احکام شرعی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی

مسائل اجتهاد و تقليد مسائل طهارت انواع آب ها آب مطلق و مضاف آب قليل آب جاري آب باران آب چاه احکام آب ها احکام تَخَلّي (ادرار و مدفوع کردن) اسْتِبْراء برخي کارهاي مستحب در تخلّي برخي کارهاي مکروه درتخلّي نجاسات و مطهّرات نجاسات 1 و 2. ادرار و مدفوع 3. مني 4. مردار 5. خون 6 و 7 . سگ و خوک 8. کافر 9. شراب 10. فقّاع 11. عرق شتر نجاست خوار عرق جُنُب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاي پاک احکام نجاسات نجس کردن قرآن خوردن و آشاميدن چيز نجس و خريد و فروش و عاريه دادن آن مطهّرات 1. آب 2. زمين 3. آفتاب 4. استحاله 5. انقلاب 6. کم شدن دو سوم آب انگور 7. انتقال (تبدّل) 8. اسلام 9. تَبَعيَّت 10. برطرف شدن عين نجاست 11. استِبراء حيوان نجاست خوار 12. غائب شدن مسلمان راه ثابت شدن طهارت احکام ظرف ها امور مربوط به وضو افعال وضو وضوي ارتماسي دعاهاي مستحب هنگام وضو گرفتن شروط وضو احکام وضو موارد لزوم وضو موارد بطلان وضو احکام وضوي جبيره امور وابسته به غسل غسل هاي واجب يکم. غسل جنابت احکام جنابت کارهاي حرام بر جنب کارهاي مکروه بر جنب چگونگي غسل غسل ترتيبي غسل ارتماسي احکام غسل کردن دوم، سوم و چهارم. غسل خون هاي سه گانه 1. استحاضه اقسام استحاضه احکام استحاضه 2. حيض احکام حائض اقسام حائض يک. صاحب عادت وقتيه و عدديه دو. صاحب عادت وقتيه سه. صاحب عادت عدديه چهار. مُضْطَرِبه پنج. مُبْتَدِئه شش. ناسِيه احکام متفرقه حيض 3. نفاس پنجم. غسل مسّ ميّت ششم. غسل ميّت احکام محتضر احکام پس از مرگ احکام غسل، کفن، نماز و دفن ميّت احکام غسل ميّت احکام کفن ميّت احکام تحنيط احکام نماز ميّت شيوۀ نماز ميّت مستحبّات نماز ميّت احکام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل هاي مستحب امور مرتبط به تيمّم موارد هفت گانه تيمّم يکم. ممکن نبودن تهيۀ آب به اندازه وضو يا غسل دوم. دسترسي نداشتن به آب به سبب دشواري بيش از حدّ سوم. ترس از ضرر چهارم. نياز به آب براي حفظ جان پنجم. نياز به آب براي تطهير ششم. نداشتن آب مباح هفتم. فرصت نداشتن براي وضو يا غسل صحيح بودن تيمم به برخي از اجزاي زمين شروط چيزهاي مورد تيمم يکم. پاک بودن دوم. مباح بودن مستحبات و مکروهات تيمّم چگونگي تيمّم احکام تيمّم مسائل نماز مقدمه در اهميت نماز نمازهاي واجب نمازهاي واجب شبانه روز وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهايي که بايد به ترتيب انجام شود نماز مستحب احکام نماز مستحبي وقت نافله هاي شبانه روز احکام قبله پوشانيدن بدن در نماز شروط لباس نمازگزار شرط يکم: پاک بودن شرط دوم: مباح بودن شرط سوم: از اجزاي مردار نبودن شرط چهارم: از اجزاي حيوان حرام گوشت نبودن شرط پنجم: طلابافت نبودن شرط ششم: ابريشم خالص نبودن موارد عدم لزوم طهارت در لباس يا بدن نمازگزار امور ثواب دار در لباس نمازگزار امور کم کنندۀ ثواب در لباس نمازگزار شروط مکان نمازگزار شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم مکان هاي مستحب بودن نماز مکان هاي کراهت نماز احکام مسجد کراهت برخي از کارها در مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه موارد سقوط اذان موارد سقوط اذان و اقامه امور واجب در نماز احکام نيّت احکام تکبيرة الاحرام احکام قيام (ايستادن) امور مستحب در حال ايستادن نماز احکام قرائت امور مستحب در قرائت نماز امور مکروه در قرائت نماز احکام رکوع مستحبات رکوع احکام سجود تنها موارد صحيح بودن سجده بر آن ها امور مستحب در سجده امور مکروه در سجده سجدۀ واجب قرآن سجدۀ شکر احکام تشهّد و سلام احکام ترتيب نماز احکام موالات احکام قنوت احکام تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر صلي‌الله‌عليه‌وآله مُبْطِلات نماز برخي مکروهات در نماز موارد جواز شکستن نماز واجب انواع شک در نماز شک هاي باطل شک هاي بي اعتبار يکم. شک بعد از محل دوم. شک پس از سلام سوم. شک پس از وقت چهارم. کَثِيرُ الشک (کسي که بسيار شک مي کند) پنجم. شک امام و مأموم ششم. شک در نماز مستحبّي شک هاي صحيح نماز احتياط سجده سهو شيوۀ سجدۀ سهو قضاي سجده و تشهد فراموش شده کم يا اضافه کردن اجزاء و کم کردن شروط نماز نماز مسافر شرط يکم. کمتر از هشت فرسخ شرعي نبودن مسافت شرط دوم. قصد هشت فرسخ داشتن از آغاز سفر شرط سوم. برنگشتن از قصد خود در بين راه شرط چهارم. نگذشتن از وطن پيش از رسيدن به هشت فرسخ شرط پنجم. سفر براي کار حرام نبودن شرط ششم. صحرانشين و گردشگر بيابان نبودن شرط هفتم. شغل نبودن سفر شرط هشتم. به حد ترخص رسيدن موارد قطع سفر يکم. رسيدن به وطن احکام وطن دوم. قصد ماندن ده روز سوم. ماندن سي روزِ ترديدي احکام متفرقه سفر نماز قضا نماز قضاي پدر و مادر نماز جماعت شروط نماز جماعت شرط يکم. نبودن حائل شرط دوم. بلندتر نبودن جاي امام شرط سوم. رعايت فاصله ميان امام و مأموم شرط چهارم. عقب تر بودن مأموم از امام شروط امام جماعت احکام جماعت برخي امور مستحب در نماز جماعت برخي امور مکروه در نماز جماعت نماز آيه شيوه نماز آيه نماز عيد فطر و قربان اجير گرفتن براي نماز مسائل روزه تعريف روزه اقسام روزه نيّت روزه وقت نيّت روزه يوم الشک چيزهاي باطل کننده روزه يکم. خوردن و آشاميدن دوم. آميزش سوم. استمناء چهارم. دروغ بستن به خدا و پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله پنجم. رسانيدن غبار غليظ به حلق ششم. فرو بردن سر در آب هفتم. بقاي عمدي بر جنابت خواب جُنُب هشتم. اِماله کردن نُهم. قي کردن عمدي احکام افطار عمدي و سهوي احکام افطار اجباري حکم روزه مستحب با فرض روزه واجب امور مکروه براي روزه دار قضا و کفّاره انواع کفّاره موارد قضادارِ کفاره ندار و برخي موارد قضاندارِ بي کفاره احکام روزۀ قضا موارد واجب نبودن روزه 1. مسافران 2. بيماران 3. زنان باردار و شيرده 4. کودکان 5. سالخوردگان 6. ديوانه و بيهوش احکام روزهٴ مسافر و بيمار آدابي دربارهٴ روزه و ماه رمضان انکار وجوب روزه و ترک آن ثابت شدن اول ماه مسائل خمس وجوب خمس تعلق خمس به مال، بدون اشتراط به بلوغ و مانند آن متولّي خمس موارد خمس يکم: غنائم نصاب غنائم جنگي حکم اموالِ گروه هاي منحرف در حال جنگ با نظام اسلامي حکم مال انتقالي غير معتقد به خمس دوم: معدن مصاديق معدن شروط استخراج کننده معدن در خمس عدم شرطيت مباشرت در استخراج معدن ديون مالي کافر در معدن و غير آن نصاب معدن حکم چند نوع مواد معدني از يک معدن صورت هاي معادن خالص طلا انفال بودن معادن سوم: گنج (کنز) تعريف گنج نصاب گنج مصاديق گنج اشياي به دست آمده از شکم حيوانات خريده شده اشياي به دست آمده از شکم ماهي هاي پرورشي خمس گنج پس از کسر هزينه ها چهارم: غواصي در دريا مصاديق غوص نصاب غوص گوهرهاي بيرون ريخته از دريا تعاقب يد غوّاصان در گوهر شرط نبودن قصد حيازت در غوص يافتن گوهر در شکم حيوانِ غواصي شده کسر هزينه هاي غوّاصي گوهر به دست آمده از ساحل گوهرهاي به دست آمده از کشتي غرق شده حکم معدن غوّاصي شده عنبر دريايي و نصاب آن اجتماع دو عنوان خمسي و نصاب آن پنجم: مال حلال مخلوط به حرام صورت هاي مال حلال مخلوط به حرام بيشتر بودن مال حرام معيّن از خمس مال مجهول المالک پيدا شدن مالک مال پس از خمس بيشتر يا کمتر بودن مال حرام از خمس مخلوط شدن سهوي خمس با دو عنوان شخصيت حقوقي بودن مالک مال خمس مال حرام تصرف شده خريدن مال متعلق خمس از غير معتقد به خمس ششم: زميني که کافر ذمي از مسلمان بخرد شروط و محدوده خمس کافر ذمي خمس زمين تبادلي چندباره ميان کافر ذمي و مسلمان خمس زمين مبادله شده در فرض اسلام ذمي هفتم: درآمدهاي کسب (ارباح مکاسب) زمان تعلق خمس خمس انواع درآمدها خمس مهريه خمس مال ميّت خمس در خمس فروش مال متعلّق خمس بخشيدن مال خمس دار درآمدهاي مال بي خمس خمس ميوه درخت محاسبه کسب هاي چندگانه خمس سود معلّق خمس سرمايه مبدأ سال خمسي محاسبه قبل و بعد از سال استثناي هزينه ها ابزار ماندني صرفه جويي يا تبرّع در هزينه خمس درآمد بانوان هزينه بدون استفاده وفات در بين سال خمسي هزينه سفر حج استثناي اقساط وام و خسارت ها متعلق خمس، عين يا ذمّه و تصرف در آن خمس مطلق درآمد عدم تکرار خمس عدم لزوم پرداختن خمس از عين مال مورد تعلّق خمس موارد مصرف خمس شروط موارد مصرف مصداق سيادت حکم سادات واجب النفقه جابه جايي خمس و هزينه آن پرداختن قيمت مال و بريء الذمّه شدن مصاديق انفال مسائل زکات موارد وجوب زکات شروط واجب شدن زکات نصاب زکات گندم و جو و خرما و کشمش نصاب طلا نِصاب نقره زکات شتر، گاو و گوسفند نِصاب شتر نصاب گاو نِصاب گوسفند موارد مصرف زکات اوصاف مستحقّ زکات نيّت زکات احکام متفرقه زکات زکات فطره حلال بودن زکات فطره فطره مهمان مصرف زکات فطره شروط مصرف کننده فطره به سادات نيّتِ فطره زمان پرداختن زکات فطره جابه جايي زکات فطره زکات فطرهٴ نانخوران دولت مسائل خريد و فروش شروط خريدار و فروشنده شروط کالا و بهاي آن احکام نقد و نسيه معامله سَـلف شروط معاملهٴ سلف احکام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره موارد به هم زدن معامله (خيار) احکام خيار مسائل متفرّقه خريد و فروش مسائل اجاره تعريف اجاره شيوهٴ اجاره شروط دو طرف اجاره اجاره دوم شروط مال مورد اجاره شروط منافع مال مورد اجاره اجاره بها ضمان در اجاره لزوم عقد اجاره ويراني مورد اجاره مرگ يکي از دو طرف اجاره استفتائات احکام تقليد احکام طهارت معناي طهارت معصومان عليهم السلام پاکي عرق جنب از حلال پاکي الکل صنعتي غساله آب قليل راه هاي ثبوت نجاست حکم رطوبت پس از ادرار و استبراء احکام وضو احکام غسل احکام ميّت احکام نماز وقت نماز لباس نمازگزار قبله نمازهاي يوميه اذان و اقامه قيام قرائت سجده تشهد قنوت آداب نماز نماز جمعه نماز قضا نماز استيجاري مسائل متفرّقه نماز احکام نماز مسافر بلاد کبيره کثير السفر حدّ ترخّص حدّ مسافت سفر شغلي توطن تبعيت از همسر در سفر و محلّ سکنا احکام نماز جماعت نماز جماعت در مسجد الحرام و مسجد النبي صلی‌الله‌علیه‌وآله نماز جماعت در ادارات نماز روز عيد غدير احکام اعتکاف احکام روزه روزه استيجاري استهلال احکام خمس خمس هزينه زندگي خمس هديه (هِبه) حقوق خانوادهٴ شهدا خمس منزل مسکوني خمس وديعه منزل اجاره اي خمس پس انداز براي مؤونه خمس جهيزيه خمس مهريه خمس سرمايه خمس کسب زن خمس شهريه خمس وام خمس سپرده حج حکم خمس سود سپرده‏ها خمس منفعت کسب حسابرسي خمس کسر خمس هاي پرداخت شده کسر بدهي از خمس تصرف در مال غير مخمّس مصرف خمس اجازه مصرف خمس رفت و آمد با کسي که خمس نمي دهد حکم فقهي سيّد احکام مضاربه احکام خريد و فروش احکام کسب هاي حرام شطرنج و قمار موسيقي رقص و دست زدن مجسمه سازي ريش تراشي کار کردن مسلمان تحت مديريت غير مسلمان احکام رهن و اجاره احکام ازدواج و محرميت شرط ضمن عقد مهريه ازدواج موقّت ازدواج با فِرق اسلامي نفقه سبب هاي محرميت مسائل متفرقه ازدواج احکام طلاق احکام غصب احکام لقطه احکام وقف تغيير کاربري وقف مسائل متفرقه وقف احکام مسجد اجاره و فروش اموال مسجد تخريب و بازسازي مسجد احکام خوردني ها و مصرفي ها لقمه حرام مصرف انرژي مصرف سيگار احکام ذبح ذبح با استيل احکام صيد احکام وصيت و ارث احکام وکالت احکام ضمانت ضمانت پزشک ضمانت دانشجوي پزشکي ضمانت شرکت پست ديون مالي خسارت هاي آبرويي احکام جهاد احکام حدود و ديات سقط جنين قتل مجرم نابالغ قتل مرتد حکم اشاعه ويروس کشنده ديه قتل شِبه عمد مقتولي که از فرقه ها باشد ديه زن اجراي حد در اماکن عمومي زندان احکام شهادت احکام حجاب و پوشش تعزير تارک حجاب بستن کراوات احکام نگاه مسائل جديد خدمات فرقه ها انتخابات تذهيب قرآن حقوق تأليف و نشر احکام بانک ها و صندوق هاي قرض الحسنه واگذاري حق وامگيري پرداخت دَيْن با لحاظ تورّم پرداخت غرامت در تأخير دَيْن مسائل مربوط به شهرداري احکام تشريح تغيير جنسيت احکام عزاداري احکام امدادرساني در حوادث ترجيح در امدادرساني بستگي نجات بعضي بر مرگ ديگري تصرف در مال ديگري براي نجات انساني لمس و نگاه اضطراري امدادگر به نامحرم احکام اهل کتاب ازدواج با اهل کتاب طهارت اهل کتاب ذبيحه و غذاي اهل کتاب

انواع شک در نماز

انواع شک در نماز
شک‌هاي نماز چند قسم است؛ بعضي از آن‌ها نماز را باطل مي‌کنند و به برخي از آن‌ها نبايد اعتنا کرد و پاره‌اي از آن‌ها نماز را باطل نمي‌کنند و دستور خاص دارند که ذکر مي‌شود.
شک هاي باطل
مسئله 1211. شک‌هايي که نماز را باطل مي‌کند:
يکم. شک در شمارۀ رکعت‌هاي نماز واجب دو رکعتي؛ مانند نماز صبح و نماز مسافر؛ ولي شک در شمارۀ رکعت‌هاي نماز مستحب و برخي از نمازهاي احتياطْ نماز را باطل نمي‌کند.
دوم. شک در شمارۀ رکعت‌هاي نماز سه رکعتي؛ مانند نماز مغرب.
سوم. شک در نماز چهار رکعتي، ميان يک رکعت و بيش از آن.
چهارم. شک در نماز چهار رکعتي بين دو رکعت و بيش از آن، پيش از تمام شدن سجده دوم.
پنجم. شک در نماز چهار رکعتي، ميان دو رکعت و پنج رکعت يا دو و بيشتر از پنج رکعت، هرچند بعد از تمام شدن سجده دوم باشد.
ششم. شک در نماز چهار رکعتي، بين سه رکعت و شش رکعت يا سه و بيش از شش رکعت.
هفتم. شک در نماز چهار رکعتي، ميان چهار و شش يا چهار و بيش از شش؛ چه پيش از تمام شدن سجدۀ دوم باشد يا پس از آن؛ ولي اگر پس از سجدۀ دوم، شک بين چهار و شش يا چهار و بيشتر از شش براي او پيش آيد، به احتياط مستحب بر چهار بنا بگذارد و نماز را تمام کند و پس از نماز دو سجدۀ سهو به‌جا آورد و نماز را هم دوباره اقامه کند.
هشتم. شک در رکعت‌هاي نماز، در نماز چهار رکعتي که اصلاً نداند چند رکعت خوانده است.
مسئله 1212. مقصود از شکي که نماز را باطل مي‌کند، صرف اِبهام و ترديد ابتدايي نيست، بنابراين اگر يکي از شک‌هاي باطل‌کننده براي نمازگزار پيش آيد، نمي‌تواند نماز را به هم بزند، بلکه کاملاً بايد فکر کند تا يکي از دو طرف معلوم شود؛ يا از معلوم شدن آن نااميد گردد؛ يعني شک او مستقر و پا برجا شود؛ در اين صورت به هم زدن نماز مانعي ندارد، هرچند به احتياط به قدري صبر کند تا از صورت نمازگزار خارج شود.
شک هاي بي اعتبار
مسئله 1213. شک‌هايي که نبايد به آن‌ها اعتنا کرد:
يکم. شک در چيزي که محل به‌جا آوردن آن، گذشته است؛ مانند اينکه در رکوع شک کند که حمد را خوانده يا نه.
دوم. شک بعد از سلام نماز.
سوم. شک پس از گذشتن وقت نماز.
چهارم. شک کثير الشک؛ يعني کسي که بسيار شک مي‌کند.
پنجم. شک امام جماعت در شمارۀ رکعت‌هاي نماز، در صورتي که مأموم شمارۀ آن‌ها را بداند؛ همچنين شک مأموم، درصورتي‌که امام جماعت شمارۀ رکعت‌هاي نماز را بداند. در اين جهت، فرقي بين شک‌هاي باطل و صحيح نيست؛ يعني شک در نمازهاي دو رکعتي و سه رکعتي، همانند شک در نماز چهار رکعتي است.
ششم. شک در نماز مستحبي.
هر يک اين‌ها احکامي دارد که اکنون بخشي از آن‌ها ذکر مي‌شوند.
يکم. شک بعد از محل
مسئله 1214. اگر در بين نماز دربارۀ يکي از کارهاي واجبي که از محل به‌جا آوردن آن گذشته شک کند که آن را انجام داده يا نه - مثلاً شک کند که حمد خوانده يا نه - چنانچه به کار واجب يا مستحبي که بايد پس از آن انجام دهد - مانند قرائت سوره - مشغول نشده، بايد آنچه را که در انجام دادن آن شک کرده، به‌جا آورد؛ يعني در مثال مذکور سورۀ حمد را بخواند و اگر به کار واجب يا مستحبي که بايد بعد از آن انجام دهد مشغول شده، به شک خود اعتنا نکند.
مسئله 1215. اگر در حال خواندن حمد يا سوره مثلاً شک کند که جزء قبلي را خوانده يا نه، اگر آن جزء مشکوک، از نظر معنا کاملاً مستقل از جزء فعلي باشد، بايد به شک خود اعتنا نکند و چنانچه آن جزء مشکوک، جزء همين جمله‌اي محسوب مي‌شود که اکنون در حال قرائت آن است، واجب است احتياطاً به شک خود اعتنا کند و آن جزء مشکوک را قربة الي الله به‌جا آورد.
مسئله 1216. هرگاه پس از رکوع يا سجود، مثلاً شک کند که شروط صحت و کارهاي واجب آن را - مانند ذکر و آرام بودن بدن - انجام داده يا نه، بايد به شک خود اعتنا نکند.
مسئله 1217. هرگاه، درحالي‌که به سجده مي‌رود، شک کند که رکوع را انجام داده يا نه، يا شک کند که پس از رکوع ايستاده يا نه، بنا بر احتياط واجب بايد به شک خود اعتنا کند و برگردد و آن وظيفه مشکوک را به‌جا آورد.
مسئله 1218. اگر در حال برخاستن از رکعت دوم شک کند که سجده يا تشهد را به‌جا آورده يا نه، بنا بر احتياط واجب بايد به شک خود اعتنا کند و برگردد و آن را به‌جا آورد؛ نيز اگر در حال برخاستن از رکعت يکم و سوم شک کند که سجده را به‌جا آورده يا نه، به احتياط واجب برگردد و آن را انجام دهد؛ ولي چنانچه پس از ايستادن شک کند که سجده يا تشهد را انجام داده، به شک اعتنا نکند.
مسئله 1219. کسي که نشسته يا به پهلو قرارگرفته نماز مي‌گزارد، اگر پيش از مشغول شدن به حمد يا تسبيحات، شک کند که سجده يا تشهد را به‌جا آورده يا نه، به احتياط واجب بايد به شک خود اعتنا کند و آن را به‌جا آورد و اگر در حال خواندن حمد يا تسبيحات، شک کند که سجده يا تشهد را به‌جا آورده يا نه، به شک خود اعتنا نکند.
مسئله 1220. هرگاه شک کند که يکي از رکن‌هاي نماز را به‌جا آورده يا نه، چنانچه مشغول کاري نشده که بعد از آن است، بايد آن را به‌جا آورد؛ براي مثال، اگر پيش از خواندن تشهد شک کند که دو سجده را به‌جا آورده يا نه، بايد به‌جا آورد و چنانچه پس از آن يادش بيايد که آن رکن را به جا آورده بوده، چون رکنْ اضافه شده، نمازش باطل است.
مسئله 1221. هرگاه شک کند عملي را که رکن نيست به‌جا آورده يا نه، چنانچه مشغول کاري نشده که بعد از آن است، بايد آن را به‌جا آورد؛ براي مثال، اگر پيش از خواندن سوره شک کند که حمد را خوانده يا نه، بايد حمد را بخواند و چنانچه پس از انجام‌ دادن آن يادش بيايد که آن را به‌جا آورده بود، چون رکن اضافه نشده، نمازش صحيح است و احتياط مستحب، انجام دادن دو سجده سهو است.
مسئله 1222. هرگاه در واجب رکني شک کند و وارد جزء بعدي نماز شود، به شک خود اعتنا نکند؛ براي مثال، اگر درحال تشهد شک کند که دو سجده را به‌جا آورده يا نه، به شک خود اعتنا نکند و اگر يادش بيايد که آن رکن را به‌جا نياورده، درصورتي‌که مشغول رکن بعد نشده، بايد آن را به‌جا آورد و اگر مشغول رکن بعد شده، نمازش بر اثر ترک رکن باطل است؛ مثلاً اگر پيش از رکوع رکعت بعد يادش بيايد که دو سجده را به‌جا نياورده، بايد به‌جا آورد و اگر در رکوع يا پس از آن يادش بيايد، نمازش باطل است.
مسئله 1223. هرگاه شک کند عملي را که رکن نيست به‌جا آورده يا نه، چنانچه مشغول کاري شده که پس از آن است، به شک خود اعتنا نکند؛ براي مثال، اگر در حال خواندن سوره، شک کند که حمد را خوانده يا نه، به شک خود اعتنا نکند و چنانچه بعد يادش بيايد که آن را به‌جا نياورده، در صورتي که مشغول رکن بعد نشده، بايد آن را و آنچه را پس از آن است، به‌جا آورد و اگر مشغول رکن بعد شده، نمازش صحيح است، پس اگر در قنوت يادش بيايد که حمد را نخوانده، بايد حمد و سوره را بخواند و چنانچه در رکوع يادش بيايد، نماز او صحيح است.
مسئله 1224. اگر شک کند که سلام نماز را گفته يا نه، يا شک کند درست گفته يا نه، چنانچه مشغول تعقيب نماز يا نماز ديگر شده، يا به کاري مشغول شده که نماز را به هم مي‌زند و از حال نمازگزار بيرون رفته، به شک خود اعتنا نکند و اگر پيش از اين‌ها شک کند، بايد سلام را بگويد؛ امّا اگر در صحيح گفتن سلام شک کند، در هر دو صورت به شک خود اعتنا نکند؛ چه مشغول کار ديگر شده باشد يا نه.
مسئله 1225. اگر پس از انجام دادن چيزي از نماز در صحيح بودن آن شک کند - مثلاً پس از تکبيرة الإحرام يا حمد يا آيه‌اي از آن، شک کند که صحيح گفته يا نه - نبايد به شک خود اعتنا کند.
دوم. شک پس از سلام
مسئله 1226. هرگونه شکي درباره صحت و بطلان نماز، پس از سلام نماز، بي‌اعتبار است؛ براي مثال، شک کند رکوع کرده يا نه و آيا صحيح انجام داده يا نه، يا بعد از سلام نماز چهار رکعتي شک کند که چهار رکعت خوانده يا پنج رکعت، به شک خود اعتنا نکند؛ ولي اگر هر دو طرف شک او باطل باشد - مانند آنکه پس از سلام نماز چهار رکعتي شک کند که نماز او سه رکعت بوده يا پنج رکعت - نمازش باطل است.
سوم. شک پس از وقت
مسئله 1227. اگر پس از گذشتن وقت نماز شک کند که نماز را به‌جا آورده يا نه، يا گمان کند که به‌جا نياورده، انجام دادن آن لازم نيست؛ ولي اگر پيش از گذشتن وقت، چنين شک يا گماني داشته باشد، بايد آن نماز را به‌جا آورد، بلکه اگر گمان کند و اطمينان نداشته باشد که انجام داده، بايد آن را به‌جا آورد.
مسئله 1228. اگر پس از گذشتن وقت شک کند که نماز را درست خوانده يا نه، به شک خود اعتنا نکند.
مسئله 1229. اگر پس از گذشتن وقت نماز ظهر و عصر بداند چهار رکعت نماز به‌جا آورده، ولي نداند به نيت ظهر بوده يا به نيت عصر، بايد چهار رکعت نماز قضا به نيت نمازي که بر او واجب است، به‌جا آورد.
مسئله 1230. اگر بعد از گذشتن وقت نماز مغرب و عشاء بداند يک نماز به‌جا آورده، اما نداند سه رکعتي بوده يا چهار رکعتي، بايد قضاي نماز مغرب و عشاء را به‌جا آورد.
چهارم. کَثِيرُ الشک (کسي که بسيار شک مي کند)
مسئله 1231. اگر کسي در يک نماز سه بار شک کند، يا در سه نماز پياپي - مانند نمـاز صبـح و ظـهر و عصر - شک کند، کثير الشک است و چنانچه فراواني شک کردن او از غضب يا ترس يا پريشاني حواس نباشد، به شک خود اعتنا نکند.
مسئله 1232. اگر کثير الشک در به‌جا آوردن چيزي از نماز شک کند، چنانچه به‌جا آوردن آن، نماز را باطل نمي‌کند، بايد بنا بگذارد که آن را به‌جا آورده؛ براي مثال، چنانچه شک کند که رکوع کرده يا نه، بايد بنا بگذارد که رکوع کرده است، اما اگر به‌جا آوردن آن، نماز را باطل مي‌کند، بايد بنا بگذارد که آن را انجام نداده است؛ مثلاً اگر شک کند که يک رکوع انجام داده يا بيشتر، چون اضافه شدن رکوعْ نماز را باطل مي‌کند، بايد بنا بگذارد که بيشتر از يک رکوع انجام نداده است.
مسئله 1233. کسي که در يک چيز نماز بسيار شک مي‌کند، چنانچه در چيزهاي ديگر نماز شک کند، بايد در آن چيزها به حکم شک عمل کند؛ براي مثال، کسي که بسيار شک مي‌کند که سجده کرده يا نه، اگر در انجام دادن رکوع شک کند، بايد به حکم شک در رکوع رفتار کند؛ يعني اگر ايستاده، رکوع را به‌جا آورد و اگر به سجده رفته، اعتنا نکند.
مسئله 1234. آن که در نماز مخصوصي - مانند نماز ظهر - بسيار شک مي‌کند، فقط در آن نماز بايد به شک خود اعتنا نکند؛ ولي اگر در نماز ديگر - مثلاً در نماز عصر - شک کند، بايد به حکم شک رفتار کند.
مسئله 1235. اگر کسي در جاي مخصوصي نماز بگزارد، بسيار شک مي‌کند، فقط در آنجا به شک خود اعتنا نکند و با نماز خواندن در غير آنجا، چنانچه شکي براي او پيش آيد، بايد به حکم شک عمل کند.
مسئله 1236. اگر انسان شک کند که کثيرالشک شده يا نه، بنا مي‌گذارد که کثيرالشک نشده و بايد به حکم شک عمل کند. کثير الشک تا يقين نکند که به حال معمولي مردم برگشته، بايد به شک خود اعتنا نکند.
مسئله 1237. کسي که بسيار شک مي‌کند، اگر شک کند که رکني را به‌جا آورده يا نه و اعتنا نکند و سپس يادش بيايد که آن را به‌جا نياورده، چنانچه مشغول رکن بعد نشده، بايد آن را به‌جا آورد و اگر مشغول رکن بعد شده، نمازش باطل است؛ براي مثال، چنانچه شک کند که رکوع را به‌جا آورده يا نه و به آن اعتنا نکند، و پيش از سجده يادش بيايد که به‌جا نياورده، بايد رکوع را به‌جا آورد و اگر در سجده يادش بيايد که رکوع را به‌جا نياورده، نماز او باطل است.
مسئله 1238. کسي که بسيار شک مي‌کند، اگر در چيزي که رکن نيست، شک کند که آن را به‌جا آورده يا نه و اعتنا نکند و سپس يادش بيايد که آن را انجام نداده، چنانچه از محل به‌جا آوردن آن نگذشته، بايد آن را انجام دهد و چنانچه از محل آن گذشته، نمازش صحيح است؛ براي مثال، اگر شک کند که حمد را خوانده يا نه و اعتنا نکند و در قنوت يادش بيايد که نخوانده، بايد حمد و سوره را بخواند و اگر در رکوع يادش بيايد، نماز او صحيح است.
مسئله 1239. اشخاص وسواسي بايد به يقين و شک خود عمل نکنند، بلکه مانند افراد معمولي عمل کنند؛ خواه براي آنان يقين حاصل شود يا نه؛ و اگر همچون افراد معمولي عمل نکنند، در بسياري از موارد، نماز آنان باطل است.
پنجم. شک امام و مأموم
مسئله 1240. اگر امام جماعت در شمارۀ رکعت‌ها يا افعال نماز شک کند - مثل اينکه شک کند که سه رکعت گزارده يا چهار رکعت - چنانچه مأموم يقين يا گمانِ معتبر داشته باشد که چهار رکعت گزارده و به امام بفهماند که چهار رکعت گزارده است، امام بايد نماز را چهار رکعت بداند و گزاردن نماز احتياط لازم نيست؛ نيز اگر امام يقين يا گمانِ معتبر داشته باشد که فلان رکعت گزارده است و مأموم در شمارۀ رکعت‌هاي نماز شک کند، بايد به شک خود اعتنا نکند.
مسئله 1241. اگر در نماز جماعت، هم امام، هم مأموم شک کنند و شک هرکدام با ديگري فرق داشت، هرکدام به وظيفۀ خود عمل مي‌کند و حکم سهو امام يا مأموم يا هر دو نيز همين است.
ششم. شک در نماز مستحبّي
مسئله 1242. اگر در شمارۀ رکعت‌هاي نماز مستحبي شک کند، چنانچه طرف بيشتر شک، نماز را باطل مي‌کند، بايد بر کمتر بنا بگذارد؛ مثلاً در نافلۀ صبح شک کند که دو رکعت به‌جا آورده يا سه رکعت، بايد بنا بگذارد که دو رکعت به‌جا آورده است؛ ولي اگر عدد بيشتر شک نماز را باطل نمي‌کند - مثلاً شک کند که دو رکعت انجام داده يا يک رکعت - به هر طرف شک عمل کند، نمازش صحيح است.
مسئله 1243. کم شدن رکن در نماز نافله، به احتياط واجب، آن را باطل مي‌کند؛ ولي اضافه شدن رکن آن را باطل نمي‌کند، پس اگر يکي از کارهاي نافله را فراموش کند و هنگامي يادش بيايد که مشغول رکن بعد از آن شده، بايد برگردد و آن کار را انجام دهد و دوباره آن رکن را به‌جا آورد؛ براي مثال، اگر در رکوع يادش بيايد که سوره را نخوانده، بايد برگردد و سوره را بخواند و دوباره به رکوع رود.
مسئله 1244. اگر در يکي از کارهاي نافله - خواه رکن باشد يا غير رکن - شک کند، چنانچه محل آن نگذشته، بايد به‌جا آورد و اگر محل آن گذشته، به شک خود اعتنا نکند.
مسئله 1245. گمان در رکعت‌هاي نماز مستحبي، حکم شک را دارد؛ يعني مي‌توان بنا را بر اقل يا اکثر نهاد، هرچند احتياط، عمل به گمان است، در صورتي که سبب بطلان نباشد.
مسئله 1246. اگر در نماز نافله کاري کند که براي آن در نماز واجب سجدۀ سهو واجب مي‌شود - مثلاً يک سجده يا تشهد را فراموش کند - لازم نيست پس از نماز، سجدۀ سهو يا قضاي سجده و تشهد را به‌جا آورد.
مسئله 1247. اگر شک کند که نماز مستحبي را به‌جا آورده يا نه، چنانچه آن نماز مانند نماز جعفر طيّار وقت معيّن نداشته باشد، بنا بگذارد که به‌جا نياورده است و چنانچه در نافله‌هايي مانند نافلۀ يوميه - که وقت معيّن دارد - چنين شکي پيش از گذشتن وقت آن، پيش آيد، همين حکم جاري است؛ ولي اگر پس از گذشتن وقت شک کند که به‌جا آورده است يا نه، به شک خود اعتنا نکند.
شک هاي صحيح
مسئله 1248. در نُه صورت اگر در شمارۀ رکعت‌هاي نماز چهار رکعتي شک کند، بايد فکر کند، پس اگر يقين يا گمان به يک طرف شک پيدا کرد، همان طرف را بگيرد و نماز را ادامه دهد و اگر فکرش به جايي نرسيد، به دستورهايي که ياد مي‌شود، عمل کند. آن نُه صورت بدين شرح‌اند:
يکم. پس از سر برداشتن از سجده دوم شک کند که رکعت دوم است يا رکعت سوم، که بايد بنا بگذارد که سه رکعت نماز گزارده و يک رکعت ديگر بر آن بيفزايد و نماز را تمام کند و پس از نماز، يک رکعت نماز احتياط ايستاده يا دو رکعت نشسته - به صورتي که بعداً گفته مي‌شود - به‌جا آورد.
دوم. شک ميان دو و چهار بعد از سر برداشتن از سجدۀ دوم که بايد بنا بگذارد چهار رکعت خوانده و نماز را تمام کند و پس از نماز دو رکعت نماز احتياط ايستاده به‌جا آورد.
سوم. شک ميان دو و سه و چهار، پس از سر برداشتن از سجدۀ دوم که بايد بر چهار بنا بگذارد و بعد از نماز، دو رکعت نماز احتياط ايستاده و سپس دو رکعت نشسته به‌جا آورد؛ ولي اگر پس از سجدۀ يکم يا پيش از سر برداشتن از سجدۀ دوم يکي از اين سه شک براي او پيش آيد، مي‌تواند نماز را رها کند و دوباره به‌جا آورد.
چهارم. شک ميان چهار و پنج، پس از سر بر داشتن از سجدۀ دوم که بايد بر چهار بنا بگذارد و نماز را تمام کند و پس از نماز دو سجدۀ سهو به‌جا آورد؛ ولي اگر پس از سجدۀ يکم، يا پيش از سر برداشتن از سجدۀ دوم، اين شک، براي او پيش آيد، به احتياط استحبابي به دستوري که ذکر شد، عمل کند، اگرچه نمازش باطل است و بايد دوباره به‌جا آورد.
پنجم. شک ميان سه و چهار، که در هر جاي نماز باشد، بايد بر چهار بنا بگذارد و نماز را تمام کند و پس از نماز، يک رکعت نماز احتياط ايستاده يا دو رکعت نشسته به‌جا آورد.
ششم. شک ميان چهار و پنج در حال ايستاده که بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و يک رکعت نماز احتياط ايستاده يا دو رکعت نشسته به‌جا آورد.
هفتم. شک ميان سه و پنج در حال ايستاده که بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و دو رکعت نماز احتياط ايستاده به‌جا آورد.
هشتم. شک ميان سه و چهار و پنج در حال ايستاده که بايد بنشيند و تشهد بخواند و بعد از سلام نماز دو رکعت نماز احتياط ايستاده و سپس دو رکعت نشسته به‌جا آورد.
نهم. شک ميان پنج و شش در حال ايستاده که بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و دو سجدۀ سهو به‌جا آورد.
مسئله 1249. اگر يکي از شک‌هاي صحيح براي انسان پيش آيد، نبايد نماز را بشکند، بلکه بايد به دستور شک عمل کند و چنانچه نماز را بشکند، معصيت کرده است، پس اگر پيش از انجام دادن کاري که نماز را باطل مي‌کند - مانند رو گرداندن از قبله - نماز را از سر گيرد، نماز دومش هم باطل است و چنانچه پس از انجام دادن کاري که نماز را باطل مي‌کند، مشغول نماز شود، نماز دومش صحيح است.
مسئله 1250. اگر يکي از شک‌هايي که نماز احتياط براي آن‌ها واجب است، در نماز پيش آيد و نمازگزار نماز را تمام کند و بدون گزاردن نماز احتياط، نماز را از سر بگيرد، معصيت کرده است، پس چنانچه پيش از انجام دادن کاري که نماز را باطل مي‌کند، نماز را از سر گرفته، نماز دومش هم بنا بر احتياط لازم باطل است؛ اما اگر پس از انجام دادن کاري که نماز را باطل مي‌کند، مشغول نماز شده، نماز دومش صحيح است.
مسئله 1251. اگر يکي از شک‌هاي صحيح براي نمازگزار پيش آيد، بايد فوراً فکر کند تا يقين يا گمان به يک طرف شک پيدا شود؛ ولي اگر چيزهايي که به واسطۀ آن‌ها ممکن است يقين يا گمان به يک طرف شک پيدا شود از بين نمي‌رود، چنانچه کمي بعد فکر کند، درصورتي‌که نيّت اصل نماز محفوظ باشد، اشکال ندارد؛ مثلاً اگر در سجده شک کند، مي‌تواند تا پس از سجده، فکر کردن را تأخير بيندازد.
مسئله 1252. اگر در آغاز گمانش به يک طرف بيشتر باشد و سپس دو طرف در نظر او مساوي شود، بايد به دستور شک عمل کند؛ اما اگر نخست دو طرف در نظر او مساوي باشد و به طرفي که وظيفۀ اوست بنا بگذارد و سپس گمانش به طرف ديگر برود، بايد بر همان طرف بنا بگذارد و نماز را تمام کند.
مسئله 1253. اگر پس از نماز بفهمد که در ميان نماز حال ترديدي داشته، مثلاً دو رکعت گزارده؛ يا سه رکعت و بر سه بنا گذاشته، ولي نداند که گمانش به گزاردن سه رکعت بوده يا هر دو طرف در نظر او مساوي بوده، به احتياط مستحب بايد نماز احتياط را به‌جا آورد.
مسئله 1254. اگر هنگام تشهد يا پس از ايستادن شک کند که دو سجده را به‌جا آورده يا نه و در همان موقع يکي از شک‌هايي که اگر پس از تمام شدن دو سجده پيش آيد صحيح است، براي او پيش آيد - مثلاً شک کند که دو رکعت گزارده يا سه رکعت - بايد به حکم آن شک عمل کند و نمازش صحيح است.
مسئله 1255. اگر پيش از آن که مشغول تشهد شود، يا در رکعت‌هايي که تشهد ندارد پيش از ايستادن، شک کند که دو سجده را به‌جا آورده يا نه و در آن هنگام، يکي از شک‌هايي که پس از تمام شدن دو سجده صحيح است، برايش پيش آيد، نمازش باطل است.
مسئله 1256. اگر در حال ايستاده، بين سه و چهار يا بين سه و چهار و پنج شک کند و يادش بيايد که دو سجده، يا يک سجده از رکعت پيش به‌جا نياورده، نمازش باطل است.
مسئله 1257. اگر شک قبلي او از بين برود و شک ديگري برايش پيش آيد، براي مثال، نخست شک کند که دو رکعت خوانده يا سه رکعت و سپس شک کند که سه رکعت خوانده يا چهار رکعت، بايد به دستور شک دوم عمل کند.
مسئله 1258. اگر پس از نماز شک کند که در نماز مثلاً بين دو و چهار شک کرده يا بين سه و چهار - يعني مي‌داند که شک او يکي از اين دو قسم بود - بايد به دستور هر دو شک عمل کند و اعاده نماز لازم نيست.
مسئله 1259. اگر پس از نماز بفهمد که در نماز شکي براي او پيش آمده؛ ولي نداند از شک‌هاي باطل بوده يا از شک‌هاي صحيح و اگر از شک‌هاي صحيح بوده، کدام قسم آن بوده است، به احتياط واجب بايد به حکم شک‌هاي صحيح که احتمالش را مي‌داده، عمل کند و نماز را هم دوباره به‌جا آورد.
مسئله 1260. آن که نشسته نماز مي‌گزارد، اگر شکي برايش پيش آيد که بايد براي آن، يک رکعت نماز احتياط ايستاده يا دو رکعت نشسته به‌جا آورد، بايد دو رکعت نشسته به‌جا آورد، بلکه اگر شکي پيش آيد که بايد براي آن، دو رکعت نماز احتياط ايستاده به‌جا آورد، بايد دو رکعت نشسته انجام دهد.
مسئله 1261. آن که ايستاده نماز مي‌گزارد، اگر در حال نماز احتياط، از ايستادن عاجز شود، بايد مانند کسي که نماز را نشسته مي‌گزارد - و حکم آن در مسئله پيش ذکر شده - نماز احتياط را به‌جا آورد.
مسئله 1262. آن که نشسته نماز مي‌گزارد، اگر در حال نماز احتياط بتواند بايستد، بايد به وظيفۀ کسي که نماز را ايستاده مي‌‌گزارد، عمل کند.
نماز احتياط
مسئله 1263. کسي که نماز احتياط بر او واجب است، پس از سلام نماز، در حالي که تمام شروط صحت نماز را دارد، بايد فوراً نيت نماز احتياط کند و پس از تکبير، حمد را بخواند و به رکوع رود و دو سجده کند، پس اگر يک رکعت نماز احتياط بر او واجب است، بعد از دو سجده، تشهد بخواند و سلام دهد و اگر دو رکعت نماز احتياط بر او واجب است پس از دو سجده، يک رکعت ديگر مثل رکعت نخست به‌جا آورد و بعد از تشهد سلام دهد.
مسئله 1264. نماز احتياط، سوره و قنوت ندارد و به احتياط واجب سورۀ حمد و «بسم الله» آن را هم آهسته بگويد.
مسئله 1265. اگر پيش از نماز احتياط بفهمد، نمازي که به‌جا آورده درست بوده، لازم نيست نماز احتياط بگزارد و اگر در بين نماز احتياط بفهمد، لازم نيست آن را تمام کند.
مسئله 1266. اگر پيش از نماز احتياط بفهمد که رکعت‌هاي نمازش کم بوده - مثلاً به جاي چهار رکعت سه رکعت خوانده - چنانچه کاري که نماز را باطل مي‌کند انجام نداده، بايد آنچه از نماز را به‌جا نياورده به‌جا آورد و براي سلام بيجا دو سجده سهو انجام دهد و چنانچه کاري که نماز را باطل مي‌کند، انجام داده - مثلاً پشت به قبله کرده - بايد نماز را دوباره به‌جا آورد.
مسئله 1267. اگر پس از نماز احتياط بفهمد کسري نمازش به مقدار نماز احتياط بوده - مثلاً در شک بين سه و چهار، يک رکعت نماز احتياط ايستاده به‌جا آورد و سپس بفهمد نماز را سه رکعت خوانده بود - نمازش صحيح است.
مسئله 1268. اگر پس از نماز احتياط بفهمد کسري نماز او کمتر از نماز احتياط بوده - مثلاً در شک بين دو و چهار، دو رکعت نماز احتياط ايستاده به‌جا آورد و سپس بفهمد نماز را سه رکعت خوانده بود - بايد کسري نماز را به نماز متصل نموده و نماز را هم دوباره به‌جا آورد.
مسئله 1269. اگر پس از به‌جا آوردن نماز احتياط بفهمد کسري نماز او بيشتر از نماز احتياط بوده - مثلاً در شک بين سه و چهار يک رکعت نماز احتياط ايستاده به‌جا آورد و بعد بفهمد نماز او دو رکعت بوده - چنانچه پس از نماز احتياط، کاري که نماز را باطل مي‌کند انجام داده - مثلاً پشت به قبله کرده - بايد دوباره نماز بگزارد و اگر کاري که نماز را باطل مي‌کند انجام نداده، بايد دو رکعت کسري نمازش را به‌جا آورد و نماز را هم اعاده کند.
مسئله 1270. اگر ميان دو و سه و چهار شک کند و پس از گزاردن دو رکعت نماز احتياط ايستاده، يادش بيايد که نماز او دو رکعت بوده، لازم نيست دو رکعت نماز احتياط نشسته را به‌جا آورد.
مسئله 1271. اگر ميان سه و چهار شک کند و موقعي که دو رکعت نماز احتياط نشسته يا يک رکعت ايستاده را گزارده، يادش بيايد که نماز او سه رکعت بوده، بايد نماز احتياط را تمام کند و نمازش صحيح است.
مسئله 1272. اگر ميان دو و سه و چهار شک کند و پس از سلام در حال گزاردن دو رکعت نماز احتياط ايستاده پيش از رکوع رکعت دوم يادش بيايد که نماز او سه رکعت بوده، بايد بنشيند و نماز احتياط را يک رکعتي تمام کند و براي سلام زائد سجده سهو کند و بنا بر احتياط مستحب نماز را دوباره به‌جا آورد.
مسئله 1273. اگر در ميان نماز احتياط بفهمد کسري نمازش بيشتر يا کمتر از نماز احتياط بوده، چنانچه نتواند نماز احتياط را مطابق کسري نمازش تمام کند، بايد آن را رها کند و کسري نماز را به‌جا آورد و در صورت لزوم، سجده سهو آن را انجام دهد و به احتياط واجب، دوباره نماز بگزارد؛ مثلاً در شک بين سه و چهار، اگر موقعي که دو رکعت نماز احتياط نشسته را به‌جا مي‌آورد، يادش بيايد که نماز او دو رکعت بوده، چون نمي‌تواند دو رکعت نشسته را به جاي دو رکعت ايستاده حساب کند، به احتياط واجب بايد نماز احتياط نشسته را رها کند و دو رکعت کسري نمازش را بگزارد و پس از سجده سهو نماز را هم دوباره به‌جا آورد.
مسئله 1274. اگر شک کند نماز احتياطي که بر او واجب بوده، آن را به‌جا آورده يا نه، چنانچه وقت نماز گذشته باشد، به شک خود اعتنا نکند و اگر وقت دارد و مشغول کار ديگري نشده و از جاي نماز برنخاسته و کاري هم - مثل روگرداندن از قبله که نماز را باطل مي‌کند - انجام نداده، بايد نماز احتياط را به‌جا آورد؛ اما اگر مشغول کار ديگري شده يا کاري که نماز را باطل مي‌کند به‌جا آورده، يا ميان نماز و شک او بسيار طول کشيده، به شک اعتنا نکند.
مسئله 1275. اگر در نماز احتياط، رکني را کم يا افزون کند، يا مثلاً به جاي يک رکعت دو رکعت به‌جا آورد، نماز باطل مي‌شود و دوباره بايد اصل نماز را اقامه کند.
مسئله 1276. موقعي که مشغول نماز احتياط است، اگر در يکي از کارهاي آن شک کند، چنانچه محل آن نگذشته، بايد به‌جا آورد و اگر محلش گذشته، بايد به شک خود اعتنا نکند؛ مثلاً اگر شک کند که حمد را خوانده يا نه، چنانچه به رکوع نرفته، بايد بخواند و اگر به رکوع رفته، به شک خود اعتنا نکند.
مسئله 1277. اگر در شمارۀ رکعت‌هاي نماز احتياط شک کند، بايد بر بيشتر بنا بگذارد؛ ولي چنانچه طرف بيشتر شک، نماز را باطل مي‌کند، بر کمتر بنا بگذارد و نمازش صحيح است و به احتياط مستحب، دوباره نماز احتياط را بگزارد و پس از آن اصل نماز را اعاده کند.
مسئله 1278. اگر در نماز احتياط چيزي که رکن نيست سهواً کم يا اضافه شود، بنا بر احتياط واجب، سجدۀ سهو دارد.
مسئله 1279. اگر پس از سلام نماز احتياط، شک کند که يکي از اجزاء يا شروط آن را به‌جا آورده يا نه، به شک خود اعتنا نکند.
مسئله 1280. اگر در نماز احتياط، تشهد يا يک سجده را فراموش کند و محل انجام دادن آن گذشته باشد، به احتياط واجب، پس از سلام، آن را قضا کند.
مسئله 1281. اگر نماز احتياط و قضاي يک سجده يا قضاي يک تشهد يا دو سجدۀ سهو بر او واجب شود، بايد نخست نماز احتياط را به‌جا آورد.
مسئله 1282. حکم گمان نمازگزار در رکعت‌هاي نماز، حکم يقين است؛ مثلاً اگر در نماز چهار رکعتي گمان دارد که نماز را چهار رکعت به‌جا آورده، نبايد نماز احتياط بگزارد؛ نيز چنانچه در غير رکعت‌ها گمان پيدا کند، مي‌تواند به گمان خود عمل کند.
مسئله 1283. حکم شک و سهو و گمان در نمازهاي واجب يوميه و نمازهاي واجب ديگر فرقي ندارد؛ براي مثال، اگر در نماز آيات شک کند که يک رکعت خوانده يا دو رکعت، چون شک او در نماز دو رکعتي است، نمازش باطل مي‌شود و اگر به يکي از دو طرف گمان داشته باشد، براساس گمان خود عمل کند.
سجده سهو
مسئله 1284. نمازگزار پس از سلام نماز، براي چند چيز بايد دو سجدۀ سهو به دستوري که بعداً ذکر مي‌شود به‌جا آورد/:
يکم. در بين نماز، سهواً حرف بزند. دوم. يک سجده را فراموش کند. سوم. در نماز چهار رکعتي، پس از ذکر واجب سجدۀ دوم شک کند که چهار رکعت گزارده يا پنج رکعت. چهارم. در جايي که نبايد نماز را سلام دهد - مثلاً در رکعت يکم - سهواً سلام بدهد. پنجم. تشهد را فراموش کند. ششم. نمازگزار در جايي که بايد بنشيند - مانند هنگام تشهّد - به اشتباه بايستد يا در جايي که بايد بايستد - مانند موقع خواندن حمد و سوره - به اشتباه بنشيند. هفتم. اگر در نماز، چيزي که غير رکن است، اضافه يا کم کند و زماني يادش بيايد که نتواند آن را به‌جا آورد. هشتم. اگر به اشتباه يا به خيال اينکه نمازش تمام شده حرف بزند، بايد دو سجدۀ سهو به‌جا آورد.
مسئله 1285. براي حرفي يا صدايي که از آه کشيدن و سرفه پيدا مي‌شود، سجدۀ سهو واجب نيست؛ ولي اگر مثلاً سهواً «آخ» يا «آه» بگويد، بايد سجدۀ سهو انجام دهد.
مسئله 1286. اگر چيزي را که سهواً غلط خوانده دوباره صحيح بخواند، براي دوباره خواندن آن، سجدۀ سهو واجب نيست.
مسئله 1287. اگر در نماز سهواً چند کلمه حرف بزند و تمام آن‌ها يک بار حساب شود، دو سجدۀ سهو پس از سلام نماز کافي است.
مسئله 1288. اگر سهواً تسبيحات اربعه را نگويد يا بيشتر يا کمتر از سه مرتبه بگويد، بعد از نماز دو سجدۀ سهو به‌جا آورد، کافي است.
مسئله 1289. اگر در جايي که نبايد سلام نماز را بگويد به اشتباه بگويد: «السلام علينا و علي عباد الله الصالحين» يا بگويد: «السلام عليکم و رحمة الله و برکاته» بايد دو سجدۀ سهو به‌جا آورد؛ ولي چنانچه به اشتباه، مقداري از اين دو سلام را بگويد يا بگويد: «السلام عل يک أيها النبي و رحمة الله و برکاته» به احتياط واجب، دو سجدۀ سهو به‌جا آورد.
مسئله 1290. اگر در جايي که نبايد سلام دهد به اشتباه هر سه سلام را بگويد، يک ‌بار دو سجدۀ سهو کافي است.
مسئله 1291. اگر يک سجده يا تشهد را فراموش کند و پيش از رکوع رکعت بعد يادش بيايد، بايد برگردد و به‌جا آورد و به احتياط واجب بعد از سلام، دو سجده سهو به‌جا آورد.
مسئله 1292. اگر در رکوع يا پس از آن، يادش بيايد که يک سجده يا تشهد از رکعت پيش را فراموش کرده، بايد پس از سلام، سجده يا تشهد را قضا کند و پس از آن، دو سجدۀ سهو به‌جا آورد.
مسئله 1293. اگر سجده سهو را پس از سلام نماز به عمد به‌جا نياورد، معصيت کرده؛ ولي نماز باطل نمي‌شود و واجب است هر چه زودتر آن را انجام دهد و چنانچه سهواً به جا نياورد، هر وقت يادش آمد، بايد فوراً انجام دهد و لازم نيست دوباره نماز بگزارد.
مسئله 1294. اگر شک دارد که سجدۀ سهو بر او واجب شده يا نه، لازم نيست به‌جا آورد.
مسئله 1295. کسي که شک دارد دو سجده سهو بر او واجب شده يا چهار تا، اگر دو سجده به‌جا آورد، کافي است.
مسئله 1296. اگر بداند يکي از دو سجدۀ سهو را به‌جا نياورده، بايد دوباره دو سجدۀ سهو به‌جا آورد و چنانچه سهواً سه سجده انجام داده، بايد دوباره دو سجدۀ سهو به‌جا آورد.
مسئله 1297. اگر واجبي از واجبات سجدۀ سهو را فراموش کرده، چنانچه از محلّ آن نگذشته است، آن را به‌جا مي‌آورد و اگر پس از سلام فهميده، بنا بر احتياط، سجدۀ سهو را اعاده کند.
مسئله 1298. اگر در سجدۀ سهو شک کرده که دو سجده به‌جا آورده يا يک سجده، چنانچه پيش از تشهد باشد، بر يک بنا مي‌گذارد و اگر پس از ورود در تشهد باشد، بر دو بنا مي‌گذارد و اگر شک کرده که دو سجده به‌جا آورده يا سه سجده، بر دو بنا مي‌گذارد؛ امّا اگر شک کرده که اصل سجده را به‌جا آورده يا نه، بايد به‌جا آورد.
شيوۀ سجدۀ سهو
مسئله 1299. شيوۀ سجدۀ سهو اين است که پس از سلام نماز فوراً نيّت سجدۀ سهو کند و پيشاني را بر چيزي که سجده بر آن صحيح است، بگذارد و بگويد: «بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ صَلَّي اللهُ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ»؛ يا بگويد: «بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ اللهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ» و بهتر است بگويد: «بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ السَّلامُ عَلَيکَ أيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ».
سپس بنشيند و دوباره به سجده رود و يکي از ذکرهاي ياد شده را بگويد و بنشيند و پس از تشهد سلام دهد.
قضاي سجده و تشهد فراموش شده
مسئله 1300. در قضاي سجده و تشهد فراموش شده - که پس از سلام نماز انجام مي‌گيرد - بايد تمام شروط نماز - مانند پاک بودن بدن و لباس و رو به قبله بودن و شرط‌هاي ديگر - رعايت شود.
مسئله 1301. اگر چند سجده يا تشهد را فراموش کند، مثلاً يک سجده از رکعت يکم و يک سجده از رکعت دوم را فراموش کند، بايد پس از نماز، قضاي هر دو را با سجده‌هاي سهوي که براي آن‌ها لازم است، به‌جا آورد و لازم نيست معيّن کند که قضاي کدام يک از آن‌هاست.
مسئله 1302. اگر يک سجده و تشهد را فراموش کند، به احتياط مستحب، هر کدام را اول فراموش کرده، نخست قضا کند و اگر نداند کدام اول فراموش شده، به احتياط مستحب، يک سجده و تشهد و سپس يک سجده ديگر انجام دهد؛ يا يک تشهد و يک سجده و آن‌گاه يک تشهد ديگر انجام دهد، تا يقين کند سجده و تشهد را به ترتيبي که فراموش کرده، قضا کرده است.
مسئله 1303. اگر به خيال اينکه اول سجده را فراموش کرده، نخست قضاي آن را به‌جا آورد و پس از خواندن تشهد، به يادش بيايد که اول تشهد را فراموش کرده بود، به احتياط مستحب، دوباره سجده را قضا کند؛ نيز اگر به گمان اينکه اول تشهد را فراموش کرده، نخست قضاي آن را به‌جا آورد و پس از سجده يادش بيايد که اول سجده را فراموش کرده بود، به احتياط مستحب، دوباره تشهد را بخواند.
مسئله 1304. اگر ميان سلام نماز و قضاي سجده يا تشهد، کاري کند که انجام دادن عمدي يا سهوي آن در نماز، مايه باطل شدن نماز است - مانند پشت به قبله کردن - بايد قضاي سجده و تشهد را به‌جا آورد و بنا بر احتياط لازم، نماز را دوباره اقامه کند.
مسئله 1305. اگر پس از سلام نماز يادش بيايد که يک سجده از رکعت آخر يا تشهد رکعت آخر را فراموش کرده، بايد در صورتي که همه شروط صحت نماز را دارد، قضاي سجده يا تشهد فراموش شده را به‌جا آورد و پس از آن دو سجدۀ سهو انجام دهد.
مسئله 1306. اگر ميان سلام نماز و قضاي سجده يا تشهد کاري کند که براي آن سجدۀ سهو واجب مي‌شود - مثل آنکه سهواً حرف بزند - بايد سجده يا تشهد را قضا کند و بنا بر احتياط، دو سجدۀ سهو ديگر انجام دهد.
مسئله 1307. اگر مي‌داند سجده يا تشهد را فراموش کرده، اما نمي‌داند که سجده را فراموش کرده يا تشهد را، به احتياط واجب، هر دو را قضا کند و هر کدام را اول به‌جا آورد، اشکال ندارد و بايد يک بار سجده سهو نيز به‌جا آورد.
مسئله 1308. اگر شک دارد که سجده يا تشهد را فراموش کرده يا نه، نه قضا واجب است؛ نه سجدۀ سهو.
مسئله 1309. اگر بداند سجده يا تشهد را فراموش کرده؛ ولي شک کند که پيش از رکوع رکعت بعد آن را انجام داده يا نه، به احتياط واجب، آن را قضا کند.
مسئله 1310. کسي که بايد سجده يا تشهد را قضا کند، اگر براي کار ديگري هم، سجدۀ سهو بر او واجب شود، بايد پس از نماز، سجده يا تشهد را قضا کند و سپس سجده‌هاي سهو را انجام دهد.
مسئله 1311. اگر شک دارد که پس از نماز، قضاي سجده يا تشهد فراموش شده را انجام داده يا نه، چنانچه وقت نماز نگذشته، بايد سجده يا تشهد را قضا کند و با گذشتن وقت نماز، به احتياط مستحب، سجده يا تشهد را قضا کند.
مسئله 1312. براي قضاي سجده يا تشهّد، پس از نماز نيّت مي‌کند و سپس بدون «الله اکبر» و چيز اضافي ديگر، همان سجده يا تشهّد را قضا مي‌کند و سپس به احتياط، سجدۀ سهو انجام مي‌دهد.
کم يا اضافه کردن اجزاء و کم کردن شروط نماز
مسئله 1313. هرگاه چيزي از واجبات نماز را به عمد کم يا اضافه کند، اگرچه يک حرف آن باشد، نماز باطل است.
مسئله 1314. اگر با ندانستن حکم شرعي، چيزي از اجزاي نماز را کم يا اضافه کند، چنانچه آن جزءْ رکن نباشد و نمازگزار جاهل قاصر باشد، نمازش صحيح است و اگر نمازگزار جاهل مقصّر باشد، به احتياط واجب، نماز او باطل است.
مسئله 1315. اگر در بين نماز يا پس از آن بفهمد وضو يا غسلش باطل بوده، يا بدون وضو يا غسل مشغول نماز شده، بايد نماز را دوباره با وضو يا غسل به‌جا آورد و اگر وقت گذشته، قضا کند.
مسئله 1316. اگر با رسيدن به رکوع يادش بيايد که دو سجده از رکعت پيش را فراموش کرده، نمازش باطل است و اگر پيش از رسيدن به رکوع يادش بيايد بايد برگردد و دو سجده را به‌جا آورد و برخيزد و حمد و سوره يا تسبيحات را بخواند و نماز را تمام کند و دو سجدۀ سهو براي ايستادن زائد انجام دهد.
مسئله 1317. اگر پيش از گفتن «السَّلامُ عَلَيْنا» و «السَّلامُ عَلَيْکُمْ» يادش بيايد که دو سجدۀ رکعت آخر را به‌جا نياورده، بايد دو سجده را انجام دهد و دوباره تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و دو سجدۀ سهو براي تشهد زائد انجام دهد.
مسئله 1318. اگر پيش از سلام نماز يادش بيايد که يک رکعت يا بيشتر، از آخر نماز را نگزارده، بايد مقدار فراموش شده را به‌جا آورد.
مسئله 1319. اگر پس از سلام نماز يادش بيايد که يک رکعت يا بيشتر از آخر نماز را نگزارده، چنانچه کاري انجام داده که چنانچه در نماز به عمد يا سهو رخ دهد، نماز را باطل مي‌کند - مانند پشت به قبله کردن - در اين صورت، نمازش باطل است؛ اما اگر چنين کاري انجام نداده، بايد فوراً مقدار فراموش شده را به‌جا آورد و دو سجدۀ سهو براي سلام زائد انجام دهد.
مسئله 1320. هرگاه پس از سلام نماز عملي انجام دهد که اگر در نماز به عمد يا سهو رخ دهد، نماز را باطل مي‌کند - مانند پشت به قبله کردن - و سپس يادش بيايد که دو سجدۀ آخر را به‌جا نياورده، نمازش باطل است؛ ولي چنانچه پيش از انجام دادن کاري که نماز را باطل مي‌کند، يادش بيايد، بايد برگردد و دو سجده‌ فراموش شده را به‌جا آورد و تشهد و سلام را دوباره بگويد و دو سجدۀ سهو براي سلامي که اوّل گفته، به‌جا آورد و نمازش صحيح است و به احتياط مستحب، اصل نماز را پس از آن اعاده کند.
مسئله 1321. اگر بفهمد نماز را پيش از وقت، يا پشت به قبله يا به سمت راست يا به طرف چپ قبله به‌جا آورده، بايد دوباره نماز بگزارد و اگر وقت گذشته، بايد قضا کند.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم