احکام شرعی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی

مسائل اجتهاد و تقليد مسائل طهارت انواع آب ها آب مطلق و مضاف آب قليل آب جاري آب باران آب چاه احکام آب ها احکام تَخَلّي (ادرار و مدفوع کردن) اسْتِبْراء برخي کارهاي مستحب در تخلّي برخي کارهاي مکروه درتخلّي نجاسات و مطهّرات نجاسات 1 و 2. ادرار و مدفوع 3. مني 4. مردار 5. خون 6 و 7 . سگ و خوک 8. کافر 9. شراب 10. فقّاع 11. عرق شتر نجاست خوار عرق جُنُب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاي پاک احکام نجاسات نجس کردن قرآن خوردن و آشاميدن چيز نجس و خريد و فروش و عاريه دادن آن مطهّرات 1. آب 2. زمين 3. آفتاب 4. استحاله 5. انقلاب 6. کم شدن دو سوم آب انگور 7. انتقال (تبدّل) 8. اسلام 9. تَبَعيَّت 10. برطرف شدن عين نجاست 11. استِبراء حيوان نجاست خوار 12. غائب شدن مسلمان راه ثابت شدن طهارت احکام ظرف ها امور مربوط به وضو افعال وضو وضوي ارتماسي دعاهاي مستحب هنگام وضو گرفتن شروط وضو احکام وضو موارد لزوم وضو موارد بطلان وضو احکام وضوي جبيره امور وابسته به غسل غسل هاي واجب يکم. غسل جنابت احکام جنابت کارهاي حرام بر جنب کارهاي مکروه بر جنب چگونگي غسل غسل ترتيبي غسل ارتماسي احکام غسل کردن دوم، سوم و چهارم. غسل خون هاي سه گانه 1. استحاضه اقسام استحاضه احکام استحاضه 2. حيض احکام حائض اقسام حائض يک. صاحب عادت وقتيه و عدديه دو. صاحب عادت وقتيه سه. صاحب عادت عدديه چهار. مُضْطَرِبه پنج. مُبْتَدِئه شش. ناسِيه احکام متفرقه حيض 3. نفاس پنجم. غسل مسّ ميّت ششم. غسل ميّت احکام محتضر احکام پس از مرگ احکام غسل، کفن، نماز و دفن ميّت احکام غسل ميّت احکام کفن ميّت احکام تحنيط احکام نماز ميّت شيوۀ نماز ميّت مستحبّات نماز ميّت احکام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل هاي مستحب امور مرتبط به تيمّم موارد هفت گانه تيمّم يکم. ممکن نبودن تهيۀ آب به اندازه وضو يا غسل دوم. دسترسي نداشتن به آب به سبب دشواري بيش از حدّ سوم. ترس از ضرر چهارم. نياز به آب براي حفظ جان پنجم. نياز به آب براي تطهير ششم. نداشتن آب مباح هفتم. فرصت نداشتن براي وضو يا غسل صحيح بودن تيمم به برخي از اجزاي زمين شروط چيزهاي مورد تيمم يکم. پاک بودن دوم. مباح بودن مستحبات و مکروهات تيمّم چگونگي تيمّم احکام تيمّم مسائل نماز مقدمه در اهميت نماز نمازهاي واجب نمازهاي واجب شبانه روز وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهايي که بايد به ترتيب انجام شود نماز مستحب احکام نماز مستحبي وقت نافله هاي شبانه روز احکام قبله پوشانيدن بدن در نماز شروط لباس نمازگزار شرط يکم: پاک بودن شرط دوم: مباح بودن شرط سوم: از اجزاي مردار نبودن شرط چهارم: از اجزاي حيوان حرام گوشت نبودن شرط پنجم: طلابافت نبودن شرط ششم: ابريشم خالص نبودن موارد عدم لزوم طهارت در لباس يا بدن نمازگزار امور ثواب دار در لباس نمازگزار امور کم کنندۀ ثواب در لباس نمازگزار شروط مکان نمازگزار شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم مکان هاي مستحب بودن نماز مکان هاي کراهت نماز احکام مسجد کراهت برخي از کارها در مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه موارد سقوط اذان موارد سقوط اذان و اقامه امور واجب در نماز احکام نيّت احکام تکبيرة الاحرام احکام قيام (ايستادن) امور مستحب در حال ايستادن نماز احکام قرائت امور مستحب در قرائت نماز امور مکروه در قرائت نماز احکام رکوع مستحبات رکوع احکام سجود تنها موارد صحيح بودن سجده بر آن ها امور مستحب در سجده امور مکروه در سجده سجدۀ واجب قرآن سجدۀ شکر احکام تشهّد و سلام احکام ترتيب نماز احکام موالات احکام قنوت احکام تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر صلي‌الله‌عليه‌وآله مُبْطِلات نماز برخي مکروهات در نماز موارد جواز شکستن نماز واجب انواع شک در نماز شک هاي باطل شک هاي بي اعتبار يکم. شک بعد از محل دوم. شک پس از سلام سوم. شک پس از وقت چهارم. کَثِيرُ الشک (کسي که بسيار شک مي کند) پنجم. شک امام و مأموم ششم. شک در نماز مستحبّي شک هاي صحيح نماز احتياط سجده سهو شيوۀ سجدۀ سهو قضاي سجده و تشهد فراموش شده کم يا اضافه کردن اجزاء و کم کردن شروط نماز نماز مسافر شرط يکم. کمتر از هشت فرسخ شرعي نبودن مسافت شرط دوم. قصد هشت فرسخ داشتن از آغاز سفر شرط سوم. برنگشتن از قصد خود در بين راه شرط چهارم. نگذشتن از وطن پيش از رسيدن به هشت فرسخ شرط پنجم. سفر براي کار حرام نبودن شرط ششم. صحرانشين و گردشگر بيابان نبودن شرط هفتم. شغل نبودن سفر شرط هشتم. به حد ترخص رسيدن موارد قطع سفر يکم. رسيدن به وطن احکام وطن دوم. قصد ماندن ده روز سوم. ماندن سي روزِ ترديدي احکام متفرقه سفر نماز قضا نماز قضاي پدر و مادر نماز جماعت شروط نماز جماعت شرط يکم. نبودن حائل شرط دوم. بلندتر نبودن جاي امام شرط سوم. رعايت فاصله ميان امام و مأموم شرط چهارم. عقب تر بودن مأموم از امام شروط امام جماعت احکام جماعت برخي امور مستحب در نماز جماعت برخي امور مکروه در نماز جماعت نماز آيه شيوه نماز آيه نماز عيد فطر و قربان اجير گرفتن براي نماز مسائل روزه تعريف روزه اقسام روزه نيّت روزه وقت نيّت روزه يوم الشک چيزهاي باطل کننده روزه يکم. خوردن و آشاميدن دوم. آميزش سوم. استمناء چهارم. دروغ بستن به خدا و پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله پنجم. رسانيدن غبار غليظ به حلق ششم. فرو بردن سر در آب هفتم. بقاي عمدي بر جنابت خواب جُنُب هشتم. اِماله کردن نُهم. قي کردن عمدي احکام افطار عمدي و سهوي احکام افطار اجباري حکم روزه مستحب با فرض روزه واجب امور مکروه براي روزه دار قضا و کفّاره انواع کفّاره موارد قضادارِ کفاره ندار و برخي موارد قضاندارِ بي کفاره احکام روزۀ قضا موارد واجب نبودن روزه 1. مسافران 2. بيماران 3. زنان باردار و شيرده 4. کودکان 5. سالخوردگان 6. ديوانه و بيهوش احکام روزهٴ مسافر و بيمار آدابي دربارهٴ روزه و ماه رمضان انکار وجوب روزه و ترک آن ثابت شدن اول ماه مسائل خمس وجوب خمس تعلق خمس به مال، بدون اشتراط به بلوغ و مانند آن متولّي خمس موارد خمس يکم: غنائم نصاب غنائم جنگي حکم اموالِ گروه هاي منحرف در حال جنگ با نظام اسلامي حکم مال انتقالي غير معتقد به خمس دوم: معدن مصاديق معدن شروط استخراج کننده معدن در خمس عدم شرطيت مباشرت در استخراج معدن ديون مالي کافر در معدن و غير آن نصاب معدن حکم چند نوع مواد معدني از يک معدن صورت هاي معادن خالص طلا انفال بودن معادن سوم: گنج (کنز) تعريف گنج نصاب گنج مصاديق گنج اشياي به دست آمده از شکم حيوانات خريده شده اشياي به دست آمده از شکم ماهي هاي پرورشي خمس گنج پس از کسر هزينه ها چهارم: غواصي در دريا مصاديق غوص نصاب غوص گوهرهاي بيرون ريخته از دريا تعاقب يد غوّاصان در گوهر شرط نبودن قصد حيازت در غوص يافتن گوهر در شکم حيوانِ غواصي شده کسر هزينه هاي غوّاصي گوهر به دست آمده از ساحل گوهرهاي به دست آمده از کشتي غرق شده حکم معدن غوّاصي شده عنبر دريايي و نصاب آن اجتماع دو عنوان خمسي و نصاب آن پنجم: مال حلال مخلوط به حرام صورت هاي مال حلال مخلوط به حرام بيشتر بودن مال حرام معيّن از خمس مال مجهول المالک پيدا شدن مالک مال پس از خمس بيشتر يا کمتر بودن مال حرام از خمس مخلوط شدن سهوي خمس با دو عنوان شخصيت حقوقي بودن مالک مال خمس مال حرام تصرف شده خريدن مال متعلق خمس از غير معتقد به خمس ششم: زميني که کافر ذمي از مسلمان بخرد شروط و محدوده خمس کافر ذمي خمس زمين تبادلي چندباره ميان کافر ذمي و مسلمان خمس زمين مبادله شده در فرض اسلام ذمي هفتم: درآمدهاي کسب (ارباح مکاسب) زمان تعلق خمس خمس انواع درآمدها خمس مهريه خمس مال ميّت خمس در خمس فروش مال متعلّق خمس بخشيدن مال خمس دار درآمدهاي مال بي خمس خمس ميوه درخت محاسبه کسب هاي چندگانه خمس سود معلّق خمس سرمايه مبدأ سال خمسي محاسبه قبل و بعد از سال استثناي هزينه ها ابزار ماندني صرفه جويي يا تبرّع در هزينه خمس درآمد بانوان هزينه بدون استفاده وفات در بين سال خمسي هزينه سفر حج استثناي اقساط وام و خسارت ها متعلق خمس، عين يا ذمّه و تصرف در آن خمس مطلق درآمد عدم تکرار خمس عدم لزوم پرداختن خمس از عين مال مورد تعلّق خمس موارد مصرف خمس شروط موارد مصرف مصداق سيادت حکم سادات واجب النفقه جابه جايي خمس و هزينه آن پرداختن قيمت مال و بريء الذمّه شدن مصاديق انفال مسائل زکات موارد وجوب زکات شروط واجب شدن زکات نصاب زکات گندم و جو و خرما و کشمش نصاب طلا نِصاب نقره زکات شتر، گاو و گوسفند نِصاب شتر نصاب گاو نِصاب گوسفند موارد مصرف زکات اوصاف مستحقّ زکات نيّت زکات احکام متفرقه زکات زکات فطره حلال بودن زکات فطره فطره مهمان مصرف زکات فطره شروط مصرف کننده فطره به سادات نيّتِ فطره زمان پرداختن زکات فطره جابه جايي زکات فطره زکات فطرهٴ نانخوران دولت مسائل خريد و فروش شروط خريدار و فروشنده شروط کالا و بهاي آن احکام نقد و نسيه معامله سَـلف شروط معاملهٴ سلف احکام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره موارد به هم زدن معامله (خيار) احکام خيار مسائل متفرّقه خريد و فروش مسائل اجاره تعريف اجاره شيوهٴ اجاره شروط دو طرف اجاره اجاره دوم شروط مال مورد اجاره شروط منافع مال مورد اجاره اجاره بها ضمان در اجاره لزوم عقد اجاره ويراني مورد اجاره مرگ يکي از دو طرف اجاره استفتائات احکام تقليد احکام طهارت معناي طهارت معصومان عليهم السلام پاکي عرق جنب از حلال پاکي الکل صنعتي غساله آب قليل راه هاي ثبوت نجاست حکم رطوبت پس از ادرار و استبراء احکام وضو احکام غسل احکام ميّت احکام نماز وقت نماز لباس نمازگزار قبله نمازهاي يوميه اذان و اقامه قيام قرائت سجده تشهد قنوت آداب نماز نماز جمعه نماز قضا نماز استيجاري مسائل متفرّقه نماز احکام نماز مسافر بلاد کبيره کثير السفر حدّ ترخّص حدّ مسافت سفر شغلي توطن تبعيت از همسر در سفر و محلّ سکنا احکام نماز جماعت نماز جماعت در مسجد الحرام و مسجد النبي صلی‌الله‌علیه‌وآله نماز جماعت در ادارات نماز روز عيد غدير احکام اعتکاف احکام روزه روزه استيجاري استهلال احکام خمس خمس هزينه زندگي خمس هديه (هِبه) حقوق خانوادهٴ شهدا خمس منزل مسکوني خمس وديعه منزل اجاره اي خمس پس انداز براي مؤونه خمس جهيزيه خمس مهريه خمس سرمايه خمس کسب زن خمس شهريه خمس وام خمس سپرده حج حکم خمس سود سپرده‏ها خمس منفعت کسب حسابرسي خمس کسر خمس هاي پرداخت شده کسر بدهي از خمس تصرف در مال غير مخمّس مصرف خمس اجازه مصرف خمس رفت و آمد با کسي که خمس نمي دهد حکم فقهي سيّد احکام مضاربه احکام خريد و فروش احکام کسب هاي حرام شطرنج و قمار موسيقي رقص و دست زدن مجسمه سازي ريش تراشي کار کردن مسلمان تحت مديريت غير مسلمان احکام رهن و اجاره احکام ازدواج و محرميت شرط ضمن عقد مهريه ازدواج موقّت ازدواج با فِرق اسلامي نفقه سبب هاي محرميت مسائل متفرقه ازدواج احکام طلاق احکام غصب احکام لقطه احکام وقف تغيير کاربري وقف مسائل متفرقه وقف احکام مسجد اجاره و فروش اموال مسجد تخريب و بازسازي مسجد احکام خوردني ها و مصرفي ها لقمه حرام مصرف انرژي مصرف سيگار احکام ذبح ذبح با استيل احکام صيد احکام وصيت و ارث احکام وکالت احکام ضمانت ضمانت پزشک ضمانت دانشجوي پزشکي ضمانت شرکت پست ديون مالي خسارت هاي آبرويي احکام جهاد احکام حدود و ديات سقط جنين قتل مجرم نابالغ قتل مرتد حکم اشاعه ويروس کشنده ديه قتل شِبه عمد مقتولي که از فرقه ها باشد ديه زن اجراي حد در اماکن عمومي زندان احکام شهادت احکام حجاب و پوشش تعزير تارک حجاب بستن کراوات احکام نگاه مسائل جديد خدمات فرقه ها انتخابات تذهيب قرآن حقوق تأليف و نشر احکام بانک ها و صندوق هاي قرض الحسنه واگذاري حق وامگيري پرداخت دَيْن با لحاظ تورّم پرداخت غرامت در تأخير دَيْن مسائل مربوط به شهرداري احکام تشريح تغيير جنسيت احکام عزاداري احکام امدادرساني در حوادث ترجيح در امدادرساني بستگي نجات بعضي بر مرگ ديگري تصرف در مال ديگري براي نجات انساني لمس و نگاه اضطراري امدادگر به نامحرم احکام اهل کتاب ازدواج با اهل کتاب طهارت اهل کتاب ذبيحه و غذاي اهل کتاب

احکام مسجد

احکام مسجد
مسئله 946. نجس کردن مسجد - زمين، ديوار درون و سقف آن - حرام است؛ همچنين نجس کردنِ سمت بيرون ديوار و بيرون سقف؛ يعني بام آن، اگر جزء مسجد باشد، حرام است؛ وگرنه احتياط، ترک آن است. برطرف کردن نجاست مسجد، بر کسي که به آن آگاهي يافت، واجب است.
مسئله 947. کسي که از نجس شدن مسجد آگاه است و بر اثر سفر يا مانع ديگري نمي‌تواند آن را پاک کند، اگر ماندن نجاست، سبب اهانت به مسجد باشد، احتياط واجب است به کساني که مي‌توانند آن را پاک کنند، اطلاع دهد.
مسئله 948. اگر جايي از مسجد نجس شود و تطهير آن، بدون کندن يا تراشيدن لايه‌هاي بيروني ممکن نيست، بايد کنده يا تراشيده شود. هزينه پر کردن و تعمير مجدّد، به عهده کسي است که مسجد را نجس کرده است. اگر سنگ يا آهن و اجزاي مسجد نجس شد، پس از تطهير بايد به مسجد برگردد.
مسئله 949. اگر مسجدي با عامل طبيعي، مانند سيل، زلزله و رانش زمين، يا عامل انساني، نظير توسعۀ معبر و تعريض بسترِ حرکت عمومي، به گونه‌اي ويران شده که بازسازي آن آسان نباشد، نجس کردن ابزار ساختمان ويران‌شدۀ آن حرام نيست و احتياط واجب، پرهيز از نجس کردن مکان آن است، مگر آنکه بازسازي آن ممکن نباشد.
مسئله 950. حرم مطهر پيامبر و امام معصوم: ملحق به مسجد است و نجس کردن عمدي آن، حرام و تطهير آن، واجب است. در اين جهت، فرقي بين حرم معمور مانند عتبات عاليات و حرم مخروب مانند بقيع نيست.
مسئله 951. تطهير فرش نجس‌شدۀ مسجد لازم است و هزينۀ آن به عهده نجس‌کننده آن است، مگر آنکه بودجه براي تطهير تعيين شده باشد.
مسئله 952. بردن عين نجس به مسجد - مانند خون يا ادرار که در ظرف آزمايشگاه يا پارچه‌اي ريخته شده و مايه هتک حرمت باشد - حرام است؛ نيز بردن متنجّس و همراه داشتن آن، اگر اهانت به خانه خدا باشد، جايز نيست.
مسئله 953. انجام دادن مراسم ديني و نصب پارچه‌هاي مشکي و رنگي در مسجد به مناسبت مراسم متنوّع، اگر مانع اقامۀ نماز نباشد، جايز است.
مسئله 954. طلاکاري مسجد، مکروه است؛ نيز تصوير صورت‌هاي داراي روح، مانند انسان و حيوان، کراهت دارد.
مسئله 955. اگر مسجد خراب شود، به صورت ملک در نمي‌آيد که بتوان آن را مورد معامله قرار داد، مگر در زميني که «عَنْوةً» فتح شده و ملکيّت آن به تبع اثر عمراني اوست؛ مانند برخي از مناطق ايران.
مسئله 956. اموال مسجد را، خواه اجزاي ساختمان آن باشد - مانند در و پنجره - يا نباشد - مانند فرش - نمي‌توان در غير آن مسجد صرف کرد. در صورت خراب شدن مسجد مي‌توان آن‌ها را فروخت و صرف تعمير آن مسجد نمود و اگر تعمير آن مسجد ممکن نباشد، صرف مسجد ديگر شود.
مسئله 957. احداث مسجد و تعمير مسجدي که نزد يک به ويراني باشد مستحب است و اگر مسجدي بر اثر مرور زمان يا حوادث طبيعي به گونه‌اي ويران شود که تعمير آن ممکن نباشد، مي‌توان آن را خراب و نوسازي کرد، چنان‌که در صورت نياز نمازگزاران، مي‌توان مسجد کوچک را خراب کرده و به صورت مسجد بزرگ نوسازي نمود و به ثواب خاص مسجدسازي نايل آمد.
مسئله 958. تميز کردن مسجد و برآوردن نيازمندي‌هاي آن - مانند روشنايي، گرمايي و خنکي - مستحب است. کسي که مي‌خواهد به مسجد برود، مستحب است جامه نو و تميز در برکند و خود را خوشبو نمايد و زير کفش را بررسي کرده تا آلوده نباشد و هنگام ورود، پاي راست را و هنگام خروج، پاي چپ را مقدّم بدارد؛ نيز مستحب است زودتر از ديگران به مسجد رفت و ديرتر از همه بيرون آمد.
مسئله 959. تحيّت و احترام مسجد، مستحب است و حرمت نهادن به آن با اقامۀ نماز، اعم از واجب و مستحب، حاصل مي‌شود، اگر وقت نماز واجب يا نافله آن نيست، مستحب است دو رکعت نماز به قصد احترام به مسجد انجام شود.
کراهت برخي از کارها در مسجد
مسئله 960. برخي از کارها در مسجد مکروه است؛ مانند خوابيدن در غير حال ناچاري، کارهاي دنيايي که مزاحم نماز ديگران نباشد، شعرسرايي غير ناصحانه، ريختن آب دهان، بيني و خلط سينه که مستلزم اهانت به مسجد نباشد، طلب کردن گمشده‌اي، صدا را بلند نمودن.
مسئله 961. ارائه طرح و برنامه‌هاي علمي و عملي، جهت اصلاح امور امت اسلامي، حفظ استقلال اقتصادي و مانند آن، در مسجد بدون رجحان نخواهد بود؛ چنان‌که تعليم امور نظامي براي جهاد و دفاع ديني در غير وقت نماز، هيچ کراهتي ندارد.
مسئله 962. راه دادن بچه به مسجد که نه مزاحم عبادت ديگران است و نه موجب آلودگي مسجد، منعي ندارد و اگر سبب رغبت وي به نماز و يادگيري احکام آ‌ن شود، مستحب است.
اذان و اقامه
مسئله 963. مستحب است نمازگزار پيش از نمازهاي شبانه‌روزي (ادا يا قضا) اذان و اقامه بگويد و پيش از نماز عيد فطر و عيد قربان، سه مرتبه بگويد: «الصلاة» و پيش از نمازهاي واجب ديگر، مانند نماز ميّت، نماز آيات، به اميد ثواب سه بار بگويد: «الصلاة».
مسئله 964. مستحب است هنگام تولد نوزاد، پيش از افتادن بند ناف يا پس از آن، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفته شود.
مسئله 965. اذان، هجده جمله است: «الله اکبر» چهار مرتبه، «أشهد أن لا إله الّا الله»، «أشهد أنّ محمداً رسول الله»، «حيّ علي الصلاة»، «حيّ علي الفلاح»، «حيّ علي خير العمل»، «الله اکبر»، «لا إله الّا الله»، هر کدام دو مرتبه، و اقامه، هفده جمله است: دو مرتبه «الله اکبر»، از اول اذان و يک مرتبه «لا إله الّا الله» از آخر آن، کم مي‌شود و دو مرتبه «قد قامت الصلاة» بعد از «حيّ علي خير العمل» افزوده مي‌شود.
مسئله 966. «اشهد أنّ علياً وليّ الله» جزء اذان و اقامه نيست و مناسب است به عنوان تبرّک و تيمّن، بعد از «أشهد أنّ محمداً رسول الله» گفته شود.
ترجمه اذان و اقامه
مسئله 967. «الله اکبر» يعني خداي سبحان بزرگ‌تر از آن است که وصف شود. «أشهد أن لا إله الّا الله»، يعني شهادت مي‌دهم که غير خداي يکتا و يگانه خداي ديگري نيست. «أشهد أنّ محمداً رسول الله»؛ يعني شهادت مي‌دهم که حضرت محمدبن‌عبدالله صلي‌الله‌عليه‌وآله پيامبر و فرستاده خداست. «أشهد أنّ علياً اميرالمؤمنين و وليّ الله»؛ يعني شهادت مي‌دهم که حضرت علي عليه‌السلام امير مؤمنان و وليّ خدا بر همه خلق است. «حيّ علي الصلاة»؛ يعني بشتاب براي اقامه نماز، «حيّ علي الفلاح»؛ يعني بشتاب براي رستگاري، «حيّ علي خير العمل»؛ يعني بشتاب براي بهترين کار که نماز است، «قد قامت الصلاة»؛ يعني به تحقيق نماز برپا شد، «لا إله الّا الله»؛ يعني خدايي؛ جز خداي يکتا و يگانه، سزاوار پرستش نيست.
مسئله 968. جمله‌هاي اذان، نيز اقامه بايد متصل به هم باشند و اگر فاصله بين آن‌ها بيش از حدّ متعارف بود، بايد دوباره از اول شروع شود.
مسئله 969. اداي جمله‌هاي اذان و اقامه و نيز نماز، اگر با آهنگ مخصوص مجالس لهو و معصيت باشد، حرام و باطل است.
موارد سقوط اذان
مسئله 970. اذان در چند مورد ساقط است و آن، جايي است که بين دو نماز - همراه با ترتيب - جمع شود؛ مانند 1. نماز عصر در صورت جمع با نماز جمعه يا نماز ظهر؛ 2. نماز عشاء در صورت جمع با نماز مغرب. در اين موارد، اذان نماز اول براي هر دو نماز کافي است، مگر آنکه به اندازه کافي بين دو نماز فاصله شود. نافلۀ عصر که پيش از نماز عصر اقامه مي‌شود، چون هشت رکعت است، مي‌تواند فاصله ايجاد کند؛ اما نافله مغرب که چهار رکعت است و بعد از نماز مغرب اقامه مي‌شود، شايد نتواند فاصله لازم را ايجاد کند، از اين‌رو اگر براي نماز عشاء اذان گفته مي‌شود، رجائاً (اميد ثواب) باشد.
مسئله 971. سقوط اذان براي نماز دوم در صورت جمع با نماز اول، مختصّ جايي نيست که جمع دو نماز در آن راجح است؛ مانند 1. نماز عصر جمعه با نماز جمعه يا ظهر آن؛ 2. نماز عصر روز نهم ذي‌الحجّه با نماز ظهر آن؛ 3. نماز عشاء شب عيد قربان (شب دهم) با نماز مغرب، براي کسي که در مشعر است؛ 4. نماز عصر زن مستحاضه با نماز ظهر او، نيز نماز عشاي وي با نماز مغرب او؛ 5. نماز کسي که نمي‌تواند خود را از ناقض طهارت مانند ادرار، مدفوع و باد حفظ کند، از اين رو بين دو نماز جمع مي‌کند، بلکه در همه مواردي است که بين دو نماز همراه (ترتيب) جمع مي‌شود. البته احتياط در مورد اول تا سوم، ترک اذان براي نماز دوم است.
مسئله 972. سقوط اذان در صورت جمع دو نماز - با رعايت ترتيب - اختصاصي به نماز ادا ندارد و در نماز قضا نيز جاري است، حتي اگر بخواهد نماز قضاي يک شبانه‌روز را با هم اقامه کند، اذان براي قضاي نماز اول، کافي است.
موارد سقوط اذان و اقامه
مسئله 973. اذان و اقامه در چند مورد ساقط مي‌شوند: يکم: کسي که وارد نماز جماعتي شده و مي‌خواهد با آن جماعت نماز بگزارد، در صورتي که براي آن نماز جماعت، اذان و اقامه گفته شده باشد، اذان و اقامه از او ساقط است، هر چند او هنگام اذان و اقامه حاضر نبوده و بعضي از رکعت‌ها را ادراک نکرده باشد، اگر اين نماز جماعت در مسجد برگزار شد، نبايد براي نماز خود اذان و اقامه بگويد.
دوم: کسي که براي اقامه نماز مستقل وارد مسجدي شد که در آن، نماز جماعت صحيح با اذان و اقامه برگزار شد و او در آن نماز شرکت نکرده يا بعد از تمام شدن نماز جماعت وارد شد، به شرط آنکه تمام صف‌ها پراکنده نشده باشند؛ حتي يک صف هم باقي باشد اذان و اقامه از او ساقط است؛ چه بخواهد به تنهايي نماز بگزارد يا به جماعت و در صورت جماعت، چه امام باشد و چه مأموم.
مسئله 974. هر گاه شک کند که نماز جماعت قبلي صحيح بود يا نه، اذان و اقامه از او ساقط است؛ ولي اگر شک کند که براي نماز جماعت سابق اذان و اقامه گفته شد يا نه، يا شک کند که مکان نماز او و مکان نماز جماعت قبلي يک مکان محسوب‌اند يا دو مکان - مانند سطح مسجد و بام آن - اذان و اقامه از وي ساقط نيست.
سوم: کسي که اذان و اقامه ديگري را شنيد، مي‌تواند به آن اکتفا کند و براي نماز خود اذان و اقامه نگويد، به شرط آنکه تمام فصول اذان و اقامه را به طور کامل شنيده باشد و در صورت ناقص شنيدن يا نشنيدن بعضي از فصول، مي‌تواند آنچه را درست نشنيد، خودش بگويد و به همان اکتفا نمايد، به شرط حفظ ترتيب، اگر فقط اذان را شنيد، مي‌تواند اقامه را خود بگويد؛ ولي اگر اقامه را شنيد، بخواهد اذان را خود بگويد، چون ترتيب محفوظ نمي‌شود، نمي‌تواند به شنيدن اقامه اکتفا کند.
مسئله 975. مستحب است کسي که اذان ديگـري را مي‌شنود، خواه اذان اعلام و خواه اذان نماز (اذان اِعظام) - جمـاعت يا فـرادا - آن را بدون فاصله بازگو کند و بازگو کردن اقامه‌اي که مي‌شنود، به اميد ثواب، خوب است.
مسئله 976. چون با شنيدن اذان و اقامه ديگري مي‌توان براي نماز به آن اکتفا کرد، حکايت آن‌ها ثواب خاص خود را دارد و براي اکتفا به آن اثري ندارد، چون اثر - يعني صحت اکتفا - با شنيدن حاصل شده است.
مسئله 977. شنيدن اذاني که حرام است، مانند اذان با آواز لهوي مختصّ به مجلس گناه، نيز شنيدني که حرام است، هرچند اذان صحيح و حلال است، مانند شنيدن مرد صداي اذان زن نامحرم را به قصد لذت، براي نماز کافي نيست.
مسئله 978. شنيدن اذان و اقامه مرد براي مرد و زن کفايت مي‌کند و شنيدن اذان و اقامه زن براي زن و براي مردي که محرم اوست، کفايت مي‌کند و براي مرد نامحرم، احتياط، عدم اکتفاست.
مسئله 979. شنيدن اذان نماز کسي براي نماز ديگري، کافي است؛ نه شنيدن اذان در گوش نوزاد؛ يا موارد ديگري که اصل مشروع بودن آن‌ها ثابت شده باشد؛ چه رسد به موارد غير ثابت.
مسئله 980. اذان و اقامه نماز جماعت مردان را بايد مرد بگويد و اذان و اقامۀ نماز جماعت زنان، نيز زنان و مردان محرم را زن مي‌تواند بگويد، هرچند احتياط در صورت اخير، ترک است.
مسئله 981. ترتيب هجده جمله اذان و هفده جمله اقامه بايد محفوظ باشد و اگر بر خلاف آن گفته شد، بايد برابر نظم يادشده دوباره گفته شود، مثلاً اگر «حيّ علي خير العمل» پيش از «حيّ علي الفلاح» گفته شد، دوباره بايد «حيّ علي خير العمل» گفته شود.
مسئله 982. اتصال جمله‌هاي اذان با هم، نيز اتصال جمله‌هاي اقامه با هم بايد محفوظ باشد، به صورتي که عرفاً آن‌ها را گسسته از هم ندانند.
مسئله 983. بين اذان و اقامه، هم ترتيب لازم است، هم اتصال؛ يعني اذان مقدّم بر اقامه گفته مي‌شود و بين اذان و اقامه فاصله نباشد، به مقداري که عرفاً آن دو را جدا و بيگانه از هم ببينند؛ در اين صورت، مستحب است دوباره گفته شوند.
مسئله 984. بين اذان و اقامه و نماز، فاصله‌اي که عرفاً آن دو را بيگانۀ از نماز ببيند نباشد؛ در صورت فاصله زياد بين آن‌ها و بين نماز، دوباره گفته مي‌شوند.
مسئله 985. اذان و اقامه نماز بايد بعد از دخول وقت باشد؛ اگر همه جمله‌هاي اذان و اقامه عمداً يا سهواً قبل از دخول وقت گفته شد، يا بعضي از آن‌ها قبل از وقت و برخي از آن‌ها بعد از دخول وقت ادا شده باشد، دوباره بايد گفته شوند.
مسئله 986. اگر پيش از گفتن اقامه شک کند که اذان گفته يا نه، مستحب است اذان را بگويد و اگر پيش از شروع در جمله‌اي از جمله‌هاي اذان يا اقامه شک کند که جمله قبل را گفته يا نه، بايد جمله قبل را بگويد؛ ولي پس از شروع در جمله بعدي، اگر شک کند که جمله قبل را گفته يا نه، لازم نيست جمله قبل را بازگو کند.
مسئله 987. مستحب است گويندۀ اذان رو به قبله بايستد و با طهارت باشد و با صداي بلند و کشيده اذان بگويد و بين جمله‌هاي اذان کمي فاصله دهد و بين آن‌ها غير از ذکر و دعا سخن ديگري نگويد.
مسئله 988. مستحب است گويندۀ اقامه رو به قبله و آرام باشد و اقامه را از اذان آهسته‌تر بگويد و فاصله جمله‌هاي آن را از فاصله جمله‌هاي اذان کمتر کند؛ ليکن جمله‌ها را به هم نچسباند.
مسئله 989. مستحب است بين اذان و اقامه در غير نماز مغرب، دو رکعت نماز بگزارد؛ يا يک گام بردارد؛ يا بنشيند؛ يا سجده نمايد؛ يا ذکري بگويد؛ يا دعا کند و در نماز مغرب، به يکي از اين امور اکتفا مي‌شود.
مسئله 990. اذان و اقامه بايد به عربي صحيح، نه به غير آن - مانند فارسي، ترکي و... - و نه به عربي غير صحيح گفته شود.
مسئله 991. مستحب است کسي که براي اذان تعيين مي‌شود، عادل و وقت‌شناس و داراي صداي مناسب و رسا بوده و جاي پخش اذان بلند باشد.
امور واجب در نماز
مسئله 992. يازده چيز در نماز واجب است: يکم نيّت؛ دوم ايستادن؛ سوم تکبيرةالاحرام؛ يعني گفتن «الله اکبر» در اول نماز؛ چهارم رکوع؛ پنجم سجود؛ ششم قرائت؛ هفتم ذکر رکوع و سجود؛ هشتم تشهد؛ نُهم سلام؛ دهم ترتيب؛ يازدهم موالات؛ يعني پي در پي آوردن اجزاي نماز.
مسئله 993. اموري که در نماز واجب‌اند، دو قسم‌اند. قسم يکم، رکن است و قسم دوم، غير رکن. واجب رکني، آن است که کم شدن يا زياد شدن آن خواه عمدي باشد يا سهوي، سبب باطل شدن نماز است. واجب غير رکني، آن است که زياد شدن يا کم شدن عمدي آن، سبب باطل شدن نماز است؛ ولي زياد شدن يا کم شدن سهوي آن، موجب بطلان نماز نمي‌شود.
مسئله 994. رکن نماز پنج چيز است:
يکم: نيّت. زياد شدن نيّت، بنابر آنکه صرف داعي باشد، ممکن نيست و بنابر آنکه اِخطار خطور دادن تفصيلي در قلب باشد، ضرر ندارد؛ فقط کم شدن آن - که به ترک آن است - امکان‌پذير است. دوم: تکبيرةالاحرام؛ سوم: قيام (ايستادن) در حال تکبيرةالاحرام و پيش از رکوع (قيام متصل به رکوع)؛ چهارم: رکوع؛ پنجم: دو سجده از يک رکعت.
احکام نيّت
مسئله 995. نمازگزار بايد نماز را به قصد اجراي دستور خدا انجام دهد. لازم نيست آن را به تفصيل از قلب بگذراند، چنان‌که لازم نيست بر زبان آورد. درجات قرب عبادت، به درجات معرفت پروردگار و محبّت وي و در محضر او بودن و مظهر وي شدن است.
مسئله 996. نمازگزار بايد نمازي را که مي‌خواهد اقامه نمايد، معيّن کند. اگر آن نماز، معيّن است؛ مانند نماز مغرب کسي که نماز مغرب قضا به عهده ندارد، در اين صورت قصد نماز مغرب کافي است و تعيين ادا يا قضا لازم نيست؛ همچنين کسي که مثلاً نماز مغرب قضا به عهده دارد، ولي فقط درصدد انجام دادن نماز اداست، تعيين ادا يا قضا لازم نيست و اگر آن نماز مشترک بين واجب و مستحب، نيز بين ادا و قضاست و هر دو طرف اشتراک مي‌تواند مقصود نمازگزار باشد، در اين صورت، بايد نمازي را که مي‌خواهد اقامه نمايد، معيّن کند، هرچند به اجمال باشد و بدون تعيين، نماز باطل است.
مسئله 997. نمازگزار بايد قصد نماز معيّن را تا پايان ادامه دهد، به گونه‌اي که اگر در هر حالتي از نماز از وي سؤال شود، بتواند بگويد فلان نماز را انجام مي‌دهم.
مسئله 998. نيّت نماز - به معناي انجام دادن آن به دستور خداـ بايد خالص باشد. قصد غير خدا - خواه در تمام نماز، خواه در جزئي از اجزاي آن، اعم از آنکه فقط براي غير خدا باشد يا بخشي از آن براي غير او باشد و خواه به وسيله کاري يا وصفي، مانند در مسجد خواندن يا اول وقت ادا نمودن و خواه به صورت ريا، يعني به ديگران نشان دهد که براي خدا نماز مي‌خواند يا به صورت سُمعه، يعني به گوش ديگران برساند، در حالي که چنين نيست - نماز را باطل مي‌کند.
احکام تکبيرة الاحرام
مسئله 999. واجب است در آغاز هر نماز «الله اکبر» گفته شود و اين جمله - بنا بر اينکه نيّت شرط باشد - اوّلين جزء نماز و دومين رکن از ارکان نماز است و بايد به عربي صحيح و پشت سر هم گفته شود. ترجمه آن به زبان ديگر، يا تلفّظ آن به عربي غير صحيح، باطل است.
مسئله 1000. در صورت اداي دو کلمه «الله اکبر» به عربي صحيح، اتصال آن به دعاي قبل يا ذکر و دعاي بعد جايز است، هرچند احتياط در ترک اتصال آن به سابق و لاحق است.
مسئله 1001. در صورت اتصال «الله اکبر» به سابق، بايد همزه «الله» تلفّظ شود و در صورت اتصال آن به لاحق، بايد حرکت، يعني پيش(ضمّه) «ر» اکبر تلفّظ شود.
مسئله 1002. در حال گفتن «الله اکبر» بايد ايستاده باشد و ترک عمدي يا سهوي قيام، سبب بطلان آن است؛ نيز در حال گفتن آن، بدن بايد آرام باشد و ترک عمدي آن، سبب بطلان است و در صورت ترک سهوي، باطل نمي‌شود.
مسئله 1003. تکبيرةالاحرام، حمد و سوره، ذکر و دعاي واجب (مانند صلوات تشهد) بايد به گونه‌اي گفته شود که قابل شنيدن باشد، هرچند بر اثر وجود مانعي از درون - مانند «کري» - يا از بيرون - مانند طوفان يا همهمۀ زياد - شنيده نشود.
مسئله 1004. نمازگزاري که بر اثر بيماري خاص يا لال بودن، توان تلفظ «الله اکبر» را ندارد، بايد با زبان اشاره - که مورد گفت‌وگوي مخصوص مبتلايان به اين وضع است - آن را ادا نمايد، در حالي که صورت آن را در قلب مي‌گذراند.
مسئله 1005. مناسب است پيش از تکبيرةالاحرام و پس از آن، دعاهاي مخصوص که در کتاب‌هاي دعا نقل شده، به اميد ثواب، خوانده شود.
مسئله 1006. مستحب است در حال گفتن تکبيرةالاحرام، دست‌ها را با انگشت‌هايِ به هم چسبيده، تا مقابل گوش‌ها بالا برد.
مسئله 1007. هر گاه شک کند که تکبيرةالاحرام را گفت يا نه، چنانچه مشغول خواندن چيزي مانند حمد باشد، بنا را بر گفتن بگذارد و به شک خود اعتنا نکند و اگر به خواندن چيزي مشغول نشده، بايد تکبيرةالاحرام را بگويد.
مسئله 1008. هر گاه پس از گفتن تکبيرةالاحرام شک کند که آن را صحيح ادا کرده يا نه، بنا را بر صحّت بگذارد و به شک خود اعتنا نکند.
احکام قيام (ايستادن)
مسئله 1009. ايستادن در حال گفتن تکبيرةالاحرام و پيش از رکوع (قيام متصل به رکوع) واجب رکني است و در حال خواندن حمد و سوره، يا تسبيحات رکعت سوم و چهارم، واجب غيررکني است؛ نيز ايستادن بعد از رکوع، هرچند واجب است؛ ولي رکن نيست. اگر نمازگزار قيام‌هاي واجب غيررکني را بر اثر فراموشي ترک کند، نماز او باطل نيست. قيام در حال کار و ذکر مستحب - مانند قنوت - مستحب است؛ يعني مي‌توان با ترک قنوت، آن را ترک نمود؛ نه آنکه نشسته قنوت به جا آورد.
مسئله 1010. ايستادن براي تکبيرةالاحرام بايد به گونه‌اي باشد که يقيناً تمام حروف آن در حال قيام گفته شده باشد، براي حصول چنين يقيني، بايد لحظه‌اي پيش از شروع در گفتن و لحظه‌اي پس از پايان آن، ايستاده باشد.
مسئله 1011. چون قيام متصل به رکوع، واجب رکني است، اگر نمازگزار پس از حمد و سوره يا تسبيحات اربع، رکوع را فراموش کرد و نشست و سپس به يادش آمده که رکوع را انجام نداده، نمي‌تواند به حال خميده به حدّ رکوع برگردد، بلکه بايد بايستد و به رکوع برود، تا نماز او بر اثر حفظ قيامِ متصل به رکوعْ باطل نشود.
مسئله 1012. واجب است نمازگزار در حال قيام، به جايي تکيه نکند و از صورت ايستادن بر اثر خميدگي خارج نشود و تمام بدن او آرام باشد، مگر در حالت ناچاري. با حفظ قيام متصل به رکوع، حرکت پا در حال خم شدن جهت رکوع، اشکال ندارد.
مسئله 1013. حرکت، خميدگي، تکيه دادن در حال قيام غيررکني، اگر سهوي باشد، اشکال ندارد و درحال قيام رکني - مانند قيام در زمان تکبيرة الاحرام و قيامِ متصل به رکوع - چيزي که با قيام منافات دارد - مانند خميدگي - وجود سهوي آن، موجب بطلان است و چيزي که با عنوان قيام منافات ندارد - مانند حرکت و تکيه دادن - وجود سهوي آن، موجب بطلان نمي‌شود.
مسئله 1014. هرگاه نمازگزار از ايستادن عاجز شود، بايد بنشيند و اگر از نشستن هم عاجز شود، بايد به پهلو قرار گيرد و تا بدنش آرام نشده، هيچ ذکر واجب نماز را ادا نکند و احتياطاً ذکر مستحب را نيز به قصد ورود نگويد.
مسئله 1015. کسي که قادر بر ايستادن است؛ ولي قادر بر آرام بودن و تکيه ندادن نيست، نمي‌تواند نشسته نماز بگزارد، بلکه بايد بايستد و با تکيه دادن نماز را اقامه کند و کسي که به هيچ وجه نمي‌تواند بايستد، هرچند همانند افراد سالمند خميده باشد، بايد بنشيند و اگر نتواند درست بنشيند، بايد به پهلوي راست و اگر نشد، به پهلوي چپ و اگر نشد، به پشت قرار بگيرد، به گونه‌اي که کف پاهاي او رو به قبله باشد.
مسئله 1016. کسي که مي‌تواند در حال نشستن و تکيه دادن، نماز را اقامه کند، نمي‌تواند به پهلو قرار بگيرد و در آن حال، نماز بگزارد.
مسئله 1017. هرگاه در حال نماز، عجز از ايستادن يا نشستن عارض شود و يا عجز قبلي برطرف شود، بقيه عمل و ذکر را بايد با حالت فعلي خود انجام دهد؛ يعني اگر عجز از ايستادن برطرف شد، فوراً بايد بايستد و ساير عمل‌ها و ذکرها را در حال ايستادن انجام دهد. همچنين است اگر عجز از نشستن برطرف شده باشد و در تمام اين احوال، پس از آرام شدن بدن، بقيه عمل و ذکر را به‌جا آورد.
مسئله 1018. تبديل ايستادن به نشستن و نشستن به پهلو قرار گرفتن، يا براي عجز فعلي است که هم اکنون نمي‌تواند به وظيفه اصلي خود عمل کند؛ يا براي ترس از خطر يا ضرر آينده است و در هر دو حال، مي‌تواند به حکمِ عاجز عمل نمايد.
مسئله 1019. کسي که مي‌داند يا اطمينان دارد در پايان وقت، عجز او برطرف مي‌شود، بايد نماز را به تأخير بيندازد، تا در آخر وقت با شرايط کامل، آن را اقامه کند و اگر مي‌داند يا اطمينان دارد تا پايان وقت، عجز او باقي است، مي‌تواند نماز را در اوّل وقت و برابر وظيفه عاجز انجام دهد. در هر دو صورت، اگر عجز او در اول وقت برطرف شد و او نماز را در اول وقت، برابر وظيفه عاجز خواند، در صورت اول، حتماً و در صورت دوم، به احتياطِ لازم بايد نماز را دوباره اقامه کند.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم