احکام شرعی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی

مسائل اجتهاد و تقليد مسائل طهارت انواع آب ها آب مطلق و مضاف آب قليل آب جاري آب باران آب چاه احکام آب ها احکام تَخَلّي (ادرار و مدفوع کردن) اسْتِبْراء برخي کارهاي مستحب در تخلّي برخي کارهاي مکروه درتخلّي نجاسات و مطهّرات نجاسات 1 و 2. ادرار و مدفوع 3. مني 4. مردار 5. خون 6 و 7 . سگ و خوک 8. کافر 9. شراب 10. فقّاع 11. عرق شتر نجاست خوار عرق جُنُب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاي پاک احکام نجاسات نجس کردن قرآن خوردن و آشاميدن چيز نجس و خريد و فروش و عاريه دادن آن مطهّرات 1. آب 2. زمين 3. آفتاب 4. استحاله 5. انقلاب 6. کم شدن دو سوم آب انگور 7. انتقال (تبدّل) 8. اسلام 9. تَبَعيَّت 10. برطرف شدن عين نجاست 11. استِبراء حيوان نجاست خوار 12. غائب شدن مسلمان راه ثابت شدن طهارت احکام ظرف ها امور مربوط به وضو افعال وضو وضوي ارتماسي دعاهاي مستحب هنگام وضو گرفتن شروط وضو احکام وضو موارد لزوم وضو موارد بطلان وضو احکام وضوي جبيره امور وابسته به غسل غسل هاي واجب يکم. غسل جنابت احکام جنابت کارهاي حرام بر جنب کارهاي مکروه بر جنب چگونگي غسل غسل ترتيبي غسل ارتماسي احکام غسل کردن دوم، سوم و چهارم. غسل خون هاي سه گانه 1. استحاضه اقسام استحاضه احکام استحاضه 2. حيض احکام حائض اقسام حائض يک. صاحب عادت وقتيه و عدديه دو. صاحب عادت وقتيه سه. صاحب عادت عدديه چهار. مُضْطَرِبه پنج. مُبْتَدِئه شش. ناسِيه احکام متفرقه حيض 3. نفاس پنجم. غسل مسّ ميّت ششم. غسل ميّت احکام محتضر احکام پس از مرگ احکام غسل، کفن، نماز و دفن ميّت احکام غسل ميّت احکام کفن ميّت احکام تحنيط احکام نماز ميّت شيوۀ نماز ميّت مستحبّات نماز ميّت احکام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل هاي مستحب امور مرتبط به تيمّم موارد هفت گانه تيمّم يکم. ممکن نبودن تهيۀ آب به اندازه وضو يا غسل دوم. دسترسي نداشتن به آب به سبب دشواري بيش از حدّ سوم. ترس از ضرر چهارم. نياز به آب براي حفظ جان پنجم. نياز به آب براي تطهير ششم. نداشتن آب مباح هفتم. فرصت نداشتن براي وضو يا غسل صحيح بودن تيمم به برخي از اجزاي زمين شروط چيزهاي مورد تيمم يکم. پاک بودن دوم. مباح بودن مستحبات و مکروهات تيمّم چگونگي تيمّم احکام تيمّم مسائل نماز مقدمه در اهميت نماز نمازهاي واجب نمازهاي واجب شبانه روز وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهايي که بايد به ترتيب انجام شود نماز مستحب احکام نماز مستحبي وقت نافله هاي شبانه روز احکام قبله پوشانيدن بدن در نماز شروط لباس نمازگزار شرط يکم: پاک بودن شرط دوم: مباح بودن شرط سوم: از اجزاي مردار نبودن شرط چهارم: از اجزاي حيوان حرام گوشت نبودن شرط پنجم: طلابافت نبودن شرط ششم: ابريشم خالص نبودن موارد عدم لزوم طهارت در لباس يا بدن نمازگزار امور ثواب دار در لباس نمازگزار امور کم کنندۀ ثواب در لباس نمازگزار شروط مکان نمازگزار شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم مکان هاي مستحب بودن نماز مکان هاي کراهت نماز احکام مسجد کراهت برخي از کارها در مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه موارد سقوط اذان موارد سقوط اذان و اقامه امور واجب در نماز احکام نيّت احکام تکبيرة الاحرام احکام قيام (ايستادن) امور مستحب در حال ايستادن نماز احکام قرائت امور مستحب در قرائت نماز امور مکروه در قرائت نماز احکام رکوع مستحبات رکوع احکام سجود تنها موارد صحيح بودن سجده بر آن ها امور مستحب در سجده امور مکروه در سجده سجدۀ واجب قرآن سجدۀ شکر احکام تشهّد و سلام احکام ترتيب نماز احکام موالات احکام قنوت احکام تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر صلي‌الله‌عليه‌وآله مُبْطِلات نماز برخي مکروهات در نماز موارد جواز شکستن نماز واجب انواع شک در نماز شک هاي باطل شک هاي بي اعتبار يکم. شک بعد از محل دوم. شک پس از سلام سوم. شک پس از وقت چهارم. کَثِيرُ الشک (کسي که بسيار شک مي کند) پنجم. شک امام و مأموم ششم. شک در نماز مستحبّي شک هاي صحيح نماز احتياط سجده سهو شيوۀ سجدۀ سهو قضاي سجده و تشهد فراموش شده کم يا اضافه کردن اجزاء و کم کردن شروط نماز نماز مسافر شرط يکم. کمتر از هشت فرسخ شرعي نبودن مسافت شرط دوم. قصد هشت فرسخ داشتن از آغاز سفر شرط سوم. برنگشتن از قصد خود در بين راه شرط چهارم. نگذشتن از وطن پيش از رسيدن به هشت فرسخ شرط پنجم. سفر براي کار حرام نبودن شرط ششم. صحرانشين و گردشگر بيابان نبودن شرط هفتم. شغل نبودن سفر شرط هشتم. به حد ترخص رسيدن موارد قطع سفر يکم. رسيدن به وطن احکام وطن دوم. قصد ماندن ده روز سوم. ماندن سي روزِ ترديدي احکام متفرقه سفر نماز قضا نماز قضاي پدر و مادر نماز جماعت شروط نماز جماعت شرط يکم. نبودن حائل شرط دوم. بلندتر نبودن جاي امام شرط سوم. رعايت فاصله ميان امام و مأموم شرط چهارم. عقب تر بودن مأموم از امام شروط امام جماعت احکام جماعت برخي امور مستحب در نماز جماعت برخي امور مکروه در نماز جماعت نماز آيه شيوه نماز آيه نماز عيد فطر و قربان اجير گرفتن براي نماز مسائل روزه تعريف روزه اقسام روزه نيّت روزه وقت نيّت روزه يوم الشک چيزهاي باطل کننده روزه يکم. خوردن و آشاميدن دوم. آميزش سوم. استمناء چهارم. دروغ بستن به خدا و پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله پنجم. رسانيدن غبار غليظ به حلق ششم. فرو بردن سر در آب هفتم. بقاي عمدي بر جنابت خواب جُنُب هشتم. اِماله کردن نُهم. قي کردن عمدي احکام افطار عمدي و سهوي احکام افطار اجباري حکم روزه مستحب با فرض روزه واجب امور مکروه براي روزه دار قضا و کفّاره انواع کفّاره موارد قضادارِ کفاره ندار و برخي موارد قضاندارِ بي کفاره احکام روزۀ قضا موارد واجب نبودن روزه 1. مسافران 2. بيماران 3. زنان باردار و شيرده 4. کودکان 5. سالخوردگان 6. ديوانه و بيهوش احکام روزهٴ مسافر و بيمار آدابي دربارهٴ روزه و ماه رمضان انکار وجوب روزه و ترک آن ثابت شدن اول ماه مسائل خمس وجوب خمس تعلق خمس به مال، بدون اشتراط به بلوغ و مانند آن متولّي خمس موارد خمس يکم: غنائم نصاب غنائم جنگي حکم اموالِ گروه هاي منحرف در حال جنگ با نظام اسلامي حکم مال انتقالي غير معتقد به خمس دوم: معدن مصاديق معدن شروط استخراج کننده معدن در خمس عدم شرطيت مباشرت در استخراج معدن ديون مالي کافر در معدن و غير آن نصاب معدن حکم چند نوع مواد معدني از يک معدن صورت هاي معادن خالص طلا انفال بودن معادن سوم: گنج (کنز) تعريف گنج نصاب گنج مصاديق گنج اشياي به دست آمده از شکم حيوانات خريده شده اشياي به دست آمده از شکم ماهي هاي پرورشي خمس گنج پس از کسر هزينه ها چهارم: غواصي در دريا مصاديق غوص نصاب غوص گوهرهاي بيرون ريخته از دريا تعاقب يد غوّاصان در گوهر شرط نبودن قصد حيازت در غوص يافتن گوهر در شکم حيوانِ غواصي شده کسر هزينه هاي غوّاصي گوهر به دست آمده از ساحل گوهرهاي به دست آمده از کشتي غرق شده حکم معدن غوّاصي شده عنبر دريايي و نصاب آن اجتماع دو عنوان خمسي و نصاب آن پنجم: مال حلال مخلوط به حرام صورت هاي مال حلال مخلوط به حرام بيشتر بودن مال حرام معيّن از خمس مال مجهول المالک پيدا شدن مالک مال پس از خمس بيشتر يا کمتر بودن مال حرام از خمس مخلوط شدن سهوي خمس با دو عنوان شخصيت حقوقي بودن مالک مال خمس مال حرام تصرف شده خريدن مال متعلق خمس از غير معتقد به خمس ششم: زميني که کافر ذمي از مسلمان بخرد شروط و محدوده خمس کافر ذمي خمس زمين تبادلي چندباره ميان کافر ذمي و مسلمان خمس زمين مبادله شده در فرض اسلام ذمي هفتم: درآمدهاي کسب (ارباح مکاسب) زمان تعلق خمس خمس انواع درآمدها خمس مهريه خمس مال ميّت خمس در خمس فروش مال متعلّق خمس بخشيدن مال خمس دار درآمدهاي مال بي خمس خمس ميوه درخت محاسبه کسب هاي چندگانه خمس سود معلّق خمس سرمايه مبدأ سال خمسي محاسبه قبل و بعد از سال استثناي هزينه ها ابزار ماندني صرفه جويي يا تبرّع در هزينه خمس درآمد بانوان هزينه بدون استفاده وفات در بين سال خمسي هزينه سفر حج استثناي اقساط وام و خسارت ها متعلق خمس، عين يا ذمّه و تصرف در آن خمس مطلق درآمد عدم تکرار خمس عدم لزوم پرداختن خمس از عين مال مورد تعلّق خمس موارد مصرف خمس شروط موارد مصرف مصداق سيادت حکم سادات واجب النفقه جابه جايي خمس و هزينه آن پرداختن قيمت مال و بريء الذمّه شدن مصاديق انفال مسائل زکات موارد وجوب زکات شروط واجب شدن زکات نصاب زکات گندم و جو و خرما و کشمش نصاب طلا نِصاب نقره زکات شتر، گاو و گوسفند نِصاب شتر نصاب گاو نِصاب گوسفند موارد مصرف زکات اوصاف مستحقّ زکات نيّت زکات احکام متفرقه زکات زکات فطره حلال بودن زکات فطره فطره مهمان مصرف زکات فطره شروط مصرف کننده فطره به سادات نيّتِ فطره زمان پرداختن زکات فطره جابه جايي زکات فطره زکات فطرهٴ نانخوران دولت مسائل خريد و فروش شروط خريدار و فروشنده شروط کالا و بهاي آن احکام نقد و نسيه معامله سَـلف شروط معاملهٴ سلف احکام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره موارد به هم زدن معامله (خيار) احکام خيار مسائل متفرّقه خريد و فروش مسائل اجاره تعريف اجاره شيوهٴ اجاره شروط دو طرف اجاره اجاره دوم شروط مال مورد اجاره شروط منافع مال مورد اجاره اجاره بها ضمان در اجاره لزوم عقد اجاره ويراني مورد اجاره مرگ يکي از دو طرف اجاره استفتائات احکام تقليد احکام طهارت معناي طهارت معصومان عليهم السلام پاکي عرق جنب از حلال پاکي الکل صنعتي غساله آب قليل راه هاي ثبوت نجاست حکم رطوبت پس از ادرار و استبراء احکام وضو احکام غسل احکام ميّت احکام نماز وقت نماز لباس نمازگزار قبله نمازهاي يوميه اذان و اقامه قيام قرائت سجده تشهد قنوت آداب نماز نماز جمعه نماز قضا نماز استيجاري مسائل متفرّقه نماز احکام نماز مسافر بلاد کبيره کثير السفر حدّ ترخّص حدّ مسافت سفر شغلي توطن تبعيت از همسر در سفر و محلّ سکنا احکام نماز جماعت نماز جماعت در مسجد الحرام و مسجد النبي صلی‌الله‌علیه‌وآله نماز جماعت در ادارات نماز روز عيد غدير احکام اعتکاف احکام روزه روزه استيجاري استهلال احکام خمس خمس هزينه زندگي خمس هديه (هِبه) حقوق خانوادهٴ شهدا خمس منزل مسکوني خمس وديعه منزل اجاره اي خمس پس انداز براي مؤونه خمس جهيزيه خمس مهريه خمس سرمايه خمس کسب زن خمس شهريه خمس وام خمس سپرده حج حکم خمس سود سپرده‏ها خمس منفعت کسب حسابرسي خمس کسر خمس هاي پرداخت شده کسر بدهي از خمس تصرف در مال غير مخمّس مصرف خمس اجازه مصرف خمس رفت و آمد با کسي که خمس نمي دهد حکم فقهي سيّد احکام مضاربه احکام خريد و فروش احکام کسب هاي حرام شطرنج و قمار موسيقي رقص و دست زدن مجسمه سازي ريش تراشي کار کردن مسلمان تحت مديريت غير مسلمان احکام رهن و اجاره احکام ازدواج و محرميت شرط ضمن عقد مهريه ازدواج موقّت ازدواج با فِرق اسلامي نفقه سبب هاي محرميت مسائل متفرقه ازدواج احکام طلاق احکام غصب احکام لقطه احکام وقف تغيير کاربري وقف مسائل متفرقه وقف احکام مسجد اجاره و فروش اموال مسجد تخريب و بازسازي مسجد احکام خوردني ها و مصرفي ها لقمه حرام مصرف انرژي مصرف سيگار احکام ذبح ذبح با استيل احکام صيد احکام وصيت و ارث احکام وکالت احکام ضمانت ضمانت پزشک ضمانت دانشجوي پزشکي ضمانت شرکت پست ديون مالي خسارت هاي آبرويي احکام جهاد احکام حدود و ديات سقط جنين قتل مجرم نابالغ قتل مرتد حکم اشاعه ويروس کشنده ديه قتل شِبه عمد مقتولي که از فرقه ها باشد ديه زن اجراي حد در اماکن عمومي زندان احکام شهادت احکام حجاب و پوشش تعزير تارک حجاب بستن کراوات احکام نگاه مسائل جديد خدمات فرقه ها انتخابات تذهيب قرآن حقوق تأليف و نشر احکام بانک ها و صندوق هاي قرض الحسنه واگذاري حق وامگيري پرداخت دَيْن با لحاظ تورّم پرداخت غرامت در تأخير دَيْن مسائل مربوط به شهرداري احکام تشريح تغيير جنسيت احکام عزاداري احکام امدادرساني در حوادث ترجيح در امدادرساني بستگي نجات بعضي بر مرگ ديگري تصرف در مال ديگري براي نجات انساني لمس و نگاه اضطراري امدادگر به نامحرم احکام اهل کتاب ازدواج با اهل کتاب طهارت اهل کتاب ذبيحه و غذاي اهل کتاب

هفتم: درآمدهاي کسب (ارباح مکاسب)

هفتم: درآمدهاي کسب (ارباح مکاسب)
درآمدهاي کسب و کار، پس از کسر هزينه‌هاي سالانه شخص و خانواده‌اش، متعلّق خمس است.
مسئله 1980. هزينه‌هاي کسب و کار - مانند اجاره، کرايه، بهاي آب، برق و غيره - در محاسبه خمسي کسر مي‌شود؛ همچنين هزينه‌هاي متعارف شخص و خانواده‌اش از درآمد کسب و کار نيز کسر مي‌شود.
مسئله 1981. بعضي از کارها و درآمدها و هزينه‌هاي آن فصلي است - مانند صيادي - در اين صورت، مجموع هزينه و درآمد آن، به لحاظ يک سال محسوب مي‌شود و بعضي از درآمدها در طيّ دو سال است؛ مانند بعضي از زمين‌هاي کشاورزي که يک سال داير و يک سال باير است. در صورتي که هزينه دو ساله شرط حصول درآمد باشد، مجموع هزينه‌هاي دو سال محسوب مي‌شود؛ وگرنه هزينه خصوص سال درآمد ملحوظ مي‌شود.
زمان تعلق خمس
مسئله 1982. تعلّق خمس مانند زکات نيست که پس از حلول سال، واجب گردد، بلکه با پديد آمدن سود، خمس به آن تعلّق مي‌گيرد، بنابراين اگر کسي تجارت و يا کاري انجام داد و درآمدي به دست آورد، خمس به آن تعلّق مي‌گيرد و مي‌تواند همان زمان خمس آن را بپردازد، نيز مي‌تواند تا پايان سال صبر کرده و هزينه‌هاي سال را کسر کند و خمس مانده درآمد را بپردازد.
خمس انواع درآمدها
مسئله 1983. درآمدهايي که به دست مي‌آيد، چند قسم است:
1. درآمدي که از راه حرفه و کار به دست مي‌آيد؛ مانند تجارت، کشاورزي، بنّايي يا کارگري که از راه مبادله کالا، يا فعاليت جسمي، کسبِ درآمد مي‌شود که پس از کسر هزينه سالانه، ماندۀ آن خمس دارد.
2. کسب درآمد از راه حرفه و پيشه نيست، بلکه در يک مقطعي، کاري انجام مي‌دهد، يا تجارتي مي‌کند و سود به دست مي‌آورد که پس از کسر هزينه سالانه، ماندۀ آن خمس دارد.
3. درآمدي که از راه جايزه، هبه و هديه‌اي که به او بخشيده‌اند و او فقط قبول نموده است و مالک شده است که پس از کسر هزينه سالانه، اگر ماندۀ آن قابل توجه باشد، خمس دارد.
4. درآمدهايي که بدون کار و تلاش و بدون قبول و پذيرش نصيب او مي‌شود؛ مانند کسي که پدر و يا مادرش درگذشته است و اموال آن‌ها به عنوان ارث به او منتقل مي‌شود که خمس ندارد؛ ولي مالي که از يک فاميل دور که احتمالش را نمي‌داد، به ارث به او رسيده باشد، خمس دارد.
مسئله 1984. اگر کسي به عنوان «وقف عام» درآمدي نصيبش شده، اين درآمد همانند هبه است که اگر قبول و قبض کرده، مالکش مي‌شود و در صورتي که قابل توجه باشد، پس از گذشت سال و کسر هزينه، بايد خمس آن را بپردازد؛ همچنين اگر درآمدي به عنوان «وقف خاص» به او رسيده، اين درآمد مانند ارث است که به قبول نياز ندارد و شخص مالکش مي‌شود و پس از کسر هزينه‌هاي سال، بايد خمس آن را بپردازد.
خمس مهريه
مسئله 1985. مهريه زن، چنانچه بيش از «مهر السنه» باشد، بنابر احتياط واجب خمس دارد.
خمس مال ميّت
مسئله 1986. اگر عين مالي که از ميّت مانده است، متعلق خمس بوده و ميّت قبل از مردن، خمس آن را نپرداخته است، وارثان او بايد خمس آن را بپردازند.
مسئله 1987. اگر عين مال شخص، متعلق خمس بوده و پيش از وفاتش آن را فروخت و عوض آن را دريافت کرد، در اين فرض، ورثه بايد خمس آن عوض را بپردازند؛ سپس چهارپنجم مانده به ورثه منتقل مي‌شود.
مسئله 1988. اگر کسي قبل از مرگش در مال متعلق خمس، به گونه‌اي تصرف کرد که نه مال باقي است، نه عوض آن، در اين صورت، خمس از عين مال به ذمّه او منتقل مي‌شود و پس از مرگش، مالي که در ذمّه او بود، منتقل به عين مي‌شود و ورثه بايد پيش از تقسيم مال، خمس آن را همانند بدهکاري‌هاي او بپردازند.
مسئله 1989. اگر وارث ميّت شک دارد که آيا عين مالِ مورّث يا عوض آن، يا ذمّه او متعلق خمس است يا نه، در هيچ‌کدام از سه فرض، بر وارث لازم نيست که خمس اموال به جا مانده از ميّت را بپردازد.
مسئله 1990. اگر ورثه بدانند عين يا عوض مال ارث يا ذمّه مورّث متعلق خمس بوده، ولي نمي‌دانند آن را پرداخته يا نه، چنانچه مورّث مسلمان و معتقد به خمس نبوده، بر ورثه واجب نيست که خمس مال ارث را بپردازند؛ اما اگر مورّث (ميت) مسلمان و معتقد به خمس بوده؛ ولي خمس نمي‌داده، بر ورثه واجب است خمس مال ارث را بپردازند.
مسئله 1991. اگر ورثه بدانند عين يا عوض مال ارث يا ذمّه مورّث متعلق خمس بود و مورّث هر ساله خمسِ مال خود را مي‌پرداخت و پس از وفات مورّث شک دارند آيا مورث در حال حيات، خمس سال آخر را ادا کرده يا نه، در اين صورت، بر آنان واجب نيست که خمس «مال ارث» را بپردازند.
مسئله 1992. اگر از فاميل دوري که احتمال ارث بردن از او داده نمي‌شد، ارثي به کسي رسيد، بايد خمس آن را پرداخت کند. در اين فرض، چنانچه بداند عين آن مال يا عوض آن يا ذمّه مورّث (فاميل دور) مشمول خمس بوده است، خمس آن را دو بار بايد بپردازد، يک بار براي تعلّق خمس به عين؛ يا عوض يا ذمّه مورّث و بار دوم به عنوان «ارث مَن لايحتسب».
خمس در خمس
مسئله 1993. اگر وليّ مسلمين يا فقيه جامع شرايطي قسمتي از خمس (سهم شريف امام عليه‌السلام و سهم سادات) را به صورت مجاني (نه در برابر تلاش فکري يا جسمي) به افرادي بپردازد، اين اموال متعلق خمس نيست، چنان‌که اگر زکات يا صدقه مستحب را به فقير بدهد، در اين صورت نيز متعلق خمس نيست.
فروش مال متعلّق خمس
مسئله 1994. اگر کسي مال متعلّق خمس را به ديگري بفروشد، معامله در يک پنجم آن، فضولي است و صحّت آن به اذن حاکم شرع نياز دارد و حاکم شرع، هم مي‌تواند به فروشنده مراجعه کند؛ هم به خريدار. چنانچه به فروشنده مراجعه کرد، مي‌تواند يک پنجمِ قيمت را بگيرد؛ يا معامله را فسخ کند و خمس عين مال را بگيرد و در مراجعه به خريدار، مي‌تواند عين يک پنجم مال را بگيرد که در اين صورت، خريدار خيار (تبعّض صفقه) دارد و مي‌تواند معامله را امضاء کند و قيمت يک پنجم را از مشتري بگيرد و مشتري مي‌تواند آن مبلغ را از فروشنده بطلبد؛ يا معامله را به هم بزند.
بخشيدن مال خمس دار
مسئله 1995. اگر کسي مال خمس‌دار را به ديگري ببخشد، در اين صورت، وليّ مسلمين يا فقيه جامع شرايط ديگر مي‌تواند به بخشنده مراجعه کند و خمس را از او بگيرد و مي‌تواند به کسي که به او بخشيده شده، مراجعه نمايد و خمس را از عين مال بگيرد و در صورت دوم، او (متّهب) نه حق مراجعه به واهب دارد؛ نه خيار تبعّض صفقه، چون در برابر اين مال چيزي به واهب نداده است تا عوض آن را بگيرد، اما اگر متّهب عين مال را تلف کرده باشد، وليّ خمس مي‌تواند از واهب يا متّهب، مثل يا قيمت آن خمس را بگيرد.
درآمدهاي مال بي خمس
مسئله 1996. اگر از کالايي که خمس آن را داده‌اند، يا متعلق خمس نبوده - مانند ميراث و هبه - درآمدي حاصل شد، سه صورت دارد:
يکم: درآمد منفصل؛ مانند برّه‌اي که از گوسفند تولد يافت يا ميوه که از درخت به دست آمد، در اين صورت، سود و نماي منفصل، خمس دارد.
دوم: درآمد متصل؛ مانند چاق و پروار شدن گوسفند يا تناور شدن درختان صنعتي؛ در اين صورت، اگر پرواربندي و ايجاد نهالستان درخت، براي سود بردن بود، نماي متصل آن‌ها خمس دارد و اگر به جهت مصرف شخصي بود، نماي متصل، خمس ندارد.
سوم: افزايش قيمت بازار، اگر کالايي که متعلق خمس نيست يا خمس آن داده شده، گران شود، زمانِ سالِ خمسيِ افزايشِ قيمت را محاسبه مي‌کنند و خمس آن را بايد بدهند.
مسئله 1997. اگر کسي کالايي را براي تجارت در اختيار داشت و در وسط سال، قيمت آن افزايش يافت و آن را نفروخت، در پايان سال، قيمت آن تنزّل کرد، خمسِ افزايش قيمت وسط سال، واجب نيست، اگرچه عدم فروش در وسط سال، براي گران‌تر شدن و غير آن باشد.
مسئله 1998. اگر قيمت کالا در وسط سال افزايش يافت و تا پايان سال خمسي افزايش داشت؛ ولي مالک عمداً آن را نفروخت و پس از سال خمسي کالا ارزان شد، در اين صورت، بايد خمس افزايش قيمت را بپردازد.
خمس ميوه درخت
مسئله 1999. اگر کسي درخت ميوه براي استفاده شخصي در باغچه منزلش غرس کند، محصول و ثمره‌اي که به دست مي‌آيد، خمس ندارد، اما اگر درختان را براي فضاي سبز در کنار خانه‌اش غرس نموده است؛ ولي شاخه و برگ و ثمره‌اش به قصد سود و فروش باشد، در اين صورت، اصل درخت جزء هزينه است و خمس ندارد؛ ولي ثمره‌اش خمس دارد. البته باغ ميوه‌اي که جهت تجارت از محصول آن غرس مي‌شود، همانند ساير سرمايه‌هاي تجاري، مشمول خمس است.
محاسبه کسب هاي چندگانه
مسئله 2000. اگر کسي چند نوع کسب دارد، مي‌تواند تمام درآمدها را يکجا محاسبه کند، پس کسي که هم کارمند است، هم کشاورزي و تجارت مي‌کند، مي‌تواند در پايان سال خمسي، پس از کسر هزينه زندگي و هزينه‌هاي کسب و تجارت، خمس باقي مانده را يکجا بپردازد.
خمس سود معلّق
مسئله 2001. اگر کسي معامله‌اي کرده که اين معامله به جهت خيار فسخ مشتري يا غير آن، قطعي نشده است، واجب نيست خمس سود اين معاملۀ قطعي نشده را بپردازد، چون هنوز سود آن مستقر و ثابت نشده است.
مسئله 2002. اگر کسي در اواخر سال خمسي خود معامله‌اي کرده که در آن خيار فسخ دارد و در پايان سال خمسي، به لحاظ اينکه بيع مستقر نشده بود، سودش را محاسبه نکرد و در ابتداي سال بعد، زمان خيار سپري شده يا حق خيار را اسقاط کرده است، چنانچه طرف مقابل با استقاله خواستار بر هم زدن اصل بيع شود و اين شخص هم اقاله را بپذيرد، بايد احتياطاً خمس سودي که به دست آورده بود و آن را برگردانده، به وليّ خمس بپردازد، چون در مقدار خمس آن سود، حق اقاله ندارد، هرچند اقوا عدم وجوب خمس است، زيرا اقاله به منزلۀ تزلزل سود است.
خمس سرمايه
مسئله 2003. سرمايه‌اي که شخص براي تأمين هزينه متعارف زندگي به آن نياز دارد و بدون آن شأن وي محفوظ نمي‌ماند، بنا بر اقوا خمس ندارد، هرچند احتياط استحبابي در پرداختن آن است؛ ولي سرمايه‌اي که براي ذخيره کردن و افزايش مال است، خمس دارد. معيار مصرف متعارف، پرهيز از اسراف و تبذير است.
مبدأ سال خمسي
مسئله 2004. مبدأ سال خمسي و محاسبه خمس، براي کساني که از شروع به کار، فايده و سود به دست مي‌آورند، مانند کارگران روزانه، از زمان سوددهي است؛ ولي براي افرادي که ميان هزينه‌هاي سرمايه‌گذاري و سوددهي آن فاصله هست، آغاز محاسبه هزينه او، آغاز به کار اوست؛ يعني تمام هزينه‌هايي که پيش از سوددهي انجام داده است، آن‌ها را از سودِ به دست آمده کسر مي‌کند و خمس سود مانده را در پايان سال پرداخت مي‌کند.
مسئله 2005. معيار در سال خمسي، لزوماً ماه‌هاي سال قمري نيست، بلکه هر کس مي‌تواند ابتداي کسب و کار خود را بر اساس ماه‌هاي سال شمسي محاسبه نمايد و پس از گذشت يکسال شمسي از اوّلين ماه احتساب شده، خمسِ باقي مانده درآمد خودش را بپردازد.
محاسبه قبل و بعد از سال
مسئله 2006. در محاسبه و پرداخت خمس، تأخير از سال مالي جايز نيست؛ ولي زودتر از پايان سال مالي مي‌توان، درآمد و هزينه‌ها را محاسبه و خمس آن را پرداخت کرد.
استثناي هزينه ها
مسئله 2007. هزينه‌اي که براي کسب و تجارت انجام مي‌شود، از سود آن کسر مي‌شود، چنان‌که هزينه سالانه خود شخص و عيال و فرزندان او از درآمد سال کسر شده و خمس سودِ مانده پرداخت مي‌شود.
مسئله 2008. اموالي که جزء هزينه‌اند دو بخش دارند: 1. ابزار ماندني يا هزينه غير جاري؛ مانند مسکن، وسيله نقليه، وسايل خانه و زندگي که پس از استفاده از بين نمي‌روند و خمس ندارند. 2. هزينه‌هاي جاري و غير ماندني؛ مانند خوراکي‌ها، نوشيدني‌ها و ديگر هزينه‌هاي از ميان رفتني. از اين وسايل هر چه در پايان سال بماند، بايد خمس آن را پرداخت کرد.
مسئله 2009. استثنائات هزينه‌هاي شخص و عائله او از درآمد کسب دو بخش دارند: 1. هزينه‌هاي رايج؛ مانند خوراک روزانه، پوشاک و مسکن متعارف. 2. هزينه‌هاي غير روزانه که شارع مقدّس، آن را واجب کرده باشد؛ مانند سفر حج واجب، کفاره روزه و قسم، ديه و مانند آن؛ همچنين اموري که انجام دادن آن‌ها مستحب باشد، مانند زيارت مشاهد مشرفه، عمره، صدقات مستحب يا انجام دادن آن‌ها مباح باشد، مانند هديه و مهماني و سفرهاي تفريحي و مانند آن که اين امور مباح بايد مطابق شأن او باشد.
مسئله 2010. اگر کسي بيشتر از مطابق شأن خود هزينه کرده باشد، به مقدار شأن او، جزء هزينه حساب مي‌شود و بيش از آن، اسراف بوده و بايد خمس آن را بپردازد.
مسئله 2011. در امور مباح، مانند هديه و کادو دادن يا سفرهاي تفريحي، هزينه‌ها بايد مطابق شأن مکلف باشد؛ براي مثال، اگر کسي قصد سفر تفريحي دارد و همتاهاي او با ماشين يا به هتل‌هاي معمولي مي‌روند، اگر او با هواپيما؛ يا به هتل‌هاي گران‌قيمت برود، مطابق شأن او نيست، پس بايد هزينه‌هاي اضافي را محاسبه نمايد و خمس آن را بپردازد؛ ولي در سفرهاي مستحب و زيارتي هرچند تکرار شود يا در کارهاي خير، هر مقدار بخواهد به امور خيريه کمک کند، اسراف نيست، زيرا در امور آخرت، شأن دنيايي افراد ملاحظه نمي‌شود. البته اسراف در هيچ مورد روا نيست.
مسئله 2012. اگر کسي به عمدْ جنايتي کرده، پرداختن ديه يا ارش و غرامت - مانند جنايت خطايي - جزء هزينه او شمرده مي‌شود؛ اما اگر کسي بي‌مبالات است و مال يا جان مردم را از بين مي‌برد و مجبور مي‌شود کفاره، ديه و غرامت بپردازد، بعيد است اين هزينه‌ها جزء هزينه او محسوب شود و در اين‌گونه موارد نيز بايد خمس آن را بپردازد.
مسئله 2013. اگر در هزينه بودن مالي شبهه باشد، يعني شک کرده پولي که مصرف شده است آيا صرف هزينه زندگي شده يا به مصرف غير هزينه رسيده است؛ براي مثال، شخص نمي‌داند فلان مبلغ را به کسي قرض داده يا صرف هزينه زندگي کرده است، در اين صورت، نسبت به اين مقدار، برائت جاري مي‌شود و لازم نيست خمس آن را بدهد. البته بعد از رفع شبهه، حکم آن معلوم خواهد شد.
ابزار ماندني
مسئله 2014. وسايلي که در طول سال مورد استفاده قرار مي‌گيرد، خواه از بين بروند و خواه از بين نروند، جزء هزينه خواهند بود، بنابراين اگر لوازمي، مانند فرش، ظرف، خانه و مانند آن تا پايان سال خمسي باقي مانده باشند، خمس ندارند و در محاسبه سال‌هاي بعد نيز مطرح نمي‌شوند.
صرفه جويي يا تبرّع در هزينه
مسئله 2015. اگر کسي غير از درآمد کسب، مال ديگري دارد که خمس آن را پرداخته است؛ يا متعلق خمس نيست، اين شخص مي‌تواند هزينه سال جاري را از درآمد همين سال بپردازد؛ يا از مالي که مخمّس شده است؛ يا متعلق خمس نيست بپردازد؛ يا از هر دو مال محاسبه نمايد.
مسئله 2016. اگر کسي خود را در مضيقه اقتصادي قرار دهد و صرفه‌جويي کند، خمس مقدار صرفه‌جويي شده را بايد بپردازد؛ همچنين است اگر ديگري هزينه‌هاي او را به جهت نذر يا تبرّع بپردازد و او از درآمد کسب خودش چيزي را هزينه نکند، بايد خمس تمام درآمد سال را بپردازد و نمي‌تواند به مقداري که معادل هزينه‌اش بوده، از درآمد کسر نمايد.
خمس درآمد بانوان
مسئله 2017. خانمي که درآمد شغلي يا ملکي دارد؛ ولي هزينه زندگي او را شوهرش مي‌پردازد، تمام درآمد خودش را بايد تخميس کند؛ اما هزينه‌هايي که بر شوهرش واجب نيست - مانند سفر زيارتي مستحب، سفر تفريحي مباح، خريد وسايل يا هديه و کادو براي بستگان خود و مانند آن - اين‌گونه هزينه‌ها را مي‌تواند مطابق شأن خود و بدون اسراف از درآمد خودش کسر کند و خمس بقيه را بپردازد.
مسئله 2018. خانمي که درآمدي دارد و هزينه زندگي او به عهده شوهرش است، اگر شوهرش مخارج زندگي او را نپردازد و ايشان از درآمد خودش هزينه نمايد، آن مقداري که صرف کرده است، جزء هزينه او شمرده مي‌شود و خمس ندارد.
مسئله 2019. اگر کسي از ابتداي سال خمسي تا به دست آوردن درآمد، هزينه‌اي براي خود و خانواده خود نموده است، خواه از سرمايه و خواه قرض گرفته باشد و خواه از مال مخمس خودش مصرف کرده باشد، هزينه او محسوب شده و از درآمد سال مالي او کسر مي‌شود و بقيه درآمد سال، خمس دارد.
هزينه بدون استفاده
مسئله 2020. اگر کسي لوازمي از درآمد سال مالي خريده است و استفاده نمود و پس از چند سال نيازي به آن نداشت؛ براي مثال: کسي کتاب‌هايي خريده بود و الآن نيازي به آن ندارد؛ يا خانمي زيورآلات خريد، حالا که پير شده است نيازي به زيور آلات ندارند، در اين‌گونه موارد، اقوا آن است که خمس ندارند.
وفات در بين سال خمسي
مسئله 2021. کسي که سال خمسي دارد، اگر در اثناي سال بميرد، بايد هزينه تا زمان فوت او از درآمدش کسر و بقيۀ آن را تخميس نمايند. نبايد هزينه تا پايان سال خمسي را کسر نمايند. البته هزينه‌هاي کفن و دفن ميّت، از درآمدش کسر مي‌شوند.
هزينه سفر حج
مسئله 2022. اگر کسي از درآمد سال مالي مستطيع شد و در همان سال به حج مشرف شد، هزينه مسافرت او خمس ندارد؛ همچنين است اگر از درآمد سال مالي به حج مستحبي برود، جزء هزينه سال محسوب مي‌شود و خمس ندارد.
مسئله 2023. اگر کسي از درآمد سال، استطاعت مالي براي حج پيدا کرد؛ ولي راه آن بسته بود يا نوبت به او نرسيد که به حج برود، در اين صورت، خمس آن مال را بايد بپردازد؛ ولي اگر راه براي او باز است؛ ليکن معصيت کرد و عمل واجب حج را انجام نداد، بنا بر احتياط واجب، بايد خمس آن مال را بپردازد.
مسئله 2024. اگر کسي درآمد چند سال را براي سفر حج فراهم کرد و به مکه رفت، همه آن اموال جزء هزينه سال‌هاي او شمرده مي‌شود و هيچ‌کدام خمس ندارد، هرچند به احتياط مستحبْ خمس سال‌هاي قبل از حج را بپردازد.
استثناي اقساط وام و خسارت ها
مسئله 2025. اگر کسي در يک سال خمسي درآمدي نداشت، نمي‌تواند هزينه آن سال را از درآمد سال بعد کسر نمايد. بلي، اگر براي مخارج اين سال مقداري قرض کند، در سال بعد مي‌تواند آن وام را از درآمد سال جديد پرداخت نمايد و جزء هزينه سال بعد قرار دهد.
مسئله 2026. اگر کسي در يک سال خمسي، درآمدش از هزينه او کمتر بود و از سرمايه مصرف کرد، نمي‌تواند کسري اين سال را از درآمد سال بعد جبران و جايگزين نمايد و اگر براي تأمين هزينه سال قبل وام گرفته باشد، مي‌تواند اين وام را از درآمد سال بعد کم نمايد و جزء هزينه او محسوب مي‌گردد و خمس ندارد.
مسئله 2027. اگر کسي براي تأمين کسري هزينه خود وام گرفته باشد و مي‌توانست آن وام را در سال قبل تسويه نمايد؛ ولي انجام نداد، مي‌تواند آن وام را از درآمد سال بعد پرداخت نمايد. اگرچه اين وام، هزينه سال قبل است؛ ولي پرداخت آن، جزء هزينۀ سال جديد شمرده مي‌شود و خمس ندارد.
مسئله 2028. اگر کسي براي تأمين هزينه روزانه خود وام گرفته باشد، بازپرداخت اين‌گونه وام، از درآمد سال کسر مي‌شود و خمس ندارد.
مسئله 2029. اگر شخصي براي رفاه و آسايش مناسب خود وامي گرفت و مثلاً ماشين سواري خريد و حادثه‌اي پيش آمد و از بين رفت، در اين صورت، بازپرداخت اين وام جزء هزينه او خواهد بود و خمس ندارد.
مسئله 2030. اگر کسي براي آسايش بيشتر و براي تفريح و تفرّج که مورد نياز ضروري او نيست، ماشين يا باغي خريد، در اين‌گونه موارد پولي که براي آن داده است، جزء هزينه سال او نيست و بايد خمس آن را بپردازد و اگر براي خريد آن وام گرفته باشد، پرداختن آن، جزء هزينه شمرده نمي‌شود و هرمقدار از اقساط را که از درآمد پرداخت کرده است، محاسبه نمايد و خمس آن را بپردازد.
مسئله 2031. اگر کسي در سال قبل وامي گرفته بود و هزينه کرد، چنانچه آن وام را براي نياز ضروري و مطابق شأن خود مصرف کرده بود، آن را مي‌تواند از درآمد امسال پرداخت کند و خمس ندارد؛ اما اگر آن وام را در موارد غير ضروري مصرف کرد، در اين صورت، جزء هزينه او نيست و بايد نخست خمس درآمد را و سپس وام را بپردازد. در هر دو فرض، فرقي نيست که قدرت و تمکّن بر اداي وام داشته باشد؛ يا نداشته باشد.
مسئله 2032. اگر شخصي بعضي از لوازم زندگي او از بين رفت - مثلاً بر اثر آتش‌سوزي فرش يا لوازم ديگرش سوخت يا سرقت شد - اگر تا آخر سال خمسي از درآمد سال تهيّه نکرد، مي‌تواند اين خسارت را از درآمد سال کسر نمايد و خمس سود مانده را بپردازد.
مسئله 2033. اگر کسي چند نوع کسب و پيشه دارد - مثلاً هم تجارت مي‌کند، هم زراعت، هم کارخانه دارد يا در چند شهر و مکان تجارت فرش فروشي دارد - در هر صورت، اگر در يک نوع کسب يا در يک مغازه يا در يک زمان خاص از سال ضرر کرد يا تلف شد، مي‌تواند آن ضرر و خسارت را از سود ديگر کسب و کار جبران نمايد و خمس زايد بر آن را بپردازد.
مسئله 2034. کسي که چند نوع تجارت يا در چند شهر کارگاه و مغازه دارد، خواه براي هر نوع تجارت دفتر مرکزي و حساب جداگانه داشته باشد و خواه تمام محاسبات را در يک دفتر مرکزي حسابرسي نمايد، در هر دو صورت، مي‌تواند ضرر و خسارت يک کارگاه و مغازه را از مجموع سود و درآمدش کسر نمايد.
مسئله 2035. اگر کسي در تجارت يا زراعت و غيره در يک سال خمسي ضرر و زيان کرد، نمي‌تواند اين ضرر و خسارت را از درآمد سال آينده کسر نمايد. البته قبلاً گفته شد که اگر براي تأسيس کارگاه تجاري يا زراعت و غيره، چند سال هزينه کرد، پس از سوددهي مي‌تواند تمام هزينه‌هاي آن کارگاه را از درآمد کسر نمايد.
مسئله 2036. در محاسبه کردن ضرر و خسارت از درآمد سال، تفاوتي نيست که در اوايل سال سود به دست آورد و بعداً متضرر شود يا خسارت ببيند؛ يا اينکه در ابتداي سال ضرر کند و بعداً سود نمايد، در هر دو صورت، ضرر و خسارت را مي‌تواند از درآمد کسر نمايد و سود مانده را تخميس کند.
متعلق خمس، عين يا ذمّه و تصرف در آن
مسئله 2037. خمس به عين مال و درآمد تعلق مي‌گيرد؛ نه ذمّه و (به نحو اشاعه است؛ نه کلّي في المعيّن). مالک و خمس دهنده نمي‌تواند خمس را به ذمّه خود منتقل نمايد، هرچند مي‌تواند خمس را از مال ديگر بپردازد و در مال مورد تعلّق خمس تصرف کند، چنان‌که مي‌تواند با اذن فقيه جامع شرايطِ فتوا خمس متعلّق به عين را به ذمّه بگيرد و در آن مال تصرف کند.
مسئله 2038. شخصي که در پايان سال خمسي محاسبه کرد و خمس بدهکار شد، تصرف در آن مال، پيش از پرداختن خمس جايز نيست، مگر آنکه از حاکم شرع اذن بگيرد.
مسئله 2039. اگر شخصي در اثناي سال سودي به دست آورد، مي‌تواند با همان درآمد و سود دوباره تجارت کند و سود جديدي به دست آورد و در پايان سال خمسي همه درآمدها را با هم جمع مي‌کند و پس از کسر هزينه‌هاي تجارت و هزينه‌هاي زندگي خود، خمس سود خالص را بپردازد.
مسئله 2040. در اثناي سال خمسي مي‌توانند خمس را بپردازند و در پايان سال خمسي و محاسبه هزينه سال و مشخص شدن مقدار سود و خمس آن، ماندۀ خمس را تأديه نمايند؛ چنانچه مقدار خمسي که در وسط سال پرداخته بيش از مقدار خمسي بود که در پايان سال خمسي حسابرسي کرده است، در اين صورت، مي‌تواند مقدار زائدي که پرداخت کرده بود را پس بگيرد.
مسئله 2041. اگر کسي با مال خمس نداده کالايي بخرد، تصرف در آن جايز نيست، بنابراين اگر خانه يا لباسي را با مال خمس نداده بخرد، نمي‌تواند در آن نماز بگزارد، همچنين اگر آب بها را از پول غير مخمّس بپردازد، نمي‌تواند با آن آب وضو بگيرد يا غسل کند، مگر آنکه وجوهي که پرداخت مي‌شود، هزينه خدمات آب‌رساني باشد؛ نه هزينه خود آب.
مسئله 2042. اگر کسي هزينه‌هاي سفر حج يا زيارت‌هاي مستحبي يا عروسي فرزند خود را در روزهاي پاياني سال خمسي انجام داد که بخشي از اين هزينه‌ها در پايان سال خمسي و بخش ديگر آن در سال جديد انجام شد، آن مقداري که در سال خمسي جاري هزينه مي‌شود، جزء مؤونه همان سال شمرده مي‌شود و خمس ندارد. مقداري که در سال جديد هزينه مي‌شود، مربوط به محاسبات سال جديد است.
خمس مطلق درآمد
مسئله 2043. آنچه متعلق خمس است، مطلق درآمد است؛ نه خصوص درآمد کسب، بنابراين جايزه، هبه، صله، هديه و مانند آن‌ها متعلق خمس است، هرچند مقدار کم آن‌ها خمس ندارد.
عدم تکرار خمس
مسئله 2044. مالي که به هر عنواني خمس آن داده شد، دوباره خمس ندارد؛ براي مثال، اگر مالي به عنوان معدن يا غوص يا گنج و مانند آن، خمسش داده شد و همه يا مقداري از آن در پايان سال باقي بماند، خمس ندارد.
مسئله 2045. اگر کسي حرفه و شغل خود را معدن‌داري، غواصي، گنج‌يابي و دسترسي به غنائم جنگي قرار داد و درآمدي به دست آورد، در هر سال فقط يک بار بر او خمس واجب است و چنين نيست که يک بار به عنوان معدن، يا غوص، يا کنز يا غنائم جنگي خمس بپردازد و بار دوم به عنوان ارباح مکاسب، خمس بر او واجب باشد؛ اما زميني که کافر ذمي از مسلمان مي‌خرد، دليل مخصوص به خودش را دارد و به عنوان غنيمت نيست.
مسئله 2046. در مال حلال مخلوط به حرام مسلّماً دوبار تخميس است؛ يک بار به عنوان مال حلال مخلوط به حرام خمس دارد و سپس باقيمانده آن از هزينه سال، به عنوان ارباح مکاسب خمس دارد؛ همچنين اگر در معدن‌داري، يا غواصي، يا گنج‌يابي و غنائم جنگي، مال حرام در آن مخلوط شد، دوبار تخميس مي‌شود.
مسئله 2047. اگر کسي مال مخلوط به حرامي را با کسب به دست آورده و خمس آن را پرداخته است، در پايان سال خمسي، پس از کسر هزينه سال، اگر از آن مال چيزي مانده باشد، به عنوان ارباح مکاسب خمس دارد.
عدم لزوم پرداختن خمس از عين مال مورد تعلّق خمس
مسئله 2048. در مواردي که بايد خمس پرداخت شود، لازم نيست آن را از عين همان مال بپردازد، بلکه مي‌توان از مال ديگر پرداخت کرد، به شرط آنکه به ضرر مستحقانِ خمس نباشد.
موارد مصرف خمس
مسئله 2049. مال خُمسي، به شش سهم تقسيم مي‌شود: سه سهم (نصف خمس) آن، براي خدا و پيامبر و امام: است که به امام مي‌رسد، و در دوران غيبت بايد آن را به فقيه جامع شرايط فتوا پرداخت کنند و سه سهم ديگر براي سادات(ذوي القربي) است که بايد به ايتام، مساکين و ابن‌السبيل آنان پرداخت شود و اختيار اين سه سهم نيز، با فقيه جامع الشرايط است؛ يعني با اذن او مي‌توان به سادات فقير پرداخت کرد.
مسئله 2050. لازم نيست سهم سادات را به صورت مساوي ميان سادات يتيم، مسکين و در سفرمانده آنان تقسيم کرد، بلکه اختيار کيفيّت توزيع آن، با فقيه جامع الشرايط است.
مسئله 2051. در توزيع سهم سادات (خمس) ميان اَيتام، مساکين و ابن‌السبيل، لازم نيست به تمام افراد از آنان بپردازند، بلکه اگر به بعضي از افراد آن‌ها پرداخت شود کافي است، همچنين لازم نيست سهم سادات (خمس) را به هر سه گروه (ايتام، مساکين و ابن‌السبيل) بپردازند، بلکه اگر به يکي از آن سه گروه داده شود، کافي است.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم