احکام شرعی
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني

احكام تقليد احكام طهارت آب مطلق ومضاف آب كر آب قليل آب جارى آب باران آب چاه احكام آبها احكام تخلى احكام تخلى استبراء مستحبات ومكروهات تخلى نجاسات نجاسات بول وغائط منى مردار خون سگ وخوك كافر شراب فقاع عرق شتر نجاستخوار عرق جنب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام نجاسات مطهرات مطهرات آب زمين آفتاب استحاله انقلاب انتقال اسلام تبعيت برطرف شدن عين نجاست استبراء حيوان نجاستخوار خارج شدن خون تيمم ميت سنگ استنجاء غائب شدن مسلمان احكام ظرفها احكام ظرفها وضوء وضوء وضوى ارتماسى دعاهايى كه موقع وضوء گرفتن مستحب است شرايط وضوء احكام وضوء چيزهايى كه بايد براى آنها وضوء گرفت چيزهايى كه وضوء را باطل مى كند احكام وضوى جبيره احكام جنابت احكام جنابت چيزهايى كه بر جنب حرام است چيزهايى كه بر جنب مكروه است غسل غسلهاي واجب غسلهاى مستحب غسل جنابت غسل ترتيبى غسل ارتماسى احكام غسل كردن استحاضه تعريف احكام مستحاضه حيض حيض احكام حائض اقسام زنهاى حائض اقسام زنهاى حائض 1 - صاحب عادت وقتيه وعدديه 2 - صاحب عادت وقتيه 3 - صاحب عادت عدديه 4- مضطربه 5-مبتدئه 6- ناسيه مسائل متفرقه حيض نفاس نفاس احکام ميت غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل وكفن ونماز ودفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر تيمم تيمم اول از موارد تيمم دوم از موارد تيمم سوم از موارد تيمم چهارم از موارد تيمم پنجم از موارد تيمم ششم از موارد تيمم هفتم از مواردتيمم چيزهايى كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضوء دستور تيمم بدل از غسل احكام تيمم احكام نماز احكام نماز نمازهاى واجب نمازهاى واجب يوميه وقت نماز ظهر وعصر وقت نماز مغرب وعشاء وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهاى مستحب وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشانيدن بدن در نماز لباس نمازگزار مكان نمازگزار جاهايى كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان واقامه ترجمه اذان واقامه واجبات نماز ارکان نماز پنج ركن نماز تكبيرة الاحرام قيام ( ايستادن ) قرائت ركوع سجود چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات ومكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتيب موالات قنوت ترجمه نماز 1-ترجمه سوره حمد 2- ترجمه سوره قل هو الله احد 3 - ترجمه ذكر ركوع وسجود 4- ترجمه قنوت 5 -ترجمه تسبيحات اربعه 6 -ترجمه تشهد تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر مبطلات نماز مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست شكيات نماز شكيات نماز شكهاى باطل شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد 1-شك در چيزى كه محل آن گذشته است 2-شك بعد از سلام 3- شك بعد از وقت 4 - كثير الشك ( كسى كه زياد شك مى كند ) 5-شك امام ومأموم 6 - شك در نمازهاى مستحبى شكهاى صحيح نماز احتياط سجده سهو سجده سهو دستور سجده سهو قضاى سجده وتشهد فراموش شده كم ويا زياد كردن اجزاء وشرائط نماز نماز مسافر مسائل متفرقه نماز نماز قضاء نماز قضاى پدر ومادر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت شرائط امام جماعت احكام جماعت چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب است چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات نماز آيات دستور نماز آيات نماز عيد فطر وقربان اجير گرفتن براى نماز احكام روزه احكام روزه چيزهايى كه روزه را باطل مى كند چيزهايى كه روزه را باطل مى كند 1-خوردن وآشاميدن 2-جماع 3 - استمناء 4-دروغ بستن به خدا وپيغمبر 5-رساندن غبار غليط به حلق 6 - فروبردن سر در زير آب 7 - باقى ماندن بر جنابت وحيض ونفاس تا اذان صبح 8- اماله كردن 9 - قى كردن احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كند آنچه براى روزه دار مكروه است جاهايى كه قضاء وكفاره روزه واجب است جاهايى كه قضاء وكفاره روزه واجب است كفاره روزه جاهايى كه فقط قضاى روزه واجب است احكام روزة قضاء احكام روزه مسافر كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اول ماه روزه هاى حرام ومكروه روزه هاى مستحب احكام خمس احكام خمس توضيح 1 - منفعت كسب 2- معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهرى كه به واسطه فرو رفتن در دريا بدست مى آيد 6- غنيمت 7 - زمينى كه كافر ذمى از مسلمان بخرد . مصرف خمس احكام زكوة زكوة شرايط واحب شدن زكوة زكوة گندم وجو وخرما وكشمش نصاب طلا نصاب نقره زكوة شتر وگاو وگوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكوة شرايط كسانى كه مستحق زكوتند نيت زكوة مسائل متفرقه زكوة زكوة فطره مصرف زكوة فطره مسائل متفرقه زكوة فطره احكام حج احكام حج احكام خريد وفروش احكام خريد وفروش خريد وفروش چيزهاى كه در خريد وفروش مستحب است معاملات مكروهه معاملات باطله وحرام شرائط فروشنده وخريدار شرايط جنس وعوض آن صيغه خريد وفروش خريد وفروش ميوه ها نقد ونسيه معامله سلف معامله سلف شرايط معامه سلف احكام معامله سلف فروش طلا ونقره به طلا ونقره مسائل متفرقه خريد و فروش احكام شركت احكام صلح احكام اجاره احكام اجاره شرايط مالى كه آن را اجاره مى دهند شرايط استفاده ى مالي که آن را اجاره مى دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه ( امانت ( احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج وزناشويى احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرايط عقد عيبهايى كه به واسطه آنها مى شود عقد را بهم زد . عده از از زنها كه ازدواج با آنان حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشويى احكام شير دادن احكام شير دادن آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق احكام طلاق عده طلاق عده زنى كه شوهرش مرده طلاق بائن وطلاق رجعى احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام غصب احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند احكام سر بريدن وشكار كردن حيوانات احكام سر بريدن وشكار كردن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات شرايط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهايى كه موقع سر بريدن حيوانات مستحب است چيزهايى كه در كشتن حيوانات مكروه است . احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با شگ شكارى صيد ماهى صيد ملخ احكام خوردنيها وآشاميدنيها احكام خوردنيها وآشاميدنيها چيزهايى كه موقع غذا خوردن مستحب است . چيزهايى كه در غذا خوردن مكروه است مستحبات آب آشاميدنى مكروهات آب آشاميدن احكام نذر وعهد احكام قسم خودرن احكام قسم خودرن احكام وقف احكام وقف احكام وصيت احكام وصيت احكام ارث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن وشوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام ديه احكام ديه احکام مسائل روز حكم نماز وروزه كسانى كه با هواپيما مسافرت مى كنند احكام راديو وتلويزيون مسائل متفرقه مسائل متفرقه وصيت به حج احكام نيابت اقسام عمره اقسام حج حج تمتع حج تمتع عبارت از دو عبادت است اعمال عمره تمتع در شرائط حج تمتع صورت تلبيه كارهائى كه ترك آن بر محرم لازم است 1 _ شكار حيوان صحرائى 2 _ نزديكى با زنان 3 _ بوسيدن زن 4 _ لمس زن 5 _ نگاه كردن به زن وملاعبه با او 6 _ استمناء 7 _ عقد نكاح 8 _ استعمال بوى خوش 9 _ پوشيدن لباس دوخته براى مرد 10 _ سرمه كشيدن 11- نگاه كردن در آئينه 12 _ پوشيدن موزه و جوراب 13 _ دروغ گفتن ودشنام دادن ومفاخرات 14 _ مجادله نمودن 15 _ كشتن جانوران بدن 16 _ زينت نمودن 17 _ ماليدن روغن بر بدن 18 _ جدا نمودن مو از بدن 19 _ پوشاندن سر از براى مردان 20 _ پوشاندن رو از براى زن 21 _ سايه قرار دادن بر خود براى مردان 22 _ ناخن گرفتن 23 _ سلاح برداشتن بيرون آوردن خون از بدن كندن درخت وگياه حرم حكم جاهل وناسى بيان حكم نقصان طواف حكم زياد نمودن در طواف حكم قران بين دو طواف حكم شك در طواف احكام سعى حكم شك در سعى مصرف قربانى حكم كسانى كه قربانى پيدا نكردند اعمال عمره مفرده تعريف عمره مفرده استحباب عمره مفرده اشاره وجوب انجام صحيح اعمال پس از ورود به عمره عمره مفرده با نذر، عهد و قسم عمره مفرده و خمس زمان عمره مفرده اشاره فاصله بين دو عمره مفرده وصيّت به عمره مفرده نيابت عمره مفرده عمره كودكان و افراد نابالغ اعمال عمره مفرده مستحبّات احرام مكروهات احرام محرّمات احرام دوّم: طواف سوّم: نماز طواف چهارم: سعى بين صفا و مروه پنجم: تقصير ششم و هفتم: طواف نساء و نماز آن احكام مصدود و محصور احكام متفرّقه و تذكّرات اخلاقى اسرار عمره مفرده اسرار حج منزل اوّل: سير من الخلق الى الحق منزل دوّم: سير من الحقّ فى الحق استفتائات حج استفتائات مناسك حج شرايط وجوب حج عقل بلوغ قدرت بدنى داشتن وقت كافى استطاعت استطاعت با فروش اموال استطاعت با وام، قرض و بدهكارى استطاعت با وجوهات شرعيّه استطاعت بذلى استطاعت بانوان نيابت و استنابه شرايط نايب و منوبٌ عنه استنابه براى افراد مريض و ناتوان هدية ثواب حجّ و عمره احكام تقليد در حجّ و عمره احكام خمس در حجّ و عمره حجّ و عمره با مال حرام و غصبى وصيّت به حجّ و عمره حجِ ّ نذرى حجِ ّ استحبابى رضايت پدر، مادر و همسر در حجّ و عمره حجّ و عمرة كودكان و افراد نابالغ حجّ و عمرة افراد كثيرالشّك و وسواسى حجّ و عمرة افراد مسلوس و مبطون زمان حجّ و عمره اقسام حج احرام احرام نيّت تلبيه لباس احرام ميقات محرّمات احرام طواف طواف واجبات طواف قطع طواف طواف مستحب نماز طواف سعى بين صفا و مروه حلق يا تقصير طواف نساء احكام فاصلة زمانى بين عمرة تمتّع و حج تعيين روز عرفه و عيد قربان وقوف در عرفات وقوف در مشعرالحرام رمى جمره قربانى قربانى نيابت در قربانى شرايط قربانى زمان و مكان قربانى بدل قربانى ذبح كفّارات اعمال مكّه بيتوته در منى احكام محدود و محصور متفرّقه

وصيت به حج

وصيت به حج
مسأله 73 _ كسى كه حجة الاسلام بر ذمه اش مى باشد هنگامى كه مرگش نزديك شود واجب است
وصيت كند كه حجش را بجا آورند پس اگر مرد حجش ازاصل تركه داده مى شود اگر چه وصيت نكرده باشد وهمچنين است (يعنى حجش از اصل تركه خارج مى شود) درصورتى كه وصيت نموده ولى مقيد به ثلث خود نكرده است، واگر وصيت نمود ومقيد به ثلث هم نموده پس اگرثلثش (يك سوم دارائيش) وافى به مخارج حج باشد واجباست حج را از ثلث خارج نمايند وبر سائر چيزهائى كه وصيت كرده مقدم است و چنانچه ثلث به مقدار مصارف وهزينه حج نباشد، لازم است كمبود را از اصل تركه تكميل نمايند.
مسأله 74 _ كسى كه بميرد وحجة الاسلام بر ذمهوى باشد، ونزد شخصى وديعه وامانت داشته باشد واينشخص احتمال بدهد چنانچه آن وديعه را به ورثه اش برگرداند حج را بجا نخواهند آورد، بر او واجب است قِبَلاو حج نمايد وآن وديعه را صرف در راه حج كند وچنانچه چيزى زياد آمد، زيادى را به ورثه او بدهد، بلكه جائز است حج از قبل او با علم به اين كه ورثه براى او مى دهند اگر پول را رد كند، وفرقى نيست بين آن كه خود شخص به جاى اوحج نمايد يا ديگرى را اجير كند كه به جاى صاحب مال حج نمايد، وملحق به وديعه است هر مالى كه ميت نزدديگرى داشته باشد از قبيل عاريه يا اجاره يا غصب يا طلب و غير اينها.
مسأله 75 _ كسى كه بميرد وحجة الاسلام بر ذمّه وى باشد ومقروض هم باشد وخمس وزكاة نيز بر ذمّه داشته باشد وتركه او كفاف تمام اينها را ندهد، اگر مالى كهخمس يا زكاة به او تعلق گرفته
موجود باشد بايد خمس وزكاة را بپردازند، قهراً حج ساقط مى شود، وظاهراً چنانچه خمس وزكاة به ذمّه وى منتقل شده، نيز حج از او ساقط، است و وجهى بر تقدم حج نيست. همچنان كه بر قرض و بدهى نيز مقدم نيست.
مسأله 76 _ كسى كه مرده وحجة الاسلام بر او بوده ورثه پيش از استيجار براى حج نمى توانند در تركه تصرفكنند خواه هزينه حج برابر تركه باشد يا كمتر از آن.
مسأله 77 _ كسى كه فوت كرده وحجة الاسلام برذمّه او است وتركه وى به مقدار هزينه حج نيست واجب است در صورتى كه بدهى يا خمس وزكاة دارد در آنها صرف شود وچنانچه بدهكارى ندارد تركه براى ورثه است و واجب نيست كمبود هزينه حج را از مال خود تكميلنمايند.
مسأله 78 _ چنانچه كسى فوت كند وحجة الاسلام بر ذمّه وى باشد واجب نيست از وطن وبلد وى نائب بگيرند بلكه نائب گرفتن از ميقات كافى است، ونزديكترين ميقات به مكه در صورت امكان يا هرچه نزديكتر باشد كافى است، واحوط و اولى اين است كه اگر مال گنجايش داشته باشد از وطن نائب گرفته شود ولى اجرت بيشتر از ميقات برورثه صغار واجب نيست.
مسأله 79 _ كسى كه بميرد وحجة الاسلام بر ذمّه وى باشد واجب است در همان سال فوتش نائب بگيرند،واگر در همان سال نائب واستيجار گرفتن از ميقات ممكننباشد لازم است از بلد وى نائب بگيرند، هزينه اين نائب گرفتن از اصل تركه است، وتأخير انداختن تا سال بعد جائز نيست، هر چند كه معلوم باشد نائب گرفتن از ميقات درسال بعد ممكن است.
مسأله 80 _ كسى كه
مرده و حجة الاسلام بر ذمّه وىبوده، نائبى پيدا نشود مگر به بيشتر از مقدار معمول واجب است به بيشتر نائب گرفته شود وهزينه آن از اصل خارجشود وبه علت صرفه جوئى بر ورثه تأخير تا سال بعد جائز نيست، هر چند در ورثه كودكان نا بالغ باشند.
مسأله 81 _ اگر كسى بميرد وبعضى از ورثه وى اقرار كنند كه حجة الاسلام بر متوفى بوده وديگران يعنى سائر ورثه منكر آن باشند، بر اقرار كننده به جز پرداخت مقدارى كه به سهم وى تعلق مى گيرد واجب نيست پسچنانچه اين مقدار كفاف هزينه حج را نمود هر چند باتكميل متبرع يا به نحو ديگر واجب است نائب گرفته شود، و چنانچه به هيچ نحوى كفاف هزينه حج را ندهد نائبگرفتن نيست وبر اقرار كننده واجب نيست كمبود را از سهم خود تكميل نمايد.
مسأله 82 _ كسى كه مرد وحجة الاسلام بر ذمّه دارد چنانچه شخصى تبرعاً به جاى او حج نموده، بر ورثه واجب نيست برايش نائب بگيرند، بلكه مقدار هزينه حج هم بازگشت به ورثه خواهد نمود، بلى اگر وصيت به حج از ثلث خود نمايد ومتبرعى حج را بجا آورد، در اين صورت هزينه حج بازگشت به ورثه نخواهد نمود بلكه بايد درخيرات صرف يا از قِبَل او صدقه داده شود.
مسأله 83 _ كسى كه حجة الاسلام بر ذمّه داشته و وصيت نموده كه از بلدش نائب گرفته شود، واجب است از بلد نائب گرفته شود ومازاد بر اجرت ميقات هم از اصل مال خرج مى شود ونيز چنانچه فقط وصيت به حج نموده و چيزى تعيين نكند به نائب گرفتن از ميقات
اكتفاءنمى شود بلكه بايد از بلد نائب گرفته شود در صورت وفاء مال، مگر در صورتى كه قرينه اى باشد كه مراد وى استيجار و نائب گرفتن از ميقات باشد، مثل اين كه مقدارى از مال را تعيين كند كه مناسب حج ميقاتى باشد.
مسأله 84 _ هرگاه وصيت به حج بلدى باشد، ولى وصى يا وارث كسى را از ميقات اجير نمايد، در صورتى كه اجاره از مال ميت باشد اجاره باطل است، وذمّه ميت با عمل اجير از حج فارغ مى شود.
مسأله 85 _ چنانچه وصيت به حج بلدى از غير بلد خود نمايد، مثلاً يك تهرانى وصيت كند كه از مشهد مقدس برايش نائب بگيرند، عمل به اين وصيت واجب است.
مسأله 86 _ اگر وصيت كند كه براى حجة الاسلامنائب گرفته شود واجرت را نيز تعيين نموده باشد، عمل به اين وصيت واجب است و هزينه اش از اصل مال برداشتهمى شود در صورتى كه بيش از اجرة المثل نباشد واگر بيش ازآن باشد، تفاوتش از از ثلث خواهد بود.
مسأله 87 _ هرگاه وصيت كند از مال معينى براى او حج داده شود و وصى دانست كه در آن مال خمس يا زكاة هست، واجب است اول خمس يا زكاة آن مال را داده وباقيمانده را صرف در راه حج نمايد، وچنانچه كفافمصارف حج را ننموده لازم است كمبود از اصل تركه برداشته شود اين در صورتى است كه حجى كه وصيت نموده حجة الاسلام باشد، واگر حجة الاسلام نبوده باقيمانده در خيرات ديگر صرف شود.
مسأله 88 _ در صورتى كه نائب گرفتن براى حج از قِبَل مرده به وصيت يا غير وصيت
واجب شده باشد، كسى كه واجب بود نائب بگيرد سهل انگارى واهمال نمود ومالىكه براى حج در نظر گرفته شده بود تلف شد، اين شخص ضامن است و بر او واجب است كه از مال خود برايش نائب بگيرد، وچنانچه بدون سهل انگارى مال تلف شود، ضامن نيست.
مسأله 89 _ در صورتى كه ثبوت واستقرار حج برذمّه ميّت معلوم وبجا آوردنش مشكوك باشد، واجب است از قِبَل او بجا آورده شود. و هزينه اش از اصل مال اخراج مى گردد.
مسأله 90 _ به مجرد اجير گرفتن ذمه ميت برئمى شود، پس اگر دانسته شود كه اجير به جهت عذر يا بدون آن حج را بجا نياورده واجب نيست دوباره اجير گرفته شود.
مسأله 91 _ چنانچه چندين اجير پيدا شوند، احوطاين است كه كسى را كه كمتر از ديگران اجرت مى گيرد، اجير نمايند در صورتى كه اجرت از مال خود ميت باشد، هر چند اظهر جواز استيجار اجيرى است كه از حيث فضيلت وشرف مناسب حال ميت باشد پس مى توان او را به مبلغ بيشترى اجير نمود.
مسأله 92 _ اجير گرفتن از بلد يا ميقات تابع تقليد يا اجتهاد وصى يا وارث است نه خود ميت، پس چنانچه عقيده ميت وجوب حج بلدى بوده وعقيده وارث جواز استيجار از ميقات باشد، بر وارث واجب نيست از بلد ميت اجير بگيرد.
مسأله 93 _ هرگاه حَجة الاسلام بر ذمه ميت باشد و تَرَكه اى نداشته باشد، بر وارث واجب نيست كه براى او اجير بگيرد، بلى مستحب است ولىّ اين عمل را انجام دهد.
مسأله 94 _ هرگاه ميت وصيت به حج بنمايد، اگر دانستهشود كه حجى
كه وصيت كرده حجة الاسلام يا حج واجب ديگرى بوده، لازم است هزينه آن از اصل مال برداشته شود مگر در صورتى كه خودش تعيين كرده باشد كه از ثلث برداشته شود، كه در اين صورت بايد از ثلث برداشته شود،واما اگر دانسته شود كه حجى كه وصيت نمودهحجة الاسلام و حج واجب ديگرى نيست، يا شك در آن حاصل شود، در اين صورت هزينه حج از ثلث برداشته مى شود.
مسأله 95 _ هرگاه وصيت به حج نموده و شخص بخصوصى را براى بجا آوردن تعيين كرده، لازم است عمل به وصيت شود.
مسأله 96 _ هرگاه وصيت به حج نموده و اجرتى تعيين كند كه هيچ كس به آن رغبت نداشته باشد يعنى كمتر از مقدار متعارف باشد، پس اگر حجى كه وصيت نمودهحجة الاسلام باشد، لازم است كمبود از اصل تركه برداشته شود، وچنانچه حجة الاسلام نباشد وصيت باطل مى شود و اجرتى كه براى حج تعيين شده، بايد صرف خيرات ومبرّات شود.
مسأله 97 _ اگر كسى منزل خود را فروخته به يك مبلغى مثلاً و با مشترى شرط كرده كه پول منزل را پس از مردنش صرف در حج قِبَلش بنمايد، پول منزل از تركه خواهد بود پس اگرآن حج حجة الاسلام بوده شرط مزبور لازم شده، و واجب است پول منزل صرف اجرت حج شود در صورتى كه بيش از مقدار متعارف نباشد و چنانچه بيش از متعارف باشد مقدار متعارف از اصل تركه و مازاد بر آن از ثلث حساب مى شود، واگر حجة الاسلام نبوده باز هم شرط لازم است وتمام پول حج از ثلث خارج مى شود وچنانچه ثلث
كمتر از آن پول باشد شرط مذكور در مازاد برثلث لازم نيست.
مسأله 98 _ هرگاه شخصى مثلاً منزل خود را به ديگرى مصالحه كند به شرط آن كه پس از مردنش براى او حج بجا آورد چنين شرطى صحيح ولازم خواهد بود وآن منزل ازملك مصالح وشرط كننده خارج شده و از تركه محسوب نمى شود هر چند آن حج مستحبى باشد، وحكم وصيت شامل آن منزل نخواهد شد، وهمچنين است اگر منزل خودرا به ديگرى واگذار وتمليك نمايد به شرط آن كه بعد ازمردنش آن را فروخته و قيمتش را صرف حج براى او بنمايد تمام اينها صحيح ولازم خواهد بود هر چند چيزى كه شرط شده عمل مستحبى باشد و ورثه حقى در آن منزل نخواهند داشت، واگر طرف مقابل از عمل به شرط تخلف نمود، حق به هم زدن معامله به ورثه منتقل نمى شود ونمى توانند اسقاط كنند اين خيار را كه حق ميت بوده و اين حق به حاكم شرع منتقل مى شود وبعد از فسخ آن مال صرف در چيزى كه شرط شده، مى شود وچنانچه چيزى زياد آمد در خيرات و مبرّات صرف خواهد شد.
مسأله 99 _ هرگاه وصى بميرد ودانسته نشود كه براى حج موصى قبل از مردن اجير گرفته يا نه، در صورتىكه حج واجب بوده، واجب است از تركه اش اجير گرفته شود واگر واجب نبوده از ثلثش بايد اجير گرفته شود، وچنانچه وجهى كه بابت حج در نظر بوده وصى آن را قبضكرده وموجود باشد اخذ مى شود، وچنانچه احتمال برودكه وصى از مال خود اجير گرفته و بعداً مال موصى را براىخود به
جاى او برادشته هر چند موجود نباشد در اينصورت ضمانى بر وصى نخواهد بود زيرا كه احتمال مى رود بدون تفريط، نزد او تلف شده باشد.
مسأله 100 _ چنانچه مالى كه براى حج در نظرگرفته شده بدون سهل انگارى در نگهدارى در دست وصى تلف شود، وصى ضامن نيست، وواجب است از بقيه تركه اجير گرفته شود در صورتى كه حج وصيت شده حج واجبى باشد، وچنانچه حج واجبى نباشد از بقيه ثلث بايد اجير گرفته شود، وچنانچه بقيه بين ورثه تقسيم شده باشداز هر يك به نسبت پس گرفته مى شود.
مسأله 101 _ هرگاه مال قبل از اجير گرفتن در دست وصى تلف شود ودانسته نشود كه تلف در اثر سهل انگارى بوده جائز نيست تاوان از وصى گرفته شود.
مسأله 102 _ اگر كسى وصيت كند كه فلان مقدار مال در غير حجة الاسلام صرف شود، واحتمال برودكه آن مقدار بيشتر ازثلث است جائز نيست تمام آن صرف شود.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم