احکام شرعی
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني
آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی سيد محمدصادق حسيني روحاني

احكام تقليد احكام طهارت آب مطلق ومضاف آب كر آب قليل آب جارى آب باران آب چاه احكام آبها احكام تخلى احكام تخلى استبراء مستحبات ومكروهات تخلى نجاسات نجاسات بول وغائط منى مردار خون سگ وخوك كافر شراب فقاع عرق شتر نجاستخوار عرق جنب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام نجاسات مطهرات مطهرات آب زمين آفتاب استحاله انقلاب انتقال اسلام تبعيت برطرف شدن عين نجاست استبراء حيوان نجاستخوار خارج شدن خون تيمم ميت سنگ استنجاء غائب شدن مسلمان احكام ظرفها احكام ظرفها وضوء وضوء وضوى ارتماسى دعاهايى كه موقع وضوء گرفتن مستحب است شرايط وضوء احكام وضوء چيزهايى كه بايد براى آنها وضوء گرفت چيزهايى كه وضوء را باطل مى كند احكام وضوى جبيره احكام جنابت احكام جنابت چيزهايى كه بر جنب حرام است چيزهايى كه بر جنب مكروه است غسل غسلهاي واجب غسلهاى مستحب غسل جنابت غسل ترتيبى غسل ارتماسى احكام غسل كردن استحاضه تعريف احكام مستحاضه حيض حيض احكام حائض اقسام زنهاى حائض اقسام زنهاى حائض 1 - صاحب عادت وقتيه وعدديه 2 - صاحب عادت وقتيه 3 - صاحب عادت عدديه 4- مضطربه 5-مبتدئه 6- ناسيه مسائل متفرقه حيض نفاس نفاس احکام ميت غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل وكفن ونماز ودفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر تيمم تيمم اول از موارد تيمم دوم از موارد تيمم سوم از موارد تيمم چهارم از موارد تيمم پنجم از موارد تيمم ششم از موارد تيمم هفتم از مواردتيمم چيزهايى كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضوء دستور تيمم بدل از غسل احكام تيمم احكام نماز احكام نماز نمازهاى واجب نمازهاى واجب يوميه وقت نماز ظهر وعصر وقت نماز مغرب وعشاء وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهاى مستحب وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشانيدن بدن در نماز لباس نمازگزار مكان نمازگزار جاهايى كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان واقامه ترجمه اذان واقامه واجبات نماز ارکان نماز پنج ركن نماز تكبيرة الاحرام قيام ( ايستادن ) قرائت ركوع سجود چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات ومكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتيب موالات قنوت ترجمه نماز 1-ترجمه سوره حمد 2- ترجمه سوره قل هو الله احد 3 - ترجمه ذكر ركوع وسجود 4- ترجمه قنوت 5 -ترجمه تسبيحات اربعه 6 -ترجمه تشهد تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر مبطلات نماز مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست شكيات نماز شكيات نماز شكهاى باطل شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد 1-شك در چيزى كه محل آن گذشته است 2-شك بعد از سلام 3- شك بعد از وقت 4 - كثير الشك ( كسى كه زياد شك مى كند ) 5-شك امام ومأموم 6 - شك در نمازهاى مستحبى شكهاى صحيح نماز احتياط سجده سهو سجده سهو دستور سجده سهو قضاى سجده وتشهد فراموش شده كم ويا زياد كردن اجزاء وشرائط نماز نماز مسافر مسائل متفرقه نماز نماز قضاء نماز قضاى پدر ومادر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت شرائط امام جماعت احكام جماعت چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب است چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات نماز آيات دستور نماز آيات نماز عيد فطر وقربان اجير گرفتن براى نماز احكام روزه احكام روزه چيزهايى كه روزه را باطل مى كند چيزهايى كه روزه را باطل مى كند 1-خوردن وآشاميدن 2-جماع 3 - استمناء 4-دروغ بستن به خدا وپيغمبر 5-رساندن غبار غليط به حلق 6 - فروبردن سر در زير آب 7 - باقى ماندن بر جنابت وحيض ونفاس تا اذان صبح 8- اماله كردن 9 - قى كردن احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كند آنچه براى روزه دار مكروه است جاهايى كه قضاء وكفاره روزه واجب است جاهايى كه قضاء وكفاره روزه واجب است كفاره روزه جاهايى كه فقط قضاى روزه واجب است احكام روزة قضاء احكام روزه مسافر كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اول ماه روزه هاى حرام ومكروه روزه هاى مستحب احكام خمس احكام خمس توضيح 1 - منفعت كسب 2- معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهرى كه به واسطه فرو رفتن در دريا بدست مى آيد 6- غنيمت 7 - زمينى كه كافر ذمى از مسلمان بخرد . مصرف خمس احكام زكوة زكوة شرايط واحب شدن زكوة زكوة گندم وجو وخرما وكشمش نصاب طلا نصاب نقره زكوة شتر وگاو وگوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكوة شرايط كسانى كه مستحق زكوتند نيت زكوة مسائل متفرقه زكوة زكوة فطره مصرف زكوة فطره مسائل متفرقه زكوة فطره احكام حج احكام حج احكام خريد وفروش احكام خريد وفروش خريد وفروش چيزهاى كه در خريد وفروش مستحب است معاملات مكروهه معاملات باطله وحرام شرائط فروشنده وخريدار شرايط جنس وعوض آن صيغه خريد وفروش خريد وفروش ميوه ها نقد ونسيه معامله سلف معامله سلف شرايط معامه سلف احكام معامله سلف فروش طلا ونقره به طلا ونقره مسائل متفرقه خريد و فروش احكام شركت احكام صلح احكام اجاره احكام اجاره شرايط مالى كه آن را اجاره مى دهند شرايط استفاده ى مالي که آن را اجاره مى دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه ( امانت ( احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج وزناشويى احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرايط عقد عيبهايى كه به واسطه آنها مى شود عقد را بهم زد . عده از از زنها كه ازدواج با آنان حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشويى احكام شير دادن احكام شير دادن آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق احكام طلاق عده طلاق عده زنى كه شوهرش مرده طلاق بائن وطلاق رجعى احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام غصب احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند احكام سر بريدن وشكار كردن حيوانات احكام سر بريدن وشكار كردن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات شرايط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهايى كه موقع سر بريدن حيوانات مستحب است چيزهايى كه در كشتن حيوانات مكروه است . احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با شگ شكارى صيد ماهى صيد ملخ احكام خوردنيها وآشاميدنيها احكام خوردنيها وآشاميدنيها چيزهايى كه موقع غذا خوردن مستحب است . چيزهايى كه در غذا خوردن مكروه است مستحبات آب آشاميدنى مكروهات آب آشاميدن احكام نذر وعهد احكام قسم خودرن احكام قسم خودرن احكام وقف احكام وقف احكام وصيت احكام وصيت احكام ارث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن وشوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام ديه احكام ديه احکام مسائل روز حكم نماز وروزه كسانى كه با هواپيما مسافرت مى كنند احكام راديو وتلويزيون مسائل متفرقه مسائل متفرقه وصيت به حج احكام نيابت اقسام عمره اقسام حج حج تمتع حج تمتع عبارت از دو عبادت است اعمال عمره تمتع در شرائط حج تمتع صورت تلبيه كارهائى كه ترك آن بر محرم لازم است 1 _ شكار حيوان صحرائى 2 _ نزديكى با زنان 3 _ بوسيدن زن 4 _ لمس زن 5 _ نگاه كردن به زن وملاعبه با او 6 _ استمناء 7 _ عقد نكاح 8 _ استعمال بوى خوش 9 _ پوشيدن لباس دوخته براى مرد 10 _ سرمه كشيدن 11- نگاه كردن در آئينه 12 _ پوشيدن موزه و جوراب 13 _ دروغ گفتن ودشنام دادن ومفاخرات 14 _ مجادله نمودن 15 _ كشتن جانوران بدن 16 _ زينت نمودن 17 _ ماليدن روغن بر بدن 18 _ جدا نمودن مو از بدن 19 _ پوشاندن سر از براى مردان 20 _ پوشاندن رو از براى زن 21 _ سايه قرار دادن بر خود براى مردان 22 _ ناخن گرفتن 23 _ سلاح برداشتن بيرون آوردن خون از بدن كندن درخت وگياه حرم حكم جاهل وناسى بيان حكم نقصان طواف حكم زياد نمودن در طواف حكم قران بين دو طواف حكم شك در طواف احكام سعى حكم شك در سعى مصرف قربانى حكم كسانى كه قربانى پيدا نكردند اعمال عمره مفرده تعريف عمره مفرده استحباب عمره مفرده اشاره وجوب انجام صحيح اعمال پس از ورود به عمره عمره مفرده با نذر، عهد و قسم عمره مفرده و خمس زمان عمره مفرده اشاره فاصله بين دو عمره مفرده وصيّت به عمره مفرده نيابت عمره مفرده عمره كودكان و افراد نابالغ اعمال عمره مفرده مستحبّات احرام مكروهات احرام محرّمات احرام دوّم: طواف سوّم: نماز طواف چهارم: سعى بين صفا و مروه پنجم: تقصير ششم و هفتم: طواف نساء و نماز آن احكام مصدود و محصور احكام متفرّقه و تذكّرات اخلاقى اسرار عمره مفرده اسرار حج منزل اوّل: سير من الخلق الى الحق منزل دوّم: سير من الحقّ فى الحق استفتائات حج استفتائات مناسك حج شرايط وجوب حج عقل بلوغ قدرت بدنى داشتن وقت كافى استطاعت استطاعت با فروش اموال استطاعت با وام، قرض و بدهكارى استطاعت با وجوهات شرعيّه استطاعت بذلى استطاعت بانوان نيابت و استنابه شرايط نايب و منوبٌ عنه استنابه براى افراد مريض و ناتوان هدية ثواب حجّ و عمره احكام تقليد در حجّ و عمره احكام خمس در حجّ و عمره حجّ و عمره با مال حرام و غصبى وصيّت به حجّ و عمره حجِ ّ نذرى حجِ ّ استحبابى رضايت پدر، مادر و همسر در حجّ و عمره حجّ و عمرة كودكان و افراد نابالغ حجّ و عمرة افراد كثيرالشّك و وسواسى حجّ و عمرة افراد مسلوس و مبطون زمان حجّ و عمره اقسام حج احرام احرام نيّت تلبيه لباس احرام ميقات محرّمات احرام طواف طواف واجبات طواف قطع طواف طواف مستحب نماز طواف سعى بين صفا و مروه حلق يا تقصير طواف نساء احكام فاصلة زمانى بين عمرة تمتّع و حج تعيين روز عرفه و عيد قربان وقوف در عرفات وقوف در مشعرالحرام رمى جمره قربانى قربانى نيابت در قربانى شرايط قربانى زمان و مكان قربانى بدل قربانى ذبح كفّارات اعمال مكّه بيتوته در منى احكام محدود و محصور متفرّقه

احكام نكاح يا ازدواج وزناشويى

احكام نكاح يا ازدواج وزناشويى
نكاح به واسطه عقد ازدواج ، زن به مرد حلال مى شود وآن بر دو قسم است ، دائم وغير دائم . عقد دائم آن است كه مدت زناشويى در آن معين نشود وزنى را كه به اين قسم عقد مى كنند دائمه گويند وعقد غير دائم آن است كه مدت زناشويى در آن معين شود ، مثلا زن را به مدت يك ساعت يا يك روز يا يك ماه يا يك سال يا بيشتر عقد نمايند وزنى را كه به اين قسم عقد كنند متعه وصيغه مى نامند .
احكام عقد
مسأله 2359 - در زناشويى چه دائم ، وچه غيز دائم ، بايد صيغه خوانده شود وتنها راضى بودن زن ومرد كافى نيست وصيغه عقد را يا خود زن ومرد مى خوانند ، يا ديگرى را وكيل مى كنند كه از طرف آنان بخواند .
مسأله 2360 - وكيل لازم نيست مرد باشد ، زن مهم مى تواند براى خواندن صيغه عقد از طرف ديگرى وكيل شود .
مسأله 2361 - زن ومرد تا يقين نكنند كه وكيل آنها صيغه را خوانده است ، نمى توانند به يكديكر نگاه محرمانه نمايند ، وگمان به اينكه وكيل صيغه را خوانده است كفايت نمى كند ، ولى اگر وكيل بگويد صيغه را خوانده ام كافى است .
مسأله 2362 - اگر زنى كسى را وكيل كند مثلا ده روز او را به عقد مردى در آورد وابتداى ده روز را معين نكند ، آن وكيل مى تواند هر وقت كه بخواهد او را ده روزه به عقد آن مرد در آورد ، ولى اگر معلوم باشد كه زن ، روز يا ساعت معينى را قصد كرده بايد صيغه را مطابق قصد او بخواند .
مسأله 2363 - يك نفر مى تواند براى خواندن صيغه عقد دائم يا غير دائم از طرف دو نفر وكيل شود ، ولى انسان نمى تواند از طرف زن وكيل شود واو را براى خود به طور دائم يا غير دائم عقد كند .
دستور خواندن عقد دائم
مسأله 2364 - اگر صيغه عقد دائم را خود زن ومرد بخوانند ، اول زن بگويد زوجتك نفسى على الصداق المعلوم ( يعنى خود را زن تو نمودم به مهرى كه معين شده ) پس از آن بدون فاصله مرد بگويد قبلت التزويج ( يعنى قبول كردم ازدواج را ) عقد صحيح است ، واگر ديگرى را وكيل كنند كه از طرف آنها صيغه عقد را بخواند چنانچه مثلا اسم مرد احمد واسم زن فاطمه باشد ووكيل زن بگويد زوجت موكلتى فاطمه موكلك احمد على الصداق المعلوم ، پس بدون فاصله وكيل مرد بگويد قبلت لموكلى احمد على الصداق صحيح مى باشد ، وبهتر است لفظى كه مرد مى گويد با لفظى كه زن مى گويد مطابق باشد مثلا اگر زن زوجت مى گويد مرد هم قبلت التزويج بگويد .
دستور خواندن عقد غير دائم
مسأله 2365 - اگر خود زن ومرد بخواهند صيغه عقد غير دائم را بخوانند بعد از آنكه مدت ومهر را معين كردند ، چنانچ زن بگويد : زوجتك نفسى في المده المعلومة على المهر المعلوم ، بعد بدون فاصله مرد بگويد قلت صحيح است . واگر ديگرى را وكيل كنند واول وكيل زن به وكيل مرد بگويد متعت موكلتى موكلك في المدة المعلومة على المهر المعلوم ، پس بدون فاصله وكيل مرد بگويد قبلت لموكلى هكذا صحيح مى باشد .
شرايط عقد
مسأله 2366 - عقد ازدواج چند شرط دارد : او ل - آنكه بنا بر احتياط به عربى صحيح خوانده شود ، ولى اگر خود مرد وزن نتوانند صيغه را به عربى صحيح بخوانند ، خودشان مى توانند به غير عربى بخوانند ، اما بايد لفظى بگويند كه معنى زوجت وقبلت را بفهماند . دوم - مرد وزن ، ياوكيل آنها كه صيغه را مى خوانند قصد انشاء داشته باشند ، يعنى اگر خود مرد وزن صيغه را مى خوانند ، زن به گفتن زوجتك نفسى قصدش اين باشد كه خود را زن او قرار دهد ومرد به گفتن قبلت التزويج زن بودن او را بارى خود قبول نمايد ، واگر وكيل مرد وزن صيغه را مى خوانند ، به گفتن زوجت وقبلت قصدشان اين باشد كه مرد وزنى كه آنان را وكيل كرده اند ، زن ووشهر شوند . سوم - كسى كه صيغه را مى خواند بالغ وعاقل باشد . چه براى خودش بخواند ، يا از طرف ديگر وكيل شده باشد ، بلى اگر عقد صبى به اذن ولى باشد صحيح است ، ونيز عقد صبى وكيل در خصوص اجراء صيغه بدون اذن ولى صحيح است . چهارم - اگر وكيل زن وشوهر يا ولى آنها صيغه را مى خوانند ، در عقد ، زن وشوهر را معين كنند مثلا اسم آنها را ببرند يا به آنها اشاره نمايند پس كسى كه چند دختر دراد ، اگر به مردى بگويد زوجتك احدى بناتى ( يعنى زن تو نمودم يكى را دخترانم را ) واو بگويد قبلت يعنى قبول كردم ، چون در موقع عقد ، دختر را معين نكرده اند ، عقد باطل است . پنجم - زن ومرد به ازدواج راضى باشند ، ولى اگر زن ظاهرا به كراهت اذن دهد ومعلوم باشد قلبا راضى است عقد صحيح است .
مسأله 2367 - اگر در عقد يك حرف غلط خوانده شود كه معنى آن را عوض كند عقد باطل است .
مسأله 2368 - كسى كه دستور زبان عربى را نمى داند اگر قرائتش صحيح باشد ومعناى هر كلمه از عقد را جدا گانه بداند واز هر لفظى معناى آن را قصد نمايد مى تواند عقد را بخواند .
مسأله 2369 - اگر زنى را براى مردى بدون اجازه آنان عقد كنند وبعدا زن ومرد بگويند به آن عقد راضى هستيم عقد صحيح است .
مسأله 2370 - اگر زن ومرد يا يكى از آن دو را به ازدواج مجبور نمايند ، وبعد از خواندن عقد راضى شوند وبگويد به آن عقد راضى هستيم عقد صحيح است .
مسأله 2371 - پدر وجد پدرى مى توانند براى فرزند نابالغ خود ازدواج كنند . وبعد از آنكه آن طفل بالغ شد ، نمى تواند آن را بهم بزند ،
مسأله 2372 - پدر وجد پدرى مى توانند براى فرزند ديوانه خود ازدواج كنند وبعد از آنكه ديوانه عاقل شد نمى تواند آن عقد را بهم بزند .
مسأله 2373 - دخترى كه به حد بلوغ رسيده ورشيده است ، يعنى مصلحت خود را تشخيص مى دهد ، اگر بخواهد شوهر كند ، لازم نيست از پدر يا جد پدرى خود اجازه بگيرد چه دختر باكره باشد يا نباشد پدر وجد حاضر باشند يا غائب .
مسأله 2374 - اگر پدر ، يا جد پدرى براى پسر نا بالغ خود زن بگيرد ، پسر بايد بعد از بالغ شدن خرج آن زن را بدهد .
مسأله 2375 - اگر پدر ، يا جد پدرى براى پسر نا بالغ خود زن بگيرد ، چنانچه پسر در موقع عقد مالى داشته ، مديون مهر زن است واگر در موقع عقد مالى نداشته پدر ، يا جد او بايد مهر زن را بدهد .
عيبهايى كه به واسطه آنها مى شود عقد را بهم زد .
مسأله 2276 - اگر مرد بعد از عقد بفهمد كه زن يكى از اين هفت عيب را دارد مى تواند عقد را بهم بزند : اول - ديوانگى . دوم - مرض خوره . سوم - مرض برص . چهارم - كورى پنجم - زمين گير بودن . ششم - آنكه افضا شده يعنى راه بول وحيض يا راه حيض وغائط او يكى شده باشد . هفتم - آنكه گوشت ، يا استخوانى در فرج او باشد كه مانع نزديكى شود .
مسأله 2377 - اگر زن بعد از عقد بفهمد كه شوهر او ديوانه است ، يا آلت مردى ندارد ، يا مرضى دارد كه نمى تواند وطى ونزديكى نمايد ، يا تخمهاى او را كشيده اند مى تواند عقد را بهم بزند .
مسأله 2378 - اگر مرد يا زن ، به واسطه يكى از عيبهايى كه در مسأله پيش گفته شد عقد را بهم بزند ، بايد بدون طلاق از هم جداشوند .
مسأله 2379 - اگر به واسطه آنكه مرد نمى تواند وطى ونزديكى كند ، زن عقد را بهم بزند ، شوهر بايد نصف مهر را بدهد ولى اگر به واسطه يكى از عيبهاى ديگرى كه گفته شد مرد ، يا زن عقد را بهم بزند ، چنانچه مرد با زن نزديكى نكرده باشد ، چيزى بر او نيست واگر نزديكى كرده ، بايد تمام مهر را بدهد .
عده از از زنها كه ازدواج با آنان حرام است
مسأله 2380 - ازدواج با زنهايى كه مثل مادر وخواهر ومادر زن با انسان محرم هستند حرام است .
مسأله 2381 - اگر كسى زنى را براى خود عقد نمايد ، اگر چه با او نزديكى نكند ، مادر ومادر مادر آن زن ومادر پدر او هر چه بالا روند به آن مرد محرم مى شوند .
مسأله 2382 - اگر زنى را عقد كند وبا او نزديكى نمايد ، دختر ونوه دخترى وپسرى آن زن هر چه پايين روند ، چه در وقت عقد باشند يا بعدا بدنيا بيايند ، به ان مرد محرم مى شوند .
مسأله 2383 - اگر با زنى كه براى خود عقد كرده نزديكى هم نكرده باشد ، تا وقتى كه آن زن در عقد او ست نمى تواند با دختر او ازدواج كند .
مسأله 2384 - عمه وخاله پدر وعمه وخاله پدر پدر وعمه وخاله مادر وعمه وخاله مادر مادر هر چه بالا روند به انسان محرمند .
مسأله 2385 - پدر وجد شوهر ، هر چه بالا روند وپسر ونوه پسرى ودخترى او هر چه پايين آيند چه در موقع عقد باشند ، يا بعدا بدنيا بيايند به زن او محرم هستند .
مسأله 2386 - اگر زنى را براى خود عقد كند ، دائمه باشد ، يا صيغه تا وقتى كه آن زن در عقد اوست نمى تواند باخواهر آن زن ازدواج نمايد .
مسأله 2387 - اگر زن خود را به ترتيبى كه در كتاب طلاق گفته مى شود طلاق رجعى دهد ، در بين عده نمى تواند خواهر او را عقد نمايد ، ولى در عده طلاق بائن مانعى ندارد .
مسأله 2388 - انسان نمى تواند بدون اجازه زن خود با خواهر زاده وبرادر زاده او ازدواج كند ، ولى اگر بدون اجازه زنش آنان را عقد نمايد وبعدا زن بگويد به ان عقد راضى هستم اشكال ندارد .
مسأله 2389 - اگر زن بفهمد شوهرش برادر زاده يا خواهر زاده او را عقد كرده وحرفى نزند ، چنانچه بعدا رضايت ندهد عقد آنان باط است .
مسأله 2390 - اگر انسان پيش از آنكه دختر عمه يا دختر خاله خود را بگيرد با مادر آنان زنان كند مى تواند با آنان ازدواج نمايد .
مسأله 2391 - اگر با زنى غير از عمه وخاله خود زنا كند ، آن زن بر او حرام نمى شود ، وهمچنين است اگر پيش از آنكه با او نزديكى كند با مادر او زنا نمايد ،
مسأله 2392 - زن مسلمان نمى تواند به عقد كافر در آيد ، ومرد مسلمان مى تواند با زنهاى اهل كتاب مانند يهود ونصارى به طور دائم وصيغه نمودن ازدواج كند .
مسأله 2393 - اگر با زنى كه در عده طلاق رجعى است زنا كند آن زن بر او حرام مى شود ، واگر با زنى كه در عده متعه ، يا طلاق بائن ، يا عده وفات است زنا كند ، بعدا مى تواند او راعقد نمايد ، طلاق رجعى وطالق بائن وعده متعه وعده وفات در احكام طلاق بيان خواهد شد .
مسأله 2394 - اگر با زن بى شوهرى كه در عده نيست زنا كند ، بعدا مى تواند آن زن را بارى خود عقد نمايد . وهمچنين است اگر ديگرى بخواهد آن زن را عقد كند .
مسأله 2395 - اگر زنى را كه در عده ديگرى است براى خود عقد كند ، چنانچه مرد وزن ، يا يكى از آنان بدانند كه عدهزن تمام نشده وبدانند عقد كردن زن در عده حرام است آن زه بر او حرام مى شود ، اگر چه مرد بعد از عقد با زن نزديكى نكرده باشد .
مسأله 2396 - اگر زنى را براى خود عقد كند وبعد معلوم شود كه در عده بوده وهيچ كدام نمى دانسته اند زن در عده است ونمى دانسته اند كه عقد كردن زن در عده حرام است ، در صورتى كه مرد با او نزديكى كرده باشد ، آن زن بر او حرام مى شود .
مسأله 2397 - اگر انسان بداند زنى وهر دارد وبا او ازدواج كند ، بايد از او جدا شود وبعدا هم او را براى خود عقد نكند .
مسأله 2398 - زن شوهر دار اگر زنا بدهد بر شوهر خود حرام نمى شود وچنانچه توبه نكند وبر عمل خود باقى باشد ، بهتر است كه شوهر ، او را طلاق دهد ول بايد مهرش را بدهد .
مسأله 2399 - زنى را كه طلاق داده اند وزنى كه صيغه بوده وشوهرش مدت او را بخشيده يا مدتش تمام شده ، چنانچه بعد از مدتى شوهر كند وبعد شك كند كه موقع عقد شوهر دوم عده شوهر او لتمام بوده يا نه ، بايد به شك خود اعتناء نكند .
مسأله 2400 - مادر وخواهر ودختر پسر غير بالغى كه لواط داده ، بر لواط كننده حرام است ، چنانچه لوط كننده بالغ باشد ، واگر شك كند كه دخول شده يا نه ، بر او حرام نمى شود .
مسأله 2401 اگر با مادر يا خواهر غير بالغى ازدواج نمايد وبعد از ازدواج با آن كس لواط كند ، آنها بر او حرام نمى شوند بنا بر مشهور ولى احتياط ترك نشود .
مسأله 2402 - اگر كسى در حال احرام كه يكى از كارهاى حج است ، با زنى ازدواج نمايد عقد او باطل است وچنانچه مى دانسته كه زن گرفتن بر او حرام است ، ديگر نمى تواند آن زن را عقد كند .
مسأله 2403 - اگر زنى كه در حال احرام است با مردى كه در حال احرام نيست ازدواج كند عقد او باطل است ، واگر زن مى دانسته كه ازدواج كردن در حال احرام حرام است احتياط واجب آن است كه بعدا با آن مرد ازدواج نكند بلكه قول به حرمت خالى از قوت نيست .
مسأله 2404 - اگر مرد طواف نساء را كه يكى از كارهاى حج است بچه نياورد ، زنش بر او حرام مى شود . ونيز اگر زن طواف نساء نكند شوهرش بر او حرام مى شود ، ولى اگر بعدا طواف نساء را انجام دهند به يكديگر حلال مى شوند .
مسأله 2405 - اگر كسى دختر نابالغى را براى خود عقد كند وپيش از آنكه نه سال دختر تمام شود ، با او نزديكى ودخول كند آن دختر بر او حرام نمى شود .
مسأله 2406 - زنى را كه سه مرتبه طلاق داده اند بر شوهرش حرام مى شود ، ول اگر با شرايطى كه در كتاب طلاق گفته مى شود با مرد ديگرى ازدواج كند ، شوهر او ل مى تواند دو راره او را براى خود عقد نمايد .
احكام عقد دائم
مسأله 2407 - زنى كه عقد دائمى شده نبايد بدون اجازه شوهر از خانه بيرون رود وبايد خود را براى هر لذتى كه او مى خواهد تسليم نمايد وبدون عذر شرعى از نزديكى كردن او جلوگيرى نكند ، واگر در اينها از شوهر اطاعت كند ، تهيه غذا ولباس ومنزل او بر شوهر واجب است ، واگر تهيه نكند چه توانايى داشته باشد ، يا نداشته باشد مديون زن است .
مسأله 2408 - اگر زن در كارهايى كه درمسأله پيش گفته شد اطاعت شوهر را نكند گناهكار است وحق غذا ولباس ومنزل وهمخوابى ندارد ولى مهر او از بين نمى رود .
مسأله 2409 - مرد حق ندارد زن خود را به خدمت خانه مجبور كند .
مسأله 2410 - مخارج سفر زن اگر بيشتر از مخارج وطن باشد با شوهر نيست . ولى اگر شوهر مايل باشد كه زن را سفر برد ، بايد مخارج سفر او را بدهد .
مسأله 2411 - زنى كه از شوهر اطاعت مى كند وشوهر خرج اور ا نمى دهد ، اگر ممكن است مى تواد خرجى خود را بدون اجازه از مال او بردارد وبنابر احتياط از حاكم شرع اجازه بگيرد واگر ممكن نيست ، چنانچه ناچار باشد كه معاش خود را تهيه كند ، در موقعى كه مشغول تهيه معاش است ، اطاعت شوهر بر او واجب نيست .
مسأله 2412 - مرد بايد در هر چهار شب يك شب نزد زن دائمى خود بماند .
مسأله 2413 - شوهر نمى تواند بيش از چهار ماه نزديكى باعيال دائمى خود را ترك كند .
مسأله 2414 - اگر در عقد دائمى مهر را معين نكنند عقد صحيح است وچنانچه مرد با زن نزديكى كند ، بايد مهر او را مطابق مهر زنهايى كه مثل او هستند بدهد .
مسأله 2415 - اگر موقع خواندن عقد دائمى براى دادن مهر مدتى معين نكرده باشند ، زن مى تواند پيش از گرفتن مهر از نزديكى كردن شوهر جلو گيرى كند ، چه شوهر توانايى دادن مهر را داشته باشد چه نداشته باشد ، ولى اگر پيش از گرفتن مهر به نزديكى راضى شود وشوهر با او نزديكى كند ، ديگر نمى تواند بدون عذر شرعى از نزديكى شوهر جلو گيرى نمايد .
متعه يا صيغه
مسأله 2416 - صيغه كردن زن اگر چه براى لذت بردن هم نباشد صحيح است .
مسأله 2417 - شوهر نمى تواند بيش از چهار ماه نزديكى با متعه خود را ترك كند .
مسأله 2418 - زنى كه صيغه مى شود اگر در عقد شرط كند كه شوهر با او نزديكى نكند ، عقد وطرط او صحيح است وشوهر فقط مى تواند لذتهاى ديگر از او ببرد ، ولى اگر بعدا به نزديكى راضى شود ، شوهر مى تواند با او نزديكى نمايد .
مسأله 2419 - زنى كه صيغه شده اگر چه آبستن شود حق خرجى ندارد .
مسأله 2420 - زنى كه صيغه شده حق همخوابى ندارد ، واز شوهر ازث نمى برد وشوهر هم از او ارث نمى برد .
مسأله 2421 - زنى كه صيغه شده اگر نداند كه حق خرجى وهمخوابى ندارد عقد او صحيح است ، وبراى آنكه نمى دانسته ، حقى به شوهر پيدا نمى يكند .
مسأله 2422 - زنى كه صيغه شده ، مى تواند بدون اجازه شوهر از خانه بيرون برود ، ولى اگر به واسطه بيرون رفتن ، حق شوهر از بين مى رود ، بيرون رفتن او حرام است
مسأله 2423 - اگر زنى كسى را وكيل كند كه به مدت ومبلغ معين او را براى مردى صيغه نمايد ، چنانچه وكيل او را به عقد دائم در آورد ، يا به غير از مدت يا مبلغى كه معين شده او را صيغه كند ، وقتى آن زن فهميد ، اگر بگويد راضى هستم عقد صحيح وگرنه باطل است .
مسأله 2424 - اگر پدر يا جد پدرى براى محرم شدن ، يك ساعت يا دو ساعت زنى را به عقد پسر نابالغ خود در اورد كافى است ، ونيز مى تواند دختر نابالغ خود را براى محرم شدن ، به عقد كسى در آورد ، ولى بايد آن عقد براى دختر نفعى داشته باشد .
مسأله 2425 - اگر پدر يا جد پدرى ، طفل خود را كه در محل ديگرى است ونمى داند زنده است يا مرده ، براى محرم شدن به عقد كسى در آورد ، بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل مى شود وچنانچه بعدا معلوم شود كه در موقع عقد ، آن دختر زنده نبوده عقد باطل است ، وكسانى كه به واسطه عقد ظاهرا محرم شده بودند نامحرمند
مسأله2426 - اگر مرد مدت صيغه زن را ببخشذ ، چنانچه با او نزديكى كرده ، بايد تمام چيزى را كه قرار گذاشته به او بدهد ، واگر نزديكى نكرده بايد نصف آن را بدهد
مسأله 2427 - مرد مى تواند زنى را كه صيغه او بوده وهنوز وعده اش تمام نشده به عقد دائم خود در آورد .
احكام نگاه كردن
مسأله 2428 - نگاه كردن مرد به بدن زن نامحرم بالغة وهمچنين نگاه كردن به موى او ، چه با قصد لذت وچه بدون آن ، حرام است . وگاه كردن به صورت ودستها اگر به قصد لذت باشد حرام واگر به قصد لذت نباشد جائز است ، ونيز نگاه كردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است ، واما نگاه كردن به مثل سر وموى او وگردن ودست وساق پا ،ظاهرا جايز است .
مسأله 2429 - اگر انسان بدون قصد لذت به مو وصورت ودستهاى زنهاى اهل كتاب مثل زنهاى يهود ونصارى نگاه كند ، در صورتى كه نترسد كه به حرام بيفتد اشكال ندارد . وهمچنين نگاه كردن به گردن ومقدارى از سينه ومانند آنها كه در زمان سابق متعارف بين آنها نپوشاندن آنها بوده است جائز است واحتياط واجب آن است كه به غير اينها نگاه نكند .
مسأله 2430 - زن بايد بدن وموى خود را از مرد نامحرم بپوشاند ولى پوشاندن صورت ودستها لازم نيست ونيز لازم نيست كه بدن وموى خود را از پسرى هم كه بالغ نشده ولى خوب وبد را مى فهمد بپوشاند .
مسأله 2431 - نگاه كردن به عورت ديگرى حتى بصورت بچه مميزى كه خوب وبد را مى فهمد حرام است ، اگر چه از پشت شيشه يا در آئينه يا آب صاف ومانند اينها باشد . ولى زن وشوهر مى توانند به تمام بدن يكديگر نگاه كنند
مسأله 2432 - مرد وزنى كه با يكديگر محرمند اگر قصد لذت نداشته باشند مى توانند غير از عورت به تمام بدن يكديگر نگاه كنند .
مسأله 2433 - مرد نبايد با قصد لذت به بدن مرد ديگر نگاه كند ، ونگاه كردن زن هم به بدن زن ديگر با قصد لذت حرام است .
مسأله 2434 - نگاه كردن به عكس زن نامحرم با قصد لذت حرام ، وبدون قصد لذت جائز است ، ولى بهتر است به عكس زن نامحرمى كه مى شناسد نگاه نكند .
مسأله 2435 - اگر زن بخواهد زن ديگر ، يا مردى غير از شوهر خود را تنقيه كند ، يا عورت او راآب بكشد ، بايد چيزى در دست كند كه دست او به عورت آن مرد نرسد وهمچنين است اگر مرد بخواهد مرد ديگر ، يا زنى غير زن خود را تنقيه كند ، يا عورت او را آب بكشد .
مسأله 2436 - اگر مرد براى معالجه زن نامحرم ناچار باشد كه او رانگاه كند ودست به بدن او بزند اشكال ندارد ، ولى اگر با نگاه كردن بتواند معالجه كند ، نبايد دست به بدن او بزند واگر با دست زدن بتواند معالجه كند ، نبايد او را نگاه كند .
مسأله 2437 - اگر انسان براى معالجه كسى ناچار شود كه به عورت او نگاه كند وچاره اى جز نگاه كردن به عورت نباشد اشكال ندارد .
مسائل متفرقه زناشويى
مسأله 2438 - كسى كه به واسطه نداشتن زن به حرام مى افتد ، واجب است زى بگيرد .
مسأله 2439 - اگر شوهر در عقد شرط كند كه زن باكره باشد وبعد از عقد معلوم شود كه باكره نبوده ، نمى تواند عقد را بهم بزند ولى تفاوت مهر بكر وثيب را مى گيرد .
مسأله 2440 - ماندن مرد وزن نامحرم در محل خولتى كه كسى در آنجا نيست وديگرى هم نمى تواند وارد شود حرام نيست چه به ذكر خدا مشغول باشند با به صحبت ديگر ، حواب باشند يا بيدار .
مسأله 2441 - اگر مرد مهر زن را در عقد معين كند وقصدش اين باشد كه آن را ندهد ، عقد صحيح است ولى مهر را بايد بدهد .
مسأله 2442 - مسلمانى كه منكر خدا يا پيغمبر شود ، يا حكم ضرورى دين يعنى حكمى را كه مسلمانان جزء دين اسلام مى دانند مثل واجب بودن نماز وروزه انكار كند . در صورتى كه بداند آن حكم ضرورى دين است مرتد مى شود
مسأله 2443 - اگر زن پيش از آنكه شوهرش با او نزديكى كند به طورى كه در مسأله پيش گفته شد مرتد شود ، عقد او باطل مى گردد . وهمچنين است اگر بعد از نزديكى مرتد شود ولى يائسه باشد يعنى اگر سيده است شصت سال واگر سيده نيست پنچاه سال او تمام شده باشد ، اما اگر يائسه نباشد ، بايد به دستورى كه در احكام طلاق گفته خواهد شد عده نگهدارد ، پس اگر در بين عده مسلمان شود عقد باقى واگر تا آخر عده مرتد بماند عقد باطل است .
مسأله 2444 - مردى كه مسلمان زاده است اگر مرتد شود ، زنش بر او حرام مى شود وبايد به مقدارى كه در احكام طلاق گفته مى شود عده وفات نگهدارد .
مسأله 2445 - مردى كه از پدر ومادر غير مسلمان به دنيا آمده ومسلمان شده اگر پيش از نزديكى با عيالش مرتد شود ، عقد او باطل مى گردد . واگر بعد از نزديكى مرتد شود ، چنانچه زن او در سن زنهايى باشد كه حيض مى بينند بايد آن زن به مقدارى كه در احكام طلاق گفته مى شود عده نگهدارد ، پس اگر پيش از تمام شدن عده ، شوهر او مسلمان شود عقد باقى وگرنه باطل است .
مسأله 2446 - اگر زن در عقد با مرد شرط كند كه او را از شهرى بيرون نبرد ومرد هم قبول كند ، نبايد زن را از آن شهر بيرون ببرد .
مسأله 2447 - اگر زن انسان از شوهر ديگرش دخترى داشته باشد ، انسان مى تواند آن دختر را براى پسر خود كه از آن زن نيست عقد كند ونيز اگر دخترى را براى پسر خود عقد كند ، مى تواند با مادر آن دختر ازدواج نمايد .
مسأله 2448 -اگر زنى از زنا ابستن شود ، در صورتى كه خود آن زن بامردى كه با او زنا كرده يا هر دوى آنان مسلمان باشند بارى آن زن جايز نيست بچه را سقط كند .
مسأله 2449 - اگر كشى با زنى كه شوره ندارد ودر عده كسى هم نيست زنا كند ، چنانچه بعد او راعقد كند وبچه اى از او پيدا شود ، در صورتى كه ندانند از نطقه حلال است يا حرام ، آن بچه حلال زاده است .
مسأله 2450 - اگر مرد نداند كه زن در عده است وبا او ازدواج كند ، چنانچه زن هم نداند وبچه اى از آنان بدنيا آيد ، حلال زاده است وشرعا فرزند هر دو مى باشد . واگر زن مى دانسته كه در عده است بچه ، فرزند پدر است ودر هر دو صورت عقد آنان باطل است وبه يكديگر حرام مى باشند .
مسأله 2451 - اگر زن بگويد يا ئسه ام مى شود حرف او را قبول كرد ولو ثقه نباشد وهمچنين اگر بگويد شوهر ندارم ، حرف او قبول مى شود مگر ان كه قبلا شوهر داشته وادعا كند موت او را يا طلاق را وزن در دعوى خود متهمه باشد در اين صورت بنا بر احتياط نبايد حرف او را بدون تفحص از حالش قبول كرد .
مسأله 2452 - اگر بعد از آنكه انسان با زنى ازدواج كرد ، كسى بگويد آن زن شوهر داشته وزن بگويد نداشتم چنانچه شرعا ثابت نشود كه زن شوهر داشته بايد حرف زن را قبول كرد .
مسأله 2453 - تا هفت سال بچه تمام نشده ، پدر نمى تواند او را از مادرش چدا كند .
مسأله 2454 - مستحب است در شوهر دادن دخترى كه بالغه است يعنى مكلف شده عجله كنند ، حضرت صادق عليه السلام فرمودند يكى از سعادتهاى مرد آن است كه دخترش در خانه او حيض نبيند .
مسأله 2455 - اگر زن مهر خود را به شوهر صلح كند كه زن ديگر نگيرد ، احتياط واجب آن است كه زن مهر ار نگيرد وشوهر با زن ديگر ازدواج نكند .
مسأله 2456 - كسى كه از زنا به دنيا آمده ، اگر زن بگيرد وبچه اى پيدا كند آن بچه حلال زاده است .
مسأله 2457 - هر گاه مرد در روزه ماه رمضان يا در حال حيض زن با وا نزديكى كند معصيت كرده ، ولى اگر بچه از آنان بدنيا آيد حلال زاده است .
مسأله 2458 - زنى كه يقين دارد شوهرش در سفر مده اگر بعد از عده وفات كه مقدار آن در احكام طلاق گفته خواهد شده ، شوهر كند وشوهر اول از سفر برگردد ، بايد از شوهر دوم جدا شود وبه شوهر او ل حلال است ولى اگر شوهر دوم با او نزديكى كرده ، زن بايد عده نگهدارد وشوهر دوم بايد مهر او را مطابق زنهايى كه مثل او هستند بدهد ولى خرج عده ندارد .
آموزش تصویری مرتبط با این حکم