احکام شرعی
آيت الله العظمی شيخ محمداسحاق فياض
آيت الله العظمی شيخ محمداسحاق فياض
آيت الله العظمی شيخ محمداسحاق فياض

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی شيخ محمداسحاق فياض

عبادات احکام تقلید احکام طهارت آب مطلق و آب مضاف اقسام آب مطلق آب قلیل آب مشتبه آب مضاف احکام تخلی اشاره کیفیت شستن مخرج بول مستحبات و مکروهات تخلی استبراء وضو اجزا و کیفیت وضو وضو دارای چهار جزء واجب است:شستن صورت و دو دست، مسح سر و پاها وضوی جبیره شرایط وضو اول:آنکه آب وضو پاک، مطلق و مباح باشد دوم:فضایی که در آن مسح سر و پا می کند باید مباح باشد، سوم:آنکه استعمال آب برای او به خاطر بیماری یا تشنگی مانعی نداشته باشد چهارم:نیت پنجم:شستن و مسح اعضا را در حال اختیار خود وضوگیرنده انجام دهد، ششم:موالات، هفتم:اعضای وضو را به ترتیبی که بیان شده به جای آورد، احکام وضو مبطلات وضو اول و دوم:بول و غائط سوم:خارج شدن باد معده و روده از مخرج غائط یا از راه دیگری که برای خروج غائط گشوده شده است، چهارم:خوابی که بر عقل غلبه کند، پنجم:استحاضه زنان دائم الحدث چیزهایی که وضو گرفتن برای آنها واجب است غسل اشاره غسل جنابت اشاره اول:بیرون آمدن منی دوم جماع: صحت یا جواز چیزهایی که بر غسل جنابت متوقف است چیزهایی که بر جنب مکروه است واجبات غسل احکام و مستحبات غسل جنابت أغسال ثلاثۀ زنان غسل حیض استحاضه نفاس أحکام أموات احکام محتضر غسل میّت کفن نماز میت کیفیت نماز میت تشییع جنازه دفن غسل مس میت اقسام غسل های مستحب اول:غسل های زمانی دوم:غسل های مکانی سوم:غسل های فعلی تیمم اشاره چیزهایی که تیمم بر آنها صحیح است کیفیت تیمم شرایط تیمم احکام تیمم نجاسات أقسام نجاسات 1 و 2-بول و غائط 3-منی 4-مردار 5-خون 6 و 7-سگ و خوک 8-شراب 9-فقاع 10-کافر راه نجس شدن چیزهای پاک احکام نجاسات مواردی که لازم نیست بدن و لباس نمازگزار پاک باشد اول:آنکه به واسطه جراحت و یا زخم که در بدن او است، لباس یا بدن به خون آلوده شده باشد دوم:اگر بدن یا لباس نمازگزار به مقدار کمتر از یک درهم به خون غیر نجس العین و میته و حیوان حرام گوشت آلوده شده باشد، معفو است سوم:اگر لباس های کوچک نمازگزار مثل جوراب، دستمال، کلاه، انگشتر، النگو و مانند اینها که نمی شود با آنها عورت را پوشاند، و لو با نجاست حیوان حرام گوشت نجس شده باشند، چهارم:مادری که پرستار پسر بچه است و بیش از یک لباس ندارد، مطهّرات أقسام مطهرات اوّل:آب دوم:زمین سوم:آفتاب چهارم:استحاله پنجم:انقلاب ششم:انتقال هفتم:اسلام هشتم:تبعیت نهم:برطرف شدن عین نجاست دهم:غایب شدن مسلمان یازدهم:استبراء حیوان نجاستخوار احکام ظرفهای طلا و نقره احکام نماز اشاره تعداد نمازها اوقات نمازهای یومیه و نافله احکام وقت نماز قبله لباس نمازگزار پوشانیدن بدن در نماز شرایط لباس نمازگزار اول:پاک باشد دوم:بنابر احتیاط مؤکّد مباح باشد، ولی مباح بودن لباس شرط صحت نماز نیست، سوم:آنکه لباس از اجزای مرداری که در آنها روح دمیده شده، نباشد، چهارم:آنکه هیچ جزئی از حیوان حرام گوشت در لباس نباشد پنجم:جایز نیست مرد لباس طلاباف در نماز به تن کند ششم:لباس مرد در نماز و غیر نماز بنابر احتیاط واجب نباید از ابریشم خالص طبیعی باشد، موارد تعذر پوشش شرعی مکان نمازگزار اذان و اقامه اشاره جمله های اذان و اقامه شرایط اذان و اقامه اشاره 1-نیّت، 2 و3-عقل و ایمان، 4-ذکورت: 5-ترتیب، 6-موالات، 7-عربیّت، 8-داخل شدن وقت، احکام اذان و اقامه حکم کسی که اذان و اقامه را ترک نموده است واجبات نماز اشاره نیت تکبیرة الاحرام قیام «ایستادن» قرائت رکوع سجود اشاره سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتیب موالات قنوت تعقیب نماز جمعه مبطلات نماز صلوات بر پیغمبر نماز آیات اشاره وقت نماز آیات دستور نماز آیات نماز قضا نماز استیجاری نماز جماعت اشاره چند عمل مستحب: شرایط تحقّق جماعت شرایط امام جماعت احکام جماعت خلل و شکیّات نماز اشاره فوت محل جزء فراموش شده به سه چیز محقق می شود: شکیّات نماز اشاره قضای اجزای فراموش شده سجده سهو نماز مسافر اشاره چیزهایی که سفر را قطع می کند احکام مسافر نمازهای مستحبی اول:نماز عید فطر و قربان، دوم:نماز شب اول قبر که آن را نماز وحشت می نامند سوم:نماز روز اول هر ماه چهارم:نماز غفیله پنجم:خواندن نماز حاجت در مسجد کوفه احکام روزه نیت مبطلات روزه 1 و 2-خوردن و آشامیدن 3-جماع 4-دروغ بستن به خدا، پیغمبر و امامان 5-فروبردن سر در آب 6-رساندن غبار غلیظ به حلق 7-باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح اشاره فروع مسأله: 8-استمناء 9-اماله کردن با مایعات 10-قی کردن تتمیم کفاره روزه شرایط وجوب روزه کسانی که روزه بر آنها واجب نیست راه ثابت شدن اول ماه احکام روزه قضا اعتکاف اشاره اقسام اعتکاف احکام اعتکاف احکام زکات اشاره شرایط عمومی وجوب زکات چیزهایی که زکات در آنها واجب است اشاره و احکام نه چیز اول در ضمن چند گفتار بیان می شود: شرایط وجوب زکات در شتر، گاو و گوسفند زکات نقدین(طلا و نقره) زکات غلاّت چهارگانه ذکر اموری جهت آگاهی بیشتر از مسائل زکات غلات: اقسام مستحقین اشاره 1-فقیر2-مسکین، 3-عاملین زکات، 4-برای تألیف قلوب مسلمانانی که عقایدشان ضعیف اند به خاطر تقویت عقاید و باقی ماندن شان در اسلام، 5-خریداری بنده ها و آزاد کردن آنان چه مستحق دیگر وجود نداشته باشد 6-بدهکاران، 7-«سبیل اللَّه تعالی 8-ابن سبیل، اوصاف مستحقین 1-ایمان، 2-بنابر احتیاط از اهل معصیت نباشد، 3-از کسانی نباشد که مخارج شان بر زکات دهنده واجب است، احکام متفرقه زکات زکات فطره اشاره سایر احکام زکات فطره احکام خمس چیزهایی که خمس در آن واجب است 1-غنیمت، 2-معدن، 3-گنج، 4-غوّاصی، 5-زمین، 6-مال مخلوط به حرام، 7-فایده، مستحق خمس و مصرف آن بیان چند مسأله مورد ابتلاء اهل خمس: مسأله اول-اگر شخصی خانه یا محل تجارتش را چندین سال اجاره دهد، باید ابتدا نقص و خسارتی که بر آنها وارد گردیده از فایده جبران نماید، مسأله دوم-درختانی را که می نشاند، مسأله سوم-اگر درختان بزرگ شوند ولی قیمت بازار آنها پایین بیاید، مسأله چهارم-اگر شخصی مالک زمین زراعتی باشد، چند حالت دارد: مسأله پنجم-مالک می تواند خمس سال گذشته را از منافع سال بعدی بدهد به شرطی که اول خمس منافع بعدی را بدهد، مسأله ششم-اگر اعیانی از قبیل باغ یا خانه یا زمین یا ماشین را در ذمه برای غیر مخارج بخرد، مسأله هفتم-شخصی که چهارپایان را با خریدن یا هبه و بخشش مالک شود، چند حالت دارد: امر به معروف و نهی از منکر اشاره شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر مراتب امر به معروف و نهی از منکر بنابر مشهور یادآوری چند مطلب الف-نمونه هایی از معروف: ب-نمونه هایی از منکر: معاملات احکام خریدوفروش مقدمه: معاملات باطل و حرام آداب خریدوفروش معاملات مکروه عقد و شرایط آن شرایط فروشنده و خریدار اوّل-باید بالغ باشند، دوّم-عاقل باشند، سوّم-اختیار داشته باشند، چهارم-شرط چهارم فروشنده و خریدار این است که باید قدرت بر تصرف داشته باشند، معامله فضولی شرایط جنس و عوض آن خیارات خیار حقی است که با توجه به آن صاحبش قدرت دارد بر اینکه معامله را فسخ یا امضا کند که هفت قسم است: خیار مجلس 2-خیار حیوان 3-خیار شرط 4-خیار غبن 5-خیار تأخیر 6-خیار رؤیت 7-خیار عیب موارد جواز مطالبه ما به التفاوت ادامه احکام شرط احکام خیار لوازم بیع قبض و اقباض(تحویل گرفتن و تحویل دادن) معامله نقد و نسیه اقسام بیع احکام ربا در معامله بیع صرف احکام سَلَف احکام خریدوفروش میوه ها، سبزیجات و زراعت احکام معامله حیوان احکام اقاله احکام شفعه اشاره موارد شفعه احکام شفیع اعمال کردن حق شفعه احکام اجاره اشاره در عوض و معوض چند شرط است: احکام لزوم اجاره احکام تسلیم دادن مورد اجاره احکام تلف مسائل متفرقه احکام مزارعه احکام مساقات احکام جعاله احکام مسابقه و تیراندازی احکام شرکت احکام مضاربه احکام ودیعه(امانت) احکام عاریه اشاره احکام لقطه یافتن حیوان گمشده احکام غصب احکام احیای موات احکام مشترکات احکام دین و قرض اشاره خاتمه احکام رهن احکام حَجر(ممنوع بودن از تصرّف) احکام ضمان احکام حواله احکام کفالت احکام صلح احکام اقرار احکام وکالت احکام هبه احکام وصیت اشاره شرایط وصیت کننده: احکام مورد وصیت احکام کسی که برایش وصیت شده است احکام وصی در منجّزات بیمار احکام وقف اشاره شرایط واقف شرایط عین وقفی شرایط موقوف علیه در بیان مراد از بعض عبارات واقف بعض احکام وقف الحاق دو باب به احکام وقف: باب اوّل:در حبس و نظایر آن باب دوّم:در صدقه احکام نکاح اقسام نکاح اولیای عقد محارم اشاره محارم نسبی عبارتند از: حرمت سببی به یکی از اسباب زیر ثابت می شود: اوّل-خویشاوندی دوّم-رضاع سوّم-لعان چهارم-کفر عقد متعه(ازدواج موقّت) عیب هایی که موجب خیار فسخ می شوند مهر قسمت و نشوز احکام اولاد نفقه ها احکام طلاق اشاره مطلِّق و شرایط آن مطلَّقه و شرایط آن فروعات صیغه شاهد گرفتن اقسام طلاق قاعده الزام موجبات عدّه اوّل:طلاق و آنچه ملحق به آن است مانند فسخ و انفساخ دوّم:وفات سوم:وطی به شبهه چهارم:انقضای مدّت یا بخشیدن آن در متعه احکام خلع و مبارات اشاره خلع، خالع و مختلعه شرایط خلع شرایط خالع شرایط مختلعه صیغه خلع احکام خلع مبارات ظهار ظهار و شرایط آن مُظاهر و شرایط آن مظاهره و شرایط آن احکام ظهار احکام ایلاء احکام لعان احکام قسم و نذر قسم نذر عهد احکام کفّارات احکام صید و ذباحه اشاره شکار تذکیه ماهی و ملخ تذکیه ملخ ذبح ارکان ذبح سه چیز است: اشاره 1-ذابح 2-وسیله ذبح 3-چگونگی سر بریدن شرایط سر بریدن حیوان احکام خوردنی ها و آشامیدنی ها اوّل:حیوانات دریایی دوّم:چهارپایان سوّم:پرندگان چهارم:جامد پنجم:مایعات احکام ارث موجبات ارث، و آن دو نوع است:1-نسب 2-سبب امّا نسب سه طبقه دارد: طبقه اوّل و آن دو صنف است: طبقه دوّم، دو صنف است: طبقه سوّم، عموها و دایی ها، هر چه بالا روند امّا سبب، دو قسم است:زوجیت و ولاء اقسام وارث موانع ارث اشاره 1-کفر 2-قتل کیفیت ارث به حسب طبقات آن طبقه اوّل:پدران و پسران ارث طبقه دوم ارث دسته سوم میراث سببی اشاره 1-زوجیّت 2-ولاء ضمان جریره 3-ولایت امام علیه السلام میراث فرزند ملاعنه، ولد زنا، حمل و گمشده 1-میراث فرزند «ملاعنه» 2-میراث فرزند زنا 3-میراث حمل 4-میراث گمشده میراث خنثی میراث افراد غرق شده یا زیر آوار مانده و مانند آن میراث مجوس احکام حدود اسباب حدود شانزده تا است: اوّل-زنا اشاره حدّ زناکار دوّم-لواط اشاره کیفیت کشتن کسی که مرتکب لواط شده است سوّم-تفخیذ چهارم-ازدواج با زن ذمّیه علاوه برداشتن زن مسلمان و بدون اجازه وی پنجم-بوسیدن پسربچه محرم از روی شهوت ششم-سُحق هفتم-قیادت هشتم-قذف نهم-سبّ پیامبر صلی الله علیه و آله دهم-ادّعای پیغمبری یازدهم-جادو دوازدهم-خوردن مشروبات اشاره حدّ مشروبخواری و کیفیّت آن سیزدهم-دزدی در مورد حدّ دزد چند چیز معتبر است: مقدار نصاب مال دزدیده شده راه ثبوت حدّ سرقت مجازات دزد چهاردهم فروش انسان آزاد پانزدهم-محاربه جنگیدن شانزدهم-ارتداد تعزیرات قصاص قصاص نفس شروط قاتل شروط قصاص اشاره شرط اوّل-تساوی در آزاد بودن و بنده بودن شرط دوّم-تساوی در دین شرط سوّم-قاتل، پدر مقتول نباشد شرط چهارم-قاتل، عاقل و بالغ باشد شرط پنجم-خون مقتول محفوظ و با ارزش باشد ادّعای قتل و راههای ثبوت آن اشاره قتل به چند چیز ثابت می شود: أحکام قصاص قصاص اعضاء احکام دیات اشاره موجبات ضمان اشاره چند فرع: فرع اوّل-اگر کسی، دیگری را شبانه به منزلش دعوت نماید، ضامن آن شخص می باشد تا به خانه اش برگردد فرع دوّم-اگر دایه بگویداین بچه شما است و تحویل خانواده اش بدهد ولی خانواده بچه قول او را انکار نماید، فرع سوّم-اگر دایه زن دیگری را اجیر نماید و بچه را بدون اذن خانواده اش به او بسپارد و او هم بچه را نیاورد، فروع تسبیب فروع تزاحم موجبات دیه قطع اعضاء دیه شکستگی و... دیه منافع اعضاء اوّل-دیه عقل است دوّم-دیه شنوایی است سوّم-نور دو چشم: چهارم-دیه بویایی: پنجم-دیه سخن گفتن: ششم-دیه کج شدن گردن: هفتم-دیه شکستن بعصوص هشتم-دیه بی اختیار خارج شدن بول: نهم-دیه صدا: دهم-دیه نفخ پیدا کردن بیضه ها: یازدهم-دیه تعذّر انزال: دوازدهم-دیه مالیدن شکم: سیزدهم-دیه پاره کردن مثانه زن باکره: چهاردهم-افضا دیه جراحت جراحتی که به سر و صورت وارد می شود «شجاج»نامیده می شود که چند قسم است: اوّل-خارصه؛ دوّم-دامیه؛ سوّم-باضعه؛ چهارم-سمحاق؛ پنجم-موضحه؛ ششم-هاشمه؛ هفتم-منقله؛ هشتم-مأمومه؛ جراحتی است که به مرکز دماغ می رسد حکم سقط جنین قبل از دمیدن روح اشاره موارد جواز سقط جنین قبل از دمیدن روح: اوّل-اینکه باقی ماندن جنین در رحم زن حرجی و غیر قابل تحمل باشد دوّم-باقی ماندن جنین در رحم زن برای سلامتی او ضرر داشته باشد سوّم-جنین از نظر خلقت مبتلا به آفت و عیب باشد، چهارم-اگر جنین از زنا به وجود آمده باشد حکم سقط جنین بعد از دمیده شدن روح دیه جنین جنایت بر حیوان کفّاره کشتن در مورد عاقله

شکیّات نماز

شکیّات نماز
اشاره
(مسأله 860) اگر شک کند که نماز خوانده است یا نه، در صورتِ که وقت باقی باشد باید بخواند،و اگر در خارج از وقت باشد اعتنا نکند، و گمان نیز در حکم شک است.و اما اگر در بقای وقت شک کند، بنا بر باقی ماندن وقت بگذارد، و حکم کثیر الشک در اینکه نماز خوانده است یا نه مانند غیر اوست اگر وقت باقی باشد باید بخواند و در خارج از وقت اعتنا نمی کند.و اما وسواس اگر چه در وقت باشد، بنابر خواندن نماز می گذارد.و اگر در وقت مخصوص عصر شک کند که نماز ظهر و عصر را خوانده است یا نه، باید نماز عصر را بخواند ولی نماز ظهر قضا ندارد اگر چه نمی تواند بنا بگذارد که آن را خوانده است.و اگر از وقت به اندازه خواندنِ یک رکعت باقی باشد وشک کند در خواندن نماز باید آن را بخواند، و اگر کمتر از یک رکعت از وقت مانده باشد اعتنا نکند و اگر مشغول خواندن نماز عصر باشد و در خواندن نماز ظهر شک کند، باید به ظهر عدول کند.
(مسأله 861) اگر بعد از نماز در جزء یا شرط نماز شک کند، اعتنا نکند اگر در صحّتِ سلام شک کند، به شک خود اعتنا نکند.و همچنین اگر شک کند که سلام نماز را داده یا نه و در صورت که عمل منافی نماز حتی سهواً انجام داده باشد به شک خود اعتنا نکند، و نمازش صحیح خواهد بود، ولی اگر قبل از فعل منافی شک کند، باید تدارک نماید.
(مسأله 862) کثیر الشک یعنی کسی که زیاد شک می کند، به شک خود اعتنا نکند، چه در عدد رکعات باشد چه در افعال و چه در شرایط، و بنا بگذارد که آن را انجام داده است، مگر آنکه وجودش موجب بطلان نماز باشد، مانند اینکه بین چهار و پنج یا بین یک یا دو رکوع شک کند، در این صورت باید بنا بگذارد که بیشتر را انجام نداده است.
(مسأله 863) اگر کثیر الشک به فعل یا زمان یا مکان خاصی زیاد شک داشته باشد، فقط در آن مورد به شک خود اعتنا نکند و نمی تواند حکم کثیر الشک را در سایر موارد جاری کند.
(مسأله 864) ملاک در صدق کثیرالشک عرف عام مردم است، البته اگر در هر یک از سه نماز پشت سرهم یک مرتبه شک کند او را کثیرالشک می گویند.و ملاک در صدقِ کثیرالشک بودن این است که منشأ شک ترس، غضب، اندوه و مانند آن که موجب حواس پرتی می شود نباشد.و چنین فردی در هنگام شک باید به سایر قواعد شرعیه مراجعه کند.
(مسأله 865) اگر کثیر الشک در انجام جزئی شک کند، اعتنا نکند و بنا بگذارد که آن را انجام داده است، و اگر بعد معلوم شود که آنچه را که انجام نداده رکن بوده است مثل رکوع در صورتی که واردِ رکنِ دیگری شده باشد مثلاً سجده دوم را بجای آورده باشد، نماز باطل می شود، و اگر قبل از سجده دوم معلوم شود، باید آن را به همراهِ مابعدش تدارک کند.و اگر بعد از ورود به رکن دیگرِ نماز معلوم شود که آنچه انجام نداده است رکن نیست، مانند حمد و تشهد و در رکن وارد شده، نماز را ادامه دهد، ولی اگر یک سجده یا تشهد باشد باید قضا کند، و اگر در رکن دیگری وارد نشده باشد، باید آنچه فراموش کرده و ما بعدش را تدارک کند.
(مسأله 866) بر آدم کثیرالشک حفظ عدد رکعات نماز با ریگ، دانه تسبیح و انگشتر واجب نیست.
(مسأله 867) کثیر الشک نباید به شک خود اعتنا کند، و اگر مشکوکی را بجای آورد و بعد معلوم شود که آن را قبلاً انجام داده است چنانچه رکن باشد، مثل رکوع یا دو سجده نمازش باطل می شود، اما اگر رکن نباشد نمازش صحیح است.
(مسأله 868) اگر انسان شک کند که به حدّ کثیر الشک رسیده یا نه، بنا را بر نرسیدن بگذارد، و همچنانکه کثیر الشک اگر شک کند که به حال معمولی برگشته است، یا نه، بنا را بر عدم برگشت بگذارد.
(مسأله 869) اگر امام در عدد رکعات شک کند، به مأموم رجوع کند چه مأموم عادل یا فاسق و چه مرد یا زن باشد.و همچنین اگر مأموم در عدد رکعات شک کرد به امام رجوع کند، و گمان هر یک از امام و مأموم در حفظ رکعات در حکم یقین است.اگر مأمومین اختلاف کردند، امام نمی تواند به بعضی از آنها رجوع کند، ولی اگر بعضی شک دارند و بعضی دیگر یقین داشته باشند، می تواند به آنهایی که یقین دارند رجوع نماید.اما مأمومی که شک دارد نمی تواند به امامی که گمان برای او حاصل نشده رجوع کند، و همچنین امام و مأموم می توانند در شک در افعال به یکدیگر رجوع کنند، پس اگر مأموم بداند که از امام متابعت نموده و در عین حال شک کند که دو سجده نموده یا یک سجده و امام بداند که دو سجده کرده است، مأموم نباید به شک خود اعتنا کند، ولی اگر مأموم شک نماید که آیا سجده دوم را با امام بجای آورده یا از امام تخلف نموده است، در این صورت یقین امام برای او اثری ندارد، بلکه اگر از محل آن تجاوز نکرده است، باید سجده دوم را انجام دهد.
(مسأله 870) اگر در عدد رکعتهای نماز مستحبی شک کند، می تواند بنا را بر اقل و یا بر اکثر بگذارد مگر آنکه بنابر اکثر گذاشتن نماز را باطل کند که در این صورت باید بنا را بر اقل بگذارد.
(مسأله 871) اگر بعد از اینکه وارد جزء از نماز شود، در انجام دادن جزء قبل از آن شک کند، به آن شک نباید اعتنا نماید، و در این حکم فرقی بین نماز اداء یا قضاء و یا نماز جمعه یا آیات و یا نماز واجب یا مستحب نیست، مثلاً:در حال قرائت در تکبیرة الاحرام یا در حال خواندن سوره در حمد و یا در آیه قبلی شک نماید، نباید به شک خود اعتنا کند، و یا در حال رکوع در خواندن قرائت و یا در حال سجود در رکوع شک کند، به شک خود اعتنا نکند.و امّا اگر شک او قبل از دخول در جزء دیگر باشد، باید آن را انجام دهد، مثل آنکه قبل از قرائت در تکبیرة الاحرام یا قبل از رکوع در قرائت شک کند و یا قبل از سجده-اگر چه برای سجده خم شده باشد-در رکوع شک کند و یا هنگام نشستن یا در حال ایستادن در سجده یا تشهد شک کند و یا در حال تعقیب نماز قبل از انجام عمل منافی عمداً یا سهواً در سلام دادن شک کند، باید برگردد و جزء مشکوک را انجام دهد.
(مسأله 872) جزئی که بعد از وارد شدن در او برگشتن جایز نیست، باید از اجزای واجب باشد، پس اگر در حال قنوت در قرائت شک کند باید آن را بخواند.
(مسأله 873) اگر بعد از فراغ از هر جزء در صحت آن شک کند اگر چه داخل جزء دیگری نشده،بنابر صحت بگذارد، پس اگر بعد از تکبیرة الاحرام یا بعد از خواندن آیه ای یا کلمه ای در صحت آن شک نماید، نباید به شک خود اعتنا کند.
(مسأله 874) اگر مشکوک را در محل بجا آورد و بعد معلوم شود که قبلاً انجام داده بود، در صورتی که رکن نباشد نماز صحیح است، و اگر مشکوک را بعد از تجاوز محل بجا نیاورد، و بعد معلوم شود که انجام نداده است، چنانچه بتواند باید انجام بدهد، و اگر نتواند(یعنی از محل آن گذشته باشد)نماز صحیح است مگر اینکه رکن باشد که در این صورت باطل است.
(مسأله 875) اگر در حال انجام فعلی، شک کند که آیا در افعال قبلی شک کرده است یا نه، به شک خود اعتنا نکند.و همچنین اگر بعد از تجاوز محل شک نماید که آیا سهو نموده یا نه، نباید به شک خوداعتنا کند.ولی اگر شک در سهو و عدم آن کند و قابل جبران باشد بنابر اصحّ باید بجا آورد.
(مسأله 876) اگر در عدد رکعات نماز شک کند، بنابر احتیاط مستحبی مقداری فکر نموده، چنانچه در نماز صبح یا مغرب یا دو رکعت اول نمازهای چهار رکعتی باشد، نمازش باطل است.اما در غیر این موارد چنانچه ذکر سجده دوم رکعت دوم تمام شده ولی سر از سجده بر نداشته است، شک در عدد رکعات نماز کند، در اینجا دو حالت دارد:
اول:آنکه شک قابل علاج نیست و نماز باطل است.
دوم:آنکه در نه صورت شک قابل علاج و نماز صحیح است:
اول:بعد از سر برداشتن از سجده دوم، اگر شک کند که دو رکعت خوانده یا سه رکعت، باید بنا بگذارد که سه رکعت خوانده و یک رکعت دیگر بجا آورد و نماز را تمام کند و بلافاصله بدون انجام عمل منافی یک رکعت نماز احتیاط ایستاده اگر وظیفه اش نماز ایستاده باشد و یا یک رکعت نشسته اگر وظیفه اش نشستن باشد بجا آورد، بنابراین اگر نمازش در واقع کامل بوده نماز احتیاطی، عمل مستحبی می شود و اگر کامل نبوده نماز احتیاط مکمل آن می شود.
2-اگر بین سه و چهار-در هر جای نماز که باشد-شک کند، بنابر چهار رکعت بگذارد و نماز را تمام کند و سپس نماز احتیاط را به این نحو بخواند که اگر وظیفه او نماز ایستاده باشد، باید دو رکعت نشسته بخواند و اگر وظیفه او نشستن است باید یک رکعت نشسته بخواند.
3-اگر بین دو و چهار بعد از ذکر سجده دوم شک کند، بنابر چهار بگذارد و نماز را تمام کند،آنگاه دو رکعت نماز احتیاط ایستاده بخواند.اگر وظیفه اش نشستن باشد، باید دو رکعت نشسته بخواند.
4-اگر بین دو و سه و چهار بعد از ذکر سجده دوم شک کند، بنابر چهار بگذارد و بعد از تمام شدن نماز دو رکعت نماز احتیاط ایستاده و سپس دو رکعت نشسته بجا آورد، و اگر وظیفه اش نشستن است، دو رکعت نماز احتیاط نشسته و بعد یک رکعت نشسته بخواند.
5-اگر بین چهار و پنج بعد از ذکر سجده دوم شک کند، بنابر چهار بگذارد و بعد دو سجده سهو انجام دهد.
6-اگر بین چهار و پنج در حال قیام شک کند، باید بنشیند، و در این صورت شک او به شک بین سه و چهار برمی گردد و باید مطابق صورت دوم-که بیان آن گذشت-عمل نماید.
7-اگر بین سه و پنج در حال قیام شک کند، باید بنشیند و در این صورت شک او به شک بین دو و چهار برمی گردد و باید مطابق صورت سوم-که بیان آن گذشت-عمل نماید.
8-اگر بین سه و چهار و پنج در حال قیام شک کند، باید بنشیند و در این صورت شک او به شک بین دو و سه و چهار برمی گردد و باید طبق صورت چهارم-که بیان آن گذشت-عمل نماید.
9-اگر بین پنج و شش در حال قیام شک کند، باید بنشیند، و در این صورت شک او به شک بین چهار و پنج برمی گردد که باید دو سجده سهو انجام دهد، و بنابر احتیاط واجب در چهار صورت اخیر دو سجده سهو برای قیام زائد بجا آورد. از قاعده علاج شک در عدد رکعات، چهار حالت استثنا می شود:
اول:آنکه اگر نمازگزار کثیر الشک باشد نباید به شک خود اعتنا کند و باید بنا را بر اکثر بگذارد،پس اگر شک او بین سه و چهار باشد بنابر چهار بگذارد، نماز را تمام کند و نماز احتیاط لازم نیست.
دوم:آنکه امام در عدد رکعات شک کند و مأموم آن را بداند و یا مأموم شک کند و امام بداند.
سوم:آنکه یکی از دو طرف احتمال، ترجیح داشته باشد، مثل آنکه یک طرف گمان و در مقابل وهم باشد، که باید به گمان عمل نماید.
چهارم:آنکه شک در عدد رکعت های نماز مستحبی کند که می تواند بنا بر اقل بگذارد و نماز را کامل کند یا بنا بر اکثر بگذارد در صورتی که موجب بطلان نشود.
(مسأله 877) اگر نمازگزار بین رکعت دو و سه مردد شود و بنابر سه بگذارد و سپس یک رکعت را ضمیمه نماید، و سلام دهد بعد شک کند که بناگذاشتن بر سه از جهت گمان است یا عمل به قاعده شک،در این صورت باید نماز احتیاط بخواند.اگر در این فرض بنابر دو بگذارد و بعد از سلام دادن شک کند که بنا گذاشتن بر دو از جهت گمان بوده یا اشتباه و یا غفلت از عمل به قاعده شک در این صورت نمازش صحیح است و چیزی بر او نیست.
(مسأله 878) ظن به عدد رکعات حکم یقین را دارد، ولی گمان به اجزاء نماز ظاهراً حکم شک را دارد، پس اگر گمان به انجام جزئی در محل داشته باشد، باید آن را بجا آورد، و اگر پس از گذشتن از محل به انجام ندادن جزئی گمان پیدا کند، برگشتن برای انجام دادن آن جزء جائز نیست و بنا بر احتیاط مستحبی در هر دو صورت نماز را اعاده نماید.
(مسأله 879) در شکهایی که کامل کردن سجده دوم لازم است، مثل شک بین دو و سه یا بین دو و چهار یا بین دو و سه و چهار، اگر نمازگزار علاوه بر این شک ها، شک کند که دو سجده بجا آورده یا یک سجده، چنانچه شک او در حال نشستن و قبل از داخل شدن در قیام یا تشهد باشد، نماز باطل است، و چنانچه بعد از قیام یا در حال تشهد باشد، نمازش صحیح است.
(مسأله 880) اگر نمازگزار مردد باشد در اینکه حالت حاصله برای او شک است یا ظن، بنابر اقرب باید نماز را اعاده کند، و اگر خود را در تشهد رکعت چهارم ببیند وشک کند که این رکعت، نتیجه شک بین سه و چهار است یا نتیجه گمان او است، چنانچه فعلاً گمان دارد باید به آن گمان عمل نماید،و چنانچه فعلاً شک دارد باید به قاعده شک عمل کند، یعنی نماز را تمام کند ویک رکعت نماز احتیاط بخواند.اگر بعد از سلام دادن شک کند که این رکعت چهارم را بر اساس گمان یا یقین به آن خواندم، یا در اثر شک بین سه و چهار، بنا را بر چهار گذاشته و خوانده است، در این صورت باید مطابق قاعده شک عمل ننموده و نماز احتیاط بخواند و همچنین اگر در رکعتی شک کند و سپس آن شک به گمان مبدل گردد یا گمان داشته باشد و بعد به شک تبدیل شود، باید مطابق حالت فعلی خود عمل نماید؛بنابراین اگر بین سه و چهار شک کند و بنابر چهار بگذارد و بعد شک او به گمان تغییر کند، باید به گمان خود عمل نماید، و اگر در این فرض گمان به چیزی داشته باشد و بعد به شک تبدیل شود، باید بنابر چهار بگذارد و نماز احتیاط بخواند.
(مسأله 881) شک در هفت صورت از صور نُه گانه به این شرط که نماز احتیاط خوانده شود، موجب بطلان نماز نیست.حال بر کسی که نماز احتیاط واجب شده، باید نماز احتیاط را بخواند یا می تواند از
اول نماز اصلی را دوباره بخواند، اقرب جواز خواندن نماز اصلی است و در این فرض احتیاط این است که پس از کامل کردن نماز و انجام دادن عمل مخالف با نماز، آنگاه نماز را دوباره بخواند.
(مسأله 882) آنچه که در نماز از اجزا و شرایط معتبر است در نماز احتیاط نیز لازم است، مانند:نیت، تکبیر و خواندن حمد به طور آهسته و بنابر احتیاط اولی بسمله را نیز آهسته بخواند و همچنین رکوع، سجود، و تشهد و سلام، ولی خواندن سوره واجب نیست.چنانچه بین نماز احتیاط و نماز واجب فاصله بیندازد به اندازه که از صورت نماز خارج شود، نمازش باطل است و باید از نو بخواند.
(مسأله 883) اگر قبل از خواندن نماز احتیاط بفهمد که نماز واجب را کامل خوانده است، خواندن نماز احتیاط لازم نیست، و اگر در بین نماز احتیاط معلوم شود، می تواند رها کند یا به عنوان دو رکعت نماز مستحبی تمام کند.
(مسأله 884) اگر قبل از خواندن نماز احتیاط متوجه شود که یک رکعت یا بیشتر نمازش کم بوده،باید بدون تکبیرة الاحرام کم بود را کامل نماید و تشهد و سلام که بی جا انجام داده بود را نادیده بگیرد.اگر در بین نماز احتیاط ایستاده، کم بود را بفهمد، و نماز احتیاط را مکمل یک رکعت کم بود قرار دهد،نمازش درست است.اگر نماز احتیاط را نشسته بخواند و قبل از رکوع متوجه شود، باید آن را رها کند و رکعت ناقص را ایستاده و بدون تکبیرة الاحرام بجا آورد.اگر بعد از رکوع نماز احتیاط که نشسته بجامی آورد متوجه شود، باید نماز را اعاده کند.اگر در بین نماز احتیاط بفهمد که نقص نماز کمتر از نماز احتیاط است، مثل آنکه بین دو و چهار شک کند و بنابر چهار بگذارد و تشهد و سلام دهد و بعد دو رکعت نماز احتیاط ایستاده را شروع کند و بفهمد که یک رکعت ناقص بوده، چنانچه رکوع رکعت دوم را نخوانده باشد، رکعت اول نماز احتیاط را، رکعت چهارم به حساب آورد نمازش صحیح است.ولی اگر بعد از رکوع رکعت دوم نماز احتیاط متوجه شود.باید نماز را اعاده کند.اگر بعد از نماز احتیاط معلوم شود، که نقص همان است که از اول احتمال داده است، نماز احتیاط مجزی است، و اگر غیر از آن باشد، چنانچه نقص بیش از نماز احتیاط بوده و قابل تدارک است، باید آن را تدارک کند و نماز صحیح است، و اگر قابل تدارک نباشد، باید نماز را اعاده کند، مثلاً اگر بین رکعت سوم و چهارم شک کند و بنا بر چهار بگذارد و بعد یک رکعت احتیاط ایستاده بخواند، و قبل از انجام فعل منافی بفهمد که دو رکعت ناقص بوده، باید نماز را با یک رکعت دیگر تمام کند و دو سجده سهو برای زیادی سلام در اصل نماز و زیادی آن در نماز احتیاط انجام دهد..
(مسأله 885) آنچه در نمازهای واجب از احکام سهو در زیادی و کمی وشک در محل یا بعد از تجاوز محل یا شک بعد از فراغ و غیر آن جاری است در نماز احتیاط نیز جاری می شود، بنابراین اگر در عدد رکعت های نماز احتیاط شک کند، بنابر اکثر بگذارد مگر آنکه مفسد نماز باشد.
(مسأله 886) اگر شک کند نماز احتیاط را خوانده است یا نه بنا را بر نخواندن گذاشته و آن را بخواند مگر اینکه بعد از خروج وقت یا بعد از انجام کار به طور عمدی و سهوی که با نماز منافات دارد، شک کند، در این صورت اعاده لازم نیست.
(مسأله 887) اگر در نماز احتیاط رکنی را اضافه یا فراموش کند و نتواند تدارک نماید، باید نماز را اعاده کند.اگر در عدد رکعات نماز شک کند جز در صورتهای نُه گانه شک سبب باطل شدن نماز است،بنابراین اگر در عدد رکعت ها شک کند و گمان به یک طرف نرود، نماز باطل است، اگر در نماز صبح یا مغرب شک کند یا در دو رکعت اول چهار رکعتی شک نماید و یا در دو رکعت اخیر آن شک کند که از شکهای نُه گانه نباشد، نماز باطل است.
(مسأله 888) اگر در حال تشهد شک کند که در رکعت دوم است یا بعد از رکعت اول از روی غفلت،تشهد می خواند، می تواند بنا بگذارد که در رکعت دوم است، و همچنین اگر در حال تشهد شک کند که بعد از رکعت چهارم است یا اشتباه کرده بعد از رکعت سوم است، بنا بگذارد که بعد از رکعت چهارم تشهد می خواند.
قضای اجزای فراموش شده
(مسأله 889) اگر در حال رکوع متوجه شود که یک سجده را فراموش کرده یا تشهد را نخوانده است، باید بعد از نماز-و نماز احتیاط چنانچه لازم باشد-قضا نماید.همچنین اگر در رکعت اخیر یک سجده و تشهد را فراموش کند و بعد از سلام و انجام عمل منافی با نماز متوجه شود باید قضا کند.امّا اگر بعد از سلام و قبل از انجام عمل منافی متوجه شود، باید آنها را انجام دهد و بعد سلام داده و دو سجده سهو برای سلام اضافی بجا آورد.غیر از سجده و تشهد دیگر اجزاء فراموش شده قضا ندارد.اجزاء و شرایط که در نماز واجب است، در قضای سجده و تشهد فراموش شده نیز واجب است، مانند:پاک بودن بدن و لباس و رو به به قبله بودن و غیر این ها بین قضای جزء فراموش شده و نماز با عمل منافی نباید فاصله بیندازد و اگر با عمل منافی فاصله انداخت باید نماز را اعاده کند.همچنین بین قضای سجده و تشهد، نباید فاصله بیاندازد.
(مسأله 890) اگر شک دارد که بعد از نماز قضای سجده و تشهد فراموش شده را به جا آورده یا نه،باید به جا آورد.اگر عمداً یا سهواً کاری کند که نماز را باطل می کند و بعد شک کند که قضای اجزای فراموش شده را انجام داده یا نه، به شک خود اعتنا نکند.اگر شک کند که سجده یا تشهد را فراموش کرده یا نه، قضا واجب نیست.
سجده سهو
(مسأله 891) برای چند چیز سجده سهو واجب است:آنکه در بین نماز سهواً حرف بزند و شک بین چهار و پنج وشک بین سه و چهار در صورتی که گمان به چهار رود، و برای تشهد فراموش شده، و قیام به جای نشستن مثل آنکه بعد از دو سجده رکعت اول یا سوم که نشستن واجب است بایستد و بعد از نماز متوجه شود، و برای نشستن در جای قیام مثل آنکه بعد از نماز متوجه شود که بعد از رکوع بدون ایستادن به سجده رفته است، و بنابر احتیاط واجب برای سلام بی جا، و برای سجده فراموش شده بلکه برای هر زیادی و کمی سجده سهو باید بجای آورده شود.
(مسأله 892) اگر در نماز از روی سهو مدتی حرف بزند و تمام آنها یک مرتبه شمرده شود، دوسجده سهو کافی است مگر اینکه در بین کلام متذکر شود و دوباره فراموش کند که به تعداد سهو، باید سجده سهو متعدد انجام دهد.
(مسأله 893) تعیین سبب و رعایت ترتیب به تناسب ترتیب اسباب، در سجده سهو واجب نیست.
(مسأله 894) نمازگزار پس از سلام نماز و قبل از حرف زدن و بلند شدن باید دوسجده سهو را انجام دهد.اگر سجده سهو را تأخیر انداخت و حرف زد یا از جای خود بلند شد، بنابر احتیاط واجب آن را انجام دهد.نباید سجده سهو را بر نماز احتیاط و قضای جزء فراموش شده مقدم کند.
(مسأله 895) سجده سهو دو سجده پی درپی است به این کیفیت که بعد از سلام نماز فوراً نیت سجده سهو کند و پیشانی را بر چیزی که سجده بر آن صحیح است و سایر مواضع را بر زمین بگذارد و احتیاط مستحب است که تمام شرایط سجده نماز را مانند:طهارت، رو به قبله، ستر عورت و غیر این هارا دارا باشد.مستحب است در هر سجده بگوید:«بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّه السَّلامُ عَلَیْکَ أیَّهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَةُ اللَّه و بَرَکَاتُه».بعد از سجده دوم بنابر احتیاط واجب تشهد و سلام را بخواند، و بنا بر احتیاط مستحب تشهد متعارف را اختیار نماید.
(مسأله 896) اگر در سبب سجده سهو شک نماید اعتنا نکند، و اگر در تعداد آن شک کند بنابر اقل بگذارد، و اگر در بجاآوردن آن شک نماید، باید بجا آورد.اگر در نماز، سبب سجده را می دانست ولی بعد از سلام شک نماید، اعتنا نکند، و اگر اول در سبب سجده شک کند و بعد از سلام، بداند، باید بجاآورد.اگر شک کند که یک سجده نموده یا دو سجده بنابر یکی بگذارد.بنابر احتیاط واجب در حال تشهد، اگر شک کند که یک سجده را انجام داده، یا دوسجده، بنا بر یکی گذارده و بر گردد یک سجده دیگر انجام بدهد.اگر بعد از سر برداشتن از سجده در ذکر آن شک نماید اعتنا نکند، بلکه همچنین است اگر بداند که ذکر را نخوانده است.اگر یک سجده زیاد کرده باشد ضرر ندارد.
(مسأله 897) بین نماز واجب و مستحب در تدارک جزء مشکوک-اگر شک در محل باشد-فرق نیست.همچنانکه اگر بعد از تجاوز از محل، شک کند به آن اعتناء نکند.چنانچه جزئی را فراموش کند و پیش از وارد شدن در رکن بعدی یادش بیاید، باید تدارک نماید.اما نماز مستحبی با نماز واجب این فرق ها را دارد که در نماز مستحبی اگر در عدد رکعتها شک کند می تواند بنابر اقل یا اکثر بگذارد و اینکه سجده سهو ندارد و جزء فراموش شده قضا ندارد و زیادی رکن سهواً سبب بطلان نیست، لذا جایز است جزء فراموش شده را اگر چه در رکن بعدی داخل شده باشد، تدارک کند.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم