احکام شرعی
آيت الله العظمی سيد حسين بروجردي
آيت الله العظمی سيد حسين بروجردي
آيت الله العظمی سيد حسين بروجردي

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی سيد حسين بروجردي

احكام تقليد اشاره احكام طهارت آب مطلق و مضاف [انواع آب مطلق] اشاره 1 - آب كر 2 - آب قليل 3 - آب جاري 4 - آب باران 5 - آب چاه احكام آب ها احكام تخلّي (بول و غائط كردن) استبراء نجاسات [نجاسات ] اشاره 1 و 2 - بول و غائط 3 - مني 4 - مردار 5 - خون 6 و 7– سگ و خوك 8 – كافر 9 - شراب 10 – فقاع 11 و 12 – عرق جُنُب از حرام و عرق حيوان نجاست خوار راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاي پاك احكام نجاسات مطهّرات اشاره 1 - آب 2 - زمين 3 - آفتاب 4 - استحاله 5 - كم شدن دو سوم آب انگور 6 - انتقال 7 - اسلام 8 - تبعيت 9 - برطرف شدن عين نجاست 10 - استبراء حيوان نجاست خوار 11 - غائب شدن مسلمان احكام ظرف ها وضو [برخي احكام] شرايط صحيح بودن وضو سيزده چيز است: شرط اوّل؛ شرط دوم؛ آن كه مطلق باشد. شرط سوم؛ آن كه آب وضو و فضايي كه در آن وضو مي گيرد، مباح باشد. شرط چهارم؛ آن كه ظرف آب وضو مباح باشد. شرط پنجم؛ آن كه ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد. شرط ششم؛ آن كه اعضاء وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد. شرط هفتم؛ آن كه وقت براي وضو و نماز كافي باشد. شرط هشتم؛ [قربة الي الله] اشاره شرط نهم؛ [ترتيب] شرط دهم؛ [موالات] اشاره شرط يازدهم؛ [وضو را خود انسان انجام دهد ] اشاره شرط دوازدهم؛ [استعمال آب مانعي نداشته باشد] اشاره شرط سيزدهم؛ [در اعضاي وضو مانعي از رسيدن آب نباشد] اشاره احكام وضو احكام وضوي جبيره [جبيره ] احكام جنابت [احكام] چيزهايي كه بر جنب حرام است چيزهايي كه بر جنب مكروه ست غسل جنابت غسل ترتيبي غسل ارتماسي احكام غسل كردن استحاضه [استحاضه] استحاضه سه قسم است: احكام استحاضه حيض [حيض] احكام حائض اقسام زن هاي حائض 1 - صاحب عادت وقتيه و عدديه 2 - صاحب عادت وقتيه 3 - صاحب عادت عدديه 4 - مضطربه 5 - مبتدئه 6 - ناسِيه مسائل متفرقه ي حيض نفاس غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ [مستحبات بعد از مرگ] احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت [احكام] دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت [خواندن نماز ميت در مساجد] احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت غسل هاي مستحب تيمّم [موارد انجام تيمم] اشاره اوّل از موارد تيمّم اشاره دوم از موارد تيمّم سوم از موارد تيمّم چهارم از موارد تيمّم پنجم از موارد تيمّم ششم از موارد تيمّم هفتم از موارد تيمّم چيزهايي كه تيمّم به آنها صحيح است دستور تيمّم بدل از وضو دستور تيمّم بدل از غسل احكام تيمّم [استحباب اعاده ي نمازهايي كه با تيمم خوانده شده] احكام نماز اشاره نمازهاي واجب اشاره نمازهاي واجب يوميه اشاره وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهايي كه بايد به ترتيب خوانده شود [برگرداندن نيت از نماز قضا به نماز ادا. … ] نمازهاي مستحب اشاره [نافله ي شب] وقت نافله هاي يوميه احكام قبله پوشانيدن بدن در نماز [احكام پوشش] لباس نمازگزار [ شرايط لباس نمازگزار ] اشاره شرط اوّل شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم [لباس در حال ناچاري] [ساير احكام لباس نمازگزار] مواردي كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايي كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايي كه در لباس نمازگزار مكروه ست مكان نمازگزار [ شرايط مكان نمازگزار] اشاره شرط اوّل؛ آن كه مباح باشد. شرط دوم؛ [بي حركتي مكان نماز] شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم شرط هفتم شرط هشتم شرط نهم شرط دهم [احكام نماز در برخي مكانهاي خاص] جاهايي كه نماز خواندن در آنها مستحب است جاهايي كه نماز خواندن در آنها مكروه ست احكام مسجد اذان و اقامه واجبات نماز اشاره [اركان نماز] اشاره نيت تكبيرة الاحرام قيام (ايستادن) قرائت ركوع سجود [برخي احكام] چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن [ساير واجبات نماز] تشهّد سلام نماز ترتيب موالات [مستحبات نماز] قنوت تعقيب نماز مبطلات نماز اشاره اوّل: دوم: اشاره سوم: اشاره چهارم: پنجم: اشاره ششم: اشاره هفتم: اشاره هشتم: نهم: اشاره دهم: اشاره يازدهم: دوازدهم: اشاره چيزهايي كه در نماز مكروه ست مواردي كه مي شود نماز واجب را شكست شكّيات نماز اشاره شك هاي باطل شك هايي كه نبايد به آنها اعتنا كرد اشاره 1 - شك در چيزي كه محل آن گذشته ست 2 - شك بعد از سلام 3 - شك بعد از وقت 4 - كثيرالشك (كسي كه زياد شك مي كند) 5 - شك امام و مأموم 6 - شك در نماز مستحبي شك هاي صحيح نماز احتياط سجده ي سهو [احكام] دستور سجده ي سهو كم و زياد كردن اجزاء و شرائط نماز نماز مسافر [ شرايط شكسته به جا آوردن نماز] اشاره شرط اوّل: اشاره شرط دوم: اشاره شرط سوم: اشاره شرط چهارم: اشاره شرط پنجم: اشاره شرط ششم: اشاره شرط هفتم: اشاره شرط هشتم: اشاره [ساير احكام] مسائل متفرقه نماز قضا [احكام] نماز قضاي پدر و مادر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت [احكام] [احكام] شرايط امام جماعت احكام جماعت نماز آيات نماز عيد فطر و قربان ترجمه ي نماز اجير گرفتن براي نماز احكام روزه [روزه] [روزه ] چيزهايي كه روزه را باطل مي كند اشاره اشاره 1 - خوردن و آشاميدن 2 - جماع 3 - استمناء 4 - دروغ بستن به خدا و پيغمبر 5 - رساندن غبار غليظ به حلق 6 - فرو بردن سر در آب 7 - باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح 8 - اماله كردن 9 - قي كردن عمدي احكام چيزهايي كه روزه را باطل مي كند آنچه براي روزه دار مكروه ست جاهايي كه قضا و كفاره واجب است كفاره ي روزه احكام روزه ي قضا احكام روزه ي مسافر راه ثابت شدن اوّل ماه روزه هاي حرام و مكروه روزه هاي مستحب مواردي كه مستحب است انسان از كارهايي كه روزه را باطل مي كند خود داري نمايد احكام خمس [در هفت چيز خمس واجب مي شود (درآمدهاي خمس):] اشاره 1 - منفعت كسب 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهري كه به واسطه ي فرو رفتن در دريا به دست مي آيد 6 - غنيمت 7 - زميني كه كافر ذمّي از مسلمان بخرد مصرف خمس احكام زكات [زكات نُه چيز واجب است] اشاره [1 تا 4؛ ] زكات گندم و جو و خرما و كشمش [8 تا 9؛ ] [زكات طلا و نقره] نصاب طلا نصاب نقره [5 تا 7؛ ] زكات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات زكات فطره مصرف زكات فطره احكام حج [ شرايط وجوب حج] اشاره [احكام] احكام خريد و فروش چيزهايي كه در خريد و فروش مستحب است [جهل به صحت يا بطلان معامله] معاملات مكروه معاملات حرام شرايط جنس و عوض آن صيغه ي خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله ي سلف شرايط معامله ي سلف احكام معامله ي سلف احكام شركت احكام صلح احكام اجاره [برخي احكام] شرايط مالي كه آن را اجاره مي دهند شرايط استفاده اي كه مال را براي آن اجاره مي دهند مسائل متفرقه ي اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كساني كه نمي توانند در مال خود تصرف كنند احكام وكالت [وكالت ] احكام قرض [استحباب قرض ] احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه (امانت) احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج و زناشويي [و محارم و طلاق و رجوع … ] اشاره احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرايط عقد عيب هايي كه به واسطه ي آنها مي شود عقد را به هم زد عدّه اي از زن ها كه ازدواج با آنها حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه ي زناشويي احكام شير دادن [كساني كه با شير خوردن بچه به او محرم مي شوند] شرايط شير دادني كه علت محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه ي شير دادن احكام طلاق احكام رجوع كردن احكام غصب [غصب ] احكام مالي كه انسان آن را پيدا مي كند احكام سر بريدن و شكار [و صيد] كردن حيوانات [برخي احكام] دستور سر بريدن حيوانات شرائط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهايي كه موقع سر بريدن حيوانات مستحب است چيزهايي كه در كشتن حيوانات مكروه ست احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكاري صيد ماهي صيد ملخ احكام خوردني ها و آشاميدني ها [برخي احكام] [اجزاء حرام حيوانات حلال گوشت] چيزهايي كه موقع غذا خوردن مستحب است چند چيز در غذا خوردن مكروه است: مستحبات آب آشاميدن مكروهات آب آشاميدن احكام نذر و عهد احكام قسم خوردن اشاره [شروط قسم] [ساير احكام] احكام وقف احكام وصيت احكام ارث [خويشاني كه ارث مي برند] اشاره ارث دسته ي اوّل؛ [پدر و مادر و اولاد ميت ] ارث دسته ي دوم؛ [جد، جده، خواهر و برادر ] ارث دسته ي سوم؛ [عمو و عمه و دايي و خاله و اولاد آنان ] ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدود اشاره احكام ديه مسائل متفرقه اشاره

قرائت

قرائت
مسأله 987: در ركعت اوّل و دوم نمازهاي واجب يوميه، انسان بايد اوّل حمد و بعد از آن يك سوره ي تمام بخواند.
مسأله 988: اگر وقت نماز تنگ باشد، يا انسان ناچار شود كه سوره را نخواند، مثلاً بترسد كه اگر سوره را بخواند دزد يا درنده، يا چيز ديگري به او صدمه بزند، نبايد سوره را بخواند.
مسأله 989: اگر عمداً سوره را پيش از حمد بخواند، نمازش باطل است و اگر اشتباهاً سوره را پيش از حمد بخواند و در بين آن يادش بيايد، بايد سوره را رها كند و بعد از خواندنِ حمد، سوره را از اوّل بخواند.
مسأله 990: اگر حمد و سوره يا يكي از آنها را فراموش كند و بعد از رسيدن به ركوع بفهمد، نمازش صحيح است.
مسأله 991: اگر پيش از آن كه براي ركوع خم شود، بفهمد كه حمد و سوره را نخوانده بايد بخواند و [نيز] اگر بفهمد سوره را نخوانده، بايد فقط سوره را بخواند؛ ولي اگر بفهمد حمد تنها را نخوانده، بايد اوّل حمد و بعد از آن دوباره سوره را بخواند و نيز اگر خم شود و پيش از آن كه به ركوع برسد، بفهمد حمد و سوره، يا سوره تنها و يا حمد تنها را نخوانده، بايد بايستد و به همين دستور عمل نمايد.
مسأله 992: اگر در نماز يكي از چهار سوره اي را كه آية سجده دارد و در مسأله 361 گفته شد عمداً بخواند، نمازش باطل است.
مسأله 993: اگر اشتباهاً مشغول خواندن سوره اي شود كه سجده ي واجب دارد، چنانچه پيش از رسيدن به آية سجده بفهمد، بايد آن سوره را رها كند و سوره ي ديگر بخواند و اگر بعد از خواندن آية سجده بفهمد، مي تواند سوره را تمام كند و بعد از نماز سجده ي آن را به جا آورد.
مسأله 994: اگر در نماز آية سجده را بشنود، نمازش صحيح است و بايد بعد از نماز سجده ي آن را به جا آورد.
مسأله 995: در نماز مستحبي خواندن سوره لازم نيست، اگر چه آن نماز به واسطه ي نذر كردن واجب شده باشد، ولي در بعضي از نمازهاي مستحبي مثل نماز وحشت كه سوره ي مخصوصي دارد، اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار كرده باشد، بايد همان سوره را بخواند.
مسأله 996: در نماز جمعه و در نماز ظهر روز جمعه مستحب است در ركعت اوّل بعد از حمد سوره ي «جمعه» و در ركعت دوم بعد از حمد سوره ي «منافقين» بخواند و اگر مشغول يكي از اينها شود، بنا بر احتياط واجب نمي تواند آن را رها كند و سوره ي ديگر بخواند.
مسأله 997: اگر بعد از حمد مشغول خواندن سوره ي «قُل هُوَ اللهُ اَحَدٌ» يا سوره ي «قُلْ يا اَيهَا الكافِرُونَ» شود، نمي تواند آن را رها كند و سوره ي ديگر بخواند، ولي در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه، اگر از روي فراموشي به جاي سوره ي «جمعه» و «منافقين»، يكي از اين دو سوره را بخواند، تا به نصف نرسيده، مي تواند آن را رها كند و سوره ي «جمعه» و «منافقين» را بخواند.
مسأله 998: اگر در نماز جمعه يا نماز ظهر روز جمعه عمداً سوره ي «قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ» يا سوره ي «قُلْ يا اَيها الكافِرُونَ» بخواند، اگر چه به نصف نرسيده باشد، بنا بر احتياط واجب نمي تواند رها كند و سوره ي «جمعه» و «منافقين» را بخواند.
مسأله 999: اگر در نماز غير سوره ي «قُلْ هُوَ اَللهُ اَحَدُ» و «قُلْ يا اَيهَا الكافِرُونَ» سوره ي ديگري بخواند، تا به نصف نرسيده مي تواند رها كند و سوره ي ديگر بخواند.
مسأله 1000: اگر مقداري از سوره را فراموش كند، يا از روي ناچاري مثلاً به واسطه ي تنگي وقت يا جهت ديگر نشود آن را تمام نمايد، مي تواند آن سوره را رها كند و سوره ي ديگر بخواند، اگر چه از نصف گذشته باشد، يا سوره اي را كه مي خوانده «قُلْ هُوَ اَللهُ اَحَدُ» يا «قُلْ يا اَيهُا الكافِروُنَ» باشد.
مسأله 1001: بر مرد واجب است حمد و سوره ي نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند و بر مرد و زن واجب است حمد و سوره ي نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانند.
مسأله 1002: مرد بايد در نماز صبح و مغرب و عشا مواظب باشد كه تمام كلمات حمد و سوره حتي حرف آخر آنها را بلند بخواند.
مسأله 1003: زن مي تواند حمد و سوره ي نماز صبح و مغرب و عشا را بلند يا آهسته بخواند، ولي اگر نامحرم صدايش را بشنود، بنا بر احتياط واجب بايد آهسته بخواند.
مسأله 1004: اگر در جايي كه بايد نماز را بلند خواند عمداً آهسته بخواند، يا در جايي كه بايد آهسته خواند عمداً بلند بخواند، نمازش باطل است، ولي اگر از روي فراموشي يا ندانستن مسأله باشد صحيح است و اگر در بين خواندن حمد و سوره هم بفهمد اشتباه كرده، لازم نيست مقداري را كه خوانده دوباره بخواند.
مسأله 1005: اگر كسي در خواندن حمد و سوره بيشتر از معمول صدايش را بلند كند مثل آن كه آنها را با فرياد بخواند نمازش باطل است.
مسأله 1006: انسان بايد نماز را ياد بگيرد كه غلط نخواند و كسي كه به هيچ قسم نمي تواند صحيح آن را ياد بگيرد، بايد هر طور كه مي تواند بخواند و احتياط مستحب آن است كه نماز را به جماعت به جا آورد.
مسأله 1007: كسي كه حمد و سوره و چيزهاي ديگر نماز را به خوبي نمي داند و مي تواند ياد بگيرد، چنانچه وقت نماز وسعت دارد بايد ياد بگيرد و اگر وقت تنگ است بنا بر احتياط واجب در صورتي كه ممكن باشد بايد نمازش را به جماعت بخواند.
مسأله 1008: مزد گرفتن براي ياد دادن واجباتِ نماز حرام است، ولي براي مستحبات آن اشكال ندارد.
مسأله 1009: اگر يكي از كلمات حمد يا سوره را نداند، يا عمداً آن را نگويد، يا به جاي حرفي حرف ديگر بگويد، مثلاً به جاي «ض» «ظ» بگويد، يا جايي كه بايد بدون زير و زِبَر [كسره و فتحه] خوانده شود، زير و زبر بدهد، يا تشديد را نگويد، نماز او باطل است.
مسأله 1010: اگر انسان كلمه اي را صحيح بداند و در نماز همانطور بخواند و بعد بفهمد غلط خوانده، بايد دوباره نماز را بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 1011: اگر زير و زِبَر كلمه اي را نداند، يا نداند مثلاً كلمه اي به «س» است يا به «ص» بايد ياد بگيرد و چنانچه دو جور يا بيشتر بخواند، مثل آن كه در «إهدِنَا الصِّراطَ المُستَقيمَ»، مستقيم را يك مرتبه با «سين» و يك مرتبه با «صاد» بخواند، نمازش باطل است.
مسأله 1012: اگر در كلمه اي «واو» باشد و حرف قبل از «واو» در آن كلمه پيش [ضمه] داشته باشد و حرف بعد از «واو» در آن كلمه همزه (ء ) باشد، مثل كلمه «سوء» بايد آن «واو» را مد بدهد (يعني آن را بكشد) و همچنين اگر در كلمه اي «الف» باشد و حرف قبل از «الف» در آن كلمه زِبَر [فتحه] داشته باشد و حرف بعد از «الف» در آن كلمه همزه باشد، مثل «جاء»، بايد الف آن را بكشد و نيز اگر در كلمه اي «ي» باشد و حرف قبل از «ي» در آن كلمه زير [كسره] داشته باشد و حرف بعد از «ي» در آن كلمه همزه باشد مثل «جيء»، بايد «ي» را با مد بخواند و اگر بعد از اين «واو» و «الف» و «ي» به جاي همزه (ء ) حرفي باشد كه ساكن است (يعني زير و زبر و پيش ندارد )، باز هم بايد اين سه حرف را با مد بخواند، مثلاً در «و لَا الضّالّين» كه بعد از «الف» حرف لام ساكن است، بايد «الف» آن را با مد بخواند و چنانچه به دستوري كه گفته شد رفتار نكند، احتياط واجب آن است كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند.
مسأله 1013: احتياط واجب آن است كه در نماز وقف به حركت و وصل به سكون ننمايد و معني وقف به حركت آن است كه زير يا زبر يا پيش آخر كلمه اي را بگويد و بين آن كلمه و كلمة بعدش فاصله دهد؛ مثلاً بگويد:
«الرَّحمنِ الرَّحِيمِ» و ميم «اَلرَّحِيمِ» را زير بدهد و بعد قدري فاصله دهد و بگويد:
«مالِكِ يومِ الدّينِ». و معني وصل به سكون آن است كه زير يا زبر يا پيش كلمه اي را نگويد و آن كلمه را به كلمة بعد بچسباند، مثل آن كه بگويد:
«اَلرَّحمنِ اَلرَّحِيم» و ميم «اَلرَّحِيم» را زير ندهد و فوراً «مالِكِ يومِ الدّين» را بگويد.
مسأله 1014: در ركعت سوم و چهارم نماز مي تواند فقط يك حمد بخواند، يا بنا بر احتياط واجب سه مرتبه تسبيحات اربعه بگويد، يعني سه مرتبه بگويد:
«سُبْحانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلا اللهُ وَ اللهُ اَكْبَرَ» و مي تواند در يك ركعت حمد و در ركعت ديگر تسبيحات بگويد و بهتر است در هر دو ركعت تسبيحات بخواند.
مسأله 1015: در تنگي وقت بايد تسبيحات اربعه را يك مرتبه بگويد.
مسأله 1016: بر مرد و زن واجب است كه در ركعت سوم و چهارم نماز، حمد يا تسبيحات را آهسته بخوانند.
مسأله 1017: اگر در ركعت سوم و چهارم حمد بخواند، بنا بر احتياط واجب بايد «بسم اللهِ» آن را هم آهسته بگويد.
مسأله 1018: كسي كه نمي تواند تسبيحات را ياد بگيرد يا درست بخواند، بايد در ركعت سوم و چهارم حمد بخواند.
مسأله 1019: اگر در دو ركعت اوّل نماز به خيال اين كه دو ركعت آخر است تسبيحات بگويد، چنانچه پيش از ركوع بفهمد بايد حمد و سوره را بخواند و اگر در ركوع يا بعد از ركوع بفهمد، نمازش صحيح است.
مسأله 1020: اگر در دو ركعت آخر نماز به خيال اين كه در دو ركعت اوّل است حمد بخواند، يا در دو ركعت اوّل نماز با اين كه گمان مي كرده در دو ركعت آخر است حمد بخواند؛ چه پيش از ركوع بفهمد چه بعد از آن، نمازش صحيح است.
مسأله 1021: اگر در ركعت سوم يا چهارم مي خواست حمد بخواند تسبيحات به زبانش آمد، يا مي خواست تسبيحات بخواند حمد به زبانش آمد، بايد آن را رها كند و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند، ولي اگر عادتش خواندن چيزي بوده كه به زبانش آمده، مي تواند همان را تمام كند و نمازش صحيح است.
مسأله 1022: كسي كه عادت دارد در ركعت سوم و چهارم تسبيحات بخواند، اگر بدون قصد مشغول خواندن حمد شود، بايد آن را رها كند و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند.
مسأله 1023: در ركعت سوم و چهارم مستحب است بعد از تسبيحات استغفار كند، مثلاً بگويد:
«اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّي وَ اَتوُبُ اِلَيه» يا بگويد:
«اللّهُمَّ اغْفِرْ لِي» و كسي كه مشغول گفتن استغفار است، اگر شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، چنانچه عادت داشته در نماز فقط بعد از خواندن تسبيحات استغفار كند، بايد به شك خود اعتنا ننمايد؛ اگر در جاهاي ديگر نماز هم استغفار مي كرده، بايد حمد يا تسبيحات را بخواند و نيز اگر نمازگزار پيش از خم شدن براي ركوع در حالي كه مشغول گفتن استغفار نيست، شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، بايد حمد يا تسبيحات را بخواند.
مسأله 1024: اگر در ركوع ركعت سوم يا چهارم، يا در حال رفتن به ركوع شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1025: هرگاه شك كند كه آيه يا كلمه اي را درست گفته يا نه، اگر به چيزي كه بعد از آن است مشغول نشده، بايد آن آيه يا كلمه را به طور صحيح بگويد و اگر به چيزي كه بعد از آن است مشغول شده، چنانچه آن چيز ركن باشد، مثل آن كه در ركوع شك كند كه فلان كلمه از سوره را درست گفته يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر ركن نباشد، مثلاً موقع گفتن «اَللهُ الصَّمَدْ» شك كند كه «قُل هُوَ اللهُ اَحَدٌ» را درست گفته يا نه، باز هم مي تواند به شك خود اعتنا نكند، ولي اگر احتياطاً آن آيه يا كلمه را به طور صحيح بگويد، اشكال ندارد و اگر چند مرتبه هم شك كند، مي تواند چند بار بگويد، اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگويد، بنا بر احتياط واجب بايد نمازش را دوباره بخواند.
مسأله 1026: مستحب است در ركعت اوّل، پيش از خواندن حمد بگويد:
«اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجِيم» و در ركعت اوّل و دوم نماز ظهر و عصر، «بسم الله» را بلند بگويد و حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آيه وقف كند، يعني آن را به آيه بعد نچسباند و در حال خواندن حمد و سوره به معناي آيه توجّه داشته باشد، اگر نماز را به جماعت مي خواند بعد از تمام شدن حمدِ امام و اگر فُرادي مي خواند بعد از آن كه حمد خودش تمام شد بگويد:
«اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» و بعد از خواندن سوره ي «قُل هُوَ اَللهُ اَحَدٌ» يك يا دو يا سه مرتبه «كَذلِكَ اللهُ رَبِّي» يا سه مرتبه
«كَذلِكَ اَللهُ رَبُّنا» بگويد، بعد از خواندن سوره كمي صبر كند، بعد تكبير پيش از ركوع را بگويد يا قنوت را بخواند.
مسأله 1027: مستحب است در تمام نمازها در ركعت اوّل، سوره ي «اِنّا اَنزَلناهُ» و در ركعت دوم سوره ي «قُل هُوَ اَللهُ اَحَدٌ» را بخواند.
مسأله 1028: مكروه است انسان در تمام نمازهاي يك شبانه روز سوره ي «قُل هُوَ اَللهُ اَحَدٌ» را نخواند.
مسأله 1029: خواندن سوره ي «قُل هُوَ اَللهُ اَحَدٌ» به يك نفس مكروه است.
مسأله 1030: سوره اي را كه در ركعت اوّل خوانده مكروه است كه در ركعت دوم بخواند، ولي اگر سوره ي «قُل هُوَ اَللهُ اَحَدٌ» را در هر دو ركعت بخواند مكروه نيست.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم