احکام شرعی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی

مسائل اجتهاد و تقليد مسائل طهارت انواع آب ها آب مطلق و مضاف آب قليل آب جاري آب باران آب چاه احکام آب ها احکام تَخَلّي (ادرار و مدفوع کردن) اسْتِبْراء برخي کارهاي مستحب در تخلّي برخي کارهاي مکروه درتخلّي نجاسات و مطهّرات نجاسات 1 و 2. ادرار و مدفوع 3. مني 4. مردار 5. خون 6 و 7 . سگ و خوک 8. کافر 9. شراب 10. فقّاع 11. عرق شتر نجاست خوار عرق جُنُب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاي پاک احکام نجاسات نجس کردن قرآن خوردن و آشاميدن چيز نجس و خريد و فروش و عاريه دادن آن مطهّرات 1. آب 2. زمين 3. آفتاب 4. استحاله 5. انقلاب 6. کم شدن دو سوم آب انگور 7. انتقال (تبدّل) 8. اسلام 9. تَبَعيَّت 10. برطرف شدن عين نجاست 11. استِبراء حيوان نجاست خوار 12. غائب شدن مسلمان راه ثابت شدن طهارت احکام ظرف ها امور مربوط به وضو افعال وضو وضوي ارتماسي دعاهاي مستحب هنگام وضو گرفتن شروط وضو احکام وضو موارد لزوم وضو موارد بطلان وضو احکام وضوي جبيره امور وابسته به غسل غسل هاي واجب يکم. غسل جنابت احکام جنابت کارهاي حرام بر جنب کارهاي مکروه بر جنب چگونگي غسل غسل ترتيبي غسل ارتماسي احکام غسل کردن دوم، سوم و چهارم. غسل خون هاي سه گانه 1. استحاضه اقسام استحاضه احکام استحاضه 2. حيض احکام حائض اقسام حائض يک. صاحب عادت وقتيه و عدديه دو. صاحب عادت وقتيه سه. صاحب عادت عدديه چهار. مُضْطَرِبه پنج. مُبْتَدِئه شش. ناسِيه احکام متفرقه حيض 3. نفاس پنجم. غسل مسّ ميّت ششم. غسل ميّت احکام محتضر احکام پس از مرگ احکام غسل، کفن، نماز و دفن ميّت احکام غسل ميّت احکام کفن ميّت احکام تحنيط احکام نماز ميّت شيوۀ نماز ميّت مستحبّات نماز ميّت احکام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل هاي مستحب امور مرتبط به تيمّم موارد هفت گانه تيمّم يکم. ممکن نبودن تهيۀ آب به اندازه وضو يا غسل دوم. دسترسي نداشتن به آب به سبب دشواري بيش از حدّ سوم. ترس از ضرر چهارم. نياز به آب براي حفظ جان پنجم. نياز به آب براي تطهير ششم. نداشتن آب مباح هفتم. فرصت نداشتن براي وضو يا غسل صحيح بودن تيمم به برخي از اجزاي زمين شروط چيزهاي مورد تيمم يکم. پاک بودن دوم. مباح بودن مستحبات و مکروهات تيمّم چگونگي تيمّم احکام تيمّم مسائل نماز مقدمه در اهميت نماز نمازهاي واجب نمازهاي واجب شبانه روز وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهايي که بايد به ترتيب انجام شود نماز مستحب احکام نماز مستحبي وقت نافله هاي شبانه روز احکام قبله پوشانيدن بدن در نماز شروط لباس نمازگزار شرط يکم: پاک بودن شرط دوم: مباح بودن شرط سوم: از اجزاي مردار نبودن شرط چهارم: از اجزاي حيوان حرام گوشت نبودن شرط پنجم: طلابافت نبودن شرط ششم: ابريشم خالص نبودن موارد عدم لزوم طهارت در لباس يا بدن نمازگزار امور ثواب دار در لباس نمازگزار امور کم کنندۀ ثواب در لباس نمازگزار شروط مکان نمازگزار شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم مکان هاي مستحب بودن نماز مکان هاي کراهت نماز احکام مسجد کراهت برخي از کارها در مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه موارد سقوط اذان موارد سقوط اذان و اقامه امور واجب در نماز احکام نيّت احکام تکبيرة الاحرام احکام قيام (ايستادن) امور مستحب در حال ايستادن نماز احکام قرائت امور مستحب در قرائت نماز امور مکروه در قرائت نماز احکام رکوع مستحبات رکوع احکام سجود تنها موارد صحيح بودن سجده بر آن ها امور مستحب در سجده امور مکروه در سجده سجدۀ واجب قرآن سجدۀ شکر احکام تشهّد و سلام احکام ترتيب نماز احکام موالات احکام قنوت احکام تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر صلي‌الله‌عليه‌وآله مُبْطِلات نماز برخي مکروهات در نماز موارد جواز شکستن نماز واجب انواع شک در نماز شک هاي باطل شک هاي بي اعتبار يکم. شک بعد از محل دوم. شک پس از سلام سوم. شک پس از وقت چهارم. کَثِيرُ الشک (کسي که بسيار شک مي کند) پنجم. شک امام و مأموم ششم. شک در نماز مستحبّي شک هاي صحيح نماز احتياط سجده سهو شيوۀ سجدۀ سهو قضاي سجده و تشهد فراموش شده کم يا اضافه کردن اجزاء و کم کردن شروط نماز نماز مسافر شرط يکم. کمتر از هشت فرسخ شرعي نبودن مسافت شرط دوم. قصد هشت فرسخ داشتن از آغاز سفر شرط سوم. برنگشتن از قصد خود در بين راه شرط چهارم. نگذشتن از وطن پيش از رسيدن به هشت فرسخ شرط پنجم. سفر براي کار حرام نبودن شرط ششم. صحرانشين و گردشگر بيابان نبودن شرط هفتم. شغل نبودن سفر شرط هشتم. به حد ترخص رسيدن موارد قطع سفر يکم. رسيدن به وطن احکام وطن دوم. قصد ماندن ده روز سوم. ماندن سي روزِ ترديدي احکام متفرقه سفر نماز قضا نماز قضاي پدر و مادر نماز جماعت شروط نماز جماعت شرط يکم. نبودن حائل شرط دوم. بلندتر نبودن جاي امام شرط سوم. رعايت فاصله ميان امام و مأموم شرط چهارم. عقب تر بودن مأموم از امام شروط امام جماعت احکام جماعت برخي امور مستحب در نماز جماعت برخي امور مکروه در نماز جماعت نماز آيه شيوه نماز آيه نماز عيد فطر و قربان اجير گرفتن براي نماز مسائل روزه تعريف روزه اقسام روزه نيّت روزه وقت نيّت روزه يوم الشک چيزهاي باطل کننده روزه يکم. خوردن و آشاميدن دوم. آميزش سوم. استمناء چهارم. دروغ بستن به خدا و پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله پنجم. رسانيدن غبار غليظ به حلق ششم. فرو بردن سر در آب هفتم. بقاي عمدي بر جنابت خواب جُنُب هشتم. اِماله کردن نُهم. قي کردن عمدي احکام افطار عمدي و سهوي احکام افطار اجباري حکم روزه مستحب با فرض روزه واجب امور مکروه براي روزه دار قضا و کفّاره انواع کفّاره موارد قضادارِ کفاره ندار و برخي موارد قضاندارِ بي کفاره احکام روزۀ قضا موارد واجب نبودن روزه 1. مسافران 2. بيماران 3. زنان باردار و شيرده 4. کودکان 5. سالخوردگان 6. ديوانه و بيهوش احکام روزهٴ مسافر و بيمار آدابي دربارهٴ روزه و ماه رمضان انکار وجوب روزه و ترک آن ثابت شدن اول ماه مسائل خمس وجوب خمس تعلق خمس به مال، بدون اشتراط به بلوغ و مانند آن متولّي خمس موارد خمس يکم: غنائم نصاب غنائم جنگي حکم اموالِ گروه هاي منحرف در حال جنگ با نظام اسلامي حکم مال انتقالي غير معتقد به خمس دوم: معدن مصاديق معدن شروط استخراج کننده معدن در خمس عدم شرطيت مباشرت در استخراج معدن ديون مالي کافر در معدن و غير آن نصاب معدن حکم چند نوع مواد معدني از يک معدن صورت هاي معادن خالص طلا انفال بودن معادن سوم: گنج (کنز) تعريف گنج نصاب گنج مصاديق گنج اشياي به دست آمده از شکم حيوانات خريده شده اشياي به دست آمده از شکم ماهي هاي پرورشي خمس گنج پس از کسر هزينه ها چهارم: غواصي در دريا مصاديق غوص نصاب غوص گوهرهاي بيرون ريخته از دريا تعاقب يد غوّاصان در گوهر شرط نبودن قصد حيازت در غوص يافتن گوهر در شکم حيوانِ غواصي شده کسر هزينه هاي غوّاصي گوهر به دست آمده از ساحل گوهرهاي به دست آمده از کشتي غرق شده حکم معدن غوّاصي شده عنبر دريايي و نصاب آن اجتماع دو عنوان خمسي و نصاب آن پنجم: مال حلال مخلوط به حرام صورت هاي مال حلال مخلوط به حرام بيشتر بودن مال حرام معيّن از خمس مال مجهول المالک پيدا شدن مالک مال پس از خمس بيشتر يا کمتر بودن مال حرام از خمس مخلوط شدن سهوي خمس با دو عنوان شخصيت حقوقي بودن مالک مال خمس مال حرام تصرف شده خريدن مال متعلق خمس از غير معتقد به خمس ششم: زميني که کافر ذمي از مسلمان بخرد شروط و محدوده خمس کافر ذمي خمس زمين تبادلي چندباره ميان کافر ذمي و مسلمان خمس زمين مبادله شده در فرض اسلام ذمي هفتم: درآمدهاي کسب (ارباح مکاسب) زمان تعلق خمس خمس انواع درآمدها خمس مهريه خمس مال ميّت خمس در خمس فروش مال متعلّق خمس بخشيدن مال خمس دار درآمدهاي مال بي خمس خمس ميوه درخت محاسبه کسب هاي چندگانه خمس سود معلّق خمس سرمايه مبدأ سال خمسي محاسبه قبل و بعد از سال استثناي هزينه ها ابزار ماندني صرفه جويي يا تبرّع در هزينه خمس درآمد بانوان هزينه بدون استفاده وفات در بين سال خمسي هزينه سفر حج استثناي اقساط وام و خسارت ها متعلق خمس، عين يا ذمّه و تصرف در آن خمس مطلق درآمد عدم تکرار خمس عدم لزوم پرداختن خمس از عين مال مورد تعلّق خمس موارد مصرف خمس شروط موارد مصرف مصداق سيادت حکم سادات واجب النفقه جابه جايي خمس و هزينه آن پرداختن قيمت مال و بريء الذمّه شدن مصاديق انفال مسائل زکات موارد وجوب زکات شروط واجب شدن زکات نصاب زکات گندم و جو و خرما و کشمش نصاب طلا نِصاب نقره زکات شتر، گاو و گوسفند نِصاب شتر نصاب گاو نِصاب گوسفند موارد مصرف زکات اوصاف مستحقّ زکات نيّت زکات احکام متفرقه زکات زکات فطره حلال بودن زکات فطره فطره مهمان مصرف زکات فطره شروط مصرف کننده فطره به سادات نيّتِ فطره زمان پرداختن زکات فطره جابه جايي زکات فطره زکات فطرهٴ نانخوران دولت مسائل خريد و فروش شروط خريدار و فروشنده شروط کالا و بهاي آن احکام نقد و نسيه معامله سَـلف شروط معاملهٴ سلف احکام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره موارد به هم زدن معامله (خيار) احکام خيار مسائل متفرّقه خريد و فروش مسائل اجاره تعريف اجاره شيوهٴ اجاره شروط دو طرف اجاره اجاره دوم شروط مال مورد اجاره شروط منافع مال مورد اجاره اجاره بها ضمان در اجاره لزوم عقد اجاره ويراني مورد اجاره مرگ يکي از دو طرف اجاره استفتائات احکام تقليد احکام طهارت معناي طهارت معصومان عليهم السلام پاکي عرق جنب از حلال پاکي الکل صنعتي غساله آب قليل راه هاي ثبوت نجاست حکم رطوبت پس از ادرار و استبراء احکام وضو احکام غسل احکام ميّت احکام نماز وقت نماز لباس نمازگزار قبله نمازهاي يوميه اذان و اقامه قيام قرائت سجده تشهد قنوت آداب نماز نماز جمعه نماز قضا نماز استيجاري مسائل متفرّقه نماز احکام نماز مسافر بلاد کبيره کثير السفر حدّ ترخّص حدّ مسافت سفر شغلي توطن تبعيت از همسر در سفر و محلّ سکنا احکام نماز جماعت نماز جماعت در مسجد الحرام و مسجد النبي صلی‌الله‌علیه‌وآله نماز جماعت در ادارات نماز روز عيد غدير احکام اعتکاف احکام روزه روزه استيجاري استهلال احکام خمس خمس هزينه زندگي خمس هديه (هِبه) حقوق خانوادهٴ شهدا خمس منزل مسکوني خمس وديعه منزل اجاره اي خمس پس انداز براي مؤونه خمس جهيزيه خمس مهريه خمس سرمايه خمس کسب زن خمس شهريه خمس وام خمس سپرده حج حکم خمس سود سپرده‏ها خمس منفعت کسب حسابرسي خمس کسر خمس هاي پرداخت شده کسر بدهي از خمس تصرف در مال غير مخمّس مصرف خمس اجازه مصرف خمس رفت و آمد با کسي که خمس نمي دهد حکم فقهي سيّد احکام مضاربه احکام خريد و فروش احکام کسب هاي حرام شطرنج و قمار موسيقي رقص و دست زدن مجسمه سازي ريش تراشي کار کردن مسلمان تحت مديريت غير مسلمان احکام رهن و اجاره احکام ازدواج و محرميت شرط ضمن عقد مهريه ازدواج موقّت ازدواج با فِرق اسلامي نفقه سبب هاي محرميت مسائل متفرقه ازدواج احکام طلاق احکام غصب احکام لقطه احکام وقف تغيير کاربري وقف مسائل متفرقه وقف احکام مسجد اجاره و فروش اموال مسجد تخريب و بازسازي مسجد احکام خوردني ها و مصرفي ها لقمه حرام مصرف انرژي مصرف سيگار احکام ذبح ذبح با استيل احکام صيد احکام وصيت و ارث احکام وکالت احکام ضمانت ضمانت پزشک ضمانت دانشجوي پزشکي ضمانت شرکت پست ديون مالي خسارت هاي آبرويي احکام جهاد احکام حدود و ديات سقط جنين قتل مجرم نابالغ قتل مرتد حکم اشاعه ويروس کشنده ديه قتل شِبه عمد مقتولي که از فرقه ها باشد ديه زن اجراي حد در اماکن عمومي زندان احکام شهادت احکام حجاب و پوشش تعزير تارک حجاب بستن کراوات احکام نگاه مسائل جديد خدمات فرقه ها انتخابات تذهيب قرآن حقوق تأليف و نشر احکام بانک ها و صندوق هاي قرض الحسنه واگذاري حق وامگيري پرداخت دَيْن با لحاظ تورّم پرداخت غرامت در تأخير دَيْن مسائل مربوط به شهرداري احکام تشريح تغيير جنسيت احکام عزاداري احکام امدادرساني در حوادث ترجيح در امدادرساني بستگي نجات بعضي بر مرگ ديگري تصرف در مال ديگري براي نجات انساني لمس و نگاه اضطراري امدادگر به نامحرم احکام اهل کتاب ازدواج با اهل کتاب طهارت اهل کتاب ذبيحه و غذاي اهل کتاب

احکام متفرقه زکات

احکام متفرقه زکات
مسئله 2188. هنگام جدا کردن گندم و جو از کاه و وقت خشک شدن خرما و انگور، انسان بايد زکات را به فقير بپردازد؛ يا از مال خود جدا کند و زکات طلا، نقره، گاو، گوسفند و شتر را پس از تمام شدن ماه دوازدهم بايد به فقير بپردازد؛ يا از مال خود جدا کند؛ ولي پس از جدا کردن اگر منتظر فقير معيّني باشد، يا بخواهد به فقيري بپردازد که از جهتي برتري دارد، مي‌تواند دادن زکات را به انتظار او تأخير اندازد.
مسئله 2189. زکات گندم، جو، خرما، کشمش، طلا و نقره را مي‌توان از خود آن‌ها پرداخت و مي‌توان قيمت آن را حساب کرد؛ همچنين است در زکات شتر، گاو و گوسفند؛ و اگر قيمت را مي‌پردازد، بنا بر احتياط واجب بايد پول نقد بپردازد، مگر گيرنده رضايت داشته باشد. معيار قيمت، زمان پرداختن زکات به مستحقّ است.
مسئله 2190. کسي که مي‌تواند زکات را به مستحقّ برساند، اگر نپردازد و با کوتاهي او از بين برود، بايد عوض آن را بپردازد.
مسئله 2191. اگر زکات را از خود مال کنار بگذارد، مي‌تواند در بقيّه آن تصرّف کند و چنانچه از مال ديگرش کنار بگذارد، مي‌تواند در تمام مال تصرّف کند.
مسئله 2192. انسان نمي‌تواند زکاتي را که کنار گذاشته، براي خود بردارد و چيز ديگري به‌جاي آن بگذارد.
مسئله 2193. اگر از زکاتي که کنار گذاشته منفعتي ببرد - مثلاً گوسفندي که براي زکات گذاشته برّه بياورد - مال مستحق زکات است.
مسئله 2194. اگر وقتي که زکات را کنار مي‌گذارد مستحقي حاضر باشد، بهتر است زکات را به او بپردازد، مگر کسي را در نظر داشته باشد که دادن زکات به او از جهتي بهتر است.
مسئله 2195. اگر با عين مالي که براي زکات کنار گذاشته براي خودش تجارت کند، معامله‌اي فضولي و نيازمند اجازه حاکم شرع است و در صورت اجازه، اصل مال و سود آن، براي مستحق زکات است.
مسئله 2196. اگر پيش از آنکه زکات بر او واجب شود، چيزي به عنوان زکات به فقير بپردازد، زکات حساب نمي‌شود و پس از آنکه زکات بر او واجب شد، اگر کالايي را که به مستحقِ دريافتِ زکات پرداخته از بين نرفته باشد و آن مستحق هم به استحقاق باقي باشد، مي‌تواند کالاي پرداخت‌شدۀ به او را زکات حساب کند.
مسئله 2197. فقيري که مي‌داند زکات بر شخص پرداخت‌کننده آن واجب نشده، اگر چيزي را به عنوان زکات از او بگيرد و نزد فقير تلف شود، ضامن است، پس بعد از وجوب زکات، اگر آن فقير به فقر خود باقي باشد، شخص مکلّف به پرداخت زکات مي‌تواند قيمت چيزي را که به فقير پرداخته، به عنوان زکات حساب کند.
مسئله 2198. فقيري که نمي‌داند زکات بر پرداخت کننده آن واجب نشده، اگر چيزي را به عنوان زکات از او بگيرد و پيش او تلف شود، ضامن نيست و شخص مکلف به پرداخت زکات نمي‌تواند عوض آن را زکات حساب کند.
مسئله 2199. مستحبّ است زکات گاو، گوسفند و شتر را به فقيرهاي آبرومند بپردازد و در پرداختن زکات، خويشان خود را بر ديگران و اهل علم و کمال را بر غير آنان، و کساني را که اهل سؤال (درخواست) نيستند، بر اهل سؤال مقدّم بدارد؛ ولي اگر پرداختن زکات به فقيري از جهت ديگري بهتر باشد، مستحبّ است زکات را به او بپردازد.
مسئله 2200. بهتر است زکات را آشکار، و صدقۀ مستحبّي را مخفيانه بپردازد.
مسئله 2201. اگر در شهر کسي که مي‌خواهد زکات بپردازد، مستحقي نباشد و نتواند زکات را به مصرف ديگري هم که براي آن معيّن شده برساند، چنانچه اميد نداشته باشد که بعداً مستحقّ پيدا کند، بايد زکات را به شهر ديگر ببرد و به مصرف زکات برساند؛ ولي مخارج بردن به آن شهر به عهدۀ خود اوست و اگر زکات بدون تفريط تلف شود، ضامن نيست.
مسئله 2202. اگر در شهر خودش مستحقّ پيدا شود، مي‌تواند زکات را به شهر ديگر ببرد؛ ولي مخارج بردن به آن شهر را بايد از خودش بپردازد و اگر زکات تلف شود، ضامن است، هرچند کوتاهي نکرده باشد، مگر آنکه به اجازه حاکم شرع برده باشد.
مسئله 2203. اجرت وزن و پيمانه کردن گندم، جو، کشمش و خرمايي را که براي زکات مي‌پردازد، بنا بر احتياط واجب با مالک است.
مسئله 2204. کسي که 2 مثقال و 15 نخود نقره يا بيشتر، زکات بدهکار است، بنا بر احتياط واجب نمي‌تواند کمتر از 2 مثقال و 15 نخود نقره به يک فقير بپردازد؛ نيز اگر غير نقره چيز ديگري - مانند گندم و جو - بدهکار باشد و قيمت آن به 2 مثقال و 15 نخود نقره هم برسد، بنا بر احتياط واجب نمي‌تواند به يک فقير کمتر از آن بپردازد.
مسئله 2205. مکروه است انسان از مستحقّ درخواست کند که زکاتي را که از او گرفته به او بفروشد؛ ولي اگر مستحقّ بخواهد چيزي را که گرفته پس از تعيين قيمت، آن را بفروشد، کسي که زکات را به او پرداخته، در خريدن آن بر ديگران مقدّم است.
مسئله 2206. کسي که مالک حدّ نصاب طلا يا نقره بوده و چند سال بر آن گذشته و زکات آن را نپرداخته است، در صورتي که زکات فعلي آن را پرداخت کند، کافي است.
مسئله 2207. اگر شک کند زکاتي را که بر او واجب بوده پرداخته يا نه، بايد زکات را بپردازد، هرچند شک او براي زکات سال‌هاي گذشته باشد.
مسئله 2208. فقير و حاکم شرع نمي‌توانند زکات را به کمتر از مقدار آن صلح کنند؛ يا چيزي را گران‌تر از قيمت آن براي زکات قبول کنند؛ يا زکات را از مالک بگيرند و به او ببخشند؛ ولي کسي که زکات بسياري بدهکار است و فقير شده و نمي‌تواند زکات را بپردازد و اميد هم ندارد که دارا شود، چنانچه بخواهد توبه کند، فقير و حاکم شرع مي‌توانند زکات را از او بگيرند و به او ببخشند.
مسئله 2209. انسان مي‌تواند از زکات، قرآن يا کتاب ديني يا کتاب دعا بخرد و وقف کند، اگرچه بر اولاد خود و بر کساني وقف کند که خرج آنان بر او واجب است؛ نيز مي‌تواند توليت زکات وقف‌شده را براي خود يا اولاد خود قرار دهد.
مسئله 2210. انسان نمي‌تواند از زکات، املاکي بخرد و بر اولاد خود يا بر کساني که مخارج آنان بر او واجب است، وقف کند که سود آن را به مصرف مخارج خود برسانند.
مسئله 2211. با اذن حاکم شرع مي‌توان از زکات ملکي خريد و بر يکي از مصرف‌هاي زکات وقف کرد، تا درآمد آن به مصرف خاص وقف برسد.
مسئله 2212. مستحق زکات مي‌تواند براي رفتن به حجّ، زيارت و مانند اين‌ها زکات بگيرد و اگر فقيري به اندازۀ خرج سالش زکات گرفته باشد، نمي‌تواند از سهم فقرا براي زيارت و مانند آن زکات بگيرد؛ اما از سهم سبيل الله مانعي ندارد.
مسئله 2213. اگر مالکْ فقيري را وکيل کند که زکات مال او را بپردازد، چنانچه آن فقير احتمال دهد که قصد مالک اين بوده که خود آن فقير از زکات برندارد، نمي‌تواند چيزي از آن را براي خودش بردارد و اگر يقين يا اطمينان داشته باشد که قصد مالک اين نبوده، براي خودش هم مي‌تواند بردارد.
مسئله 2214. اگر فقير شتر، گاو، گوسفند، طلا و نقره را به عنوان زکات بگيرد، چنانچه شرط‌هايي که براي واجب شدن زکات بيان شد، در آن‌ها جمع شود، بايد زکات آن‌ها را بپردازد.
مسئله 2215. اگر دو نفر در مالي که زکات آن واجب شده با هم شريکباشند و يکي از آنان زکات قسمت خود را بپردازد و سپس مال را قسمت کنند، چنانچه بداند شريکش زکات سهم خود را نپرداخته، تصرّف او در سهم خودش هم اشکال دارد.
مسئله 2216. کسي که خمس يا زکات بدهکار است و کفّاره و نذر و مانند اين‌ها هم بر او واجب است و قرض هم دارد، چنانچه نتواند همۀ آن‌ها را بپردازد، اگر مالي که خمس يا زکات آن واجب شده، از بين نرفته باشد، بايد خمس و زکات آن‌ها را بپردازد و چنانچه از بين رفته باشد، مي‌تواند خمس يا زکات را بپردازد؛ يا کفّاره، نذر، قرض و مانند اين‌ها را ادا يا توزيع کند. البته مناسب است ضروري‌ترين نيازها را مقدّم بدارد.
مسئله 2217. کسي که خمس يا زکات بدهکار است و نذر، کفاره و مانند اين‌ها هم بر او واجب است و قرض هم دارد، اگر بميرد و مال او براي همۀ آن‌ها کافي نباشد، چنانچه مالي که خمس و زکات آن واجب شده از بين نرفته باشد، بايد خمس يا زکات را بپردازند و ماندۀ مال او را به چيزهاي ديگري که بر او واجب است، قسمت کنند و اگر مالي که خمس و زکات آن واجب شده از بين رفته باشد، مي‌تواند مال او را به خمس، زکات، قرض، نذر و مانند اين‌ها قسمت کند؛ براي مثال، اگر چهل تومان خمس بر او واجب است و بيست تومان به کسي بدهکار است و همۀ مال او سي تومان است، بايد بيست تومان براي خمس و ده تومان به دَيْن او بپردازند. مناسب است ضروري‌ترين نيازها را نيز ترجيح دهد.
مسئله 2218. کسي که مشغول تحصيل علم است و اگر تحصيل نکند مي‌تواند براي معاش خود کسب کند، چنانچه تحصيل آن علم، بر او واجب يا مستحبّ باشد، مي‌توان به وي زکات پرداخت و اگر تحصيل آن علم واجب يا مستحبّ نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
مسئله 2219. کساني که مشغول فراگرفتن علم واجب يا عمل واجب ديگري هستند، مي‌توانند از زکات استفاده کنند.
مسئله 2220. مال مجهول‌المالک را بايد به فقيه جامع الشرايط که نايب امام معصوم علیه السلام است، پرداخت کرد؛ يا به اذن او صدقه داد.
مسئله 2221. مال پيدا شده (لقطه) را بايد معرّفي و اعلان کرد و در صورت نااميد شدن از شناسايي صاحب مال، مي‌توان از طرف صاحب آن صدقه داد.
مسئله 2222. کسي که مي‌داند مبلغي به فردي بدهکار است و بيش از آن را شک دارد و طلبکار را هم نمي‌شناسد، آن مبلغ متيقّن، حکم مجهول‌المالک را دارد؛ يعني بايد آن را به حاکم شرع بپردازد؛ يا به اذن او صدقه بدهد.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم