احکام شرعی
آیه الله العظمی محمدعلی علوی گرگانی
آیه الله العظمی محمدعلی علوی گرگانی
آیه الله العظمی محمدعلی علوی گرگانی

رساله توضیح المسائل آیه الله العظمی محمدعلی علوی گرگانی

احکام تقلید احکام طهارت مطلق و مضاف اشاره 1 - آب کر 2 - آب قلیل 3 - آب جاری 4 - آب باران 5 - آب چاه احکام آبها احکام تخلی (بول و غائط کردن) استبراء مستحبّات و مکروهات تخلّی نجاسات اشاره 1 و 2 - بول و غائط 3 - منی 4 - مردار 5 - خون 6 و 7 - سگ و خوک 8 - کافر 9 - شراب 10 - فقاع 11 و 12 - عرق جنب از حرام و عرق حیوان نجاست خوار راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چیزهای پاک احکام نجاسات مطهّرات اشاره 1 - آب 2 - زمین 3 - آفتاب 4 - استحاله 5 - کم شدن دو سوم آب انگور 6 - انتقال 7 - اسلام 8 - تبعیّت 9 - برطرف شدن عین نجاست 10 - استبراء حیوان نجاست خوار 11 - غائب شدن مسلمان 12 - انقلاب احکام ظرف ها احکام ظرف ها وضو اشاره وضوی ارتماسی دعاهائی که موقع وضو گرفتن مستحب است شرائط وضو احکام وضو چیزهائی که باید برای آنها وضو گرفت چیزهائی که وضو را باطل می کند احکام وضوی جبیره غسل های واجب اشاره غسل های واجب و احکام آن ها احکام جنابت چیزهائی که بر جنب حرام است چیزهائی که بر جنب مکروه است غسل جنابت غسل ترتیبی غسل ارتماسی احکام غسل کردن استحاضه اشاره احکام استحاضه حیض اشاره احکام حائض اقسام زن های حائض اشاره 1 - صاحب عادت وقتیّه و عددیّه 2 - صاحب عادت وقتیّه 3 - صاحب عادت عددیّه 4 - مضطربه 5 - مبتدئه 6 - ناسیه مسائل متفرّقه حیض نفاس غسل مسّ میّت احکام محتضر احکام بعد از مرگ احکام غسل و کفن و نماز و دفن میّت اشاره احکام غسل و کفن و نماز و دفن میّت احکام غسل میّت احکام کفن میّت احکام حنوط احکام نماز میّت دستور نماز میّت مستحبّات نماز میّت احکام دفن مستحبّات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل های مستحب تیمّم اشاره دوم از موارد تیمّم سوم از موارد تیمّم چهارم از موارد تیمّم پنجم از موارد تیمّم ششم از موارد تیمّم هفتم از موارد تیمّم چیزهائی که تیمّم بر آنها صحیح است دستور تیمّم بدل از وضو دستور تیمّم بدل از غسل احکام تیمّم احکام نماز اشاره نمازهای واجب اشاره نمازهای واجب یومیّه وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهایی که باید به ترتیب خوانده شود نمازهای مستحب اشاره وقت نافله های یومیّه نماز غفیله احکام قبله پوشانیدن بدن در نماز لباس نمازگزار اشاره شرط اوّل: شرط دوم: شرط سوم: شرط چهارم: شرط پنجم: شرط ششم: احکام لباس نمازگزار اشاره مواردی که لازم نیست بدن و لباس نمازگزار پاک باشد چیزهائی که در لباس نمازگزار مستحب است چیزهائی که در لباس نمازگزار مکروه است مکان نمازگزار اشاره شرط اوّل: مباح باشد. شرط دوم: شرط سوم: شرط چهارم: شرط پنجم: شرط ششم: شرط هفتم: شرط هشتم: شرط نهم: شرط دهم: جاهایی که نماز خواندن در آن مستحب است جاهایی که نماز خواندن در آنها مکروه است احکام مسجد اذان و اقامه اشاره ترجمه اذان و اقامه واجبات نماز اشاره نیّت تکبیره الاحرام قیام (ایستادن) قرائت رکوع سجود اشاره چیزهائی که سجده بر آنها صحیح است مستحبّات و مکروهات سجده سجده واجب قرآن تشهّد سلام نماز ترتیب موالات قنوت ترجمه نماز تعقیب نماز صلوات بر پیغمبر صلی الله علیه و آله مبطلات نماز اشاره چیزهائی که در نماز مکروه است مواردی که می شود نماز واجب را شکست شکیّات اشاره شک های باطل شک هایی که نباید به آنها اعتنا کرد اشاره 1 - شک در چیزی که محلّ آن گذشته است 2 - شک بعد از سلام 3 - شک بعد از وقت 4 - کثیرالشکّ (کسی که زیاد شک می کند) 5 - شک امام و مأموم 6 - شک در نماز مستحبّی شک های صحیح نماز احتیاط سجده سهو اشاره دستور سجده سهو قضای سجود و تشهّد فراموش شده کم و زیاد کردن اجزاء و شرائط نماز نماز مسافر مسائل متفرقه نماز قضا اشاره نماز قضای پدر و مادر که بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت و احکام آن اشاره شرائط امام جماعت احکام جماعت چیزهائی که در نماز جماعت مستحب است چیزهائی که در نماز جماعت مکروه است نماز جمعه و احکام آن نماز آیات اشاره دستور نماز آیات نماز عید فطر و قربان اجیر گرفتن برای نماز اجیر گرفتن برای نماز احکام روزه اشاره نیّت چیزهائی که روزه را باطل می کند اشاره 1 - خوردن و آشامیدن 2 - جماع 3 - استمناء 4 - دروغ بستن به خدا و پیغمبر 5 - رساندن غبار غلیظ به حلق 6 - فرو بردن سر در آب 7 - باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح 8 - اماله کردن 9 - قی کردن احکام چیزهائی که روزه را باطل می کند آنچه برای روزه دار مکروه است جاهایی که قضا و کفّاره واجب است کفّاره روزه جاهایی که فقط قضای روزه واجب است احکام روزه قضا احکام روزه مسافر کسانی که روزه بر آنها واجب نیست راه ثابت شدن اوّل ماه روزه های حرام و مکروه روزه های مستحب احکام خمس اشاره 1 - منفعت کسب 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهری که به واسطه فرو رفتن در دریا به دست می آید 6 - غنیمت 7 - زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد مصرف خمس احکام زکاه اشاره شرائط واجب شدن زکاه زکاه جو، گندم، خرما و کشمش نصاب طلا نصاب نقره زکاه شتر، گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زکاه شرائط کسانی که مستحقّ زکاه هستند نیّت زکاه مسائل متفرّقه زکاه زکاه فطره اشاره مصرف زکاه فطره مسائل متفرّقه زکاه فطره احکام حجّ احکام خرید و فروش اشاره چیزهائی که در خرید و فروش مستحب است: معاملات مکروه معاملات حرام شرائط فروشنده و خریدار شرائط جنس و عوض آن صیغه خرید و فروش خرید و فروش میوه ها نقد و نسیه معامله سلف اشاره شرایط معامله سلف احکام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره (صرف) مواردی که انسان می تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرّقه احکام شرکت احکام صلح احکام اجاره اشاره شرائط مالی که آن را اجاره می دهند شرائط استفاده ای که مال را برای آن اجاره می دهند مسائل متفرّقه اجاره احکام جعاله احکام مزارعه احکام مساقات کسانی که نمی توانند در مال خود تصرّف کنند احکام وکالت احکام قرض احکام حواله دادن احکام رهن احکام ضامن شدن احکام کفالت احکام ودیعه (امانت) احکام عاریه احکام مضاربه احکام نکاح یا ازدواج و زناشویی اشاره احکام عقد اشاره دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غیر دائم شرائط عقد عیب هایی که به واسطه آنها می شود عقد را به هم زد عدّه ای از زن ها که ازدواج با آنان حرام است احکام عقد دائم متعه یا صیغه احکام نگاه کردن مسائل متفرّقه زناشویی احکام شیر دادن اشاره شرائط شیر دادنی که علّت محرم شدن است آداب شیر دادن مسائل متفرّقه شیر دادن احکام طلاق اشاره عدّه طلاق عدّه زنی که شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعی احکام رجوع کردن طلاق خلع طلاق مبارات احکام متفرّقه طلاق احکام غصب اشاره احکام مالی که انسان آن را پیدا می کند احکام سر بریدن و شکار کردن حیوانات اشاره دستور سر بریدن حیوانات شرائط سر بریدن حیوانات دستور کشتن (نحر) شتر چیزهائی که در هنگام سر بریدن حیوانات مستحب است چیزهائی که در سر بریدن حیوانات مکروه است احکام شکار کردن با اسلحه شکار کردن با سگ شکاری صید ماهی صید ملخ احکام خوردنی ها و آشامیدنی ها اشاره چیزهائی که در هنگام غذا خوردن مستحب است چیزهائی که در غذا خوردن مکروه است مستحبّات آب آشامیدن مکروهات آب آشامیدن احکام نذر و عهد احکام قسم خوردن احکام وقف احکام وصیّت احکام ارث اشاره ارث دسته اوّل ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرّقه ارث مسائل متفرّقه حدّی که برای بعضی از گناهان معیّن شده است احکام دیه مسائل امر به معروف و نهی از منکر اشاره شرایط امر به معروف و نهی از منکر مراتب امر به معروف و نهی از منکر مسائل متفرقه احکام اوراق بهادار و سفته احکام سرقفلی مسائل مربوط به بانک ها اشاره اعتبارهای بانکی نگه داری کالا به وسیله بانک ضمانت نامه های بانکی فروش سهام حوالجات داخلی و خارجی جایزه های بانکی تحصیل و نقد کردن سفته ها به وسیله بانک ها حساب های جاری خرید و فروش سفته ها حواله های بانکی احکام بیمه اشاره قراردادهای بیمه ای مسائلی چند از باب قاعده الزام احکام تشریح احکام تلقیح احکام خیابان هایی که به وسیله دولت کشیده می شود رادیو و تلویزیون مسائل متفرقه نماز و روزه برخی از مسائل مورد ابتلا تقلید طهارت و نجاست تیمم و وضو نماز و مسجد روزه خمس و زکات و صدقات معاملات و کسب های حرام بانک ها و مؤسسات مالی مجسمه سازی و عکاسی هبه و اجاره حق الناس و تصرف در اموال ذبح و صید نکاح و شیر دادن و محرمیت عزاداری تلقیح و احکام پزشکی برخی از کارهای حرام مورد ابتلا

نبش قبر

نبش قبر
مسأله 647 - نبش قبر مسلمان (یعنی شکافتن قبر او) اگرچه طفل یا دیوانه باشد، حرام است ولی اگر بدنش از بین رفته و خاک شده باشد اشکال ندارد.
مسأله 648 - نبش قبر امامزاده ها، شهدا، علما و صلحا اگرچه سال ها بر آنها گذشته باشد، حرام است.
مسأله 649 - شکافتن قبر در چند مورد حرام نیست؛ اوّل: میّت در زمین غصبی دفن شده باشد و مالک زمین راضی نشود که در آنجا بماند. دوم: کفن یا چیز دیگری که با میّت دفن شده غصبی باشد و صاحب آن راضی نشود که در قبر بماند و هم چنین است اگر چیزی از مال خود میّت که به ورثه او رسیده با او دفن شده باشد و ورثه راضی نشوند که آن چیز در قبر بماند، ولی اگر وصیّت کرده در مواردی که وصیّت او هم نافذ باشد دعا یا قرآن یا انگشتری را با او دفن کنند، برای بیرون آوردن این ها نمی توانند قبر را بشکافند. سوم: میّت بی غسل یا بی کفن دفن شده باشد، یا بفهمند غسلش باطل بوده یا بغیر دستور شرع کفن شده، یا در قبر، او را رو به قبله نگذاشته اند. چهارم: برای ثابت شدن حقّی بخواهند بدن میّت را ببینند. پنجم: میّت را در جایی که بی احترامی به اوست (مثل قبرستان کفّار یا جایی که کثافت و خاک روبه می ریزند) دفن کرده باشند. ششم: برای یک مطلب شرعی که اهمیّت آن از شکافتن قبر بیشتر است، قبر را بشکافند، مثلاً بخواهند بچه زنده را از شکم زن حامله ای که دفنش کرده اند، بیرون آورند. هفتم: بترسند درنده ای بدن میّت را پاره کند، یا سیل او را ببرد، یا دشمن بیرون آورد. هشتم: قسمتی از بدن میّت را که با او دفن نشده بخواهند دفن کنند، ولی احتیاط مستحب آن است که آن قسمت از بدن را به گونه ای در قبر بگذارند که بدن میّت دیده نشود.
غسل های مستحب
مسأله 650 - غسل های مستحب در شرع مقدّس اسلام بسیار است و از آن جمله است:
1 - غسل جمعه، و وقت آن از اذان صبح است تا ظهر و بهتر است نزدیک ظهر بجا آورده شود و اگر تا ظهر انجام ندهد بهتر است که بدون نیّت ادا وقضا تا غروب جمعه بجا آورد، و اگر در روز جمعه غسل نکند مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضای آن را بجا آورد و کسی که می ترسد در روز جمعه آب پیدا نکند، می تواند روز پنجشنبه یا شب جمعه غسل را انجام دهد و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید: «اَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَأنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنی مِنَ التَّوابینَ وَاجْعَلْنی مِنَ المُتَطَهّرین».
2 - غسل شب اوّل ماه رمضان و تمام شب های طاق، مثل (شب سوم و پنجم و هفتم) ولی از شب بیست و یکم مستحب است همه شب ها را غسل کند و برای غسل شب اوّل و پانزدهم و هفدهم و نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم و بیست و پنجم و بیست و هفتم و بیست و نهم بیشتر سفارش شده است، و وقت غسل شب های ماه رمضان تمام شب است و بهتر است مقارن غروب بجا آورده شود ولی از شب بیست و یکم تا آخر ماه بهتر است غسل را بین نماز مغرب و عشا بجا آورد و نیز مستحب است در شب بیست و سوم غیر از غسل اوّل شب، یک غسل هم در آخر شب انجام دهد.
3 - غسل روز عید فطر و عید قربان، و وقت آن از اذان صبح است تا غروب و بهتر است آن را پیش از نماز عید بجا آورد.
4 - غسل شب عید فطر، و وقت آن از اوّل مغرب است تا اذان صبح و بهتر است در اوّل شب بجا آورده شود.
5 - غسل روز هشتم و نهم ذیحجه، و در روز نهم بهتر است آن را نزدیک ظهر بجا آورد.
6 - غسل روز اوّل و پانزدهم و بیست و هفتم و آخر ماه رجب.
7 - غسل روز عید غدیر، و بهتر است پیش از ظهر آن را انجام دهد.
8 - غسل روز بیست و چهارم ذیحجه.
9 - غسل روز نوروز و پانزدهم شعبان و نهم و هفدهم ربیع الاول و روز بیست و پنجم ذیقعده.
10 - غسل دادن بچه ای که تازه به دنیا آمده.
11 - غسل زنی که برای غیر شوهرش بوی خوش استعمال کرده است.
12 - غسل کسی که در حال مستی خوابیده.
13 - غسل کسی که جایی از بدنش را به بدن میّتی که غسل داده اند رسانده.
14 - غسل کسی که در موقع گرفتن خورشید و ماه نماز آیات را عمدا نخوانده، در صورتی که تمام ماه و خورشید گرفته باشد.
15 - غسل کسی که برای تماشای دار آویخته رفته و آن را دیده باشد ولی اگر اتّفاقا از روی ناچاری نگاهش بیفتد یا مثلاً برای شهادت دادن رفته باشد، غسل مستحب نیست.
مسأله 651 - پیش از داخل شدن در حرم مکّه، شهر مکّه، مسجد الحرام، خانه کعبه، حرم مدینه، شهر مدینه مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم و حرم امامان علیهم السلام مستحب است انسان غسل کند و اگر در یک روز چند مرتبه مشرّف شود، یک غسل کافی است و کسی که می خواهد در یک روز داخل حرم مکّه و مسجد الحرام و خانه کعبه شود، اگر به نیّت همه، یک غسل کند کافی است و نیز اگر در یک روز بخواهد داخل حرم مدینه وشهر مدینه و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم شود، یک غسل برای همه کفایت می کند و برای زیارت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم و امامان علیهم السلام از دور یا نزدیک و برای حاجت خواستن از خداوند عالم و هم چنین برای توبه و نشاط به جهت عبادت و برای سفر رفتن خصوصا سفر زیارت حضرت سیّد الشهداء علیه السلام مستحب است انسان غسل کند و اگر یکی از غسل های مکانی و بعضی از غسل های فعلی که گفته شد بجا آورد، و بعد کاری کند که وضو را باطل می نماید مثلاً بخوابد، غسل او باطل می شود و مستحب است دوباره غسل را بجا آورد.
مسأله 652 - بنابر احتیاط واجب، انسان نمی تواند با غسل های مستحبّی، کاری که مانند نماز، وضو لازم دارد انجام دهد.
مسأله 653 - اگر چند غسل بر کسی مستحب باشد و به نیّت همه یک غسل بجا آورد کافی است.
تیمّم
اشاره
در هفت مورد به جای وضو و غسل باید تیمّم کرد: اوّل آن که تهیّه آب به اندازه وضو یا غسل ممکن نباشد.
مسأله 654 - اگر انسان در آبادی باشد، باید برای تهیّه آب وضو و غسل، به قدری جستجو کند که از پیدا شدن آن ناامید شود و اگر در بیابان باشد، چنانچه زمین آن پست و بلند است، باید در هریک از چهار طرف به اندازه پرتاب یک تیر قدیمی که با کمان پرتاب می کردند(1) در جستجوی آب برود و اگر زمین آن پست و بلند نیست، باید در هر طرف به اندازه پرتاب دو تیر جستجو نماید.
مسأله 655 - اگر بعضی از چهار طرف هموار و بعض دیگر پست و بلند باشد، باید در طرفی که هموار است به اندازه پرتاب دو تیر و در طرفی که هموار نیست به اندازه پرتاب یک تیر جستجو کند.
مسأله 656 - در هر طرفی که یقین دارد آب نیست، در آن طرف جستجو لازم نیست.
مسأله 657 - کسی که وقت نماز او تنگ نیست و برای تهیّه آب وقت دارد، اگر یقین دارد در محلّی دورتر از مقداری که باید جستجو کند، آب هست باید برای تهیّه آب برود مگر این که زحمت زیادی داشته باشد و اگر گمان دارد آب هست، رفتن به آن محل لازم نیست اگرچه بنابر احتیاط مستحب رفتن به آنجا لازم است ولی اگر گمان او قوی باشد، بنابر احتیاط واجب باید برای تهیّه آب به آن محل برود.
مسأله 658 - لازم نیست خود انسان در جستجوی آب برود، بلکه می تواند کسی را که به گفته او وثوق و اطمینان حاصل می شود جهت جستجوی آب بفرستد اگر چه نایب او هم نباشد.
مسأله 659 - اگر احتمال دهد که داخل بار سفر خود، یا در منزل یا در قافله آب هست، باید به قدری جستجو نماید که به نبودن آب یقین کند، یا از پیدا کردن آن ناامید شود. 1- مجلسی قدس سره در کتاب «شرح من لایحضره الفقیه» مقدار پرتاب تیر را دویست گام معیّن فرموده است.
مسأله 660 - اگر پیش از وقت نماز جستجو نماید و آب پیدا نکند و تا وقت نماز همانجا بماند لازم نیست که دوباره در جستجوی آب برود مگر نشانه های قوی بر پیدا شدن آب بدست بیاید.
مسأله 661 - اگر بعد از داخل شدن وقت نماز جستجو کند و آب پیدا نکند و تا وقت نماز دیگر در همانجا بماند، لازم نیست جستجو کند ولی اگر احتمال معتبر دهد که آب پیدا می شود، احتیاط واجب آن است که دوباره در جستجوی آب برود.
مسأله 662 - اگر وقت نمازتنگ باشد، یا از دزد و درنده بترسد، یا جستجوی آب به قدری سخت باشد که نتواند تحمّل کند، جستجو لازم نیست.
مسأله 663 - اگر در جستجوی آب نرود تا وقت نماز تنگ شود، معصیت کرده ولی نمازش با تیمّم صحیح است و احتیاط مستحب آن است که قضا نماید خصوصا اگر علم پیدا کند که در صورت جستجو آب پیدا می کرد.
مسأله 664 - کسی که یقین دارد آب پیدا نمی کند، چنانچه دنبال آب نرود و با تیمّم نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد که اگر جستجو می کرد آب پیدا می شد، نمازش باطل است.
مسأله 665 - اگر بعد از جستجو آب پیدا نکند و با تیمّم نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد در جایی که جستجو کرده آب بوده، اگر وقت باقی است به احتیاط واجب باید اعاده کند ولی اگر وقت تمام شده قضا واجب نیست.
مسأله 666 - کسی که یقین دارد وقت نماز تنگ است، اگر بدون جستجو با تیمّم نماز بخواند، و بعد از نماز بفهمد که برای جستجو وقت داشته، احتیاط واجب آن است که دوباره نمازش را بخواند.
مسأله 667 - اگر بعد از داخل شدن وقت نماز، وضو داشته باشد و بداند که اگر وضوی خود را باطل کند تهیّه آب برای او ممکن نیست، یا نمی تواند وضو بگیرد، چنانچه بتواند وضوی خود را نگه دارد، نباید آن را باطل نماید.
مسأله 668 - اگر پیش از وقت نماز، وضو داشته باشد و بداند که اگر وضوی خود را باطل کند، تهیّه آب برای او ممکن نیست، چنانچه بتواند وضوی خود را نگه دارد، احتیاط واجب آن است که آن را باطل نکند.
مسأله 669 - کسی که فقط به مقدار وضو یا به مقدار غسل آب دارد و می داند که اگر آن را بریزد آب پیدا نمی کند، چنانچه وقت نماز داخل شده باشد، ریختن آن حرام است و احتیاط واجب آن است که پیش از وقت نماز هم آن را نریزد.
مسأله 670 - کسی که می داند آب پیدا نمی کند، اگر بعد از داخل شدن وقت نماز، وضوی خود را باطل کند، یا آبی که دارد بریزد معصیت کرده ولی نمازش با تیمّم صحیح است، اگرچه احتیاط مستحب آن است که قضای آن نماز را بخواند.
دوم از موارد تیمّم
مسأله 671 - اگر به واسطه پیری، یا ترس از دزد و جانور و مانند این ها، یا نداشتن وسیله ای که آب از چاه بکشد، دسترسی به آب نداشته باشد، باید تیمّم کند و هم چنین اگر تهیّه کردن آب یا استعمال آن به قدری مشقّت دارد که مردم تحمّل آن را نداشته باشند باید تیمّم کند.
مسأله 672 - اگر برای کشیدن آب از چاه، دلو، ریسمان و مانند این ها لازم دارد ومجبور است بخرد، یا کرایه نماید، اگرچه قیمت آن چند برابر معمول باشد، باید تهیّه کند و هم چنین است اگر آب را به چندین برابر قیمتش بفروشند ولی اگر تهیّه آنها به قدری پول می خواهد که نسبت به حال او آن مقدار ضرر دارد، واجب نیست تهیّه نماید.
مسأله 673 - اگر ناچار شود که برای تهیّه آب، قرض کند باید قرض نماید.
مسأله 674 - اگر کسی که می داند یا گمان دارد که نمی تواند قرض خود را بدهد، و یا اینکه قرض حرجی باشد، قرض کردن واجب نیست.
مسأله 675 - اگر کندن چاه مشقّت ندارد، باید برای تهیّه آب چاه بکند.
مسأله 676 - اگر کسی مقداری آب بی منّت به او ببخشد باید قبول کند.
سوم از موارد تیمّم
مسأله 677 - اگر از استعمال آب بر جان خود بترسد، یا بترسد که به واسطه استعمال آن مرض یا عیبی در او پیدا شود، یا مرضش طول بکشد، یا شدّت کند، یا به سختی معالجه شود، باید تیمّم نماید ولی اگر آب گرم برای او ضرر ندارد، باید با آب گرم وضو بگیرد یا غسل کند.
مسأله 678 - لازم نیست یقین کند که آب برای او ضرر دارد، بلکه اگر احتمال ضرر بدهد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد و از آن احتمال ترس برای او پیدا شود، باید تیمّم کند.
مسأله 679 - کسی که مبتلا به درد چشم است و آب برای او ضرر دارد، باید تیمّم نماید.
مسأله 680 - اگر به واسطه یقین یا ترس ضرر، تیمّم کند و پیش ازنماز بفهمد که آب برایش ضرر ندارد، تیمّم او باطل است و اگر بعد از نماز بفهمد، نماز او صحیح است.
مسأله 681 - کسی که می داند آب برایش ضرر ندارد، چنانچه غسل کند یا وضو بگیرد و بعد بفهمد که آب برای او ضرر داشته، وضو و غسل او صحیح است، ولکن بنابر احیتاط مستحب اعاده نماید.
چهارم از موارد تیمّم
مسأله 682 - هرگاه بترسد که اگر آب را به مصرف وضو یا غسل برساند، خود او یا عیال و اولاد او، یا رفیقش و کسانی که با او مربوط اند مانند نوکر و کلفت از تشنگی بمیرند، یا مریض شوند، یا به قدری تشنه شوند که تحمّل آن برای خود شخص مشقّت داشته باشد، باید به جای وضو و غسل تیمّم نماید و نیز اگر بترسد حیوانی که مال خود اوست از تشنگی تلف شود، باید آب را به آن بدهد و تیمّم نماید، و هم چنین است اگر کسی که حفظ جان او واجب است به طوری تشنه باشد که اگر انسان آب را به او ندهد تلف شود.
مسأله 683 - اگر غیر از آب پاکی که برای وضو یا غسل دارد، آب نجسی هم به مقدار آشامیدن خود و کسانی که با او مربوط اند داشته باشد، باید آب پاک را برای آشامیدن بگذارد و با تیمّم نماز بخواند ولی چنانچه آب را برای حیوانش بخواهد، باید آب نجس را به حیوان بدهد و با آب پاک وضو و غسل را انجام دهد.
پنجم از موارد تیمّم
مسأله 684 - کسی که بدن یا لباسش نجس است و کمی آب دارد که اگر با آن وضو بگیرد یا غسل کند، برای آب کشیدن بدن یا لباس او نمی ماند، باید بدن یا لباس را آب بکشد و با تیمّم نماز بخواند، ولی اگر چیزی نداشته باشد که بر آن تیمّم کند، باید آب را به مصرف وضو یا غسل برساند و با بدن یا لباس نجس نماز بخواند.
ششم از موارد تیمّم
مسأله 685 - اگر غیر از آب یا ظرفی که استعمال آن حرام است آب یا ظرف دیگری ندارد، مثلاً آب یا ظرفش غصبی است و غیر از آن، آب و ظرف دیگری ندارد، باید به جای وضو و غسل تیمّم کند.
هفتم از موارد تیمّم
مسأله 686 - هرگاه وقت به قدری تنگ باشد که اگر وضو بگیرد، یا غسل کند تمام نماز یا مقداری از آن بعد از وقت خوانده می شود، باید تیمّم کند.
مسأله 687 - اگر عمدا نماز را به قدری تأخیر بیندازد که وقت وضو یا غسل نداشته باشد، معصیت کرده ولی نماز او با تیمّم صحیح است، اگرچه احتیاط اکید آن است که قضای آن نماز را بخواند.
مسأله 688 - کسی که شک دارد که اگر وضو بگیرد، یا غسل کند وقت برای نماز او می ماند یا نه، باید تیمّم کند.
مسأله 689 - کسی که به واسطه تنگی وقت تیمّم کرده، چنانچه بعد از نماز آبی که داشته از دستش برود، اگرچه تیمّم خود را نشکسته باشد، در صورتی که وظیفه اش تیمّم باشد، باید دوباره تیمّم نماید مگر در صورتی که بعد از نماز وقتی که در آن وضو بگیرد نداشته باشد در این صورت همان تیمّم کافی است.
مسأله 690 - کسی که آب دارد، اگر به واسطه تنگی وقت با تیمّم مشغول نماز شود و در بین نماز آبی که داشته از دستش برود، چنانچه وظیفه اش تیمّم باشد، برای نمازهای بعدی تیمّم دیگری نمی خواهد.
مسأله 691 - اگر انسان به قدری وقت دارد که می تواند وضو بگیرد، یا غسل کند و نماز را بدون کارهای مستحبّی آن مثل اقامه وقنوت بخواند، باید غسل یا وضو بگیرد و نماز را بدون کارهای مستحبّی آن بجا آورد، بلکه اگر به اندازه سوره هم وقت ندارد، باید غسل کند یا وضو بگیرد و نماز را بدون سوره بخواند.
چیزهائی که تیمّم بر آنها صحیح است
مسأله 692 - تیمّم بر خاک، ریگ، کلوخ و سنگ صحیح است، ولی احتیاط مستحب آن است که اگر تیمّم بر خاک ممکن باشد بر چیز دیگری تیمّم نکند.
مسأله 693 - تیمّم بر سنگ گچ و سنگ آهک صحیح است ولی تیمّم بر گچ و آهک پخته، بنابر احتیاط اشکال دارد و در صورتی که غیر از آنها ندارد احتیاط واجب این است که تیمّم بر آنها بنماید و نماز بخواند و بعد هم قضا نماید، و تیمّم به سنگ معدن مثل سنگ عقیق باطل می باشد.
مسأله 694 - اگر خاک، ریگ، کلوخ و سنگ پیدا نشود، باید بر گرد و غباری که در فرش و لباس و مانند این هاست تیمّم نماید و چنانچه گرد پیدا نشود، باید به گِل تیمّم کند و اگر گل هم پیدا نشود، اقوی آن است که نماز را بدون تیمّم بخواند، بعدا قضای آن را بجا آورد.
مسأله 695 - اگر بتواند با تکاندن فرش و مانند آن خاک تهیّه کند، تیمّم بر گرد باطل می باشد و هم چنین اگر بتواند گِل را خشک کند و روی آن تیمّم نماید و تیمّم بر گِل باطل می باشد.
مسأله 696 - کسی که آب ندارد اگر برف یا یخ داشته باشد، چنانچه ممکن است، باید آن را آب کند و با آن وضو یا غسل نماید، و اگر چیزی که تیمّم بر آن صحیح است ندارد، احتیاط واجب آن است که با برف یا یخ اعضاء وضو یا غسل را نمناک کند، و اگر این هم ممکن نیست بر یخ یا برف تیمّم نماید، ولی در دو صورت اخیر نمازی را که خوانده باید قضا کند.
مسأله 697 - اگر با خاک و ریگ، چیزی مانند کاه که تیمّم بر آن باطل است مخلوط شود، نمی تواند بر آن تیمّم کند ولی اگر آن چیز به قدری کم باشد که در خاک یا ریگ، از بین رفته حساب شود، تیمّم بر آن خاک و ریگ صحیح است.
مسأله 698 - اگر چیزی ندارد که بر آن تیمّم کند چنانچه ممکن است باید با خریدن و مانند آن تهیّه نماید.
مسأله 699 - تیمّم به دیوار گِلی صحیح است و احتیاط مستحب آن است که با بودن زمین خشک، بر زمین یا خاک نمناک، تیمّم نکند.
مسأله 700 - چیزی که بر آن تیمّم می کند باید پاک باشد و اگر چیز پاکی که تیمّم بر آن صحیح است ندارد، بنابر احتیاط واجب نماز را بدون تیمّم بخواند و بعد هم قضای آن را بجا آورد.
مسأله 701 - اگر یقین داشته باشد که تیمّم بر چیزی صحیح است و با آن تیمّم نماید، بعد بفهمد تیمّم به آن باطل بوده، نمازهایی را که با آن تیمّم خوانده باید دوباره بخواند.
مسأله 702 - چیزی که بر آن تیمّم می کند و مکان آن چیز، باید غصبی نباشد، پس اگر بر خاک غصبی تیمّم کند، یا خاکی را که مال خود اوست بی اجازه در ملک دیگری بگذارد و بر آن تیمّم کند تیمّم او باطل می باشد.
مسأله 703 - تیمّم در فضای غصبی باطل است، پس اگر در ملک خود دست ها را به زمین بزند و بی اجازه داخل ملک دیگری شود و دست ها را به پیشانی بکشد، تیمّم او باطل می باشد.
مسأله 704 - تیمّم به چیز غصبی، یا در فضای غصبی یا بر چیزی که در ملک غصبی است، در صورتی باطل است که انسان بداند غصب است و عمدا تیمّم کند و چنانچه نداند، یا فراموش کرده باشد، تیمّم او صحیح است، ولی اگر چیزی را خودش غصب کند و فراموش کند که غصب کرده و بر آن تیمّم کند یا ملکی را غصب نماید و فراموش کند که غصب کرده و چیزی را که بر آن تیمّم می کند در آن ملک بگذارد، یا در فضای آن ملک تیمّم نماید، بنابر احتیاط واجب اعاده نماید چنانچه در باب وضو گفته شد.
مسأله 705 - کسی که در جای غصبی حبس است، اگر آب و خاک او غصبی است باید با تیمّم نماز بخواند و احتیاطاً بعداً با وضو هم قضا نماید.
مسأله 706 - مستحب است چیزی که بر آن تیمّم می کند، گردی داشته باشد که به دست بماند و بعد از آنکه بر آن دست زد، مستحب است دست را بتکاند که گرد آن بریزد.
مسأله 707 - تیمّم به زمین گود و خاک جاده و زمین شوره زار که نمک، آن را نگرفته مکروه است و اگر نمک روی آن را گرفته باطل است.
دستور تیمّم بدل از وضو
مسأله 708 - در تیمّم بدل از وضو چهار چیز واجب است؛ اوّل: نیّت، دوم: زدن کف دو دست با هم بر چیزی که تیمّم به آن صحیح است، سوم: کشیدن تمام کف هر دو دست به تمام پیشانی و دو طرف آن، از جایی که موی سر می روید تا ابروها و بالای بینی و بنابر احتیاط واجب باید دست ها روی ابروها هم کشیده شود، چهارم: کشیدن تمام کف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن کشیدن تمام کف دست راست به تمام پشت دست چپ.
دستور تیمّم بدل از غسل
مسأله 709 - در تیمّم بدل از غسل، بعد از آن که نیّت کرد و به دستوری که در مسأله پیش گفته شد، دست ها را به زمین زد و بر پیشانی و پشت دست ها کشید، به احتیاط واجب باید یک مرتبه دیگر دست ها را به زمین بزند و به پشت دست ها بکشد و احتیاط آن است که تیمّم را (چه بدل از وضو باشد چه بدل از غسل)، به این ترتیب بجا آورد: یک مرتبه دست ها را بر زمین بزند و به پیشانی و پشت دست ها بکشد و یک مرتبه دیگر به زمین بزند و پشت دست ها را مسح نماید.
احکام تیمّم
مسأله 710 - اگر مختصری از پیشانی و پشت دست ها را هم مسح نکند، تیمّم باطل است چه عمدا مسح نکند یا مسأله را نداند یا فراموش کرده باشد، ولی دقّت زیاد هم لازم نیست و همین مقدار که بگویند تمام پیشانی و پشت دست مسح شده کافی است.
مسأله 711 - برای آن که یقین کند تمام پشت دست را مسح کرده، باید مقداری بالاتر از مچ را هم مسح نماید، ولی مسح بین انگشتان لازم نیست.
مسأله 712 - پیشانی و پشت دست ها را باید از بالا به پایین مسح نماید و کارهای آن را باید پشت سر هم بجا آورد و اگر بین آنها به قدری فاصله دهد، که نگویند تیمّم می کند باطل است.
مسأله 713 - در هنگام نیّت لازم نیست معیّن کند که تیمّم او بدل از غسل است یا بدل از وضو، مگر در صورتی که تیمّم برای امور متعدّده داشته باشد مثل این که امر به تیمّم بدل از وضو و امر به تیمّم بدل از غسل داشته باشد در این صورت تعیین لازم است و حکم تداخل چند تیمّم مانند حکم تداخل اغسال است که در «مسأله 395» گذشت.
مسأله 714 - در تیمّم باید پیشانی و کف دست ها و پشت دست ها پاک باشد و اگر کف دست نجس باشد و نتواند آن را آب بکشد، اگر نجاست او مسری نباشد بنابر احتیاط واجب تیمّم را با کف دست نجس و هم چنین با پشت دست مسح نماید، و اگر مسری باشد تیمّم به پشت دست کافی است.
مسأله 715 - انسان باید برای تیمّم، انگشتر را از دست بیرون آورد و اگر در پیشانی یا پشت دست ها یا در کف دست ها مانعی باشد مثلاً چیزی به آنها چسبیده باشد، باید برطرف نماید.
مسأله 716 - اگر پیشانی یا پشت دست ها زخم است و پارچه یا چیز دیگری را که بر آن بسته نمی تواند باز کند، باید دست را روی آن بکشد و نیز اگر کف دست زخم باشد و پارچه یا چیز دیگری را که بر آن بسته نتواند باز کند، باید دست را با همان پارچه به چیزی که تیمّم به آن صحیح است بزند و بر پیشانی و پشت دست ها بکشد.
مسأله 717 - اگر پیشانی و پشت دست ها مو داشته باشد اشکال ندارد ولی اگر موی سر روی پیشانی آمده باشد، باید آن را عقب بزند.
مسأله 718 - اگر احتمال دهد که در پیشانی و کف دست ها یا پشت دست ها مانعی هست چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، باید جستجو نماید تا یقین و اطمینان کند که مانعی نیست.
مسأله 719 - اگر وظیفه او تیمّم است و نمی تواند تیمّم کند باید نایب بگیرد، و کسی که نایب می شود، باید او را با دست خود او تیمّم دهد و اگر ممکن نباشد باید نایب، دست خود را به چیزی که تیمّم به آن صحیح است بزند و بر پیشانی و پشت دست های او بکشد.
مسأله 720 - اگر در بین تیمّم شک کند که قسمتی از آن را فراموش کرده یا نه، و تجاوز محل هم نشده است باید آن قسمت را با آنچه بعد از آن است بجا آورد و اگر بعد از تجاوز محل شک کند مثل این که در وقت مسح دست چپ شک کند که پیشانی را مسح کرده است یا نه، بنابر احتیاط واجب به این شک اعتنا بکند.
مسأله 721 - اگر بعد از مسح دست چپ شک کند که درست تیمّم کرده یا نه، تیمّم او صحیح است.
مسأله 722 - کسی که وظیفه اش تیمّم است بنابر احتیاط واجب نمی تواند پیش از وقت نماز برای نماز تیمّم کند، ولی اگر برای کار واجب دیگر یا مستحبّی، تیمّم کند وتا وقت نماز عذر باقی باشد، اگر مأیوس از پیدا کردن آب باشد، می تواند با همان تیمّم نماز بخواند.
مسأله 723 - کسی که وظیفه اش تیمّم است، اگر بداند تا آخر وقت عذر او باقی می ماند یا مأیوس از برطرف شدن عذر باشد در وسعت وقت می تواند با تیمّم نماز بخواند، ولی اگر بداند که تا آخر وقت عذر او برطرف می شود، باید صبر کند و با وضو یا غسل نماز بخواند و نیز اگر امید دارد که عذرش برطرف شود، به احتیاط مستحب باید صبر کند و با وضو یا غسل نماز بخواند، یا در تنگی وقت با تیمّم نماز را بجا آورد.
مسأله 724 - کسی که نمی تواند وضو بگیرد یا غسل کند، اگر احتمال ندهد که عذرش بزودی برطرف شود، می تواند نمازهای قضای خود را با تیمّم بخواند، ولی اگر احتمال دهد، بزودی عذر او برطرف می شود، خواندن نماز قضا با تیمّم اشکال دارد.
مسأله 725 - کسی که نمی تواند وضو بگیرد یا غسل کند، جایز است نمازهای مستحبّی، مثل نافله های شبانه روز که وقت معیّن دارد را با تیمّم بخواند، ولی اگر احتمال دهد که تا آخر وقت آنها، عذر او برطرف می شود، نباید آنها را در اوّل وقتشان بجا آورد.
مسأله 726 - کسی که احتیاطا باید غسل جبیره ای و تیمّم نماید، مثلاً جراحتی در پشت او است اگر بعد از غسل و تیمّم نماز بخواند و بعد از نماز حدث اصغری از او سر زند مثلاً بول کند، برای نمازهای بعد، باید وضو بگیرد، و احتیاط مستحب آن است که تیمّم بدل از غسل هم بنماید.
مسأله 727 - اگر به واسطه نداشتن آب یا عذر دیگری تیمّم کند، بعد از برطرف شدن عذر تیمّم او باطل می شود.
مسأله 728 - چیزهائی که وضو را باطل می کند، تیمّم بدل از وضو را هم باطل می کند و چیزهائی که غسل را باطل می نماید، تیمّم بدل از غسل را هم باطل می نماید.
مسأله 729 - کسی که نمی تواند غسل کند، اگر چند غسل بر او واجب باشد، همان گونه که یک غسل از همه کفایت می کند، یک تیمّم نماید به نیّت همه کافی است چنانچه در «مسأله 395» گفته شد.
مسأله 730 - کسی که نمی تواند غسل کند، اگر بخواهد عملی را که برای آن غسل واجب است انجام دهد، باید بدل از غسل تیمّم نماید، و اگر نتواند وضو بگیرد و بخواهد عملی را که برای آن وضو واجب است انجام دهد، باید بدل از وضو تیمّم نماید.
مسأله 731 - اگر بدل از غسل جنابت تیمّم کند، لازم نیست برای نماز وضو بگیرد ولی اگر بدل از غسل های دیگر تیمّم کند باید وضو بگیرد و اگر نتواند وضو بگیرد، باید تیمّم دیگری هم بدل از وضو بنماید.
مسأله 732 - اگر بدل از غسل تیمّم کند و بعد کاری که وضو را باطل می کند برای او پیش آید، چنانچه برای نمازهای بعد نتواند غسل کند، باید وضو بگیرد، و بنابر احتیاط مستحب بدل از غسل تیمّم نماید، و اگر نمی تواند وضو بگیرد، باید دو تیمّم کند: یکی بدل از غسل به احتیاط مستحب و دیگری بدل از وضو، ولی اگر تیمّم او بدل از غسل جنابت باشد، یک تیمّم به قصد ما فی الذمّه انجام دهد.
مسأله 733 - کسی که باید برای انجام عملی مثلاً برای خواندن نماز، هم بدل از وضو و هم بدل از غسل تیمّم کند یک تیمّم به نیت هر دو، کفایت می کند ولی اگر در تیمّم اوّل، نیّت بدل از وضو یا نیّت بدل از غسل نماید و تیمّم دوم را به قصد این که وظیفه خود را انجام داده باشد، بجا آورد مطابق احتیاط است و تیمّم سوم لازم نیست.
مسأله 734 - کسی که وظیفه اش تیمّم است اگر برای کاری تیمّم کند، تا تیمّم و عذر او باقی است، کارهائی را که باید با وضو یا غسل انجام داد، می تواند بجا آورد، ولی اگر عذرش تنگی وقت بوده، یا (علیرغم داشتن آب) برای نماز میّت یا خوابیدن، تیمّم کرده فقط کاری را که برای آن تیمّم نموده، می تواند انجام دهد.
مسأله 735 - در چند مورد مستحب است نمازهایی را که انسان باتیمّم خوانده دوباره بخواند؛ اوّل: از استعمال آب ترس داشته و عمدا خود را جنب کرده و با تیمّم نماز خوانده است، دوم: می دانسته یا گمان داشته که آب پیدا نمی کند و عمدا خود را جنب کرده و با تیمّم نماز خوانده است، سوم: آن که تا آخر وقت، عمدا در جستجوی آب نرود و با تیمّم نماز بخواند و بعد بفهمد که اگر جستجو می کرد، آب پیدا می شد، چهارم: عمدا نماز را تأخیر انداخته و در آخر وقت با تیمّم نماز خوانده است، پنجم: می دانسته یا گمان داشته که آب پیدا نمی شود و آبی را که داشته ریخته است، ششم: از ترس مزاحمت جمعیّت و نرسیدن به نماز جماعت و نماز جمعه آنها را با تیمّم خوانده است اگرچه بعید نیست به عنوان ظهر در این صورت اعاده نماز واجب باشد.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم