احکام شرعی
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني

احكام تقليد احكام طهارت آب مطلق ومضاف آب كر آب قليل آب جارى آب باران آب چاه احكام آبها احكام تخلى احكام تخلى استبراء مستحبات ومكروهات تخلى نجاسات نجاسات بول وغائط منى مردار خون سگ وخوك كافر شراب فقاع عرق شتر نجاستخوار عرق جنب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام نجاسات مطهرات مطهرات آب زمين آفتاب استحاله انقلاب انتقال اسلام تبعيت برطرف شدن عين نجاست استبراء حيوان نجاستخوار خارج شدن خون تيمم ميت سنگ استنجاء غائب شدن مسلمان احكام ظرفها احكام ظرفها وضوء وضوء وضوى ارتماسى دعاهايى كه موقع وضوء گرفتن مستحب است شرايط وضوء احكام وضوء چيزهايى كه بايد براى آنها وضوء گرفت چيزهايى كه وضوء را باطل مى كند احكام وضوى جبيره احكام جنابت احكام جنابت چيزهايى كه بر جنب حرام است چيزهايى كه بر جنب مكروه است غسل غسلهاي واجب غسلهاى مستحب غسل جنابت غسل ترتيبى غسل ارتماسى احكام غسل كردن استحاضه تعريف احكام مستحاضه حيض حيض احكام حائض اقسام زنهاى حائض اقسام زنهاى حائض 1 - صاحب عادت وقتيه وعدديه 2 - صاحب عادت وقتيه 3 - صاحب عادت عدديه 4- مضطربه 5-مبتدئه 6- ناسيه مسائل متفرقه حيض نفاس نفاس احکام ميت غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل وكفن ونماز ودفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر تيمم تيمم اول از موارد تيمم دوم از موارد تيمم سوم از موارد تيمم چهارم از موارد تيمم پنجم از موارد تيمم ششم از موارد تيمم هفتم از مواردتيمم چيزهايى كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضوء دستور تيمم بدل از غسل احكام تيمم احكام نماز احكام نماز نمازهاى واجب نمازهاى واجب يوميه وقت نماز ظهر وعصر وقت نماز مغرب وعشاء وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهاى مستحب وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشانيدن بدن در نماز لباس نمازگزار مكان نمازگزار جاهايى كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان واقامه ترجمه اذان واقامه واجبات نماز ارکان نماز پنج ركن نماز تكبيرة الاحرام قيام ( ايستادن ) قرائت ركوع سجود چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات ومكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتيب موالات قنوت ترجمه نماز 1-ترجمه سوره حمد 2- ترجمه سوره قل هو الله احد 3 - ترجمه ذكر ركوع وسجود 4- ترجمه قنوت 5 -ترجمه تسبيحات اربعه 6 -ترجمه تشهد تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر مبطلات نماز مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست شكيات نماز شكيات نماز شكهاى باطل شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد 1-شك در چيزى كه محل آن گذشته است 2-شك بعد از سلام 3- شك بعد از وقت 4 - كثير الشك ( كسى كه زياد شك مى كند ) 5-شك امام ومأموم 6 - شك در نمازهاى مستحبى شكهاى صحيح نماز احتياط سجده سهو سجده سهو دستور سجده سهو قضاى سجده وتشهد فراموش شده كم ويا زياد كردن اجزاء وشرائط نماز نماز مسافر مسائل متفرقه نماز نماز قضاء نماز قضاى پدر ومادر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت شرائط امام جماعت احكام جماعت چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب است چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات نماز آيات دستور نماز آيات نماز عيد فطر وقربان اجير گرفتن براى نماز احكام روزه احكام روزه چيزهايى كه روزه را باطل مى كند چيزهايى كه روزه را باطل مى كند 1-خوردن وآشاميدن 2-جماع 3 - استمناء 4-دروغ بستن به خدا وپيغمبر 5-رساندن غبار غليط به حلق 6 - فروبردن سر در زير آب 7 - باقى ماندن بر جنابت وحيض ونفاس تا اذان صبح 8- اماله كردن 9 - قى كردن احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كند آنچه براى روزه دار مكروه است جاهايى كه قضاء وكفاره روزه واجب است جاهايى كه قضاء وكفاره روزه واجب است كفاره روزه جاهايى كه فقط قضاى روزه واجب است احكام روزة قضاء احكام روزه مسافر كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اول ماه روزه هاى حرام ومكروه روزه هاى مستحب احكام خمس احكام خمس توضيح 1 - منفعت كسب 2- معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهرى كه به واسطه فرو رفتن در دريا بدست مى آيد 6- غنيمت 7 - زمينى كه كافر ذمى از مسلمان بخرد . مصرف خمس احكام زكوة زكوة شرايط واحب شدن زكوة زكوة گندم وجو وخرما وكشمش نصاب طلا نصاب نقره زكوة شتر وگاو وگوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكوة شرايط كسانى كه مستحق زكوتند نيت زكوة مسائل متفرقه زكوة زكوة فطره مصرف زكوة فطره مسائل متفرقه زكوة فطره احكام حج احكام حج احكام خريد وفروش احكام خريد وفروش خريد وفروش چيزهاى كه در خريد وفروش مستحب است معاملات مكروهه معاملات باطله وحرام شرائط فروشنده وخريدار شرايط جنس وعوض آن صيغه خريد وفروش خريد وفروش ميوه ها نقد ونسيه معامله سلف معامله سلف شرايط معامه سلف احكام معامله سلف فروش طلا ونقره به طلا ونقره مسائل متفرقه خريد و فروش احكام شركت احكام صلح احكام اجاره احكام اجاره شرايط مالى كه آن را اجاره مى دهند شرايط استفاده ى مالي که آن را اجاره مى دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه ( امانت ( احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج وزناشويى احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرايط عقد عيبهايى كه به واسطه آنها مى شود عقد را بهم زد . عده از از زنها كه ازدواج با آنان حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشويى احكام شير دادن احكام شير دادن آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق احكام طلاق عده طلاق عده زنى كه شوهرش مرده طلاق بائن وطلاق رجعى احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام غصب احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند احكام سر بريدن وشكار كردن حيوانات احكام سر بريدن وشكار كردن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات شرايط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهايى كه موقع سر بريدن حيوانات مستحب است چيزهايى كه در كشتن حيوانات مكروه است . احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با شگ شكارى صيد ماهى صيد ملخ احكام خوردنيها وآشاميدنيها احكام خوردنيها وآشاميدنيها چيزهايى كه موقع غذا خوردن مستحب است . چيزهايى كه در غذا خوردن مكروه است مستحبات آب آشاميدنى مكروهات آب آشاميدن احكام نذر وعهد احكام قسم خودرن احكام قسم خودرن احكام وقف احكام وقف احكام وصيت احكام وصيت احكام ارث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن وشوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام ديه احكام ديه احکام مسائل روز حكم نماز وروزه كسانى كه با هواپيما مسافرت مى كنند احكام راديو وتلويزيون مسائل متفرقه مسائل متفرقه وصيت به حج احكام نيابت اقسام عمره اقسام حج حج تمتع حج تمتع عبارت از دو عبادت است اعمال عمره تمتع در شرائط حج تمتع صورت تلبيه كارهائى كه ترك آن بر محرم لازم است 1 _ شكار حيوان صحرائى 2 _ نزديكى با زنان 3 _ بوسيدن زن 4 _ لمس زن 5 _ نگاه كردن به زن وملاعبه با او 6 _ استمناء 7 _ عقد نكاح 8 _ استعمال بوى خوش 9 _ پوشيدن لباس دوخته براى مرد 10 _ سرمه كشيدن 11- نگاه كردن در آئينه 12 _ پوشيدن موزه و جوراب 13 _ دروغ گفتن ودشنام دادن ومفاخرات 14 _ مجادله نمودن 15 _ كشتن جانوران بدن 16 _ زينت نمودن 17 _ ماليدن روغن بر بدن 18 _ جدا نمودن مو از بدن 19 _ پوشاندن سر از براى مردان 20 _ پوشاندن رو از براى زن 21 _ سايه قرار دادن بر خود براى مردان 22 _ ناخن گرفتن 23 _ سلاح برداشتن بيرون آوردن خون از بدن كندن درخت وگياه حرم حكم جاهل وناسى بيان حكم نقصان طواف حكم زياد نمودن در طواف حكم قران بين دو طواف حكم شك در طواف احكام سعى حكم شك در سعى مصرف قربانى حكم كسانى كه قربانى پيدا نكردند اعمال عمره مفرده تعريف عمره مفرده استحباب عمره مفرده اشاره وجوب انجام صحيح اعمال پس از ورود به عمره عمره مفرده با نذر، عهد و قسم عمره مفرده و خمس زمان عمره مفرده اشاره فاصله بين دو عمره مفرده وصيّت به عمره مفرده نيابت عمره مفرده عمره كودكان و افراد نابالغ اعمال عمره مفرده مستحبّات احرام مكروهات احرام محرّمات احرام دوّم: طواف سوّم: نماز طواف چهارم: سعى بين صفا و مروه پنجم: تقصير ششم و هفتم: طواف نساء و نماز آن احكام مصدود و محصور احكام متفرّقه و تذكّرات اخلاقى اسرار عمره مفرده اسرار حج منزل اوّل: سير من الخلق الى الحق منزل دوّم: سير من الحقّ فى الحق استفتائات حج استفتائات مناسك حج شرايط وجوب حج عقل بلوغ قدرت بدنى داشتن وقت كافى استطاعت استطاعت با فروش اموال استطاعت با وام، قرض و بدهكارى استطاعت با وجوهات شرعيّه استطاعت بذلى استطاعت بانوان نيابت و استنابه شرايط نايب و منوبٌ عنه استنابه براى افراد مريض و ناتوان هدية ثواب حجّ و عمره احكام تقليد در حجّ و عمره احكام خمس در حجّ و عمره حجّ و عمره با مال حرام و غصبى وصيّت به حجّ و عمره حجِ ّ نذرى حجِ ّ استحبابى رضايت پدر، مادر و همسر در حجّ و عمره حجّ و عمرة كودكان و افراد نابالغ حجّ و عمرة افراد كثيرالشّك و وسواسى حجّ و عمرة افراد مسلوس و مبطون زمان حجّ و عمره اقسام حج احرام احرام نيّت تلبيه لباس احرام ميقات محرّمات احرام طواف طواف واجبات طواف قطع طواف طواف مستحب نماز طواف سعى بين صفا و مروه حلق يا تقصير طواف نساء احكام فاصلة زمانى بين عمرة تمتّع و حج تعيين روز عرفه و عيد قربان وقوف در عرفات وقوف در مشعرالحرام رمى جمره قربانى قربانى نيابت در قربانى شرايط قربانى زمان و مكان قربانى بدل قربانى ذبح كفّارات اعمال مكّه بيتوته در منى احكام محدود و محصور متفرّقه

دوّم: طواف

دوّم: طواف
(مسأله 170) كسى كه به قصد انجام عمره محرم شده است، بايد پس از ورود به مسجدالحرام، هفت دور به گرد خانه كعبه بگردد. به اين عمل «طواف» و به هر دور آن يك «شوط» گفته مى شود.
(مسأله 171) طواف به هر شكلى باشد اشكال ندارد؛ مثلاً طواف كننده مى تواند پياده طواف نمايد يا بر صندلى چرخدار يا طبق يا دوش كسى بنشيند، چنانچه مى تواند آهسته يا تند برود، يا حتّى بدود. ولى بهتر است پياده و با وقار و طمأنينه حركت نمايد.
ترك طواف
(مسأله 172) اگر كسى عمداً طواف را ترك كند و پس از
احرام، سعى صفا و مروه و تقصير نمايد، عمره او باطل است.
زمان طواف
(مسأله 173) از زمانى كه محرم وارد مسجدالحرام مى شود، مى تواند طواف نمايد. ولى لازم نيست به محض ورود به خانه خدا طواف را شروع كند، بلكه مى تواند قبل از طواف واجب، طواف مستحبّى يا اعمال ديگرى به جا آورد.
(مسأله 174) تأخير در انجام طواف تا وقتى كه محرم در مكّه حضور دارد و وقت كافى براى انجام ساير اعمال عمره مفرده دارد، جايز است. ولى بسيار به جاست كه همه اعمال عمره در اوّلين فرصت ممكن انجام شود.
مكان طواف
(مسأله 175) طواف بايد در مسجدالحرام انجام شود و همه جاى مسجد مطاف است. بنابراين طواف در مكان هاى دورتر مسجد و در طبقات بالا هم صحيح است. گرچه بهترين مكان براى طواف، بين خانه كعبه و مقام ابراهيم مى باشد.
نيابت در طواف
(مسأله 176) طواف كننده بايد به هر شكل ممكن خودش طواف را انجام دهد و جواز نائب گرفتن در طواف مربوط به موارد خاصّى است كه به هيچ وجه امكان طواف كردن نباشد.
(مسأله 177) اگر كسى به واسطه عذرى نظير مرض يا فلج و مانند اين ها، خودش نتواند طواف كند، اگر ممكن است بايد او را به دوش بگيرند يا با صندلى و تخت روان و نظاير آن، او را طواف دهند و اگر ممكن نيست بايد نايب بگيرد.
واجبات طواف
1. نيّت
(مسأله 178) چون طواف خانه خدا يكى از عبادات است، بايد با نيّت خالص و براى خداوند متعال به جا آورده شود. بنابراين اگر كسى در طواف ريا كند، علاوه بر اينكه طواف او باطل است، مرتكب گناه بزرگى هم شده است.
(مسأله 179) منظور از خلوص نيّت در طواف و
ساير اعمال عبادى اين است كه انسان در آن عمل انگيزه الهى داشته باشد و ديگرى را در اين انگيزه شريك قرار ندهد. و براى صحّت آن عمل فرقى نمى كند كه براى تقرّب به درگاه الهى انجام شود يا براى رضا و خشنودى خداوند يا براى اطاعت امر او يا براى رفتن به بهشت يا براى سعادت دنياى خود و وابستگان و يا حتى براى ترس از كيفر و عقاب خداوند، و در همه موارد چون آن عبادت براى خداوند تبارك و تعالى انجام مى شود، كافى و صحيح است.
(مسأله 180) لازم نيست نيّت را به زبان بگويد يا از قلب بگذراند بلكه همين قدر كه بنا دارد آن عمل را به جا آورد كفايت مى كند. ولى از اوّل بايد قصد انجام طواف معيّنى را داشته باشد.
(مسأله 181) لازم نيست در ابتداى هر شوط نيّت تكرار شود، بلكه همين مقدار كه از اوّل تا آخر توجّه به عملى كه انجام مى شود داشته باشد، كفايت مى كند.
(مسأله 182) اگر بعد از طواف يا ديگر اعمال عمره، ريا و تظاهر باشد، گرچه گناه است و به حقيقت طواف يا آن عمل ضرر مى زند، ولى باعث بطلان نيست.
2. طهارت از حدث
(مسأله 183) رعايت طهارت شرط صحّت طواف است و طواف كننده بايد با وضو يا غسل باشد.
(مسأله 184) در بين اعمال عمره مفرده فقط طواف عمره، طواف نساء و نمازهاى اين دو طواف نياز به وضو يا غسل دارند و رعايت طهارت در ساير اعمال عمره مفرده لازم نيست.
(مسأله 185) هر غسلى واجب و مستحبّ كفايت از وضو مى كند و مى شود با آن طواف كرد، مگر بعضى از اقسام غسل استحاضه كه احكام مخصوص به خود
دارد. بنابراين اگر كسى با غسل احرام يا غسل زيارت يا غسل طهارت و نظائر آن طواف كند، طواف او صحيح است، گرچه بهتر است وضو هم بگيرد.
(مسأله 186) اگر كسى عمداً يا سهواً يا از روى جهل به مسأله بدون طهارت طواف كند، طواف او باطل است.
(مسأله 187) اگر در اثناى طواف، طهارت كسى باطل شد، بايد طواف را رها كند و وضو يا غسل خود را اعاده نمايد.
(مسأله 188) اگر طهارت كسى بعد از اتمام شوط چهارم باطل شود، پس از تحصيل طهارت و بازگشت به مطاف مى تواند طواف را از همان جا كه قطع كرده است ادامه دهد و تمام نمايد. ولى طواف كسى كه قبل از اتمام شوط چهارم محدث شده، باطل است و پس از تجديد طهارت بايد طواف را از سر گيرد.
(مسأله 189) كسى كه نمى تواند وضو بگيرد يا غسل كند، اگر وقت طواف تنگ باشد، بايد طواف را خودش با تيمّم انجام دهد و گرفتن نايب براى او كافى نيست. ولى اگر بداند عذرش برطرف مى شود بايد صبر كند.
(مسأله 190) اگر زن در بين طواف حائض شود، بايد فوراً از مسجدالحرام خارج شود و پس از پاك شدن و به جا آوردن غسل حيض برگردد و اعمال را ادامه دهد.
(مسأله 191) زن حائض يا نفساء كه وقت ندارد در مكّه بماند تا پاك شود، بايد براى انجام طواف واجب و نماز آن، نايب بگيرد و سعى را خودش انجام دهد و پس از تقصير، در صورتى كه عذرش همچنان باقى باشد، بايد براى انجام طواف نساء و نماز آن هم نايب بگيرد.
(مسأله 192) زن مستحاضه براى انجام طواف و نماز آن، مى تواند
به دستور استحاضه عمل نمايد و خودش طواف را به جا آورد.
(مسأله 193) كسى كه جنب است يا غسل مسّ ميّت بر عهده اوست، اگر امكان غسل كردن او نباشد و وقت كافى هم براى صبر كردن و بر طرف كردن عذر خود نداشته نباشد، بايد تيمّم كند و طواف واجب و نمازطواف و ساير اعمال عمره را خودش به جا بياورد.
(مسأله 194) زن حائض يا نفساء كه پاك شده است، اگر امكان غسل كردن او نباشد و وقت كافى هم براى صبر كردن تا بر طرف شدن عذر خود نداشته باشد، بايد تيمّم كند و طواف و نماز طواف و ساير اعمال عمره را خودش به جا بياورد.
(مسأله 195) بانوان مى توانند با خوردن قرص، عادت ماهيانه خود را عقب بيندازند و طواف و نماز طواف و ساير اعمال عمره را تا آخر به جا آورند و عمره آن ها صحيح است.
(مسأله 196) اگر كسى معذور از غسل باشد و براى طواف، تيمّم بدل از غسل كند، ولى قبل از طواف و يا در بين طواف، تيمّم او باطل شود و عذر او همچنان باقى باشد، بايد براى طواف و نماز آن وضو بگيرد.
(مسأله 197) كسى كه به قصد غسل واجب يا مستحبّ، به حمام رفته ولى بعد از بيرون آمدن از حمام شك مى كند كه غسل انجام داده است يا خير، لازم نيست به شك خود اعتنا كند و مى تواند بنا را بر اين بگذارد كه غسل كرده است و طواف و نماز آن با همان غسل صحيح است. گرچه بهتر است وضو هم بگيرد.
(مسأله 198) كسى كه مى داند قبلاً طهارت داشته ولى شك دارد كه وضو يا غسل او باطل
شده است، مى تواند به شك خود اعتنا نكند و طواف او صحيح است. هرچند در ابتداى طواف يا قبل از شروع شدن طواف شك كند.
(مسأله 199) كسى كه قبل از شروع شدن طواف شك مى كند قبلاً طهارت داشته است يا خير، بايد براى طواف وضو بگيرد يا غسل كند.
(مسأله 200) اگر كسى در بين طواف يا بعد از طواف شك كند كه طهارت داشته است يا نه، مى تواند به شك خود اعتنا نكند و طواف او صحيح است. گرچه شك او قبل از تمام شدن شوط چهارم باشد، ولى اگر نماز طواف را به جا نياورده بايد براى نماز، طهارت تحصيل كند.
(مسأله 201) اگر كسى در بين طواف شك كند غسل جنابت يا حيض يا نفاس انجام داده يا نه، بايد طواف را رها كند و غسل نمايد. پس اگر بعد از شوط چهارم طواف را رها كرده باشد، مى تواند پس از غسل، از همان جا كه رها كرده ادامه دهد و تمام نمايد، و اگر قبل از شوط چهارم باشد، بايد پس از غسل از اوّل شروع كند.
(مسأله 202) اگر كسى بعد از اتمام طواف شك كند غسل جنابت يا حيض يا نفاس انجام داده يا نه، لازم نيست طواف را اعاده نمايد. ولى براى خواندن نماز طواف، بايد غسل كند.
(مسأله 203) كسى كه در اثر بيمارى قادر به نگهدارى بول يا باد معده خود نيست، يك وضو يا غسل براى انجام طواف و نماز طواف او كفايت مى كند. هرچند طواف واجب باشد.
3. پاك بودن بدن و لباس
(مسأله 204) بدن و لباس كسى كه طواف انجام مى دهد، بايد پاك باشد و طواف با بدن يا لباس نجس، باطل است.
(مسأله 205) اگر در
بدن يا لباس طواف كننده نجاستى باشد كه در نماز عفو شده است، طواف او صحيح است.
(مسأله 206) اگر چيز نجسى كه جزو لباس طواف كننده نيست همراه او باشد، طوافش صحيح است. مثل در بغل گرفتن بچه با بدن و لباس نجس يا همراه داشتن انگشتر و عينك و دستمال نجس و نظائر آن.
(مسأله 207) اگر كسى بعد از طواف بفهمد كه بدن يا لباسش نجس بوده، طوافش صحيح است.
(مسأله 208) اگر كسى فراموش كرد كه بدن يا لباسش نجس است و با بدن يا لباس نجس طواف كرد، طواف او اشكال ندارد، گرچه اعاده آن بهتر است.
(مسأله 209) اگر كسى در اثناى طواف متوجّه شد كه بدن يا لباسش نجس است، اگر مى تواند بايد تطهير يا تعويض نمايد، يا بدون آن طواف كند. و اگر هيچكدام ممكن نيست، بايد از مطاف بيرون رود و پس از ازاله نجاست برگردد، پس اگر بعد از اتمام شوط چهارم بوده مى تواند از همان جايى كه قطع كرده ادامه دهد، و اگر پيش از اتمام شوط چهارم بوده، بايد طواف را از اوّل شروع كند.
(مسأله 210) اگر كسى در بين طواف متوجه شد بدن يا لباس ديگرى نجس است، لازم نيست به او اطلاع دهد.
(مسأله 211) اگر كسى در اثر بيمارى قادر به نگهدارى بول خود نيست و پس از شروع طواف، بدن و لباس او مرتباً نجس مى شود، مى تواند با همان لباس طواف خود را ادامه دهد. گرچه بهتر است براى جلوگيرى از نجاست بدن و لباس از لباس هاى كوچكى كه براى نگهدارى ادرار دوخته شده است، استفاده نمايد.
4. ختنه
(مسأله 212) مرد طواف كننده بايد ختنه شده باشد وگرنه طواف او باطل است.
(مسأله 213)
اگر پسر نابالغ كه ختنه نشده است محرم شد يا او را محرم كردند، طوافش باطل است.
5. ستر عورت و رعايت پوشش
(مسأله 214) پوشاندن عورت براى طواف كننده واجب است.
(مسأله 215) زن بايد در حال طواف تمام بدن خود را بپوشاند، ولى پوشاندن قرص صورت و دست ها از سر انگشتان تا مچ لازم نيست.
(مسأله 216) اگر در بين طواف عورت مرد يا مقدارى از موهاى زن يا جايى از بدن او كه بايد در حال طواف پوشيده باشد ظاهر شود، در صورتى كه عمداً و با علم به مسأله باشد، طواف او باطل است و اگر از روى سهو يا جهل به مسأله باشد، اشكال ندارد. 6. شروع طواف از حجرالاسود و ختم به آن
(مسأله 217) طواف كننده بايد در هر شوط، طواف را از مقابل گوشه اى از كعبه كه حجرالاسود درآن قرار دارد، شروع و به آن ختم كند. و لازم نيست دقّت عقلى شود، بلكه همين مقدار كه عرفاً گفته شود از حجرالاسود شروع يا به آن ختم شد، كفايت مى كند.
(مسأله 218) طواف كننده بايد همان طور كه مردم طواف مى كنند، طواف را از مقابل حجرالاسود شروع كند و دور بزند و هنگام رسيدن مجدّد به حجرالاسود بدون توقّف به حركت خود ادامه دهد تا هفت شوط تمام شود.
(مسأله 219) شروع طواف از چند قدم مانده به خط مقابل حجرالاسود اشكال ندارد، ولى كارهايى كه اهل وسوسه براى به دست آوردن محاذات حجرالاسود انجام مى دهند، مثل اينكه توقّف مى كنند يا عقب و جلو مى روند، چه قبل از شروع طواف باشد و چه در بين طواف، حرام است.
7. بودن كعبه معظّمه در سمت چپ
(مسأله 220) طواف كننده بايد طورى طواف كند
كه كعبه معظّمه در طرف چپ او باشد.
(مسأله 221) در حال طواف لازم نيست در همه حالات شانه چپ طواف كننده به طرف كعبه معظّمه باشد و اگر در موقع دور زدن به واسطه رسيدن به حجر اسماعيل يا رسيدن به گوشه هاى خانه كعبه و نظاير آن، شانه چپ طواف كننده قدرى از سمت كعبه خارج و يا متمايل به پشت شود، اشكال ندارد. و به طور كلى طواف كننده بايد به طور متعارف و همانطور كه همه مسلمين طواف مى كنند، دور بزند و از كارهايى كه اهل وسوسه مى كنند، پرهيز نمايد.
(مسأله 222) اگر طواف كننده مقدارى از طواف را خلاف متعارف انجام دهد، مثل آنكه رو به كعبه معظّمه يا پشت به آن طواف نمايد، بايد آن مقدار را جبران كند. پس اگر مى تواند بايد برگردد و آن مقدار را جبران كند و اگر نمى تواند، بايد بدون قصد طواف دور بزند تا به آنجا برسد و بقيه طواف را به جا آورد.
(مسأله 223) برگرداندن سر به راست يا چپ يا عقب در حال طواف اشكال ندارد، به شرط آنكه كعبه معظّمه از سمت چپ بدن خارج نشود.
(مسأله 224) اگر كودك محرم براى طواف در بغل ديگرى باشد، لازم نيست شانه چپ او به سمت كعبه باشد، هرچند رعايت آن بهتر است.
(مسأله 225) اگر طواف كننده به واسطه كثرت جمعيّت، بى اختيار به اين طرف و آن طرف كشيده شود، طواف او صحيح است.
8. انجام طواف بيرون از حجر اسماعيل
(مسأله 226) در كنار خانه كعبه و متّصل به آن، مكانى است به نام حجر اسماعيل و طواف كننده بايد هنگام طواف دور حجر بگردد و داخل آن نشود.
(مسأله 227) اگر طواف كننده از داخلحجر اسماعيل طواف كند، آن شوط از طواف او باطل است و اعاده آن از جايى كه داخل حجر شده كافى نيست، بلكه بايد آن شوط را دو مرتبه به جا آورد و بهتر آن است كه طواف را تمام نموده و سپس اعاده نمايد.
(مسأله 228) اگر كسى در اثناى طواف، از روى ديوار حجر اسماعيل طواف كند، بايد آن مقدار از طواف را اعاده نمايد.
(مسأله 229) دست گذاشتن روى ديوار حجر اسماعيل يا بوسيدن آن اشكال ندارد.
9. بيرون بودن از كعبه معظّمه
(مسأله 230) طواف بايد بيرون خانه كعبه انجام شود و ورود به خانه كعبه همه طواف را باطل مى كند.
(مسأله 231) در پايين ديوار اطراف كعبه يك پيش آمدگى وجود دارد كه به آن «شاذروان» مى گويند و طواف از روى آن نيز صحيح نيست.
(مسأله 232) اگر طواف كننده مقدارى از طواف را روى شاذروان انجام داد، بايد آن مقدار را اعاده نمايد.
(مسأله 233) دست گذاشتن به ديوار كعبه يا بوسيدن آن در حال طوافِ واجب يا مستحبّ، اشكال ندارد.
10. انجام هفت شوط كامل و پى در پى
(مسأله 234) طواف بايد هفت شوط كامل و پى در پى باشد و كمتر يا بيشتر شدن تعداد اشواط طواف، صحيح نيست.
(مسأله 235) رعايت موالات عرفى در بين اشواط طواف واجب است. يعنى بين اشواط طواف نبايد اينقدر فاصله بيفتد كه از صورت طواف خارج شود. ولى قدرى نشستن و استراحت كردن در بين اشواط طواف اشكال ندارد.
(مسأله 236) اگر به جهت قطع طواف، بين چهار شوط اوّل و سه شوط آخر طواف فاصله بيفتد، اشكال ندارد و موالات عرفى به هم نمى خورد.
(مسأله 237) اگر كسى عمداً طواف را ترك كند يا عمداً كمتر يا بيشتر انجام
دهد و پس از آن سعى صفا و مروه و تقصير نمايد، عمره او باطل است.
(مسآله 238) اگر كسى كه طواف را ترك كرده است، قبل از تقصير بخواهد آن را به جا آورد، بايد به مطاف برگردد و پس از انجام طواف و نماز آن، سعى را اعاده نموده و تقصير نمايد و در اين صورت عمره او باطل نيست.
(مسأله 239) (قران بين طوافين» جايز نيست، يعنى طواف را چه واجب و چه مستحبّ نبايد با طواف ديگر دنبال هم آورد، بلكه بايد بعد از هر طواف نماز آن خوانده شود.
(مسأله 240) اگر كسى دو طواف را پشت سر هم انجام دهد و بين دو طواف، نماز طواف اوّل را نخواند، فعل حرام انجام داده و گناه كرده است، ولى طواف او باطل نمى شود.
(مسأله 241) اگر طواف كننده بعد از تمام شدن طواف و پيش از خواندن نماز طواف، اطمينان پيدا كند كه طواف را ناقص انجام داده، بايد برگردد و طواف را كامل كند.
(مسأله 242) اگر طواف كننده بعد از نماز طواف و پيش از سعى، اطمينان پيدا كند كه طواف را ناقص انجام داده است، بايد برگردد و اگر يقين دارد كه قبلاً چهار شوط طواف را انجام داده است، طواف را كامل كند. و اگر اطمينان به اتمام چهار شوط ندارد، بايد طواف را از سر گيرد. و در هر صورت لازم است نماز طواف را اعاده كند و بعد مشغول سعى شود.
(مسأله 243) اگر كسى سهواً بر تعداد اشواط طواف اضافه كند و قبل از كامل شدن شوط هشتم متوجّه شود، بايد آن شوط را رها نمايد و طوافش صحيح است. ولى اگر بعد از كامل
شدن شوط هشتم متوجّه شود، بهتر است طواف را به چهارده شوط برساند و پس از آن نماز طواف اوّل را به جا آورد و مشغول سعى شود و نماز طواف دوّم را پس از انجام سعى به جا آورد.
(مسأله 244) گمان در طواف اعتبار ندارد، بلكه حكم شك را دارد.
(مسأله 245) اگر كسى بعد از تمام شدن شوطى از طواف، در صحّت آن شك كند، نبايد به شك خود اعتنا كند، ولى اگر شك او در اثناى شوط باشد، معتبر است و بايد همان شوط را اعاده نمايد.
(مسأله 246) اگر كسى بعد از تمام شدن طواف شك كند كه آيا آن را زيادتر يا كمتر از هفت شوط به جا آورده يا شك كند صحيح به جا آورده يا نه، لازم نيست به شك خود اعتنا كند و طوافش صحيح است، گرچه از محلّ طواف بيرون نرفته باشد.
(مسأله 247) اگر كسى در اثناى طواف شك كند كه چند شوط به جا آورده، طواف او باطل است و بايد آن را از اوّل شروع كند.
(مسأله 248) اگر كسى در حال طواف در عدد شوطها شك كند و با همين حال طواف را تمام كند و بعد يقين به صحّت طواف پيدا كند، اشكال ندارد و طواف او صحيح است.
(مسأله 249) اگر كسى در اثناى طواف شك كند هفت شوط به جا آورده يا هشت شوط، بايد بنا را بر هفت بگذارد و طواف را تمام كند و طوافش صحيح است.
(مسأله 250) كثير الشّك در عدد شوطها نبايد به شك خود اعتنا كند و بايد بنا را بر آنچه به نفع اوست بگذارد و كثير الشّك به كسى مى گويند كه سه مرتبه
در يك طواف يا در سه طواف شك كند و چنين كسى در مرتبه چهارم نبايد به شك خود اعتنا نمايد.
احكام قطع طواف
(مسأله 251) قطع كردن طواف بدون عذر، مكروه است. و در اين خصوص تفاوتى ميان طوف واجب و مستحبّ نيست.
(مسأله 252) قطع طواف مستحبّ به جهت رفع حوائج مسلمانان، جايز، بلكه مستحبّ است.
(مسأله 253) قطع طواف واجب به جهت رفع حوائج مسلمانان، اگر قبل از اتمام شوط چهارم باشد، جايز، بلكه مستحبّ است. ولى بعد از اتمام شوط چهارم، جايز نيست.
(مسأله 254) قطع طواف واجب و مستحبّ براى رسيدن به نماز جماعت يا درك وقت فضيلت نماز، مستحبّ است.
(مسأله 255) اگر كسى به هر دليلى طواف مستحبّ را قطع نمايد، بعداً مى تواند آن را از همان جا كه قطع كرده ادامه دهد، گرچه در شوط اوّل قطع كرده باشد.
(مسأله 256) اگر كسى طواف واجب را به هر دليلى بعد از پايان شوط چهارم قطع نمايد، بعد از بازگشت مى تواند طواف را از همان جا كه قطع كرده ادامه دهد. ولى بهتر است اعاده نمايد.
(مسأله 257) اگر طواف كننده طواف واجب را به هر دليلى قبل از پايان شوط چهارم قطع نمايد، بعد از بازگشت بايد آن را از سر گيرد.
(مسأله 258) اگر در اثناى طواف كسى، نماز جماعت مسجدالحرام شروع شود و صفوف نماز با طواف او تداخل داشته باشد، بايد طواف را رها كند و به اقامه نماز بپردازد و پس از پايان نماز با توجه به اينكه قبلاً تا چه شوطى انجام داده طبق دو مسأله قبل عمل كند.
(مسأله 259) اگر كسى بين اشواط طواف براى رفع خستگى قدرى بنشيند يا استراحت كند، اشكال ندارد و بعد
مى تواند طواف را از همان جا ادامه دهد، هرچند در سه شوط اوّل باشد.
(مسأله 260) اگر كسى از طواف خود منصرف شود، طواف او باطل مى شود. گرچه از مطاف بيرون نرفته و موالات عرفيه به هم نخورده باشد و يا بعد از شوط چهارم باشد. بنابر اين اگر مقدارى از طواف را به جا آورده و دلچسب او واقع نشد، مى تواند از آن منصرف شده و آن را رها سازد و بلافاصله از اوّل شروع كند. چنانچه اگر در طواف شكّى كند كه طواف را باطل مى كند، مى تواند بلافاصله طواف را از اوّل شروع كند.
(مسأله 261) اگر طواف كننده از شوطى از طواف منصرف شود، آن شوط به مجرّد انصراف باطل مى شود. ولى طواف باطل نمى شود.
احكام طواف مستحبّ
(مسأله 262) از مستحبّاتى كه در روايات اهل بيت بسيار به آن سفارش شده است طواف به دور كعبه معظّمه است.
(مسأله 263) طواف مستحبّ هم مانند طواف واجب هفت دور است و از حجرالاسود شروع شده و به آن ختم مى گردد.
(مسأله 264) طواف مستحبّ هم مانند طواف واجب، در همه جاى مسجدالحرام صحيح است و جاى مخصوصى ندارد.
(مسأله 265) انجام طواف مستحبّ در هر زمانى جايز است. بنابر اين در اثناى اعمال عمره و قبل از طواف واجب و بعد از نماز طواف هم مى توان طواف مستحبّ به جا آورد.
(مسأله 266) مستحبّ است پس از اتمام طواف مستحبّ، نماز طواف هم خوانده شود.
(مسأله 267) نماز طواف مستحبّ را در همه جاى مسجدالحرام مى شود خواند و جاى مخصوصى ندارد.
(مسأله 268) طواف مستحبّ را مى توان به نيابت از ديگران زنده و مرده و زن و مرد و كوچك و بزرگ انجام داد.
(مسأله 269) طواف مستحبّ را مى توان به
نيابت از كسانى كه در مكّه يا در مسجدالحرام حضور دارند و عذرى هم براى انجام طواف ندارند، به جا آورد.
(مسأله 270) محدوديتى در تعداد افرادى كه طواف به نيابت از آنان انجام مى شود، وجود ندارد. همچنين لازم نيست نام اين افراد به تفصيل مشخص باشند، بلكه نيّت كلّى كفايت مى كند. مثل به نيابت از همه بستگان يا همكاران و ...
(مسأله 271) شايسته است انسان به نيابت از انبياى عظام و حضرات معصومين و اولياى الهى و بزرگان دين، طواف مستحبّى به جا آورد.
(مسأله 272) شك در تعداد اشواط طواف مستحبّ، آن را باطل نمى كند و طواف كننده مى تواند در صورت شكّ، بنا را بر اقل يا اكثر گذاشته و طواف را تمام كند.
(مسأله 273) رعايت موالات عرفى، شرط صحّت طواف مستحبّ نيست و اگر كسى به هر دليلى طواف مستحبّ را رها كرد، بعد از بازگشت مى تواند از همان جا ادامه دهد، هر چند قبل از اتمام شوط چهارم، طواف را رها كرده باشد.
(مسأله 274) زن مستحاضه مى تواند طواف به جا آورد و عمل به دستورات استحاضه هم براى صحّت طواف او لازم نسيت. ولى اگر مى خواهد نماز طواف هم بخواند بايد به دستورات استحاضه عمل كند.
آداب و مستحبّات طواف
(مسأله 275) مستحبّ است طواف با حضور قلب انجام شود و طواف كننده در حال طواف، با وقار و طمأنينه باشد و دعا بخواند يا ذكر بگويد و به گناهان خود اعتراف نمايد و از خداوند طلب آمرزش كند و در هر شوط اگر مزاحمت براى خود و ديگران ايجاد نشود، حجرالاسود را ببوسد و روى آن دست بكشد.
(مسأله 276) حرف زدن، خنديدن، سر را اين طرف و آن طرف گرداندن
و انجام هر عملى كه طواف كننده را از حقيقت طواف غافل كند، مكروه است.
(مسأله 277) مستحبّ است طواف كننده در حال طواف دعاهايى كه از جانب حضرات ائمه اطهار وارد شده بخواند و از آن جمله دعاهايى است كه ذيلاً مى آيد.
1 مستحبّ است در حال طواف بگويد:
«اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِى يُمْشَى بِهِ عَلَى طَلَلِ الْمَاءِ كَمَا يُمْشَى بِهِ عَلَى جَدَدِ الْأَرْضِ وَ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِى يَهْتَزُّ لَهُ عَرْشُكَ وَ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِى تَهْتَزُّ لَهُ أَقْدَامُ مَلَائِكَتِكَ وَ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِى دَعَاكَ بِهِ مُوسَى مِنْ جَانِبِ الطُّورِ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَ أَلْقَيْتَ عَلَيْهِ مَحَبَّةً مِنْكَ وَ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِى غَفَرْتَ بِهِ لِمُحَمَّدٍ (صَلَّى اللهُ عَلَيْه وَآله) مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ أَتْمَمْتَ عَلَيْهِ نِعْمَتَكَ أَنْ تَفْعَلَ بِى كَذَا و كَذَا»
به جاى كذا و كذا حاجت خود را بطلبد.
2 همچنين مستحبّ است در حال طواف بگويد:
«اللَّهُمَّ إِنِّى إِلَيْكَ فَقِيرٌ وَ إِنِّى خَائِفٌ مُسْتَجِيرٌ فَلَا تُغَيِّرْ جِسْمِى وَ لَا تُبَدِّلِ اسْمِى»
3 مستحبّ است در حال طواف و مخصوصاً وقتى كه به در كعبه معظّمه مى رسد صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرستد.
4 مستحبّ است روبروى درب كعبه معظّمه اين دعا را بخواند:
«سَائِلُكَ فَقِيرُكَ مِسْكِينُكَ بِبَابِكَ فَتَصَدَّقْ عَلَيْهِ بِالْجَنَّةِ اللَّهُمَّ الْبَيْتُ بَيْتُكَ وَ الْحَرَمُ حَرَمُكَ وَ الْعَبْدُ عَبْدُكَ وَ هَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ الْمُسْتَجِير بِكَ مِنَ النَّارِ فَأَعْتِقْنِى وَ وَالِدَيَّ وَ أَهْلِي وَ وُلْدِي وَ إِخْوَانِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنَ النَّارِ يَا جَوَادُ يَا كَرِيمُ»
5- مستحبّ است وقتى به حجر اسماعيل رسيد، رو به ناودان كرده و سر را بلند كند و بگويد:
«اللَّهُمَّ أَدْخِلْنِى الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِك وَ أَجِرْنِى بِرَحْمَتِكَ مِنَ النَّارِ وَ عَافِنِى مِنَ السُّقْمِ وَ أَوْسِعْ
عَلَيَّ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلَالِ وَ ادْرَأْ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ شَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ»
6- مستحبّ است وقتى از حجر گذشت و به پشت كعبه رسيد بگويد:
«يَا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ وَ الْجُودِ وَ الْكَرَمِ إِنَّ عَمَلِى ضَعِيفٌ فَضَاعِفْهُ لِى وَ تَقَبَّلْهُ مِنِّى إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»
7- مستحبّ است وقتى به ركن يمانى رسيد، دست ها را بلند كند و بگويد:
«يَا اللَّهُ يَا وَلِى الْعَافِيَةِ وَ خَالِقَ الْعَافِيَةِ وَ رَازِقَ الْعَافِيَةِ وَ الْمُنْعِمَ بِالْعَافِيَةِ وَ الْمَنَّانَ بِالْعَافِيَةِ وَ الْمُتَفَضِّلَ بِالْعَافِيَةِ عَلَيَّ وَ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِكَ يَا رَحْمَانَ الدُّنْيَا وَ الآْخِرَةِ وَ رَحِيمَهُمَا صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنَا الْعَافِيَةَ وَ دَوَامَ الْعَافِيَةِ وَ تَمَامَ الْعَافِيَةِ وَ شُكْرَ الْعَافِيَةِ فِى الدُّنْيَا وَ الآْخِرَةِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ»
پس سر به جانب كعبه معظّمه بالا كند و بگويد:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى شَرَّفَكِ وَ عَظَّمَكِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى بَعَثَ مُحَمَّداً نَبِيّاً وَ جَعَلَ عَلِيّاً إِمَاماً اللَّهُمَّ أَهْدِ لَهُ خِيَارَ خَلْقِكَ وَ جَنِّبْهُ شِرَارَ خَلْقِكَ»
8- مستحبّ است وقتى ميان ركن يمانى و حجرالاسود مى رسد بگويد:
«رَبَّنا آتِنا فِى الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِى الآْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ»
9- مستحبّ است در شوط هفتم وقتى به مستجار (پشت كعبه، نزديك ركن يمانى و برابر درب كعبه معظّمه) مى رسد دو دست خود را بر ديوار خانه بگشايد و شكم و صورت خود را به ديوار كعبه بچسباند و بگويد:
«اللَّهُمَّ الْبَيْتُ بَيْتُكَ وَ الْعَبْدُ عَبْدُكَ وَ هَذَا مَكَانُ الْعَائِذِ بِكَ مِنَ النّار»
10- مستحبّ است به گناهان خود اعتراف نموده و از خداوند عالم آمرزش آن را بطلبد كه ان شاءالله مستجاب خواهد شد، بعد بگويد:
«اللَّهُمَّ مِنْ قِبَلِكَ
الرَّوْحُ وَ الْفَرَجُ وَ الْعَافِيَةُ اللَّهُمَّ إِنَّ عَمَلِى ضَعِيفٌ فَضَاعِفْهُ لِى وَ اغْفِرْ لِى مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنِّى وَ خَفِيَ عَلَى خَلْقِك أَسْتَجِيرُ بِاللَّهِ مِنَ النَّار»
و آنچه مى خواهد دعا كند.
11- مستحبّ است ركن يمانى را استلام كند يعنى به آن دست بكشد و به نزد حجرالاسود آمده و طواف خود را تمام نموده و بگويد:
«اللَّهُمَّ قَنِّعْنِى بِمَا رَزَقْتَنِى وَ بَارِكْ لِى فِيمَا آتَيْتَنِى»
12 مستحبّ است در هر شوط، اركان كعبه معظّمه و حجرالاسود را استلام نمايد و در وقت استلام حجر بگويد:
«اللَّهُمَّ أَمَانَتِى أَدَّيْتُهَا وَ مِيثَاقِى تَعَاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ عِنْدَكَ لِى بِالْمُوَافَاةِ»
آموزش تصویری مرتبط با این حکم