احکام شرعی
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني

احكام تقليد احكام طهارت آب مطلق ومضاف آب كر آب قليل آب جارى آب باران آب چاه احكام آبها احكام تخلى احكام تخلى استبراء مستحبات ومكروهات تخلى نجاسات نجاسات بول وغائط منى مردار خون سگ وخوك كافر شراب فقاع عرق شتر نجاستخوار عرق جنب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام نجاسات مطهرات مطهرات آب زمين آفتاب استحاله انقلاب انتقال اسلام تبعيت برطرف شدن عين نجاست استبراء حيوان نجاستخوار خارج شدن خون تيمم ميت سنگ استنجاء غائب شدن مسلمان احكام ظرفها احكام ظرفها وضوء وضوء وضوى ارتماسى دعاهايى كه موقع وضوء گرفتن مستحب است شرايط وضوء احكام وضوء چيزهايى كه بايد براى آنها وضوء گرفت چيزهايى كه وضوء را باطل مى كند احكام وضوى جبيره احكام جنابت احكام جنابت چيزهايى كه بر جنب حرام است چيزهايى كه بر جنب مكروه است غسل غسلهاي واجب غسلهاى مستحب غسل جنابت غسل ترتيبى غسل ارتماسى احكام غسل كردن استحاضه تعريف احكام مستحاضه حيض حيض احكام حائض اقسام زنهاى حائض اقسام زنهاى حائض 1 - صاحب عادت وقتيه وعدديه 2 - صاحب عادت وقتيه 3 - صاحب عادت عدديه 4- مضطربه 5-مبتدئه 6- ناسيه مسائل متفرقه حيض نفاس نفاس احکام ميت غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل وكفن ونماز ودفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر تيمم تيمم اول از موارد تيمم دوم از موارد تيمم سوم از موارد تيمم چهارم از موارد تيمم پنجم از موارد تيمم ششم از موارد تيمم هفتم از مواردتيمم چيزهايى كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضوء دستور تيمم بدل از غسل احكام تيمم احكام نماز احكام نماز نمازهاى واجب نمازهاى واجب يوميه وقت نماز ظهر وعصر وقت نماز مغرب وعشاء وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهاى مستحب وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشانيدن بدن در نماز لباس نمازگزار مكان نمازگزار جاهايى كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان واقامه ترجمه اذان واقامه واجبات نماز ارکان نماز پنج ركن نماز تكبيرة الاحرام قيام ( ايستادن ) قرائت ركوع سجود چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات ومكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتيب موالات قنوت ترجمه نماز 1-ترجمه سوره حمد 2- ترجمه سوره قل هو الله احد 3 - ترجمه ذكر ركوع وسجود 4- ترجمه قنوت 5 -ترجمه تسبيحات اربعه 6 -ترجمه تشهد تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر مبطلات نماز مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست شكيات نماز شكيات نماز شكهاى باطل شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد 1-شك در چيزى كه محل آن گذشته است 2-شك بعد از سلام 3- شك بعد از وقت 4 - كثير الشك ( كسى كه زياد شك مى كند ) 5-شك امام ومأموم 6 - شك در نمازهاى مستحبى شكهاى صحيح نماز احتياط سجده سهو سجده سهو دستور سجده سهو قضاى سجده وتشهد فراموش شده كم ويا زياد كردن اجزاء وشرائط نماز نماز مسافر مسائل متفرقه نماز نماز قضاء نماز قضاى پدر ومادر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت شرائط امام جماعت احكام جماعت چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب است چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات نماز آيات دستور نماز آيات نماز عيد فطر وقربان اجير گرفتن براى نماز احكام روزه احكام روزه چيزهايى كه روزه را باطل مى كند چيزهايى كه روزه را باطل مى كند 1-خوردن وآشاميدن 2-جماع 3 - استمناء 4-دروغ بستن به خدا وپيغمبر 5-رساندن غبار غليط به حلق 6 - فروبردن سر در زير آب 7 - باقى ماندن بر جنابت وحيض ونفاس تا اذان صبح 8- اماله كردن 9 - قى كردن احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كند آنچه براى روزه دار مكروه است جاهايى كه قضاء وكفاره روزه واجب است جاهايى كه قضاء وكفاره روزه واجب است كفاره روزه جاهايى كه فقط قضاى روزه واجب است احكام روزة قضاء احكام روزه مسافر كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اول ماه روزه هاى حرام ومكروه روزه هاى مستحب احكام خمس احكام خمس توضيح 1 - منفعت كسب 2- معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهرى كه به واسطه فرو رفتن در دريا بدست مى آيد 6- غنيمت 7 - زمينى كه كافر ذمى از مسلمان بخرد . مصرف خمس احكام زكوة زكوة شرايط واحب شدن زكوة زكوة گندم وجو وخرما وكشمش نصاب طلا نصاب نقره زكوة شتر وگاو وگوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكوة شرايط كسانى كه مستحق زكوتند نيت زكوة مسائل متفرقه زكوة زكوة فطره مصرف زكوة فطره مسائل متفرقه زكوة فطره احكام حج احكام حج احكام خريد وفروش احكام خريد وفروش خريد وفروش چيزهاى كه در خريد وفروش مستحب است معاملات مكروهه معاملات باطله وحرام شرائط فروشنده وخريدار شرايط جنس وعوض آن صيغه خريد وفروش خريد وفروش ميوه ها نقد ونسيه معامله سلف معامله سلف شرايط معامه سلف احكام معامله سلف فروش طلا ونقره به طلا ونقره مسائل متفرقه خريد و فروش احكام شركت احكام صلح احكام اجاره احكام اجاره شرايط مالى كه آن را اجاره مى دهند شرايط استفاده ى مالي که آن را اجاره مى دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه ( امانت ( احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج وزناشويى احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرايط عقد عيبهايى كه به واسطه آنها مى شود عقد را بهم زد . عده از از زنها كه ازدواج با آنان حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشويى احكام شير دادن احكام شير دادن آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق احكام طلاق عده طلاق عده زنى كه شوهرش مرده طلاق بائن وطلاق رجعى احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام غصب احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند احكام سر بريدن وشكار كردن حيوانات احكام سر بريدن وشكار كردن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات شرايط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهايى كه موقع سر بريدن حيوانات مستحب است چيزهايى كه در كشتن حيوانات مكروه است . احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با شگ شكارى صيد ماهى صيد ملخ احكام خوردنيها وآشاميدنيها احكام خوردنيها وآشاميدنيها چيزهايى كه موقع غذا خوردن مستحب است . چيزهايى كه در غذا خوردن مكروه است مستحبات آب آشاميدنى مكروهات آب آشاميدن احكام نذر وعهد احكام قسم خودرن احكام قسم خودرن احكام وقف احكام وقف احكام وصيت احكام وصيت احكام ارث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن وشوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام ديه احكام ديه احکام مسائل روز حكم نماز وروزه كسانى كه با هواپيما مسافرت مى كنند احكام راديو وتلويزيون مسائل متفرقه مسائل متفرقه وصيت به حج احكام نيابت اقسام عمره اقسام حج حج تمتع حج تمتع عبارت از دو عبادت است اعمال عمره تمتع در شرائط حج تمتع صورت تلبيه كارهائى كه ترك آن بر محرم لازم است 1 _ شكار حيوان صحرائى 2 _ نزديكى با زنان 3 _ بوسيدن زن 4 _ لمس زن 5 _ نگاه كردن به زن وملاعبه با او 6 _ استمناء 7 _ عقد نكاح 8 _ استعمال بوى خوش 9 _ پوشيدن لباس دوخته براى مرد 10 _ سرمه كشيدن 11- نگاه كردن در آئينه 12 _ پوشيدن موزه و جوراب 13 _ دروغ گفتن ودشنام دادن ومفاخرات 14 _ مجادله نمودن 15 _ كشتن جانوران بدن 16 _ زينت نمودن 17 _ ماليدن روغن بر بدن 18 _ جدا نمودن مو از بدن 19 _ پوشاندن سر از براى مردان 20 _ پوشاندن رو از براى زن 21 _ سايه قرار دادن بر خود براى مردان 22 _ ناخن گرفتن 23 _ سلاح برداشتن بيرون آوردن خون از بدن كندن درخت وگياه حرم حكم جاهل وناسى بيان حكم نقصان طواف حكم زياد نمودن در طواف حكم قران بين دو طواف حكم شك در طواف احكام سعى حكم شك در سعى مصرف قربانى حكم كسانى كه قربانى پيدا نكردند اعمال عمره مفرده تعريف عمره مفرده استحباب عمره مفرده اشاره وجوب انجام صحيح اعمال پس از ورود به عمره عمره مفرده با نذر، عهد و قسم عمره مفرده و خمس زمان عمره مفرده اشاره فاصله بين دو عمره مفرده وصيّت به عمره مفرده نيابت عمره مفرده عمره كودكان و افراد نابالغ اعمال عمره مفرده مستحبّات احرام مكروهات احرام محرّمات احرام دوّم: طواف سوّم: نماز طواف چهارم: سعى بين صفا و مروه پنجم: تقصير ششم و هفتم: طواف نساء و نماز آن احكام مصدود و محصور احكام متفرّقه و تذكّرات اخلاقى اسرار عمره مفرده اسرار حج منزل اوّل: سير من الخلق الى الحق منزل دوّم: سير من الحقّ فى الحق استفتائات حج استفتائات مناسك حج شرايط وجوب حج عقل بلوغ قدرت بدنى داشتن وقت كافى استطاعت استطاعت با فروش اموال استطاعت با وام، قرض و بدهكارى استطاعت با وجوهات شرعيّه استطاعت بذلى استطاعت بانوان نيابت و استنابه شرايط نايب و منوبٌ عنه استنابه براى افراد مريض و ناتوان هدية ثواب حجّ و عمره احكام تقليد در حجّ و عمره احكام خمس در حجّ و عمره حجّ و عمره با مال حرام و غصبى وصيّت به حجّ و عمره حجِ ّ نذرى حجِ ّ استحبابى رضايت پدر، مادر و همسر در حجّ و عمره حجّ و عمرة كودكان و افراد نابالغ حجّ و عمرة افراد كثيرالشّك و وسواسى حجّ و عمرة افراد مسلوس و مبطون زمان حجّ و عمره اقسام حج احرام احرام نيّت تلبيه لباس احرام ميقات محرّمات احرام طواف طواف واجبات طواف قطع طواف طواف مستحب نماز طواف سعى بين صفا و مروه حلق يا تقصير طواف نساء احكام فاصلة زمانى بين عمرة تمتّع و حج تعيين روز عرفه و عيد قربان وقوف در عرفات وقوف در مشعرالحرام رمى جمره قربانى قربانى نيابت در قربانى شرايط قربانى زمان و مكان قربانى بدل قربانى ذبح كفّارات اعمال مكّه بيتوته در منى احكام محدود و محصور متفرّقه

حكم شك در سعى

حكم شك در سعى
مسأله 373 _ اگر كسى شك در عدد دفعات نمايد چنانچه شك در زيادى باشد مثل اين كه شك نمايد اين مرتبه كه تمام شده هفتمى است يا نهمى، سعى او محكومبه صحت است.
و چنان چه شك در نقيصه باشد مثل اين كه شك كند بين پنج و هفت يا در اثناء باشد شك كند اين مرتبه هفتم است يا نهم، سعى او محكوم به بطلان است چه آن كه شك او بعد از فراغ از عمل باشد يا قبل از فراغ بعد از تقصير باشديا قبل از آن در جميع صور بايد سعى را
اعاده نمايد.
تقصير
واجب پنجم از واجبات عمره تمتع تقصير است،معنى تقصير اين است كه مكلف قدرى از موى سر يا ريش يا سبيل خود را با مقراض يا غير آن ولو با دندان بگيرد.
مسأله 374 _ در محل شدن از عمره تمتع تقيرمتعين است، و تراشيدن موى سر كفايت نمى كند، بلكه بنابر احتياط وجوبى حرام است سر تراشيدن يك گوسفند قربانى كند ولى بنابراظهر واجب نيست.
مسأله 375 _ واجب است تقصير را بعد از فراغ از سعى به جا آورد و قبل از آن مشروع نيست بلكه تقديم تقصير بر آن موجب كفاره است وبايد يك گاو قربانى كند.
مسأله 376 _ اگر شخصى عمداً تقصير را ترك نمود تا آن كه با احرام حج محرم شد عمره تمتع او باطل است و حج او مبدل به اِفراد مى شود وبعد از آن لازم است عمره مفرده را بجا آورد واحوط آن است كه در سال آينده حج را اعاده نمايد.
مسأله 377 _ اگر شخصى از روى فراموشى تقصير را ترك نمود تا آن كه با احرام حج محرم شد عمره صحيح است وبنابر احتياط يك گوسفند قربانى كند.
مسأله 378 _ تمام چيزهائى كه به جهت احرام برمحرم حرام شده بود، پس از تقصير حلال مى شود حتى سر تراشيدن.
قسمت دوم حج تمتع
در گذشته بيان شد كه واجبات حج تمتع سيزده است كما اين كه شرائط آن در همان جا ذكر شد ونيز بيانكرديم كه كسى كه اعمال عمره تمتع را به جا آورد جائز نيست از مكه معظمه بدون احرام حج خارج شود مگر دو دسته رجوع شود به مبحث اقسام حج اول رساله.
احرام حج
واجب اول از واجبات حج تمتع احرام است، و واجبات وتروك آن به همان كيفيت است كه در احرام عمره ذكر شد، ونيت آن چنين است احرام مى بندم در حج تمتع براى اعمال حج به قصد فرمان الهى، ودر مبحث بيانكرديم حقيقت احرام ووجوب تلبيه ومحل گفتن آن و موضع قطع تلبيه را.
مسأله 379 _ در مبحث مواقيت گفتيم كه احرام حج بايد از مكه باشد ومكلف مخير است از هر جاى مكه كه بخواهد احرام ببندد بلى افضل مسجد است وافضل مواضع مسجد، مقام ابراهيم يا حجر اسماعيل است.
مسأله 380 _ وقت احرام حج پس از اعمال عمره است وافضل اوقات آن روز ترويه است يعنى هشتم ذى الحجه، وجائز است احرام حج را تا سه روز پيش از ترويه مقدم بدارد خصوصاً نسبت به پيرمرد ومريض كه ترس از ازدحام داشته باشند واز اين جهت پيش از مردمبيرون روند، ولى غير معذروين بنابر احتياط مقدم ندارد احرام را به روز ترويه، وجائز است تأخير آن از روز ترويه تا آن كه وقت وقوف به عرفات فوت نشود.
مسأله 381 _ اگر كسى از روى جهل يا فراموشى احرام حج را ترك نمود تا از مكه خارج شد در آن چندصورت است:
1 _ آن كه قبل از عرفات متذكر شود، در
اين صورت اگر تمكن دارد بايد برگردد واز مكه احرام ببندد واگر تمكنندارد به جهت ضيق وقت يا عذر ديگر از همان موضع تذكر احرام ببندد.
2 _ آن كه تذكر در عرفات يا مشعر يا بعد از افاضه ازمشعر باشد در اين صورت مى تواند از همان جا كه متذكر شده احرام ببندد وبرگشتن به مكه لازم نيست ولو تمكن داشتهباشد.
3 _ آن كه تذكر
بعد از تمام شدن اعمال حج باشددر اين صورت حج او صحيح است.
مسأله 382 _ اگر شخصى با علم وعمد احرام حج را ترك نمود چنانچه تا زمان وقوف به عرفات تدارك آن ممكن باشد بايد تدارك نمايد واگر تا زمان وقوف به عرفات ممكن نشد، حج او باطل است ولازم است در سال آينده قضاء نمايد.
وقوف به عرفات
واجب دوم از واجبات حج تمتع وقوف به عرفات است عرفات نام محل مخصوصى است كه در چهار فرسخى مكه است، ومراد وقوف بودن در آن جا است چه سواره، چه پياده، ساكن يا متحرك، ايستاده يا نشسته ياخوابيده در اين وقوف قصد قربت معتبر است.
مسأله 383 _ بايد وقوف از روى اختيار مكلف باشد پس اگر در مجموع مدت بيهوش بود وقوف او باطلاست، وهمچنين اگر خواب بود بدون آن كه قبلا نيت وقوف كرده باشد.
مسأله 384 _ براى شخص مختار زمان وقوف به عرفات از اول ظهر روز نهم ذى الحجه تا غروب شرعى است اگر چه مقدارى از اول وقت را اگر قبل از عرفات مشغول به مقدمات مستحبه از قبيل غسل ونماز باشد مانعى ندارد، بلكه تأخير تا يك ساعت بعد از ظهر تقريبا مطلقا جائز است، ووقوف در
اين مدت اگر چه واجب است ولى از اركان نيست يعنى اگر مكلف در بعضى از اين مدت ترك وقوف نمايد مرتكب حرام شده ولى حج او باطل نيست، بلى وقوف فى الجمله ما بين يك ساعت بعد از ظهرتقريبا وغروب شرعى از اركان است پس اگر در صورت اختيار در تمام اين مدت هيچ وقوف ننمايد حج او فاسد است.
مسأله 385 _ اگر مكلف در وقت مزبور كه وقت اختيارى است متمكن از وقوف نشد يا فراموش نمود يا جاهل غير مقصر بود، لازم است در شب عيد مقدارى از اول شب تا طلوع فجر وقوف نمايد واين وقت را وقت اضطرارى مى نامند.
وچنانچه وقوف نمود حج او صحيح است وچنان چه متمكن از وقوف در وقت اضطرارى بود وعمدا وقوف ننمود حج او باطل است.
مسأله 386 _ بر شخصى كه متمكن از وقوف اختيارى نبود واجب است وقوف اضطرارى در صورتى كه بداند كه اگر وقوف اضطرارى بنمايد درك وقوف اختيارىمشعر را مى نمايد والا واجب نيست.
مسأله 387 _ اگر كسى متمكن از وقوف اضطرارى نشد يا فراموش كرد تا طلوع فجر وقوف به مشعر مجزى است وحج او صحيح است.
مسأله 388 _ شخص مختار كه واجب است از اول ظهر تا يك ساعت بعد از ظهر تا در غروب در عرفات بماند اگر با علم وعمد پيش از غروب از آنجا كوچ كند حج اوصحيح است ولى معصيت كرده وبايد برگردد وواجب است در منى در روز عيد يك شتر در راه خدا نحر كند، واگراز اين كفاره متمكن نشد بايد هيجده روز روزه بگيرد در مكه يا در راه يا در
منزل خود پس از مراجعت ودر وجوب كفاره فرقى نيست بين آن كه برگردد قبل از غروب آفتاب به عرفات يا برنگردد در هر دو صورت كفاره واجب است.
مسأله 389 _ اگر مكلف از جهت فراموشى يا جهل به حكم پيش از غروب، از عرفات كوچ كند بايد پس از علم يا تذكر به عرفات برگردد وكفاره بر او واجب نيست ولو پس از علم وتذكر برنگردد به عرفات.
مسأله 390 _ اگر چه شبهه نيست در اين كه دعا وذكر در حال وقوف به عرفات از مستحبات اكيده است ولى فتواى بعضى از فقهاء به وجوب دعا و بعضى ديگر به وجوب صلوات بر پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) وذكر ضعيف است.
پس اگر در تمام مدت وقوف هيچ عمل عبادى انجام ندهد حج او صحيح است ومعصيت هم نكرده است.
مسأله 391 _ هرگاه اول ماه نزد قاضى اهل تسنن ثابت شد وبر طبق آن حكم نمود، در نزد شيعه ثابت نشد يا ثابت شد كه اول ماه نيست در آن جا چند صورت است:
1 _ راهى براى متابعت نكردن نباشد واگر بخواهد مخالفت نمايد ولو به اين كه روز بعد مقدارى از وقوف كهركن است به جا آورد خوف تلف نفس يا قطع عضوى ازاعضاء يا از بين رفتن آن بشود در اين صورت واجب است متابعت، ومخالفت آنان حرام است واگر وقوف آنان وقوف نمايد حج او صحيح و احتياج به اعاده ندارد و اگر مخالفت نمايد و در آن روز ننمايد روز بعد وقوف كند حج او باطل است.
2 _ راهى براى متابعت نكردن نباشد وبر مخالفت با آنان محذورى كه گذشت مترتب
نشود ولى ممكن است ضررى به او برسانند يا در مشقت و زحمت بيافتد در اينصورت اگر تبعيّت نمايد حج او صحيح واحتياج به اعاده نيست واگر مخالفت هم نمايد حجش صحيح است.
3 _ راهى براى متابعت كردن دارد و چنانچه مخالفت نمايد هيچگونه ضرر واذيّتى متوجه خودش و بقيه شيعه نمى شود، در اين صورت جائز نيست متابعت نمايد و اگر تبعيّت نمود واحتياط نكرد حجش باطل است
4 _ نتواند مخالفت نمايد و به درك وقوف اختيارى عرفه ولى از وقوف اضطرارى آن مانعى نباشد در اين صورت اگر تبعيت نمايد حجش صحيح است.
وقوف در مزدلفه
واجب سوم از واجبات حج تمتع از وقوف در مزدلفهاست (ومزدلفه نام جائى است كه مشعر الحرام هم مى نامند) وزمان وقوف كه مراد بودن در آن محل است به اختلاف مكلفين مختلف است، براى مرد مختار زمان وقوف روز عيد قربان از طلوع فجر تا طلوع خورشيد است، بلكه اگر اواخر وقت هم به مزدلفه برود واجب را به جا آورده است ولى زودتر از طلوع شمس نبايد از وادى محسر كه حدود مزدلفه است كوچ بنمايد پس مكلف مى تواند ديرتر ازطلوع فجر برود به مزدلفه ولى نمى تواند زودتر از طلوع شمس از آن حدود خارج شود.
و زمان وقوف براى زنان وصاحبان عذر وضعفاء از مردان وكسانى كه كار ضرورى داشته باشند شب عيد قربان تا طلوع شمس است ولازم نيست تمام شب را بمانند بلكه مقدارى از آن را اگر وقوف نمايند كافى است.
وزمان وقوف براى كسانى كه وظيفه شان وقوف دريكى از دو وقت گذشته است ولى به واسطه ضرورت وقوف ننمودند از اول طلوع
آفتاب تا ظهر روز عيد است همين قدر كه مقدارى از اين وقت را وقوف نمايند واجب را به جا آورده اند.
مسأله 392 _ كسى كه عالماً عامداً مختارا وقوف به مزدلفه را ترك نمايد حج او باطل است ولو وقوف به عرفه نموده باشد ويك شتر كفاره هم بر او واجب مى شود.
مسأله 393 _ اگر مكلف از عرفات كوچ كرد وبه مزدلفه آمد واجب نيست ماندن شب در مزدلفه ولو تمكن از ماندن داشته باشد.
مسأله 394 _ معتبر است در وقوف به مزدلفه كه وقوف را به قصد امتثال فرمان خداوند به جا آورد و لازم نيست قصد نمايد وقوف براى حجة الاسلام است يا غير آن همين قدر كه قصد نمايد وقوفى كه امر به او شده است كفايت مى كند.
مسأله 395 _ شخصى كه وظيفه اش وقوف در بين الطلوعين است اگر شب را در مزدلفه وقوف نموده وقبل از طلوع فجر از آنجا كوچ كند چنان چه از روى علم وعمد باشد حج او باطل ويك گوسفند كفاره بايد بدهد وچنان چه از روى جهل باشد حجش صحيح است ولى يك گوسفند كفاره بر او واجب است.
اختلاف حال مكلف از جهت ادراكوقوفين
از مطالب گذشته معلوم شد كه براى عرفات دو وقوف است اختيارى واضطرارى، وبراى مزدلفه سه وقوف است دو اضطرارى، شب عيد، وروز عيد، يك اختيارىبين الطلوعين روز عيد، ووظيفه محرم بر حسب درك وقوفين يا يكى از آنها اختلاف دارد زيرا در آن چند صورت است:
صورت اول آن كه مكلف اختيارى عرفه را درك نمايد و وقوف به مزدلفه را مطلقا ترك كند در اين صورت چنان چه ترك وقوف به مزدلفه
از روى علم وعمد باشد حج او باطلوسال آينده بايد حج نمايد، در صورتى كه حج بر او واجبباشد ويك شتر كفاره بر او واجب است، وچنان چه ترك وقوف از روى جهل باشد حج او صحيح وظاهرا يك گوسفند كفاره واجب است، وچنان چه از روى نسيان واضطرار باشد حجش صحيح است وچيزى بر او نيست.
مسأله 396 _
شخصى كه عن علم وعمد وقوف راترك كند بقيه اعمال حج را لازم نيست بجا آورد بلكه بايد عدول كند به عمره مفرده و با همان احرام كه بسته است براى حج عمره مفرده به جا آورد وبعد از آن از احرام خارج شود.
صورت دوم فقط اضطرارى عرفه را درك نمايد چنين شخصى حج او باطل و بايد به همان احرام كه براى حج بسته بوده عمره مفرده به جا آورد وبعد از آن از احرام خارجشود، ودرصورتى كه حج واجب بوده وترك وقوف به مزدلفه عمدى باشد سال آينده واجب است حج به جا آورد و اگر عمدى نبوده وجوب حج در سال آينده منوط است بهبقاء شرط وجوب.
صورت سوم آن كه اختيارى مشعر را كه بين الطلوعين است درك نمايد، در اين صورت اگر ترك وقوف به عرفه عمدى باشد حجش باطل وبايد عدول كند عمره مفرده به نحوى كه گذشت واگر غير عمدى باشد حج او صحيح است.
صورت چهارم شب عيد مزدلفه را فقط درك نمايددر اين صورت اگر محرم زن باشد يا مرد معذور ومريضحجش صحيح است واگر مرد مختار غير معذور باشدحجش باطل است وبايد عدول كند با همان احرم به عمره مفرده.
صورت ششم آن كه درك نمايد وقوف اختيارى هر كدام
از عرفات و مزدلفه را در اين صورت حج صحيح است وچيزى بر او نيست.
صورت هفتم آن كه درك نمايد اختيارى عرفه با وقوف شب مزدلفه را در اين صورت چنانچه محرم زن يا مرد معذور باشد حجش صحيح است بلا اشكال، واگر مرد غير معذور باشد گر چه حجش صحيح است، ولى يك گوسفند كفاره بر او ثابت است.
صورت هشتم آن كه درك كند وقوف اختيارى عرفه را با وقوف روز عيد مزدلفه در اين صورت، چنان چه ترك اختيارى مزدلفه از روى علم وعمد باشد حجش باطلوبايد عدول نمايد به عمره مفرده، وچنان چه ترك اختيارى مزدلفه از روى اضطرار باشد حجش صحيح است و چيزى بر او نيست.
صورت نهم آن كه وقوف اضطرارى عرفه را درك نمايد با وقوف در شب در مزدلفه در اين صورت اگر ترك وقوف اختيارى عرفه عمدى و اختيارى باشد حجش باطلوالا حجش صحيح است، و در صورت بطلان حج بايد عدول نمايد به عمره مفرده.
صورت دهم آن كه موقوف اضطرارى عرفه وموقف اختيارى مزدلفه كه بين الطلوعين است، درك نمايد در اين صورت نيز اگر ترك وقوف اختيارى عرفه عمدى باشد حج باطل وبايد عدول كند به عمره مفرده، واگر عمدى نباشد،حجش صحيح است.
صورت يازدهم آن كه درك كند موقوف اضطرارى عرفات وموقف اضطرارى مزدلفه در اين صورت اگر ترك وقوف اختيارى عرفه يا ترك وقوف در مزدلفه عمدى باشد حج او باطل و بايد عدول نمايد با همان احرام به عمره مفرده ودر سال آينده حج به جا آورد اگر حجش حجة الاسلام باشد، واگر ترك هر دو اضطرارى باشد حج او صحيح است. واجبات
منى بعد از آن كه مكلف از مزدلفه كوچ كرد واجب است به سوى منى برگشته وواجبات آنجا را چنان چه تفصيلا بيان خواهد شد انجام دهد.
رمى جمره عقبه
واجب چهارم ار واجبات حج رمى جمره عقبه است و معناى آن اين است كه مكلف به محلى كه نام آن جمره عقبه است، سنگ ريزه بياندازد ودر آن چند چيز معتبراست.
1 _ آن كه رمى نمودن در روز عيد قربان پس از طلوع آفتاب تا غروب باشد وتأخير آن جائز نيست كما اين كه تقديم جائز نيست، مگر براى زنان ومردان معذور ومريض كه مى تواند در شب عيد رمى نمايد.
2 _ آن كه عدد ريگها هفت باشد وكمتر از آن مجزى نيست.
3 _ آن كه سنگ ريزه ها را از حرم بردارد پس اگر از غيرحرم برداشت مجزى نيست، ومواضع مختلفه حرم فرقى ندارد اگر چه برداشتن از مشعر مستحب است.
4 _ آن كه سنگ ها را از مسجد الحرام ومسجد الخيف برندارد اگر از آنجا برداشت، مجزى نيست.
5 _ آن كه سنگ ريزه ها بكر باشند يعنى كسى قبلا آنها را نينداخته باشد.
6 _ نيّت قربت نمايد به اين نحو (كه هفت سنگ بهجمره عقبه مى اندازم در حج قربةً الى الله تعالى).
7 _ آن كه سنگ ريزه ها به جمره بخورد.
8 _ آن كه خوردن سنگ به جمره به وسيله پرتاب كردن باشد، پس اگر آن را روى جمره بگذارد به نحوى كهپرتاب كردن صدق ننمايد كافى نيست، ودر صورتى كهمكلف سنگ ريزه را پرتاب كند وآن به جاى ديگر برسد و از آنجا به جمره بخورد بنابر اظهر كفايت مى كند، مگر آن
كه آنچيز حيوان يا انسان باشد و بداند يا احتمال دهد كه حركت او مؤثر در خوردن به جمره است در اين صورت اظهر آن است كه كافى نيست.
9 _ آن كه پرتاب كردن با دست باشد بنابر احتياطوجوبى، پس اگر آن با پا پرتاب كند مجزى نيست بنابر احتياط.
10 _ آن كه سنگ ريزه ها را يكى يكى پرتاب كند پساگر چند عدد را يك مرتبه پرتاب نمايد ولو دو تا باشد مجزى نيست، وبنابر احتياط واجب مراعات كند كه ولو دو تاى از آنها يك دفعه به جمره نخورد بلكه پياپى باشد.
11 _ آن كه سنگ باشد وريزه البته خيلى هم ريزه نباشد.
مسأله 397 _ لازم نيست رمى جمره قبل از ذبح كه واجب پنجم است باشد، بلى مستحب است.
مسأله 398 _ معذروين وبچه ها نائب مى گيرند دررمى ورمى نائب كفايت مى كند، مگر آن كه رفع عذر قبل از گذشتن وقت بشود در اين صورت واجب است خودش اعاده نمايد، ودر خصوص مريض لازم است در صورت امكان خودش را در محل رمى ببرند واز طرف او رمى نمايند.
مسأله 399 _ اگر رمى جمره را از روى فراموشى يا جهل به حكم ترك نمود وبعد از طواف زيارت عالم يا متذكر شد، لازم است برگشته ورمى را تدارك نمايد، وظاهر اين است كه اعاده طواف هم لازم است، وهمچنيندر صورتى كه از روى علم وعمد ترك كرده باشد، وظاهراً كفاره بر او واجب نيست.
مسأله 400 _ اگر شخصى از روى جهل يا فراموشى بلكه با عمد وعلم رمى در روز عيد را ترك نمود، لازم است تا روز سيزدهم هر وقت
كه متذكر شد در روز آن را به جا آورد پس اگر شب يازدهم يا دوازدهم يا سيزدهم عالم يا متذكرشد لازم است روز بعد آن را انجام دهد، وچنان چه به مكه رفته باشد واجب است برگردد ورمى نمايد اگر روز سيزدهمنگذشته باشد.
مسأله 401 _ اگر از روى جهل يا فراموشى رمى را ترك نمود وبعد از روز سيزدهم عالم يا متذكر شد، لازم است در سال آينده خود يا نائب او رمى نمايد وواجب نيست برگشتن به منى ورمى نمودن وفقهاء فرموده اند كه اگر عالماً عامداً هم ترك نمود، همين حكم جارى است.
وهمچنين است حكم اگر بعد از بيرون رفتن از مكه عالم يا متذكر شود كه رمى را ترك نموده.
قربانى
واجب پنجم از واجبات حج تمتع قربانى كردن است و بر هر مكلف كه حج تمتع بنمايد قربانى كردن واجب است چه آن كه حج واجب باشد يا مستحب، ودر غير حج تمتعقربانى واجب نيست مگر در حج قِران كه ذبح همان حيوانى كه قارن همراه دارد واجب است.
وواجب است در ذبح امورى:
1 _ قصد قربت بنمايد به اين نحو كه قصد كند قربانى را براى انجام امر الهى ذبح مى نمايم.
2 _ آن كه ذبح در منى يا مكه ويا بين اين دو باشد و لازم نيست كه در منى باشد، خصوصا در مثل زمان ما كه حكومت تغيير داده است محل ذبح را از منى ودر وادى محسر قرار داده است، بلى در صورت امكان بهتر است كه در منى باشد.
3 _ آن كه بر روز عيد مقدم ندارد ذبح را وتأخير از روز سيزدهم جائز نيست مگر براى معذور
كه تأخير تا آخر ذيحجه جائز است وشخص مختار اگر از روز سيزدهم تأخير بياندازد معصيت كرده ولى تا آخر ذيحجه وقت قربانى باقى است.
4 _ بنابر احتياط واجب ذبح در روز باشد مگر شخص خائف كه در شب هم مى تواند قربانى كند.
5 _ هر مكلف قربانى مختص به خود ذبح كندپس اگر دو نفر با هم يك گوسفند قربانى نمايند، كافى نيست و چنان چه نتواند مكلف قربانى مخصوص به خودتهيه نمايد تكليف منتقل به بدل كه بعداً بيان خواهد شد،مى گردد.
مسأله 402 _ واجب نيست قربانى بعد از رمىباشد بلكه مى توان قبل از رمى قربانى نمود ولى احتياط غير لزومى آن است كه مقدم بر رمى نباشد.
جنس قربانى.
مسأله 403 _ لازم است قربانى از جنس شتر يا گاو يا گوسفند باشد.
و در شتر معتبر است كه پنج سال داشته ودر سال ششم داخل باشد.
و در گاو معتبر است بنابر احتياط دو سال داشته و در سال سوم داخل باشد.
و در گوسفند اگر بُز باشد بنابر احتياط معتبر است دو سال داشته ودر سال سوم داخل باشد واگر ميش يا برّه باشد، معتبر است بنابر احتياط يك سال را تمام كرده باشد.
امورى كه در قربانى معتبر است.
مسأله 404 _ در قربانى چند امر معتبر است:
1 _ آن كه سالم باشد پس حيوان مريض كفايتكند.
2 _ آن كه تام الاجزاء باشد پس حيوان ناقص مانندكور، لنگ، گوش بريده، حيوانى كه از شاخ اندرونى او چيزى ناقص باشد، كفايت نمى كند.
بلى حيوانى كه شاخ بيرون او شكسته يا بريده باشد و يا گوش او پاره شده ولى قطع نشده باشد، ويا دم او بريده
باشد، كافى است.
واما حيوانى كه از اصل خلقت گوش يا شاخ يا دم نداشته باشد پس كفايت آن در قربانى مشكل است و بنابر احتياط اكتفاء به آنها ننمايد.
3 _ آن كه حيوان خصى يعنى اخته شده نباشد مگر در صورتى كه تمكن از غير آن نداشته باشد، واما حيوان موجوء يعنى حيوانى كه رگهاى خصيتين او را ماليده باشند تا فاسد شده باشد، و مرضوض يعنى حيوانى كه تخمهاى او را ماليده باشند پس ظاهراً كفايت مى كند.
مسأله 405 _ اگر حيوانى را به گمان سالم بودن خريد وپس از پرداخت پول معيوت بودن او ظاهر شد ظاهر آن است كه در قربانى كفايت مى كند اگر چه احوط عدم كفايت آن است، وهمچنين اگر بعد از ذبح معلوم شودكه معيوب بوده.
مسأله 406 _ اگر حيوانى را به گمان آن كه چاق است خريد وبعد از آن معلوم شد لاغرى آن چه قبل از ذبح معلوم شود وچه بعد از آن در قربانى كفايت مى كند.
مسأله 407 _ اگر حيوانى را كه مكلف چاق بودن آن را نمى دانست يا خيال مى كرد لاغر است خريد وذبح نمود بعد معلوم شد چاق است در صورتى كه احتمال چاقى مى داده وبه جهت موافقت امر الهى به اميد چاق بودن، آن را ذبح كرده يا آن كه اگر احتمال نمى داده جاهل به حكم يا ناسى بوده وبه جهت اطاعت فرمان الهى ذبح كرده درقربانى كفايت مى كند، واگر احتمال چاقى نمى داده و از روى بى مبالاتى آن را ذبح نموده كفايت نمى كند.
مسأله 408 _ اگر حيوان واجد شرائط پيدا نكردمثل آن كه
حيوان موجود لاغر باشد يا خصى يا لنگ ظاهر ياكور ظاهر يا مريض ظاهر المرض يا شاخ داخل آن بريده باشد. ويا عيب ديگرى دارد ظاهراً در قربانى كفايت مى كند.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم