احکام شرعی
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني

احكام تقليد احكام طهارت آب مطلق ومضاف آب كر آب قليل آب جارى آب باران آب چاه احكام آبها احكام تخلى احكام تخلى استبراء مستحبات ومكروهات تخلى نجاسات نجاسات بول وغائط منى مردار خون سگ وخوك كافر شراب فقاع عرق شتر نجاستخوار عرق جنب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام نجاسات مطهرات مطهرات آب زمين آفتاب استحاله انقلاب انتقال اسلام تبعيت برطرف شدن عين نجاست استبراء حيوان نجاستخوار خارج شدن خون تيمم ميت سنگ استنجاء غائب شدن مسلمان احكام ظرفها احكام ظرفها وضوء وضوء وضوى ارتماسى دعاهايى كه موقع وضوء گرفتن مستحب است شرايط وضوء احكام وضوء چيزهايى كه بايد براى آنها وضوء گرفت چيزهايى كه وضوء را باطل مى كند احكام وضوى جبيره احكام جنابت احكام جنابت چيزهايى كه بر جنب حرام است چيزهايى كه بر جنب مكروه است غسل غسلهاي واجب غسلهاى مستحب غسل جنابت غسل ترتيبى غسل ارتماسى احكام غسل كردن استحاضه تعريف احكام مستحاضه حيض حيض احكام حائض اقسام زنهاى حائض اقسام زنهاى حائض 1 - صاحب عادت وقتيه وعدديه 2 - صاحب عادت وقتيه 3 - صاحب عادت عدديه 4- مضطربه 5-مبتدئه 6- ناسيه مسائل متفرقه حيض نفاس نفاس احکام ميت غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل وكفن ونماز ودفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر تيمم تيمم اول از موارد تيمم دوم از موارد تيمم سوم از موارد تيمم چهارم از موارد تيمم پنجم از موارد تيمم ششم از موارد تيمم هفتم از مواردتيمم چيزهايى كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضوء دستور تيمم بدل از غسل احكام تيمم احكام نماز احكام نماز نمازهاى واجب نمازهاى واجب يوميه وقت نماز ظهر وعصر وقت نماز مغرب وعشاء وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهاى مستحب وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشانيدن بدن در نماز لباس نمازگزار مكان نمازگزار جاهايى كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان واقامه ترجمه اذان واقامه واجبات نماز ارکان نماز پنج ركن نماز تكبيرة الاحرام قيام ( ايستادن ) قرائت ركوع سجود چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات ومكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتيب موالات قنوت ترجمه نماز 1-ترجمه سوره حمد 2- ترجمه سوره قل هو الله احد 3 - ترجمه ذكر ركوع وسجود 4- ترجمه قنوت 5 -ترجمه تسبيحات اربعه 6 -ترجمه تشهد تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر مبطلات نماز مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست شكيات نماز شكيات نماز شكهاى باطل شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد 1-شك در چيزى كه محل آن گذشته است 2-شك بعد از سلام 3- شك بعد از وقت 4 - كثير الشك ( كسى كه زياد شك مى كند ) 5-شك امام ومأموم 6 - شك در نمازهاى مستحبى شكهاى صحيح نماز احتياط سجده سهو سجده سهو دستور سجده سهو قضاى سجده وتشهد فراموش شده كم ويا زياد كردن اجزاء وشرائط نماز نماز مسافر مسائل متفرقه نماز نماز قضاء نماز قضاى پدر ومادر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت شرائط امام جماعت احكام جماعت چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب است چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات نماز آيات دستور نماز آيات نماز عيد فطر وقربان اجير گرفتن براى نماز احكام روزه احكام روزه چيزهايى كه روزه را باطل مى كند چيزهايى كه روزه را باطل مى كند 1-خوردن وآشاميدن 2-جماع 3 - استمناء 4-دروغ بستن به خدا وپيغمبر 5-رساندن غبار غليط به حلق 6 - فروبردن سر در زير آب 7 - باقى ماندن بر جنابت وحيض ونفاس تا اذان صبح 8- اماله كردن 9 - قى كردن احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كند آنچه براى روزه دار مكروه است جاهايى كه قضاء وكفاره روزه واجب است جاهايى كه قضاء وكفاره روزه واجب است كفاره روزه جاهايى كه فقط قضاى روزه واجب است احكام روزة قضاء احكام روزه مسافر كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اول ماه روزه هاى حرام ومكروه روزه هاى مستحب احكام خمس احكام خمس توضيح 1 - منفعت كسب 2- معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهرى كه به واسطه فرو رفتن در دريا بدست مى آيد 6- غنيمت 7 - زمينى كه كافر ذمى از مسلمان بخرد . مصرف خمس احكام زكوة زكوة شرايط واحب شدن زكوة زكوة گندم وجو وخرما وكشمش نصاب طلا نصاب نقره زكوة شتر وگاو وگوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكوة شرايط كسانى كه مستحق زكوتند نيت زكوة مسائل متفرقه زكوة زكوة فطره مصرف زكوة فطره مسائل متفرقه زكوة فطره احكام حج احكام حج احكام خريد وفروش احكام خريد وفروش خريد وفروش چيزهاى كه در خريد وفروش مستحب است معاملات مكروهه معاملات باطله وحرام شرائط فروشنده وخريدار شرايط جنس وعوض آن صيغه خريد وفروش خريد وفروش ميوه ها نقد ونسيه معامله سلف معامله سلف شرايط معامه سلف احكام معامله سلف فروش طلا ونقره به طلا ونقره مسائل متفرقه خريد و فروش احكام شركت احكام صلح احكام اجاره احكام اجاره شرايط مالى كه آن را اجاره مى دهند شرايط استفاده ى مالي که آن را اجاره مى دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه ( امانت ( احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج وزناشويى احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرايط عقد عيبهايى كه به واسطه آنها مى شود عقد را بهم زد . عده از از زنها كه ازدواج با آنان حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشويى احكام شير دادن احكام شير دادن آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق احكام طلاق عده طلاق عده زنى كه شوهرش مرده طلاق بائن وطلاق رجعى احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام غصب احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند احكام سر بريدن وشكار كردن حيوانات احكام سر بريدن وشكار كردن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات شرايط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهايى كه موقع سر بريدن حيوانات مستحب است چيزهايى كه در كشتن حيوانات مكروه است . احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با شگ شكارى صيد ماهى صيد ملخ احكام خوردنيها وآشاميدنيها احكام خوردنيها وآشاميدنيها چيزهايى كه موقع غذا خوردن مستحب است . چيزهايى كه در غذا خوردن مكروه است مستحبات آب آشاميدنى مكروهات آب آشاميدن احكام نذر وعهد احكام قسم خودرن احكام قسم خودرن احكام وقف احكام وقف احكام وصيت احكام وصيت احكام ارث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن وشوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام ديه احكام ديه احکام مسائل روز حكم نماز وروزه كسانى كه با هواپيما مسافرت مى كنند احكام راديو وتلويزيون مسائل متفرقه مسائل متفرقه وصيت به حج احكام نيابت اقسام عمره اقسام حج حج تمتع حج تمتع عبارت از دو عبادت است اعمال عمره تمتع در شرائط حج تمتع صورت تلبيه كارهائى كه ترك آن بر محرم لازم است 1 _ شكار حيوان صحرائى 2 _ نزديكى با زنان 3 _ بوسيدن زن 4 _ لمس زن 5 _ نگاه كردن به زن وملاعبه با او 6 _ استمناء 7 _ عقد نكاح 8 _ استعمال بوى خوش 9 _ پوشيدن لباس دوخته براى مرد 10 _ سرمه كشيدن 11- نگاه كردن در آئينه 12 _ پوشيدن موزه و جوراب 13 _ دروغ گفتن ودشنام دادن ومفاخرات 14 _ مجادله نمودن 15 _ كشتن جانوران بدن 16 _ زينت نمودن 17 _ ماليدن روغن بر بدن 18 _ جدا نمودن مو از بدن 19 _ پوشاندن سر از براى مردان 20 _ پوشاندن رو از براى زن 21 _ سايه قرار دادن بر خود براى مردان 22 _ ناخن گرفتن 23 _ سلاح برداشتن بيرون آوردن خون از بدن كندن درخت وگياه حرم حكم جاهل وناسى بيان حكم نقصان طواف حكم زياد نمودن در طواف حكم قران بين دو طواف حكم شك در طواف احكام سعى حكم شك در سعى مصرف قربانى حكم كسانى كه قربانى پيدا نكردند اعمال عمره مفرده تعريف عمره مفرده استحباب عمره مفرده اشاره وجوب انجام صحيح اعمال پس از ورود به عمره عمره مفرده با نذر، عهد و قسم عمره مفرده و خمس زمان عمره مفرده اشاره فاصله بين دو عمره مفرده وصيّت به عمره مفرده نيابت عمره مفرده عمره كودكان و افراد نابالغ اعمال عمره مفرده مستحبّات احرام مكروهات احرام محرّمات احرام دوّم: طواف سوّم: نماز طواف چهارم: سعى بين صفا و مروه پنجم: تقصير ششم و هفتم: طواف نساء و نماز آن احكام مصدود و محصور احكام متفرّقه و تذكّرات اخلاقى اسرار عمره مفرده اسرار حج منزل اوّل: سير من الخلق الى الحق منزل دوّم: سير من الحقّ فى الحق استفتائات حج استفتائات مناسك حج شرايط وجوب حج عقل بلوغ قدرت بدنى داشتن وقت كافى استطاعت استطاعت با فروش اموال استطاعت با وام، قرض و بدهكارى استطاعت با وجوهات شرعيّه استطاعت بذلى استطاعت بانوان نيابت و استنابه شرايط نايب و منوبٌ عنه استنابه براى افراد مريض و ناتوان هدية ثواب حجّ و عمره احكام تقليد در حجّ و عمره احكام خمس در حجّ و عمره حجّ و عمره با مال حرام و غصبى وصيّت به حجّ و عمره حجِ ّ نذرى حجِ ّ استحبابى رضايت پدر، مادر و همسر در حجّ و عمره حجّ و عمرة كودكان و افراد نابالغ حجّ و عمرة افراد كثيرالشّك و وسواسى حجّ و عمرة افراد مسلوس و مبطون زمان حجّ و عمره اقسام حج احرام احرام نيّت تلبيه لباس احرام ميقات محرّمات احرام طواف طواف واجبات طواف قطع طواف طواف مستحب نماز طواف سعى بين صفا و مروه حلق يا تقصير طواف نساء احكام فاصلة زمانى بين عمرة تمتّع و حج تعيين روز عرفه و عيد قربان وقوف در عرفات وقوف در مشعرالحرام رمى جمره قربانى قربانى نيابت در قربانى شرايط قربانى زمان و مكان قربانى بدل قربانى ذبح كفّارات اعمال مكّه بيتوته در منى احكام محدود و محصور متفرّقه

حيض

حيض
حيض
حيض خونى استه كه غالبا در هر ماه چند روزى از رحم زنها خارج ميشود وزن را در موقع ديدن خون حيض ، حائض مى گويند
مسأله 444 - خون حيض در بيشتر اوقات ، غليظ وگرم ورنگ آن سياه يا سرخ است وبا فشار وكمى سوزش بيرون مى آيد
مسأله 445 - زنهاى سيده بعد از تمام شدن شصت سال يائسه مى شوند ، يعنى خون حيض نمى بينند وزنهايى كه سيده نيستند ، بعد از تمام شدن پنجاه سال يائسه مى شوند
مسأله 446 - خونى كه دختر پيش از تمام شدن نه سال وزن بعد از يائسه شدن مى بيند حيض نيست
مسأله 447 - زن حامله وزنى كه بچه شير مى دهد ممكن است حيض ببينند
مسأله 448 - دخترى كه نمى داند نه سالش تمام شده يا نه اگر خونى ببيند كه نشانه هاى حيض را نداشته باشد حيض نيست واگر نشانه هاى حيض را داشته باشد ، حيض است ومعلوم مى شود نه سال او تمام شده است
مسأله 449 - زنى كه شك دارد يائسه شده يا نه ، اگر خونى ببيند ونداند حيض است يا نه ، بايد بنا بگذارد كه يائسه نشده است
مسأله 450 - مدت حيض كمتر از سه روز وبيشتر از ده روز نمى شود ، واگر مختصرى هم از سه روز كمتر باشد حيض نيست
مسأله 451 - لازم نيست سه روز اول حيض پشت سر هم باشد ، پس اگر مثلا دو روز خون ببيند ويك روز پاك شود ودوباره يك روز خون ببيند حيض است
مسأله 452 - لازم نيست در تمام سه روز خون بيرون بيايد ، بلكه اگر در فرج يا رحم ، خون باشد كافى است ، وچنانچه در بين سه روز مختصرى پاك شود ومدت پاك شدن ، به قدرى كم باشد كه بگويند در تمام سه روز در فرج يا رحم خون بوده ، باز هم حيض است
مسأله 453 - لازم نيست شب اول وشب چهارم را خون ببيند ، ولى بايد در شب دوم وسوم خون قطع نشود ، پس اگر از اول روز اول تا غروب روز سوم پشت سر هم خون بيايد يا در وسطهاى روز اول شروع شود ودر همان موقع از روز چهارم قطع شود ودر شب دوم وسوم هم هيچ خون قطع نشود حيض است
مسأله 454 - اگر سه روز پشت سر هم خون ببيند وپاك شود چنانچه دوباره خون ببيند وروزهايى كه خون ديده ودر وسط پاك بوده ، روى هم از ده روز بيشتر نشود روزهايى هم كه در وسط پاك بوده حيض است
مسأله 455 - اگر خونى ببيند كه از سه روز بيشتر واز ده روز كمتر باشد و نداند خون دمل وزخم است يا خون حيض بايد آن را حيض قرار دهد
مسأله 456 - اگر خونى ببيند كه نداند خون زخم است يا حيض چنانچه خون از سمت چپ خارج شود حيض است والا حيض نيست
مسأله 457 - اگر خونى ببيند وشك كند كه خون حيض است يا نفاس ، چنانچه شرائط حيض را داشته باشد ، بايد حيض قرار دهد
مسأله 458 - اگر خونى ببيند كه نداند خون حيض است يا بكارت ، بايد خود را وارسى كند ، يعنى مقدارى پنبه داخل فرج نمايد وكمى صبر كند ، بعد بيرون آورد پس اگر اطراف آن آلوده باشد ، خون بكارت است واگر به همه آن رسيده ، حيض مى باشد
مسأله 459 - اگر كمتر از سه روز خون ببيند وپاك شود وبعد سه روز خون ببيند ، خون دوم حيض است وخون اول اگر چه در روزهاى عادتش باشد ، حيض نيست
احكام حائض
مسأله 460 - چند چيز بر حائض حرام است : اول - عبادتهايى كه مانند نماز بايد با وضوء يا غسل يا تيمم بجا آورده شود ولى بجا آوردن عبادتهايى كه وضوء وغسل وتيمم براى آنها لازم نيست مانند نماز ميت ، مانعى ندارد
دوم - تمام چيزهايى كه بر جنب حرام است ودر احكام جنابت گفته شد
سوم - جماع كردن در قبل ، كه هم براى مرد حرام است وهم براى زن ، اگر چه به مقدار ختنه گاه داخل شود ومنى هم بيرون نيايد ، بلكه احتياط واجب آن است كه مقدار كمتر از ختنه گاه را هم داخل نكند ، ودر دبر زن حائض وطى نمودن كراهت شديد دارد ولى جائز است
مسأله 461 - جماع كردن در روزهايى هم كه حيض زن قطعى نيست ولى شرعا بايد براى خود حيض قرار دهد حرام است پس زنى كه بيشتر از ده روز خون مى بيند وبايد به دستورى كه بعدا گفته مى شود روزهاى عادت خويشان خود را حيض قرار دهد ، شوهرش نمى تواند در آن روزها با او نزديكى نمايد
مسأله 462 - اگر شماره روزهاى حيض زن به سه قسمت تقسيم شود ومرد در قسمت اول آن با زن خود در قبل جماع كند ، بايد هيجده نخود طلا كفاره به فقير بدهد ، واگر در قسمت دوم جماع كند ، نه نخود ، واگر در قسمت سوم جماع كند ، بايد چهار نخود ونيم بدهد ، مثلا زنى كه شش روز خون حيض مى بيند ، اگر شوهرش در شب يا روز اول ودوم با او جماع كند بايد هيجده نخود طلا بدهد ودر شب يا روز سوم وچهارم نه نخود ودر شب يا روز پنجم وششم بايد چهار نخود ونيم بدهد
مسأله 463 - براى وطى در دبر زن حائض كفاره لازم نيست
مسأله 464 - لازم نيست كه هيجده نخود ، طلاى كفاره را سكه دار بدهد وقيمت آن را هم مى تواند داد
مسأله 465 - اگر قيمت طلا در وقتى كه جماع كرده ، با وقتى كه مى خواهد به فقير بدهد فرق كرده باشد ، بايد قيمت وقتى را كه مى خواهد به فقير بدهد حساب كند
مسأله 466 - اگر كسى هم در قسمت اول وهم در قسمت دوم وهم در قسمت سوم حيض ، با زن خود جماع كند ، بايد هر سه كفاره را ( روى هم سى ويك نخود ونيم مى شود ) بدهد
مسأله 467 - اگر انسان بعد از آنكه در حال حيض ، جماع كرد وكفاره آن را داد دوباره جماع كند ، باز هم بايد كفاره بدهد
مسأله 468 - اگر با زن حائض چند مرتبه جماع كند ودر بين آنها كفاره ندهد بايد براى هر جماع يك كفاره بدهد
مسأله 469 - اگر مرد در حال جماع بفهمد زن حائض شده ، بايد فورا از او جدا شود واگر جدا نشود بايد كفاره بدهد
مسأله 470 - اگر مرد با زن حائض زنا كند ، يا با زن حائض نامحرمى به گمان اينكه عيال خود او است جماع نمايد بايد كفاره بدهد
مسأله 471 - طلاق دادن زن در حال حيض ، به طورى كه در كتاب طلاق گفته مى شود باطل است
مسأله 472 - اگر زن بگويد حائضم يا از حيض پاك شده ام ، بايد حرف او را قبول كرد
مسأله 473 - اگر زن در بين نماز حائض شود ، نماز او باطل است
مسأله 474 - اگر زن در بين نماز شك كند كه حائض شده يا نه ، نماز او صحيح است ولى اگر بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز حائض شده ، نمازى كه خوانده باطل است
مسأله 475 - بعد از آنكه زن از خون حيض پاك شد ، واجب است براى نماز وعبادتهاى ديگر كه بايد با وضوء يا غسل يا تيمم بجا آورده شود ، غسل كند ودستور آن مثل غسل جنابت است ، وظاهرا با آن غسل مى تواند نماز بخواند ، ولى مستحب است براى نماز پيش از غسل وضوء هم بگيرد
مسأله 476 - بعد از آنكه زن از خون حيض پاك شد ، اگر چه غسل نكرده باشد ، طلاق او صحيح است وشوهرش هم مى تواند با او جماع كند ، اما كارهاى ديگرى كه در وقت حيض بر او حرام بوده مانند توقف در مسجد ومس خط قرآن بنا بر احتياط تا غسل نكند انجام ندهد اگر چه بعضى از آنها جائز است
مسأله 477 - اگر آب براى وضوء وغسل كافى نباشد وبه اندازه اى باشد كه بتواند يا غسل كند يا وضوء بگيرد ، بايد غسل كند ومستحب است قبل از غسل بدل از وضوء تيمم نمايد واگر فقط براى وضوء كافى باشد وبه اندازه غسل نباشد عوض غسل بايد تيمم نمايد واگر براى هيچ يك از آنها آب ندارد ، بايد يك تيمم كند ، بدل از غسل وتيمم ديگرى قبل از آن بدل از وضوء مستحب است
مسأله 478 - نمازهاى يوميه اى كه زن در حال حيض نخوانده ، قضاء ندارد ولى روزه هاى واجب را بايد قضاء نمايد
مسأله 479 - هر گاه وقت نماز داخل شود وبداند كه اگر نماز را تأخير بيندازد حائض مى شود ، بايد فورا نماز بخواند
مسأله 480 - اگر زن حائض نماز را تأخير بيندازد واز اول وقت به اندازه خواندن يك نماز بگذرد وحائض شود ، قضاى آن نماز بر او واجب است ولى در تند خواندن وكند خواندن وچيزهاى ديگر ، بايد ملاحظه حال خود را بكند مثلا زنى كه مسافر نيست اگر در اول ظهر نماز نخواند ، قضاى آن در صورتى واجب مى شود كه به مقدار خواندن چهار ركعت به دستورى كه گفته شد از اول ظهر بگذرد وحائض شود ، وبراى كسى كه مسافر است گذشت وقت به مقدار خواندن دو ركعت كافى است
مسأله 481 - اگر زن در آخر وقت نماز ازخون پاك شود وبه اندازه غسل ومقدمات ديگر نماز مانند تهيه كردن لباس يا آب كشيدن آن وخواندن يك ركعت نماز يا بيشتر از يك ركعت وقت داشته باشد ، بايد نماز را بخواند واگر نخواند ، بايد قضاى آن را به جا آورد
مسأله 482 - اگر زن حائض به اندازه غسل وقت ندارد ، ولى مى تواند با تيمم نماز را در وقت بخواند آن نماز بر او واجب نيست ، اما اگر گذشته از تنگى وقت تكليفش تيمم است ، مثل آنكه آب برايش ضرر دارد ، بايد تيمم كند وآن نماز را بخواند
مسأله 483 - اگر زن حائض شك كند كه براى نماز وقت دارد يا نه ، بايد نمازش را بخواند
مسأله 484 - اگر به خيال اينكه به اندازه تهيه مقدمات نماز وخواندن يك ركعت وقت ندارد ، نماز نخواند وبعد بفهمد وقت داشته ، بايد قضاى آن نماز را بجا آورد
مسأله 485 - مستحب است زن حائض در وقت نماز ، خود را از خون پاك نمايد وپنبه ودستمال را عوض كند ووضوء بگيرد واگر نمى تواند وضوء بگيرد ، تيمم نمايد ودر جاى نماز رو به قبله بنشيند ومشغول ذكر دعا وصلوات شود
مسأله 486 - خواندن وهمراه داشتن قرآن ورساندن جايى از بدن به مابين خطهاى قرآن وحاشيه آن ونيز خضاب كردن به حنا ومانند آن ، براى حائض مكروه است
اقسام زنهاى حائض
اقسام زنهاى حائض
مسأله 487 - زنهاى حائض بر شش قسمند : اول - صاحب وقتيه وعدديه ، وآن زنى است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند وشماره روزهاى حيض او هم در هر دو ماه يك اندازه باشد ، مثل آنكه دو ماه پشت سر هم از اول ماه تا هفتم خون ببيند
دوم - صاحب عادت وقتيه وآن زنيست كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين ، خون حيض ببيند ولى شماره روزهاى حيض او در هر دو ماه يك اندازه نباشد ، مثلا دو ماه پشت سر هم از روز اول ماه خون ببيند ولى ماه اول روز هفتم وماه دوم روز هشتم از خون پاك شود
سوم - صاحب عدديه وآن زنيست كه شماره روزهاى حيض او در دو ماه پشت سر هم به يك اندازه باشد ، ولى وقت ديدن آن دو خون يكى نباشد ، مثل آنكه ماه اول از پنجم تا دهم وماه دوم از دوازدهم تا هفدهم خون ببيند
چهارم - مضطربه وآن زنيست كه چند ماه خون ديده ، ولى عادت معينى پيدا نكرده ، يا عادتش بهم خورده وعادت تازه اى پيدا نكرده است
پنجم - مبتدئه وآن زنيست كه دفعه اول خون ديدن او است
ششم - ناسيه وآن زنيست كه عادت خود را فراموش كرده است وهر كدام اينها احكامى دارند كه در مسائل آينده گفته مى شود
1 - صاحب عادت وقتيه وعدديه
مسأله 488 - زنهايى كه عادت وقتيه وعدديه دارند سه دسته اند : اول - زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند ودر وقت معين هم پاك شود ، مثلا دو ماه پشت سرهم از روز اول ماه خون ببيند وروز هفتم پاك شود كه عادت حيض اين زن از اول ماه تا هفتم است
دوم - زنى كه از خون پاك نمى شود ولى دو ماه پشت سر هم چند روز معين مثلا از اول ماه تا هشتم خونى كه مى بيند نشانه هاى حيض را دارد ، يعنى غليظ وسياه وگرم است وبا فشار وسوزش بيرون مى آيد ، وبقيه خونهاى او نشانه هاى استحاضه را دارد ، كه عادت او از اول ماه تا هشتم مى شود
سوم - زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند وبعد از آنكه سه روز يا بيشتر خون ديد يك روز يا بيشتر پاك شود ودوباره خون ببيند وتمام روزهايى كه خون ديده با روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود ودر هر دو ماه همه روزهايى كه خون ديده ودر وسط پاك بوده روى هم يك اندازه باشد كه عادت او به اندازه تمام روزهايى است كه خون ديده ودر وسط پاك بوده است ، ولازم نيست روزهايى كه در وسط پاك بوده در هر دو ماه به يك اندازه باشد ، مثلا اگر در ماه اول از روز اول ماه تا سوم خون ببيند وسه روز پاك شود ودوباره سه روز خون ببيند ودر ماه دوم بعد از آنكه سه روز خون ديد ، سه روز يا كمتر يا بيشتر پاك شود ودوباره خون ببيند ورويهم از نه روز بيشتر نشود ، همه حيض است وعادت اين زن نه روز مى شود
مسأله 489 - زنى كه عادت وقتيه وعدديه دارد ، اگر در وقت عادت يا دو سه روز جلوتر يا دو سه روز عقبتر خون ببيند ، بطورى كه بگويند حيض را جلو يا عقب انداخته اگر چه آن خون ، نشانه هاى حيض را نداشته باشد ، بايد به احكامى كه براى زن حائض گفته شد عمل كند وچنانچه بعد بفهمد حيض نبوده مثل اينكه پيش از سه روز پاك شود ، بايد عبادتهايى را كه بجا نياورده قضاء نمايد
مسأله 490 - زنى كه عادت وقتيه وعدديه دارد اگر چند روز پيش از عادت با فرض آنكه عرفا بگويند عادت اوجلو افتاده وهمه روزهاى عادت وچند روز بعد از عادت خون ببيند ورويهم از ده روز بيشتر نشود ، همه حيض است ، واگر از ده روز بيشتر شود ، فقط خونى را كه در روزهاى عادت خود ديده ، حيض است وخونى كه بيش از آن وبعد از آن ديده استحاضه مى باشد وبايد عبادتهايى را كه در روزهاى پيش از عادت وبعد از عادت بجا نياورده قضاء نمايد واگر همه روزهاى عادت را با چند روز پيش از عادت خون ببيند وروى هم از ده روز بيشتر نشود ، همه حيض است واگر از ده روز بيشتر شود ، فقط روزهاى عادت او حيض است وخونى كه جلوتر از آن ديده استحاضه مى باشد وچنانچه در آن روزها عبادت نكرده بايد قضا نمايد واگر همه روزهاى عادت را با چند روز بعد از عادت خون ببيند وروى هم از ده روز بيشتر نشود ، همه حيض است واگر بيشتر شود فقط روزهاى عادت حيض وباقى استحاضه است
مسأله 491 - زنى كه عادت وقتيه وعدديه دارد اگر مقدارى از روزهاى عادت را با چند روز پيش از عادت خون ببيند وروى هم از ده روز بيشتر نشود همه حيض است واگر از ده روز بيشتر شود روزهايى كه در عادت خون ديده با چند روز پيش از آن كه روى هم به مقدار عادت او شود ، حيض ، وروزهاى اول را استحاضه قرار مى دهد واگر مقدارى از روزهاى عادت را با چند روز بعد از عادت خون ببيند وروى هم از ده روز بيشتر نشود ، همه حيض است واگر بيشتر شود ، بايد روزهايى كه در عادت ، خون ديده با چند روز بعد از آن كه روى هم به مقدار عادت او شود ، حيض وبقيه را استحاضه قرار دهد
مسأله 492 - زنى كه عادت دارد ، اگر بعد از آنكه سه روز يا بيشتر خون ديد پاك شود ودوباره خون ببيند وفاصله بين دو خون كمتر از ده روز باشد وهمه روزهايى كه خون ديده با روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر باشد ، مثل آنكه پنج روز خون ببيند وپنج روز پاك شود ودوباره پنج روز خون ببيند ، چند صورت دارد : 1 - آنكه تمام خونى كه دفعه اول ديده ، يا مقدارى از آن ، در روزهاى عادت باشد وخون دوم كه بعد از پاك شدن مى بيند در روزهاى عادت نباشد ، كه بايد همه خون اول را حيض ، وخون دوم را استحاضه قرار دهد
2- آنكه خون اول در روزهاى عادت نباشد ، وتمام خون دوم يا مقدارى از آن در روزهاى عادت باشد كه بايد همه خون دوم را حيض ، وخون اول را استحاضه قرار دهد
3 - آنكه مقدارى از خون اول ودوم در روزهاى عادت باشد وخون اولى كه در روزهاى عادت بوده از سه روز كمتر نباشد وبا پاكى وسط ومقدارى از خون دوم كه آن هم در روزهاى عادت بوده از ده روز بيشتر نباشد ، كه در اين صورت همه آنها حيض است ومقدارى از خون اول كه پيش از روزهاى عادت بوده ومقدارى از خون دوم كه بعد از روزهاى عادت بوده استحاضه است ، مثلا اگر عادتش از سوم ماه تا دهم بوده در صورتى كه يك ماه از اول تا ششم خون ببيند ودو روز پاك شود وبعد تا پانزدهم خون ببيند ، از سوم تا دهم حيض است واز اول تا سوم وهمچنين از دهم تا پانزدهم استحاضه مى باشد
4 - آنكه مقدارى از خون اول ودوم در روزهاى عادت باشد ولى خون اولى كه در روزهاى عادت بوده ، از سه روز كمتر باشد ، كه بايد در تمام دو خون وپاكى وسط كارهايى را كه بر حائض حرام است وسابقا گفته شد ترك كند و كارهاى استحاضه را بجا آورد ، يعنى به دستورى كه براى زن مستحاضه گفته شد عبادتهاى خود را انجام دهد
مسأله 493 - زنى كه عادت وقتيه وعدديه دارد ، اگر در وقت عادت ، خون نبيند ودر غير آن وقت به شماره روزهاى حيضش خون ببيند ، بايد همان را حيض قرار دهد چه پيش از وقت عادت ديده باشد چه بعد از آن
مسأله 494 - زنى كه عادت وقتيه وعدديه دارد ، اگر در وقت عادت خود خون ببيند ولى شاره روزهاى آن كمتر يا بيشتر از روزهاى عادت او باشد وبعد از پاك شدن ، دوباره به شماره روزهاى عادتى كه داشته خون ببيند بايد خون اول را حيض قرار دهد ودومى را استحاضه
مسأله 495 - زنى كه عادت وقتيه وعدديه دارد ، اگر بيشتر از ده روز خون ببيند خونى كه در روزهاى عادت ديده اگر چه نشانه هاى حيض را نداشته باشد ، حيض است وخونى كه بعد از روزهاى عادت ديده اگر چه نشانه هاى حيض را داشته باشد استحاضه است مثلا زنى كه عادت حيض او از اول ماه تا هفتم است اگر از اول تا دوازدهم خون ببيند ، هفت روز اول آن حيض وپنج روز بعد استحاضه مى باشد
2 - صاحب عادت وقتيه
مسأله 496 - زنهايى كه عادت وقتيه دارند سه دسته اند : اول زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند وبعد از چند روز پاك شود ولى شماره روزهاى آن در هر دو ماه يك اندازه نباشد ، مثلا دو ماه پشت سر هم روز اول ماه خون ببيند ولى ماه اول روز هفتم وماه دوم روز هشتم از خون پاك شود كه اين زن بايد روز اول ماه را عادت حيض خود قرار دهد
دوم زنى كه از خون پاك نمى شود ولى دو ماه پشت سرهم در وقت معين خون او نشانه هاى حيض را دارد يعنى غليظ وسياه وگرم است وبا فشار وسوزش بيرون مى آيد وبقيه خونهاى او نشانه استحاضه را دارد وشماره روزهايى كه خون او نشانه حيض دارد ، در هر دو ماه يك اندازه نيست مثلا در ماه اول از اول ماه تا هفتم ودر ماه دوم از اول ماه تا هشتم خون او نشانه هاى حيض وبقيه نشانه استحاضه را داشته باشد ، كه اين زن هم بايد روز اول ماه را روز اول عادت حيض خود قرار دهد سوم زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين سه روز يا بيشتر خون حيض ببيند وبعد پاك شود ودو مرتبه خون ببيند وتمام روزهايى كه خون ديده با روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود ولى ماه دوم كمتر يا بيشتر از ماه اول باشد ، مثلا در ماه اول هشت روز ودر ماه دوم نه روز باشد كه اين زن هم بايد روز اول ماه را روز اول عادت حيض خود قرار دهد
مسأله 497 - زنى كه عادت وقتيه دارد ، اگر در وقت عادت خود يا دو سه روز پيش از عادت يا دو سه روز بعد از عادت خون ببيند به طورى كه بگويند عادت را جلو يا عقب انداخته ، اگر چه آن خون نشانه هاى حيض را نداشته باشد ، بايد به احكامى كه براى زنهاى حائض گفته شد ، رفتار نمايد واگر بعد بفهمد حيض نبوده ، مثل آنكه پيش از سه روز پاك شود ، بايد عبادتهايى را كه بجا نياورده قضاء نمايد
مسأله 498 - زنى كه عادت وقتيه دارد اگر بيشتر از ده روز خون ببيند ونتواند حيض را به واسطه نشانه هاى آن تشخيص دهد ، بايد شماره عادت خويشان خود را حيض قرار دهد ، چه پدرى باشند چه مادرى ، زنده باشند يا مرده ، ولى در صورتى مى تواند عادت آنان را حيض خود قرار دهد كه شماره روزهاى حيض همه آنان يك اندازه باشد ، يا آنكه شماره روزهاى بعضى را بداند ومخالفت شماره روزهاى ديگران را با او نداند ، واگر شماره روزهاى حيض آنان يك اندازه نباشد ، مثلا عادت بعضى پنج روز وعادت بعض ديگر هفت روز باشد نمى تواند عادت آنان را حيض خود قرار دهد ، مگر آنكه كسانى كه عادتشان با ديگران فرق دارد ، به قدرى كم باشند كه در مقابل آنان هيچ حساب شوند كه در اين صورت بايد عادت بيشتر آنان را حيض خود قرار دهد
مسأله 499 - زنى كه عادت وقتيه دارد وشماره عادت خويشان خود را حيض قرار مى دهد ، بايد روزى را كه در هر ماه اول عادت او بوده ، اول حيض خود قرار دهد ، مثلا زنى كه هر ماه ، روز اول ماه خون مى ديده وگاهى روز هفتم وگاهى روز هشتم پاك مى شده ، چنانچه يك ماه دوازده روز خون ببيند وعادت خويشانش هفت روز باشد ، بايد هفت روز اول ماه را حيض وباقى را استحاضه قرار دهد
مسأله 500 - زنى كه بايد شماره عادت خويشان خون را حيض قرار دهد ، چنانچه خويش نداشته باشد ، يا شماره عادات آنان مثل هم نباشد ، مخير است در هر ماه از روزى كه خون مى بيند سه روز يا شش روز يا هفت روز را حيض وبقيه را استحاضه قرار دهد ، ولى اگر در خون روزهاى وسط يا آخر نشانه هاى حيض بيشتر باشد ، بايد حيض را در آن روزها كه نشانه هاى حيض بيشتر است قرار دهد
3 - صاحب عادت عدديه
مسأله 501 - زنهايى كه عادت عدديه دارند سه دسته اند : اول - زنى كه شماره روزهاى حيض او در دو ماه پشت سر هم يك اندازه باشد ، ولى وقت خون ديدن او يكى نباشد كه در اين صورت هر چند روزى كه خون ديده عادت او مى شود ، مثلا اگر ماه اول از روز اول تا پنجم وماه دوم از يازدهم تا پانزدهم خون ببيند ، عادت او پنج روز مى شود : دوم - زنى كه از خون پاك نمى شود ولى دو ماه پشت سر هم چند روز از خونى كه مى بيند نشانه حيض وبقيه نشانه استحاضه را دارد وشماره روزهايى كه خون نشانه حيض دارد در هر دو ماه يك اندازه است اما وقت آن يكى نيست ، كه در اين صورت هر چند روزى كه خون او نشانه حيض را دارد ، عادت او مى شود مثلا اگر يك ماه از اول ماه تا پنجم وماه بعد از يازدهم تا پانزدهم خون او نشانه حيض وبقيه نشانه استحاضه را داشته باشد ، شماره روزهاى عادت او پنج روز مى شود
سوم - زنى كه دو ماه پشت سر هم سه روز يا بيشتر خون ببيند ويك روز يا بيشتر پاك شود ودو مرتبه خون ببيند ووقت ديدن خون ، در ماه اول با ماه دوم فرق داشته باشد ، كه اگر تمام روزهايى كه خون ديده وروزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود وشماره روزهاى آن هم به يك اندازه باشد ، تمام روزهايى كه خون ديده با روزهاى وسط كه پاك بوده عادت حيض او مى شود ، ولازم نيست روزهايى كه در وسط پاك بوده در هر دو ماه به يك اندازه باشد مثلا اگر ماه اول از روز اول ماه تا سوم خون ببيند ودو روز پاك شود ودوباره سه روز خون ببيند وماه دوم از يازدهم تا سيزدهم خون ببيند ودو روز يا بيشتر يا كمتر پاك شود ودوباره خون ببيند وروى هم از هشت روز بيشتر نشود ، عادت او هشت روز مى شود
مسأله 502 - زنى كه عادت عدديه دارد ، اگر بيشتر از شماره عادت خود خون ببيند واز ده روز بيشتر شود ، چنانچه همه خونهايى كه ديده يك جور باشد ، بايد از موقع ديدن خون به شماره روزهاى عادتش حيض وبقيه را استحاضه قرار دهد واگر همه خونهايى كه ديده يكجور نباشد ، بلكه چند روز از آن ، نشانه حيض وچند روز ديگر نشانه استحاضه را داشته باشد ، اگر روزهايى كه خون نشانه حيض را دارد با شماره روزهاى عادت او يك اندازه است ، بايد همان روزها را حيض وبقيه را استحاضه قرار دهد واگر روزهايى كه خون نشانه حيض دارد ، از روزهاى عادت او بيشتر است ، فقط به اندازه روزهاى عادت او حيض ، وبقيه استحاضه است ، واگر روزهايى كه خون نشانه حيض دارد ، از روزهاى عادت او كمتر است ، بايد آن روزها را با چند روز ديگر كه روى هم به اندازه روزهاى عادتش شود ، حيض وبقيه را استحاضه قرار دهد
4- مضطربه
مسأله 503 - مضطربه يعنى زنى كه چند ماه خون ديده ولى عادت معينى پيدا نكرده ، يا عادتش بهم خورده وعادت ديگرى پيدا نكرده است ، اگر بيشتر از ده روز خون ببيند وهمه خونهايى كه ديده يك جور باشد چنانچه عادت خويشان او هفت روز است بايت هفت روز را حيض وبقيه را استحاضه قرار دهد ، واگر كمتر است مثلا پنج روز است بايد همان را حيض قرار دهد ، وبنا بر احتياط واجب ، در تفاوت بين شماره عادت آنان وهفت روز كه دو روز است كارهايى را كه بر حائض حرام است ترك نمايد وكارهاى استحاضه را بجا آورد ، يعنى به دستورى كه براى زن مستحاضه گفته شد عبادتهاى خود را انجام دهد ، واگر عادت خويشانش بيشتر از هفت روز مثلا نه روز است ، بايد هفت روز را حيض قرار دهد وبنابر احتياط واجب در تفاوت بين هفت روز وعادت آنان كه دو روز است ، كارهاى استحاضه را بجا آورد وكارهايى را كه بر حائض حرام است ترك نمايد
مسأله 504 - مضطربه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانه حيض وچند روز ديگر نشانه استحاضه دارد ، چنانچه خونى كه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز يا بيشتر از ده روز باشد ، بايد به دستورى كه در مسأله قبل گفته شد رفتار نمايد ، واگر خونى كه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز وبيشتر از ده روز نباشد ، همه آن حيض است ، ولى اگر پيش از گذشتن ده روز از خونى كه نشانه حيض دارد دوباره خونى ببيند كه آن هم نشانه حيض را داشه باشد ، مثل آنكه پنج روز خون سياه ونه روز خون زرد ودوباره پنج روز خون سياه ببيند ، بايد به دستورى كه در مسأله قبل گفته شد رفتار نمايد
5-مبتدئه
مسأله 505 - مبتدئه يعنى زنى كه دفعه اول خون ديدن اوست ، اگر بيشتر از ده روز خون ببيند وهمه خونهايى كه ديده يك جور باشد ، بايد عادت خويشان خود را به طورى كه در وقتيه گفته شد حيض وبقيه را استحاضه قرار دهد
مسأله 506 - مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانه حيض وچند روز ديگر نشانه استحاضه را داشته باشد ، چنانچه خونى كه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز وبيشتر از ده روز نباشد ، همه آن حيض است ولى اگر پيش از گذشتن ده روز از خونى كه نشانه حيض دارد دوباره خونى ببيند كه آن هم نشانه خون حيض داشته باشد ، مثل آنكه پنج روز خون سياه ونه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سياه ببيند بايد عادت خويشان خون را حيض وبقيه را استحاضه قرار دهد
مسأله 507 - مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خون ببيند كه چند روز آن نشانه حيض وچند روز ديگر آن نشانه استحاضه داشته باشد ، چنانچه خونى كه نشانه حيض دارد از سه روز كمتر يا از ده روز بيشتر باشد ، بايد عادت خويشان خود را حيض وبقيه را استحاضه قرار دهد
6- ناسيه
مسأله 508 - ناسيه يعنى زنى كه عادت خود را فراموش كرده است ، اگر بيشر از ده روز خون ببيند بايد روزهايى كه خون او نشانه حيض را دارد ، حيض قرار دهد واگر نتواند حيض را به واسطه نشانه هاى آن تشخيص دهد بنابر احتياط واجب بايد هفت روز اول را حيض وبقيه را استحاضه قرار دهد
مسائل متفرقه حيض
مسأله 509 - مبتدئه ، ومضطربه ، وناسيه ، وزنى كه عادت عدديه دارد ، اگر خونى ببيند ويقين كنند كه سه روز طول مى كشد ، بايد عبادت را ترك كنند وچنانچه بعد بفهمد حيض نبوده بايد عبادتهاى را كه بجا نياورده اند قضاء نمايند ، ولى اگر يقين نكنند كه تا سه روز طول مى كشد ، بنابر احتياط واجب بايد تا سه روز كارهاى استحاضه را بجا آورند وكارهايى را كه بر حائض حرام است ترك نمايند وچنانچه پيش از سه روز پاك نشدند ، بايد آن را حيض قرار دهند ، ودر اين حكم فرقى نيست بين آنكه خون نشانه هاى حيض را داشته باشد يا نه
مسأله 510 - زنى كه در حيض عادت دارد ، چه در وقت حيض عادت داشته باشد چه در عدد حيض يا هم در وقت وهم در عدد آن ، اگر دو ماه پشت سر هم بر خلاف عادت خود خونى ببيند كه وقت آن با شماره روزهاى آن ، يا هم وقت و هم شماره روزهاى آن يكى باشد ، عادتش برمى گردد به آنچه در اين دو ماه ديده است مثلا اگر از روز اول ماه تا هفتم خون مى ديده وپاك مى شده چنانچه دو ماه از دهم تا هفدهم ماه خون ببيند وپاك شود ، از دهم تا هفدهم عادت او مى شود
مسأله 511 - مقصود از يك ماه ، از ابتداى خون ديدن است تا سى روز ، نه از روز اول ماه تا آخر ماه
مسأله 512 - زنى كه معمولا ماهى يك مرتبه خون مى بيند ، اگر در يكماه دو مرتبه خون ببيند وآن خون نشانه هاى حيض را داشته باشد ، چنانچه روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز كمتر نباشد ، بايد هر دو را حيض قرار دهد
مسأله 513 - اگر سه روز يا بيشتر خونى ببيند كه نشانه حيض را دارد ، بعد ، ده روز يا بيشتر خونى ببيند كه نشانه استحاضه را دارد ودوباره سه روز خونى به نشانه هاى حيض ببيند ، بايد خون اول وخون آخر را كه نشانه هاى حيض داشته حيض قرار دهد
مسأله 514 - اگر زن پيش از ده روز پاك شود وبداند كه در باطن خون نيست بايد براى عبادتهاى خود غسل كند ، اگر چه گمان داشته باشد كه پيش از تمام شدن ده روز دوباره خون مى بيند ، ولى اگر يقين داشته باشد كه پيش از تمام شدن ده روز دوباره خون مى بيند نبايد غسل كند
مسأله 515 - اگر زن پيش از ده روز پاك شود ، واحتمال دهد كه در باطن خون هست ، بايد قدرى پنبه داخل فرج نمايد وكمى صبر كند وبيرون آورد ، پس اگر پاك بود ، غسل كند وعبادتهاى خود را بجا آورد واگر پاك نبود اگر چه به آب زرد رنگى هم آلوده باشد ، چنانچه در حيض عادت ندارد ، يا عادت او ده روز است بايد صبر كند كه اگر پيش از ده روز پاك شد ، غسل كند واگر سر ده روز پاك شد ، يا خون او از ده گذشت ، سر ده روز غسل نمايد واگر عادتش كمتر از ده روز است در صورتى كه بداند پيش از تمام شدن ده روز يا سر ده روز پاك مى شود ، نبايد غسل كند واگر احتمال دهد خون او از ده روز مى گذرد بايد تا روز دهم عبادت را ترك كند مگر اينكه قبل از آن مأيوس از انقطاع خون تا روز دهم بشود واگر مأيوس از انقطاع خون شود كارهاى استحاضه را بجا آورد وكارهايى را كه بر حائض حرام است ترك نمايد پس اگر پيش از تمام شدن ده روز يا سر ده روز از خون پاك شد ، تمامش حيض است واگر از ده روز گذشت ، بايد عادت خود را حيض وبقيه را استحاضه قرار دهد وعبادتهايى را كه بعد از روزهاى عادت بجا نياورده قضاء نمايد
مسأله 516 - اگر چند روز را حيض قرار دهد وعبادت نكند ، بعد بفهمد حيض نبوده است ، بايد نماز وروزه اى را كه در آن روزها بجا نياورده قضاء نمايد واگر چند روز را به گمان اينكه حيض نيست عبادت كند ، بعد بفهمد حيض بوده چنانچه آن روزها را روزه گرفته بايد قضاء نمايد
آموزش تصویری مرتبط با این حکم