احکام شرعی
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني

احكام تقليد احكام طهارت آب مطلق ومضاف آب كر آب قليل آب جارى آب باران آب چاه احكام آبها احكام تخلى احكام تخلى استبراء مستحبات ومكروهات تخلى نجاسات نجاسات بول وغائط منى مردار خون سگ وخوك كافر شراب فقاع عرق شتر نجاستخوار عرق جنب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام نجاسات مطهرات مطهرات آب زمين آفتاب استحاله انقلاب انتقال اسلام تبعيت برطرف شدن عين نجاست استبراء حيوان نجاستخوار خارج شدن خون تيمم ميت سنگ استنجاء غائب شدن مسلمان احكام ظرفها احكام ظرفها وضوء وضوء وضوى ارتماسى دعاهايى كه موقع وضوء گرفتن مستحب است شرايط وضوء احكام وضوء چيزهايى كه بايد براى آنها وضوء گرفت چيزهايى كه وضوء را باطل مى كند احكام وضوى جبيره احكام جنابت احكام جنابت چيزهايى كه بر جنب حرام است چيزهايى كه بر جنب مكروه است غسل غسلهاي واجب غسلهاى مستحب غسل جنابت غسل ترتيبى غسل ارتماسى احكام غسل كردن استحاضه تعريف احكام مستحاضه حيض حيض احكام حائض اقسام زنهاى حائض اقسام زنهاى حائض 1 - صاحب عادت وقتيه وعدديه 2 - صاحب عادت وقتيه 3 - صاحب عادت عدديه 4- مضطربه 5-مبتدئه 6- ناسيه مسائل متفرقه حيض نفاس نفاس احکام ميت غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل وكفن ونماز ودفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر تيمم تيمم اول از موارد تيمم دوم از موارد تيمم سوم از موارد تيمم چهارم از موارد تيمم پنجم از موارد تيمم ششم از موارد تيمم هفتم از مواردتيمم چيزهايى كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضوء دستور تيمم بدل از غسل احكام تيمم احكام نماز احكام نماز نمازهاى واجب نمازهاى واجب يوميه وقت نماز ظهر وعصر وقت نماز مغرب وعشاء وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهاى مستحب وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشانيدن بدن در نماز لباس نمازگزار مكان نمازگزار جاهايى كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان واقامه ترجمه اذان واقامه واجبات نماز ارکان نماز پنج ركن نماز تكبيرة الاحرام قيام ( ايستادن ) قرائت ركوع سجود چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات ومكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتيب موالات قنوت ترجمه نماز 1-ترجمه سوره حمد 2- ترجمه سوره قل هو الله احد 3 - ترجمه ذكر ركوع وسجود 4- ترجمه قنوت 5 -ترجمه تسبيحات اربعه 6 -ترجمه تشهد تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر مبطلات نماز مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست شكيات نماز شكيات نماز شكهاى باطل شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد 1-شك در چيزى كه محل آن گذشته است 2-شك بعد از سلام 3- شك بعد از وقت 4 - كثير الشك ( كسى كه زياد شك مى كند ) 5-شك امام ومأموم 6 - شك در نمازهاى مستحبى شكهاى صحيح نماز احتياط سجده سهو سجده سهو دستور سجده سهو قضاى سجده وتشهد فراموش شده كم ويا زياد كردن اجزاء وشرائط نماز نماز مسافر مسائل متفرقه نماز نماز قضاء نماز قضاى پدر ومادر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت شرائط امام جماعت احكام جماعت چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب است چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات نماز آيات دستور نماز آيات نماز عيد فطر وقربان اجير گرفتن براى نماز احكام روزه احكام روزه چيزهايى كه روزه را باطل مى كند چيزهايى كه روزه را باطل مى كند 1-خوردن وآشاميدن 2-جماع 3 - استمناء 4-دروغ بستن به خدا وپيغمبر 5-رساندن غبار غليط به حلق 6 - فروبردن سر در زير آب 7 - باقى ماندن بر جنابت وحيض ونفاس تا اذان صبح 8- اماله كردن 9 - قى كردن احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كند آنچه براى روزه دار مكروه است جاهايى كه قضاء وكفاره روزه واجب است جاهايى كه قضاء وكفاره روزه واجب است كفاره روزه جاهايى كه فقط قضاى روزه واجب است احكام روزة قضاء احكام روزه مسافر كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اول ماه روزه هاى حرام ومكروه روزه هاى مستحب احكام خمس احكام خمس توضيح 1 - منفعت كسب 2- معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهرى كه به واسطه فرو رفتن در دريا بدست مى آيد 6- غنيمت 7 - زمينى كه كافر ذمى از مسلمان بخرد . مصرف خمس احكام زكوة زكوة شرايط واحب شدن زكوة زكوة گندم وجو وخرما وكشمش نصاب طلا نصاب نقره زكوة شتر وگاو وگوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكوة شرايط كسانى كه مستحق زكوتند نيت زكوة مسائل متفرقه زكوة زكوة فطره مصرف زكوة فطره مسائل متفرقه زكوة فطره احكام حج احكام حج احكام خريد وفروش احكام خريد وفروش خريد وفروش چيزهاى كه در خريد وفروش مستحب است معاملات مكروهه معاملات باطله وحرام شرائط فروشنده وخريدار شرايط جنس وعوض آن صيغه خريد وفروش خريد وفروش ميوه ها نقد ونسيه معامله سلف معامله سلف شرايط معامه سلف احكام معامله سلف فروش طلا ونقره به طلا ونقره مسائل متفرقه خريد و فروش احكام شركت احكام صلح احكام اجاره احكام اجاره شرايط مالى كه آن را اجاره مى دهند شرايط استفاده ى مالي که آن را اجاره مى دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه ( امانت ( احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج وزناشويى احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرايط عقد عيبهايى كه به واسطه آنها مى شود عقد را بهم زد . عده از از زنها كه ازدواج با آنان حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشويى احكام شير دادن احكام شير دادن آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق احكام طلاق عده طلاق عده زنى كه شوهرش مرده طلاق بائن وطلاق رجعى احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام غصب احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند احكام سر بريدن وشكار كردن حيوانات احكام سر بريدن وشكار كردن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات شرايط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهايى كه موقع سر بريدن حيوانات مستحب است چيزهايى كه در كشتن حيوانات مكروه است . احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با شگ شكارى صيد ماهى صيد ملخ احكام خوردنيها وآشاميدنيها احكام خوردنيها وآشاميدنيها چيزهايى كه موقع غذا خوردن مستحب است . چيزهايى كه در غذا خوردن مكروه است مستحبات آب آشاميدنى مكروهات آب آشاميدن احكام نذر وعهد احكام قسم خودرن احكام قسم خودرن احكام وقف احكام وقف احكام وصيت احكام وصيت احكام ارث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن وشوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام ديه احكام ديه احکام مسائل روز حكم نماز وروزه كسانى كه با هواپيما مسافرت مى كنند احكام راديو وتلويزيون مسائل متفرقه مسائل متفرقه وصيت به حج احكام نيابت اقسام عمره اقسام حج حج تمتع حج تمتع عبارت از دو عبادت است اعمال عمره تمتع در شرائط حج تمتع صورت تلبيه كارهائى كه ترك آن بر محرم لازم است 1 _ شكار حيوان صحرائى 2 _ نزديكى با زنان 3 _ بوسيدن زن 4 _ لمس زن 5 _ نگاه كردن به زن وملاعبه با او 6 _ استمناء 7 _ عقد نكاح 8 _ استعمال بوى خوش 9 _ پوشيدن لباس دوخته براى مرد 10 _ سرمه كشيدن 11- نگاه كردن در آئينه 12 _ پوشيدن موزه و جوراب 13 _ دروغ گفتن ودشنام دادن ومفاخرات 14 _ مجادله نمودن 15 _ كشتن جانوران بدن 16 _ زينت نمودن 17 _ ماليدن روغن بر بدن 18 _ جدا نمودن مو از بدن 19 _ پوشاندن سر از براى مردان 20 _ پوشاندن رو از براى زن 21 _ سايه قرار دادن بر خود براى مردان 22 _ ناخن گرفتن 23 _ سلاح برداشتن بيرون آوردن خون از بدن كندن درخت وگياه حرم حكم جاهل وناسى بيان حكم نقصان طواف حكم زياد نمودن در طواف حكم قران بين دو طواف حكم شك در طواف احكام سعى حكم شك در سعى مصرف قربانى حكم كسانى كه قربانى پيدا نكردند اعمال عمره مفرده تعريف عمره مفرده استحباب عمره مفرده اشاره وجوب انجام صحيح اعمال پس از ورود به عمره عمره مفرده با نذر، عهد و قسم عمره مفرده و خمس زمان عمره مفرده اشاره فاصله بين دو عمره مفرده وصيّت به عمره مفرده نيابت عمره مفرده عمره كودكان و افراد نابالغ اعمال عمره مفرده مستحبّات احرام مكروهات احرام محرّمات احرام دوّم: طواف سوّم: نماز طواف چهارم: سعى بين صفا و مروه پنجم: تقصير ششم و هفتم: طواف نساء و نماز آن احكام مصدود و محصور احكام متفرّقه و تذكّرات اخلاقى اسرار عمره مفرده اسرار حج منزل اوّل: سير من الخلق الى الحق منزل دوّم: سير من الحقّ فى الحق استفتائات حج استفتائات مناسك حج شرايط وجوب حج عقل بلوغ قدرت بدنى داشتن وقت كافى استطاعت استطاعت با فروش اموال استطاعت با وام، قرض و بدهكارى استطاعت با وجوهات شرعيّه استطاعت بذلى استطاعت بانوان نيابت و استنابه شرايط نايب و منوبٌ عنه استنابه براى افراد مريض و ناتوان هدية ثواب حجّ و عمره احكام تقليد در حجّ و عمره احكام خمس در حجّ و عمره حجّ و عمره با مال حرام و غصبى وصيّت به حجّ و عمره حجِ ّ نذرى حجِ ّ استحبابى رضايت پدر، مادر و همسر در حجّ و عمره حجّ و عمرة كودكان و افراد نابالغ حجّ و عمرة افراد كثيرالشّك و وسواسى حجّ و عمرة افراد مسلوس و مبطون زمان حجّ و عمره اقسام حج احرام احرام نيّت تلبيه لباس احرام ميقات محرّمات احرام طواف طواف واجبات طواف قطع طواف طواف مستحب نماز طواف سعى بين صفا و مروه حلق يا تقصير طواف نساء احكام فاصلة زمانى بين عمرة تمتّع و حج تعيين روز عرفه و عيد قربان وقوف در عرفات وقوف در مشعرالحرام رمى جمره قربانى قربانى نيابت در قربانى شرايط قربانى زمان و مكان قربانى بدل قربانى ذبح كفّارات اعمال مكّه بيتوته در منى احكام محدود و محصور متفرّقه

مطهرات

مطهرات
مطهرات
مسأله 149 - چند چيز نجاست را پاك مى كند ، وآنها را مطهرات مى گويند : 1 - آب 2 - زمين 3 - آفتاب 4 - استحاله 5 - انقلاب 6 - انتقال 7 - اسلام 8 - تبعيت 9 - برطرف شدن عين نجاست 10 - استبراء 11 - خارج شدن خون به مقدار متعارف 12 - تيمم بدل از غسل ميت 13 - سنگ استنجاء 14 - غايب شدن مسلمان ، واحكام آنها در مسائل آينده بيان مى شود ، وجمعى از علماء كم شدن دو سوم آب انگور را از مطهرات شمرده اند ، وحكم آن را هم بيان مى كنم
آب
مسأله 150 - آب با چهار شرط چيز نجس را پاك مى كند : اول آنكه مطلق باشد پس آب مضاف مانند گلاب وعرق بيد چيز نجس را پاك نمى كند
دوم آنكه پاك باشد
سوم آنكه وقتى چيز نجس را مى شويند ، آب ، مضاف نشود وبو يا رنگ يا مزه نجاست هم نگيرد
چهارم آنكه بعد از آب كشيدن چيز نجس ، عين نجاست در آن نباشد ، وپاك شدن چيز نجس با آب قليل يعنى آب كمتر از كر شرطهاى ديگرى هم دارد كه بعدا گفته مى شود
مسأله 151 - ظرف نجس را با آب قليل بنابر احتياط بايد سه مرتبه شست ودر كر وجارى يك مرتبه كافيست ، ولى ظرفى را كه سگ ليسيده يا از آن ظرف ، آب يا چيز روان ديگر خورده ، بايد اول با خاك با ريختن مقدارى آب خاكمال كرد وبعد يك مرتبه در كر يا جارى يا سه مرتبه بنابر احتياط با آب قليل شست وهمچنين ظرفى را كه آب دهان سگ در آن ريخته بنابر احتياط بايد پيش از شستن خاكمال كرد بهمان نحو كه بيان شد
مسأله 152 - اگر دهانه ظرفى كه سگ دهن زده ، تنك باشد ونشود آن را خاكمال كرد ، بايد خاك را در آن بريزند ومقدارى آب ريخته وبه شدت حركت دهند تا به همه آن ظرف برسد وبعد به ترتيب كه ذكر شد بشويند
مسأله 153 - ظرفى را كه خوك بليسد يا از آن چيز روانى بخورد بايد هفت مرتبه شست ، ولازم نيست آن را خاكمال كنند
مسأله 154 - ظرفى را كه به شراب نجس شده بايد سه مرتبه بشويند ، وفرقى بين آب قليل وكثير وجارى نيست
مسأله 155 - كوزه اى كه از گل نجس ساخته شده ويا آب نجس در آن فرو رفته اگر در آب كر يا جارى بگذارند ، به هر جاى آن كه آب برسد پاك مى شود ، واگر بخواهند باطن آن هم پاك شود ، بايد به قدرى در آب كر يا جارى بماند كه آب به تمام آن فرو رود
مسأله 156 - ظرف نجس را با آب قليل دو جور مى شود آب كشيد : يكى آنكه سه مرتبه بنابر احتياط پر كنند وخالى كنند ، ديگر آنكه سه دفعه بنابر احتياط قدرى آب در آن بريزند ودر هر دفعه آب را طورى در آن بگردانند كه به جاهاى نجس آن برسد وبيرون بريزند
مسأله 157 - اگر ظرف بزرگى مثل پاتيل وخمره نجس شود ، چنانچه سه مرتبه آن را از آب پر كنند وخالى كنند پاك مى شود ، ورعايت احتياط هم شده وهمچنين است اگر سه مرتبه از بالا آب در آن بريزند به طورى كه تمام اطراف آن را بگيرد ودر هر دفعه آبى كه ته آن جمع مى شود بيرون آورند ، واحتياط واجب آن است كه در هر دفعه ظرفى را كه با آن آبها را بيرون مى آورند آب بكشند
مسأله 158 - اگر مس نجس ومانند آن را آب كنند وآب بكشند ، ظاهرش پاك مى شود
مسأله 159 - تنورى كه به بول نجس شده است ، اگر دو مرتبه از بالا آب در آن بريزند ، به طورى كه تمام اطراف آن را بگيرد پاك مى شود ، ودر غير بول اگر بعد از بر طرف شدن نجاست يك مرتبه به دستورى كه گفته شد آب در آن بريزند كافيست وبهتر است كه گودالى ته آن بكنند تا آبها در آن جمع شود وبيرون بياورند ، بعد آن گودال را با خاك پاك پر كنند
مسأله 160 - اگر چيز نجس را بعد از برطرف كردن عين نجاست يك مرتبه در آب كر يا جارى فرو برند كه آب به تمام جاهاى نجس آن برسد ، پاك مى شود ودر فرش ولباس ومانند اينها فشار يا مانند آن از ماليدن ، يا لگد كردن ويا هر چيزى كه سبب جدا شدن آب شود لازم است
مسأله 161 - اگر بخواهند چيزى را كه به بول نجس شده با آب قليل آب بكشند ، چنانچه يك مرتبه آب روى آن بريزند واز آن جدا شود ، در صورتى كه بول در آن چيز نمانده باشد وبعد از برطرف شدن نجاست آب روى آن بيايد يك مرتبه ديگر كه آب روى آن بريزند پاك مى شود ، ولى در لباس وفرش ومانند اينها بايد بعد از هر دفعه فشار دهند يا كارى كنند كه غساله آن بيرون آيد
(وغساله آبى است كه معمولا در وقت شستن وبعد از آن از چيزى كه شسته مى شود ، خود بخود يا به وسيله فشار مى ريزد )
مسأله 162 - اگر چيزى به بول پسر شيرخوارى كه غذاخور نشده وشير خوك وزن كافره نخورده نجس شود ، چنانچه يك مرتبه آب روى آن بريزند كه به تمام جاهاى نجس آن برسد پاك مى شود ودر لباس وفرش ومانند اينها فشار لازم نيست
مسأله 163 - اگر چيزى به غير بول نجس شود ، چنانچه بعد از بر طرف كردن نجاست يك مرتبه آب روى آن بريزند واز آن جدا شود پاك مى گردد ونيز اگر در دفعه اولى كه آب روى آن مى ريزند نجاست آن برطرف شود وبعد از برطرف شدن نجاست هم آب روى آن بيايد پاك مى شود ولى در هر صورت لباس ومانند آن را بايد كارى كنند تا غساله آن بيرون آيد مانند فشار دادن
مسأله 164 - اگر حصير نجس را كه با نخ بافته شده در آب كر يا جارى فرو برند ، بعد از برطرف شدن عين نجاست وفشار دادن نخ پاك مى شود واگر بخواهند آن را با آب قليل آب بكشند ، در صورتى كه با بول نجس شده باشد ، بايد به هر قسم كه ممكن است اگر چه به لگد كردن باشد دو دفعه فشار دهند ، كه در هر دفعه غساله آن جدا شود
مسأله 165 - اگر ظاهر گندم وبرنج وصابون ومانند اينها نجس شود ، به فرو بردن در كر وجارى پاك مى گردد واگر باطن آنها نجس شود پاك نمى شود باطن آنها مگر آنكه بداند آب به باطن آنها نفوذ كرده وآنها را هم در كر يا جارى آب كشد
مسأله 166 - اگر انسان شك كند كه آب نجس به باطن صابون رسيده يا نه ، باطن آن پاك است
مسأله 167 - اگر ظاهر برنج وگوشت يا چيزى مانند اينها نجس شده باشد ، چنانچه آن را در ظرفى بگذارند وسه مرتبه آب روى آن بريزند وخالى كنند پاك مى شود واعتبار سه مرتبه بنا بر احتياط است وظرف آن هم پاك مى گردد ولى اگر بخواهند لباس يا چيزى را كه فشار لازم دارد در ظرفى بگذارند وآب بكشند ، بايد در هر مرتبه كه آب روى آن مى ريزند آن را فشار دهند وظرف را كج كنند ، تا غساله اى كه در آن جمع شده بيرون بريزد
مسأله 168 - لباس نجسى را كه به نيل ومانند آن رنگ شده اگر در آب كر يا جارى فرو برند وآب پيش از آنكه به واسطه رنگ پارچه مضاف شود ، به تمام آن برسد ، آن لباس پاك مى شود ، اگر چه موقع فشار دادن ، آب مضاف يا رنگين از آن بيرون آيد
مسأله 169 - اگر لباسى را در كر يا جارى آب بكشند ، وبعد مثلا لجن آب در آن ببينند ، چنانچه احتمال ندهند كه جلوگيرى از رسيدن آب كرده آن لباس پاك است
مسأله 170 - اگر بعد از آب كشيدن لباس ومانند آن خورده گل يا اشنان در آن ديده شود پاك است ولى اگر آب نجس به باطن گل يا اشنان رسيده باشد ظاهر گل واشنان پاك وباطن آنها نجس است اگر نداند آب پاك به باطن آنها رسيده
مسأله 171 - هر چيز نجس ، تا عين نجاست را از آن بر طرف نكنند پاك نمى شود ولى اگر بو يا رنگ نجاست در آن مانده باشد اشكال ندارد پس اگر خون را از لباس برطرف كنند ولباس را آب بكشند ورنگ خون در آن بماند پاك مى باشد ، اما چنانچه به واسطه بو يا رنگ يقين كنند يا احتمال دهند كه ذره هاى نجاست در آن چيز مانده نجس است
مسأله 172 - اگر نجاست بدن را در آب كر يا جارى برطرف كنند ، بدن پاك مى شود وبيرون آمدن ودوباره در آب رفتن لازم نيست
مسأله 173 - غذاى نجسى كه لاى دندانها مانده اگر آب در دهان بگردانند وبه تمام غذاى نجس برسد پاك مى شود
مسأله 174 - اگر موى سر وصورت را با آب قليل آب بكشند ( بايد كارى كنند كه غساله آن جدا شود ولو به سر تكان دادن )
مسأله 175 - اگر جايى از بدن يا لباس را با آب قليل آب بكشند ، اطراف آنجا كه متصل به آن است ومعمولا موقع آب كشيدن آب به آنجا سرايت مى كند ، با پاك شدن جاى نجس پاك مى شود به شرط آنكه در مرتبه دوم كه آب مى كشد آب به آنجا هم ريخته شود ، وهمچنين است اگر چيز پاكى را پهلوى چيز نجس بگذارند وروى هر دو آب بريزند پس اگر براى آب كشيدن يك انگشت نجس ، روى همه انگشتها آب بريزند وآب نجس به همه آنها برسد ، بعد از پاك شدن انگشت نجس ، تمام انگشتها پاك مى شود
مسأله 176 - گوشت ودنبه اى كه نجس شده ، مثل چيزهاى ديگر آب كشيده مى شود وهمچنين است اگر بدن يا لباس ، چربى كمى داشته باشد كه از رسيدن آب به آنها جلوگيرى نكند
مسأله 177 - اگر ظرف يا بدن نجس باشد ، وبعد به طورى چرب شود كه جلوگيرى از رسيدن آب به آنها كند ، چنانچه بخواهند ظرف وبدن را آب بكشند ، بايد چربى را برطرف كنند تا آب به آنها برسد
مسأله 178 - چيز نجسى كه عين نجاست در آن نيست ، اگر زير شيرى كه متصل به كر است يكدفعه بشويند ، پاك مى شود ونيز اگر عين نجاست در آن باشد ، چنانچه عين نجاست آن ، زير شير يا بوسيله ديگر برطرف شود وآبى كه از آن چيز مى ريزد بو يا رنگ يا مزه نجاست نگرفته باشد ، با آب شير پاك مى گردد اما اگر آبى كه از آن مى ريزد ، بو يا رنگ يا مزه نجاست گرفته باشد بايد به قدرى آب شير روى آن بريزند تا در آبى كه از آن جدا مى شود بو يا رنگ يا مزه نجاست نباشد
مسأله 179 - اگر چيزى را آب بكشد ويقين كند پاك شده وبعد شك كند كه عين نجاست را از آن برطرف كرده يا نه ، چنانچه موقع آب كشيدن ، متوجه برطرف كردن عين نجاست بوده ، آن چيز پاك است واگر متوجه برطرف كردن عين نجاست نبوده ، بايد دوباره آن را آب بكشد
مسأله 180 - زمينى كه آب روى آن جارى نمى شود ، اگر نجس شود با آب قليل پاك نمى گردد ولى زمينى كه روى آن شن يا ريگ باشد ، چون آبى كه روى آن مى ريزند از آن جدا شده ودر شن وريگ فرو مى رود ، با آب قليل پاك مى شود ، اما زير ريگهاى نجس مى ماند
مسأله 181 - زمين سنگ فرش وآجر فرش وزمين سختى كه آب در آن فرو نمى رود ، اگر نجس شود با آب قليل پاك مى گردد ، ولى بايد به قدرى آب روى آن بريزند كه جارى شود وچنانچه آبى كه روى آن ريخته اند از سوراخى بيرون رود همه زمين پاك مى شود ، واگر بيرون نرود جايى كه آبها جمع مى شود نجس مى ماند وبراى پاك شدن آنجا بايد گودالى بكنند كه آب در آن جمع شود ، بعد آب را بيرون بياورند وگودال را با خاك پر كنند
مسأله 182 - اگر ظاهر نمك سنگ ومانند آن نجس شود ، با آب كمتر از كر هم پاك مى شود
مسأله 183 - اگر شكر آب شده نجس را قند بسازند ودر آب كر يا جارى بگذارند پاك نمى شود
زمين
مسأله 184 - زمين با چند شرط كف پا وته كفش نجس را پاك مى كند : اول آنكه زمين پاك باشد : دوم آنكه نجاست از راه رفتن نجس حاصل شده باشد سوم آنكه بنا بر احتياط وجوبى خشك باشد : چهارم آنكه اگر عين نجس مثل خون وبول ، يا متنجس مثل گلى كه نجس شده در كف پا وته كفش باشد ، به واسطه راه رفتن يا ماليدن پا به زمين برطرف شود ، ونيز زمين بايد خاك يا سنگ يا آجر فرش ومانند اينها باشد ، وبا راه رفتن روى فرش وحصير وسبزه ، كف پا وته كفش نجس پاك نمى شود
مسأله 185 - كف پا وته كفش نجس ، به واسطه راه رفتن روى آسفالت وروى زمينى كه با چوپ فرش شده پاك نمى شود
مسأله 186 - براى پاك شدن كف پا وته كفش لازم نيست پانزده ذراع يا بيشتر راه بروند بلكه همين قدر كه نجاست بر طرف شود كافى است اگر چه به كمتر از پانزده ذراع يا ماليدن پا به زمين ، نجاست برطرف شود
مسأله 187 - لازم نيست كف پا وته كفش نجس ، تر باشد بلكه اگر خشك هم باشد به راه رفتن پاك مى شود
مسأله 188 - بعد از آنكه كف پا يا ته كفش نجس به راه رفتن پاك شد ، مقدارى از اطراف آن هم كه معمولا به گل آلوده مى شود پاك مى گردد
مسأله 189 - كسى كه با دست وزانو راه مى رود ، اگر كف دست يا زانوى او نجس شود ، با راه رفتن پاك نمى گردد وهمچنين است ته عصا وته پاى مصنوعى ونعل چهارپايان وچرخ اتومبيل ودرشگه ومانند اينها
مسأله 190 - اگر بعد از راه رفتن ، بو يا رنگ يا ذره هاى كوچكى از نجاست كه ديده نمى شود ، در كف پا يا ته كفش بماند اشكال ندارد
مسأله 191 - توى كفش ومقدارى از كف پا كه به زمين نمى رسد ، به واسطه راه رفتن پاك نمى شود ولى كف جوراب به واسطه راه رفتن پاك مى شود
آفتاب
مسأله 192 - آفتاب ، زمين ، وساختمان ، وچيزهايى كه مانند درب وپنجره در ساختمان به كار برده شده ، وهمچنين ميخى را كه به ديوار كوبيده اند با پنج شرط پاك مى كند : اول آنكه چيز نجس به طورى تر باشد ، كه اگر چيز ديگرى به آن برسد تر شود ، پس اگر خشك باشد بايد به وسيله اى آن را تر كنند تا آفتاب خشك كند ، دوم آنكه اگر عين نجاست در آن چيز باشد پيش از تابيدن آفتاب آن را برطرف كنند ، سوم آنكه چيزى از تابيدن آفتاب جلوگيرى نكند ، پس اگر آفتاب از پشت پرده يا ابر ومانند اينها بتابد وچيز نجس را خشك كند ، آن چيز پاك نمى شود ، ولى اگر ابر به قدرى نازك باشد كه از تابيدن آفتاب جلوگيرى نكند ، اشكال ندارد ، چهارم آنكه آفتاب به تنهايى چيز نجس را خشك كند پس اگر مثلا چيز نجس به واسطه باد وآفتاب خشك شود ، پاك نمى گردد ، ولى اگر باد به قدرى كم باشد كه نگويند به خشك شدن چيز نجس كمك كرده اشكال ندارد ، پنجم آنكه آفتاب مقدارى از بنا وساختمان را كه نجاست به آن فرو رفته ، يك مرتبه خشك كند ، پس اگر يك مرتبه بر زمين وساختمان نجس بتابد وروى آن را خشك كند ودفعه ديگر زير آن را خشك نمايد ، فقط روى آن پاك مى شود وزير آن نجس مى ماند
مسأله 193 - آفتاب حصير نجس را پاك مى كند ولى اگر يك طرف آن را خشك كند ، پاك شدن طرف ديگر آن اشكال دارد مگر اينكه همه حصير نجس باشد وآفتاب به يك طرف آن بتابد وهمه خشك شود در اين صورت آن طرف ديگر هم پاك مى شود ، ونيز پاك مى شود درخت وگياه به واسطه تابش آفتاب
مسأله 194 - اگر آفتاب به زمين نجس بتابد ، بعدانسان شك كند كه زمين موقع تابيدن آفتاب تر بوده يا نه ، يا ترى آن به واسطه آفتاب خشك شده يا نه ، آن زمين نجس است ، وهمچنين است اگر شك كند كه پيش از تابش آفتاب عين نجاست از آن برطرف شده يا نه شك كند كه چيزى مانع تابش آفتاب بوده يا نه
مسأله 195 - اگر آفتاب به يك طرف ديوار نجس بتابد ، طرفى كه آفتاب نتابيده پاك نمى شود مگر آنكه مجموع نجس باشد وبه واسطه آفتاب كه به يكطرف مى تابد همه خشك شود
استحاله
مسأله 196 - اگر جنس چيز نجس به طورى عوض شود كه به صورت چيز پاكى درآيد پاك مى شود ، مى گويند استحاله شده است مثل آنكه چوب نجس بسوزد وخاكستر گردد ، يا سگ در نمكزار فرو رود ونمك شود ، ولى اگر جنس آن عوض نشود مثل آنكه گندم نجس را آرد كنند يا نان بپزند پاك نمى شود
مسأله 197 - كوزه گلى ومانند آن كه از گل نجس ساخته شده نجس است
مسأله 198 - چيز نجسى كه معلوم نيست استحاله شده يا نه پاك است
انقلاب
مسأله 199 - اگر شراب بخودى خود يا با واسطه آنكه چيزى مثل سركه ونمك در آن ريخته اند سركه شود ، پاك مى گردد
مسأله 200 - شرابى كه از انگور نجس ومانند آن درست كنند ، يا نجاست ديگرى به آن برسد ، به سركه شدن پاك نمى شود
مسأله 201 - سركه اى كه از انگور وكشمش وخرماى نجس درست كنند نجس است
مسأله 202 - اگر پوشال ريز انگور يا خرما داخل آنها باشد وسركه بريزند ضرر ندارد
مسأله 203 - آب انگورى كه به آتش جوش آمده پاك است ، ولى خوردن آن حرام واگر آنقدر بجوشد كه ثلثان شود ، يعنى دو قسمت آن كم شود ويك قسمت آن بماند ، حلال مى شود اما اگر به خودى خود جوش بيايد نجس است وفقط به سركه شدن پاك مى شود
مسأله 204 - اگر دو قسمت آب انگور بدون جوش آمدن كم شود ، چنانچه باقيمانده آن به خودى خود جوش بيايد نجس است
مسأله 205 - آب انگورى كه معلوم نيست جوش آمده يا نه پاك است
مسأله 206 - اگر مثلا در يك خوشه غوره يك دانه يا دو دانه انگور باشد ، چنانچه به آبى كه از آن خوشه گرفته مى شود ، آبغوره بگويند واثرى از شيرينى انگور در آن نباشد وبجوشد پاك وخوردن آن حلال است
مسأله 207 - اگر انگور در چيزى كه به آتش مى جوشد بيفتد وبجوشد اجتناب از آن لازم نيست وخوردن آن حرام نيست
مسأله 208 - اگر بخواهند در چند ديگ شيره بپزند مانعى ندارد كفگيرى را كه در ديگ جوش آمده زده اند در ديگى كه جوش نيامده بزنند واگر همه جوش آمده باشد مانعى ندارد كفگير ديگى را كه ثلثان نشده در ديگى كه ثلثان شده بزنند
مسأله 209 - چيزى كه معلوم نيست غوره است يا انگور ، اگر جوش بيايد نجس نمى شود
انتقال
مسأله 210 - اگر خون بدن انسان يا خون حيوانى كه خون جهنده دارد ، يعنى حيوانى كه وقتى رگ آن را ببرند خون از آن جستن مى كند ، به بدن حيوانى كه خون جهنده ندارد برود وخون آن حيوان حساب شود پاك مى گردد واين را انتقال گويند ولى اگر خون آن حيوان نشود نجس است پس خونى كه زالو از انسان مى مكد چون خون زالو به آن گفته نمى شود ومى گويند خون انسان است نجس مى باشد بلى در خصوص پشه وشپش وكك در پاك بودن شرط نيست خون آنها حساب شود ومطلقا محكوم به طهارت است
مسأله 211 - اگر كسى پشه اى را كه به بدنش نشسته بكشد ونداند خونى كه از پشه بيرون آمده از او مكيده يا از خود پشه مى باشد ، پاك است وهمچنين است اگر بداند از او مكيده ولى جزو بدن پشه حساب شود بلكه اگر فاصله بين مكيدن خون وكشتن پشه به قدرى كم باشد كه بگويند خون انسان است ، يا معلوم نباشد كه مى گويند خون پشه است يا خون انسان پاك است اما اگر بداند خون به بدن حيوان در حال حيات منتقل نشده يا شك نمايد نجس مى باشد
اسلام
مسأله 212 - اگر كافر نجس شهادتين بگويد يعنى بگويد : اشهد ان لا اله الا الله واشهد ان محمدا رسول الله ، مسلمان مى شود وبعد از مسلمان شدن ، بدن وآب دهان وبينى وعرق او پاك است ولى اگر موقع مسلمان شدن ، عين نجاست به بدن او بوده ، بايد برطرف كند وجاى آن را آب بكشد
مسأله 213 - اگر موقعى كه كافر بوده لباس او با رطوبت به بدنش رسيده باشد چه آن لباس در موقع مسلمان شدن در بدن او باشد يا نباشد نجس است ، وبايد از آن اجتناب كند
مسأله 214 - اگر كافر شهادتين بگويد ، وانسان نداند قلبا مسلمان شده يا نه ، پاك است ، وهمچنين اگر بداند قلبا مسلمان نشده ولى چيزى كه منافى اظهار شهادتين باشد از او سر نزند
تبعيت
مسأله 215 - تبعيت آن است كه چيز نجسى به واسطه پاك شدن چيز نجس ديگر پاك شود
مسأله 216 - اگر شراب سركه شود ظرف آن هم تا جايى كه شراب موقع جوش آمدن به آنجا رسيده پاك مى شود وكهنه وچيزى هم كه معمولا روى آن مى گذارند اگر به آن رطوبت نجس شود پاك مى گردد ولى اگر پشت ظرف به آن شراب آلوده شود ، بايد بعد از سركه شدن شراب از آن اجتناب كنند
مسأله 217 - آب انگور اگر به خودى خود جوش بيايد وپيش از آنكه سركه شود به جايى بريزد ، بايد آنجا را آب بكشند ولى ظرفى كه آب انگور در آن جوش مى آيد بعد از سركه شدن آب انگور پاك مى شود
مسأله 218 - تخته يا سنگى كه روى آن ، ميت را غسل مى دهند ويا پارچه اى كه با آن عورت ميت را مى پوشانند ودست كسى كه او را غسل مى دهد ، بعد از تمام شدن غسل ، پاك مى شود در صورتى كه به تبع شستن ميت شسته شود
مسأله 219 - كسى كه چيزى را با دست خود آب مى كشد ، بعد از پاك شدن آن چيز ، دست او هم پاك مى شود
مسأله 220 - اگر لباس ومانند آن را با آب قليل آب بكشند وبه اندازه معمول فشار دهند تا آبى كه روى آن ريخته اند جدا شود ، آبى كه در آن مى ماند پاك است
مسأله 221 - ظرف نجس را كه با آب قليل آب مى كشند ، بعد از جدا شدن آبى كه براى پاك شدن ، روى آن ريخته اند ، آب كمى كه در آن مى ماند پاك است
برطرف شدن عين نجاست
مسأله 222 - اگر بدن حيوان به عين نجس مثل خون ، يا متنجس مثل آب نجس آلوده شود ، چنانچه آنها برطرف شود ، بدن آن حيوان پاك مى شود وهمچنين است باطن بدن انسان مثل توى دهان وبينى مثلا اگر خونى در آب دهان از بين برود ، آب كشيدن توى دهان لازم نيست ولى اگر دندان عاريه در دهان نجس شود ، بايد آن را آب بكشند
مسأله 223 - اگر غذا لاى دندان مانده باشد وداخل دهان خون بيايد ، چنانچه انسان نداند كه خون به غذا رسيده ، آن غذا پاك است
مسأله 224 - مقدارى از لبها وپلك چشم كه موقع بستن ، روى هم مى آيد ونيز جايى را كه انسان نمى داند از ظاهر بدن است يا باطن آن ، اگر نجس شود بايد آب بكشد مگر آنكه قبلا از باطن بدن بوده است در اين صورت لازم نيست آب بكشد
مسأله 225 - اگر گرد وخاك نجس به لباس وفرش ومانند اينها بنشيند ، چنانچه طورى آنها را تكان دهند كه گرد وخاك نجس از آنها بريزد ، آن لباس وفرش پاك است
استبراء حيوان نجاستخوار
مسأله 226 - بول وغائط حيوانى كه به خوردن نجاست انسان عادت كرده نجس است واگر بخواهند پاك شود ، بايد آن را استبراء كنند يعنى تا مدتى كه بعد از آن مدت ديگر نجاستخوار به آن نگويند . نگذارند نجاست بخورد وغذاى پاك به آن بدهند ، وبايد شتر نجاستخوار را چهل روز ، وگاو را سى روز ، وگوسفند را ده روز ، ومرغابى را هفت يا پنج روز ومرغ خانگى را سه روز ، از خوردن نجاست جلوگيرى كنند وغذاى پاك به آنها بدهند ، واگر بعد از اين مدت باز هم نجاستخوار به آنها گفته شود ، بايد تا مدتى كه بعد از آن مدت ديگر نجاستخوار به آنها نگويند آنها را از خوردن نجاست جلوگيرى نمايند
خارج شدن خون
مسأله 227 - يازدهم بيرون آمدن خون است به مقدار متعارف از حيوانى كه آن را ذبح نموده اند ، كه بيرون آمدن اين مقدار خون پاك كننده است بقيه خونى را كه در اجزاء واعضاء حلال حيوان ذبح شده باقى مى ماند
تيمم ميت
مسأله 228 - دوازدهم تيمم ميت است كه چنانچه آب نبود براى تغسيل ميت يا ممكن نشد غسل دادن واو را تيمم بدهند بدن ميت كه به موت نجس شده بوده است پاك مى گردد
سنگ استنجاء
مسأله 229 - سيزدهم سنگ استنجاء است كه پاك كننده محل غائط است
غائب شدن مسلمان
مسأله 230 - چهاردهم اگر بدن يا لباس مسلمان ، يا چيز ديگرى كه مانند ظرف وفرش در اختيار اوست ، نجس شود وآن مسلمان غائب شود ، محكوم است به پاك بودن به شرط آنكه احتمال بدهد آن را آب كشيده
مسأله 231 - اگر خود انسان يقين كند كه چيزى كه نجس بوده پاك شده است يا عادل به پاك شدن آن خبر دهد آن چيز پاك است ، وهمچنين است اگر كسى كه چيز نجس در اختيار او است بگويد آن چيز پاك شده ، يا مسلمانى چيز نجس را آب كشيده باشد ، اگر چه معلوم نباشد درست آب كشيده يا نه
مسأله 232 - كسى كه وكيل شده است لباس انسان را آب بكشد ، اگر بگويد آب كشيدم آن لباس پاك است
مسأله 233 - اگر انسان حالى دارد كه در آب كشيدن چيز نجس يقين پيدا نمى كند ، مى تواند به گمان اكتفا نمايد
آموزش تصویری مرتبط با این حکم