احکام شرعی
آیه الله العظمی محمدعلی علوی گرگانی
آیه الله العظمی محمدعلی علوی گرگانی
آیه الله العظمی محمدعلی علوی گرگانی

رساله توضیح المسائل آیه الله العظمی محمدعلی علوی گرگانی

احکام تقلید احکام طهارت مطلق و مضاف اشاره 1 - آب کر 2 - آب قلیل 3 - آب جاری 4 - آب باران 5 - آب چاه احکام آبها احکام تخلی (بول و غائط کردن) استبراء مستحبّات و مکروهات تخلّی نجاسات اشاره 1 و 2 - بول و غائط 3 - منی 4 - مردار 5 - خون 6 و 7 - سگ و خوک 8 - کافر 9 - شراب 10 - فقاع 11 و 12 - عرق جنب از حرام و عرق حیوان نجاست خوار راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چیزهای پاک احکام نجاسات مطهّرات اشاره 1 - آب 2 - زمین 3 - آفتاب 4 - استحاله 5 - کم شدن دو سوم آب انگور 6 - انتقال 7 - اسلام 8 - تبعیّت 9 - برطرف شدن عین نجاست 10 - استبراء حیوان نجاست خوار 11 - غائب شدن مسلمان 12 - انقلاب احکام ظرف ها احکام ظرف ها وضو اشاره وضوی ارتماسی دعاهائی که موقع وضو گرفتن مستحب است شرائط وضو احکام وضو چیزهائی که باید برای آنها وضو گرفت چیزهائی که وضو را باطل می کند احکام وضوی جبیره غسل های واجب اشاره غسل های واجب و احکام آن ها احکام جنابت چیزهائی که بر جنب حرام است چیزهائی که بر جنب مکروه است غسل جنابت غسل ترتیبی غسل ارتماسی احکام غسل کردن استحاضه اشاره احکام استحاضه حیض اشاره احکام حائض اقسام زن های حائض اشاره 1 - صاحب عادت وقتیّه و عددیّه 2 - صاحب عادت وقتیّه 3 - صاحب عادت عددیّه 4 - مضطربه 5 - مبتدئه 6 - ناسیه مسائل متفرّقه حیض نفاس غسل مسّ میّت احکام محتضر احکام بعد از مرگ احکام غسل و کفن و نماز و دفن میّت اشاره احکام غسل و کفن و نماز و دفن میّت احکام غسل میّت احکام کفن میّت احکام حنوط احکام نماز میّت دستور نماز میّت مستحبّات نماز میّت احکام دفن مستحبّات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل های مستحب تیمّم اشاره دوم از موارد تیمّم سوم از موارد تیمّم چهارم از موارد تیمّم پنجم از موارد تیمّم ششم از موارد تیمّم هفتم از موارد تیمّم چیزهائی که تیمّم بر آنها صحیح است دستور تیمّم بدل از وضو دستور تیمّم بدل از غسل احکام تیمّم احکام نماز اشاره نمازهای واجب اشاره نمازهای واجب یومیّه وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهایی که باید به ترتیب خوانده شود نمازهای مستحب اشاره وقت نافله های یومیّه نماز غفیله احکام قبله پوشانیدن بدن در نماز لباس نمازگزار اشاره شرط اوّل: شرط دوم: شرط سوم: شرط چهارم: شرط پنجم: شرط ششم: احکام لباس نمازگزار اشاره مواردی که لازم نیست بدن و لباس نمازگزار پاک باشد چیزهائی که در لباس نمازگزار مستحب است چیزهائی که در لباس نمازگزار مکروه است مکان نمازگزار اشاره شرط اوّل: مباح باشد. شرط دوم: شرط سوم: شرط چهارم: شرط پنجم: شرط ششم: شرط هفتم: شرط هشتم: شرط نهم: شرط دهم: جاهایی که نماز خواندن در آن مستحب است جاهایی که نماز خواندن در آنها مکروه است احکام مسجد اذان و اقامه اشاره ترجمه اذان و اقامه واجبات نماز اشاره نیّت تکبیره الاحرام قیام (ایستادن) قرائت رکوع سجود اشاره چیزهائی که سجده بر آنها صحیح است مستحبّات و مکروهات سجده سجده واجب قرآن تشهّد سلام نماز ترتیب موالات قنوت ترجمه نماز تعقیب نماز صلوات بر پیغمبر صلی الله علیه و آله مبطلات نماز اشاره چیزهائی که در نماز مکروه است مواردی که می شود نماز واجب را شکست شکیّات اشاره شک های باطل شک هایی که نباید به آنها اعتنا کرد اشاره 1 - شک در چیزی که محلّ آن گذشته است 2 - شک بعد از سلام 3 - شک بعد از وقت 4 - کثیرالشکّ (کسی که زیاد شک می کند) 5 - شک امام و مأموم 6 - شک در نماز مستحبّی شک های صحیح نماز احتیاط سجده سهو اشاره دستور سجده سهو قضای سجود و تشهّد فراموش شده کم و زیاد کردن اجزاء و شرائط نماز نماز مسافر مسائل متفرقه نماز قضا اشاره نماز قضای پدر و مادر که بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت و احکام آن اشاره شرائط امام جماعت احکام جماعت چیزهائی که در نماز جماعت مستحب است چیزهائی که در نماز جماعت مکروه است نماز جمعه و احکام آن نماز آیات اشاره دستور نماز آیات نماز عید فطر و قربان اجیر گرفتن برای نماز اجیر گرفتن برای نماز احکام روزه اشاره نیّت چیزهائی که روزه را باطل می کند اشاره 1 - خوردن و آشامیدن 2 - جماع 3 - استمناء 4 - دروغ بستن به خدا و پیغمبر 5 - رساندن غبار غلیظ به حلق 6 - فرو بردن سر در آب 7 - باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح 8 - اماله کردن 9 - قی کردن احکام چیزهائی که روزه را باطل می کند آنچه برای روزه دار مکروه است جاهایی که قضا و کفّاره واجب است کفّاره روزه جاهایی که فقط قضای روزه واجب است احکام روزه قضا احکام روزه مسافر کسانی که روزه بر آنها واجب نیست راه ثابت شدن اوّل ماه روزه های حرام و مکروه روزه های مستحب احکام خمس اشاره 1 - منفعت کسب 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهری که به واسطه فرو رفتن در دریا به دست می آید 6 - غنیمت 7 - زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد مصرف خمس احکام زکاه اشاره شرائط واجب شدن زکاه زکاه جو، گندم، خرما و کشمش نصاب طلا نصاب نقره زکاه شتر، گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زکاه شرائط کسانی که مستحقّ زکاه هستند نیّت زکاه مسائل متفرّقه زکاه زکاه فطره اشاره مصرف زکاه فطره مسائل متفرّقه زکاه فطره احکام حجّ احکام خرید و فروش اشاره چیزهائی که در خرید و فروش مستحب است: معاملات مکروه معاملات حرام شرائط فروشنده و خریدار شرائط جنس و عوض آن صیغه خرید و فروش خرید و فروش میوه ها نقد و نسیه معامله سلف اشاره شرایط معامله سلف احکام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره (صرف) مواردی که انسان می تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرّقه احکام شرکت احکام صلح احکام اجاره اشاره شرائط مالی که آن را اجاره می دهند شرائط استفاده ای که مال را برای آن اجاره می دهند مسائل متفرّقه اجاره احکام جعاله احکام مزارعه احکام مساقات کسانی که نمی توانند در مال خود تصرّف کنند احکام وکالت احکام قرض احکام حواله دادن احکام رهن احکام ضامن شدن احکام کفالت احکام ودیعه (امانت) احکام عاریه احکام مضاربه احکام نکاح یا ازدواج و زناشویی اشاره احکام عقد اشاره دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غیر دائم شرائط عقد عیب هایی که به واسطه آنها می شود عقد را به هم زد عدّه ای از زن ها که ازدواج با آنان حرام است احکام عقد دائم متعه یا صیغه احکام نگاه کردن مسائل متفرّقه زناشویی احکام شیر دادن اشاره شرائط شیر دادنی که علّت محرم شدن است آداب شیر دادن مسائل متفرّقه شیر دادن احکام طلاق اشاره عدّه طلاق عدّه زنی که شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعی احکام رجوع کردن طلاق خلع طلاق مبارات احکام متفرّقه طلاق احکام غصب اشاره احکام مالی که انسان آن را پیدا می کند احکام سر بریدن و شکار کردن حیوانات اشاره دستور سر بریدن حیوانات شرائط سر بریدن حیوانات دستور کشتن (نحر) شتر چیزهائی که در هنگام سر بریدن حیوانات مستحب است چیزهائی که در سر بریدن حیوانات مکروه است احکام شکار کردن با اسلحه شکار کردن با سگ شکاری صید ماهی صید ملخ احکام خوردنی ها و آشامیدنی ها اشاره چیزهائی که در هنگام غذا خوردن مستحب است چیزهائی که در غذا خوردن مکروه است مستحبّات آب آشامیدن مکروهات آب آشامیدن احکام نذر و عهد احکام قسم خوردن احکام وقف احکام وصیّت احکام ارث اشاره ارث دسته اوّل ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرّقه ارث مسائل متفرّقه حدّی که برای بعضی از گناهان معیّن شده است احکام دیه مسائل امر به معروف و نهی از منکر اشاره شرایط امر به معروف و نهی از منکر مراتب امر به معروف و نهی از منکر مسائل متفرقه احکام اوراق بهادار و سفته احکام سرقفلی مسائل مربوط به بانک ها اشاره اعتبارهای بانکی نگه داری کالا به وسیله بانک ضمانت نامه های بانکی فروش سهام حوالجات داخلی و خارجی جایزه های بانکی تحصیل و نقد کردن سفته ها به وسیله بانک ها حساب های جاری خرید و فروش سفته ها حواله های بانکی احکام بیمه اشاره قراردادهای بیمه ای مسائلی چند از باب قاعده الزام احکام تشریح احکام تلقیح احکام خیابان هایی که به وسیله دولت کشیده می شود رادیو و تلویزیون مسائل متفرقه نماز و روزه برخی از مسائل مورد ابتلا تقلید طهارت و نجاست تیمم و وضو نماز و مسجد روزه خمس و زکات و صدقات معاملات و کسب های حرام بانک ها و مؤسسات مالی مجسمه سازی و عکاسی هبه و اجاره حق الناس و تصرف در اموال ذبح و صید نکاح و شیر دادن و محرمیت عزاداری تلقیح و احکام پزشکی برخی از کارهای حرام مورد ابتلا

9 قی کردن

9 - قی کردن
مسأله 1662 - هرگاه روزه دار عمدا قی کند اگرچه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد، روزه اش باطل می شود ولی اگر سهوا یا بی اختیار قی کند، اشکال ندارد.
مسأله 1663 - اگر در شب چیزی بخورد که می داند به واسطه خوردن آن، در روز بی اختیار قی می کند، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را قضا کند.
مسأله 1664 - اگر روزه دار بتواند از قی کردن خودداری کند چنانچه برای او ضرر و مشقّت نداشته باشد، باید خودداری نماید.
مسأله 1665 - اگر مگس در گلوی روزه دار برود، چنانچه ممکن باشد باید آن را بیرون آورد و روزه باطل نمی شود، ولی اگر بداند که به واسطه بیرون آوردن آن، قی می کند واجب نیست بیرون آورد و روزه او صحیح است.
مسأله 1666 - اگر سهوا چیزی را فرو ببرد و پیش از رسیدن به گلو یادش بیاید که روزه است، چنان که ممکن باشد باید آن را بیرون آورد و روزه او صحیح است.
مسأله 1667 - اگر یقین داشته باشد که به واسطه آروغ زدن، چیزی از گلو بیرون می آید، نباید عمدا آروغ بزند، ولی اگر یقین نداشته باشد، اشکال ندارد.
مسأله 1668 - اگر آروغ بزند و چیزی در دهانش بیاید، باید آن را بیرون بریزد و اگر بی اختیار فرو رود، روزه اش صحیح است.
احکام چیزهائی که روزه را باطل می کند
مسأله 1669 - اگر انسان عمدا و از روی اختیار کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، روزه او باطل می شود و چنانچه از روی عمد نباشد، اشکال ندارد ولی جنب اگر بخوابد، به تفصیلی که در «مسأله 1646» گفته شد تا اذان صبح غسل نکند، روزه او باطل است.
مسأله 1670 - اگر روزه دار سهوا یکی از کارهائی که روزه را باطل می کند انجام دهد و به خیال این که روزه اش باطل شده، عمدا دوباره یکی از آنها را بجا آورد، روزه او باطل می شود.
مسأله 1671 - اگر چیزی به زور در گلوی روزه دار بریزند یا سر او را به زور در آب فرو برند، روزه او باطل نمی شود ولی اگر اکراهش کنند که روزه خود را باطل کند مثلاً به او بگویند اگر غذا نخوری ضرر مالی یا جانی به تو می زنیم و خودش برای جلوگیری از ضرر چیزی بخورد، روزه او باطل می شود.
مسأله 1672 - روزه دار نباید جایی برود که می داند اکراهش می کنند که خودش روزه خود را باطل کند، و اگر برود و از روی ناچاری کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، روزه او باطل می شود بلکه اگر قصد رفتن کند ولی نرود، روزه اش صحیح است.
آنچه برای روزه دار مکروه است
مسأله 1673 - چند چیز برای روزه دار مکروه است و از آن جمله است: دوا ریختن به چشم و سرمه کشیدن، در صورتی که مزه یا بوی آن به حلق برسد، انجام دادن هر کاری که مانند خون گرفتن و حمّام رفتن باعث ضعف می شود، انفیه کشیدن، اگر نداند که به حلق می رسد و اگر بداند به حلق می رسد جایز نیست، بو کردن گیاه های معطّر، نشستن زن در آب، استعمال شیاف، تر کردن لباسی که در بدن است، کشیدن دندان و هر کاری که به واسطه آن از دهان خون بیاید، مسواک کردن به چوب تر، بی جهت آب یا چیزی در دهان کردن و نیز مکروه است انسان بدون قصد بیرون آمدن منی زن خود را ببوسد، یا کاری کند که شهوت خود را به حرکت آورد و اگر به قصد بیرون آمدن منی باشد، روزه او باطل می شود بنابر احتیاط پس باید روزه را نگه دارد و بعداً قضا نماید.
جاهایی که قضا و کفّاره واجب است
مسأله 1674 - اگر در روزه ماه رمضان عمدا قی کند باید روزه را قضا کند و بنابر احتیاط واجب کفّاره هم بدهد و اگر در شب جنب شود و به تفصیلی که در «مسأله 1646» گفته شد بیدار شود و دوباره بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، باید قضای آن روزه را بگیرد و بنابر احتیاط مستحب کفّاره هم بدهد ولی اگر کار دیگری که روزه را باطل می کند، عمدا انجام دهد در صورتی که می دانسته آن کار روزه را باطل می کند، قضا و کفّاره بر او واجب می شود ولی کفّاره در اماله و دروغ به خدا و رسول بنابر احتیاط است.
مسأله 1675 - اگر مکلّف می تواند مسأله را یاد بگیرد امّا به واسطه ندانستن آن مسأله، روزه خود را با انجام کاری باطل کرده است و عقیده هم داشته که این کار حلال است بنابر احتیاط کفّاره بر او واجب می شود.
کفّاره روزه
مسأله 1676 - کسی که کفّاره روزه ماه رمضان بر او واجب است، باید یک بنده آزاد کند یا به دستوری که در مسأله بعد گفته می شود دو ماه روزه بگیرد یا شصت فقیر را سیر کند یا به هرکدام یک مدّ که تقریبا ده سیر است طعام یعنی گندم یا جو و مانند این ها بدهد و چنانچه این ها برایش ممکن نباشد، مخیّر است یا هیجده روز پی درپی روزه بگیرد و یا هر چند مد که می تواند به فقیر اطعام بدهد و احتیاط مستحب آن است که اختیار نماید تصدّق بر فقراء را و اگر نتواند روزه بگیرد وطعام بدهد، باید استغفار کند اگرچه مثلاً یک مرتبه بگوید «أسْتَغْفِرُ اللّه» و واجب آن است که هر وقت بتواند، کفّاره را بدهد.
مسأله 1677 - کسی که می خواهد دو ماه کفّاره روزه ماه رمضان را بگیرد، باید سی و یک روز آن را پی درپی بگیرد و اگر بقیّه آن پی درپی نباشد اشکال ندارد.
مسأله 1678 - کسی که می خواهد دو ماه کفّاره روزه ماه رمضان را بگیرد، نباید هنگامی شروع کند که در بین سی و یک روز، روزی باشد که مانند عید قربان، روزه آن حرام است اگر بداند و امّا اگر نداند و غافل بوده ضرر ندارد.
مسأله 1679 - کسی که باید پی درپی روزه بگیرد، اگر در بین آن بدون عذر یک روز روزه را نگیرد، یا وقتی شروع کند که می داند بین آن به روزی برسد که روزه آن واجب است، مثلاً به روزی برسد که نذر کرده آن روز را روزه بگیرد، باید روزه ها را از سر بگیرد.
مسأله 1680 - اگر در بین روزهایی که باید پی درپی روزه بگیرد، عذری غیر اختیاری مثل حیض، یا نفاس، یا سفری که در رفتن آن مجبور است پیدا شود، بعد از برطرف شدن عذر واجب نیست روزها را از سر بگیرد بلکه بقیّه را بعد از برطرف شدن عذر بجا می آورد.
مسأله 1681 - اگر به چیز حرامی روزه خود را باطل کند، چه آن چیز اصلاً حرام باشد مثل شراب و زنا، یا به جهتی حرام شده باشد مثل خوردن غذای حلالی که برای انسان ضرر دارد و نزدیکی کردن با عیال خود در حال حیض، کفّاره جمع بر او واجب می شود یعنی باید یک بنده آزاد کند و دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند یا به هرکدام آنها یک مدّ که تقریبا ده سیر است گندم یا جو یا نان و مانند این ها بدهد و چنانچه هرسه برایش ممکن نباشد، هرکدام آنها که ممکن است باید انجام دهد.
مسأله 1682 - اگر روزه دار دروغی را به خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم نسبت دهد، بنابر احتیاط واجب کفّاره جمع بر او واجب می شود.
مسأله 1683 - اگر روزه دار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه جماع کند، بنابر احتیاط برای هر دفعه یک کفّاره بر او واجب است و اگر جماع او حرام باشد برای هر دفعه یک کفّاره جمع واجب می شود.
مسأله 1684 - اگر روزه دار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه غیر از جماع کار دیگری که روزه را باطل می کند انجام دهد، برای همه آنها یک کفّاره کافی است.
مسأله 1685 - اگر روزه دار غیر از جماع کار دیگری که روزه را باطل می کند انجام دهد و بعد با حلال خود جماع نماید برای هرکدام یک کفّاره واجب می شود.
مسأله 1686 - اگر روزه دار غیر از جماع کار دیگری که حلال است ولی روزه را باطل می کند، انجام دهد مثلاً آب بیاشامد و بعد کار دیگری که حرام است و روزه را باطل می کند غیر از جماع انجام دهد، مثلاً غذای حرامی بخورد، یک کفّاره کافی است.
مسأله 1687 - اگر روزه دار آروغ بزند و چیزی در دهانش بیاید، چنانچه عمدا آن را فرو ببرد، روزه اش باطل است و باید قضای آن را بگیرد و کفّاره هم بر او واجب می شود و اگر خوردن آن چیز حرام باشد مثلاً موقع آروغ زدن خون یا غذایی که از صورت غذا بودن خارج شده، به دهان او بیاید و عمدا آن را فرو ببرد باید قضای آن روزه را بگیرد و بنابر احتیاط کفّاره جمع هم بر او واجب می شود.
مسأله 1688 - اگر نذر کند که روز معیّنی را روزه بگیرد، چنانچه در آن روز عمدا روزه خود را باطل کند، باید یک بنده آزاد نماید یا دو ماه پی درپی روزه بگیرد یا به شصت فقیر طعام دهد.
مسأله 1689 - کسی که می تواند وقت را تشخیص دهد، اگر به گفته کسی که می گوید مغرب شده امّا اطمینان برای او حاصل نشده باشد افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و کفّاره بر او واجب می شود.
مسأله 1690 - کسی که عمدا روزه خود را باطل کرده، اگر بعد از ظهر مسافرت کند، یا پیش از ظهر برای فرار از کفّاره سفر نماید، کفّاره از او ساقط نمی شود و هم چنین است اگر قبل از ظهر مسافرتی برای او پیش آمد کند.
مسأله 1691 - اگر عمدا روزه خود را باطل کند و بعد عذری مانند حیض یا نفاس یا مرض برای او پیدا شود، بنابر احتیاط واجب کفّاره بر او واجب است.
مسأله 1692 - اگر یقین کند که روز اوّل ماه رمضان است و عمدا روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده کفّاره بر او واجب نیست اگرچه احتیاط مستحب آن است که کفّاره بدهد.
مسأله 1693 - اگر انسان شک کند که آخر ماه رمضان است یا اوّل شوّال و عمدا روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود اوّل شوّال بوده کفّاره بر او واجب نیست.
مسأله 1694 - اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود که روزه دار است جماع کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد کفّاره روزه خودش و روزه زن را باید بدهد و اگر زن به جماع راضی بوده بر هر کدام یک کفّاره واجب می شود.
مسأله 1695 - اگر زنی شوهر روزه دار خود را مجبور کند که جماع نماید یا کار دیگری که روزه را باطل می کند انجام دهد، واجب نیست کفّاره روزه شوهر را بدهد.
مسأله 1696 - اگر روزه دار در ماه رمضان، زن خود را مجبور به جماع کند و در بین جماع، زن راضی شود بنابر احتیاط واجب باید مرد دو کفّاره و زن یک کفّاره بدهد.
مسأله 1697 - اگر روزه دار در ماه رمضان با زن روزه دار خود که خواب است جماع نماید، یک کفّاره بر او واجب می شود و روزه زن صحیح است و کفّاره هم بر او واجب نیست.
مسأله 1698 - اگر مرد زن خود را مجبور کند که غیر از جماع کار دیگری که روزه را باطل می کند بجا آورد، کفّاره زن را نباید بدهد و بر خود زن هم کفّاره واجب نیست.
مسأله 1699 - کسی که به واسطه مسافرت یا مرض روزه نمی گیرد، نمی تواند زن روزه دار خود را مجبور به جماع کند ولی اگر او را مجبور نماید، کفّاره بر مرد واجب نیست.
مسأله 1700 - انسان نباید در بجا آوردن کفّاره کوتاهی کند ولی لازم نیست فورا آن را انجام دهد.
مسأله 1701 - اگر کفّاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نیاورد، چیزی بر آن اضافه نمی شود.
مسأله 1702 - کسی که باید برای کفّاره یک روز، شصت فقیر را طعام بدهد اگر به شصت فقیر دسترسی دارد، نباید به هرکدام از آنها بیشتر از یک مد که تقریبا ده سیر است طعام بدهد، یا یک فقیر را بیشتر از یک مرتبه سیر نماید، ولی می تواند برای هر یک از عیالات فقیر اگرچه صغیر باشند یک مد به آن فقیر بدهد.
مسأله 1703 - کسی که قضای روزه ماه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمدا کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، باید به ده فقیر هرکدام یک مدّ که تقریبا ده سیر است طعام بدهد و اگر نمی تواند، سه روز روزه بگیرد.
جاهایی که فقط قضای روزه واجب است
مسأله 1704 - در چند صورت فقط قضای روزه بر انسان واجب است و کفّاره واجب نیست؛ اوّل: خروج منی به ملاعبه و امثال آن در صورتی که قصد نکرده باشد منی از او خارج شود و عادت او هم خروج منی نباشد احتیاط واجب قضاء روزه است و کفاره ندارد، دوم: در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلی که در «مسأله 1646» گفته شد، سوم: عملی که روزه را باطل می کند بجا نیاورد ولی نیّت روزه نکند یا ریا کند یا قصد کند که روزه نباشد یا قصد کند کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد بنابر احتیاط در اخیر، چهارم: در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و با حال جنابت یک روز یا چند روز روزه بگیرد، پنجم: در ماه رمضان بدون این که تحقیق کند صبح شده یا نه، کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده و نیز اگر بعد از تحقیق با این که گمان دارد صبح شده کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده، بنابر احتیاط واجب قضای آن روزه بر او واجب است بلکه اگر بعد از تحقیق شک کند که صبح شده یا نه و کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده احتیاط واجب آن است که قضای روزه آن روز را بجا آورد، ششم: کسی بگوید صبح نشده و انسان به گفته او کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است، هفتم: کسی بگوید صبح شده و انسان به گفته او یقین نکند یا خیال کند شوخی می کند و کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است، هشتم: کور و مانند آن به گفته کس دیگر افطار کند بعد معلوم شود مغرب نبوده است، نهم: در هوای صاف به واسطه تاریکی یقین کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است که بنابر احتیاط واجب قضا باید بنماید ولی اگر در هوای ابری به گمان این که مغرب شده افطار کند بعد معلوم شود مغرب نبوده قضا لازم نیست، دهم: برای خنک شدن، یا بی جهت مضمضه کند یعنی آب در دهان بگرداند و بی اختیار فرو رود ولی اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد یا برای نماز واجب مضمضه کند و بی اختیار فرو رود قضا بر او واجب نیست و هم چنین است مضمضه در وضوی نماز نافله.
مسأله 1705 - اگر غیر از آب چیز دیگری را در دهان ببرد و بی اختیار فرو رود یا آب داخل بینی کند و بی اختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست اگرچه احتیاط مستحب آن است که قضای روزه را در این دو صورت بنماید.
مسأله 1706 - مضمضه زیاد برای روزه دار مکروه است و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد بهتر است سه مرتبه آب دهان را بیرون بریزد.
مسأله 1707 - اگر انسان بداند که به واسطه مضمضه بی اختیار یا از روی فراموشی آب وارد گلویش می شود، نباید مضمضه کند.
مسأله 1708 - اگر در ماه رمضان بعد از تحقیق یقین کند که صبح نشده و کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نیست.
مسأله 1709 - اگر انسان شک کند که مغرب شده یا نه، نمی تواند افطار کند و اگر شک کند که صبح شده یا نه، پیش از تحقیق نمی تواند کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد.
احکام روزه قضا
مسأله 1710 - اگر دیوانه عاقل شود، واجب نیست روزه هایی را که در هنگام دیوانگی از او فوت شده قضا نماید.
مسأله 1711 - اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزه هایی را که کافر بوده قضا نماید، ولی اگر مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزه هایی که کافر بوده باید قضا نماید.
مسأله 1712 - روزه ای که از انسان به واسطه مستی فوت شود، باید قضا نماید اگرچه چیزی را که به واسطه آن مست شده، برای معالجه خورده باشد.
مسأله 1713 - اگر برای عذری چند روز روزه نگیرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف شده، می تواند مقدار کمتر را روزه بگیرد اگرچه بنابر احتیاط مستحب باید مقدار بیشتری را که احتمال می دهد روزه نگرفته قضا نماید، مثلاً کسی که پیش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمی داند پنجم ماه رمضان از سفر برگشته یا ششم می تواند پنج روز روزه بگیرد اگرچه بنابر احتیاط مستحب، شش روز روزه بگیرد و هم چنین است کسی که نمی داند چه وقت عذر برایش پیدا شده، می تواند مقدار کمتر را قضا نماید، مثلاً اگر در روزهای آخر ماه رمضان مسافرت کند و بعد از ماه رمضان برگردد و نداند که بیست و پنجم ماه رمضان مسافرت کرده یا بیست و ششم، می تواند مقدار کمتر یعنی پنج روز را قضا کند، اگرچه احتیاط مستحب آن است که مقدار بیشتر یعنی شش روز را قضا نماید.
مسأله 1714 - اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضای هرکدام را که اوّل بگیرد مانعی ندارد ولی اگر وقت قضای ماه رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج روز از ماه رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به ماه رمضان مانده باشد، باید اوّل قضای ماه رمضان آخر را بگیرد.
مسأله 1715 - اگر قضای روزه چند ماه رمضان بر او واجب باشد و در نیّت معیّن نکند، روزه ای را که می گیرد قضای کدام ماه رمضان است، قضای سال اوّل حساب می شود.
مسأله 1716 - کسی که قضای روزه ماه رمضان را گرفته اگر وقت قضای روزه او تنگ نباشد، می تواند پیش از ظهر روزه خود را باطل نماید.
مسأله 1717 - اگر قضای روزه میّتی را گرفته باشد، احتیاط واجب آن است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.
مسأله 1718 - اگر به واسطه مرض، یا حیض یا نفاس روزه ماه رمضان را نگیرد و پیش از تمام شدن ماه رمضان بمیرد، لازم نیست روزه هایی را که نگرفته برای او قضا کنند.
مسأله 1719 - اگر به واسطه مرضی روزه ماه رمضان را نگیرد و مرض او تا ماه رمضان سال بعد طول بکشد، قضای روزه هایی را که نگرفته بر او واجب نیست و باید برای هر روز یک مدّ که تقریبا ده سیر است طعام یعنی گندم یا جو و مانند این ها به فقیر بدهد اگر چه احتیاط مستحب آن است که بعد از صحّت، جمع بین قضاء و کفّاره نماید ولی اگر به واسطه عذر دیگری مثلاً برای مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا ماه رمضان بعد باقی بماند روزه هایی را که نگرفته باید قضا کند و احتیاط مستحب آن است که برای هر روز یک مدّ طعام هم به فقیر بدهد.
مسأله 1720 - اگر به واسطه مرضی روزه ماه رمضان را نگیرد و بعد از ماه رمضان مرض او برطرف شود ولی عذر دیگری پیدا کند که نتواند تا ماه رمضان بعد قضای روزه را بگیرد، باید روزه هایی را که نگرفته قضا نماید و نیز اگر در ماه رمضان، غیر مرض عذر دیگری داشته باشد و بعد از ماه رمضان آن عذر برطرف شود و تا ماه رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگیرد، روزه هایی را که نگرفته باید قضا کند و کفّاره در فرض اوّل مستحب است ولی بنابر احتیاط واجب در فرض دوم لازم است.
مسأله 1721 - اگر در ماه رمضان به واسطه عذری روزه نگیرد و بعد از ماه رمضان عذر او برطرف شود و تا ماه رمضان آینده عمدا قضای روزه را نگیرد باید روزه را قضا کند و برای هر روز یک مدّ گندم یا جو و مانند این ها هم به فقیر بدهد.
مسأله 1722 - اگر در قضای روزه کوتاهی کند تا وقت تنگ شود و در تنگی وقت عذری پیدا کند، باید قضا را بگیرد و برای هر روز یک مدّ گندم یا جو و مانند این ها به فقیر بدهد، ولی اگر هنگامی که عذر دارد، تصمیم داشته باشد که بعد از برطرف شدن عذر، روزه های خود را قضا کند و پیش از آن که قضا نماید در تنگی وقت عذر پیدا کند، باید قضای آن را بگیرد و احتیاط واجب آن است که برای هر روز هم یک مدّ طعام به فقیر بدهد.
مسأله 1723 - اگر مرض انسان چند سال طول بکشد، بعد از آن که خوب شد باید قضای ماه رمضان آخر را بگیرد و برای هر روز از سال های پیش یک مدّ که تقریبا ده سیر است، طعام یعنی گندم یا جو و مانند این ها به فقیر بدهد.
مسأله 1724 - کسی که باید برای هر روز یک مدّ طعام به فقیر بدهد، می تواند کفّاره چند روز را به یک فقیر بدهد.
مسأله 1725 - اگر قضای روزه ماه رمضان را چند سال تأخیر بیندازد، باید قضا را بگیرد و برای هر روز یک مدّ طعام به فقیر بدهد.
مسأله 1726 - اگر روزه ماه رمضان را عمدا نگیرد، باید قضای آن را بجا آورد و برای هر روز دو ماه روزه بگیرد، یا به شصت فقیر طعام بدهد، یا یک بنده آزاد کند و چنانچه تا ماه رمضان آینده قضای آن روزه را بجا نیاورد، برای هر روز، باید یک مدّ طعام بدهد.
مسأله 1727 - اگر روزه ماه رمضان را عمدا نگیرد و در روز مکرر جماع کند، بنابر احتیاط واجب کفّاره هم مکرر می شود ولی اگر چند مرتبه کار دیگری که روزه را باطل می کند انجام دهد، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد، یک کفّاره کافی است.
مسأله 1728 - بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر باید قضای نماز و روزه پدر را به تفصیلی که سابقا بیان شد بجا آورد و هم چنین است در قضای روزه مادر بنابر احتیاط مستحب چنان که گذشت.
مسأله 1729 - اگر پدر غیر از روزه ماه رمضان، روزه واجب دیگری را مانند روزه نذر نگرفته باشد، احتیاط واجب آن است که پسر بزرگتر قضا نماید و هم چنین است روزه مادر بنابر احتیاط مستحب.
احکام روزه مسافر
مسأله 1730 - مسافری که باید نمازهای چهار رکعتی را در سفر دو رکعت بخواند نباید روزه بگیرد و مسافری که نمازش را تمام می خواند، مثل کسی که شغلش مسافرت، یا سفر او سفر معصیت است، باید در سفر روزه بگیرد.
مسأله 1731 - مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، ولی اگر برای فرار از روزه باشد، مکروه است.
مسأله 1732 - اگر غیر از روزه ماه رمضان، روزه معیّن دیگری بر انسان واجب باشد مثلاً نذر کرده باشد روز معیّنی را روزه بگیرد، می تواند مسافرت کند و اگر در سفر باشد، واجب نیست قصد کند که ده روز در جایی بماند و آن روز را روزه بگیرد اگرچه احتیاط آن است که سفر نکند و یا اگر در سفر است قصد اقامه کند و روزه نذری را بگیرد.
مسأله 1733 - اگر نذر کند روزه بگیرد و روز آن را معیّن نکند، نمی تواند آن را در سفر بجا آورد ولی چنانچه نذر کند که روز معیّنی را در سفر روزه بگیرد، باید آن را در سفر بجا آورد و نیز اگر نذر کند روز معیّنی را چه مسافر باشد یا نباشد، روزه بگیرد، باید آن روز را اگرچه مسافر باشد، روزه بگیرد.
مسأله 1734 - مسافر می تواند برای خواستن حاجت، سه روز در مدینه طیّبه روزه مستحبّی بگیرد و بنابر احتیاط باید سه روز، چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه باشد.
مسأله 1735 - کسی که نمی داند روزه مسافر باطل است، اگر در سفر روزه بگیرد و در بین روز مسأله را بفهمد، روزه اش باطل می شود و اگر تا مغرب نفهمد، روزه اش صحیح است.
مسأله 1736 - اگر فراموش کند که مسافر است، یا فراموش کند که روزه مسافر باطل می باشد و در سفر روزه بگیرد، روزه او باطل است.
مسأله 1737 - اگر روزه دار بعد از ظهر مسافرت نماید، باید روزه خود را تمام کند و اگر پیش از ظهر مسافرت کند، وقتی به حدّ ترخّص برسد، باید روزه خود را باطل کند و اگر پیش از آن روزه را باطل کند، کفّاره بر او واجب است و امّا اگر قبل از ظهر از شهر خود حرکت کند ولکن بعد از ظهر به حدّ ترخّص برسد روزه او صحیح است ولی اگر قبل از ظهر به حدّ ترخّص برسد لکن بعد از ظهر وارد شهر خود بشود در این صورت بنابر احتیاط واجب قضا هم دارد.
مسأله 1738 - اگر مسافر پیش از ظهر به وطنش برسد، یا به جایی برسد که می خواهد ده روز در آنجا بماند، چنانچه کاری که روزه را باطل می کند انجام نداده، باید آن روز را روزه بگیرد و اگر انجام داده، روزه آن روز بر او واجب نیست.
مسأله 1739 - اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش برسد، یا به جایی برسد که می خواهد ده روز در آنجا بماند، نباید آن روز را روزه بگیرد.
مسأله 1740 - مسافر و کسی که از روزه گرفتن عذردارد، مکروه است در روز ماه رمضان جماع نماید و در خوردن و آشامیدن کاملاً خود را سیر کند.
کسانی که روزه بر آنها واجب نیست
مسأله 1741 - کسی که به واسطه پیری نمی تواند روزه بگیرد، یا برای او مشقّت دارد، روزه بر او واجب نیست ولی در صورت دوم باید برای هر روز یک مدّ که تقریبا ده سیر است، گندم یا جو و مانند این ها به فقیر بدهد و بهتر آن است که تقریبا ده سیر گندم بدهد و به احتیاط واجب در صورت اوّلی.
مسأله 1742 - کسی که به واسطه پیری روزه نگرفته، اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگیرد، قضای روزه هایی را که نگرفته به احتیاط واجب باید بجا آورد.
مسأله 1743 - اگر انسان مرضی دارد که زیاد تشنه می شود و نمی تواند تشنگی را تحمّل کند، یا برای او مشقّت دارد، روزه بر او واجب نیست ولی در هر دو صورت باید برای هر روز یک مدّ گندم یا جو و مانند این ها به فقیر بدهد و احتیاط واجب آن است که بیشتر از مقداری که ناچار است، آب نیاشامد و چنانچه بعد بتواند روزه بگیرد، به احتیاط واجب روزه هایی را که نگرفته باید قضا نماید.
مسأله 1744 - زنی که هنگام زایمان او نزدیک است و روزه برای حملش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و باید برای هر روز یک مدّ طعام یعنی گندم یا جو و مانند این ها به فقیر بدهد و نیز اگر روزه برای خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و باید برای هر روز یک مدّ طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت روزه هایی را که نگرفته باید قضا نماید.
مسأله 1745 - زنی که بچه ای را شیر می دهد و شیر او کم است چه مادر بچه، یا دایه او باشد یا بی اجرت شیر دهد، اگر روزه برای بچه ای که شیر می دهد ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و باید برای هر روز یک مدّ طعام یعنی گندم یا جو و مانند این ها به فقیر بدهد، و نیز اگر برای خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و باید برای هر روز یک مدّ طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت روزه هایی را که نگرفته باید قضا نماید ولی اگر کسی پیدا شود که بی اجرت بچه را شیر دهد، یا برای شیر دادن بچه از پدر یا مادر بچه یا از کس دیگری که اجرت او را بدهد اجرت بگیرد، واجب آن است که بچه را به او بدهد و روزه بگیرد.
راه ثابت شدن اوّل ماه
مسأله 1746 - اوّل ماه به پنج چیز ثابت می شود؛ اوّل: خود انسان ماه را ببیند، دوم: عده ای که از گفته آنان یقین پیدا می شود بگویند ماه را دیده ایم و هم چنین است هر چیزی که به واسطه آن یقین پیدا شود، سوم: دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را دیده ایم، ولی اگر صفت ماه را بر خلاف یکدیگر بگویند، اوّل ماه ثابت نمی شود، چهارم: سی روز از اوّل ماه شعبان بگذرد که به واسطه آن، اوّل ماه رمضان ثابت می شود، و سی روز از اوّل ماه رمضان بگذرد که به واسطه آن، اوّل ماه شوّال ثابت می شود، پنجم: حاکم شرع حکم کند که اوّل ماه است.
مسأله 1747 - اگر حاکم شرع حکم کند که اوّل ماه است کسی هم که تقلید او را نمی کند باید به حکم او عمل نماید ولی کسی که می داند حاکم شرع اشتباه کرده نمی تواند به حکم او عمل نماید.
مسأله 1748 - اوّل ماه با پیشگویی منجّمین ثابت نمی شود، ولی اگر انسان از گفته آنان یقین پیدا کند، باید به آن عمل نماید.
مسأله 1749 - بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن آن، دلیل نمی شود که شب پیش، شب اوّل ماه بوده است.
مسأله 1750 - اگر اوّل ماه رمضان برای کسی ثابت نشود و روزه نگیرد، چنانچه دو مرد عادل بگویند که شب پیش ماه را دیده ایم، باید روزه آن روز را قضا نماید.
مسأله 1751 - اگر در شهری اوّل ماه ثابت شود، برای مردم شهر دیگر فایده ندارد، مگر آن که دو شهر با هم نزدیک باشند، یا انسان بداند که افق آنها یکی است.
مسأله 1752 - اوّل ماه به تلگراف ثابت نمی شود، مگر دو شهری که از یکی به دیگری تلگراف کرده اند، نزدیک یا هم افق باشند و انسان بداند که تلگراف از روی حکم حاکم شرع یا شهادت دو مرد عادل بوده است.
مسأله 1753 - روزی را که انسان نمی داند آخر ماه رمضان است یا اوّل شوّال باید روزه بگیرد ولی اگر پیش از مغرب بفهمد که اوّل شوّال است باید افطارکند.
مسأله 1754 - اگر زندانی نتواند به ماه رمضان یقین کند، باید به گمان عمل نماید و اگر آن هم ممکن نشد، هر ماهی را که روزه بگیرد، صحیح است ولی باید بعد از گذشتن یازده ماه از ماهی که روزه گرفته، دوباره یک ماه روزه بگیرد.
روزه های حرام و مکروه
مسأله 1755 - روزه عید فطر و قربان، حرام است و نیز روزی را که انسان نمی داند آخر شعبان است یا اوّل ماه رمضان، اگر به نیّت اوّل ماه رمضان روزه بگیرد حرام می باشد.
مسأله 1756 - اگر زن به واسطه گرفتن روزه مستحبّی حقّ شوهرش را از بین ببرد، روزه او حرام است و احتیاط مستحب آن است که اگر حقّ شوهرش هم از بین نرود، بدون اجازه او روزه مستحبّی نگیرد.
مسأله 1757 - روزه مستحبّی اولاد اگر اسباب اذیّت پدر و مادر یا جدّ شود، حرام است.
مسأله 1758 - اگر پسر بدون اجازه پدر روزه مستحبّی بگیرد، و در بین روز پدر او را نهی کند، باید افطار نماید.
مسأله 1759 - کسی که می داند روزه برای او ضرر ندارد، اگر چه دکتر بگوید ضرر دارد، باید روزه بگیرد و کسی که یقین یا گمان دارد که روزه برایش ضرر دارد، اگرچه دکتر بگوید ضرر ندارد، باید روزه نگیرد و اگر روزه بگیرد صحیح نیست مگر این که به قصد قربت روزه بگیرد بعد معلوم شود ضرر نداشته که در این صورت صحیح است.
مسأله 1760 - اگر انسان احتمال بدهد که روزه برایش ضرر دارد، و از آن احتمال ترس برای او پیدا شود چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، نباید روزه بگیرد و اگر روزه بگیرد صحیح نیست.
مسأله 1761 - کسی که عقیده اش این است که روزه برای او ضرر ندارد، اگر روزه بگیرد و بعد از مغرب بفهمد روزه برای او ضرر داشته، روزه او اشکال دارد و احتیاط واجب آن است که آن روز را قضاء کند.
مسأله 1762 - غیر از روزه هایی که گفته شد، روزه های حرام دیگری هم هست که در کتاب های مفصّل گفته شده است.
مسأله 1763 - روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان مکروه است.
روزه های مستحب
مسأله 1764 - روزه تمام روزهای سال، غیر از روزهای حرام و مکروه که گفته شد، مستحب است و برای بعضی از روزها بیشتر سفارش شده است که از آن جمله است: 1 - پنج شنبه اوّل و پنج شنبه آخر هر ماه و چهارشنبه اوّلی که بعد از روز دهم ماه است و اگر کسی این ها را بجا نیاورد، مستحب است قضا نماید و چنانچه اصلاً نتواند روزه بگیرد، مستحب است برای هر روز یک مدّ طعام یا 12/6 نخود نقره به فقیر بدهد. 2 - سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه. 3 - تمام ماه رجب و شعبان و بعضی از این دو ماه اگرچه یک روز باشد. 4 - روز عید نوروز، روز چهارم تا نهم شوّال، روز نهم و بیست و پنجم ذیقعده، روز اوّل تا نهم ذی حجه (روز عرفه) ولی اگر به واسطه ضعف روزه نتواند دعاهای روز عرفه را بخواند، روزه آن روز مکروه است، عید سعید غدیر (18ذیحجه)، روز مباهله (24 ذیحجه)، روز اوّل و سوم و هفتم محرّم، روز میلاد مسعود پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم (17 ربیع الأوّل) و 15 جمادی الأولی و روز مبعث حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم (27 رجب) و اگر کسی روزه مستحبّی بگیرد واجب نیست آن را به آخر برساند، بلکه اگر برادر مؤمنش او را به غذا دعوت کند مستحب است دعوت او را قبول کند و در بین روز افطار نماید. مواردی که مستحب است انسان از کارهائی که روزه را باطل می کند خودداری نماید.
مسأله 1765 - برای شش نفر مستحب است در ماه رمضان اگرچه روزه نیستند، از کاری که روزه را باطل می کند خودداری نمایند؛ اوّل: مسافری که در سفر کاری که روزه را باطل می کند انجام داده باشد و پیش از ظهر به وطنش یا به جایی که می خواهد ده روز بماند برسد. دوم: مسافری که بعد از ظهر به وطنش یا به جایی که می خواهد ده روز در آنجا بماند برسد. سوم: مریضی که پیش از ظهر خوب شود و کاری که روزه را باطل می کند، انجام داده باشد. چهارم: مریضی که بعد از ظهر خوب شود. پنجم: زنی که در بین روز از خون حیض یا نفاس پاک شود. ششم: کافری که در روز مسلمان شود.
مسأله 1766 - مستحب است روزه دار نماز مغرب و عشا را پیش از افطار کردن بخواند ولی اگر کسی منتظر اوست یا میل زیادی به غذا دارد که نمی تواند با حضور قلب نماز بخواند، بهتر است اوّل افطار کند ولی تا ممکن باشد نماز را در وقت فضیلت بجا آورد. منفعت کسب
آموزش تصویری مرتبط با این حکم