احکام شرعی
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني

احكام تقليد احكام طهارت آب مطلق ومضاف آب كر آب قليل آب جارى آب باران آب چاه احكام آبها احكام تخلى احكام تخلى استبراء مستحبات ومكروهات تخلى نجاسات نجاسات بول وغائط منى مردار خون سگ وخوك كافر شراب فقاع عرق شتر نجاستخوار عرق جنب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام نجاسات مطهرات مطهرات آب زمين آفتاب استحاله انقلاب انتقال اسلام تبعيت برطرف شدن عين نجاست استبراء حيوان نجاستخوار خارج شدن خون تيمم ميت سنگ استنجاء غائب شدن مسلمان احكام ظرفها احكام ظرفها وضوء وضوء وضوى ارتماسى دعاهايى كه موقع وضوء گرفتن مستحب است شرايط وضوء احكام وضوء چيزهايى كه بايد براى آنها وضوء گرفت چيزهايى كه وضوء را باطل مى كند احكام وضوى جبيره احكام جنابت احكام جنابت چيزهايى كه بر جنب حرام است چيزهايى كه بر جنب مكروه است غسل غسلهاي واجب غسلهاى مستحب غسل جنابت غسل ترتيبى غسل ارتماسى احكام غسل كردن استحاضه تعريف احكام مستحاضه حيض حيض احكام حائض اقسام زنهاى حائض اقسام زنهاى حائض 1 - صاحب عادت وقتيه وعدديه 2 - صاحب عادت وقتيه 3 - صاحب عادت عدديه 4- مضطربه 5-مبتدئه 6- ناسيه مسائل متفرقه حيض نفاس نفاس احکام ميت غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل وكفن ونماز ودفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر تيمم تيمم اول از موارد تيمم دوم از موارد تيمم سوم از موارد تيمم چهارم از موارد تيمم پنجم از موارد تيمم ششم از موارد تيمم هفتم از مواردتيمم چيزهايى كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضوء دستور تيمم بدل از غسل احكام تيمم احكام نماز احكام نماز نمازهاى واجب نمازهاى واجب يوميه وقت نماز ظهر وعصر وقت نماز مغرب وعشاء وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهاى مستحب وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشانيدن بدن در نماز لباس نمازگزار مكان نمازگزار جاهايى كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان واقامه ترجمه اذان واقامه واجبات نماز ارکان نماز پنج ركن نماز تكبيرة الاحرام قيام ( ايستادن ) قرائت ركوع سجود چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات ومكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتيب موالات قنوت ترجمه نماز 1-ترجمه سوره حمد 2- ترجمه سوره قل هو الله احد 3 - ترجمه ذكر ركوع وسجود 4- ترجمه قنوت 5 -ترجمه تسبيحات اربعه 6 -ترجمه تشهد تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر مبطلات نماز مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست شكيات نماز شكيات نماز شكهاى باطل شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد 1-شك در چيزى كه محل آن گذشته است 2-شك بعد از سلام 3- شك بعد از وقت 4 - كثير الشك ( كسى كه زياد شك مى كند ) 5-شك امام ومأموم 6 - شك در نمازهاى مستحبى شكهاى صحيح نماز احتياط سجده سهو سجده سهو دستور سجده سهو قضاى سجده وتشهد فراموش شده كم ويا زياد كردن اجزاء وشرائط نماز نماز مسافر مسائل متفرقه نماز نماز قضاء نماز قضاى پدر ومادر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت شرائط امام جماعت احكام جماعت چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب است چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات نماز آيات دستور نماز آيات نماز عيد فطر وقربان اجير گرفتن براى نماز احكام روزه احكام روزه چيزهايى كه روزه را باطل مى كند چيزهايى كه روزه را باطل مى كند 1-خوردن وآشاميدن 2-جماع 3 - استمناء 4-دروغ بستن به خدا وپيغمبر 5-رساندن غبار غليط به حلق 6 - فروبردن سر در زير آب 7 - باقى ماندن بر جنابت وحيض ونفاس تا اذان صبح 8- اماله كردن 9 - قى كردن احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كند آنچه براى روزه دار مكروه است جاهايى كه قضاء وكفاره روزه واجب است جاهايى كه قضاء وكفاره روزه واجب است كفاره روزه جاهايى كه فقط قضاى روزه واجب است احكام روزة قضاء احكام روزه مسافر كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اول ماه روزه هاى حرام ومكروه روزه هاى مستحب احكام خمس احكام خمس توضيح 1 - منفعت كسب 2- معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهرى كه به واسطه فرو رفتن در دريا بدست مى آيد 6- غنيمت 7 - زمينى كه كافر ذمى از مسلمان بخرد . مصرف خمس احكام زكوة زكوة شرايط واحب شدن زكوة زكوة گندم وجو وخرما وكشمش نصاب طلا نصاب نقره زكوة شتر وگاو وگوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكوة شرايط كسانى كه مستحق زكوتند نيت زكوة مسائل متفرقه زكوة زكوة فطره مصرف زكوة فطره مسائل متفرقه زكوة فطره احكام حج احكام حج احكام خريد وفروش احكام خريد وفروش خريد وفروش چيزهاى كه در خريد وفروش مستحب است معاملات مكروهه معاملات باطله وحرام شرائط فروشنده وخريدار شرايط جنس وعوض آن صيغه خريد وفروش خريد وفروش ميوه ها نقد ونسيه معامله سلف معامله سلف شرايط معامه سلف احكام معامله سلف فروش طلا ونقره به طلا ونقره مسائل متفرقه خريد و فروش احكام شركت احكام صلح احكام اجاره احكام اجاره شرايط مالى كه آن را اجاره مى دهند شرايط استفاده ى مالي که آن را اجاره مى دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه ( امانت ( احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج وزناشويى احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرايط عقد عيبهايى كه به واسطه آنها مى شود عقد را بهم زد . عده از از زنها كه ازدواج با آنان حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشويى احكام شير دادن احكام شير دادن آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق احكام طلاق عده طلاق عده زنى كه شوهرش مرده طلاق بائن وطلاق رجعى احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام غصب احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند احكام سر بريدن وشكار كردن حيوانات احكام سر بريدن وشكار كردن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات شرايط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهايى كه موقع سر بريدن حيوانات مستحب است چيزهايى كه در كشتن حيوانات مكروه است . احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با شگ شكارى صيد ماهى صيد ملخ احكام خوردنيها وآشاميدنيها احكام خوردنيها وآشاميدنيها چيزهايى كه موقع غذا خوردن مستحب است . چيزهايى كه در غذا خوردن مكروه است مستحبات آب آشاميدنى مكروهات آب آشاميدن احكام نذر وعهد احكام قسم خودرن احكام قسم خودرن احكام وقف احكام وقف احكام وصيت احكام وصيت احكام ارث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن وشوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام ديه احكام ديه احکام مسائل روز حكم نماز وروزه كسانى كه با هواپيما مسافرت مى كنند احكام راديو وتلويزيون مسائل متفرقه مسائل متفرقه وصيت به حج احكام نيابت اقسام عمره اقسام حج حج تمتع حج تمتع عبارت از دو عبادت است اعمال عمره تمتع در شرائط حج تمتع صورت تلبيه كارهائى كه ترك آن بر محرم لازم است 1 _ شكار حيوان صحرائى 2 _ نزديكى با زنان 3 _ بوسيدن زن 4 _ لمس زن 5 _ نگاه كردن به زن وملاعبه با او 6 _ استمناء 7 _ عقد نكاح 8 _ استعمال بوى خوش 9 _ پوشيدن لباس دوخته براى مرد 10 _ سرمه كشيدن 11- نگاه كردن در آئينه 12 _ پوشيدن موزه و جوراب 13 _ دروغ گفتن ودشنام دادن ومفاخرات 14 _ مجادله نمودن 15 _ كشتن جانوران بدن 16 _ زينت نمودن 17 _ ماليدن روغن بر بدن 18 _ جدا نمودن مو از بدن 19 _ پوشاندن سر از براى مردان 20 _ پوشاندن رو از براى زن 21 _ سايه قرار دادن بر خود براى مردان 22 _ ناخن گرفتن 23 _ سلاح برداشتن بيرون آوردن خون از بدن كندن درخت وگياه حرم حكم جاهل وناسى بيان حكم نقصان طواف حكم زياد نمودن در طواف حكم قران بين دو طواف حكم شك در طواف احكام سعى حكم شك در سعى مصرف قربانى حكم كسانى كه قربانى پيدا نكردند اعمال عمره مفرده تعريف عمره مفرده استحباب عمره مفرده اشاره وجوب انجام صحيح اعمال پس از ورود به عمره عمره مفرده با نذر، عهد و قسم عمره مفرده و خمس زمان عمره مفرده اشاره فاصله بين دو عمره مفرده وصيّت به عمره مفرده نيابت عمره مفرده عمره كودكان و افراد نابالغ اعمال عمره مفرده مستحبّات احرام مكروهات احرام محرّمات احرام دوّم: طواف سوّم: نماز طواف چهارم: سعى بين صفا و مروه پنجم: تقصير ششم و هفتم: طواف نساء و نماز آن احكام مصدود و محصور احكام متفرّقه و تذكّرات اخلاقى اسرار عمره مفرده اسرار حج منزل اوّل: سير من الخلق الى الحق منزل دوّم: سير من الحقّ فى الحق استفتائات حج استفتائات مناسك حج شرايط وجوب حج عقل بلوغ قدرت بدنى داشتن وقت كافى استطاعت استطاعت با فروش اموال استطاعت با وام، قرض و بدهكارى استطاعت با وجوهات شرعيّه استطاعت بذلى استطاعت بانوان نيابت و استنابه شرايط نايب و منوبٌ عنه استنابه براى افراد مريض و ناتوان هدية ثواب حجّ و عمره احكام تقليد در حجّ و عمره احكام خمس در حجّ و عمره حجّ و عمره با مال حرام و غصبى وصيّت به حجّ و عمره حجِ ّ نذرى حجِ ّ استحبابى رضايت پدر، مادر و همسر در حجّ و عمره حجّ و عمرة كودكان و افراد نابالغ حجّ و عمرة افراد كثيرالشّك و وسواسى حجّ و عمرة افراد مسلوس و مبطون زمان حجّ و عمره اقسام حج احرام احرام نيّت تلبيه لباس احرام ميقات محرّمات احرام طواف طواف واجبات طواف قطع طواف طواف مستحب نماز طواف سعى بين صفا و مروه حلق يا تقصير طواف نساء احكام فاصلة زمانى بين عمرة تمتّع و حج تعيين روز عرفه و عيد قربان وقوف در عرفات وقوف در مشعرالحرام رمى جمره قربانى قربانى نيابت در قربانى شرايط قربانى زمان و مكان قربانى بدل قربانى ذبح كفّارات اعمال مكّه بيتوته در منى احكام محدود و محصور متفرّقه

وضوء

وضوء
وضوء
مسأله 245 - در وضوء واجب است صورت ودستها را بشويند وجلوى سر وروى پاها را مسح كنند
مسأله 246 - درازى صورت را بايد از بالاى پيشانى جايى كه موى سر بيرون مى آيد تا آخر چانه شست ، وپهناى آن به مقدارى كه بين انگشت وسط وشست قرار مى گيرد بايد شسته شود ، واگر مختصرى از اين مقدار را نشويد وضوء باطل است ، وبراى آنكه يقين كند اين مقدار كاملا شسته شده بايد كمى اطراف آن را هم بشويد
مسأله 247 - اگر صورت يا دست كسى كوچكتر يا بزرگتر از معمول مردم باشد بايد ملاحظه كند كه مردمان معمولى تا كجاى صورت خود را مى شويند ، او هم تا همانجا را بشويد ونيز اگر در پيشانى او مو روئيده يا جلوى سرش مو ندارد بايد به اندازه معمول ، پيشانى را بشويد
مسأله 248 - اگر احتمال دهد چرك يا چيز ديگرى در ابروها وگوشه هاى چشم ولب او هست كه نمى گذارد آب به آنها برسد ، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد ، بايد پيش از وضوء وراسى كند كه اگر هست بر طرف نمايد
مسأله 249 - اگر پوست صورت از لاى مو پيدا باشد بايد آب را به پوست برساند واگر پيدا نباشد شستن مو كافيست ورساندن آب به زير آن لازم نيست ودر هر دو صورت اگر آب به صورت بريزد ويك دفعه دست بكشد كافى است
مسأله 250 - اگر شك كند كه پوست صورت از لاى مو پيدا است يا نه ، اگر آب به صورت بريزد ويك دفعه دست بر آن بكشد كافى است
مسأله 251 - شستن توى بينى ومقدارى از لب وچشم كه در وقت بستن ديده نمى شود واجب نيست ، ولى براى آنكه يقين كند از جاهايى كه بايد شسته شود چيزى باقى نمانده ، واجب است مقدارى از آنها را هم بشويد
مسأله 252 - بايد صورت ودستها را از بالا به پايين شست واگر از پايين به بالا بشويد وضوء باطل است
مسأله 253 - اگر دست را تر كند وبه صورت ودستها بكشد ، چنانچه ترى دست به قدرى باشد كه به واسطه كشيدن دست ، آب كمى بر آنها جارى شود كافيست
مسأله 254 - بعد از شستن صورت بايد دست راست وبعد از آن دست چپ را از آرنج تا سر انگشتها بشويد
مسأله 255 - براى آنكه يقين كند آرنج را كاملا شسته بايد مقدارى بالاتر از آرنج را هم بشويد
مسأله 256 - كسى كه پيش از شستن صورت دستهاى خود را تا مچ شسته ، در موقع وضوء بايد تا سر انگشتان را بشويد واگر فقط تا مچ را بشويد وضوى او باطل است
مسأله 257 - در وضوء شستن صورت ودستها مرتبه اول واجب ومرتبه دوم مستحب ومرتبه سوم وبيشتر آن حرام مى باشد واينكه كدام شستن اول يا دوم يا سوم است مربوط به قصد كسى است كه وضوء مى گيرد ، پس اگر به قصد شستن مرتبه اول مثلا ده مرتبه آب به صورت بريزد اشكال ندارد وهمه آنها شستن اول حساب مى شود ، واگر به قصد اينكه سه مرتبه بشويد سه مرتبه آب بريزد مرتبه سوم آن حرام است
مسأله 258 - بعد از شستن هر دو دست بايد جلو سر را با ترى آب وضوء كه در دست مانده مسح كند وبايد با دست راست مسح نمايد
مسأله 259 - يك قسمت از چهار قسمت سر ، كه مقابل پيشانيست جاى مسح مى باشد وهر جاى اين قسمت را به هر اندازه مسح كند كافيست ، وبهتر است از درازا به اندازه يك انگشت واز پهنا به اندازه پهناى سه انگشت بسته مسح نمايد
مسأله 260 - لازم نيست مسح سر بو پوست آن باشد بلكه بر موى جلوى سر هم صحيح است ، ولى كسى كه موى جلوى سر او به اندازه اى بلند است كه اگر مثلا شانه كند به صورتش مى ريزد ، يا به جاهاى ديگر سر مى رسد بايد بيخ موها را مسح كند ، يا فرق سر را باز كرده پوست سر را مسح نمايد ، واگر موهايى كه به صورت مى ريزد يا به جاهاى ديگر سر مى رسد جلوى سر جمع كند وبر آنها مسح نمايد ، يا بر موى جاهاى ديگر سر ، كه جلو آن آمده مسح كند باطل است
مسأله 261 - بعد از مسح سر بايد با ترى آب وضوء كه در دست مانده روى پاها را از سر يكى از انگشتهاى تا مفصل مسح نمايد
مسأله 262 - پهناى مسح پا به هر اندازه باشد كافيست ولى بهتر آن است كه به اندازه پهناى سه انگشت بسته مسح نمايد ، وبهتر از آن مسح تمام روى پا است به تمام كف دست
مسأله 263 - بهتر است در مسح پا دست را بر سر انگشتان بگذارد وبعد به پشت پا بكشد ، نه آنكه تمام دست را روى پاك بگذارد وكمى بكشد
مسأله 264 - در مسح سر وروى پا بايد دست را روى آنها بكشد ، واگر دست را نگهدارد وسر يا پا را به آن بكشد وضوء باطل است ، ولى اگر موقعى كه دست را مى كشد سر يا پا مختصرى حركت كند اشكال ندارد
مسأله 265 - جاى مسح بايد خشك باشد واگر به قدرى تر باشد كه رطوبت كف دست به آن اثر نكند مسح باطل است ولى اگر ترى آن به قدرى كم باشد كه رطوبتى كه بعد از مسح در آن ديده مى شود بگويند فقط از ترى كف دست است اشكال ندارد
مسأله 266 - اگر براى مسح رطوبتى در كف دست نمانده باشد نمى تواند دست را با آب خارج تر كند ، بلكه بايد از اعضاء ديگر وضوء رطوبت بگيرد وبا آن مسح نمايد
مسأله 267 - اگر رطوبت كف دست فقط به اندازه مسح سر باشد بايد سر را با همان رطوبت مسح كند ، وبراى مسح پاها از اعضاء ديگر وضوء رطوبت بگيرد
مسأله 268 - مسح كردن از روى جوراب وكفش باطل است ولى اگر به واسطه سرماى شديد يا ترس از دزد ودرنده ومانند اينها نتواند كفش يا جوراب را بيرون آورد ، مسح كردن بر آنها اشكال ندارد واگر روى كفش نجس باشد بايد چيز پاكى بر آن بيندازد وبر آن چيز مسح كند
مسأله 269 - اگر روى پا نجس باشد ونتواند براى مسح آن را آب بكشد بنابر احتياط واجب بايد تيمم نمايد ووضوء بگيرد ومسح به محل نجس بنمايد
وضوى ارتماسى
مسأله 270 - وضوى ارتماسى آن است كه انسان صورت ودستها را به قصد وضوء در آب فرو برد يا آنها را در آب فرو برد وبه قصد وضوء بيرون آورد واگر موقعى كه دستها را در آب فرو مى برد نيت كند وتا وقتى كه آنها را از آب بيرون مى آورد وريزش آب تمام مى شود به قصد وضوء باشد ، وضوى او صحيح است ونيز اگر موقع بيرون آوردن از آب قصد وضوء كند وتا وقتى كه ريزش آب تمام مى شود ، به قصد وضوء باشد وضوى او صحيح مى باشد
مسأله 271 - در وضوى ارتماسى هم بايد صورت ودستها از بالا به پايين شسته شود ، پس اگر وقتى كه صورت ودستها را در آب فرو مى برد قصد وضوء كند بايد صورت را از طرف پيشانى ودستها را از طرف آرنج در آب فرو برد ، واگر موقع بيرون آوردن از آب قصد وضوء كند ، بايد صورت را از طرف پيشانى ودستها را از طرف آرنج بيرون آورد
مسأله 272 - اگر وضوى بعضى از اعضاء را ارتماسى وبعضى را غير ارتماسى انجام دهد اشكال ندارد
دعاهايى كه موقع وضوء گرفتن مستحب است
مسأله 273 - كسى كه وضوء مى گيرد مستحب است موقعى كه نگاهش به آب مى افتد بگويد : بسم الله وبالله والحمد لله الذى جعل الماء طهورا ولم يجعله نجسا و موسعى كه پيش از وضوء دست خود را مى شويد بگويد : اللهم اجعلنى من التوابين واجعلنى من المتطهرين ودر وقت مضمضه كردن يعنى آب در دهان گرداندن بگويد : اللهم لقنى حجتى يوم القاك واطلق لسانى بذكرك ودر وقت استنشاق يعنى آب در بينى كردن بگويد : اللهم لا تحرم على ريح الجنة واجعلنى ممن يشم ريحها وروحها وطيبها وموقع شستن رو بگويد : اللهم بيض وجهى يوم تسود فيه الوجوه ولا تسود وجهى يوم تبيض فيه الوجوه ودر وقت شستن دست راست بخواند : اللهم اعطنى كتابى بيمينى والخلد في الجنان بيسارى وحاسبنى حسابا يسيرا وموقع شستن دست چپ بگويد : اللهم لا تعطنى كتابى بشمالى ولا من وراء ظهرى ولا تجعلها مغلولة الى عنقى واعوذ بك من مقطعات النيران وموقعى كه سر را مسح مى كند بگويد : اللهم غشنى برحمتك وبركاتك وعفوك ودر وقت مسح پا بگويد : اللهم ثبتنى على الصراط يوم تزل فيه الاقدام واجعل سعيى في ما يرضيك عنى يا ذا الجلال والاكرام
شرايط وضوء
شرايط صحيح بودن وضوء سيزده چيز است : شرط اول آنكه آب وضوء پاك باشد
شرط دوم آنكه مطلق باشد
مسأله 274 - وضوء با آب نجس وآب مضاف باطل است ، اگر چه انسان نجس بودن يا مضاف بودن آن را نداند يا فراموش كرده باشد واگر با آن وضوء نمازى هم خوانده باشد ، بايد آن نمار را دوباره با وضوى صحيح بخواند
مسأله 275 - اگر غير از آب گل آلود مضاف آب ديگرى براى وضوء ندارد ، چنانچه وقت نماز تنگ است بايد تيمم كند واگر وقت دارد ، بايد صبر كند تا آب صاف شود ووضوء بگيرد
شرط سوم آنكه آب وضوء مباح باشد
مسأله 276 - وضوء با آب غصبى وبا آبى كه معلوم نيست صاحب آن راضى است يا نه حرام وباطل است ونيز اگر آب وضوء از صورت ودستها در جاى غصبى بريزد ، چنانچه در غير آنجا نتواند وضوء بگيرد وضوى او باطل مى باشد واگر در غير آنجا بتواند وضوء بگيرد وضوء او صحيح است
مسأله 277 - وضوء گرفتن از حوض مدرسه اى كه انسان نمى داند آن حوض را براى همه مردم وقف كرده اند يا براى محصلين همان مدرسه ، در صورتى كه معمولا مردم متدين از آب آن وضوء بگيرند اشكال ندارد
مسأله 278 - كسى كه نمى خواهد در مسجدى نماز بخواند اگر نداند حوض آن را براى همه مردم وقف كرده اند يا براى كسانى كه در آنجا نماز مى خوانند ، نمى تواند از حوض آن وضوء بگيرد ، ولى اگر معمولا افراد متدين هم كه نمى خواهند در آنجا نماز بخوانند از حوض آن وضوء مى گيرند ، مى تواند از حوض آن وضوء بگيرد
مسأله 279 - وضوء گرفتن از حوض تيمچه ها ومسافر خانه ها ومانند اينها براى كسانى كه ساكن آنجاها نيستند ، در صورتى صحيح است كه معمولا كسانى كه لا ابالى نيستند وساكن آنجاها نيستند ، با آب آنها وضوء بگيرند
مسأله 280 - وضوء گرفتن در نهرهاى بزرگ اگر چه انسان بداند كه صاحب آنها راضى نيست ، اشكال ندارد ، ووضوء با آنها جائز است
مسأله 281 - اگر فراموش كند آب ، غصبى است وبا آن وضوء بگيرد وضوى او صحيح است
شرط چهارم آنكه ظرف آب وضوء مباح باشد
شرط پنجم آنكه ظرف آب وضوء طلا ونقره نباشد
مسأله 282 - اگر آب وضوء در ظرف غصبى يا طلا ونقره است وغير از آن ، آب ديگرى ندارد بايد تيمم كند ، ونمى تواند با آب آنها وضوء بگيرد ، واگر آب ديگرى دارد چنانچه در ظرف غصبى يا طلا ونقره وضوى ارتماسى بگيرد يا با آنها آب را به صورت ودستها بريزد وضوى او باطل است ودر صورتى كه با مشت يا چيز ديگر ، آب را از آنها بردارد وبه صورت ودستها بريزد وضوى او صحيح است
مسأله 283 - در حوضى كه مثلا يك آجر يا يك سنگ آن غصبى است وضوء گرفتن اشكال ندارد
مسأله 284 - اگر در صحن يكى از امامان يا امامزاده گان كه سابقا قبرستان بوده حوض يا نهرى بسازند ، چنانچه انسان نداند كه زمين صحن را براى قبرستان وقف كرده اند ، وضوء گرفتن در آن حوض ونهر اشكال ندارد
شرط ششم آنكه اعضاء وضوء موقع شستن ومسح كردن پاك باشد بنابر احتياط
مسأله 285 - اگر پيش از تمام شدن وضوء ، جايى را كه شسته يا مسح كرده نجس شود ، وضوء صحيح است
مسأله 286 - اگر غير از اعضاء وضوء جايى از بدن نجس باشد وضوء صحيح است
مسأله 287 - اگر يكى از اعضاء وضوء نجس باشد وبعد از وضوء شك كند كه پيش از وضوء آنجا را آب كشيده يا نه ، اگر مى داند ملتفت بوده ، يا شك دارد كه ملتفت بوده يا نه وضوء صحيح است ، ودر هر دو صورت جايى را كه نجس بوده بايد آب بكشد
مسأله 288 - اگر در صورت يا دستها بريدگى يا زخميست كه خون آن بند نمى آيد وآب براى آن ضرر ندارد ، بايد در آب كر يا جارى فرو برد وقدرى فشار دهد كه خون بند بيايد ، بعد به دستورى كه گفته شود وضوى ارتماسى بگيرد
شرط هفتم آنكه وقت براى وضوء ونماز كافى باشد
مسأله 289 - هر گاه وقت به قدرى تنگ است كه اگر وضوء بگيرد تمام نماز يا مقدارى از آن بعد از وقت خوانده شود ، بايد تيمم كند ولى اگر براى وضوء وتيمم يك اندازه وقت لازم است بايد وضوء بگيرد
مسأله 290 - كسى كه در تنگى وقت نماز بايد تيمم كند اگر به قصد قربت يا براى كار مستحبى مثل خواندن قرآن وضوء بگيرد صحيح است
شرط هشتم آنكه به قصد قربت يعنى براى انجام فرمان خداوند عالم وضوء بگيرد واگر براى خنك شدن يا به قصد ديگرى وضوء بگيرد باطل است
مسأله 291 - لازم نيست نيت وضوء را به زبان بگويد يا از قلب خود بگذراند ولى بايد در تمام وضوء متوجه باشد كه وضوء مى گيرد ، به طورى كه اگر از او بپرسند چه مى كنى بگويد وضوء مى گيرم
شرط نهم آنكه وضوء را به ترتيبى كه گفته شد بجا آورد يعنى اول صورت وبعد دست راست وبعد دست چپ را بشويد وبعد از آن سر وبعد پاها را مسح نمايد وبايد پاى چپ را پيش از پاى راست مسح نكند واگر به اين ترتيب وضوء نگيرد باطل است
شرط دهم آنكه كارهاى وضوء را پشت سر هم انجام دهد
مسأله 292 - اگر بين كارهاى وضوء به قدرى فاصله شود كه وقتى مى خواهد جايى را بشويد يا مسح كند ، رطوبت جاهايى كه پيش از آن شسته يا مسح كرده خشك شده باشد ، وضوء باطل است واگر فقط رطوبت جايى كه جلوتر از محلى است كه مى خواهد بشويد يا مسح كند ، خشك شده باشد مثلا موقعى كه مى خواهد دست چپ را بشويد رطوبت دست راست خشك شده باشد وصورت تر باشد ، وضوء صحيح است
مسأله 293 - اگر كارهاى وضوء را پشت سر هم بجاى آورد ولى به واسطه گرماى هوا يا حرارت زياد بدن ومانند اينها رطوبت خشك شود وضوى او صحيح است
مسأله 294 - راه رفتن در بين وضوء اشكال ندارد ، پس اگر بعد از شستن صورت ودستها چند قدم ره برود وبعد سر وپا را مسح كند وضوى او صحيح است
شرط يازدهم آنكه شستن صورت ودستها ومسح سر وپاها را خود انسان انجام دهد واگر ديگرى او را وضوء دهد ، يا در رساندن آب به صورت ودستها ومسح سر وپاها به او كمك نمايد ، وضوء باطل است
مسأله 295 - كسى كه نمى تواند وضوء بگيرد ، بايد نايب بگيرد ، كه او را وضوء دهد وچنانچه مزد هم بخواهد ، در صورتى كه بتواند بايد بدهد ولى بايد خود او نيت وضوء كند وبا دست خود مسح نمايد ، واگر نمى تواند بايد نائبش دست او را بگيرد وبه جاى مسح او بكشد ، واگر اين هم ممكن نيست بايد از دست او رطوبت بگيرد وبا آن رطوبت سر وپاى او را مسح كند ودر جميع فروض احتياط واجب آن است كه تيمم هم بنمايد
مسأله 296 - هر كدام از كارهاى وضوء را كه مى تواند به تنهايى انجام دهد ، نبايد در آن كمك بگيرد
شرط دوازدهم آنكه استعمال آب براى او مانعى نداشته باشد
مسأله 297 - كسى كه مى ترسد كه اگر وضوء بگيرد ، مريض شود يا اگر آب را به مصرف وضوء برساند تشنه بماند ، نبايد وضوء بگيرد ولى اگر نداند كه آب براى او ضرر دارد ووضوء بگيرد ، اگر چه بفهمد ضرر داشته وضوى او صحيح است
مسأله 298 - اگر رساندن آب به صورت ودستها به مقدار كمى كه وضوء با آن صحيح است ضرر ندارد وبيشتر از آن ضرر دارد ، بايد با همان مقدار وضوء بگيرد
شرط سيزدهم آنكه در اعضاء وضوء مانعى از رسيدن آب نباشد
مسأله 299 - اگر مى داند چيزى به اعضاء وضوء چسبيده ولى شك دارد كه از رسيدن آب جلوگيرى مى كند يانه بايد آن را برطرف كند يا آب را به زير آن برساند
مسأله 300 - اگر زير ناخن چرك باشد ، وضوء اشكال ندارد ولى اگر ناخن را بگيرد بايد براى وضوء آن چرك را برطرف كند ونيز اگر ناخن بيشتر از معمول بلند باشد بايد چرك زير مقدارى را كه ازمعمول بلندتر است برطرف نمايد
مسأله 301 - اگر در صورت ودستها وجلو سر وروى پاها به واسطه سوختن يا چيز ديگر برآمدگى پيدا شود ، شستن ومسح روى آن كافيست وچنانچه سوراخ شود ، رساندن آب به زير پوست لازم نيست ، بلكه اگر پوست يك قسمت آن كنده شود ، لازم نيست آب را به زير قسمتى كه كنده نشده برساند ، ولى چنانچه پوستى كه كنده شده گاهى به بدن مى چسبد وگاهى بلند مى شود بايد آن را قطع كند يا آب را به زير آن برساند
مسأله 302 - اگر انسان شك كند كه به اعضاى وضوى او چيزى چسبيده يا نه چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد مثل آنكه بعد از گل كارى شك كند گل به دست او چسبيده يا نه ، بايد وارسى كند ، يا به قدرى دست بمالد كه اطمينان پيدا كند كه اگر بوده بر طرف شده يا آب به زير آن رسيده است
مسأله 303 - جائى را كه بايد شست ومسح كرد هر قدر چرك باشد ، اگر چرك آن مانع از رسيدن آب به بدن نباشد اشكال ندارد ، وهمچنين است اگر بعد از گچ كارى ومانند آن چيز سفيدى كه جلوگيرى از رسيدن آب به پوست نمى نمايد بر دست بماند ، ولى اگر شك كند كه با بودن آنها آب به بدن مى رسد يا نه ، بايد آنها را برطرف كند
مسأله 304 - اگر پيش از وضوء بداندكه در بعضى از اعضاء وضوء مانعى از رسيدن آب هست وبعد از وضوء شك كند كه در موقع وضوء آب را آنجا رسانده يا نه ، وضوى او صحيح است
مسأله 305 - اگر در بعضى از اعضاء وضوء مانعى باشد كه گاهى آب به خودى خود زير آن مى رسد وگاهى نمى رسد وانسان بعد از وضوء شك كند كه آب زير آن رسيده يا نه ، چنانچه بداند موقع وضوء ملتفت رسيدن آب به زير آن نبوده ، احتياط واجب آن است كه دوباره وضوء بگيرد
مسأله 306 - اگر بعداز وضوء چيزى كه مانع از رسيدن آب است در اعضاء وضوء ببيند ونداند موقع وضوء بوده يا بعد پيدا شده ، وضوى او صحيح است
مسأله 307 - اگر بعد از وضوء شك كند چيزى كه مانع رسيدن آب است در اعضاء وضوء بوده يا نه ، وضوء صحيح است
احكام وضوء
مسأله 308 - كسى كه در كارهاى وضوء وشرائط آن مثل پاك بودن آب وغصبى نبودن آن خيلى شك مى كند بايد به شك خود اعتنا نكند
مسأله 309 - اگر شك كند كه وضوى او باطل شده يا نه بنا مى گذارد كه وضوى او باقيست ، ولى اگر بعد از بول استبراء نكرده ووضوء گرفته باشد وبعد از وضوء رطوبتى از او بيرون آيد كه نداند بول است يا چيز ديگر وضوى او باطل است
مسأله 310 - كسى كه شك دارد وضوء گرفته است يا نه بايد وضوء بگيرد
مسأله 311 - كسى كه مى داند وضوء گرفته وحدثى هم از او سر زده ، مثلا بول كرده اگر نداند كدام جلوتر بوده ، چنانچه پيش از نماز است ، بايد وضوء بگيرد ، واگر در بين نماز است بايد نماز را بشكند ووضوء بگيرد واگر بعد از نماز است ، نمازى كه خوانده صحيح است وبراى نمازهاى بعد بايد وضوء بگيرد
مسأله 312 - اگر بعد از وضوء يا در بين آن يقين كند كه بعضى جاها را نشسته يا مسح نكرده است ، چنانچه رطوبت جاهايى كه پيش از آن است خشك شده بايد دوباره وضوء بگيرد واگر خشك نشده بايد جايى را كه فراموش كرده وآنچه بعد از آن است بشويد يا مسح كند ، واگر در بين وضوء در شستن يا مسح كردن جايى شك كند بايد به همين دستور عمل نمايد
مسأله 313 - اگر بعد از نماز شك كند كه وضوء گرفته يا نه نماز او صحيح است ولى بايد براى نمازهاى بعد وضوء بگيرد
مسأله 314 - اگر در بين نماز شك كند كه وضوء گرفته يا نه ، نماز او باطل است وبايد وضوء بگيرد ونماز را بخواند
مسأله 315 - اگر بعد از نماز شك كند ، كه قبل از نماز وضوى او باطل شده يا بعد از نماز ، نمازى كه خوانده صحيح است
مسأله 316 - اگر انسان مرضى دارد كه بول او قطره قطره مى ريزد يا نمى تواند از بيرون آمدن غائط خوددارى كند ، چنانچه يقين دارد كه از اول وقت نماز تا آخر آن به مقدار وضوء گرفتن ونماز خواندن مهلت پيدا مى كند ، بايد نماز را در وقتى كه مهلت پيدا مى كند بخواند واگر مهلت او به مقدار كارهاى واجب نماز است ، بايد در وقتى كه مهلت دارد ، فقط كارهاى واجب نماز را بجا آورد وكارهاى مستحب آن مانند اذان واقامه وقنوت را ترك نمايد
مسأله 317 - اگر به مقدار وضوء ونماز مهلت پيدا نمى كند ودر بين نماز چند دفعه بول يا غائط از او خارج مى شود ، كه اگر بخواهد بعد از هر دفعه وضوء بگيرد سخت نيست ، بايد ظرف آبى پهلوى خود گذارد وهر وقت بول يا غائط از او خارج شد فورا وضوء بگيرد وبقيه نماز را بخواند
مسأله 318 - كسى كه بول يا غائط طورى پى در پى از او خارج مى شود كه وضوء گرفتن بعد از هر دفعه براى او سخت است ، اگر بتواند مقدارى از نماز را با وضوء بخواند ، بايد براى هر نماز يك وضوء بگيرد
مسأله 319 - كسى كه بول يا غائط پى در پى از او خارج مى شود اگر نتواند هيچ مقدار از نماز را با وضوء بخواند ، مى تواند به يك وضوء براى نمازهاى متعدد اكتفاء نمايد
مسأله 320 - اگر مرضى دارد كه نمى تواند از خارج شدن باد جلوگيرى كند ، بايد به وظيفه كسانى كه نمى توانند از بيرون آمدن بول وغائط خوددارى كنند عمل نمايد
مسأله 321 - كسى كه بول يا غائط پى در پى از او خارج مى شود ، بايد براى هر نمازى وضوء بگيرد وفورا مشغول نماز شود ، ولى براى بجا آوردن سجده وتشهد فراموش شده ونماز احتياط كه بايد بعد از نماز انجام داد ، در صورتى كه آنها را بعد از نماز فورا بجا بياورد ، وضوء گرفتن لازم نيست
مسأله 322 - كسى كه بول او قطره قطره مى ريزد بايد براى نماز به وسيله كيسه اى كه در آن پنبه يا چيز ديگرى است كه از رسيدن بول به جاهاى ديگر جلوگيرى مى كند ، خود را حفظ نمايد ، ونيز كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن غائط خوددارى كند ، چنانچه ممكن باشد بايد به مقدار نماز از رسيدن غائط به جاى ديگر جلوگيرى نمايد
مسأله 323 - كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول وغائط خوددارى كند در صورتى كه ممكن باشد ، بايد به مقدار نماز از خارج شدن بول وغائط جلوگيرى نمايد اگر چه خرج داشته باشد
مسأله 324 - كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول وغائط خوددارى كند ، بعد از آنكه مرض او خوب شد ، لازم نيست نمازهايى را كه در وقت مرض مطابق وظيفه اش خوانده قضا نمايد ، ولى اگر در بين وقت نماز مرض او خوب شود ، بايد نمازى را كه در آن وقت خوانده دوباره بخواند
چيزهايى كه بايد براى آنها وضوء گرفت
مسأله 325 - براى شش چيز وضوء گرفتن لازم است : اول براى نمازهاى واجب غير از نماز ميت ، دوم براى سجده وتشهد فراموش شده ، اگر بين آنها ونماز حدثى از او سر زده مثلا بول كرده باشد ، سوم براى طواف واجب خانه كعبه ، چهارم اگر نذر يا عهد كرده يا قسم خورده باشد كه وضوء بگيرد ، پنجم اگر نذر كرده باشد كه جايى از بدن خود را به خط قرآن برساند ، ششم براى آب كشيدن قرآنى كه نجس شده ، يا بيرون آوردن آن از مستراح ومانند آن در صورتى كه مجبور باشد دست يا جاى ديگر بدن خود را به خط قرآن برساند ، ولى چنانچه معطل شدن به مقدار وضوء بى احترامى به قرآن است ، بايد بدون اينكه وضوء بگيرد ، قرآن را از مستراح ومانند آن بيرون آورد ، يا اگر نجس شده آب بكشد
مسأله 326 - مس نمودن خط قرآن ، يعنى رساندن جايى از بدن به خط قرآن براى كسى كه وضوء ندارد حرام است وبايد موى خود را هم به خط قرآن نرساند مگر آنكه مو خيلى بلند باشد به نحوى كه از توابع بدن شمرده نشود ولى اگر قرآن را به زبان فارسى يا به زبان ديگر ترجمه كنند مس آن اشكال ندارد
مسأله 327 - جلوگيرى بچه وديوانه از مس خط قرآن واجب نيست ولى اگر مس نمودن آنان بى احترامى به قرآن باشد بايد از آنان جلوگيرى كنند
مسأله 328 - كسى كه وضوء ندارد ، حرام است اسم خداوند متعال را به هر زبانى نوشته باشد ، مس نمايد
مسأله 329 - اگر پيش از وقت نماز به قصد اينكه با طهارت باشد ، وضوء بگيرد يا غسل كند صحيح است ونزديك وقت نماز هم اگر به قصد مهيا بودن براى نماز وضوء بگيرد اشكال ندارد
مسأله 330 - كسى كه يقين دارد وقت داخل شده اگر نيت وضوى واجب كند وبعد از وضوء بفهمد وقت داخل نشده ، وضوى او صحيح است
مسأله 331 - مستحب است انسان براى نماز ميت وزيارت اهل قبور ، ورفتن به مسجد ، وحرم امامان عليه السلام وضوء بگيرد وهمچنين براى همراه داشتن قرآن وخواندن ونوشتن آن ، ونيز براى مس حاشيه قرآن ، وبراى خوابيدن وضوء گرفتن مستحب است ، ونيز مستحب است كه كسى كه وضوء دارد دوباره وضوء بگيرد ، واگر براى يكى از اين كارها وضوء بگيرد هر كارى را كه بايد با وضوء انجام داد مى تواند بجا آورد مثلا مى تواند با آن وضوء نماز بخواند
چيزهايى كه وضوء را باطل مى كند
مسأله 332 - شش چيز وضوء را باطل مى كند اول بول دوم غائط سوم باد معده وروده كه از مخرج غائط خارج مى شود چهارم خوابى كه به واسطه آن چشم نبيند وگوش نشنود ولى اگر چشم نبيند وگوش بشنود وضوء باطل نمى شود پنجم استحاضه زنان كه بعدا گفته مى شود ششم جنابت ، واما چيزهاى ديگرى كه براى آن بايد غسل كرد مثل مس ميت وضوء را باطل نمى كند ، وچيزهايى كه عقل را از بين مى برد مانند ديوانگى ومستى وبيهوشى بنابر احتياط واجب وضوء را باطل مى كند وبايد براى اعمالى كه وضوء شرط آنها است وضوء گرفته شود
احكام وضوى جبيره
چيزى كه با آن زخم وشكسته را مى بندند ودوايى كه روى زخم ومانند آن مى گذارند جبيره ناميده مى شود
مسأله 333 - اگر در يكى از جاهاى وضوء زخم يا دمل يا شكستگى باشد ، چنانچه روى آن باز است وآب براى آن ضرر ندارد ، بايد بطور معمول وضوء گرفت
مسأله 334 - اگر زخم يا دمل يا شكستگى در صورت ودستها است وروى آن باز است وآب ريختن روى آن ضرر دارد بايد اطراف آن را بشويد وكفايت مى كند ، ولازم نيست كه دست تر بر آن بكشد ويا پارچه پاكى روى آن بگذارد ودست تر را روى پارچه بكشد
مسأله 335 - اگر زخم يا دمل يا شكستگى در جلوى سر يا روى پاها است وروى آن باز است ، چنانچه نتواند آن را مسح كند بايد تيمم نمايد ووضوء از او ساقط است
مسأله 336 - اگر روى دمل يا زخم يا شكستگى بسته باشد ، چنانچه باز كردن آن ممكن است وآب هم براى آن ضرر ندارد ، بايد باز كند ووضوء بگيرد ، چه زخم ومانند آن در صورت ودستها باشد يا جلوى سر وروى پاها
مسأله 337 - اگر زخم يا دمل يا شكستگى در صورت يا دستها باشد وروى آن بسته باشد وبشود روى آن را باز كرد ، چنانچه ريختن آب روى آن ضرر دارد وجبيره پاك باشد بايد دست تر روى جبيره بكشد
مسأله 338 - اگر نمى شود روى زخم را باز كرد ولى زخم وچيزى كه روى آن گذاشته پاك است بايد مسح روى جبيره بنمايد هر چند رسانيدن آب به زخم ممكن باشد وضرر هم نداشته باشد ، واگر زخم يا چيزى كه روى آن گذاشته نجس است ، چنانچه آب كشيدن آن ورساندن آب به روى زخم ممكن باشد ، بايد آن را آب بكشد وموقع وضوء آب را به زخم برساند ، ودر صورتى كه آب براى زخم ضرر دارد ، يا آنكه رساندن آب به روى زخم ممكن نيست ويا زخم نجس است و نمى شود آن را آب كشيد ، بايد اطراف زخم را بشويد واگر جبيره پاك است ، روى آن را مسح كند واگر جبيره نجس است ، يا نمى شود روى آن را دست تر كشيد ، مثلا دوايى است كه به دست مى چسبد اطراف آن را بشويد به ترتيبى كه گذشت
مسأله 339 - اگر جبيره تمام صورت يا تمام يكى از دستها يا تمام هر دو دست را گرفته باشد ، بايد وضوى جبيره اى بگيرد
مسأله 340 - اگر جبيره تمام اعضاء وضوء را گرفته باشد ، بايد وضوى جبيره اى بگيرد ، واحتياط واجب آن است كه تيمم هم بنمايد
مسأله 341 - كسى كه در كف وانگشتها جبيره دارد ودر موقع وضوء دست تر روى آن كشيده است ، بايد سر وپاها را با همان رطوبت مسح كند
مسأله 342 - اگر جبيره تمام پهناى روى پا را گرفته باشد ولى مقدارى از طرف انگشتان ومقدارى از طرف بالاى پا باز است ، بايد جاهايى كه باز است روى پا را وجايى كه جبيره است روى جبيره را مسح كند
مسأله 343 - اگر در صورت يا دستها چند جبيره باشد ، بايد بين آنها را بشويد واگر جبيره ها در سر يا روى پاها باشد ، بايد بين آنها را مسح كند ودر جاهايى كه جبيره است بايد به دستور جبيره عمل نمايد
مسأله 344 - اگر جبيره بيشتر از معمول اطراف زخم را گرفته وبرداشتن آن ممكن نيست ، بايد به دستور جبيره عمل كند وچنانچه شستن ضرر ندارد مقدار صحيح وآن مقدار را بشويد ، واگر ضرر دارد بايد تيمم نمايد ، واگر برداشتن جبيره ممكن است بايد جبيره را بردارد ، پس اگر زخم در صورت ودستها است اطراف آن را بشويد واگر در سر يا روى پاها است اطراف آن را مسح كند وبراى جاى زخم به دستور جبيره عمل نمايد
مسأله 345 - اگر در جاى وضوء زخم وجراحت وشكستگى نيست ، ولى به جهت ديگرى آب براى آن ضرر دارد ، بايد تيمم كند
مسأله 346 - اگر جايى از اعضاء وضوء را رگ زده است ونمى تواند آن را آب بكشد يا آب براى آن ضرر دارد ، بايد به دستور جبيره عمل كند
مسأله 347 - اگر در جاى وضوء يا غسل چيزى چسبيده است كه برداشتن آن ممكن نيست ، يا به قدرى مشقت دارد كه نمى شود تحمل كرد ، بايد تيمم نمايد
مسأله 348 - غسل جبيره اى مثل وضوى جبيره اى است ولى بايد آن را ترتيبى بجا آورند واگر ارتماسى انجام دهند باطل است
مسأله 349 - كسى كه وظيفه او تيمم است اگر در بعضى از جاهاى تيمم او زخم يا دمل يا شكستگى باشد ، بايد به دستور وضوى جبيره اى ، تيمم جبيره اى نمايد
مسأله 350 - كسى كه بايد با وضوء يا غسل جبيره اى نماز بخواند ، چنانچه بداند كه تا آخر وقت عذر او برطرف نمى شود ، مى تواند در اول وقت نماز بخواند وهمچنين اگر شك داشته باشد ، ولى اگر مى داند كه تا آخر وقت عذر او برطرف مى شود ، احتياط واجب آن است كه صبر كند ????عذر او برطرف نشد در آخر وقت نماز را با وضوء يا غسل جبيره اى بجا آورد
مسأله 351 - اگر انسان براى مرضى كه در چشم او است موى چشم خود را بچسباند ، بايد تيمم بنمايد
مسأله 352 - كسى كه نمى داند وظيفه اش تيمم است يا وضوى جبيره اى ، بنا بر احتياط واجب بايد هر دو را بجا آورد
مسأله 353 - نمازهايى را كه انسان با وضوى جبيره اى خوانده صحيح است وبعد از آنكه عذرش برطرف شد ، براى نمازهاى بعد نبايد وضوء بگيرد مگر مواردى كه وظيفه اش جمع بين وضوء وتيمم بوده است
آموزش تصویری مرتبط با این حکم