احکام شرعی
آيت الله حاج شيخ محمد رحمتي
آيت الله حاج شيخ محمد رحمتي
آيت الله حاج شيخ محمد رحمتي

رساله توضیح المسائل آيت الله حاج شيخ محمد رحمتي

احکام تقلید احکام طهارت آب مطلق و مضاف اشاره 1_ آب کرّ 2_ آب قلیل 3_ آب جاری 4_ آب باران 5_ آب چاه احکام آب ها احکام تخلّی اشاره استبراء مستحبّات و مکروهات تخلّی نجاسات اشاره 1و2_ بول و غائط 3_ منی 4_ مردار 5_ خون 6و7_ سگ و خوک 8_ کافر 9_ شراب 10_ فقّاع راه ثابت شدن نجاست چیز پاک چگونه نجس می شود؟ احکام نجاسات مطهّرات اشاره 1_ آب 2_ زمین 3_ آفتاب 4_ استحاله 5_ انقلاب 6_ انتقال 7_ اسلام 8 _ تبعیّت 9_ بر طرف شدن عین نجاست 10_ استبراء حیوان نجاستخوار 11_ غائب شدن مسلمان 12_ رفتن خون متعارف احکام ظرف ها وضوء اشاره وضوی ارتماسی خواندن دعاهایی که موقع وضو گرفتن مستحبّ است. شرائط صحّت وضوء احکام وضوء چیزهایی که باید برای آنها وضوء گرفت چیزهایی که وضوء را باطل می کند احکام وضوی جبیره ای غسل های واجب اشاره احکام جنابت اشاره چیزهایی که بر جنب حرام است چیزهایی که بر جنب مکروه است غسل جنابت اشاره غسل ترتیبی غسل ارتماسی احکام غسل کردن استحاضه اشاره احکام استحاضه حیض احکام حائض اقسام زن های حایض اشاره 1_ صاحب عادت وقتیّه و عددیّه 2_ صاحب عادت وقتیّه 3_ صاحب عادت عددیّه 4_ مضطربه 5_ مبتدئه 6_ ناسیه مسائل متفرّقه حیض نفاس غسل مسّ میّت احکام محتضر اشاره احکام بعد از مرگ وجوب غسل و کفن و نماز و دفن میّت کیفیّت غسل میّت احکام کفن میّت احکام حنوط احکام نماز میّت دستور نماز میّت مستحبّات نماز میّت احکام دفن مستحبّات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل های مستحبّ تیمّم اشاره اول از موارد تیمم دوم از موارد تیمم سوم از موارد تیمم چهارم از موارد تیمم پنجم از موارد تیمم ششم از موارد تیمم هفتم از موارد تیمم چیزهایی که تیمم به آنها صحیح است دستور تیمم بدل از وضوء یا غسل احکام تیمم احکام نماز اشاره نمازهای واجب اشاره نمازهای واجب شبانه روزی وقت نماز ظهر و عصر نماز جمعه و احکام آن واجب شدن نماز جمعه چند شرط دارد: صحیح بودن نماز جمعه چند شرط دارد: وقت نماز مغرب و عشاء وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهایی که باید به ترتیب خوانده شود نمازهای مستحب اشاره وقت نافله های یومیه نماز غفیله احکام قبله پوشانیدن بدن در نماز شرائط لباس نمازگزار مواری که لازم نیست بدن و لباس نماز گزار پاک باشد چیزهایی که در لباس نماز گزار مستحب است چیزهایی که در لباس نماز گزار مکروه است مکان نماز گزار جاهایی که نماز در آنها مستحب است جاهایی که نماز خواندن در آنها مکروه است احکام مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه واجبات نماز اشاره نیّت تکبیرة الاحرام قیام (ایستادن) قرائت رکوع سجود اشاره چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است مستحبات و مکروهات سجده سجده های واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتیب موالات قنوت ترجمه نماز 1_ ترجمه سوره حمد 2_ ترجمه سوره قل هو الله احد 3_ ترجمه ذکر رکوع و سجود و ذکرهایی که بعد از آنها مستحب است 4_ ترجمه قنوت 5_ ترجمه تسبیحات اربع 6_ ترجمه تشهد و سلام کامل تعقیب نماز صلوات بر پیغمبر مبطلات نماز چیزهایی که در نماز مکروه است مواردی که می شود نماز واجب را شکست شکیات نماز اشاره شک های باطل کننده شک هایی که نباید به آنها اعتناء کرد اشاره 1_ شک در چیزی که محل آن گذشته است 2_ شک بعد از نماز 3_ شک بعد از وقت 4_ کثیرالشک (کسی که زیاد شک می کند) 5_ شک امام و ماموم 6_ شک در نماز مستحبی شک های صحیح دستور نماز احتیاط سجده سهو اشاره دستور سجده سهو قضای سجده و تشهد فراموش شده کم و زیاد کردن اجزاء و شرائط نماز نماز مسافر مسائل متفرقه نماز قضاء نماز قضای پدر که بر پسر بزرگ تر واجب است نماز جماعت شرائط امام جماعت احکام جماعت وظیفه ی امام و مأموم در نماز جماعت نماز آیات کیفیّت نماز آیات نماز عید فطر و قربان اجیر گرفتن برای نماز احکام روزه اشاره نیت چیزهایی که روزه را باطل می کند اشاره 1_ خوردن و آشامیدن 2_ جماع 3_ استمناء 4_ دروغ بستن به خدا و پیغمبر 5_ رساندن غبار به حلق 6_ فرو بردن سر در آب 7_ باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح 8_ عماله کردن 9_ قی کردن احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند آنچه برای روزه دار مکروه است جایی که قضاء و کفاره واجب است کفاره روزه جاهایی که فقط قضای روزه واجب است احکام روزه ی قضاء احکام روزه ی مسافر کسانی که روزه بر آنها واجب نیست راه ثابت شدن اول ماه روزه های حرام و مکروه روزه های مستحب مواردی که مستحب است انسان از کارهایی که روزه را باطل می کند خودداری نماید اعتکاف اشاره احکام اعتکاف احکام خمس اشاره 1_ منفعت کسب 2_ معدن 3- گنج 4- مال حلال مخلوط به حرام 5- جواهری که به واسطه ی فرو رفتن در دریا به دست می آید 6- غنیمت 7- زمینی که کافر از مسلمان بخرد مصرف خمس احکام زکات اشاره شرایط واجب شدن زکات زکات گندم و جو و خرما و کشمش نصاب طلا نصاب نقره زکاة شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زکات شرائط کسانی که مستحق زکاتند نیت زکاة مسائل متفرقه زکاة زکاة فطره مصرف زکاة فطره مسائل متفرقه زکاة فطره احکام حج احکام خرید و فروش اشاره مستحبات خرید و فروش معاملات مکروه معاملات حرام شرائط فروشنده و خریدار شرائط جنس و عوض آن صیغه ی خرید و فروش خرید و فروش میوه ها نقد و نسیه معامله سلف و شرائط آن احکام معامله ی سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره   مواردی که خریدار یا فروشنده می تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرقه خرید و فروش احکام شفعه اشاره در چه چیزهایی شفعه ثابت است شروط شفعه چگونگی استفاده از حق شفعه احکام مضاربه احکام شرکت _ صلح _ اجاره _ جعاله _ مزارعه _ مساقات و مغارسه احکام شرکت احکام صلح احکام اجاره اشاره شرایط مالی که آن را اجاره می دهند شرایط استفاده ای که مال را برای آن اجاره می دهند مسائل متفرقه اجاره احکام جعاله احکام مزارعه احکام مساقات و مغارسه کسانی که از تصرف مال خود ممنوعند احکام هبه (بخشیدن) احکام وکالت _ قرض _ حواله _ رهن _ ضامن شدن _ کفالت _ ودیعه (امانت) _ عاریه احکام وکالت احکام قرض احکام حواله دادن احکام رهن احکام ضامن شدن احکام کفالت احکام ودیعه (امانت) احکام عاریه احکام نکاح (تزویج) اشاره احکام عقد دستور خواندن عقد شرایط عقد عیب هایی که به واسطه ی آنها می شود عقد را به هم زد عده ای از زن ها که تزویج آنان حرام است احکام عقد دائم متعه (تزویج موقت) احکام نگاه کردن مسائل متفرقه زناشویی احکام شیر دادن اشاره شرائط شیر دادنی که علت محرم شدن است آداب شیر دادن مسائل متفرقه شیر دادن احکام طلاق اشاره عده ی طلاق عده ی زنی که شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعی احکام رجوع کردن طلاق خلع طلاق مبارات احکام متفرقه طلاق احکام غصب احکام مالی که انسان آن را پیدا می کند احکام سر بریدن و شکار کردن حیوانات اشاره دستور سر بریدن حیوانات شرائط سر بریدن حیوان دستور کشتن شتر چیزهائی که موقع سر بریدن حیوانات مستحب است چیزهائی که در کشتن حیوانات مکروه است احکام شکار کردن با اسلحه شکار کردن با سگ شکاری صید ماهی و ملخ احکام خوردنی ها و آشامیدنی ها اشاره آداب غذا خوردن چیزهائی که در غذا خوردن مذموم است آداب آشامیدن چیزهائی که در آشامیدن مذموم است احکام نذر و عهد، قسم، وقف، وصیت احکام نذر و قسم احکام عهد احکام قسم خوردن احکام وقف احکام وصیت احکام ارث اشاره ارث دسته ی اول ارث دسته ی دوم ارث دسته ی سوم مسائل متفرقه ارث حدود و دیات حدی که برای بعضی از گناهان معین شده است احکام دیه مسائل متفرقه پاره ای احکام معاملات پولی سفته و سرقفلی احکام سرقفلی احکام تشریح و تلقیح و نماز در مسافرت هوایی اشاره تلقیح مصنوعی احکام نماز در مسافرت های هوایی

غسل ارتماسی

غسل ارتماسی
مسأله 374 _ در غسل ارتماسی باید در یک آن، آب تمام بدن را فرا بگیرد. پس اگر به نیّت غسل ارتماسی در آب فرو رود، چنانچه پای او روی زمین باشد، باید از زمین بلند کند تا آب تمام بدن را همزمان فرا گیرد.
مسأله 375_ در غسل ارتماسی بنا بر احتیاط باید موقعی نیّت کند که مقداری از بدن بیرون آب باشد. و این احتیاط ترک نشود.
مسأله 376_ اگر بعد از غسل ارتماسی بداند که به مقداری از بدن آب نرسیده، جای آن را بداند؛ یا نداند، باید دوباره غسل کند. بنا بر احتیاط (در صورت اوّل)
مسأله 377 _ اگر برای غسل ترتیبی وقت ندارد؛ و برای ارتماسی وقت دارد، باید غسل ارتماسی کند.
مسأله 378_ کسی که روزه واجب معیّن گرفته، یا برای حجّ یا عمره احرام بسته، نمی تواند غسل ارتماسی کند. ولی اگر از روی فراموشی غسل ارتماسی کند غسلش صحیح است.
احکام غسل کردن
مسأله 379_ در غسل ارتماسی، پاک بودن تمام بدن و در ترتیبی، پاک بودن هر قسمتی که آن را برای غسل می شوید، پیش از غسل کردن لازم است. و اگر به فرو رفتن در آب یا رساندن آب جاری یا کرّ به قصد غسل، بدن پاک شود، کفایت می کند.
مسأله 380_ کسی که از حرام جنب شده، چنانچه با آب گرم غسل کند (اگرچه عرق می کند)، غسل او صحیح است. و احتیاط مستحب ّ است که با آب سرد غسل کند.
مسأله 381_ اگر در غسل به اندازه ی سر مویی از بدن نشسته بماند، غسل باطل است. ولی شستن مثل توی بینی و هرچه از باطن شمرده می شود، واجب نیست و احتیاط لازم شستن داخل گوش است که دیده می شود.
مسأله 382_ جایی را که شکّ دارد، از ظاهر بدن است یا از باطن آن، چنانچه قبلاً از ظاهر بوده باید بشوید والّا واجب نیست. گرچه احتیاط شستن آن است.
مسأله 383_ اگر سوراخ جای گوش واره و مانند آن به قدری گشاد باشد که داخل آن از ظاهر شمرده شود، باید آن را شست. وگرنه شستن آن لازم نیست.
مسأله 384_ چیزی را که مانع رسیدن آب به بدن است، باید برطرف کند و اگر پیش از آنکه یقین کند برطرف شده غسل نماید غسل او باطل است. یعنی نمی توان احکام غسل صحیح را بر او بار کرد.
مسأله 385_ اگر موقع غسل شکّ کند چیزی که مانع از رسیدن آب باشد در بدن او هست یا نه، باید وارسی کند تا مطمئن شود که مانعی نیست.
مسأله 386_ در غسل باید موهای کوتاهی را که جزء بدن حساب می شود، بشوید. و شستن موهای بلند واجب نیست. بلکه اگر آب را طوری به پوست برساند که آنها تر نشوند، غسل صحیح است، ولی اگر رساندن آب به پوست بدون شستن آنها ممکن نباشد، باید آنها را بشوید که آب به بدن برسد.
مسأله 387_ تمام شرط هایی که برای صحیح بودن وضوء گفته شد، مثل پاک بودن آب و غصبی نبودن آن، در صحیح بودن غسل هم شرط است، ولی در غسل لازم نیست بدن را از بالا به پائین بشوید، و نیز در غسل ترتیبی لازم نیست بعد از شستن سر و گردن فوراً بدن را بشوید، پس اگر بعد از شستن سر و گردن صبر کند، و بعد از مدّتی بدن را بشوید اشکال ندارد بلکه لازم نیست تمام سر و گردن یا بدن را یک مرتبه بشوید. پس جائز است مثلاً، سر را شسته، و بعد از مدّتی گردن را بشوید. ولی کسی که نمی تواند از بیرون آمدن بول وغائط خودداری کند، اگر به اندازه ای که غسل کند و نماز بخواند بول و غائط از او بیرون نمی آید باید فوراً غسل کند، و بعد از غسل هم فوراً نماز بخواند.
مسأله 388_ کسی که پول حمّامی را بدون اینکه بداند حمّامی راضی است، بخواهد نسیه بگذارد، اگرچه بعد حمّامی را راضی کند، غسل او باطل است.
مسأله 389_ اگر حمّامی راضی باشد که پول حمّام را نسیه بماند، ولی کسی که غسل می کند قصدش این باشد که طلب او را ندهد، یا از مال حرام بدهد، غسل او اشکال دارد.
مسأله 390_ اگر پولی را که خمس آن را نداده به حمّامی بدهد، مرتکب حرام شده، و صحّت غسل او محلّ اشکال است. و ذمّه اش به مستحقّین خمس مشغول می شود.
مسأله 391_ اگر مخرج غائط را در آب خزینه تطهیر کند و پیش از غسل شکّ کند که چون در خزینه تطهیر کرده حمّامی به غسل کردن او راضی است یا نه، غسل او بنا بر احتیاط لازم باطل است؛ مگر اینکه پیش از غسل حمّامی را راضی کند.
مسأله 392_ اگر شکّ کند که غسل کرده یا نه باید غسل کند، ولی اگر بعد از غسل شکّ کند که غسل درست بوده یا نه، در صورتی که احتمال بدهد که وقت غسل ملتفت بوده و صحیح به جا آورده، لازم نیست دوباره غسل نماید.
مسأله 393_ اگر در بین غسل حدث اصغر از او سر زند (مثلاً بول کند)، باید غسل را رها کرده، و غسل دیگری بنماید، بنا بر احتیاط. و وضوء بگیرد. گرچه اکتفاء به اتمام همان غسل با وضوء بعید نیست.
مسأله 394_ اگر از جهت ضیق وقت وظیفه ی مکلّف تیمّم بوده، ولی به خیال اینکه به اندازه ی غسل و نماز وقت دارد غسل کند، در صورتی که غسل را به قصد قربت کرده، غسل او صحیح است. ولی اگر برای نماز غسل نموده باشد صحّت غسل او محلّ اشکال است.
مسأله 395_ کسی که جنب شده اگر شکّ کند غسل کرده یا نه، نمازهایی را که خوانده چنانچه احتمال بدهد که وقت شروع به نماز ملتفت به جنابت خود بوده صحیح است. ولی برای نمازهای بعد باید غسل کند. و در صورتی که بعد از نماز حدث اصغر از او صادر شده باشد، لازم است وضوء هم بگیرد. و اگر وقت باقی است نمازی را که خوانده اعاده نماید.
مسأله 396_ کسی که چند غسل بر او واجب است می تواند به نیّت همه ی آنها یک غسل به جا آورد. و ظاهر این است که اگر یکی معیّن از آنها را قصد کند؛ اگر جنابت باشد از بقیّه کفایت می کند. و در غیر آن محلّ اشکال است. لکن بعید نیست.
مسأله 397_ اگر بر جایی از بدن، آیه ی قرآن؛ یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، چنانچه بخواهد وضوء یا غسل را ترتیبی به جا آورد، باید آب را طوری به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد.
مسأله 398_ کسی که غسل جنابت کرده، نباید برای نماز وضوء بگیرد. ولی با غسل های دیگر واجب غیر از غسل استحاضه ی متوسّطه و یا غسل های مستحبّ که در مسألهی (652) می آید، آیا می تواند بدون وضوء نماز بخواند؟ محلّ اشکال است. و احتیاط است وضوء هم بگیرد.
استحاضه
اشاره
یکی از خون هایی که از زن خارج می شود خون استحاضه است. و زن را در موقع دیدن خون استحاضه، مستحاضه می گویند.
مسأله 399_ خون استحاضه در بیشتر اوقات زرد رنگ و سرد است. و بدون فشار و سوزش بیرون می آید و غلیظ هم نیست، ولی ممکن است گاهی سیاه یا سرخ و گرم و غلیظ باشد، و با فشار و سوزش بیرون آید.
مسأله 400_ استحاضه سه قسم است: قلیله، و متوسطّه، و کثیره. استحاضه ی قلیله آن است که خون فقط روی پنبه ای را که زن با خود بر می دارد آلوده کند و در آن فرو نرود، استحاضه ی متوسّطه آن است که خون در پنبه فرو رود؛ اگرچه در یک گوشه ی آن باشد، ولی از پنبه به دستمالی که معمولاً زن ها برای جلوگیری از خون می بندند، نرسد. استحاضه ی کثیره آن است که خون پنبه را فرا گرفته و به دستمال برسد.
احکام استحاضه
مسأله 401_ در استحاضه ی قلیله باید زن برای هر نماز یک وضوء بگیرد، و بنا بر احتیاط پنبه را عوض کند، و باید ظاهر فرج را اگر خون به آن رسیده باشد آب بکشد.
مسأله 402_ در استحاضه ی متوسّطه باید زن برای نماز صبح غسل کند، و تا صبح دیگر برای نمازهای خود، کارهای استحاضه ی قلیله را که در مسأله ی پیش گفته شد انجام دهد. و اگر عمداً یا از روی فراموشی برای نماز صبح غسل نکند، باید برای نماز ظهر و عصر غسل کند. و اگر برای نماز ظهر و عصر غسل نکند، باید پیش از نماز مغرب و عشاء غسل نماید، چه آنکه خون بیاید یا قطع شده باشد.
مسأله 403_ در استحاضه ی کثیره علاوه بر کارهای استحاضه ی متوسّطه که در مسأله ی پیش گفته شد، باید برای هر نماز بنا بر احتیاط دستمال را عوض کند، یا آب را بکشد و لازم است یک غسل برای نماز ظهر و عصر و یکی برای نماز مغرب و عشاء بجا آورد. و بین نماز ظهر و عصر فاصله نیندازد، و اگر فاصله بیندازد، باید برای نماز عصر دوباره غسل نماید، و نیز اگر بین نماز مغرب و عشاء فاصله بیندازد، باید برای نماز عشاء غسل نماید و آیا در استحاضه ی کثیره غسل از وضوء کفایت می کند؟ محلّ اشکال است. و احتیاط به وضوء گرفتن ترک نشود.
مسأله 404_ اگر خون استحاضه پیش از وقت نماز هم بیاید، باید در موقع نماز، وضوء یا غسل بجا آورد؛ اگرچه در آن موقع مستحاضه نباشد.
مسأله 405_ مستحاضه ی متوسّطه که باید وضوء بگیرد و غسل کند، هر کدام را اوّل بجا آورد صحیح است ولی بهتر آن است که اوّل وضوء بگیرد. ولی در استحاضه ی کثیره، احتیاطاً وضوء را پیش از غسل بیاورد.
مسأله 406_ اگر استحاضه ی قلیله ی زن بعد از نماز صبح متوسّطه شود، باید برای نماز ظهر و عصر غسل کند، و اگر بعد از نماز ظهر و عصر متوسّطه شود باید برای نماز مغرب و عشاء غسل نماید.
مسأله 407_ اگر استحاضه ی قلیله یا متوسّطه ی زن بعد از نماز صبح کثیره شود، باید برای نماز ظهر و عصر یک غسل؛ و برای نماز مغرب و عشاء غسل دیگری بجا آورد. و اگر بعد از نماز ظهر و عصر کثیره شود، باید برای نماز مغرب و عشاء غسل نماید.
مسأله 408_ مستحاضه ی کثیره یا متوسّطه اگر پیش از داخل شدن وقت نماز برای نماز غسل کند، غسل او باطل است. ولی نزدیک اذان صبح جائز است، به قصد رجاء غسل نموده و نماز شب را بخواند، و بعد از طلوع فجر برای نماز صبح بنا بر احتیاط واجب باید غسل را اعاده نماید. اگرچه اکتفاء به همان غسل نماز شب اگر نزدیک صبح بوده قویّ است.
مسأله 409_ زن مستحاضه بران هر نمازی (غیر از نماز یومیّه که حکم آن گذشت) چه واجب باشد چه مستحبّ، باید وضوء بگیرد، ولی اگر بخواهد نماز یومیّه ای را که خوانده احتیاطاً دوباره بخواند، یا بخواهد نمازی را که تنها خوانده است، دوباره با جماعت بخواند، باید تمام کارهایی را که برای استحاضه گفته شد انجام دهد. اما برای خواندن نماز احتیاط و سجده ی فراموش شده و تشهّد فراموش شده، اگر آنها را بعد از نماز فوراً به جا آورد؛ و نیز برای سجده ی سهو در هر حال، لازم نیست کارهای استحاضه را انجام دهد.
مسأله 410_ زن مستحاضه بعد از آنکه خونش قطع شد، فقط برای نماز اوّلی که می خواند، باید کارهای استحاضه را انجام دهد، و برای نمازهای بعدی لازم نیست.
مسأله 411_ اگر زن نداند استحاضه ی او چه قسم است، موقعی که می خواهد نماز بخواند، باید مقداری پنبه داخل فرج نماید، و کمی صبر کند و بیرون آورد، و بعد از آنکه دانست استحاضه ی او کدام یک از آن سه قسم است، کارهایی را که برای آن قسم دستور داده شده انجام دهد، ولی اگر بداند تا وقتی که می خواهد نماز بخواند استحاضه ی او تغییر نمی کند، پیش از داخل شدن وقت هم می تواند خود را وارسی کند.
مسأله 412_ زن مستحاضه اگر پیش از آنکه خود را وارسی کند، مشغول نماز شود، چنانچه قصد قربت داشته و به وظیفه ی خود عمل کرده؛ مثلاً استحاضه اش قلیله بوده، و به وظیفه ی استحاضه ی قلیله عمل نموده، نماز او صحیح است، و اگر قصد قربت نداشته یا عمل او مطابق وظیفه اش نبوده؛ مثل آنکه استحاضه ی او متوسّطه بوده و به وظیفه ی قلیله رفتار کرده، نماز او باطل است.
مسأله 413_ زن مستحاضه اگر نتواند خود را وارسی نماید، باید به آنچه مسلّماً وظیفه ی او است عمل کند؛ مثلاً اگر نمی داند استحاضه ی او قلیله است یا متوسّطه باید کارهای استحاضه ی قلیله را انجام دهد. و اگر نمی داند متوسّطه است یا کثیره باید کارهای استحاضه ی متوسّطه را انجام دهد. و اگر بداند سابقاً کدام یک از آن سه قسم بوده، باید به وظیفه ی همان قسم رفتار نماید.
مسأله 414_ اگر خون استحاضه در اوّل ظهورش در باطن باشد و بیرون نیاید، وضوء یا غسل را که زن داشته باطل نمی کند، و اگر بیرون بیاید هر چند کم باشد، وضوء و غسل را باطل می کند.
مسأله 415_ زن مستحاضه که بعد از وضوء یا غسل یا در اثناء آنها خون دیده؛ اگر بعد از نماز، خود را وارسی کند و خون نبیند؛ چنانچه وقت وسعت داشته باشد، بنا بر احتیاط لازم است بر حسب وظیفه اش وضوء گرفته یا غسل نماید؛ و آن نماز را اعاده کند، اگرچه بداند دوباره خون می آید.
مسأله 416_ زن مستحاضه اگر بداند از وقتی که مشغول وضوء یا غسل شده خونی از او بیرون نیامده، می تواند خواندن نماز را تا وقتی که می داند پاک می ماند تأخیر بیاندازد. ولی اگر نماز را می تواند با پاکی بخواند احتیاطاً باید تأخیر در آن نکند.
مسأله 417_ اگر مستحاضه بداند که پیش از گذشتن وقت نماز به کلّی پاک می شود، یا به اندازه ی خواندن نماز خون بند می آید، باید صبر کند و نماز را در وقتی که پاک است بخواند.
مسأله 418_ اگر بعد از وضوء یا غسلی که در بین آنها خون دیده، خون در ظاهر قطع شود؛ و مستحاضه بداند که اگر نماز را تأخیر بیندازد، به مقداری که وضوء و غسل و نماز را بجا آورد به کلّی پاک می شود، باید نماز را تأخیر بیاندازد؛ و موقعی که به کلّی پاک شد دوباره وضوء و غسل را بجا آورد و نماز را بخواند. و اگر موقعی که خون در ظاهر قطع شود وقت نماز تنگ باشد، لازم نیست وضوء و غسل را دوباره بجا آورد. بلکه با وضوء و غسلی که دارد می تواند نماز بخواند.
مسأله 419_ مستحاضه ی کثیره و متوسّطه وقتی به کلّی از خون پاک شد، باید غسل کند. بنابر اقوی در بعضی موارد، و احتیاط در بقیّه. ولی اگر بداند از وقتی که برای نماز پیش مشغول غسل شده دیگر خون نیامده، لازم نیست دوباره غسل نماید.
مسأله 420_ مستحاضه ی قلیله بعد از وضوء، و مستحاضه ی متوسّطه و کثیره بعد از غسل و وضوء، باید فوراً مشغول نماز شود، ولی گفتن اذان و اقامه قبل از نماز اشکال ندارد. و در نماز هم می تواند کارهای مستحب ّ، مثل قنوت و غیر آن را بجا آورد.
مسأله 421_ زن مستحاضه اگر بین وظیفه ای که دارد؛ از وضوء، یا غسل، و نماز، فاصله بیندازد، و خون از وی بیرون آید، باید مطابق وظیفه اش دوباره وضوء گرفته یا غسل کند و بلافاصله مشغول نماز شود.
مسأله 422_ اگر خون استحاضه ی زن جریان دارد و قطع نمی شود، چنانچه برای او ضرر ندارد، باید بعد از غسل، از بیرون آمدن خون جلوگیری نماید. و چنانچه کوتاهی کند و خون بیرون آید، باید احتیاطاً دوباره غسل کند، و وضوء هم بگیرد. و اگر نماز هم خوانده باید دوباره بخواند.
مسأله 423_ اگر در موقع غسل، خون قطع نشود، غسل صحیح است. ولی اگر در بین غسل، استحاضه ی متوسّطه، کثیره شود، لازم است که غسل را از سر بگیرد.
مسأله 424_ احتیاط است که زن مستحاضه متوسّطه و کثیره در تمام روزی که روزه است، به مقداری که می تواند، از بیرون آمدن خون جلوگیری کند.
مسأله 425_ بنا بر احتیاط روزه ی زن مستحاضه ی کثیره، در صورتی صحیح است که غسل نماز مغرب و عشاء شبی که می خواهد روز آن را روزه بگیرد بجا آورد. و نیز در روز، غسل هایی را که برای نمازهای روز واجب است انجام دهد. ولی اگر مستحاضه ی متوسّطه باشد، بعید نیست که در صحّت روزه اش غسل شرط نباشد.
مسأله 426_ اگر بعد از نماز عصر، مستحاضه شود؛ و تا غروب غسل نکند، روزه ی او صحیح است.
مسأله 427_ اگر استحاضه ی قلیله ی زن پیش از نماز، متوسّطه یا کثیره شود، باید کارهای متوسّطه یا کثیره را انجام دهد، و اگر استحاضه ی متوسطه، کثیره شود، باید کارهای استحاضه ی کثیره را انجام دهد. و چنانچه برای استحاضه ی متوسّطه غسل کرده باشد فائره ندارد، و باید دوباره برای کثیره غسل کند.
مسأله 428_ اگر در بین نماز، استحاضه ی متوسّطه ی زن کثیره شود، باید نماز را بشکند، و برای استحاضه ی کثیره غسل کند. و کارهای دیگر آن را انجام دهد، و همان نماز را بخواند. و بنا بر احتیاط واجب با غسل وضوء بگیرد. و اگر برای غسل وقت ندارد لازم است وضوء گرفته و عوض غسل تیمّم کند. و اگر برای تیمّم نیز وقت ندارد، بنا بر احتیاط نماز را نشکند و به همان حال تمام کند. ولی لازم است در خارج وقت، قضاء نماید. و همچنین است اگر در بین نماز، استحاضه ی قلیله متوسّطه یا کثیره شود. مگر اینکه غسل استحاضه ی متوسّطه کفایت از وضوء نمی کند؛ چنان که گذشت.
مسأله 429_ اگر در بین نماز بند بیاید، و مستحاضه نداند که در باطن هم قطع شده یا نه، چنانچه بعد از نماز بداند به کلّی قطع شده بوده، و وقت وسعت داشته باشد که در حال پاکی نماز را دوباره بخواند، لازم است بر حسب وظیفه اش وضوء گرفته؛ یا غسل نموده و نماز را دوباره بجا آورد.
مسأله 430_ اگر استحاضه ی کثیره ی زن، متوسّطه شود، باید برای نمازهای بعدی عمل متوسّطه را به جا آورد، مثلاً اگر پیش از نماز ظهر استحاضه ی کثیره متوسّطه شود، باید برای نماز ظهر وضوء گرفته و غسل کند، و برای نماز عصر و مغرب و عشاء فقط وضوء بگیرد. ولی اگر برای نماز ظهر غسل نکند و فقط به مقدار نماز عصر وقت داشته باشد، باید برای نماز عصر غسل نماید، و اگر برای نماز عصر هم غسل نکند، باید برای نماز مغرب غسل کند، و اگر برای آن هم غسل نکند و فقط به مقدار نماز عشاء وقت داشته باشد، باید برای نماز عشاء غسل نماید.
مسأله 431_ اگر پیش از هر نماز خون مستحاضه ی کثیره، قطع شود، و دوباره بیاید، بنا بر احتیاط مستحبّ، برای هر نماز باید یک غسل بجا آورد.
مسأله 432_ اگر استحاضه ی کثیره، قلیله شود، باید برای نماز اوّل عمل کثیره، و برای نمازهای بعدی، عمل قلیله را انجام دهد. و نیز اگر استحاضه ی متوسّطه، قلیله شود، باید برای نماز اوّل، عمل متوسّطه، و برای نمازهای بعدی عمل قلیله را بجا آورد.
مسأله 433_ اگر مستحاضه یکی از کارهایی را که بر او واجب می باشد ترک کند، نمازش باطل است.
مسأله 434_ مستحاضه ای که برای نماز وضوء گرفته یا غسل کرده، بنا بر احتیاط نمی تواند در حال اختیار، جایی از بدن خود را به خطّ قرآن برساند. و در حال اضطرار جائز است. ولی بنا بر احتیاط باید وضوء بگیرد.
مسأله 435_ مستحاضه ای که غسل های واجب خود را بجا آورده، رفتن او در مسجد، و توقّف در آن، و خواندن آیه ای که سجده ی واجب دارد، و نزدیکی شوهر با او حلال است، اگرچه کارهای دیگری را که برای نماز انجام می داده، مثل عوض کردن پنبه و دستمال، انجام نداده باشد، و بعید نیست که این کارها بدون غسل نیز جائز باشد؛ اگرچه احتیاط در ترک است، خصوصاً در نزدیکی شوهر.
مسأله 436_ اگر زن در استحاضه ی کثیره، یا متوسّطه بخواهد پیش از وقت نماز، آیه ای را که سجده ی واجب دارد، یا آیه ای از سوره ای که سجده ی واجب دارد، بخواند یا مسجد برود، بنا بر احتیاط مستحبّ باید غسل نماید. و اگر شوهرش بخواهد با او نزدیکی کند، احتیاط به غسل کردن نباید ترک شود. و در مسّ نوشته ی قرآن، نسبت به متوسّطه، علاوه بر غسل، وضوء هم لازم است. و در کثیره نیز بنا بر احتیاط.
مسأله 437_ نماز آیات بر مستحاضه واجب است. و باید برای نماز آیات وضوء بگیرد، و بنا بر احتیاط پیش از وضوء در استحاضه ی متوسّطه و کثیره غسل نیز بنماید.
مسأله 438_ هرگاه در وقت نماز یومیّه، نماز آیات بر مستحاضه واجب شود، اگرچه بخواهد هر دو را پشت سر هم بجا آورد، بنا بر احتیاط، نمی تواند هر دو را با یک غسل و وضوء بخواند.
مسأله 439_ اگر زن مستحاضه بخواهد نمازی را که قضای آن مضیّق شده بخواند، باید برای هرنماز، کارهایی را که برای نماز اداء بر او واجب است بجا آورد. و در بعضی صور آن، احتیاط است. و احتمال اینکه بتواند قضای موسّع را نیز به این ترتیب بیاورد قویّ است.
مسأله 440_ اگر زن بداند خونی که از او خارج می شود خون زخم نیست؛ و شرعاً حکم حیض و نفاس را ندارد، باید به دستور استحاضه عمل کند. بلکه اگر شکّ داشته باشد که خون استحاضه است یا خون های دیگر، چنانچه نشانه ی آنها را نداشته باشد، بنا بر احتیاط واجب باید کارهای استحاضه را انجام بدهد.
حیض
حیض خونی است که غالباً در هر ماه چند روزی از رحم زن ها خارج می شود. و زن را در موقع دیدن خون حیض، حائض می گویند.
مسأله 441_ خون حیض در بیشتر اوقات غلیظ و گرم و رنگ آن سیاه یا سرخ است و با فشار و کمی سوزش بیرون می آید.
مسأله 442_ زن هایی که سیّده نیستند، بعد از تمام شده پنجاه سال یائسه می شوند، بنابر مشهور. ولکن واجب است بر زن های غیر سیّده و زن های سیّده بعد از تمام شدن پنجاه سال تا تمام شدن شصت سال، چنانچه با نشانه های حیض، یا در روزهای عادت، خون ببینند احتیاط کنند، نمازهای یومیّه را بخوانند، در مساجد درنگ نکنند، از مسجد الحرام و مسجد پیغمبر (ص) در مدینه عبور نکنند، و آیه ی سجده ی واجب دار نخوانند، و نوشته ی قرآن را مسّ نکنند، تمکین شوهر در کار زناشویی نداشته باشند، روز ماه مبارک را روزه بگیرند و آن را قضاء نمایند.
مسأله 443_ خونی که دختر پیش از تمام شدن نه سال، و زن بعد از یائسه شدن می بیند حیض نیست.
مسأله 444_ زن حامله و زنی که بچه شیر می دهد، ممکن است حیض را ببیند، و حکم زن حامله و غیر حامله یکسان است. فقط زن حامله در صورتی که بعد از گذشتن بیست روز اوّل عادتش خونی ببیند که صفات حیض را دارد لازم است بنا بر احتیاط مستحبّی؛ بین تروک حائض، و اعمال مستحاضه جمع نماید، همان گونه که در مسأله (442) گذشت.
مسأله 445_ دختری که نمی داند نه سالش تمام شده، اگر خونی ببیند که دارای نشانه های حیض باشد، می شود حکم به حیض بودن آن، و بلوغ دختر کرد.
مسأله 446_ زنی که شکّ دارد یائسه شده یا نه، اگر خونی ببیند و نداند حیض است یا نه، باید بنا بگذارد که یائسه نشده است.
مسأله 447_ مدّت حیض، کمتر از سه روز، و بیشتر از ده روز نمی شود. و اگر مختصری هم از سه روز کمتر باشد حیض نیست.
مسأله 448_ باید سه روز اوّل حیض، پشت سر هم باشد. پس اگر مثلاً دو روز خون ببیند و یک روز پاک شود و دوباره یک روز خون ببیند، حیض نیست.
مسأله 449_ ابتداء حیض لازم است خون بیرون بیاید، ولی لازم نیست در تمام سه روز خون بیرون بیاید، بلکه اگر در باطن فرج خون باشد (به همان نحو که در بین زنان متداول است) کافی می باشد. و چنانچه در بین سه روز مختصری پاک شود به نحوی که در بین زن ها، تماماً یا بعضاً متعارف است، بار هم حیض است.
مسأله 450_ لازم نیست شب اوّل، و شب چهارم را خون ببیند، ولی باید در شب دوم و سوم خون قطع نشود. پس اگر از اوّل اذان صبح روز اوّل، تا غروب روز سوم، پشت سر هم خون بیاید و هیچ قطع نشود، حیض است. و همچنین است اگر در وسط های روز اوّل شروع شود و در همان موقع از روز چهارم قطع گردد. و چنانچه از اوّل آفتاب تا غروب روز سوم دید و قطع شد، احتیاط جمع بین اعمال مستحاضه، و تروک حائض است، گرچه ترتیب آثار حیض بعید نیست.
مسأله 451_ اگر سه روز پشت سر هم با نشانه های حیض، یا بدون آن، اگر محکوم به حیض باشد، یا روزهای عادت، خون ببیند و پاک شود، چنانچه دوباره خونی که دارای نشانه های حیض است، یا در روزهای عادت است ببیند، و با روزهایی که خون دیده و در وسط پاک بوده روی هم از ده روز بیشتر نشود، روزهایی هم که در وسط پاک بوده حیض است.
مسأله 452_ اگر خونی ببیند که از سه روز بیشتر و از ده روز کمتر باشد، و نداند خون دمل و زخم است یا خون حیض، نباید آن را خون حیض قرار دهد. ولی احتیاط در این مسئله و مسئله بعدی بجاست خصوصاً در صورتی که خون از سمت چپ بیرون آید، بلکه نباید ترک شود.
مسأله 453_ اگر خونی ببیند که نداند خون زخم است یا حیض، بنا بر احتیاط باید عبادت های خود را بجا آورد؛ کارهایی که بر حائض حرام است ترک کند مگر اینکه حالت سابقه اش حیض باشد، که بنابر حیض بودن می گذارد.
مسأله 454_ اگر خونی ببیند و شکّ کند که خون حیض است یا استحاضه، چنانچه شرائط حیض را داشته باشد، باید حیض قرار دهد.
مسأله 455_ اگر خونی ببیند که نداند خون حیض است یا بکارت، باید خود را وارسی کند. یعنی مقداری پنبه داخل فرج نماید و کمی صبر کند، بعد بیرون آورد. پس اگر اطراف آن طوق مانند، آلوده باشد، خون بکارت است. و اگر به همه ی آن رسیده، حیض می باشد.
مسأله 456_ اگر کمتر از سه روز خون ببیند و پاک شود، و بعد سه روز خون در عادت، یا با نشانه های حیض ببیند، خون دوم حیض است، و خون اوّل اگرچه در روزهای عادتش باشد، حیض نیست.
احکام حائض
مسأله 457_ چند چیز بر حائض حرام است: «اوّل» عبادت هایی که مانند نماز باید با وضوء یا غسل یا تیمّم بجا آورده شود، ولی بجا آوردن عبادت هایی که وضوء و غسل و تیمّم برا آنها لازم نیست، مانند نماز میّت، مانعی ندارد. «دوم» تمام چیزهایی که بر جنب حرام است، و در احکام جنابت گفته شد. «سوم» جماع کردن در فرج، که هم برای مرد حرام است و هم برای زن، اگرچه به مقدار ختنه گاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید. بلکه احتیاط واجب است که مقدار کمتر از ختنه گاه را هم داخل نکند. و بنا بر احتیاط که شایسته است، وطی زن را در دبر چه حائض باشد چه نباشد ترک کند.
مسأله 458_ جماع کردن در روزهایی هم که حیض زن قطعی نیست ولی شرعاً باید برای خود حیض قرار دهد حرام است. پس زنی که بیشتر از ده روز خون می بیند و باید به دستوری که بعداً گفته می شود روزهای عادت خویشان خود را حیض قرار دهد، شوهرش نمی تواند در آن روزها با او نزدیکی نماید.
مسأله 459_ اگر مرد با زن خود در حال حیض نزدیکی کند چه از قُبُل باشد، چه از دُبُر، لازم است استغفار کند، و بنا بر احتیاط مستحبّ که شایسته ترک نیست کفّاره بدهد. و کفّاره ی آن بعداً بیان می شود.
مسأله 460_ غیر از نزدیکی با زن حائض سایر استمتاعات، مانند بوسیدن و ملاعبه مانعی ندارد.
مسأله 461_ کفّاره ی نزدیکی در حال حیض، در قسمت اوّل آن، هیجده نخود طلای سکّه دار، و در قسمت دوم، نه نخود، و در قسمت سوم چهار نخود و نیم است. مثلاً زنی که شش روز خون حیض می بیند، اگر شوهرش در شب یا روز اوّل و دوم با او جماع کند، هیجده نخود طلا، و در شب یا روز سوم و چهارم، نه نخود، و در شب یا روز پنجم و ششم، چهار نخود و نیم بدهد.
مسأله 462_ اگر طلای سکّه دار ممکن نباشد، قیمت آن را بدهد. و بعید نیست در صورت امکان نیز بتواند قیمت را بدهد. و اگر قیمت طلا در وقتی که جماع کرده، با وقتی که می خواهد به فقیر بدهند فرق کرده باشد، قیمت وقتی را که می خواهد به فقیر بدهد حساب کند.
مسأله 463_ اگر کسی هم در قسمت اوّل، و هم در قسمت دوم، و هم در قسمت سوم حیض، با زن خود جماع کند، هر سه کفّاره را که روی هم سی و یک نخود و نیم می شود، بدهد.
مسأله 464_ اگر با زن حائض چند مرتبه جماع کند، بهتر، بلکه احتیاط است، که برای هر جماع یک کفّاره بدهد.
مسأله 465_ اگر مرد در حال جماع بداند زن حائض شده، باید فوراً از او جدا شود. و اگر جدا نشود احتیاط مستحبّ است کفّاره بدهد.
مسأله 466_ اگر مرد با زن حائض زنا کند، یا با زن حائض نامحرمی به گمان اینکه عیال خودش است جماع نماید نیز، احتیاط مستحبّ است کفّاره بدهد.
مسأله 467_ کسی که از روی نادانی یا فراموشی، با زن در حال حیض نزدیکی کند، کفّاره ندارد.
مسأله 468_ اگر مرد به اعتقاد اینکه زن حائض است، با او نزدیکی کند، و بعداً معلوم شود که حائض نبود، کفّاره ندارد.
مسأله 469_ طلاق دادن زن در حال حیض، به طوری که در احکام طلاق گفته می شود، باطل است.
مسأله 470_ اگر زن بگوید حائضم، یا از حیض پاک شده ام، باید حرف او را قبول کرد.
مسأله 471_ اگر زن در بین نماز حائض شود، نمازش باطل است.
مسأله 472_ اگر زن در بین نماز شکّ کند حائض شده یا نه، نمازش صحیح است. ولی اگر بعد از نماز دانست در بین نماز حائض شده، نمازی که خوانده باطل است.
مسأله 473_ بعد از آنکه زن از خون حیض پاک شد واجب است، برای نماز و عبادت های دیگری که باید وضوء، یا غسل، یا تیمّم بجا آورده غسل کند. و دستور آن مثل غسل جنابت است. و احتیاط واجب است که با غسل وضوء هم بگیرد، و بنا بر احتیاطی که شایسته ی ترک نیست وضوء قبل از غسل باشد.
مسأله 474_ بعد از آنکه زن از خون حیض پاک شد؛ اگرچه غسل نکرده باشد، طلاق او صحیح است، و شوهرش هم می تواند با او جماع کند. و اولی این است که جماع پس از شستن فرج باشد، ولی احتیاط مستحبّ است که پیش از غسل، از جماع با او خودداری نماید. اما کارهای دیگری که در وقت حیض بر او حرام بوده؛ مانند توقّف در مسجد، و مسّ خط قرآن، تا غسل نکند بر او حلال نمی شود.
مسأله 475_ اگر آب برای وضوء و غسل کافی نباشد؛ و به اندازه ای باشد که بتواند غسل کند، باید غسل کند. و بدل از وضوء تیمّم نماید، و اگر فقط برای وضوء کافی باشد، و به اندازه ی غسل نباشد، باید وضوء بگیرد و عوض غسل تیمّم نماید. و اگر برای هیچ یک از آنها آب ندارد، باید دو تیمّم کند، یکی بدل از غسل و دیگری بدل از وضوء.
مسأله 476_ نمازهای یومیّه را که زن در حال حیض نخوانده قضاء ندارد، ولی روزه های واجب را که در حال حیض نگرفته باید قضاء نماید.
مسأله 477_ هرگاه وقت نماز داخل شود، و بداند یا احتمال دهد که اگرنماز را تأخیر بیندازد حائض می شود، باید فوراً نماز بخواند.
مسأله 478_ اگر زن نماز را تأخیر بیندازد و از اوّل وقت به اندازه ی خواندن یک نماز با تحصیل طهارت از حدث بگذرد، و حائض شود، قضای آن نماز بر او واجب است. ولی در تند خواندن و کند خواندن و چیزهای دیگر، باید ملاحضه ی حال خود را بکند، مثلاً زنی که مسافر نیست اگر در اوّل ظهر نماز نخواند، قضای آن در صورتی واجب می شود که به مقدار خواندن چهار رکعت نماز با تحصیل طهارت از حدث، از اوّل ظهر بگذرد و حائض شود، و برای کسی که مسافر است، گذشتن وقت به مقدار خواندن دو رکعت با تحصیل طهارت کافی است.
مسأله 479_ اگر زن در آخر وقت نماز، از خون پاک شود، و به اندازه ی غسل و وضوء (احتیاطاً)، و خواندن یک رکعت نماز یا بیشتر از یک رکعت وقت داشته باشد، باید نماز را با وضوء و غسل بخواند. و اگر نخواند، باید قضای آن را بجا آورد.
مسأله 480_ اگر زن حائض، بعد از پاکی به اندازه ی غسل و وضوء (احتیاطاً) وقت ندارد، ولی می تواند با تیمّم نماز را در اوّل وقت بخواند، احتیاط واجب اگر اقوی نباشد، آن است که نماز را با تیمّم بخواند. ولی در صورتی که نخواند قضاء بر او واجب نیست. اما اگر گذشته از تنگی وقت از جهت دیگر تکلیفش تیمّم است، مثل آنکه آب برایش ضرر دارد، باید تیمّم کند و آن نماز را بخواند. و در صورتی که نخواند لازم است قضاء نماید.
مسأله 481_ اگر زن بعد از پاک شدن از حیض شکّ کند که برای نماز وقت دارد یا نه، باید نمازش را بخواند. (بنا بر احتیاط در بعض صور).
مسأله 482_ اگر به خیال اینکه به اندازه ی تهیّه ی مقدّمات نماز و خواندن یک رکعت وقت ندارد؛ نماز نخواند، و بعد دانست وقت داشته، باید قضای آن نماز را به جا آورد.
مسأله 483_ مستحبّ است زن حائض در وقت نماز، خود را از خون پاک نماید، و پنبه و دستمال را عوض کند، و وضوء بگیرد. و اگر نمی تواند وضوء بگیرد، بهتر است رجاءً تیمّم کند، و در جای نماز رو به قبله بنشیند و مشغول ذکر و دعاء و خواندن قرآن و صلوات شود.
مسأله 484_ خواندن، و همراه داشتن قرآن، و رساندن جایی از بدن را به مابین خطّ های قرآن، و نیز خضاب کردن به حنا (حنا بستن) و مانند آن، برای حائض مکروه است.
اقسام زن های حایض
آموزش تصویری مرتبط با این حکم