماز را به هم می زند بايد نماز را بشكند و مسجد را تطهير نمايد بعد نماز را بخواند.
١١٦٣ كسی كه بايد نماز را بشكند اگر نماز را تمام كند معصيت كرده ولی نماز او صحيح است اگر چه احتياط مستحب آن است كه دوباره بخواند.
١١٦٤ اگر پيش از آنكه به اندازه ركوع خم شود يادش بيايد كه اذان يا اقامه را فراموش كرده، چنانچه وقت نماز وسعت دارد مستحب است برای گفتن آنها نماز را بشكند.
شكيات
شكيات نماز ٢٣ قسم است: هشت قسم آن شكهايی است كه نماز را باطل می كند، و به شش قسم آن نبايد اعتنا كرد، و نه قسم ديگر آن صحيح است.
شكهای باطل
١١٦٥ شكهايی كه نماز را باطل می كند از اين قرار است: اول: شك در شماره ركعتهای نماز دو ركعتی مثل نماز صبح و نماز مسافر، ولی شك در شماره ركعتهای نماز مستحب دو ركعتی و بعضی از نمازهای احتياط نماز را باطل نمی كند. دوم: شك در شماره ركعتهای نماز سه ركعتی. سوم: آنكه در نماز چهار ركعتی شك كند كه يك ركعت خوانده يا بيشتر. چهارم: آنكه در نماز چهار ركعتی پيش از تمام شدن سجده دوم شك كند كه دو كعت خوانده يا بيشتر . (تفصيل اين مساله در صورت چهارم مساله ١١٩٩ بيان شده است، مراجعه شود. پنجم: شك بين دو و پنج يا دو و بيشتر از پنج. ششم: شك بين سه و شش يا سه و بيشتر از شش. هفتم: شك در ركعتهای نماز كه نداند چند ركعت خوانده است. هشتم: شك بين چهار و شش يا چهار و بيشتر از شش چه پيش از تمام شدن سجده دوم باشد يا بعد از آن. ولی اگر بعد از سجده دوم شك بين چهار و شش يا چهار و بيشتر از شش برای او پيش آيد احتياط مستحب آن است كه بنابر چهار بگذارد و نماز را تمام كند و بعد از نماز دو سجده سهو بجا آورد و نماز را هم دوباره بخواند.
١١٦٦ اگر يكی از شكهای باطل كننده برای انسان پيش آيد نمی تواند نماز را به هم بزند، ولی اگر به قدری فكر كند كه شك پا برجا شود، به هم زدن نماز مانعی ندارد.
شكهايی كه نبايد به آنها اعتنا كرد
١١٦٧ شكهايی كه نبايد به آنها اعتنا كرد از اين قرار است: اول: شك در چيزی كه محل بجا آوردن آن گذشته است، مثل آنكه در ركوع شك كند كه حمد را خوانده يا نه. دوم: شك بعد از سلام نماز. سوم: شك بعد از گذشتن وقت نماز. چهارم: شك كثيرالشك، يعنی كسی كه زياد شك می كند. پنجم: شك امام در شماره ركعتهای نماز در صورتی كه ماموم شماره آنها را بداند و همچنين شك ماموم در صورتی كه امام شماره ركعتهای نماز را بداند. ششم: شك در نماز مستحبی.
١- شك در چيزی كه محل آن گذشته است
١١٦٨ اگر در بين نماز شك كند كه يكی از كارهای واجب آن را انجام داده يا نه مثلا شك كند كه حمد خوانده يا نه چنانچه مشغول كاری كه بايد بعد از آن انجام دهد نشده بايد آنچه را كه در انجام آن شك كرده بجا آورده و اگر مشغول كاری كه بايدبعد از آن انجام دهد شده به شك خود اعتنا نكند.
١١٦٩ اگر در بين خواندن آيه ای شك كند كه آيه پيش را خوانده يا نه، يا وقتی آخر آيه را می خواند شك كند كه اول آن را خوانده يا نه بايد به شك خود اعتنا نكند.
١١٧٠ اگر بعد از ركوع يا سجود شك كند كه كارهای واجب آن مانند ذكر و آرام بودن بدن را انجام داده يا نه بايد به شك خود اعتنا نكند.
١١٧١ اگر در حالی كه به سجده می رود شك كند كه ركوع كرده يا نه يا شك كند كه بعد از ركوع ايستاده يا نه، به شك خود اعتنا نكند.
١١٧٢ اگر در حال برخاستن شك كند كه تشهد را بجا آورده يا نه بايد اعتنا نكند، ولی اگر شك كند كه سجده را بجا آورده يا نه بايد برگردد و بجا آورد.
١١٧٣ كسی كه نشسته يا خوابيده نماز می خواند اگر موقعی كه حمد يا تسبيحات می خواند شك كند كه سجده يا تشهد را بجا آورده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر پيش از آن كه مشغول حمد يا تسبيحات شود شك كند كه سجده يا تشهد را بجا آورده يا نه، بايد بجا آورد.
١١٧٤ اگر شك كند كه يكی از ركنهای نماز را بجا آورد يا نه، چنانچه مشغول كاری كه بعد از آن است نشده بايد آن را بجا آورد، مثلا اگر پيش از خواندن تشهد شك كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه، بايد بجا آورد و چنانچه بعد يادش بيايدكه آن ركن را بجا آورده بوده چون ركن زياد شده نمازش باطل است.
١١٧٥ اگر شك كند عملی را كه ركن نيست بجا آورده يا نه، چنانچه مشغول كاری كه بعد از آن است نشده بايد آن را بجا آورد، مثلا اگر پيش از خواندن سوره شك كند كه حمد را خوانده يا نه بايد حمد را بخواند و اگر بعد از انجام آن يادش بيايد كه آن را بجا آورده بوده چون ركن زياد نشده نماز صحيح است.
١١٧٦ اگر شك كند كه ركنی را بجا آورده يا نه، چنانچه مشغول تشهد است اگر شك كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر يادش بيايد كه آن ركن را بجا نياورده در صورتی كه مشغول ركن بعد نشده بايد آن را بجاآورد و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش باطل است مثلا اگر پيش از ركوع ركعت بعد يادش بيايد كه دو سجده را بجا نياورده بايد بجا آورد و اگر در ركوع يا بعداز آن يادش بيايد نمازش باطل است.
١١٧٧ اگر شك كند عملی را كه ركن نيست بجا آورده يا نه، چنانچه مشغول كاری كه بعد از آن است شده بايد به شك خود اعتنا نكند، مثلا موقعی كه مشغول خواندن سوره است اگر شك كند كه حمد را خوانده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند و اگربعد يادش بيايد كه آن را بجا نياورده در صورتی كه مشغول ركن بعد نشده بايد بجاآورد و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش صحيح است، بنابراين اگر مثلا در قنوت يادش بيايد كه حمد را نخوانده بايد بخواند و اگر در ركوع يادش بيايد نماز او صحيح است.
١١٧٨ اگر شك كند كه سلام نماز را گفته يا نه يا شك كند درست گفته يا نه ، چنانچه مشغول تعقيب نماز يا مشغول نماز ديگر شده، يا به واسطه انجام كاری كه نماز را به هم می زند از حال نمازگزار بيرون رفته بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر پيش از اينها شك كند بايد سلام را بگويد ، اما اگردر صحيح گفتن سلام شك كند در هر صورت بايد به شك خود اعتنا ننمايد چه مشغول كارد يگر شده باشد يا نه.
٢- شك بعد از سلام
١١٧٩ اگر بعد از سلام نماز شك كند كه نمازش صحيح بوده يا نه ، مثلا شك كند ركوع كرده يا نه يا بعد از سلام نماز چهار ركعتی شك كند كه چهار ركعت خوانده يا پنج ركعت به شك خود اعتنا نكند، ولی اگر هر دو طرف شك او باطل باشد، مثلا بعد از سلام نماز چهار ركعتی شك كند كه سه ركعت خوانده يا پنج ركعت، نمازش باطل است.
3- شك بعد از وقت
١١٨٠ اگر بعد از گذشتن وقت نماز شك كند كه نماز خوانده يا نه يا گمان كند كه نخوانده، خواندن آن لازم نيست ولی اگر پيش از گذشتن وقت شك كند كه نماز خوانده يا نه يا گمان كند كه نخوانده، بايد آن نماز را بخواند، بلكه اگر گمان كند كه خوانده، بايد آن را بجا آورد.
١١٨١ اگر بعد از گذشتن وقت شك كند كه نماز را درست خوانده يا نه، به شك خود اعتنا نكند.
١١٨٢ اگر بعد از گذشتن وقت نماز ظهر و عصر بداند چهار ركعت نماز خوانده ولی نداند به نيت ظهر خوانده يا به نيت عصر بايد چهار ركعت نماز قضا به نيت نمازی كه بر او واجب است بخواند.
١١٨٣ اگر بعد از گذشتن وقت نماز مغرب و عشا بداند يك نماز خوانده ولی نداند سه ركعتی خوانده يا چهار ركعتی بايد قضای نماز مغرب و عشا را بخواند.
٤- كثير الشك (كسی كه زياد شك می كند)
١١٨٤ اگر كسی در يك نماز سه مرتبه شك كند يا در سه نماز پشت سر هم مثلا در نماز صبح و ظهر و عصر شك كند، كثيرالشك است و چنانچه زياد شك كردن اواز غضب يا ترس يا پريشانی حواس نباشد به شك خود اعتنا نكند.
١١٨٥ كثيرالشك اگر در بجا آوردن چيزی شك كند چنانچه بجا آوردن آن نماز را باطل نمی كند بايد بنا بگذارد كه آن را بجا آورده، مثلا اگر شك كند كه ركوع كرده يا نه بايد بنا بگذارد كه ركوع كرده است و اگر بجا آوردن آن نماز را باطل می كند بايد بنا بگذارد كه آن را انجام نداده، مثلا اگر شك كند كه يك ركوع كرده يا بيشتر چون زياد شدن ركوع نماز را باطل می كند بايد بنا بگذارد كه بيشتر از يك ركوع نكرده است.
١١٨٦ كسی كه در يك چيز نماز زياد شك می كند چنانچه در چيزهای ديگر نماز شك كند بايد به دستور آن عمل نمايد ، مثلا كسی كه زياد شك می كند سجده كرده يا نه، اگر در بجا آوردن ركوع شك كند بايد به دستور آن رفتار نمايد يعنی اگر ايستاده، ركوع را بجا آورد و اگر به سجده رفته، اعتنا نكند.
١١٨٧ كسی كه در نماز مخصوصی مثلا در نماز ظهر زياد شك می كند اگر در نماز ديگر مثلا در نماز عصر شك كند بايد به دستور شك رفتار نمايد.
١١٨٨ كسی كه وقتی در جای مخصوصی نماز می خواند زياد شك می كند اگر در غير آن جا نماز بخواند و شكی برای او پيش آيد به دستور شك عمل نمايد.
١١٨٩ اگر انسان شك كند كه كثيرالشك شده يا نه، بايد به دستور شك عمل نمايد و كثيرالشك تا وقتی يقين نكند كه به حال معمولی مردم برگشته بايد به شك خود اعتنا نكند.
١١٩٠ كسی كه زياد شك می كند اگر شك كند ركنی را بجا آورده يا نه و اعتنا نكند بعد يادش بيايد كه آن را بجا نياورده چنانچه مشغول ركن بعد نشده بايد آن را بجا آورد و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش باطل است، مثلا اگر شك كند ركوع كرده يا نه و اعتنا نكند چنانچه پيش از سجده يادش بيايد كه ركوع نكرده بايد ركوع كند و اگر در سجده يادش بيايد نمازش باطل است.
١١٩١ كسی كه زياد شك می كند اگر شك كند چيزی را كه ركن نيست بجا آورده يا نه و اعتنا نكند و بعد يادش بيايد كه آن را بجا نياورده چنانچه از محل بجا آوردن آن نگذشته بايد آن را بجا آورد و اگر از محل آن گذشته نمازش صحيح است، مثلا اگر شك كند كه حمد خوانده يا نه و اعتنا نكند چنانچه در قنوت يادش بيايد كه حمد نخوانده بايد بخواند و اگر در ركوع يادش بيايد نماز او صحيح است.
٥- شك امام و ماموم
١١٩٢ اگر امام جماعت در شماره ركعتهای نماز شك كند، مثلا شك كند كه سه ركعت خوانده يا چهار ركعت چنانچه ماموم يقين يا گمان داشته باشد كه چهار ركعت خوانده و به امام بفهماند كه چهار ركعت خوانده است امام بايد نماز را تمام كند و خواندن نماز احتياط لازم نيست و نيز اگر امام يقين يا گمان داشته باشد كه چند ركعت خوانده است و ماموم در شماره ركعتهای نماز شك كند بايد به شك خود اعتنا ننمايد.
٦- شك در نماز مستحبی
١١٩٣ اگر در شماره ركعتهای نماز مستحبی شك كند چنانچه طرف بيشتر شك نماز را باطل می كند بايد بنا را بر كمتر بگذارد، مثلا اگر در نافله صبح شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت بايد بنا بگذارد كه دو ركعت خوانده است و اگر طرف بيشتر شك نماز را باطل نمی كند، مثلا شك كند كه دو ركعت خوانده يا يك ركعت،به هر طرف شك عمل كند نمازش صحيح است.
١١٩٤ كم شدن ركن نافله را باطل می كند بنابر احتياط واجب، ولی زياد شدن ركن آن را باطل نمی كند، پس اگر يكی از كارهای نافله را فراموش كند و موقعی يادش بيايد كه مشغول ركن بعد از آن شده بايد آن كار را انجام دهد و دوباره آن ركن را بجا آورد، مثلا اگر در بين ركوع يادش بيايد كه سوره را نخوانده بايدبرگردد و سوره را بخواند و دوباره به ركوع رود.
١١٩٥ اگر در يكی از كارهای نافله شك كند خواه ركن باشد يا غير ركن چنانچه محل آن نگذشته بايد بجا آورد و اگر محل آن گذشته به شك خود اعتنا نكند.
١١٩٦ اگر در نماز مستحبی دو ركعتی گمانش به سه ركعت يا بيشتر برود يا گمانش به دو ركعت يا كمتر برود بايد به همان گمان عمل كند، مگر آن كه موجب بطلان باشد كه در اين صورت گمان، حكم شك را دارد، مثلا اگر گمانش به يك ركعت می رود احتياطا بايد يك ركعت ديگر بخواند.
١١٩٧ اگر در نماز نافله كاری كند كه برای آن سجده سهو واجب می شود يا يك سجده يا تشهد را فراموش نمايد لازم نيست بعد از نماز سجده سهو يا قضای سجده و تشهد را بجا آورد.
١١٩٨ اگر شك كند كه نماز مستحبی را خوانده يا نه، چنانچه آن نماز مثل نماز جعفر طيار وقت معين نداشته باشد بنا بگذارد كه نخوانده است و همچنين است اگر مثل نافله يوميه وقت معين داشته باشد و پيش از گذشتن وقت شك كند كه آن را بجاآورده يا نه، ولی اگر بعد از گذشت وقت شك كند كه خوانده است يا نه، به شك خود اعتنا نكند.
شكهای صحيح
١١٩٩ در نه صورت اگر در شماره ركعتهای نماز چهار ركعتی شك كند بايد فكر نمايد، پس اگر يقين يا گمان به يك طرف شك پيدا كرد همان طرف را بگيرد و نماز را تمام كند و گرنه به دستورهايی كه گفته می شود عمل نمايد و آن نه صورت از اين قرار است: اول: آنكه بعد از سر برداشتن از سجده دوم شك كند دو ركعت خوانده يا سه ركعت، كه بايد بنا بگذارد سه ركعت خوانده و يك ركعت ديگر بخواند و نماز را تمام كند و بعد از نماز يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته به دستوری كه بعد گفته می شود بجا آورد. دوم: شك بين دو و چهار بعد از سر برداشتن از سجده دوم، كه بايدبنا بگذارد چهار كعت خوانده و نماز را تمام كند و بعد از نماز دو ركعت نماز احتياط ايستاده بخواند. سوم: شك بين دو و سه و چهار بعد از سر برداشتن از سجده دوم كه بايد بنابر چهار بگذارد و بعد از نماز دو ركعت نماز احتياط ايستاده و بعد دو ركعت نشسته بجا آورد ولی اگر بعد از سجده اول يا پيش از سر برداشتن از سجده دوم يكی از اين سه شك برايش پيش آيد می تواند نماز را رها كند و دوباره بخواند. چهارم: شك بين چهار و پنج بعد از سر برداشتن از سجده دوم كه بايد بنابر چهار بگذارد و نماز را تمام كند و بعد از نماز دو سجده سهو بجا آورد ولی اگر بعد از سجده اول يا پيش از سر برداشتن از سجده دوم، اين شك، برای او پيش آيد، بنابر احتياط استحبابی به دستوری كه گفته شد عمل كند اگر چه نمازش باطل است و بايد دوباره بخواند. پنجم: شك بين سه و چهار كه در هر جای نماز باشد بايد بنابر چهار بگذارد و نماز را تمام كند و بعد از نماز يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته بجا آورد. ششم: شك بين چهار و پنج در حال ايستاده كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته بجا آورد. هفتم: شك بين سه و پنج در حال ايستاده كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و دو ركعت نماز احتياط ايستاده بجا آورد. هشتم: شك بين سه و چهار و پنج در حال ايستاده كه بايد بنشيند و تشهد بخواند بعد از سلام نماز دو ركعت نماز احتياط ايستاده و بعد دو ركعت نشسته بجاآورد. نهم: شك بين پنج و شش در حال ايستاده كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و دو سجده سهو بجا آورد.
١٢٠٠ اگر يكی از شكهای صحيح برای انسان پيش آيد نبايد نماز را بشكند و چنانچه نماز را بشكند معصيت كرده است پس اگر پيش از انجام كاری كه نماز را باطل می كند مثل رو گرداندن از قبله، نماز را از سر گيرد نماز دومش هم باطل است. و اگر بعد از انجام كاری كه نماز را باطل می كند مشغول نماز شود نماز دومش صحيح است.
١٢٠١ اگر يكی از شكهايی كه نماز احتياط بر آنها واجب است در نماز پيش آيد،چنانچه انسان نماز را تمام كند و بدون خواندن نماز احتياط، نماز را از سر بگيرد، معصيت كرده است. پس اگر پيش از انجام كاری كه نماز را باطل می كند نماز را از سر گرفته، نماز دومش هم باطل است، و اگر بعد از انجام كاری كه نماز را باطل می كند مشغول نماز شده، نماز دومش صحيح است.
١٢٠٢ وقتی يكی از شكهای صحيح برای انسان پيش آيد، چنانكه گفته شد بايد فكر كند، ولی اگر چيزهايی كه به واسطه آنها ممكن است يقين يا گمان به يك طرف شك پيدا شود از بين نمی رود، چنانچه كمی بعد فكر كند، اشكال ندارد، مثلا اگر در سجده شك كند می تواند تا بعد از سجده فكر كردن را تاخير بيندازد.
١٢٠٣ اگر اول گمانش به يك طرف بيشتر باشد، بعد دو طرف در نظر او مساوی شود بايد به دستور شك عمل نمايد، و اگر اول دو طرف در نظر او مساوی باشد و به طرفی كه وظيفه او است بنا بگذارد، بعد گمانش به طرف ديگر برود بايد همان طرف را بگيرد و نماز را تمام كند.
١٢٠٤ كسی كه نمی داند گمانش به يك طرف بيشتر است يا هر دو طرف در نظر او مساوی است، بايد احتياط كند و در هر مورد، احتياط بطور مخصوصی است كه در كتابهای مفصل گفته شده است.
١٢٠٥ اگر بعد از نماز بداند كه در بين نماز حال ترديدی داشته كه مثلا دو ركعت خوانده يا سه ركعت و بنا را بر سه گذاشته، ولی نداند كه گمانش به خواندن سه ركعت بوده يا هر دو طرف در نظر او مساوی بوده، به احتياط واجب بايد نماز احتياط را بخواند.
١٢٠٦ اگر موقعی كه تشهد می خواند يا بعد از ايستادن شك كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه و در همان موقع يكی از شكهايی كه اگر بعد از تمام شدن دو سجده اتفاق بيفتد صحيح می باشد برای او پيش آيد، مثلا شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت، به احتياط واجب بايد به دستور آن شك عمل كند و نمازش را هم دوباره بخواند.
١٢٠٧ اگر پيش از آنكه مشغول تشهد شود يا در ركعتهايی كه تشهد ندارد پيش از ايستادن شك كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه، و در همان موقع يكی از شكهايی كه بعد از تمام شدن دو سجده صحيح است برايش پيش آيد، نمازش باطل است.
١٢٠٨ اگر موقعی كه ايستاده، بين سه و چهار يا بين سه و چهار و پنج شك كند و يادش بيايد كه دو سجده يا يك سجده از ركعت پيش بجا نياورده، نمازش باطل است.
١٢٠٩ اگر شك او از بين برود و شك ديگری برايش پيش آيد، مثلا اول شك كند كه دو كعت خوانده يا سه ركعت، بعد شك كند كه سه ركعت خوانده يا چهار ركعت،بايد به دستور شك دوم عمل نمايد.
١٢١٠ اگر بعد از نماز شك كند كه در نماز مثلا بين دو و چهار شك كرده يا بين سه و چهار، احتياط واجب آن است كه به دستور هر دو عمل كند و نماز را هم دوباره بخواند.
١٢١١ اگر بعد از نماز بفهمد كه در نماز شكی برای او پيش آمده ولی نداند ازشكهای باطل بوده يا از شكهای صحيح و اگر از شكهای صحيح بوده كدام قسم آن بوده است، بنا بر احتياط واجب بايد به دستور شكهايی كه صحيح بوده و احتمال می داده عمل كند و نماز را هم دوباره بخواند.
١٢١٢ كسی كه نشسته نماز می خواند اگر شكی كند كه بايد برای آن، يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته بخواند، بايد دو ركعت نشسته به جا آورد، بلكه اگر شكی كند كه بايد برای آن دو ركعت نماز احتياط ايستاده بخواند، بايد دو ركعت نشسته بجا آورد.
١٢١٣ كسی كه ايستاده نماز می خواند اگر موقع خواندن نماز احتياط از ايستادن عاجز شود، بايد مثل كسی كه نماز را نشسته می خواند و حكم آن در مساله پيش گفته شد نماز احتياط را بجا آورد.
١٢١٤ كسی كه نشسته نماز می خواند اگر موقع خواندن نماز احتياط بتواند بايستد،بايد به وظيفه كسی كه نماز را ايستاده می خواند عمل كند.
نماز احتياط
١٢١٥ كسی كه نماز احتياط بر او واجب است، بعد از سلام نماز بايد فورا نيت نماز احتياط كند و تكبير بگويد و حمد را بخواند و به ركوع رود و دو سجده نمايد.پس اگر يك ركعت نماز احتياط بر او واجب است، بعد از دو سجده تشهد بخواند و سلام دهد، و اگر دو ركعت نماز احتياط بر او واجب است، بعد از دو سجده يك ركعت ديگر مثل ركعت اول بجا آورد و بعد از تشهد سلام دهد.
١٢١٦ نماز احتياط سوره و قنوت ندارد و بايد نيت آن را به زبان نياورد، و احتياط واجب آن است كه سوره حمد و "بسم الله" آن را هم آهسته بگويد.
١٢١٧ اگر پيش از خواندن نماز احتياط بفهمد نمازی كه خوانده درست بوده، لازم نيست نماز احتياط را بخواند، و اگر در بين نماز احتياط بفهمد، لازم نيست آن را تمام نمايد.
١٢١٨ اگر پيش از خواندن نماز احتياط بفهمد كه ركعتهای نمازش كم بوده،چنانچه كاری كه نماز را باطل می كند انجام نداده، بايد آنچه از نماز را كه نخوانده بخواند و برای سلام بيجا دو سجده سهو نمايد، و اگر كاری كه نماز را باطل می كند انجام داده، مثلا پشت به قبله كرده، بايد نماز را دوباره بجا آورد.
١٢١٩ اگر بعد از نماز احتياط بفهمد كسری نمازش به مقدار نماز احتياط بوده،مثلا در شك بين سه و چهار يك ركعت نماز احتياط بخواند، بعد بفهمد نماز را سه ركعت خوانده، نمازش صحيح است.
١٢٢٠ اگر بعد از خواندن نماز احتياط بفهمد كسری نماز كمتر از نماز احتياط بوده، مثلا در شك بين دو و چهار، دو ركعت نماز احتياط بخواند، بعد بفهمد نماز را سه ركعت خوانده، بايد كسری نماز را به نماز متصل نموده و نماز را هم دوباره بخواند.
١٢٢١ اگر بعد از خواندن نماز احتياط بفهمد كسری نماز بيشتر از نماز احتياط بوده، مثلا در شك بين سه و چهار يك ركعت نماز احتياط بخواند، بعد بفهمد نماز را دو ركعت خوانده، چنانچه بعد از نماز احتياط كاری كه نماز را باطل می كند انجام داده، مثلا پشت به قبله كرده، بايد نماز را دوباره بخواند و اگر كاری كه نماز را باطل می كند انجام نداده، بايد دو ركعت كسری نمازش را بجا آورد و نماز را هم دوباره بخواند.
١٢٢٢ اگر بين دو و سه و چهار شك كند و بعد از خواندن دو ركعت نماز احتياط ايستاده يادش بيايد كه نماز را دو ركعت خوانده، لازم نيست دو ركعت نماز احتياط نشسته را بخواند.
١٢٢٣ اگر بين سه و چهار شك كند و موقعی كه دو ركعت نماز احتياط نشسته يا يك ركعت ايستاده را می خواند يادش بيايد كه نماز را سه ركعت خوانده، بايد نماز احتياط را تمام كند و نمازش صحيح است.
١٢٢٤ اگر بين دو و سه و چهار شك كند و موقعی كه دو ركعت نماز احتياط ايستاده را می خواند پيش از ركوع ركعت دوم يادش بيايد كه نماز را سه ركعت خوانده بايد بنشيند و نماز احتياط را يك ركعتی تمام كند و بنابر احتياط مستحب نماز را دوباره بخواند.
١٢٢٥ اگر در بين نماز احتياط بفهمد كسری نمازش بيشتر يا كمتر از نماز احتياط بوده، چنانچه نتواند نماز احتياط را مطابق كسری نمازش تمام كند بايدآن را رها كند و كسری نماز را بجا آورد و بنابر احتياط واجب نماز را دوباره بخواند مثلا در شك بين سه و چهار اگر موقعی كه دو ركعت نماز احتياط نشسته را می خواند يادش بيايد كه نماز را دو ركعت خوانده، چون نمی تواند دو ركعت نشسته را به جای دو ركعت ايستاده حساب كند به احتياط واجب بايد نماز احتياط نشسته را رها كند و دو ركعت كسری نمازش را بخواند و نماز را هم دوباره بجاآورد.
١٢٢٦ اگر شك كند نماز احتياطی را كه به او واجب بوده بجا آورده يا نه چنانچه وقت نماز گذشته به شك خود اعتنا نكند و اگر وقت دارد در صورتی كه مشغول كار ديگری نشده و از جای نماز برنخاسته و كاری هم مثل رو گرداندن از قبله كه نماز را باطل می كند انجام نداده بايد نماز احتياط را بخواند و اگر مشغول كار ديگری شده يا كاری كه نماز را باطل می كند بجا آورده يا بين نماز و شك او زياد طول كشيده احتياط استحبابی آن است كه نماز احتياط را بجا آورد و نماز را هم دوباره بخواند اگر چه می تواند بنا بر انجام نماز احتياط گذارد و بر همان اكتفا نمايد.
١٢٢٧ اگر در نماز احتياط ركنی را زياد كند يا مثلا به جای يك ركعت دو ركعت بخواند نماز احتياط باطل می شود و بنابر احتياط واجب بايد دوباره نماز احتياط، و اصل نماز را بخواند.
١٢٢٨ موقعی كه مشغول نماز احتياط است اگر در يكی از كارهای آن شك كند چنانچه محل آن نگذشته بايد بجا آورد و اگر محلش گذشته بايد به شك خود اعتنا نكند مثلا اگر شك كند كه حمد خوانده يا نه چنانچه به ركوع نرفته بايد بخواند واگر به ركوع رفته بايد به شك خود اعتنا نكند.
١٢٢٩ اگر در شماره ركعتهای نماز احتياط شك كند ، بايد بنا را بر بيشتر بگذارد ولی چنانچه طرف بيشتر شك نماز را باطل می كند بنابر كمتر گذارد و احتياط مستحب آن است كه نماز احتياط را دوباره بخواند و بعد از آن اصل نماز را اعاده نمايد.
١٢٣٠ اگر در نماز احتياط چيزی كه ركن نيست سهوا كم يا زياد شود سجده سهو ندارد .
١٢٣١ اگر بعد از سلام نماز احتياط شك كند كه يكی از اجزاء يا شرايط آن را بجاآورده يا نه به شك خود اعتنا نكند.
١٢٣٢ اگر در نماز احتياط تشهد يا يك سجده را فراموش كند احتياط آن است كه بعد از سلام آن را قضا نمايد اگر چه واجب نيست.
١٢٣٣ اگر نماز احتياط و قضای يك سجده يا قضای يك تشهد يا دو سجده بر او واجب شود بايد اول نماز احتياط را بجا آورد.
١٢٣٤ حكم گمان در ركعتهای نماز حكم يقين است، مثلا اگر در نماز چهار ركعتی انسان گمان دارد كه نماز را چهار ركعت خوانده نبايد نماز احتياط بخواند ولی اگر در غير ركعتها گمان پيدا كند بايد به احتياط عمل نمايد و دستور در هر موردی طور مخصوصی است كه در كتابهای مفصل گفته شده است.
١٢٣٥ حكم شك و سهو و گمان در نمازهای واجب يوميه و نمازهای واجب ديگر فرق ندارد، مثلا اگر در نماز آيات شك كند كه يك ركعت خوانده يا دو ركعت، چون شك او در نماز دو ركعتی است، نمازش باطل می شود.
سجده سهو
١٢٣٦ برای سه چيز بعد از سلام نماز، انسان بايد دو سجده سهو به دستوری كه بعدا گفته می شود بجا آورد: اول: آنكه در بين نماز، سهوا حرف بزند. دوم: آنكه يك سجده را فراموش كند. سوم: آنكه در نماز چهار ركعتی بعد از سجده دوم شك كند كه چهار ركعت خوانده يا پنج ركعت. و در دو مورد هم احتياط واجب آن است كه سجده سهو بنمايد: اول: در جايی كه نبايد نماز را سلام دهد، مثلا در ركعت اول سهوا سلام بدهد. دوم: آنكه تشهد را فراموش كند.
١٢٣٧ اگر انسان اشتباها يا به خيال اين كه نمازش تمام شده حرف بزند بايددو سجده سهو بجا آورد.
١٢٣٨ برای حرفی كه از آه كشيدن و سرفه پيدا می شود، سجده سهو واجب نيست،ولی اگر مثلا سهوا آخ يا آه بگويد، بايد سجده سهو نمايد.
١٢٣٩ اگر چيزی را كه غلط خوانده دوباره صحيح بخواند برای دوباره خواندن آن سجده سهو واجب نيست.
١٢٤٠ اگر در نماز سهوا مدتی حرف بزند و تمام آنها يك مرتبه حساب شود، دو سجده سهو بعد از سلام نماز كافی است.
١٢٤١ اگر سهوا تسبيحات اربعه را نگويد يا بيشتر يا كمتر از سه مرتبه بگويد احتياط مستحب آن است كه بعد از نماز دو سجده سهو بجا آورد.
١٢٤٢ اگر در جايی كه نبايد سلام نماز را بگويد سهوا بگويد: "السلام علينا و علی عباد الله الصالحين" يا بگويد: "السلام عليكم و رحمة الله و بركاته"بايد دو سجده سهو بنمايد، ولی اگر اشتباها مقداری از اين دو سلام را بگويد،يا بگويد: "السلام عليك ايها النبی و رحمة الله و بركاته" احتياط مستحب آن است كه دو سجده سهو بجا آورد.
١٢٤٣ اگر در جايی كه نبايد سلام دهد اشتباها هر سه سلام را بگويد دو سجده سهو كافی است.
١٢٤٤ اگر يك سجده يا تشهد را فراموش كند و پيش از ركوع ركعت بعد يادش بيايد بايد برگردد و بجا آورد.
١٢٤٥ اگر در ركوع يا بعد از آن يادش بيايد كه يك سجده يا تشهد را از ركعت پيش فراموش كرده بايد بعد از سلام نماز سجده يا تشهد را قضا نمايد و بعد ازآن دو سجده سهو بجا آورد.
١٢٤٦ اگر سجده سهو را بعد از سلام نماز عمدا بجا نياورد معصيت كرده و واجب است هر چه زودتر آن را انجام دهد و چنانچه سهوا بجا نياورد هر وقت يادش آمد بايد فورا انجام دهد و لازم نيست نماز را دوباره بخواند.
١٢٤٧ اگر شك دارد كه سجده سهو بر او واجب شده يا نه لازم نيست بجا آورد.
١٢٤٨ كسی كه شك دارد مثلا دو سجده سهو بر او واجب شده يا چهار تا، اگر دو سجده بنمايد كافی است.
١٢٤٩ اگر بداند يكی از دو سجده سهو را بجا نياورده بايد دو سجده سهو بجا آورد و اگر بداند سهوا سه سجده كرده ، بايد دوباره دو سجده سهو بنمايد.
دستور سجده سهو
١٢٥٠ دستور سجده سهو اين است كه بعد از سلام نماز فورا نيت سجده سهو كند و پيشانی را به چيزی كه سجده بر آن صحيح است بگذارد و بگويد: «بسم الله و بالله و صلی الله علی محمد و آله » يا «بسم الله و بالله اللهم صلی علی محمد و آل محمد» ولی بهتر است بگويد «بسم الله و بالله السلام عليك ايها النبی و رحمة الله و بركاته » بعد بايد بنشيند و دوباره به سجده رود و يكی از ذكرهايی را كه كه گفته شد بگويد و بنشيند و بعد از خواندن تشهد سلام دهد.
قضای سجده و تشهد فراموش شده
١٢٥١ سجده و تشهدی را كه انسان فراموش كرده و بعد از نماز قضای آن را بجامی آورد بايد تمام شرايط نماز مانند پاك بودن بدن و لباس و رو به قبله بودن و شرطهای ديگر را داشته باشد.
١٢٥٢ اگر سجده يا تشهد را چند دفعه فراموش كند مثلا يك سجده از ركعت اول و يك سجده از ركعت دوم فراموش نمايد بايد بعد از نماز قضای هر دو را با سجده های سهوی كه برای آنها لازم است بجا آورد و لازم نيست معين كند كه قضای كدام يك از آنها است.
١٢٥٣ اگر يك سجده و تشهد را فراموش كند احتياط واجب آن است كه هر كدام را اول فراموش كرده اول قضا نمايد واگر نداند كدام اول فراموش شده بايد احتياطا يك سجده و تشهد و بعد يك سجده ديگر بجا آورد يا يك تشهد و يك سجده و بعديك تشهد ديگر بجا آورد تا يقين كند سجده و تشهد را به ترتيبی كه فراموش كرده قضا نموده است.
١٢٥٤ اگر به خيال اين كه اول سجده را فراموش كرده اول قضای آن را بجا آورد و بعد از خواندن تشهد يادش بيايد كه اول تشهد را فراموش كرده احتياط واجب آن است كه دوباره سجده را قضا نمايد و نيز اگر به خيال اين كه اول تشهد را فراموش كرده اول قضای آن را بجا آورد و بعد از سجده يادش بيايد كه اول سجده را فراموش كرده بنابر احتياط واجب بايد دوباره تشهد را بخواند.
١٢٥٥ اگر بين سلام نماز و قضای سجده يا تشهد كاری كند كه اگر عمدا يا سهوا در نماز اتفاق بيافتد نماز باطل می شود مثلا پشت به قبله نمايد بايد قضای سجده و تشهد را بجا آورد و نمازش صحيح است.
١٢٥٦ اگر بعد از سلام نماز يادش بيايد كه يك سجده از ركعت آخر را فراموش كرده بايد قضای سجده ای را كه فراموش كرده بجا آورد و بعد از آن دو سجده سهو بجا آورد چه كاری كه نماز را باطل می كند كرده باشد يا نه و اگر تشهد ركعت آخر را فراموش كرده باشد بايد قضای تشهد را بجا آورد و بعد از آن دو سجده سهو بجا آورد.
١٢٥٧ اگر بين سلام نماز و قضای سجده يا تشهد كاری كند كه برای آن سجده سهو واجب می شود مثل آن كه سهوا حرف بزند بايد سجده يا تشهد را قضا كند.
١٢٥٨ اگر نداند كه سجده را فراموش كرده يا تشهد را به احتياط واجب بايدهر دو را قضا نمايد و هر كدام را اول بجا آورد اشكال ندارد و بايد يك بار سجده سهو نيز بجا آورد.
١٢٥٩ اگر شك دارد كه سجده يا تشهد را فراموش كرده يا نه واجب نيست قضا نمايد.
١٢٦٠ اگر بداند سجده يا تشهد را فراموش كرده و شك كند كه پيش از ركوع ركعت بعد بجا آورده يا نه ، احتياط واجب آن است كه آن را قضا نمايد.
١٢٦١ كسی كه بايد سجده يا تشهد را قضا نمايد اگر برای كار ديگری هم سجده سهو بر او واجب شود بايد بعد از نماز سجده يا تشهد را قضا نمايد بعد سجده سهو را بجا آورد.
١٢٦٢ اگر شك دارد كه بعد از نماز قضای سجده يا تشهد فراموش شده را بجاآورده يا نه چنانچه وقت نماز نگذشته بايد سجده يا تشهد را قضا نمايد و اگر وقت نماز هم گذشته بنابر احتياط واجب بايد سجده يا تشهد را قضا نمايد.
كم و زياد كردن اجزاء و شرايط نماز
١٢٦٣ هرگاه چيزی از واجبات نماز را عمدا كم يا زياد كند اگر چه يك حرف آن باشد نماز باطل است.
١٢٦٤ اگر به واسطه ندانستن مساله، چيزی از اجزاء نماز را كم يا زياد كند اگر آن جزء، ركن نباشد نمازش صحيح است اگر جاهل قاصر باشد، و الا به احتياط واجب نماز باطل است.
١٢٦٥ اگر در بين نماز بفهمد وضو يا غسلش باطل بوده يا بدون وضو يا غسل مشغول نماز شده بايد نماز را به هم بزند و دوباره با وضو يا غسل بخواند، و اگر بعد از نماز بفهمد بايد دوباره نماز را با وضو يا غسل بجا آورد و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
١٢٦٦ اگر بعد از رسيدن به ركوع يادش بيايد كه دو سجده از ركعت پيش فراموش كرده نمازش باطل است، و اگر پيش از رسيدن به ركوع يادش بيايد بايد برگردد و دو سجده را بجا آورد و برخيزد و حمد و سوره يا تسبيحات را بخواند و نماز را تمام كند.
١٢٦٧ اگر پيش از گفتن " السلام علينا " يادش بيايد كه دو سجده ركعت آخر را بجا نياورده بايد دو سجده را بجا آورد و دوباره تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.
١٢٦٨ اگر پيش از سلام نماز يادش بيايد كه يك ركعت يا بيشتر، از آخر نماز نخوانده، بايد مقداری را كه فراموش كرده بجا آورد.
١٢٦٩ اگر بعد از سلام نماز يادش بيايد كه يك ركعت يا بيشتر از آخر نماز را نخوانده چنانچه كاری انجام داده كه اگر در نماز عمدا يا سهوا اتفاق بيفتد نماز را باطل می كند مثلا پشت به قبله كرده، نمازش باطل است و اگر كاری كه عمدی و سهوی آن نماز را باطل می كند انجام نداده بايد فورا مقداری كه فراموش كرده بجاآورد.
١٢٧٠ هرگاه بعد از سلام نماز عملی انجام دهد كه اگر در نماز عمدا يا سهوا اتفاق بيفتد نماز را باطل می كند مثلا پشت به قبله نمايد و است ولی اگر پيش از انجام كاری كه نماز را باطل می كند يادش بيايد بايد برگردد و دو سجده ای را كه فراموش كرده بجا آورد و تشهد و سلام را دوباره بعد از آن بگويد و دو سجده سهو برای سلامی كه اول گفته بجا آورد و نمازش صحيح است و احتياط مستحب آن است كه اصل نماز را بعد از آن اعاده نمايد.
١٢٧١ اگر بفهمد نماز را پيش از وقت خوانده ، يا پشت به قبله يا به طرف راست يا به طرف چپ قبله بجا آورده، بايد دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
نماز مسافر
شرائط سفر
مسافر بايد نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط شكسته بجا آورد، يعنی دو ركعت بخواند: شرط اول: آنكه سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعی نباشد.
١٢٧٢ كسی كه رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است اگر رفتن او كمتر از چهار فرسخ نباشد بايد نماز را شكسته بخواند بنابر اين اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد بايد نماز را تمام كند.
١٢٧٣ اگر رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشد بايد نماز را شكسته بخواند چه همان روز و شب بخواهد برگردد يا غير آن روز و شب.
١٢٧٤ اگر سفر، مختصری از هشت فرسخ كمتر باشد يا انسان نداند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه، نبايد نماز را شكسته بخواند و چنانچه شك كند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه، در صورتی كه تحقيق كردن برايش مشقت دارد بايد نمازش را تمام بخواند و اگر مشقت ندارد بنابر احتياط واجب بايد تحقيق كند كه اگر دو عادل بگويند، يا بين مردم معروف باشد كه سفر او هشت فرسخ است نماز را شكسته بخواند.
١٢٧٥ اگر يك عادل خبر دهد كه سفر انسان هشت فرسخ است بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته بخواند و هم تمام بخواند و روزه بگيرد و قضای آن را هم بجا آورد.
١٢٧٦ كسی كه يقين دارد سفر او هشت فرسخ است اگر نماز را شكسته بخواند و بعد بفهمد كه هشت فرسخ نبوده بايد آن را چهار ركعتی بجا آورد و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
١٢٧٧ كسی كه يقين دارد سفرش هشت فرسخ نيست يا شك دارد كه هشت فرسخ هست يا نه، چنانچه در بين راه بفهمد كه سفر او هشت فرسخ بوده اگر چه كمی از راه باقی باشد بايد نماز را شكسته بخواند، و اگر بعد از تمام خواندن نماز فهميد سفرش هشت فرسخ بوده بنابر اقوی بايد نماز را دوباره شكسته اعاده نمايد و در صورتی كه وقت گذشته باشد بايد بنابر احتياط واجب نماز را دوباره قضا نمايد.
١٢٧٨ اگر بين دو محلی كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است چند مرتبه رفت و آمد كند اگر چه روی هم رفته هشت فرسخ شود بايد نماز را تمام بخواند.
١٢٧٩ اگر محلی دو راه داشته باشد يك راه آن كمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد چنانچه انسان از راهی كه هشت فرسخ است به آنجا برود بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از راهی كه هشت فرسخ نيست، برود بايد تمام بخواند.
١٢٨٠ اگر شهر ديوار دارد بايد ابتدای هشت فرسخ را از ديوار شهر حساب كند، و اگر ديوار ندارد بايد از خانه های آخر شهر حساب نمايد. شرط دوم: آنكه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد، پس اگربه جايی كه كمتر از هشت فرسخ است مسافرت كند و بعد از رسيدن به آن جا قصد كند جايی برود كه با مقداری كه آمده هشت فرسخ شود، چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته بايد نماز را تمام بخواند، ولی اگر بخواهد از آن جا هشت فرسخ برود يا چهار فرسخ برود و به وطنش يا به جايی كه می خواهد ده روز بماند برگردد بايد نماز را شكسته بخواند.
١٢٨١ كسی كه نمی داند سفرش چند فرسخ است مثلا برای پيدا كردن گمشده ای مسافرت می كند و نمی داند كه چه مقدار بايد برود تا آن را پيدا كند بايد نماز را تمام بخواند ولی در برگشتن چنانچه تا وطنش يا جايی كه می خواهد ده روز در آن جا بماند هشت فرسخ يا بيشتر باشد بايد نماز را شكسته بخواند و نيز اگر در بين رفتن قصد كند كه چهار فرسخ برود و برگردد چنانچه رفتن و برگشتن هشت فرسخ شود بايد نماز را شكسته بخواند.
١٢٨٢ مسافر در صورتی بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد هشت فرسخ برود پس كسی كه از شهر بيرون می رود و مثلا قصدش اين است كه اگر رفيق پيدا كند سفر هشت فرسخی برود چنانچه اطمينان دارد كه رفيق پيدا می كند بايد نماز را شكسته بخواند و اگر اطمينان ندارد بايد تمام بخواند.
١٢٨٣ كسی كه قصد هشت فرسخ دارد اگر چه در هر روز مقدار كمی راه برود وقتی به جايی برسد كه ديوار شهر را نبيند و اذان آن را نشنود بايد نماز را شكسته بخواند ولی اگر در هر روز مقدار خيلی كمی راه برود كه نگويند مسافر است بايد نمازش را تمام بخواند و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
١٢٨٤ كسی كه در سفر به اختيار ديگری است مانند نوكری كه با آقای خود مسافرت می كند، چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است، بايد نماز را شكسته بخواند.
١٢٨٥ كسی كه در سفر به اختيار ديگری است اگر بداند يا گمان داشته باشد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا می شود بايد نماز را تمام بخواند.
١٢٨٦ كسی كه در سفر به اختيار ديگری است اگر شك دارد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا می شود يا نه بايد نماز را شكسته بخواند و نيز اگر شك او از اين جهت است كه احتمال می دهد مانعی برای سفر او پيش آيد چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد بايد نمازش را شكسته بخواند. شرط سوم: آنكه در بين راه از قصد خود برنگردد، پس اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد، يا مردد شود، بايد نماز را تمام بخواند.
١٢٨٧ اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود چنانچه تصميم داشته باشد كه همان جا بماند يا بعد از ده روز برگردد يا در برگشتن و ماندن مردد باشد، بايد نماز را تمام بخواند.
١٢٨٨ اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصميم داشته باشد كه برگردد بايد نماز را شكسته بخواند.
١٢٨٩ اگر برای رفتن به محلی حركت كند و بعد از رفتن مقداری از راه بخواهد جای ديگری برود، چنانچه از محل اولی كه حركت كرده تا جايی كه می خواهد برود هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
١٢٩٠ اگر پيش از آن كه به هشت فرسخ برسد مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه، و در موقعی كه مردد است راه نرود و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود بايد تا آخر مسافرت نماز را شكسته بخواند.
١٢٩١ اگر پيش از آن كه به هشت فرسخ برسد، مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه، و در موقعی كه مردد است مقداری راه برود و بعد تصميم بگيرد كه هشت فرسخ ديگر برود يا چهار فرسخ برود و برگردد تا آخر مسافرت بايد نماز را شكسته بخواند.
١٢٩٢ اگر پيش از آنكه به هشت فرسخ برسد مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه، و در موقعی كه مردد است مقداری راه برود و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود چنانچه باقيمانده سفر او هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد ولی بخواهد برود و برگردد بايد نماز را شكسته بخواند ، ولی اگر راهی كه پيش از مردد شدن و راهی كه بعد از آن می رود روی هم هشت فرسخ باشد بنابر احتياط نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند اگر چه جمع واجب نيست و نماز شكسته است. شرط چهارم: آنكه نخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد، يا ده روز يا بيشتر در جايی بماند، پس كسی كه می خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، يا ده روز در محلی بماند بايد نماز را تمام بخواند.
١٢٩٣ كسی كه نمی داند پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش می گذرد يا نه،يا ده روز در محلی می ماند يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.
١٢٩٤ كسی كه می خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد يا ده روز در محلی بماند و نيز كسی كه مردد است كه از وطنش بگذرد يا ده روز در محلی بماند اگر از ماندن ده روز يا گذشتن از وطن منصرف شود، باز هم بايد نماز را تمام بخواند ولی اگر باقيمانده راه هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد بايد نماز را شكسته بخواند. شرط پنجم: آن كه برای كار حرام سفر نكند، و اگر برای كار حرامی مانند دزدی سفر كند، بايد نماز را تمام بخواند. و همچنين است اگر خود سفر حرام باشد،مثل آن كه برای او ضرر داشته باشد، يا زن بدون اجازه شوهر سفری برود كه بر او واجب نباشد، ولی اگر مثل سفر حج واجب باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
١٢٩٥ سفری كه اسباب اذيت پدر و مادر باشد حرام است و انسان بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه هم بگيرد.
١٢٩٦ كسی كه سفر او حرام نيست و برای كار حرام هم سفر نمی كند اگر چه در سفر، معصيتی انجام دهد مثلا غيبت كند يا شراب بخورد بايد نماز را شكسته بخواند.
١٢٩٧ اگر مخصوصا برای آن كه كار واجبی را ترك كند مسافرت نمايد نمازش تمام است پس كسی كه بدهكار است اگر بتواند بدهی خود را بدهد و طلبكار هم مطالبه كند چنانچه در سفر نتواند بدهدی خود را بدهد مخصوصا برای فرار از دادن قرض مسافرت نمايد بايد نماز را تمام بخواند ولی اگر مخصوصا برای ترك واجب مسافرت نكند بايد نماز را شكسته بخواند و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
١٢٩٨ اگر سفر او سفر حرام نباشد ولی حيوان سواری يا مركب ديگری كه سوار است غصبی باشد نمازش شكسته است ولی اگر در زمين غصبی مسافرت كند بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
١٢٩٩ كسی كه با ظالم مسافرت می كند اگر ناچار نباشد و مسافرت او كمك به ظالم باشد بايد نماز را تمام بخواند و اگر ناچار باشد يا مثلا برای نجات دادن مظلومی با او مسافرت كند، نمازش شكسته است.
١٣٠٠ اگر به قصد تفريح و گردش مسافرت كند حرام نيست و بايد نماز را شكسته بخواند.
١٣٠١ اگر برای لهو و خوشگذرانی به شكار رود نمازش تمام است و چنانچه برای تهيه معاش به شكار رود نمازش شكسته است و اگر برای كسب و زياد كردن مال برود احتياط واجب آن است كه نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند و بايد روزه نگيرد.
١٣٠٢ كسی كه برای معصيت سفر كرده، موقعی كه از سفر برمی گردد اگر توبه كرده، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر توبه نكرده ، و چيزی هم كه بازگشت را از جزئيت سفر معصيت خارج كند حادث نشده باشد بايد تمام بخواند و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
١٣٠٣ كسی كه سفر او سفر معصيت است، اگر در بين راه از قصد معصيت برگردد چنانچه باقيمانده راه هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگرد بايد نماز را شكسته بخواند.
١٣٠٤ كسی كه برای معصيت سفر نكرده اگر در بين راه قصد كند كه بقيه راه را برای معصيت برود، بايد نماز را تمام بخواند ولی نمازهايی را كه شكسته خوانده صحيح است. شرط ششم: آنكه از صحرانشينهايی نباشد كه در بيابانها گردش می كنند و هر جا آب و خوراك برای خود و حشمشان پيدا كنند می مانند و بعد از چندی به جای ديگر می روند و صحرانشينها در اين مسافرتها بايد نماز را تمام بخوانند.
١٣٠٥ اگر يكی از صحرانشينها برای پيدا كردن منزل و چراگاه حيواناتشان سفر كند، چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد احتياطا واجب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
١٣٠٦ اگر صحرانشين برای زيارت يا حج يا تجارت و مانند اينها مسافرت كند، بايد نماز را شكسته بخواند. شرط هفتم: آنكه شغل او مسافرت نباشد، بنابراين شتردار و راننده و چوبدار و كشتيبان و مانند اينها، اگرچه برای بردن اثاثيه منزل خود مسافرت كنند، در غير سفر اول بايد نماز را تمام بخوانند، ولی در سفر اول اگرچه طول بكشد، نمازشان شكسته است.
١٣٠٧ كسی كه شغلش مسافرت است اگر برای كار ديگری مثلا برای زيارت يا حج مسافرت كند، بايد نماز را شكسته بخواند ولی اگر مثلا شوفر، اتومبيل خود را برای زيارت كرايه دهد و در ضمن خودش هم زيارت كند، بايد نماز را تمام بخواند.
١٣٠٨ حمله دار يعنی كسی كه برای رساندن حاجيها به مكه مسافرت می كند چنانچه شغلش مسافرت باشد بايد نماز را تمام بخواند، و اگر شغلش مسافرت نباشد، بايد شكسته بخواند.
١٣٠٩ كسی كه شغل او حمله داری است و حاجيها را از راه دور به مكه می برد، چنانچه تمام سال يا بيشتر سال را در راه باشد، بايد نماز را تمام بخواند.
١٣١٠ كسی كه در مقداری از سال شغلش مسافرت است، مثل شوفری كه فقط در تابستان يا زمستان اتومبيل خود را كرايه می دهد، بايد در سفری كه مشغول به كارش هست نماز را تمام بخواند و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
١٣١١ راننده و دوره گردی كه در دو سه فرسخی شهر رفت و آمد می كند، چنانچه اتفاقا سفر هشت فرسخی برود ، بايد نماز را شكسته بخواند.
١٣١٢ كسی كه شغلش مسافرت است، اگر ده روز يا بيشتر در وطن خود بماند،چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد چه بدون قصد بماند، بايد در سفر اولی كه بعد از ده روز می رود، نماز را شكسته بخواند.
١٣١٣ كسی كه شغلش مسافرت است، اگر در غير وطن خود ده روز بماند در سفر اولی كه بعد از ده روز می رود، بايد نماز را شكسته بخواند چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد يا نداشته باشد.
١٣١٤ كسی كه شغلش مسافرت است، اگر شك كند كه در وطن خود يا جای ديگر ده روز مانده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.
١٣١٥ كسی كه در شهرها سياحت می كند و برای خود وطنی اختيار نكرده، بايد نماز را تمام بخواند.
١٣١٦ كسی كه شغلش مسافرت نيست، اگر مثلا در شهری يا دهی جنسی دارد كه برای حمل آن مسافرتهای پی در پی می كند بايد نماز را شكسته بخواند.
١٣١٧ كسی كه از وطنش صرف نظر كرده و می خواهد وطن ديگری برای خود اختيار كند، اگر شغلش مسافرت نباشد بايد در مسافرت نماز را شكسته بخواند. شرط هشتم: آنكه به حد ترخص برسد، يعنی از وطنش يا جايی كه قصد كرده ده روز در آنجا بماند، بقدری دور شود كه ديوار شهر را نبيند و صدای اذان آن را نشنود، ولی بايد در هوا غبار يا چيز ديگری نباشد كه از ديدن ديوار و شنيدن اذان جلوگيری كند، و لازم نيست بقدری دور شود كه مناره ها و گنبدها را نبيند، يا ديوارها هيچ پيدا نباشد، بلكه همين قدر كه ديوارها كاملا معلوم نباشد، كافی است.
١٣١٨ كسی كه به سفر می رود، اگر به جايی برسد كه اذان را نشنود، ولی ديوار شهر را ببيند يا ديوارها را نبيند و صدای اذان را بشنود، چنانچه بخواهد در آن جا نماز بخواند، بنابر احتياط واجب بايد هم شكسته و هم تمام بخواند.
١٣١٩ مسافری كه به وطنش برمی گردد، وقتی ديوار وطن خود را ببيند و صدای اذان آن را بشنود بايد نماز را تمام بخواند ولی مسافری كه می خواهد ده روز در محلی بماند وقتی ديوار آن جا را ببيند و صدای اذانش را بشنود. بنابر احتياط واجب بايد نماز را تاخير بيندازد تا به منزل برسد، يا نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
١٣٢٠ هرگاه شهر در بلندی باشد كه از دور ديده شود يا به قدری گود باشد كه اگر انسان كمی دور شود ديوار آن را نبيند كسی كه از آن شهر مسافرت می كند، وقتی به اندازه ای دور شود كه اگر آن شهر در زمين هموار بود ديوارش از آن جا ديده نمی شد بايد نماز خود را شكسته بخواند و نيز اگر پستی و بلندی خانه ها بيشتر از معمول باشد بايد ملاحظه معمول را بنمايد.
١٣٢١ اگر از محلی مسافرت كند كه خانه و ديوار ندارد وقتی به جايی برسد كه اگر آن محل ديوار داشت از آن جا ديده نمی شد بايد نماز را شكسته بخواند.
١٣٢٢ اگر به قدری دور شود كه نداند صدايی را كه می شنود صدای اذان است يا صدای ديگری، بايد نماز را شكسته بخواند، ولی اگر بفهمد اذان می گويند و كلمات آن را تشخيص ندهد بايد تمام بخواند.
١٣٢٣ اگر به قدری دور شود كه اذان خانه ها را نشنود ولی اذان شهر را كه معمولا در جای بلند می گويند بشنود نبايد نماز را شكسته بخواند.
١٣٢٤ اگر به جايی برسد كه اذان شهر را كه معمولا در جای بلند می گويند نشنود ولی اذانی را كه در جای خيلی بلند می گويند بشنود بايد نماز را شكسته بخواند.
١٣٢٥ اگر چشم يا گوش او، يا صدای اذان غير معمولی باشد در محلی بايد نماز را شكسته بخواند كه چشم متوسط ديوار خانه ها را نبيند و گوش متوسط صدای اذان معمولی را نشنود.
١٣٢٦ اگر بخواهد در محلی نماز بخواند كه شك دارد به حد ترخص، يعنی جايی كه اذان را نشنود و ديوار را نبيند رسيده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند، و در موقع برگشتن اگر شك كند كه به حد ترخص رسيده يا نه، بايد شكسته بخواند، و چون در بعضی موارد اشكال پيدا می كند بايد آن جا نماز نخواند يا هم شكسته و هم تمام بخواند.
١٣٢٧ مسافری كه در سفر از وطن خود عبور می كند وقتی به جايی برسد كه ديوار وطن خود را ببيند و صدای اذان آن را بشنود بايد نماز را تمام بخواند.
١٣٢٨ مسافری كه در بين مسافرت به وطنش رسيده ، تا وقتی در آن جا هست بايد نماز را تمام بخواند ولی اگر بخواهد از آن جا هشت فرسخ برود يا چهار فرسخ برود و برگردد وقتی به جايی برسد كه ديوار وطن را نبيند و صدای اذان آن را نشنود بايد نماز را شكسته بخواند.
١٣٢٩ محلی را كه انسان برای اقامت و زندگی خود اختيار كرده وطن اوست چه در آن جا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، يا خودش آن جا را برای زندگی اختيار كرده باشد.
١٣٣٠ اگر قصد دارد در محلی كه وطن اصيلش نيست مدتی بماند و بعد به جای ديگر رود، آن جا وطن او حساب نمی شود.
١٣٣١ تا انسان قصد ماندن هميشگی در جايی كه غير وطن اصلی خودش است نداشته باشد وطن او حساب نمی شود مگر آن كه بدون قصد ماندن آن قدر بماند كه مردم بگويند اين جا وطن او است.
١٣٣٢ كسی كه در دو محل زندگی می كند مثلا شش ماه در شهری و شش ماه در شهر ديگر می ماند، هر دو وطن او است. و اگر بيشتر از دو محل را برای زندگی خود اختيار كرده باشد اشكال دارد و بايد احتياط مراعات شود.
١٣٣٣ در غير وطن اصلی و وطن غير اصلی كه ذكر شد در جاهای ديگر اگر قصد اقامه نكند نمازش شكسته است چه ملكی در آن جا داشته باشد يا نداشته باشد و چه در آن جا شش ماه مانده باشد يا نه.
١٣٣٤ اگر به جايی برسد كه وطن او بوده و از آن جا صرف نظر كرده نبايد نماز را تمام بخواند، اگر چه وطن ديگری هم برای خود اختيار نكرده باشد.
١٣٣٥ مسافری كه قصد دارد ده روز پشت سرهم در محلی بماند، يا می داند كه بدون اختيار ده روز در محلی می ماند، در آن محل بايد
١٣٣٦ مسافری كه می خواهد ده روز در محلی بماند لازم نيست قصد ماندن شب اول يا شب يازدهم را داشته باشد و همين كه قصد كند از اذان صبح روز اول تا غروب روز دهم بماند بايد نماز را تمام بخواند، و همچنين اگر مثلا قصدش اين باشد كه از ظهر روز اول تا ظهر روز يازدهم بماند، بايد نماز را تمام بخواند.
١٣٣٧ مسافری كه می خواهد ده روز در محلی بماند در صورتی بايد نماز را تمام بخواند كه تمام ده روز را در يك جا بماند، پس اگر بخواهد مثلا ده روز در نجف و كوفه يا در تهران و شميران بماند بايد نماز را شكسته بخواند.
١٣٣٨ مسافری كه می خواهد ده روز در محلی بماند اگر از اول قصد داشته باشد كه در بين ده روز به اطراف آن جا برود چنانچه جايی كه می خواهد برود خطه سور بلد اقامت يا از بساتين و مزارع و باغات اطراف آن باشد به مقداری كه رفتن به آن جا منافی با صدق و اقامت در بلد نباشد بايد در تمام ده روز نماز را تمام بخواند ولی چنانچه بخواهد تا كمتر از چهار فرسخ برود چنانچه در نيت او باشد كه در بين ده روز فقط يك مرتبه برود و بيش از دو ساعت رفتن و برگشتن را طول ندهد، در همه ده روز بايد نمازش را تمام بخواند.
١٣٣٩ مسافری كه تصميم ندارد ده روز در جايی بماند مثلا قصدش اين است كه اگر رفيقش بيايد يا منزل خوبی پيدا كند ده روز بماند بايد نماز را شكسته بخواند.
١٣٤٠ كسی كه تصميم دارد، ده روز در محلی بماند، اگر چه احتمال بدهد كه برای ماندن او مانعی برسد در صورتی كه مردم به احتمال او اعتنايی نكنند بايد نماز را تمام بخواند.
١٣٤١ اگر مسافر بداند كه مثلا ده روز يا بيشتر به آخر ماه مانده و قصد كند كه تا آخر ماه در جايی بماند بايد نماز را تمام بخواند ولی اگر نداند تا آخر ماه چقدر مانده و قصد كند كه تا آخر ماه بماند، بايد نماز را شكسته بخواند اگرچه از موقعی كه قصد كرده تا آخر ماه ده روز يا بيشتر باشد.
١٣٤٢ اگر مسافر قصد كند ده روز در محلی بماند، چنانچه پيش از خواندن يك نماز چهار ركعتی از ماندن منصرف شود، يا مردد شود كه در آن جا بماند يا به جای ديگر برود، بايد نماز را شكسته بخواند واگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتی از ماندن منصرف شود يا مردد شود تا وقتی در آن جا هست بايد نماز را تمام بخواند.
١٣٤٣ مسافری كه قصد كرده ده روز در محلی بماند اگر روزه بگيرد و بعد از ظهر از ماندن در آن جا منصرف شود چنانچه يك نماز چهار ركعتی خوانده باشد روزه اش صحيح است و تا وقتی در آن جا هست بايد نمازهای خود را تمام بخواند و اگر يك نماز چهار ركعتی نخوانده باشد روزه آن روزش صحيح است اما نمازهای خود را بايد شكسته بخواند و روزهای بعد هم نمی تواند روزه بگيرد.
١٣٤٤ مسافری كه قصد كرده ده روز در محلی بماند اگر از ماندن منصرف شود و شك كند پيش از آن كه از قصد ماندن برگردد، يك نماز چهار ركعتی خوانده، يا نه بايد نمازهای خود را شكسته بخواند.
١٣٤٥ اگر مسافر به نيت اين كه نماز را شكسته بخواند مشغول نماز شود و در بين نماز تصميم بگيرد كه ده روز يا بيشتر بماند بايد نماز را چهار ركعتی تمام نمايد.
١٣٤٦ مسافری كه قصد كرده، ده روز در جايی بماند، اگر در بين نماز چهار ركعتی از قصد خود برگردد، چنانچه مشغول ركعت سوم نشده، بايد نماز را دو ركعتی تمام نمايد و بقيه نمازهای خود را شكسته بخواند، و اگر مشغول ركعت سوم شده نمازش باطل است، و تا وقتی در آن جا هست بايد نماز را شكسته بخواند اگر چه داخل در ركوع ركعت سوم شده باشد.
١٣٤٧ مسافری كه قصد كرده ده روز در محلی بماند اگر بيشتر از ده روز در آن جا بماند تا وقتی مسافرت نكرده بايد نمازش را تمام بخواند و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز كند.
١٣٤٨ مسافری كه قصد كرده ده روز در محلی بماند بايد روزه واجب را بگيرد و می تواند روزه مستحبی را هم به جا آورد و نماز جمعه و نافله ظهر و عصر و عشا را هم بخواند.
١٣٤٩ مسافری كه قصد كرده ده روز در جايی بماند اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتی بخواهد به جايی كه كمتر از چهار فرسخ است برود و برگردد به محل اقامه خود، بايد نماز را تمام بخواند.
١٣٥٠ مسافری كه قصد كرده ده روز در جايی بماند اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتی بخواهد به جای ديگری كه كمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آن جا بماند بايد در رفتن و در جايی كه قصد ماندن ده روز كرده، نمازهای خود را تمام بخواند ولی اگر در جايی كه می خواهد برود هشت فرسخ يا بيشتر باشد بايد موقع رفتن نمازهای خود را شكسته بخواند و چنانچه در آن جا قصد ماندن ده روز كرد، نمازش را تمام بخواند.
١٣٥١ مسافری كه قصد كرده ده روز در محلی بماند اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتی بخواهد به جايی كه كمتر از چهار فرسخ است برود، چنانچه مردد باشد كه به محل اولش برگردد يا نه، يا به كلی از برگشتن به آن جا غافل باشد، يا بخواهد برگردد، ولی مردد باشد كه ده روز در آن جا بماند يا نه، يا آن كه از ده روز ماندن در آن جا و مسافرت از آن جا غافل باشد، بايد از وقتی كه می رود تا برمی گردد و بعد از برگشتن نمازهای خود را تمام بخواند.
١٣٥٢ اگر به خيال اين كه رفقايش می خواهند ده روز در محلی بمانند قصد كند كه ده روز در آن جا بماند و بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتی بفهمد كه آنها قصد نكرده اند اگر چه خودش هم از ماندن منصرف شود، تا مدتی كه در آن جا هست بايد نماز را تمام بخواند.
١٣٥٣ اگر مسافر بعد از رسيدن به هشت فرسخ، سی روز در محلی بماند و در تمام سی روز در رفتن و ماندن مردد باشد بعد از گذشتن سی روز اگر چه مقدار كمی در آن جا بماند بايد نماز را تمام بخواند ولی اگر پيش از رسيدن به هشت فرسخ، در رفتن بقيه راه مردد شود، از وقتی كه مردد می شود بايد نماز را تمام بخواند.
١٣٥٤ مسافری كه می خواهد نه روز يا كمتر در محلی بماند اگر بعد از آن كه نه روز يا كمتر در آن جا ماند بخواهد دوباره نه روز ديگر يا كمتر بماند همين طور تا سی روز، روز سی و يكم بايد نماز را تمام بخواند.
١٣٥٥ مسافری كه سی روز مردد بوده، در صورتی بايد نماز را تمام بخواند كه سی روز را در يك جا بماند، پس اگر مقداری از آن را در جايی و مقداری را در جای ديگر بماند، بعد از سی روز هم بايد نماز را شكسته بخواند.
مسائل متفرقه
١٣٥٦ مسافر می تواند در مسجد الحرام و مسجد پيغمبر صلی الله عليه و آله و سلم و مسجد كوفه نمازش را تمام بخواند. ولی اگر بخواهد در جايی كه اول جزو اين مساجد نبوده و بعد به اين مساجد اضافه شده نماز بخواند احتياط مستحب آن است كه شكسته بخواند اگر چه اقوی، صحت تمام است و نيز مسافر می تواند در حرم و رواق حضرت سيد الشهدا عليه السلام بلكه در مسجد متصل به حرم نماز را تمام بخواند.
١٣٥٧ كسی كه می داند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند، اگر در غير چهار مكانی كه در مساله پيش گفته شد عمدا تمام بخواند نمازش باطل است. و نيز اگر فراموش كند كه نماز مسافر شكسته است و تمام بخواند بايد نماز را دوباره بخواند، و اگر بعد از وقت يادش بيايد، بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد.
١٣٥٨ كسی كه می داند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند، اگر فراموش كند و بدون توجه و به طور عادت تمام بخواند نمازش باطل است، و نيز اگر حكم مسافر و سفر خود را فراموش كرده باشد در صورتی كه وقت داشته باشد نمازش را دوباره بخواند بلكه اگر وقت هم گذشته باشد بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد.
١٣٥٩ مسافری كه نمی داند بايد نماز را شكسته بخواند، اگر تمام بخواند نمازش صحيح است.
١٣٦٠ مسافری كه می داند بايد نماز را شكسته بخواند اگر بعضی از خصوصيات آن را نداند مثلا نداند كه در سفر هشت فرسخی بايد شكسته بخواند چنانچه تمام بخواند در صورتی كه وقت باقی است، بايد نماز شكسته بخواند، و اگر وقت گذشته بايد شكسته قضا نمايد.
١٣٦١ مسافری كه می داند بايد نماز را شكسته بخواند اگر به گمان اينكه سفر اوكمتر از هشت فرسخ است تمام بخواند وقتی بفهمد كه سفرش هشت فرسخ بوده، نمازی را كه تمام خوانده بايد دوباره شكسته بخواند و اگر وقت هم گذشته بايد شكسته قضا نمايد.
١٣٦٢ اگر فراموش كند كه مسافر است و نماز را تمام بخواند چنانچه در وقت يادش بيايد بايد شكسته به جا آورد و اگر بعد از وقت يادش بيايد قضای آن نماز بر او واجب نيست.
١٣٦٣ كسی كه بايد نماز را تمام بخواند، اگر شكسته بجا آورد در هر صورت نمازش باطل است.
١٣٦٤ اگر مشغول نماز چهار ركعتی شود و در بين نماز يادش بيايد كه مسافر است يا لتفت شود كه سفر او هشت فرسخ است چنانچه به ركوع ركعت سوم نرفته، بايد نماز را دو ركعتی تمام كند و اگر به ركوع ركعت سوم رفته نمازش باطل است ودر صورتی كه به مقدار خواندن يك ركعت هم وقت داشته باشد بايد نماز را شكسته بخواند.
١٣٦٥ اگر مسافر بعضی از خصوصيات نماز مسافر را نداند، مثلا نداند كه اگر چهار فرسخ برود و همان روز يا شب آن برگردد بايد شكسته بخواند، چنانچه به نيت نماز چهار ركعتی مشغول نماز شود و پيش از ركوع ركعت سوم مساله را بفهمد بايد نماز را دو ركعتی تمام كند و اگر در ركوع ملتفت شود نمازش باطل است و در صورتی كه به مقدار يك ركعت از وقت هم مانده باشد بايد نماز را شكسته بخواند.
١٣٦٦ مسافری كه بايد نماز را تمام بخواند اگر به واسطه ندانستن مساله به نيت نماز دو ركعتی مشغول نماز شود و در بين نماز مساله را بفهمد بايد نماز را چهار ركعتی تمام كند و احتياط مستحب آن است كه بعد از تمام شدن نماز دوباره آن نماز را چهار ركعتی بخواند.
١٣٦٧ مسافری كه نماز نخوانده اگر پيش از تمام شدن وقت به وطنش برسد، يا به جايی برسد كه می خواهد ده روز در آنجا بماند بايد نماز را تمام بخواند و كسی كه مسافر نيست اگر در اول وقت نماز نخواند و مسافرت كند در سفر بايد نماز را شكسته بخواند.
١٣٦٨ اگر از مسافری كه بايد نماز را شكسته بخواند نماز ظهر يا عصر يا عشاء قضا شود بايد آن را دو ركعتی قضا نمايد اگرچه در غير سفر بخواهد قضای آن را به جا آورد و اگر از كسی كه مسافر نيست يكی از اين سه نماز قضا شود بايد چهار ركعتی قضا نمايد اگرچه در سفر بخواهد آن را قضا نمايد.
١٣٦٩ مستحب است مسافر بعد از هر نمازی كه شكسته می خواند سی مرتبه بگويد: "سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر" و در تعقيب نماز ظهر و عصر و عشا بيشتر سفارش شده است. بلكه بهتر است در تعقيب اين سه نماز شصت مرتبه بگويد.
نماز قضاء
احكام نماز قضاء
١٣٧٠ كسی كه نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده بايد قضای آن را بجاآورد، اگرچه در تمام وقت نماز خواب مانده يا به واسطه سستی، نماز نخوانده باشد ولی نمازهای يوميه ای را كه زن در حال حيض يا نفاس نخوانده قضا ندارد.
١٣٧١ اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازی را كه خوانده باطل بوده بايد قضای آن را بخواند.
١٣٧٢ كسی كه نماز قضا دارد بايد در خواندن آن كوتاهی نكند ولی واجب نيست فورا آن را بجا آورد.
١٣٧٣ كسی كه نماز قضا دارد می تواند نماز مستحبی بخواند.
١٣٧٤ اگر انسان احتمال دهد كه نماز قضايی دارد يا نمازهايی را كه خوانده صحيح نبوده، مستحب است احتياطا قضای آن را بجا آورد.
١٣٧٥ قضای نمازهای يوميه لازم نيست به ترتيب خوانده شود مثلا كسی كه يك روز نماز عصر و روز بعد نماز ظهر را نخوانده لازم نيست اول نماز عصر و بعداز آن نماز ظهر را قضا نمايد.
١٣٧٦ اگر بخواهد قضای چند نماز غير يوميه مانند نماز آيات را بخواند يا مثلا بخواهد قضای يك نماز يوميه و چند نماز غير يوميه را بخواند لازم نيست آنها را به ترتيب بجا آورد.
١٣٧٧ اگر كسی نداند كه نمازهايی كه از او قضا شده كدام يك جلوتر بوده لازم نيست به طوری بخواند كه ترتيب حاصل شود و هر يك را می تواند مقدم بداند.
١٣٧٨ اگر كسی كه نمازهايی از او قضا شده، می داند كدام يك جلوتر قضا شده، احتياط مستحب آن است كه به ترتيب قضا كند و آنچه اول قضا شده اول بخواند و دومی را بعد و همين طور.
١٣٧٩ اگر برای ميتی می خواهند نماز قضا بدهند، و می دانند آن ميت ترتيب قضا شدن را می دانسته باز لازم نيست طوری قضا را بجا بياورند كه ترتيب حاصل شود.
١٣٨٠ اگر برای ميتی كه در مساله پيش گفته شد بخواهند چند نفر را اجير كنند كه نماز بخوانند لازم نيست برای آنها وقت مرتب معين كنند كه با هم شروع نكنند در عمل.
١٣٨١ اگر بدانند كه ميت ترتيب قضا شدن را نمی دانسته يا ندانند كه می دانسته، لازم نيست به ترتيب برای او قضا بجا بياورند.
١٣٨٢ در مساله پيش اگر بخواهند چند نفر را برای به جا آوردن نماز ميت اجير كنند لازم نيست وقت معين كنند و می توانند همه با هم شروع به قضا كنند.
١٣٨٣ كسی كه چند نماز از او قضا شده و شماره آنها را نمی داند مثلا نمی داند چهار تا بوده يا پنج تا، چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافی است و همچنين اگر شماره آنها را می دانسته و فراموش كرده، اگر مقدار كمتر را بخواند كفايت می كند.
١٣٨٤ كسی كه نماز قضا از همين روز يا روزهای پيش دارد می تواند قبل از خواندن نمازی كه قضا شده، نماز ادايی را بخواند و لازم نيست نماز قضا را جلو بيندازد.
١٣٨٥ كسی كه می داند يك نماز چهار ركعتی نخوانده و نمی داند نماز ظهر است يا عصر ست يا عشا، اگر يك نماز چهار ركعتی بخواند به نيت قضای نمازی كه نخوانده كافی است.
١٣٨٦ اگر از روزهای گذشته نمازهای قضا دارد و يك نماز يا بيشتر هم از همان روز از او قضا شده، اگرچه لازم نيست نمازهای قضا را پيش از نماز ادا بخواند حتی اگرچه وقت داشته باشد و ترتيب بين نمازهای قضا را هم بداند ولی احتياط استحبابی آن است كه نمازهای قضا مخصوصا نماز قضای همان روز را پيش از نماز ادا بخواند.
١٣٨٧ تا انسان زنده است اگر چه از خواندن نماز قضاهای خود عاجز باشد ديگری نمی تواند نمازهای او را قضا نمايد.
١٣٨٨ نماز قضا را با جماعت می شود خواند، چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا، و لازم نيست هر دو يك نماز را بخوانند مثلا اگر نماز قضای صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند اشكال ندارد.
١٣٨٩ مستحب است بچه مميز يعنی بچه ای كه خوب و بد را می فهمد به نماز خواندن و عبادتهای ديگر عادت دهند بلكه مستحب است او را به قضای نمازها هم وادار نمايند.
نماز قضای پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است
١٣٩٠ اگر پدر نماز و روزه خود را بجا نياورده باشد، چنانچه از روی نافرمانی ترك نكرده و می توانسته قضا كند بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد از مرگش بجا آورد يا برای او اجير بگيرد بلكه اگر از روی نافرمانی هم ترك كرده باشد واجب است به همين طور عمل كند و نيز روزه ای را كه در سفر نگرفته اگرچه نمی توانسته قضا كند، واجب است كه پسر بزرگتر قضا نمايد يا برای او اجير بگيرد.
١٣٩١ اگر پسر بزرگتر شك دارد كه پدر نماز و روزه قضا داشته يا نه چيزی بر او واجب نيست.
١٣٩٢ اگر پسر بزرگتر بداند كه پدرش نماز قضا داشته و شك كند كه بجاآورده يا نه، بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد.
١٣٩٣ اگر معلوم نباشد كه پسر بزرگتر كدام است، قضای نماز و روزه پدر بر هيچ كدام از پسرها واجب نيست ولی احتياط مستحب آن است كه نماز و روزه اورا بين خودشان قسمت كنند يا برای انجام آن قرعه بزنند.
١٣٩٤ اگر ميت وصيت كرده باشد كه برای نماز و روزه او اجير بگيرند، بعداز آنكه اجير نماز و روزه او را به طور صحيح بجا آورد، بر پسر بزرگتر چيزی واجب نيست.
١٣٩٥ اگر پسر بزرگتر بخواهد نماز پدر را بخواند بايد به تكليف خود عمل كند مثلا قضای نماز صبح و مغرب و عشا را بايد بلند بخواند.
١٣٩٦ كسی كه خودش نماز و روزه قضا دارد اگر نماز و روزه پدر هم براو واجب شود هر كدام را اول بجا آورد صحيح است.
١٣٩٧ اگر پسر بزرگتر موقع مرگ پدر نابالغ يا ديوانه باشد، وقتی كه بالغ شد يا عاقل گرديد بايد نماز و روزه پدر را قضا نمايد، و چنانچه پيش از بالغ شدن يا عاقل شدن بميرد، بر پسر دوم چيزی واجب نيست.
١٣٩٨ اگر پسر بزرگتر پيش از آنكه نماز و روزه پدر را قضا كند بميرد بر پسر دوم چيزی واجب نيست.
نماز جماعت
احكام نماز جماعت
١٣٩٩ مستحب است نمازهای واجب خصوصا نمازهای يوميه را به جماعت بخوانند ودر نماز صبح و مغرب و عشا خصوصا برای همسايه مسجد و كسی كه صدای اذان مسجد را می شنود بيشتر سفارش شده است.
١٤٠٠ در روايتی وارد شده است كه اگر يك نفر به امام جماعت اقتدا كند هر ركعت از نماز آنان ثواب صد و پنجاه نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا كنند هر ركعتی ثواب ششصد نماز دارد و هر چه بيشتر شوند ثواب نمازشان بيشتر می شود تا به ده نفر برسند و عده آنان كه از ده گذشت اگر تمام آسمانها كاغذ و درياها مركب و درختها قلم و جن و انس و ملائكه نويسنده شوند، نمی توانند ثواب يك ركعت آن را بنويسند.
١٤٠١ حاضر نشدن به نماز جماعت از روی بی اعتنايی جايز نيست و سزاوار نيست كه انسان بدون عذر نماز جماعت را ترك كند.
١٤٠٢ مستحب است انسان صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند. و نماز جماعت از نماز اول وقت كه فرادی يعنی تنها خوانده شود، بهتر است. و نيز نماز جماعتی را كه مختصر بخواند، از نماز فرادی كه آن را طول بدهند، بهتر می باشد.
١٤٠٣ وقتی كه جماعت بر پا می شود مستحب است كسی كه نمازش را فرادی خوانده دوباره با جماعت بخواند و اگر بعد بفهمد كه نماز اولش باطل بوده نماز دوم او كافی است.
١٤٠٤ اگر امام يا ماموم بخواهد نمازی را كه به جماعت خوانده دوباره با جماعت بخواند، در صورتی كه جماعت دوم و اشخاص آن غير از اول باشد، اشكال ندارد.
١٤٠٥ كسی كه در نماز وسواس دارد و فقط در صورتی كه نماز را با جماعت بخواند از وسواس راحت می شود، بايد نماز را با جماعت بخواند.
١٤٠٦ اگر پدر يا مادر به فرزند خود امر كند كه نماز را به جماعت بخواند چون اطاعت پدر و مادر واجب است، بنابر احتياط واجب بايد نماز را به جماعت بخواند و قصد استحباب نمايد.
١٤٠٧ احتياط واجب آن است كه نماز عيد فطر و قربان را در زمان غيبت امام عليه السلام با جماعت نخوانند، ولی به قصد رجاء مانع ندارد و نمازهای مستحبی را هم نمی شود به ماعت خواند مگر نماز استسقاء كه برای آمدن باران می خوانند.
١٤٠٨ موقعی كه امام جماعت نماز يوميه می خواند هر كدام از نمازهای يوميه را می شود به او اقتدا كرد ولی اگر نماز يوميه اش را احتياطا دوباره می خواند فقط در صورتی كه ماموم احتياطش با امام يكی باشد می تواند به او اقتدا كند.
١٤٠٩ اگر امام جماعت قضای نماز يوميه خود را می خواند می شود به او اقتدا كرد، ولی اگر نمازش را احتياطا قضا می كند يا قضای احتياطی نماز كس ديگر را می خواند اگر چه برای آن پول نگرفته باشد اقتدای به او اشكال دارد ولی اگر انسان بداند صورت اقتدای به او اشكال ندارد.
١٤١٠ اگر انسان نداند نمازی را كه امام می خواند نماز واجب يوميه است يا نماز مستحب نمی تواند به او اقتدا كند.
١٤١١ اگر امام در محراب باشد و كسی پشت سر او اقتدا نكرده باشد كسانی كه دو طرف محراب ايستاده اند و به واسطه ديوار محراب امام را نمی بينند،نمی توانند اقتدا كنند، بلكه اگر كسی هم پشت سر امام اقتدا كرده باشد اقتدا كردن كسانی كه دو طرف او ايستاده اند و به واسطه ديوار محراب امام را نمی بينند اشكال دارد، بلكه باطل است.
١٤١٢ اگر به واسطه درازی صف اول، كسانی كه دو طرف صف ايستاده اند امام را نبينند می توانند اقتدا كنند و نيز اگر به واسطه درازی يكی از صفهای ديگر، كسانی كه دو طرف آن ايستاده اند، صف جلوی خود را نبينند، می توانند اقتدا نمايند.
١٤١٣ اگر صفهای جماعت تا درب مسجد برسد كسی كه مقابل درب پشت صف ايستاده نمازش صحيح است، و نيز نماز كسانی كه پشت سر او اقتدا می كنند، صحيح می باشد ولی نماز كسانی كه دو طرف او ايستاده اند و صف جلو را نمی بينند، اشكال دارد، بلكه باطل است.
١٤١٤ كسی كه پشت ستون ايستاده، اگر از طرف راست يا چپ به واسطه ماموم ديگر به امام متصل نباشد نمی تواند اقتدا كند. بلكه اگر از دو طرف هم متصل باشد، ولی از صف جلو حتی يك نفر را هم نبيند، جماعت او صحيح نيست.
١٤١٥ جای ايستادن امام بايد از جای ماموم بلندتر نباشد ولی اگر مكان امام مقدار خيلی كمی بلندتر باشد، اشكال ندارد. و نيز اگر زمين سراشيب باشد و امام در طرفی كه بلندتر است بايستد در صورتی كه سراشيبی آن زياد نباشد و طوری باشد كه به آن زمين مسطح بگويند مانعی ندارد.
١٤١٦ اگر جای ماموم بلندتر از جای امام باشد در صورتی كه بلندی به مقدار متعارف زمان قديم باشد مثل آن كه امام در صحن مسجد و ماموم در پشت بام بايستد اشكال ندارد، ولی اگر مثل ساختمانهای چند طبقه اين زمان باشد، جماعت اشكال دارد.
١٤١٧ اگر بين كسانی كه در يك صف ايستاده اند بچه مميز يعنی بچه ای كه خوب و بد را می فهمد فاصله شود، چنانچه ندانند نماز او باطل است، می توانند اقتدا كنند.
١٤١٨ بعد از تكبير امام اگر صف جلو آماده نماز، و تكبير گفتن آنان نزديك باشد كسی كه در صف بعد ايستاده، می تواند تكبير بگويد ولی احتياط مستحب آن است كه صبر كند تا تكبير صف جلو تمام شود.
١٤١٩ اگر بداند نماز يك صف از صفهای جلو باطل است، در صفهای بعد نمی تواند اقتدا كند، ولی اگر نداند نماز آنان صحيح است يا نه، می تواند اقتدا نمايد.
١٤٢٠ هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلا بداند امام وضو ندارد، اگر چه خود امام ملتفت نباشد، نمی تواند به او اقتدا كند.
١٤٢١ اگر ماموم بعد از نماز بفهمد كه امام عادل نبوده، يا كافر بوده، يا به جهتی نمازش باطل بوده، مثلا بی وضو نماز خوانده، نمازش صحيح است.
١٤٢٢ اگر در بين نماز شك كند كه اقتدا كرده يا نه، چنانچه در حالی باشد كه وظيفه ماموم است، مثلا به حمد و سوره امام گوش می دهد بايد نماز را به جماعت تمام كند، و اگر مشغول كاری باشد كه هم وظيفه امام و هم وظيفه ماموم است مثلا در ركوع يا سجده باشد، بايد نماز را به نيت فرادی تمام نمايد.
١٤٢٣ انسان در بين نماز جماعت می تواند نيت فرادی كند.
١٤٢٤ اگر ماموم به واسطه عذری بعد از حمد و سوره امام نيت فرادی كند، لازم نيست حمد و سوره را بخواند، ولی اگر پيش از تمام شدن حمد و سوره نيت فرادی نمايد، بايد مقداری را كه امام نخوانده بخواند.
١٤٢٥ اگر در بين نماز جماعت نيت فرادی نمايد، بنابر احتياط واجب نبايد دوباره نيت جماعت كند. ولی اگر مردد شود كه نيت فرادی كند يا نه، و بعد تصميم بگيرد نماز را با جماعت تمام كند، نمازش صحيح است.
١٤٢٦ اگر شك كند كه نيت فرادی كرده يا نه، بايد بنا بگذارد كه نيت فرادی نكرده است.
١٤٢٧ اگر موقعی كه امام در ركوع است، اقتدا كند و به ركوع امام برسد، اگر چه ذكر امام تمام شده باشد، نمازش به طور جماعت صحيح است و يك ركعت حساب می شود، اما اگر به مقدار ركوع خم شود و به ركوع امام نرسد، نمازش به طور فرادی صحيح می باشد و بايد آن را تمام نمايد.
١٤٢٨ اگر موقعی كه امام در ركوع است اقتدا كند و به مقدار ركوع خم شود و شك كند كه به ركوع امام رسيده يا نه، نمازش صحيح است و فرادی می شود.
١٤٢٩ اگر موقعی كه امام در ركوع است اقتدا كند و پيش از آن كه به اندازه ركوع خم شود، امام سر از ركوع بردارد، می تواند نيت فرادی كند، يا صبر كند تا امام برای ركعت بعد برخيزد و آن را ركعت اول نماز خود حساب كند و لی اگر برخاستن امام به قدری طول بكشد كه نگويند اين شخص نماز جماعت می خواند، بايد نيت فرادی نمايد.
١٤٣٠ اگر اول نماز يا بين حمد و سوره اقتدا كند و پيش از آن كه به ركوع رود امام سر از ركوع بردارد، نماز او به طور جماعت صحيح است، و بايد ركوع كند و خود را به امام برساند.
١٤٣١ اگر موقعی برسد كه امام مشغول خواندن تشهد آخر نماز است چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد، بايد بعد از نيت و گفتن تكبيرة الاحرام بنشيند و تشهد را با امام بخواند ولی سلام را نگويد و صبر كند تا امام سلام نماز را بدهد، بعد بايستد و بدون آن كه دوباره نيت كند و تكبير بگويد، حمد و سوره را بخواند و آن را ركعت اول نماز خود حساب كند.
١٤٣٢ ماموم نبايد جلوتر از امام بايستد، و اگر مساوی او هم بايستد، اشكال دارد و به احتياط واجب بايد كمی عقب تر از امام بايستد، اگر چه قد او بلندتر از امام باشد، كه در ركوع و سجود سرش جلوتر از امام باشد.
١٤٣٣ در نماز جماعت بايد بين ماموم و امام پرده و مانند آن كه پشت آن ديده نمی شود فاصله نباشد، و همچنين است بين انسان و ماموم ديگری كه انسان به واسطه او به امام متصل شده است ولی اگر امام، مرد و ماموم زن باشد چنانچه بين آن زن و امام يا بين آن زن و ماموم ديگری كه مرد است و زن به بواسطه او به امام متصل شده است پرده و مانند آن باشد اشكال ندارد.
١٤٣٤ اگر بعد از شروع به نماز بين ماموم و امام يا بين ماموم و كسی كه ماموم به واسطه او متصل به امام است پرده يا چيز ديگری كه پشت آن را نمی توان ديد فاصله شود، نمازش فرادی می شود، و صحيح است.
١٤٣٥ اگر بين جای سجده ماموم و جای ايستادن امام به قدر گشادی بين دو قدم فاصله باشد اشكال ندارد، و نيز اگر بين انسان به واسطه مامومی كه جلوی او ايستاده و انسان به وسيله او به امام متصل است به همين مقدار فاصله باشد نمازش اشكال ندارد، و احتياط مستحب آن است كه جای سجده ماموم با جای كسی كه جلوی او ايستاده هيچ فاصله نداشته باشد.
١٤٣٦ اگر ماموم به واسطه كسی كه طرف راست يا چپ او اقتدا كرده به امام متصل باشد و از جلو به امام متصل نباشد، چنانچه به اندازه گشادی بين دو قدم هم فاصله داشته باشند نمازش صحيح است.
١٤٣٧ اگر در نماز بين ماموم و امام يا بين ماموم و كسی كه ماموم به واسطه او به امام متصل است بيشتر از يك قدم بزرگ فاصله پيدا شود نمازش فرادی می شود و صحيح است.
١٤٣٨ اگر نماز همه كسانی كه در صف جلو هستند تمام شود يا همه نيت فرادی نمايند، اگر فاصله به اندازه يك قدم بزرگ نباشد نماز صف بعد به طور جماعت صحيح، و اگر بيشتر از اين مقدار باشد فرادی می شود و صحيح است.
١٤٣٩ اگر در ركعت دوم اقتدا كند قنوت و تشهد را با امام می خواند و احتياط آن است كه موقع خواندن تشهد انگشتان دست و سينه پا را به زمين بگذارد و زانوها را بلند كند و بايد بعد از تشهد با امام برخيزد و حمد و سوره را بخواند و اگربرای سوره وقت ندارد، حمد را تمام كند و در ركوع يا سجده خود را به امام برساند، يا نيت فرادی كند و نمازش صحيح است، ولی اگر در سجده به امام برسد، بهتر است كه احتياطا نماز را دوباره بخواند.
١٤٤٠ اگر موقعی كه امام در ركعت دوم نماز چهار ركعتی است اقتدا كند، بايددر ركعت دوم نمازش كه ركعت سوم امام است، بعد از دو سجده بنشيند و تشهد را به مقدار واجب بخواند و برخيزد، و چنانچه برای گفتن سه مرتبه تسبيحات وقت ندارد،يك مرتبه بگويد و در ركوع يا سجده خود را به امام برساند.
١٤٤١ اگر امام در ركعت سوم يا چهارم باشد و ماموم بداند كه اگر اقتدا كند و حمد را بخواند به ركوع امام نمی رسد، بنابر احتياط واجب بايد صبر كند تا امام به ركوع رود، بعد اقتدا نمايد.
١٤٤٢ اگر در ركعت سوم يا چهارم امام اقتدا كند، بايد حمد و سوره را بخواند و اگر برای سوره وقت ندارد بايد حمد را تمام كند و در ركوع يا سجده خود را به امام برساند، ولی اگر در سجده به امام برسد بهتر است كه احتياطا نماز را دوباره بخواند.
١٤٤٣ كسی كه می داند اگر سوره را بخواند در ركوع به امام نمی رسد، بايد سوره را نخواند، ولی اگر خواند نمازش صحيح است.
١٤٤٤ كسی كه اطمينان دارد كه اگر سوره را شروع كند يا تمام نمايد به ركوع امام می رسد، احتياط واجب آن است كه سوره را شروع كند يا اگر شروع كرده تمام نمايد.
١٤٤٥ كسی كه يقين دارد، اگر سوره را بخواند به ركوع امام می رسد، چنانچه سوره را بخواند و به ركوع نرسد نمازش صحيح است.
١٤٤٦ اگر امام ايستاده باشد و ماموم نداند كه در كدام ركعت است می تواند اقتدا كند ولی بايد حمد و سوره را به قصد قربت بخواند و اگر چه بعد بفهمد كه امام در ركعت اول يا دوم بوده نمازش صحيح است.
١٤٤٧ اگر به خيال اين كه امام در ركعت اول يا دوم است حمد و سوره نخواند و بعد از ركوع بفهمد كه در ركعت سوم يا چهارم بوده نمازش صحيح است. ولی اگر پيش از ركوع بفهمد بايد حمد و سوره را بخواند و اگر وقت ندارد فقط حمد را بخواند و در ركوع يا سجده خود را به امام برساند.
١٤٤٨ اگر به خيال اين كه امام در ركعت سوم يا چهارم است حمد و سوره را بخواند و پيش از ركوع يا بعد از آن بفهمد كه در ركعت اول يا دوم بوده نمازش صحيح است.
١٤٤٩ اگر موقعی كه مشغول نماز مستحبی است جماعت بر پا شود چنانچه اطمينان ندارد كه اگر نماز را تمام كند به جماعت برسد، مستحب است نماز را رها كند و مشغول نماز جماعت شود بلكه اگر اطمينان نداشته باشد كه به ركعت اول برسد مستحب است به همين دستور رفتار نمايد.
١٤٥٠ اگر موقعی كه مشغول نماز سه ركعتی يا چهار ركعتی است جماعت بر پا شود چنانچه به ركوع ركعت سوم نرفته و اطمينان ندارد كه اگر نماز را تمام كند به جماعت برسد، مستحب است به نيت نماز مستحبی نماز را دو ركعتی تمام كند و خود را به جماعت برساند.
١٤٥١ اگر نماز امام تمام شود و ماموم مشغول تشهد يا سلام اول باشد لازم نيست نيت فرادی كند.
١٤٥٢ كسی كه يك ركعت از امام عقب مانده وقتی امام تشهد ركعت آخر را می خواند می تواند برخيزد و نماز را تمام كند و يا انگشتان دست، و سينه پا را به زمين بگذارد و زانوها را بلند نگه دارد و صبر كند تا امام سلام نماز را بگويد و بعد برخيزد.
شرايط امام جماعت
١٤٥٣ امام جماعت بايد بالغ و عاقل و شيعه دوازده امامی و عادل و حلال زاده باشد و نماز را به طور صحيح بخواند، و نيز اگر ماموم مرد است امام او هم بايد مرد باشد. و اقتدا كردن بچه مميز كه خوب و بد را می فهمد به بچه مميز ديگر جايز نيست. و احتياط واجب آن است كه امام زن نيز مرد باشد.
١٤٥٤ امامی را كه عادل می دانسته، اگر شك كند به عدالت خود باقی است يا نه، می تواند به او اقتدا نمايد.
١٤٥٥ كسی كه ايستاده نماز می خواند نمی تواند به كسی كه نشسته يا خوابيده نماز می خواند اقتدا كند و كسی كه نشسته نماز می خواند نمی تواند به كسی كه خوابيده نماز می خواند، اقتدا نمايد.
١٤٥٦ كسی كه نشسته نماز می خواند می تواند به كسی كه نشسته نماز می خواند اقتدا كند و همچنين كسی كه خوابيده است می تواند به كسی كه نشسته نماز می خواند اقتدا كند ولی كسی كه نشسته نماز می خواند نمی تواند به كسی كه خوابيده نماز می خواند، اقتدا نمايد.
١٤٥٧ اگر امام جماعت به واسطه عذری با تيمم يا با وضوی جبيره ای نماز بخواند می شود به او اقتدا كرد ولی اگر به واسطه عذری با لباس نجس نماز می خواند بنابر احتياط واجب نبايد به او اقتدا كرد.
١٤٥٨ اگر امام مرضی دارد كه نمی تواند از بيرون آمدن بول و غائط خودداری كند بنابر احتياط واجب نمی شود به او اقتدا كرد.
١٤٥٩ بنابر احتياط واجب كسی كه مرض خوره يا پيسی دارد، نبايد امام جماعت شود.
احكام جماعت
١٤٦٠ موقعی كه ماموم نيت می كند بايد امام را معين نمايد، ولی دانستن اسم او لازم نيست، مثلا اگر نيت كند اقتدا می كنم به امام حاضر نمازش صحيح است.
١٤٦١ ماموم بايد غير از حمد و سوره همه چيز نماز را خودش بخواند ولی اگر ركعت اول يا دوم او، ركعت سوم يا چهارم امام باشد بايد حمد و سوره را بخواند.
١٤٦٢ اگر ماموم در ركعت اول و دوم نماز صبح و مغرب و عشا صدای حمد و سوره امام را بشنود اگر چه كلمات را تشخيص ندهد، بايد حمد و سوره را نخواند و اگر صدای امام را نشنود، مستحب است حمد و سوره بخواند ولی بايد آهسته بخواند و چنانچه سهوا بلند بخواند اشكال ندارد.
١٤٦٣ اگر ماموم بعضی از كلمات حمد و سوره امام را بشنود، احتياط واجب آن است كه حمد و سوره را نخواند.
١٤٦٤ اگر ماموم سهوا حمد و سوره بخواند يا خيال كند صدايی را كه می شنود صدای امام نيست و حمد و سوره بخواند و بعد بفهمد صدای امام بوده نمازش صحيح است.
١٤٦٥ اگر شك كند كه صدای امام را می شنود يا نه، يا صدايی بشنود و نداند صدای امام ست يا صدای كس ديگر، می تواند حمد و سوره بخواند.
١٤٦٦ ماموم بايد در ركعت اول و دوم نماز ظهر و عصر، حمد و سوره نخواند و مستحب است به جای آن ذكر بگويد.
١٤٦٧ ماموم نبايد تكبيرة الاحرام را پيش از امام بگويد بلكه احتياط واجب آن است كه تا تكبير امام تمام نشده، تكبير نگويد.
١٤٦٨ اگر ماموم پيش از امام عمدا هم سلام دهد نمازش صحيح است.
١٤٦٩ اگر ماموم غير از تكبيرة الاحرام و سلام چيزهای ديگر نماز را پيش از امام بگويد اشكال ندارد ولی اگر آنها را بشنود يا بداند امام چه وقت می گويد،احتياط مستحب آن است كه پيش از امام نگويد.
١٤٧٠ ماموم بايد غير از آنچه در نماز خوانده می شود كارهای ديگر آن مانند ركوع و سجود را با امام يا كمی بعد از امام به جا آورد و اگر عمدا پيش از امام يا مدتی بعد از امام انجام دهد، معصيت كرده و لی نمازش صحيح است، اما اگر در دو ركن پشت سر هم از امام جلو يا عقب بيفتد بنابر احتياط واجب بايد نماز را تمام كند و دوباره بخواند، اگر چه بعيد نيست نمازش صحيح باشد و فرادی شود.
١٤٧١ اگر سهوا پيش از امام سر از ركوع بردارد، چنانچه امام در ركوع باشد بايد به ركوع برگردد و با امام سر بردارد و در اين صورت زياد شدن ركوع كه ركن است نماز را باطل نمی كند ولی اگر به ركوع برگردد و پيش از آن كه به ركوع برسد،امام سر بردارد نمازش باطل است.
١٤٧٢ اگر اشتباها سر بردارد و ببيند امام در سجده است بايد به سجده برگردد و چنانچه در هر دو سجده اين اتفاق بيفتد برای زياد شدن دو سجده كه ركن است نماز باطل نمی شود.
١٤٧٣ كسی كه اشتباها پيش از امام سر از سجده برداشته هرگاه به سجده برگردد،و هنوز به سجده نرسيده امام سر بردارد، نمازش صحيح است ولی اگر در هر دو سجده اين اتفاق بيفتد، نماز باطل است.
١٤٧٤ اگر اشتباها سر از ركوع يا سجده بردارد و سهوا يا به خيال اينكه به امام نمی رسد به ركوع يا سجده نرود نمازش صحيح است.
١٤٧٥ اگر سر از سجده بردارد و ببيند امام در سجده است چنانچه به خيال اين كه سجده اول امام است، به قصد اين كه با امام سجده كند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده بايد بنابر احتياط نماز را تمام كند و از سر بخواند و اگر به خيال اينكه سجده دوم است به سجده رود و بفهمد سجده اول امام بوده احتياط آن است كه نماز را فرادی تمام نمايد اگر چه می تواند متابعت امام را بكند و به سجده رود و نماز را تمام كند.
١٤٧٦ اگر سهوا پيش از امام به ركوع رود و طوری باشد كه اگر سر بردارد به مقداری از قرائت امام می رسد، چنانچه سر بردارد و با امام به ركوع رود نمازش صحيح است.
١٤٧٧ اگر سهوا پيش از امام به ركوع رود و طوری باشد كه اگر برگردد به چيزی از قرائت امام نمی رسد، واجب است سر بردارد و با امام نماز را تمام كند و نمازش صحيح است اگر چه احوط استحبابی در اين صورت اعاده نماز است، و اگر سر برندارد تا امام برسد نمازش صحيح است.
١٤٧٨ اگر سهوا پيش از امام به سجده رود، واجب است كه سر بردارد و با امام به سجده رود و نمازش صحيح است اگر چه احتياط استحبابی در اين صورت اعاده نماز است و اگر برنداشت نمازش صحيح است.
١٤٧٩ اگر امام در ركعتی كه قنوت ندارد اشتباها قنوت بخواند يا در ركعتی كه تشهد ندارد اشتباها مشغول خواندن تشهد شود ماموم نبايد قنوت و تشهد را بخواند ولی نمی تواند پيش از امام به ركوع رود، يا پيش از ايستادن امام بايستد بلكه بايد صبر كند تا قنوت و تشهد امام تمام شود و بقيه نماز را با او بخواند.
چيزهايی كه در نماز جماعت مستحب است
١٤٨٠ اگر ماموم يك مرد باشد، مستحب است طرف راست امام بايستد، واگر يك زن باشد، مستحب است در طرف راست امام طوری بايستد كه جای سجده اش مساوی زانو يا قدم امام باشد، و اگر يك مرد و يك زن، يا يك مرد و چند زن باشند، مستحب است مرد طرف راست امام و باقی پشت سر امام بايستند، و اگرچند مرد يا چند زن باشند، مستحب است پشت سر امام بايستند، و اگر چند مرد و چند زن باشند، مستحب است مردها عقب امام و زنها پشت مردها بايستند.
١٤٨١ اگر امام و ماموم هر دو زن باشند احتياط آن است كه امام كمی جلوتر بايستد.
١٤٨٢ مستحب است امام در وسط بايستد و اهل علم و كمال و تقوی در صف اول بايستند.
١٤٨٣ مستحب است صفهای جماعت منظم باشد و بين كسانی كه در يك صف ايستاده اند فاصله نباشد و شانه آنان رديف يكديگر باشد.
١٤٨٤ مستحب است بعد از گفتن "قد قامت الصلاة" مامومين برخيزند.
١٤٨٥ مستحب است امام جماعت حال مامومی را كه از ديگران ضعيف تر است رعايت كند و عجله نكند تا افراد ضعيف به او برسند، و نيز مستحب است قنوت و ركوع و سجود را طول ندهد، مگر
١٤٨٦ مستحب است امام جماعت در حمد و سوره و ذكرهايی كه بلند می خواند صدای خود را بقدری بلند كند كه ديگران بشنوند ولی بايد بيش از اندازه صدا را بلند نكند.
١٤٨٧ اگر امام در ركوع بفهمد كسی تازه رسيده و می خواهد اقتدا كند مستحب است ركوع را دو برابر هميشه طول بدهد و بعد برخيزد، اگر چه بفهمد كس ديگری هم برای اقتدا وارد شده است.
چيزهايی كه در نماز جماعت مكروه است
١٤٨٨ اگر در صفهای جماعت جا باشد، مكروه است انسان تنها بايستد.
١٤٨٩ مكروه است ماموم ذكرهای نماز را طوری بگويد كه امام بشنود.
١٤٩٠ مسافری كه نماز ظهر و عشا را دو ركعت می خواند مكروه است در اين نمازها به كسی كه مسافر نيست اقتدا كند و كسی كه مسافر نيست مكروه است در اين نمازها به مسافر اقتدا نمايد.
نماز آيات
موارد وجوب نماز آيات و احكام آن
١٤٩١ نماز آيات كه دستور آن بعدا گفته خواهد شد به واسطه چهار چيز واجب می شود: اول: گرفتن خورشيد. دوم: گرفتن ماه، اگر چه مقدار كمی از آنها گرفته شود و كسی هم از آن نترسد. سوم: زلزله، اگر چه كسی هم نترسد. چهارم: رعد و برق و بادهای سياه و سرخ و مانند اينها در صورتی كه بيشتر مردم بترسند، كه بنابر احتياط واجب بايد برای اينها هم نماز آيات بخوانند.
١٤٩٢ اگر از چيزهايی كه نماز آيات برای آنها واجب است بيشتر از يكی اتفاق بيفتد انسان بايد برای هر يك از آنها يك نماز آيات بخواند، مثلا اگر خورشيد بگيرد و زلزله هم بشود بايد دو نماز آيات بخواند.
١٤٩٣ كسی كه چند نماز آيات بر او واجب است اگر همه آنها برای يك چيز بر او واجب شده باشد، مثلا سه مرتبه خورشيد گرفته و نماز آنها را نخوانده است موقعی كه قضای آنها را می خواند، لازم نيست معين كند كه برای كدام دفعه آنها باشد و همچنين است اگر چند نماز برای رعد و برق و بادهای سياه و سرخ و مانند اينها براو واجب شده باشد ولی اگر برای آفتاب گرفتن و ماه گرفتن و زلزله، يا برای دوتای اينها نمازهايی بر او واجب شده باشد بنابر احتياط واجب بايد موقع نيت،معين كند، نماز آياتی را كه می خواند برای كدام يك آنها است.
١٤٩٤ چيزهايی كه نام آيات برای آنها واجب است در هر شهری اتفاق بيافتد فقط مردم همان شهر بايد نماز آيات بخوانند و بر مردم جاهای ديگر واجب نيست، ولی اگر مكان آنها بقدری نزديك باشد كه با آن شهر يكی حساب شود نماز آيات بر آنها هم واجب است.
١٤٩٥ از وقتی كه خورشيد يا ماه شروع به گرفتن می كند انسان بايد نماز آيات را بخواند و بنابر احتياط واجب بايد به قدری تاخير نيندازد كه شروع به باز شدن كند.
١٤٩٦ اگر خواندن نماز آيات را به قدری تاخير بيندازد كه آفتاب يا ماه شروع به باز شدن كند بايد نيت ادا و قضا نكند ولی اگر بعد از باز شدن تمام آن،نماز بخواند بايد نيت قضا نمايد.
١٤٩٧ اگر مدت گرفتن خورشيد يا ماه بيشتر از خواندن يك ركعت باشد ولی انسان نماز را نخواند، تا به اندازه خواندن يك كعت به آخر وقت آن مانده باشد بايد نيت ادا كند بلكه اگر مدت گرفتن آنها به اندازه خواندن يك ركعت هم باشد بنابر احتياط واجب بايد نماز آيات را بخواند و ادا است.
١٤٩٨ موقعی كه زلزله و رعد و برق و مانند اينها اتفاق می افتد، انسان بايد فورا نماز آيات را بخواند و اگر نخواند معصيت كرده و تا آخر عمر بر او واجب است و هر وقت بخواند ادا است.
١٤٩٩ اگر بعد از باز شدن آفتاب يا ماه بفهمد كه تمام آن گرفته بوده بايد قضای نماز آيات را بخواند ولی اگر بفهمد مقداری از آن گرفته بوده قضا بر او واجب نيست.
١٥٠٠ اگر عده ای بگويند كه خورشيد يا ماه گرفته است چنانچه انسان از گفته آنان يقين پيدا نكند و نماز آيات نخواند و بعد معلوم شود راست گفته اند، در صورتی كه تمام خورشيد يا ماه گرفته باشد بايد نماز آيات را بخواند و اگر دو نفر كه عادل بودن آنان معلوم نيست بگويند خورشيد يا ماه گرفته، بعد معلوم شود كه عادل بوده اند بايد نماز آيات را بخواند، بلكه اگر معلوم شود كه مقداری از آن گرفته احتياط واجب آن است كه نماز آيات را بخواند.
١٥٠١ اگر انسان به گفته كسانی كه از روی قاعده علمی وقت گرفتن خورشيد و ماه را می دانند، اطمينان پيدا كند كه خورشيد يا ماه گرفته، بنابر احتياط واجب بايد نماز آيات را بخواند. و نيز اگر بگويند فلان وقت خورشيد يا ماه می گيرد و فلان مقدار طول می كشد، و انسان به گفته آنان اطمينان پيدا كند، بنابر احتياط واجب بايد به حرف آنان عمل نمايد، مثلا اگر بگويند آفتاب فلان ساعت شروع به بازشدن می كند، احتياطا بايد نماز را تا آن وقت تاخير نيندازد.
١٥٠٢ اگر بفهمد نماز آياتی را كه خوانده باطل بوده، بايد دوباره بخواند، واگر وقت گذشته قضا نمايد.
١٥٠٣ اگر در وقت نماز يوميه نماز آيات هم بر انسان واجب شود، چنانجه برای هر دو نماز وقت دارد، هر كدام را اول بخواند اشكال ندارد، و اگر وقت يكی از آن دو تنگ باشد، بايد اول آن را بخواند، و اگر وقت هر دو تنگ باشد، بايد اول نماز يوميه را بخواند.
١٥٠٤ اگر در بين نماز يوميه بفهمد كه وقت نماز آيات است، چنانچه وقت نماز يوميه هم تنگ باشد، بايد آن را تمام كند، بعد نماز آيات را بخواند، و اگر وقت نماز يوميه تنگ نباشد، بايد آن را بشكند و اول نماز آيات، بعد نماز يوميه را بجا آورد.
١٥٠٥ اگر در بين نماز آيات بفهمد كه وقت نماز يوميه تنگ است، بايد نماز آيات را رها كند و مشغول نماز يوميه شود و بعد از آن كه نماز را تمام كرد، پيش از انجام كاری كه نماز را به هم بزند، بقيه نماز آيات را از همان جا كه رها كرده بخواند.
١٥٠٦ اگر در حال حيض يا نفاس زن، آفتاب يا ماه بگيرد و تا آخر مدتی كه خورشيد يا ماه باز می شوند در حال حيض يا نفاس باشد، نماز آيات بر او واجب نيست و قضا هم ندارد.
دستور نماز آيات
١٥٠٧ نماز آيات دو ركعت است و در هر ركعت پنج ركوع دارد، و دستور آن اين است كه انسان بعد از نيت، تكبير بگويد و يك حمد و يك سوره تمام بخواند و به ركوع رود و سر از ركوع بردارد، دوباره يك حمد و يك سوره بخواند، باز به ركوع رود تا پنج مرتبه، و بعد از بلند شدن از ركوع پنجم دو سجده نمايد و برخيزد و ركعت دوم را هم مثل ركعت اول بجا آورد و تشهد بخواند و سلام دهد.
١٥٠٨ در نماز آيات ممكن است انسان بعد از نيت و تكبير و خواندن حمد،آيه های يك سوره را پنج قسمت كند و يك آيه يا بيشتر از آن را بخواند وبه ركوع رود و سر بردارد و بدون اين كه حمد بخواند قسمت دوم همان سوره را بخواند و به ركوع رود و همين طور تا پيش از ركوع پنجم سوره را تمام نمايد، مثلا به قصد سوره "قل هو الله احد" بسم الله الرحمن الرحيم بگويد و به ركوع رود، بعد بايستد و بگويد: "قل هو الله احد" دوباره به ركوع رود و بعد از ركوع بايستد و بگويد: "الله الصمد" باز به ركوع رود و بايستد و بگويد: "لم يلد و لم يولد" و برود به ركوع بازهم سر بردارد و بگويد: "و لم يكن له كفوا احد" و بعد از آن به ركوع پنجم رود و بعداز سر برداشتن، دو سجده كند و ركعت دوم را هم مثل ركعت اول بجا آورد و بعد از سجده دوم، تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.
١٥٠٩ اگر در يك ركعت از نماز آيات پنج مرتبه حمد و سوره بخواند و در ركعت ديگر يك حمد بخواند و سوره را پنج قسمت كند، مانعی ندارد.
١٥١٠ چيزهايی كه در نماز يوميه واجب و مستحب است، در نماز آيات هم واجب و مستحب می باشد، ولی در نماز آيات مستحب است به جای اذان و اقامه سه مرتبه به قصد اميد ثواب بگويند: "الصلاة".
١٥١١ مستحب است بعد از ركوع پنجم و دهم بگويد "سمع الله لمن حمده" و نيز پيش از ركوع و بعد از آن تكبير بگويد، ولی بعد از ركوع پنجم و دهم، گفتن تكبير مستحب نيست.
١٥١٢ مستحب است پيش از ركوع دوم و چهارم و ششم و هشتم و دهم قنوت بخواند،و اگر فقط يك قنوت پيش از ركوع دهم بخواند، كافی است.
١٥١٣ اگر در نماز آيات شك كند كه چند ركعت خوانده و فكرش به جايی نرسد،نماز باطل است.
١٥١٤ اگر شك كند كه در ركوع آخر ركعت اول است يا در ركوع اول ركعت دوم،و فكرش به جايی نرسد، نماز باطل است. ولی اگر مثلا شك كند كه چهار ركوع كرده يا پنج ركوع، چنانچه برای رفتن به سجده خم نشده، بايد ركوعی را كه شك دارد بجا آورده يا نه، بجا آورد. واگر برای رفتن به سجده خم شده، بايد به شك خود اعتنا نكند.
١٥١٥ هر يك از ركوعهای نماز آيات ركن است كه اگر عمدا يا اشتباها كم يا زياد شود، نماز باطل است.
نماز عيد فطر و قربان
١٥١٦ نماز عيد فطر و قربان در زمان حضور امام عليه السلام واجب است و بايدبه ماعت خوانده شود، و در زمان ما كه امام عليه السلام غايب است مستحب می باشد. و احتياط واجب آن است كه آن را به جماعت نخوانند، ولی به قصد رجاء مانع ندارد. و چنانچه ولی فقيه يا ماذون از طرف او اقامه جماعت نمايد،اشكال ندارد.
١٥١٧ وقت نماز عيد قربان از اول آفتاب روز عيد است تا ظهر.
١٥١٨ مستحب است نماز عيد قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند و در عيد فطر مستحب است بعد از بلند شدن آفتاب افطار كنند و زكات فطره را هم بدهند بعد از نماز عيد را بخوانند.
١٥١٩ نماز عيد فطر و قربان دو ركعت است كه در ركعت اول بعد از خواندن حمد و سوره بايد پنج تكبير بگويد، و بعد از هر تكبير يك قنوت بخواند و بعداز قنوت پنجم تكبيری بگويد و به ركوع رود و دو سجده بجا آورد و برخيزد، و در ركعت دوم چهار مرتبه تكبير بگويد و بعد از هر تكبير قنوت بخواند و تكبير پنجم را بگويد و به ركوع رود و بعد از ركوع دو سجده كند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد
١٥٢٠ در قنوت نماز عيد قربان هر دعا و ذكری بخوانند كافی است ولی بهتر است اين دعا را به قصد اميد ثواب بخوانند: "اللهم اهل الكبرياء و العظمة و اهل الجود و الجبروت و اهل العفو و الرحمة و اهل التقوی و المغفرة اسالك بحق هذا اليوم الذی جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلی الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلی علی محمد و آل محمد و ان تدخلنی فی كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنی من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد صلواتك عليه و عليهم اللهم انی اسالك خير ما سالك به عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون".
١٥٢١ مستحب است در نماز عيد فطر و قربان قرائت را بلند بخوانند.
١٥٢٢ نماز عيد سوره مخصوصی ندارد، ولی بهتر است كه در ركعت اول آن سوره"شمس" سوره و در ركعت دوم سوره "كاشيه" سوره را بخوانند، يا در ركعت اول سوره "سبح اسم" سوره و در ركعت دوم سوره "شمس" را بخوانند.
١٥٢٣ مستحب است در روز عيد فطر قبل از نماز عيد به خرما افطار كند،و در عيد قربان از گوشت قربانی بعد از نماز قدری بخورد.
١٥٢٤ مستحب است پيش از نماز عيد غسل كند، و دعاهايی كه پيش از نماز و بعد از آن در كتابهای دعا ذكر شده به اميد ثواب بخواند.
١٥٢٥ مستحب است در نماز عيد بر زمين سجده كنند و در حال گفتن تكبيرها دستها را بلند كنند و نماز را بلند بخوانند.
١٥٢٦ بعد از نماز مغرب و عشای شب عيد فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عيد و نيز بعد از نماز عيد فطر مستحب است اين تكبيرها را بگويند:"الله اكبر الله اكبر لا اله الا الله و الله اكبر الله اكبر و لله الحمد الله اكبر علی ما هدانا".
١٥٢٧ مستحب است انسان در عيد قربان بعد از ده نماز كه اول آنها نماز ظهر روز عيد و آخر آنها نماز صبح روز دوازدهم است تكبيرهايی را كه در مساله پيش گفته شد بگويد و بعد از آن بگويد: "الله اكبر علی ما رزقنا من بهيمة الانعام و الحمد لله علی ما ابلانا" ولی اگر عيد قربان را در منی باشد مستحب است بعداز پانزده نماز كه اول آنها نماز ظهر روز عيد و آخر آنها نماز صبح روز سيزدهم ذی حجه است، اين تكبيرها را بگويد.
١٥٢٨ كراهت دارد نماز عيد را زير سقف بخواند.
١٥٢٩ اگر شك كند در تكبيرهای نماز و قنوتهای آن، اگر از محل آن تجاوز نكرده است بنابر اقل بگذارد، و اگر بعد معلوم شود كه گفته بوده اشكال ندارد.
١٥٣٠ اگر قرائت يا تكبيرات يا قنوتها را فراموش كند و بجا نياورد، نمازش صحيح است.
١٥٣١ اگر ركوع يا دو سجده يا تكبيرة الاحرام را فراموش كند، نمازش باطل می شود.
١٥٣٢ اگر در نماز عيد يك سجده يا تشهد را فراموش كند احتياط مستحب آن است كه بعد از نماز آن را رجاءا بجا آورد، و اگر كاری كند كه برای آن،سجده سهو در نمازهای يوميه لازم است، احتياط مستحب آن است كه بعد از نماز رجاءا دو سجده سهو برای آن نماز بنمايد.
اجير گرفتن برای نماز
١٥٣٣ بعد از مرگ انسان می شود برای نماز و عبادتهای ديگر او كه در زندگی بجا نياورده، ديگری را اجير كنند يعنی به او مزد دهند كه آنها را بجا آورد و اگركسی بدون مزد هم آنها را انجام دهد، صحيح است.
١٥٣٤ انسان می تواند برای بعضی از كارهای مستحبی مثل زيارت قبر پيغمبر و امامان عليهم السلام، از طرف زندگان اجير شود، و نيز می تواند كار مستحبی را انجام دهد و ثواب آن را برای مردگان يا زندگان هديه نمايد.
١٥٣٥ كسی كه برای نماز قضای ميت اجير شده بايد يا مجتهد باشد يا مسايل نماز را از روی تقليد صحيح، بداند.
١٥٣٦ اجير بايد موقع نيت، ميت را معين نمايد، و لازم نيست اسم او را بداند. پس اگر نيت كند از طرف كسی نماز می خوانم كه برای او اجير شده ام، كافی است.
١٥٣٧ اجير بايد خود را به جای ميت فرض كند و عبادتهای او را قضا نمايد، واگر عملی را انجام دهد و ثواب آن را برای او هديه كند، كافی نيست.
١٥٣٨ بايد كسی را اجير كنند كه اطمينان داشته باشند كه نماز را به صورت صحيح می خواند.
١٥٣٩ كسی كه ديگری را برای نمازهای ميت اجير كرده اگر بفهمد كه عمل را بجا نياورده يا باطل انجام داده بايد دوباره اجير بگيرد.
١٥٤٠ هرگاه شك كند كه اجير عمل را انجام داده يا نه، اگر چه بگويد انجام داده ام، بايد دوباره اجير بگيرد، ولی اگر شك كند كه عمل او صحيح بوده يا نه، گرفتن اجير لازم نيست.
١٥٤١ كسی را كه عذری دارد و مثلا نشسته نماز می خواند نمی شود برای نمازهای ميت اجير كرد بلكه بنابر احتياط واجب بايد كسی را هم كه با تيمم يا جبيره نماز می خواند اجير نكنند.
١٥٤٢ مرد برای زن و زن برای مرد می تواند اجير شود، و در بلند خواندن و آهسته خواندن نماز بايد به تكليف خود عمل نمايد.
١٥٤٣ لازم نيست قضای نمازهای ميت به ترتيب خوانده شود، اگر چه بدانند كه ميت ترتيب نمازهای خود را می دانسته.
١٥٤٤ اگر با اجير شرط كنند كه عمل را به طور مخصوصی انجام دهد، بايد همان طور بجا آورد و اگر با او شرط نكنند، بايد در آن عمل به تكليف خود رفتار نمايد، و احتياط مستحب آن است كه از وظيفه خودش و ميت هر كدام كه به احتياط نزديك تر است به آن عمل كند، مثلا اگر وظيفه ميت گفتن سه مرتبه تسبيحات اربعه بوده و تكليف او يك مرتبه است سه مرتبه بگويد.
١٥٤٥ اگر با اجير شرط نكنند كه نماز را با چه مقدار از مستحبات آن بخواند، بايد مقداری از مستحبات نماز را كه معمول است بجا آورد.
١٥٤٦ اگر ميت ترتيب نمازهايی را كه قضا شده، می دانسته و انسان بخواهد برای آن نمازها اجير بگيرد، لازم نيست برای هر كدام آنها وقتی را معين نمايد.
١٥٤٧ اگر كسی اجير شود كه مثلا در مدت يك سال نمازهای ميت را بخواند و پيش از تمام شدن سال، بميرد بايد برای نمازهايی كه می دانند به جا نياورده، ديگری را اجير نمايند بلكه برای نمازهايی كه احتمال می دهند به جا نياروده بايد بنابر احتياط واجب اجير بگيرند.
١٥٤٨ كسی را كه برای نمازهای ميت اجير كرده اند، اگر پيش از تمام كردن نمازها بميرد و اجرت همه آنها را گرفته باشد، چنانچه شرط كرده باشند كه تمام نمازها را خودش بخواند، بايد اجرت مقداری را كه نخوانده از مال او به ولی ميت بدهند، مثلا اگر نصف آنها را نخوانده، بايد نصف پولی را كه گرفته از مال او به ولی ميت بدهند، و اگر شرط نكرده باشند، بايد ورثه اش از مال او اجير بگيرند، اما اگر مال نداشته باشد بر ورثه او چيزی واجب نيست.
١٥٤٩ اگر اجير پيش از تمام كردن نمازهای ميت بميرد و خودش هم نماز قضا داشته باشد، بايد از مال او برای نمازهايی كه اجير بوده ديگری را اجير نمايند و اگر چيزی زياد آمد، در صورتی كه وصيت كرده باشد و ورثه اجازه بدهند برای تمام نمازهای او اجير بگيرند و اگر اجازه ندهند ثلث آن را به مصرف نماز خودش برسانند.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم