احکام شرعی
آیه الله العظمی محمد تقی بهجت
آیه الله العظمی محمد تقی بهجت
آیه الله العظمی محمد تقی بهجت

رساله توضیح المسائل آیه الله العظمی محمد تقی بهجت

احکام تقلید احکام طهارت اقسام آب ها اشاره آب کُر آب قلیل آب جاری آب باران آب چاه احکام آب ها «احکام تخلّی» اشاره استبراء آداب تخلی نجاسات اشاره بول و غائط مَنی مُردار خون سگ و خوک کافر شراب فُقّاع عرق جنب از حرام عرق شتر نجاستخوار «راه ثابت شدن نجاست» نجاست اشیاء «احکام نجاسات» مطهِّرات اشاره آب زمین آفتاب استحاله و انقلاب کم شدن دو سوم آب انگور انتقال اسلام تبعیّت برطرف شدن عین نجاست استبراء حیوان نجاستخوار غایب شدن مسلمان «پاک شدن اشیاء نجس» «احکام ظرف ها» وضو اشاره وضوی ارتماسی دعاهای وضو «شرایط وضو» «احکام وضو» وضوهای واجب و مستحب مبطلات وضو وضوی جبیره غسل اشاره «احکام جنابت» اشاره آنچه که بر جنب حرام است آنچه که بر جنب مکروه است غسل جنابت غسل ترتیبی غسل ارتماسی «احکام غسل» «خون های سه گانه» 1- استحاضه اشاره احکام استحاضه 2- حیض اشاره اقسام زن های حائض احکام حائض مسائل متفرقه حیض 3- نفاس «احکام اموات» اشاره غسل میّت غسل مسّ میت کفن میّت حنوط نماز میّت اشاره دستور نماز میّت مستحبات نماز میّت دفن میّت مسائل متفرقه میّت نبش قبر «غسل های مستحب» تیمّم اشاره چیزهایی که تیمّم بر آنها صحیح است دستور تیمّم احکام تیمّم نماز اشاره «نمازهای واجب» اشاره نمازهای یومیّه اشاره وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احکام اوقات نماز ترتیب نمازها «نمازهای مستحب» اشاره وقت نافله های یومیه نماز غفیله «قبله» «پوشاندن بدن در نماز» «لباس نمازگزار» اشاره موارد استثناء بدن و لباس نمازگزار مکروهات لباس نمازگزار «مکان نمازگزار» «احکام مسجد» مکان هایی که نماز خواندن در آنها مستحب است «اذان و اقامه» «واجبات نماز» اشاره نیّت قیام (ایستادن) تکبیره الاحرام قرائت رکوع سجود اشاره چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است سجده واجب قرآن تشهّد سلام نماز ترتیب موالات «قنوت» «مستحبات نماز» اشاره تعقیبات نماز «مبطلات نماز» مکروهات نماز «شکّیات نماز» اشاره شک های مُبطِل شک هایی که نباید به آنها اعتنا کرد اشاره 1- شک بعد از محل 2- شک بعد از سلام 3- شک بعد از وقت 4- کثیر الشک 5- شک امام و مأموم 6- شک در نماز مستحبی شک های صحیح موارد شکستن نماز «نماز احتیاط» «سجده سهو» اشاره دستور سجده سهو قضای سجده و تشهد فراموش شده کم و زیاد کردن اجزاء و شرایط نماز «نماز مسافر» اشاره مسائل متفرقه نماز مسافر «نماز قضا» «نماز جماعت» اشاره شرایط امام جماعت احکام جماعت مستحبات نماز جماعت مکروهات نماز جماعت «نماز جمعه» «نماز آیات» اشاره دستور نماز آیات «نماز عید فطر و قربان» «اجیر گرفتن برای نماز» روزه اشاره نیّت روزه «مبطلات روزه» اشاره خوردن و آشامیدن جماع استمناء دروغ بستن به خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم رساندن غُبار به حلق فرو بردن سر در آب باقی ماندن بر جنابت، حیض و نفاس تا اذان صبح اماله کردن قِی کردن «کفّاره روزه» اشاره مواردی که فقط قضای روزه واجب است احکام روزه قضا احکام روزه مسافر کسانی که روزه بر آنها واجب نیست روزه حرام- روزه مستحب «راه ثابت شدن اول ماه» خُمس اشاره منفعت کسب معدن گنج مال حلال مخلوط به حرام جواهری که با غواصی به دست می آید غنیمت زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد «مصرف خمس» زکات اشاره «شرایط وجوب زکات» اشاره زکات گندم، جو، خرما و کشمش نصاب طلا نصاب نقره زکات شتر، گاو و گوسفند اشاره نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند «مصرف زکات» اشاره شرایط مستحقین زکات نیّت زکات مسائل متفرقه زکات «زکات فطره» اشاره مصرف زکات فطره مسائل متفرقه زکات فطره حجّ امر به معروف و نهی از منکر خرید و فروش «اقسام معاملات» اشاره معاملات باطل معاملات مکروه خرید و فروش میوه معامله سَلَف اشاره شرایط معامله سَلَف احکام معامله سَلَف فروش طلا به طلا و نقره به نقره «شرایط فروشنده و خریدار» «شرایط جنس و عوض آن» اشاره صیغه خرید و فروش «موارد فسخ معامله» شرکت مضاربه صُلح اجاره اشاره شرایط مال مورد اجاره شرایط استفاده از مال مورد اجاره مسائل متفرقه اجاره جُعاله مُزارعه مُساقات احکام محجور وکالت قرض رهن وَدیعه (امانت) عارِیَه ازدواج اشاره احکام عقد صیغه عقد دائم صیغه عقد غیردائم شرایط عقد موارد فسخ عقد احکام عقد دائم متعه (یا صیغه) «ازدواج های حرام» احکام نگاه کردن مسائل متفرقه ازدواج احکام شیردادن اشاره شرایط شیر دادن آداب شیر دادن مسائل متفرقه شیر دادن احکام اولاد، حضانت و نفقه طلاق اشاره عدّه طلاق عدّه وفات طلاق بائن و رجعی احکام رجوع کردن طلاق خُلع طلاق مُبارات مسائل متفرقه طلاق غصب اشاره «احکام مالی که پیدا شده» ذبح و شکار اشاره دستور ذبح شرایط ذبح دستور کشتن شتر شکار با اسلحه شکار با سگ شکاری صید ماهی صید ملخ خوردنیها و آشامیدنیها آداب غذا خوردن احکام قَسَم نذر و عهد وَقْف وصیّت ارث اشاره ارث طبقه اول ارث طبقه دوم ارث طبقه سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث دیه احکام بانک ها اشاره اعتبارات بانکی واردات کالا صادرات کالا مسائل متفرقه

مطهِّرات

مطهِّرات
اشاره
یازده چیز نجاست را پاک می کند و آنها را مطهّرات گویند:
1- آب 7- اسلام
2- زمین 8- تبعیت
3- آفتاب 9- برطرف شدن عین نجاست
4- استحاله و انقلاب 10- استبراء حیوان نجاستخوار
5- کم شدن دو سوم آب انگور 11- غایب شدن مسلمان
6- انتقال
و احکام اینها به طور تفصیل در مسائل آینده ذکر می شود.
آب
«151» آب با چهار شرط چیز نجس را پاک می کند: اول: مطلق باشد، پس آب مضاف مانند گلاب و عرق بید، چیز نجس را پاک نمی کند. دوم: پاک باشد.
سوم: وقتی چیز نجس را می شویند آب مضاف نشود، مگر اینکه قبل از مضاف شدن، چیز نجس پاک شده باشد و آب هم بو یا رنگ یا مزه نجاست را نگرفته باشد.
چهارم: بعد از آب کشیدن چیز نجس، عین نجاست یا چیزی که نجس شده و پاک نشده است در آن نباشد. و پاک شدن چیز نجس با آب قلیل یعنی آب کمتر از کر شرطهای دیگری هم دارد که بعداً گفته می شود.
«152» ظرفی که به غیر بول نجس شده اگر یک مرتبه شسته شود پاک می شود
حتی اگر با آب قلیل باشد بنا بر اقوی؛ ولی ظرفی را که سگ لیسیده یا از آن، آب یا چیز مایع دیگر خورده، اظهر این است که اگر با خاکِ ممزوج با آب، خاک مالی شود، و بعد از آن دو مرتبه با آب قلیل، یا یک مرتبه با آب کر یا جاری شسته شود کافی است. و احوط آن است که قبل از همه اینها با خاک تنها خاک مالی شود. و همچنین ظرفی را که آب دهان سگ در آن ریخته شود بنا بر
احتیاط باید پیش از شستن خاک مال کرد.
«153» اگر دهانه ظرفی که سگ دهن زده، تنگ باشد و به راحتی نشود آن را خاک مال کرد، چنانچه ممکن است باید پارچه به چوبی بپیچند و به وسیله آن، خاک را درون آن ظرف بمالند، و در غیر این صورت پاک شدن ظرف اشکال دارد، ولی ممکن است خاک مالی را با حرکت دادن شدیدِ خاکِ ممزوج با آب در همه اطراف داخل ظرف انجام داد.
«154» ظرفی را که خوک از آن چیز مایع بخورد، با آب قلیل بنا بر احتیاط باید هفت مرتبه شست و در کر و جاری نیز بنا بر احتیاط واجب هفت مرتبه باید شست، و بنا بر اظهر لازم نیست آن را خاک مال کنند، و نیز بنا بر احتیاط واجب لیسیدن خوک مانند آب خوردن آن است.
«155» اگر بخواهند ظرفی را که به شراب نجس شده با آب قلیل آب بکشند، بنا بر احتیاط باید سه مرتبه بشویند، ولی بنا بر اقوی شستن یک مرتبه کافی است.
«156» کوزه ای که از گل نجس ساخته شده و یا آب نجس در آن فرو رفته اگر در آب کر یا جاری بگذارند، به هر جای آن که آب برسد پاک می شود. و اگر بخواهند باطن آن هم پاک شود، باید بخشکانند و بعد به قدری در آب کر یا جاری بگذارند که آب به تمام آن فرو رود و احتیاط مستحب این است که دو مرتبه بلکه سه مرتبه در آب به همین صورت قرار دهند، مخصوصاً اگر به شراب و یا مردن موش بزرگ صحرایی نجس شود.
«157» ظرفی را که به غیر بول نجس شده با آب
قلیل به دو صورت می توان آب کشید:
اول: آن که بنا بر اقوی یک مرتبه از آب پر کنند و خالی کنند.
دوم: یک بار قدری آب در آن بریزند، و آب را طوری در آن بگردانند که به جاهای نجس آن برسد و بیرون بریزند.
و اگر به بول نجس شده باشد این کار را دو بار انجام دهند.
«158» اگر ظرف بزرگی مثل پاتیل و خمره نجس شود، چنانچه یک مرتبه آن را از آب پر کنند و خالی کنند بنا بر اظهر پاک می شود؛ و همچنین است اگر یک مرتبه از بالا آب در آن بریزند، به طوری که تمام اطراف آن را بگیرد؛ و باید آبی که ته آن جمع می شود بیرون آورند.
«159» اگر مِس نجس و مانند آن راآب کنند وآب بکشند ظاهرش پاک می شود.
«160» تنوری که به بول نجس شده است، اگر دو مرتبه از بالا آب در آن بریزند به طوری که تمام اطراف آن را بگیرد پاک می شود. و در غیر بول اگر بعد از برطرف شدن نجاست یک مرتبه به دستوری که گفته شده آب در آن بریزند کافی است. و بهتر است که گودالی ته آن حفر کنند تا آب ها در آن جمع شود و بیرون بیاورند، بعد آن گودال را با خاک پاک پر کنند.
«161» اگر چیز نجس را بعد از برطرف کردن عین نجاست یک مرتبه در آب کر یا جاری فرو برند که آب به تمام جاهای نجس آن برسد، پاک می شود؛ و احتیاط واجب آن است که فرش و لباس و مانند اینها را اگر با آب قلیل شسته شود
طوری فشار یا حرکت دهند که آب داخل آن خارج شود.
«162» اگر بخواهند چیزی را که به بول نجس شده با آب قلیل آب بکشند، چنانچه یک مرتبه آب روی آن بریزند و از آن جدا شود، و در صورتی که بول در آن چیز نمانده باشد، یک مرتبه دیگر آب روی آن بریزندپاک می شود، ولی در لباس و فرش و مانند اینها باید بعد از هردفعه فشار دهند تا غُساله آن بیرون آید (و غساله آبی است که معمولًا در وقت شستن و بعد از آن، از چیزی که شسته می شود خود به خود یا به وسیله فشار می ریزد).
«163» اگر چیزی به بول پسر شیرخواری که غذاخور نشده نجس شود، چنانچه یک مرتبه آب روی آن بریزند که به تمام جاهای نجس آن برسد پاک می شود و شستن و فشار دادن آن لازم نیست؛ و بنا بر احوط باید شیر کافر و شیر
نجس و شیر غیر پسر نیز نخورده باشد؛ و احوط این است که به وسیله آب ریختن خود بول از بین برود یا اینکه قبلًا خشک شده باشد.
«164» اگر چیزی به غیر بول نجس شود، چنانچه بعد از برطرف کردن نجاست یک مرتبه آب روی آن بریزند و از آن جدا شود پاک می گردد. و نیز اگر در دفعه اولی که آب روی آن می ریزند نجاست آن برطرف شود و بعد از برطرف شدن نجاست هم آب روی آن بیاید پاک می شود. و اگر با آب قلیل چیزی را می خواهند پاک کنند بهتر این است که دو مرتبه آن را بشویند ولی در هرصورت لباس و مانند
آن را باید فشار دهند تا غساله آن بیرون آید.
«165» اگر حصیر نجس را که با نخ بافته شده در آب کر یا جاری فرو برند، بعد از برطرف شدن عین نجاست اگر آب به همه جای نجس رسیده باشد پاک می شود.
و اگر با آب قلیل آب بکشند در هردفعه که شسته می شود، بنا بر احوط باید غساله را خارج کنند.
«166» اگر ظاهر گندم، برنج، صابون و مانند اینها نجس شود، به وسیله آب قلیل یا فروبردن در آب کر و جاری پاک می شود؛ و اگر باطن آنها نجس شود با آب قلیل ظاهر آنها پاک می شود ولی باطن آنها پاک نمی شود، مگر اینکه در کر یا جاری به قدری بماند که آب به باطن آنها نفوذ کند یعنی آب به هرجایی از باطن که یقین دارد نجاست به آنجا رسیده بود، برسد؛ و بنا بر احوط باید آب مطلق به باطن آنها برود نه آب مضاف، و قبلًا آنها را برای تطهیر باطن خشک کنند.
«167» اگر انسان شک کند که آب نجس به باطن صابون رسیده یا نه، باطن آن پاک است.
«168» اگر ظاهر برنج و گوشت یا چیزی مانند اینها نجس شده باشد، چنانچه آن را در ظرفی بگذارند و یک مرتبه آب روی آن بریزند و خالی کنند پاک می شود، و ظرف آن هم پاک می گردد. ولی اگر بخواهند لباس یا چیزی را که فشار لازم دارد در ظرفی بگذارند و آب بکشند، باید بعد از آن که آب روی آن می ریزند آن را فشار دهند و ظرف را کج کنند، تا غساله ای که در آن جمع شده بیرون بریزد.
«169» لباس نجسی را که به نیل و مانند آن رنگ شده اگر در آب کر یا جاری فرو برند و آب پیش از آنکه به واسطه رنگ پارچه مضاف شود به تمام آن برسد، آن لباس پاک می شود اگر چه موقع فشار دادن، آب مضاف یا رنگین از آن بیرون آید. و همچنین است در شستن با آب قلیل با سایر شرایط.
«170» اگر لباسی را در آب کر یا جاری آب بکشند و بعد مثلًا لجن در آن ببینند، چنانچه احتمال ندهند که جلوگیری از رسیدن آب کرده، آن لباس پاک است.
«171» اگر بعد از آب کشیدن لباس و مانند آن، خرده گِل یا اشنان در آن دیده شود پاک است؛ ولی اگر آب نجس به باطن گل یا اشنان رسیده باشد ظاهر گل و اشنان پاک و باطن آنها نجس است (اشنان گیاهی است که در شستشو استفاده می شود).
«172» هرچیز نجس، تا عین نجاست را از آن برطرف نکنند پاک نمی شود، ولی اگر بو یا رنگ نجاست در آن مانده باشد اشکال ندارد، پس اگر خون را از لباس برطرف کنند و لباس را آب بکشند و رنگ خون در آن بماند پاک می باشد؛ اما چنانچه به واسطه بو یا رنگ یقین کنند یا احتمال دهند که ذره های نجاست در آن چیز مانده، نجس است.
«173» حنای نجس را اگر به سر یا ریش ببندند، بعد از شستن ریش و سر، رنگ آن پاک است. و آنچه از اجزاء کوچک آن باقی بماند، بعد از شستن، ظاهر آنها پاک می شود.
«174» اگر نجاست بدن را در آب کر یا جاری برطرف کنند، بدن پاک
می شود و بیرون آمدن و دوباره در آب رفتن لازم نیست.
«175» غذای نجسی که لای دندان ها مانده، اگر آب در دهان بگردانند و به تمام غذای نجس برسد پاک می شود در صورتی که یقین کند آب مطلق به همه جای نجس رسیده، با تعدد در آنچه تعدد در آن لازم است.
«176» اگر موی سر و صورت را با آب قلیل آب بکشند، بنا بر احتیاط واجب باید فشار دهند که غساله آن جدا شود اگر چه محتاج به تعدد شستن نباشد در صورتی که آب در لابلای موها فرو رفته باشد.
«177» اگر جایی از بدن یا لباس را با آب قلیل آب بکشند، اطراف آن جا که
متصل به آن است و معمولًا موقع آب کشیدن آن جا نجس می شود، با پاک شدن جای نجس پاک می شود؛ و در صورتی که بیش از یک مرتبه باید شسته شود، آب دوم باید به تمام جاهایی که آب اول رسیده و با آن نجس شده بود برسد؛ و همچنین است اگر چیز پاکی را پهلوی چیز نجس بگذارند و روی هر دو آب بریزند. پس اگر برای آب کشیدن یک انگشت نجس، روی همه انگشت ها آب بریزند و آب نجس به همه آنها برسد، بعد از پاک شدن انگشت نجس، تمام انگشت ها پاک می شوند.
«178» چیز نجسی را که عین نجاست در آن نیست، اگر زیر شیری که متصل به کُر است یک دفعه بشویند، پاک می شود؛ و نیز اگر عین نجاست در آن باشد، چنانچه عین نجاست آن، زیر شیر یا به وسیله دیگر برطرف شود و آبی که از آن چیز می ریزد
بو یا رنگ یا مزه نجاست نگرفته باشد، با آب شیر پاک می گردد. امّا اگر آبی که از آن می ریزد در اول زمان اتصال، بو یا رنگ یا مزه نجاست گرفته باشد، باید به قدری آب شیر روی آن بریزند تا در آبی که از آن جدا می شود بو یا رنگ یا مزه نجاست نباشد.
«179» اگر چیزی را آب بکشد و یقین کند پاک شده و بعد شک کند که عین نجاست را از آن برطرف کرده یا نه، چنانچه موقع آب کشیدن متوجه برطرف کردن عین نجاست بوده، آن چیز پاک است؛ و اگر متوجه برطرف کردن عین نجاست نبوده بنا بر احتیاط واجب باید دوباره آن را آب بکشد، مگر آن که احتمال بدهد که بعد از علم به نجاست متوجه بوده که باید عین را برطرف نماید.
«180» زمینی که آب روی آن جاری نمی شود، اگر نجس شود، با آب قلیل پاک نمی گردد بلکه فقط ظاهر آن پاک می شود. و زمینی که روی آن شن یا ریگ باشد، چون آبی که روی آن می ریزند از آن جدا شده و در شن و ریگ فرو می رود، با آب قلیل پاک می شود، اما زیر ریگ ها نجس می ماند.
«181» زمین سنگفرش و آجرفرش و زمین سختی که آب در آن فرو نمی رود، اگر نجس شود، با آب قلیل پاک می گردد، ولی برای اخراج غساله باید به قدری آب روی آن بریزند که جاری شود. و چنانچه آبی که روی آن ریخته اند از سوراخی بیرون رود همه زمین پاک می شود. و اگر بیرون نرود جایی که آب ها جمع می شود
نجس می ماند، و برای پاک
شدن آنجا باید گودالی حفر کنند، که آب در آن جمع شود؛ بعد آب را بیرون بیاورند و گودال را با خاک پاک پر کنند.
«182» اگر ظاهر سنگ نمک و مانند آن نجس شود، با آب کمتر از کر هم پاک می شود.
«183» اگر از شکر آب شده نجس، قند بسازند و در آب کر یا جاری بگذارند پاک نمی شود.
زمین
«184» زمین با پنج شرط، کف پا و ته کفش نجس را پاک می کند:
اول: آن که زمین بنا بر احوط از عین نجاست و آنچه در حکم نجاست است پاک باشد، بنا بر این زمینی که آلوده به بول شده و هنوز تطهیر نشده، پاک کننده نیست، هرچند خشک شده باشد.
دوم: آن که زمین خشک باشد و رطوبتی که سرایت به جای دیگر کند نداشته باشد بنا بر احوط.
سوم: آن که اگر عین نجس مثل خون و بول، یا متنجس مثل گلی که نجس شده در کف پا و ته کفش باشد، به واسطه راه رفتن یا مالیدن پا به زمین یا به هرسبب دیگری برطرف شود.
چهارم: آن که زمین باید خاک یا سنگ یا آجر فرش و مانند اینها باشد، پس با راه رفتن روی فرش و حصیر و سبزه، کف پا و ته کفش نجس پاک نمی شود.
پنجم: آنکه کف پا و ته کفش به واسطه راه رفتن نجس شده باشد، پس اگر به واسطه غیر راه رفتن نجس شده باشد، بنا بر اظهر به واسطه راه رفتن پاک نمی شود.
«185» پاک شدن کف پا و ته کفش نجس، به واسطه راه رفتن روی آسفالت و روی زمینی که با چوب فرش شده یا هرچیزی که
به آن زمین نگویند، محل اشکال است، و اظهر بقاء نجاست است.
«186» بعد از برطرف شدن عین نجاست، بنا بر اظهر تماس کف پا و ته کفش
با زمین کافی است اگرچه راه رفتن و مالیدن صدق ننماید. ولی برای پاک شدن کف پا و ته کفش بهتر است پانزده قدم یا بیشتر راه بروند اگرچه به کمتر از پانزده قدم یا مالیدن پا به زمین، عین نجاست برطرف شود.
«187» لازم نیست کف پا و ته کفش نجس، تر باشد بلکه اگر خشک هم باشد به وسیله راه رفتن پاک می شود.
«188» بعد از آن که کف پا یا ته کفش نجس به راه رفتن پاک شد مقداری از اطراف آن هم که معمولًا به گل آلوده می شود پاک می گردد.
«189» کسی که با دست و زانو راه می رود، اگر دست یا زانوی او نجس شود، با راه رفتن پاک می گردد. و همچنین است ته عصا و ته پای مصنوعی و نعل چهارپایان و چرخ اتومبیل و گاری و مانند اینها بنا بر اظهر.
«190» اگر بعد از راه رفتن، بو یا رنگ نجاست در کف پا یا ته کفش بماند اشکال ندارد ولی ذرّه های کوچک که معلوم باشد اشکال دارد.
«191» درون کفش و مقداری از کف پا که به زمین نمی رسد به واسطه راه رفتن پاک نمی شود، ولی جورابی که به جای کفش از آن استفاده می شود با راه رفتن پاک می شود اگر چه جوراب از پوست درست نشده باشد.
آفتاب
«192» آفتاب با پنج شرط، زمین و ساختمان وچیزهایی مانند درب و پنجره که درساختمان به کار برده شده، و همچنین میخی را
که به دیوار کوبیده اند پاک می کند:
1- چیز نجس به طوری تر باشد که اگر چیز دیگری به آن برسد تر شود، پس اگر خشک باشد باید به وسیله ای آن را تر کنند تا آفتاب خشک کند.
2- اگر عین نجاست در آن چیز باشد پیش از تابیدن آفتاب آن را برطرف کنند.
3- چیزی از تابیدن آفتاب جلوگیری نکند، پس اگر آفتاب از پشت پرده یا ابر و مانند اینها بتابد و چیز نجس را خشک کند، آن چیز پاک نمی شود، ولی اگر ابر به قدری نازک باشد که از تابیدن آفتاب جلوگیری نکند اشکال ندارد.
4- آفتاب به تنهایی چیز نجس را خشک کند، پس اگر مثلًا چیز نجس به واسطه باد و آفتاب خشک شود پاک نمی گردد. ولی اگر باد به قدری کم باشد که نگویند به خشک شدن چیز نجس کمک کرده، اشکال ندارد.
5- آفتاب مقداری از زمین و ساختمان را که نجاست به آن فرو رفته، یک مرتبه با هم خشک کند. پس اگر یک بار بر زمین و ساختمان نجس بتابد و روی آن را خشک کند و دفعه دیگر زیر یا درون آن را خشک نماید، فقط روی آن پاک می شود و زیر و درون آن نجس می ماند.
«193» منقولاتی که در اصل از زمین بوده ولی به صورتی درآمده که در حال حاضر به آن «زمین» نمی گویند، مثل کوزه و تسبیح و مُهر، به آفتاب پاک نمی شود؛ و آنچه در حال حاضر از زمین شمرده می شود مانند پاره سنگ و امثال آن، با آفتاب پاک می شود، هرچند منقول (قابل نقل و انتقال) باشد.
«194» آفتاب، درخت و گیاه و حصیر نجس را پاک می کند.
«195» اگر آفتاب به زمین نجس بتابد، بعد انسان شک کند که زمین موقع تابیدن آفتاب تر بوده یا نه، و یا شک کند که تری آن به واسطه آفتاب خشک شده یا نه، و یا شک کند که پیش از تابش آفتاب، عین نجاست از آن برطرف شده یا نه، آن زمین نجس است. مگر اینکه از قبیل شک در تطهیراتی باشد که زمان آن گذشته و در زمان تطهیر شک نکرده است، یا شک کند که چیزی مانع تابش آفتاب بوده یا نه، که در این صورت پاک است.
«196» اگر آفتاب به یک طرف دیوار نجس بتابد، طرفی که آفتاب به آن نتابیده پاک نمی شود.
استحاله و انقلاب
«197» اگر چیز نجس استحاله شود یعنی جنس آن به طوری عوض شود که به صورت چیز پاکی درآید پاک می شود، مثل آن که چوب نجس بسوزد و خاکستر گردد، یا سگ در نمکزار فرو رود و نمک شود؛ ولی اگر جنس آن عوض نشود مثل آن که گندم نجس را آرد کنند و یا آرد نجس را نان بپزند، پاک نمی شود.
«198» بخار و دود و شعله ای که از چیز نجس یا متنجس بر می خیزد پاک است ولی اگر بخار به صورت عرق و مایع درآید، چه از نجس باشد و چه از متنجّس، نجس است؛ و نیز بنا بر احتیاط واجب باید از ذرّات چربی و روغنی که از دود نجس و متنجس حاصل می شود و بر سطوح مجاور آن می نشیند اجتناب شود.
«199» کوزه گِلی و مانند آن که از گل نجس ساخته شده نجس است. و
بنا بر احتیاط واجب باید از زغالی که از چوب نجس درست شده اجتناب نمایند.
«200» چیز نجسی که معلوم نیست استحاله شده یا نه، نجس است.
«201» اگر شراب به خودی خود یا به واسطه آن که چیزی مثل سرکه و نمک در آن ریخته اند سرکه شود، پاک می گردد در صورتی که شراب با چیز نجس دیگری مخلوط نشده باشد. و این از مطهّریّت انقلاب است.
«202» سرکه ای که از انگور و کشمش وخرمای نجس درست کنند نجس است.
و در طهارت آن بعد از انقلاب به شراب و انقلاب شراب به سرکه، تأمل است.
«203» اگر پوشال ریز انگور یا خرما با آنها باشد و سرکه بریزند اشکال ندارد. و نیز اگر پیش از آن که خرما و کشمش و انگور سرکه شود خیار و بادنجان و مانند اینها در آن بریزند بنا بر اظهر اشکال ندارد.
کم شدن دو سوم آب انگور
«204» آب انگوری که جوش آمده پیش از آن که دو سوم آن به واسطه جوشیدن کم شود و یک سوم آن باقی بماند، بنابر اقوی و احوط نجس است؛ و بنا بر اظهر و احوط فرقی نیست در این که به وسیله آتش جوش بیاید یا به وسیله دیگر، ولی همین که دو سوم آن کم شد یا مبدّل به سرکه گردید، پاک می شود.
«205» اگر مثلًا در یک خوشه غوره، یک دانه یا دو دانه انگور باشد، چنانچه به آبی که از آن خوشه گرفته می شود آبغوره بگویند و اثری از شیرینیِ دانه انگور در آن نباشد و بجوشد، پاک و خوردن آن حلال است.
«206» چیزی که معلوم نیست غوره است یا انگور، اگر جوش بیاید نجس
نمی شود. و نیز اگر شک در جوشیدن آب انگور داشته باشیم، پاک و خوردن آن حلال است. اما اگر یقین به جوشیدن آب انگور پیدا شد، باید یقین به کم شدن دو سوم آن یا سرکه شدن آن پیدا کنیم تا پاک و حلال شود.
«207» هرگاه انگور را در میان تیزاب بگذارند که سبزه شود، در صورتی که علم به جوشیدن حاصل نشود پاک است.
انتقال
«208» اگر خون بدن انسان یا خون حیوانی که خون جهنده دارد به بدن حیوانی که خون جهنده ندارد برود و خون آن حیوان حساب شود پاک می گردد و این را انتقال گویند؛ پس خونی که زالو از انسان می مکد چون خون زالو به آن گفته نمی شود و می گویند خون انسان است، تا وقتی که چنین است نجس می باشد.
«209» اگر کسی پشه ای را که به بدنش نشسته بکُشد، و نداند خونی که از پشه بیرون آمده از او مکیده یا از خود پشه می باشد، پاک است؛ و همچنین است اگر بداند از او مکیده ولی جزو بدن پشه حساب شود. اما اگر فاصله بین مکیدن خون و کشتن پشه به قدری کم باشد که بگویند خون انسان است، یا معلوم نباشد که به آن خون پشه می گویند یا خون انسان، نجس می باشد.
اسلام
«210» اگر کافر شهادتین بگوید یعنی أَشْهَدُ انْ لاالهَ الَّا اللَّه و أَشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه یا معنای این دو جمله را به زبان دیگری بگوید مسلمان می شود، و بعد از مسلمان شدن، بدن و آب دهان و بینی و عرق او پاک است. و اگر موقع مسلمان شدن، عین نجاست به بدن او باشد، باید برطرف کند و جای آن را آب بکشد. ولی اگر پیش از مسلمان شدن، عین نجاست برطرف شده باشد، لازم نیست جای آن را آب بکشد.
«211» اگر موقعی که کافر بوده لباس او با رطوبت به بدنش رسیده باشد و آن لباس در موقع مسلمان شدن در بدن او نباشد، آن لباس نجس است؛ ولی اگر در بدن او باشد، بنا
بر اظهر پاک می شود.
«212» اگر کافر شهادتین بگوید، و انسان نداند قلباً مسلمان شده یا نه، پاک است. ولی اگر بداند قلباً مسلمان نشده نجس بودن او خالی از وجه نیست.
تبعیّت
«213» تبعیت آن است که چیز نجسی به واسطه پاک شدن چیز نجسِ دیگر، پاک شود؛ و همین طور است کودکی که در جنگ با مسلمانان از کفار اسیر می شود، که به سبب تبعیت مسلمان اسیر کننده پاک می گردد.
«214» اگر شراب سرکه شود اطراف داخل ظرف نیز با پاک شدن آن پاک می شود.
«215» تخته یا سنگی که روی آن، میت را غسل می دهند و پارچه ای که با آن عورت میت را می پوشانند و دست کسی که او را غسل می دهد، بعد از تمام شدن غسل پاک می شود.
«216» کسی که چیزی را با دست خود آب می کشد، بعد از پاک شدن آن چیز، دست او هم پاک می شود.
«217» اگر لباس و مانند آن را با آب قلیل آب بکشند و به اندازه معمول فشار دهند تا آبی که روی آن ریخته اند جدا شود، آبی که در آن می ماند پاک است.
«218» ظرف نجس را که با آب قلیل آب می کشند، بعد از جداشدن آبی که برای پاک شدن، روی آن ریخته اند، آب کمی که در آن می ماند پاک است.
برطرف شدن عین نجاست
«219» اگر بدن حیوانی و یا منقار مرغی به عین نجس مثل خون، یا متنجس مثل آب نجس، آلوده شود، چنانچه آنها برطرف شوند بدن آن حیوان پاک می شود؛ و همچنین است باطن بدن انسان، مثل داخل دهان و بینی، مثلًا اگر خونی از لای دندان بیرون آید و در آب دهان از بین برود، آب کشیدن داخل دهان لازم نیست، ولی اگر دندان مصنوعی در دهان نجس شود، باید آن را آب بکشند.
«220» اگر غذا لای دندان مانده باشد و داخل دهان
خون بیاید، چنانچه انسان نداند که خون به غذا رسیده یا نه، آن غذا پاک است. و اگر خون به آن برسد ظاهر آن نجس می شود.
استبراء حیوان نجاستخوار
«221» بول و غائط حیوانی که به خوردن نجاست انسان عادت کرده نجس است (چنانچه در مسأله 90 گفته شد). و اگر بخواهند پاک شود، باید آن حیوان را استبراء کنند یعنی تا مدتی که بعد از آن مدت، دیگر به آن نجاستخوار نگویند، نگذارند نجاست بخورد و غذای پاک به آن بدهند. و بنا بر احتیاط واجب باید شتر نجاستخوار را چهل روز و گاو را بیست روز و گوسفند را ده روز و مرغابی را هفت یا پنج روز و مرغ خانگی را سه روز از خوردن نجاست جلوگیری کنند و غذای پاک به آنها بدهند.
غایب شدن مسلمان
«222» اگر بدن یا لباس مسلمان یا چیز دیگری که مانند ظرف و فرش در اختیار او است، نجس شود و آن مسلمان با آن چیزی که در اختیار اوست غایب گردد و
انسان احتمال بدهد که آن چیز را آب کشیده یا به واسطه ای (مثلًا آن چیز در آب جاری افتاده) پاک شده است، اجتناب از آن لازم نیست.
«پاک شدن اشیاء نجس»
«223» اگر خود انسان یقین کند چیزی که نجس بوده پاک شده است، یا دو عادل به پاک شدن آن خبر دهند، آن چیز پاک است؛ و همچنین است اگر کسی که چیز نجس در اختیار او است بگوید آن چیز پاک شده، یا مسلمانی چیز نجس را آب کشیده باشد اگر چه معلوم نباشد درست آب کشیده یا نه.
«224» کسی که وکیل شده است لباس انسان را آب بکشد و لباس هم در اختیار او باشد، اگر بگوید آب کشیدم، در صورتی که ظن به خلافِ گفته او نباشد، آن لباس پاک است.
«225» اگر انسان حالی دارد که در آب کشیدن چیز نجس یقین پیدا نمی کند، می تواند به گمان اکتفا نماید. و در صورتی که می تواند یقین تقدیری متعارف را تشخیص دهد آن مقدم است (یعنی با این که یقین پیدا نمی کند، به مقداری بشوید که سایر مسلمان ها می شویند و بیش از آن لازم نیست).
آموزش تصویری مرتبط با این حکم