احکام شرعی
آيت الله العظمی سيد حسين بروجردي
آيت الله العظمی سيد حسين بروجردي
آيت الله العظمی سيد حسين بروجردي

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی سيد حسين بروجردي

احكام تقليد اشاره احكام طهارت آب مطلق و مضاف [انواع آب مطلق] اشاره 1 - آب كر 2 - آب قليل 3 - آب جاري 4 - آب باران 5 - آب چاه احكام آب ها احكام تخلّي (بول و غائط كردن) استبراء نجاسات [نجاسات ] اشاره 1 و 2 - بول و غائط 3 - مني 4 - مردار 5 - خون 6 و 7– سگ و خوك 8 – كافر 9 - شراب 10 – فقاع 11 و 12 – عرق جُنُب از حرام و عرق حيوان نجاست خوار راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاي پاك احكام نجاسات مطهّرات اشاره 1 - آب 2 - زمين 3 - آفتاب 4 - استحاله 5 - كم شدن دو سوم آب انگور 6 - انتقال 7 - اسلام 8 - تبعيت 9 - برطرف شدن عين نجاست 10 - استبراء حيوان نجاست خوار 11 - غائب شدن مسلمان احكام ظرف ها وضو [برخي احكام] شرايط صحيح بودن وضو سيزده چيز است: شرط اوّل؛ شرط دوم؛ آن كه مطلق باشد. شرط سوم؛ آن كه آب وضو و فضايي كه در آن وضو مي گيرد، مباح باشد. شرط چهارم؛ آن كه ظرف آب وضو مباح باشد. شرط پنجم؛ آن كه ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد. شرط ششم؛ آن كه اعضاء وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد. شرط هفتم؛ آن كه وقت براي وضو و نماز كافي باشد. شرط هشتم؛ [قربة الي الله] اشاره شرط نهم؛ [ترتيب] شرط دهم؛ [موالات] اشاره شرط يازدهم؛ [وضو را خود انسان انجام دهد ] اشاره شرط دوازدهم؛ [استعمال آب مانعي نداشته باشد] اشاره شرط سيزدهم؛ [در اعضاي وضو مانعي از رسيدن آب نباشد] اشاره احكام وضو احكام وضوي جبيره [جبيره ] احكام جنابت [احكام] چيزهايي كه بر جنب حرام است چيزهايي كه بر جنب مكروه ست غسل جنابت غسل ترتيبي غسل ارتماسي احكام غسل كردن استحاضه [استحاضه] استحاضه سه قسم است: احكام استحاضه حيض [حيض] احكام حائض اقسام زن هاي حائض 1 - صاحب عادت وقتيه و عدديه 2 - صاحب عادت وقتيه 3 - صاحب عادت عدديه 4 - مضطربه 5 - مبتدئه 6 - ناسِيه مسائل متفرقه ي حيض نفاس غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ [مستحبات بعد از مرگ] احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت [احكام] دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت [خواندن نماز ميت در مساجد] احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت غسل هاي مستحب تيمّم [موارد انجام تيمم] اشاره اوّل از موارد تيمّم اشاره دوم از موارد تيمّم سوم از موارد تيمّم چهارم از موارد تيمّم پنجم از موارد تيمّم ششم از موارد تيمّم هفتم از موارد تيمّم چيزهايي كه تيمّم به آنها صحيح است دستور تيمّم بدل از وضو دستور تيمّم بدل از غسل احكام تيمّم [استحباب اعاده ي نمازهايي كه با تيمم خوانده شده] احكام نماز اشاره نمازهاي واجب اشاره نمازهاي واجب يوميه اشاره وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهايي كه بايد به ترتيب خوانده شود [برگرداندن نيت از نماز قضا به نماز ادا. … ] نمازهاي مستحب اشاره [نافله ي شب] وقت نافله هاي يوميه احكام قبله پوشانيدن بدن در نماز [احكام پوشش] لباس نمازگزار [ شرايط لباس نمازگزار ] اشاره شرط اوّل شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم [لباس در حال ناچاري] [ساير احكام لباس نمازگزار] مواردي كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايي كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايي كه در لباس نمازگزار مكروه ست مكان نمازگزار [ شرايط مكان نمازگزار] اشاره شرط اوّل؛ آن كه مباح باشد. شرط دوم؛ [بي حركتي مكان نماز] شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم شرط هفتم شرط هشتم شرط نهم شرط دهم [احكام نماز در برخي مكانهاي خاص] جاهايي كه نماز خواندن در آنها مستحب است جاهايي كه نماز خواندن در آنها مكروه ست احكام مسجد اذان و اقامه واجبات نماز اشاره [اركان نماز] اشاره نيت تكبيرة الاحرام قيام (ايستادن) قرائت ركوع سجود [برخي احكام] چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن [ساير واجبات نماز] تشهّد سلام نماز ترتيب موالات [مستحبات نماز] قنوت تعقيب نماز مبطلات نماز اشاره اوّل: دوم: اشاره سوم: اشاره چهارم: پنجم: اشاره ششم: اشاره هفتم: اشاره هشتم: نهم: اشاره دهم: اشاره يازدهم: دوازدهم: اشاره چيزهايي كه در نماز مكروه ست مواردي كه مي شود نماز واجب را شكست شكّيات نماز اشاره شك هاي باطل شك هايي كه نبايد به آنها اعتنا كرد اشاره 1 - شك در چيزي كه محل آن گذشته ست 2 - شك بعد از سلام 3 - شك بعد از وقت 4 - كثيرالشك (كسي كه زياد شك مي كند) 5 - شك امام و مأموم 6 - شك در نماز مستحبي شك هاي صحيح نماز احتياط سجده ي سهو [احكام] دستور سجده ي سهو كم و زياد كردن اجزاء و شرائط نماز نماز مسافر [ شرايط شكسته به جا آوردن نماز] اشاره شرط اوّل: اشاره شرط دوم: اشاره شرط سوم: اشاره شرط چهارم: اشاره شرط پنجم: اشاره شرط ششم: اشاره شرط هفتم: اشاره شرط هشتم: اشاره [ساير احكام] مسائل متفرقه نماز قضا [احكام] نماز قضاي پدر و مادر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت [احكام] [احكام] شرايط امام جماعت احكام جماعت نماز آيات نماز عيد فطر و قربان ترجمه ي نماز اجير گرفتن براي نماز احكام روزه [روزه] [روزه ] چيزهايي كه روزه را باطل مي كند اشاره اشاره 1 - خوردن و آشاميدن 2 - جماع 3 - استمناء 4 - دروغ بستن به خدا و پيغمبر 5 - رساندن غبار غليظ به حلق 6 - فرو بردن سر در آب 7 - باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح 8 - اماله كردن 9 - قي كردن عمدي احكام چيزهايي كه روزه را باطل مي كند آنچه براي روزه دار مكروه ست جاهايي كه قضا و كفاره واجب است كفاره ي روزه احكام روزه ي قضا احكام روزه ي مسافر راه ثابت شدن اوّل ماه روزه هاي حرام و مكروه روزه هاي مستحب مواردي كه مستحب است انسان از كارهايي كه روزه را باطل مي كند خود داري نمايد احكام خمس [در هفت چيز خمس واجب مي شود (درآمدهاي خمس):] اشاره 1 - منفعت كسب 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهري كه به واسطه ي فرو رفتن در دريا به دست مي آيد 6 - غنيمت 7 - زميني كه كافر ذمّي از مسلمان بخرد مصرف خمس احكام زكات [زكات نُه چيز واجب است] اشاره [1 تا 4؛ ] زكات گندم و جو و خرما و كشمش [8 تا 9؛ ] [زكات طلا و نقره] نصاب طلا نصاب نقره [5 تا 7؛ ] زكات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات زكات فطره مصرف زكات فطره احكام حج [ شرايط وجوب حج] اشاره [احكام] احكام خريد و فروش چيزهايي كه در خريد و فروش مستحب است [جهل به صحت يا بطلان معامله] معاملات مكروه معاملات حرام شرايط جنس و عوض آن صيغه ي خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله ي سلف شرايط معامله ي سلف احكام معامله ي سلف احكام شركت احكام صلح احكام اجاره [برخي احكام] شرايط مالي كه آن را اجاره مي دهند شرايط استفاده اي كه مال را براي آن اجاره مي دهند مسائل متفرقه ي اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كساني كه نمي توانند در مال خود تصرف كنند احكام وكالت [وكالت ] احكام قرض [استحباب قرض ] احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه (امانت) احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج و زناشويي [و محارم و طلاق و رجوع … ] اشاره احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرايط عقد عيب هايي كه به واسطه ي آنها مي شود عقد را به هم زد عدّه اي از زن ها كه ازدواج با آنها حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه ي زناشويي احكام شير دادن [كساني كه با شير خوردن بچه به او محرم مي شوند] شرايط شير دادني كه علت محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه ي شير دادن احكام طلاق احكام رجوع كردن احكام غصب [غصب ] احكام مالي كه انسان آن را پيدا مي كند احكام سر بريدن و شكار [و صيد] كردن حيوانات [برخي احكام] دستور سر بريدن حيوانات شرائط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهايي كه موقع سر بريدن حيوانات مستحب است چيزهايي كه در كشتن حيوانات مكروه ست احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكاري صيد ماهي صيد ملخ احكام خوردني ها و آشاميدني ها [برخي احكام] [اجزاء حرام حيوانات حلال گوشت] چيزهايي كه موقع غذا خوردن مستحب است چند چيز در غذا خوردن مكروه است: مستحبات آب آشاميدن مكروهات آب آشاميدن احكام نذر و عهد احكام قسم خوردن اشاره [شروط قسم] [ساير احكام] احكام وقف احكام وصيت احكام ارث [خويشاني كه ارث مي برند] اشاره ارث دسته ي اوّل؛ [پدر و مادر و اولاد ميت ] ارث دسته ي دوم؛ [جد، جده، خواهر و برادر ] ارث دسته ي سوم؛ [عمو و عمه و دايي و خاله و اولاد آنان ] ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدود اشاره احكام ديه مسائل متفرقه اشاره

چيزهايي كه روزه را باطل مي كند

چيزهايي كه روزه را باطل مي كند
اشاره
مسأله 1581:
اشاره
نُه چيز روزه را باطل مي كند:
اوّل: خوردن و آشاميدن.
دوم: جماع.
سوم: استمناء و استمناء: آن است كه انسان با خود كاري كند كه مني از او بيرون آيد.
چهارم: دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر عَلَيْهم ُالسَّلَام.
پنجم: رساندن غبار غليظ به حلق.
ششم: فرو بردن تمام سر در آب.
هفتم: باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح.
هشتم: اماله كردن با چيزهاي روان.
نهم: قي كردن. و احكام اينها در مسائل آينده گفته مي شود.
1 - خوردن و آشاميدن
مسأله 1582: اگر روزه دار عمداً چيزي را بخورد يا بياشامد، روزه ي او باطل مي شود، چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد مثل نان و آب، چه معمول نباشد مثل خاك و شيره ي درخت و چه كم باشد يا زياد، حتّي اگر مسواك را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد، روزه ي او باطل مي شود، مگر اين كه رطوبت مسواك در آب دهان به طوري از بين برود كه رطوبت خارج به آن گفته نشود.
مسأله 1583: اگر موقعي كه مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، بايد لقمه را از دهان بيرون آورد و چنانچه عمداً فرو برد روزه اش باطل است و به دستوري كه بعداً گفته خواهد شد، كفّاره هم بر او واجب مي شود.
مسأله 1584: اگر روزه دار سهواً چيزي بخورد يا بياشامد، روزه اش باطل نمي شود.
مسأله 1585: احتياط واجب آن است كه روزه دار از استعمال آمپولي كه به جاي دوا و غذا به كار مي رود خود داري كند، ولي تزريق آمپولي كه عضو را بي حس مي كند، اشكال ندارد.
مسأله 1586: اگر روزه ي دار چيزي را كه لاي دندان مانده است عمداً فرو ببرد، روزه اش باطل مي شود.
مسأله 1587: كسي كه مي خواهد روزه بگيرد، لازم نيست پيش از اذان دندان هايش را خلال كند، ولي اگر بداند غذايي كه لاي دندان مانده در روز فرو مي رود، چنانچه خلال نكند و چيزي از آن فرو رود، روزه اش باطل مي شود.
مسأله 1588: فرو بردن آب دهان، اگر چه به واسطه ي خيال كردنِ ترشي و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمي كند.
مسأله 1589: فرو بردن اخلاط سر و سينه، تا به فضاي دهان نرسيده اشكال ندارد، ولي اگر داخل فضاي دهان شود، احتياط واجب آن است كه آن را فرو نبرند.
مسأله 1590: اگر روزه دار به قدري تشنه شود كه بترسد از تشنگي بميرد، مي تواند به اندازه اي كه از مردن نجات پيدا كند آب بياشامد، ولي روزه ي او باطل مي شود و اگر ماه رمضان باشد، بايد در بقية روز از به جا آوردن كاري كه روزه را باطل مي كند خود داري نمايد.
مسأله 1591: جويدن غذا براي بچه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند اينها كه معمولاً به حلق نمي رسد، اگر چه اتفاقاً به حلق برسد روزه را باطل نمي كند، ولي اگر انسان از اوّل بداند كه به حلق مي رسد، روزه اش باطل مي شود و بايد قضاي آن را بگيرد و كفاره هم بر او واجب است.
مسأله 1592: انسان نمي تواند براي ضعف روزه را بخورد، ولي اگر ضعف او به قدريست كه معمولاً نمي شود آن را تحمّل كرد، خوردن روزه اشكال ندارد.
2 - جماع
مسأله 1593: جماع روزه را باطل مي كند، اگر چه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و مني هم بيرون نيايد.
مسأله 1594: اگر كمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و مني هم بيرون نيايد، روزه باطل نمي شود.
مسأله 1595: اگر شك كند كه به اندازه ي ختنه گاه داخل شده يا نه، روزه ي او صحيح است.
مسأله 1596: اگر فراموش كند كه روزه است و جماع نمايد، يا او را به جماع مجبور نمايند، روزه ي او باطل نمي شود؛ ولي چنانچه در بين جماع يادش بيايد، يا ديگر مجبور نباشد، بايد فوراً از حال جماع خارج شود و اگر خارج نشود روزه ي او باطل است.
3 - استمناء
مسأله 1597: اگر روزه دار استمناء كند يعني با خود كاري كند كه مني از او بيرون آيد، روزه اش باطل مي شود.
مسأله 1598: اگر بي اختيار از او مني بيرون آيد، روزه اش باطل نيست، ولي اگر كاري كند كه بي اختيار مني از او بيرون آيد، روزه اش باطل مي شود.
مسأله 1599: هرگاه روزه دار بداند كه اگر در روز بخوابد محتلم مي شود يعني در خواب مني از او بيرون مي آيد بنا بر احتياط واجب بايد نخوابد، ولي در صورتي كه به سبب نخوابيدن به زحمت بيفتد، اگر بخوابد روزه اش باطل نمي شود.
مسأله 1600: اگر روزه دار در حال بيرون آمدن مني از خواب بيدار شود، واجب نيست از بيرون آمدن آن جلوگيري كند.
مسأله 1601: روزه داري كه محتلم شده مي تواند بول كند و به دستوري كه در مسأله 73 گفته شد استبراء نمايد، اگر چه بداند به واسطه ي بول يا استبراء كردن باقيمانده ي مني از مجري بيرون مي آيد.
مسأله 1602: روزه داري كه محتلم شده، اگر بداند مني در مجري مانده و در صورتي كه پيش از غسل بول نكند، بعد از غسل مني از او بيرون مي آيد، بنا بر احتياط واجب بايد پيش از غسل بول كند.
مسأله 1603: كسي كه مي داند كه اگر عمداً مني از خود بيرون آورد روزه اش باطل مي شود، در صورتي كه به قصد بيرون آمدن مني با كسي بازي و شوخي كند، اگر چه مني از او بيرون نيايد، بنا بر احتياط واجب بايد روزه را تمام كند و قضا هم بنمايد.
مسأله 1604: اگر روزه دار بدون قصد بيرون آمدن مني با كسي بازي و شوخي كند، چنانچه اطمينان دارد كه مني از او خارج نمي شود، اگر چه اتفاقاً مني بيرون آيد روزه ي او صحيح است، ولي اگر اطمينان ندارد، در صورتي كه مني از او بيرون آيد روزه اش باطل است.
4 - دروغ بستن به خدا و پيغمبر
مسأله 1605: اگر روزه دار به گفتن يا به نوشتن يا به اشاره و مانند اينها، به خدا و پيغمبران و جانشينان پيغمبران عمداً نسبت دروغ بدهد، اگر چه فوراً بگويد دروغ گفتم يا توبه كند، روزه ي او باطل است و احتياط واجب آن است كه به حضرت زهرا عَلَيْهاالسَّلَام هم نسبت دروغ ندهد.
مسأله 1606: اگر بخواهد خبري را كه نمي داند راست است يا دروغ نقل كند، بنا بر احتياط واجب بايد از كسي كه آن خبر را گفته، يا از كتابي كه آن خبر در آن نوشته شده نقل نمايد.
مسأله 1607: اگر چيزي را به اعتقاد اين كه راست است از قول خدا يا پيغمبر نقل كند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزه اش باطل نمي شود.
مسأله 1608: اگر بداند دروغ بستن به خدا و پيغمبر روزه را باطل مي كند و چيزي را كه مي داند دروغ است به آنان نسبت دهد و بعداً بفهمد آنچه را كه گفته راست بوده، احتياط واجب آن است كه روزه را تمام كند و قضاي آن را هم به جا آورد.
مسأله 1609: اگر دروغي را كه ديگري ساخته عمداً به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر نسبت دهد، روزه اش باطل مي شود؛ ولي اگر از قول كسي كه آن دروغ را ساخته نقل كند اشكال ندارد.
مسأله 1610: اگر از روزه دار بپرسند كه آيا پيغمبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم چنين مطلبي فرموده اند؟ و او جايي كه در جواب بايد بگويد: نه، عمداً بگويد: بلي، يا جايي كه بايد بگويد: بلي، عمداً بگويد: نه، روزه اش باطل مي شود.
مسأله 1611: اگر از قول خدا يا پيغمبر حرف راستي را بگويد بعد بگويد: دروغ گفتم، يا در شب دروغي را به آنان نسبت دهد و فرداي آن، كه روزه مي باشد بگويد: آنچه ديشب گفتم راست است، روزه اش باطل مي شود.
5 - رساندن غبار غليظ به حلق
مسأله 1612: رساندن غبار غليظ به حلق روزه را باطل مي كند، چه غبار چيزي باشد كه خوردن آن حلال است مثل آرد، يا غبار چيزي باشد كه خوردن آن حرام است مثل خاك و بنا بر احتياط واجب بايد غباري را هم كه غليظ نيست به حلق نرساند.
مسأله 1613: اگر به واسطه ي باد، غبار غليظي پيدا شود و انسان با اين كه متوجه است، مواظبت نكند و به حلق برسد، روزه اش باطل مي شود.
مسأله 1614: احتياط واجب آن است كه روزه دار بخار غليظ و دود سيگار و تنباكو و مانند اينها را هم به حلق نرساند.
مسأله 1615: اگر مواظبت نكند و غبار يا بخار يا دود و مانند اينها داخل حلق شود، چنانچه يقين داشته كه به حلق نمي رسد، روزه اش صحيح است و اگر گمان مي كرده كه به حلق نمي رسد، بنا بر احتياط واجب بايد آن روزه را قضا كند.
مسأله 1616: اگر فراموش كند كه روزه است و مواظبت نكند، يا بي اختيار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزه اش باطل نمي شود و چنانچه ممكن است بايد آن را بيرون آورد.
6 - فرو بردن سر در آب
مسأله 1617: اگر روزه دار عمداً تمام سر را در آب فرو برد، اگر چه باقي بدن او از آب بيرون باشد، روزه اش باطل مي شود، ولي اگر تمام بدن را آب بگيرد و مقداري از سر بيرون باشد، روزه باطل نمي شود.
مسأله 1618: اگر نصف سر را يك دفعه و نصف ديگر آن را دفعه ديگر در آب فرو برد، روزه اش باطل نمي شود.
مسأله 1619: اگر شك كند كه تمام سر زير آب رفته يا نه، روزه اش صحيح است.
مسأله 1620: اگر تمام سر زير آب به رود ولي مقداري از موها بيرون بماند، روزه اش باطل مي شود.
مسأله 1621: اگر سر را در گلاب فرو برد روزه باطل مي شود و احتياط واجب آن است كه سر را در آب هاي مضاف ديگر هم فرو نبرد، ولي در چيزهاي ديگري كه روان است اشكال ندارد.
مسأله 1622: اگر روزه دار بي اختيار در آب بيفتد و تمام سر او را آب بگيرد، يا فراموش كند كه روزه است و سر در آب فرو برد، روزه ي او باطل نمي شود.
مسأله 1623: اگر به خيال اين كه آب سر او را نمي گيرد، خود را در آب بيندازد و آب تمام سر او را بگيرد، روزه اش اشكال دارد.
مسأله 1624: اگر فراموش كند كه روزه است و سر را در آب فرو برد، يا ديگري به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زير آب يادش بيايد كه روزه است، يا آن كس دست خود را بردارد بايد فوراً سر را بيرون آورد و چنانچه بيرون نياورد روزه اش باطل مي شود.
مسأله 1625: اگر فراموش كند كه روزه است و به نيت غسل سر در آب فرو برد، روزه و غسل او صحيح است.
مسأله 1626: اگر بداند كه روزه است و عمداً براي غسل سر را در آب فرو برد، چنانچه روزه ي او مثل روزه ي رمضان واجب معين باشد، روزه و غسل هر دو باطل است و اگر روزه ي مستحب باشد يا روزه ي واجبي باشد كه مثل روزه ي كفّاره وقت معيني ندارد، غسل صحيح و روزه باطل مي باشد.
مسأله 1627: اگر براي آن كه كسي را از غرق شدن نجات دهد، سر را در آب فرو برد، اگر چه نجات دادن او واجب باشد، روزه اش باطل مي شود.
7 - باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح
مسأله 1628: اگر جنب عمداً تا اذان صبح غسل نكند، يا اگر وظيفه ي او تيمّم است عمداً تيمّم ننمايد، روزه اش باطل است.
مسأله 1629: اگر در روزه ي واجبي كه مثل روزه ي ماه رمضان وقت آن معين است، تا اذان صبح غسل نكند و تيمّم هم ننمايد، ولي از روي عمد نباشد، مثل آن كه ديگري نگذارد غسل و تيمّم كند، روزه اش صحيح است.
مسأله 1630: كسي كه جنب است و مي خواهد روزه ي واجبي بگيرد كه مثل روزه ي ماه رمضان وقت آن معين است، چنانچه عمداً غسل نكند تا وقت تنگ شود، بنا بر احتياط واجب بايد تيمّم كند و روزه بگيرد و قضاي آن را هم به جا آورد.
مسأله 1631: اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند و بعد از يك روز يادش بيايد، بايد روزه ي آن روز را قضا نمايد و اگر بعد از چند روز يادش بيايد، بايد روزه ي هر چند روزي را كه يقين دارد جنب بوده قضا نمايد، مثلاً اگر نمي داند سه روز جنب بوده يا چهار روز، بايد روزه ي سه روز را قضا كند.
مسأله 1632: كسي كه در شب ماه رمضان براي هيچ كدام از غسل و تيمّم وقت ندارد، اگر خود را جنب كند، روزه اش باطل است و قضا و كفّاره بر او واجب مي شود؛ ولي اگر براي تيمّم وقت دارد، چنانچه خود را جنب كند، بنا بر احتياط واجب بايد تيمّم نمايد و روزه بگيرد و قضاي آن را هم به جا آورد.
مسأله 1633: اگر براي آن كه بفهمد وقت دارد يا نه، جستجو نمايد و گمان كند كه به اندازه ي غسل وقت دارد و خود را جنب كند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده، چنانچه تيمّم كند روزه اش صحيح است و اگر بدون جستجو گمان كند كه وقت دارد و خود را جنب نمايد و بعد بفهمد وقت تنگ بوده و با تيمّم روزه بگيرد، بنا بر احتياط واجب بايد روزه ي آن روز را قضا كند.
مسأله 1634: كسي كه در شب ماه رمضان جُنب است و مي داند كه اگر بخوابد تا صبح بيدار نمي شود، نبايد بخوابد و چنانچه بخوابد و تا صبح بيدار نشود، روزه اش باطل است و قضا و كفّاره بر او واجب مي شود.
مسأله 1635: هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود، احتياط واجب آن است كه پيش از غسل نخوابد، اگر چه احتمال بدهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مي شود.
مسأله 1636: كسي كه در شب ماه رمضان جنب است و مي داند يا احتمال مي دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مي شود، چنانچه تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند، روزه اش صحيح است.
مسأله 1637: كسي كه در شب ماه رمضان جُنب است و مي داند يا احتمال مي دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مي شود، چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد غسل كند، در صورتي كه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، بنا بر احتياط قضا و كفّاره بر او واجب مي شود.
مسأله 1638: كسي كه در شب ماه رمضان جُنب است و مي داند يا احتمال مي دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مي شود، چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل كند، يا ترديد داشته باشد كه غسل كند يا نه، در صورتي كه بخوابد و بيدار نشود، روزه اش باطل است.
مسأله 1639: اگر جُنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و بداند يا احتمال دهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مي شود و تصميم هم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بيدار نشود، بايد روزه ي آن روز را قضا كند و اگر از خواب دوم بيدار شود و براي مرتبه ي سوم بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، قضاي روزه و كفاره بر او واجب مي شود.
مسأله 1640: بنا بر احتياط واجب خوابي را كه در آن محتلم شده، بايد خواب اوّل حساب كند، پس اگر بعد از بيدار شدن دوباره بخوابد و بداند يا احتمال دهد كه بيدار مي شود و تصميم هم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند، چنانچه تا اذان خواب بماند، بنا بر احتياط واجب بايد قضاي آن روز را بگيرد، اگر دوباره بيدار شود و بداند يا احتمال دهد كه اگر بخوابد بيدار مي شود و تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند، در صورتي كه باز هم بخوابد و تا اذان خواب بماند، بايد قضاي آن روز را بگيرد و بنا بر احتياط واجب كفاره هم بر او واجب مي شود.
مسأله 1641: اگر روزه ي دار در روز محتلم شود، واجب نيست فوراً غسل كند.
مسأله 1642: هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده، اگر چه بداند پيش از اذان محتلم شده، روزه ي او صحيح است.
مسأله 1643: كسي كه مي خواهد قضاي روزه ي رمضان را بگيرد، هرگاه تا اذان صبح جُنب بماند، اگر چه از روي عمد نباشد، روزه ي او باطل است.
مسأله 1644: كسي كه مي خواهد قضاي روزه ي رمضان را بگيرد، اگر بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده و بداند پيش از اذان محتلم شده است، چنانچه وقت قضاي روزه تنگ است مثلاً پنج روز روزه ي قضاي رمضان دارد و پنج روز هم به رمضان مانده است بنا بر احتياط واجب بايد آن روز را روزه بگيرد و بعد از رمضان هم عوض آن را به جا آورد و اگر وقت قضاي روزه تنگ نيست، روزه ي او باطل است.
مسأله 1645: اگر در روزه ي واجبي غير روزه ي رمضان و قضاي آن، تا اذان صبح جنب بماند ولي از روي عمد نباشد، چنانچه وقت آن روزه معين است مثلاً نذر كرده كه آن روز را روزه بگيرد روزه اش صحيح است و اگر مثل روزه ي كفاره وقت آن معين نيست، احتياط واجب آن است كه غير از آن روز، روز ديگري را روزه بگيرد.
مسأله 1646: اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و عمداً غسل نكند، يا اگر وظيفه ي او تيمّم است عمداً تيمّم نكند، روزه اش باطل است.
مسأله 1647: اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براي غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه ي واجبي بگيرد كه مثل روزه ي رمضان وقت آن معين است، بايد تيمّم نمايد و بنا بر احتياط واجب تا اذان صبح بيدار بماند و اگر بخواهد روزه ي مستحب يا روزه ي واجبي بگيرد كه مثل روزه ي كفاره وقت آن معين نيست، نمي تواند با تيمّم روزه بگيرد.
مسأله 1648: اگر زن نزديك اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براي هيچ كدام از غسل و تيمّم وقت نداشته باشد، يا بعد از اذان بفهمد كه پيش از اذان پاك شده، چنانچه روزه اي را كه مي گيرد مثل روزه ي رمضان واجب معين باشد صحيح است و اگر روزه ي مستحب يا روزه اي باشد كه مثل روزه ي كفاره وقت آن معين نيست، صحيح بودن آن اشكال دارد.
مسأله 1649: اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك شود، يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند، اگر چه نزديك مغرب باشد روزه ي او باطل است.
مسأله 1650: اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش كند و بعد از يك روز يا چند روز يادش بيايد، روزه هايي كه گرفته صحيح است.
مسأله 1651: اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و در غسل كردن كوتاهي كند و تا اذان غسل نكند، روزه اش باطل است؛ ولي چنانچه كوتاهي نكند مثلاً منتظر باشد كه حمام زنانه شود اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند، روزه ي او صحيح است.
مسأله 1652: اگر زني كه در حال استحاضه است، غسل هاي خود را به تفصيلي كه در احكام استحاضه گفته شد به جا آورد، روزه ي او صحيح است.
مسأله 1653: كسي كه مس ميت كرده يعني جايي از بدن خود را به بدن ميت رسانده مي تواند بدون غسل مس ميت روزه بگيرد و اگر در حال روزه هم ميت را مس نمايد، روزه ي او باطل نمي شود.
8 - اماله كردن
مسأله 1654: اماله كردن با چيز روان، اگر چه از روي ناچاري و براي معالجه باشد، روزه ي را باطل مي كند.
9 - قي كردن عمدي
مسأله 1655: هرگاه روزه دار عمداً قي كند، اگر چه به واسطه ي مرض و مانند آن ناچار باشد، روزه اش باطل مي شود، ولي اگر سهواً يا بي اختيار قي كند، اشكال ندارد.
مسأله 1656: اگر در شب چيزي بخورد كه مي داند به واسطه ي خوردن آن، در روز بي اختيار قي مي كند، احتياط واجب آن است كه روزه ي آن روز را قضا نمايد.
مسأله 1657: اگر روزه دار بتواند از قي كردن خود داري كند، چنانچه براي او ضرر و مشقّت نداشته باشد، بايد خود داري نمايد.
مسأله 1658: اگر مگس در گلوي روزه دار برود، چنانچه ممكن باشد بايد آن را بيرون آورد و روزه ي او باطل نمي شود؛ ولي اگر بداند كه به واسطه ي بيرون آوردن آن قي مي كند، واجب نيست بيرون آورد و روزه ي او صحيح است.
مسأله 1659: اگر سهواً چيزي را فرو ببرد و پيش از رسيدن به شكم يادش بيايد كه روزه است، چنانچه ممكن باشد بايد آن را بيرون آورد و روزه ي او صحيح است.
مسأله 1660: اگر يقين داشته باشد كه به واسطه ي آروغ زدن، چيزي از گلو بيرون مي آيد، نبايد عمداً آروغ بزند، ولي اگر يقين نداشته باشد اشكال ندارد.
مسأله 1661: اگر آروغ بزند و چيزي در گلو يا دهانش بيايد، بايد آن را بيرون بريزد و اگر بي اختيار فرو رود، روزه اش صحيح است.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم