احکام شرعی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی

رساله توضیح المسائل آيت الله العظمی عبدالله جوادی آملی

مسائل اجتهاد و تقليد مسائل طهارت انواع آب ها آب مطلق و مضاف آب قليل آب جاري آب باران آب چاه احکام آب ها احکام تَخَلّي (ادرار و مدفوع کردن) اسْتِبْراء برخي کارهاي مستحب در تخلّي برخي کارهاي مکروه درتخلّي نجاسات و مطهّرات نجاسات 1 و 2. ادرار و مدفوع 3. مني 4. مردار 5. خون 6 و 7 . سگ و خوک 8. کافر 9. شراب 10. فقّاع 11. عرق شتر نجاست خوار عرق جُنُب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاي پاک احکام نجاسات نجس کردن قرآن خوردن و آشاميدن چيز نجس و خريد و فروش و عاريه دادن آن مطهّرات 1. آب 2. زمين 3. آفتاب 4. استحاله 5. انقلاب 6. کم شدن دو سوم آب انگور 7. انتقال (تبدّل) 8. اسلام 9. تَبَعيَّت 10. برطرف شدن عين نجاست 11. استِبراء حيوان نجاست خوار 12. غائب شدن مسلمان راه ثابت شدن طهارت احکام ظرف ها امور مربوط به وضو افعال وضو وضوي ارتماسي دعاهاي مستحب هنگام وضو گرفتن شروط وضو احکام وضو موارد لزوم وضو موارد بطلان وضو احکام وضوي جبيره امور وابسته به غسل غسل هاي واجب يکم. غسل جنابت احکام جنابت کارهاي حرام بر جنب کارهاي مکروه بر جنب چگونگي غسل غسل ترتيبي غسل ارتماسي احکام غسل کردن دوم، سوم و چهارم. غسل خون هاي سه گانه 1. استحاضه اقسام استحاضه احکام استحاضه 2. حيض احکام حائض اقسام حائض يک. صاحب عادت وقتيه و عدديه دو. صاحب عادت وقتيه سه. صاحب عادت عدديه چهار. مُضْطَرِبه پنج. مُبْتَدِئه شش. ناسِيه احکام متفرقه حيض 3. نفاس پنجم. غسل مسّ ميّت ششم. غسل ميّت احکام محتضر احکام پس از مرگ احکام غسل، کفن، نماز و دفن ميّت احکام غسل ميّت احکام کفن ميّت احکام تحنيط احکام نماز ميّت شيوۀ نماز ميّت مستحبّات نماز ميّت احکام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل هاي مستحب امور مرتبط به تيمّم موارد هفت گانه تيمّم يکم. ممکن نبودن تهيۀ آب به اندازه وضو يا غسل دوم. دسترسي نداشتن به آب به سبب دشواري بيش از حدّ سوم. ترس از ضرر چهارم. نياز به آب براي حفظ جان پنجم. نياز به آب براي تطهير ششم. نداشتن آب مباح هفتم. فرصت نداشتن براي وضو يا غسل صحيح بودن تيمم به برخي از اجزاي زمين شروط چيزهاي مورد تيمم يکم. پاک بودن دوم. مباح بودن مستحبات و مکروهات تيمّم چگونگي تيمّم احکام تيمّم مسائل نماز مقدمه در اهميت نماز نمازهاي واجب نمازهاي واجب شبانه روز وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهايي که بايد به ترتيب انجام شود نماز مستحب احکام نماز مستحبي وقت نافله هاي شبانه روز احکام قبله پوشانيدن بدن در نماز شروط لباس نمازگزار شرط يکم: پاک بودن شرط دوم: مباح بودن شرط سوم: از اجزاي مردار نبودن شرط چهارم: از اجزاي حيوان حرام گوشت نبودن شرط پنجم: طلابافت نبودن شرط ششم: ابريشم خالص نبودن موارد عدم لزوم طهارت در لباس يا بدن نمازگزار امور ثواب دار در لباس نمازگزار امور کم کنندۀ ثواب در لباس نمازگزار شروط مکان نمازگزار شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم مکان هاي مستحب بودن نماز مکان هاي کراهت نماز احکام مسجد کراهت برخي از کارها در مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه موارد سقوط اذان موارد سقوط اذان و اقامه امور واجب در نماز احکام نيّت احکام تکبيرة الاحرام احکام قيام (ايستادن) امور مستحب در حال ايستادن نماز احکام قرائت امور مستحب در قرائت نماز امور مکروه در قرائت نماز احکام رکوع مستحبات رکوع احکام سجود تنها موارد صحيح بودن سجده بر آن ها امور مستحب در سجده امور مکروه در سجده سجدۀ واجب قرآن سجدۀ شکر احکام تشهّد و سلام احکام ترتيب نماز احکام موالات احکام قنوت احکام تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر صلي‌الله‌عليه‌وآله مُبْطِلات نماز برخي مکروهات در نماز موارد جواز شکستن نماز واجب انواع شک در نماز شک هاي باطل شک هاي بي اعتبار يکم. شک بعد از محل دوم. شک پس از سلام سوم. شک پس از وقت چهارم. کَثِيرُ الشک (کسي که بسيار شک مي کند) پنجم. شک امام و مأموم ششم. شک در نماز مستحبّي شک هاي صحيح نماز احتياط سجده سهو شيوۀ سجدۀ سهو قضاي سجده و تشهد فراموش شده کم يا اضافه کردن اجزاء و کم کردن شروط نماز نماز مسافر شرط يکم. کمتر از هشت فرسخ شرعي نبودن مسافت شرط دوم. قصد هشت فرسخ داشتن از آغاز سفر شرط سوم. برنگشتن از قصد خود در بين راه شرط چهارم. نگذشتن از وطن پيش از رسيدن به هشت فرسخ شرط پنجم. سفر براي کار حرام نبودن شرط ششم. صحرانشين و گردشگر بيابان نبودن شرط هفتم. شغل نبودن سفر شرط هشتم. به حد ترخص رسيدن موارد قطع سفر يکم. رسيدن به وطن احکام وطن دوم. قصد ماندن ده روز سوم. ماندن سي روزِ ترديدي احکام متفرقه سفر نماز قضا نماز قضاي پدر و مادر نماز جماعت شروط نماز جماعت شرط يکم. نبودن حائل شرط دوم. بلندتر نبودن جاي امام شرط سوم. رعايت فاصله ميان امام و مأموم شرط چهارم. عقب تر بودن مأموم از امام شروط امام جماعت احکام جماعت برخي امور مستحب در نماز جماعت برخي امور مکروه در نماز جماعت نماز آيه شيوه نماز آيه نماز عيد فطر و قربان اجير گرفتن براي نماز مسائل روزه تعريف روزه اقسام روزه نيّت روزه وقت نيّت روزه يوم الشک چيزهاي باطل کننده روزه يکم. خوردن و آشاميدن دوم. آميزش سوم. استمناء چهارم. دروغ بستن به خدا و پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله پنجم. رسانيدن غبار غليظ به حلق ششم. فرو بردن سر در آب هفتم. بقاي عمدي بر جنابت خواب جُنُب هشتم. اِماله کردن نُهم. قي کردن عمدي احکام افطار عمدي و سهوي احکام افطار اجباري حکم روزه مستحب با فرض روزه واجب امور مکروه براي روزه دار قضا و کفّاره انواع کفّاره موارد قضادارِ کفاره ندار و برخي موارد قضاندارِ بي کفاره احکام روزۀ قضا موارد واجب نبودن روزه 1. مسافران 2. بيماران 3. زنان باردار و شيرده 4. کودکان 5. سالخوردگان 6. ديوانه و بيهوش احکام روزهٴ مسافر و بيمار آدابي دربارهٴ روزه و ماه رمضان انکار وجوب روزه و ترک آن ثابت شدن اول ماه مسائل خمس وجوب خمس تعلق خمس به مال، بدون اشتراط به بلوغ و مانند آن متولّي خمس موارد خمس يکم: غنائم نصاب غنائم جنگي حکم اموالِ گروه هاي منحرف در حال جنگ با نظام اسلامي حکم مال انتقالي غير معتقد به خمس دوم: معدن مصاديق معدن شروط استخراج کننده معدن در خمس عدم شرطيت مباشرت در استخراج معدن ديون مالي کافر در معدن و غير آن نصاب معدن حکم چند نوع مواد معدني از يک معدن صورت هاي معادن خالص طلا انفال بودن معادن سوم: گنج (کنز) تعريف گنج نصاب گنج مصاديق گنج اشياي به دست آمده از شکم حيوانات خريده شده اشياي به دست آمده از شکم ماهي هاي پرورشي خمس گنج پس از کسر هزينه ها چهارم: غواصي در دريا مصاديق غوص نصاب غوص گوهرهاي بيرون ريخته از دريا تعاقب يد غوّاصان در گوهر شرط نبودن قصد حيازت در غوص يافتن گوهر در شکم حيوانِ غواصي شده کسر هزينه هاي غوّاصي گوهر به دست آمده از ساحل گوهرهاي به دست آمده از کشتي غرق شده حکم معدن غوّاصي شده عنبر دريايي و نصاب آن اجتماع دو عنوان خمسي و نصاب آن پنجم: مال حلال مخلوط به حرام صورت هاي مال حلال مخلوط به حرام بيشتر بودن مال حرام معيّن از خمس مال مجهول المالک پيدا شدن مالک مال پس از خمس بيشتر يا کمتر بودن مال حرام از خمس مخلوط شدن سهوي خمس با دو عنوان شخصيت حقوقي بودن مالک مال خمس مال حرام تصرف شده خريدن مال متعلق خمس از غير معتقد به خمس ششم: زميني که کافر ذمي از مسلمان بخرد شروط و محدوده خمس کافر ذمي خمس زمين تبادلي چندباره ميان کافر ذمي و مسلمان خمس زمين مبادله شده در فرض اسلام ذمي هفتم: درآمدهاي کسب (ارباح مکاسب) زمان تعلق خمس خمس انواع درآمدها خمس مهريه خمس مال ميّت خمس در خمس فروش مال متعلّق خمس بخشيدن مال خمس دار درآمدهاي مال بي خمس خمس ميوه درخت محاسبه کسب هاي چندگانه خمس سود معلّق خمس سرمايه مبدأ سال خمسي محاسبه قبل و بعد از سال استثناي هزينه ها ابزار ماندني صرفه جويي يا تبرّع در هزينه خمس درآمد بانوان هزينه بدون استفاده وفات در بين سال خمسي هزينه سفر حج استثناي اقساط وام و خسارت ها متعلق خمس، عين يا ذمّه و تصرف در آن خمس مطلق درآمد عدم تکرار خمس عدم لزوم پرداختن خمس از عين مال مورد تعلّق خمس موارد مصرف خمس شروط موارد مصرف مصداق سيادت حکم سادات واجب النفقه جابه جايي خمس و هزينه آن پرداختن قيمت مال و بريء الذمّه شدن مصاديق انفال مسائل زکات موارد وجوب زکات شروط واجب شدن زکات نصاب زکات گندم و جو و خرما و کشمش نصاب طلا نِصاب نقره زکات شتر، گاو و گوسفند نِصاب شتر نصاب گاو نِصاب گوسفند موارد مصرف زکات اوصاف مستحقّ زکات نيّت زکات احکام متفرقه زکات زکات فطره حلال بودن زکات فطره فطره مهمان مصرف زکات فطره شروط مصرف کننده فطره به سادات نيّتِ فطره زمان پرداختن زکات فطره جابه جايي زکات فطره زکات فطرهٴ نانخوران دولت مسائل خريد و فروش شروط خريدار و فروشنده شروط کالا و بهاي آن احکام نقد و نسيه معامله سَـلف شروط معاملهٴ سلف احکام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره موارد به هم زدن معامله (خيار) احکام خيار مسائل متفرّقه خريد و فروش مسائل اجاره تعريف اجاره شيوهٴ اجاره شروط دو طرف اجاره اجاره دوم شروط مال مورد اجاره شروط منافع مال مورد اجاره اجاره بها ضمان در اجاره لزوم عقد اجاره ويراني مورد اجاره مرگ يکي از دو طرف اجاره استفتائات احکام تقليد احکام طهارت معناي طهارت معصومان عليهم السلام پاکي عرق جنب از حلال پاکي الکل صنعتي غساله آب قليل راه هاي ثبوت نجاست حکم رطوبت پس از ادرار و استبراء احکام وضو احکام غسل احکام ميّت احکام نماز وقت نماز لباس نمازگزار قبله نمازهاي يوميه اذان و اقامه قيام قرائت سجده تشهد قنوت آداب نماز نماز جمعه نماز قضا نماز استيجاري مسائل متفرّقه نماز احکام نماز مسافر بلاد کبيره کثير السفر حدّ ترخّص حدّ مسافت سفر شغلي توطن تبعيت از همسر در سفر و محلّ سکنا احکام نماز جماعت نماز جماعت در مسجد الحرام و مسجد النبي صلی‌الله‌علیه‌وآله نماز جماعت در ادارات نماز روز عيد غدير احکام اعتکاف احکام روزه روزه استيجاري استهلال احکام خمس خمس هزينه زندگي خمس هديه (هِبه) حقوق خانوادهٴ شهدا خمس منزل مسکوني خمس وديعه منزل اجاره اي خمس پس انداز براي مؤونه خمس جهيزيه خمس مهريه خمس سرمايه خمس کسب زن خمس شهريه خمس وام خمس سپرده حج حکم خمس سود سپرده‏ها خمس منفعت کسب حسابرسي خمس کسر خمس هاي پرداخت شده کسر بدهي از خمس تصرف در مال غير مخمّس مصرف خمس اجازه مصرف خمس رفت و آمد با کسي که خمس نمي دهد حکم فقهي سيّد احکام مضاربه احکام خريد و فروش احکام کسب هاي حرام شطرنج و قمار موسيقي رقص و دست زدن مجسمه سازي ريش تراشي کار کردن مسلمان تحت مديريت غير مسلمان احکام رهن و اجاره احکام ازدواج و محرميت شرط ضمن عقد مهريه ازدواج موقّت ازدواج با فِرق اسلامي نفقه سبب هاي محرميت مسائل متفرقه ازدواج احکام طلاق احکام غصب احکام لقطه احکام وقف تغيير کاربري وقف مسائل متفرقه وقف احکام مسجد اجاره و فروش اموال مسجد تخريب و بازسازي مسجد احکام خوردني ها و مصرفي ها لقمه حرام مصرف انرژي مصرف سيگار احکام ذبح ذبح با استيل احکام صيد احکام وصيت و ارث احکام وکالت احکام ضمانت ضمانت پزشک ضمانت دانشجوي پزشکي ضمانت شرکت پست ديون مالي خسارت هاي آبرويي احکام جهاد احکام حدود و ديات سقط جنين قتل مجرم نابالغ قتل مرتد حکم اشاعه ويروس کشنده ديه قتل شِبه عمد مقتولي که از فرقه ها باشد ديه زن اجراي حد در اماکن عمومي زندان احکام شهادت احکام حجاب و پوشش تعزير تارک حجاب بستن کراوات احکام نگاه مسائل جديد خدمات فرقه ها انتخابات تذهيب قرآن حقوق تأليف و نشر احکام بانک ها و صندوق هاي قرض الحسنه واگذاري حق وامگيري پرداخت دَيْن با لحاظ تورّم پرداخت غرامت در تأخير دَيْن مسائل مربوط به شهرداري احکام تشريح تغيير جنسيت احکام عزاداري احکام امدادرساني در حوادث ترجيح در امدادرساني بستگي نجات بعضي بر مرگ ديگري تصرف در مال ديگري براي نجات انساني لمس و نگاه اضطراري امدادگر به نامحرم احکام اهل کتاب ازدواج با اهل کتاب طهارت اهل کتاب ذبيحه و غذاي اهل کتاب

نصاب زکات گندم و جو و خرما و کشمش

نصاب زکات گندم و جو و خرما و کشمش
مسئله 2082. زکات گندم، جو، خرما و کشمش وقتي واجب مي‌شود که به اندازه نصاب برسند و نصاب تقريبي آن‌ها 288 مَنِ تبريز است که معادل تقريبي آن 847 کيلوگرم مي‌شود و اين موافق با احتياط است.
مسئله 2083. اگر مالک پس از واجب شدن زکات کشمش، خرما، گندم و جو - که زمان وجوب آن‌ها بيان شده - و پيش از پرداختن آن، مقداري از اين‌ها را هزينه کند، يا به فقير بدون قصد زکات بپردازد، بايد زکات مقدار مصرف‌شده را بپردازد.
مسئله 2084. اگر پس از آنکه زکات گندم، جو، خرما و انگور واجب شد، مالک آن بميرد، بايد مقدار زکات را از مال او بپردازند؛ ولي چنانچه پيش از واجب شدن زکات بميرد، هر يک از ورثه که سهم او به اندازۀ نصاب است، بايد زکات سهم خود را بپردازد.
مسئله 2085. کسي که از طرف حاکم شرع مأمور گردآوري زکات است، هنگام برداشت محصول - که گندم و جو را از کاه جدا مي‌کنند - و پس از خشک شدن خرما و انگور مي‌تواند زکات را مطالبه کند و اگر مالک نپردازد و چيزي که زکات آن واجب شده، از بين برود، بايد معادل زکات آن را بپردازد.
مسئله 2086. اگر پس از مالک شدن درخت خرما و انگور يا زراعت گندم و جو، زکات آن‌ها واجب شود، بايد زکات آن را بپردازد.
مسئله 2087. اگر پس از آنکه زکات گندم، جو، خرما و انگور واجب شد، زراعت يا درخت را بفروشد، بايد زکات آن‌ها را بپردازد و چنانچه آن‌ها را بخرد، زکات بر عهدۀ فروشنده است.
مسئله 2088. اگر انسان گندم، جو، خرما يا انگور را بخرد و بداند که فروشنده زکات آن را پرداخته است، يا شک کند که پرداخته يا نه، زکات بر او واجب نيست؛ چنانچه بداند که زکات آن را نپرداخته و دادوستد به مقدار آن فضولي است، درصورتي‌که حاکم شرع نسبت به خريدِ اندازه زکات اجازه ندهد، معامله به مقدار زکات باطل است و حاکم شرع مي‌تواند مقدار زکات را، از خريدار بگيرد و اگر معاملۀ مقدار زکات را اجازه دهد، معامله صحيح است و خريدار بايد قيمت آن مقدار را به حاکم شرع بپردازد و درصورتي‌که قيمت آن مقدار را به فروشنده پرداخته باشد، مي‌تواند از او پس بگيرد.
مسئله 2089. اگر وزن گندم، جو، خرما و کشمش هنگامي که تر است، به مقدار نصاب (288 من تقريبي) برسد و پس از خشک شدنْ کمتر از اين مقدار شود، زکات آن واجب نيست.
مسئله 2090. اگر گندم، جو و خرما را پيش از خشک شدن مصرف کند، هرچند خشک‌شده آن‌ها به اندازۀ نصاب باشد، زکات آنان واجب نيست؛ ولي به احتياط مستحبْ زکات آن‌ها را بپردازد.
مسئله 2091. خرمايي که تازۀ آن را مي‌خورند و اگر بماند بسيار کم مي‌شود، چنانچه مقداري باشد که خشک‌شده آن به مقدار نصاب باشد، زکات آن واجب است.
مسئله 2092. گندم، جو، خرما و کشمشي که زکات آن‌ها را پرداخته است، اگر چند سال هم نزد او بمانند، دوباره زکات ندارند.
مسئله 2093. اگر گندم، جو، خرما و انگور از آب باران، قنات، نهر، سدّ مشروب شود يا از رطوبت زمين استفاده کند، مقدار زکات آن يک دهم (10 درصد) است و اگر از آب چاه عميق، نيمه عميق، کم عمق يا رودخانه با ابزاري مانند پمپ آب، موتور آب، دلو و نظير آن، آبياري شود، زکات آن يک بيستم (5 درصد) است. زکات آبياري با ابزار قطره‌اي يا باران مصنوعي نيز يک بيستم است.
مسئله 2094. اگر گندم، جو، خرما و انگور، هم از آب باران و مانند آن مشروب شود، هم از آب رودخانه به‌وسيله دلو و مانند آن آبياري شود، چنانچه به گونه‌اي باشد که در عرف بگويند قسمت مهمّ آبياري آن با دلو و مانند آن است، زکات آن يک بيستم است و اگر در عرف بگويند قسمت مهمّ آبياري آن با آب باران و مانند آن است، زکات آن يک دهم است.
مسئله 2095. اگر زراعتي با آب باران و با ابزاري مانند موتورآب و پمپ آبياري شود، هرگاه يکي از آن‌ها به قدري کم باشد که به حساب نيايد، بايد به معيار آنچه در غالب، آبياري شده زکات بپردازد؛ ولي اگر از هر دو به مقدار درخور توجهي آبياري شده باشد - مثلاً نيمي با آب باران و نيمي با ماشين آلات آبياري شود - بايد زکات نيمي از آن را يک دهم و زکات نيم ديگر را يک بيستم بپردازد.
مسئله 2096. اگر شک کند که آبياري زراعت با آب باران شده يا با ابزاري نظير دلو، پمپ آب يا ماشين آلات ديگر، يک بيستم بر او واجب مي‌شود.
مسئله 2097. اگر گندم، جو، خرما و انگور با آب باران يا نهر آبياري شود و نيازي به آبياري با ابزاري مانند پمپ آب، دلو و... نباشد، ولي با اين ابزار هم آبياري شود و اين آبياري به افزوده شدن محصول کمک نکند، زکات آن يک دهم (ده درصد) است. چنانچه با ابزاري همچون پمپ آب، دلو و... آبياري شود و به آب نهر و باران نيازي نباشد؛ ولي با آب نهر و باران هم آبياري شود و آن‌ها به افزايش محصول کمک نکنند، زکات آن، يک بيستم (پنج درصد) است.
مسئله 2098. اگر زراعتي را با دلو، پمپ، يا ماشين آلات آبياري کنند و در زميني که کنارش است زراعتي کنند که از رطوبت آن زمين اول استفاده کند و نياز به آبياري نباشد، زکات زراعتي که با دلو پمپ، يا ماشين آلات آبياري شده، يک بيستم (پنج درصد) و زکات زراعتي که در کنارش است، يک دهم (ده درصد) است.
مسئله 2099. هزينه‌اي که کشاورز براي زراعت گندم و جو و براي باغ خرما و انگور کرده است، حتي مقداري از قيمت ابزار و لباس را که به سبب کشاورزي کم شده، مي‌تواند از محصول به‌دست‌آمده کسر کند و چنانچه پس از کم کردن، هزينه‌ها به مقدار نصاب زکات (288 من تقريبي) برسد، بايد زکات ماندۀ آن را بپردازد.
مسئله 2100. زارع مي‌تواند قيمت بذر زراعت در زمان پاشيدن در مزرعه را جزء هزينه حساب کند و از محصولي که برداشت کرده است، کسر کنند.
مسئله 2101. اگر زمين و ابزار زراعت يا يکي از اين دو، ملک خود او باشد، نبايد اجرت يا کرايۀ آن‌ها را جزء هزينه حساب کند؛ نيز براي کارهايي که خودش کرده يا ديگري بي‌اجرت انجام داده است، چيزي از محصول کسر نمي‌شود.
مسئله 2102. زکاتِ عوارض و مالياتي که از عين مال زکات‌دار پرداخت مي‌شود، واجب نيست؛ براي مثال، اگر محصول زراعت 850 کيلوگرم باشد و 50 کيلوگرم آن به عنوان ماليات پرداخت شود، فقط زکات 800 کيلوگرم واجب مي‌شود.
مسئله 2103. هرگاه درخت انگور يا خرما را بخرد، قيمت آن جزء مخارج نيست؛ ولي اگر خرما يا انگور را پيش از چيدن بخرد، پولي را که براي آن داده، جزء مخارج شمرده مي‌شود.
مسئله 2104. اگر زميني را بخرد و در آن گندم يا جو بکارد، پولي که براي خريد زمين پرداخته، جزء هزينه حساب نمي‌شود؛ ولي چنانچه زراعت را بخرد، پولي را که براي خريد آن پرداخته، مي‌تواند جزء هزينه حساب، و از محصول کم کند؛ امّا بايد قيمت کاهي را که از آن به دست مي‌آيد، از پولي که براي خريد زراعت داده، کسر کند؛ براي نمونه، اگر زراعتي را پانصد تومان بخرد و قيمت کاه آن يکصد تومان باشد، فقط چهارصد تومان آن را مي‌تواند جزء هزينه حساب کند.
مسئله 2105. کسي که بدون ابزار و وسايل کشاورزي مي‌تواند به آساني زراعت کند، اگر اين‌ها را بخرد، بنا بر احتياط واجب، نبايد پولي را که براي خريد اين‌ها داده و بعدها نيز از او بهره مي‌برد، جزء مخارج حساب کند.
مسئله 2106. کسي که بدون ابزار و و وسايل کشاورزي نمي‌تواند زراعت کند، اگر آن‌ها را بخرد و به‌واسطۀ زراعت، به کلّي از بين بروند، مي‌تواند تمام قيمت آن‌ها را جزء مخارج حساب کند و اگر مقداري از قيمت آن‌ها کم شود، مي‌تواند آن مقدار را جزء هزينه حساب کند؛ ولي چنانچه پس از زراعت، چيزي از قيمتشان کم نشود، بنا بر احتياط لازم، نبايد چيزي از قيمت آن‌ها را جزء هزينه حساب کند.
مسئله 2107. اگر در يک زمين، جو يا گندم و چيزي مانند برنج و لوبيا - که زکات آن واجب نيست - بکارد، هزينه‌هايي که براي هرکدام از آن‌ها انجام داده، فقط براي همان شيء حساب مي‌شود؛ ولي چنانچه براي هر دو هزينه‌اي کرده، بايد به نسبت هر دو قسمت کند؛ براي مثال، اگر هزينۀ هر دو به يک اندازه بوده، مي‌تواند نصف هزينه را از جنسي که زکات دارد، کسر کند.
مسئله 2108. اگر براي سال نخست، عملي مانند شخم زدن يا تسطيح کردن زمين انجام دهد، هرچند براي سال‌هاي بعدي هم فايده داشته باشد، بايد هزينۀ آن را از سال اوّل کسر کند؛ ولي چنانچه براي چند سال عمل کند، بايد بين آن‌ها قسمت کند.
مسئله 2109. اگر کسي در چند شهر که فصل رسيدن محصولات آن‌ها با يکديگر اختلاف دارد و زراعت و ميوۀ آن‌ها در يک وقت به دست نمي‌آيد، گندم، جو، خرما يا انگور داشته باشد و همۀ آن‌ها محصول يک سال حساب شود، چنانچه چيزي که نخست مي‌رسد به اندازۀ نصاب (288 من تقريبي) باشد، بايد زکات آن را وقتي که مي‌رسد، بپردازد و زکات بقيّه را هرگاه به دست مي‌آيد، ادا کند و اگر آنچه اوّل مي‌رسد به اندازۀ نصاب نباشد، صبر مي‌کند تا بقيۀ آن برسد و زکات آن‌ها هم‌اکنون واجب نيست، هرچند علم يا اطمينان داشته باشد که مجموع آنچه رسيده و آنچه در آينده مي‌رسد، به اندازۀ نصاب است، پس اگر روي هم به مقدار نصاب باشد، زکات آن واجب است و اگر به اندازه نصاب نباشد، زکات آن واجب نيست.
مسئله 2110. اگر درخت خرما يا انگور در يک سال دو بار ميوه دهد، چنانچه روي هم به اندازۀ نصاب باشد، بنا بر احتياط، زکات آن واجب است.
مسئله 2111. اگر مقداري خرماي تازه يا انگور تازه دارد که خشک‌شدۀ آن به اندازۀ نصاب مي‌شود، چنانچه به قصد زکات از تازۀ آن به قدري به مصرف زکات برساند که اگر خرما خشک شود يا انگور کشمش گردد، به اندازۀ زکاتي باشد که بر او واجب است، اشکال ندارد؛ همچنين است اگر قيمت آن را حساب کند.
مسئله 2112. اگر زکات خرماي خشک يا کشمش بر او واجب باشد، نمي‌تواند زکات آن را از خرماي تازه يا انگور بپردازد؛ همچنين اگر زکات خرماي تازه يا انگور بر او واجب باشد، نمي‌تواند زکات آن را خرماي خشک يا کشمش بپردازد؛ امّا چنانچه يکي از اين‌ها يا چيز ديگري را به قصد قيمت زکاتي که بر او واجب شده بپردازد، مانعي ندارد.
مسئله 2113. کسي که بدهکار است و مالي هم دارد که زکات آن واجب شده، اگر بميرد، بايد نخست تمام زکات را از مالي که زکات آن واجب شده بپردازند و سپس قرض او را ادا کنند.
مسئله 2114. کسي که بدهکار است و گندم، جو، خرما يا انگور هم دارد، اگر بميرد و پيش از آن که زکات اين‌ها واجب شود، وارثان قرض او را از مال ديگر بپردازند، هر کدام که سهمشان به مقدار نصاب (288 من تقريبي) برسد، بايد زکات بپردازد و اگر پيش از آنکه زکات اين‌ها واجب شود، قرض او را نپردازند، چنانچه مال ميّتْ تنها به اندازۀ بدهي او باشد، واجب نيست زکات اين‌ها را بپردازند و اگر مال ميّتْ بيش از بدهي او باشد، درصورتي‌که بدهکاري او به اندازه‌اي است که اگر بخواهند ادا کنند بايد مقداري از گندم، جو، خرما و انگور را هم به طلبکار بپردازند، آنچه به طلبکار مي‌پردازند، زکات ندارد و بقيّه، مال وارثان است و هر يک از آنان که سهمش به اندازۀ نصاب شود، بايد زکات آن را بپردازند.
مسئله 2115. اگر گندم، جو، خرما و کشمشي که زکات آن‌ها واجب شده، خوب و بد دارد، بايد به احتياط واجب، زکات هر کدام از خوب و بد را از خود آن‌ها بپردازد و چنانچه بخواهد زکات همه را يکجا بپردازد، به احتياط واجب، نمي‌تواند زکات همه را از جنس بد بپردازد.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم