احکام شرعی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی

مسائل اجتهاد و تقليد مسائل طهارت انواع آب ها آب مطلق و مضاف آب قليل آب جاري آب باران آب چاه احکام آب ها احکام تَخَلّي (ادرار و مدفوع کردن) اسْتِبْراء برخي کارهاي مستحب در تخلّي برخي کارهاي مکروه درتخلّي نجاسات و مطهّرات نجاسات 1 و 2. ادرار و مدفوع 3. مني 4. مردار 5. خون 6 و 7 . سگ و خوک 8. کافر 9. شراب 10. فقّاع 11. عرق شتر نجاست خوار عرق جُنُب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاي پاک احکام نجاسات نجس کردن قرآن خوردن و آشاميدن چيز نجس و خريد و فروش و عاريه دادن آن مطهّرات 1. آب 2. زمين 3. آفتاب 4. استحاله 5. انقلاب 6. کم شدن دو سوم آب انگور 7. انتقال (تبدّل) 8. اسلام 9. تَبَعيَّت 10. برطرف شدن عين نجاست 11. استِبراء حيوان نجاست خوار 12. غائب شدن مسلمان راه ثابت شدن طهارت احکام ظرف ها امور مربوط به وضو افعال وضو وضوي ارتماسي دعاهاي مستحب هنگام وضو گرفتن شروط وضو احکام وضو موارد لزوم وضو موارد بطلان وضو احکام وضوي جبيره امور وابسته به غسل غسل هاي واجب يکم. غسل جنابت احکام جنابت کارهاي حرام بر جنب کارهاي مکروه بر جنب چگونگي غسل غسل ترتيبي غسل ارتماسي احکام غسل کردن دوم، سوم و چهارم. غسل خون هاي سه گانه 1. استحاضه اقسام استحاضه احکام استحاضه 2. حيض احکام حائض اقسام حائض يک. صاحب عادت وقتيه و عدديه دو. صاحب عادت وقتيه سه. صاحب عادت عدديه چهار. مُضْطَرِبه پنج. مُبْتَدِئه شش. ناسِيه احکام متفرقه حيض 3. نفاس پنجم. غسل مسّ ميّت ششم. غسل ميّت احکام محتضر احکام پس از مرگ احکام غسل، کفن، نماز و دفن ميّت احکام غسل ميّت احکام کفن ميّت احکام تحنيط احکام نماز ميّت شيوۀ نماز ميّت مستحبّات نماز ميّت احکام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل هاي مستحب امور مرتبط به تيمّم موارد هفت گانه تيمّم يکم. ممکن نبودن تهيۀ آب به اندازه وضو يا غسل دوم. دسترسي نداشتن به آب به سبب دشواري بيش از حدّ سوم. ترس از ضرر چهارم. نياز به آب براي حفظ جان پنجم. نياز به آب براي تطهير ششم. نداشتن آب مباح هفتم. فرصت نداشتن براي وضو يا غسل صحيح بودن تيمم به برخي از اجزاي زمين شروط چيزهاي مورد تيمم يکم. پاک بودن دوم. مباح بودن مستحبات و مکروهات تيمّم چگونگي تيمّم احکام تيمّم مسائل نماز مقدمه در اهميت نماز نمازهاي واجب نمازهاي واجب شبانه روز وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهايي که بايد به ترتيب انجام شود نماز مستحب احکام نماز مستحبي وقت نافله هاي شبانه روز احکام قبله پوشانيدن بدن در نماز شروط لباس نمازگزار شرط يکم: پاک بودن شرط دوم: مباح بودن شرط سوم: از اجزاي مردار نبودن شرط چهارم: از اجزاي حيوان حرام گوشت نبودن شرط پنجم: طلابافت نبودن شرط ششم: ابريشم خالص نبودن موارد عدم لزوم طهارت در لباس يا بدن نمازگزار امور ثواب دار در لباس نمازگزار امور کم کنندۀ ثواب در لباس نمازگزار شروط مکان نمازگزار شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم مکان هاي مستحب بودن نماز مکان هاي کراهت نماز احکام مسجد کراهت برخي از کارها در مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه موارد سقوط اذان موارد سقوط اذان و اقامه امور واجب در نماز احکام نيّت احکام تکبيرة الاحرام احکام قيام (ايستادن) امور مستحب در حال ايستادن نماز احکام قرائت امور مستحب در قرائت نماز امور مکروه در قرائت نماز احکام رکوع مستحبات رکوع احکام سجود تنها موارد صحيح بودن سجده بر آن ها امور مستحب در سجده امور مکروه در سجده سجدۀ واجب قرآن سجدۀ شکر احکام تشهّد و سلام احکام ترتيب نماز احکام موالات احکام قنوت احکام تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر صلي‌الله‌عليه‌وآله مُبْطِلات نماز برخي مکروهات در نماز موارد جواز شکستن نماز واجب انواع شک در نماز شک هاي باطل شک هاي بي اعتبار يکم. شک بعد از محل دوم. شک پس از سلام سوم. شک پس از وقت چهارم. کَثِيرُ الشک (کسي که بسيار شک مي کند) پنجم. شک امام و مأموم ششم. شک در نماز مستحبّي شک هاي صحيح نماز احتياط سجده سهو شيوۀ سجدۀ سهو قضاي سجده و تشهد فراموش شده کم يا اضافه کردن اجزاء و کم کردن شروط نماز نماز مسافر شرط يکم. کمتر از هشت فرسخ شرعي نبودن مسافت شرط دوم. قصد هشت فرسخ داشتن از آغاز سفر شرط سوم. برنگشتن از قصد خود در بين راه شرط چهارم. نگذشتن از وطن پيش از رسيدن به هشت فرسخ شرط پنجم. سفر براي کار حرام نبودن شرط ششم. صحرانشين و گردشگر بيابان نبودن شرط هفتم. شغل نبودن سفر شرط هشتم. به حد ترخص رسيدن موارد قطع سفر يکم. رسيدن به وطن احکام وطن دوم. قصد ماندن ده روز سوم. ماندن سي روزِ ترديدي احکام متفرقه سفر نماز قضا نماز قضاي پدر و مادر نماز جماعت شروط نماز جماعت شرط يکم. نبودن حائل شرط دوم. بلندتر نبودن جاي امام شرط سوم. رعايت فاصله ميان امام و مأموم شرط چهارم. عقب تر بودن مأموم از امام شروط امام جماعت احکام جماعت برخي امور مستحب در نماز جماعت برخي امور مکروه در نماز جماعت نماز آيه شيوه نماز آيه نماز عيد فطر و قربان اجير گرفتن براي نماز مسائل روزه تعريف روزه اقسام روزه نيّت روزه وقت نيّت روزه يوم الشک چيزهاي باطل کننده روزه يکم. خوردن و آشاميدن دوم. آميزش سوم. استمناء چهارم. دروغ بستن به خدا و پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله پنجم. رسانيدن غبار غليظ به حلق ششم. فرو بردن سر در آب هفتم. بقاي عمدي بر جنابت خواب جُنُب هشتم. اِماله کردن نُهم. قي کردن عمدي احکام افطار عمدي و سهوي احکام افطار اجباري حکم روزه مستحب با فرض روزه واجب امور مکروه براي روزه دار قضا و کفّاره انواع کفّاره موارد قضادارِ کفاره ندار و برخي موارد قضاندارِ بي کفاره احکام روزۀ قضا موارد واجب نبودن روزه 1. مسافران 2. بيماران 3. زنان باردار و شيرده 4. کودکان 5. سالخوردگان 6. ديوانه و بيهوش احکام روزهٴ مسافر و بيمار آدابي دربارهٴ روزه و ماه رمضان انکار وجوب روزه و ترک آن ثابت شدن اول ماه مسائل خمس وجوب خمس تعلق خمس به مال، بدون اشتراط به بلوغ و مانند آن متولّي خمس موارد خمس يکم: غنائم نصاب غنائم جنگي حکم اموالِ گروه هاي منحرف در حال جنگ با نظام اسلامي حکم مال انتقالي غير معتقد به خمس دوم: معدن مصاديق معدن شروط استخراج کننده معدن در خمس عدم شرطيت مباشرت در استخراج معدن ديون مالي کافر در معدن و غير آن نصاب معدن حکم چند نوع مواد معدني از يک معدن صورت هاي معادن خالص طلا انفال بودن معادن سوم: گنج (کنز) تعريف گنج نصاب گنج مصاديق گنج اشياي به دست آمده از شکم حيوانات خريده شده اشياي به دست آمده از شکم ماهي هاي پرورشي خمس گنج پس از کسر هزينه ها چهارم: غواصي در دريا مصاديق غوص نصاب غوص گوهرهاي بيرون ريخته از دريا تعاقب يد غوّاصان در گوهر شرط نبودن قصد حيازت در غوص يافتن گوهر در شکم حيوانِ غواصي شده کسر هزينه هاي غوّاصي گوهر به دست آمده از ساحل گوهرهاي به دست آمده از کشتي غرق شده حکم معدن غوّاصي شده عنبر دريايي و نصاب آن اجتماع دو عنوان خمسي و نصاب آن پنجم: مال حلال مخلوط به حرام صورت هاي مال حلال مخلوط به حرام بيشتر بودن مال حرام معيّن از خمس مال مجهول المالک پيدا شدن مالک مال پس از خمس بيشتر يا کمتر بودن مال حرام از خمس مخلوط شدن سهوي خمس با دو عنوان شخصيت حقوقي بودن مالک مال خمس مال حرام تصرف شده خريدن مال متعلق خمس از غير معتقد به خمس ششم: زميني که کافر ذمي از مسلمان بخرد شروط و محدوده خمس کافر ذمي خمس زمين تبادلي چندباره ميان کافر ذمي و مسلمان خمس زمين مبادله شده در فرض اسلام ذمي هفتم: درآمدهاي کسب (ارباح مکاسب) زمان تعلق خمس خمس انواع درآمدها خمس مهريه خمس مال ميّت خمس در خمس فروش مال متعلّق خمس بخشيدن مال خمس دار درآمدهاي مال بي خمس خمس ميوه درخت محاسبه کسب هاي چندگانه خمس سود معلّق خمس سرمايه مبدأ سال خمسي محاسبه قبل و بعد از سال استثناي هزينه ها ابزار ماندني صرفه جويي يا تبرّع در هزينه خمس درآمد بانوان هزينه بدون استفاده وفات در بين سال خمسي هزينه سفر حج استثناي اقساط وام و خسارت ها متعلق خمس، عين يا ذمّه و تصرف در آن خمس مطلق درآمد عدم تکرار خمس عدم لزوم پرداختن خمس از عين مال مورد تعلّق خمس موارد مصرف خمس شروط موارد مصرف مصداق سيادت حکم سادات واجب النفقه جابه جايي خمس و هزينه آن پرداختن قيمت مال و بريء الذمّه شدن مصاديق انفال مسائل زکات موارد وجوب زکات شروط واجب شدن زکات نصاب زکات گندم و جو و خرما و کشمش نصاب طلا نِصاب نقره زکات شتر، گاو و گوسفند نِصاب شتر نصاب گاو نِصاب گوسفند موارد مصرف زکات اوصاف مستحقّ زکات نيّت زکات احکام متفرقه زکات زکات فطره حلال بودن زکات فطره فطره مهمان مصرف زکات فطره شروط مصرف کننده فطره به سادات نيّتِ فطره زمان پرداختن زکات فطره جابه جايي زکات فطره زکات فطرهٴ نانخوران دولت مسائل خريد و فروش شروط خريدار و فروشنده شروط کالا و بهاي آن احکام نقد و نسيه معامله سَـلف شروط معاملهٴ سلف احکام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره موارد به هم زدن معامله (خيار) احکام خيار مسائل متفرّقه خريد و فروش مسائل اجاره تعريف اجاره شيوهٴ اجاره شروط دو طرف اجاره اجاره دوم شروط مال مورد اجاره شروط منافع مال مورد اجاره اجاره بها ضمان در اجاره لزوم عقد اجاره ويراني مورد اجاره مرگ يکي از دو طرف اجاره استفتائات احکام تقليد احکام طهارت معناي طهارت معصومان عليهم السلام پاکي عرق جنب از حلال پاکي الکل صنعتي غساله آب قليل راه هاي ثبوت نجاست حکم رطوبت پس از ادرار و استبراء احکام وضو احکام غسل احکام ميّت احکام نماز وقت نماز لباس نمازگزار قبله نمازهاي يوميه اذان و اقامه قيام قرائت سجده تشهد قنوت آداب نماز نماز جمعه نماز قضا نماز استيجاري مسائل متفرّقه نماز احکام نماز مسافر بلاد کبيره کثير السفر حدّ ترخّص حدّ مسافت سفر شغلي توطن تبعيت از همسر در سفر و محلّ سکنا احکام نماز جماعت نماز جماعت در مسجد الحرام و مسجد النبي صلی‌الله‌علیه‌وآله نماز جماعت در ادارات نماز روز عيد غدير احکام اعتکاف احکام روزه روزه استيجاري استهلال احکام خمس خمس هزينه زندگي خمس هديه (هِبه) حقوق خانوادهٴ شهدا خمس منزل مسکوني خمس وديعه منزل اجاره اي خمس پس انداز براي مؤونه خمس جهيزيه خمس مهريه خمس سرمايه خمس کسب زن خمس شهريه خمس وام خمس سپرده حج حکم خمس سود سپرده‏ها خمس منفعت کسب حسابرسي خمس کسر خمس هاي پرداخت شده کسر بدهي از خمس تصرف در مال غير مخمّس مصرف خمس اجازه مصرف خمس رفت و آمد با کسي که خمس نمي دهد حکم فقهي سيّد احکام مضاربه احکام خريد و فروش احکام کسب هاي حرام شطرنج و قمار موسيقي رقص و دست زدن مجسمه سازي ريش تراشي کار کردن مسلمان تحت مديريت غير مسلمان احکام رهن و اجاره احکام ازدواج و محرميت شرط ضمن عقد مهريه ازدواج موقّت ازدواج با فِرق اسلامي نفقه سبب هاي محرميت مسائل متفرقه ازدواج احکام طلاق احکام غصب احکام لقطه احکام وقف تغيير کاربري وقف مسائل متفرقه وقف احکام مسجد اجاره و فروش اموال مسجد تخريب و بازسازي مسجد احکام خوردني ها و مصرفي ها لقمه حرام مصرف انرژي مصرف سيگار احکام ذبح ذبح با استيل احکام صيد احکام وصيت و ارث احکام وکالت احکام ضمانت ضمانت پزشک ضمانت دانشجوي پزشکي ضمانت شرکت پست ديون مالي خسارت هاي آبرويي احکام جهاد احکام حدود و ديات سقط جنين قتل مجرم نابالغ قتل مرتد حکم اشاعه ويروس کشنده ديه قتل شِبه عمد مقتولي که از فرقه ها باشد ديه زن اجراي حد در اماکن عمومي زندان احکام شهادت احکام حجاب و پوشش تعزير تارک حجاب بستن کراوات احکام نگاه مسائل جديد خدمات فرقه ها انتخابات تذهيب قرآن حقوق تأليف و نشر احکام بانک ها و صندوق هاي قرض الحسنه واگذاري حق وامگيري پرداخت دَيْن با لحاظ تورّم پرداخت غرامت در تأخير دَيْن مسائل مربوط به شهرداري احکام تشريح تغيير جنسيت احکام عزاداري احکام امدادرساني در حوادث ترجيح در امدادرساني بستگي نجات بعضي بر مرگ ديگري تصرف در مال ديگري براي نجات انساني لمس و نگاه اضطراري امدادگر به نامحرم احکام اهل کتاب ازدواج با اهل کتاب طهارت اهل کتاب ذبيحه و غذاي اهل کتاب

موارد قطع سفر

موارد قطع سفر
چند چيز است که سفر را قطع مي‌کند و بايد نماز را تمام به‌جا آورد.
يکم. رسيدن به وطن
مسئله 1385. مسافري که در بين سفر از وطن خود عبور مي‌کند، وقتي به جايي برسد که ديوار وطن خود را ببيند و صداي اذان آن را بشنود، بايد نماز را تمام اقامه کند.
مسئله 1386. مسافري که در مسير سفر به وطنش رسيده، تا وقتي در آنجا هست، بايد نماز را تمام به‌جا آورد؛ ولي اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود يا چهار فرسخ برود و برگردد، وقتي به جايي برسد که ديوار وطن خود را نبيند و صداي اذان آن را نشنود، بايد شکسته نماز بگزارد.
احکام وطن
مسئله 1387. محلي را که انسان براي اقامت دائمي و زندگي خود اختيار کرده، وطن اوست؛ چه در آنجا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد؛ يا خودش آنجا را براي زندگي اختيار کرده باشد.
مسئله 1388. وطن دو قسم دارد: 1. وطن اصلي که ماندن در آن نياز به قصد ندارد. 2. وطن قراردادي که محتاج به قصد ماندن دائمي است. در مورد ماندن دائمي موالات شرط نيست، بلکه اعراض مانع است، بنابراين اگر انسان پياپي در وطن خود نماند، نمازش تا زماني که از آنجا اعراض نکرده، تمام است. ماندن دائمي در ييلاق و قشلاق فرق مي‌کند، پس کسي که قصد دارد در منطقه ييلاقي به صورت دائمي بماند، اگر در تابستان هفته‌اي يک روز هم برود، آنجا را وطن خود قرار داده است.
مسئله 1389. اگر قصد دارد در محلي که وطن اصلي او نيست مدتي بماند و سپس به جاي ديگر رود، آنجا وطن او حساب نمي‌شود.
مسئله 1390. تا انسان قصد ماندن هميشگي در جايي که غير وطن اصلي خودش است، نداشته باشد، وطن او حساب نمي‌شود، مگر آنکه بدون قصد ماندن، به اندازه‌اي بماند که مردم بگويند اينجا وطن اوست.
مسئله 1391. کسي که در دو محل زندگي مي‌کند - براي مثال شش ماه در شهري و شش ماه در شهر ديگر مي‌ماند - هر دو وطن اوست.
مسئله 1392. در غير وطن اصلي و وطن غير اصلي که ذکر شد، اگر در جاهاي ديگر قصد اقامه نکند، نمازش شکسته است؛ چه ملکي در آنجا داشته باشد؛ يا نداشته باشد؛ خواه در آنجا شش ماه مانده باشد يا نه.
مسئله 1393. اگر به جايي برسد که وطن او بوده و از آنجا صرف نظر کرده، نبايد نماز را تمام به‌جا آورد، اگرچه وطن ديگري هم براي خود اختيار نکرده باشد.
دوم. قصد ماندن ده روز
مسئله 1394. مسافري که در محلي يا شهري قصد ماندن ده روز پشت سر هم را دارد، هرچند شهر بزرگ باشد، مثلاً به شعاع صد کيلومتر برسد، مي‌تواند در تمام آن شهر رفت و آمد کند و نمازش تمام است و اگر بخواهد کمتر از ده روز، با اختيار يا به اجبار در آنجا بماند، بايد شکسته نماز بگزارد.
مسئله 1395. مسافري که مي‌خواهد ده روز در محلي بماند، لازم نيست قصد ماندن شب اول يا شب يازدهم را داشته باشد و همين‌که قصد کند از اذان صبح روز اول تا غروب روز دهم - يعني ده روز و نه شب - بماند، بايد تمام نماز بگزارد و در ماه رمضان روزه بگيرد؛ همچنين اگر مثلاً قصدش اين باشد که از ظهر روز يکم تا ظهر روز يازدهم بماند، بايد نماز را تمام به‌جا آورد.
مسئله 1396. مسافري که مي‌خواهد ده روز در محلي بماند، در صورتي بايد نماز را تمام به‌جا آورد که بخواهد تمام ده روز را در يک‌جا بماند؛ چنانچه بخواهد در چند محل بماند، اگر فاصله آن‌ها به قدري است که يک محل صادق نيست - مثلاً ده روز در شهري و يکي از روستاهاي غير مجاور آن که از هم فاصله دارند بماند - بايد نماز را شکسته اقامه کند.
مسئله 1397. مسافري که مي‌خواهد ده روز در محلي بماند، اگر از آغاز قصد داشته باشد که در بين ده روز به اطراف آنجا برود، چنانچه جايي که مي‌خواهد برود از مزارع و باغات اطراف آن باشد، به مقداري که رفتن به آنجا منافي با صدق ماندن در محل و شهر نباشد، بايد در تمام ده روز، تمام نماز بگزارد؛ ولي چنانچه بخواهد گاهي تا کمتر از چهار فرسخ برود و بدون فاصله بسيار برگردد، در همۀ ده روز بايد نمازش را تمام به‌جا آورد.
مسئله 1398. مسافري که تصميم قطعي ندارد که ده روز در جايي بماند، بلکه ماندن ده روز در جايي را متوقف بر چيزي کند که تحقق آن معلوم نيست - براي مثال، قصدش اين است که اگر رفيقش بيايد، يا منزل خوبي پيدا کند، ده روز بماند - بايد شکسته نماز بگزارد.
مسئله 1399. کسي که تصميم دارد ده روز در محلي بماند، اگرچه احتمال بدهد که براي ماندن او مانعي برسد، در صورتي که احتمال او مورد اعتنا نباشد، بايد نماز را تمام اقامه کند.
مسئله 1400. اگر مسافري بداند که مثلاً ده روز يا بيشتر به پايان ماه مانده و قصد کند تا آخر ماه در جايي بماند، بايد نماز را تمام به‌جا آورد؛ ولي اگر نداند تا پايان ماه چقدر مانده و قصد کند تا آخر ماه بماند و پس از قصد بدون فاصله بسيار علم حاصل نشود، بايد شکسته نماز بگزارد، اگرچه از موقعي که قصد کرده تا پايان ماه ده روز يا بيشتر باشد.
مسئله 1401. اگر مسافر قصد کند ده روز در محلي بماند، چنانچه پيش از خواندن يک نماز چهار رکعتي ادايي از ماندن در آنجا منصرف شده، يا مردد شود که در آنجا بماند يا به جاي ديگر برود، بايد شکسته نماز بگزارد و اگر پس از اقامه يک نماز چهار رکعتي، از ماندن در آنجا منصرف شده يا مردد شود، تا وقتي در آنجا هست، بايد نماز را تمام اقامه کند.
مسئله 1402. مسافري که قصد کرده ده روز در محلي بماند، اگر روزه بگيرد و بعدازظهر از ماندن در آنجا منصرف شود، چنانچه يک نماز چهار رکعتي ادايي به‌جا آورده باشد، روزه‌اش صحيح است و تا وقتي در آنجا هست، بايد نمازهاي خود را تمام انجام دهد و اگر يک نماز چهار رکعتي نگزارده باشد، روزۀ آن روزش صحيح است و احتياط مستحب، قضاي آن است؛ اما بايد نمازهاي خود را شکسته به‌جا آورد و روزهاي بعد هم نمي‌تواند روزه بگيرد.
مسئله 1403. مسافري که قصد کرده ده روز در محلي بماند، اگر از ماندن منصرف يا مردّد شود و شک کند پيش از آنکه از قصد ماندن برگردد، يک نماز چهار رکعتي خوانده يا نه، بايد نمازهاي خود را شکسته به‌جا آورد.
مسئله 1404. اگر مسافري به نيت اينکه نماز را شکسته انجام دهد، مشغول نماز شود و در بين نماز تصميم بگيرد که ده روز يا بيشتر بماند، بايد نماز را چهار رکعتي تمام کند.
مسئله 1405. مسافري که قصد کرده ده روز در جايي بماند، اگر در ميان نخستين نماز چهار رکعتي ادايي از قصد خود برگردد، چنانچه وارد رکوع رکعت سوم نشده باشد، بايد نماز را دو رکعتي تمام کند و براي ايستادن بيجا دو سجده لازم است و ديگر نمازهاي خود را شکسته اقامه کند و اگر وارد رکوع رکعت سوم شده باشد، نمازش باطل است و تا وقتي در آنجا هست، بايد نماز را شکسته به‌جا آورد.
مسئله 1406. مسافري که قصد کرده ده روز در محلي بماند، اگر بيشتر از ده روز در آنجا بماند، تا وقتي مسافرت نکرده، بايد نمازش را تمام به‌جا آورد و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز کند.
مسئله 1407. مسافري که قصد کرده ده روز در محلي بماند، بايد روزۀ واجب معيّن را - مانند روزه ماه رمضان - بگيرد و مي‌تواند روزۀ مستحبي هم بگيرد و نماز جمعه و نافلۀ ظهر و عصر و عشاء را هم به‌جا آورد.
مسئله 1408. مسافري که قصد کرده ده روز در جايي بماند، اگر پس از گزاردن يک نماز چهار رکعتي بخواهد به جايي که کمتر از چهار فرسخ است، برود و به محل اقامۀ خود برگردد، بايد نماز را تمام به‌جا آورد.
مسئله 1409. مسافري که قصد کرده ده روز در جايي بماند، اگر پس از خواندن يک نماز چهار رکعتي ادايي بخواهد به جاي ديگري که کمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آنجا بماند، بايد در رفتن و در جايي که قصد ماندن ده روز کرده، نمازهاي خود را تمام اقامه کند؛ ولي اگر جايي که مي‌خواهد برود هشت فرسخ يا بيشتر باشد، بايد موقع رفتن، نمازهاي خود را شکسته به‌جا آورد و چنانچه در آنجا قصد ماندن ده روز کرده، نمازش را تمام اقامه کند.
مسئله 1410. مسافري که قصد کرده ده روز در محلي بماند، اگر پس از گزاردن يک نماز چهار رکعتي ادايي بخواهد به جايي که کمتر از چهار فرسخ است برود، چنانچه مردد باشد که به محل نخستش برگردد يا نه، يا به کلّي از برگشتن به آنجا غافل باشد، يا بخواهد برگردد، ولي مردد باشد که ده روز در آنجا بماند يا نه، يا آنکه از ده روز ماندن در آنجا و مسافرت از آنجا غافل باشد، بايد در رفتن و برگشتن و پس از آن، نمازهاي خود را تمام به‌جا آورد.
مسئله 1411. اگر به خيال اينکه رفقايش مي‌خواهند ده روز در محلي بمانند، قصد کند که ده روز در آنجا بماند و پس از گزاردن يک نماز چهار رکعتي ادايي بفهمد که آن‌ها قصد نکرده‌اند، اگرچه خودش هم از ماندن منصرف شود، تا مدتي که در آنجا هست، بايد نماز را تمام به‌جا آورد.
سوم. ماندن سي روزِ ترديدي
مسئله 1412. اگر مسافر پس از رسيدن به هشت فرسخ سي روز در محلي بماند و در تمام سي روز در رفتن و ماندن مردد باشد، در طول اين مدت نمازش شکسته است؛ ولي پس از گذشتن سي روز، اگرچه مقدار کمي در آنجا بماند، بايد نماز را تمام به‌جا آورد؛ ولي اگر پيش از رسيدن به هشت فرسخ در رفتن بقيۀ راه مردد شود، از وقتي که مردد مي‌شود، بايد نماز را تمام اقامه کند.
مسئله 1413. مسافري که مي‌خواهد نُه روز يا کمتر در محلي بماند، اگر پس از آنکه نُه روز يا کمتر در آنجا ماند، بخواهد دوباره نُه روز ديگر يا کمتر بماند، همچنين تا سي شبانه روز، در تمام اين مدت سي روز، نمازش شکسته است؛ ولي از روز سي و يکم بايد نماز را تمام اقامه کند.
مسئله 1414. مسافري که سي شبانه روز مردّد بوده، درصورتي بايد نماز را بعد از آن تمام به‌جا آورد که سي شبانه روز را در يک‌جا بماند، پس اگر مقداري از آن را در جايي و مقداري را در جاي ديگر بماند، پس از سي شبانه روز هم بايد شکسته نماز بگزارد.
احکام متفرقه سفر
مسئله 1415. مسافر مي‌تواند در همه مکه و مدينه و مسجد کوفه نمازش را تمام به‌جا آورد؛ ولي اگر بخواهد در جايي که اول جزء اين مسجد نبوده و بعد به آن اضافه شده نماز بگزارد، به احتياط مستحب، شکسته نماز بگزارد، اگرچه اقوا صحّت تمام است؛ نيز مسافر مي‌تواند در حرم امام حسين علیه‌السلام ـ آنچه حرم شمرده مي‌شود؛ نه رواق و صحن - نمازش را شکسته يا تمام به‌جا آورد و اين تخيير، استمراري است؛ يعني مي‌تواند در مدت کمتر از ده روزي که در اين مکان‌هاست، بعضي وقت‌ها شکسته و بعضي از اوقات تمام اقامه کند.
مسئله 1416. کسي که مي‌داند مسافر است و بايد شکسته نماز بگزارد، اگر در غير چهار مکاني که مي‌تواند نمازِ تمام اقامه کند به عمد تمام به‌جا آورد، نمازش باطل است؛ همچنين اگر فراموش کند که نماز مسافر شکسته است و تمام به‌جا آورد، بايد نماز را دوباره به صورت شکسته انجام دهد و اگر پس از وقت يادش بيايد، به احتياط واجب، قضا ‌دار‌د.
مسئله 1417. کسي که مي‌داند مسافر است و بايد نماز را شکسته انجام دهد، اگر فراموش کند و از روي عادت تمام اقامه کند، نمازش باطل است؛ نيز اگر سفر خود را فراموش کرده باشد و تمام به‌جا آورد، در صورتي که وقت داشته باشد، نمازش را دوباره به‌جا آورد، بلکه با گذشتن وقت هم، به احتياط واجب قضا کند.
مسئله 1418. مسافري که نمي‌داند بايد شکسته نماز بگزارد، اگر تمام به‌جا آورد، نمازش صحيح است و پس از فهميدن حکم مسئله، اعاده ندارد.
مسئله 1419. مسافري که مي‌داند بايد شکسته نماز بگزارد، اگر برخي از خصوصيات آن را نداند - مثلاً نداند که در سفر هشت فرسخي بايد شکسته انجام دهد - چنانچه تمام نماز بگزارد، درصورتي‌که وقت باقي است، بايد نماز را شکسته انجام دهد و اگر وقت گذشته، بايد شکسته قضا کند.
مسئله 1420. مسافري که مي‌داند بايد نماز را شکسته انجام دهد، اگر به گمان اينکه مسافت سفر او کمتر از هشت فرسخ است تمام به‌جا آورد، وقتي بفهمد که مسافت سفرش هشت فرسخ بوده، نمازي را که تمام انجام داده، بايد دوباره شکسته اقامه کند و اگر وقت هم گذشته، بايد شکسته قضا کند.
مسئله 1421. اگر فراموش کند که مسافر است و نماز را تمام به‌جا آورد، چنانچه در وقت يادش بيايد، بايد شکسته به‌جا آورد و اگر بعد از وقت يادش بيايد، قضاي آن نماز بر او واجب نيست.
مسئله 1422. کسي که بايد نماز را تمام به‌جا آورد ، اگر به عمد يا به اشتباه يا با فراموشي آن را شکسته به‌جا آورد، در هر صورت، نمازش باطل است.
مسئله 1423. اگر مسافر در بين نماز چهار رکعتي يادش بيايد که مسافر است، يا بفهمد که مسافت سفر او هشت فرسخ است، چنانچه به رکوع رکعت سوم نرفته باشد، بايد نماز را دو رکعتي تمام کند و اگر به رکوع رکعت سوم رفته، نمازش باطل است و در صورتي که به مقدار گزاردن يک رکعت هم وقت دارد، بايد نماز را شکسته به‌جا آورد.
مسئله 1424. اگر مسافري برخي از خصوصيات نماز مسافر را نداند - براي مثال، نداند که اگر چهار فرسخ برود و همان روز يا شب آن برگردد - بايد شکسته نماز بگزارد، چنانچه به نيّت چهار رکعتي مشغول نماز شود و پيش از رکوع رکعت سوم حکم شرعي را بفهمد، بايد نماز را دو رکعتي تمام کند و اگر در رکوع رکعت سوم بفهمد، نمازش باطل است و در صورتي که به مقدار يک رکعت از وقت هم مانده باشد، بايد نماز را شکسته به‌جا آورد.
مسئله 1425. مسافري که بايد نماز را تمام به‌جا آورد، اگر بر اثر ندانستن مسئله به نيت دو رکعتي مشغول نماز شود و در بين نماز حکم مسئله را بفهمد، بايد نماز را چهار رکعتي تمام کند و به احتياط مستحب، پس از تمام شدن نماز، دوباره آن را چهار رکعتي به‌جا آورد.
مسئله 1426. مسافري که نماز نگزارده، اگر پيش از تمام شدن وقت به وطنش برسد، يا به جايي برسد که مي‌خواهد ده روز در آنجا بماند، بايد نماز را تمام به‌جا آورد و کسي که مسافر نيست، اگر در اول وقت نماز نگزارد و مسافرت کند، در سفر بايد نماز را شکسته به‌جا آورد.
مسئله 1427. اگر از مسافري که بايد نماز را شکسته به‌جا آورد، نمازهاي چهار رکعتي - مانند نماز ظهر يا عصر يا عشاء - قضا شود، بايد آن را دو رکعتي قضا کند، اگرچه در غير سفر بخواهد قضاي آن را به‌جا آورد؛ نيز اگر از کسي که مسافر نيست، يکي از اين سه نماز قضا شود، بايد چهار رکعتي قضا کند، اگرچه در سفر بخواهد آن را قضا کند.
مسئله 1428. مستحب است مسافر پس از هر نمازي که شکسته مي‌گزارد، سي مرتبه بگويد: «سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُ للهِ وَ لا اِللهَ اِلَّا اللهُ وَاللهُ اَکْبَر» و در تعقيب نماز ظهر و عصر و عشاء بيشتر سفارش شده است، بلکه بهتر است در تعقيب اين سه نماز شصت بار بگويد.
مسئله 1429. ملاک سفر شرعي، پيمودن هشت فرسخ با شروط ديگر است. آساني سفر و سرعت و مانند آن، سبب تغيير حکم نمي‌شود.
نماز قضا
مسئله 1430. کسي که نماز واجب خود را در وقت آن انجام نداده، بايد قضاي آن را به‌جا آورد، اگرچه در تمام وقت نماز خواب مانده؛ يا با بيماري يا مستي نماز نگزارده باشد؛ ولي نمازهاي يوميه‌اي را که زن در حال حيض يا نفاس به‌جا نياورده، قضا ندارد؛ همچنين نمازهاي فوت شده در حال بيهوشي غيراختياري قضا ندارد.
مسئله 1431. اگر پس از وقت نماز بفهمد نمازي را که اقامه کرده باطل بوده، بايد قضاي آن را به‌جا آورد.
مسئله 1432. کسي که نماز قضا دارد، بايد در گزاردن آن کوتاهي نکند؛ ولي واجب نيست فوري آن را به‌جا آورد. البته در صورتي که بي‌اعتنايي به احکام دين نباشد و اگر به دين بي‌اعتنايي کرد و نماز را با تأخير قضا کرد، گرچه معصيت کرده، نمازش صحيح است.
مسئله 1433. اگر کسي به اختيار خود با جراحي يا مصرف دارو سبب بيهوشي، يا حيض و نفاس در خود شود، به احتياط واجب، نمازهاي فوت‌شده در آن حال را قضا کند؛ به خصوص اگر اين کار در وقت نماز باشد.
مسئله 1434. نمازهايي که واجب است حمد و سوره آن‌ها بلند خوانده شود، هنگام قضا هم بايد بلند خوانده شود؛ همچنين نمازهايي که آهسته خواندن آن‌ها واجب است، هنگام قضا نيز واجب است آهسته خوانده شود و بلند يا آهسته خواندن قضاي نافله‌ها، تابع اداي آن‌هاست.
مسئله 1435. کسي که وضو، غسل و تيمّم برايش ممکن نيست، در داخل وقت، نماز بر او واجب نيست و به احتياط واجب بايد در وقتي که قادر بر تحصيل طهارت است، نماز را قضا کند؛ خصوصاً اگر خودش با اختيار سبب از بين رفتن تمکّن شده باشد، بلکه اگر اين عمل بعد از گذشتن وقت کافي براي انجام دادن نماز انجام گيرد، بايد نمازش را قضا کند.
مسئله 1436. کسي که نماز قضا دارد، مي‌تواند نماز مستحبي بگزارد.
مسئله 1437. اگر انسان احتمال دهد که نماز قضايي دارد يا نمازهايي را که خوانده صحيح نبوده، مستحب است به احتياط، قضاي آن را به‌جا آورد.
مسئله 1438. در قضاي نمازهاي يوميه لازم نيست به ترتيب گزارده شود؛ براي مثال، کسي که يک روز نماز عصر و روز بعد نماز ظهر را نگزارده، لازم نيست اول نماز عصر و سپس نماز ظهر را قضا کند، مگر در قضاي نمازهاي ظهر و عصر يا مغرب و عشاء از يک روز که ترتيب در قضاي آن‌ها لازم است.
مسئله 1439. اگر بخواهد قضاي چند نماز غير يوميه را - مانند نماز آيات - اقامه کند، يا براي مثال، بخواهد قضاي يک نماز يوميه و چند نماز غير يوميه را به‌جا آورد، لازم نيست آن‌ها را به ترتيب به‌جا آورد.
مسئله 1440. اگر کسي نداند نمازهايي که از او قضا شده کدام يک جلوتر بوده، لازم نيست با رعايت ترتيب آن‌ها را انجام دهد، بلکه مي‌تواند هر کدام را اول اقامه کند.
مسئله 1441. اگر کسي که نمازهايي از او قضا شده مي‌داند کدام يک جلوتر قضا شده، به احتياط مستحب، آن‌ها را به ترتيب قضا کند.
مسئله 1442. اگر براي ميتي مي‌خواهند نماز قضا به‌جا آورند و مي‌دانند آن ميت ترتيب قضا شدن را مي‌دانسته، لازم نيست به صورتي قضا را به‌جا آورند که ترتيب حاصل شود.
مسئله 1443. اگر مي‌دانند ميت ترتيب قضا شدن نمازهايش را مي‌دانسته و بخواهند براي به‌جا آوردن نماز قضاي او چند نفر را اجير کنند، لازم نيست براي آن‌ها وقت مرتب معيّن کنند که در عمل با هم شروع نکنند.
مسئله 1444. اگر بدانند که ميّت ترتيب قضا شدن نمازهايش را نمي‌دانسته يا ندانند که مي‌دانسته، لازم نيست به ترتيب براي او قضا کنند.
مسئله 1445. در مسئله پيشين اگر بخواهند چند نفر را براي به‌جا آوردن نماز ميت اجير کنند، لازم نيست وقت معيّن کنند، بلکه مي‌توانند همه باهم قضا را شروع کنند.
مسئله 1446. کسي که چند نماز مثلاً صبح يا ظهر از او قضا شده و شمارۀ آن‌ها را نمي‌داند - مثلاً نمي‌داند چهار نماز بوده يا پنج نماز - چنانچه مقدار کمتر را اقامه کند که به آن يقين دارد، کافي است؛ همچنين اگر شمارۀ آن‌ها را مي‌دانسته و فراموش کرده، اگر مقدار کمتر را که مورد يقين است به‌جا آورد، کفايت مي‌کند.
مسئله 1447. کسي که نماز قضا از همين روز يا روزهاي پيش بر عهده دارد، مي‌تواند پيش از خواندن نمازي که قضا شده، نماز ادايي را به‌جا آورد و لازم نيست نماز قضا را جلو بيندازد.
مسئله 1448. کسي که مي‌داند يک نماز چهار رکعتي نگزارده، اما نمي‌داند نماز ظهر يا عصر يا عشاء است، اگر يک نماز چهار رکعتي به نيت قضاي نمازي که بر عهده دارد، انجام دهد، کافي است.
مسئله 1449. اگر از روزهاي گذشته نمازهاي قضا دارد و يک نماز يا بيشتر هم از همان روز از او قضا شده، اگرچه لازم نيست نمازهاي قضا را پيش از نماز ادا به‌جا آورد، حتي اگرچه وقت داشته باشد و ترتيب بين نمازهاي قضا را هم بداند؛ ولي به احتياط استحبابي نمازهاي قضا، به ويژه نماز قضاي همان روز را پيش از نماز ادا به‌جا آورد.
مسئله 1450. تا انسان زنده است، اگرچه از خواندن نمازهاي قضاي خود ناتوان باشد، ديگري نمي‌تواند نمازهاي او را قضا کند.
مسئله 1451. نماز قضا را مي‌توان با جماعت گزارد؛ چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا؛ و لازم نيست نماز هر دو يکي باشد، پس اگر مأموم نماز قضاي صبح را با نماز ظهر يا عصر امام به‌جا آورد، اشکال ندارد.
مسئله 1452. مستحب است بچۀ مميز - يعني کودکي که خوب و بد را مي‌فهمد - به نماز خواندن و عبادت‌هاي ديگر واداشته شود، بلکه مستحب است او را نسبت به قضاي نمازها تمرين دهند.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم