احکام شرعی
آيت الله العظمی سيد حسين بروجردي
آيت الله العظمی سيد حسين بروجردي
آيت الله العظمی سيد حسين بروجردي

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی سيد حسين بروجردي

احكام تقليد اشاره احكام طهارت آب مطلق و مضاف [انواع آب مطلق] اشاره 1 - آب كر 2 - آب قليل 3 - آب جاري 4 - آب باران 5 - آب چاه احكام آب ها احكام تخلّي (بول و غائط كردن) استبراء نجاسات [نجاسات ] اشاره 1 و 2 - بول و غائط 3 - مني 4 - مردار 5 - خون 6 و 7– سگ و خوك 8 – كافر 9 - شراب 10 – فقاع 11 و 12 – عرق جُنُب از حرام و عرق حيوان نجاست خوار راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاي پاك احكام نجاسات مطهّرات اشاره 1 - آب 2 - زمين 3 - آفتاب 4 - استحاله 5 - كم شدن دو سوم آب انگور 6 - انتقال 7 - اسلام 8 - تبعيت 9 - برطرف شدن عين نجاست 10 - استبراء حيوان نجاست خوار 11 - غائب شدن مسلمان احكام ظرف ها وضو [برخي احكام] شرايط صحيح بودن وضو سيزده چيز است: شرط اوّل؛ شرط دوم؛ آن كه مطلق باشد. شرط سوم؛ آن كه آب وضو و فضايي كه در آن وضو مي گيرد، مباح باشد. شرط چهارم؛ آن كه ظرف آب وضو مباح باشد. شرط پنجم؛ آن كه ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد. شرط ششم؛ آن كه اعضاء وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد. شرط هفتم؛ آن كه وقت براي وضو و نماز كافي باشد. شرط هشتم؛ [قربة الي الله] اشاره شرط نهم؛ [ترتيب] شرط دهم؛ [موالات] اشاره شرط يازدهم؛ [وضو را خود انسان انجام دهد ] اشاره شرط دوازدهم؛ [استعمال آب مانعي نداشته باشد] اشاره شرط سيزدهم؛ [در اعضاي وضو مانعي از رسيدن آب نباشد] اشاره احكام وضو احكام وضوي جبيره [جبيره ] احكام جنابت [احكام] چيزهايي كه بر جنب حرام است چيزهايي كه بر جنب مكروه ست غسل جنابت غسل ترتيبي غسل ارتماسي احكام غسل كردن استحاضه [استحاضه] استحاضه سه قسم است: احكام استحاضه حيض [حيض] احكام حائض اقسام زن هاي حائض 1 - صاحب عادت وقتيه و عدديه 2 - صاحب عادت وقتيه 3 - صاحب عادت عدديه 4 - مضطربه 5 - مبتدئه 6 - ناسِيه مسائل متفرقه ي حيض نفاس غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ [مستحبات بعد از مرگ] احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت [احكام] دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت [خواندن نماز ميت در مساجد] احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت غسل هاي مستحب تيمّم [موارد انجام تيمم] اشاره اوّل از موارد تيمّم اشاره دوم از موارد تيمّم سوم از موارد تيمّم چهارم از موارد تيمّم پنجم از موارد تيمّم ششم از موارد تيمّم هفتم از موارد تيمّم چيزهايي كه تيمّم به آنها صحيح است دستور تيمّم بدل از وضو دستور تيمّم بدل از غسل احكام تيمّم [استحباب اعاده ي نمازهايي كه با تيمم خوانده شده] احكام نماز اشاره نمازهاي واجب اشاره نمازهاي واجب يوميه اشاره وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهايي كه بايد به ترتيب خوانده شود [برگرداندن نيت از نماز قضا به نماز ادا. … ] نمازهاي مستحب اشاره [نافله ي شب] وقت نافله هاي يوميه احكام قبله پوشانيدن بدن در نماز [احكام پوشش] لباس نمازگزار [ شرايط لباس نمازگزار ] اشاره شرط اوّل شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم [لباس در حال ناچاري] [ساير احكام لباس نمازگزار] مواردي كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايي كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايي كه در لباس نمازگزار مكروه ست مكان نمازگزار [ شرايط مكان نمازگزار] اشاره شرط اوّل؛ آن كه مباح باشد. شرط دوم؛ [بي حركتي مكان نماز] شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم شرط هفتم شرط هشتم شرط نهم شرط دهم [احكام نماز در برخي مكانهاي خاص] جاهايي كه نماز خواندن در آنها مستحب است جاهايي كه نماز خواندن در آنها مكروه ست احكام مسجد اذان و اقامه واجبات نماز اشاره [اركان نماز] اشاره نيت تكبيرة الاحرام قيام (ايستادن) قرائت ركوع سجود [برخي احكام] چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن [ساير واجبات نماز] تشهّد سلام نماز ترتيب موالات [مستحبات نماز] قنوت تعقيب نماز مبطلات نماز اشاره اوّل: دوم: اشاره سوم: اشاره چهارم: پنجم: اشاره ششم: اشاره هفتم: اشاره هشتم: نهم: اشاره دهم: اشاره يازدهم: دوازدهم: اشاره چيزهايي كه در نماز مكروه ست مواردي كه مي شود نماز واجب را شكست شكّيات نماز اشاره شك هاي باطل شك هايي كه نبايد به آنها اعتنا كرد اشاره 1 - شك در چيزي كه محل آن گذشته ست 2 - شك بعد از سلام 3 - شك بعد از وقت 4 - كثيرالشك (كسي كه زياد شك مي كند) 5 - شك امام و مأموم 6 - شك در نماز مستحبي شك هاي صحيح نماز احتياط سجده ي سهو [احكام] دستور سجده ي سهو كم و زياد كردن اجزاء و شرائط نماز نماز مسافر [ شرايط شكسته به جا آوردن نماز] اشاره شرط اوّل: اشاره شرط دوم: اشاره شرط سوم: اشاره شرط چهارم: اشاره شرط پنجم: اشاره شرط ششم: اشاره شرط هفتم: اشاره شرط هشتم: اشاره [ساير احكام] مسائل متفرقه نماز قضا [احكام] نماز قضاي پدر و مادر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت [احكام] [احكام] شرايط امام جماعت احكام جماعت نماز آيات نماز عيد فطر و قربان ترجمه ي نماز اجير گرفتن براي نماز احكام روزه [روزه] [روزه ] چيزهايي كه روزه را باطل مي كند اشاره اشاره 1 - خوردن و آشاميدن 2 - جماع 3 - استمناء 4 - دروغ بستن به خدا و پيغمبر 5 - رساندن غبار غليظ به حلق 6 - فرو بردن سر در آب 7 - باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح 8 - اماله كردن 9 - قي كردن عمدي احكام چيزهايي كه روزه را باطل مي كند آنچه براي روزه دار مكروه ست جاهايي كه قضا و كفاره واجب است كفاره ي روزه احكام روزه ي قضا احكام روزه ي مسافر راه ثابت شدن اوّل ماه روزه هاي حرام و مكروه روزه هاي مستحب مواردي كه مستحب است انسان از كارهايي كه روزه را باطل مي كند خود داري نمايد احكام خمس [در هفت چيز خمس واجب مي شود (درآمدهاي خمس):] اشاره 1 - منفعت كسب 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهري كه به واسطه ي فرو رفتن در دريا به دست مي آيد 6 - غنيمت 7 - زميني كه كافر ذمّي از مسلمان بخرد مصرف خمس احكام زكات [زكات نُه چيز واجب است] اشاره [1 تا 4؛ ] زكات گندم و جو و خرما و كشمش [8 تا 9؛ ] [زكات طلا و نقره] نصاب طلا نصاب نقره [5 تا 7؛ ] زكات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات زكات فطره مصرف زكات فطره احكام حج [ شرايط وجوب حج] اشاره [احكام] احكام خريد و فروش چيزهايي كه در خريد و فروش مستحب است [جهل به صحت يا بطلان معامله] معاملات مكروه معاملات حرام شرايط جنس و عوض آن صيغه ي خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله ي سلف شرايط معامله ي سلف احكام معامله ي سلف احكام شركت احكام صلح احكام اجاره [برخي احكام] شرايط مالي كه آن را اجاره مي دهند شرايط استفاده اي كه مال را براي آن اجاره مي دهند مسائل متفرقه ي اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كساني كه نمي توانند در مال خود تصرف كنند احكام وكالت [وكالت ] احكام قرض [استحباب قرض ] احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه (امانت) احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج و زناشويي [و محارم و طلاق و رجوع … ] اشاره احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرايط عقد عيب هايي كه به واسطه ي آنها مي شود عقد را به هم زد عدّه اي از زن ها كه ازدواج با آنها حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه ي زناشويي احكام شير دادن [كساني كه با شير خوردن بچه به او محرم مي شوند] شرايط شير دادني كه علت محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه ي شير دادن احكام طلاق احكام رجوع كردن احكام غصب [غصب ] احكام مالي كه انسان آن را پيدا مي كند احكام سر بريدن و شكار [و صيد] كردن حيوانات [برخي احكام] دستور سر بريدن حيوانات شرائط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهايي كه موقع سر بريدن حيوانات مستحب است چيزهايي كه در كشتن حيوانات مكروه ست احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكاري صيد ماهي صيد ملخ احكام خوردني ها و آشاميدني ها [برخي احكام] [اجزاء حرام حيوانات حلال گوشت] چيزهايي كه موقع غذا خوردن مستحب است چند چيز در غذا خوردن مكروه است: مستحبات آب آشاميدن مكروهات آب آشاميدن احكام نذر و عهد احكام قسم خوردن اشاره [شروط قسم] [ساير احكام] احكام وقف احكام وصيت احكام ارث [خويشاني كه ارث مي برند] اشاره ارث دسته ي اوّل؛ [پدر و مادر و اولاد ميت ] ارث دسته ي دوم؛ [جد، جده، خواهر و برادر ] ارث دسته ي سوم؛ [عمو و عمه و دايي و خاله و اولاد آنان ] ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدود اشاره احكام ديه مسائل متفرقه اشاره

تيمّم

تيمّم
[موارد انجام تيمم]
اشاره
در هفت مورد به جاي وضو و غسل بايد تيمّم كرد:
اوّل از موارد تيمّم
اشاره
اوّل: آن كه تهيه آب به قدر وضو يا غسل ممكن نباشد.
مسأله 655: اگر انسان در آبادي باشد، بايد براي تهيه آب وضو و غسل، به قدري جستجو كند كه از پيدا شدن آن نااميد شود و اگر در بيابان باشد، چنانچه زمينِ آن پست و بلند است، بايد در هر يك از چهار طرف به اندازه ي پرتاب يك تير قديمي كه با كمان پرتاب مي كردند در جستجوي آب برود و اگر زمين آن پست و بلند نيست، بايد در هر طرف به اندازه ي پرتاب دو تير جستجو نمايد.
مسأله 656: اگر بعضي از چهار طرف هموار و بعضي ديگر پست و بلند باشد، بايد در طرفي كه هموار است به اندازه ي پرتاب دو تير و در طرفي كه هموار نيست به اندازه ي پرتاب يك تير جستجو كند.
مسأله 657: در هر طرفي كه يقين دارد آب نيست، در آن طرف جستجو لازم نيست.
مسأله 658: كسي كه وقت نماز او تنگ نيست و براي تهيه ي آب وقت دارد، اگر يقين دارد در محلي دورتر از مقداري كه بايد جستجو كند آب هست، بايد براي تهيه ي آب برود و اگر گمان دارد آب هست رفتن به آن محل لازم نيست، ولي اگر گمان او قوي باشد، بنا بر احتياط واجب بايد براي تهيه ي آب به آن محل برود.
مسأله 659: لازم نيست خود انسان در جستجوي آب برود، بلكه مي تواند كسي را كه به گفته ي او اطمينان دارد بفرستد و در اين صورت اگر يك نفر از طرف چند نفر برود كافي است.
مسأله 660: اگر احتمال دهد كه داخل بار سفر خود، يا در منزل، يا در قافله آب هست، بايد به قدري جستجو نمايد كه به نبودن آب يقين كند، يا از پيدا كردنِ آن نااميد شود.
مسأله 661: اگر پيش از وقتِ نماز جستجو نمايد و آب پيدا نكند و تا وقت نماز همان جا بماند، چنانچه احتمال دهد كه آب پيدا مي كند، احتياط واجب آن است كه دوباره در جستجوي آب برود.
مسأله 662: اگر بعد از داخل شدن وقتِ نماز جستجو كند و آب پيدا نكند و تا وقت نمازِ ديگر در همان جا بماند، چنانچه احتمال دهد كه آب پيدا مي شود، احتياط واجب آن است كه دوباره در جستجوي آب برود.
مسأله 663: اگر وقت نماز تنگ باشد، يا از دزد و درنده بترسد، يا جستجوي آب به قدري سخت باشد كه نتواند تحمّل كند، جستجو لازم نيست.
مسأله 664: اگر در جستجوي آب نرود تا وقت نماز تنگ شود معصيت كرده، ولي نمازش با تيمّم صحيح است.
مسأله 665: كسي كه يقين دارد آب پيدا نمي كند، چنانچه دنبال آب نرود و با تيمّم نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد كه اگر جستجو مي كرد آب پيدا مي شد، نمازش باطل است.
مسأله 666: اگر بعد از جستجو آب پيدا نكند و با تيمّم نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد در جايي كه جستجو كرده آب بوده، نماز او صحيح است.
مسأله 667: كسي كه يقين دارد وقت نماز تنگ است، اگر بدون جستجو با تيمّم نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد كه براي جستجو وقت داشته، احتياط واجب آن است كه دوباره نمازش را بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 668: اگر بعد از داخل شدن وقتِ نماز وضو داشته باشد و بداند كه اگر وضوي خود را باطل كند تهيه آب براي او ممكن نيست يا نمي تواند وضو بگيرد، چنانچه بتواند وضوي خود را نگه دارد نبايد آن را باطل نمايد.
مسأله 669: اگر پيش از وقت نماز وضو داشته باشد و بداند كه اگر وضوي خود را باطل كند تهيه آب براي او ممكن نيست، چنانچه بتواند وضوي خود را نگه دارد، احتياط واجب آن است كه آن را باطل نكند.
مسأله 670: كسي كه فقط به مقدار وضو يا به مقدار غسل آب دارد و مي داند كه اگر آن را بريزد آب پيدا نمي كند، چنانچه وقت نماز داخل شده باشد ريختن آن حرام است و احتياط واجب آن است كه پيش از وقت نماز هم آن را نريزد.
مسأله 671: كسي كه مي داند آب پيدا نمي كند، اگر بعد از داخل شدن وقت نماز وضوي خود را باطل كند، يا آبي كه دارد بريزد معصيت كرده، ولي نمازش با تيمّم صحيح است، اگر چه احتياط مستحب آن است كه قضاي آن نماز را بخواند.
دوم از موارد تيمّم
مسأله 672: اگر به واسطه ي پيري يا ترس از دزد و جانور و مانند اينها، يا نداشتن وسيله اي كه آب از چاه بكشد، دسترسي به آب نداشته باشد بايد تيمّم كند و همچنين است اگر تهيه كردن آن يا استعمال آن به قدري مشقّت داشته باشد كه مردم تحمّل آن را نكنند.
مسأله 673: اگر براي كشيدن آب از چاه، دلو و ريسمان و مانند اينها لازم دارد و مجبور است بخرد يا كرايه نمايد، اگر چه قيمت آن چند برابر معمول باشد بايد تهيه كند و همچنين است اگر آب را به چندين برابر قيمتش بفروشند، ولي اگر تهيه آنها به قدري پول مي خواهد كه نسبت به حال او آن مقدار ضرر دارد، واجب نيست تهيه نمايد.
مسأله 674: اگر ناچار شود كه براي تهيه ي آب قرض كند، بايد قرض نمايد، ولي كسي كه مي داند يا گمان دارد كه نمي تواند قرض خود را بدهد، واجب نيست قرض كند.
مسأله 675: اگر كندن چاه مشقّت ندارد، بايد براي تهيه آب چاه بكند.
مسأله 676: اگر كسي مقداري آب بي منّت به او ببخشد بايد قبول كند.
سوم از موارد تيمّم
مسأله 677: اگر از استعمال آب بر جان خود بترسد، يا بترسد كه به واسطه ي استعمال آن مرض يا عيبي در او پيدا شود، يا مرضش طول بكشد، يا شدت كند، يا به سختي معالجه شود بايد تيمّم نمايد، ولي اگر آب گرم براي او ضرر ندارد، بايد با آب گرم وضو بگيرد يا غسل كند.
مسأله 678: لازم نيست يقين كند كه آب براي او ضرر دارد، بلكه اگر احتمال ضرر بدهد، چنانچه احتمال او در نظر مردم به جا باشد و از آن احتمال ترس براي او پيدا شود، بايد تيمّم كند.
مسأله 679: كسي كه مبتلا به درد چشم است و آب براي او ضرر دارد، بايد تيمّم نمايد.
مسأله 680: اگر به واسطه ي يقين يا ترس ضرر تيمّم كند و پيش از نماز بفهمد كه آب برايش ضرر ندارد، تيمّم او باطل است و اگر بعد از نماز بفهمد، بنا بر احتياط واجب بايد دوباره نماز را با وضو يا غسل بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 681: كسي كه مي داند آب برايش ضرر ندارد، چنانچه غسل كند يا وضو بگيرد و بعد بفهمد كه آب براي او ضرر داشته، وضو و غسل او صحيح است.
چهارم از موارد تيمّم
مسأله 682: هرگاه بترسد كه اگر آب را به مصرف وضو يا غسل برساند، خودِ او يا عيال و اولاد او يا رفيقش و كساني كه با او مربوطند، مانند نوكر و كلفت از تشنگي بميرند، يا مريض شوند، يا به قدري تشنه شوند كه تحمّل آن مشقّت دارد، بايد به جاي وضو و غسل تيمّم نمايد و نيز اگر بترسد حيواني كه مال خود اوست از تشنگي تلف شود، بايد آب را به آن بدهد و تيمّم نمايد و همچنين است اگر كسي كه حفظ جانِ او واجب است به طوري تشنه باشد كه اگر انسان آب را به او ندهد تلف شود.
مسأله 683: اگر غير از آب پاكي كه براي وضو يا غسل دارد، آب نجسي هم به مقدار آشاميدن خود و كساني كه با او مربوطند داشته باشد، بايد آب پاك را براي آشاميدن بگذارد و با تيمّم نماز بخواند، ولي چنانچه آب را براي حيوانش بخواهد بايد آب نجس را به آن بدهد و با آب پاك وضو و غسل را انجام دهد.
پنجم از موارد تيمّم
مسأله 684: كسي كه بدن يا لباسش نجس است و كمي آب دارد كه اگر با آن وضو بگيرد يا غسل كند، براي آب كشيدن بدن يا لباس او نمي ماند، بايد بدن يا لباس را آب بكشد و با تيمّم نماز بخواند، ولي اگر چيزي نداشته باشد كه بر آن تيمّم كند، بايد آب را به مصرف وضو يا غسل برساند و با بدن يا لباس نجس نماز بخواند.
ششم از موارد تيمّم
مسأله 685: اگر غير از آب يا ظرفي كه استعمال آن حرام است آب يا ظرف ديگري ندارد، مثلاً آب يا ظرفش غصبيست و غير از آن آب و ظرف ديگري ندارد، بايد به جاي وضو و غسل تيمّم كند.
هفتم از موارد تيمّم
مسأله 686: هرگاه وقت به قدري تنگ باشد كه اگر وضو بگيرد يا غسل كند، تمام نماز يا مقداري از آن بعد از وقت خوانده مي شود، بايد تيمّم كند.
مسأله 687: اگر عمداً نماز را به قدري تأخير بيندازد كه وقت وضو يا غسل نداشته باشد معصيت كرده، ولي نماز او با تيمّم صحيح است، اگر چه احتياط مستحب آن است كه قضاي آن نماز را بخواند.
مسأله 688: كسي كه شك دارد اگر وضو بگيرد يا غسل كند، وقت براي نماز او مي ماند يا نه، بايد وضو و غسل را به جا آورد.
مسأله 689: كسي كه به واسطه ي تنگي وقت تيمّم كرده، چنانچه بعد از نماز آبي كه داشته از دستش برود، اگر چه تيمّم خود را نشكسته باشد، در صورتي كه وظيفه اش تيمّم باشد، بايد دوباره تيمّم نمايد.
مسأله 690: كسي كه آب دارد، اگر به واسطه ي تنگي وقت با تيمّم مشغول نماز شود و در بين نماز آبي كه داشته از دستش برود، چنانچه وظيفه اش تيمّم باشد احتياط واجب آن است كه براي نمازهاي بعد دوباره تيمّم كند.
مسأله 691: اگر انسان به قدري وقت دارد كه مي تواند وضو بگيرد، يا غسل كند و نماز را بدون كارهاي مستحبي آن مثل اقامه و قنوت بخواند، بايد غسل كند يا وضو بگيرد و نماز را بدون كارهاي مستحبي آن به جا آورد، بلكه اگر به اندازه ي سوره هم وقت ندارد، بايد غسل كند يا وضو بگيرد و نماز را بدون سوره بخواند.
چيزهايي كه تيمّم به آنها صحيح است
مسأله 692: تيمّم به خاك و ريگ و كلوخ و سنگ صحيح است، ولي احتياط واجب آن است كه اگر خاك ممكن باشد به چيز ديگر تيمّم نكند و اگر خاك نباشد با ريگ و اگر ريگ نباشد با كلوخ و چنانچه كلوخ هم ممكن نباشد با سنگ تيمّم نمايد.
مسأله 693: تيمّم بر سنگِ گچ و سنگ آهك صحيح است، ولي تيمّم به گچ و آهك پخته و به سنگ معدن مثل سنگ عقيق باطل مي باشد.
مسأله 694: اگر خاك و ريگ و كلوخ و سنگ پيدا نشود، بايد به گرد و غباري كه در فرش و لباس و مانند اينهاست تيمّم نمايد و چنانچه گرد پيدا نشود بايد به گل تيمّم كند و اگر گِل هم پيدا نشود، احتياط مستحب آن است كه نماز را بدون تيمّم بخواند و واجب است بعداً قضاي آن را به جا آورد.
مسأله 695: اگر بتواند با تكاندن فرش و مانند آن خاك تهيه كند، تيمّم به گرد باطل است و اگر بتواند گِل را خشك كند و از آن خاك تهيه نمايد، تيمّم به گِل باطل مي باشد.
مسأله 696: كسي كه آب ندارد، اگر برف يا يخ داشته باشد، چنانچه ممكن است بايد آن را آب كند و با آن وضو بگيرد يا غسل نمايد و اگر ممكن نيست و چيزي هم كه تيمّم به آن صحيح است ندارد، احتياط واجب آن است كه با برف يا يخ اعضاي وضو يا غسل را نمناك كند و اگر اين هم ممكن نيست به يخ يا برف تيمّم نمايد، ولي در دو صورت اخير نمازي را كه خوانده بايد قضا كند.
مسأله 697: اگر با خاك و ريگ چيزي مانند كاه كه تيمّم به آن باطل است مخلوط شود، نمي تواند بر آن تيمّم كند، ولي اگر آن چيز به قدري كم باشد كه در خاك يا ريگ از بين رفته حساب شود، تيمّم به آن خاك و ريگ صحيح است.
مسأله 698: اگر چيزي ندارد كه بر آن تيمّم كند، چنانچه ممكن است بايد به خريدن و مانند آن تهيه نمايد.
مسأله 699: تيمّم به ديوار گلي صحيح است و احتياط مستحب آن است كه با بودن زمين يا خاك خشك به زمين يا خاك نمناك تيمّم نكند.
مسأله 700: چيزي كه بر آن تيمّم مي كند بايد پاك باشد و اگر چيز پاكي كه تيمّم به آن صحيح است ندارد، نماز بر او واجب نيست ولي بايد قضاي آن را به جا آورد.
مسأله 701: اگر يقين داشته باشد كه تيمّم به چيزي صحيح است و به آن تيمّم نمايد، بعد بفهمد تيمّم به آن باطل بوده، نمازهايي را كه با آن تيمّم خوانده بايد دوباره بخواند.
مسأله 702: چيزي كه بر آن تيمّم مي كند و مكان آن چيز بايد غصبي نباشد، پس اگر بر خاك غصبي تيمّم كند، يا خاكي را كه مال خود اوست بي اجازه در ملك ديگري بگذارد و بر آن تيمّم كند، تيمّم او باطل است.
مسأله 703: تيمّم در فضاي غصبي باطل است، پس اگر در ملك خود دستها را به زمين بزند و بي اجازه داخل ملك ديگري شود و دستها را به پيشاني بكشد، تيمّم او باطل مي باشد.
مسأله 704: تيمّم به چيز غصبي، يا در فضاي غصبي، يا بر چيزي كه در ملك غصبي است، در صورتي باطل است كه انسان بداند غصب است و عمداً تيمّم كند و چنانچه نداند يا فراموش كرده باشد، تيمّم او صحيح است، ولي اگر چيزي را خودش غصب كند و فراموش كند كه غصب كرده و بر آن تيمّم كند، يا ملكي را غصب نمايد و فراموش كند كه غصب كرده و چيزي را كه بر آن تيمّم مي كند در آن ملك بگذارد، يا در فضاي آن ملك تيمّم نمايد، تيمّم او باطل است.
مسأله 705: كسي كه در جاي غصبي حبس است، اگر آب و خاك او غصبي است، بايد با تيمّم نماز بخواند.
مسأله 706: مستحب است چيزي كه بر آن تيمّم مي كند، گردي داشته باشد كه به دست بماند و بعد از زدنِ دست بر آن، مستحب است دست را بتكاند كه گرد آن بريزد.
مسأله 707: تيمّم به زمين گود و خاك جاده و زمين شوره زار كه نمك روي آن را نگرفته مكروه است و اگر نمك روي آن را گرفته باشد باطل است.
دستور تيمّم بدل از وضو
مسأله 708: در تيمّم بدل از وضو چهار چيز واجب است:
اوّل: نيت.
دوم: زدن كف دو دست با هم بر چيزي كه تيمّم به آن صحيح است.
سوم: كشيدن كف هر دو دست به تمام پيشاني و دو طرف آن از جايي كه موي سر مي رويد تا ابروها و بالاي بيني و احتياطاً بايد دستها روي ابروها هم كشيده شود.
چهارم: كشيدن كف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن كشيدن كف دست راست به تمام پشت دست چپ.
دستور تيمّم بدل از غسل
مسأله 709: در تيمّم بدل از غسل، بعد از آن كه نيت كرد و (به دستوري كه در مسأله پيش گفته شد) دستها را به زمين زد و به پيشاني كشيد، بايد يك مرتبه ي ديگر دستها را به زمين بزند و به پشت دستها بكشد و احتياط مستحب آن است كه تيمّم را چه بدل از وضو باشد، چه بدل از غسل به اين ترتيب به جا آورد: يك مرتبه دستها را به زمين بزند و به پيشاني و پشت دستها بكشد و يك مرتبه ي ديگر به زمين بزند و پشت دستها را مسح نمايد.
احكام تيمّم
مسأله 710: اگر مختصري از پيشاني و پشت دستها را هم مسح نكند تيمّم باطل است، چه عمداً مسح نكند، يا مسأله را نداند، يا فراموش كرده باشد، ولي دقّتِ زياد هم لازم نيست و همين قدر كه بگويند تمام پيشاني و پشت دست مسح شده كافي است.
مسأله 711: براي آن كه يقين كند تمام پشت دست را مسح كرده، بايد مقداري بالاتر از مچ را هم مسح نمايد، ولي مسح بين انگشتان لازم نيست.
مسأله 712: پيشاني و پشت دستها را بايد از بالا به پايين مسح نمايد و كارهاي آن را بايد پشت سر هم به جا آورد و اگر بين آنها به قدري فاصله دهد كه نگويند تيمّم مي كند، باطل است.
مسأله 713: در موقع نيت بايد معين كند كه تيمّم او بدل از غسل است، يا بدل از وضو و اگر بدل از غسل باشد بايد آن غسل را معين نمايد و چنانچه اشتباهاً به جاي بدل از وضو بدل از غسل، يا به جاي بدل از غسل بدل از وضو نيت كند، يا مثلاً در تيمّم بدل از غسل جنابت، نيت تيمّم بدل از غسل مس ميت نمايد، تيمّم او باطل است.
مسأله 714: در تيمّم بايد پيشاني و كف دستها و پشت دستها پاك باشد و اگر كف دست نجس باشد و نتواند آن را آب بكشد، احتياط واجب آن است كه دو تيمّم كند، يكي با كف دست و يكي با پشت دست، يعني پشت دست را به چيزي كه تيمّم به آن صحيح است بزند و به پيشاني و پشت دستها بكشد.
مسأله 715: انسان بايد براي تيمّم انگشتر را از دست بيرون آورد و اگر در پيشاني يا پشت دستها يا در كف دستها مانعي باشد مثلاً چيزي به آنها چسبيده باشد بايد برطرف نمايد.
مسأله 716: اگر پيشاني يا پشت دستها زخم است و پارچه يا چيز ديگري را كه بر آن بسته نمي تواند باز كند، بايد دست را روي آن بكشد و نيز اگر كف دست زخم باشد و پارچه يا چيز ديگري را كه بر آن بسته نتواند باز كند، بايد دست را با همان پارچه به چيزي كه تيمّم به آن صحيح است بزند و به پيشاني و پشت دستها بكشد.
مسأله 717: اگر پيشاني و پشت دستها مو داشته باشد اشكال ندارد، ولي اگر موي سر روي پيشاني آمده باشد، بايد آن را عقب بزند.
مسأله 718: اگر احتمال دهد كه در پيشاني و كف دستها يا پشت دستها مانعي هست، چنانچه احتمال او در نظر مردم به جا باشد، بايد جستجو نمايد تا يقين يا گمان كند كه مانعي نيست.
مسأله 719: اگر وظيفه ي او تيمّم است و نمي تواند تيمّم كند، بايد نائب بگيرد و كسي كه نائب مي شود بايد او را با دست خودِ او تيمّم دهد و اگر ممكن نباشد، بايد نائب دست خود را به چيزي كه تيمّم به آن صحيح است بزند و به پيشاني و پشت دسته اي او بكشد.
مسأله 720: اگر در بين تيمّم شك كند كه قسمتي از آن را فراموش كرده يا نه، بايد آن قسمت را با آنچه بعد از آن است به جا آورد.
مسأله 721: اگر بعد از مسح دست چپ شك كند كه درست تيمّم كرده يا نه، تيمّم او صحيح است.
مسأله 722: كسي كه وظيفه اش تيمّم است نمي تواند پيش از وقتِ نماز براي نماز تيمّم كند، ولي اگر براي كار واجب ديگر يا مستحبي تيمّم كند و تا وقتِ نماز عذر او باقي باشد، مي تواند با همان تيمّم نماز بخواند.
مسأله 723: كسي كه وظيفه اش تيمّم است، اگر بداند تا آخر وقت عذر او باقي مي ماند در وسعت وقت مي تواند با تيمّم نماز بخواند، ولي اگر بداند كه تا آخر وقت عذر او برطرف مي شود، بايد صبر كند و با وضو يا غسل نماز بخواند و نيز اگر اميد دارد كه عذرش برطرف شود، بايد صبر كند و با وضو يا غسل نماز بخواند، يا در تنگي وقت با تيمّم نماز را به جا آورد.
مسأله 724: كسي كه نمي تواند وضو بگيرد يا غسل كند، اگر احتمال ندهد كه عذرش به زودي برطرف شود، مي تواند نمازهاي قضاي خود را با تيمّم بخواند، ولي اگر احتمال دهد بزودي عذر او برطرف مي شود، خواندن نماز قضا براي او اشكال دارد.
مسأله 725: كسي كه نمي تواند وضو بگيرد يا غسل كند، جايز است نمازهاي مستحبي را كه مثل نافله هاي شبانه روز وقت معين دارد با تيمّم بخواند، ولي اگر احتمال دهد كه تا آخر وقت آنها عذر او برطرف مي شود، نبايد آنها را در اوّل وقتشان به جا آورد.
مسأله 726: كسي كه احتياطاً بايد غسل جبيره اي و تيمّم نمايد، مثلاً جراحتي در پشت او است، اگر بعد از غسل و تيمّم نماز بخواند و بعد از نماز حدث اصغري از او سرزند مثلاً بول كند براي نمازهاي بعد بايد بدل از غسل احتياطاً تيمّم كند و وضو هم بگيرد.
مسأله 727: اگر به واسطه ي نداشتن آب يا عذر ديگري تيمّم كند، بعد از برطرف شدن عذر تيمّم او باطل مي شود.
مسأله 728: چيزهايي كه وضو را باطل مي كند، تيمّم بدل از وضو را هم باطل مي كند و چيزهايي كه غسل را باطل مي نمايد، تيمّم بدل از غسل را هم باطل مي نمايد.
مسأله 729: كسي كه نمي تواند غسل كند، اگر چند غسل بر او واجب باشد، احتياط واجب آن است كه بدل هر يك از آنها يك تيمّم نمايد.
مسأله 730: كسي كه نمي تواند غسل كند، اگر بخواهد عملي را كه براي آن غسل واجب است انجام دهد، بايد بدل از غسل تيمّم نمايد و اگر نتواند وضو بگيرد و بخواهد عملي را كه براي آن وضو واجب است انجام دهد، بايد بدل از وضو تيمّم نمايد.
مسأله 731: اگر بدل از غسل جنابت تيمّم كند، لازم نيست براي نماز وضو بگيرد، ولي اگر بدل از غسل هاي ديگر تيمّم كند، بايد وضو بگيرد و اگر نتواند وضو بگيرد، بايد تيمّم ديگري هم بدل از وضو بنمايد.
مسأله 732: اگر بدل از غسل تيمّم كند و بعد كاري كه وضو را باطل مي كند براي او پيش آيد، چنانچه براي نمازهاي بعد نتواند غسل كند، بايد وضو بگيرد و بنا بر احتياط واجب بدل از غسل تيمّم نمايد و اگر نمي تواند وضو بگيرد، بايد دو تيمّم كند: يكي بدل از غسل و ديگري بدل از وضو، ولي اگر تيمّم او بدل از غسل جنابت باشد، چنانچه يك تيمّم نمايد به قصد اين كه آنچه تكليف اوست انجام داده باشد، كافي است.
مسأله 733: كسي كه بايد براي انجام عملي مثلاً براي خواندن نماز بدل از وضو و بدل از غسل تيمّم كند، احتياط واجب آن است كه تيمّم سومي هم به قصد اين كه بتواند آن عمل را انجام دهد بنمايد، ولي اگر در تيمّم اوّل نيت بدل از وضو يا نيت بدل از غسل نمايد و تيمّم دوم را به قصد اين كه وظيفه ي خود را انجام داده باشد به جا آورد، تيمّم سوم لازم نيست.
مسأله 734: كسي كه وظيفه اش تيمّم است، اگر براي كاري تيمّم كند، تا تيمّم و عذر او باقيست كارهايي را كه بايد با وضو يا غسل انجام داد مي تواند به جا آورد، ولي اگر به خاطر تنگي وقت بوده، يا با داشتن آب براي نماز ميت يا خوابيدن تيمّم كرده، فقط كاري را كه براي آن تيمّم نموده مي تواند انجام دهد.
[استحباب اعاده ي نمازهايي كه با تيمم خوانده شده]
مسأله 735: در چند مورد مستحب است نمازهايي را كه انسان با تيمّم خوانده است دوباره بخواند:
اوّل: آن كه از استعمال آب ترس داشته و عمداً خود را جنب كرده و با تيمّم نماز خوانده است.
دوم: آن كه مي دانسته يا گمان داشته كه آب پيدا نمي كند و عمداً خود را جنب كرده و با تيمّم نماز خوانده است.
سوم: آن كه تا آخر وقت عمداً در جستجوي آب نرود و با تيمّم نماز بخواند و بعد بفهمد كه اگر جستجو مي كرد، آب پيدا مي شد.
چهارم: آن كه عمداً نماز را تأخير انداخته و در آخر وقت با تيمّم نماز خوانده است.
پنجم: آن كه مي دانسته يا گمان داشته كه آب پيدا نمي شود و آبي را كه داشته ريخته است.
ششم: آن كه از ترس مزاحمت جمعيَّت و نرسيدن به نماز جماعت، نماز جمعه را با تيمّم خوانده است.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم