
رساله توضیح المسائل آيت الله حاج شيخ محمد رحمتي
احکام تقلید احکام طهارت آب مطلق و مضاف اشاره 1_ آب کرّ 2_ آب قلیل 3_ آب جاری 4_ آب باران 5_ آب چاه احکام آب ها احکام تخلّی اشاره استبراء مستحبّات و مکروهات تخلّی نجاسات اشاره 1و2_ بول و غائط 3_ منی 4_ مردار 5_ خون 6و7_ سگ و خوک 8_ کافر 9_ شراب 10_ فقّاع راه ثابت شدن نجاست چیز پاک چگونه نجس می شود؟ احکام نجاسات مطهّرات اشاره 1_ آب 2_ زمین 3_ آفتاب 4_ استحاله 5_ انقلاب 6_ انتقال 7_ اسلام 8 _ تبعیّت 9_ بر طرف شدن عین نجاست 10_ استبراء حیوان نجاستخوار 11_ غائب شدن مسلمان 12_ رفتن خون متعارف احکام ظرف ها وضوء اشاره وضوی ارتماسی خواندن دعاهایی که موقع وضو گرفتن مستحبّ است. شرائط صحّت وضوء احکام وضوء چیزهایی که باید برای آنها وضوء گرفت چیزهایی که وضوء را باطل می کند احکام وضوی جبیره ای غسل های واجب اشاره احکام جنابت اشاره چیزهایی که بر جنب حرام است چیزهایی که بر جنب مکروه است غسل جنابت اشاره غسل ترتیبی غسل ارتماسی احکام غسل کردن استحاضه اشاره احکام استحاضه حیض احکام حائض اقسام زن های حایض اشاره 1_ صاحب عادت وقتیّه و عددیّه 2_ صاحب عادت وقتیّه 3_ صاحب عادت عددیّه 4_ مضطربه 5_ مبتدئه 6_ ناسیه مسائل متفرّقه حیض نفاس غسل مسّ میّت احکام محتضر اشاره احکام بعد از مرگ وجوب غسل و کفن و نماز و دفن میّت کیفیّت غسل میّت احکام کفن میّت احکام حنوط احکام نماز میّت دستور نماز میّت مستحبّات نماز میّت احکام دفن مستحبّات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل های مستحبّ تیمّم اشاره اول از موارد تیمم دوم از موارد تیمم سوم از موارد تیمم چهارم از موارد تیمم پنجم از موارد تیمم ششم از موارد تیمم هفتم از موارد تیمم چیزهایی که تیمم به آنها صحیح است دستور تیمم بدل از وضوء یا غسل احکام تیمم احکام نماز اشاره نمازهای واجب اشاره نمازهای واجب شبانه روزی وقت نماز ظهر و عصر نماز جمعه و احکام آن واجب شدن نماز جمعه چند شرط دارد: صحیح بودن نماز جمعه چند شرط دارد: وقت نماز مغرب و عشاء وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهایی که باید به ترتیب خوانده شود نمازهای مستحب اشاره وقت نافله های یومیه نماز غفیله احکام قبله پوشانیدن بدن در نماز شرائط لباس نمازگزار مواری که لازم نیست بدن و لباس نماز گزار پاک باشد چیزهایی که در لباس نماز گزار مستحب است چیزهایی که در لباس نماز گزار مکروه است مکان نماز گزار جاهایی که نماز در آنها مستحب است جاهایی که نماز خواندن در آنها مکروه است احکام مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه واجبات نماز اشاره نیّت تکبیرة الاحرام قیام (ایستادن) قرائت رکوع سجود اشاره چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است مستحبات و مکروهات سجده سجده های واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتیب موالات قنوت ترجمه نماز 1_ ترجمه سوره حمد 2_ ترجمه سوره قل هو الله احد 3_ ترجمه ذکر رکوع و سجود و ذکرهایی که بعد از آنها مستحب است 4_ ترجمه قنوت 5_ ترجمه تسبیحات اربع 6_ ترجمه تشهد و سلام کامل تعقیب نماز صلوات بر پیغمبر مبطلات نماز چیزهایی که در نماز مکروه است مواردی که می شود نماز واجب را شکست شکیات نماز اشاره شک های باطل کننده شک هایی که نباید به آنها اعتناء کرد اشاره 1_ شک در چیزی که محل آن گذشته است 2_ شک بعد از نماز 3_ شک بعد از وقت 4_ کثیرالشک (کسی که زیاد شک می کند) 5_ شک امام و ماموم 6_ شک در نماز مستحبی شک های صحیح دستور نماز احتیاط سجده سهو اشاره دستور سجده سهو قضای سجده و تشهد فراموش شده کم و زیاد کردن اجزاء و شرائط نماز نماز مسافر مسائل متفرقه نماز قضاء نماز قضای پدر که بر پسر بزرگ تر واجب است نماز جماعت شرائط امام جماعت احکام جماعت وظیفه ی امام و مأموم در نماز جماعت نماز آیات کیفیّت نماز آیات نماز عید فطر و قربان اجیر گرفتن برای نماز احکام روزه اشاره نیت چیزهایی که روزه را باطل می کند اشاره 1_ خوردن و آشامیدن 2_ جماع 3_ استمناء 4_ دروغ بستن به خدا و پیغمبر 5_ رساندن غبار به حلق 6_ فرو بردن سر در آب 7_ باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح 8_ عماله کردن 9_ قی کردن احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند آنچه برای روزه دار مکروه است جایی که قضاء و کفاره واجب است کفاره روزه جاهایی که فقط قضای روزه واجب است احکام روزه ی قضاء احکام روزه ی مسافر کسانی که روزه بر آنها واجب نیست راه ثابت شدن اول ماه روزه های حرام و مکروه روزه های مستحب مواردی که مستحب است انسان از کارهایی که روزه را باطل می کند خودداری نماید اعتکاف اشاره احکام اعتکاف احکام خمس اشاره 1_ منفعت کسب 2_ معدن 3- گنج 4- مال حلال مخلوط به حرام 5- جواهری که به واسطه ی فرو رفتن در دریا به دست می آید 6- غنیمت 7- زمینی که کافر از مسلمان بخرد مصرف خمس احکام زکات اشاره شرایط واجب شدن زکات زکات گندم و جو و خرما و کشمش نصاب طلا نصاب نقره زکاة شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زکات شرائط کسانی که مستحق زکاتند نیت زکاة مسائل متفرقه زکاة زکاة فطره مصرف زکاة فطره مسائل متفرقه زکاة فطره احکام حج احکام خرید و فروش اشاره مستحبات خرید و فروش معاملات مکروه معاملات حرام شرائط فروشنده و خریدار شرائط جنس و عوض آن صیغه ی خرید و فروش خرید و فروش میوه ها نقد و نسیه معامله سلف و شرائط آن احکام معامله ی سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردی که خریدار یا فروشنده می تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرقه خرید و فروش احکام شفعه اشاره در چه چیزهایی شفعه ثابت است شروط شفعه چگونگی استفاده از حق شفعه احکام مضاربه احکام شرکت _ صلح _ اجاره _ جعاله _ مزارعه _ مساقات و مغارسه احکام شرکت احکام صلح احکام اجاره اشاره شرایط مالی که آن را اجاره می دهند شرایط استفاده ای که مال را برای آن اجاره می دهند مسائل متفرقه اجاره احکام جعاله احکام مزارعه احکام مساقات و مغارسه کسانی که از تصرف مال خود ممنوعند احکام هبه (بخشیدن) احکام وکالت _ قرض _ حواله _ رهن _ ضامن شدن _ کفالت _ ودیعه (امانت) _ عاریه احکام وکالت احکام قرض احکام حواله دادن احکام رهن احکام ضامن شدن احکام کفالت احکام ودیعه (امانت) احکام عاریه احکام نکاح (تزویج) اشاره احکام عقد دستور خواندن عقد شرایط عقد عیب هایی که به واسطه ی آنها می شود عقد را به هم زد عده ای از زن ها که تزویج آنان حرام است احکام عقد دائم متعه (تزویج موقت) احکام نگاه کردن مسائل متفرقه زناشویی احکام شیر دادن اشاره شرائط شیر دادنی که علت محرم شدن است آداب شیر دادن مسائل متفرقه شیر دادن احکام طلاق اشاره عده ی طلاق عده ی زنی که شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعی احکام رجوع کردن طلاق خلع طلاق مبارات احکام متفرقه طلاق احکام غصب احکام مالی که انسان آن را پیدا می کند احکام سر بریدن و شکار کردن حیوانات اشاره دستور سر بریدن حیوانات شرائط سر بریدن حیوان دستور کشتن شتر چیزهائی که موقع سر بریدن حیوانات مستحب است چیزهائی که در کشتن حیوانات مکروه است احکام شکار کردن با اسلحه شکار کردن با سگ شکاری صید ماهی و ملخ احکام خوردنی ها و آشامیدنی ها اشاره آداب غذا خوردن چیزهائی که در غذا خوردن مذموم است آداب آشامیدن چیزهائی که در آشامیدن مذموم است احکام نذر و عهد، قسم، وقف، وصیت احکام نذر و قسم احکام عهد احکام قسم خوردن احکام وقف احکام وصیت احکام ارث اشاره ارث دسته ی اول ارث دسته ی دوم ارث دسته ی سوم مسائل متفرقه ارث حدود و دیات حدی که برای بعضی از گناهان معین شده است احکام دیه مسائل متفرقه پاره ای احکام معاملات پولی سفته و سرقفلی احکام سرقفلی احکام تشریح و تلقیح و نماز در مسافرت هوایی اشاره تلقیح مصنوعی احکام نماز در مسافرت های هوایی
احکام نکاح (تزویج)
اشاره
به واسطهی عقد تزویج، زن به مرد حلال می شود و آن بر دو قسم است: دائم و غیر دائم (تزویج موقت). عقد دائم آن است که مدت زناشویی در آن معین نشود و همیشگی باشد و زنی را که به این قسم عقد می کنند دائمه می گویند. و عقد غیر دائم آن است که مدت زناشویی در آن معین شود، مثلاً زن را به مدت یک ساعت یا یک روز یا یک ماه یا یک سال یا بیشتر عقد نماید و زنی را که به این قسم عقد کنند متعه و صیغه می نامند.
احکام عقد
مسأله2482_ در زناشویی چه دائم و چه غیر دائم باید صیغه خوانده شود و تنها راضی بودن زن و مرد کافی نیست و صیغهی عقد را یا خود زن و مرد می خوانند، یا دیگری را وکیل می کنند که از طرف آنان بخواند و یا یکی خود و بجای دیگری وکیلش می خواند.
مسأله2483_ وکیل لازم نیست مرد باشد، زن هم می تواند برای خواندن صیغهی عقد از طرف دیگری وکیل شود.
مسأله2484_ زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است نمی توانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند و گمان به اینکه وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمی کند، ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خوانده ام کافی است.
مسأله2485_ اگر زنی کسی را وکیل کند که مثلاً ده روزه او را به عقد مردی در آورد و ابتدای ده روز را معین نکند، آن وکیل می تواند هر وقت که بخواهد او را ده روزه به عقد آن مرد در آورد ولی اگر معلوم باشد که زن، روز یا ساعت معینی را قصد کرده، باید صیغه را مطابق قصد او بخواند.
مسأله2486_ یک نفر می تواند برای خواندن صیغه ی عقد دائم یا غیر دائم از طرف دو نفر وکیل شود و نیز انسان می تواند از طرف زن وکیل شود و او را برای خود به طور دائم یا غیر دائم عقد کند ولی احتیاط مستحب بلکه احتیاطی که شایسته ترک نیست آن است که صیغه عقد را دو نفر بخوانند.
دستور خواندن عقد
مسأله2487_ اگر صیغهی عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: «زوّجتک نفسی علی الصداق المعلوم» یعنی خود را زن تو نمودم به مهری که معین شده و پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: «قبلت التزویج هکذا» یعنی قبول کردم تزویج را این چنین عقد صحیح است. و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغهی عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد «احمد» و اسم زن «فاطمه» باشد و وکیل زن به وکیل مرد بگوید «زَوَّجْتُ مُوکِّلتی فاطِمَةَ مُوَکِّلَکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداق الْمَعلومِ» پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید «قَبِلتُ التَّزْویج لِمُوَکِّلتی اَحمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمعلومِ» صحیح می باشد. و بنا بر احتیاط باید لفظی که مرد یا وکیلش می گوید با لفظی که زن یا وکیل او می گوید مطابق باشد، مثلاً اگر زن «زوّجت» می گوید مرد هم «قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ» بگوید.
مسأله2488_ اگر خود زن و مرد بخواهند صیغهی عقد غیردائم را بخوانند بعد از آنکه مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسی فِی المُدَّةِ المَعلومَةِ عَلَی المَهرِ المَعْلومِ» بعد بدون فاصله مرد بگوید: «قَبِلْتُ هکذا» صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید«زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی مُوَکِّلَکَ فِی المدةِ المعلومة عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ» پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید«قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی هکَذا» صحیح می باشد.
شرایط عقد
مسأله2489_ عقد تزویج چند شرط دارد:
«اول» آنکه بنا بر احتیاط به عربی صحیح خوانده شود. و اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی بخوانند، چنانچه ممکن باشد، بنا بر احتیاط واجب کسی را که می تواند به عربی صحیح بخواند وکیل کنند و اگر ممکن نباشد خودشان می توانند به غیر عربی بخوانند، اما باید لفظی بگویند که معنی زوجت و قبلت را بفهماند.
«دوم» مرد و زن، یا وکیل آنها که صیغه را می خوانند قصد انشاء داشته باشند یعنی اگر خود مرد و زن صیغه را می خوانند، زن بگفتن «زَوَّجْتُکَ نَفْسی» قصدش این باشد که خود را زن او قرار دهد و مرد به گفتن «قَبِلْتُ التَّزوِیجَ» زن بودن او را برای خود قبول بنماید. و اگر وکیل مرد و زن صیغه را می خوانند به گفتن «زوجت و قبلت» قصدشان این باشد که مرد و زنی که آنان را وکیل کرده اند زن و شوهر شوند.
«سوم» کسی که صیغه را می خواند باید عاقل و بنا بر احتیاط بالغ باشد، چه برای خودش بخواند، یا از طرف دیگری وکیل شده باشد.
«چهارم» اگر وکیل زن و شوهر یا ولیّ آنها صیغه را می خوانند در موقع عقد زن و شوهر را معیّن کنند مثلاً اسم آنها را ببرند یا به آنها اشاره نمایند. پس کسی که چند دختر دارد، اگر به مردی بگوید «زوجتک احدی بناتی» یعنی زن تو نمودم یکی از دخترانم را، و او بگوید «قبلت» یعنی قبول کردم، چون در موقع عقد دختر را معین نکرده اند عقد باطل است.
«پنجم» زن و مرد به تزویج راضی باشند ولی اگر زن ظاهراً با کراهت اذن دهد و معلوم باشد قلباً راضی است عقد صحیح است.
مسأله2490_ اگر در صیغه عقد یک حرف غلط خوانده شود که معنی آن را عوض کند عقد باطل است.
مسأله2491_ کسی که دستور زبان عربی را نمی داند، اگر قرائتش صحیح باشد و معنای هر کلمهی از عقد را جداگانه بداند و از هر لفظی معنای آن را قصد نماید می تواند صیغه عقد را بخواند.
مسأله2492_ اگر زنی را برای مردی بدون اجازهی آنان عقد کنند و بعداً زن و مرد آن عقد را اجازه نمایند، عقد صحیح است.
مسأله2493_ اگر زن و مرد یا یکی از آن دو را به تزویج مجبور نمایند و بعد از خواندن صیغه عقد آنکه مجبور بوده عقد را اجازه نمایند، عقد صحیح است و بهتر است که دوباره صیغه عقد را بخوانند.
مسأله2494_ پدر و جدّ پدری می توانند فرزند پسر یا دختر نابالغ یا دیوانهی خود را که با حال دیوانگی بالغ شده است تزویج کنند، و بعد از آنکه طفل بالغ شد، یا دیوانه عاقل گردید، اگر تزویجی که برای او کرده اند مفسده ای نداشته، نمی تواند آن را به هم بزند و اگر مفسده ای داشته می تواند آن را امضاء یا ردّ نماید؛ ولی در صورتی که دختر و پسر نابالغ را پدرانشان به یکدیگر تزویج کنند چنانچه پس از بلوغشان اجازه نکنند سزاوار است احتیاط به طلاق ترک نشود.
مسأله2495_ دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد، اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه بکر باشد باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد و اجازهی مادر برادر لازم نیست.
مسأله2496_ اگر دختر بکر نباشد یا باشد ولی اجازه گرفتن از پدر یا جد پدری به جهت غائب بودن یا غیر آن ممکن نباشد و دختر حاجت به شوهر کردن داشته باشد اجازهی پدر و جد لازم نیست.
مسأله2497_ اگر پدر، یا جدّ پدری برای پسر نابالغ خود زن بگیرد پسر باید بعد از بالغ شدن خرج آن زن را بدهد.
مسأله2498_ اگر پدر یا جدّ پدری برای پسر نابالغ خود زن بگیرد چنانچه پسر در موقع عقد مالی داشته، مدیون مهر زن است و اگر در موقع عقد مالی نداشته پدر و جدّ او باید مهر زن را بدهند.
عیب هایی که به واسطه ی آنها می شود عقد را به هم زد
مسأله2499_ اگر مرد بعد از عقد دانست که زن یکی از هشت عیب را که ذکر می شود دارد می تواند عقد را به هم بزند:
«اول» دیوانگی. «دوم» مرض خوره. «سوم» مرض پیسی. «چهارم» کوری. «پنجم» زمین گیر بودن و در حکم آن است شلی که شل بودن او واضح باشد. «ششم» افضاء یعنی راه بول و حیض یا راه حیض و غائط او یکی شده باشد. «هفتم» آنکه گوشت یا استخوانی (بنا به گفته جمعی از فقهاء) در فرج او باشد که مانع نزدیکی شود. «هشتم» لنگی آشکار.
مسأله2500_ اگر زن بعد از عقد دانست که شوهر او پیش از عقد دیوانه بوده است یا آنکه بعد از عقد چه پیش از نزدیکی یا بعد از آن دیوانه شود یا آلت مردی نداشته، یا بعد از عقد پیش از نزدیکی بریده شود یا مرضی دارد که نمی تواند وطی (نزدیکی) نماید هر چند آن مرض بعد از عقد و پیش از نزدیکی عارض شده باشد در تمام این صور بدون طلاق می تواند عقد را به هم بزند. ولی در صورتی که شوهر نمی تواند نزدیکی نماید لازم است زن رجوع به حاکم شرع یا وکیل او نماید و حاکم، شوهر را یک سال مهلت می دهد و چنانچه شوهر نتوانست به آن زن یا زنی دیگر نزدیکی کند پس از آن، زن می تواند عقد را به هم بزند و اگر آلت مردی بعد از نزدیکی بریده شود و زن عقد تزویج را فسخ کند فسخ اثری ندارد اگرچه احتیاط مستحب این است که شوهر او را طلاق دهد.
مسأله2501_ اگر زن بعد از عقد دانست که تخم های شوهرش را کشیده اند در صورتی که امر را بر آن زن مشتبه کرده باشند می تواند عقد را به هم بزند و در غیر فرض اشتباه کاری احتیاط ترک نشود.
مسأله2502_ اگر به سبب آنکه مرد نمی تواند وطی (نزدیکی) کند زن عقد را به هم بزند، شوهرش باید نصف مهر را بدهد. ولی اگر به واسطهی یکی از عیب های دیگر که گفته شد، مرد یا زن عقد را به هم بزند، چنانچه مرد با زن نزدیکی نکرده باشد چیزی بر او نیست و اگر نزدیکی کرده، باید تمام مهر را بدهد.
عده ای از زن ها که تزویج آنان حرام است
مسأله2503_ تزویج زن هایی که با انسان محرم هستند مثل مادر و خواهر و دختر و دختر خواهر و عمه یا عمه پدر یا مادر یا جد و جده هر چه بالا رود و هم چنین در خاله و دختر پسر و دختر هرچه پائین رود و دختر برادر، دختر دختر برادر یا دختر پسر برادر و هرچه پایین رود، و هم چنین در دختر خواهر و دختر پسر خواهر بر مرد حرام است.
مسأله2504_ اگر کسی زنی را برای خود عقد نماید، اگرچه با او نزدیکی نکند، مادر و مادر مادر آن زن و مادر پدر او هر چه بالا روند به آن مرد محرم می شوند و تزویج آنان حرام است.
مسأله2505_ اگر زنی را عقد کند و با او نزدیکی نماید، دختر و نوهی دختری و پسری آن زن هر چه پایین روند، چه در وقت عقد باشند یا بعداً به دنیا بیایند، به آن مرد محرم می شوند و تزویج آنان حرام است.
مسأله2506_ اگر با زنی که برای خود عقد کرده نزدیکی نکرده باشد تا وقتی که آن زن در عقد او است باید بنا بر احتیاط اگر اقوی نباشد دختر او را تزویج نکند.
مسأله2507_ عمه و خالهی انسان و عمه و خالهی پدر، و عمه و خالهی پدر پدر، یا مادر پدر و عمه و خالهی مادر، و عمه و خالهی مادر مادر، یا پدر مادر هرچه بالا روند به انسان محرمند.
مسأله2508_ پدر و جدّ شوهر، هرچه بالا روند و پسر و نوهی پسری و دختری او هرچه پایین آیند چه در موقع عقد باشند، یا بعداً به دنیا بیایند به زن او محرم هستند و تزویج با آنان حرام است.
مسأله2509_ اگر زنی را برای خد عقد کند، دائمه باشد یا صیغه، تا وقتی که آن زن در عقد او است نمی تواند خواهر آن زن را تزویج نماید.
مسأله2510_ اگر زن خود را به ترتیبی که در کتاب طلاق گفته می شود طلاق رجعی دهد، در بین عده نمی تواند خواهر او را عقد نماید، ولی در عدهی طلاق بائن می تواند خواهر او را تزویج نماید و در عدهی متعه بنا بر احتیاط نباید وی را تزویج کند.
مسأله2511_ انسان نمی تواند بدون اجازهی زن خود خواهرزاده یا برادرزادهی او را تزویج کند، ولی اگر بدون اجازهی زنش هر کدام را عقد نماید و بعداً زن اجازه نماید اشکال ندارد.
مسأله2512_ اگر زن دانست شوهرش برادرزاده یا خواهرزادهی او را عقد کرده و حرفی نزد، چنانچه بعداً رضایت ندهد عقد آنان باطل است.
مسأله2513_ اگر انسان پیش از آنکه دختر خالهی خود را بگیرد با مادر او زنا کند، نمی تواند دخترش را تزویج نماید، و بنا بر احتیاط واجب دختر عمه نیز این حکم را دارد.
مسأله2514_ اگر دختر عمه یا دختر خالهی خود را تزویج نماید و پس از نزدیکی با آنان با مادرشان زنا کند موجب جدایی آنها نمی شود، و همچنین است حکم. اگر پیش از آنکه با آنان نزدیکی کند با مادرشان زنا نماید، اگرچه احتیاط مستحب است که در این صورت از ایشان به طلاق دادن جدا شود.
مسأله2515_ اگر با دختر یا زنی غیر از عمه و خالهی خود زنا کند، احوط و اولی است که دختر را تزویج نکند، بلکه اگر زنی را عقد نماید و پیش از آنکه با او نزدیکی کند با مادر او زنا کند بهتر است که از آن زن جدا شود؛ ولی اگر با او نزدیکی کند و بعد با مادر او زنا نماید بی شبهه لازم نیست از آن زن جدا شود.
مسأله2516_ زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر در آید، مرد مسلمان هم نمی تواند زن های کافره غیر اهل کتاب را تزویج کند، ولی صیغه کردن زن های اهل کتاب مانند یهود و نصاری مانعی ندارد، و بنا بر احتیاط استحبابی عقد دائمی با آنها ننماید، و بعضی از فرق از قبیل خوارج و غلاة و نواصب که خود را مسلمان می دانند در حکم کفار غیر کتابی هستند، و مرد و زن مسلمان نمی توانند با آنها به طور دائم یا انقطاع تزویج نمایند. و عقد انقطاعی زن مجوسیه بعید نیست جائز باشد.
مسأله2517_ اگر مرد با زنی که در عده طلاق رجعی است زنا کند آن زن _ بنا بر احتیاط _ اگر اقوی نباشد بر او حرام می شود و اگر با زنی که در عدهی متعه، یا طلاق بائن، یا عدهی وفات است زنا کند بعداً می تواند او را عقد نماید، اگرچه احتیاط مستحب بلکه احتیاطی که سزاوار ترک نیست آن است که او را تزویج نکند و معنای طلاق رجعی و طلاق بائن و مقدار عدهی متعه و عدهی وفات در احکام طلاق گفته خواهد شد.
مسأله2518_ اگر با زن بی شوهری که در عده نیست زنا کند، بعداً می تواند آن زن را برای خود عقد نماید ولی احتیاط واجب است که صبر کند تا آن زن حیض ببیند و بعد او را عقد نماید، و اگر دیگری بخواهد آن زن را عقد کند این احتیاط مستحب است. و احتیاط لازم ترک تزویج مشهوره به زنا قبل از توبه است. ولی بعد از توبه اش مانعی ندارد.
مسأله2519_ اگر زنی را که در عدهی دیگری است برای خود عقد کند، چنانچه مرد و زن، یا یکی از آنان بدانند که عدهی زن تمام نشده و بدانند عقد کردن زن در عده حرام است، آن زن بر او حرام ابدی می شود، اگرچه مرد بعد از عقد با آن زن نزدیکی نکرده باشد.
مسأله2520_ اگر زنی را که در عدهی دیگری است برای خود عقد کند و با او نزدیکی کند، آن زن بر او حرام ابدی می شود، اگرچه نمی دانسته که آن زن در عده است یا نمی دانسته که عقد زن در عده حرام است.
مسأله2521_ اگر انسان بداند زنی شوهر دارد و تزویج زن شوهر دار حرام است و او را تزویج کند، باید از او جدا شود و بعداً هم نباید او را برای خود عقد کند و همچنین است اگر نداند که آن زن شوهر دارد ولی بعد از تزویج با او نزدیکی کرده باشد.
مسأله2522_ زن شوهر دار اگر زنا کند بر مرد زنا کننده _ بنا بر احتیاط _ حرام ابدی می شود و بر شوهر خود حرام نمی شود و چنانچه توبه نکند و بر عمل خود باقی باشد، بهتر است که شوهر، او را طلاق دهد ولی باید مهرش را بدهد.
مسأله2523_ زنی را که طلاق داده اند، و زنی که صیغه بوده و شوهرش مدت او را بخشیده یا مدتش تمام شده، چنانچه بعد از مدتی شوهر کند و بعد شک کند که موقع عقد شوهر دوم عدّهی شوهر اول تمام بوده یا نه، به شک خود اعتناء نکند.
مسأله2524_ مادر و خواهر و دختر پسری که لواط داده بر لواط کننده _ در صورتی که بالغ بوده _ حرام است ولی اگر گمان کند که دخول شده، یا شک کند که دخول شده یا نه، بر او حرام نمی شوند.
مسأله2525_ اگر کسی مادر یا خواهر پسری را تزویج نماید و بعد از تزویج با آن پسر لواط کند، آنها بر او حرام نمی شوند مگر اینکه آن تزویج به طلاق یا مانند آن به هم بخورد و لواط کننده بخواهد دوباره آنها را تزویج کند در این صورت احتیاط واجب است که آنها را تزویج ننماید.
مسأله2526_ اگر کسی در حال احرام که یکی از کارهای حج و عمره است زنی را تزویج نماید، عقد او باطل است. و چنانچه می دانسته که زن گرفتن بر او در آن حال، حرام است، دیگر نمی تواند آن زن را تزویج کند.
مسأله2527_اگر زنی که در حال احرام است با مردی که در حال احرام نیست تزویج کند عقد او باطل است و اگر زن می دانسته که تزویج کردن در حال احرام حرام است واجب است بنا بر احتیاط بعداً با آن مرد تزویج نکند بلکه خالی از قوّت نیست.
مسأله2528_ تا مرد مُحرم طواف نساء را که یکی از کارهای حج و عمره مفرده است به جا نیاورد، زنش و زنان دیگر بر او حرام می باشند و نیز اگر زن محرمه طواف نساء نکند شوهرش و مردان دیگر بر او حرام می مانند. ولی اگر بعداً طواف نساء را انجام دهند زن بر مرد خود و شوهر بر زن خود حلال می شوند و چنانچه تزویج نکرده اند می توانند تزویج کنند.
مسأله2529_ نزدیکی با دختری که بالغ نشده حرام است. ولی اگر کسی دختر نابالغی را برای خود عقد کند و پیش از آنکه نه سال دختر تمام شود، با او نزدیکی کند، اظهر آن است که بعد از بلوغ دختر نزدیکی با او حرام نیست اگرچه افضاء نموده باشد (معنای افضاء در مسألهی «2499» گذشت).
مسأله2530_ زنی را که سه مرتبه طلاق داده اند بر شوهرش حرام می شود ولی اگر با شرائطی که در احکام طلاق گفته می شود مرد دیگری را تزویج کند، بعد از مرگ یا طلاق شوهر دوم و گذشتن مقدار عده او شوهر اول می تواند دوباره او را برای خود عقد نماید.
احکام عقد دائم
مسأله2531_ زنی که عقد دائمی شده احتیاط لازم است که بدون اجازهی شوهر برای کارهای جزیی نیز از خانه بیرون نرود، هرچند با حق شوهر منافات نداشته باشد و باید خود را برای لذتی که او می خواهد تسلیم نماید و بدون عذر شرعی از نزدیکی کردن با او جلوگیری نکند، و غذا و لباس و منزل زن مادامی که بدون عذر از منزل او بیرون نرفته بر شوهر واجب است، و اگر ندهد چه توانایی داشته باشد یا نداشته باشد مدیون زن است.
مسأله2532_ اگر زن در کارهایی که در مسألهی پیش گفته شد اطاعت شوهر را نکند حق هم خوابی ندارد و گناه کار است و مشهور فرموده اند که حق غذا و لباس و منزل نیز ندارد. و این حکم مادامی که زن نزد شوهر است به نظر بعضی محل اشکال است. ولی فرموده مشهور علماء قوی است، و اما مهر او بدون اشکال از بین نمی رود.
مسأله2533_ مرد حق ندارد زن خود را به خدمت خانه مجبور کند.
مسأله2534_ مخارج سفر زن اگر بیشتر از مخارج وطن باشد با شوهر نیست، ولی اگر شوهر زن را به سفر ببرد، باید خرج سفر او را بدهد.
مسأله2535_ زنی که خرج او بر عهدهی شوهر است و شوهر خرج او را نمی دهد می تواند با اجازهی حاکم وگر نه عدول مؤمنین وگر نه مطلقاً خرجی خود را بدون اجازه از مال او بردارد و اگر ممکن نیست، چنانچه ناچار باشد که معاش خود را تهیه کند در موقعی که مشغول تهیه معاش است اطاعت شوهر بر او واجب نیست.
مسأله2536_ مرد اگر دو زن داشته باشد و نزدیکی از آنها یک شب بماند واجب است نزد دیگری نیز یک شب در ضمن چهار شب بماند، و در غیر این صورت ماندن نزد زن واجب نیست. بلی لازم است او را به طور کلی ترک ننماید و اولی و احوط است که مرد در هر چهار شب یک شب نزد زن دائمی خود بماند.
مسأله2537_ شوهر نمی تواند بیش از چهار ماه با عیال دائمی جوان خود خواه دائمی خواه انقطاعی (صیغه) نزدیکی را ترک کند.
مسأله2538_ اگر در عقد دائمی مهر را معین نکنند عقد صحیح است و چنانچه مرد با زن نزدیکی کند، باید مهر او را مطابق مهر زن هایی که مثل او هستند بدهد و اما در متعه چنانچه مهر را معین نکنند عقد باطل می شود.
مسأله2539_ اگر موقع خواندن عقد دائمی برای دادن مهر مدت معین نکرده باشند، زن می تواند پیش از گرفتن مهر از نزدیکی کردن شوهر جلوگیری کند، چه شوهر توانایی دادن مهر را داشته باشد چه نداشته باشد؛ ولی اگر پیش از گرفتن مهر به نزدیکی راضی شود و شوهر با او نزدیکی کند دیگر نمی تواند بدون عذر شرعی از نزدیکی شوهر جلوگیری نماید.
متعه (تزویج موقت)
مسأله2540_ صیغه کردن زن اگرچه برای لذت بردن هم نباشد صحیح است.
مسأله2541_ واجب است شوهر بیش از چهار ماه با متعه جوان خود نزدیکی را ترک نکند.
مسأله2542_ زنی که صیغه می شود اگر در عقد شرط کند که شوهر با او نزدیکی نکند، عقد و شرط او صحیح است و شوهر فقط می تواند لذت های دیگر از او ببرد، ولی اگر بعداً به نزدیکی راضی شود، شوهر می تواند با او نزدیکی نماید.
مسأله2543_ زنی که صیغه شده اگرچه آبستن شود حق خرجی ندارد.
مسأله2544_ زنی که صیغه شده حق هم خوابی ندارد و از شوهر ارث نمی برد و شوهر هم از او ارث نمی برد مگر در صورتی که ارث بردن را در عقد شرط کرده باشند که در این صورت هر کدام شرط کرده ارث می برد.
مسأله2545_ زنی که صیغه شده اگرچه نداند که حق خرجی و هم خوابی ندارد عقد او صحیح است و برای آنکه نمی دانسته، حقی به شوهر پیدا نمی کند.
مسأله2546_ زنی که صیغه شده چنانچه بدون اجازهی شوهر از خانه بیرون برود، و به سبب بیرون رفتن، حق شوهر از بین برود، بیرون رفتن او حرام است و بنا بر احتیاط در صورتی که حق شوهر از بین نرود بدون اجازه او از خانه بیرون نرود.
مسأله2547_ اگر زنی مردی را وکیل کند که به مدت و مبلغ معین او را برای خود صیغه نماید، چنانچه مرد او را به عقد دائم خود درآورد، یا به غیر از مدت یا مبلغی که معین شده او را صیغه کند، وقتی آن زن دانست، اگر اجازه نماید آن عقد صحیح وگرنه باطل است.
مسأله2548_ برای محرم شدن، پدر یا جدّ پدری می تواند دختر نابالغ خود را یک ساعت یا بیشتر به عقد کسی در آورد ولی باید آن عقد برای دختر نفعی داشته باشد و احتیاط است که در مدتی از زمان قابلیت استمتاع باشد. و آیا می توان برای پسر نابالغ جهت محرم شدن در زمانی که به طور کلی قابلیت استمتاع نداشته باشد زنی را عقد نمایند؟ محل اشکال است.
مسأله2549_ اگر پدر یا جد پدری، طفل خود را که در محل دیگری است و نمی داند زنده است یا مرده، برای محرم شدن به عقد کسی در آورد در صورتی که در مدّت عقد یا بعض آن دختر قابل استمتاع باشد بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل می شود، و چنانچه بعداً معلوم شود که در موقع عقد، دختر زنده نبوده عقد باطل است و کسانی که به سبب عقد ظاهراً محرم شده بودند نامحرمند.
مسأله2550_ اگر مرد مدت صیغهی زن را ببخشد، چنانچه با او نزدیکی کرده، باید تمام مهر او را بدهد و اگر نزدیکی نکرده واجب است نصف مهر را بدهد و بهتر است تمام مهر را بدهد. خصوصاً در صورتی که مدت کمی را ببخشد، مثلاً از یک سال صیغه یک هفته را ببخشد.
مسأله2551_ مرد می تواند زنی را که صیغهی او بوده و هنوز عده اش تمام نشده به عقد دائم خود درآورد، یا اینکه دوباره صیغه نماید.
احکام نگاه کردن
مسأله2552_ نگاه کردن مرد به بدن زنان نامحرم و همچنین نگاه کردن به موی آنان چه با قصد لذت، چه بدون آن حرام است و نگاه کردن به صورت و دست های آنان اگر به قصد لذت باشد حرام است بلکه احتیاط واجب است که بدون قصد لذت هم به آنها نگاه نکند و نیز نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم در غیر صورت و دست ها و سر و گردن و پاها حرام می باشد. و در این مواضع اگر اقوی نباشد بنا بر احتیاط باید نگاه نکند.
مسأله2553_ اگر انسان بدون قصد لذت به صورت و دست های زن های کافر و جاهایی از بدن که عادت آنها به پوشانیدنش نیست نگاه کند، در صورتی که نترسد به حرام بیفتد اشکال ندارد؛ ولی احتیاط در ترک آن است.
مسأله2554_ زن باید بدن و موی خود را از نامحرم بپوشاند و بهتر است که بدن و موی خود را از پسری که بالغ نشده ولی خوب و بد را می فهمد بپوشاند.
مسأله2555_ نگاه کردن به عورت دیگری حتی به عورت بچه ممیّزی که خوب و بد را می فهمد حرام است، اگرچه از پشت شیشه یا در آئینه یا آب صاف و مانند اینها باشد. ولی زن و کنیز و مولایش که مرد باشد می توانند به تمام بدن یکدیگر نگاه کنند.
مسأله2556_ مرد و زنی که با یکدیگر محرمند، اگر قصد لذت نداشته باشند می توانند غیر از عورت به تمام بدن یکدیگر نگاه کنند. و در حکم عورت است ما بین ناف و زانوهای آنها علی الاحوط.
مسأله2557_ مرد نباید با قصد لذت به بدن مرد دیگری نگاه کند و نگاه کردن زن هم به بدن زن دیگر با قصد لذت حرام است.
مسأله2558_ مرد نباید عکس زن نامحرم را بیندازد و هم چنین اگر زن نامحرمی را بشناسد بنا بر احتیاط نباید به عکس او نگاه کند.
مسأله2559_ اگر زن بخواهد زن دیگر، یا مردی غیر از شوهر خود را تنقیه کند، یا عورت او را آب بکشد، باید چیزی در دست کند که دستش به عورت او نرسد و همچنین است اگر مرد بخواهد مرد دیگر، یا زنی غیر از زن خود را تنقیه کند یا عورت او را آب بکشد.
مسأله2560_ اگر مرد برای معالجهی زن نامحرم ناچار باشد که او را نگاه کند و دست به بدن او بزند اشکال ندارد. و هم چنین زن نسبت به مرد نامحرم (در مورد اضطرار) ولی هر کدام اگر با نگاه کردن بتواند معالجه کند نباید دست به بدن او بزند و اگر با دست زدن بتواند معالجه کند، نباید او را نگاه کند.
مسأله2561_ اگر انسان برای معالجهی کسی ناچار شود به عورت او نگاه کند، بنا بر احتیاط واجب باید آئینه را در مقابل گذاشته و در آن نگاه کند. ولی اگر چاره ای جز نگاه کردن به عورت نباشد اشکال ندارد.
مسائل متفرقه زناشویی
مسأله2562_ کسی که به واسطه ی نداشتن زن به حرام می افتد واجب است زن بگیرد.
مسأله2563_ اگر شوهر در عقد شرط کند که زن بکر باشد و بعد از عقد معلوم شود که بکر نبوده و بکارتش به نزدیکی با مردی با او از بین رفته بنا بر احتیاط نمی تواند عقد را به هم بزند ولی اگر مهر را پرداخته می تواند با ملاحظه نسبت به تفاوت بین مهر بکر و غیر بکر آن اندازه را از مهری که قرار داده اند به زن پرداخته، بگیرد.
مسأله2564_ ماندن مرد و زن نامحرم در محل خلوتی که کسی در آنجا نیست و دیگری هم نمی تواند وارد شود یا بچه ای که خوب و بد را می فهمد در آنجا باشد یا احتمال فساد نرود اشکال ندارد.
مسأله2565_ اگر مرد مهر زن را در عقد معین کند و قصدش این باشد که آن را ندهند، عقد صحیح است ولی مهر را باید بدهد.
مسأله2566_ مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر یا معاد یا از فرقه هایی باشد که در مسألهی «2516» گفته شد و یا حکم ضروری دین. یعنی حکمی را که مسلمانان جزءِ دین اسلام می دانند مثل واجب بودن نماز و روزه در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است انکار کند مرتد می شود، و احکامی که در مسائل آینده ذکر می شود بر او مترتب است.
مسأله2567_ اگر زن پس از تزویج به طوری که در مسألهی پیش گفته شد مرتد شود، چنانچه شوهرش با او نزدیکی نکرده باشد عقد او باطل می گردد و عده ندارد. و همچنین است اگر بعد از نزدیکی مرتد شود ولی یائسه باشد؛ امام اگر یائسه نباشد، باید به دستوری که در احکام طلاق گفته خواهد شد، عدّه نگهدارد، و مشهور آن است که اگر در بین عدّه از ارتداد توبه کرد، عقد او به حال خود باقی می ماند؛ ولی این حکم محل اشکال است و البته احتیاط ترک نشود و معنای یائسه در مسألهی «442» گذشت.
مسأله2568_ مردی که مسلمان زاده است اگر مرتد شود، زنش بر او حرام می شود و باید به مقدار عدّهی وفات که در احکام گفته می شود عدّه نگهدارد.
مسأله2569_ مردی که از پدر و مادر غیر مسلمان به دنیا آمده و مسلمان شده اگر بعد از تزویج مرتد شود، چنانچه با زنش نزدیکی نکرده عقد او باطل می گردد، و در این فرض و موردی که زن یائسه باشد عدّه ندارد. و اگر بعد از نزدیکی مرتد شود، و زن او در سن زن هایی باشد که حیض می بینند باید آن زن به مقدار عدّهی طلاق که در احکام طلاق گفته می شود عدّه نگهدارد، و مشهور است که اگر پیش از تمام شدن عدّه، شوهر او از ارتداد توبه کرده برگردد، عقد او به حال خود باقی می ماند، ولی این حکم نیز محل اشکال است و البته احتیاط ترک نشود.
مسأله2570_ اگر زن در عقد با مرد شرط کند که او را از شهری بیرون نبرد و مرد هم قبول کند، نباید زن را بدون رضایتش از آن شهر بیرون ببرد.
مسأله2571_ اگر زنی از شوهر سابقش دختری داشته باشد، شوهر بعدی می تواند آن دختر را برای پسر خود که از این زن نیست عقد کند و نیز اگر دختری را برای پسر خود عقد کند، می تواند مادر آن دختر را تزویج نماید.
مسأله2572_ اگر زنی از زنا آبستن شود، در صورتی که خود آن زن یا مردی که با او زنا کرده، یا هر دوی آنان مسلمان باشند، برای آن زن جایز نیست بچه را سقط کند.
مسأله2573_ اگر کسی با زنی زنا کند، چنانچه بعد از استبراء به نحوی که در مسألهی «2518» گفته شد او را عقد کند و بچه ای از آنان پیدا شود در صورتی که ندانند از نطفهی حلال است یا حرام، آن بچه حلال زاده است.
مسأله2574_ اگر مرد نداند که زن در عدّه است و او را تزویج کند چنانچه زن هم نداند و بچه ای از آنان به دنیا آید، حلال زاده است و شرعاً فرزند هر دو می باشد. ولی اگر زن می دانسته که در عدّه است و تزویج در عدّه جایز نیست شرعاً بچه فرزند پدر است و در هر دو صورت عقد آنان باطل است و به یکدیگر حرام می باشند.
مسأله2575_ اگر زن بگوید یائسه ام بعید نیست بتوان حرف او را قبول کرد و اگر بگوید شوهر ندارم، حرف او قبول می شود.
مسأله2576_ اگر بعد از تزویج زنی که گفت شوهر ندارم، کسی بگوید آن زن شوهر داشته، چنانچه شرعاً ثابت نشود که زن شوهر داشته، نباید حرف آن کس را قبول کرد.
مسأله2577_ تا دو سال پسر یا دختر تمام نشده، پدر نمی تواند او را از مادرش جدا کند. و احوط و اولی است که دختر را تا هفت سال از مادرش جدا نکند.
مسأله2578_ مستحب است در شوهر دادن دختری که بالغه است یعنی مکلف شده عجله کنند. از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که یکی از سعادت های مرد آن است که دخترش در خانهی او حیض نبیند.
مسأله2579_ اگر زن مهر خود را به شوهر صلح کند که زن دیگر نگیرد واجب است بنا بر احتیاط که زن مهر را نگیرد و شوهر هم زن دیگر را تزویج نکند.
مسأله2580_ کسی از زنا به دنیا آمده، اگر زن بگیرد و بچه ای پیدا کند آن بچه حلال زاده است.
مسأله2581_ هرگاه مرد در روزهی ماه رمضان یا در حال حیض زن خود، با او نزدیکی کند معصیت کرده، ولی اگر بچه ای از آنان به دنیا آید حلال زاده است.
مسأله2582_ زنی که یقین دارد شوهرش در سفر مرده اگر بعد از عدّه ی وفات که مقدار آن در احکام طلاق گفته خواهد شد، شوهر کند و شوهر اول از سفر برگردد، باید از شوهر دوم جدا شود و به شوهر اول حلال است؛ ولی اگر شوهر دوم با او نزدیکی کرده باشد، زن باید عده نگهدارد و شوهر دوم باید مهر او را مطابق زن هایی که مثل او هستند بدهد ولی خرج عدّه ندارد. و تزویج شوهر دوم با آن زن بعد از مرگ یا طلاق شوهر اول حرام است.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم