احکام شرعی
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني

احكام تقليد احكام طهارت آب مطلق ومضاف آب كر آب قليل آب جارى آب باران آب چاه احكام آبها احكام تخلى احكام تخلى استبراء مستحبات ومكروهات تخلى نجاسات نجاسات بول وغائط منى مردار خون سگ وخوك كافر شراب فقاع عرق شتر نجاستخوار عرق جنب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام نجاسات مطهرات مطهرات آب زمين آفتاب استحاله انقلاب انتقال اسلام تبعيت برطرف شدن عين نجاست استبراء حيوان نجاستخوار خارج شدن خون تيمم ميت سنگ استنجاء غائب شدن مسلمان احكام ظرفها احكام ظرفها وضوء وضوء وضوى ارتماسى دعاهايى كه موقع وضوء گرفتن مستحب است شرايط وضوء احكام وضوء چيزهايى كه بايد براى آنها وضوء گرفت چيزهايى كه وضوء را باطل مى كند احكام وضوى جبيره احكام جنابت احكام جنابت چيزهايى كه بر جنب حرام است چيزهايى كه بر جنب مكروه است غسل غسلهاي واجب غسلهاى مستحب غسل جنابت غسل ترتيبى غسل ارتماسى احكام غسل كردن استحاضه تعريف احكام مستحاضه حيض حيض احكام حائض اقسام زنهاى حائض اقسام زنهاى حائض 1 - صاحب عادت وقتيه وعدديه 2 - صاحب عادت وقتيه 3 - صاحب عادت عدديه 4- مضطربه 5-مبتدئه 6- ناسيه مسائل متفرقه حيض نفاس نفاس احکام ميت غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل وكفن ونماز ودفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر تيمم تيمم اول از موارد تيمم دوم از موارد تيمم سوم از موارد تيمم چهارم از موارد تيمم پنجم از موارد تيمم ششم از موارد تيمم هفتم از مواردتيمم چيزهايى كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضوء دستور تيمم بدل از غسل احكام تيمم احكام نماز احكام نماز نمازهاى واجب نمازهاى واجب يوميه وقت نماز ظهر وعصر وقت نماز مغرب وعشاء وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهاى مستحب وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشانيدن بدن در نماز لباس نمازگزار مكان نمازگزار جاهايى كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان واقامه ترجمه اذان واقامه واجبات نماز ارکان نماز پنج ركن نماز تكبيرة الاحرام قيام ( ايستادن ) قرائت ركوع سجود چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات ومكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتيب موالات قنوت ترجمه نماز 1-ترجمه سوره حمد 2- ترجمه سوره قل هو الله احد 3 - ترجمه ذكر ركوع وسجود 4- ترجمه قنوت 5 -ترجمه تسبيحات اربعه 6 -ترجمه تشهد تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر مبطلات نماز مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست شكيات نماز شكيات نماز شكهاى باطل شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد 1-شك در چيزى كه محل آن گذشته است 2-شك بعد از سلام 3- شك بعد از وقت 4 - كثير الشك ( كسى كه زياد شك مى كند ) 5-شك امام ومأموم 6 - شك در نمازهاى مستحبى شكهاى صحيح نماز احتياط سجده سهو سجده سهو دستور سجده سهو قضاى سجده وتشهد فراموش شده كم ويا زياد كردن اجزاء وشرائط نماز نماز مسافر مسائل متفرقه نماز نماز قضاء نماز قضاى پدر ومادر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت شرائط امام جماعت احكام جماعت چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب است چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات نماز آيات دستور نماز آيات نماز عيد فطر وقربان اجير گرفتن براى نماز احكام روزه احكام روزه چيزهايى كه روزه را باطل مى كند چيزهايى كه روزه را باطل مى كند 1-خوردن وآشاميدن 2-جماع 3 - استمناء 4-دروغ بستن به خدا وپيغمبر 5-رساندن غبار غليط به حلق 6 - فروبردن سر در زير آب 7 - باقى ماندن بر جنابت وحيض ونفاس تا اذان صبح 8- اماله كردن 9 - قى كردن احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كند آنچه براى روزه دار مكروه است جاهايى كه قضاء وكفاره روزه واجب است جاهايى كه قضاء وكفاره روزه واجب است كفاره روزه جاهايى كه فقط قضاى روزه واجب است احكام روزة قضاء احكام روزه مسافر كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اول ماه روزه هاى حرام ومكروه روزه هاى مستحب احكام خمس احكام خمس توضيح 1 - منفعت كسب 2- معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهرى كه به واسطه فرو رفتن در دريا بدست مى آيد 6- غنيمت 7 - زمينى كه كافر ذمى از مسلمان بخرد . مصرف خمس احكام زكوة زكوة شرايط واحب شدن زكوة زكوة گندم وجو وخرما وكشمش نصاب طلا نصاب نقره زكوة شتر وگاو وگوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكوة شرايط كسانى كه مستحق زكوتند نيت زكوة مسائل متفرقه زكوة زكوة فطره مصرف زكوة فطره مسائل متفرقه زكوة فطره احكام حج احكام حج احكام خريد وفروش احكام خريد وفروش خريد وفروش چيزهاى كه در خريد وفروش مستحب است معاملات مكروهه معاملات باطله وحرام شرائط فروشنده وخريدار شرايط جنس وعوض آن صيغه خريد وفروش خريد وفروش ميوه ها نقد ونسيه معامله سلف معامله سلف شرايط معامه سلف احكام معامله سلف فروش طلا ونقره به طلا ونقره مسائل متفرقه خريد و فروش احكام شركت احكام صلح احكام اجاره احكام اجاره شرايط مالى كه آن را اجاره مى دهند شرايط استفاده ى مالي که آن را اجاره مى دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه ( امانت ( احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج وزناشويى احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرايط عقد عيبهايى كه به واسطه آنها مى شود عقد را بهم زد . عده از از زنها كه ازدواج با آنان حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشويى احكام شير دادن احكام شير دادن آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق احكام طلاق عده طلاق عده زنى كه شوهرش مرده طلاق بائن وطلاق رجعى احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام غصب احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند احكام سر بريدن وشكار كردن حيوانات احكام سر بريدن وشكار كردن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات شرايط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهايى كه موقع سر بريدن حيوانات مستحب است چيزهايى كه در كشتن حيوانات مكروه است . احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با شگ شكارى صيد ماهى صيد ملخ احكام خوردنيها وآشاميدنيها احكام خوردنيها وآشاميدنيها چيزهايى كه موقع غذا خوردن مستحب است . چيزهايى كه در غذا خوردن مكروه است مستحبات آب آشاميدنى مكروهات آب آشاميدن احكام نذر وعهد احكام قسم خودرن احكام قسم خودرن احكام وقف احكام وقف احكام وصيت احكام وصيت احكام ارث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن وشوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام ديه احكام ديه احکام مسائل روز حكم نماز وروزه كسانى كه با هواپيما مسافرت مى كنند احكام راديو وتلويزيون مسائل متفرقه مسائل متفرقه وصيت به حج احكام نيابت اقسام عمره اقسام حج حج تمتع حج تمتع عبارت از دو عبادت است اعمال عمره تمتع در شرائط حج تمتع صورت تلبيه كارهائى كه ترك آن بر محرم لازم است 1 _ شكار حيوان صحرائى 2 _ نزديكى با زنان 3 _ بوسيدن زن 4 _ لمس زن 5 _ نگاه كردن به زن وملاعبه با او 6 _ استمناء 7 _ عقد نكاح 8 _ استعمال بوى خوش 9 _ پوشيدن لباس دوخته براى مرد 10 _ سرمه كشيدن 11- نگاه كردن در آئينه 12 _ پوشيدن موزه و جوراب 13 _ دروغ گفتن ودشنام دادن ومفاخرات 14 _ مجادله نمودن 15 _ كشتن جانوران بدن 16 _ زينت نمودن 17 _ ماليدن روغن بر بدن 18 _ جدا نمودن مو از بدن 19 _ پوشاندن سر از براى مردان 20 _ پوشاندن رو از براى زن 21 _ سايه قرار دادن بر خود براى مردان 22 _ ناخن گرفتن 23 _ سلاح برداشتن بيرون آوردن خون از بدن كندن درخت وگياه حرم حكم جاهل وناسى بيان حكم نقصان طواف حكم زياد نمودن در طواف حكم قران بين دو طواف حكم شك در طواف احكام سعى حكم شك در سعى مصرف قربانى حكم كسانى كه قربانى پيدا نكردند اعمال عمره مفرده تعريف عمره مفرده استحباب عمره مفرده اشاره وجوب انجام صحيح اعمال پس از ورود به عمره عمره مفرده با نذر، عهد و قسم عمره مفرده و خمس زمان عمره مفرده اشاره فاصله بين دو عمره مفرده وصيّت به عمره مفرده نيابت عمره مفرده عمره كودكان و افراد نابالغ اعمال عمره مفرده مستحبّات احرام مكروهات احرام محرّمات احرام دوّم: طواف سوّم: نماز طواف چهارم: سعى بين صفا و مروه پنجم: تقصير ششم و هفتم: طواف نساء و نماز آن احكام مصدود و محصور احكام متفرّقه و تذكّرات اخلاقى اسرار عمره مفرده اسرار حج منزل اوّل: سير من الخلق الى الحق منزل دوّم: سير من الحقّ فى الحق استفتائات حج استفتائات مناسك حج شرايط وجوب حج عقل بلوغ قدرت بدنى داشتن وقت كافى استطاعت استطاعت با فروش اموال استطاعت با وام، قرض و بدهكارى استطاعت با وجوهات شرعيّه استطاعت بذلى استطاعت بانوان نيابت و استنابه شرايط نايب و منوبٌ عنه استنابه براى افراد مريض و ناتوان هدية ثواب حجّ و عمره احكام تقليد در حجّ و عمره احكام خمس در حجّ و عمره حجّ و عمره با مال حرام و غصبى وصيّت به حجّ و عمره حجِ ّ نذرى حجِ ّ استحبابى رضايت پدر، مادر و همسر در حجّ و عمره حجّ و عمرة كودكان و افراد نابالغ حجّ و عمرة افراد كثيرالشّك و وسواسى حجّ و عمرة افراد مسلوس و مبطون زمان حجّ و عمره اقسام حج احرام احرام نيّت تلبيه لباس احرام ميقات محرّمات احرام طواف طواف واجبات طواف قطع طواف طواف مستحب نماز طواف سعى بين صفا و مروه حلق يا تقصير طواف نساء احكام فاصلة زمانى بين عمرة تمتّع و حج تعيين روز عرفه و عيد قربان وقوف در عرفات وقوف در مشعرالحرام رمى جمره قربانى قربانى نيابت در قربانى شرايط قربانى زمان و مكان قربانى بدل قربانى ذبح كفّارات اعمال مكّه بيتوته در منى احكام محدود و محصور متفرّقه

حكم جاهل وناسى

حكم جاهل وناسى
مسأله 314 _ هرگاه محرم از
روى جهل يا نسيان يكى از چيزهائى كه تركش بر محرم لازم است وفعل آن موجب كفاره مى شود، انجام دهد كفاره واجب نمى شودمگر در دو مورد:
1 _ اين كه در عمره تمتع بعضى از سعى را فراموشكند وبه خيال آن كه پس از تقصير محل شده با زنى نزديكى نمايد.
2 _ آن كه ناخن ها را بگيرد در اين دو مورد اظهر ثبوت كفاره است همان نحو كه خواهد آمد، وهمچنين كفاره ثابت نيست اگر در حال ضرورت ويا اكراه يكى از آن كارها راانجام دهد مگر در مواردى كه در ذيل آن تروك بخصوص بيان شده است.
جاى كشتن كفارات احرام
مسأله 315 _ جماعتى از فقها فرموده اند كفاره اى كه به جهت صيد واجب شده است اگر در احرام عمره باشد جاى كشتن آن مكه مكرمه است واگر در احرام حج باشد جاى كشتن منى است ولى ظاهر آن است كه تقديم ذبح در همان محل صيد جائز است.
مسأله 316 _ كفاراتى كه به جهت غير از صيد از اسباب گذشته واجب مى شود چنان چه آن سبب در احرامحج باشد اظهر اين است كه جائز است كه تأخير بياندازد تا برگشتن به شهر خود اگرچه افضل آن است كه در منى بكشد.
وچنانچه در احرام عمره مفرده باشد مخيّر است بينكشتن در مكه يا كشتن در منى.
وچنانچه در عمره تمتع باشد بنابر احتياط يا در مكه يادر منى ذبح شود وذبح در منى افضل است وچنانچه تأخير بياندازد تا برگشتن به شهر خود همان جا ذبح نمايد مجزى است.
مسأله 317 _ كفارات ديگر غير از ذبح چه آن كه جنايت در احرام
حج باشد يا در احرام عمره مخير است مكلف در مصرف بين مكه ومنى ولازم نيست بخصوص اهل آنجا داده شود وشرط نيست كه بخصوص فقراء شيعه بدهد بلكه مى تواند به فقراء غير شيعه هم بدهد.
مسأله 318 _ روزه كه كفاره بعضى امور است،جاى معينى ندارد مى توان تأخير انداخت تا برگشتن به شهرخود.
طواف واحكام آن
واجب دوم از واجبات عمره تمتع طواف است وچند شرط در صحت طواف معتبر است:
اشتراط طواف به طهارت حديثه
اول طهارت از حدث در صورتى كه طواف واجب باشد پس شخص محدث اعم از اين كه حدث او اصغر باشد يا اكبر نمى تواند طواف واجب را بدون وضوء يا غسل بجا آورد.
وفرقى نيست در طواف واجب بين طواف حج يا طواف عمره وبين حج يا عمره واجب يا مستحب بلكه ميزان واجب بودن خود طواف است.
ودر صورتى كه مكلف از روى عمد يا جهل يا نسيان طواف واجب را بدون طهارت به جا آورد طواف او باطل خواهد بود، واما طواف مستحب بنابر اظهر طهارت شرط صحت آن نيست.
مسأله 319 _ اگر شخص محدث از وضو يا غسلتمكن نداشته باشد چنانچه وقت موسع است يعنى اگرصبر كند تا تمكن از آن پيدا شود وقت طواف نمى گذرد بايدصبر نموده پس از تمكن وضوء يا غسل نمايد وطواف را به جا آورد واگر وقت ضيق است وتا آخر وقت طواف تمكناز وضوء يا غسل پيدا نمى كند بايد تيمم نموده وطواف رابجا آورد واگر از تيمم هم تمكن ندارد ومأيوس از تمكن باشد به جاى خود نائب بگيرد واحوط آن است كه بافرض نمودن مانع از دخول مسجدالحرام خود نيز بىطهارت
طواف را بجا آورد.
مسأله 320 _ اگر شك در طهارت بنمايد چنانچه پس از فارغ شدن از طواف باشد چيزى بر او واجب نيست وطواف محكوم به صحت است، وچنانچه در اثناء طواف ياقبل از آن شك نمايد اگر حالت سابقه او طهارت باشد وشك در صدور حدث نموده است بنا را بر طهارت بگذارد وطواف را تمام كند واگر حالت سابقه آن حدث بوده واجب است تحصيل طهارت بنمايد.
مسأله 321 _ اگر محرم در اثناء طواف محدث شد در آن چند صورت است:
1 _ آن كه پيش از گذشتن نصف از طواف محدث شود در اين صورت طواف او باطل است وبايد پس ازطهارت از سر بگيرد طواف را.
2 _ آن كه حدث بعد از دور چهارم بوده وبدون اختيار از او سرزده باشد در اين صورت طواف را قطع نموده وبعداز طهارت باقى مانده طواف را بجا آورد صحيح است.
3 _ آن كه حدث بعد از دور چهارم بوده واختيارى باشد يا آن كه بعد از گذشتن نصف وقبل از تمام شدن دور چهارم باشد در اين صورت دو صورت بنابر احتياط پس از طهارتباقى مانده از طواف را به جا آورد ودوباره از سر طواف را اعاده نمايد، ودر اين احتياط كفايت مى كند كه پس ازطهارت يك طواف كامل يعنى هفت دور به جا بياورد به قصد ما فى الذمه اعم از آن كه واجب خصوص آن مقدارى استكه باقى مانده و زيادى لغو است يا آن كه همه آن هفت دورواجب است.
مسأله 322 _ اگر زن در عمره تمتع در حال احرام حائض بوده يا بعد از آن حائض شود
در آن چند صورت است:
1 _ آن كه از براى طهارت وبه جا آوردن اعمال عمره وطواف وقت وسعت داشته باشد به اين نحو كه اگر صبر كند تا پاك شده وغسل نمايد مى تواند طواف ونماز آن را بجا آورد ووقوف به عرفات را قبل از غروب روز نهم ذى الحجه درك نمايد در اين صورت بايد صبر كند پس از پاك شدن وغسل كردن طواف را بجا آورد.
2 _ آن كه از براى طهارت وبه جا آوردن طواف وقت وسعت نداشته باشد واگر صبر كند كه پس از غسل طواف كند وقوف به عرفات را قبل از غروب روز نهم ذى الحجه درك نمى نمايد در اين صورت حج او به اِفراد مبدل مى شود و پس از حج در صورت تمكن عمره مفرده بر او لازم است.
3 _ عارضه حيض در اثناء طواف رخ دهد در اين صورت چنانچه عارضه بعد از تمام شدن دور چهارم بوده باشد مقدارى كه به جا آورده صحيح است بقيه مناسك عمرهرا به جا آورده، و پس از پاك شدن وغسل كردن بقيه طواف را بجا آورد.
وچنانچه قبل از گذشتن نصف باشد طوافش باطل وحكم او در اين فرض حكم زنى است كه قبل از طواف حائض شود، وچنانچه بعد از گذشتن نصف وقبل از تمام شدن دور چهارم باشد بايد احتياط نمايد ومراعات هر دوحكم در دو مورد گذشته را بنمايد.
4 _ عارضه حيض قبل از طواف و بعد از نماز آن باشد در اين صورت طواف او صحيح است و پس از طهارت بايد دو ركعت نماز طواف را به جا آورد.
مسأله 323 _
زن مستحاضه اگر بخواهد طواف كند بايد تمام افعالى كه براى نماز خواندن از وضوء وغسل وغيرذلك براى او واجب است به جا آورد وبعد از آن مى تواندطواف كند ووضوء مخصوصى وغسل خاصى براى طواف لازم نيست.
اشتراط طواف به طهارت از خبث
شرط دوم از شرائط صحت طواف آن است كه درحال طواف بدن ولباس پاك باشد بنابر احتياط لزومى، پس طواف با نجاست بدن يا لباس باطل است بنابر احتياط وبنابر احوط نجاستهائى كه در نماز از آنها عفو شده است مانند خون كمتر از درهم وخون قروح وجروح در طواف معفو نيست.
مسأله 324 _ در صورتى كه نجس بودن بدن يا لباس خود را در حال طواف نداند وپس از طواف عالم شود طواف او صحيح است وحاجتى به اعاده نيست واگر نماز طواف نيز در اين حالت خوانده شود، صحيح است.
مسأله 325 _ اگر مكلف نجاست بدن يا لباس خودرا نداند ودر اثناء طواف علم به نجاست پيدا كند يا اين كه نجاست در اثناء طواف بر او عارض شود بنابر اظهر طواف را قطع نموده وپس از طهارت بقيه طواف را بجا بياورد وطواف او صحيح است وچنانچه احتياط كند به اعاده طواف به قصد اتمام يا تمام بهتر است.
مسأله 326 _ در صورتى كه مكلف از روى فراموشى طواف ونماز آن را با بدن يا لباس نجس بجا آورد و پس از طواف متذكر شد بنابر احتياط لزومى طواف را اعاده نمايد، اما نماز طواف اعاده آن واجب است.
اشتراط طواف به سَتر عورتشرط سوم از شرائط صحت طواف، ستر عورت است پس طواف بدون آن باطل است، ودر ساتر معتبراست كه غصبى نباشد، بلكه
معتبر است هرچه را كه شخص در حال طواف پوشيده يا حمل نموده مباح باشد،وساير شرائطى كه در لباس مصلى معتبر است، در طواف نيز معتبر خواهد بود همان نحو كه گذشت.
اعتبار ختان در طوافشرط چهارم از شرائط نسبت به مرد ختنه نمودن است پس طواف مرد ختنه نشده باطل است و اظهر ايناست كه اين شرط در صبى مميز نيز در صورتى كه خود احرام را ببندد جارى است واما در صورتى كه طفل مميز نباشد يا آن كه ولى طفل او را احرام بسته باشد ثبوت اينشرط معلوم نيست اگرچه احواط است.
مسأله 327 _ بعضى از فقهاء فرموده اند كه صبى مميز كه خود احرام بسته اگر طواف را بدون ختنه به جا آورد طواف او باطل وپس از بلوغ زن بر او حرام خواهد شد پس در اين صورت لازم است پس از ختنه نمودن در صورتتمكن، طواف نساء را اعاده نمايد ودر صورت عدم تمكن جائز است نائب بگيرد.
واين فرمايش در نظر حقير خالى از اشكال نيست زيرا كسى كه طواف نساء را بدون ختنه انجام دهد، قهراً طواف زيارت را كه قبل از آن است، نيز بدون ختنه انجام داده پس آن طواف هم باطل است وحكم او در اين صورت حكم كسى است طواف زيارت را ترك كرده باشد. وخواهد آمد كه حكم او اين است كه اگر عمدا با علم به حكم يا جهل به آن طواف را ترك كند حج او باطل وبايد اعاده نمايد وبا بطلان حج دليلى نداريم بر باقى بودن احرام بنابراين زن بر او حرام نخواهد شد بلى اگر نسياناً طواف بدون ختنه
به جا آورده باشد چنانچه از مكه كوچ كرده استتواند نائب بگيرد براى طواف زيارت وطواف نساء وقبل از طواف نائب، زن بر او حلال نيست.
اشتراط طواف به قصد قربت
شرط پنجم طواف نيت است وبه اين نحو نيّتمى كند كه براى امتثال فرمان الهى طوافى كه براى من واجب است به جا مى آورم، ولازم نيست در ذهن خود بياورد كه طواف عبارت است از گردش كردن دور خانه خداهفت دور، ولازم است نيت تا آخر طواف باقى باشد پس اگر طواف را بدون قصد قربت بجا آورد، يا آنكه در وسط قصد قربت نداشته باشد، طوافش باطل خواهد بود.
واجبات طواف چند چيز است
1 _ اين كه هفت شوط يعنى هفت دور خانه كعبه را طواف كند، وكمتر از هفت دور كفايت نمى كند، وحكم زياد نمودن خواهد آمد.
2 _ آن كه هفت دور پياپى باشد پس جائز نيست فصل طويل بين آنها و بنابر احتياط لزومى قطع طواف فريضه بدون حاجت دينى يا دنيوى جائز نيست.
بلى در صورتى كه حاجتى باشد جائز است قطع طواف و اما طواف مستحب پس قطع او بدون حاجت نيز جائز است.
3 _ آن كه ابتدا طواف از حجرالاسود باشد و بنابر اظهر كفايت مى كند ابتدا طواف از وسط حجرالاسود يا آخر جزء او باشد ولازم نيست از اول حجرباشد.
ونيز لازم نيست كه اول جزء از بدن در ابتداء طواف محاذى اول جزء حجر باشد به قسمى كه تمام بدن او بر تمام حجر بگذرد ولى احوط رعايت هر دو امر است ودر صورتى كه مكلف بخواهد عمل به احتياط نمايد كافى است اندكى قبل از رسيدن به حجر نيت طواف را چنين كند كه ابتداء طواف از جزء واقعى محاذى حجر بوده وانتهاء آن به همان موضع محاذى باشد ومقدار زيادى از باب مقدمه علميه باشد.
4 _ اين كه
هر دورى به حجرالاسود ختم بنمايد و كفايت مى كند در آن كه ختم كند طواف را به همان موضعى كه ابتداء از آن موضع نموده است پس اگر از اول حجر ابتداء كرده است لازم نيست به آخر حجر ختم نمايد بلكه اگر به اول ختم كند مجزى است.
ودر اينجا نيز اگر مكلف بخواهد احتياط كند چنين قصد مى كند كه آخر هر دور اول دور بعد از آن باشد ودر دور هفتم قدرى زيادتر برود ومقدار زيادى به قصد مقدمه علميه باشد.
5 _ بايد طواف كننده خانه را در جميع حالات طواف در طرف دست چپ خود قرار دهد، ودر صورتى كه دربعضى از اجزاء طواف روى خود را به كعبه نمايد يا پشت بهآن بنمايد ولو به غير اختيار باشد اعاده آن جزء لازم است،و ميزان در تحقق اين مطلب صدق عرفى است پس مختصر انحراف به طرف راست مضرّ نيست، وفرقى نيست دربطلان طواف به غير اين طريق، مثل آن كه خانه در طرف راست قرار گيرد، بين آن كه، عالم باشد، يا جاهل، يا ناسى در جميع صور بايد طواف را اعاده نمايد، و بهتر است كه طواف كننده پيش از رسيدن به حِجْر اسماعيل بدن خود را قدرى به طرف چپ كج كند تا اين كه شانه چپ او از كعبه خارج نشود، وهم چنين پيش از رسيدن به در ديگر حِجر بدن خود را به طرف راست كج كند واين دقت را در دو ركن ديگر نيز اعمال كند.
6 _ آن كه حجر حضرت اسماعيل را داخل مطاف نمايد به اين معنى كه از پشت حجر دور بزند
به نحوى كه دور او وخانه طواف نمايد، پس اگر طورى طواف كرد كه دور آن گردش نكرد وآن بيرون از مطاف قرار گرفت يا آن كه از وسط آن گذشت يعنى از يكى از درهاى حجر داخل و از در ديگر خارج شود طواف او باطل است، چنان چه در يكى از دورها چنين كند خصوص همان دور باطل مى شود، و لازم نيست اعاده بقيه دورهاى طواف.
7 _ آن كه طواف كننده بايد از خانه كعبه و از صفه كوچكى كه در اطراف خانه است وبه شاذروان ناميده مى شود، خارج باشد.
مسأله 328 _ مشهور بين فقهاء اين است كه طواف بايد بين مقام ابراهيم (ع) وخانه خدا باشد يعنى از هر طرف اين مسافت در نظر گرفته شود، ومسافت آن بيست وششذراع ونيم تقدير شده است، و نظر به اين كه حجر اسماعيل داخل مطاف است وخود بيست ذراع است، پس در طرفآن بيش از شش ذراع ونيم نبايد دور شد، ولكن ظاهر اين است كه طواف در دورتر از اين مسافت (بيست وشش ذراع ونيم) نيز كافى باشد خصوصاً براى كسانى كه در اين مسافت نتوانند طواف كنند يا طواف در آن بر آنها مشقتداشته باشد ومراعات احتياط با قدرت وتمكن بهتر و اولى است.
تعدى از مطاف به خارج يا داخل
مسأله 329 _ اگر شخصى در اثناء طواف از محل طواف خارج شده و داخل كعبه شد، چنانچه قبل از تجاوز نصف باشد طواف او باطل مى شود ولازم است آن را اعادهنمايد، وچنانچه بعد از اتمام دور چهارم باشد برگشته و از همانجا كه مطاف خارج شده به جا آورد
و اعاده لازم نيست، وچنانچه بعد از تجاوز نصف وقبل از اتمام دور چهارم، باشد بنابر احتياط طواف اول را تمام كرده و پساز آن آن را اعاده نمايد، ودر احتياط مزبور كفايت مى كند يك طواف كامل به قصد، اعم از اتمام وتمام بجا آورد و معلوم باشد اين تفصيل در طواف فريضه است، و اما درطواف مستحب در تمام صُور اتمام كافى است و لازم نيست اعاده.
مسأله 330 _ اگر شخصى در حال طواف به شاذروان راه رود آن مقدار از طواف محسوب نيست وآن جزء را اعاده نموده و طواف را تمام كند و اعاده لازم نيست.
مسأله 331 _ اگر شخصى در حال طواف داخل حجر اسماعيل شود دورى كه دخول در آن دور بوده باطل مى شود ولازم است آن دور را اعاده نمايد و بالا رفتن دراثناء طواف بر ديوار حجر در حكم داخل شدن در حجر است بنابر احتياط.
مسأله 332 _ اگر شخصى بدون عذر در حال طواف از مطاف خارج شود و از جهت طول مدت موالات عرفيه فوت شود، چنانچه قبل از تجاوز نصف باشد طواف اوباطل است ولازم است آن را اعاده نمايد، وچنان چه خروج از مطاف بعد از اتمام دور چهارم باشد پس از مراجعت طواف اول را تمام نموده واعاده لازم نيست، وچنانچه بعد از تجاوز نصف وقبل از اتمام دور چهارم باشد بنابر احتياط پس از مراجعت طواف اول را تمام نموده واعاده طواف بنمايد ودر احتياط مذكور كافى است يك طواف كامل بهقصد اعم از اتمام وتمام بجا آورد. واگر خروج از مطاف به مقدارى باشد كه فوت موالات نشود يا
آن كه طواف، طواف مستحبى باشد در جميع صور طواف اول را تمام نموده واعاده، مأموريه نيست.
مسأله 333 _ اگر از شخصى در اثناء طواف حدث صادر شود جائز است از مطاف خارج شده براى تجديد طهارت، واگر زن در حال طواف حائض شود واجب است فورا طواف را قطع نموده و از مسجد الحرام خارج شود وتفصيلى كه در مسأله سابقه در طواف گفته شد (كه اگر بعد ازاتمام دور چهارم باشد واجب است اتمام و اگر قبل از تجاوز نصف باشد واجب است اعاده و اگر بعد از تجاوز نصف وقبل از اتمام دور چهارم باشد بنابر احتياط جمع كند بين اتمام و اعاده وچنانچه طواف مستحب باشد در جميع صور اتمام كند) در طواف اين اشخاص جارى است.
مسأله 334 _ اگر در اثناء طواف عارضه اى مانند درد سر ودرد شكم به او رخ داد كه از اتمام طواف مانعشد تفصيلى كه در دو مسأله قبل بيان شد در طواف اينشخص جارى است.
مسأله 335 _ جائز است طواف كننده از براى حاجت خود يا حاجت برادر دينى يا به جهت عيادت مريض از مطاف بيرون رود و بعد از مراجعت اگر طواف مستحبى است يا آن كه بعد از اتمام دور چهارم است طواف اول را تمام نمايد واگر طواف واجبى است وقبل از تجاوز نصف است طواف را از سر بگيرد واگر بعد از تجاوز نصف وقبل از اتمام دور چهارم است پس از رجوع بنابر احتياط طواف اول را اتمام و پس از آن اعاده نمايد.
مسأله 336 _ اگر مشغول طواف است ووقت نماز داخل شود جائز است قطع طواف
نمايد ونماز بخواند و پس از اتمام شدن نماز همان طواف اول را تمام نمايد واعاده لازم نيست ولو يك دور از طواف يا كمتر به جا آورده باشد.
مسأله 337 _ جائز است خروج از مطاف به جهت ازاله نجاست از لباس يا از بدن وپس از مراجعت طواف اول را اتمام نموده و اعاده لازم نيست.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم