احکام شرعی
آیت‌الله ‌العظمی جعفر سبحانی
آیت‌الله ‌العظمی جعفر سبحانی
آیت‌الله ‌العظمی جعفر سبحانی

رساله توضیح المسائل آیت‌الله ‌العظمی جعفر سبحانی

(1) احکام تقلید (2) طهارت آب اقسام آبها آب مطلق و مضاف 1. آب کُر 2. آب قلیل 4. آب باران 5. آب چاه احکام آبها احکام تَخَلّی اشاره اسْتِبْراءْ مستحبات و مکروهات تخلی نجاسات نجاسات اشاره 1 و 2. بول و غائط 3. منی 4. مردار 5. خون 6 و 7. سگ و خوک 8. کافر و کسانی که در حکم کافرند 9. مسکر مایع 10. فقّاع یا آب جو 11. عرق حیوان نجاست خوار [12]- عرق جنب از حرام راه های ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چیزهای پاک احکام نجاسات مطهرات 1. آب 2. زمین 3. آفتاب 4. استحاله 5. کم شدن دو سوم آب انگور 6. انتقال 8. تبعیّت 9. برطرف شدن عین نجاست 10. استبراء حیوان نجاست خوار 11. غایب شدن مسلمان احکام ظرف ها وضو کیفیّت وضو گرفتن وضوی ارتماسی دعاهایی که موقع وضو گرفتن مستحب است شرایط وضو احکام وضو چیزهایی که باید برای آنها وضو گرفت چیزهایی که وضو را باطل می کند احکام وضوی جبیره احکام غسل غسل های واجب اشاره جنابت استحاضه احکام حائض نفاس غسل مسّ میّت احکام غسل میّت غسل های مستحب احکام تیمّم در هفت مورد به جای وضو و غسل باید تیمّم کرد نخست از موارد تیمم دوم از موارد تیمّم سوم از موارد تیمّم چهارم از موارد تیمّم پنجم از موارد تیمّم ششم از موارد تیمّم هفتم از موارد تیمّم چیزهایی که تیمّم به آنها صحیح است احکام متفرقه تیمّم (3) احکام نماز اشاره نمازهای واجب اشاره نمازهای واجب یومیّه اشاره وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهایی که باید به ترتیب خوانده شود نمازهای مستحب اشاره وقت نافله های یومیّه نماز غفیله احکام قبله پوشانیدن بدن در نماز لباس نمازگزار لباس نمازگزار شش شرط دارد: شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم مواردی که پاک بودن بدن و لباس شرط نیست چیزهایی که در لباس نمازگزار مستحب است چیزهایی که در لباس نمازگزار مکروه است مکان نمازگزار مکان نمازگزار چند شرط دارد: شرط اول، آنکه مباح باشد شرط دوم، استقرار شرط سوم، وسعت و گنجایش برای نماز. شرط چهارم، پاکی از نجاست سرایت کننده. شرط پنجم، تقدم مرد بر زن. شرط ششم، بلندتر نبودن جای پیشانی از محل ایستادن. جاهایی که نمازخواندن در آنها مستحب است جاهایی که نمازخواندن در آنها مکروه است احکام مسجد اذان و اقامه اشاره ترجمه اذان و اقامه واجبات نماز اشاره نیت تکبیرة الإحرام قیام (ایستادن) قرائت رکوع سجود اشاره چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است مکروهات سجده سجده واجب قرآن تشهّد سلام نماز ترتیب موالات قنوت مبطلات نماز چیزهائی که در نماز مکروه است مواردی که می شود نماز واجب را شکست شکیات اشاره شک های باطل شک هائی که نباید به آنها اعتنا کرد شک های صحیح طریقه نماز احتیاط سجده سهو اشاره کیفیت سجده سهو قضای سجده و تشهد فراموش شده کم و زیاد کردن اجزاء و شرائط نماز احکام نماز مسافر شرط اول: آن که سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعی نباشد شرط دوم: قصد هشت فرسخ از آغاز سفر شرط سوم: تصمیم بر ادامه سفر شرط چهارم: از وطن عبور نکند شرط پنجم: سفر برای کار حرام نباشد شرط ششم: خانه به دوش نباشد شرط هفتم: سفر برای شغل نباشد شرط هشتم: رسیدن به حد ترخّص چیزهائی که سفر را قطع می کند اشاره اول: رسیدن به وطن دوم: قصد اقامت ده روز سوم: توقف یک ماه بدون قصد مسائل متفرّقه نماز قضا اشاره نماز قضای پدر و مادر نماز جماعت اشاره شرائط نماز جماعت اشاره اول: نبودن حایل دوم: بلند نبودن محل ایستادن امام سوم: نبودن فاصله میان مأمومین چهارم: مأموم جلوتر از امام نایستد شرائط امام جماعت احکام جماعت نماز آیات اشاره کیفیت نماز آیات احکام نماز جمعه نماز عید فطر و قربان اجیر گرفتن برای نماز (4) احکام روزه اشاره نیّت چیزهائی که روزه را باطل می کند اشاره 1. خوردن و آشامیدن 2. جماع 3. استمناء 4. دروغ بستن به خدا و پیغمبر 5. رساندن غبار غلیظ به حلق 6. فرو بردن سر در آب 7. باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح 8. تنقیه 9. قی کردن آنچه برای روزه دار مکروه است کفّاره روزه جاهائی که فقط قضای روزه واجب است احکام روزه قضا احکام روزه مسافر کسانی که روزه بر آنها واجب نیست راه ثابت شدن اول ماه روزه های حرام و مکروه (5) اعتکاف اشاره احکام اعتکاف (6) خمس احکام خمس در هفت چیز خمس واجب می شود: 1 - منفعت کسب 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهری که با غواصی به دست می آید 6 - غنیمت 7 - زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد مصرف خمس (7) احکام زکات اشاره شرایط واجب شدن زکات زکات گندم و جو و خرما و کشمش نصاب طلا نصاب نقره زکات شتر و گاو و گوسفند اشاره نصاب گوسفند نصاب گاو نصاب شتر مسائل متفرقه زکات مصرف زکات شرایط کسانی که مستحق زکاتند نیت زکات مسائل متفرقه زکات زکات فطره اشاره مصرف زکات فطره مسائل متفرقه زکات فطره (8) احکام خرید و فروش آداب معامله معاملات مکروه معاملات باطل اشاره ربا احکام ربای معاوضی شرایط خریدار و فروشنده شرائط جنس و عوض آن صیغه خرید و فروش خرید و فروش میوه ها نقد و نسیه معامله سلف اشاره شرائط معامله سلف احکام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردی که انسان می تواند معامله را به هم بزند اشاره احکام خیارات (9) احکام شرکت (10) احکام صلح (11) احکام اجاره اشاره شرائط اجاره مسائل متفرقه اجاره (12) احکام جُعاله (13) احکام مضاربه (14) احکام مُزارَعَه (15) مُساقات اشاره شرایط مُساقات احکام مساقات (16) محجورین (کسانی که نمی توانند در مال خود تصرف کنند) (17) احکام وکالت (18) قرض اشاره احکام قرض (19) احکام حواله (20) احکام رَهن (21) احکام ضامن شدن (22) احکام کفالت (23) احکام ودیعه (امانت) (24) احکام عارِیَه (25) احکام غَصب (26) احکام اموال گمشده (27) احکام نکاح یا ازدواج اشاره احکام عقد اشاره کیفیت خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد موقت شرائط عقد عیب هائی که به واسطه آنها می شود عقد را به هم زد زنانی که ازدواج با آنان حرام است احکام عقد دائم ازدواج موقت احکام نگاه کردن مسائل متفرّقه زناشوئی احکام شیر دادن (رضاع) شرائط شیر دادنی که علت محرم شدن است آداب شیر دادن مسائل متفرّقه شیر دادن (28) احکام طلاق اشاره عدّه طلاق عده زنی که شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعی احکام رجوع کردن طلاق خُلع طلاق مُبارات احکام متفرّقه طلاق (29) احکام ارث اشاره ارث دسته اوّل ارث دسته دوّم ارث دسته سوّم ارث زن و شوهر مسائل متفرّقه ارث (30) احکام سر بریدن وشکار کردن حیوانات اشاره حکم سر بریدن حیوانات شرائط سر بریدن حیوانات دستور کشتن شتر چیزهائی که موقع سر بریدن حیوانات مستحب است چیزهائی که در کشتن حیوانات مکروه است احکام شکار کردن با اسلحه شکار کردن با سگ شکاری صید ماهی (31) خوردنی ها و آشامیدنی ها حیوانات حلال و حرام گوشت اجزاء حرام حیوانات حلال گوشت خوردنی ها و آشامیدنی های حرام (32) احکام نذر و عهد اشاره احکام قسم خوردن (33) احکام وقف (34) احکام وصیت

احکام غسل میّت

احکام غسل میّت
(مسأله 476) واجب است میّت را سه غسل بدهند، اول به آبی که با سدر مخلوط باشد. دوم به آبی که با کافور مخلوط باشد و سوم با آب خالص.
(مسأله 477) سدر و کافور باید به اندازه ای زیاد نباشد که آب را مضاف کند و به اندازه ای هم کم نباشد که نگویند سدر و کافور با آب مخلوط شده است.
(مسأله 478) اگر سدر و کافور به اندازه ای که لازم است پیدا نشود، بنا بر احتیاط واجب باید مقداری که به آن دسترسی دارند در آب بریزند.
(مسأله 479) کسی که برای حج، احرام بسته است اگر پیش از تمام کردن سعی بین صفا و مروه بمیرد، نباید او را با آب کافور غسل دهند و به جای آن باید با آب خالص غسلش بدهند و همچنین اگر در احرام عمره پیش از کوتاه کردن مو بمیرد.
(مسأله 480) اگر سدر و کافور یا یکی از اینها پیدا نشود، یا استعمال آن جایز نباشد مثل آن که غصبی باشد، باید به جای هر کدام که ممکن نیست، میّت را با آب خالص غسل بدهند.
(مسأله 481) کسی که میّت را غسل می دهد، باید مسلمان و بالغ و عاقل باشد و مسایل غسل را هم بداند.
(مسأله 482) کسی که میّت را غسل می دهد، باید قصد قربت داشته باشد یعنی غسل را برای انجام فرمان خداوند عالم به جا آورد و اگر به همین نیّت تا آخر غسل سوم باقی باشد کافیست و تجدید نیت لازم نیست.
(مسأله 483) غسل بچه مسلمان اگرچه زنازاده باشد، واجب است و کسی که از بچگی دیوانه بوده و به حال دیوانگی بالغ شده، چنانچه پدر و مادر او یا یکی از آنان مسلمان باشند، باید او را غسل داد.
(مسأله 484) بچه سقط شده را اگر چهار ماه یا بیشتر دارد، باید غسل بدهند و اگر چهار ماه ندارد، باید در پارچه ای بپیچند و بدون غسل دفن کنند.
(مسأله 485) اگر مرد، زن را و زن، مرد را غسل بدهد باطل است ولی زن می تواند شوهر خود را غسل دهد و شوهر هم می تواند زن خود را غسل دهد؛؛ اگرچه احتیاط مستحب آن است که زن، شوهر خود و شوهر، زن خود را غسل ندهد، مگر این که وصیتی در میان باشد.
(مسأله 486) مرد می تواند دختر بچه ای را که سن او از سه سال بیشتر نیست؛؛ غسل دهد. زن هم می تواند پسر بچه ای را که سه سال بیشتر ندارد، غسل دهد.
(مسأله 487) اگر جایی از بدن میّت، نجس باشد باید پیش از آن که آنجا را غسل بدهند، آب بکشند و احتیاط مستحب آن است که تمام بدن میّت، پیش از شروع به غسل پاک باشد.
(مسأله 488) غسل میّت مثل غسل جنابت است و احتیاط واجب آن است که تا غسل ترتیبی ممکن است، میّت را غسل ارتماسی ندهند و احتیاط مستحب آن است که در غسل ترتیبی، هر یک از سه قسمت بدن را در آب فرو نبرند، بلکه آب را روی آن بریزند.
(مسأله 489) کسی را که در حال حیض یا در حال جنابت مرده، لازم نیست غسل حیض یا غسل جنابت بدهند، بلکه همان غسل میّت برای او کافی است.
(مسأله 490) برای غسل دادن میّت، نباید مزد بگیرند ولی مزد گرفتن برای کارهای مقدماتی غسل، حرام نیست.
(مسأله 491) اگر آب پیدا نشود، یا استعمال آن مانعی داشته باشد باید عوض هر غسل، میّت را یک تیمّم بدهند.
(مسأله 492) کسی که میّت را تیمّم می دهد روبه روی میّت قرار می گیرد و دست خود را بر زمین می زند و به صورت و پشت دست های میّت می کشد و بهتر است علاوه بر این دست میّت را به زمین بزند و به صورت و پشت دست هایش بکشد. احکام کفن کردن میّت
(مسأله 493) میّت مسلمان را باید با سه پارچه که آنها را لنگ و پیراهن و سرتاسری می گویند کفن نمایند.
(مسأله 494) لنگ باید از ناف تا زانو؛؛ اطراف بدن را بپوشاند و بهتر آن است که از سینه تا روی پا برسد و بنا بر احتیاط واجب، پیراهن باید از سر شانه تا نصف ساق پا، تمام بدن را بپوشاند و درازی سرتاسری باید به قدری باشد که بستن دو سر آن ممکن باشد و پهنای آن باید به اندازه ای باشد که یک طرف آن روی طرف دیگر بیاید.
(مسأله 495) قیمت کفن متعارف و یا مطابق شأن میّت را می توان از اصل مال برداشت؛؛ هرچند صغیر داشته باشد و زاید بر نیاز به اجازه ورثه دارد.
(مسأله 496) کفن زن، بر شوهر است. اگرچه زن از خود مال داشته باشد و همچنین اگر زن را به شرحی که در کتاب طلاق گفته می شود، طلاق رجعی بدهند و پیش از تمام شدن عدّه بمیرد، شوهرش باید کفن او را بدهد و چنانچه شوهر بالغ نباشد یا دیوانه باشد ولی شوهر باید از مال او کفن زن را بدهد.
(مسأله 497) هرگاه میت چیزی نداشته باشد احتیاط واجب آن است که کسانی که مخارج او در حال زندگی بر آنان واجب بود هزینه کفن او را نیز بدهند.
(مسأله 498) کفن کردن با چیز غصبی، اگر چیز دیگری هم پیدا نشود، جایز نیست و چنانچه کفن میّت، غصبی باشد و صاحب آن راضی نباشد، باید از تنش بیرون آورند، اگرچه او را دفن کرده باشند.
(مسأله 499) کفن کردن میّت با چیز نجس و با پارچه ابریشمی خالص، جایز نیست. ولی در حال ناچاری اشکال ندارد و احتیاط واجب آن است که با پارچه طلاباف هم میّت را کفن نکنند مگر در حال ناچاری.
(مسأله 500) اگر کفن میّت به نجاست خود او، یا به نجاست دیگری نجس شود، باید مقدار نجس را بشویند یا ببرند و یا عوض کنند.
(مسأله 501) کسی که برای حج یا عمره، احرام بسته اگر بمیرد، باید مثل دیگران کفن شود و پوشاندن سر و صورتش اشکال ندارد. احکام حنوط
(مسأله 502) بعد از غسل، واجب است میّت را حنوط کنند. یعنی به پیشانی و کف دست ها و سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاهای او کافور بگذارند و مستحب است به سر بینی میّت هم کافور بمالند و باید کافور، ساییده و تازه باشد و اگر به واسطه کهنه بودن، عطر او از بین رفته باشد کافی نیست.
(مسأله 503) احتیاط مستحب آن است که اول کافور را به پیشانی میّت بمالند و در جاهای دیگر هم ترتیب لازم نیست.
(مسأله 504) کسی که برای حج، احرام بسته است، اگر پیش از تمام کردن سعی صفا و مروه بمیرد، حنوط کردن او جایز نیست و نیز اگر در احرام عمره پیش از آن که موی خود را کوتاه کند بمیرد نباید او را حنوط کنند.
(مسأله 505) زنی که شوهر او مرده و هنوز عده اش تمام نشده، اگرچه حرام است خود را خوشبو کند ولی چنانچه بمیرد حنوط او واجب است.
(مسأله 506) مکروه است میّت را با مشک و عنبر و عود و عطرهای دیگر خوشبو کنند یا برای حنوط اینها را با کافور مخلوط نمایند.
(مسأله 507) مستحب است، قدری تربت حضرت سیّد الشّهدا ( علیه السلام ) را با کافور مخلوط کنند ولی باید از آن کافور به جاهایی که بی احترامی می شود نرسانند و نیز باید تربت به قدری زیاد نباشد، که وقتی با کافور مخلوط شد، آن را کافور نگویند.
(مسأله 508) اگر کافور به اندازه غسل و حنوط نباشد بنا بر احتیاط واجب غسل را مقدم دارند و اگر برای هفت عضو نرسد پیشانی را مقدم دارند.
(مسأله 509) مستحب است دو چوب تر و تازه در قبر، همراه میّت بگذارند. احکام نماز میّت اشاره
(مسأله 510) نمازخواندن بر میّت مسلمان، اگرچه بچه باشد واجب است، ولی باید پدر و مادر آن بچه یا یکی از آنان مسلمان باشند و شش سال بچه تمام شده باشد.
(مسأله 511) نماز میّت باید بعد از غسل و حنوط و کفن کردن او خوانده شود و اگر پیش از اینها، یا در بین اینها بخوانند، اگرچه از روی فراموشی یا نداسنتن مسأله باشد، کافی نیست.
(مسأله 512) کسی که می خواهد نمار میّت بخواند، لازم نیست با وضو یا غسل یا تیمّم باشد و بدن و لباسش پاک باشد و اگر لباس او غصبی هم باشد اشکال ندارد؛؛ اگرچه احتیاط لازم آن است که از سخن گفتن و یا خندیدن و پشت به قبله کردن در نماز خودداری کند.
(مسأله 513) کسی که نماز میّت می خواند، باید رو به قبله باشد و نیز واجب است میّت را مقابل او به پشت بخوابانند، به طوری که سر او به طرف راست نمازگزار و پای او به طرف چپ نمازگزار باشد.
(مسأله 514) مکان نمازگزار باید از جای میّت پست تر یا بلندتر نباشد ولی پستی و بلندی مختصر اشکال ندارد.
(مسأله 515) نمازگزار باید از میّت دور نباشد ولی کسی که نماز میّت را به جماعت می خواند، اگر از میّت دور باشد، چنانچه صف ها به یکدیگر متّصل باشند اشکال ندارد.
(مسأله 516) نمازگزار باید مقابل میّت بایستد، ولی اگر نماز به جماعت خوانده شود و صف جماعت از دو طرف میّت بگذرد، نماز کسانی که مقابل میّت نیستند اشکال ندارد.
(مسأله 517) بین میّت و نمازگزار، باید پرده و دیوار یا چیزی مانند اینها نباشد ولی اگر میّت در تابوت و مانند آن باشد اشکال ندارد.
(مسأله 518) نمار میّت را باید ایستاده و با قصد قربت بخواند و در موقع نیّت، میّت را معیّن کند، مثلا نیّت کند: نماز می خوانم بر این میّت، قربةً الی الله.
(مسأله 519) اگر کسی نباشد که بتواند نماز میّت را ایستاده بخواند، می شود نشسته بر او نماز خواند.
(مسأله 520) اگر میّت وصیّت کرده باشد که شخص معینی بر او نماز بخواند، احتیاط مستحب آن است که آن شخص از ولی میّت اجازه بگیرد و بر ولی هم واجب است که اجازه بدهد.
(مسأله 521) چند مرتبه نمازخواندن بر میّت، مکروه است ولی اگر میّت، اهل علم و تقوی باشد، مکروه نیست.
(مسأله 522) اگر میّت را عمداً یا از روی فراموشی یا به جهت عذری، بدون نماز دفن کنند، یا بعد از دفن معلوم شود، نمازی که بر او خوانده شده باطل بوده است تا وقتی جسد او از هم نپاشیده واجب است با همان ترتیب به قبرش نماز بخوانند. کیفیّت نماز میّت
(مسأله 523) نماز میّت پنج تکبیر دارد و اگر نمازگزار پنج تکبیر به این ترتیب بگوید کافی است: بعد از نیّت و گفتن تکبیر اول بگوید: أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلّا اللهُ و أنَّ مُحَمَّداً رَسولُ اللهِ و بعد از تکبیر دوم بگوید: اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد و بعد از تکبیر سوم بگوید: اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ و المُؤْمِناتِ و بعد از تکبیر چهارم، اگر میّت مرد است بگوید: اللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا المَیِّتِ و اگر زن است بگوید: اللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ المَیِّتِ و بعد تکبیر پنجم را بگوید و بهتر است بعد از تکبیر اول بگوید: أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهْ و أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ و رَسولُهُ أرْسَلَهُ بِالحَقِّ بَشیراً و نَذیراً بَیْنَ یَدَیِ السّاعَةِ و بعد از تکبیر دوم بگوید: اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد و بارِکْ علی مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد و ارْحَمْ مُحَمَّداً و آلِ مُحَمَّد کَافْضَلِ ما صَلَّیْتَ و بارَکْتَ و تَرَحَّمْتَ عَلی إبْراهیمَ و آلِ إبْراهیمَ إنَّکَ حَمیدٌ مجیدٌ و صَلِّ علی جَمیعِ الأنْبیاءِ و المُرْسَلینَ و الشُّهَداءِ و الصِّدِّیقینَ و جَمیعِ عِبادِ اللهِ الصّالِحینَ و بعد از تکبیر سوم بگوید: اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ و المُؤْمِناتِ و المُسْلِمینَ و المُسْلِماتِ الأحیاءِ مِنْهُم و الأمْواتِ تابِعْ بَیْنَنا و بَیْنَهُمْ بِالخَیْراتِ إنَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ إنَّکَ علی کُلِّ شَی ء قَدِیرٌ و بعد از تکبیر چهارم اگر میّت مرد است بگوید: اللّهُمَّ إنَّ هذا عَبْدُکَ و ابْنُ عَبْدِکَ و ابْنُ امَتِکَ نَزَلَ بِکَ و أنْتَ خَیْرُ مَنْزول بِهِ اللّهُمَّ إنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ إلّا خَیْراً و أنْتَ أعْلَمُ بِهِ مِنّا اللّهُمَّ إنْ کانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِی إحْسانِهِ و إنْ کانَ مُسیئاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ و اغْفِرْ لَهُ اللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فِی أعْلی عِلِّیِّینَ و اخْلُفْ علی أهْلِهِ فِی الغابِرِینَ و ارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمینَ و بعد تکبیر پنجم را بگوید ولی اگر میّت، زن است بعد از تکبیر چهارم بگوید: اللّهُمَّ إنَّ هذِهِ أمتُکَ وابْنَةُ أمَتِکَ و ابْنَةُ عَبْدِکَ نَزَلْتَ بِکَ و أنْتَ خَیْرُ مَنْزول بِهِ اللّهُمَّ إنّا لا نَعْلَمُ مِنْها إلّا خَیْراً و أنْتَ أعْلَمُ بِها مِنّا اللّهُمَّ إنْ کانت مُحْسِنةً فَزِدْ فِی إحْسانِها و إنْ کانَت مُسیئةً فَتَجاوَزْ عَنْها و اغْفِرْ لَها اللّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَکَ فِی أعْلی عِلِّیِّینَ و اخْلُفْ علی أهْلِها فِی الغابِرِینَ و ارْحَمْها بِرَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمینَ.
(مسأله 524) باید تکبیرها و دعاها را طوری پشت سرهم بخواند، که نماز از صورت خود خارج نشود و شایسته است نمازگزار قصد معنی کند و به حکایت الفاظ اکتفا ننماید.
(مسأله 525) کسی که نماز میّت را به جماعت می خواند باید تکبیرها و دعاهای آن را هم بخواند. مستحبّات نماز میّت
(مسأله 526) چند چیز در نماز میّت مستحب است اول کسی که نماز میّت می خواند با وضو یا غسل یا تیمّم باشد. احتیاط مستحب آن است، در صورتی تیمّم کند که وضو و غسل ممکن نباشد، یا بترسد که اگر وضو بگیرد یا غسل کند به نماز میّت نرسد. دوم اگر میّت، مرد است، امام جماعت یا کسی که فرادی بر او نماز می خواند مقابل وسط قامت او بایستد و اگر میّت، زن است مقابل سینه اش بایستد. سوم با کفش نماز نخواند چهارم در هر تکبیر دست ها را بلند کند پنجم فاصله او با میّت به قدری کم باشد که اگر باد لباسش را حرکت دهد به جنازه برسد. ششم نماز میّت را به جماعت بخواند. هفتم امام جماعت تکبیرو دعاها را بلند بخواند و کسانی که با او نماز می خوانند، آهسته بخوانند. هشتم در جماعت اگرچه مأموم یک نفر باشد، پشت سر امام بایستد. نهم نمازگزار به میّت و مؤمنین زیاد دعا کند. دهم پیش از نماز سه مرتبه بگوید: الصّلاة. یازدهم نماز را در جایی بخوانند که مردم برای نماز میّت بیشتر به آنجا می روند. دوازدهم زن حائض اگر نماز میّت را به جماعت می خواند، در صفی تنها بایستد.
(مسأله 527) خواندن نماز میّت در مساجد مکروه است ولی در مسجدالحرام مکروه نیست. احکام دفن اشاره
(مسأله 528) واجب است میّت را طوری در زمین دفن کنند، که بوی او بیرون نیاید و درندگان هم نتوانند بدنش را بیرون آورند و اگر ترس آن باشد که جانور، بدن او را بیرون آورد باید قبر را با آجر و مانند آن محکم کنند.
(مسأله 529) میّت را باید در قبر به پهلوی راست طوری بخوابانند که جلوی بدن او رو به قبله باشد.
(مسأله 530) اگر زن کافره بمیرد و بچه در شکم او مرده باشد، چنانچه پدر بچه، مسلمان باشد، باید زن را در قبر به پهلوی چپ، پشت به قبله بخوابانند که روی بچه به طرف قبله باشد بلکه اگر هنوز روح هم به بدن او داخل نشده باشد، بنا بر احتیاط واجب باید به همین دستور عمل کنند.
(مسأله 531) دفن مسلمان، در قبرستان کفّار و دفن کافر در قبرستان مسلمانان جایز نیست.
(مسأله 532) دفن مسلمان در جایی که بی احترامی به او باشد، مانند جایی که خاکروبه و کثافت می ریزند، جایز نیست.
(مسأله 533) میّت را نباید در جای غصبی دفن کنند و همچنین دفن کردن در جایی که برای غیر دفن کردن وقف شده است - مانند مساجد و مدارس - مگر این که قبلًا جایی برای این کار استثناء شود.
(مسأله 534) دفن میّت در قبر مرده دیگر جایز نیست مگر این که جسد مرده از بین رفته باشد.
(مسأله 535) چیزی که از میّت جدا می شود، اگرچه مو و ناخن و دندانش باشد باید با او دفن شود و اگر موجب نبش شود احتیاط آن است که جدا دفن شود و دفن ناخن و دندانی که در حال زندگی از انسان جدا می شود، مستحب است.
(مسأله 536) اگر بچه در رحم مادر بمیرد و ماندنش در رحم برای مادر خطر داشته باشد باید به آسان ترین راه او را بیرون آورند و چنانچه ناچار شوند که او را قطعه قطعه کنند اشکال ندارد، ولی باید این کار به وسیله شوهرش اگر اهل فن است یا زنی که اهل فن باشد انجام گیرد و اگر ممکن نیست، مرد محرمی که اهل فن باشد و اگر آن هم ممکن نشود مرد نامحرمی که اهل فن باشد بچه را بیرون بیاورد و در صورتی که آن هم پیدا نشود کسی که اهل فن نباشد می تواند بچه را بیرون آورد.
(مسأله 537) هرگاه مادر بمیرد و بچه در شکمش زنده باشد باید به وسیله کسانی که در مسأله پیش گفته شد از هر طرفی که بچه سالم بیرون می آید بچه را بیرون آورند و دوباره بدوزند ولی اگر بین پهلوی چپ و راست در سالم بودن بچه فرقی نباشد احتیاط واجب آن است که از پهلوی چپ بیرون آورند. مستحبات دفن
(مسأله 538) پس از رفتن کسانی که تشییع جنازه کرده اند، مستحب است ولیّ میّت یا کسی که از طرف ولی اجازه دارد، دعاهایی را که دستور داده شده، به میّت تلقین کند.
(مسأله 539) بعد از دفن، مستحب است صاحبان عزا را سرسلامتی دهند ولی اگر مدتی گذشته است که به واسطه سرسلامتی دادن، مصیبت یادشان می آید، ترک آن بهتر است و نیز مستحب است تا سه روز برای اهل خانه میّت غذا بفرستند و غذاخوردن نزد آنان و در منزلشان مکروه است.
(مسأله 540) مستحب است انسان در مرگ خویشان، مخصوصاً در مرگ فرزند، صبر کند و هر وقت میّت را یاد می کند إنّا للّهِ و إنّا إلَیْهِ راجِعونَ بگوید و برای میّت قرآن بخواند و سر قبر پدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد و قبر را محکم بسازد که زود خراب نشود.
(مسأله 541) جایز نیست، انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
(مسأله 542) پاره کردن یقه در مرگ غیر پدر و برادر جایز نیست.
(مسأله 543) اگر مرد در مرگ زن یا فرزند یقه یا لباس خود را پاره کند یا اگر زن در عزای میّت صورت خود را بخراشد به طوری که خون بیاید یا موی خود را بکند، باید یک بنده آزاد کند، یا ده فقیر را طعام دهد و یا آنها را بپوشاند و اگر نتواند باید سه روز روزه بگیرد بلکه اگر خون هم نیاید بنا بر احتیاط واجب، به این دستور عمل نماید.
(مسأله 544) احتیاط واجب آن است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند نکنند. نماز لیلة الدفن
(مسأله 545) مستحب است در شب اول قبر، دو رکعت نماز لیلة الدفن برای میّت بخوانند و دستور آن این است که در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه آیةالکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قدر (انّا أنزلناه) بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد و ابْعَثْ ثَوابَها إلی قَبْرِ فلان و به جای فلان، اسم میّت را بگویند.
(مسأله 546) این نماز را در هر موقع از شبِ اول قبر می شود خواند؛؛ ولی بهتر است در اول شب، بعد از نماز عشاء خوانده شود.
(مسأله 547) اگر بخواهند میّت را به شهر دوری ببرند، یا به جهت دیگری دفن او را به تأخیر اندازند، باید نماز لیلةالدفن را تا شب اول قبر او تأخیر بیندازند. نبش قبر
(مسأله 548) نبش قبر مسلمان، یعنی شکافتن قبر او اگرچه طفل یا دیوانه باشد حرام است. ولی اگر بدنش از بین رفته و خاک شده باشد اشکال ندارد.
(مسأله 549) نبش قبر امامزاده ها و شهدا و علما و صلحا اگرچه سال ها بر آن گذشته باشد حرام است.
(مسأله 550) شکافتن قبر در چند مورد حرام نیست: اول آن که میّت در زمین غصبی دفن شده باشد و مالک زمین راضی نشود که در آن جا بماند. دوم آن که کفن یا چیز دیگری که با میّت دفن شده غصبی باشد و صاحب آن راضی نشود که در قبر بماند و همچنین است اگر چیزی از مال خود میّت که به ورثه او رسیده با او دفن شده باشد و ورثه راضی نشوند که آن چیز در قبر بماند. سوم آن که میّت بی غسل یا بی کفن دفن شده باشد، یا بفهمند غسلش باطل بوده، یا به غیر قانون شرع کفن شده، یا در قبر، او را رو به قبله نگذاشته اند. چهارم آن که برای ثابت شدن حقی بخواهند بدن میّت را ببینند. پنجم آن که میّت را در جایی که بی احترامی به اوست مثل قبرستان کفّار یا جایی که کثافت و خاکروبه می ریزند دفن کرده باشند. ششم آن که برای یک مطلب شرعی که اهمّیّت آن از شکافتن قبر بیشتر است، قبر را بشکافند مثلا بخواهند بچه زنده را از شکم زن حامله ای که دفنش کرده اند بیرون آورند و در این صورت، نبش واجب است. هفتم آن که بترسند درنده ای بدن میّت را پاره کند، یا سیل او را ببرد، یا دشمن بیرون آورد. هشتم آن که قسمتی از بدن میّت را که با او دفن نشده بخواهند دفن کنند، ولی احتیاط واجب آن است که آن قسمت از بدن را طوری در قبر بگذارند که بدن میّت دیده نشود.
غسل های مستحب
(مسأله 551) غسل های مستحب در شرع مقدّس اسلام بسیار است و از آن جمله است: 1. غسل جمعه؛؛ و وقت آن از اذان صبح است تا ظهر و بهتر است نزدیک ظهر به جا آورده شود و اگر تا ظهر انجام ندهد بهتر است که بدون نیّت ادا و قضا تا غروب جمعه به جا آورد و اگر در روز جمعه غسل نکند مستحب است از صبح شنبه تا غروب، قضای آن را به جا آورد و کسی که می ترسد در روز جمعه آب پیدا نکند می تواند روز پنجشنبه و شب جمعه غسل را به امید آن که مطلوب خداوند عالم است به جا آورد و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید: «أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ و أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ و رَسولُهُ اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد و اجْعَلْنی مِنَ التَّوّابینَ و اجْعَلْنی مِنَ المُتَطَهِّرینَ». 2. غسل شب اول ماه رمضان و تمام شب های طاق؛؛ مثل شب سوم و پنجم و هفتم ولی از شب بیست و یکم مستحب است همه شب غسل کند و برای غسل شب اول، پانزدهم و هفدهم و نوزدهم و بیستویکم و بیستوسوم و بیستوپنجم و بیستوهفتم و بیستونهم بیشتر سفارش شده است و وقت غسل شب های ماه رمضان، تمام شب است و بهتر است مقارن غروب یا کمی پیش از آن به جا آورده شود ولی از شب بیستویکم تا آخر ماه بهتر است غسل را بین نماز مغرب و عشا به جا آورد و نیز مستحب است در شب بیست سوم غیر از غسل اول شب، یک غسل هم در آخر شب انجام دهد. 3. غسل روز عید فطر و عید قربان و وقت آن از اذان صبح است تا غروب و بهتر است آن را پیش از نماز عید به جا آورد. 4. غسل شب عید فطر و وقت آن از اول مغرب است تا اذان صبح وبهتر است در اول شب به جا آورده شود. 5. غسل روز هشتم و نهم ذی الحجّة و در روز نهم بهتر است آن را نزدیک ظهر به جا آورد. 6. غسل روز اول و پانزدهم و بیستوهفتم و آخر ماه رجب. 7. غسل روز عید غدیر و بهتر است پیش از ظهر آن را انجام دهند. 8. غسل روز عید نوروز و پانزدهم شعبان و نهم و هفدهم ربیع الاول و روز بیستوپنجم ذی قعده ولی غسل روز پانزدهم شعبان و غسل های دیگری که تا آخر مسأله ذکر شده رجاءً انجام دهد. 9. غسل دادن بچه ای که تازه به دنیا آمده در زمان تولد تا سه روز. 10. غسل زنی که برای غیرشوهرش بوی خوش استعمال کرده است. 11. غسل کسی که در حال مستی خوابیده. 12. غسل کسی که جایی از بدنش را به بدن میّتی که غسل داده اند رسانده. 13. غسل کسی که در موقع گرفتن خورشید و ماه نماز آیات را عمداً نخوانده در صورتی که تمام ماه و خورشید گرفته باشد. 14. غسل کسی که برای تماشای دار آویخته رفته و آن را دیده باشد ولی اگر اتفاقاً یا از روی ناچاری نگاهش بیفتد یا مثلا برای شهادت دادن رفته باشد، غسل مستحب نیست.
(مسأله 552) پیش از داخل شدن در حرم مکه، شهر مکه، مسجدالحرام، خانه کعبه، حرم مدینه، شهر مدینه، مسجد پیغمبر و حرم امامان ( علیهم السلام ) (که غسل در زیارت آنها وارد شده) مستحب است انسان غسل کند و اگر در یک روز چند مرتبه مشرف شود، یک غسل کافیست و کسی که می خواهد در یک روز داخل حرم مکه و مسجدالحرام و خانه کعبه شود، اگر به نیّت همه یک غسل کند کافیست و نیز اگر در یک روز بخواهد داخل حرم مدینه و شهر مدینه و مسجد پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) شود، یک غسل برای همه کفایت می کند و برای زیارت پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) و امامان ( علیهم السلام ) از دور یا نزدیک و برای حاجت خواستن از خداوند عالم و همچنین برای توبه و نشاط به جهت عبادت و برای سفر رفتن خصوصاً سفر زیارت حضرت سیّدالشّهدا ( علیه السلام ) مستحب است انسان غسل کند و اگر یکی از غسل هایی را که در این مسأله گفته شد به جا آورد و بعد کاری کند که وضو را باطل می کند مثلا بخوابد؛؛ غسل او باطل می شود و مستحب است دوباره غسل را به جا آورد.
(مسأله 553) انسان نمی تواند با غسل مستحبی کاری که مانند نماز، وضو لازم دارد انجام دهد.
(مسأله 554) اگر چند غسل بر کسی مستحب باشد و به نیّت همه یک غسل به جا آورد کافی است.
احکام تیمّم
در هفت مورد به جای وضو و غسل باید تیمّم کرد
نخست از موارد تیمم
هر جا که تهیّه آب به قدر وضو یا غسل، ممکن نباشد، باید تیمم کرد.
(مسأله 555) اگر انسان در آبادی باشد، باید برای تهیه آب وضو و غسل، به قدری جستوجو کند که از پیداشدن آن ناامید شود و اگر در بیابان باشد، چنانچه زمین آن پست و بلند است و یا به واسطه درخت و مانند آن عبور در آن زمین مشکل است باید در هر یک از چهار طرف به اندازه پرتاب یک تیر قدیمی که با کمان پرتاب می کردند ( «1») در جستوجوی آب برود و اگر زمین آن، این طور نیست باید در هر طرف به اندازه پرتاب دو تیر جستوجو نماید.
(مسأله 556) کسی که وقت نماز او تنگ نیست و برای تهیه آب وقت دارد، اگر یقین دارد، در محلی دورتر از مقداری که باید جستوجو کند آب هست در صورتی که مانعی نباشد و مشقّت هم نداشته باشد باید برای تهیه آب برود و اگر گمان دارد آب هست، رفتن به آن محل لازم نیست ولی اگر اطمینان داشته باشد؛؛ بنا بر احتیاط واجب باید برای تهیه آب به آن محل برود.
(مسأله 557) اگر احتمال دهد که داخل ماشین، یا در منزلی که به آنجا وارد شده یا در قافله آب هست، باید به قدری جستوجو نماید که به نبودن آب یقین کند، یا از پیدا کردن آن ناامید شود.
(مسأله 558) اگر بعد از داخل شدن وقت نماز جستوجو کند و آب پیدا نکند و تا وقت نماز دیگر در همان جا بماند، جستوجو لازم نیست.
(مسأله 559) اگر از درنده بترسد، یا جستوجوی آب به قدری سخت باشد که نتواند تحمّل کند یا وقت نماز به قدری تنگ باشد که هیچ نتواند جستوجو کند، جستوجو لازم نیست ولی اگر بتواند مقداری جستوجو کند به همان مقدار جستوجو لازم است و اگر از دزد بر جان یا مال خودش بترسد نباید در جستوجوی آب برود ولی اگر مالی که احتمال می دهد از بین برود به حسب حال او قابل اعتنا نباشد و ترس دیگری هم نداشته باشد جستوجوی آب واجب است.
(مسأله 560) اگر در جستجوی آب نرود تا وقت نماز تنگ شود، معصیت کرده ولی نمازش با تیمّم صحیح است.
(مسأله 561) کسی که یقین دارد آب پیدا نمی کند چنانچه دنبال آب نرود و با تیمّم نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد که اگر جستوجو می کرد آب پیدا می شد، نمازش را دو مرتبه بخواند.
(مسأله 562) اگر بعد از جستوجو آب پیدا نکند و با تیمّم نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد، در جایی که جستوجو کرده آب بوده نماز او صحیح است و احتیاط مستحب آن است که نماز را با وضو اعاده کند.
(مسأله 563) اگر بعد از داخل شدن وقت نماز، وضو داشته باشد و بداند که اگر وضوی خود را باطل کند نمی تواند وضو بگیرد چنانچه بتواند بدون ضرر و مشقت وضوی خود را نگهدارد، نباید آن را باطل نماید و همچنین است اگر بداند یا یک شاهد عادل خبر دهد که تهیه آب برای او ممکن نیست. بلکه اگر احتمال صحیح عقلائی هم بدهد احتیاط واجب آن است که وضوی خود را باطل نکند.
(مسأله 564) اگر پیش از وقت نماز وضو داشته باشد و بداند یا احتمال عقلائی دهد یا یک شاهد عادل خبر دهد که اگر وضوی خود را باطل کند، تهیه برای او ممکن نیست، چنانچه بتواند بدون ضرر و مشقت وضوی خود را نگهدارد، احتیاط واجب آن است که آن را باطل نکند.
(مسأله 565) کسی که فقط به مقدار وضو یا به مقدار غسل آب دارد اگر بداند یا یک شاهد عادل خبر دهد که اگر آن را بریزد آب پیدا نمی کند، چنانچه وقت نماز داخل باشد؛؛ ریختن آن حرام است و احتیاط واجب آن است که پیش از وقت نماز هم آن را نریزد بلکه هرگاه احتمال عقلائی هم بدهد که اگر آب را بریزد دیگر آب پیدا نمی کند احتیاط واجب آن است که پیش از وقت نماز هم آب را نریزد.
(مسأله 566) کسی که می داند یا یک شاهد عادل خبر دهد که آب پیدا نمی کند، اگر بعد از داخل شدن وقت نماز، وضوی خود را باطل کند یا آبی که دارد بریزد معصیت کرده. ولی نمازش با تیمّم صحیح است اگر چه احتیاط مستحب آن است که قضای آن نماز را بخواند.
دوم از موارد تیمّم
(مسأله 567) اگر به واسطه پیری، یا ترس از دزد و جانور و مانند اینها، یا نداشتن وسیله ای که آب از چاه بکشد، دسترسی به آب نداشته باشد، باید تیمّم کند و همچنین است اگر تهیه کردن آب یا استعمال آن برای شخص او مشقّت زا باشد.
(مسأله 568) اگر آب را به چندین برابر قیمتش بفروشند باید آن را بخرد ولی اگر تهیه آنها به قدری پول می خواهد که نسبت به حال او آن مقدار ضرر دارد، تهیه آن واجب نیست.
(مسأله 569) اگر ناچار شود که برای تهیه آب قرض کند، باید قرض نماید ولی کسی که می داند یا گمان دارد که نمی تواند قرض خود را بدهد واجب نیست قرض کند.
(مسأله 570) اگر کسی مقداری آب بی منّت به او ببخشد باید قبول کند.
سوم از موارد تیمّم
(مسأله 571) اگر از استعمال آب بر جان خود بترسد، یا بترسد که به واسطه استعمال آن مرض یا عیبی در او پیدا شود، یا مرضش طول بکشد، یا شدت کند، یا به سختی معالجه شود، باید تیمّم نماید ولی اگر آب گرم برای او ضرر ندارد، باید با آب گرم وضو بگیرد یا غسل کند.
(مسأله 572) اگر به واسطه یقین یا ترس ضرر، تیمّم کند و پیش از نماز بفهمد که آب برایش ضرر ندارد، تیمّم او باطل است و اگر بعد از گذشتن وقت نماز بفهمد، نمازش صحیح است.
(مسأله 573) کسی که می داند آب برایش ضرر ندارد، چنانچه غسل کند یا وضو بگیرد و بعد بفهمد که آب برای او ضرر داشته، وضو و غسل او صحیح است.
چهارم از موارد تیمّم
(مسأله 574) هرگاه بترسد که اگر آب را به مصرف وضو؛؛ یا غسل برساند خود او یا عیال و اولاد او، یا رفیقش و کسانی که با او مربوطند مانند نوکر و کلفت از تشنگی بمیرند یا مریض شوند، یا به قدری تشنه شوند که تحمل آن مشقت دارد؛؛ باید به جای وضو و غسل، تیمّم نماید و نیز اگر بترسد حیوانی که مانند اسب معمولا برای خوردن سرش را نمی برند از تشنگی تلف شود، باید آب را به آن بدهد و تیمّم نماید اگرچه حیوان مال خودش نباشد و همچنین است اگر کسی که حفظ جان او واجب است به طوری تشنه باشد که اگر انسان آب را به او ندهد تلف شود.
(مسأله 575) اگر غیر از آب پاکی که برای وضو یا غسل دارد، آب نجسی هم به مقدار آشامیدن خود و کسانی که با او مربوطند داشته باشد، باید آب پاک را برای آشامیدن بگذارد و با تیمّم نماز بخواند ولی چنانچه آب را برای حیوانش بخواهد باید آب نجس را به آن بدهد و با آب پاک وضو و غسل را انجام دهد.
پنجم از موارد تیمّم
(مسأله 576) کسی که بدن یا لباسش نجس است و کمی آب دارد که اگر با آن وضو بگیرد یا غسل کند؛؛ برای آب کشیدن بدن یا لباس او نمی ماند، باید بدن یا لباس را آب بکشد و با تیمّم نماز بخواند. ولی اگر چیزی نداشته باشد که بر آن تیمّم کند، باید آب را به مصرف وضو یا غسل برساند و با بدن یا لباس نجس نماز بخواند.
ششم از موارد تیمّم
(مسأله 577) اگر غیر از آب یا ظرفی که استعمال آن حرام است آب یا ظرف دیگری ندارد، مثلا آب یا ظرفش غصبیست و غیر از آن، آب و ظرف دیگری ندارد؛؛ باید به جای وضو و غسل، تیمّم کند.
هفتم از موارد تیمّم
(مسأله 578) هرگاه وقت به قدری تنگ باشد که اگر وضو بگیرد، یا غسل کند تمام نماز، یا مقداری از آن بعد از وقت خوانده می شود، باید تیمّم کند.
(مسأله 579) اگر عمداً نماز را به قدری تأخیر بیندازد که وقت وضو یا غسل نداشته باشد، معصیت کرده ولی نماز او با تیمّم صحیح است، اگرچه احتیاط مؤکّد آن است که قضای آن نماز را بخواند.
(مسأله 580) کسی که شک دارد که اگر وضو بگیرد، یا غسل کند وقت برای نماز او می ماند یا نه، باید وضو یا غسل کند.
(مسأله 581) کسی که به واسطه تنگی وقت تیمّم کرده، چنانچه بعد از نماز آبی که داشته از دستش برود، اگرچه تیمّم خود را نشکسته باشد، در صورتی که پس از نماز و برای گرفتن وضو وقت داشته باشد ولی وضو نگیرد باید دوباره تیمّم نماید.
(مسأله 582) کسی که آب دارد، اگر به واسطه تنگی وقت با تیمّم مشغول نماز شود و در بین نماز آبی که داشته از دستش برود، برای نمازهای بعد می تواند با همان تیمّم نماز بخواند.
(مسأله 583) اگر انسان به قدری وقت دارد که می تواند وضو بگیرد، یا غسل کند و نماز را بدون کارهای مستحبی آن مثل اقامه و قنوت بخواند، باید غسل کند یا وضو بگیرد و نماز را بدون کارهای مستحبی آن به جا آورد، بلکه اگر به اندازه سوره هم وقت ندارد، باید غسل کند یا وضو بگیرد و نماز را بدون سوره بخواند.
چیزهایی که تیمّم به آنها صحیح است
(مسأله 584) تا آنجا که ممکن است باید به خاک پاک تیمم کرد و اگر خاک نباشد می توان بر ریگ و شن و کلوخ و سنگ، در صورتی که به هنگام تیمم گردی از آنها بر دست ها بنشیند، تیمم کرد.
(مسأله 585) اگر خاک و ریگ و کلوخ و سنگ پیدا نشود، باید به گرد و غباری که روی فرش و لباس و مانند اینهاست تیمّم نماید و اگر غبار در لای لباس و فرش باشد تیمّم به آن صحیح نیست مگر آنکه قبلا تکان دهد تا روی آن غبار آلوده شود بعد تیمّم کند و چنانچه گرد پیدا نشود، باید به گل تیمّم کند و اگر گل هم پیدا نشود، احتیاط واجب آن است که نماز را بدون تیمّم بخواند و بنا بر احتیاط بعداً قضای آن را به جا آورد.
(مسأله 586) اگر بتواند با تکاندن فرش و مانند آن خاک تهیه کند با وجود خاک تیمّم به گرد باطل است و نیز اگر بتواند گل را خشک کند و از آن خاک تهیه نماید، تیمّم به گل باطل می باشد.
(مسأله 587) کسی که آب ندارد اگر برف یا یخ داشته باشد، چنانچه ممکن است باید آن را آب کند و با آن وضو بگیرد یا غسل نماید و اگر ممکن نیست و چیزی هم که تیمّم به آن صحیح است ندارد؛؛ احتیاط واجب آن است که نماز را بدون وضو و تیمّم بخواند و بنا بر احتیاط واجب بعداً قضا کند.
(مسأله 588) اگر با خاک و ریگ چیزی مانند کاه که تیمّم به آن باطل است مخلوط شود، نمی تواند به آن تیمّم کند ولی اگر آن چیز به قدری کم باشد که در خاک یا ریگ، از بین رفته حساب شود؛؛ تیمّم به آن خاک و ریگ صحیح است.
(مسأله 589) اگر چیزی ندارد که بر آن تیمّم کند چنانچه ممکن است؛؛ باید به خریدن و مانند آن تهیه نماید.
(مسأله 590) چیزی که بر آن تیمّم می کند باید پاک باشد و اگر چیز پاکی که تیمّم به آن صحیح است ندارد بنا بر احتیاط واجب بدون تیمّم نماز بخواند، ولی باید قضای آن را به جا آورد.
(مسأله 591) اگر یقین داشته باشد که تیمّم به چیزی صحیح است و به آن تیمّم نماید، بعد بفهمد تیمّم به آن باطل بوده نمازهایی را که با آن تیمّم خوانده باید دوباره بخواند.
(مسأله 592) چیزی که بر آن تیمّم می کند باید غصبی نباشد.
(مسأله 593) اگر نداند محل تیمّم غصبیست و یا فراموش کرده باشد، تیمّم او صحیح است. اگرچه فراموش کننده خود غاصب باشد.
(مسأله 594) کسی که در جای غصبی حبس است، اگر آب و خاک او غصبی است، احتیاطاً با تیمّم نماز بخواند.
(مسأله 595) واجب است چیزی که بر آن تیمّم می کند، گردی داشته باشد که به دست بماند.
(مسأله 596) در تیمّم چهار چیز واجب است: اول، نیت. دوم، زدن کف دو دست با هم بر چیزی که تیمّم به آن صحیح است. سوم، کشیدن کف هر دو دست به تمام پیشانی و دو طرف آن، از جایی که موی سر می روید، تا ابروها و بالای بینی و بنا بر احتیاط واجب باید دستها روی ابروها هم، کشیده شود. چهارم، کشیدن کف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن کشیدن کف دست راست به تمام پشت دست چپ.
(مسأله 597) در تیمّم بدل از وضو و غسل یک مرتبه دست ها را به زمین بزند و به پیشانی و پشت دست ها بکشد و یک مرتبه دیگر به زمین بزند و فقط پشت دستها را مسح کند.
احکام متفرقه تیمّم
(مسأله 598) اگر مختصری از پیشانی و پشت دستها را هم مسح نکند تیمّم باطل است، چه عمداً مسح نکند، یا مسأله را نداند، یا فراموش کرده باشد ولی دقت زیاد هم لازم نیست و همین قدر که بگویند تمام پیشانی و پشت دست مسح شده، کافی است.
(مسأله 599) برای آنکه یقین کند تمام پشت دست را مسح کرده، باید مقداری بالاتر از مچ را هم مسح نماید، ولی مسح بین انگشتان لازم نیست.
(مسأله 600) پیشانی و پشت دستها را باید از بالا به پائین مسح نماید و کارهای آن را باید پشت سر هم به جا آورد و اگر بین آنها به قدری فاصله دهد، که نگویند تیمّم می کند، باطل است.
(مسأله 601) در موقع نیت اگر یک تیمّم بر او واجب باشد، تنها نیت تیمّم کافیست و اگر تیمم های متعدد بر او باشد، باید معین کند که تیمّم او بدل از غسل است یا بدل از وضو و اگر بدل از غسل باشد، باید آن غسل را معین نماید و چنانچه اشتباهاً به جای بدل از وضو، بدل از غسل یا به جای بدل از غسل، بدل از وضو نیّت کند، یا مثلا در تیمّم بدل از غسل جنابت، نیّت تیمّم بدل از غسل مس میّت نماید، بنا بر احتیاط، دوباره تیمم کند.
(مسأله 602) در تیمّم باید پیشانی و کف دستها و پشت دست ها پاک باشد و اگر کف دست نجس باشد و نتواند آن را آب بکشد، باید با همان کف دست نجس تیمّم کند و احتیاط مستحب آن است علاوه بر این، پشت دست ها را به چیزی که تیمّم بر آن صحیح است، بزند و بر دست ها و پیشانی بکشد.
(مسأله 603) انسان باید برای تیمّم انگشتر را از دست بیرون آورد و اگر در پیشانی یا پشت دست ها یا در کف دست ها مانعی باشد، مثلا چیزی به آنها چسبیده باشد، باید برطرف نماید.
(مسأله 604) اگر پیشانی یا پشت دست ها زخم است و پارچه یا چیز دیگری را که بر آن بسته نمی تواند باز کند، باید دست را روی آن بکشد و نیز اگر کف دست زخم باشد و پارچه یا چیز دیگری را که بر آن بسته نتواند باز کند، باید دست را با همان پارچه به چیزی که تیمّم به آن صحیح است بزندو به پیشانی و پشت دست ها بکشد و برای احتیاط، پشت دست ها را به چیزی که تیمّم بر آن صحیح است بزند و تیمّم کند.
(مسأله 605) اگر احتمال دهد که در پیشانی و کف دست ها یا پشت دست ها مانعی هست، چنانچه احتمال او در نظر مردم به جا باشد باید جستجو نماید، تا یقین یا اطمینان پیدا کند که مانعی نیست.
(مسأله 606) اگر وظیفه او تیمّم است و نمی تواند تیمّم کند؛؛ باید نائب بگیرد و کسی که نائب می شود، باید او را با دست خود او تیمّم دهد و اگر ممکن نباشد باید نائب؛؛ دست خود را به چیزی که تیمّم به آن صحیح است بزند و به پیشانی و پشت دست های او بکشد.
(مسأله 607) اگر بعد از مسح دست چپ شک کند که درست تیمّم کرده یا نه، تیمّم او صحیح است.
(مسأله 608) کسی که وظیفه اش تیمّم است بنا بر احتیاط واجب نباید پیش از وقت نماز برای نماز تیمّم کند، ولی اگر برای کار واجب دیگر یا مستحبی تیمّم کند و تا وقت نماز عذر او باقی و از پیدا کردن آب مأیوس باشد. می تواند با همان تیمّم نماز بخواند.
(مسأله 609) کسی که وظیفه اش تیمّم است؛؛ اگر بداند تا آخر وقت عذر او باقی می ماند، در وسعت وقت می تواند با تیمّم نماز بخواند ولی اگر بداند یا احتمال عقلائی دهد که تا آخر وقت عذر او برطرف می شود، باید صبر کند و با وضو یا غسل نماز بخواند.
(مسأله 610) کسی که احتیاطاً باید غسل جبیره ای و تیمّم نماید مثلا جراحتی در پشت او است، اگر بعد از غسل و تیمّم نماز بخواند و بعد از نماز حدث اصغری از او سر زند مثلا بول کند، برای نمازهای بعد، باید وضو بگیرد و بهتر است تیمّم نیز نماید.
(مسأله 611) اگر به واسطه نداشتن آب یا عذر دیگری تیمّم کند، بعد از برطرف شدن عذر، تیمّم او باطل می شود.
(مسأله 612) چیزهایی که وضو را باطل می کند، تیمّم بدل از وضو را هم باطل می کند و چیزهایی که غسل را باطل می نماید، تیمّم بدل از غسل را هم باطل می نماید.
(مسأله 613) کسی که نمی تواند غسل کند، اگر چند غسل بر او واجب باشد، یک تیمّم بدل از همه کافیست احتیاط مستحب آن است که بدل هریک از آنها یک تیمّم نماید.
(مسأله 614) کسی که نمی تواند غسل کند، اگر بخواهد عملی را که برای آن غسل واجب است انجام دهد، باید بدل از غسل تیمّم نماید و کسی که نتواند وضو بگیرد و بخواهد عملی را که برای آن وضو واجب است انجام دهد، باید بدل از وضو تیمّم نماید.
(مسأله 615) اگر بدل از غسل جنابت تیمّم کند، لازم نیست برای نماز وضو بگیرد، ولی اگر بدل از غسل های دیگر تیمّم کند، باید وضو بگیرد و اگر نتواند وضو بگیرد، باید تیمّم دیگری هم بدل از وضو بنماید.
(مسأله 616) اگر بدل از غسل تیمّم کند و بعد کاری که وضو را باطل می کند برای او پیش آید، چنانچه برای نمازهای بعد نتواند غسل کند باید وضو بگیرد و اگر نمی تواند وضو بگیرد، باید بدل از وضو تیمّم نماید.
(مسأله 617) کسی که وظیفه اش تیمّم است اگر برای کاری تیمّم کند، تا تیمّم و عذر او باقی است، کارهایی را که باید با وضو یا غسل انجام داد، می تواند به جا آورد ولی اگر عذرش تنگی وقت بوده، یا با داشتن آب برای نماز میّت یا خوابیدن، تیمّم کرده، فقط کاری را که برای آن تیمّم نموده؛؛ می تواند انجام دهد.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم