احکام شرعی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی

مسائل اجتهاد و تقليد مسائل طهارت انواع آب ها آب مطلق و مضاف آب قليل آب جاري آب باران آب چاه احکام آب ها احکام تَخَلّي (ادرار و مدفوع کردن) اسْتِبْراء برخي کارهاي مستحب در تخلّي برخي کارهاي مکروه درتخلّي نجاسات و مطهّرات نجاسات 1 و 2. ادرار و مدفوع 3. مني 4. مردار 5. خون 6 و 7 . سگ و خوک 8. کافر 9. شراب 10. فقّاع 11. عرق شتر نجاست خوار عرق جُنُب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاي پاک احکام نجاسات نجس کردن قرآن خوردن و آشاميدن چيز نجس و خريد و فروش و عاريه دادن آن مطهّرات 1. آب 2. زمين 3. آفتاب 4. استحاله 5. انقلاب 6. کم شدن دو سوم آب انگور 7. انتقال (تبدّل) 8. اسلام 9. تَبَعيَّت 10. برطرف شدن عين نجاست 11. استِبراء حيوان نجاست خوار 12. غائب شدن مسلمان راه ثابت شدن طهارت احکام ظرف ها امور مربوط به وضو افعال وضو وضوي ارتماسي دعاهاي مستحب هنگام وضو گرفتن شروط وضو احکام وضو موارد لزوم وضو موارد بطلان وضو احکام وضوي جبيره امور وابسته به غسل غسل هاي واجب يکم. غسل جنابت احکام جنابت کارهاي حرام بر جنب کارهاي مکروه بر جنب چگونگي غسل غسل ترتيبي غسل ارتماسي احکام غسل کردن دوم، سوم و چهارم. غسل خون هاي سه گانه 1. استحاضه اقسام استحاضه احکام استحاضه 2. حيض احکام حائض اقسام حائض يک. صاحب عادت وقتيه و عدديه دو. صاحب عادت وقتيه سه. صاحب عادت عدديه چهار. مُضْطَرِبه پنج. مُبْتَدِئه شش. ناسِيه احکام متفرقه حيض 3. نفاس پنجم. غسل مسّ ميّت ششم. غسل ميّت احکام محتضر احکام پس از مرگ احکام غسل، کفن، نماز و دفن ميّت احکام غسل ميّت احکام کفن ميّت احکام تحنيط احکام نماز ميّت شيوۀ نماز ميّت مستحبّات نماز ميّت احکام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل هاي مستحب امور مرتبط به تيمّم موارد هفت گانه تيمّم يکم. ممکن نبودن تهيۀ آب به اندازه وضو يا غسل دوم. دسترسي نداشتن به آب به سبب دشواري بيش از حدّ سوم. ترس از ضرر چهارم. نياز به آب براي حفظ جان پنجم. نياز به آب براي تطهير ششم. نداشتن آب مباح هفتم. فرصت نداشتن براي وضو يا غسل صحيح بودن تيمم به برخي از اجزاي زمين شروط چيزهاي مورد تيمم يکم. پاک بودن دوم. مباح بودن مستحبات و مکروهات تيمّم چگونگي تيمّم احکام تيمّم مسائل نماز مقدمه در اهميت نماز نمازهاي واجب نمازهاي واجب شبانه روز وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهايي که بايد به ترتيب انجام شود نماز مستحب احکام نماز مستحبي وقت نافله هاي شبانه روز احکام قبله پوشانيدن بدن در نماز شروط لباس نمازگزار شرط يکم: پاک بودن شرط دوم: مباح بودن شرط سوم: از اجزاي مردار نبودن شرط چهارم: از اجزاي حيوان حرام گوشت نبودن شرط پنجم: طلابافت نبودن شرط ششم: ابريشم خالص نبودن موارد عدم لزوم طهارت در لباس يا بدن نمازگزار امور ثواب دار در لباس نمازگزار امور کم کنندۀ ثواب در لباس نمازگزار شروط مکان نمازگزار شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم مکان هاي مستحب بودن نماز مکان هاي کراهت نماز احکام مسجد کراهت برخي از کارها در مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه موارد سقوط اذان موارد سقوط اذان و اقامه امور واجب در نماز احکام نيّت احکام تکبيرة الاحرام احکام قيام (ايستادن) امور مستحب در حال ايستادن نماز احکام قرائت امور مستحب در قرائت نماز امور مکروه در قرائت نماز احکام رکوع مستحبات رکوع احکام سجود تنها موارد صحيح بودن سجده بر آن ها امور مستحب در سجده امور مکروه در سجده سجدۀ واجب قرآن سجدۀ شکر احکام تشهّد و سلام احکام ترتيب نماز احکام موالات احکام قنوت احکام تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر صلي‌الله‌عليه‌وآله مُبْطِلات نماز برخي مکروهات در نماز موارد جواز شکستن نماز واجب انواع شک در نماز شک هاي باطل شک هاي بي اعتبار يکم. شک بعد از محل دوم. شک پس از سلام سوم. شک پس از وقت چهارم. کَثِيرُ الشک (کسي که بسيار شک مي کند) پنجم. شک امام و مأموم ششم. شک در نماز مستحبّي شک هاي صحيح نماز احتياط سجده سهو شيوۀ سجدۀ سهو قضاي سجده و تشهد فراموش شده کم يا اضافه کردن اجزاء و کم کردن شروط نماز نماز مسافر شرط يکم. کمتر از هشت فرسخ شرعي نبودن مسافت شرط دوم. قصد هشت فرسخ داشتن از آغاز سفر شرط سوم. برنگشتن از قصد خود در بين راه شرط چهارم. نگذشتن از وطن پيش از رسيدن به هشت فرسخ شرط پنجم. سفر براي کار حرام نبودن شرط ششم. صحرانشين و گردشگر بيابان نبودن شرط هفتم. شغل نبودن سفر شرط هشتم. به حد ترخص رسيدن موارد قطع سفر يکم. رسيدن به وطن احکام وطن دوم. قصد ماندن ده روز سوم. ماندن سي روزِ ترديدي احکام متفرقه سفر نماز قضا نماز قضاي پدر و مادر نماز جماعت شروط نماز جماعت شرط يکم. نبودن حائل شرط دوم. بلندتر نبودن جاي امام شرط سوم. رعايت فاصله ميان امام و مأموم شرط چهارم. عقب تر بودن مأموم از امام شروط امام جماعت احکام جماعت برخي امور مستحب در نماز جماعت برخي امور مکروه در نماز جماعت نماز آيه شيوه نماز آيه نماز عيد فطر و قربان اجير گرفتن براي نماز مسائل روزه تعريف روزه اقسام روزه نيّت روزه وقت نيّت روزه يوم الشک چيزهاي باطل کننده روزه يکم. خوردن و آشاميدن دوم. آميزش سوم. استمناء چهارم. دروغ بستن به خدا و پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله پنجم. رسانيدن غبار غليظ به حلق ششم. فرو بردن سر در آب هفتم. بقاي عمدي بر جنابت خواب جُنُب هشتم. اِماله کردن نُهم. قي کردن عمدي احکام افطار عمدي و سهوي احکام افطار اجباري حکم روزه مستحب با فرض روزه واجب امور مکروه براي روزه دار قضا و کفّاره انواع کفّاره موارد قضادارِ کفاره ندار و برخي موارد قضاندارِ بي کفاره احکام روزۀ قضا موارد واجب نبودن روزه 1. مسافران 2. بيماران 3. زنان باردار و شيرده 4. کودکان 5. سالخوردگان 6. ديوانه و بيهوش احکام روزهٴ مسافر و بيمار آدابي دربارهٴ روزه و ماه رمضان انکار وجوب روزه و ترک آن ثابت شدن اول ماه مسائل خمس وجوب خمس تعلق خمس به مال، بدون اشتراط به بلوغ و مانند آن متولّي خمس موارد خمس يکم: غنائم نصاب غنائم جنگي حکم اموالِ گروه هاي منحرف در حال جنگ با نظام اسلامي حکم مال انتقالي غير معتقد به خمس دوم: معدن مصاديق معدن شروط استخراج کننده معدن در خمس عدم شرطيت مباشرت در استخراج معدن ديون مالي کافر در معدن و غير آن نصاب معدن حکم چند نوع مواد معدني از يک معدن صورت هاي معادن خالص طلا انفال بودن معادن سوم: گنج (کنز) تعريف گنج نصاب گنج مصاديق گنج اشياي به دست آمده از شکم حيوانات خريده شده اشياي به دست آمده از شکم ماهي هاي پرورشي خمس گنج پس از کسر هزينه ها چهارم: غواصي در دريا مصاديق غوص نصاب غوص گوهرهاي بيرون ريخته از دريا تعاقب يد غوّاصان در گوهر شرط نبودن قصد حيازت در غوص يافتن گوهر در شکم حيوانِ غواصي شده کسر هزينه هاي غوّاصي گوهر به دست آمده از ساحل گوهرهاي به دست آمده از کشتي غرق شده حکم معدن غوّاصي شده عنبر دريايي و نصاب آن اجتماع دو عنوان خمسي و نصاب آن پنجم: مال حلال مخلوط به حرام صورت هاي مال حلال مخلوط به حرام بيشتر بودن مال حرام معيّن از خمس مال مجهول المالک پيدا شدن مالک مال پس از خمس بيشتر يا کمتر بودن مال حرام از خمس مخلوط شدن سهوي خمس با دو عنوان شخصيت حقوقي بودن مالک مال خمس مال حرام تصرف شده خريدن مال متعلق خمس از غير معتقد به خمس ششم: زميني که کافر ذمي از مسلمان بخرد شروط و محدوده خمس کافر ذمي خمس زمين تبادلي چندباره ميان کافر ذمي و مسلمان خمس زمين مبادله شده در فرض اسلام ذمي هفتم: درآمدهاي کسب (ارباح مکاسب) زمان تعلق خمس خمس انواع درآمدها خمس مهريه خمس مال ميّت خمس در خمس فروش مال متعلّق خمس بخشيدن مال خمس دار درآمدهاي مال بي خمس خمس ميوه درخت محاسبه کسب هاي چندگانه خمس سود معلّق خمس سرمايه مبدأ سال خمسي محاسبه قبل و بعد از سال استثناي هزينه ها ابزار ماندني صرفه جويي يا تبرّع در هزينه خمس درآمد بانوان هزينه بدون استفاده وفات در بين سال خمسي هزينه سفر حج استثناي اقساط وام و خسارت ها متعلق خمس، عين يا ذمّه و تصرف در آن خمس مطلق درآمد عدم تکرار خمس عدم لزوم پرداختن خمس از عين مال مورد تعلّق خمس موارد مصرف خمس شروط موارد مصرف مصداق سيادت حکم سادات واجب النفقه جابه جايي خمس و هزينه آن پرداختن قيمت مال و بريء الذمّه شدن مصاديق انفال مسائل زکات موارد وجوب زکات شروط واجب شدن زکات نصاب زکات گندم و جو و خرما و کشمش نصاب طلا نِصاب نقره زکات شتر، گاو و گوسفند نِصاب شتر نصاب گاو نِصاب گوسفند موارد مصرف زکات اوصاف مستحقّ زکات نيّت زکات احکام متفرقه زکات زکات فطره حلال بودن زکات فطره فطره مهمان مصرف زکات فطره شروط مصرف کننده فطره به سادات نيّتِ فطره زمان پرداختن زکات فطره جابه جايي زکات فطره زکات فطرهٴ نانخوران دولت مسائل خريد و فروش شروط خريدار و فروشنده شروط کالا و بهاي آن احکام نقد و نسيه معامله سَـلف شروط معاملهٴ سلف احکام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره موارد به هم زدن معامله (خيار) احکام خيار مسائل متفرّقه خريد و فروش مسائل اجاره تعريف اجاره شيوهٴ اجاره شروط دو طرف اجاره اجاره دوم شروط مال مورد اجاره شروط منافع مال مورد اجاره اجاره بها ضمان در اجاره لزوم عقد اجاره ويراني مورد اجاره مرگ يکي از دو طرف اجاره استفتائات احکام تقليد احکام طهارت معناي طهارت معصومان عليهم السلام پاکي عرق جنب از حلال پاکي الکل صنعتي غساله آب قليل راه هاي ثبوت نجاست حکم رطوبت پس از ادرار و استبراء احکام وضو احکام غسل احکام ميّت احکام نماز وقت نماز لباس نمازگزار قبله نمازهاي يوميه اذان و اقامه قيام قرائت سجده تشهد قنوت آداب نماز نماز جمعه نماز قضا نماز استيجاري مسائل متفرّقه نماز احکام نماز مسافر بلاد کبيره کثير السفر حدّ ترخّص حدّ مسافت سفر شغلي توطن تبعيت از همسر در سفر و محلّ سکنا احکام نماز جماعت نماز جماعت در مسجد الحرام و مسجد النبي صلی‌الله‌علیه‌وآله نماز جماعت در ادارات نماز روز عيد غدير احکام اعتکاف احکام روزه روزه استيجاري استهلال احکام خمس خمس هزينه زندگي خمس هديه (هِبه) حقوق خانوادهٴ شهدا خمس منزل مسکوني خمس وديعه منزل اجاره اي خمس پس انداز براي مؤونه خمس جهيزيه خمس مهريه خمس سرمايه خمس کسب زن خمس شهريه خمس وام خمس سپرده حج حکم خمس سود سپرده‏ها خمس منفعت کسب حسابرسي خمس کسر خمس هاي پرداخت شده کسر بدهي از خمس تصرف در مال غير مخمّس مصرف خمس اجازه مصرف خمس رفت و آمد با کسي که خمس نمي دهد حکم فقهي سيّد احکام مضاربه احکام خريد و فروش احکام کسب هاي حرام شطرنج و قمار موسيقي رقص و دست زدن مجسمه سازي ريش تراشي کار کردن مسلمان تحت مديريت غير مسلمان احکام رهن و اجاره احکام ازدواج و محرميت شرط ضمن عقد مهريه ازدواج موقّت ازدواج با فِرق اسلامي نفقه سبب هاي محرميت مسائل متفرقه ازدواج احکام طلاق احکام غصب احکام لقطه احکام وقف تغيير کاربري وقف مسائل متفرقه وقف احکام مسجد اجاره و فروش اموال مسجد تخريب و بازسازي مسجد احکام خوردني ها و مصرفي ها لقمه حرام مصرف انرژي مصرف سيگار احکام ذبح ذبح با استيل احکام صيد احکام وصيت و ارث احکام وکالت احکام ضمانت ضمانت پزشک ضمانت دانشجوي پزشکي ضمانت شرکت پست ديون مالي خسارت هاي آبرويي احکام جهاد احکام حدود و ديات سقط جنين قتل مجرم نابالغ قتل مرتد حکم اشاعه ويروس کشنده ديه قتل شِبه عمد مقتولي که از فرقه ها باشد ديه زن اجراي حد در اماکن عمومي زندان احکام شهادت احکام حجاب و پوشش تعزير تارک حجاب بستن کراوات احکام نگاه مسائل جديد خدمات فرقه ها انتخابات تذهيب قرآن حقوق تأليف و نشر احکام بانک ها و صندوق هاي قرض الحسنه واگذاري حق وامگيري پرداخت دَيْن با لحاظ تورّم پرداخت غرامت در تأخير دَيْن مسائل مربوط به شهرداري احکام تشريح تغيير جنسيت احکام عزاداري احکام امدادرساني در حوادث ترجيح در امدادرساني بستگي نجات بعضي بر مرگ ديگري تصرف در مال ديگري براي نجات انساني لمس و نگاه اضطراري امدادگر به نامحرم احکام اهل کتاب ازدواج با اهل کتاب طهارت اهل کتاب ذبيحه و غذاي اهل کتاب

نمازهاي واجب شبانه روز

نمازهاي واجب شبانه روز
مسئله 767. نمازهاي واجب شبانه‌روز پنج‌تاست:
يکم. ظهر، چهار رکعت؛ دوم. عصر، چهار رکعت؛ سوم. مغرب، سه رکعت؛ چهارم. عشاء، چهار رکعت؛ پنجم. صبح، دو رکعت.
مسئله 768. در سفر، نمازهاي چهار رکعتي با شرايطي که خواهد آمد، دو رکعت مي‌شود.
وقت نماز ظهر و عصر
مسئله 769. فرا رسيدن ظهر شرعي، وقت نماز ظهر و سپس نماز عصر است. ظهر شرعي، غير از ساعت دوازده روز است، زيرا ظهر شرعي، گاهي قبل از ساعت دوازده و گاهي پس از آن است، چنان‌که در بعضي از شهرها پيش از ساعت دوازده و در برخي ديگر، پس از ساعت دوازده است.
مسئله 770. ظهر شرعي، وقتي است که آفتاب از دايره نصف‌النهار بگذرد و تشخيص آن، به اين است که در شهرهاي اِستوايي، سايۀ شاخص که هنگام طلوع آفتاب به طرف مغرب بود، کاملاً از بين برود و با شروع سايۀ جديد شاخص به طرف مشرق، وقت نماز ظهر و سپس نماز عصر است، چنان‌که برخي از روزهاي سال در مکه اتفاق مي‌افتد. تشخيص ظهر شرعي در شهرهايي که در خطّ اِستوا قرار ندارند؛ مانند بسياري از کشورهاي شمالي و جنوبي، به اين است که شاخصِ صافي به طور عمود در مکان مسطّح نصب شود، هنگامي که سايۀ پديد آمده از صبح به طرف مغرب، به نهايت کوتاهي خود برسد و شروع به زيادي به سمت مشرق کند، آغاز ظهر شرعي است.
مسئله 771. وقت نماز ظهر و عصر، طبق معروف، به چهار صورت است:
يکم: وقت مختصّ به هر کدام، به گونه‌اي که عمداً نمي‌شود يکي را در زمان ديگر انجام داد؛ دوم: وقت مشترک بين هر دو؛ سوم: وقت فضيلت هر کدام؛ چهارم: وقت اِجزا. احکام هر يکدر جاي مناسب خود خواهد آمد. ان‌شاءالله!
مسئله 772. معناي وقت اختصاصي ظهر، آن است که نماز عصر را نمي‌شود به‌عمد در وقت اختصاصي ظهر انجام داد و معناي وقت اختصاصي عصر، آن است که در آن زمان محدود، غير از نماز عصر، جايز نيست و معناي اختصاص، همان ترتيب است، بنابراين انجام دادن نماز ظهر در غير وقت اختصاصي خود، همچنين انجام دادن نماز عصر در غير وقت اختصاصي آن، باطل نيست، چنان‌که به‌جا آوردن نمازهاي قضا، آيات، اجاره‌اي و مانند آن، در وقت اختصاصي ظهر يا عصر با فرض انجام دادن نماز ظهر يا عصر در وقت ديگر، باطل نيست.
مسئله 773. وقت مخصوص ظهر، اول وقت است تا اندازه‌اي که بتوان نماز ظهر مسافر يا حاضر را با تحصيل مقدمات آن، در آن وقت به‌جا آورد. وقت مخصوص عصر، مقداري از زمان تا مغرب است که بتوان نماز عصر مسافر يا حاضر را در آن انجام داد. بين دو وقت مخصوص، وقت مشترک نماز ظهر و عصر است، اگر کسي نماز ظهر را تا وقت اختصاصي عصر به‌جا نياورده باشد، بايد نماز عصر را اقامه کند و قضاي نماز ظهر را بعداً به‌جا آورد و اگر سهواً نماز ظهر در وقت مخصوص عصر و يا نماز عصر سهواً در وقت مخصوص ظهر واقع شد، صحيح است.
مسئله 774. رعايت ترتيب بين نماز ظهر و عصر و بين نماز مغرب و عشاء واجب است و تقديم عمدي عصر بر ظهر و عشاء بر مغرب، موجب بطلان عصر و عشاء خواهد بود. اگر سهواً پيش از نماز ظهر، نماز عصر را شروع کند و در بين نماز بفهمد که نماز ظهر را به‌جا نياورده، بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند؛ يعني قصد کند آنچه خواندم و آنچه مي‌خوانم، همه نماز ظهر باشد؛ خواه اين حالت در وقت مخصوص نماز ظهر پيدا شود؛ خواه در وقت مشترک، هر چند احتياط مستحبْ آن است که اگر اين عمل در وقت مخصوص ظهر رخ دهد، دوباره نماز ظهر پيش از عصر خوانده شود.
مسئله 775. نماز جمعه در زمان حضور امام معصوم عليه‌السلام و منصوب خاص او، واجب تعييني است؛ به اين صورت که غير آن صحيح نيست؛ ولي در زمان غيبت معصوم عليه‌السلام واجب تخييري است؛ يعني کسي که در نماز جمعه شرکت کرده، لازم نيست نماز ظهرِ چهار رکعتي را هم به‌جا آورد.
مسئله 776. نماز ظهر روز جمعه، اگر به صورت چهار رکعت به‌جا آورده شود، وقت آن، همانند وقت ساير روزها وسيع است و اگر به صورت نماز جمعه انجام شود، وقت آن، محدود است به اينکه سايۀ حادث شده، به اندازۀ سايۀ اول زوال شود، به صورتي که بتوان در اين فرصت، شرايط نماز را انجام داد و خطبه‌ها و دو رکعت آن را به طور متعادل به‌جا آورد و اگر با گذشت اين اندازه از زمان، نماز جمعه ادا نشد، بايد نماز چهار رکعتِ ظهر روز جمعه خوانده شود.
وقت نماز مغرب و عشاء
مسئله 777. با فرارسيدن مغرب؛ يعني برطرف شدن اثر سرخي آفتاب، بعد از غروب آن (آفتاب) در کرانه غرب، وقت نماز مغرب و عشاء با تقدّم نماز مغرب بر عشاء فرا مي‌رسد. غايب شدن آفتاب در حجاب کوه و مانند آن، غروب نيست؛ بلکه فرو رفتن آن در افق سطح زمين و بدون حاجب، غروب بوده، سپس برطرف شدن اثر آن از بالاي سر، مغرب است.
مسئله 778. نماز مغرب و عشاء - طبق معروف - وقت مختصّ، وقت مشترک، وقت فضيلت و وقت اِجزا دارند:
وقت مختصّ نماز مغرب، از اول مغرب تا اندازۀ به‌جا آوردن سه رکعت نماز با شرايط آن است.
وقت مختصّ عشاء به اندازۀ خواندن چهار رکعت براي حاضر و دو رکعت براي مسافر به نيمه شب مانده است.
بين وقت اختصاصي مغرب و وقت اختصاصي عشاء، وقت مشترک بين اين دو نماز است، اگر مسافري که نماز عشاي او دو رکعت است، تمام نماز را سهواً در وقت مخصوص مغرب به‌جا آورد، صحيح است، هرچند به احتياط مستحبْ بعد از نماز مغرب، نماز عشاء را دوباره اقامه کند. اگر کسي نماز مغرب را تا وقت اختصاصي عشاء به‌جا نياورده، اول، نماز عشاء و سپس نماز مغرب را به‌جا آورد. وقت اختصاصي، مانند وقت مشترک است؛ يعني هيچ کدام وقت اختصاصي ندارد، بلکه آنچه واجب است، ترتيب، يعني تقديم مغرب بر عشاء؛ مانند تقديم ظهر بر عصر است و براي مسافر که نمازهاي چهار رکعتي او دو رکعت است و براي غير مسافر، وقت اختصاصي ظهر و عصر و نيز مغرب و عشاء فرق مي‌کند. البته در تمام موارد، منظور از اختصاص، همان ترتيب است نه بيش از آن؛ يعني تمام وقت مشترک است و وقت اختصاصي اصلاً مطرح نيست.
مسئله 779. اگر پيش از نماز مغرب، سهواً نماز عشاء را شروع کرده باشد و در بين نماز بفهمد که اشتباه کرده است، چنانچه وارد رکوع رکعت چهارم نشده باشد، بايد نيّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام کند و پس از آن، نماز عشاء را به‌جا آورد و اگر وارد رکوع رکعت چهارم شده باشد، نماز عشاء را تمام مي‌کند و بعد از آن، نماز مغرب را مي‌خواند و در اين جهت، فرقي بين وقت مختص و مشترک نيست. بلي، اگر اين جريان در وقت مختص به مغرب پيش آيد، به احتياط مستحبْ پس از عدول نيّت به مغرب و گزاردن نماز عشاء، دوباره مغرب و عشاء را به‌جا آورد.
مسئله 780. آخر وقت نماز عشاء براي غير مسافر چهار رکعت مانده به نصف شب و براي مسافر دو رکعت مانده به آن است و شب، از اول غروب تا اول طلوع فجر (اذان صبح) است.
مسئله 781. اگر به عمد نماز مغرب و عشاء را تا نصف شب به‌جا نياورده، گناه کرده و نماز او قضاست و اگر بر اثر خواب، فراموشي و مانند آن نماز نگزارده، بايد تا پيش از اذان صبح به‌جا آورد و به احتياط مستحب نيّت ادا يا قضا نکند، هرچند نماز او اداست.
وقت نماز صبح
مسئله 782. در پايان شب، سفيده‌اي در مشرق به صورت عمودي به بالا حرکت مي‌کند که فجر اول و فجر کاذب است، چون به زودي برطرف مي‌شود، سپس در کرانه مشرق، دو نوار کاملاً پهن و از هم ممتاز، يکي در بالا و ديگري پايين قرار دارند که هر لحظه سفيدي نوار پايين، بيشتر و سياهي نوار بالا کمتر مي‌شود که فجر دوم و فجر صادق است، چون در گزارش فرا رسيدن صبح، صادق است. اول وقت نماز صبح، آغاز فجر صادق است و آخر وقت آن، اول طلوع آفتاب. ليالي مُقمره با شب‌هاي ديگر هم تفاوتي ندارند.
احکام وقت نماز
مسئله 783. نمازِ قبل از وقت، باطل است، هرچند مقداري از آن، در وقت واقع شده باشد، بنابراين تا وقت نماز فرا نرسد، نمي‌توان نماز را شروع کرد. آگاهي از دخول وقت يا با يقين خود نمازگزار [است] يا با اطمينان او از هر راهي که حاصل بشود؛ مانند [اطميناني که از] ساعت دقيق [به دست مي‌آيد]؛ يا به شهادت دو مرد عادل [است]، هرچند به آن مطمئن نشود. منجّم ماهر و آشنا به فقه مي‌تواند به طمأنينۀ خود عمل کند، چنان‌که اعتماد به اذان شخصِ وقت‌شناسِ موثّق، جايز است.
مسئله 784. کسي که بر اثر مانع شخصي؛ مانند نابينايي، کار در تونل‌هاي زيرزمين، زنداني بودن، يا مانع عمومي؛ نظير ابري بودن فضا يا کسوف آفتاب، نتواند اول وقت را تشخيص دهد، مي‌تواند به گمان قوي خود که نزد يک طمأنينه است، نماز را شروع کند، هرچند احتياط مستحبْ در تأخير آن تا زمانِ يقين يا اطمينان است.
مسئله 785. اگر کسي بر اثر يقين، طمأنينه، گزارش دو مرد عادل يا گمان قوي براي معذور، شروع به نماز کرد و در بين نماز بفهمد که هنوز وقت داخل نشده، يا بعد از نماز بفهمد که تمام نماز او پيش از وقت انجام شده، نماز او باطل است؛ ولي چنانچه در بين نماز يا پس از آن بفهمد که در بين نماز (قبل از تمام شدن آن، هرچند هنگام سلام باشد) وقت داخل شده، نماز او صحيح است.
مسئله 786. اگر کسي در لزوم رعايت وقت، غفلت داشته باشد و نداند که بايد آن را احراز کند، يا آن را فراموش کرده باشد و با قصد نماز و قربت وارد آن شود و پس از نماز بفهمد که تمامِ آن قبل از وقت واقع شد، نماز او باطل و نيز اگر بفهمد مقداري از نماز او پيش از وقت واقع شد و يا شک کند که در وقت واقع شد يا پيش از آن، نماز او باطل است؛ ولي اگر بعد از نماز بفهمد که تمام نماز او در وقت واقع شد، نماز او صحيح است.
مسئله 787. اگر کسي يقين يا اطمينان داشته باشد که وقت نماز فرا رسيده و مشغول نماز شود و در بين نماز شک کند که وقت داخل شده يا نه، نماز او باطل است؛ ولي اگر در بين نماز يقين يا اطمينان حاصل شود که وقت داخل شده و شک کند آن مقداري از نماز را که خوانده است، در وقت بوده يا پيش از آن، نماز او صحيح است؛ ولي اگر در بين نماز اطمينان حاصل شود که پيش از تمام شدن نماز، وقت داخل مي‌شود، نماز او باطل است.
مسئله 788. اگر وقت نماز به اندازه‌اي تنگ است که با انجام دادن بعضي از ذکرها يا کارهاي مستحب، بعضي از امور واجب پس از وقت واقع مي‌شود، بايد آن امور مستحب را انجام ندهد و اگر تنگي وقت بر اثر تأخيرِ عمدي نبوده و با خواندن بعضي از ذکرهاي مستحب، مانند ذکر قنوت يا اذان، برخي از امور واجب در خارج از وقت واقع مي‌شوند، در صورتي که يک رکعت آن در وقت واقع شود، مي‌تواند آن ذکر يا کار مستحب را انجام دهد و نماز او صحيح است.
مسئله 789. تأخير عمدي نماز، به‌گونه‌اي که فقط يک رکعت آن در وقت انجام گيرد، حرام است و نمي‌تواند نيّت ادا بکند و چنانچه بر اثر ضرورتي مانند سهو و اشتباه، فقط يک رکعت آن در وقت و بقيۀ آن در خارج وقت واقع مي‌شود، نماز او صحيح و اداست و بايد آن را به همين وضع اقامه کند.
مسئله 790. کسي که مسافر نيست و تا مغرب به اندازۀ پنج رکعت نماز وقت دارد، بايد نماز ظهر و عصر، هر دو را با همان ترتيب به‌جا آورد و اگر کمتر فرصت دارد، بايد فقط نماز عصر را به قصد ادا اقامه کند و نماز ظهر را بعداً قضا کند و اگر تا نصف شب، به اندازۀ پنج رکعت نماز وقت دارد، بايد نماز مغرب و عشاء را با همان ترتيب به‌جا آورد و اگر کمتر وقت دارد، بايد فقط عشاء را به قصد ادا اقامه کند و پس از آن، نماز مغرب را تا اول صبح صادق، بدون نيّت ادا و قضا به‌جا آورد و اگر تا آن وقت انجام ندهد، نماز مغرب او قضاست.
مسئله 791. کسي که مسافر است و تا مغرب به اندازۀ خواندن سه رکعت نماز وقت دارد، بايد نماز ظهر و عصر را با همان ترتيب به‌جا آورد و اگر کمتر از سه رکعت فرصت دارد، بايد فقط نماز عصر را به قصد ادا اقامه کند و نماز ظهر را بعداً قضا کند و چنانچه تا نصف شب به اندازه خواندن چهار رکعت نماز وقت دارد، بايد نماز مغرب و عشاء را به همان ترتيب اقامه کند و اگر کمتر از آن وقت دارد، بايد فقط نماز عشاء را به‌جا آورد و پس از آن، نماز مغرب را بدون نيّت ادا و قضا انجام دهد و چنانچه پس از گزاردن نماز عشاء معلوم شود که به مقدار يک رکعت يا بيشتر، وقت به نصف شب مانده است، بايد فوراً نماز مغرب را که اَداست اقامه کند و اگر نماز مغرب را تا اول صبح به‌جا نياورد، نماز مغرب او قضاست.
مسئله 792. مستحب است نماز در اول وقت آن، به جا آورده شود و هر چه به اول وقت نزديک‌تر باشد، اقامۀ نماز در آن، ثواب بيشتر دارد؛ يعني نماز در وقت فضيلت آن، بهترين مصداق نماز واجب است، مگر آنکه مقدار کمي صبر شود تا به جماعت يا چيز ديگري که استحباب شرعي دارد، اقامه شود.
مسئله 793. کسي که عذري دارد و نمي‌تواند در اول وقت، نماز را با همه شرايط صحت آن انجام دهد؛ مثلاً با وضو يا با لباس پاک آن را اقامه کند، در صورت اطمينان به ماندن عذر تا پايان وقت، مي‌تواند با تيمّم يا لباس ناپاک در اول وقت، نماز را به پا دارد و در صورت اطمينان به از بين رفتن عذر، بايد صبر کند تا با وضو و با طهارت لباس، نماز را اقامه نمايد و اگر احتمال دهد که عذر او تا پايان وقت برطرف مي‌شود، به احتياط واجب صبر کند. در تمام امور يادشده، فرقي بين تيمّم و عذر ديگر نيست و چنانچه با احتمال ماندن عذر توانست قصد نماز و نيّت تقرّب نمايد و نماز را با همان عذر - مثلاً با تيمّم - به‌جا آورد و عذر او تا پايان وقت باقي ماند، نماز او صحيح است و اعاده ندارد.
مسئله 794. کسي که مسائل اصلي نماز را مي‌داند و احکام شک و سهو و مانند آن را نمي‌داند و مي‌تواند بدون آن‌ها نماز را به طور صحيح اقامه کند، نماز او در اول وقت، درست است و اگر اطمينان دارد بدون آگاهي از احکام آن‌ها نمي‌تواند نماز را به طور صحيح انجام دهد، بايد صبر کند تا پس از يادگيري آن‌ها نماز را به پا دارد و چنانچه احتمال دهد اموري که احکام آن‌ها را نمي‌داند پيش نمي‌آيد، مي‌تواند به عنوان «رجاء» نماز را اول وقت شروع کند و اگر مطلبي پيش آمد که حکم آن را نمي‌داند، مي‌تواند به يکي از دو طرفِ احتمال عمل کند و پس از به‌جا آوردن نماز، حتماً حکم آن را فرا گيرد و اگر برابر آن حکم، نماز را نگزارده بود، بايد آن را دوباره به‌جا آورد.
مسئله 795. هر گاه واجب فوري در بين باشد؛ مانند نجات کسي که در معرض خطر است و پاک کردن مسجدي که متنجّس شد و اداي دَيْن طلبکاري که مهلت نمي‌دهد و در تمام اين موارد، وقت نماز وسيع است، بايد آن‌ها را قبل از نماز انجام دهد و بعد نماز بگزارد و اگر نماز را بر آن‌ها مقدّم داشت، گناه کرده؛ ولي نماز او صحيح است. چنانچه وقت نماز تنگ باشد، اول، نماز را به پا دارد، سپس آن واجب‌ها را انجام دهد.
نمازهايي که بايد به ترتيب انجام شود
مسئله 796. نماز عصر بايد پس از نماز ظهر و نماز عشاء بعد از نماز مغرب اقامه شود و اگر با آگاهي و اختيار، نماز عصر را پيش از نماز ظهر و نماز عشاء را پيش از نماز مغرب به‌جا آورد، نماز عصر و عشاي او باطل است و بايد آن‌ها را دوباره پس از نماز ظهر و نماز مغرب به‌جا آورد و اگر نماز عصر و عشاء را بعداً نخواند، فقط نماز ظهر و مغرب او صحيح است.
مسئله 797. اگر به نيّت نماز ظهر يا نماز مغرب وارد نماز شده و در بين نماز آگاه شود که قبلاً نماز ظهر يا نماز مغرب را به جا آورده است، نمي‌تواند نيّت را به نماز عصر يا نماز عشاء برگرداند، بلکه بايد نماز را بشکند و دوباره به قصد نماز عصر يا نماز عشاء انجام دهد.
مسئله 798. اگر در بين نماز عصر اطمينان حاصل شود که نماز ظهر را به‌جا نياورده است و نيّت را از نماز عصر به نماز ظهر برگرداند و مقداري از نماز را به نيّت ظهر به جا آورد، آن‌گاه به يادش بيايد که نماز ظهر را خوانده بود، مي‌تواند نيّت را به نماز عصر برگرداند و آن را به پايان برساند و چون معناي صحّت عدول آن است که تمام اجزاي گذشته، اعم از رکن و غير آن‌، به حساب نماز دوم (عدول يافته) شمرده مي‌شود، زيادۀ رکن يا غير آن لازم نمي‌آيد، هرچند احتياط مستحب، اعاده بعد از اتمام نماز است.
مسئله 799. اگر در بين نماز عصر شک کند نماز ظهر را خوانده يا نه، در صورتي که در وقت مشترک باشد، بايد نيّت را به ظهر برگرداند و پس از آن، نماز عصر را به‌جا آورد و اگر در وقت مختصّ عصر باشد، مي‌تواند نماز را به نيّت عصر تمام کند و قضاي ظهر، لازم نيست.
مسئله 800. اگر در بين نماز عشاء شک کند که نماز مغرب را خوانده يا نه، در صورتي که در وقت مشترک بوده و پيش از رکوع رکعت چهارم باشد، بايد نيّت را به مغرب برگرداند و نماز را تمام کند و پس از آن، نماز عشاء را به‌جا آورد و اگر پس از رکوع رکعت چهارم باشد، نماز را تمام کند و بعد از آن، نماز مغرب را اقامه کند و اگر اين شک در وقت مختصّ به نماز عشاء باشد، گزاردن نماز مغرب لازم نيست، چنان‌که برگرداندن نيّت به نماز مغرب هم لازم نيست، هرچند پيش از رکوع رکعت چهارم باشد.
مسئله 801. برگرداندن نيّت از نماز عصر به ظهر و از نماز عشاء به مغرب در نماز قضا؛ مانند نماز اَداست. در نمازهايي که احتياطاً اعاده مي‌شود، اگر هر دو، يعني سابق و لاحق، احتياطي باشد، حکم برگرداندنِ نيّت از لاحق به سابق، همان است که در نمازهاي اَدا و معمولي انجام مي‌شود و اگر يقين دارد که نماز سابق؛ يعني ظهر يا مغرب را به‌جا نياورده و نماز لاحق را به احتياط شروع کرده است و در بين نماز احتياطي بفهمد که نماز سابق را اقامه نکرده، نمي‌تواند نيّت را برگرداند؛ بلکه بايد نماز سابق را از ابتدا با نيّت خاص خود شروع کند.
مسئله 802. برگردان نيّت از نماز سابق به لاحق؛ مانند نماز ظهر به عصر يا مغرب به عشاء، خواه در نماز اَدا و خواه در نماز قضا، جايز نيست، نيز برگرداندن نيّت از نماز قضا به نماز اَدا جايز نيست؛ ولي از اَدا به قضا جايز است.
مسئله 803. برگرداندن نيّت از نماز مستحب به نماز واجب مطلقاً جايز نيست؛ همچنين برگرداندن نيت از نماز واجب به نماز مستحب، جايز نيست، مگر براي ادراک نماز جماعت.
مسئله 804. برگرداندن نيّت نماز واجب به نماز واجب ديگر، در صورتي جايز است که بين آن‌ها ترتيب بوده و محلّ برگرداندن باقي باشد. در برگرداندن نيّت از نماز ادا به نماز قضايي که در عهده دارد، ترتيب لازم نيست؛ ولي محلّ برگرداندن بايد باقي باشد. براي مثال، کسي که در حال خواندن نماز ظهر يا عصر يا مغرب است، در صورتي که وارد رکوع رکعت سوم نشده باشد، مي‌تواند در وسعت وقت، نيّت را به نماز قضاي صبح برگرداند.
نماز مستحب
مسئله 805. نماز واجب را فريضه و نماز مستحب را نافله گويند. نماز نافله زياد است. برخي از آن‌ها به نماز فريضه مرتبط است و برخي ديگر به زمان‌ها و مکان‌هاي خاص يا امور و شرايط ويژه ارتباط دارند. اقامۀ نماز، در هر حال به عنوان بندگي مطلق خدا، ثواب دارد؛ ولي نافله شبانه‌روز، به‌ويژه نافلۀ شب، ثواب بيشتري دارد.
مسئله 806. نافلۀ نماز ظهر، هشت رکعت، نافلۀ نماز عصر هشت رکعت، نافلۀ نماز مغرب چهار رکعت، نافلۀ نماز عشاء دو رکعت (نشسته خوانده شود)، نافلۀ نماز شب يازده رکعت، نافلۀ نماز صبح دو رکعت، نافلۀ روز جمعه بيست رکعت است؛ يعني چهار رکعت بر شانزده رکعت نافلۀ نماز ظهر و عصر افزوده مي‌شود.
مسئله 807. هشت رکعت از يازده رکعت نماز شب به نيّت نافلۀ شب و دو رکعت آن به نيّت نماز شفع و يک رکعت آن به نيّت نماز وتر اقامه مي‌شود.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم