رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
مسائل اجتهاد و تقليد مسائل طهارت انواع آب ها آب مطلق و مضاف آب قليل آب جاري آب باران آب چاه احکام آب ها احکام تَخَلّي (ادرار و مدفوع کردن) اسْتِبْراء برخي کارهاي مستحب در تخلّي برخي کارهاي مکروه درتخلّي نجاسات و مطهّرات نجاسات 1 و 2. ادرار و مدفوع 3. مني 4. مردار 5. خون 6 و 7 . سگ و خوک 8. کافر 9. شراب 10. فقّاع 11. عرق شتر نجاست خوار عرق جُنُب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاي پاک احکام نجاسات نجس کردن قرآن خوردن و آشاميدن چيز نجس و خريد و فروش و عاريه دادن آن مطهّرات 1. آب 2. زمين 3. آفتاب 4. استحاله 5. انقلاب 6. کم شدن دو سوم آب انگور 7. انتقال (تبدّل) 8. اسلام 9. تَبَعيَّت 10. برطرف شدن عين نجاست 11. استِبراء حيوان نجاست خوار 12. غائب شدن مسلمان راه ثابت شدن طهارت احکام ظرف ها امور مربوط به وضو افعال وضو وضوي ارتماسي دعاهاي مستحب هنگام وضو گرفتن شروط وضو احکام وضو موارد لزوم وضو موارد بطلان وضو احکام وضوي جبيره امور وابسته به غسل غسل هاي واجب يکم. غسل جنابت احکام جنابت کارهاي حرام بر جنب کارهاي مکروه بر جنب چگونگي غسل غسل ترتيبي غسل ارتماسي احکام غسل کردن دوم، سوم و چهارم. غسل خون هاي سه گانه 1. استحاضه اقسام استحاضه احکام استحاضه 2. حيض احکام حائض اقسام حائض يک. صاحب عادت وقتيه و عدديه دو. صاحب عادت وقتيه سه. صاحب عادت عدديه چهار. مُضْطَرِبه پنج. مُبْتَدِئه شش. ناسِيه احکام متفرقه حيض 3. نفاس پنجم. غسل مسّ ميّت ششم. غسل ميّت احکام محتضر احکام پس از مرگ احکام غسل، کفن، نماز و دفن ميّت احکام غسل ميّت احکام کفن ميّت احکام تحنيط احکام نماز ميّت شيوۀ نماز ميّت مستحبّات نماز ميّت احکام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل هاي مستحب امور مرتبط به تيمّم موارد هفت گانه تيمّم يکم. ممکن نبودن تهيۀ آب به اندازه وضو يا غسل دوم. دسترسي نداشتن به آب به سبب دشواري بيش از حدّ سوم. ترس از ضرر چهارم. نياز به آب براي حفظ جان پنجم. نياز به آب براي تطهير ششم. نداشتن آب مباح هفتم. فرصت نداشتن براي وضو يا غسل صحيح بودن تيمم به برخي از اجزاي زمين شروط چيزهاي مورد تيمم يکم. پاک بودن دوم. مباح بودن مستحبات و مکروهات تيمّم چگونگي تيمّم احکام تيمّم مسائل نماز مقدمه در اهميت نماز نمازهاي واجب نمازهاي واجب شبانه روز وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهايي که بايد به ترتيب انجام شود نماز مستحب احکام نماز مستحبي وقت نافله هاي شبانه روز احکام قبله پوشانيدن بدن در نماز شروط لباس نمازگزار شرط يکم: پاک بودن شرط دوم: مباح بودن شرط سوم: از اجزاي مردار نبودن شرط چهارم: از اجزاي حيوان حرام گوشت نبودن شرط پنجم: طلابافت نبودن شرط ششم: ابريشم خالص نبودن موارد عدم لزوم طهارت در لباس يا بدن نمازگزار امور ثواب دار در لباس نمازگزار امور کم کنندۀ ثواب در لباس نمازگزار شروط مکان نمازگزار شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم مکان هاي مستحب بودن نماز مکان هاي کراهت نماز احکام مسجد کراهت برخي از کارها در مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه موارد سقوط اذان موارد سقوط اذان و اقامه امور واجب در نماز احکام نيّت احکام تکبيرة الاحرام احکام قيام (ايستادن) امور مستحب در حال ايستادن نماز احکام قرائت امور مستحب در قرائت نماز امور مکروه در قرائت نماز احکام رکوع مستحبات رکوع احکام سجود تنها موارد صحيح بودن سجده بر آن ها امور مستحب در سجده امور مکروه در سجده سجدۀ واجب قرآن سجدۀ شکر احکام تشهّد و سلام احکام ترتيب نماز احکام موالات احکام قنوت احکام تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر صلياللهعليهوآله مُبْطِلات نماز برخي مکروهات در نماز موارد جواز شکستن نماز واجب انواع شک در نماز شک هاي باطل شک هاي بي اعتبار يکم. شک بعد از محل دوم. شک پس از سلام سوم. شک پس از وقت چهارم. کَثِيرُ الشک (کسي که بسيار شک مي کند) پنجم. شک امام و مأموم ششم. شک در نماز مستحبّي شک هاي صحيح نماز احتياط سجده سهو شيوۀ سجدۀ سهو قضاي سجده و تشهد فراموش شده کم يا اضافه کردن اجزاء و کم کردن شروط نماز نماز مسافر شرط يکم. کمتر از هشت فرسخ شرعي نبودن مسافت شرط دوم. قصد هشت فرسخ داشتن از آغاز سفر شرط سوم. برنگشتن از قصد خود در بين راه شرط چهارم. نگذشتن از وطن پيش از رسيدن به هشت فرسخ شرط پنجم. سفر براي کار حرام نبودن شرط ششم. صحرانشين و گردشگر بيابان نبودن شرط هفتم. شغل نبودن سفر شرط هشتم. به حد ترخص رسيدن موارد قطع سفر يکم. رسيدن به وطن احکام وطن دوم. قصد ماندن ده روز سوم. ماندن سي روزِ ترديدي احکام متفرقه سفر نماز قضا نماز قضاي پدر و مادر نماز جماعت شروط نماز جماعت شرط يکم. نبودن حائل شرط دوم. بلندتر نبودن جاي امام شرط سوم. رعايت فاصله ميان امام و مأموم شرط چهارم. عقب تر بودن مأموم از امام شروط امام جماعت احکام جماعت برخي امور مستحب در نماز جماعت برخي امور مکروه در نماز جماعت نماز آيه شيوه نماز آيه نماز عيد فطر و قربان اجير گرفتن براي نماز مسائل روزه تعريف روزه اقسام روزه نيّت روزه وقت نيّت روزه يوم الشک چيزهاي باطل کننده روزه يکم. خوردن و آشاميدن دوم. آميزش سوم. استمناء چهارم. دروغ بستن به خدا و پيامبر صلياللهعليهوآله پنجم. رسانيدن غبار غليظ به حلق ششم. فرو بردن سر در آب هفتم. بقاي عمدي بر جنابت خواب جُنُب هشتم. اِماله کردن نُهم. قي کردن عمدي احکام افطار عمدي و سهوي احکام افطار اجباري حکم روزه مستحب با فرض روزه واجب امور مکروه براي روزه دار قضا و کفّاره انواع کفّاره موارد قضادارِ کفاره ندار و برخي موارد قضاندارِ بي کفاره احکام روزۀ قضا موارد واجب نبودن روزه 1. مسافران 2. بيماران 3. زنان باردار و شيرده 4. کودکان 5. سالخوردگان 6. ديوانه و بيهوش احکام روزهٴ مسافر و بيمار آدابي دربارهٴ روزه و ماه رمضان انکار وجوب روزه و ترک آن ثابت شدن اول ماه مسائل خمس وجوب خمس تعلق خمس به مال، بدون اشتراط به بلوغ و مانند آن متولّي خمس موارد خمس يکم: غنائم نصاب غنائم جنگي حکم اموالِ گروه هاي منحرف در حال جنگ با نظام اسلامي حکم مال انتقالي غير معتقد به خمس دوم: معدن مصاديق معدن شروط استخراج کننده معدن در خمس عدم شرطيت مباشرت در استخراج معدن ديون مالي کافر در معدن و غير آن نصاب معدن حکم چند نوع مواد معدني از يک معدن صورت هاي معادن خالص طلا انفال بودن معادن سوم: گنج (کنز) تعريف گنج نصاب گنج مصاديق گنج اشياي به دست آمده از شکم حيوانات خريده شده اشياي به دست آمده از شکم ماهي هاي پرورشي خمس گنج پس از کسر هزينه ها چهارم: غواصي در دريا مصاديق غوص نصاب غوص گوهرهاي بيرون ريخته از دريا تعاقب يد غوّاصان در گوهر شرط نبودن قصد حيازت در غوص يافتن گوهر در شکم حيوانِ غواصي شده کسر هزينه هاي غوّاصي گوهر به دست آمده از ساحل گوهرهاي به دست آمده از کشتي غرق شده حکم معدن غوّاصي شده عنبر دريايي و نصاب آن اجتماع دو عنوان خمسي و نصاب آن پنجم: مال حلال مخلوط به حرام صورت هاي مال حلال مخلوط به حرام بيشتر بودن مال حرام معيّن از خمس مال مجهول المالک پيدا شدن مالک مال پس از خمس بيشتر يا کمتر بودن مال حرام از خمس مخلوط شدن سهوي خمس با دو عنوان شخصيت حقوقي بودن مالک مال خمس مال حرام تصرف شده خريدن مال متعلق خمس از غير معتقد به خمس ششم: زميني که کافر ذمي از مسلمان بخرد شروط و محدوده خمس کافر ذمي خمس زمين تبادلي چندباره ميان کافر ذمي و مسلمان خمس زمين مبادله شده در فرض اسلام ذمي هفتم: درآمدهاي کسب (ارباح مکاسب) زمان تعلق خمس خمس انواع درآمدها خمس مهريه خمس مال ميّت خمس در خمس فروش مال متعلّق خمس بخشيدن مال خمس دار درآمدهاي مال بي خمس خمس ميوه درخت محاسبه کسب هاي چندگانه خمس سود معلّق خمس سرمايه مبدأ سال خمسي محاسبه قبل و بعد از سال استثناي هزينه ها ابزار ماندني صرفه جويي يا تبرّع در هزينه خمس درآمد بانوان هزينه بدون استفاده وفات در بين سال خمسي هزينه سفر حج استثناي اقساط وام و خسارت ها متعلق خمس، عين يا ذمّه و تصرف در آن خمس مطلق درآمد عدم تکرار خمس عدم لزوم پرداختن خمس از عين مال مورد تعلّق خمس موارد مصرف خمس شروط موارد مصرف مصداق سيادت حکم سادات واجب النفقه جابه جايي خمس و هزينه آن پرداختن قيمت مال و بريء الذمّه شدن مصاديق انفال مسائل زکات موارد وجوب زکات شروط واجب شدن زکات نصاب زکات گندم و جو و خرما و کشمش نصاب طلا نِصاب نقره زکات شتر، گاو و گوسفند نِصاب شتر نصاب گاو نِصاب گوسفند موارد مصرف زکات اوصاف مستحقّ زکات نيّت زکات احکام متفرقه زکات زکات فطره حلال بودن زکات فطره فطره مهمان مصرف زکات فطره شروط مصرف کننده فطره به سادات نيّتِ فطره زمان پرداختن زکات فطره جابه جايي زکات فطره زکات فطرهٴ نانخوران دولت مسائل خريد و فروش شروط خريدار و فروشنده شروط کالا و بهاي آن احکام نقد و نسيه معامله سَـلف شروط معاملهٴ سلف احکام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره موارد به هم زدن معامله (خيار) احکام خيار مسائل متفرّقه خريد و فروش مسائل اجاره تعريف اجاره شيوهٴ اجاره شروط دو طرف اجاره اجاره دوم شروط مال مورد اجاره شروط منافع مال مورد اجاره اجاره بها ضمان در اجاره لزوم عقد اجاره ويراني مورد اجاره مرگ يکي از دو طرف اجاره استفتائات احکام تقليد احکام طهارت معناي طهارت معصومان عليهم السلام پاکي عرق جنب از حلال پاکي الکل صنعتي غساله آب قليل راه هاي ثبوت نجاست حکم رطوبت پس از ادرار و استبراء احکام وضو احکام غسل احکام ميّت احکام نماز وقت نماز لباس نمازگزار قبله نمازهاي يوميه اذان و اقامه قيام قرائت سجده تشهد قنوت آداب نماز نماز جمعه نماز قضا نماز استيجاري مسائل متفرّقه نماز احکام نماز مسافر بلاد کبيره کثير السفر حدّ ترخّص حدّ مسافت سفر شغلي توطن تبعيت از همسر در سفر و محلّ سکنا احکام نماز جماعت نماز جماعت در مسجد الحرام و مسجد النبي صلیاللهعلیهوآله نماز جماعت در ادارات نماز روز عيد غدير احکام اعتکاف احکام روزه روزه استيجاري استهلال احکام خمس خمس هزينه زندگي خمس هديه (هِبه) حقوق خانوادهٴ شهدا خمس منزل مسکوني خمس وديعه منزل اجاره اي خمس پس انداز براي مؤونه خمس جهيزيه خمس مهريه خمس سرمايه خمس کسب زن خمس شهريه خمس وام خمس سپرده حج حکم خمس سود سپردهها خمس منفعت کسب حسابرسي خمس کسر خمس هاي پرداخت شده کسر بدهي از خمس تصرف در مال غير مخمّس مصرف خمس اجازه مصرف خمس رفت و آمد با کسي که خمس نمي دهد حکم فقهي سيّد احکام مضاربه احکام خريد و فروش احکام کسب هاي حرام شطرنج و قمار موسيقي رقص و دست زدن مجسمه سازي ريش تراشي کار کردن مسلمان تحت مديريت غير مسلمان احکام رهن و اجاره احکام ازدواج و محرميت شرط ضمن عقد مهريه ازدواج موقّت ازدواج با فِرق اسلامي نفقه سبب هاي محرميت مسائل متفرقه ازدواج احکام طلاق احکام غصب احکام لقطه احکام وقف تغيير کاربري وقف مسائل متفرقه وقف احکام مسجد اجاره و فروش اموال مسجد تخريب و بازسازي مسجد احکام خوردني ها و مصرفي ها لقمه حرام مصرف انرژي مصرف سيگار احکام ذبح ذبح با استيل احکام صيد احکام وصيت و ارث احکام وکالت احکام ضمانت ضمانت پزشک ضمانت دانشجوي پزشکي ضمانت شرکت پست ديون مالي خسارت هاي آبرويي احکام جهاد احکام حدود و ديات سقط جنين قتل مجرم نابالغ قتل مرتد حکم اشاعه ويروس کشنده ديه قتل شِبه عمد مقتولي که از فرقه ها باشد ديه زن اجراي حد در اماکن عمومي زندان احکام شهادت احکام حجاب و پوشش تعزير تارک حجاب بستن کراوات احکام نگاه مسائل جديد خدمات فرقه ها انتخابات تذهيب قرآن حقوق تأليف و نشر احکام بانک ها و صندوق هاي قرض الحسنه واگذاري حق وامگيري پرداخت دَيْن با لحاظ تورّم پرداخت غرامت در تأخير دَيْن مسائل مربوط به شهرداري احکام تشريح تغيير جنسيت احکام عزاداري احکام امدادرساني در حوادث ترجيح در امدادرساني بستگي نجات بعضي بر مرگ ديگري تصرف در مال ديگري براي نجات انساني لمس و نگاه اضطراري امدادگر به نامحرم احکام اهل کتاب ازدواج با اهل کتاب طهارت اهل کتاب ذبيحه و غذاي اهل کتاب
چيزهاي باطل کننده روزه
مسئله 1658. چند چيز روزه را باطل ميکند: 1و2. خوردن و آشاميدن. 3. آميزش. 4. استمناء. 5. دروغ بستن به خدا و پيامبر صلياللهعليهوآله و ائمه:، همچنين پيامبران و حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام. 6. رسانيدن غبار غليظ به حلق. 7. فرو بردن سر در آب. 8. بقاي عمدي بر جنابت. 9. اِماله کردن. 10. قي نمودن عمدي.
يکم. خوردن و آشاميدن
مسئله 1659. اگر روزهدار عمداً چيزي بخورد يا بياشامد، روزۀ او باطل ميشود؛ چه آن چيز خوراکي باشد؛ يا غيرخوراکي - مثل خاک - و چه کم باشد يا بسيار؛ حتي اگر از راه غير متعارف به حلق برسد - مثل شرب از راه بيني يا ديگر منافذ سَر - روزه را باطل ميکند. معيار، صدق اکل و شرب است، به گونهاي که به بخش پاياني حلق که وصل به جوف است، برسد.
مسئله 1660. اگر روزهدار چيزي را که لاي دندان مانده است، با علم و عمد فرو برد، روزهاش باطل ميشود؛ ولي اگر بياختيار يا از روي فراموشي به حلق فرو رود، روزه باطل نميشود.
مسئله 1661. کسي که ميخواهد روزه بگيرد، لازم نيست پيش از اذان صبح دندانهايش را خلال کند؛ ولي اگر بداند غذاي لايدندان در روز بيرون ميآيد و به حلق فرو ميرود، خلال کردن آن واجب است و اگر عمداً به اين واجب عمل نکرد و در بين روز به حلق فرو رفت، روزه باطل ميشود و قضا دارد؛ ولي کفّاره ندارد؛ همچنين اگر به حلق فرو نرود، روزه او باطل است و قضا دارد، چون اخلال به نيت کرده است.
مسئله 1662. فرو بردن آب دهاني که با اختيار يا بياختيار در دهان جمع شده، گرچه بسيار و ترش مزه باشد، روزه را باطل نميکند، اگرچه احتياط در اجتناب از فرو بردن آن است.
مسئله 1663. بلعيدن خلط سر و سينه براي روزهدار، تا وقتي که به فضاي دهان نرسد، روزه را باطل نميکند و احتياط واجب، آن است زماني که به فضاي دهان رسيد، از فرو بردن آن به حلق خودداري کند؛ ولي چون مُبطل بودن آن قطعي نيست، اگر فرو رود، روزه او صحيح است.
مسئله 1664. اگر روزهدار مسواک آغشته به آب دهان را بيرون بياورد و دوباره در دهان بگذارد و رطوبتش در آب دهان مستهلک شود، روزه او صحيح است؛ ولي اگر در آب دهان مستهلک نشود و آن را فرو ببرد، روزه را باطل ميکند.
مسئله 1665. با جويدن آدامس، اگر ذرات آن در آب دهان متفرق و مخلوط شود و همراه با آب دهان به حلق فرو رود، روزه باطل ميشود.
مسئله 1666. اگر روزهدار فراموش کند که روزه است و چيزي بخورد، روزه او باطل نميشود.
دوم. آميزش
مسئله 1667. اگر روزهدار در روز، با عمد و اختيار آميزش کند، يعني هر عملي که ايجاد جنابت ميکند، انجام دهد، روزه او باطل ميشود و قضا و کفّاره دارد؛ چه از پيشرو باشد يا از پشت؛ با همسر باشد يا غير آن؛ با زنده باشد يا مرده؛ با انسان باشد يا حيوان.
مسئله 1668. ملاک باطل شدن روزه به آميزش، جنابت است و جنابت يا به دخول به مقدار ختنهگاه است - اگرچه مني هم بيرون نيايد - يا به بيرون آمدن مني است، هرچند دخول، کمتر از اين مقدار باشد؛ اما اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و مني هم بيرون نيايد، روزه باطل نميشود. اگر شک کند که به اندازه ختنهگاه داخل شده يا نه، روزه او صحيح است.
مسئله 1669. اگر روزهدار با جهل به مسئله، با همسر خود به خيال اينکه حلال است، آميزش کند، روزۀ او باطل است و قضا دارد؛ ولي کفّاره ندارد.
مسئله 1670. اگر روزهدار فراموش کند که روزه است و مشغول آميزش شود، يا او را اجبار و اکراه به آميزش کنند، روزه او باطل نميشود و اگر يادش بيايد که روزه است، يا اجبار و اکراه از او برداشته شود، بايد فوري دست از آميزش بردارد و اگر آن را ادامه دهد، روزۀ او باطل ميشود.
مسئله 1671. اگر اجبار کننده، روزهداري را مخيّر کند بين آميزش و خسارت مالي، ولي روزهدار آميزش را اختيار کند، روزه او باطل است و قضا دارد؛ اما کفّاره ندارد.
مسئله 1672. اگر روزهدار با همسرش بازي کند و شک کند که دخول شده يا نه، روزهاش باطل نميشود.
مسئله 1673. اگر روزهدار ارادۀ آميزش کند، چه قصد بيرون آمدن مني را داشته باشد يا نه، روزۀ او باطل ميشود.
مسئله 1674. آميزش در شب، تا زماني که براي تطهير و غسلِ پيش از اذان صبح وقت باشد، جايز است.
سوم. استمناء
مسئله 1675. اگر روزهدار، به قصد بيرون آمدن مني کاري کند که معمولاً سبب بيرون آمدن مني است و مني از او بيرون آيد، روزه او باطل ميشود و قضا و کفّاره دارد.
مسئله 1676. اگر روزهدار بدون قصد بيرون آمدن مني، عملي انجام دهد که عادتاً سبب بيرون آمدن مني است و مني هم بيرون آيد، روزۀ او باطل ميشود و فقط قضا دارد.
مسئله 1677. اگر روزهدار به قصد بيرون آمدن مني، کاري انجام دهد که عادتاً مايۀ بيرون آمدن مني نيست، ولي اتفاقاً مني بيرون آيد، روزه او باطل ميشود و فقط قضا دارد.
مسئله 1678. جُنُب شدن در حال خواب، روزه را باطل نميکند، بنابراين چنانچه روزهدار بداند که اگر در روز بخوابد، در خواب مني از او بيرون ميآيد، خوابيدن او جايز است و اگر بخوابد و مني از او بيرون آيد، روزۀ او صحيح است.
مسئله 1679. اگر روزهدار در وقت بيرون آمدن مني از خواب بيدار شود، لازم نيست از بيرون آمدن آن جلوگيري کند و روزه او باطل نميشود.
مسئله 1680. بنا بر اقوا، روزهدار پس از احتلام و غسل جنابت، ميتواند استبراء کند و اگر مني هم خارج شود، روزۀ او باطل نميشود، هرچند بايد دوباره غسل کند.
چهارم. دروغ بستن به خدا و پيامبر صلياللهعليهوآله
مسئله 1681. اگر روزهدار به گفتن، نوشتن، پُر کردن نواري که ديگران ميشنوند، به اشاره، کنايه و مانند اينها به خدا و پيامبر صلياللهعليهوآله و امامان معصوم:، به عمد نسبت دروغ بدهد، گناه کرده و روزۀ او باطل است، هرچند فوراً بگويد دروغ گفتم يا توبه کند؛ و به احتياط واجب، نسبت دروغ به حضرت زهرا عليهاالسلام و پيامبران ديگر نيز همين حکم را دارد. اين حکم اختصاص به روزۀ واجب ندارد، بلکه در روزۀ مستحب نيز چنين است.
مسئله 1682. اگر کسي در غير وقت روزه دروغي بگويد و سپس در حال روزه بگويد آن خبري که گفته بودم راست است، روزهاش باطل ميشود.
مسئله 1683. اگر روزهدار خبري را که به دروغ بودنش گمان دارد، به خدا و پيامبر صلياللهعليهوآله نسبت دهد، مرتکب حرام شده است؛ ولي اگر آن را از ديگري يا نوشتهاي يا بدون استناد به آنها حکايت کند، روزۀ او باطل نميشود، هرچند احتياط مستحب در صورت نقل بدون استناد، بطلان روزه است.
مسئله 1684. دروغ بستن به مجتهدان و راويان حديث حرام است؛ ولي روزه را باطل نميکند، مگر اينکه نسبت دروغ به خدا و رسول خدا صلياللهعليهوآله محسوب شود.
مسئله 1685. اگر روزهدار مضطر به دروغ به خدا و رسول خدا صلياللهعليهوآله شود اين دروغ روزه را باطل نميکند.
مسئله 1686. چنانچه روزهدار بداند که دروغ بستن به خدا و پيامبر صلياللهعليهوآله روزه را باطل ميکند و از اول قصد دروغ دارد و خبري را به عنوان دروغ انتخاب کند و به آنان نسبت دهد و سپس بفهمد آنچه گفته راست بوده، روزهاش باطل ميشود، چون نيتِ «قاطِع» کرده است؛ ولي اگر از اول بنا دارد مطلب خاصي را گزارش کند که براي او مهم است و قصد دروغ بستن به آنان را ندارد، ولي مطلبي را که ميپندارد دروغ است، به آنان نسبت دهد و سپس بفهمد آنچه را که گفته راست بوده، روزهاش باطل نميشود، چون نيّت قاطِع ندارد، بلکه خطاي در تطبيق است، هر چند احتياط مستحب آن است که آن روزه را قضا کند.
مسئله 1687. اگر روزهدار چيزي را به اعتقاد اينکه راست است، از قول خدا و پيامبر صلياللهعليهوآله نقل کند و سپس بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نميشود.
مسئله 1688. اگر روزهدار به شوخي دروغي را به خدا يا پيامبر صلياللهعليهوآله نسبت دهد، روزهاش باطل نميشود.
پنجم. رسانيدن غبار غليظ به حلق
مسئله 1689. رسانيدن غبار غليظ به حلق، به احتياط واجب، روزه را باطل ميکند؛ چه غبار چيزي باشد که خوردن آن حلال است؛ مثل آرد؛ يا غبار چيزي باشد که خوردن آن حرام است؛ مانند خاک.
مسئله 1690. اگر غبار غليظ به غفلت يا از روي فراموشي به حلق برسد، روزه را باطل نميکند.
مسئله 1691. به احتياط واجب، استعمال تتن و سيگار روزه را باطل ميکند. معيار در باطل کردن آن، صدق عنوان شرب (نوشيدن) بر آن است و عرب امروز، کشيدن سيگار و دخانيات را از مصاديق شرب ميداند.
مسئله 1692. بخار غليظ روزه را باطل نميکند، مگر اينکه در فضاي دهان به نم يا قطره آبي تبديل شود و به حلق فرو رود.
ششم. فرو بردن سر در آب
مسئله 1693. فرو بردن عمدي سر در آب، به گونهاي که تمام سر يکدفعه زير آب باشد، روزه را باطل ميکند، گرچه بدن يا موهاي سر بيرون آب باشد. اين کار، علاوه بر قضاي روزه، کفّاره هم دارد.
مسئله 1694. اگر روزهدار يک بار نصف سر را در آب فرو برد و بيرون بياورد و بار ديگر نصف ديگر سر را در آب فرو برد، روزهاش باطل نميشود.
مسئله 1695. اگر روزهدار فقط نيمۀ جلوي سر را - که شامل گوش، چشم، بيني و دهان است - در آب فرو برد و بقيّه سر در بيرون آب باشد، روزهاش باطل نميشود؛ ولي احتياط مستحب در ترک آن است.
مسئله 1696. اگر روزهدار تمام سر را زير آبشار پُرآب به گونهاي بگيرد که آب تمام سر را فراگيرد، روزهاش باطل ميشود.
مسئله 1697. اگر روزهدار تمام سر را با پارچه، نايلون، قير و مشابه آن بپيچد و همه سر را در آب فرو ببرد، روزۀ او باطل ميشود.
مسئله 1698. اگر روزهدار به گونهاي سرش را در محفظۀ شيشهاي يا کلاهک غواصي قرار دهد که آب با سر او در تماس نباشد و بتواند نفَس بکشد، روزۀ او باطل نميشود.
مسئله 1699. اگر روزهدار با سوار شدن در زيردريايي به عمق آب برود، روزه او صحيح است.
مسئله 1700. اگر روزهدار تمام سر را در غير آب، نظير مايعات ديگري مثل برف، گِل، آب ميوه، آب مضاف و مانند آن فرو برد، روزهاش باطل نميشود. مايعي که معلوم نيست آب است يا نه، همين حکم را دارد؛ يعني سر فروبردن در آن، روزه را باطل نميکند.
مسئله 1701. روزهداري که دو نوع مايعِ آب و غير آب در اختيار دارد و معلوم نيست کدام آب است، اگر سر را در هر دو فرو برد، روزۀ او باطل ميشود و با فرو بردن سر در يکي از آن دو، مرتکب حرام شده و اين کار به احتياط واجبْ قضا دارد؛ ولي کفّاره ندارد.
مسئله 1702. اگر روزهدار با اطمينان به اينکه سرش در آب فرو نميرود، خود را به آب اندازد و تمام سرش را آب فرا گيرد، روزهاش باطل نميشود و بايد فوراً سر را از آب بيرون آورد.
مسئله 1703. اگر روزهدار بياختيار، يا به غفلت، يا فراموشي، يا بر اثر لغزيدن و مانند آن، سرش در آب فرو رود و در آن حال متوجه شود و فوراً سر از آب بيرون آورد، روزهاش صحيح است.
مسئله 1704. اگر روزهدار براي نجات غريقي به عمد سر در آب فرو برد، روزهاش باطل ميشود، هرچند نجات جان مسلمان بر او واجب باشد و روزه او قضا دارد؛ ولي کفّاره ندارد.
مسئله 1705. اگر روزهدار براي باطل کردن روزه خود به خسارتي تهديد شده و مجبور شود که سر را در آب فرو برد، روزهاش باطل ميشود و قضا دارد؛ ولي کفّاره ندارد.
مسئله 1706. اگر فراموش کند، يا غفلت کند که روزه است و به نيت غسل، سر در آب فرو برد، روزه و غسل او صحيح است.
مسئله 1707. اگر روزهدار نداند که سر فرو بردن در آب روزه را باطل ميکند و به عمد سر خود را در آب فرو برد، روزه او باطل است و در اين مسئله فرقي ميان علم به حکم و جهل به آن نيست.
مسئله 1708. اگر بداند که روزه است و بهعمد براي غسلکردن سر در آب فرو برد، روزۀ او باطل است؛ چه روزۀ ماه رمضان باشد؛ يا روزۀ واجب ديگر که وقت وسيع داشته باشد؛ و چه روزه مستحب؛ ولي در روزۀ ماه رمضان بايد در ماندۀ روز، به رسم ادب از انجام دادن مفطر خودداري کند و روزه را هم قضا کند؛ اما غسل او در صورتي که در هر دو حال فرو رفتن در آب و مکث در آن، نيّت غسل کند، باطل است و اگر در زير آب توبه کرده و در حال بيرون آمدن از آب نيّت غسل کند، صحيح است.
مسئله 1709. اگر روزهدار در روزۀ ماه رمضان - همچنين در روزۀ قضاي رمضان در بعد از ظهر - جُنُب شود و رفع جنابت او منحصر به غسل ارتماسي باشد، بايد به جاي غسلْ تيمم کند و اگر در روزۀ مستحب يا روزۀ قضاي رمضان در وسعت وقت و پيش از ظهر چنين شرايطي پيش آيد، بايد روزه را مثلاً با غسل ارتماسي باطل کند.
مسئله 1710. اگر روزهدار با توجه به روزهدار بودن و علم به غصبيبودن آب، براي غسلکردن سر در آب فرو برد، روزه و غسل او باطل است؛ چه روزۀ واجب باشد؛ يا مستحب.
مسئله 1711. اگر روزهدار در روزۀ ماه رمضان، يا قضاي آن در تنگي وقت، يا روزۀ نذر معيّن، با توجه به روزهدار بودن و بدون علم به غصبي بودن آب، براي غسلکردن سر در آب فرو برد، روزه و غسل او باطل است، ولي اگر در روزۀ مستحبي يا واجبِ وقتدار - مانند قضاي رمضان در پيش از ظهر - چنين کند، روزه او باطل، ولي غسل او صحيح است.
مسئله 1712. اگر روزهدار بداند اين آب غصبي است، ولي از روزهدار بودنش غافل باشد و براي غسلکردن سر در آب فرو برد، غسل او باطل؛ ولي روزه او صحيح است.
مسئله 1713. اگر روزهدار با فرض اينکه قبلاً ميدانست روزه دارد و نيز ميدانست آب غصبي است، ولي اکنون هر دو مطلب را فراموش کرده و براي غسلکردن سر در آب فرو برد، روزه او صحيح است؛ ولي غسل او در صورتي که غاصب آب، خودش بوده، باطل است و اگر غاصب شخص ديگري بوده، غسل او صحيح است.
مسئله 1714. اگر روزهدار به نيّت غسل ارتماسي وارد آب استخر يا دريا شده و شک دارد تمام سر در آب فرو رفته يا نه، روزه او باطل است و قضا دارد؛ ولي کفاره ندارد.
هفتم. بقاي عمدي بر جنابت
مسئله 1715. اگر جُنُب در شب ماه رمضان بهعمد تا طلوع فجر غسل نکند، يا اگر وظيفۀ او تيمم است، تيمم نکند، روزۀ او باطل است و قضا و کفّاره دارد. در آن روز هم به رسم ادب از انجام دادن کاري که روزه را باطل ميکند، خودداري نمايد.
مسئله 1716. اگر جُنُب در روزۀ قضاي ماه رمضان بهعمد تا طلوع فجر جُنُب بماند، نميتواند روزه بگيرد؛ ولي در ديگر روزههاي واجب و مستحب، اگر بهعمد تا طلوع صبح جنب بماند، ميتواند روزه بگيرد، بنابراين تا زمان نيت کردن - در اثناي روزه - اگر کاري که روزه را باطل ميکند انجام نداده باشد، ميتواند نيّت روزه کند، پس در روزۀ واجب غير ماه رمضان و قضاي آن - چه معيّن باشد، مثل نذر معيّن، يا غير معيّن باشد، مثل روزۀ کفاره - اگر کاري که روزه را باطل ميکند انجام نداده باشد، ميتواند پيش از ظهر، غسل و نيّت روزه کند و در روزۀ مستحب نيز ميتواند پس از غسل، نيّت روزه کند، هرچند بعد از ظهر باشد.
مسئله 1717. کسي که جُنُب است و نميتواند آب تهيه کند، يا مصرف آب براي او ضرر دارد، وظيفۀ وي تيمم است، پس اگر تيمم کند و بخوابد، روزۀ او صحيح است.
مسئله 1718. کسي که در شب ماه رمضان براي هيچ يک از غسل و تيمم وقت ندارد، نبايد خود را جُنُب کند و اگر خود را جُنب کرد، روزۀ او باطل است و قضا و کفّاره دارد و در آن روز هم بايد به رسم ادب امساک کند و اگر فقط براي تيمم وقت دارد، چنانچه خود را جُنُب کند، با تيمم روزۀ او صحيح است؛ ولي گناهکار است.
مسئله 1719. اگر به گمان اينکه وقت دارد خود را جنب کند و سپس مشخص شود که براي هيچ يک از غسل و تيمم وقت نداشت، در اين صورت، اگر پس از جستوجوي بر اينکه هنوز وقت باقي است، خود را جنب کرده، روزهاش صحيح است. در صورت عدم جستوجو هم، به احتياط استحبابي قضا دارد.
مسئله 1720. جُنُبي که در ماه رمضان قصد دارد روزه بگيرد و غسل جنابت را فراموش کند و پس از طلوع فجر يادش بيايد، روزۀ آن روز او صحيح است؛ ولي اگر پس از يک يا چند روز متوجه شود، روزههاي او باطل است و قضا دارد؛ ولي کفّاره ندارد.
مسئله 1721. اگر جُنُب در ماه رمضان، با جهل به جنابت، چند روز روزه گرفت و سپس متوجه شد، روزههاي او صحيح است.
مسئله 1722. اگر در ماه رمضان پس از طلوع فجر متوجه شود که محتلم شده است، روزه او صحيح است؛ چه بداند که پيش از طلوع فجر محتلم شده؛ يا پس از آن؛ يا شک داشته باشد که احتلام او پيش از طلوع فجر بوده؛ يا پس از آن، و واجب نيست فوراً غسل کند، چون طهارتْ شرط همراه روزه نيست و جنابتِ غيراختياري نيز مانع روزه نيست؛ فقط بقاي عمدي بر جنابت تا طلوع صبح، مانع روزه است که در اينجا نيست. البته براي نماز بايد غسل کند.
مسئله 1723. اگر جُنُب در ماه رمضان شک دارد که غسل جنابت کرده يا نه، تعداد روزههايي را که يقين دارد جنب بوده، بايد قضا کند.
مسئله 1724. اگر در روزۀ قضاي ماه رمضان پس از طلوع فجر متوجه شود که محتلم شده است، چنانچه بداند پس از طلوع صبح محتلم شده، يا در آن شک داشته باشد، روزۀ او صحيح است؛ ولي اگر بداند پيش از طلوع فجر محتلم شده، در وسعت وقت، روزۀ او باطل است، چون طهارت در طلوع صبح، شرط صحت روزۀ قضاي ماه رمضان است و در تنگي وقت، بايد آن روز را روزه بگيرد و به احتياط، بعد از ماه رمضان نيز يک روز ديگر روزه بگيرد.
مسئله 1725. اگر جُنُب در روزۀ قضاي ماه رمضان غسل را فراموش کند و در حال جنابت روزه بگيرد، روزۀ او باطل است.
مسئله 1726. اگر جُنُب يا زن حايض و زايمان کرده در شب ماه رمضان، شرايط هيچ يک از غسل و تيمم را نداشته باشد و نتواند آنها را انجام دهد، فاقد طَهورَيْن است و روزۀ او صحيح است. در ديگر روزههاي واجب و مستحب نيز ميتواند روزه بگيرد؛ ولي در روزۀ قضاي ماه رمضان نميتواند روزه بگيرد.
خواب جُنُب
مسئله 1727. چنانچه جُنُب در شب ماه رمضان ميداند که اگر بخوابد براي غسل بيدار ميشود و بخوابد و پس از طلوع فجر بيدار شود، روزۀ او صحيح است.
مسئله 1728. اگر جُنُب در شب ماه رمضان ميداند که بخوابد براي غسل بيدار نميشود، نبايد بخوابد و چنانچه خوابيد و بيدار نشد، روزۀ او باطل است و قضا دارد و در آن روز بايد به رسم ادب، از چيزهايي که روزه را باطل ميکند، خودداري نمايد.
مسئله 1729. اگر جنب در شب ماه رمضان با تصميم بر روزه و غفلت از غسل يا از جنابت بخوابد و پس از طلوع فجر بيدار شود، بايد روزه را قضا کند؛ ولي کفاره ندارد، هرچند اين خواب و بيداري در اين حالت تکرار شود.
مسئله 1730. اگر جُنُب، در ماه رمضان بدون قصد غسل جنابت، يا با ترديدِ در آن بخوابد و پس از طلوع فجر بيدار شود، روزۀ او باطل است و قضا و کفّاره دارد.
مسئله 1731. اگر جُنُب، در ماه رمضان نميداند که بخوابد براي غسل بيدار ميشود يا نه، چنانچه قصد غسل را داشته باشد، ميتواند بخوابد. اگر يک بار بخوابد و پس از طلوع فجر بيدار شود، روزۀ او صحيح است. اگر از خواب اول بيدار شود و بار دوم يا سوم يا بيشتر بخوابد و پس از طلوع فجر بيدار شود، روزۀ او باطل است و قضا دارد؛ ولي کفّاره ندارد. روزههاي واجبِ غير رمضان و روزۀ مستحب اين احکام را ندارند.
مسئله 1732. جُنُبي که در شب ماه رمضان چند بار خوابيد و بيدار شد، اگر در تعداد خواب شک دارد، حکم اقلّ تعداد خوابيدن را دارد.
مسئله 1733. زن حائض يا زايمانکرده، اگر پيش از طلوع فجر پاک شود و بهعمد يا با سهلانگاري، غسل يا تيمم نکند، روزهاش باطل است و قضا دارد.
مسئله 1734. زن حائض يا زايمانکرده، اگر هنگام طلوع فجر پاک شود و براي هيچ يک از غسل و تيمم وقت نداشته باشد و نيّت روزه کند، روزۀ او صحيح است.
مسئله 1735. احکامي که براي خوابيدن شخص جُنُب در شب ماه رمضان است، براي زن حائض و زايمانکرده نيست.
مسئله 1736. اگر زن پس از طلوع فجر از خون حيض و زايمان پاک شود، يا در بين روز خون حيض و زايمان ببيند، هرچند نزد يک مغرب باشد، روزۀ او باطل است و قضا دارد.
مسئله 1737. زن مستحاضه، اگر به وظيفۀ استحاضه عمل کند، روزۀ او صحيح است.
مسئله 1738. دست زدن روزهدار به بدن ميّت جايز است و اگر به عمد غسل مس ميّت نکند، روزه او باطل نميشود.
هشتم. اِماله کردن
مسئله 1739. اماله کردن با چيز روان، اگرچه از روي ناچاري و براي معالجه باشد، روزه را باطل ميکند و قضا دارد؛ ولي کفّاره ندارد؛ امّا شياف با چيز جامد، روزه را باطل نميکند.
مسئله 1740. چيزي را که نميداند مايع يا جامد است، اماله کردن با آن جايز است؛ ولي به احتياط مستحب، آن را ترک کند.
مسئله 1741. استعمال شياف جامدي که براي لذت بردن يا تغذيه به کار ميرود، مثل ترياک و مانند آن، احتياط واجبْ ترک آن است؛ ولي روزه با آن باطل نميشود.
نُهم. قي کردن عمدي
مسئله 1742. قي کردن عمدي، روزه را باطل ميکند.
مسئله 1743. اگر چيزي مانند هستۀ ميوه از حلق خارج شود و قي کردن عمدي بر آن صدق نکند، روزه باطل نميشود.
مسئله 1744. اگر در شب ماه رمضان چيزي بخورد که ميداند در روز بايد آن را قي کند، چنانچه آن را بخورد و در روز با اختيار قي کند، روزۀ او باطل ميشود و قضا دارد؛ ولي اگر بياختيار قي کند، به احتياط واجبْ قضا دارد و در هردو صورت، به رسم ادب بايد تا مغرب چيزي نخورد.
مسئله 1745. اگر روزهدار بتواند از قي کردن خودداري کند، چنانچه براي او حرج يا ضرري نباشد، بايد خودداري کند؛ وگرنه روزه او باطل ميشود و قضا دارد و اگر حرج يا ضرري باشد، ميتواند قي کند و روزه آن روز قضا دارد.
مسئله 1746. اگر روزهدار، پس از بردن غذا به دهان و پيش از رسيدن آن به حلق، متوجه شود که روزه است، واجب است غذا را برگرداند؛ ولي اگر پس از فرو بردن غذا به حلق - که خوردن به آن صدق نميکند - متوجه شود که روزه است، چنانچه برگرداندن آن ممکن باشد، چون قي کردن بر او صدق نميکند، بايد آن را برگرداند و روزۀ او صحيح است.
مسئله 1747. اگر با آروغ زدن، چيزي از حلق روزهدار به دهانش آيد و بهعمد آن را فرو برد، روزهاش باطل است و قضا و کفّاره دارد؛ گرچه مايۀ تنفر باشد، کفّاره جمع ندارد.
مسئله 1748. اگر حشرهاي - مانند مگس ـ، به گلوي روزهدار برود، چنانچه بدون قي کردن، بتواند آن را بيرون آورد، واجب است چنين کند و روزه او صحيح است و اگر نتواند، چنانچه نگهداشتن آن، حرج يا ضرر جانيِ غير قابل تحمل دارد، بايد قي کند و روزۀ او باطل است و قضا دارد.
مسئله 1749. اگر روزهدار در روزۀ واجب معيّني - مثل روزه ماه رمضان - در حال نماز باشد و خردۀ غذا يا حشرهاي بياختيار به گلوي او برود که قابل بازگرداندن است؛ ولي نميتواند تا پايان نماز آن را نگه دارد و براي بيرون انداختن آن، ناچار به تکلّم به «أخ» است - که نماز را باطل ميکند - چنانچه وقت براي نماز، حتي با ادراک يک رکعت باقي است، بايد با قطع نماز، آن چيز را بيرون اندازد و روزه را ادامه دهد؛ اما در ضيق وقت، مخيّر بين باطل کردن نماز و قضاي آن، يا باطل کردن روزه و قضاي آن است.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم