احکام شرعی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی

مسائل اجتهاد و تقليد مسائل طهارت انواع آب ها آب مطلق و مضاف آب قليل آب جاري آب باران آب چاه احکام آب ها احکام تَخَلّي (ادرار و مدفوع کردن) اسْتِبْراء برخي کارهاي مستحب در تخلّي برخي کارهاي مکروه درتخلّي نجاسات و مطهّرات نجاسات 1 و 2. ادرار و مدفوع 3. مني 4. مردار 5. خون 6 و 7 . سگ و خوک 8. کافر 9. شراب 10. فقّاع 11. عرق شتر نجاست خوار عرق جُنُب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاي پاک احکام نجاسات نجس کردن قرآن خوردن و آشاميدن چيز نجس و خريد و فروش و عاريه دادن آن مطهّرات 1. آب 2. زمين 3. آفتاب 4. استحاله 5. انقلاب 6. کم شدن دو سوم آب انگور 7. انتقال (تبدّل) 8. اسلام 9. تَبَعيَّت 10. برطرف شدن عين نجاست 11. استِبراء حيوان نجاست خوار 12. غائب شدن مسلمان راه ثابت شدن طهارت احکام ظرف ها امور مربوط به وضو افعال وضو وضوي ارتماسي دعاهاي مستحب هنگام وضو گرفتن شروط وضو احکام وضو موارد لزوم وضو موارد بطلان وضو احکام وضوي جبيره امور وابسته به غسل غسل هاي واجب يکم. غسل جنابت احکام جنابت کارهاي حرام بر جنب کارهاي مکروه بر جنب چگونگي غسل غسل ترتيبي غسل ارتماسي احکام غسل کردن دوم، سوم و چهارم. غسل خون هاي سه گانه 1. استحاضه اقسام استحاضه احکام استحاضه 2. حيض احکام حائض اقسام حائض يک. صاحب عادت وقتيه و عدديه دو. صاحب عادت وقتيه سه. صاحب عادت عدديه چهار. مُضْطَرِبه پنج. مُبْتَدِئه شش. ناسِيه احکام متفرقه حيض 3. نفاس پنجم. غسل مسّ ميّت ششم. غسل ميّت احکام محتضر احکام پس از مرگ احکام غسل، کفن، نماز و دفن ميّت احکام غسل ميّت احکام کفن ميّت احکام تحنيط احکام نماز ميّت شيوۀ نماز ميّت مستحبّات نماز ميّت احکام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل هاي مستحب امور مرتبط به تيمّم موارد هفت گانه تيمّم يکم. ممکن نبودن تهيۀ آب به اندازه وضو يا غسل دوم. دسترسي نداشتن به آب به سبب دشواري بيش از حدّ سوم. ترس از ضرر چهارم. نياز به آب براي حفظ جان پنجم. نياز به آب براي تطهير ششم. نداشتن آب مباح هفتم. فرصت نداشتن براي وضو يا غسل صحيح بودن تيمم به برخي از اجزاي زمين شروط چيزهاي مورد تيمم يکم. پاک بودن دوم. مباح بودن مستحبات و مکروهات تيمّم چگونگي تيمّم احکام تيمّم مسائل نماز مقدمه در اهميت نماز نمازهاي واجب نمازهاي واجب شبانه روز وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهايي که بايد به ترتيب انجام شود نماز مستحب احکام نماز مستحبي وقت نافله هاي شبانه روز احکام قبله پوشانيدن بدن در نماز شروط لباس نمازگزار شرط يکم: پاک بودن شرط دوم: مباح بودن شرط سوم: از اجزاي مردار نبودن شرط چهارم: از اجزاي حيوان حرام گوشت نبودن شرط پنجم: طلابافت نبودن شرط ششم: ابريشم خالص نبودن موارد عدم لزوم طهارت در لباس يا بدن نمازگزار امور ثواب دار در لباس نمازگزار امور کم کنندۀ ثواب در لباس نمازگزار شروط مکان نمازگزار شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم مکان هاي مستحب بودن نماز مکان هاي کراهت نماز احکام مسجد کراهت برخي از کارها در مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه موارد سقوط اذان موارد سقوط اذان و اقامه امور واجب در نماز احکام نيّت احکام تکبيرة الاحرام احکام قيام (ايستادن) امور مستحب در حال ايستادن نماز احکام قرائت امور مستحب در قرائت نماز امور مکروه در قرائت نماز احکام رکوع مستحبات رکوع احکام سجود تنها موارد صحيح بودن سجده بر آن ها امور مستحب در سجده امور مکروه در سجده سجدۀ واجب قرآن سجدۀ شکر احکام تشهّد و سلام احکام ترتيب نماز احکام موالات احکام قنوت احکام تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر صلي‌الله‌عليه‌وآله مُبْطِلات نماز برخي مکروهات در نماز موارد جواز شکستن نماز واجب انواع شک در نماز شک هاي باطل شک هاي بي اعتبار يکم. شک بعد از محل دوم. شک پس از سلام سوم. شک پس از وقت چهارم. کَثِيرُ الشک (کسي که بسيار شک مي کند) پنجم. شک امام و مأموم ششم. شک در نماز مستحبّي شک هاي صحيح نماز احتياط سجده سهو شيوۀ سجدۀ سهو قضاي سجده و تشهد فراموش شده کم يا اضافه کردن اجزاء و کم کردن شروط نماز نماز مسافر شرط يکم. کمتر از هشت فرسخ شرعي نبودن مسافت شرط دوم. قصد هشت فرسخ داشتن از آغاز سفر شرط سوم. برنگشتن از قصد خود در بين راه شرط چهارم. نگذشتن از وطن پيش از رسيدن به هشت فرسخ شرط پنجم. سفر براي کار حرام نبودن شرط ششم. صحرانشين و گردشگر بيابان نبودن شرط هفتم. شغل نبودن سفر شرط هشتم. به حد ترخص رسيدن موارد قطع سفر يکم. رسيدن به وطن احکام وطن دوم. قصد ماندن ده روز سوم. ماندن سي روزِ ترديدي احکام متفرقه سفر نماز قضا نماز قضاي پدر و مادر نماز جماعت شروط نماز جماعت شرط يکم. نبودن حائل شرط دوم. بلندتر نبودن جاي امام شرط سوم. رعايت فاصله ميان امام و مأموم شرط چهارم. عقب تر بودن مأموم از امام شروط امام جماعت احکام جماعت برخي امور مستحب در نماز جماعت برخي امور مکروه در نماز جماعت نماز آيه شيوه نماز آيه نماز عيد فطر و قربان اجير گرفتن براي نماز مسائل روزه تعريف روزه اقسام روزه نيّت روزه وقت نيّت روزه يوم الشک چيزهاي باطل کننده روزه يکم. خوردن و آشاميدن دوم. آميزش سوم. استمناء چهارم. دروغ بستن به خدا و پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله پنجم. رسانيدن غبار غليظ به حلق ششم. فرو بردن سر در آب هفتم. بقاي عمدي بر جنابت خواب جُنُب هشتم. اِماله کردن نُهم. قي کردن عمدي احکام افطار عمدي و سهوي احکام افطار اجباري حکم روزه مستحب با فرض روزه واجب امور مکروه براي روزه دار قضا و کفّاره انواع کفّاره موارد قضادارِ کفاره ندار و برخي موارد قضاندارِ بي کفاره احکام روزۀ قضا موارد واجب نبودن روزه 1. مسافران 2. بيماران 3. زنان باردار و شيرده 4. کودکان 5. سالخوردگان 6. ديوانه و بيهوش احکام روزهٴ مسافر و بيمار آدابي دربارهٴ روزه و ماه رمضان انکار وجوب روزه و ترک آن ثابت شدن اول ماه مسائل خمس وجوب خمس تعلق خمس به مال، بدون اشتراط به بلوغ و مانند آن متولّي خمس موارد خمس يکم: غنائم نصاب غنائم جنگي حکم اموالِ گروه هاي منحرف در حال جنگ با نظام اسلامي حکم مال انتقالي غير معتقد به خمس دوم: معدن مصاديق معدن شروط استخراج کننده معدن در خمس عدم شرطيت مباشرت در استخراج معدن ديون مالي کافر در معدن و غير آن نصاب معدن حکم چند نوع مواد معدني از يک معدن صورت هاي معادن خالص طلا انفال بودن معادن سوم: گنج (کنز) تعريف گنج نصاب گنج مصاديق گنج اشياي به دست آمده از شکم حيوانات خريده شده اشياي به دست آمده از شکم ماهي هاي پرورشي خمس گنج پس از کسر هزينه ها چهارم: غواصي در دريا مصاديق غوص نصاب غوص گوهرهاي بيرون ريخته از دريا تعاقب يد غوّاصان در گوهر شرط نبودن قصد حيازت در غوص يافتن گوهر در شکم حيوانِ غواصي شده کسر هزينه هاي غوّاصي گوهر به دست آمده از ساحل گوهرهاي به دست آمده از کشتي غرق شده حکم معدن غوّاصي شده عنبر دريايي و نصاب آن اجتماع دو عنوان خمسي و نصاب آن پنجم: مال حلال مخلوط به حرام صورت هاي مال حلال مخلوط به حرام بيشتر بودن مال حرام معيّن از خمس مال مجهول المالک پيدا شدن مالک مال پس از خمس بيشتر يا کمتر بودن مال حرام از خمس مخلوط شدن سهوي خمس با دو عنوان شخصيت حقوقي بودن مالک مال خمس مال حرام تصرف شده خريدن مال متعلق خمس از غير معتقد به خمس ششم: زميني که کافر ذمي از مسلمان بخرد شروط و محدوده خمس کافر ذمي خمس زمين تبادلي چندباره ميان کافر ذمي و مسلمان خمس زمين مبادله شده در فرض اسلام ذمي هفتم: درآمدهاي کسب (ارباح مکاسب) زمان تعلق خمس خمس انواع درآمدها خمس مهريه خمس مال ميّت خمس در خمس فروش مال متعلّق خمس بخشيدن مال خمس دار درآمدهاي مال بي خمس خمس ميوه درخت محاسبه کسب هاي چندگانه خمس سود معلّق خمس سرمايه مبدأ سال خمسي محاسبه قبل و بعد از سال استثناي هزينه ها ابزار ماندني صرفه جويي يا تبرّع در هزينه خمس درآمد بانوان هزينه بدون استفاده وفات در بين سال خمسي هزينه سفر حج استثناي اقساط وام و خسارت ها متعلق خمس، عين يا ذمّه و تصرف در آن خمس مطلق درآمد عدم تکرار خمس عدم لزوم پرداختن خمس از عين مال مورد تعلّق خمس موارد مصرف خمس شروط موارد مصرف مصداق سيادت حکم سادات واجب النفقه جابه جايي خمس و هزينه آن پرداختن قيمت مال و بريء الذمّه شدن مصاديق انفال مسائل زکات موارد وجوب زکات شروط واجب شدن زکات نصاب زکات گندم و جو و خرما و کشمش نصاب طلا نِصاب نقره زکات شتر، گاو و گوسفند نِصاب شتر نصاب گاو نِصاب گوسفند موارد مصرف زکات اوصاف مستحقّ زکات نيّت زکات احکام متفرقه زکات زکات فطره حلال بودن زکات فطره فطره مهمان مصرف زکات فطره شروط مصرف کننده فطره به سادات نيّتِ فطره زمان پرداختن زکات فطره جابه جايي زکات فطره زکات فطرهٴ نانخوران دولت مسائل خريد و فروش شروط خريدار و فروشنده شروط کالا و بهاي آن احکام نقد و نسيه معامله سَـلف شروط معاملهٴ سلف احکام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره موارد به هم زدن معامله (خيار) احکام خيار مسائل متفرّقه خريد و فروش مسائل اجاره تعريف اجاره شيوهٴ اجاره شروط دو طرف اجاره اجاره دوم شروط مال مورد اجاره شروط منافع مال مورد اجاره اجاره بها ضمان در اجاره لزوم عقد اجاره ويراني مورد اجاره مرگ يکي از دو طرف اجاره استفتائات احکام تقليد احکام طهارت معناي طهارت معصومان عليهم السلام پاکي عرق جنب از حلال پاکي الکل صنعتي غساله آب قليل راه هاي ثبوت نجاست حکم رطوبت پس از ادرار و استبراء احکام وضو احکام غسل احکام ميّت احکام نماز وقت نماز لباس نمازگزار قبله نمازهاي يوميه اذان و اقامه قيام قرائت سجده تشهد قنوت آداب نماز نماز جمعه نماز قضا نماز استيجاري مسائل متفرّقه نماز احکام نماز مسافر بلاد کبيره کثير السفر حدّ ترخّص حدّ مسافت سفر شغلي توطن تبعيت از همسر در سفر و محلّ سکنا احکام نماز جماعت نماز جماعت در مسجد الحرام و مسجد النبي صلی‌الله‌علیه‌وآله نماز جماعت در ادارات نماز روز عيد غدير احکام اعتکاف احکام روزه روزه استيجاري استهلال احکام خمس خمس هزينه زندگي خمس هديه (هِبه) حقوق خانوادهٴ شهدا خمس منزل مسکوني خمس وديعه منزل اجاره اي خمس پس انداز براي مؤونه خمس جهيزيه خمس مهريه خمس سرمايه خمس کسب زن خمس شهريه خمس وام خمس سپرده حج حکم خمس سود سپرده‏ها خمس منفعت کسب حسابرسي خمس کسر خمس هاي پرداخت شده کسر بدهي از خمس تصرف در مال غير مخمّس مصرف خمس اجازه مصرف خمس رفت و آمد با کسي که خمس نمي دهد حکم فقهي سيّد احکام مضاربه احکام خريد و فروش احکام کسب هاي حرام شطرنج و قمار موسيقي رقص و دست زدن مجسمه سازي ريش تراشي کار کردن مسلمان تحت مديريت غير مسلمان احکام رهن و اجاره احکام ازدواج و محرميت شرط ضمن عقد مهريه ازدواج موقّت ازدواج با فِرق اسلامي نفقه سبب هاي محرميت مسائل متفرقه ازدواج احکام طلاق احکام غصب احکام لقطه احکام وقف تغيير کاربري وقف مسائل متفرقه وقف احکام مسجد اجاره و فروش اموال مسجد تخريب و بازسازي مسجد احکام خوردني ها و مصرفي ها لقمه حرام مصرف انرژي مصرف سيگار احکام ذبح ذبح با استيل احکام صيد احکام وصيت و ارث احکام وکالت احکام ضمانت ضمانت پزشک ضمانت دانشجوي پزشکي ضمانت شرکت پست ديون مالي خسارت هاي آبرويي احکام جهاد احکام حدود و ديات سقط جنين قتل مجرم نابالغ قتل مرتد حکم اشاعه ويروس کشنده ديه قتل شِبه عمد مقتولي که از فرقه ها باشد ديه زن اجراي حد در اماکن عمومي زندان احکام شهادت احکام حجاب و پوشش تعزير تارک حجاب بستن کراوات احکام نگاه مسائل جديد خدمات فرقه ها انتخابات تذهيب قرآن حقوق تأليف و نشر احکام بانک ها و صندوق هاي قرض الحسنه واگذاري حق وامگيري پرداخت دَيْن با لحاظ تورّم پرداخت غرامت در تأخير دَيْن مسائل مربوط به شهرداري احکام تشريح تغيير جنسيت احکام عزاداري احکام امدادرساني در حوادث ترجيح در امدادرساني بستگي نجات بعضي بر مرگ ديگري تصرف در مال ديگري براي نجات انساني لمس و نگاه اضطراري امدادگر به نامحرم احکام اهل کتاب ازدواج با اهل کتاب طهارت اهل کتاب ذبيحه و غذاي اهل کتاب

شيوۀ سجدۀ سهو

شيوۀ سجدۀ سهو
مسئله 1299. شيوۀ سجدۀ سهو اين است که پس از سلام نماز فوراً نيّت سجدۀ سهو کند و پيشاني را بر چيزي که سجده بر آن صحيح است، بگذارد و بگويد: «بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ صَلَّي اللهُ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ»؛ يا بگويد: «بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ اللهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ» و بهتر است بگويد: «بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ السَّلامُ عَلَيکَ أيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ».
سپس بنشيند و دوباره به سجده رود و يکي از ذکرهاي ياد شده را بگويد و بنشيند و پس از تشهد سلام دهد.
قضاي سجده و تشهد فراموش شده
مسئله 1300. در قضاي سجده و تشهد فراموش شده - که پس از سلام نماز انجام مي‌گيرد - بايد تمام شروط نماز - مانند پاک بودن بدن و لباس و رو به قبله بودن و شرط‌هاي ديگر - رعايت شود.
مسئله 1301. اگر چند سجده يا تشهد را فراموش کند، مثلاً يک سجده از رکعت يکم و يک سجده از رکعت دوم را فراموش کند، بايد پس از نماز، قضاي هر دو را با سجده‌هاي سهوي که براي آن‌ها لازم است، به‌جا آورد و لازم نيست معيّن کند که قضاي کدام يک از آن‌هاست.
مسئله 1302. اگر يک سجده و تشهد را فراموش کند، به احتياط مستحب، هر کدام را اول فراموش کرده، نخست قضا کند و اگر نداند کدام اول فراموش شده، به احتياط مستحب، يک سجده و تشهد و سپس يک سجده ديگر انجام دهد؛ يا يک تشهد و يک سجده و آن‌گاه يک تشهد ديگر انجام دهد، تا يقين کند سجده و تشهد را به ترتيبي که فراموش کرده، قضا کرده است.
مسئله 1303. اگر به خيال اينکه اول سجده را فراموش کرده، نخست قضاي آن را به‌جا آورد و پس از خواندن تشهد، به يادش بيايد که اول تشهد را فراموش کرده بود، به احتياط مستحب، دوباره سجده را قضا کند؛ نيز اگر به گمان اينکه اول تشهد را فراموش کرده، نخست قضاي آن را به‌جا آورد و پس از سجده يادش بيايد که اول سجده را فراموش کرده بود، به احتياط مستحب، دوباره تشهد را بخواند.
مسئله 1304. اگر ميان سلام نماز و قضاي سجده يا تشهد، کاري کند که انجام دادن عمدي يا سهوي آن در نماز، مايه باطل شدن نماز است - مانند پشت به قبله کردن - بايد قضاي سجده و تشهد را به‌جا آورد و بنا بر احتياط لازم، نماز را دوباره اقامه کند.
مسئله 1305. اگر پس از سلام نماز يادش بيايد که يک سجده از رکعت آخر يا تشهد رکعت آخر را فراموش کرده، بايد در صورتي که همه شروط صحت نماز را دارد، قضاي سجده يا تشهد فراموش شده را به‌جا آورد و پس از آن دو سجدۀ سهو انجام دهد.
مسئله 1306. اگر ميان سلام نماز و قضاي سجده يا تشهد کاري کند که براي آن سجدۀ سهو واجب مي‌شود - مثل آنکه سهواً حرف بزند - بايد سجده يا تشهد را قضا کند و بنا بر احتياط، دو سجدۀ سهو ديگر انجام دهد.
مسئله 1307. اگر مي‌داند سجده يا تشهد را فراموش کرده، اما نمي‌داند که سجده را فراموش کرده يا تشهد را، به احتياط واجب، هر دو را قضا کند و هر کدام را اول به‌جا آورد، اشکال ندارد و بايد يک بار سجده سهو نيز به‌جا آورد.
مسئله 1308. اگر شک دارد که سجده يا تشهد را فراموش کرده يا نه، نه قضا واجب است؛ نه سجدۀ سهو.
مسئله 1309. اگر بداند سجده يا تشهد را فراموش کرده؛ ولي شک کند که پيش از رکوع رکعت بعد آن را انجام داده يا نه، به احتياط واجب، آن را قضا کند.
مسئله 1310. کسي که بايد سجده يا تشهد را قضا کند، اگر براي کار ديگري هم، سجدۀ سهو بر او واجب شود، بايد پس از نماز، سجده يا تشهد را قضا کند و سپس سجده‌هاي سهو را انجام دهد.
مسئله 1311. اگر شک دارد که پس از نماز، قضاي سجده يا تشهد فراموش شده را انجام داده يا نه، چنانچه وقت نماز نگذشته، بايد سجده يا تشهد را قضا کند و با گذشتن وقت نماز، به احتياط مستحب، سجده يا تشهد را قضا کند.
مسئله 1312. براي قضاي سجده يا تشهّد، پس از نماز نيّت مي‌کند و سپس بدون «الله اکبر» و چيز اضافي ديگر، همان سجده يا تشهّد را قضا مي‌کند و سپس به احتياط، سجدۀ سهو انجام مي‌دهد.
کم يا اضافه کردن اجزاء و کم کردن شروط نماز
مسئله 1313. هرگاه چيزي از واجبات نماز را به عمد کم يا اضافه کند، اگرچه يک حرف آن باشد، نماز باطل است.
مسئله 1314. اگر با ندانستن حکم شرعي، چيزي از اجزاي نماز را کم يا اضافه کند، چنانچه آن جزءْ رکن نباشد و نمازگزار جاهل قاصر باشد، نمازش صحيح است و اگر نمازگزار جاهل مقصّر باشد، به احتياط واجب، نماز او باطل است.
مسئله 1315. اگر در بين نماز يا پس از آن بفهمد وضو يا غسلش باطل بوده، يا بدون وضو يا غسل مشغول نماز شده، بايد نماز را دوباره با وضو يا غسل به‌جا آورد و اگر وقت گذشته، قضا کند.
مسئله 1316. اگر با رسيدن به رکوع يادش بيايد که دو سجده از رکعت پيش را فراموش کرده، نمازش باطل است و اگر پيش از رسيدن به رکوع يادش بيايد بايد برگردد و دو سجده را به‌جا آورد و برخيزد و حمد و سوره يا تسبيحات را بخواند و نماز را تمام کند و دو سجدۀ سهو براي ايستادن زائد انجام دهد.
مسئله 1317. اگر پيش از گفتن «السَّلامُ عَلَيْنا» و «السَّلامُ عَلَيْکُمْ» يادش بيايد که دو سجدۀ رکعت آخر را به‌جا نياورده، بايد دو سجده را انجام دهد و دوباره تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و دو سجدۀ سهو براي تشهد زائد انجام دهد.
مسئله 1318. اگر پيش از سلام نماز يادش بيايد که يک رکعت يا بيشتر، از آخر نماز را نگزارده، بايد مقدار فراموش شده را به‌جا آورد.
مسئله 1319. اگر پس از سلام نماز يادش بيايد که يک رکعت يا بيشتر از آخر نماز را نگزارده، چنانچه کاري انجام داده که چنانچه در نماز به عمد يا سهو رخ دهد، نماز را باطل مي‌کند - مانند پشت به قبله کردن - در اين صورت، نمازش باطل است؛ اما اگر چنين کاري انجام نداده، بايد فوراً مقدار فراموش شده را به‌جا آورد و دو سجدۀ سهو براي سلام زائد انجام دهد.
مسئله 1320. هرگاه پس از سلام نماز عملي انجام دهد که اگر در نماز به عمد يا سهو رخ دهد، نماز را باطل مي‌کند - مانند پشت به قبله کردن - و سپس يادش بيايد که دو سجدۀ آخر را به‌جا نياورده، نمازش باطل است؛ ولي چنانچه پيش از انجام دادن کاري که نماز را باطل مي‌کند، يادش بيايد، بايد برگردد و دو سجده‌ فراموش شده را به‌جا آورد و تشهد و سلام را دوباره بگويد و دو سجدۀ سهو براي سلامي که اوّل گفته، به‌جا آورد و نمازش صحيح است و به احتياط مستحب، اصل نماز را پس از آن اعاده کند.
مسئله 1321. اگر بفهمد نماز را پيش از وقت، يا پشت به قبله يا به سمت راست يا به طرف چپ قبله به‌جا آورده، بايد دوباره نماز بگزارد و اگر وقت گذشته، بايد قضا کند.
نماز مسافر
مسافر بايد نماز ظهر و عصر و عشاء را با هشت شرط، شکسته به‌جا آورد؛ يعني دو رکعت اقامه کند.
شرط يکم. کمتر از هشت فرسخ شرعي نبودن مسافت
اندازه مسافت شرعي حدود 41 کيلومتر است.
مسئله 1322. کسي که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است، به هر صورتي که باشد، بايد شکسته نماز بگزارد، بنابراين اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد، بايد نماز را شکسته اقامه کند.
مسئله 1323. اگر رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شکسته به‌جا آورد؛ چه همان روز و شب بخواهد برگردد؛ يا غير آن روز و شب.
مسئله 1324. اگر مسافت از هشت فرسخ، مختصري کمتر باشد، يا انسان نداند که سفر او هشت فرسخ است يا نه، بايد نماز را تمام به‌جا آورد و چنانچه شک کند که مسافت او هشت فرسخ است يا نه، در صورتي که تحقيق کردن براي او دشوار باشد، بايد نمازش را تمام اقامه کند و اگر مشقت ندارد، به احتياط واجب بايد تحقيق کند که چنانچه دو عادل بگويند، يا نزد مردم معروف باشد که مسافت او هشت فرسخ است، نماز را شکسته اقامه کند.
مسئله 1325. اگر يک عادل يا موثّق خبر دهد که مسافت سفر هشت فرسخ است و به گفته او اطمينان حاصل شود، بايد نماز را شکسته انجام دهد و روزه نگيرد.
مسئله 1326. کسي که يقين يا اطمينان دارد مسافت او هشت فرسخ است، اگر نماز را شکسته انجام دهد و سپس بفهمد که هشت فرسخ نبوده، بايد آن را چهار رکعتي به‌جا آورد و اگر وقت گذشته، قضا کند.
مسئله 1327. کسي که يقين يا اطمينان دارد مسافت او هشت فرسخ نيست، يا شک دارد که هشت فرسخ هست يا نه، چنانچه در بين راه بفهمد که مسافت سفر او هشت فرسخ بوده، اگر چه کمي از راه باقي باشد، بايد شکسته نماز بگزارد و اگر پس از تمام گزاردن نماز فهميد مسافت او هشت فرسخ بوده، بايد نماز را دوباره شکسته اعاده کند و با گذشتن وقت، به احتياط واجب، نماز را قضا کند.
مسئله 1328. اگر ميان دو محلي که فاصله آن‌ها کمتر از چهار فرسخ است و يکي از آن دو، محلِّ اقامت يا وطن اوست، چند بار رفت و آمد کند، اگر چه روي هم رفته هشت فرسخ شود، بايد تمام نماز بگزارد.
مسئله 1329. اگر محلي دو راه داشته باشد و يک راه آن کمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد، چنانچه از راهي که هشت فرسخ است، به آنجا برود، بايد نماز را شکسته به‌جا آورد و اگر از راهي که هشت فرسخ نيست برود، بايد تمام نماز بگزارد.
مسئله 1330. اگر شهر ديوار دارد، بايد آغاز هشت فرسخ را از ديوار شهر حساب کند و چنانچه ديوار ندارد، بايد از خانه‌هاي آخر شهر حساب کند.
شرط دوم. قصد هشت فرسخ داشتن از آغاز سفر
از آغاز سفر، قصد هشت فرسخ را داشته باشد؛ يعني بداند که هشت فرسخ راه را مي‌پيمايد، پس اگر به جايي که کمتر از هشت فرسخ است، سفر کند و پس از رسيدن به آنجا قصد کند به جايي برود که با مقدارِ آمده هشت فرسخ شود، چون از آغاز قصد هشت فرسخ را نداشته، بايد نماز را تمام بگزارد؛ ولي اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود يا چهار فرسخ برود و به وطنش يا به جايي که مي‌خواهد ده روز بماند برگردد، بايد نماز را شکسته به‌جا آورد.
مسئله 1331. کسي که نمي‌داند سفرش چند فرسخ است - براي مثال، براي پيدا کردن گمشده‌اي به سفر مي‌رود و نمي‌داند چه مقدار بايد برود تا آن را پيدا کند - بايد نماز را تمام به‌جا آورد؛ ولي در برگشتن، چنانچه تا وطنش يا جايي که مي‌خواهد ده روز در آنجا بماند، هشت فرسخ يا بيشتر باشد، بايد نماز را شکسته اقامه کند؛ نيز اگر در بين رفتن قصد کند که چهار فرسخ برود و برگردد، به صورتي که مجموع رفتن و برگشتن هشت فرسخ شود، بايد شکسته نماز بگزارد.
مسئله 1332. مسافر در صورتي بايد شکسته نماز بگزارد که تصميم داشته باشد هشت فرسخ برود، پس کسي که از شهر بيرون مي‌رود و قصدش اين است که اگر رفيقي پيدا کند، سفر هشت فرسخي برود، چنانچه اطمينان دارد که رفيق پيدا مي‌کند، بايد شکسته نماز بگزارد و اگر اطمينان ندارد، بايد نماز را تمام اقامه کند.
مسئله 1333. کسي که قصد هشت فرسخ دارد، اگرچه در هر روز مقدار کمي راه برود، وقتي به جايي برسد که ديوار يا خانه‌هاي آخر شهر را در صورت هموار بودن نبيند و اذان آن را نشنود، بايد شکسته نماز بگزارد؛ ولي اگر در هر روز مقدار کمي راه برود که مردم نگويند مسافر است، بايد نمازش را تمام به‌جا آورد و به احتياط مستحب هم شکسته و هم تمام اقامه کند.
مسئله 1334. کسي که در سفر به اختيار ديگري است - مانند فرزندي که با پدرش يا زني که با شوهرش يا خدمتکاري که با آقاي خود مسافرت مي‌کند - چنانچه بداند مسافت او هشت فرسخ است، بايد نماز را شکسته انجام دهد.
مسئله 1335. کسي که در سفر به اختيار ديگري است، اگر بداند يا گمان داشته باشد که پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مي‌شود و سفر را ادامه نمي‌دهد، بايد نماز را تمام اقامه کند.
مسئله 1336. کسي که در سفر به اختيار ديگري است، اگر شک دارد که پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مي‌شود يا نه، بايد نماز را تمام انجام دهد؛ نيز اگر شک او از اين جهت است که احتمال مي‌دهد مانعي براي سفر او پيش آيد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد، بايد نمازش را شکسته به‌جا آورد.
شرط سوم. برنگشتن از قصد خود در بين راه
مسئله 1337. اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ، از قصد خود برگردد يا مردد شود، بايد نماز را تمام به‌جا آورد.
مسئله 1338. اگر پس از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود، چنانچه تصميم داشته باشد که همانجا بماند يا پس از ده روز برگردد، يا در برگشتن و ماندن مردّد باشد يا بخواهد برگردد، در صورتي که مجموع مسافت رفت و برگشت، کمتر از هشت فرسخ باشد، بايد نماز را تمام انجام دهد.
مسئله 1339. اگر پس از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصميم داشته باشد که برگردد، بايد شکسته نماز بگزارد.
مسئله 1340. اگر براي رفتن به محلي حرکت کند و پس از رفتن مقداري از راه بخواهد جاي ديگري برود، چنانچه از محل اولي که حرکت کرده تا جايي که مي‌خواهد برود هشت فرسخ باشد، بايد شکسته نماز بگزارد.
مسئله 1341. اگر پيش از رسيدن به هشت فرسخ مردد شود که ماندۀ راه را برود يا نه، و به هنگام ترديد هم راه نرود و سپس تصميم بگيرد که بقيۀ راه را برود، بايد تا پايان سفر شکسته نماز بگزارد.
مسئله 1342. اگر پيش از رسيدن به هشت فرسخ، مردد شود که ماندۀ راه را برود يا نه، و هنگامي که مردد است مقداري راه برود و سپس تصميم بگيرد بقيۀ راه را برود، چنانچه ماندۀ مسافت او هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد؛ ليکن تصميم دارد برود و برگردد، بايد نماز را شکسته به‌جا آورد؛ ولي اگر راهي که پيش از مردد شدن با راهي که پس از عزم دوباره مي‌رود، روي هم هشت فرسخ باشد، نماز را شکسته اقامه کند، اگرچه جمعْ احتياط مستحب است.
مسئله 1343. اگر در حال سفر پس از گذشتن از حد ترخص مانعي براي ادامه سفر پيش آيد، تا وقتي که تصميم او بر سفر باقي است و مشروط به تحقق امر ديگر نيست، بايد نماز را شکسته انجام دهد؛ ولي اگر از تصميم سفر برگردد يا بخواهد در همان مکان ده روز بماند، بايد نماز را تمام به‌جا آورد.
شرط چهارم. نگذشتن از وطن پيش از رسيدن به هشت فرسخ
مسئله 1344. مسافر پيش از پيمودن هشت فرسخ، از وطن خود نگذرد؛ يا در جايي از بين راه ده روز يا بيشتر نماند، پس کسي که مي‌خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، يا ده روز در محلي بماند، بايد نماز را تمام اقامه کند.
مسئله 1345. کسي که نمي‌داند پيش از پيمودن هشت فرسخ از وطنش مي‌گذرد يا نه، يا ده روز در محلي مي‌ماند يا نه، بايد نماز را تمام اقامه کند.
مسئله 1346. کسي که مي‌خواهد پيش از پيمودن هشت فرسخ، از وطنش بگذرد يا ده روز در محلي بماند، نيز کسي که مردد است که از وطنش بگذرد، يا ده روز در محلي بماند، اگر از ماندن ده روز يا گذشتن از وطن منصرف شود، باز هم بايد نماز را تمام به‌جا آورد؛ ولي اگر باقي ماندۀ راه هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد و مجموع آن هشت فرسخ باشد، بايد شکسته نماز بگزارد.
شرط پنجم. سفر براي کار حرام نبودن
مسئله 1347. سفر مسافر نبايد براي کار حرام باشد، پس اگر براي کار حرامي - مانند دزدي - سفر کند، بايد نماز را تمام به‌جا آورد؛ همچنين است اگر خود سفر حرام باشد؛ مانند آنکه سفر براي او ضرر داشته باشد؛ يا زن بي‌اجازۀ شوهر به سفري برود که بر او واجب نيست؛ ولي اگر مانند سفر حج واجب باشد، بايد شکسته نماز بگزارد.
مسئله 1348. سفر فرزند که مايۀ اذيت پدر و مادر باشد حرام است، و انسان بايد در آن سفر نماز را تمام به‌جا آورد و روزه هم بگيرد.
مسئله 1349. کسي که سفر او حرام نيست و براي کار حرام يا ترک واجب هم سفر نمي‌کند، اگرچه در سفر معصيتي انجام دهد - براي مثال، غيبت کند يا شراب بخورد - بايد نماز را شکسته انجام دهد.
مسئله 1350. اگر براي ترک کار واجبي به سفر رود، نمازش تمام است، پس کسي که بدهکار است، اگر بتواند بدهي خود را بپردازد و طلبکار هم مطالبه کند، چنانچه در سفر نتواند بدهي خود را بپردازد و سفر او ويژۀ فرار از پرداختن قرض باشد، بايد نماز را تمام به‌جا آورد؛ ولي اگر سفر او ويژه ترک واجب نباشد، بايد شکسته نماز بگزارد و به احتياط مستحب، هم شکسته، هم تمام نماز بگزارد.
مسئله 1351. اگر سفرِ مسافر حرام نباشد؛ ولي وسيله نقليه او غصبي باشد، نمازش شکسته است؛ ولي اگر در زمين غصبي سفر کند، به احتياط واجب بايد نماز را هم شکسته، هم تمام به‌جا آورد.
مسئله 1352. کسي که با ظالم هم‌سفر مي‌شود، اگر ناچار نباشد و مسافرت او کمک به ظلم و شوکت ظالم باشد، بايد نماز را تمام به‌جا آورد و اگر ناچار باشد يا براي نجات دادن مظلومي با او همسفر ‌شود، نمازش شکسته است.
مسئله 1353. اگر کسي فقط به قصد تفريح و گردش مسافرت کند، حرام نيست و بايد نماز را شکسته انجام دهد.
مسئله 1354. اگر براي لهو و خوشگذراني به شکار رود، نمازش تمام است و چنانچه براي تهيۀ معاش به شکار رود، نمازش شکسته است و اگر براي کسب و اضافه کردن مال برود، به احتياط مستحب، نماز را هم شکسته، هم تمام اقامه کند؛ ولي بايد روزه نگيرد و بعداً قضا کند.
مسئله 1355. کسي که براي معصيت سفر کرده، در بازگشت از سفر، اگر توبه کرده و برگشتن به اندازۀ مسافت شرعي باشد، بايد نماز را شکسته به‌جا آورد و اگر توبه نکرده و چيزي هم که بازگشت را از عنوان سفر معصيت خارج کند حادث نشده باشد، بايد نماز را تمام به‌جا آورد و به احتياط مستحب هم شکسته، هم تمام به‌جا آورد.
مسئله 1356. کسي که سفر او معصيت است، اگر در بين راه از قصد معصيت برگردد، چنانچه ماندۀ راه هشت فرسخ باشد، يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد، بايد نماز را شکسته اقامه کند.
مسئله 1357. آن که براي معصيت سفر نکرده، اگر در بين راه قصد کند که ماندۀ راه را براي معصيت برود، بايد نماز را تمام به‌جا آورد؛ ولي نمازهايي را که شکسته به‌جا آورده، صحيح است.
شرط ششم. صحرانشين و گردشگر بيابان نبودن
مسئله 1358. مسافر صحرانشين نباشد که در بيابان مي‌گردد ‌و هر جا آب و خوراک براي خود و دامش پيدا کند، مي‌ماند و پس از چندي به جاي ديگر مي‌رود، پس صحرانشين در اين سفرها بايد نماز را تمام به‌جا آورد و روزه را بگيرد.
مسئله 1359. اگر يکي از صحرانشين‌ها براي پيدا کردن منزل و چراگاه حيوانش سفر کند، چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد، نماز او شکسته است و احتياط مستحب جمع بين شکسته و تمام است.
مسئله 1360. اگر صحرانشين براي زيارت يا حج يا تجارت و مانند اين‌ها سفر کند، بايد نماز را شکسته اقامه کند.
شرط هفتم. شغل نبودن سفر
مسئله 1361. شغل او سفر يا در سفر نباشد، بنابراين شتردار، راننده، خلبان، چوبدار، کشتيبان، بازرس، پرستار سيّار و مانند اين‌ها، اگرچه براي بردن ابزار منزل خود مسافرت کنند، بايد نماز را تمام به‌جا آورند؛ ولي در سفر اول در صورتي که طول نکشد، نمازشان شکسته است.
مسئله 1362. کسي که شغل او سفر است، اگر براي کار ديگري مانند زيارت يا حج مسافرت کند، بايد نماز را شکسته اقامه کند؛ ولي اگر راننده‌اي اتومبيل خود را براي زيارت کرايه دهد و خودش نيز زيارت کند، بايد نماز را تمام به‌جا آورد.
مسئله 1363. کساني که راهنماي حجّ و مدير کاروان حجّاج و مانند آن هستند، چنانچه شغل يا مقدّمۀ شغل آنان سفر باشد، بايد نماز را تمام بگزارند و اگر شغل يا مقدّمۀ شغل آنان سفر نباشد، بايد شکسته به‌جا آورند.
مسئله 1364. کسي که در بخشي از سال شغلش سفر است - مانند راننده‌اي که فقط در تابستان يا زمستان اتومبيل خود را کرايه مي‌دهد - بايد در سفري که مشغول به کارش هست، نماز را تمام اقامه کند و به احتياط مستحب، هم شکسته، هم تمام به‌جا آورد.
مسئله 1365. در کثير السّفر لازم نيست که انسان سفرهاي متعدّد داشته باشد، بلکه يک سفر طولاني که بيشتر سال را فرا گيرد، مثل سفرهاي متعدّد است، پس همين‌که بگويند فلاني راننده است يا شغلش سفر يا در سفر است، اگرچه در يک سفر طولاني و بدون تکرار و تعدّد باشد، کافي است.
مسئله 1366. راننده و دوره گردي که به صورت رسمي در دو سه فرسخي شهر رفت و آمد مي‌کند، چنانچه اتفاقي سفر هشت فرسخي برود، بايد نماز را شکسته انجام دهد.
مسئله 1367. کسي که شغلش سفر است، يا سفر مقدّمۀ شغل اوست، يا بسيار سفر مي‌کند، اگر ده روز يا بيشتر در وطن خود بماند، چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد، يا بدون قصد بماند، بايد در سفر اوّلي که پس از ده روز مي‌رود، در صورتي که طول نکشد، نماز را شکسته به‌جا آورد.
مسئله 1368. کسي که شغلش سفر است، يا سفر مقدّمۀ شغل اوست، يا فراوان سفر مي‌کند، اگر در غير وطن خود با قصد اقامت ده روز بماند، در سفر اوّلي که پس از ده روز مي‌رود، در صورت طولاني نبودن آن، بايد نماز را شکسته اقامه کند.
مسئله 1369. کسي که شغلش سفر است، يا سفر او بيش از ماندن در وطن يا محل اقامت است، اگر شک کند که در وطن يا در جاي ديگر ده روز مانده يا نه، بايد نماز را تمام به‌جا آورد.
مسئله 1370. کسي که در شهرها سياحت مي‌کند و براي خود وطني اختيار نکرده، بايد نماز را تمام به‌جا آورد.
مسئله 1371. کسي که شغلش سفر نيست، اگر براي مثال، در شهري جنسي دارد که براي حمل آن سفرهاي پي‌درپي مي‌کند، در صورتي که سفر او بيش از ماندن در وطن يا محل اقامت باشد، بايد نماز را تمام اقامه کند.
مسئله 1372. کسي که از وطنش صرف نظر کرده، تا وقتي که وطن ديگري براي خود اختيار نکرده، اگر عنواني که سبب تمام بودن نماز است - مانند شغل بودن سفر، کثير السفر بودن يا خانه به دوشي - بر او صدق نکند، بايد در مسافرت شکسته نماز بگزارد.
شرط هشتم. به حد ترخص رسيدن
در سفر به حد ترخّص برسد؛ يعني از وطنش يا جايي که قصد کرده که ده روز در آنجا بماند، به قدري دور شود که ديوار شهر را در صورت هموار بودن نبيند و صداي اذان آن را بدون بلندگو نشنود؛ ولي بايد در هوا، غبار يا چيز ديگري نباشد که از ديدن ديوار و شنيدن اذان جلوگيري کند و لازم نيست به قدري دور شود که مناره‌ها و گنبدها را نبيند؛ يا ديوارها هيچ پيدا نباشد، بلکه همين قدر که ديوارها به صورت کامل معلوم نباشد، کافي است.
مسئله 1373. کسي که به سفر مي‌رود اگر به جايي برسد که اذان را نشنود، ولي ديوار شهر را ببيند، يا ديوارها را نبيند و صداي اذان را بشنود، چنانچه بخواهد در آنجا نماز به‌جا آورد، به احتياط واجب بايد هم شکسته، هم تمام به‌جا آورد.
مسئله 1374. اگر کسي بدون قصد سفر، تا حدّ ترخّص رفته و از آنجا قصد سفر کرده، با شروع حرکت از آن محل، به صورتي که نزد عرف بگويند سفرش را آغاز کرده، بايد شکسته نماز بگزارد و در اين صورت، خروج از حدّ ترخّص آن محل، اعتباري ندارد ‌و آغاز مسافت شرعي را هم بايد از نقطه حرکت حساب کرد؛ همچنين اگر در جايي بود که نه وطن او بود، نه قصد ماندن ده روز را در آنجا داشت، نه سي و يک روز با ترديد در آنجا مانده بود، در همان حال، نمازش در آن محل، تمام بود، مثل اينکه در پي گمشده‌اي بدون قصد سفر به آنجا رسيده بود و از آنجا قصد سفر کرد، خروج از حدّ ترخّص آن محل اعتباري ندارد، بلکه با آغاز عرفي مسافت شرعي، نمازش را شکسته اقامه مي‌کند.
مسئله 1375. مسافري که به وطنش برمي‌گردد، با ديدن ديوار وطن و شنيدن صداي اذان آن، بايد نماز را تمام به‌جا آورد؛ ولي مسافري که مي‌خواهد ده روز در محلي بماند، با ديدن ديوار آنجا و شنيدن صداي اذان آن، نماز را تأخير بيندازد، تا به منزل برسد؛ يا به احتياط واجب نماز را هم شکسته، هم تمام به‌جا آورد.
مسئله 1376. هرگاه شهر يا روستايي در بلندي باشد که از دور ديده شود، يا به قدري گود باشد که اگر انسان کمي دور شود، ديوار آن را نبيند، کسي که از آنجا مسافرت مي‌کند، وقتي به اندازه‌اي دور شود که اگر آن شهر يا روستا در زمين هموار بود، ديوارش از آنجا ديده نمي‌شد، بايد نماز خود را شکسته انجام دهد؛ نيز اگر پستي و بلندي خانه‌ها بيشتر از معمول باشد، بايد ملاحظۀ معمول را بنمايد.
مسئله 1377. در شهرهاي بزرگي مثل تهران، همين‌که نزد عرف صدق کند که شخص در آن شهر زندگي مي‌کند، مي‌تواند در نواحي مختلف شهر رفت و آمد کند و حکم مسافر را ندارد.
مسئله 1378. اگر از محلي مسافرت کند که خانه و ديوار ندارد، وقتي به جايي برسد که اگر آن محل ديوار داشت از آنجا ديده نمي‌شد، بايد نماز را شکسته به‌جا آورد.
مسئله 1379. اگر به قدري دور شود که نداند صدايي را که مي‌شنود صداي اذان است، يا صداي ديگري، بايد نماز را شکسته اقامه کند؛ ولي اگر صداي اذان را بشنود و کلمات آن را تشخيص ندهد، بايد تمام نماز بگزارد.
مسئله 1380. اگر کسي يقين پيدا کند که به حد ترخّص رسيده و نماز را شکسته به‌جا آورد و سپس معلوم شود در وقتي که نماز مي‌گزارد، به حدّ ترخّص نرسيده بود، بايد نماز را دوباره اقامه کند و اگر يقين کند که به حد ترخّص نرسيده و نماز را تمام به‌جا آورد و سپس معلوم شود که به حدّ ترخّص رسيده بود، بايد شکسته نماز بگزارد و اگر وقت گذشته، نماز را مطابق وظيفه‌اش در هنگام فوت آن اقامه کند. همين حکم براي بازگشت به وطن نيز جاري است.
مسئله 1381. اگر به قدري دور شود که اذان خانه‌هاي آخر شهر را نشنود، ولي اذان شهر را که به صورت رايج در جاي بلند مي‌گويند بشنود، نبايد شکسته نماز بگزارد.
مسئله 1382. اگر به جايي برسد که اذان شهر را - که به صورت رايج در جاي بلند مي‌گويند - نشنود، ولي اذاني را که در جاي خيلي بلند يا با بلندگو مي‌گويند بشنود، بايد نماز را شکسته اقامه کند.
مسئله 1383. اگر چشم يا گوش نمازگزار يا صداي اذان، غير معمولي باشد، بايد در محلي نماز را شکسته اقامه کند که چشم متوسط ديوار خانه‌ها را نبيند و گوش متوسط صداي اذان معمولي را نشنود.
مسئله 1384. اگر بخواهد در محلي نماز بگزارد که شک دارد به حد ترخّص رسيده يا نه، بايد نماز را تمام به‌جا آورد و هنگام بازگشت اگر شک کند که به حد ترخّص رسيده يا نه، بايد شکسته انجام دهد و در موارد مشتبه، بايد يا آنجا نماز نگزارد؛ يا هم شکسته، هم تمام نماز بگزارد.
موارد قطع سفر
چند چيز است که سفر را قطع مي‌کند و بايد نماز را تمام به‌جا آورد.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم